لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.
لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.
اهمیت لیاقت داشتن
لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.
هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.
جهان مادی، جهان لیاقت هاست.
جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.
لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.
هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.
بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.
بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.
نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی
بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
به این عبارت دقت کنید:
توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند
ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.
اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.
از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.
عملکرد ذهن ناخودآگاه
در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:
به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.
پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.
زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.
زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.
اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.
شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.
به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.
حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.
اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.
تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن
شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.
این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.
تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.
هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.
سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.
به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.
تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.
باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.
باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.
باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.
لیاقت چاق شدن
سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.
با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.
در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.
اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.
آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.
آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.
همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.
امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید
دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:
به نام خدای مهربان
باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور مهم در من بهتر شده.
من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.
من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه میخوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم و چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم
من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم .
من در گذشته اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم
اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو به لاغری دلخواهم میرسوندم چون خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.
لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .
من اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو مینویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و مینویسم و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.
حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این به خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.
من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم و موفق هم میشدم
- در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام بود در حد ده کیلو کم کردم
- درسال ۸۶ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم
- درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم
- در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد سی و پنج کیلو کم کردم
- در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو
- در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو
- از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری بودم و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم
و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.
- من لیاقت لاغر شدن رو دارم
- من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم
- من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم
- من لیاقت آزادی و آرامش و دارم
- من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
- من لیاقت بهترین رفتارهای غذایی رو با خودم دارم
- من لیاقت قوی بودن و تسلط بر مواد غذایی رو دارم
- من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم
- من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم
- من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم
- من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم
پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.
در گذشته چقدر میخوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم
من اینقدر خودم رو ارزشمند میدونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم
- برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمیخورم
- برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم
- برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم
- به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم
- اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم
- من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم
- هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمیخورم
- هر غذای اشغال و بیکیفیت رو نمیخورم .
- به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
- در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمیخورم
و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.
همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود میخوردم اما اونها اینطور رفتار نمیکردند.
خیلی راحت انتخاب میکردن از چه خوراکی درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.
من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندیهای گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.
بماند که من کلی توانمندیهای دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.
من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل چاقی خودم نمیدونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.
من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.
- من مسول چاقی خودم هستم
- من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
- من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
- من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
- من کاری به هیچ چیز ندارم
فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلیها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم
من مسول چاقی خودم هستم پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمیخورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمیخورم و…
بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.
من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بیلیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست
اگر من لاغر نشم پس کی لاغر بشه؟؟
من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم میتونه من رو لاغر کنه.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.
- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 163 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدای مهربان سلام استاد عزیزسلام دوستان گرامی
فایل لیاقت لاغر شدن رو من خیلی دوس دارم هر دفعه که به این فایل در دوره میرسم با خودم قرار می زارم حتمآ این فایل و هر روز گوش کنم از بس این فایل تاثیر گذارهو تکان میده آدمو
حتما چیزی داره دیگه حتما نکته ضعف داریم دیگه اینقدر این فایله رو دوست داریم همیشه گوش بدیم
حتما حس بیلیاقتی داریم دیکه حتما باید زیاد کار کنیم تو باور لیاقت دیگه حتما پاشنه آشیل مون هست دیگه حتما هنوز باور لیاقت تناسب اندام نداریم دیگه
حتما بیلیاقتی مون باعث شده ازین روش هم نتایج دلخواه نگیریم یا اگر گرفتیم برگشته دیگه حتما باید زیاد کار کنیم دیگه
حتمآ باید زیاد تکرار کنیم که من لایقم من لایق تناسب اندامم دیگه حتما بازم بیلیاقتی داریم دیگه
حتما بازم مسؤولیت چاقیمون رو نپذیرفتیم دیگه حتما بازم داریم آشغال خوری میکنیم دیگه حتما بازم تفریحی غذا می خوریم دیگه
حتما بازم از خودمون بدمون میاد دیگه حتمآ از عکسمون هم خوشمون نمیاد دیکه حتمآ حسرت چاقی رو می خوریم دیگه حتما غصه چاقی مون رو داریم دیگه
حتمآ ناراحت لاغری هستیم هنوز حتما از بیرون رفتن خجالت میکشیم هنوز حتما بازم لباسهای رنگی اذیت مون میکنه
حتمآ بازم ترس از چاقتر شدن داریم دیگه حتما بازم توانایی و قدرت لازم برای لاغری رو در خودمون نمی بینیم دیگه
حتمآ بازم عجله داریم زود لاغر بشیم دیگه حتما بازم از انداممون بدمون میاددیگه
حتما بازم از چاقی مون با خودمون و دیگران حرف میزنیم دیگه حتما بازم لاغری رو سخت میدونیم دیگه و دهها حتما دیگه ی دیگه
حالا چه کار کنیم برای این حس بیلیاقتی وجودمون
اولین کار به نظرم آشتی با خدای درونمون هست آشتی یعنی اینکه به راهنمایی هاش توجه کنیم بهش گوش بدیم پشت گوش نندازیم راهنمایی هاشو بی اعتنایی نکنیم به حرفهاش به تذکراتش گوش بدیم هر چی بیشتر گوش بدیم لیاقت لاغری بیشتر ی میکنیم
دومین نکته به نظرم صلح با خودمون آشتی با خودمون دوست داشتن خودمون این مورد حساسه همیشه باید کار بشه همیشه باید روی دوست داشتن خود کار کنیم نباید ول کنیم میدونید مقطعی نباشه مقطعی باشه باز حس بد نسبت به خود اندام به توانایی ها مون دوباره سراغمون میاد ومارو بی ارزش تر میکنه نسبت به خودمون بازم حس نفرت وحس خود زشت بینی قد علم میکنه
سومین نکته توجه به احساس خودمون هست هر جا داره احساسمون بد میشه بیشتر حس بیلیاقتی سراغمون میاد سعی کنیم تو حال بد نمونیم سعی کنیم خودمون حسمون رو خوب کنیم تمریناتی که مورد علاقه مون هست انجام بدیم یا فایلی که دوست داریم یا کسایی که لاغر شدن رو ببینیم
چهار اینکه نخوایم یه شبه لاغر بشیم نخوایم یه شبه پولدار بشیم زندگی دو روزه فردا باشیم نباشیم معلوم نیس سعی کنیم در حال زندگی کنیم و هر روز برای اون روز زندگی کنیم سعی کنیم هر روز بهترین استفاده ولذت رو از اون روز ببریم کارهایی که دوست داریم رو انجام بدیم هر روز یک کاری برای شادی ورضایت درونی خومون انجام بدیم نزاریم روزها و ساعات عمرمون الکی هدر بره ته خوشی رو هر روز در بیاریم کارهای عقب افتاده رو کردن خیلی حس خوبی داره برنامه داشتن ونوشتن برای هر روز عالیه
پنجمین نکته برای حس لیاقت نوشتن توانایی ها وموفقیت هامون و یادآوری به خودمون ونوشتن ویژگی های مثبتمون و توجه به تغییرات مثبت درونی و بیرونی و تشویق خودمون. توجه به تغییرات زندگی وافکار ورفتارعالی هست آدم مطمئن میشه مسیر درسته فقط باید ادامه بده ادامه بده موفقیت نزدیکه رها نکنه نشانه هارو ببینه دنبال کنه تائید کنه تا به خودش و راهش اعتماد بیشتر داشته باشه و ناامید نشه و عجله رو در خودش به صفر برسونه .
راهکار بعدی حضور در اجتماع به بهانه های مختلف رفتن به بیرون .تو خونه زیاد موندن حس بیلیاقتی به ادم میده تو اجتماع راه بری باشی ادم احساس خود ارزشی میکنه دیگه خجالت نمیکشه از خودش من چند وقته با پای پیاده نرفتم بیرون شهرمان هم کوچک هست ترس دارم از نگاههای آدمها به خودم به اندامم خانمهای خانه دار چاق این حسو دارن به نظرم تو خونه خود رو حبس کردن ادم رو از اجتماع دور میکنه سخت میشه دیگه بیرون رفتن تو شهر کوچک هم بیشتر این موضوع حس بیلیاقتی رو القا میکنه به ادم
;نکته دیگه به نظرم خیلی مهم هست عدم توجه به حرف مردم به حرف مردم اهمیت قائل نشیم.تره هم خورد نکنیم برای حرف دم دهن مردم رو نمیشه بست عمرا پس برای خودمون زندگی کنیم از حرف آدمها ناراحت نشیم .بیخیال حرف مردم بشیم زندگی برامون لذت بخش تر میشه با آدمهای مثبت اندیش نشست برخاست کنیم با هر خاله زنکی وارد صحبت یا دوستی نشیم سرمون تو زندگی خودمون باشه تا دیگران هم سر از زندگی ما بردارن p;نکته دیگه اینه که نخوایم خودمون رو با دیگران مقایسه کنیم هر کس با فرکانس متفاوتی وارد این دنیا میشه در خانواده در جامعه ی خاص خودش زندگی میکنه خودمون رو با مردم دیگه با کشورهای دیگه با خانواده های دیگه با جوامع دیگه با آداب و رسوم دیگه خواهشها مقایسه نکنیم هر کس خودش را با گذشته ی خودش مقایسه کنه با عملکرد خودش بسنجه خودش رو نه با دیگران نکته به شدت مهم .من نمیتونم خودم رو با تسلا ثروتمند ترین مرد جهان مقایسه کنم یا حتی با دختر همسایمون خومون باشیم نخواهیم با مقایسه زندگی خودبا دیگران با پول دیگران با اندام دیگران با زیبایی دیگران با روابط دیگران زندگی رو بر خومون سخت کنیم وحس بیلیاقتی بیشتری رو به جان بخریم..
من لیاقت متناسب شدن رو دارم چون دارم روی اصلی ترین وریشه ای ترین عامل چاقیم که ذهنم هست کار میکنم ودر آن استمرار دارم و دارم ادامه میدم تحت هر شرایطی که باشم و باور دارم که کارم بی نتیجه نیست و نتایج عالی جسمی در انتظارم هست هر چند من نتایج عالی دیگه ازین روش گرفتم.
به قول استاد ما در حال متناسب بودیم ولی داشتیم بذر چاقی رو در ذهن میکاشتیم و پرورش میدادیم و بعد چاق شدیم وحالا هم چاقیم و داریم بذر لاغری میکاریم وبهش می رسیم وبالاخره میوه لاغری رو برداشت میکنیم آخر این راه لاغری هست فقط باید باور کنیم که ما هم لیاقت متناسب شدن و متناسب موندن رو داریم .
هر کس به اندازه لیاقتش نتیجه میگیره درسته خیلی از ما خیلی خوب داریم کار میکنیم ولی به قول استاد هنوز باور ولیاقت لاغر شدن در وجود ما رشد نکرده ما باید روی این موضوع خیلی کار کنیم باید خودمون رو تشویق کنیم واز تغییرات خوشحال بشیم .
لیاقت لاغری با حال خوب میاد با احساس خوب نسبت به خود میاد با عشق به خود میاد با پذیرفتن تمام کمی وکاستی هات میاد با صلح درونی با خود میاد .
لیاقت یک امر درونی هست هیچ کس نمیتونه این حس رو بهت القا کنه هیچکس جز خودت
خیلی ها فکر میکنن با خوب نوشتن وبازی با کلمات و مدال گرفتن میتونن کسب لیاقت کنن لیاقت با خویشتن دوستی میاد نه چیز دیگه
این کارها هم از عدم لیاقت میاد چون اینم یه جوری خودت رو به دیگران ثابت کردن هست یه جوری جلب توجه هست یه جوری تایید گرفتن از دیگران هست
نوشتن وگوش دادن باید برای خود خودت باشه برای یادگیری بهتر نه ثابت کردن خود به دیگران
خیلی ها تو این دوره ها شرکت کردن و اصلا چیزی ننوشتن ولی نتایج عالی گرفتن چون اهل خودنمائی نبودن لیاقت داشتن ودر سکوت روی خود کار کردن وبرای خودشون نوشتن و شگفتی ساز شدن
خوب نوشتن خیلی عالیه ولی اگه به کسب نتیجه ات کمک نکنه و همش دنبال تایید دیدگاهت باشی ودنبال مدال گرفتن نه بهتره در تنهایی وسکوت کار کنی
منم شاید بعضی وقتها اینطور رفتار کرده باشم ولی سعی میکنم رها باشم برای دل خودم بنویسم یا اگر حسم درونیم گفت بنویسم .
لیاقت با گفتن و نوشتن نمیاد لیاقت با تکرار جملات نمیاد لیاقت یه چیز درونی هست لیاقت حس درونی هست
لیاقت از ارزشمند دونستن خود میاد از این که تو ارزش خودت رو به قد وسن وزیبایی وکار و درآمد خانواده خوب وابسته اش نکنی
در هر شرایطی که هستی باید خودت رو لایق همه چیزهای خوب بدونی لایق بهترین ها
حتی تو چاقیت هم خودت رو لایق پوشیدن بهترین لباسها بدونی چاقی نباید ارزش مارو تعیین کنه
ما اشرف مخلوقات هستیم اگر من لایق نیستم پس کی لایق باشه من که چندین ساله در مسیر رشد و تغییر شخصیت درونی ام میلیونی هزینه کردم
من که پول برای دوره ها پرداخت کردم و برای خودم خرید نکردم یا خیلی کم خرید کردم وپولم رو جمع کردم برای خرید دوره ها پس من خودم رو لایق زندگی بهتر اندام متناسب تر میدونم که بها پرداختم
من که سالها ست دارم گوش میدم درسته فراز ونشیب داشتم و این رو هم طی دوران تکاملم میدونم من که برای آرامش روحم دارم روی ذهنم کار میکنم من خیلی مهم ارزشمند هستم ولایق خوباگر نتیجه دلخواه کسب نشده برای اینه که آگاهی ها هنوز به قدر کافی نفوذ نکرده هنوز ریشه ها رو نتونسته آبیاری کنه میدونی سی وپنج سال با حال بد زندگی کردم حالا اگر تو این چند سال حالم چهل درصد بهتر شده باشه من عالی عمل کردم
35سال حس بی لیاقتی رو در دو سه سال نمی تونی از بین ببری لیاقت ایجاد کردن هم تکامل خودش رو میخواد
پس من همواره باید حس لیاقت داشته باشم تا لیاقت در من رشد کنه .
ممنونم استاد فایل عالی بود کاش فایل قبلی ها رو حذف نکنید اونها خیلی انرژی خوبی دارن استاد درین فایلها جدید اون انرژی وتن صدای قوی رو ندارید .فایلهای قدیمی رو خیلی با انرژی و عشق بیشتر ضبط کردین .
عاشقتونم یا حق
سلام دوست عزیزم آزاده جان
از پاسختون به مژگان عزیز لذت بردم آفرین
خیلی به نکات مهم وارزشمندی اشاره کردین نور بر تاریکی پیروز هست یک شمع اتاق تاریک رو روشن میکنه ولی یک ذره تاریکی بر روشنایی اتاق تاثیری ندارد .
واین جمله ی شما منو یاد جمله حق بر باطل پیروز هست انداخت حق مثل نور همه جارو روشن میکنه .
پس مژگان عزیز مثل نور بدرخشید که باطل نابود شدنی هست و نور حق پیروز .
وجمله ی اولتون که نوشتین انسانها نه دوست ما هستند نه دشمن ما آنها معلم ما هستند که به ما یاد میدهند.
کسی که عشق ورزیدن نمیداند عشق ورزی را به ما می آموزد
کسی که بد اخلاق و بد خلق هست مهربانی رد به ما می آموزد
کسی که پشت سرت حرف میزند روراستی ویک رنگی را به تو یاد میدهد
مرسی واقعا خیلی به دلم نشست و چند بار خوندم کامنتتون رو
مثل نور بدرخشید
سلام شهربانوی عزیزم
بله با حرفهای شما کاملا موافقم
خیلی قشنگ تحلیل کردید .
اعتراف میکنم منم بعضی وقتها از تنبلی کردن نمی نویسم و بعضی وقتها دیدگاهها ی اون جلسه به قدری خوب هست که به نظرم من دیگه چیزی برای گفتن ندارم .
ممنون ازت گلم موفق باشی و همیشه در مسیر تناسب و تغییر
عزیزمی گلم
خدا حافظتون باشه و همیشه غرق در احساسات خوب باشید .
ممنونم دوست مهربان وخوبم
شما رو به خدای مهربان میسپارم.
شاد و خندان باشی
سلام ملکه عشق عزیزم
من امروز پیام پر مهرتان رو دیدم .ممنون عزیزم
اون نیت قبل عمل خیلی مهم هست نیت قبل نوشتن نیت برای درک بیشتر خودت و یادگیری بهتر خودت باشه و نیت برای گسترش آگاهی واستفاده ی دیگران باشه
این نوشته تو رو به اوج میبره و نتایج عالی می گیری پاداش خوب می گیری .
منم اولین بار شروع دوره هرروز مینوشتم هر روز خودم رو متعهدکرده بودم تا ننویسم نرم جلسه بعدی ومینوشتم .
استاد اونموقع مدال نمیدادن اون موقع اگر از دیدگاهی خوششون میومد به ندرت زیزش مینوشتن که از نوشته لذت بردن
من چند باری مورد تشویق استاد قرار گرفته بودم خوشحال میشدم
تا اینکه تو یه فایلی گفتن خیلی ها برای خوشحال کردن من برای راضی کردن من دیدگاه مینویسن وفکر میکنن اگر خوب تمرین بنویسن ومن خوشم بیاد نتایج میگیرن واین کاملا فکر اشتباه هست
وبعد گفتن بعد مدتها متوجه شدن کسانی که تو سایت نمینوشتن وزیاد از استاد سوال نمیکردن براش پیام نمیدادن شگفت انگیز میشدن یه دفعه بعد نتیجه گرفتن عکس شگفتی سازی سازیشونو میفرستادن واستاد متعجب میشدن اینا تاحالا کجا بودن چه طور کار کردن نتیجه گرفتن
آره گلم من تازگی ها از یک فایلی خوشم بیاد هیجان خاصی منو وادار میکنه به نوشتن اصلا مجبور میشم بنویسم حس قوی درونم میگه بنویس اصلا نمیدونم چی میخوام بنویسم نوشته ها خودش میاد سرازیر میشه ومن می نویسم و اون نوشته مو خودم بارها میخونم چون مطمئنم خدا در خطاب به خودم گفته برای استفاده خودم
ومن اتفاقا اون دیدگاهام مدال فنی میگیرن
ولی زمانی که خودم برای نوشتن شروع کنم اون حس خوب نمیاد دیدگاه منم هیج مدالی نمیگیره یا طلایی میگیره
واقعا شما هم عالی هستین نوشته هاتون ادبی هست
من ادبیات فارسی خوندم واقعا بعضی وقتها سخته خوندنش باید دو سه بار خوند این نشون میده استعداد نوشتن ادبی رو دارین من اصلا نمیتونم ادبی چیزی بنویسم بااینکه رشته ام هست ساده وبی آلایش مینویسم.
واقعا تحسین برانگیز هستین
عاشقانه دوستون دارم
موفق باشید.
سلام عزیزم
من امروز دیدم دیدگاهتون رو
جسارت نشه من که منظورم شما نبودین
بیش ترش برای خودم بود تا بفهمم با نوشتن ومدال گرفتن یک رابطه ی خوبی ایجاد کنم وبرای مدال گرفتن ننویسم برای درک و آگاهی بیشتر خودم بنویسم و همش دیدگاه خودم رورو چک نکنم که استاد تائید کرده یا نه یا چه مدالی داده
اگر جایی از دیدگاهم باعث ناراحتی شده ببخشید گلم
شما بهترینید و بانوی اول سایت
دوستون دارم.