لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.
لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.
اهمیت لیاقت داشتن
لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.
هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.
جهان مادی، جهان لیاقت هاست.
جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.
لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.
هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.
بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.
بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.
نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی
بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
به این عبارت دقت کنید:
توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند
ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.
اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.
از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.
عملکرد ذهن ناخودآگاه
در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:
به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.
پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.
زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.
زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.
اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.
شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.
به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.
حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.
اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.
تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن
شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.
این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.
تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.
هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.
سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.
به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.
تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.
باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.
باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.
باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.
لیاقت چاق شدن
سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.
با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.
در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.
اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.
آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.
آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.
همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.
امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید
دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:
به نام خدای مهربان
باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور مهم در من بهتر شده.
من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.
من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه میخوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم و چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم
من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم .
من در گذشته اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم
اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو به لاغری دلخواهم میرسوندم چون خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.
لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .
من اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو مینویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و مینویسم و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.
حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این به خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.
من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم و موفق هم میشدم
- در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام بود در حد ده کیلو کم کردم
- درسال ۸۶ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم
- درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم
- در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد سی و پنج کیلو کم کردم
- در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو
- در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو
- از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری بودم و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم
و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.
- من لیاقت لاغر شدن رو دارم
- من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم
- من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم
- من لیاقت آزادی و آرامش و دارم
- من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
- من لیاقت بهترین رفتارهای غذایی رو با خودم دارم
- من لیاقت قوی بودن و تسلط بر مواد غذایی رو دارم
- من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم
- من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم
- من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم
- من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم
پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.
در گذشته چقدر میخوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم
من اینقدر خودم رو ارزشمند میدونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم
- برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمیخورم
- برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم
- برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم
- به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم
- اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم
- من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم
- هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمیخورم
- هر غذای اشغال و بیکیفیت رو نمیخورم .
- به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
- در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمیخورم
و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.
همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود میخوردم اما اونها اینطور رفتار نمیکردند.
خیلی راحت انتخاب میکردن از چه خوراکی درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.
من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندیهای گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.
بماند که من کلی توانمندیهای دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.
من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل چاقی خودم نمیدونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.
من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.
- من مسول چاقی خودم هستم
- من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
- من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
- من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
- من کاری به هیچ چیز ندارم
فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلیها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم
من مسول چاقی خودم هستم پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمیخورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمیخورم و…
بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.
من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بیلیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست
اگر من لاغر نشم پس کی لاغر بشه؟؟
من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم میتونه من رو لاغر کنه.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.
- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 163 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم
چند وقت پیش استاد اعلام کردن که میخوان دوره مقدماتی رو دوباره با ما شروع کنن خیلی ذوق کردم با خودم گفتم این بار دیگه لاغر میشم چون استاد همراهمون به طور مستقیم یکی دوهفته ای از دوره گذشت ومن تغییر فیزیکی درخودم احساس نکردم ناراحت بودم ولی بازم ادامه میدادم تا اینکه لایو مشترک خانم حسنی عزیز با استاد دیدم دیدم خانم حسنی گفتن استاد من تصمیم گرفتم صد گام شروع کنم وبا شما شروع نکنم یک ندای عجیبی بهم گفت برو صد گام ببین چی بود خلاصه اومدمو وسایت مرور کردم دیدم من به خاطر عجله ای که درکسب نتیجه داشتم اصلا از فایل های رایگان استاد استفاده نکردم یعنی چند تایی بهار دوسال قبل از فایل های نکات طلایی استفاده کرده بودم و۱۲ گام اما بقیشو نه دوباره ندایی بهم گفت ببین فریبا تو عجله کردی درشرکت دردوره یه چیزایی هست که تو برای مقدمه یاد میگرفتی وقتی این فایل داشتم گوش میکردم تازه فهمیدم حسم درست بود الان دوروز دارم روی این فایل کار میکنم هر دفعه گوش میدم نکات بهتری رو متوجه میشم اینو دردرجه اول به خودم بعد به کسانی که وارد سایت میشن وفکر میکنن فایل های رایگان بدرد نمیخوره میگم گنج این فایل ها گنج خودمم تازه باور کردم این موضوع ودرکش کردم
دیروز به سوالات داخل این فایل ونوشته اش جواب دادم داخل کاغذ ودارم فکر میکنم روش آیا من لیاقت لاغری رو دارم یادمه استاد گفته بودن همه ما دعوت شدیم از طرف خداوند به این دوره پس قطعا لیاقت متناسب شدن دارم اما چقدر باورش دارم که من لایقشم امروز رفتم ولباس های گشاد وکهنمو جداکردم وجمع کردم به عنوان پارچه بدرد نخور برای اسباب کشی وبعد این اسبابکشیمون میندازمشون دور تازه فهمیدم من اگه میخوام لایق متناسب شدن بشم باید به احساسم توجه کنم احساسم میگه تا میتونی به خودت برس به نظافتت هیچ وقت بوی عرق نده شاید به نظرتون ساده وبدیهی بیاد اما مطمئنم افراد چاق خیلی خوب درک میکنن اگه احساست خوب نباشه حتی به نظافت شخصی خودشونم افراد چاق اهمیت نمیدن البته من بسیار تمیزم اما میخوام نهایت تلاشمو کنم که همیشه این نظافتو حفظ کنم حتی اگه روزی دوبار برم حمام این کارو انجام میدم تا احساس لیاقت وباارزش بودن کنم وقتی کار میکنیم درخانه یا محیط کار شده که بارها کارمون افراد دیگه یا موقعیت ها رو الویت قرار دادیم وگفتیم که خب منکه آدم تمیزیم حالا یه روزم نرم دوش بگیرم مهم نیست فردا میرم اما مهم میخوام بگم که همین کارای ساده احساس لیاقت میاره برای متناسب شدن یا مسواک زدن ونخ دندان خیلی مواقع به خودمون میگیم بیخیال بابا کی حوصله داره دندوناشو بشوره فردا کثیف میشه دیگه دوباره وگاهیم چند روزی یادمون میره الان همه میان میگن اه اه چقدر چندش دندان کثیف اما آمار کشورمون نشون میده که ایران بیشترین هزینه رو دردندان پزشکیا صرف میکنه حالا چرا میگم چون مسئله دندان نیست مسئله اهمیتی که به خودمون نمیدیم برای خودمون ارزش قائل نیستیم داخل خونه لباس کهنه وداغون میپوشیم بهونمونم اینکه پول نداریم من به شخصه اشخاصی رو میشناسم دوتا کمد پراز لباس های کهنه زوار رفته وداغون دارن وحتی نمیندازنشون بیرون که جاشون باز بشه برای لباس های نو البته خودم اینجوری نیستم ودلم میاد لباس هامو اهدا یا دور بریزم اما منم باید تجدید نظر کنم وشده دویا سه دست لباس قابل پوشیدن داشته باشم بسمه دیگه پول دارم سالی یک یا دودست لباس توی خونه برای خودم بخرم اما این فکر که گرون وپول نیست وآدم پولشو صرف خرید لباس نمیکنه یا لباس هر چقدرم کهنه باشه قابل پوشیدن فرهنگ ما ایرانی ها رو تحت شعاع قرار داده چند وقت پیش از شخصی شنیدم از تاناکورا لباس میخرید با خودم گفتم یعنی اینقدر برای خودش ارزش قائل نیست که حاضر لباس دست دوم یک شخص دیگه رو بپوشه وبه لباس کهنه هاش اضافه کنه خدایا به کدوم سمت داریم میریم اون وقت که میخوایم لابد آقا وخانم جهان هم بشیم حتی لباس نو نمیخریم لباس کهنه میخریم خداروشکر که این کارو من نمیکنم ولی منم برای احساس لیاقت کردن خیلی باید کار کنم باید بیشتر به خودم برسم محیط اطافمو تمیز مرتب ومنظم نگه دارم سبک زندگیمو عوض کنم مثلا من میتونم که کرم بزنم به صورت ودست وپاهام چرا بعضی وقتا نمیزنم باید به خودم یادآوری کنم که من برای پول زندگی نمیکنم بلکه این پول که به من خدمت میکنه اگه چیزی رو میخرم استفاده کنم واحتکارش نکنم بعدا هم دوباره میخرم شده بارها کرم های بیشماری خریدم اما موندن واستقادشم نکردم خب خب یا نخرم یا استفاده کنم دیگه پول به این باارزشی رو باید صرف خود با ارزشم کنم وگرنه چرا میخرم این چیز یه چیز جالب دیگه هم که ممئنم خیلیا مثل من قرص های مولتی ویتامین میخرن ونمیخورن یعنی احتکار میکنن اگه بدنمون بهش احتیاج داره که بخوریم پس چرا نمیخوریم اگه احتیاج نداره چرا میخریم شیشه های عطرمون استفاده کنیم هر روز عطر بزنیم وهمیشه خوشبو باشیم چرا مهمونی به مهمونی پولش میرسه ودوباره میخریم چند سال پیش یکی به من گفت پیامبر ما بیشترین پول صرف عطر ومسواک میکردن چوب مسواک این یعنی چی یعنی برای خودتون ارزش قائل باشین همیشه خوشبو باشین همیشه تمیز باشین همیشه به خودتون اهمیت قایل بشین دیگه چجوری بگه بنده خدا شده ساعت ها بیکار وکسل ولو جلو تلویزیون افتادیم هی این شبکه اون شبکه اما شده یه نگاهی به پینه های دست وپامو بندازیم به مرتب بودن ناخن هامون بندازیم به وز موهامون به صورتمون که کرم یا مرطوب کننده میخوادبندازیم به بوی بد بدنمون که نظافت لازمه یا به تعویض لباس های کثیفمون یاد گرفتیم آدم مهمونی میره به خودش میرسه تمیز باید باشه خوشبو باید باشه آدم که تو خونه خودش این کارارو نمیکنه خرج داره بله داره منم مثل همه شما مولتی میلیاردر نیستم البته به لطف خدا میشم ولی به جای هله هوله ها به جای خرجای الکی میشه آدم نیازای اساسیشو تامین کنه به خودش برسه میشه حتی با پول کم احساس لیاقت لاغری داره درمن زنده میشه ومن خیلی خوشحالم به لطف خدا وقتی مینویسم نفس میکشم نفس از عمق روحم انگار تازه میشم
من لایق پوشیدن بهترین لباس هام
من لایق خوشتیپ ترین آدم دنیا بودنم
من لایق داشتن بدنی متناسبم
من لایق پوشیدن لباس های اندامی وبارنگ های روشن وباهر طرح ومدلی هستم
من لایق زیبا تر شدن هر روزمم
من لایق بهترین غذا ها ماشین ها وخونه ها هستم
من لایق ثروت بینهایت جهان هستی هستم
من لایق آرامش وداشتن پول به هر اندازه که بخوام هستم
من لایق شادابی ونشاط تناسب همیشگیم
من لایق پوست خوب وشاداب وجواب وزیبا هستممن لایق عشق هستم
من لایق زندگی عاشقانه وبا آرامش ورفاه هستم
من لایق بهترین های جهانم چون خودم بهترین جهانم
از انروز من مسئول چاقی خودم هستم
این مسئولیت صد درصد به عهده میگیرم چون این خود من بودم که خودمو به این شکل درآوردم نه هیچ چیز وکس وشرایطی این من بودم که تصمیم گرفتم ولیاقت چاقی رو با بد کردن حال واحساسم ومشکلاتم ایجاد کردم این من بودم وحالا هم این منم که لیاقت متناسب شدن وماندن درخودم میبینم واز امروز یعنی همین لحظه لیاقت لاغر شدن وزببا شدن درخودم ایجاد میکنم ومن متناسب میشم وبدنم وذهنمم با اشتیاق کمکم میکنن تا من بهترین خودم باشم وبه هر چی میخوام برسم وخوشحال وراضی باشم ندایی بهم میگه این فایل چند روز دیگه هم گوش کن پشت سر هم چون بیشترین چیزی که من بهش احتیاج دارم اینکه اونقدر احساس لیاقت لاغری درمن اوج بگیره که فوق العاده ومتناسب ترین انسان جهان بشم خدایا شکرت بابت این آگاهی خدایا شکرت
باسلام خدمت دوستان عزیزم والبته استاد گرامی
گام پنجم یا گام لیاقت
این گام دارم چند روزی دوره میکنم به نظرخودم من بیشترین گیر وگرفتاری که داشتم همین گام بود همین مساله بود هر چی روزای بیشتری گوش میدم این فایل چیزای بیشتری متوجه میشم جدیدا چیزی که میخورم ناخودآگاه به خودم میگم من لیاقت متناسب شدن دارم برای چی میخورمش گشنمه واقعا یا دارم یه نوکی میزنم ومیخوام لذت ببرم از طعمش ومیگذارم کنار اون کار خیلی جالب قبلا دنبال ناخنک زدن بودم به خوراکیا الان از ناخن زدن فراریم از ته مونده غذا خوردن فراریم دیروز جاتون خالی تن ماهی پخته بودم خب ما تهرانیا مثل جنوبیا تن ماهی نمیخوریم یعنی تن ماهی میخوریم نه ماهی تن دیروز ماهی تن پخته بودم تازه کشف کردم پخت ماهی تن که خیلی بهتر از کنسروشه خلاصه از آنجایی که عاشق این ماهیم خوردیم وسیر شدیم کمی برنج وکمی گوشت ماهی مونده بود ته ظرف اومدم ظرفا رو آوردم آشپزخونه که دستم رفت سمت اون ظرف وناخودآگاه ماهی وبرنج ته ظرف گذاشتم داخل دهانم یهو ندایی بهم گفت تو لیاقت متناسب شدن داری این چه کاری بود یهو مزه غذا در دهانم بد مزه وحال بهم زن شد ورفت ببخشید تف کردم داخل ظرف شویی برای خودم خیلی عجیب بود تا حالا اینقدر سریع واکنش نداده بودم یعنی واقعا مزش تبدیل شد به زهر مار خیلی خوشم اومد به خودم گفتم آفرین به بدنم که اونقدر عاشق ولایق متناسب شدن که مزه ته غذا رو که تا قبل این خوشمزه ترین جای غذا بود بدمزه ترین قسمت غذا شد با خودم گفتم دیگه ته ظرف نمیخورم حس آشغال خوری کردم حس کردم مگه زبون من اسکاج ظرفشویی ودهن من سطل زبالست که ته غذا ها روتمیز کنه تازه متوجه حرف استاد شدم که گفته بودن آشغال خوریاتون از بین میره همیشه برام جای سوال بود که خب مگه نمیگن خودشون خوراکیا باهم فرق ندارن وهمشون خوبن برای بدن من پس آشغال دیگه چیه فهمیدم آشغال خوری یعنی ته ظرف خوردن برای حیف بودن یعنی هر غذای مونده وبد کیفیتی رو خوردن فقط چون داره خراب میشه یعنی روی کلی غذا که خوردیم شیرینی ومیوه خوردن اینا تبدیل به آشغال میشن من قبلا ها هر چیزی توی یخچال میموند رو همش حرص میخوردم که وای داره خراب میشه بخوریمش تموم شه الان خیلی جالب شده اولا کمتر خرید میکنم اگرم همسرم گوش نکنه ومثلا بهش میگم نیم کیلو سبزی بخر ویک کیلو بخره میریزم دور جلوی چشم خودش جوری که خودشم میگه زیاد میخرم خراب میشه درسته منم میگم دقیقا سبزی تازش خوبه وگرنه کهنش اینجوری بو میگیره وفاسد میشه یه کار دیگه هم میکنم قبلا خودمون مجبور میکردیم کلی میوه بخوریم الان اصلا این کارو انجام نمیدیم خیلی قشنگ یه بخشی از میوه هامون فریز میکنم بعد که دیگه میوه نداشتیم اونارو میریزم داخل مخلوط کن وشیک ورانی باهاشون درست میکنم یا بستنی یخ دربهش میوه ای اینجوری هم لذت بخش خوردنش همینکه خودنون مجبور نکردیم دریک هفته ۱۰ کیلو میوه رو بخوریم از آنجاییم که ما اهل مربا وترشی نیستیم این روش بهترین مخصوصا تو فصل گرم سال خب معمولا میوه های فصل گرم زیاد نمیمونن ومیوه های فصل سرد مقاوم تر وماندگار ترن دریخچال
حتی قبلا ها اگه شکلات میخریدیم چنان تمومش میکردم که بارها بابت نرسیدن به همسرم از خودم بدم میومد ولی الان فهمیدم که اشتها خودمم من مختارم من آزادم واصلا این چه حرفیه که موادغذایی منو مجبور میکنن مواد خوراکی هیچ اختیاری ندارن هیچ قدرتی ندارن از خودشون این منم که قدرتمندم تصمیم میگیرم این منم که لایق بهترین هام ومن مسئولیت صد درصد چاقی خودمو به عهده میگیرم چند وقتیه فهمیدم اگه هزار بار دوره رو مرور کنم من لاغر نمیشم تا به چیزایی که یاد گرفتم عمیق فکر نکنم قبولشون نکنم وعمل نکنم هیچ چی تغییر نمیکنه
استاد چند وقت پیش یه مستند دیدم راجب یک خانم ایرانی مقیم استرالیا که نقاش بودن وچندین گالری موفق زده بودن وقتی داشتم نگاهشون میکردم خیلی از حرفاشون چیز یاد گرفتم اما مهم ترینشون این بود ما وقتی میخواییم نقاش بشیم میریم پیش استاد های مختلف وسبک های مختلفی رو یاد میگیریم کپی کردن یاد میگیریم رنگ شناسی وهزار تا چیز مختلف اما وقتی آموزشمون تا حدی تکمیل شد حالا اگه بخواییم یک نقاش ماهر بشیم باید همه چیزایی که یاد گرفتیم وفراموش کنیم وشروع کنیم سبک خودمون بسازیم اگه نتونیم میشیم یک مقلد وکپی کار که نقاشیاش قشنگن ولی هیچ ارزش هنری ندارن خیلی این حرفشون منو تکون داد به خودم گفتم دقیقا همین دقیقا مشکل منم همین من یاد گرفتم اما باید بیام نقاشی وسبک خودمو خلق کنم تا ارزش شو داشته باشه استاد این همه فن تکنیک ابزار وکارباهاشون یادم داده اما من باید بیام فراموش کنم سبک زندگی استاد باید بیام پیادش کنم درسبک زندگی خودم ببینم کجای زندگی من این ابزار کاربرد داره کجاش از این سبک میتونم استفاده کنم یکی یکی بگذارم کنار هم ونقاشی وسبک زندگی خودمو خلق کنم این شد که اومدم اینجا هر فایل چنان مشتاقانه چند روز تکرار میکنم ولذت میبرم که غرق شعف شدم زندگی من داره تغییرات شگرفی میکنه اتفاقا دوروز پیش بازم آقای منفی باف همسرم داشت بهم میگفت عزیزم هر وقت خسته شدی بگو بریم عملت کنیم تا تو راحت بشی پولشو از زیر سنگم شده جور میکنم
با خودم گفتم یا خدا دوباره چرا یادش افتاد وچرا دوباره داره تکرار میکنه منکه گفته بودم نمیخوام عمل کنم وهیچ روش دیگه ای رو نمیخوام یکم باهام بحث کردیم ومن گفتم بیخیال باشه عزیزم خواستم بهت میگم دیدم کوتاه نمیاد شب یاد فایل لیاقت داشتن افتادم یه حسی بهم گفت با این فایل میتونه آقای منفی بافشو ضربه فنی کنی جوری که دیگه نتونه بلند شه وتورو اذیتت کنه همین جور داشتیم با هم حرف میزدیم که بحث کشوندم به لیاقت داشتن به همسرم گفتم میدونی چیه عزیزم واقعیت اینکه ما هر چیزی داریم وبدستش آوردیم لیاقتش داریم وهر چیزیم نداریم هم لیاقتشو نداریم
البته ناراحت نشو منظورم اینکه فعلا لیاقتشو نداریم ومیتونیم با ایجاد احساس لیاقت بدستش بیاریم واصلا هم کار سختی نیست مثلا من لیاقت بهترین زندگی رو دارم ودارمم هر روز بهش نزدیک تر میشم توهم لیاقت ثروت مند شدن آرامش داشتن ورسیدن به خونه خوب وماشین خوب داری پس دنیا هم داره به سمتت میفرسته منم خودم باعث چاقی خودم بودم وبا پرخوری وافکار اشتباه ورفتارهای نادرست لیاقت چاقی خودمو تشدید کردم اما حالا دارم لیاقت لاغری ومتناسب شدن درخودم ایجاد میکنم وبرای همینم متناسب میشم وفوق العاده خوش اندام واقعیت اینکه
مهم نیست که من چقدر از چاقیم بدم میاد حتی اگه عمل کنم حتی اگه هر کار دیگه ای براش انجام بدم وخودمو ودر رنج وسختی قرار بدم یا موقع خوردن تا یه چیز شیرین چرب یا فست فودی خوردم خودمو سرزنش کنم وبه خودم بگم خاک توسرت این کائنات نمیگه این بدش میاد از چاقی میگه این عاشق چاقیه بهش بدیم چون داره بهش توجه میکنه فکرو ذکرش شده چاقی توجه میکنه به لقه لقمش این فرد داره با تمام وجودش فریاد میزنه منو چاق کنید وما هم چاقی بهش میدیم اما وقتی من توجهم از روش برمیدارم اصن عجله ای ندارم لاغر شم وتوجه میکنم به تناسب اندام
هر چی میخورم میگم برای بدن من خوب مفید باعث لاغری وتناسب من میشه
خودمو دوست دارم وخودمو آزاد دارای اراده تصمیم گیری میبینم هر فعالیتی میکنم به خودم افتخار میکنم
خودم درآینه میبینم ازش لذت میبرم جدیدا متوجه شدم که چقدر من جذابم چقدر خواستنیم چه بدنی چه صورتی دارم من همینطوریشم چقدر فوق العاده ام واونقدر فوق العاده ام که هی باید خونه وزندگیمون وپولمون بدواند تا به لیاقت من خودشون برسونن چون من فوق العاده ام وهر چقدر که زندگی بدو بازم من لیاقتم بیشتر اون وزندگی بال بال میزنه تا منو به خواسته هام برسونه
لیاقت من بزرگترین خونه منطقه الهیه تهران بهترین ماشین های سال حساب پر از پول ونامحدود وسفرها بیشمار خارج ودارایی های بسیار وتناسب اندام همیشگی من میخوام کلی عمر کنم تا آخر عمرم زندگی بلکه بتونه خواسته های منو به وهله ظهور برسونه من همین الانشم بینظیر وفوق العاده ام وهیچ وقت پولمو به یه عده دکتر کلاهبردار پول پرست نمیدم تا منو ببرن زیر تیغ جراحی و منو ناقص کنن وبا پول من برن جزایر قناری عشق وحال مگه خودم نمیتونم کیف دنیا رو کنم همین پول عمل من باهاش کلی لذت میبرم ازش چرابدم بقیه بخورن خونمو ارتقا میدم ماشین بهتری میخرم سفر میرم وکلی چیز برای خودم میخرم ولذت میبرم وجوانی میکنیم این بهتر نیست بدن منم خودش خودشو متناسب میکنه منکه کاری ندارم چطوری مگه من فوضولم 🤭 والا اینهمه پول دور ریختم درزمان مجردیم برای ورزش کردن وباشگاه ورژیم وهزار تا کار دیگه الان اگه این خرجارو نمیکردم الان یک خونه بزرگ توی الهیه داشتم حالا جلوی ضرر هر وقت بگیری منفعت از این بعد میخرمش وپولامونم هدر نمیدم من
لیاقت بهترین هیکل دارم
من لیاقت بهترین زندگی رو دارم
من لیاقت بهترین خونه رو دارم
من لیاقت بهترین ماشین دارم
من لیاقت حساب پر پول دارم
من لیاقت بهترین لباس ها رو دارم
من لیاقت بهترین بهترین ها رو دارم
چون من فوق العاده ام من گفت انگیزم من بینظیرم جذابم خواستنیم مهربونم واز همه مهم تر چون من جانشین خداوند دراین جهانم پس این منم که لیاقت فرمانروایی برکل دنیا رو دارم