0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1399/11/06 09:04
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 4816 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,102 کلمه

      سلام سلام
      استاد درود بر شما
      فايل بي نظير و پر محتوايي بود
      و من رو خيلي برد تو فكر و دو روزي روش موندم و گوش دادم و نوشتم و خوندم و باز نوشتم تا اصلا اين حس لياقت رو فهميدم چيه
      خيلي قشنگ توضيحش داديد ، سپاسگزارم براي اين فايل فوق العاده.❤️
      گام پنجم ،روز ٤و ٥ بهمن
      باوري كه مهمترين باور در مسير رسيدن بِه هر موفقيته باور حس لياقت هست.
      نداشتن حس لياقت مانع و ترمز حركت كردن و ادامه دادن ميشه…

      خوب من اينارو گوش دادم و نوشتم هي نميفهميدم انگار ، با خودم گفتم من يك ساله با دوره عزت نفس استاد عباسمنش خيلي خوب نتيجه گرفتم تو خيلي ابعاد پس چرا اين حس لياقت تو اين زمينه برام ايجاد نشده
      فايل رو كه بار اول گوش دادم
      هي اينو از خودم ميپرسيدم
      برام نكته جالب اينجا بود كه شما گفتيد لياقت چاقي رو در خودت ايجاد كردي كه چاق هستي
      خوب اين يعني چي!؟ من كه نميخام چاق باشم
      تلاشي هم نكردم براي لياقت چاقي ايجاد كردن
      پس لياقت لاغري چيه؟ لياقت چاقي چيه؟
      اومدم متن كه نوشتيد هم خوندم و نت برداري كردم
      برام بيشتر داشت شفاف ميشد و ميفهميدم
      🔴لياقت چاقي : توجه به تنفر از چاقي ، توجه به بدت اومدن از چربي هاي اضافه بدنت ، نگراني از چاقي و چاق شدن، نگراني از خوردن ، سرزنش هاي مداوم براي خوردن و چاقي، حس بد لباس عالي تنگ پوشيدن از اندامم ، قهر با خودم و اندامم ، حال بد نسبت به خودم ، رژيم سخت ، ورزش سخت ، فرار از خودم و اندامم، سرزنش و مقصر دونستن بقيه ، نپذيرفتن مسئوليت چاقيم…🔴

      خوب من فهميدم كه لياقت چاقي يعني چي؟ يعني توجه به همه اون موارد بالا و استمرار و مداومت تو اين توجه ، خوب مني كه از بدنم متنفرم چه طور انتظار همراهي دارم ، مثل وقتي بِه يه آدمي بگم انقد ازش بدم مياد متنفرم عمرًا اون طرف ديگه با من همراه باشه ، واي انتظار همراهي بدن خودم رو دارم با اين همه حس بد بهش ، مدام غر و سرزنش

      و فهميدم
      🟢لياقت لاغري : مسئوليت چاقي خودم رو بپذيرم ، خودم رو دوس داشته باشم ، حس خوب نسبت به خودم داشته باشم ، توجه به نكات مثبت خودم، از غذا خوردن لذت ببرم و مدام براي خَر لقمه استرس نداشته باشم ، بگم نوش جونت بخور، مثل بچم كه بهش ميگم همون رفتاري كه با همسرم ميكنم بعد غذا ازم تشكر ميكنه ميگم نوش جان بِه خودمم بگم ، با خودم مهربون باشم، با خودم آشتي باشم،با خودم لذت ببرم از زندگي، خودم رو ارزشمند و لايق رفتار خوب بدونم و با خودم عالي برخورد كنم ، بِه خودم عشق بدم نه تنفر…🟢 تا شگفتي ساز بشم 😊

      من تا الان دو تا ترمز بزرگ مسيرم رو فهميدم و بايد آگاه و با كنترل ذهن باهاشون همراهي كنم تا روندش طي بشه و اصلاح بشن تو ذهنم
      🔵اول عجله در نتيجه
      🔵دوم حس لياقت چاقي رو تبديل كنم بِه حس لياقت لاغري

      خوب بريم سراغ تمرين هاي اين جلسه عالي:
      🟠لياقت چاق شدن در من :
      ١-رژيم هاي سخت و أذيت كردن خودم با رژيم ها
      ٢-ورزش هاي چربي سوزي و كلاس هاي خصوصي
      ٣-گياه خواري
      ٤-خوردن قرص ٥٠٤٠
      ٥-نا مهربوني با خودم
      ٦- از خودم بدم اومدن ، از اندامم بدم اومدن
      ٧- مقصر دونستن مامانم كه دوس داره بچه ها همش بخورن
      ٨-هربار تو آينه از قسمت هاي چاق و قلمبه بدنم بدم اومدن و فرار كردن ازشون با پوشيدن لباس هاي گشاد
      ٩-نپذيرفتن خودم ، من هميشه تو ذهنم اين چيزي كه تو آينه ميبينم رو نميبينم ، تو ذهنم خودمو متناسب ميبينم و بعد كه ميرم لباس بخرم تو آينه اون فروشگاه تنفر بي نهايت از خودم مياد سراغم ، در واقع من مدام دارم از خودم فرار ميكنم
      ١٠-حس بد موقع خوردن چه گرسنگي جسمي چه اضافه خوري، در حالت با هر قاشقي كه ميخورم فقط ذهنم داره ميگه زياد نخوري بِسه چاق ميشي نخور نخور …. ولي ميخورم و اون حس بد هم دارم
      ١١-بالا آوردن بعد پرخوري بي لياقتي محض
      ١٢-لذت نبردن از غذاها و طعم ها
      ١٣-سرزنش مدام خودم
      ١٤-مقايسه خودم با آدم هاي لاغر
      ١٥-بي اعتبار كردن خودم با روش هاي اشتباهي كه اين سالها رفتم و نشده

      🟠من تو روش هاي قبل فقط داشتم اين حس لياقت چاقي رو بيشتر و بيشتر ميكردم
      با توجه بِه حس بد و تنفر
      و واقعا قوانين دنيا بِه توجه ما پاسخ ميدن
      كاري ندارن اون بِه ضرر منه يا بِه نفع من
      اصلا خوب و بد و نفع و ضرر براش تعيين نشده
      من هر فركانسي بفرستم از همون جنس رو دريافت ميكنم

      🟠روش هاي قبل همشون باعث ايجاد افزايش لياقت چاقي شدم ، با عرضه دونستن خودم بعد نتيجه دلخواه رو نگرفتن، بي ارادگي، سرزنش و حس گناه، حس بد از خوردن ها ، استمرار در چاقي رو بيشتر كردن در واقع اون روش ها و استرس كه براي لاغري ميكشيدم ، نكنه نشه ، نكنه …. همه اينا حال بد داده بِه من در واقع

      🟠من بايد رو اين ترمزم خوب كار كنم
      هر روز صبح بِه خودم ياد آوري كنم
      حس لياقت لاغري رو و با خودم عالي رفتار كنم خودم رو دوست بدارم همينطور كه هستم
      عاشق خودم باشم
      گذشته رو فراموش كنم و خلق كنم زندگي و سبك و حال و توجه جديد رو
      استاد سخته ولي ، چه طور راحتش كنم ، چه طور اون حس بد خوردن هر قاشق غذا رو از خودم دور كنم؟
      واقعا جهاداكبر ميخاد

      ☺️من ميپذيرم چاقي و وزن الانم رو خودم ساختم با لياقت چاقي و توجه بِه چاقي و من خودم مسئول چاقي خودم هستم☺️
      من لايق اندام زيبا و متناسب هستم
      من لايق سايز ٣٨ و وزن ٦٥ كيلو گرم هستم
      من لايق لذت از لحظه لحظه زندگيم هستم
      من دوست داشتني هستم همينطور كه الان هستم با همين اندامم
      من خالق زندگيمم و ميتونم بسازم و خلق كنم اندام جديدم رو
      من لايق آرامش در خوردن هستم
      من لايق لذت طعم ها هستم
      من لايق سبكي معده هستم
      من لايق گوارش ستامبا كاركرد عالي هستم
      من لايق سلامتي هستم
      من لايق جواني و شادابي هستم
      من لايق حال خوب بعد هر خوردن هستم
      من لايق پوشيدن لباس هاي زيبا و شاد هستم
      من لايق انتخاب آزاد براي خريد لباس هام هستم
      من لايق لذت ديدن خودم تو آينه هستم
      من لايق شگفتي ساز شدن هستم
      من لايق تناسب اندام هستم
      من لايق بدني خوش فرم هستم
      من لايق ذهني متمركز بر كارهاي واجب زندگيم هستم
      من همونطور كه بِه اندازه ميخوابم و از خودم راضيم و ميتونم بِه اندازه نيازم بخورم و رضايت داشته باشم از خودم
      من لايق تناسب فكر و ذهنم هستم
      من لايق اون راه و روش باي ديفالت كه خدا بدو تولد هدايتم كرده هستم و بايد اون تنظيمات رو فعال كنم

      استاد توجه بِه اندام خوب و حس خوب بِه اندامم برام سخته خيلي، يه روز خوبم چند رو باز اون حس بد مياد
      چه بكنم ؟
      سپاسگزارم
      در پناه الله شاد و ثروتمند باشيد 😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1400/01/03 05:58
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 4816 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 448 کلمه

      سلاااآم
      روزگار در قرن جدید بر وفق مراد براتون انشاالله

      من دارم دوره میکنم
      روزای آخر سال خیلی مسیر برام لغزنده شد و منم سر خوردم
      به خودم میگفتم آخه چرا اینطور شدی؟!
      همش دلم میخواست بخورم یه نیرویی بود
      ولی جالب بود برخلاف گذشته هوس هیچ چیز نداشتم
      حتی خوراکی هارو میدیدم اصلا دلم هیچکدوم رو نمیخوای
      پس چی شده ؟ این چه وضعشه!
      بعدم ذهنم فقط رفته بود رو منفی های رفتارم و سرزنش
      داشتم خل میشدم و حس ناتوانی داشتم
      گوشی نداشتم و همه اون فشار عادت به گوشی و مدام فایل گوش دادن داشت منو داغون میکرد و میگفت ناراحتی فقط بخور ولی دلم هیچی هم نمیخواست و من به زور یه چیزی بر می داشتم و با بی میلی میخوردم
      همش میگفتم تو تا اینجا عالی پیش اومدی یهو چی شد؟
      و حس کردم نکات طلایی که تا گام ۵۴ کار کردم یادم رفته
      و یه چیزی میگفت برگرد دوره کن
      تا اینکه از روز اول سال شروع کردم از گام یک
      رسیدم گام ۵ خدای من
      من فقط این مدت هفته ای که اذیت شدم و روانمبهم ریخت توجه کردم به چاقی و به خوردن و این خیلی لیاقت چاقی رو برام مجدد یادآوری کرد
      اصلا نکات مثبت رو نمی دیدم
      صبح تا شب فرمان خوردن و چی بخورم بود
      سرزنش و عذاب وجدان منو خل کرد این مدت
      خیلی حس ناتوانی بهم دست داد
      همش فک کردن به خوراکی ها
      اصلا به نکات مثبت توجه نمی کردم
      مثلا همون روزا رفتیم محله بغلیمون یکی از همسایه ها که ماه ها بود منو ندیده بود بهم گفت لاغر شدی معلومه اون محل جدید رفتی بهت نمسازه😁 خودم گرفت از افکارش ولی خوب داشت بهم میگفت لاغر شدی
      همسرم چندین بار بهم گفت ولی الان که دارم فکرشو میکنم میبینم که من اصلا اینارو توجه نکردم همه توجه ام به خوردن بود و سرزنش خودم و هر شب میگفتم از فردا
      مثل گذشته هم نبودم ولی خوب نسبت به دو ماهی که دوره رو شروع کرده بودم عجیب غریب شده بودم
      هنوزم تکش هاش هست
      ولی امروز که این فایل رو اول نکات دفترم رو خوندم ۵ صفحه نوشته بودم فایل رو ۴ بار گوش دادم
      نکته هامو خوندم و تمرین رو که انجام داده بودم خوندم
      تازه فهمیدم چرا بهم گفت برگرد و دوره کن
      بی نهایت فایل خوبی محتوا عالی آگاهی عالی ولی من باید تکرارش کنم تا یادم دوره و تو ذهنم بمونه این وبسایت لاغری رو ایجاد کردن

      امروز از صبح مست این فایلم و اول سرزنش کردم چرا یادت رفته بعد رها کردم گفتم مهم الانه

      استاد به شدت دلم میخواد تو دوره سرزمین لاغرها شرکت کنم ، خدایا برام فراهم کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم