0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 01:59
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,010 کلمه

      سلام و درود به خوانندگان سایت تناسب فکری ،

      من‌خانم شهربانو هستم‌از بچه های دوره ورود به سرزمین لاغرها.۵۴ سالمه و ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم و قصد دارم با پی گیری مباحث شیرین و‌جذاب و جالب تناسب فکری خودمو به وزن ۶۵ کیلو برسونم .

      تا به اینجای کار که جلو آمدم و در چند دوره غیر رایگان هم شرکت کردم به این نتیجه رسیدم که مطالب آموزشی در بخشهای مختلف سایت که با همت و تلاش خستگی ناپذیر استاد گرانقدرمون جناب عطار روشن تهیه و تنظیم و گرد آوری شده  تماما ،مکمل یکدیگرند .

      مثلا کسی که از دوره های پولی استفاده می کنه بی نیاز از مطالب آموزشی دوره های رایگان نیست .

      به همین دلیل من در کنار آموزش دوره ای که اخیرا تهیه کردم سعی می کنم سری هم به فایلهای دوره رایگان بزنم و دیدگاه خودمو بنویسم .

      خیلی دلم می خواد از زحمات خودم به نتیجه دلخواه برسم و دقت می کنم ببینم چه موانعی از همه موانع دیگه مهمتر و تاثیر گذارترن روی اونا بیشتر کار کنم .

      و بحث لیاقت یکی از اون مباحث بسیار مهم و کلیدی در نتیجه گرفتن از این دوره ها و تمریناته .

      و اهمیتش رو هم از توصیه ها و روشنگری های  خود استاد یاد گرفتم .

      خیلی دوست داشتم که بدونم نشانه های لیاقت داشتن یا نداشتن  در تناسب اندام‌ چه مواردیست  که دیشب در کانال تلگرام سایت به این پیام ۲۳ دقیقه ای استاد در مورد لیاقت هدایت شدم و به دلیل اهمیتش کلمه به کلمه به نوشتار تبدیل کردم و هم اکنون خدمت دوستان و علاقمندان  ارایه می کنم 

      امیدوارم زحمتی که براش کشیدم بتونه درجه لیاقتمو برای متناسب شدن و رسیدن به وزن ۶۵ کیلو ،بالاتر ببره  و در ذهنم این نشانه ها ثبت و ضبط بشه و نقطه عطفی باشه برای کاهش وزنم .     

             آمین 

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه.

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنیم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود برداریم.

               به نام خدا 

      مهمترین باوری که نه تنها در تناسب اندام ،بلکه در تمام جنبه های زندگی ما تاثیر می ذاره ،باور لیاقت داشتن است .

      شناسایی این باور ،می تونه زندگی مارو از هر جهت ،به شکلی عجیب متحول کنه .

      سوال :

      شما چقدر خودتو  لایق بهترینها می دونی ؟

       بهترین زندگی ،

      بهترین دوستان،

      بهترین همسر،

      بهترین رابطه ،

      بهترین خانه و شغل،

      بهترین فرزند ،

      بهترین سطح تحصیلات ،

      بهترین سطح سلامتی ،

      بهترین سفر ،

      بهترین خوراک و‌پوشاک ،

      و بالاخره  بهترین تناسب اندام .

      اینجا به طور اختصاصی در مورد لیاقت تناسب اندام می خوایم صحبت کنیم .

      نشانه های لایق بودن و نبودن رو یاد بگیریم .خودمونو به نشان های لیاقت نزدیک کنیم و عالی ترین نتیجه ارو بگیریم .

      بزرگترین مانع برای کسب نتیجه مطلوب برای هنرجویان عدم باور لیاقت داشتن برای لاغر شدن و تناسب اندامه 

      خیلی ها به استاد پیام می دن که خیلی وقته مشگل اضافه وزن دارن و به همین دلیل زندگی درست و حسابی ندارن بداخلاق و بهانه گیر شدن و شرحی بلندبالا از اوضاع بسیار بدشون می نویسن و می پرسن آیا شرکت در دوره بیندیشید و به تناسب اندام برسید می تونه برای اونا مفید باشه ؟ 

      و استاد قبل از هر جوابی ازشون می پرسه که اولویت شما در زندگی متناسب شدنه یا متعادل شدن از لحاظ روحی ؟

      یعنی اینکه شاد باشید ،آرامش داشته باشید ،برخورد خوب با همسر و فرزند داشته باشید،شرایط خوبی در محیط کار داشته باشید و خیلی چیزای خوب دیگه .

      بیشتر مواقع این دوستان نمی تونن انتخاب صحیحی داشته باشن .

      چون فکر می کنن علت اصلی همه مشکلات و ناکامی های زندگیشون زیر سر اضافه وزنشونه .

      ولی دوستان ،واقعیت چیز دیگریست . واقعیت اینه که ما به دلیل شرایط روحی بدی که برای خودمون ایجاد کردیم مشکلات را به سمت خود ،جذب کردیم و عدم تناسب اندام یکی از اوناست .

      تا حالا دیده نشده که شخصی فقط مشگلش اضافه وزنش باشه .یعنی آدم شادی باشه ،آرامش داشته باشه ،از زندگیش راضی باشه ،اعتماد بنفس خوبی داشته باشه  و فقط چاق بوده باشه .

      استاد ، این افرادو  راهنمایی می کنن برای تغییر نحوه زندگیشون ابتدا برای ترمیم‌خلاء های درونی و ایجاد روحیه ای عالی  در دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند شرکت کنن و سپس با آمادگی کافی  در دوره تناسب اندام شرکت کنن.

      ولی به دلیل جذابیت موضوع تناسب اندام تا ۹۹ درصد این افراد  دوره تناسب اندام رو  انتخاب می کنن .

      این حرفا مقدمه اینه که بگیم هر پیشرفتی در زندگی کنید ارتباط مستقیمی داره با میزان احساس لیاقتی که در خود دارید .

      اگر ادامه تحصیل ندادی ،خودتو لایق سطح بالاتر ندونستی .

      اگر دنبال درآمد بالا بودی ولی به درآمد کارمندی بسنده کردی و بالاتر نرفتی خودتو لایق اون شغل و درآمد ندونستی .

      اگر داشتن یک ماشین خوب و مدل بالا برات یک رویاس چون خودتو لایق داشتنش نمی دونی .

      اگر همسر خوب و ایده آلی نداری و از اخلاق و رفتارش در رنج و عذابی چون خودتو لایق یک همسر ایده آل نمی دونی  .

      اگر مدتهاس اضافه وزن داری و نتونستی  کاری برای خودت کنی ،چون خودتو لایق متناسب شدن نمی بینی .

      لیاقت نداشتن مانع حرکت  و ادامه دادن میشه .

      احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه 

      خیلی وقتا استاد از هنر جو می پرسه می خوای در چه وزنی باشی ؟ 

      اون‌میگه مثلا ۸۰ کیلوام.

      دوباره سوال میشه :   می خوای چند کیلو باشی ؟    میگه وزنی که الان هستم یا اونی که می خوام بهش برسم ؟  میگن اونی که می خوای بهش برسی .

      میگه  خوب اگه بشه !!!!می خوام به ۶۵ برسم بعدش یه علامت تعجب یا خنده پاش می ذاره .

      خوب این چیرو می رسونه ؟ وقتی شخصی خودشو لایق تناسب اندام نمی بینه اولین کسی که خنده اش می گیره از حرفش ،خودشه .

      همه کسانی که دارن این نوشته ارو می خونن حتما تا حالا چندین بار برای رژیم گرفتن و کاهش وزن یکماه طبق برنامه عمل کردن پنج کیلو کم کردن .

      با خودشون گفتن  این کاهش طبیعیه چون بدنم فعلا مقاومتی نداره  و‌موضوع براش جدی نیست .

      اما از ماه بعد کاهش وزنم سخت تر میشه چون مقاومت بدن ایجاد میشه .

      با این طرز تفکر  ماه بعد، دیگه پنج کیلو کم‌ نمی کنه ۳ کیلو کم می کنه .

      به این فکر قدرت می ده ماه بعد فقط یک‌کیلو کم‌می کنه .

      و دیگه برای ماه چهارم توان ادامه دادن در خودش نمی بینه ،خسته و درمانده کارو  رها می کنه .و ماه پنجم تمام وزنی که کم کرده بود برمی گرده .چرا این اتفاق میفته ؟

      آیا موضوع واقعا برمی گرده به مقاومت بدن ؟

      خیر .ربطی به مقاومت نداره بلکه چون در ذهن ناخودآگاهش ،خودشو لایق کاهش وزن نمی بینه.

      وقتی لایق نمی بینه کاهش اولیه پنج کیلویی رو می ذاره به حساب طبیعی بودن قضیه .نمی ذاره به حساب توانمندی خودش،ماه بعد با این فکر که از حالا به بعد کاهش وزن سخت تره  لیاقت خودشو زیر سوال می بره و کارو به خودش سخت می کنه و اینبار به جای ۵ کیلو فقط ۳ کیلو کم می کنه .

      میگه دیدی گفتم مقاومت بدنم شروع شده  حالا دیگه کار سخت تر میشه و وزنم استپ می کنه . در صورتی که احساس لیاقتش داره به تدریج پایین و‌پایینتر می آد  و به همین دلیل ماه سوم به سختی فقط یک کیلو کم می کنه .و‌ماه چهارم احساس لیاقت به صفر می رسه و‌ماه پنجم  تمام رشته هاش پنبه میشه و وزنش بدتر از قبل برمی گرده .

      دوستانی که در دوره  بیندیشید و به تناسب برسید شرکت کردن در جریان هستن‌در دو هفته اول تاکید زیادی روی ایجاد خودباوری در هنرجو شده سوالاتی طراحی شده که با پاسخ دادن به اونا به کنکاش در گذشته اشون می پردازن و موفقیتهای فوق العاده ای رو به یاد می آرن و می نویسن به یاد می آرن که چه پرتلاش و خستگی ناپذیر ، موانع بسیار مهمی رو از سر راه برداشتن تا به هدفی که می خواستن رسیدن ،به یاد می آرن که چطور شکست خوردن و دوباره  پرتوانتر از جا بلند شدن ادامه دادن تا به خواسته اشون رسیدن.و به این ترتیب به ارزشمند بودن خودشون پی می برن و از اینکه چه انسان توانمندی بودن اشگ از چشمانشون جاری میشه .

      اینجوری  می تونن خودشونو پیدا کنن و انگیزه پیدا کنن و دست از افکار ناتوان کننده بردارن .

      دوستان ،همواره به یاد داشته باشید که شما در زندگی به هر خواسته ای که رسیدید قطعا ،لیاقتشو در خودتون دیدید .شما الان در هر شرایطی که باشید همون چیزیه که لیاقتشو داشتید .

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دانستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آلت هست .باید احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی .باید شنیده هایی از این دست که تا حالا شنیدی رو کنار بگذاری  به خودت نگو   تو نمی تونی ،تو تنبلی ،تو پرخوری ،تو اشتهات زیاده .

      نگو تو ژنتیکی چاقی ،تو تقدیرت چاقیه باهاش نمی تونی بجنگی و پیروز بشی .

      فقطط باید بگی من می تونم .من لیاقت متناسب شدنو دارم و برای این احساس جملات متعددی در دفترت بنویس و به تکرار  به خودت یادآوری کن .مثلا :

      من‌لیاقت به تن کردن لباسای شیک و خوش رنگو دارم .

      من‌لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت رو دارم.

      من‌لیاقت زندگی در شرایط  کاملا سالمو دارم .

      من لیاقت  بودن در وزن ایده آلمو دارم .

      من لیاقت خوش تیپ بودن رو دارم .من‌لیاقت اعتماد بنفس بالارو دارم .

      هر چقدر جملات بیشتری در این ارتباط بسازی و بنویسی و تکرار کنی خودتو در شرایط ایده آل بهتری تجسم  و تصور می کنی و ذهنت باور می کنه که شما لایق بهترینهایی  و اونوقته که به جسمت فرمان کاهش وزن می ده و رفتارت خودبخود تغییر می کنه جوری که به کاهش وزنت کمک کنه .

      باید جملاتی شبیه جمله های بالا درباره چیزایی که دوست داری بهش برسی بنویسی و تکرار کنی .

      وقتی در خودت احساس لیاقت کردی  اونوقت اقدام می کنی ،از انجام تمرینات دلسرد نمیشی ،حرص و ولع برای خوردن نداری ،دنبال بهانه هایی نیستی که با خوردن برطرفش کنی .

      نمونه هایی از بهانه های خوردنهای بی مورد :

      طرف سرش درد می گیره میگه حتما گشنم شده ،

      سرگیجه می گیره  میگه حتما قندم افتاده باید برم شیرینی بخورم .

      خوابش نمی بره میگه حتما معده ام خالی شده برم چیزی بخورم ،بی حوصله و تنها میشه میگه برم یه چیزی بخورم انرژی بگیرم .

      و خلاصه از هر بهانه ای واسه خوردن استفاده می کنه .

      همه اونایی که این مقاله ارو می خونن اگر وزنتون اضافه میشه شما حتما لیاقت اضافه وزنو داری .

      کسی که خودشو با این عبارات مسخره و سرزنش  می کنه :    خاکبرسرت آخه این چه هیکلیه که داری تو عرضه نداری بدبختی بی اراده ای وجودشو نداری تو حقت همینه .

      و یا وقتی خودشو ناتوان جلوه می ده که آخه من چطور مثل فلانی لاغر بشم ؟

      و یا وقتی یقه خدارو می گیره که آخه خدایا تو چه دشمنی با من داشتی منو  این مدلی کردی

      شما با این طرز رفتار و‌گفتار با خودت ،رسما داری اعلام می کنی که من لیاقت چاقتر شدن رو دارم .

      جهان هستی و بدنت جواب این احساس لیاقت رو به بهترین شکلی بهت می ده .

      تو بیا به جای به کار بردن این عبارات و رفتار مخرب و تحقیر کننده و سرزنش بار ،خودتو تشویق کن ،خودتو ارزشمند کن .اینقدر ارزشمند باش که هر آشغالی رو نخوری ، غذای چند روز مونده تو یخچالو که شاعبه فاسد شدن داره تو نباید بخوری ، خودتو از شر آشغال خوریا رها کنی ،

      اینقدر به خودت بها بده که بخاطر ضرر زدن به دیگران بیشتر از نیازت نخوری ،اونوقت ببین همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتی  چطور به افکار و رفتار جدیدت واکنش مثبت نشون میده و با چه سرعتی وزن خودشو پایین می آره .

               پایان 

      به دلیل طولانی شدن این دیدگاه فعلا به ادامه نوشتن پایان می دم‌

      و بخش دوم از دقیقه ۱۲ به بعد این فایل صوتی ارزشمند رو در دیدگاه بعدی به نظر شما خواننده محترم و استاد گرامی می رسونم . 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 11:35
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,466 کلمه

      با سلام و درود به خوانندگان دیدگاههای سایت تناسب فکری 

      ●●●●●●●●●●●

            گام پنجم از دوره صدگام 

                       قسمت دوم 

      عنوان این فایل صوتی :

            《 لیاقت لاغر شدن 》 

         ●●●●●●●●●●

      دوستان و همراهان گرامی  دیشب دیدگاه لیاقت قسمت اولشو نوشتم و امروز دنباله این دیدگاه رو  از دقیقه ۱۲ به بعد می نویسم .

      امیدوارم  در درجه اول برای خودم و سپس برای شما مفید فایده باشه 

              آمین 

          ●●●●●●●●●

      خیلی ها وقتی که در رژیم هم هستن خودشونو  سرزنش می کنن .

      می ره مهمونی میگه :

      خاک برسرت بقیه ارو ببین چطور خوش تیپ اومدن نشستن خودتو ببین چه شکلی هستی .

      روت نمی کنه یه تکونی به خودت بدی فکر می کنی همه متوجهت میشن قش قش بهت می خندن ،

      می خوای پاشی یه خورده برقصی یه خودی نشون بدی  شادی کنی میگی :    نه بابا بشین سر جات آخه تو رو چه به رقصیدن .

      سر میز میره غذا بخوره فکر می کنه همه چشمشون به ظرف غذای اینه که ببینن چقدر می خوره  معذب می کنه خودشو .

      می بینه چقدر غذا اضافه اومده میگه   وای چقدر غذا اضافه اومده  حیفه حروم میشه  من بیشتر بخورم ظرفم بگیرم واسه ناهار فردام ببرم .

      وقتی رفتارت با خودت اینه انتظار داری بدنت پاسخ چه چیزی رو بهت بده ؟

      چرا ذهنت دایم‌تحریکت می کنه به  بیشتر خوردن ؟.ولی ذهن یه فرد متناسب همچین مشگلی نداره آیا فکر می کنی ذهن اون اصلیه مال تو بدلی ؟

      نه .خیر .به هیچ وجه .بلکه اون لیاقت تناسب اندامو داره ولی تو نداری . دوستان از این حرفهای  بی پرده و به ظاهر گزنده ناراحت نشید .باید واقعیت رفتارهای زشت چاق کننده خودمونو قبول کنیم ،خجالت بکشیم و به دنبال اصلاحش باشیم .

      و البته اینم باید بگیم که این بی لیاقتی کنونی که بهش گرفتاریم برمی گرده به سالهای خیلی قبل ،زمانی که بچه بودیم کودک بودیم .

      زمانی که خانواده به اشتباه باورهای مارو شکل دادن .

      هیچ انسانی در بدو تولد اضافه وزن نداره .متاسفانه خیلی از مادران از هنگام بارداری شروع می کنن به چاق کردن نوزادشون .فکر می کنن چون باردارن پس باید اندازه دو سه نفر غذا بخورن . بهش میگن باید جوری بخوری که بچه وزن بگیره ،قوی باشه سالم باشه.

      و همین روش در ابتدای خردسالی به بچه آموزش داده میشه .

      به اصرار به بچه غذای اضافی می دن  چون اعتقاد دارن بچه سن رشده باید غذا اضافه بخوره برا اینکه توپول و خوشگل بشه و نشانه ای باشه از لیاقت مادرش .براشون مهم نیست بچه زیادی چاق و توپولو بشه میگن بزرگ میشه خودش لاغر میشه . دیگه متوجه نیستن باورهای چاق کننده از همین حالا دارن شکل می گیرن  حال و آینده بچه  اشونو می سازن .

      هر کودکی با این رفتارای اشتباه والدین به یه شکلی چاق میشه .بزرگتر که میشه عادت پرخوری سرش می مونه و چاقتر میشه .اون وقته که همون کسانی که وقتی بچه تر بود بخاطر توپول شدنش تشویقش می کردن و مورد توجه و محبت قرار می دادن ، همونا حالا به یه چشم دیگه بهش نگاه می کنن .

      پدر و مادر  حاضر نیستن بپذیرن این شکل نامتناسبی که بچه داره پیدا می کنه دستپخت رفتار و افکار اشتباه خودشونه .بچه بیچاره ارو می گیرن به باد تمسخر و تحقیر و سرزنش و مقایسه کردن به اون بچه و این بچه .و تکرار حرفای سرزنش بار به بچه باعث میشه   فکر کنه زشته ،به دردنخوره ،ناتوانه ،مشگل داره و لیاقت تناسب اندام نداره .

      بله این احساس بی لیاقتی که در حال حاضر داریم و مانع بسیار جدی در عدم موفق شدنه ریشه اش در کودکی ماست .

      و البته نمیشه از پدر و مادرها هم خشم و کینه به دل گرفت چون اونا هم به نوبه خودشون قربانی افکار و رفتارهای اشتباه  خانواده خودشون بودن .

      ولی حالا که به درک و آگاهی رسیدیم باید باور لایق بودن در تناسب اندام رو با کمک آموزشهای استاد در این سایت در خودمون به وجود بیاریم .روی نشانه ها دقت داشته باشیم  خوبهارو تقویت و بدهارو کمرنگ کنیم و کنار بذاریم .

      خیلی ها ۹ هفته دوره ارو میگذرونن و تمرینات از حد روی کاغذ نوشتن فراتر نمی ره  .خودش فکر نمی کنه بتونه لاغر شه .فکر می کنه با فرستادت تمرین توی سایت مشگلش حل میشه .

      باید اول خودتو لایق یک جسم متناسب بدونی .تمام تمریناتی که در هفته های اول گذاشته شده برای اینه هنرجو ها لیاقت خودشونو بشناسن .به خودباوری برسن .با پاسخ دادن به یکسری سوال اساسی یادشون بیاد که در گذشته چه کارهای مهمی رو به سرانجام رسوندن و چه سختی هایی رو پشت سر گذاشتن چه موانعی رو بر خود هموار کردن و موفق شدن .این تمرینها هر کدوم‌ برای تقویت یک توانایی در ذهن شماست برای مرور توانایی گذشته ات که به تدریج ارزش خودتو بیشتر حس کنی متوجه بشی و یادت بیاد چه کارهای مهمی رو انجام دادی و چقدر آدم با ارزشی هستی .و رسیدن به تناسب اندام و لاغری آسون بشه براتون  .و به شکل محسوس و قابل لمس به این نتیجه برسی که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست .که بگی متناسب شدن در مقابل کارهای مهمی که تا حالا انجام دادم که چیزی نیست از عهده اش برمی آم .

      نظر استاد اینه از نوشته و دیدگاههای هنرجوها کاملا مشخصه که چه کسی خودشو لایق می دونه و چه کسی نمی دونه .از اشتیاقی که برای انجام تمرینات داره از پیدا کردن و تغییراتی که در خودش می بینه می تونه به لیاقتش پی ببره .

      هنرجوهایی بودن که بعد از گذراندن ۹ هفته دوره و انجام تمرین پیام دادن که خوردنم هیچ تغییری نکرده چکار کنیم ؟

      یکچنین اشخاصی خودشونو لایق رسیدن به هدف ندونستن که هیج تغییری در خودشون نمی بینن .اصلا باور نکردن که می تونن به تناسب اندام برسن ، ذهن باور نکرده که بتونه راهنمایی کنه  نگهشون داره و رفتار جدیدی در اونها ایجاد کنه .

      برای متناسب شدن و به وزن دلخواه رسیدن هیچ اهمیتی نداره که در حال حاضر در چه شرایطی هستید چون اونی که اهمیت داره و تعیین کننده اس احساس لیاقت داشتن برای رسیدن به وزن ایده آله .

      وقتی خودت اختیار رفتارتو نداری ،انتظار داری  استادت براتون چکار کنه ؟اگر می خوای لایق رسیدن به هدفت بشی باید اول از همه مسیولیت شرایط فعلی خودتو بپذیری باید قبول کنی که خودت مسیول این وضعیت هستی نه ژنتیکت نه غذایی که می خوری نه استرسی و افسرده  بودن نه تحرک نداشتن  نه داروهایی که می خوری نه میزان اشتها که دایم هم بگی زیاده و من زورم بهش نمی رسه وقتی بیاد دیگه اومده  کاریش نمیشه کرد کنترل از دستم خارح میشه و من محکوم به خوردن میشم . از این بهانه جویی ها و هزارتا مثل اینا فاصله بگیر  .بهتره تمومش کنی و همه ارو  دور بریزی .

      با بهانه تراشی به جایی نمی رسی نتیجه نمی گیری .یک بار برای همیشه به خودت بگو :

      من مسیول چاقی خودمم .

      من مسیول شرایط فعلی زندگیمم .شجاع باش و این مسیولیت رو بپذیر .

      وقتی  خودتو مسیول دونستی اونوقت می تونی ذهنتو کنترل کنی و هر دستوری بیش از نیازت میده اجرا نمی کنی .و می تونی برده یک ذهن‌چاق نباشی  و خودتو از اسارتش رها کنی .

      کنترل ذهنتو به دست می گیری و دوباره تحت تربیت صحیح قرار می دی .

      پس تعهد بده و بنویسش و امضاء کن که من مسیول چاقی خودم هستم و اینقدر این جمله ارو بنویس تا ذهنت آروم شه .

       کار ذهن مقاومت کردن نسبت به ادای این جمله اس هر بار که بگی با حرفای بی اساس می خواد منصرفت کنه از پذیرش مسیولیت .بهت میگه چاقیت بخاطر کودای شیمیایی ،روغنای غیر استاندارد ،و یا تقدیر و سرنوشتته  تو نمی تونی کاریشون کنی .مگه میشه با سرنوشت جنگید و پیروز شد .؟

      خلاصه هربار که بگی من خودم مسیولم نه هیچ چیز دیگه بهانه ای می آره که شمارو منصرف کنه .

      ولی اینقدر باید تکرار کنی تا ذهن ساکت بشه تا باور کنی که این خودتی که داری خودتو نابود می کنی و در مرحله بعد ،جملاتی بساز که نشون بده لایق متناسب شدن هستی .

      اگر به رفتارهای غذاییت در حال حاضر نگاه کنی می بینی کلی رفتار اشتباه داری جایی که نباید غذا بخوری ولی می خوری ،نباید ته مونده غذاهای دیگران حتی بچه هاتو بخوری که می خوری . نباید غذایی که چند روزه تو یخچاله و ممکنه فاسد شده باشه بی ملاحظه می خوری .

      اینو باور کن که فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی .منتظر یک روش خاص ،یک داروی خاص ،یک‌عمل جراحی لاغری نباش .

      دنبال داروی کاهش اشتها نباش،.اشتها خودتی در درونته یک عفونت نیست که با خوردن دارویی خاص درمانش کنی ،اشتها در درونت لونه کرده.لونه ارو پیدا کن .

      باورهایی که سبب چاقیو احساس بی لیاقتی در تو شدن پیدا کن .و اونارو با باورهاب متناسب کننده و قدرتمند جابجا کن اونوقت می بینی که متناسب شدن چقدر آسون و لذت بخشه و باور می کنی متناسب شدن حق شماست .

                    پایان 

      ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۰ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/09 22:59
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,402 کلمه

      سلام و درود ▪︎

      مقاله امروز رو با ضمیر متکلم وحده  برای خودم بازنویسی کردم ▪︎

      عنوان مقاله :

      باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید ▪︎

               □□□□

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در ما ایجاد نمی شه ▪︎. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشده ایم.▪︎لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه▪︎هر فردی به اندازه لیاقت خودش از جهان و نعمت هاش سهم می بره▪︎

      جهان، جهان لیاقت هاست.▪︎

      جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شه ▪︎

      لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت داره▪︎

      همانطوری که چاق شدن هم لیاقت می خواد و همه افراد چاق حتما لیاقتشو  را داشتن ▪︎هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته ▪︎بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کرده  تا جسم خودشو  به این شرایط رسونده ، پس لیاقت تغییر کردن را داشته ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده است▪︎بارها از شراط جسمی خود متنفر شده  و به چاقیش توجه کرده  و به ذهن خود دستور داده  که دوست داره بیشتر چاق بشه ▪︎

      به این عبارت دقت کنید:

      توجه به اون چیزی که از ش متنفرم با توجه به آن چیزی که عاشق اون هستم برای ذهنم تفاوتی نمی کنه ▪︎

      ذهن من در هر دو حالت تصور می کنه که من اون شرایط را دوست دارم و سعی می کنم اون شرایطو در زندگیم گسترش بدم ▪︎

      اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده اما هر سال چاق تر شدم‌ به این دلیله که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن رو نمی دونه  ▪︎از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و اون علاقمند بودنه ▪︎

      در واقع ذهن ناخودآگاه به این شکل عمل می کنه :

      به هر چیزی توجه کنم تصور می کنه  من عاشق اون  موضوعم  و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده ▪︎

      پس همه افراد چاق به شکل های مختلف به چاقی خود توجه کردن و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش دادن و چاق تر شدن ▪︎

      زمانی که نگران چاقی بیشترم  من در حال پرورش لیاقت چاقی خودمم ▪︎

      زمانی که از شرایط خود خجالت می کشم، گله و شکایت می کنم  خودمو سرزنش می کنم، رژیم می گیرم و به بدنم با ورزش های سنگین فشار وارد می آرم من در تمام این موارد در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خود هستم▪︎

      اگر اضافه وزن دارم  و این نوشته رو می خونم به خوبی درک می کنم دقیقا منظور استاد  چیه ▪︎

      من  به خاطر می آرم  چه کارهایی برای لاغر شدن انجام دادم ▪︎

      به خاطر می آرم  زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره اش گله و شکایت کردم ▪︎

      استاد میگن حتی به خاطر دارم‌ زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شدم که آرزوی مرگ کردم ▪︎

      اینها تلاش  من برای چاق تر شدن بوده ▪︎

      شاید درک این موضوع برام‌  آسون  نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه▪︎

      این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ▪︎

      تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچی بدم می آید سرم می آد▪︎ متعجب و خشمگین می شدم.▪︎

      هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با اون درگیرم▪︎

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خوام در زندگی ام پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل ، موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و به اون  توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کنه ▪︎

      به این ترتیب اگر می خوام‌ لاغر بشم  باید لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم▪︎

      تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارم تغییر ایجاد نکنم   موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهم شد▪︎

      باید در ذهنم  لیاقت لاغر شدن رو جایگزین لیاقت چاق شدن کنم▪︎

      باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خودمو   مجددا فعال کنم و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم ▪︎

      باید مانع از توجه افکار م به چاقی بشم و در مقابل، به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم ▪︎

      سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.▪︎

      استاد همچنین  گفتن :   با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدن ، در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام▪︎

      اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.▪︎

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه ▪︎

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادیه که دوست دارن در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنن و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرن▪︎

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیدن  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو در ذهن  ایجاد کردن ▪︎

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درونم  شعله های متناسب شدن رو سوزان تر کنم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظرم  بردارم‌▪︎

      [  برگردوندن افعالها به متکلم وحده  برام لذت بخشه حس می کنم استاد اینو فقط برای من نوشته  حس خوبیه ▪︎ امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار بگیره و خودم هم بتونم از اون برای پیشبرد هدفم  بهره برداری  لازم رو داشته باشم  ] ▪︎

             _____________

      پاسخ به این سوالات برداشت من از این مقاله ارزشمند خواهد بود ▪︎

                   _____________

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      ●  پاسخ :

      جالبه که من تا ۳۰ سالگی کاملا متناسب بودم اگر چه موقع تولد یک نوزاد ۵ کیلویی به دنیا اومدم و بسیار سنگین وزن و توپول بودم و تا قبل مدرسه خیلی توپول بودم ولی در طی این مدت من صاحب یک خواهر دیگه شدم و مادرم توجهش برای زیادی غذا دادن به من برداشته شد و من  به فطرت اولیه خودم کهومتناسب شدن بود برگشتم و به تدریج لاغر شدم و همینجور کاملا متناسب بودم تا سی سالگی  ..اما از ده سال قبل  یعنی از بیست سالگی  با فکر کردن به خانومهای چاق و توپول   بی لیاقتی رو برای لاغر موندن کلید   زدم  و کم کم خودمو لایق چاقی کردم …من چطور برای چاق شدن به کسب  لیاقت  رسیدم ؟   از توجه به خانومای چاق .شدیدن به پاهای چاقشون  علاقمند شدم و فکر می کردم اگر چاق بشم محبوبتر  و زیباتر میشم  به همه نشون می دم منم دارم که بخورم و‌چاق بشم شوهرم می آره می ریزه زیر دستم چون از وقتی چاق شدم بیشتر دوستم داره و برام خرج می کنه  منم قوی تر و سالمتر شدم  و از پوشیدن جوراب مشگی که دهه شصت مدبود  پاهام خوش فرم به نظر می آد و دیگه کسی از فرط لاغری  بهم‌نمیگه پلنگ‌صورتی …تازه با چاقتر شدن معایب جسمی بعد از زایمان بچه هام برطرف میشه …یعنی با یکچنین  عقاید مسخره ای به همین راحتی خودمو  مستعد لیاقت برای چاق شدن کردم …اصلا  کسی نبود بگه تو مثل مامان بزرگت میشی که چاقه  و وقتی می خوابه  انگار یه کوه زیر پتو خوابیده نه یک زن …اصلا کسی توی  نخ چاقی من نبود  فقط گاهی مادر و‌پدرم  بهم توجه می کردن می گفتن خیلی لاغر شدی  .▪︎.

      قبل ازدواج شاید ۴۵کیلو بودم با قد یک و‌پنجاه که داشتم وبعد از زایمان و شیردهی  شده بودم‌۴۰ کیلو  یعنی کلی وزن کم کرده بود  استخوانها و رگهای دستم کاملا بیرون زده بود که به نظرم خیلی قیافه فقیر فقرارو  پیدا کرده بودم .همیشه فکر می کردم چاقی علامت لیاقت و ثروته  ….  فکر می کردم من خوراکم کمه  و لاغرم  پس باید پرخوری کنم  تا چاق بشم …من‌با این افکار لایق چاقی شدم ..و فرمولهای لاغری  رو در خودم غیر فعال کردم …ولی حالا متوجهم که فرمولهای ذهنی در هر زمینه ای  به هیچ وجه از بین‌نمی رن اما می تونن غیر فعال  بایگانی بشن و به محض فراهم شدن شرایط دوباره فعال بشن …من در درونم  فرمولهای لاغری رو دارم که با اصرار بر افکار چاق کننده  لیاقت لاغرموندن رو از دست دادم و اون فرمولها غیر فعال شدن  اما حالا دوباره می تونن فعال بشن …چطوری ؟  با  توجه مجدد به لاغری و افکار و رفتار لاغر کننده  و استمرار داشتن ▪︎

      2-   ۳   با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟●  پاسخ

      از وقتی فهمیدم‌چاقی آش دهن سوزی نیست و باید  زیادیشو از بدنم خارج کنم  به سمت روشهای متداول  کشیده شدم ▪︎  

      اما این روشها که دیگه همه امون می دونیم‌چیا بودن   ذره ای از لیاقت چاقتر شدن‌من کم نکرد و‌من هر کاری برای کاهش وزنم انجام دادم همه منو بی لیاقت تر از قبل برای لاغر شدن می کرد …چون در تمام اون موارد  من روی چاقتر شدن فوکوس می کردم  پس روی لیاقتم برای چاق موندن  تاکید بیشتری می کردم  و هر چه بیشتر زمان میگذشت و من‌چاقتر می شدم ترس و نگرانیم از اون بیشتر می شد و هیچ‌چیز مثل ترس و‌نگرانی  به کانون توجه به یک‌چیز منفی یا مثبت تبدیل نمیشه …مثلا ما می خواستیم لاغر بشیم ولی چون عملا توجهمون با ترسی که ازش داشتیم  همچنین ترسی که از خوردن داشتیم و قصد می کردیم آگاهانه با قرص و دمنوش و فشار عصبی کمترش کنیم و‌نمی شد و فکر می کردیم‌ما عورضه اشو نداریم و خودمونو سرزنش می کردیم در واقع داشتیم بیش از پیش لایق اضافه وزن بیشتر می شدیم و شدیم …و فرمولهای لاغری همچنان غیر فعال باقی موندن فقط بخاطر توجه بیش از حد به چاقی خودم و تلاش برای دور شدن از این شکل متناسب ، در ذهن من به عنوان دوست داشتنش معنا می شد و گسترش پیدا می کرد …ذهن من به نوعی داشت جریمه ام می کرد که وقتی راهو اشتباه داری میری و به چاقیت توجه می کنی پس جریمه ات میشه اضافه وزن بیشتر ▪︎ اما حالا که به مسیر درست آمدم اگر بتونم‌در عین نبود لاغری و بودن در جسمی چاق ، به لاغری و تناسب اندامی که خواهم داشت  فکر و‌توجه کنم‌نه تنها جریمه نمیشم  بلکه  پاداش من  کسب لیاقت درجه یک‌برای متناسب شدن  خواهد بود ▪︎

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.▪︎

      خوب حالا که فهمیدم چطور لیاقت چاق شدن پیدا کردم  خیلی کار راحته  برای لاغر شدن … در تمام اون کارها و افکار باید  توجه به چاقی رو حذف و توجه به لاغری و افراد لاغر  و موضوعات مربوطه سرلوحه کارم قرار بگیره  از هر فکری و از هر رفتاری که ذره ای توجه به چاقی در خودش داره بپرهیزم  ▪︎ …و نمونه این توجهات اینه که  جلو آینه به هیچ وجه به اندام های چاق و نامتناسب که همیشه دل‌پری ازش دارم توجه نکنم .. این یعنی پرورش مجدد لیاقت برای لاغر شدن مجدد خودم ▪︎چون توجه منفی همراه با یکنوع از احساسات منفی یعنی توجه به چاقی در نتیجه لایقتر شدن برای ادامه چاقی در جسمم ▪︎

      نباید درباره چاقی خودم ودیگران اظهار نظری کنم حتی یک کلمه  این میشه برنامه ریزی برای احراز لیاقت ▪︎تمام کارهای عملی توصیه شده در دوره ، تک به تک یعنی  ایجاد لیاقت بیشتر برای متناسب شدن  ،

      نمونه این‌کارها به این شرحه :

      نقاشی درشت از عدد وزنی دلخواه روی مقوایی بع رنگ دلخواه  و برش دادن و چسبوندن در جای مناسب ▪︎انجام‌تمرینات روزانه با اشتیاق و احساس خوب در سایت ▪︎

      گوش به فایلها ▪︎انجام  تمرین تجسم عملی  با رفتن به مراکز خرید لباس و پرو کردن لباس در سایز دلخواه  برای وقتی که لاغر میشم‌▪︎

      اینکه من از یه تیکه  طلا گذشتم و دوره  منظم و کاربردی  گام اول رو خریدم و با شوق و علاقه  شروع  به تمرین کردم  در واقع  قدمی برای اثبات لیاقتم برای لاغری بوده که این قدم رو برداشتم ▪︎

      اگر بخوام حقیقت رو بگم  اینکه‌منو خدا انتخاب کرد و آورد در این‌مسیر این مدال لیاقتی بوده که خدای مهربون به گردنم انداخته ..▪︎من‌ترازو وزن کشی رو از محیط زندگیم  دور انداختم و لیاقتم برای لاغر شدن رو نشون دادم ▪︎

      من با خوندن با علاقه دیدگاهها  لایق تناسب اندامم ▪︎من با تغییر دادن رفتارهای غذاییم  و با به اندازه خوردن و‌پرهیز از خوردنهای احساسی،  نخوردن همه محتویات بشقاب غذام ،  نخوردن ته مانده  بشقاب  دیگران ،  کوچکتر کردن ظرف غذاخوریم و‌کمتر کشیدن غذا ،  سحر خیزی برای زمان بیشتر خریدن برای انجام بهتر و بیشتر تمرینات لاغری ،  سر ساعتی خاص غذا نخوردن ،  اهمیت ندادن به تعارفات میزبان  در صورتی که میل ندارم ،،غذا خوردن فقط وقتی گرسنه ام   ، اهمیت ندادن به کالری غذاها و پیدا کردن نقطه سیری ،، تماماً  لیاقتمو برای متناسب شدن افزایش دادم ▪︎من وقتی سفر میرم که فقط پنج ساعت  با شهر مقصد فاصله داره  و با خودم ساندویچ برنمی دارم و به لیوانی چای و کمی میوه و کمی آجیل اکتفا می کنم این یعنی لایق متناسب شدنم ▪︎

      خلاصه هر کاری به منظور توجه به لاغر شدن از خودم نشون میدم یعنی کسب لیاقت بیشتر برای متناسب شدنم  و اگر تاکنون  لاغر نشدم چون باید زمینه  کسب لیاقت بیشتر رو برای خودم فراهم کنم…. چطور ؟ با استمرار در این‌مسیر ، با آرامش و بها ندادن به عجله و چشم برداشتن از نتیجه نهایی ، و انجام تمرینات  همونجوری که استاد سفارش کردن  و عدم توجه به موضوعات نامناسب با متناسب شدن که هر موضوعی می تونه باشه ، حتی فکر و توجه کردن به مشکلات فرزندانمون  ،  اخبار منفی در رسانه ها ، بحث و‌جدل بیهوده با همسر که باعث برهم زدن تعادل  و آرامش در زندگی میشن  ،  سرگرم شدنهای بیهوده در گروهها  و اینستاگرام  و تلگرام  ،  در صورتی که اگر وقتمونو تا جای امکان برای فوکوس کردن روی لاغری اختصاص بدیم و زمان براش بخریم‌ و از سرگرمی ها  صرف نظر کنیم  لیاقتمون برای متناسب شدن رو افزایش می دیم و لاغر میشیم‌▪︎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/13 23:34
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام و درود فراوان ،

      چه کسی  لایق لاغر شدنه ؟

                    ●●●●●

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه .و هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های اون سهم می بره ،

      .چرا که‌جهان ، جهان لیاقتهاست .

      لاغر شدن یک‌موفقیته و مثل هر کار دیگه ای نیاز به لیاقت و شایستگی داره .

      اولین عامل کسب لیاقت برای هر کاری  توجه کردن به اون کاره ،

      برای ذهن انسان فرقی نمی کنه که شما به چه چیزی توجه می کنی عاشقی یا متنفر ؟

      از روی عشق داری توجه می کنی یا از روی تنفر ؟

      ذهن در هر دو حالت ، تصورش اینه که شما آن شرایط رو  دوست داری .   بنابراین سعی می کنه اون شرایط رو برای شما گسترش بده .

      اگر دقت کنیم‌ما سالها از چاقی متنفر بودیم ولی هر سال هم چاقتر شدیم .این به این دلیله که ذهن ناخودآگاه ،تفاوت بین عاشق بودن یا متنفر بودن را  تشخیص نمی دهد

      برای ذهن ناخودآگاه ، عشق و تنفر ، خواستن و نخواستن  همه به معنای علاقمند بودنه 

      توجه به هر چیزی در دایره المعارف  ذهن ، عشق تفسیر میشه و اون موضوع رو در زندگی ما گسترش میده ،

      وقتی چاقها به اشکال مختلف به چاقی خود توجه  کردن لیاقت چاقتر شدن رو در خود افزایش دادن 

      اشکال مختلف  توجه به چاقی چی می تونه باشه ؟

      خجالت کشیدن از شرایط خود همراه با حس بد و حتی تنفر از جسم خود تا به حدی که گاهی آرزوی مرگ کردیم 

      گله و شکایت پیش این و آن و حتی به درگاه خدا  با اشگ و آه و ناله  همراه با حس بد نسبت به خدا و زیر سوال بردن عدالت خداوند 

      رژیم‌گرفتن و ورزشهای سنگین 

      باید این موضوعو  بخوبی درک کنیم که تنها دلیل گسترش آنچه را که‌می خواهیم یا نمی خواهیم‌ ، توجه  کردنه .

      پس اگر می خوایم که لاغر بشیم‌و از مزایای اون بهره مند بشیم باید با توجه به لاغری و‌موضوعات آموزشی لاغر کننده  لیاقتمون رو به اثبات برسونیم  ……  حد اعلای توجه به لاغری  نوشتن هست …حالا به هر مدلی که راحتیم و حس بهتری به ما میده .

      اشکال مختلف توجه به لاغری چی می تونه باشه ؟

      در نگرش خود به جسم‌و زندگیمون تجدید نظر کنیم 

      مجددا  فرمولهای لاغر کننده موجود در ذهن را فعال  و استفاده کنیم‌

      تا می تونیم مانع فکر کردن به چاقی بشیم‌و در مقابل به موضوعات مربوط به لاغری که مورد علاقه و آرزومونه توجه کنیم 

      مثلا  خوندن  روزانه  و مرتب میثاق نامه ، شرح ایستگاههای  نوار مثبت زمان   ،   گوش دادن به فایلهای  صبحگاهی   ،،،   گوش دادن مکرر به فایلهای آموزشی  ،   طراحی  عدد وزنی دلخواه و چسباندن به  جاهای مورد توجه    .    انتخاب  بشقابهای غذا خوری  بر خلاف شکل رایج اونا که  دایره ای شکل هستن  ،   قرار دادن  تصویر یک فرد متناسب و خوشرفتار  در محل دید  ،،،   نوشتن  دیدگاه و خواندن دیدگاههای دوستان و نظر و لایک دادن …

      اینا نمونه هایی از توجه به لاغری بود ممکنه دوستان  راههای دیگه ای بلد باشن یا به یادشون بیاد  خواهش می کنم  اطلاع رسانی کنن    با تشکر فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1401/11/01 20:34
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,093 کلمه

         سلام  و   درود ▪︎

      گام  پنجم  برای متناسب شدن .▪︎

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن،و ورزشای سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و  عمل جراحی در من ایجاد نمی شه. چرا که من برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام ندادم  یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشدم …. 

      من  به اندازه لیاقت خودم از جهان و نعمت های اون سهم می برم .

      جهان، جهان لیاقت هاست. 

      لاغر شدن مثل هر کاری  لیاقت می خواد  همونجور که چاق شدن هم لیاقت می خواد و من حتما لیاقت چاق شدن رو داشتم که چاق شدم.  

      من اینو در این مدت آموزش  در سایت و دوره ها متوجه شدم که هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته …چه اونایی که دوست داشتن چاق بشن  چه اونایی که تحت تاثیر باورهای اشتباهشون به شکل ناخودآگاه  علیرغم میل باطنیشون چاق شدن … چطوری ؟؟

      به این شکل که بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کردیم   تا جسم ما به  این شرایط رسید▪︎

      پس لیاقت تغییر کردن رو داشتیم ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده ….

      بارها از شرایط جسمی خود مون متنفر شدیم  و به چاقیمون توجه کردیم  و به ذهنمون  دستور دادیم  که دوست داریم بیشتر چاق بشیم ….

      من بایدبه این جمله خیلی توجه کنم :

      توجه به اون  چیزی که از اون  متنفر یم با توجه به اون چیزی که عاشقشیم  برای ذهن ما تفاوتی نمی کنه …

      ذهن ما در هر دو حالت تصور می کنه که ما اون  شرایط رو دوست داریم و سعی می کنه    شرایط رو  در زندگی ما گسترش بده …

       استاد میگن  سال ها از چاقیم متنفر بودم  اما هر سال چاق تر شدم  به این دلیله  که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودنو  نمی دونه …

      از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه یک معنی میده  و اون علاقمند بودنه …

      عملکرد ذهن ناخودآگاه من  اینطوره که :

      به هر چیزی توجه کنم  تصور می کنه  من عاشق اون موضوعم و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده.

      من  نوعی  به شکلای مختلفی به چاقیم  توجه کردم  و با توجه کردن ،  لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش دادم و چاق تر شدم …

      زمانی که نگران چاقی بیشتر بشم  در حال پرورش لیاقت چاقی خودم هستم 

      زمانی که از شرایطم  خجالت بکشم ، گله و شکایت کنم   خودمو  سرزنش  کنم ، رژیم بخوام بگیرم  و به بدنم با ورزش سنگین فشار بیارم  من در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خودم هستم . 

      یادم می آد  زمان هایی که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کردم  ،

      اینا تلاش من برای چاق تر شدن بوده….

      استاد خوشبختانه  من هیچوقت به اون شدت از چاقیم متنفر نشدم که خدای نکرده آرزوی مرگ کنم …وضعیت من یه حالت خاص از چاقیه  چون از اول دوست داشتم چاق بشم  و لیاقتمو هم در این مورد به اثبات رسوندم …پس حالا که می خوام لاغر بشم  باید هر کاری برای لیاقت چاقیم انجام دادم واسه  لاغریم هم انجام بدم  منتها با اندکی تفاوت …

      اگر من به چاقیم وقتی از حد گذشت  توجه منفی کردم  ، متنفر شدم ، گله شکایت کردم ، غمگین و افسرده شدم  خودمو سرزنش کردم و سمت رژیم و ورزشای نسبتا سخت رفتم اما  ، 

       حالا باید به لاغری ، لاغرها  و جسم متناسبی که در آینده انشا الله نزدیک در من به ظهور می رسه توجه کنم ، خوندن  میثاق نامه ارو   در مرکز توجه قرار بدم‌ خودمو دوست داشته باشم  ،  شاد باشم و احساسمو خوب کنم و هر چیزی احساس خوبمو  ازم می گیره دوری کنم‌ به نشانه های موفقیت توجه کنم  و خوشحال و سپاسگزار باشم طی زندگی کاملا عادی به رفتار غذاییم توجه کنم و تا می تونم کمترش کنم  ..تمریناتمو در سایت بخوبی انجام بدم  تا به این شکل  لیاقت  لاغری رو به دست بیارم و اگر ضعیفه  قدرت بهش بدم ..

      شاید درک این موضوع برام آسان نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه .

      استاد می فرمایند  که  این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش  نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ،استاد اضافه کردن :

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش اونچه در زندگیم‌  نمی خوامشون   پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و بهش توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر می گیره  و در زندگی من گسترش پیدا می کنه 

      استاد  من اینو درک کردم   اگر می خوام  لاغر شم باید لیاقت لاغر شدنو در خودم ایجاد کنم .

      می بایست همیشه به یاد داشته باشم تا زمانی که در نگرش به جسم و زندگیم  تغییر ایجاد نکنم موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودم نخواهم شد ….

      بنا به توصیه استاد باید در ذهنم لیاقت لاغر شدن رو  جایگزین لیاقت چاق شدن کنم …

      باید فرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاهمو   مجددا فعال کنم  و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم .

      باید مانع از توجه افکارم به چاقی بشم‌ و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم‌… مثلا با تمرین تجسم  و چسباندن عکس متناسبهای مورد علاقه ام به جاهای پرتردد …. به اندام چاقم توجه نکنم و راجع بهش با کسی حرف نزنم .. 

      وقتی که با قدرت ذهنم در متناسب شدن بیشتر و بیشتر  آشنا بشم  معنای لیاقت متناسب شدن رو یاد می گیرم  و از این به بعد   مسیر زندگیم از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر  می کنه …

      استاد در پایان توضیح دادن  و یادآور شدن رمز شگفتی ساز شدن افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغریشون  رسیدن اینه که  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو  در ذهن خود ایجاد کردن ….. ما به هر آنچه در جسم و زندگی برسیم  لیاقتشو داریم … اگر چاقم لیاقتشو دارم اگر می خوام لاغر بشم باید روی  لایق شدن برای لاغر شدن خیلی کار کنم ….مثلا لازمه  فایلهای صوتی این جلسه  ارو بارها و بارها گوش بدم  و توجه کنم و سپس بهش عمل کنم ….

      من با انجام‌تمرینات  دوره ها به بهترین نحو  لیاقت بیرونی  خودمو به اثبات رسوندم  هر اشکالی هست در احساس شخصی درونی من  نسبت به لیاقت لاغر شدنمه …وقتی بدونم  پاشنه آشیل موفقیتم چیه  صد در صد  روی اون تمرکز بیشتری می کنم  و در حد توان در رفع اشکال تلاش خواهم کرد …..

      استاد من به شما قول می دم  که در این زمینه  خیلی کار کنم  بارها فایل این جلسه ارو گوش بدم  و از فرشته درون خودم با طرح سوال مثبت  در این جهت کمک  بگیرم  و اقدام کنم‌…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1401/11/04 18:13
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 865 کلمه

      سلام  آینا خانم عزیزم ، 

      خیلی ممنون و متشکرم که به دیدگاههای  من  علاقه و توجه  داری .امیدوارم این دیدگاهها  هم برای خودم هم دوستانی چون شما  خیلی مفید واقع بشه  و از همه مهمتر  خودمم که باید بهره ببرم و آموزه ها به عمل دربیاد  

      از وقتی  که دوره  ورود به سرزمین لاغرهارو تموم کردم  یه جمع بندی از کل مطالب دستمو گرفت  و مطالب آموزشی در ذهنم نظم گرفت  …  و درکم نسبت به اول دوره خیلی بیشتر شد  اما  در فیزیک جسمم  تغییری ندیدم  … راهش ناراحتی و نا امیدی نبود راهش ادامه دادن بود …بلافاصله دوره تکرارو  شروع کردم  و تمریناتشو با علاقه و شوق بیشتر انجام دادم  و هر بار درکم بیشتر شد …بهتر فهمیدم  منظور  استاد  از  سرفصل های آموزشی  دقیق چیه   و من چطور قراره با این آموزه ها وزنم بیاد پایین  …

      همین امروز صبح  ، به محض اینکه از خواب بیدار شدم  هنوز توی رخت خواب بودم چشمام درست باز نشده بود افکاری  درذهنم مرور شد  به خودم گفتم  :

      ببین لاغر شدن واقعا آسونترین کار دنیاست   به شرط اینکه  تمام روشهای لاغری که تا دو سال پیش به اونا توجه می کردی و  فکر می کردی کارسازن  خصوصا رژیم گرفتن از توی ذهنت  پاک بشه  که الحمدلله  شده پاک شده  دیگه اگه به حال مرگ هم بیفتی  حاضر نیستی رژیم بگیری به دستور یکی دیگه …دیگه آسونتر از این  راه و مسیری که در اون قرار گرفتی  مگه هست ….. تو به هیچ وجه به  کم خوردن اونم با زجر و استرس و نگرانی و سخت گرفتن به خودت  نمی تونی برای همیشه لاغر بشی  ….تو فقط همت کن  اضافه نخور …پرخوری که اصلا و ابدا …اینم که کاری نداره  نقطه سیریتو بشناس  ردش نکن  بهانه هم نیار …من تشخیص ندادم  نفهمیدم و این حرفا نداریم با خودت رو راست باش ….برای ذهن و مغزت ساعت تعیین نکن …بگذار  زنگ ساعت درونی خودت که به صدا در اومد  اونوقت  بهش توجه کن  ببین حالا ساعت چنده که داری دعوت به خوردن میشی  و آیا امکانش هست  با گفتن  نه من سیرم  بعد سرگرم شدن به کاری  از خوردن منصرف بشی ؟ خوب فکر کن   تست کن خودتو آیا این احساس واقعیه ؟

      ببین شهربانو  تو امروز  موفق عمل کردی صبحانه که خوردی  بدون تعیین ساعت  برای خوردن میانوعده  رفتی  کمک مادرت و کلی سرت گرم کار شد …. بعد مادرت با ظرف میوه  اومد تعارفت زد  تو نگاه به ساعت کردی دیدی حدود دو ساعت از صرف صبحانه ات گذشته  دو سه تا برش از پرتقالی که‌مادرت برات قاچ کرده بود خوردی ساعتشو یادداشت کردی جلوش نوشتی راضی ام …دوباره مشغول به کار شدی ..نگران ناهارت نشدی بهش فکر نکردی   ساعت تعیین نکردی .. همینجور که کار می کردی تند تند می رفتی می اومدی  احساس کردی کم کم داره گرسنه ات میشه    اما گفتی نه من سیرم  و این‌جمله معجزه گر  رو امروز  چند بار تکرار کردی   این عالیه ……هر بار که این کلماتو گفتی  انگار حس نیازت به خوردن کمتر شد بازم به کار ادامه دادی در این بین غذا هم کم کم آماده شد …گشنه ات شد واسه خودت برنج و خورش کشیدی  حالا به ساعت نگاه کردی  خوشحال شدی که  ۴ ساعت از صرف صبحانه گذشته و تو بدون اینکه برای گذروندن  این چند ساعت  واسه ذهنت تعیین تکلیف کنی براحتی ۴ ساعت رو پشت سر گذاشتی و فقط چند برش پرتقال خوردی ….. ناهارتو با حس خوب و نیاز بدنت خوردی  و نوشتی راضی ام ….‌خوب همینجوری برو جلو  …موفق میشی …

      آینای عزیز خیلی ازت متشکرم که با نوشته محبت آمیزت  باعث شدی اشگ شوق از چشمام سرازیر بشه  و انگیزه پیدا کنم اینارو بیام برات بنویسم …

      از وقتی فایل لایق لاغری باشید و خوندم بارها از خودم‌پرسیدم  چی شد که لیاقت چاقی پیدا کردی ؟    حالا هر علتی که براش متصور بودی  بعدن فهمیدی آش دهن سوزی نیست برات  داری از ریخت میفتی داری مریز میشی  داری در حرکت دچار محدودیت میشی  …  هر علتی براش تراشیدی مهم نیست  ، مهم اینه با همونا لیاقتت شد چاقی ..

      اما حالا  باید لایق  لاغریت بشی … راهشم استادت تمام و‌کمال گفته  بهت …خودتم بشینی فکر کنی  چطوری خودتو چاق کردی  می تونی واسه لاغر شدنت هم راهشو پیدا کنی ……. درسته که با پرخوری چاق  شدی اما راهش کم خوری و زجر نبود …خدا آوردت اینجا  گفت بنده من  چرا  راهو اشتباه میری…بیا اینجا ببین خیلی ها تونستن  فقط با حذف اضافه ها براحتی لاغر بشن ، اصراف در خوردن رو کنار گذاشتن  و لاغر شدن …بیا یاد بگیر …تو می تونی ، تو توانمندی  حتی تو   توانمندتر از اونایی هستی که خودشو نو  در مورد چاقیشون قربانی افکار واعمال دیگران می دونستن …و اعصابشون به همریخته بود و حتی به خودکشی هم فکر کردن  …. اما توخودت سی سال پیش نا آگاهانه  انتخاب کردی چاق بشی که  شدی  حالا انتخاب کردی  لاغر بشی  پس میشی  ..تو همون آدمی  با همون توانمندی ذهنی ….پس آرام باش و امیدوار و،گامهارو  محکمتر  بردار ….برگ برنده  دست خودته  اگر خودتو  نبازی  اگر از سختی  تغییرات  خسته نشی   اگر به توانمندی  خودت ایمانتو  قوی تر کنی  و پاتو  درست  بذاری جای پای استادت …

      دوست عزیز  یک بار دیگه از شما تشکر می کنم  و به دعای قشنگت   آمین میگم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1401/10/21 23:36
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 445 کلمه

      سلام دوست عزیز  ، 

      آفرین درست فکر کردی اتفاقا منم به همین نتیجه رسیدم  که  : ما روزانه فایل گوش میدیم و تمرین انجام میدیم سرانجام یه اراده قوی برای اضافه نخوردن پیدا میکنیم .

      که قطعا  کار کوچیکی نیست  .یعنی ما باید ماهها  فایل گوش بدیم  بنویسیم و  تمرین کنیم  تا یاد بگیریم  چطور اضافه خوری هارو که دلیل اصلی فیزیکی  برای چاق کردن ما هستند رو تحت کنترل در بیاریم …تمام علل چاقی در فرمولهای ذهنی ماست که ماحصلش پرخوری و اضافه خوریه که تنها عامل فیزیکی اضافه وزنه  اما ریشه اش در ذهن من و شماست   ……‌ما با ماهها تمرین ، فرمولهایی که  مارو بدون دلیل موجه ترغیب به  بیشتر خوردن می کنن شناسایی می کنیم  و سپس در عمل بر خلاف این فرمولها رفتار کرده  اونارو خنثی می کنیم …..مثلا یاد می گیریم  مرور  شدن یکسری افکار  دلیل موجهی برای خوردن نیست یا وقتی بیکاریم یا وقتی حوصله امون سر رفته   یا وقتی با غذایی مواجه میشیم که خیلی خوش آب و رنگ و خوشمزه اس  یا وقتی کسی تعارف به ما می زنه  و  خیلی فرمولهای دیگه مبنی بر خوردنهای  خارج از نیاز واقعی روشناسایی می کنیم  و در عمل  برخلاف اینا باید رفتار کنیم  که اضافه خوری هامون حذف بشه …

      قبلتر باید پرخوری هامونو کنار بذاریم  که اینم واسه خودش قانون داره و پروسه خودشو داره  بعد باید با اضافه خوری و نه لزوما  پرخوری مقابله کنیم  که این اراده قوی می خواد …اینقدر ادامه می دیم که مثل متناسبها  رفتار کنیم یعنی غذا خوردنمون بدون کوچکترین ترس و با آرامش و به اندازه بشه ….این مدل لاغر شدن یک شاهکاره  چون  در متن کاملا عادی زندگی هامون بهش می رسیم  برای همین عجله کردن هیچ فایده ای نداره    من نوعی به تدریج با اضافه خوری و رفتار وحشتناک‌پرخوری چاق شدم  حالا با یادگیری قوانین خاص متناسب شدن به تدریج با حذف پرخوری و اضافه خوری  به مقدار اندازه می رسیم و وقتی این مدل خوردن به عادت تبدیل شد و ما باورش کردیم کم کم لاغر میشیم …ماهها تمرین لازمه  تا این باور  بشینه به جای باور قبلی که می گفت  برای لاغر شدن باید رژیم بگیری ، هر غذایی  با هر مقدار و در هر زمانی  نخوری  ، و تازه باید حتما تحت هر شرایطی  چقدر چقدر پیاده روی کنی و یا باشگاه بری و تردمیل تمرین کنی ….

      هر چقدر زمان بذاریم تا این باور صحیح کاملا جا بیفته ارزششو داره  …چون به این شکل لاغر شدن  زجر گرسنگی نداره و رزش خاصی نمی خواد  زندگی عادی خودتو می کنی با هر بودجه اقتصادی که  در اختیارته  …..آیا  استقامت و‌پایداری در یک‌چنین‌مسیری  ارزششو داره یا نداره ؟

      به نظر من  صد در هزار ارزششو داره  …

      دوستدارت  شهربانو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/24 18:00
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      سلام الهام‌جان ،  خوبی عزیزم ؟ الهی که خوب و خوش باشی در مسیر تغییر کردن ، 

      مرسی از پیام زیبا و محبت آمیزت ..خیلی متشکرم از لطف شما خواهر عزیز و هم مسیرم .

      اینکه  فرمودید که گاهی  اونقدر فایلها کاملن که  چیزی از خودت نمی تونی بهش اضافه کنی  و بنویسی  برا همین ممکنه  چیزی ننویسی  ….باید بگم از نظر منم تمام فایلهای  حضرت استاد کامل و بی نقص و بی نظیرن    و من در دوره  که بودم و هنوز به تکرار نرسیده بودم  واقعا  چیزی از خودم‌نمی تونستم اضافه کنم و حتی تجزیه و تحلیل کنم  .. اما  با  متن نویسی کامل بیانات صوتی  استاد  با کلاسه بندی و بولد کردن  جملات مهم آموزشی  به احساس رضایت از خود می رسیدم  …می گفتم من که چیزی از خودم نمی تونم اضافه کنم و حرفی برا گفتن ندارم  فقط  می نویسم که‌همین حرفا  توی ذهنم  حک بشه  …حالا که به دوره تکرار رسیدم  می بینم چقدر این روش  تونسته ذهن‌منو باز کنه برای  نوشتن نظر از خودم  ….حالا می تونم تا حدودی تجزیه و تحلیل کنم  …. و اینقدر  حرف برای گفتن پیدا کردم که دوره تکرار  در روز چهاردهم  متوقف شده  …  بعضی وقتا به خودم میگم   بسه دیگه  برو  دوره تکرار و جلو ببر  اونو نیمه کاره رها کردی  …..

      ببخش الهام جان وقتتو گرفتم …  یه کلماتی  جوشید و جاری شد ..

      برات بهترینهارو  آرزومندم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/23 23:20
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 866 کلمه

      دوست عزیزم الهام ،  سلام و قت بخیر .

      با خوندن دیدگاهت که قابل تقدیره  یه مطلبی به ذهنم رسید که عرض کنم  اونم اینکه    زمانی که این دوره ارو تهیه کردیم استاد در فایل مقدمه  تاکید فراوان به نوشتن کردن  و اینکه توی دفتر بنویسیم یا در سایت به اختیار خودمون گذاشتن اما  ارادت و توجه خاصی  به نوشتن در سایت  داشتن  دلایلش رو بارها اعلام کردن  یکی اینکه  ما وقتی مرتب  دیدگاه بنویسیم  استاد می تونه نحوه فعالیت ذهنی مارو مورد ارزیابی قرار بده و اگه یه جایی  گیر کردیم  یا لیز خوردیم  بهتر می تونه به ما کمک کنه  دوم اینکه  وقتی دیدگاهی  نشان  می گیره  برای  دوستانی که گذرشون به این قسمت  میفته  می تونه براشون کمک کننده باشه  سوم اینکه  با نوشتن  ،  افکار به کلمه تبدیل میشن  که از دومین مرحله مقدماتی تغییر جسمه   و باید که این تکلیف رو بخوبی انجام بدیم چه بهتر که در سایت  باشه  …انرژی این کلمات  می چرخه و‌منتشر میشه …. 

      به یاد داشته باشیم که استاد در یکی از فایلهای توضیحی  دوره  متذکر شدن که  هر جایی که  خواستید تکلیف انجام بدید و  صدایی یا فکری  شمارو منصرف  کرد  اتفاقا  باید  برای انجامش بیشتر پافشاری کنید  چون این دقیقا  همون‌چیزیه که بهش احتیاج دارید تا  به نتیجه برسید ..

      ما خوب می دونیم که چاقی راهی بوده که شیطان رجیم جلو‌پامون گذاشت بخوبی از جهل ما نسبت به مسئله سوء استفاده کرد و مارو به این وادی پر از رنج  کشوند  .به شدت به  هر راهی ،  به هر قدمی ، به هر حرکتی که بخواد به مسئله  برطرف کردن‌چاقی منتهی بشه حساسه و با وسوسه های جور واجور  مارو منصرف می کنه ….

      مثلا اگر دیدگاه ننویسیم  که جزء تکالیف اصلی ما در حال حاضره  کاری به ما نداره  ولی وقتی  ببینه می خوایم به اینکار ارزشمند بپردازیم  وسوسه هاش شروع میشه   …مثلا میگه   بابا ول کن  مسخره کردی خودتو  ، فکر کردی اینجوری لایق تناسب اندام میشی  ؟نه که نمیشی  تو ریاکاری تو فقط می خوای مدال بگیری و خودنمائی کنی و واسه استادت خودشیرینی کنی …….بعد برای اینکه اینو تو ذهنمون جا بندازه  مثال می زنه  ببین  اونایی که سری های اول توی دوره شرکت کردن  هیچ تلاشی برای نوشتن نداشتن  هیچم خودنمائی نمی کردن  توی سکوت  یهو عکس شگفتی سازیشون  روو شد   از اونا یاد بگیر    تو با این نوشتن هات به هیچ جا نمی رسی  …. دیگه این موجود بی خیر نمیگه که اونا توی یک شرایط خاصتری  به آموزش پرداختن   مثلا اینکه اون موقع خبری از عکس شگفتی سازان قبل از خودشون نبوده که بخوان  دائم خودشونو با اونا مقایسه کنن و احساسشون بد بشه و از مسیر خارج بشن   اونا فقط  چشمشون به استادشون بود و صد در صد به حرفاش ایمان آوردن و باور کردن  و نیروی  باور  یک‌نیروی  بس شگفت انگیزه  که تمام راههای دیگه ارو   دور می زنه  و  خودشو به اثبات می رسونه  …

      اینکه ما  دیرتر از اونا  نتیجه می گیریم  به خیلی چیزا  ارتباط داره   مثلا  محتویات ذهنی  که  مختص هر کسی هست و کاملا منحصر بفرده مثل خطوط نوک انگشتان ،  دوم اینکه ما هنوز به توانایی خودمون  ایمان نیاوردیم استادو  راهشو باور کردیم  ولی خودمونو  باور نداریم  ،،،، واقعا بی تعارف میگم   :   ما توانایی  خودمونو   زیر سوال می بریم و شاید هم عجله داریم و خسته شدیم و می خوایم زودتر به نتیجه برسیم   و راهش  فقط ادامه دادنه  و عمل به تکلیف علیرغم  سنگ اندازی های  شیطان و ذهن‌منفی باف اینا با هم همکاری تنگاتنگ دارن برای منصرف کردن ما که  نا امید بشیم  رها کنیم 

      وقتی شیطان زمزمه کنه در گوشمون  که  رها کن  این نوشتنهارو  قانع میشیم  میگیم  آره تو راست میگی  ولی چون  من  اصلا هم اهل ریاکاری و خودنمائی نیستم  پس نمی نویسم ….

      غافل از اینکه  استادی که  قبولش داری اعتماد کردی توی دوره اش شرکت کردی  بهت گفته  بنویس  و چه بهتر که در سایت هم بنویسی  نه فقط برای خودت   چون اگر دیدگاه خوبی نوشته باشی  من استاد از خوندنش بی بهره میشم ….

      به نظرم  بحث لیاقت  بحث گسترده ای هست و بی استثناء  همه ما  لیاقتشو داشتیم که اینجاییم  تک تک مارو خدا انتخاب کرد آورد اینجا  اما شیطان هم ساکت ننشسته  و تا بتونه مانع درست می کنه و آجری که استادت با آموزشهای بی نظیرش داده دستت  ازت می گیره  یه گوشه پرت می کنه  با خیال آسوده  مارو رها می کنه چون به مقصد خودش رسیده .

      از طرفی  وقتی هم می آییم و می نویسیم  جور دیگه  حال مارو بد می کنه  ….

      کلا چه بنویسیم چه ننویسیم به ما کار داره  .تااااااااااااااااا وقتی که به تناسب ایده آل برسیم  تازه اون موقع هم دست از سر ما برنمی داره   جور دیگه ضربه اشو می زنه ..خودتون حتما متوجه شدید که  عده ای از شگفتی سازان  برگشت به وضع قبل رو با درجات مختلف  تجربه کردن  و کلی ترسیدن و‌نگران شدن و تنها توصیه ای که استاد گرامی بهشون داشته این بوده که برگردید  به توحه به تکرار به نوشتن

      گزینه های کسب لیاقت تناسب اندام یکی دوتا نیست  که  نوشتن در سایت  یکی از این گزینه هاست …  نشان بگیریم چه بهتر ،  نگیریم هم ،ما به وظیفه عمل کردیم  

      درود بر شما  خدانگهدار شما ….

      ارادتمند شهربانو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/13 23:04
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      سلام دوست خوبم  الهام ،

      ممنون از اینکه دیدگاه خوبی رو نوشتی و  نظرت راجع به لیاقت داشتن و نداشتن رو  به اشتراک گذاشتی ….

      متاسفانه  از یک قسمت از نظرت  حس خوبی بهم منتقل نشد …  نوشتی از اینکه بعضی ها  خوب می نویسن و تمرین می کنن  برای خودنمایی است و فقط می خوان مدال بگیرن  و با اینکارا  به لیاقت نمی رسن ..

      دوست خوبم ،  مگر نه اینکه استاد گرامی ، همواره  به  نوشتن  تاکید کردن  خصوصا  به نوشتن در سایت ..‌‌خوب من و یا افرادی مثل من  سعی کردیم این وظیفه  دانشجویی  رو  خوب انجام بدیم ..تا زمینه ای باشه برای کسب لیاقت بیشتر ….  برای من نوعی  از اینکه مدال بگیرم خوشحال کننده اس و حس خوبی پیدا می کنم اما وقتهایی هم هست که  با کلی صرف وقت دیدگاه  نوشتم ولی فقط تایید شده و به قول خانم ملکه عشق  نشان دریافت نکردم‌ اما هیچ اعتراضی  هم نکردم  مثل دیدگاهی که در مورد  بازگردانی  صحبتای خانم شریعت پناه که به زوج شگفتی ساز مشهور شدن  نوشتم و فقط تایید شد . اینکه استاد به یه دیدگاهی  نشان و‌مدال بدن در صلاحدید خودشونه  و کسی حق اعتراض نداره  ….اما من  اشتیاقم برای نوشتن کم نشده  و نمیشه… چون هدف اصلی من  نشان گرفتن نیست  من  می نویسم چون باید مرحله دوم تغییر جسم که   تبدیل افکار لاغر کننده  به کلمه  اس از طریق نوشتن  رو به انجام برسونم‌ و احساس خیلی خوبی از اینکار دارم ▪︎ استاد   به دلایل مختلف تاکید دارن بهتره در سایت بنویسیم ….. ما در حال حاضر  ،    همه هم هدف و هم مسیر هستیم  در یکجا جمع شدیم و از طریق  امکانات سایت می تونیم با هم ارتباط بگیریم‌اما باز  هم ارتباط ما از طریق کلام  نیست   بلکه از طریق کلماتیه که‌می نویسیم …  بعد از اینکه  این دو مرحله در ذهن به حد اشباع برسه  تبدیل میشه به رفتار های لاغر کننده  که با تکرارشون به تغییر جسم‌  می رسیم  ..‌..

      کسب لیاقت برای لاغر شدن  یک امر کاملا ذهنیست  که مرحله به مرحله کاملتر میشه …

       یک کشاورز رو در نظر بگیریم که با علاقه و تلاش  زمین رو آماده کرده  بذر کاشته  بموقع آبیاری می کنه  و منتظر  سبز شدن بذرهایی هست که کاشته  قطعا یه چند ماهی  تا  برداشت محصول  باید بگذره و کشاورز باید صبر کنه و منتظر باشه   آیا درسته که بگیم این آقای کشاورز  لیاقته استفاده  از بذرهایی که کاشته ارو نداره …. 

      ما هم الان مثل همین کشاورز  هستیم ..و منتظریم  تا  به نتیجه برسیم  در عین حالی که هم باید به‌چاقی فعلی توجه نکنیم و هم باید نتیجه نهایی رو رها کنیم ….برای  برداشت بهتر  سعی می کنیم هر کاری  از طرف  استاد به ما گفته  میشه ارو انجام بدیم ….  حالا خودشون  یه ایده الهی بهشون رسیده که برای تشویق هنرجوها برای نوشتن  ،   به دیدگاهها  مدال  اعطا کنن ….خیلی هم عالیه ….از ایشون بی نهایت ممنونیم ….

      از شما دوست خوبم تشکر می کنم …. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/18 20:54
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 431 کلمه

      سلام بر بانو فروغ ،

      مسئله لیاقت داشتن برای رسیدن به موفقیت از فاکتورهای اساسی و پایه ای هست که  می تونه  بسرعت موانع رو کنار بزنه  و ما در زمینه ای که می خوایم پیشرفت کنیم  ….

      حالا که ما در مورد این مسئله به آگاهی رسیدیم  می تونیم راجع به لیاقت داشتن و نداشتن حرف بزنیم  .  

      ولی اگر این آگاهی رو نداشتیم یکی به ما می گفت  تو آدم بی لیاقتی  هستی و اگر لاغر نشی  علامت بی لیاقتی َشماست  انگار صد دست بهمون کتک زدن و فحش دادن .

      چرا که باور بی لیاقتی  یک باور خیلی مخفی در ذهن ناخودآگاهه  و بسختی میشه  که خودمون با خودمون  ، نجوا کنیم و اعتراف به بی لیاقتی کنیم …این حرفو  توهین به خود می دونید و در سطح ذهن خودآگاه  می تونیم از لیاقت و شایستگی خودمون برای هر کاری  حرف بزنیم و دفاع کنیم 

      ولی این یک حقیقت در ته ذهن ناخودآگاه ماست که میگه  هر چیزی لیاقت می خواد ولی تو اینو نداری ….و البته این یک نظر و عقیده خشک و خالی در ناخودآگاه نیست بلکه یک یا چندین و چند خاطره از اتفاقهایی رو در خودش بایگانی کرده که پیامش این بوده که بله من لیاقت فلان موفقیت رو ندارم …

      قطعا در سالهای کودکی  مسئله چاقی لاغری مطرح نبوده  ولی  نتیجه و احساسی که از یک خاطره و اتفاق در ذهن ما در کودکی نقش بسته  تسری پیدا کرده به  عدم موفقیت ما  به عنوان مثال در لاغر شدن …

      خوب حالا باید ببینیم  چه کارهایی کردیم  که لایق چاقی شدیم و حالا داریم چه می کنیم و یا به چی فکر می کنیم که  لیاقت لاغر شدن رو نمی تونیم کسب کنیم.

      ما در تمام سالهایی که چاق  و چاقتر شدیم  با توجه به چاقی ، حرف زدن در مورد علتش   ، اصرار کردن به رفتارهای غذایی نادرست ، ترس از چاقی و ترس از خوردن‌  ثابت کردیم لایق چاق شدن و چاق موندن هستیم .

      ما حالا اینجاییم  در این سایت در این دوره ها که یاد بگیریم چطوری برای لاغر شدن کسب لیاقت کنیم 

      ما ذاتا  آدمای لایقی برای متناسب شدن هستیم  اگر نه خدا  مارو به اینجا هدایت نمی کرد …فقط باید خطاهای فکری و رفتاریمونو  شناسایی کنیم  و کنار بذاریم و باطل اعلام کنیم و از طرفی  به ورودی های لاغر کننده استمرار ببخشیم و وقتی رفتار صحیح غذایی رو شناسایی کردیم‌ همت کنیم انجامشون بدیم‌ اونم نه یک بار  و   دوبار  بلکه به تکرار تا حس لیاقت برای این موفقیت رو در وجودمون  شکوفا کنیم و به نتیجه برسیم ….

      با آرزوی  تناسب فکری و جسمی ایده آل برای خودم ، بانو فروغ و همه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/16 20:58
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      سلام  دوست خوبم الهام ،

      خیلی دوستتون دارم  از دیدگاههای شما لذت می برم ،  ممنون از پاسخی که فرستادی جهت دلجوئی از بنده ….

      شما هم ببخشید که سوء تفاهم شد برام …

      من حرف و نظر شمارو که برام فرستادی  قبول می کنم عزیزم …

      حالا الهام خانم  من   وقتی دیدگاهی رو می نویسم    عادت کردم که ایمیلمو  مرتب چک کنم  تا بهانه ای باشه برای  دوباره خوندن  اون دیدگاه  … غیر ممکنه  دیدگاهی  نشان بگیره و مجدد نخونمش  نمی دونم چه جوریه که این حس خوبی بهم میده  ..‌  به نظرم اینو هم باید در لیست عوامل  ایجاد احساس خوب در این مسیر یادداشت کنم .

      بازم ممنون از نظر لطفت بانو جان …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/11 13:10
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      سلام و درود فراوان  محظر استاد گرامی  و دوستان خوبم ،

      قسمتی از دیدگاه فروغ عزیز  رو  با کمی ویرایش تقدیمتون می کنم :

      • من لیاقت متناسب شدن رو دارمبه شرطی که با اشکال مختلف به موضوع لاغری
      •  توجه کنم .
      •  
      • من میتونم لاغر بشم چون سالهای زیادی رو در حالت تناسب ، طبق قوانین پیش فرض  که خدا در مغزم به ودیعه گذاشته است   زندگی کردم  
      •  
      • من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم به شرطی که به لباسهای شیک توجه کنم و حسرت نخورم  و اطمینان داشته باشم منم لاغر میشم  اونارو تهیه می کنم و می پوشم و خودمو در حالی که اونارو پوشیدم و خیلی هم خوشحالم  تصور کنم 
      • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم بهشرط اینکه  غذا هارو  عامل چاق شدن و حتی لاغر شدن  ندونم .
      •  
      • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم.به شرطی که آنچه باعث بر هم خوردن آرامشم میشه  دوری کنم مثلا گوش دادن به اخبار نامناسب و یا توجه به حال اطرافیان و دخالت در امور زندگی اونها در صورتی که  در واقع به من ربطی ندارن .
      •  
      • من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.به شرطی که  با آگاهی  شرایط  سالم رو برای خودم فراهم کنم 
      •  
      • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم.به شرطی که  وقتی رفتار لاغر کننده ارو شناسایی کردم  همت کنم و  به این رفتارها عمل کنم حتی اگر مجبور بشم در مواردی  نوعی از سختی رو تحمل کنم .
      •  
      • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی. رو دارمبه شرطی که  اعتماد بنفس خودمو  بالا ببرم و یک شخصیت قوی از خودم بسازم نه اسیر و ضعیف و بی اراده 
      •  
      • من لیاقت امیر بر مواد غذایی بودن رو دارم به شرطی که  با ادامه دادن‌به محتوای آموزشی یک شخصیت جدید از خودم بسازم‌
      •  
      • من لیاقت بهترین رابطه با خودم رو دارم به شرطی که با کسب آگاهی برای یک رابطه خوب  به این کار توجه کافی داشته باشم .
      •  
      • من لیاقت بهترین حالت روحی رو دارم به شرطی که خودمو  دوست داشته باشم .
      •  
      • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارمبه شرطی که به خودم همینجوری که هستم عشق بورزم 
      •  
      • من لیاقت رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارمبه شرطی که به موضوعات خداشناسی از منبع موثق  توجه داشته باشم‌
      •  
      • من لیاقت بهترین روابط با همه رو دارم به شرطی که  توان و تحمل گذشت از خطاهای دیگرانو داشته باشم و از کینه ورزی دوری کنم و با همه مهربان  باشم .
      •  
      • من لیاقت یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم به شرطی که به اندازه کافی به موضوعات شادی بخش توجه داشته باشم 
      •  
      • من لیاقت آزادی در خریدن رو دارم به شرطی که با استمرار در کسب آگاهی ،  متناسب بشم و بالاترین درجه آزادی رو کسب کنم و در خوردن غذای دلخواه و‌پوشیدن لباس دلخواه  احساس آزادی کامل کنم .
      •  
      • من لیاقت لباس رنگ شاد رو دارم به شرطی که  به رنگهای شاد توجه کنم و حتی قبل از اینکه به تناسب برسم هم از اونا استفاده کنم‌
      •  
      • من لیاقت اعتماد به نفس عالی رو دارم و من بامتناسب شدن به درجه بالایی از اعتماد بنفس می رسم    …

          سپاسگزارم 

      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/11 11:47
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام به دوست خوبم  خانم عشق ،

      اتفاقا منم  هدفم همینه   که  متنهای آموزشی  از طریق  دیدگاه   منتشر بشه  …و این  تمرین با کلمات لاغر کننده اس از طریق نوشتن   یعنی  اجرای مرحله دوم  تغییر جسم …..

      حتما  مستحظرید که  جسم چاق طی ۴ مرحله لاغر میشه 

      مرحله اول     ایجاد افکار و باورهای لاغری در ذهن  از طریق گوش دادن به فایلهای آموزشی  و خواندن متنها

      مرحله دوم  :  کلمه  و  کلام   یعنی نوشتن و یا صحبت با خود به شکل گفتگوهای درونی و‌مرور این افکار در ذهن  و یا صحبت با دوستان  از طریق دیدگاهها و بیان نظرات

      مرحله سه  خودبخود اتفاق میفته و اون  تغییر رفتار و انجام رفتارهای منطبق با لاغری در صورتی که مرحله یک و دو   در ذهن به حد اشباع برسه 

      مرحله چهار وقتی که این رفتارها  تکرار بشن سبب بالا رفتن انتظار لاغری میشه و تغییرات جسمی شروع میشه …

      برای شما دوست خوبم آرزوی موفقیت دارم ..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/29 23:42
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 370 کلمه

      سلام  شهربانو ،  امیدوارم روزبروز  در مسیری که در پیش گرفتی  موفق تر باشی ،

      عزیزم  چند روز پیش  دیدگاهی به عنوان همیار لاغری نوشته بودی و به استاد  در مورد علاقمندی خودت  درمورد دستیابی به فرمول  غذا خوردن اتوماتیک  مطلبی نوشتی ، من امروز از بخش آشپزخانه لاغری با ذهن به یک‌مطلب آموزنده  در مورد بی تاثیر بودن نوع و حتی مقدار غذاها در چاقی و لاغری  برخورد کردم ….که درک اون می تونه در حالت  غذا خوردن اتوماتیک  تاثیر زیادی داشته باشه ، این تو   و   این آگاهی :

      آشپزخانه لاغری

      غذای لاغری غذایی نیست که ترکیب مشخصی داشته باشه بلکه غذایی است که با فکر درست تهیه و خورده بشه ▪︎

      شاید ترکیب مواد غذایی در طعم و بوی غذایی که تهیه می کنید تاثیر داشته باشه اما هرگز در میزان چاق کنندگی اون تاثیری نداره▪︎[  لطفا   به   کلمه   هرگز  بیشتر فکر کن  ]

      در مقابل  ،  افکار و نگرشی که شما درباره مواد تشکیل دهنده یا غذایی که تهیه می کنید نقش اصلی در وضعیت جسمانی شما دارن ▪︎

      هیچ غذایی در دنیا وجود نداره که بتوان از آن بعنوان غذای لاغری نام برد چون چاقی و لاغری به دلیل ایجاد فرمول ها و تصاویر ذهنی است نه مواد تشکیل دهنده غذاهایی که مصرف می کنیم.▪︎

      بنابراین غذاهایی که مصرف می کنیم تاثیری بر وضعیت جسمی ما ندارن  بلکه تعریفی که ما درباره هر ماده غذایی در ذهن خود داریم باعث شکل گیری انتظار چاقی یا لاغری در ما می شود و در نتیجه جسم ما به همان وضعیتی که انتظار داریم تغییر شکل می دهد.▪︎

      در مجموعه فایل های آشپزخانه لاغری با ذهن برخی از غذاها و مواد غذایی که در زندگی روزمره از اونها  استفاده می کنم را در قالب دستورالعمل تهیه غذایی در معرض نمایش عموم قرار داده ام تا نه تنها باور بی تاثیر بودن مصرف مواد غذایی در وضعیت جسمی را تقویت کرده بلکه ترس و نگرانی افرادی که اضافه وزن دارند را از خوردن مواد غذایی اصلاح کنم.▪︎  رضا عطار روشن .

      استاد چقدر لذت بردم از این متن آگاهی دهنده    ،   البته  در این مورد در قالب جملات دیگه ای در سایت و دوره  خونده و شنیده بودم  ولی این متن خیلی به دلم  نشست ▪︎

        عالی بود واقعا    :))

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/28 22:20
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      استاد عزیز ،سلام مجدد  

      یکی از آرزوهای من این شده اتوماتیک غذا خوردن …..یعنی به طور کل موضوع غذا در ذهنم  منتفی  بشه  …همانجوری که من هیچوقت  برای آب خوردن و رفع تشنگی  فکر نمی کنم اینکه چه وقت آب بخورم چقدر بخورم  یا هیچوقت فکر نمی کنم آیا کم آب خوردم یا زیاد ،،   ….هر وقت تشنه ام  بشه   آب می خورم اگر توی خونه باشم که هیچ نگرانی نداره بیرونم باشم  حتما از یه طریقی آب گیر می آرم  ماشا الله  همه مغازه ها معمولا آب معدنی  می فروشن   .. یعنی مطمینم هیچوقت  تشنه  نخواهم  موند …اینه که هیچوقت بهش فکر نمی کنم سیراب شدن به روش اتوماتیک  یعنی همین …..ولی  مسئله غذا خوردنم  به این مرحله  نرسیده …و خیلی دلم می خواد فرمول  طلایی  صرف غذا به شکل اتوماتیک رو بهش دست پیدا می کردم …..

      من اخیرا  با جراحی سختی که برای پیوند استخوان دندان  داشتم  دوره بیست روزه پر از درد و رنج رو سپری کردم یه خوبی که داشته  فکر منو از مسئله غذا خوردن و افکار مربوط به اون خارج کرد   فقط به این فکر می کنم چه روزی میشه که من دوباره  از نعمت سلامتی مجدد برخوردار بشم و روزمو شاد و سرحال با فایل صبحگاهی  شروع کنم بدون تجربه کوچکترین درد و رنج  حتی درک شدت دو از ۱۰    …….  این چند وقت   بسختی غذا خوردم و خیلی وقتا احساس گرسنگی داشتم  چون درد اجازه نمی داد تا حد سیری غذامو  بخورم …

      خدارا سپاسگزارم  که امروز  دو روزه  خیلی بهترم  از روش ضربه تراپی eft  استفاده کردم  شدت درد شکر خدا رسیده به ۲ یا ۳ از  ۱۰   خیلی خدارو شکر کردم  …..اما خیلی دوست داشتم این بی ذهنی درمورد غذا خوردن همچنان ادامه داشت که می تونه نقش زیادی در متناسب شدن ایفا کنه ……

      به امید آنروز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/28 21:27
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 256 کلمه

      سلام استاد ، 

      یک سوال دارم از محظر تون ،

      آیا این نظر من درسته که میگم  هر وقت  تونستم از  دوره گام اول  چند کیلو کاهش وزن  قابل توجه رو تجربه کنم و تونستم  پیراهن یا مانتویی بپوشم که  حدااقل  دو سایز کوچکتر و کمتر از الانم باشه که  سایز ۵۴ هست اونوقت به فکر تهیه پول و هزینه دوره پیشرفته باشم ؟؟ الان سایز من ۵۲ هست ولی ۵۴ می پوشم که توش راحت تر باشم وزیاد بهم نمی چسبه  خیلی دلم می خواد سایزم بشه ۴۸ که  سایز ۵۰ برام راحت باشه 

      این یعنی تغییر فیزیکی  اولیه که بسیار بسیار مهم هم هست …که بعد با ذوق و شوق بیشتری ادامه بدم و خودمو به سایز ۴۲ برسونم …..و باز شور و شوق جدیدی پیدا کنم و به سمت هدف نهایی که سایز ۳۸ هست حرکت و بهش برسم  که سایز اندام ایده آل برای منه …منتها من به شکل پلکانی بهش نگاه می کنم …

      قبل آشناییم با سایت شما سایزم ۵۴ بوده که با لباس سایز ۵۶ راحت بودم ولی الان ۵۲ هست اما با ۵۴ راحتم  ..این یه تغییر کوچولو رو نشون میده ،باز جای خوشحالی که  نه تنها چاقتر نشدم بلکه  لاغرتر شدم ولو به اندازه همین مقدار کم ،،، این یک نشانه و یک‌جوانه  بسیار خوشحال کننده  و جای بسی امیدواریست ▪︎

      در یک پست اینستاگرامی از شما شنیدم که درباره  روش غذا خوردن به شکل اتوماتیک در دوره پیشرفته  فایل گذاشتید …و من غبطه خوردم به حال دوستانی که در این دوره هستن و من هنوز اندر خم یک کوچه ام …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/10 10:01
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      سلام دوست عزیز ، ملکه خانوم 

      دیدگاهت عالی بود و من ایده داد …و منو به یاد افکار جدیدی انداخت که بتازگی وارد ذهن‌من میشن و فقط با تکرار می تونن نهادینه بشن ،

      حالا دیگه می فهمم لیاقت داشتن یعنی چی ؟ و بی لیاقتی چیه ؟

      من هر کاری ، قدمی ، فکری ، تغییر احساسی در جهت خواسته ام به انجام می رسونم  مراتب لیاقت رسیدن به خواسته خودمو افزایش می دم …

      می تونم  دایم از خودم بپرسم  این کار یا این فکر  که داری می کنی در جهت کسب لیاقت برای متناسب شدنته یا  شدت بخشیدن به بی لیاقتی ؟ 

      اگر بگم آره  من دارم  یک قدم مثبت برمی دارم  مثلا یک‌لقمه آخرو ازش صرف نظر می کنم   چون لیاقت دارم که لاغر بشم  من امروز حالم خوبه و می خوام با  ناخواسته ها نجنگم و آرام باشم این یعنی من لایق لاغر شدنم ..من امروز به جای نوشتن دو دیدگاه  ده تا دیدگاه با عشق و رضایت ثبت می کنم این یعنی من لایق رسبدن به هدف خودم هستم …من میرم جلو آینه و به اندامی که چاقن هیچ توجهی نمی کنم و فقط به صورت قشنگم لبخند می زنم و کنار میرم این یعنی من لایق تناسب اندامم 

      به هر میزان توجهم از گذشته و‌نتایج افکار و رفتارم که متعلق به گذشته منه می آم  در زمان حال  بهشون بی توجهی می کنم این یعنی کسب لیاقت برای آینده ای بهتر … و حتی برادر متناسبم که  همیشه یا خودش جلو چشمم هست یا در تصورم‌می بینمش  نباید برام بشه یه بت که بخوام به آینده  خودم در شکل متناسب  چشم بدوزم  و مقایسه اش کنم با اندام فعلی …این برادر متناسب چه درسی به من داره میده ؟ درسش اینه من در افکار و رفتار متناسب کننده استمرار داشتم و دارم که شدم اینی که می بینی  پس تو هم در افکار و رفتار گذشته ات تجدید نظر کن و متعلقاتشو کنار بذار و توجه نکن ودر عوض توجهتو بذار روی  آموزشهات  و اونارو خوب یاد بگیر درک و عمل کن  تا یواش یواش به اون چیزی که می خوای برسی و مدال لیاقت بگیری ….

      با خودت تکرار کن اگر چاق شدم پس لیاقتشو با توجه و استمرار در افکار و رفتار چاق کننده پیدا کرده بودم …حالا بیا بر عکسشو انجام بده  بازم باید توجه کنی و استمرار بدی به افکار و رفتارت منتها اینبار به لاغری  و متناسب شدن ….

      اگر موفق بشی  یعنی حالا دیگه لیاقت تناسب اندامو داری و بهش می رسی  همونطور که  به چاقی رسیدی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/09 20:09
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      آفرین فروغ ،  عالی نوشتی و عالی توانمندی ها و لیاقتت رو به نمایش دیده ها گذاشتی …این توانمندی و لیاقت مبارک باشه دوست من  .خانوم زیبا و‌پرانرژی  ،  واقعا آفرین داری 

           دوستت دارم  ..l love  you

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/02/20 00:01
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 8 کلمه

      الهام خانم  سلام 

      بازم گل کاشتی    ایول  

      👏👏👏👏👏👏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم