قدم هفتم - مرحله ی اول ( توجه به چاقی ) من خیلی وقت هست که زبان چاقی را یاد گرفته ام ، آن هم به حواس پنجگانه ام و بدون آنکه متوجه بشم ، شروع کردم به چاق زیستن . چاق زیستن یعنی توجه من به حسرتی که به خاطر...
سلام آزاده ی عزیز ممنون که با دقت تجربیاتتون رو گفتید ، من هم مواردی داشتم که با خوندن نوشته ی شما بهش آگاه شدم . من هم وقتی غذا راببینم حتما یک ناخنک میزنم ، به نظرم برای اکثر ما کار سختی نیست و حتی قدرت تصویرسازی بالایی هم دارم که...
باسلام قدم ششم -مرحله ی اول (داستان پرخوری ) پرخوری زمانیه که من اون الگوی پله بالاتری رو میرم ، یعنی(فاصله ی بین خفگی و سیری ). من بارها این رو تجربه کردم و عادتم است . منتها الان که فقط نظاره گر حالات و احساساتم در بخش خوردن هستم ، کاملا...
به نام خدا قدم پنجم - مرحله ی اول ( چاق ناآگاه ) من از اول عنوان چاقیم را میدانستم و درک میکردم . من از کودکی چاق بودم . چون این تصویر به من داده شده بود ، به خاطر ترس مادرم از چاق شدن من و محدود بودن من در...
با سلام اینقدر خوب عادتها را نوشتین که متوجه شدم من هم چندتا از این عادتها رو دارم . مخصوصا من هم تا میام خونه یا ذهنم بیکاره یا خسته ام در یخچال را باز میکنم و دنبال چیزی میگردم که دلم نمیخواد بخورم و فقط باز میکنم و میبندم ، بدون...
قدم چهارم - مرحله ی اول ( داستان عادتها)با سلام خب این جلسه برای من یک آگاهی خاصی داشت که مرا دگرگون کرد که عادت چیست! تفاوتی که در این دیدگاه و دیدگاه خودم دیدم ، این بود که من مسئول عادتهام هستم و اینکه چرا بعضی وقت ها طفره میرم...
سلام استاددقیقا ! اتفاقا چون الان حواسم هست ، میتونم تفکیک کنم که وقتی به ذهنم هجوم میاره ، منشاش چیه و چون الان میدونم ، شروع کشمکش باهاش نمیکنم و گفت و گوی درونیم خیلی کمتر از قبل شده و افکار وجود دارند و فقط میبینمش و بدون توجه...
قدم سوم- مرحله اول ( فرمول های ذهنی ) سلام ذهن یک دستگاه فوق پیشرفته ست . دستگاهی که قدرتش و ظرفیتش هنوز در دنیای علم ناشناخته ست . کسی تا الان آخر ظرفیت ذهنش رو تجربه نکرده . اما چیزی که روشنه و بارها تجربه ش کردیم ، به ذهن هرباور...
قدم دوم -پارت دوم (عدم اعتبار باور ): به مرحله ی نقض باور رسیدیم . خب خیلی از باورهای من از زمان کودکی میاد و در کودکی ، درکم و فهمم از مسائل با درکم ازمسائل با بزرگسالی فرق داره ، هرکسی حرفی میزد اون رو با ذهن کودکیم بخشی از...
با سلام قدم دوم-پارت اول (دلایل چاقی)در جلسه ی قبل قرار ربود دلایل چاقی خودم را به انشا بنویسم ولی فکر میکنم بیشتر زمان پیدایش و حالات و احساساتم و داستان زندگی من که چاقی از کجا متولد شد . چاقی زمانی در من متولد شد که مادرم میترسید من چاق...
قدم هفتم - مرحله ی اول ( توجه به چاقی ) من خیلی وقت هست که زبان چاقی را یاد گرفته ام ، آن هم به حواس پنجگانه ام و بدون آنکه متوجه بشم ، شروع کردم به چاق زیستن . چاق زیستن یعنی توجه من به حسرتی که به خاطر...
سلام آزاده ی عزیز ممنون که با دقت تجربیاتتون رو گفتید ، من هم مواردی داشتم که با خوندن نوشته ی شما بهش آگاه شدم . من هم وقتی غذا راببینم حتما یک ناخنک میزنم ، به نظرم برای اکثر ما کار سختی نیست و حتی قدرت تصویرسازی بالایی هم دارم که...
باسلام قدم ششم -مرحله ی اول (داستان پرخوری ) پرخوری زمانیه که من اون الگوی پله بالاتری رو میرم ، یعنی(فاصله ی بین خفگی و سیری ). من بارها این رو تجربه کردم و عادتم است . منتها الان که فقط نظاره گر حالات و احساساتم در بخش خوردن هستم ، کاملا...
به نام خدا قدم پنجم - مرحله ی اول ( چاق ناآگاه ) من از اول عنوان چاقیم را میدانستم و درک میکردم . من از کودکی چاق بودم . چون این تصویر به من داده شده بود ، به خاطر ترس مادرم از چاق شدن من و محدود بودن من در...
با سلام اینقدر خوب عادتها را نوشتین که متوجه شدم من هم چندتا از این عادتها رو دارم . مخصوصا من هم تا میام خونه یا ذهنم بیکاره یا خسته ام در یخچال را باز میکنم و دنبال چیزی میگردم که دلم نمیخواد بخورم و فقط باز میکنم و میبندم ، بدون...
قدم چهارم - مرحله ی اول ( داستان عادتها)با سلام خب این جلسه برای من یک آگاهی خاصی داشت که مرا دگرگون کرد که عادت چیست! تفاوتی که در این دیدگاه و دیدگاه خودم دیدم ، این بود که من مسئول عادتهام هستم و اینکه چرا بعضی وقت ها طفره میرم...
سلام استاددقیقا ! اتفاقا چون الان حواسم هست ، میتونم تفکیک کنم که وقتی به ذهنم هجوم میاره ، منشاش چیه و چون الان میدونم ، شروع کشمکش باهاش نمیکنم و گفت و گوی درونیم خیلی کمتر از قبل شده و افکار وجود دارند و فقط میبینمش و بدون توجه...
قدم سوم- مرحله اول ( فرمول های ذهنی ) سلام ذهن یک دستگاه فوق پیشرفته ست . دستگاهی که قدرتش و ظرفیتش هنوز در دنیای علم ناشناخته ست . کسی تا الان آخر ظرفیت ذهنش رو تجربه نکرده . اما چیزی که روشنه و بارها تجربه ش کردیم ، به ذهن هرباور...
قدم دوم -پارت دوم (عدم اعتبار باور ): به مرحله ی نقض باور رسیدیم . خب خیلی از باورهای من از زمان کودکی میاد و در کودکی ، درکم و فهمم از مسائل با درکم ازمسائل با بزرگسالی فرق داره ، هرکسی حرفی میزد اون رو با ذهن کودکیم بخشی از...
با سلام قدم دوم-پارت اول (دلایل چاقی)در جلسه ی قبل قرار ربود دلایل چاقی خودم را به انشا بنویسم ولی فکر میکنم بیشتر زمان پیدایش و حالات و احساساتم و داستان زندگی من که چاقی از کجا متولد شد . چاقی زمانی در من متولد شد که مادرم میترسید من چاق...