0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/06 18:21
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 23640 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 3,054 کلمه

      💖بنام خدای مهربان 💖

      🌹سلام استاد آموزش دهنده لیاقتها و تغییر دهنده آنها و التیام بخش دردها 🌹و دوستان شگفتی ساز و پرقدرتم 🌹

      💜گام پنجم 💜لیاقت داشتن 💜

      واقعا من هم از اولی که با دوره های استاد آشنا شدم و دوره مقدماتی رو گوش دادم آرزو داشتم دوره🌹 خدا هرگز دیر نمیکند 🌹که حتی اسمشم برام بی نهایت ذوق میاره و از انتخاب همین نام زیبا هم کلی حس آموزش دارم 😅 رو هم برای خودم بخرم و لحظه ای که استاد عزیز دوره رایگان بی نظیر 💖 زندگی با طعم خدا💖 رو در اختیار ما قرار دادن خیلی خیلی خوشحال شدم و معجزاتی هم که از این دوره فوق العاده نصیبم شد مدام منو به شگفتی وا میداشت💃 حالا اگر در دوره شرکت کنم چقدر برام عالی تره و مطمئنم خدا وقتی رویایی رو در سر من انداخته به زودی مقدمات شرکت در اون دوره بی نظیر رو هم برام فراهم میکنه مخصوصا که هر چه سریعتر قصد دارم💖 دوره خلق آرزوها 💖رو هم به خودم هدیه بدم چون لایقشم و با مامانم صحبت کردم و راضی بوده😍 ولی بازم گفت اول دوره پیشرفته رو میخره😍

      وای که چقدر این فایل عالی و فوق العاده بود و منو در نجواهای ذهنیم به سالهای دور و خاطرات گذشته برد خاطراتی که از گروه دوستانه چالشی سه رقمیهامون داشتیم همه دوستان رژیمی بودیم و صد در صد شنبه های ترازویی داشتیم و درسته که همه در سعی و تلاش بودن برای اول شدن در مقدار کاهش وزن 😅ولی یکی از دوستانمون در مهمونی گیر افتاده بود و به شدت دلش شیرینی میخاست و صاحبخونه هم میدونست که ایشون رژیم دارن و بهش تعارف هم نکرده بودن از وسط مهمونی به ما چت میکرد و راهاکار میخاست چطوری اون شیرینی رو بدزده 😐🙄 و دوستان براش راهکار میدادن و هر کسی یه نقشه برای هدایتش به خوردن اون شیرینی که به شدت رو مخش بود میکردن از جمله این که یجوری هواس صاحبخونه رو پرت کنه به بهونه اب خوردن اون شیرینی رو بپیچونه تو آستینش قایم کنه و بعد بره تو دسشویی بخوره 😥 یعنی لیاقت اون واقعا این بود اینهمه خفت و خواری رو تحمل کنه و خودشو عذاب بده همه دوستان هم مدام میپرسیدن چی شد بی عرضه بالاخره خوردیش یا نه حتی بیشتر از خود طرف مشتاق به موفقیت شیرینی خوردن اون بودن و پیگیر 😂 و تمام حواسشون این بود که نقشه دیگه ای بکشن که اون پیروز بشه 😂 یا خود من کل عروسیا و مهمونیایی که رفتم و مدام چشمم دنبال شیرینی و خوراکیهای روی میز میدوید حتی صاحبخونه مدام میگفت برای تماشا نیستن بخورین و من از ترس قضاوتهای دیگران مدام با ذهن من که در تلاش بود بخور پس چرا نمیخوری من میخام میجنگیدم و چنان حسرت و عقده ای در خودم پرورش میدادم که حد نداشت و خودمو لایق خوردن و لذت بردن نمیدونستم و مدام درگیری نجواهای ذهنی داشتم تو همینجوریش شام نمیخوری وای به حال این که الان اراده ات ضعیف بشه و گول بخوری که تسلیم مهمانوازی صاحبخونه بشی 😂 اون اگه تعارف میکنه با تو نیس که با متناسباست و این خوردنیا به تو حرام است و گاهی وقتی سرسختی منو میدیدین و مطمئنم در چشمام کاملا مشهود بوده با وسوسه کردن من میگفتن حالا یک شب که هزار شب نمیشه 😅خونه من کسی حق نداره رژیم باشه 😂 الان تو مسافرتیم تو این اب و هوا هضم میشه میره 😅 حالا هر وقت رفتی خونتون رژیم بگیر نترس بخور کسی کاریت نداره 😂بابات دعوات نمیکنه حواسش نیست بخور 😂 حالا یه امشب رو ناپرهیزی کن و بعدش چشم غره ها و پوزخندا و تمسخرا و متلکای اطرافیان رو بعد از خوردن کاملا به یاد میارم حتی شیرینی خامه ای که یکی از فامیلامون که خانوادگی رژیم گرفته بودن و قبلا همشون چاق شدید بودن و از کشور قطر مهمان خونه بابابزرگم بودن به همه شیرینی تعارف کردن جز من که گفت تو نخور تو خیلی چاقی برات اصلا خوب نیس و همیشه حسرت اون شیرینی به دلم موند و هر چقدرم شیرینی خوردم جای تحقیر و توهینی که اون به من کرده بود رو پر نکرد مثلا به حساب خودش به نفع من کار کرده بود ولی من مدام خودمو تحقیر و سرزنش میکردم که تو لایق همین حرفایی اره حق دارن تا لاغر نشی همیشه همین حرفا هست 😂 و انقدر فرشته درونم سرخورده و نابود شده بود که مجبور شدم نون خامه ای و اینا بخرم باز جای اون رو نگرفت و از ترس قضاوتها خودمو خیلی لایق بدتر از اینا میدیدم و خیلیم برام طبیعی بود بقیه به خودشون اجازه بدن منو شکنجه کنن 😅 و جیکم در نمیومد و هیچ اعتراضی بل اونا نمیتونستم بکنم فقط به خودم لعنت و فشار و اعتراض میکردم و همشو میریختم تو خودم و الان شک ندار، تمام اوگ حسرتها و عقده ها بود که تو دلم تلنبار میشد و مدام شکم منو بزرگ تر میکرد نه خوردن نیاز واقعی بدنم که روز به روز حجم غذای مصرفیم رو کم میکردم و حس میکردم من لیاقت خوردن هیچ خوشمزه ای رو ندارم و ترس بیشتر و بیشتر😅

      یا حتی مهمونیای عید که پسرداییم خونه ما بودن و چاق بود و ظرف شکلات رو میز کامپیوتر بود داخل پذیرایی و پسرداییم میرفت و میومد یه شکلات میخورد و به جایی رسیده بود که مشت میکرد شکلات ها رو و میرفت جایی یواشکی بخوره و دخترخاله من که شاهد این ماجرا بود و خودش به شدت متناسبه و هر کار میکنه چاق نمیشه اومد مسخره کرد و برای همه تعریف کرد که من میگم چرا من هر چی میخورم چاق نمیشم شماها رو هم دیدم که نمیخورید هیچی پس اینجوری مشت میکنید میرید یه جا یواشکی میخورید ولی تا حالا نتونستم مچ آسیه رو بگیرم بالاخره یه روز اونم کشفش میکنم 😂 و یه جایی گیرش میندازم از نظر خودش مزه پرونده بود و خیلیم با نمک بود ولی انصافا من شده بودم آش نخورده و دهن سوخته و همه هم با خنده تایید کردن که حق کاملا با دخترخالمه و من از اون متنفر نشدم بلکه بیشتر از خودم متنفر شدم 😡😂 و خنده و مسخره زشت اطرافیان کاملا به جاست چون من هیکلم از همه گنده تره

      ولی همین امسال که دامادمون تازه وارده در خونه ما و شب یلدا بخاطر کرونا دور همی نداشتیم بر عکس همیشه که خونه ما شلوغ ترین بود باعث شد یه تجربه عالی داشته باشم که در اینستا کامنت کردم اولش حتی گفتم این که چیز خاصی نیس ننویس ولی فرشته درونم میگفت بنویس دوست دارم خودتو تشویق کنی و ببینی تو هم لایق تناسب اندام همیشگی شدی بخاطر اینهمه تغییرت چون دامادمون خوردن منو کاملا زیر نظر داشت و خودشم متناسبه گفت من دقت کردم آسیه خانم داره اینجوری میخوره و اون جوری میخوره و دلم به شدت کرانچی میخاست و شرایط خوردنش مهیا بود 😍😂 تا دیدم زیر نظر داره منو خواستم خودمو مخفی کنم و پا رو دلم بزارم و نخورم ولی بعد گفتم خوب ببینه که چی من دلم میخاد و خوردم درست به اندازه ای که میلم بود 😅 و کلی خوراکی های دیگه هم بود قرار بود بستنی هم بخوریم با تماشای فیلم اخر شبی و من فرشته درونم رو لایق کودکی کردن دیدم و بعدش که خواستیم بخوریم همه خوردن منم محال بود بستنی رو رد کنم و هیچوقت حتی با این اموزشا هم بستنی رو رد نمیکردم با نهایت تعجب و خوشحالی گفتم نه من بستنی الان میلم نیس و نمیخام 😳 و کلی هم تو دلم ذوق کردم و ارامشم نگفتنی بود و فرداش بستنی رو میخورم خلاصه که فرصت خوردن اون بستنی که اصلا پیش نیومد و دادم خواهر زاده هام خوردن و حتی چند شب بعدشم همه خوردن باز من میلم نبود و نخوردم و فردای اونروز میلی به غذا هم نداشتم و بابام هی میگفت چته مریضی یبوست داری برو دکتر حالت خوب نیس و من با ذوق وصف ناشدنی که خودم در دلم بود گفتم نه بابا خدا رو شکر سالم سالمم فقط میلم نیس ارامش کودک درونم بی نظیرو فوق العاده بود نه صبحانه خوردم نه نهار و نه شام اینم بگم به هیچ عنوان رژیم نیستم و ترس از خوردنم به شدت کم شده و هر چی دلم بخاد میخورم و این تجربه برای من حیرت انگیز و شیرین بود و مدام به خودم افرین گفتم و بازم افرین میگم 💃💪🏻🏌️‍♀️ کاری که جدیدا در حال انجامشم چون قبلا وقتی میلم نبود یا به زور میخوردم یا میگفتم اینم که باز شد همون نخوردنه ولی این بار انصافا فقط از نخوردنم لذت و اشتیاق داشتم و تحول عجیبم که شاید حتی به نظر دیگران مسخره باشه😂💪🏻 حتی باز الانم نوشتم ته دلم ضعف و شیرینی اون لحظات تکرار شد 😍 و از وقتی در سایت مینویسم این تجربه ها به شدت زیادن و در حال جریان و رهایی که تو همه این سالها به دنبالش بودم در من قدرت پیدا کرده که از ذوق و اشتیاق انجام تمرینات و خوندن دیدگاههای فوق العاده دوستانم💃💃💃 که در ادامه تمرینات این مسیر سبز اون بهتریناشو براتون تعریف میکنم که الان خیلی طولانی نشه 😅

      💜 به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید💜

      استاد یه اعترافی کنم که الان قادر نبودم دوباره تمام اون مشکلات و تلخیها رو دوباره با تمام تمرکزم بنویسم و متن قبلی خودم رو کپی کردم و یه سری جدید یادم اومده بود اضافه کردم به متن تمرین قبلی واقعا تا قبل از نوشتن تمام پرونده های سابقم و حال خرابشون مرتب در حال به روز رسانی بودن تا بیرون نریخته بودمشون 😅😍 ولی گاهی حس میکنم الان از بس شاد و خوشحال و راضیم اون حرفا برام کم رنگ شده و مجبورم تقلب کنم تا بنویسمشون در صورتی که قبلا کاملا تمام اتفاقات جلوی چشمم بودن و انگار همین دیروز اتفاق افتاده بودن و عقده بودن که کسی حاصر نیس بشنوه 😅😂 الان که حس نوشتن و اشتیاق نوشتن هست و میدونم هم شکل و هیکلای خودم که تمام اینا رو مشابه تجربه کردن با لبخند و اشتیاق نوشتمشون واقعا تغییراتم خیلی خیلی برام پر رنگ تر میشه با نوشتن و کنکاش و جستجو در لایه های غبار گرفته ذهنم و این برام لذت بخش و شیرینه😍 و متاسفم اگر گاهی زیاده روی به نظر میاد از نظر دوستانم و همینجا هم از خودم و هم از دوستانی که با خوندن دلنوشته هام متاثر میشن معذرت میخام 🌹🌹🌹

      💓با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید 💓

      تلاش های قبلی من همه ضعف بود و سستی هیچ احساس لیاقتی در من وجود نداشت و کاملا بر عکس بود و تماما توجه به نالایق بودن بوده چون در مسیر انحرافی با اهرم رنج و فشار و شکنجه در تلاش شبانه روزی برای تخریب خودم داشتم و ناتوانی و تحقیر و هیچ ترمیمی در وجود من نبود و همه چیز عقده و حسرت و محرومیت بیشتر و نخوردن و حال و حس خراب بود واقعا همیشه باور داشتم هر رژیمی اولش شوک به بدنمه و از خواب بیدار میشه برای همین یکمی وزنم میاد پایین و یه سره رو مین جنگی ترازو بودم و همیشه هم کاملا باورم این بود بی لیاقت ترین ادم دنیام و مدام به خودم اثبات میکردم و بر علیه خودم شاهد جمع میکردم که تقصیر من نیس که دست خودم نیس ببینید من هیچی هم نخورم باز لاغری لیاقت من نیس من رو خدا افریده که فقط لذتهای دیگران رو ببینم و حسرت بخورم 😅😂 یه مثلی هم بود که ما فقط برای تماشای جهان امده ایم خواهر ترشیده حافظ 😂 درسته که بهش میخندیدیم ولی خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است بود و پر از درد و همیشه در مقام مقایسه با دیگران و خوب بودن همه بچل های مردم که باعث افتخار پدر و مادرشون هستن 😅 ولی من مایه سرشکستی و آبرو ریزی و خجالت در تمام جنبه های زندگیم حتی درسخون هم نبودم و همش بهم میگفتن خاک تو سرت بی عرضه تنبل نفهم کودن 😂😂😂 تن پرور 😅 بشکه غصه 😅 باید تو دبه ترشی بندازیمت 😂 حتی زشت ترین موجوادات تو کارتونا بابام میگفت این عینهو اسیه اس و منم اشک میریختم 😂

      🌹ولی واقعا الان خنده هام از ته ته دلم و اعماق وجودمه چون راه خوشبختی و حال خوب در اختیارمه باز هم متشکرم از اموزشهای بی نظیر و فوق العادتون🌹

      😂روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش چاق تر شدن شده اند 😂
      تماما سبب افزایش چاقی من شده اند چون با وجود اینکه شدیدا رژیم داشتم هر غذایی در حال خراب شدن و حکم حیف بودن رو داشت باقیمانده غذای دیگران و ارزش قائل نبودن برای بدنم سطل آشغال متحرک بودم و از ترس اینکه دور بریزن چون به شدت محرومیت و محدودیت داشتم همون یذره غذایی که میخاستم بخورم و رژیمی بود رو هم از همون حیفه ها میخوردم میگفتم تو که همش غذات اندازه گنجشک هست و نبایدم از غذا لذت ببری خوب اینو بخور که نریزن دور اسرافم نشه 😂 دلت هم نسوزه😍
      همین الان که داشتم ظرف میشستم خواهرم غذای رژیمی برای خودش درست کرده بود و یک تکه ناچیز سیب زمینی آب پز ته ظرف مونده بود من کلا سیب زمینی خیلی دوست دارم نهارمم خورده بودم و نه گرسنه بودم نه سیر اگه قبلا بود در جا میبلعیدم و میگفتم این که به جایی نمیرسه نزار بریزن دور گفتم تو هم که میلت میکشه بخور بلافاصله صدای استاد در گوشم پیچید مگه لیاقت تو سطل اشغال بودنه چقدر خوبه که نجوای فرشته درونم با صدای استاد در ذهنم تکرار میشه خیلی صدای استاد رو دوست دارم 😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻 آفرین به من 💪🏻 آفرین به صدای پر طنین و تکرار استاد گلم 😍 که خیلی برام لذت بخش بود و چشم دلم سیره و فکر نمیکنم که الان نخوردم دیگه فرصتش پیش نمیاد 😂 همه چی برعکسه

      💖پیشنهاد خود برای گسترش ایجاد و گسترش 🌹لیاقت لاغر شدن 🌹 را در خود بنویسید 💖

      💃من لیاقت پوشیدن بهترین لباسها رو دارم 💃من لیاقت استفاده و خوردن تمام نعمت ها و رزق و روزی خدا رو دارم 💃من لایق بهترینها هستم 💃 من لیاقت خوش تیپ بودن رو دارم 💃 من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم 💃 من لیاقت با اعتماد به نفس عالی زندگی کردن رو دارم 💃 من لیاقت خوشبختی رو دارم💃من لیاقت استفاده و ایجاد ایده ال ترین شرایط رویایی خواستنی خودم رو دارم 💃 من لیاقت شجاع و توانمند بودن رو دارم 💃 من ذهن به شدت لایق و قدرتمندی دارم که تمام آرزوهام رو خلق کنم و خالق ادامه مسیر زندگیم به بهترین حالت ممکن باشم 💃 من لیاقت حضور در کنار بهترین هم کلاسی ها و شگفتی سازات رو دارم 💃 من لیاقت انتخاب و هدایت شدن از سمت خدای مهربون رو دارم 💃 من لیاقت شاگرد اولی بودن استادم رو دارم 💃من لیاقت اینو دارم که خودم بفهمم چقدر غذا باید بخورم و لیاقت دریافت پیغام سیری رو دارم 💃 من لیاقت تصمیم گیری برای تمام امور زندگیم رو دارم و لایق این هستم خیلی عاقلانه رفتار کنم 💃 من لیاقت اینو دارم که اجازه دخالت هیچ بنی بشری رو برای زندگی خودم ندم و طبیعی نمیدونم کسی دلش به حال من بسوزه 💃من لیاقت عصای دست پدر و مادرم شدن رو دارم💃 من لیاقت اینو دارم که کسی نگرانم نباشه چون خودم استحقاق اینو دارم که شایسته ترین فرد زندگیم باشم 💃 من لیاقت افتخار افرین شدن رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم که در جهانم همه چیز زیبا و نیکو و در اخرین ورژن تمام خوبی ها باشم 💃 من لایق و سزاوار تشویق های مکرر و پی در پی تمام اطرافیانم هستم 💃 من لیاقت داشتن بهترین امکانات رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم که بهترین نویسنده رویاهام باشم 💃 من لیاقت تندیس افتخار بهترین کارگردان و بازیگر زندگیم رو از خدا دریافت کنم دارم 💃 من لیاقت خوشبختی و سعادت هم این دنیا و هم اون دنیا رو دارم 💃من لیاقت اینو دارم که اشرف مخلوقات خدا باشم و شیطان از من نا امید بشه 💃من لیاقت امیدواری به بخشش و کرم و رحمت خدا رو دارم 💃 من لیاقت زندگی در بهشت جاوید و ابدی رو دارم 💃 من لیاقت بازیها و شادیهای کودکانه ای که از همون اول زندگی خودمو محروم کرده بودم چون دختر اول خانواده هستم و باید خیلی زودتر از سنم بزرگ میشدم رو برگردوندم و هم بازی خواهرزاده های گلم رو بشم دارم 💃 من لیاقت تفریح و شادی و خنده و بهترین مسافرت ها و بهترین هتل ها و بهترین امکانات رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم خوش پوش ترین باشم و خودم لباسامو انتخاب کنم نه لباسها منو نه رنگ ها منو هر رنگی که عشق کنم میپوشم هر مدلی که عشق کنم مال منه 💃 من لیاقت اینو دارم مثل پر کاه باشم و سالم ترین و بهترین بدن رو داشته باشم 💃من لیاقت اینو دارم بهترین رقصنده دنیا باشم و یاد بگیرم و خودم از دیدن رقصم شگفت زده بشم 💃من لیاقت اینو دارم که به خودم افتخار کنم و از دیدن خودم در اینه غرق در لذت بشم و عاشق خودم و خدای درونم باشم 💃من لیاقت اینو دارم که بانمک ترین ادم دنیا باشم و همه رو بخندونم نه اینکه بگریونم 💃 من لیاقت اینو دارم کسی به حالم افسوس و تاسف نخوره بلکه خودشون باید یه فکری به حال خودشون بکنن و سرشون رو بکنن تو زندگی خودشون نه من 💃

      💖وای خدای من چقدر لیاقت داشتم و ازش غافل بودم با باورها و الگوهای غلط و بدرد نخورم و لیاقت اینو دارم که متحول ترین ادم دنیا بشم هنوزم کلی لیاقت هست که در مسیر سبز این سرزمین کشفشون میکنم و بهشون میرسم 💖

      💖💖💖💖💖خدا جونم ممنونم که منو اینهمه لایق افریدی و خودم قدرش رو ندونستم و با دستای خودم این لیاقتها رو از خودم گرفته بودم و استادم یادم اورد من چقدر لایق بودم و بی خبر بودم یا خودمو به بی خبری و خواب خرگوشی زده بودم و خدا بواسطه بهترین استاد دنیا بیدارم کرد 🌹🌹🌹🌹🌹☺️ استادم بی نهایت سپاسگزارم از این فایل عالی و پر محتوا و شگفتی آور و فرصت عالی که نصیبم شد برای نوشتنشون

      خدایا هزاران باز شکرت 💓💓💓 ۵۰ کیلویی شدن حق منه سهم منه و متناسب شدن از همه لحاظ با قدرت ذهن چه جسمی چه روحی آسون ترین و لذت بخش ترین کار دنیاست چون هدایتم این بار از سمت خداست بواسطه بهترین بنده خودش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/09 17:22
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 23640 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 41 کلمه

      دقیقا 😍😍😍😍😍قربونت عزیزمی لطف داری چقدر خوبه که داریم یاد میگیریم😄😄😄ما خیلی شجاع و توانمندیم👏👏👏👏💪💪💪💪 ما بدنیا نیومدیم که افسوس و حسرت بخوریم ما فقط به دنیا اومدیم که لیاقتهامونو بشناسیم و باور کنیم وبه همه خواسته هامون جامه عمل بپوشونیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/07 21:32
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 23640 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 40 کلمه

      ممنونم عزیز دلم لطف داری ‌همچنین نوشته های شما عزیزان هم خیلی دلنشینه انصافا تا قبل از شرکت در دوره های استاد جرات ولیاقت نوشتن نداشتم و حالا عشق میکنم با نوشتن خیلی لذت بخشه توانمند شدن و حس شجاعت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم