0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 163 رای

https://tanasobefekri.net/?p=9247
346 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Jazab
      1400/06/20 07:39
      مدت عضویت: 1196 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,123 کلمه

      سلام به استاد عزیزم دوستان هم مسیرم

      من از زمان کودکی بخاطر حرفها والدینم که دختر فلانی چه تپل است قشنگه و اگه میخواه قوی باشی قشنگ باشی سالم باشی باید چاق تپل بشی و راهش هم خوردن است و خودمم میدیدم چقدر تپل بودن با ارزش است اگه تپل بشم از منم تعریف میشه دیگه از همون زمان دبستان بود فک کنم دقیق یادم نمیاد چاق شدن دوست داشتم ولی لاغر بودم تا اینکه یکم بزرگتر شده ام رفتم دبیرستان وچون تازه حرف نظر دیگران برام اهمیت پیدا کرد و از همان زمان ترس اینکه اگه چاق بشم زشت میشم دخترا مسخرم میکنن برداشت و بابامم چاق بود گفتم اره منم شبیه پدرم میشم و دیگه یجورهایی خودم چاق میدیدم با اینکه اصلا چاق نبودم رفتم  دوم دبیرستان که بودم دیدم دوستام لقبی واسه شوخی بهم دادن ورگرده یعنی پهلو داشتن دیگه از همان زمان استارت چاقی من زده شد و احساس میکردم اینقدر چاقم که دیگه اصلا لاغر بشو نیستم شاید نیم کیلو هم اضافه وزن نداشتم ولی خب ترس حرف دوستام دیدن پدرم و دیگه پذیرفتم اره من چاقم و دیگه خوردنم زیاد شد گفتم من که چاقم طبیعی زیاد بخورم هنگام خرید لباسها گشاد برمیداشتم میگفتم به فروشنده مثلا مانتویی میخوام که به بدنم نه چسپه چاقیم نشان بده لباس گشاد بدیت و رنگ ها تیره برمیداشتم و به شدت از خودم متنفر بودم خودم لایق هیچ موفقعیتی نمیدونستم و هر موقع فرد چاقی میدیدم میگفتم وای نکنه مث این شم و خلاصه پذیرفتم که من چاقم و دانشگاه که رفتم دیگه شدیدا خودم ادم بدبختی ضعیفی میدونستم یک دختر چاق زشت و به شدت از خودم متنفر بودم و رفتم دانبال روش ها لاغری و خیلی از موفقعیت ها خوبم از دست دادم بخاطر چاق بودنم حتی خجالت میکشیدم بلند بشم و جواب سوالات استاد بدم با اینکه بلد بودم ولی خجالت میکشیدم همیشه اخر کلاس مینشستم  یا وقتی خواستگار برام میومد میگفتم ای بابا من چاقم زشتم فلان بیکارم من نمیخواد بابام بیماره و خیلی موفقعیت هام همین جوری با باورها مخرب چاقی از دست دادم حتی خجالت میکشیدم در جمع با کسی حرف بزنم و تو همه چی خودم شکست خورده ضعیف میدونستم وبه شدت از خودم متنفر یودم 

      هنوزم چاقیم بصورتی نبود که این کارها کنم و اینجوری خودم ناتوان ببینم ولی دیگه باور کرده بودم و قبل از هرکاری خودم شکست خورده میدونستم 

       اگه جسم من دو کیلو اضافه داشت در ذهنم بیست کیلو بود شایدم بیشتر چون همیشه با افراد به شددت چاق خودم مقایسه میکردم میگفتم نکنه مث این بشم و هر وقت قدمی بر میداشتم واسه لاغر،شدن در ذهنم نجوا ها میومد که بابا بیخیال سخته لاغری میخواه چکار خودت تغییر نده همین جور که هستی خوبهه دنیا واسه مردن است همین امشب بخور از ماه دیگه رژیم بگیر بابات چاق است توهم مث باباتی لاغر بشو نیستی و سرزنش خودم و سرزنش توسط والدین و اینکه خوبی حالا همین جور خوبی دیگه چاق شدی لاغر،بشو نیستی و دیدن تبلیغات که واسه لاغر شدن باید فلان دارو بگیری و من بخاطر ترسم حسرت میخوردم میگفتم اگه نمیترسیدم میگرفتم میخوردم یکماهه لاغر میشدم بعد میگفتم نهه بابا میکشتم همین جور طبیعی ورزش میکنم متناسب میشم خلاصه از زمانی خودم شناختم چاق شدن برام طبیعی شده بود لیاقت چاق شدن در خودم به وجود اورده بودم طبیعی کرده بودم چاق شدنم و پذیرفته بودم که چاقم و متناسب هم نمیشم چون سخته نمیشه و من قبل انجام دادن روش واسه لاغر شدن باور کرده بودم سخته چون هر که میدیدم تا داره با زحمت فشار محدود کردن خودش متناسب میکنه و باور کردم که اره من نمیتونم چون سخته ولی دانبال روش ها لاغری میرفتم یک مدت ادامه میدادم میدیدم که متناسب نمیشم یا دارم به سختی نیم کیلو کم میکنه طی یکماه و رها میکردم میرفتم دانبال یک روش دیگه و همین جور ادامه دادم تاکه هدایت شدم به مسیر لاغری با ذهن 

      من همیشه به چاقی خودم توجه کردم و فراری بودم از خودم و بدشدت خودم لایق هیچ موفقعیتی در هیچ زمینه ای نمیدونستم و همش تقصیر چاقی خودم والدینم میدونستم و همیشه خودم لایق چاقی بیشتر میدونستم 

      من باید همان جور که توضیح دادم چطور چاق شدن در خودم به وجود اوردم با پذیرفتن چاق هستم طبیعی چاق بشم و لیاقت چاقی در خودم تقویت کردم و چاق شدم الانم باید مسئولیت لاغری خودم بپذیرم و بگم من مسئول چاقی خودم هستم این جسمی که الان واسه خودم ساختم کار خودم بوده از طریق ذهنم و باورها چاق کننده من این ساخته ام این زندگی به این شکل خودم واسه خودم ساخته ام و اگه میخوام از روش صحیح بدون فشار محدویت رنج سختی تا اخر عمرم متناسب بمونم باید مسئولیت چاقی خودم بپذیرم و مسئولیت لاغریمم بپذیرم بگم من خودم این چاقی ساختم واسه خودم الانم خودم میتونم خودم متناسب کنم و هیچ کس جز خودم به خودم نمیتونه کمک کنه تمرین نوستن فایل گوش دادن خواندن اینها یک کمک است واسه فرد ولی اصل کار خودمم

       و من فرخنده در بیستم شهریور ماه ۱۴۰۰ مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و مسئولیت لاغری خودمم میپذیرم و همواره در روش صحیح قدم بر میدارم و مطمعنم همین ذهنی که تونسته من با باور افکارم چاق کنه همین ذهن با اموزش صحیح و باورها صحیح من متناسب میکنه و

       من لیاقت لاغر شدن دارم

       لیاقت پوشیدن لباسها رنگ شاد دارم لیاقت رقصیدن در جمع دارم 

      من لیاقت با لذت غذا خوردن دارم 

      من لیاقت الگو بودن دارم 

      من لیاقت شادی خوشحالی تفریح با احساس خوب دارم 

      من لیاقت اعتماد بنفس خود ارزشی حال خوب سلامتی زیبایی دارم 

      من لیاقت رسیدن به هرهدفی دارم

      من لیاقت داشتم که خداوند من هدایت کرده به این مسیر صحیح خداوند خودش برام انتخاب کرده پس من توانایی لیاقت متناسب شدن دارم 

       من میتوانم همین جور که خیلی هنرها یاد گرفتم هنر چاق شدن یاد گرفتم الانم هنر متناسب،شدن یاد بگیرم با اموزش صحیح اگه قبلا نتونستم چون طرز فکرم روشم اشتباه بوده یک مثال میزنم همان جور که اتیش درست کردن یاد گرفتم اتیش خاموش کردنم یاد میگیرم 

      چاقی مث یک اتیش زیر خاکستر بود و الان دارم یاد میگیرم که چجوری این اتیش خانمان سوز خاموش کنم در ذهنم و احساسم رفتارم نشان میده دارم خاموش میکنم شعله چاقی رو یا روشن 

      مطمعنم هرکسی از این مسیر حرکت کنه و با تعهد جلو بره عمل کنه به گفته ها استاد حتی زودتر از زمانی که فکرش نمیکنه متناسب میشه بدون اینکه اصلا بفهمه چی شده یهو مبینه یک فرد جدید با افکار جدید خوش احساس با لبخند سلامتی کامل پرانرژی زیبا جوان در اینه مبینه و اطرفیانش میبینند هرکه بخواهد تغییر کنید در دست خودش است و هیچ مانعی نمیتونه جلو تغییر کردن بگیره جز مرگ 

      من لیاقت بهترین ها دارم بهترین اندام بهترین لباس بهترین غذا تفریح سلامتی حال خوب اتفاقات خوب دارم و این مسیر پر قدرت ادامه میدم من لایق متناسب شدن دارم چون خداوند انتخابم کرده خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/15 22:15
      مدت عضویت: 1196 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 769 کلمه

      سلام درود 

      گام پنجم در مسیر لاغری من 

      هرنگرشی که در مورد خودت داشته باشی داری لیاقت خودت در جهان هستی تعیین میکنی 

      ما الان در هر شرایطی که هستیم خودمان آن شرایط برای خودمان رقم زدیم اونم فقط با لیاقت دانستن خودمان که در چه سطحی باشیم 

      شاید اصلا متوجه نشدیم چجوری لیاقت چاقی در خودمان به وجود آوردیم و به طور ناخواسته در خودمان این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم و چاقی در ما شکل گرفت 

      با سرزنش کردن خودمان تحقیر خودمان خجالت کشیدن از خودمان درجمع نگاه نکردن به خودمان در اینه موقع خرید لباس خریدن لباسهایی که اصلا باب دل ما نبود فقط چون که چاقی مارو کمتر نشون بده خریدیم با رژیم گرفتن ورزش کردن دمنوش خوردن در مورد چاقی خودمان حرف زدن این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم سرنوشت من چاقی است و راهی دیگه نیست و پذیرفتیم که لایق چاقی هستیم 

      نکته طلایی قانون جذب میگه به هر چیزی به هر نحوه ای توجه کنی آن خواسته وارد زندگیت میکنی حالا چه از روی دوست داشتن باشه چه از روی تنفر در هر صورت به هر خواسته ای توجه کنی برای ذهن یک مفهوم دارد که این فرد علاقه دارد به این خواسته  وارد زندگیش میشه 

      حالا ما به طور ناخواسته از روی تنفر سرزنش خودمان انجام دادن رژیم ها سخت ورزش ها سخت به چاقی توجه کردیم درصورتی که خودمان فکر میکردیم داریم از چاقی خلاص میشیم با این کارها ولی چون ذهن قدرت تشخیص نداره برای ذهن یک مفهوم دارد که علاقه داره به چاقی و همین جور چاقی وارد زندگیمان کردیم و لیاقت چاقی در خودمان افزایش می‌دادیم به طور ناخواسته و چاق میشدیم و حالا از اون طرف می‌گفتیم چرا هر کاری میکنیم لاغر نمیشیم چون ما اصلا به لاغری توجه نکردیم کل توجه مان روی چاقی بوده و چاقی در خودمان افزایش دادیم 

      الان میپذیرم که خودم مسئول چاقی خودم هستم با انجام دادن کارهایی که کردم حرفهایی که زدم نگرشی که داشتم در مورد غذاها با سرزنش کردن خودم تحقیر خودم حرص خوردن پرخوری خودم رنج دادن واسه فرار از چاقی و هر کاری که کردم که چاقی از بین ببرم در همه این صورت داشتم لیاقت چاقی در خودم افزایش میدادم به چاقی توجه میکردم به نحوه های مختلف و لیاقت چاقی در خودم بیشتر کردم چاق شدم 

      من مسئول چاقی خودم هستم خودم این چاقی در ذهنم ودر جسمم شکل دادم خودم لیاقت چاقی در خودم افزایش دادم با انجام دادن چنین کارهایی مثل خوردن غذاهای مونده دیگران /مث زیاد خوردن که مبادا گرسنه بمونم/با تحقیر خودم جلو بقیه که من هرکاری میکنم لاغر نمیشم دیگه خسته شدم از این جسم اندام /هنگام خرید کردن خودم تحقیر کردن خجالت کشیدن از خودم خریدن لباسها رنگ تاریک و گشاد /با ترس خوردن 

      من با انجام این کارها لیاقت چاقی در خودم به وجود آوردم 

      الان هم مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و خودم لایق لاغری می‌دونم.👇

      1. چون طبیعت وجود من تناسب اندام است اگه الان متناسب نیستم بخاطر این است خودم از مسیر صحیح رشدم خارج شدم و با تغییر فرمول ها ذهنم و تغییر لیاقتم این چاقی در جسمم شکل دادم و الان از مسیر صحیح حرکت میکنم و خیلی ساده راحت بدون ذره ای محدودیت متناسب میشم 
      2. خداوند من لایق تناسب اندام دیده که من الان در این مسیر هستم و خداوند از توانایی ها من آگاه است پس وقتی خداوند من هدایت کرده به این مسیر یعنی من لایق تناسب اندام هستم 
      3. من آفریده شدم که از تمام نعمت ها خداوند نهایت لذت ببرم پس من لایق بهترین اندام هستم 
      4. من لایق پوشیدن لباسها رنگ شاد هستم 
      5. من لایق خوردن بهترین مواد غذایی هستم 
      6. من لایق تفریح ها جذاب مث شنا کوهنوردی هستم 
      7. من لایق اعتماد بنفس بالا هستم 
      8. من لایق تحسین تشویق دیگران هستم 
      9. من لایق عکس گرفتن از خودم هستم در جمع 
      10. من لایق زیبایی جوانی انرژی بالا هستم    
      11. من لایق بهترین احساس در مورد خودم هستم 
      12. من لایق بهترین اندام هستم 
      13. من لایق جسم روح سالم هستم 

      من لایق بهترینهام و بهترین هارو جذب میکنم   

      برای لیاقت لاغری در خودم :خودم به خوردن بیشتر تشویق نمیکنم /خودم تحقیر نمیکنم /خودم سرزنش نمیکنم /خجالت نمیکشم از جسمم در جمع /خودم لایق لباسها رنگ تاریک گشاد نمی‌دونم و رنگها شاد میخرم میپوشم و با احساس عالی از خودم عکس میگیرم /با لذت غذا میخورم و به اندازه نیاز بدنم      

      من مسئول چاقی خودم هستم و از امروز مسئول لاغری خودم هستم و به همان صورت که خودم لایق چاقی دونستم چاقی در خودم به وجود آوردم به همان سادگی راحتی هم لیاقت لاغری درخودم به وجودمیارم و با احساس عالی در مورد خودم و با استمرار تعهد در این مسیر پیش میرم 

       

      من لایق بهترین تناسب اندام هستم لایق بهترین هام و بهترین هارو جذب میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم