0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.10 از 143 رای

https://tanasobefekri.net/?p=9247
323 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 559 کلمه

      زهرای عزیز من ، زهرای دوست داشتنی من ، من ازت معذرت میخوام بخاطر اون رفتارهای ناپسند ، بخاطر سرکوب ها ، تحقیر ها ، بخاطر انرژی منفی ، و در آخرسر به خاطر گفتگوهای درونی منفی ، من ازت معذرت میخوام.

      یادته به خودت میگفتی تو یک سطل اَشغال هستی ، یادته حرف های ناامید کننده رو 

      من از تو ، زهرای عزیزم معذرت میخوام 

      زهرای عزیزم میخوام واقعیت رو بهت بگم ، میخوام چیزهایی بهت بگم که برای تو هست 

      تو زهرای عزیز من هستی ، تو عزیز هستی ، برای کی ؟ برای خودت ! آره برای خودت . تو زیبا هستی ، تو لایق زیبایی هستی ، تو لایق شادی هستی ، تو لایق خنده های از ته دل با صدای خیلی بلند هستی ، تو لایق آرامش محض هستی ، آره،  تو باید بهترین ماده غذایی ، خوشبو ترین غذا ، خوشمزه ترین غذاها ، رنگارنگ و زیبا ترین غذاها هستی ، جسم تو سیستم گوارش تو دهن مری معده و روده های عزیزم ، تک تک سلول هاشون لایق سلامتی ، تندرستی هستند ، 

      تو زهرایی هستی که از چیزی که لذت میبری میخوری ، جسم من مورد احترامه ، من دارای ارزش هستم ، من لایق سلامتی هستم ، من لایق این هستم که تو مهمونی بعد غذا احساس سبکی و خوش تیپ بودنم رو داشته باشم 

      من لایق این هستم که شب راحت بخوابم و صبح با احساس خوب و سبکی از خواب بیدار بشم 

      من لایق یک اندام زیبا و جمع و جور هستم که کل شب تو آغوش گرم همسرم جمع بشه ،

      من لایق این هستم که از خودم از صورتم از دیدن خودم تو آینه لذت ببرم و به خودم جلو اینه لبخند رضایت بزنم 

      من لایق سبک بودن هستم ، لایق لذت بردن از راه رفتنم ، سریع راه رفتن ، احساس توانایی داشتن ، پرانرژی بودن ، 

      من هر غذایی نمی‌خورم چون من ارزشمندنم،  چیزی میخورم بهم احساس لذت بده 

      غذای مونده تو یخچال ، غذای اضافه سر سفره ، خوراکی های بی ارزش بسته بندی شده تو مغازه و حتی غذای سرد شور تند برای من نیست . 

      زهرای عزیزم تو ذهنت جملات مثبت بساز و گفتگو درونی با خودت رو مثبت کن ، بزار وجودت سرشار از عشق و مهربانی بشه ، چون تو لایق زندگی پر از عشق و محبت هستی ، با احساس درونی ات ارتباط برقرار کن ، با بدنت ارتباط بگیر، اجازه بده مزه خوشمزه غذا تو کل وجودت پخش بشه ،

      اگه وزن کم کردی خجالت نکش از گفتن کاهش وزنت یا اینکه بقیه متوجه تناسب بشن و ازت بپرسن ، خجالت نداره ، چون تو لایق این کاهش وزن و سبکی هستی و بهت میگم که این تناسب اندام برای تو هست ، حق تو هست ، لذت از زندگی و غذا خوردن ، و زندگی سالم برای تو هست .

      من ارزشمندم من قابل احترامم پس سر گاز غذا نمی‌خو رم،، یواشکی سر یخچال یا گوشه آشپزخونه غذا نمی‌خورم،  بلکه سفره ميندازم و بهترین غذا رو میخورم ، من لایق بدنی سالم هستم ، 

      چرا بخاطر تعارف های بی جای بقیه غذا بخورم بلکه با ارتباط برقرار کردن با بدنم متوجه میشم که کی سیر شدم و گی باید بخورم.

      زهرای عزیزم بهت افتخار میکنم که متوجه شدی تو در اولویت هستی ، تو مهمی ، باارزشی ، تو لایق عشق دادن و عشق گرفتن هستی 

      جسم عزیزم مم بهت احترام میزارم ، بهت درست غذا میدم که با غذا انرژی مثبت بگیری 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 712 کلمه

      چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردم؟ 🤔

      1. برده سخنان ذهنم بودم ، وقتی غذا میدیدم ذهن میگفت : فقط بخور ، بخور که تموم شه ، همشو بکش بالا . و من به حرفش گوش میکردم و عملی میکردم 
      2. در برابر ندای ذهنم تسلیم میشدم ، با اینکه عذاب میکشیدم ، میدونستم رفتارم اشتباهه ، و صددرصد به ضررم هست ، ولی بهش عمل می کردم 
      3. دزدکی سر یخچال غذا میخوردم،  حتی در يخچال رو آروم باز و بسته می کردم که کسی نفهمه 
      4. یواشکی سر جانونی میرفتم و تو یه زمان کم ، کمتر از یک دقیقه ، حجم بالایی از غذا رو پنهانی میخوردم 
      5. موقع آشپزی،  همش ناخونک میزدم ، مزه میکردم ، یه وعده غذا موقع آشپزی می خوردم.
      6. باشگاه میرفتم خودم رو تحقیر و سرزنش میکردم ، میرفتم برای لاغری ، نه برای سلامتیم،  برای حس خوب ، برای قرار گرفتن تو جمع و شاداب شدن 
      7. پیاده روی های سریع همراه با تشنگی و گرسنگی که از طبیعت و هوای خوب اطرافم لذت نمیکردم،  از راه رفتنم لذت نمیکردم 
      8. بخاطر دیگران ، چون ناراحت نشن ، چون خوشحال بشن ، چون مورد تایید باشم ، چون هی تعارف میکنن غذا زورکی میخوردم. 
      9. شب همسرم دیروقت میومد خونه ، چون تنها غذا نخوره ، دوباره یک وعده اضافی میخوردم
      10. باورهای اشتباهی،  چون غذا ابکیه،  چون غذا با سبزیجاته،  چون غذا مقویه، چون گوشت خوبه ، پس بیشتر بخور ، همشو بخور برات مفیده … در حالی که این اشتباه بوده 
      11. لقمه های بزرگ ، قاشق و چنگال سر ریز از غذا ورمیداشتم 
      12. تند تند غذا خوردن بدون وقفه 
      13. زمانی که تو دفترت کتبی نوشتی که تو یه چاقی ، این جمله رو صد بار نوشتی 
      14. تو جمع سرسفره ، همیشه میخواستی یه گوشه بشینی که پنهان بشی ، که کسی غذا خوردنت رو نبینه 
      15. خجالت کشیدی از خودت که در کنار یه فرد لاغر بایستی یا بنشینی ، یا حتی خجالت کشیدی که کنار همسرت بایستی 
      16. خودت رو با دخترهای رنگ و لعاب دار مقایسه کردی و سرزنش کردی 
      17. تو ذهنت گفتی که تو برای همه یه فرد چاق و گنده هستی ، و همه اینجور فکر میکنن ، برای همین بشقاب ت رو پر از غذا می کنن 
      18. خجالت کشیدی از اندامت که خونه کسی بخوابی 
      19. زمانی که به دیگران گفتی من به سمت پدری امرفته ام و کلا درشت هیکل هستم
      20. زمانی که گفتی : آره،  لاغری خیلی سخته ولی چاقی راحته 
      21. وقتی که حرفهای ناامید کننده و غیرمنطقی یک فرد چاق رو شنیدی و تو حرفهاش رو تایید کردی و حتی چندتا جمله برای صدق حرفهاش گفتی
      22. یادته تو بچگی رو صندلی های مهد کودک نمی‌نشیند چون فکر میکردی جا نمیشی یا ممکنه صندلی بشکنه 
      23. وقتی بچه ها خالی بازی میکردن ، تو کنارشون دراز نمی‌کشیدی ، چون فکر میکردی جای زیادی میگیره و بقیه مسخره ات میکنن
      24. همیشه سفره از اینکه بگی مثلا من ماست ندارم یا نون ندارم یا هرچیه دیگه خجالت میکشیدی چون فکر میکردی حق درخواست چیزی نداری و خجالت میکشیدی
      25. غذا شور بود ، تند بود بدمزه بود هر طور که بود به زور میخوردی چون فکر میکردی خوردن هر چیزی تقدیر توست 
      26. موقع جشن تولد دوستت در زمان ابتدایی ، کیک تولد رو نخوددی ، چون همش فکر میکردی بقیه میگن این دختر رو ببین چطور کیک میخوره انگار ندیده هست .از نگاه کردن به عکس های قدیمی ات میترسیدی، از دیدن هیکلت و تپلی صورت و مسخره شدن توسط بقیه 
      27. احساس منفی ، احساس سرزنش و تحقیر و سرکوب نسب به خودت داشتی و هی میگفتی خاک تو سرت با این هیکلت 
      28. به جای بقیه فکر میکردی ، به جای همسرت که همش احساس می‌کردم اندامم براش هیچ جذابتی نداره شاید برای همینه از نگاهم نمیکنه 
      29. تو با فکرهایی که تو ذهنت داشتی چطور میخواستی که لاغر بشی😔
      30. صبح که از خواب بیدار میشدی بخاطر نصفه شب غذا خوردنت به خودت بد و بیراه میگفتی 
      31. لباسای همسرت اندازه ت نبود. , با خودت میگفتی من دیگه چه غولی هستم که شوهرم از من ظریف تر هست 
      32. من هزار مورد دیگه هم میتونم بنویسم 
      33. وقتی لپ هام رو می‌کشیدن و میگفتن چه صورت توپولی داره 

      🌸چون من ۱۹سال همینجور فکر کردم و هی چاقتر شدم 

      ولی الان یاد گرفتم که چطور فکر کنم ، چطور جملات مثبت بسازم ، چطور انرژی مثبت به خودم بدم 💯

      واقعا تعجبی نداشته که با این طرز فکر لاغر نمی‌شدم 

      نه برای کاهش وزن بلکه یلد گرفتم که برای هر موضوعی در زندگیم مثبت به اندیشم💪 

      و ساختن جملات مثبت را هم تا حدی یاد گرفتم 

      🌻با تشکر از استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم