0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/05 20:00
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,840 کلمه

      یه باور خیلی مهم در زندگی ما هست که باید زیاد براش وقت بزاریم و روی اون کار کنیم .
      باور اینکه چقدر خودتون رو لایق میدونید ؟
      باور اینکه چقدر خودتون رو لایق بهترین زندگی کردن میدونید و چقدر خودتون رو لایق بهترین همسر و چقدر خودتون رو لایق بهترین دوستان و چقدر خودتون رو لایق بهترین اندام و چقدر خودتون رو لایق بهترین روابط میدونید ؟.
      خیلیها به دنبال متعادل شدن هستن و خیلیها به دنبال متناسب شدن هستن کدوم درسته ؟
      با متعادل شدن ما به همه چیز میرسیم و به دنبال اون تناسب هم میاد اما با تنها متناسب شدن ما فقط یه مشکل چاقی رو حل میکنیم و بقیه مشکلها مثل اعتماد به نفس و رابطهای خراب وروحیه ی خراب … رو همچنان داریم و نمیتونیم موفق بشیم .
      ما باید با روحیه ی عالی این مسیر رو ادامه بدیم و هر پیشرفتی که ما در هر جنبه ای از زندگی داشته باشیم ارتباط مستقیمی با احساس لیاقت ما دز اون جنبه هست اگر داشتن ماشین خوب برات رویا هست چون خودت رو لایق اون ماشین نمیدونی و اگر داشتن خانه ای عالیو بزرگ و مجلل برات رویا هست چون خودت رو لایق اون خونه نمیدونی و اگر روابط عالی و بینظیر با اطرافیانت برات رویا هست چون خودت رو لایق اون رابطه نمیدونی و …لیاقت نداشتن مانع حرکت و ادامه ندادن میشه و مانع رسیدن به هدف میشه .
      ما همیشه وزن دلخواهمون رو نمیتونم تصور کنیم و فکر میکنیم یه چیز محال هست خودمون باورن نمیشه در وزن ایده ال باشم و همیشه وقتی در مورد چاقیمون میخواهیم بنوسیم خیلی برامون راحت هست ولی اگر بخواهیم در مورد لاغریمون و بودن در وزن ایده آلمون بنویسیم انگار داریم رویا پردازی میکنیم و یه چیز غیر ممکن هست .
      و ما که بارها رژیم گرفتیم میبینیم در ماه های اول رژیم بهتر کم میکنیم اما در ماه های آینده به سختی کم میکنیم چون خودمون رو لایق تناسب اندام نمیبینیم و میگیم طبیعی هست که اول
      با رژیم خوب کم کنیم اما هر چه جلوتر میریم میگیم دیگه بدن عا دت کرده و کم نمیکنیم چون باور نداریم ما لایق جسم لاغر و متناسب و ایده ال هستیم .
      ما خودمون رو لایق تناسب اندام دلخواهمون نمیدونیم و مشکل اینجا هست .
      در صورتی که ما انسانهای توانمندی بودیم و هستیم و در طول زندگی ما به خواسته هایی رسیدیم که لیقاتش رو داشتیم و اگر الان در هر شرایطی هستیم چون لیاقتش رو داریم .
      قدم ا ول این هست که ما باید خودمون رو لایق تناسب اندام بدونیم و دیگه نگیم من نمیتونم و فقط بگو من لیاقت جسم لاغر رو دارم من لیاقت خوردن بهترین خوراکیها رو دارم من لیاقت پوشیدن لباس شیک رو دارم و من لیاقت اندام ایده ال رو دارم و اون وقت هست که دیگه به دنبال خوردن عصبی و هیحانی و … نیستی که از هر بهانه ای برای خوردن استفاده کنیم .
      اگر اضافه وزن دارید حتما لیاقت این جسم رو دارید . به جای تحقیر کردن خودت رو لایق بدون و هر غذای اشغالی رو نخور و ته مانده ی ظرف بقیه رو نخور و غدایی که چند روز داخل یخجال مونده رو نخور و ببین جسم شما به چه سرعتی وزنش رو پایین میاره پس به جای تحقیر کردنها و سرزنش کردن ها و پر خوری کردنها در مهمانی و مراسم ها به خودت امید بده که میتونی و توانایی و لیاقت لاعر شدن رو داری .
      چاقها مدام ذهنشون دستور بیشتر خوردن رو میده اما لاغرها همچین دستوری ندارن چرا چون ذهن ما تقلبی هست ؟نه فرقی نداره چون ما چاقها خودمون رو لایق لاغری نمیدونیم .
      خیلیها ار دوران بارداری شروع به تپل کردن بچه میکنن چون نشان ار لیاقت مادر هست و یا اینکه بچه تپل باشه خوشگلتر هست و یا تپل باشه همه دوستش دارن و یا تپل باشه بهتر چون دیر تر مریض میشه و یا بچه در سن رشد هست پس باید بخورن و اما همین تپلها وقتی بزرگ شدن همه سرزنششون میکنن و همین باعث میشه ما احساس لیاقت و خورد باوری نداشته باشیم و ما فکر میکنیم با تمرین نوشتن برای استاد ما لاغر میشیم در صورتی که باید خودمون رو لایق تناسب اندام بدونیم و هر کدوم از این تمرینا برای احساس ارزشمندی بیشتر هست و برای احساس توانمندی بیشتر در خودمون هست که با خوندن اون تمرینها مروری بر توانمندیهامون میکنیم .
      برای متناسب شدن در هر شرایط وزنی که هستی اهمیت نداره اول باید احساس لیاقت کنی و باید احساس مسولیت کنی که خودم خودم رو چاق کردم و هیچ دلیلی نیاری مثل قرص،و ارث و ژنتیک و .. چون با بهانه تراشی به جایی نمیرسی و باید خودت رو مسول اضافه وزن خودت بدونی و خودت رو برده ی ذهنت ندون پس قدم اول احساس لیاقت برای رسیدن به هدف هست و تعهد بده و بنویس من مسول چاقی خودم هستم و اینقدر بنویس تا ذهنت آروم بشه وگرنه ذهنت میگه نه تقصیر غدا خوردن تو هست و تقصیر مواد غذایی هست و تقصیرقرصهایی هست که میخوزی و .. .. هست و اینقدر بنویس تا ذهنت ارام بشه و تو بگو من لیاقت لباس شیک پوشیدن و رنگ شاد رو دارم و من لیاقت زندگی شاد رو دارم و من خود به خود دیگه رفتارم عوض میشه و من دیگه ته مانده ی غذایی رو نمیخورم من به هر بهانه غدا نمیخورم و دنبال داروی ضد اشتها نیستم و باید باورهای غلط رو با باورهای درست جایگزین کنیم و میبینیم متناسب شدن چقدر آسون هست و متناسب شدن حق من هست .

      پس همین ذهنی که تونسته من رو چاق کنه میتونه من رو لاغر کنه فقط کافیه پا به پای استاد که زحمت میکشن و دورها رو تهییه میکنن ما هم قدم عملی برداریم و به حرفهای استاد عمل کنیم و اون وقت چه بخواییم چه نخواییم ما نتیجه میگیریم .

      من مسول چاقی خودم هستم چون بارها به بهانه ی مختلف غذا میخوردم مثلا در مهمانی هستم در سفر هستم و یا در دور همی هستم اما اطرافیان متناسبم بدون بهانه همیشه غذا

      میخوردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همش به فکر این بودم که بخورم و لدت ببرم و فکر میکردم زندگی یعنی خوردن و لذت بردن هم یعنی خوردن اما متناسبهای اطرافم اینطور فکر نمیکردن و نمیخوردن و لذتهای دیگه داشتن که برای من معنی نشده بودن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون هر خوراکی که در اطرافم بود من همش رو میخوردم و اما متناسبها این طور نبودن و انگار کاری به مواد غذایی اطرافشان نداشتن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون میگفتم اشتها دارم و اشتهام زیاده و میخوردم تا شکمم در میگرفت ا و میگفتم من مقصر نیستم اشتهام مقصر هست و دست خودم نیست ما متناسبهای اطرافم این طور نبودن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون از هر بهانه ای برای خوردن استفاده میکردم مثلا رفتن در پارک و فصا سبز و دورهمی و باغ و رستوران و خونه ی مادرم و … اما متناسبهای اطرافم این طور نیستن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه موقع جمع کردن سفره هر غذایی رو که مونده بود سریع از تو بشقابهای بچهام میخوردم و بعد طرفها رو جمع میکردم در صورتی که متناسبهای اطرافم ته مانده ی هیچ ظرفی رو نمیخوردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون هر بسته بندی که در کارخانه برای چیپس و پفک و تنقلات میزدن من هم همون قدر میخوردم و اما متناسبهای اطرافم به هیچ وجه اینطور نبودن هر چقدر خودشون انتخاب میکردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون زیاده روی در خوردن رو یه نوع آزادی و شکستن رزیم و محدودیت میدونستم و اما متناسبها ی اطرافم به هیچ وجه زیاده روی نمیکنن و اندازه نیازشون میخورن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه در حال تعریف کردن از غداها و گرفتن دستورهای جدید اشپزی از بقیه و گرفتن آدرس رستورانها و دنبال کردن پیجهای اشپزی و فست فود ها بودم و امتحان کردن طعم های حدید بودم اما متناسبها ی اطرافم به هیچ عنوان همچین کاری نمیکردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه از ترس اسراف شدن و پولم هدر رفتن و یا گناه داشتن و یا حیف هست و یا چون مقوی هست و یا چون مفید و صدها بهانه ی دیگه من عدا خوردم اما متناسبها به هیچ عنوان همچین کاری نمیکنن .
      من مسول چاقی خودم هستم جون بارها با دیدن غدا ها و یا غذا خوردن های بقیه من هم تحریک شدم و شروع به خوردن کردم اما متناسبها ی اطرافم به هیچ عنوان همچین کاری نمیکنن و هر وقت گرسنه بودن میخورن.
      من مسول چاقی خودم هستم چون من بارها در حالی که سیر بودم چون خونه ی مادرم رفتم و غذا روی گاز بوده من بی دلیل بدون اینکه گرسنه باشم شروع به خوردن کردم اما متناسب اطرافم به هیچ عنوان بدون گرسنگی غذا نمیخوره .
      پس من به فروغ عزیزم از همینجا تعهد میدم که خودم فروغم رو چاق کردم و مسول چاقی خودم هستم و خودم هم مسول لاعری خودم هستم و از هیچ تلاشی در این مسیر سرباز نمیزنم . بهمن ۹۹
      من خودم رو لایق تناسب اندام میدانم
      من خودم رو لایق اندام ۵۹ کیلویی و کمر باریک و رانهای لاغر و کتف و شانه های لاغر میدانم .
      من خودم رو لایق خوش لباس بودن با لباسهای مارک و شیک میدانم .
      من خودم رو لایق لباسهای به روز و رنگ شاد میدانم
      من خودم رو لایق سبک و رها بودن در تمام مانتو هاو لباسها میدانم .
      من خودم رو لایق سبکی بعد از غذا میدانم .
      من خودم رو لایق آزادی در خوردن میدانم
      من خودم رو لایق مدیریت کردن غداها میدانم نه برده ی اونها .
      من خودم رو لایق جسم سلامت میدانم
      من خودم رو لایق روحیه ی عالی و اعتماد به نفس میدانم
      من خودم رو لایق بهترین رفتارهای غذاهایی میدانم
      من خودم رو لایق شاد بودن و آرامش داشتن میدانم .
      من خودم رو لایق آهسته غدا خوردن میدانم .

      من خودم رو لایق بهترین زندگی و بهترین اندام و بهترین سلامتی و بهترین همسر و بهترین فرزندان و بهترین روحیه و بهترین حال و بهترین زیبایی و جوانی و شادابی و بهترین روابط مالی با همه و بهترین اعتماد به نفس و بهترین قدرت و توانمندی و خودم رو لایق بهترینا میدانم چون اشرف مخلوقات خدا هستم جون جانشین خدا بر روی زمین هستم چون خواست خدا بر این هست که من غرق در بهترینا باشم چون هر انچه از خداوند به من میرسد خیر و خوبی هست چون من یه تیکه از خود خدا هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/14 17:15
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,248 کلمه

      به نام خدی مهربان .

      یه باوری هست که در تمام جنبه ها ی  زندگی ما تاثیر گذار هست و  ما باید روی اون بسیار کار کنیم .هر انسان به یه میزان خاصی درگیر این باور  هست و این باور باور لایق دونستن خودمون هست .

      شما چقدر خودت رو لایق میدونی ؟؟

      لایق بهترین زندگی بهترین همسر بهترین دوست بهترین در امد بهترین سفر  و بهترینای دیگه در زندگی خصوصی  حتی یهترین تناسب اندام .

      باوری که مانع از کسب نتیجه ی مطلوب در برخی دوستان میشه همین باور لیاقت هست خیلی وقتها افراد درگیر این اضافه وزن شدن.و خیلی از مشکلات خاص  مثل افسردگی و حال بد و نبودن اعتماد به نفس  ….دارند و این افراد چاق باید اول روی روحیه و خلاهای درونی  خودشون کار کنن تا به  تناسب اندام  برسن اول باید تغییر روحیه و آرامش و شادی رو پیدا کنن .

      اگر داشتن یک ماشین خوب برات یک رویا هست چون خودت رو لایق نمیدونی و اگر مدتها هست اضافه وزن داری و کاری نمیکنی چون خودت لایق متناسب شدن نمیدونی .

      احساس بی لیافتی مانع رسیدن به خواسته میشوند.

      اگر فردی  هست که خودش رو لایق تناسب اندام نمیدونه پس به محض فکر کردن به تناسب اندام دلخواهش  اولین فردی که خندش میگیره خودش هست .

      من بارها با رژیم  به تناسب  رسیدم  و لی دوباره همش برگشته چون در ناخود آگاه ذهن خودت رو لایق تناسب اندام نمیدونی و لیاقت خودت رو کمتر میبینی تا بلخره رها میکنی 

      با نوشتن موفقیتهای خودت در گذشته  و   تلاشهای خودت که تونستی  به خواسته هات  برسی خودت رو بیشتر باور میکنی که چقدر انسان توانمندی هستی 

      داشته های شما مطابق با لیاقتهای شما در هر زمینه ای هست .

      احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی و هر حرفی رو از قبل شنیدی که تو چاقی تونمیتونی تو تنبلی و .. بریز بیرون و بگو من لیاقت لاغر شدن دارم من لیاقت خوردن بهترین مواد غدایی رو رو دارم من لیاقت بهترین لباس  پوشیدن  ها رو دارم .

      اون وقت هست که برای انجام تمر ینات حرکت میکنی و احساس لیاقت میکنی و دیگه حرص،و ولع ند اری و همیشه از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنی .

      اگر الان چاقی لیاقت چاقی داری .

      ببین چقدردر ذهنت خودت رو مسخره کردی و ناتوان جلوه دادی و چقدر به خداوند گله کردی و به هردلیل خودت رو ناتوان دونستی  و خودت رو سرزنش کردی جهان هستی جواب تو رو به بهترین شکل میده اما خودت رو ارزشمند بدون اینقدر ارزشمند بدون که هر اشغالی نخوری مثلا برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخور  اینقدر به خودت بها بده که هر غدایی رو که مونده در یخچال تو نباید بخوری  خودت رو از بند اشعال خوری رها کن و بعد ببین جهان چطور به افکار و رفتار تو واکنش نشون میده و سریع همه چیز وارد زندگیت میشه و  اما طرف حتی در جمع ها هم اعتماد به نفس لازم رو  نداره و وقتی میخواد کمی برقصه به خودش میگه نه بشین سر جات الان همه تو رو مسخره میکنن. و یا وقتی سر میز شام هستی  همش میگی حیف که نخورم  بزار بخورم دیگه گیرم نمیاد تازه ظرف هم‌میگیری و برای فردات هم میبری پس جهان پاسخ چی رو  داده؟؟

       چرا من دایما ذهنم میگه بیشتر بخور و اما ذهن فرد متناسب این حرف رو نمیزه یعنی ذهن اون  فرد لاغر اصلی هست مال شما بدلی هست  نه اون لیاقت متناسب بودن رو داره اما من درون خودم اون لیاقت رو ندارم و این برمیگرده به زمان دور در کودکی زمانی که خانواده به من این احساس رو دادن 

      و بعضی از مادرها ار دوران بارداری این کار رو میکنن و زیاد میخورن به جای دو نفر سه نفر میخورن  که بچه قوی بشه و وقتی هم به دنیا میاد به زور بهش غذا میدن که  تپل  بشه چون فکر میکنن بچه ی لاغر نشان از  بی لیاقتی مادر هست و فکر میکنن بچه تو سن رشد هست و باید زیاد غدا بخوره .

      و تمام اون افرادی که پدر و مادر  من رو در کودکی تشویق به تپل کردن من میکردن همونها الان از من بدشون میاد و پدر و مادر من و من رو سرزنش میکنن و پدر و مادر من  برای اینکه ما رو از خوردن منع کنن ما رو تحقیر میکنن و میگن خاک تو سرت ببین چقدر شدی اینجوری پیش بری  از در رد نمیشی بچه ی  فلانی رو ببین چقدر خوشتیپه و کلی از این حرفهای مخرب و  باعث شد ما باور کنیم زشتیم و ناتوانیم و لیاقت متناسب شدن رو نداریم و این باورها در ذهن ما هست .

      پس احساس لیاقت بکن و به تمام کارهای سختی که در گدشته کردی فکر کن و ببین چقدررتو توانایی و  لیاقت داری .

      توانایی خودت رو مرور کن تا احساس ارزش،و لیاقت کنی  برای تناسب اندام .

      برای متناسب شدن در هر شرایطی هست اول باید احساس لیاقت کنی و بگی من مسول شرایط خودم هستم و نگو من چون ژنتیکم هست یا فلان دارو رو میخورم چاقم نه قطعش کن و بگو با بهانه تراشی نمیشه به جایی برسی  یک بار بگو بگو من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم .

      قدم اول پس احساس لیاقت کن در رسیدن به هدف 

      و برای احساس لیاقت  مسولیت چاقی خودت رو بر عهده بگیر .و هر بار بگی من مسول چاقی خودم هستم اون ذهنت  دلیل میاره که نه  تو مسول  نیستی  و دلیلش اون دارو و اون اشتها و اون  مواد غذایی هست که مصرف میکنی و اینقدر باید تکرار کنی تا اون بپذیره دلیلش خودت هستی  و مرحله ی بعد جمله هایی بساز که نشون میده تو احساس لیاقت داری مثلا :

      من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد وشیک رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم 

      من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      هرچقدر بیشتر جمله بسازی خودت رو بیشتر در شرایط ایده ال تصور میکنی و خودت رو لایق بهترینا میدانی  و اون وقت برای جسم شمافرمان لاغری خود به خود صادر میشه مثل الان که فرمانهای پرخوری خود به خود صادر میشه و  به دنبال روشهای خاص و جراحی و دمنوش و … نباش به دنبال کم کردن اشتها نباش  بابا اشتها خودتی اشتها یه عفونت نیست درون تو که با دارو از بین  بره اشتها در ذهن تو لونه کرده باید اونها رو از بین ببری باید باورهای غلطی که باعث چاقی تو شده رو از بین ببری  و اونها رو باورهای جدید و متناسب کننده جایگزین کنی و اون وقت میبینی متناسب شدن چقدر آسون و لدت بخش هست و میبینی متناسب شدن حق شما هست .

      این باور غلط مشکل خیلی  از ما هست که مانع متناسب شدن ما هست .

      این ذهنی که تونسته ما رو به این شکل  جاق در بیاره میتونه ما رو هم به این  شکل لاغ  در بیاره .

      برداشت من از فایل :

      اول بگم عجب فایلی بود  واقعا لدت بردم .

      احساس لیاقت داشتن  بسیار باور ارزشمندی هست که باید هر کس در درون خودش اون رو پیدا کنه و قطعا در افراد به اندازه ی متفاوت هست و هرکس این احساس لیاقت رو بیشتر در درون خودش داشته باشه قطعا موفقیتهای بیشتری در زندگی داره در تمام جنبه ها و هر کس این احساس،لیاقت رو  در درونش کمتر داشته موفقیتها در درون زندگیش  در تمام جنبه ها کمتر پیدا میشه و این احساس لیاقت میتوته کل زندگی ما رو تحت تاثیر قرار بده از جمله تناسب اندام ما رو و اگر من بخوام این احساس لیاقت رو در خودم افزایش بدم تنها راهش مرور تواتنمندیهام هست جه در زمینه لاعری و چه در بقیه ی جنبه هام پس من اول روی خودم یکم تمرکز کنم ببینم چه توانایی هایی دارم من حدودا ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم و چون در سن کم ازدواج کردم  دانشگاه نرفتم با اینکه محدودیت مالی هم نداشتم فقط اون حوصله و اون انگیزه برای درس خوندن رو نداشتم و از اون فضا ی درس خوندن کلی فاصله گرفته بودم در حالی که تمام دوستای صمیمی من ادامه دادن  و بیشتر  آشناهام حتی خانواده ی همسرم داری تحصیلات عالیه  در سطح دکترا هستن و من همیشه این برام خلا بوده و احساس بی اعتماد به نفسی در برقراری ارتباط میکنم  اما امرورز یه نگاه میکنم به خودم میبینم که من دقیقا ۱۸ سال پیش که ازدواج کردم تونستم اولین فردی باشم در خانوادی خودم و همسرم و دوستان صمیمی خودم با اون سن کم که گواهینامه رانندگی بگیرم و تونستم با اون سن کم بلافاصله مدرک آرایشگری از فنی و حرفه ای بگیریم و در سالنی مدتها کار کنم و بلافاصله من تونستم مدرک گلسازی روی فوم  از فنی و حرفه ای بگیریم و بهترین و به روز ترین گلها رو درست کردم که میتونستم باهاشون  اون موقع نمایشگاه بزنم و بلافاصله من تونستم دو مدرک کامپیوتر در دو سطح بگیریم که اون زمان هر کسی نداشت و بسیار ارزشمند هستن و  اما چند سال بعد کلاس نقاشی  پیش دوستم رفتم روی بوم که خوشم نیومد و ادامه ندادم چون من طراحی با قلم سیاه دوست داشتم  و چند ماه بعد کلاس زبان رفتم که بازم به خاطر وجود بچه ی کوچیک که داشتم ادامه ندادم و  بماند که کلی سابقه ی ورزشی در باشگاه سطح اول شهر دارم با تعهد چندین سال اونجا کار کردم هر چقدر فکر میکنم میبینم جقدر من آدم توانایی بودم درسته مدرک دانشگاهی ندارم اما کلی مدرک عالی  دیگه دارم که واقعا در اون زمان ۱۸ سال پیش هر کسی اونها رو نداشت و پیش خیلیها تشویق میشدم اما خودم از در ن لیاقت اون همه تشویق رو نداشتم و میگفتم نه من که چیزی بلد نیستم ولی حالا متوجه میشم که من چقدر توانا بودم و هستم و  اون موقع تمام تمرکز من بر روی ناتوانی های خودم بود که چرا مدرک دانشگاهی ندارم ولی حالا  بیشتر متوجه میشم چه ادم توانمندی بودمو هستم  واما در زمینه ی لاغری اگر بازم بخوام از توانمندیهام بگم کم نیست  من :

      بار ااول سال ۸۳ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۸ کیلو کم کردم 

      بار دوم در سال ۸۶ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۲۵ کیلو کم کردم 

      بارسوم سال ۹۰ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۱۶ کیلو کم کردم 

      بار چهارم در سال ۹۳ رزیم  به همراه ورزش گرفتم و ۳۰ کیلو کم کردم 

      و بار پنجم  در سال ۹۴ رزیم به همراه ورزش  گرفتم  و ۷ کیلو کم کردم 

      بار ششم در سال ۹۵ رژیم به همراه ورزش  گرفتم و  ۱۰ کیلو کم کردم و دقیقا من از سال ۹۵ تا ۹۸ بارها رزیم گرفتم متناسب شدم و دوباره چاق شدم و همیشه در رفت و امد بین چاقی و لاعری بودم 

      و همین من رو ناراحت میکرد که چرا نتیجه ماندگار نیست 

      بازم با مرور این همه تلاش های خودم در زمینه ی لاغری به خودم میگم احسنت چقدر  آدم توانایی بودم و علاقه و تعهد و پشتکار و استمرار داشتم درسته نتیجه ماندگار نبوده ولی عیب از راه و روش من برای لاغری  بوده نه از خودم و من باید بیشتر خودم رو ادم توانمندی بدونم  و چقدر  من برای هدفم جنگیدم و زمین خوردم اما دوباره پا شدم و ناامید نشدم  برای همین  اصلا خودم رو آدم ناتوانی نمیدونم و در تمام این بارها من ورزش هم همراه رزیم داشتم که تقریبا از سال ۹۳ تا سال ۹۸ ثابت در باشگاه فعالیت داشتم با پشتکار و تعهد که بازم نشان از توانمندی من داره که در هر شرایطی که بوده بیماری و مشکلات آب و هوایی  مثل گرد و خاک و گرما و ……و بچه ی کوچیک شیر خوار داشتن  ولی من ورزش رو رها نکردم و در صف اول در کنار مربی من تمام حرکات رو به بهترین شکل اجرا میکردم و حاصر بودم که این نشون میده چقدر عاشق لاعری بودم . 

      پس من با مرور کردن اینها به خودم و ذهن خودم میگم من انسان بسیار توانمندی هستم من لایق رسیدن به بهترین زندگی و تناسب اندام رو دارم چرا که نه چون بارها برای خودم تلاش کردم هم دررزمینه ی لاغری و هم در بقیه جنبه ها که به موفقیت برسم اگر نشده چون باور غلط داشتم چون ذهنم پر از فرمولهای غلط بوده ولی الان که این آگاهی ها رو دارم دیگه اینطور فکر نمیکنم حقیقتا مدتها هست دارم روی این احساس لیاقت کار میکنم من قبلا با وجود اینکه همسرم وضع مالی خوبی داشت حاضر نبودم لباس و غدا و تفریح و وسایل زندگی   انچنانی  داشته باشم و میگفتم آدم باید قانع باشه ولی در این یکی دوساله دارم به بهترین نحو زندگی میکنم برای خرید بهترین مارک رو میخرم برای خودم بهترین لوازم و برند رو  اگه امکان داشته باشه خرید میکنم ووووووهر چند هنوز اول راهم و خیلی کار دارم ولی بارها به خودم میگم  به قول استاد عزیز  چه کسی مهم تر از من تو دنیا هست هیچ کس  پس بزار اول خودم برای خودم ارزش قایل باشم تا جهان هم برای من ارزش قایل بشه و من رو به مدارهای بالاتر و نعمتهای عالیتر هدایت کنه من لایق بهترین زندگی و همسر و امکانات و بهترین فرزندان و بهترین سلامتی و اندام …….رو دارم و باید دررعمل  این حرفها رو نشون بدم با توجه کردن به اون بهترینا در هر جا که میبینم مثلا روابط زیبا رو هر جا دیدم تحسین  میکنم و توجه میکنم و یا ثروت زیاد و افراد موفق رو هر جا دیدم تحسین و توجه و تشویق میکنم فرزندان موفق رو در هر جا دیدم تشویق و تحسین میکنم و سلامتی کامل هر فردی رو که دیدم بازم تحسین و توجه و تشویق میکنم ووووووو تا وارد زندگیم بشه تا به من هم داده بشه چون جهان به کانون توجه من پاسخ میده و از اون جنس اتفاقات وارد زندگیت میکنه پس من لیاقت دارم یه زندگی عالی داشته باشم  چون خداوند گفته و وعده داده و وعده ی خداوند حق هست و خداوند خلف وعده نمیکنه پس با احساس خوب دوباره میگم من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      و اما  بازم در زمینه ی تناسب اندام  که باید خیلی روی خودم کار کنم این هست که به خودم بگم تو لیاقت خوردن هر غدایی رو نداری من لیاقت خوردن ته مانده ی غدایی در ظرفها رو ندارم یا من لیاقت خوردن عذای سرد و بدمزه و مونده ی چند روز پیش رو ندارم من لیاقت خوردن غذای بی کیفیت از ترس اسراف  ندارم من لیاقت خوردن عدا از روی اینکه پولش رو دادم نیستم و …انصافا تا حدود زیادی این عادتها در من برطرف شده و من تمام ته منونده ی غداهای بچه ها رو جمع میکنم و داخل کیسه ی فریزری میزارم و داخل اب رود خونه ی شهرم برای ماهی ها میریزم و من هر وقت جا نداشتم برای خودم خیلی بیشتر از اون عدا ارزش قایل هستم و میگم اون حیف نیست من حیفم که جسمم رو با پرخوری  چاق نکنم و از این امانت الهی  به خوبی مواظبت نکنم و خیلی راحت غدا رو رها میکنم حتی اگر پول داده باشم و من با همین ارزش لیاقت کاری کردم که همیشه در هر جایی عذا رو دیدم نخورم از خودم بپرسم و اگر واقعا گرسنه بودم بخورم اگر نه نمیخورم که با پرخوری جسمم رو تبدیل به گاراژ بیماریها نکنم و بازم با همین احساس لیاقت که در خودم دارم ایجاد میکنم  که من لایق بهترین اندام هستم هر مواد غدایی در اطرافم بود من رو وادار به خوردن نمیتونه بکنه وومن اگر خودم خواستم وا واقعا نیاز داشتم تصمیم میگریم و از اون میخورم چون خودم رو بردهی غذاها نمیدونم  و بازم همین احساس،لیاقت من برای لاعر شدن باعث شده بر ترس خودم برای غدا خوردن علبه کنم و خیلی راحت بگم این نعمت برای لدت بیشتر من از زندگی آفریده شده و من لایق خوردن مواد عدایی  با لذت هستم و من هیچ محدودیتی ندارم ولی به اندازه و درست باید استفاده کنم 

      و خلاصه این احساس لیاقت در لاغری به نظر من تمام آموزشهای استاد رو شامل میشه و هر کدوم رو اجرا کنیم و عمل کنیم داریم به خودمون احساس لیاقت میدیم که ما با انجام درست این تمرینها لیاقت لاعر شدن و به اندازه خوردن و لدت بردن از زندگی و مواد عدایی  و ارامش و آزادی  رو داریم .

      اصلا چرا من این روش ذهنی رو دوست دارم چون من لیاقت تجربه ی اندام زیبایی در کمال آزادی رو دارم که نصیب هر کسی نمیشه و هرکسی ارزش اون رو نمیدونه و من جز افرادی هستم که به این سایت هدایت شدم یعنی خداوند من رو انتخاب کرده و بازم در خودم احساس لیاقت زیادی پیدا میکنم که چقدر بنده ی خوبی بودم که خدا من رو به راه راست هدایت کرده حالا که تا اینجا اومدم و خدا این همه چیز رو با هم داره به من میده مثل ازادی و اعتماد به نفس و روابط عالی و تتاسب اندام عالی وایمان بهتر و توکل بهتر و  ….حقیقتا خیلی احساس لیاقت رو دارم در زندگیم گسترش میدم فراتر از لاغری میخوام من میخوام به  موفقیتهای بزرگ در زندگیم برسم  چون انسان لایقی هستم من میخوام به ثروت و سلامتی و محبوبیت و سعادت و خوشبختی و … همه چیز با هم برسم چون لایق اونها هستم و از استاد سپاشگزارم که با این راه ما رو اشنا کرد و لاعری رو اینقدر داره زیبا به ما هدیه میده .

      من امروز برای خودم عکس پروفایل گداشتم حقیقتا این عکس مال دوران تناسب ۵۹ کیلویی خودم هستم که با رزیم چند سال پیش،به اون رسیدم و اون موقع در اوج لاغری همیشه از صورت خودم که بسیار لاغر هست بدم میومد وهیچ وقت روم نمیشد به خودم در عکسها و یا جایی نگاه کنم و میگفتم چون صورتم بسیار زشت و لاعر شده  اما  من عمدا این عکس رو گذاشتم روی پروفایلم تا با اعتماد به نفس بگم  من در اوج لاغری هم بسیار زیبا بودم و دوباره میخوام به اون وزن برگردم و به ذهنم بگم این صورت لاعر هیچ مانعی برای من در رسیدن به هدف  نیست و من   رو دوباره در اون وزن لاعری خودم قرار بده و من لایق بودن درراون وزنم و وزن ۵۹ کیلویی یهم من هست و من باید در اون وزن باشم .

      من لایق پوشیدن بهترین لباسها هستم 

      من لایق داشتن بهترین اندام در کمال ازادی هستم 

      من لایق داشتن رفتار غدایی مثل افراد متناسب هستم 

      من لایق خوردن  بهترین مواد غذایی هستم 

      من لایق درک این همه آگاهی ناب هستم 

      من لایق رسیدن به سایز ۳۸ و وزن ۵۹ کیلو هستم 

      من لایق رسیدن به تمامی خواسته هام هستم 

      من لایق بهترین خریدهای با کیفیت و برند رو دارم 

      من لایق بهترین سلامتی و شادابی و زیبایی و جوانی چهره هستم .

      من لایق بهترین حالت روحی و جسمی هستم 

      .من لایق دریافت الهامات الهی  هستم (.به موقع پیعام سیری و گرسنگی رو بگیریم )

      من لایق بودن در بهترین زمانها و مکانها با بهترین ادمها هستم .

      من لایق بهترین امکانات عالی و به روز برای زندگیم هستم .

      من لایق بودن در دوره های غیر رایگان استاد هستم .

      من لایق ایمان قوی  و توکل قوی هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی هستم .

      من لایق روابط عالی با همه هستم 

      من لایق دوست داشتن  خودم و دوست داشته شدن  بقیه هستم .

      من لایق سعادت و خوشبختی و ثروت  زیاد و سلامتی و موفقیت و ….. هستم 

      من لایق بهترین شاگرد استاد بودن هستم .

      من لایق شگفتی ساز شدن در این سایت و سایتهای دیگه هستم .

      من لایق تجربه ی کلی نعمت جدید در زندگیم هستم 

      من لایق رسیدن به لاعری دلخواهم رو خیلی اسان و راحت دارم بدون زجر و سختی .

      من لایق رفتن به مدارهای بالاتر و تجربه ی زندگی با کیفیت تری هستم .

      من لایق دریافت خیر و خوبی از سمت خدای خودم هستم چرا ؟؟

      چون انسان ارزشمند و توانایی هستم  چون من برگزیده ی خدا هستم چون خدا درو ن من هست  چون من خود خدا هستم  چون جانشین خدا بر روی زمین هستم چون خدا لیاقتش بودن در بهترینها هست بدون زجر و سختی در اسانی و در بینهایت بودن همه چیز و در فراوانی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/08 22:01
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,067 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      باور لیاقت و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده و من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین هابرسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان ،بهترین زمانها ،بهترین مکانها ،بهترین افراد ،بهترین اندام ،بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و  خلاصه  بهترین هر چیزی رو به من بده.

      من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

      من   اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

      من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

       اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق متناسب شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم .

      لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه واما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

      من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های ه استاد  روی  باور لیاقت کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم  و در مورد خودم در اون وزن کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست حالا شاید گاهی نحوای منفی  باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده .

      من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم  با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده  دوام آوردم  و من  در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس  من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد ازازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود .که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

      من در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 

      درسال ۸۶با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 

      درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 

      در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 

      در سال 94بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 

      در سال 95بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 

      و از سال 95تا 98من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

      و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

       من لایق متناسب شدن رو دارم 

       من میتونم لاغر بشم 

       من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 

      من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 

      من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 

      من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.

      من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 

      من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی. رو دارم 

      من لیاقت امیر بر مواد غذایی بودن رو دارم 

      من لیاقت بهترین رابطه با خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین حالت روحی رو دارم 

      من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 

      من لیاقت رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین روابط با همه رو دارم 

      من لیاقت یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 

      من لیاقت آزادی در خریدن رو دارم 

      من لیاقت آزادی در فعالیت رو دارم 

      من لیاقت بودن در بهترین شرایط و زندگی رو دارم 

      من لیاقت لباس رنگ شاد رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس عالی رو دارم 

      پس من برای این همه احساس  لیاقت هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم همین دیشب من به یه تاتر  طنز عالی رفتم چقدر برام جالب بود قبلا که میخواستم برم تاتر از یه ساعت قبل میرفتم در اون مکان تا ازبوفه ی اونجا کلی چیبس و پفک و کرانچی بخرم و اما دیشب خیلی راحت شام دلخواهم رو  در خانه به اندازه خوردم و دیگه هوس  خوردن هیچ چیز رو در اون مکان نداشتم م و خیلی راحت گفتم من می‌خوام برم شادی کنم و بخندم چرا این همه خوراکی بخرم و بخورم ؟؟؟

      پس خیلی راحت بدون تقلا و سختی  نخریدم و نخواستم و به راحتی گذشتم و از فرزندانم پرسیدم اونها هم گفتن ما نمی‌خواییم و هیچ چیز نخریدم  به جزیه بطری آب و یه کیک برای پسرم برداشتم  که اگر گرسنه شد بخوره  چون شام نخورده بود  اما  پسرم هم هیچ چیز  نخورد وفقطدر اون تایم کلی خندیدم و خوش گذروندیم  اما خواهر زاده ی  من که کمی تپل هست رفت و کلی  چیبس و  پفک و با طعم های مختلف خرید و تا میتونست خورد و اما من حتی دلم نخواست یه دونه بردارم  و این کارم واقعا برای خودم تحسین برانگیز هست و من واقعا لیاقت تناسب اندام رو دارم چون در مسیر درست رفتار میکردم 

      اما در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

      من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

      یعنی برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 

      یعنی برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی  من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم مثلا در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

      و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رومیده  و من هر روز متناسب تر میشم .

      اما در گذشته که من  زیادتر میخوردم و به هر دلیلی که فقط یه  امشبه و من مهمانم و یا اینکه چون غذا خیلی زیاد هست و ….من فقط به سمت چاقی بیشتر حرکت میکردم و اون رو به جسمم دعوت میکردم و من اعتماد به نفس لازم رو نداشتم که در هر مکانی حاضر بشم و یا اینکه شادی کنم  و…همیشه ذهن من ،من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت برای تناسب اندام رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم .

      من خودم  مادریی بودم که در گذشته به شدت  برای چاقی هر دو فرزندم تلاش  می کردم حتی از دوران بارداری هم همینطور بودم زیادتر غذا می‌خوردم که فرزندم تپل به دنیا بیاد و با این کار صاحب کلی اضافه وزن شدید شدم و اما خدا رو شکر همیشه  فرزندانی با وزن ایده آل داشتم و هنوزم دارم و  تا حدی در گذشته من باعث  چاقی  خیلی کم مقطعی   در اونها  شدم اما ماندگار نبود و خدا رو شکر موفق نشدم که اونها رو  برای همیشه چاق کنم و الان دختر و پسرم بسیار متناسب و عالی خوش‌اندام هستند و از وجود نازنینشون خیلی لذت میبرم و ازخدا سپاسگزارم .

      من از درون احساس لیاقت برای تناسب اندام میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم متناسب تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم .

      بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم . پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم .

      من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رورقم میزنم  نه هیچ مورد دیگه ای من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم وکاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم .

      و تمام سعیم این هست که به اندازه بخورم چون من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم من کاری به نوع مواد غذایی ندارم من کاری به هیچ چیز ندارم فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

      من خودم دارم به خودم کمک میکنم و به دنبال  هیچ روش خاصی نیستم و حاضرم قسم بخورم که به دنبال هیچ روش دیگه ای نیستم و به تمام روش‌های  بیرونی که به جسم ما فشار میارن خندم میگیره و اونها رو غلط و غیر اصولی میدانم و بارها به خودم میگم من با یه قرص  چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و ….من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم .

      من مدتها هست  تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

      اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه ؟؟ من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/17 19:41
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 850 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز 

      من کسی هستم که رویای تغییر کردن دارم 

      من جز افرادی هستم که عاشق مسیر لاغری با ذهن هستم چون هر روز دارم فایل گوش میدم و می‌نویسم و  با تمام وجودم سعی میکنم  به اونها عمل کنم .

      و اما خیلی از افراد هستن که در بعضی از زمینه ها  مثل کسب و کار و یا تناسب اندام و….خیلی تلاش میکنن ولی نتیجه نمیگیرین چرا  ؟ چون این افراد  احساس لیاقت نمیکنن  ما با احساس لیاقت داشتن   تجربه ی نعمتهای بهتر و بیشتر خواهیم داشت .ما با احساس لیاقت تجربه ی موقعیت اجتماعی بهتر  رو خواهیم داشت و……

      ما در زمینه ی لاغری هم همینطور هستیم اگر احساس لیاقت  کنیم به راحتی لاغر میشیم من باید بپذیرم به راحتی وبا همین سبک لاغری با ذهن میشه راحت  لاغر شد و به وزن دلخواهم برسم .و حالا شاید کسی باشه که احساس لیاقت هم بکنه  اما عملا هیچ کاری انجام نده حالا از طریق کتاب خواندن و یا فایل گوش دادن …. نمی‌خواد توانایی خودش رو بالا ببره و این فرد هم هرگز به موفقیت نمی‌رسه .

      پس هم باید احساس لیاقت کنی هم برای رسیدن به هدف قدم برداری تا به موفقیت برسی  من اگر احساس لیاقت  کنم به راحتی رفتارهام رو تغییر میدم تا به تناسب اندام  برسم .

      من اگر نتونم چاقی رو برطرف کنم نمیتونم به موفقیت‌های دیگه هم برسم اول باید این مشکل شخصی و برطرف کنیم تا به احساس خود باوری برسم و هر کاری رو به راحتی انجام بدم. چون درنظر افراد چاق این کار خیلی سخت. هست درحالی که خیلی راحت میشه لاغر شد .

      لاغر شدن باعث میشه زندگی من  دگرگون بشه و من با اعتماد به نفس،و با آرامش بیشتر زندگی کنم و….

      من سالها برای لاغری تلاش می‌کردم اما هیچوقت نتیجه ی دایمی نگرفتم چون من احساس لیاقت نمی‌کردم هرگز به لاغری دایمی نرسیدم .

      اگر داری با لاغری  با ذهن کار می‌کنی باید تمام راه های دیگه رو بندازی دور یعنی باید احساس لیاقت کنی که من دارم هر روز با این راه لاغر میشم .

      من هر روز در سایت فایل گوش میدم تا کیفیت  تناسب من تغییر کنه .

      تمرین این جلسه :

      نسبت به لاغر شدن چقدر  خودت  رو لایق می‌دونی ؟

      در گذشته نسبت به لاغر شدن چقدر احساس لیاقت میکردی ؟

      بنویس چه تصمیمی داری که احساس لیاقت کنی ؟

      من  وقتی در گذشته ی خودم که دچار چاقی شدم  نگاه میکنم  میبینم من همیشه به دنبال راهی برای از بین چاقی در جسمم بودم حتی زمانی که عقد کردم و شاهد اولین چاقی درجسمم بودم که درحد ده کیلو یی بود که من چاق شدم سریع  رفتم باشگاه که برای  شب عروسیم لاغر کنم اما چون هنوز خیلی چاق نبودم و از نظر بقیه هم زیبا تر شده بودم   خیلی جدی کار نکردم و فقط یک ماه کار کردم و دیگه ولش کردم و خلاصه این  تلاش  برای لاغری  از سال ۸۱تا سال  ۹8 ادامه داشت و این نشون میده من احساس  لیاقت  برای لاغری داشتم هم از درون هم از بیرون چون اقدام میکردم و عملی قدم برمیداشتم اونم چه قدم های که  واقعا هرکس توان برداشتن نداشت اما من به عشق لاغری اجراشون میکردم و باعث حیرت خیلی‌ها میشدم همینکه من دوبار بعد از بارداری که چاقی وحشتناک زیادی داشتم اما سریع برای لاغری اقدام میکردم و  یک بار در حد بیست و پنج کیلو و یک بار در حد سی  کیلو لاغر میشدم نمی‌دونید چقدر باعث حیرت اطرافیانم میشدم  و این نشان از توانمندی جسم من واحساس لیاقت در وجودم هست که بارها برای لاغری اقدام کردم اما چون راه درستش  رو نمیدونستم بارها از راه نادرست برای لاغری اقدام کردم و قدم عملی برداشتم و جهان پاسخ این همه تلاش من رو با هدایت به این راه الهی داد و من با تغییر رفتارهای عالی که در این مدت داشتم مشخص هست از درون تغییر کردم و شخصیت من تغییر کرده  و من از درون و بیرون  احساس لیاقت برای رسیدن به لاغری رو دارم اما مطمعنم بازم باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و این حس رو بیشتر  کنم تا دقیقا اون جسم لاغر رو که دوست دارم بهش برسم .

      و من همیشه با توجه کردن به اینکه من از همین راه تونستم  کلی وزن و سایز کم کنم به خودم میگم پس میتونم با ادامه دادن این راه بازم ایده آل بشم و من با تکرار همین دوره ی صد گام و دوره‌ی های خریداری شده ی خودم در مسیر میمانم تا به ایده آل زیباتری برسم 

      من لایق بهترین اندام هستم 

      من لایق آزادی در خوردن هستم 

      من لایق آزادی در خریدن هستم 

      من لایق آزادی در پوشیدن هستم 

      من لایق رفتارهای غذایی درست و زیبا هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی برای حضور در جمع هستم 

      من لایق روابط عالی با همه و خودم هستم 

      من لایق خود باوری بیشتر هستم 

      من لایق  حرکت کردن و رسیدن به تمام خواسته هام هستم.

      من لایق هدایت به راحت ترین و آسان ترین راه لاغری که لاغری  با ذهن  هست ،هستم .

      من لایق نزدیک شدن به خدای خودم و ایمان و توکل  بیشتر  هستم 

      من لایق لاغری همیشگی  درجسمم هستم اونم خیلی راحت بدون دغدغه.

      من لایق لذت بردن از غذاها هستم .

      من لایق آرامش و شادی درونی و همیگش  هستم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/17 19:49
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 72 کلمه

      سلام و درود 

      اسناد منم به شخصه خواستم نظرم رو بگم که جای فایل صوتی گذشته ی همین فایل (لایق لاغری) خالی هست من عاشق اون تحکم و اون جدیت و اون انرژی که در فایلهای گذشته ی شما هست ،هستم و همین فایل قبل از به روز سانی بسیار فایل عالی وپر باری بود ای کاش از روی سایت برداشته نمیشد .

      استاد تمام فایلهای اولیه ی شما همینطور هستن لطفاً بزارین باشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/09 19:00
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,654 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام به همگی من شاد و پرانرژی در مسیر تغییر کردن هستم 

      من عاشق فایل قدیمی این قسمت از مسیر صد گام هستم و این فایل  بسیار برای من  اموزنده هست و هر دفعه که اون رو گوش میدم بیشتر  به خودم میام تا  در مسیر درست باشم .

      در این جلسه استاد  در مورد احساس لیاقت حرف زدن و من ولقعا فکر کردم و به خودم گفتم من چقدر خودم رو لایق بهترین نعمتها در این جهان می دانم  ؟؟؟

      ایا تا به حال من خودم رو لایق لاغری و تناسب اندام  کامل دونستم ؟؟ همینجا باید بگم من همیشه در زندگی  خودم رو لایق بعضی چیزها دونستم و لایق بعضی چیزها ندونستم با توجه به نتایجم در زندگیم این حرف رو می زنم .

      در مورد لاغری باید بگم   از گذشته تا چند سال پیش که در این راه نبودم خیلی  برای جسمم تلاش فیزیکی  میکردم اما هیچ وقت نتیجه نمی گرفتم چون خودم رو لایق یه جسم لاعر نمیدونستم و همیشه به هزار علت در ذهنم  میگفتم باید چاق باشم مثالا چون ازدواج کردم چون بچه دار شدم چون قرص میخورم چون سنم بالاتر رفته چون فعالیت ندارم و کلی حرفهای دیگه اما از وقتی وارد این دوره شدم و حرفهای استاد رو گوش دادم و خصوصا دوره ی  زندگی با طعم خدا خودم رو به خدا نزدیکتر حس کردم و خودم رو لایق دریافت خیلی از نعمتها دونستم مثل لاغری و سلامتی و بارها گفتم خدا من رو انتخاب کرده که در این مسیر باشم پس قطعا من به لاعری دلخواهم میرسم و توانایی به دست اوردن اون رو دارم و تا حدود زیادی اون حس لیاقت  لاغری رو که در دوران چاقی از دست داده بودم با این مسیر ترمیم کردم و خودم رو اماده ی دریافت نعمت های زیادی کردم و حرکت کردم و خدا هم من رو کمک کرد و من به هدفم نزدیک شدم و حالا متوجه میشم این حس لیاقت واقعا در رسیدن به هدف چقدر  اثر گذار هست .

      من  دیگه اگاهم اگر در هر جنبه ی  زندگیم هنوز می لنگم چون خودم در احساس لیاقت در  اون زمینه مشکل دارم مثلا اگر روابطم با اطرافیان دلخواهم  هنوز خوب نیست چون در اون زمینه احساس لیاقت نمیکنم که با افراد سطح بالا و عالی و مثبت دوستی کنم .

      اگر در جنبه ی مادیات  مشکل دارم چون خودم در این زمینه احساس لیاقت ندارم که باید در این جهان ثروتمنداته زندگی کنم .

      اگر در سلامتی ام مشکل دارم چون خودم احساس لیاقت در سلامتی کامل با توجه به افکار نادرستم ندارم .

      من هنوز خودم رو لایق خیلی از چیزها نمیدونم و باید این لیاقت نداشتن رو از سر راه موفقیتم بر دارم چون بی لیاقتی مانع رسیدن من به هدفم میشه .

      من  باید بارها بگم من لایق رسیدن به تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من لایق تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من در ناخو داگاه ذهنم خودم رو لایق تناسب اندام میبینم ؟؟؟

      شاید،،،  باید جواب بدم این حس لیاقتم شاید بهتر شده باشه اما هنوزم کار داده هنوزم باید درست بشه و من خودم رو با وجود همین مقدار خوردن عالی و به انداره و این غداهای سفره لایق لاغری بدونم مثل دخترم مثل خواهرم مثل همسرم و ….

      من همینجا با فکر کردن به گذشته ی خودم که چقدر برای لاغری تلاش کردم واقعا ناراحت میشم و دلم برای خودم میسوزه که چقدر خودم رو زجر میدادم .اما مهم نیست مهم  الان من هست که در مسیر درست هستم و باعشق لاعر میشم .

      من میخوام با نگاهی به گذشتم که چقدر بارها از راه های نادرست تلاش،کردم و لاغر شدم به خودم بگم فروع تو توانایی تو میتونی تو چقدر زرنگ بودی چقدر استمرار داشتی که بارها تونستی لاغر بشی و به وزن بسیار زیبای دلخواهت برسی من میخوام  به خودم بگم :

      من میتونم متناسب بشم 

      من لیاقت متناسب شدن رو دارم 

      من لیاقت  پوشیدن بهترین لباسهای دنیا رو دارم 

      من لیاقت خوردن  بهترین عداهای دنیا  رو دارم 

      من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      من لیاقت دریافت  تمام خیر و خوبی های خدای مهربانم رو دارم 

      من لیاقت زندگی کردن مثل ملکه ها رو دارم 

      من لیاقت درست رفتار کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      من  دیگه دنبال بهانه برای عدا خوردن نیستم چون احساس لیاقت برای تناسب اندام دارم اگر هنوزم  گاهی اوقات دنبال ریره خواری هستم اگر هنوزم گاهی اوقات در هر شرایطی میخوام بخورم که لذت ببرم من خودم رو لایق تناسب اندام نمیدونم .

      مثلا یادم میاد در گدشته اگر کمی حالم بد میشد عدا میخوردم اگر  ناراحت میشدم عدا میخوردم اگر حوصلم سر میرفت عدا میخوردم اگر  خوشحال میشدم غدا میخوردم  اگر کمی مریض بودم غدا میخوردم و خلاصه در هر موقعیت به دنبال خوردن بودم بخورم چون مهمانی اومدم بخورم چون خانه مادرم هستم بخورم چون پولش رو دادم بخورم چون اومدم تفریح و سفر و بخورم چون اسراف نشه بخورم و ….اما دیگه این دوران بی لیاقتی در وجود من تمام شده  یعنی باید تمام بشه  پس فروع هیچ راهی نداری جز خودت رو لایق بهترینا بدونی بهترین اندام بهترین سلامتی و بهترین خانواده و  … برای رسیدن به این هدف از هر کاری که همسو با هدفت نیست باید بگذری و انجام ندی و مطمعنم این کار رو باید در عمل نشون بدم که به جهان احساس لیاقتم رو نشون بدم 

      مثلا دیشب خانه مادرم پیتزا درست کردیم اما من در اوج گرسنگیربه اندازه نیازم خوردم و دیگه وسوسه نشدم بیشتر بخورم پس من احساس لیاقت کردم 

      من امروز ناهار اسنگ گوشت و قارچ داشتم اما به اندازه نیازم خوردم و بیشتر نخوردم پس احساس لیاقت کردم .

       پس اگر هنوزم دنبال رفتارهای نادرستم یعنی  خودم رو  لایق اضافه وزن میدونم اگر در ذهنم هنوزم میگم کی میشه من مثل فلانی لاغر بشم یعنی  با این افکار به جهان میگم من حس لیاقت برای لاغری ندارم .

      نه دیگه بسه من بایدحس ارزشمندی کنم و باید هر اشغالی رو نخورم و باید در هر زمانی با وسوسه ی شیطان غدا نخورم من اینقدر باید به خودم بها بدم که هر عدای سر و مانده رو نخورم من باید از خوردن  ته مانده ی غداها رها بشم و بعد فروغ  بببین چطور جهان به این افکارت واکنش نشون میده .

      من هرگز نباید دنبال سرزنش کردن خودم باشم  من هرگز نباید خودم رو با بقیه مقایسه کنم من هرگز نباید به خودم ناسزا بگم که چرا من اینطور لباس پوشیدم فلانی اونطور پوشیده با این کارها و افکار خودم رو نابود میکنم .و حسم بد میشه و قطعا در مسیر درست نمیتونم حرکت کنم 

      ذهن چاق دایم فرد رو تحریک به خوردن میکنه اما دهن فرد لاغر اینطور نیست ؟؟؟ مگر ذهن ما چه فرقی با هم دارن ایا ذهن اونها اصلی هست مال من فرعی هست ؟؟  نه فرد لاعر لیاقت متناسب شدن رو داره اما من ندارم و این برمیگرده به دوران چاقی ما که چقدر ما باورهای نادرست داخل ذهنمون گذاشتیم .

      همینجا بگم من دیگه جز مادریهایی نیستم که دنبال بچه ی چاق باشم دقیقا برخلاف گدشتم که فکر میکردم از همون بارداری باید تغذیه ام زیاد باشه که بچه ای قوی به دنیا بیارم و بعدش هم به زور به بچه غدا میدادم که خوب رشد کنه و …. اما الان بچه هام کاملا رها و ازاد هستن که هر وقت میخوان بخورن و هر وقت میخوان نخوزن  من خودم از بچگی تپل نبودم اما زمانی که چاق شدم کلی باورهای نادرست در ذهنم داشتم که چون ازدواج کردم چون اشتهام زیاده چون رزیم ندارم چون ورزش ندارم لیاقت لاغری و تناسب اندام ندارم و این اواخر هم به خاطر قرص هایی که میخوردم بقبه  بارها میگفتن تو بابد چاق باشی چون دارو میخوری و من احساس ناتوانی در این قضیه ی تناسب اندام میکردم و اما دیگه خودم رو لایق متناسب شدن میدونم و بارها میگم کی از من بهتر و تواناتر که به تناسب اندام برسه من خودم رو باور دارو توانایی هام رو باور دارم چون از سال ۸۳ تا سال ۹۸ من بارها از طریق مختلف برای لاعری تلاش کردم و وزن کم کردم .

      من  با مرور توانایی هام ارزش خودم رو بیشتر حس میکنم .

      من با انجام اون همه کارهای سخت برای لاغری دیگه خودم رو لایق لاغری میدونم .

      من باور کردم میتونم به تناسب اندام برسم و ذهنم داره با من همکاری میکنه و به من رفتارهای جدید هدیه داده و چقدر از ذهنم تشکر میکنم که هماهنگ با هدف من شده .

      من همینجا میگم خودم مسول چاقی خودم هستم نه مواد غدایی و قرص و اشتها و فعالیت و … من بارها بلید بگم من مسول زندگی خودم هستم و با این حرف دیگه برده ی ذهنم نیستم که هر چیزی رو گفت من بخورم .

      من بارها به خودم میگم من لایق تناسب اندام هستم من تعهد میدم من مسول چاقی خودم هستم .و همیتجا اعتراف میکنم اگر فلان روز اون لقمه های اصافه رو نمیخوردم اگر اون روز به خاطر تعارف بقیه نمیخوردم اگر اون روز به خاطر مجانی بودنش اون قدر غدا نمیخوردم راگر اون روز به خاطر بودن در مهمانی بیشتر نمیخوردم همین مقدار کم اضافه وزن رو هم الان نداشتم .

      من به خاطر سرنوشتم و جسمم نیست که من چاقم من به خاطر مواد عدایی نیست که چاقم این خودمم که دارم خودم رو با حس بی لیاقتی نایود میکنم و بیشتر از نیاز میخورم و خودم رو چاق میکنم اما همینجا به خودم میگم من لیاقت بهترین اندام رو دارم 

      من لیاقت بهترین مواد عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین رفتارهای عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین ادمها رو دارم 

      من لیاقت خوردن  غداهای گرم و خوشمزه رو دارم 

      من لیاقت بهترین لباسها رو دارم .

      من دنبال رزیم و قرص و دمنوش و جراحی نیستم من دیگه نمیگم اشتها دارم  بابا اشتهایی در کار نیست اشنها خود من هست من باید حس لیاقت کنم تا ببینم‌متناسب شدن چقدر اسون و لدتبخش هست و متناسب شدن حق من هست .

      من میبینم  که افراد لاغر خودشون رو لایق متناسب شدن میدونن هر وقت سیر هستن نمیخورن هر وقت گرسنه هستند میخورن و این یعنی احساس لیاقت در تناسب اندام 

      همین ذهنی که من رو چاق کرده میتونه من رو لاغر کنه و این جمله ی اخر استاد برای من  بسیار عالی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/10 13:28
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27901 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 64 کلمه

      سلام شهربانوی نازنینم 

      دوست همیشه همراهم من از این همه بودن شما در کنار خودم انرژی میگیرم  چقدر شما فعال هستین چقدر عالی وقت می‌گذارید و تک تک کامنتهای من رو  و حتی میبینم که کامنت خیلی از بچه های دیگه ی  سایت رو میخونید و پاسخ میدین واقعا شما عالی و  تحسین بر انگیز هستین 

      شاد و متناسب و سلامت و ثروتمند و موفق باشی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم