0

زندگی با طعم خدا (جلسه دهم)

اندازه متن

سیستم جهان هستی بر مبنای راحتی ‌و آسانی طراحی شده است و همه فعالیت های طبیعی به صورت خیلی راحت و بدون زحمت انجام می شود.

جهان بر مبنای سادگی و راحتی بنا شده است و این ویژگی جهان هستی را افرادی می توانند تجربه کنند که انسان هایی ساده گیر و راحت اندیش باشند.

آسان بودن جهان هستی

شاید شما هم مثل من بارها شنیده باشید که زندگی سرشار از رنج و سختی است و ما به این دنیا نیامده ایم تا در آسایش و راحتی زندگی کنیم و خداوند همواره انسان را از طریق مسائل و مشکلات مورد امتحان الهی قرار می دهد و بنده هایی که صبورتر باشند قطعا جایگاه والاتری در بهشت دارند.

جهان هستی

اما آنچه واضح است و به سادگی می توان در جهان اطراف خود مشاهده کنید ساده بودن سیستم جهان هستی است.

آیا جهان هستی برای گردش سیارات به دور خورشید متحمل رنج و سختی می شود؟!

تصور کنید بارش باران به چه صورت انجام می شود؟

آیا جهان هستی متحمل رنج و سختی برای بارش باران می شود؟

فرایند بارش باران را در ذهن خود تجسم کنید. از بخار شدن آب اقیانوس ها، تشکیل ابرها، حرکت ابرها توسط باد و انتقال به سراسر جهان، ایجاد اختلاف دما و باردار شدن ابرها و سپس ریزش باران.

همه این مراحل دارای پیچیدگی ها و هماهنگی های فراوانی بین سیستم های مختلف جهان هستی است اما در نهایت مشاهده می کنیم که باران به ساده ترین شکل ممکن از آسمان می بارد بدون این جهان از انجام این کار پیچیده خسته شود یا انرژی جهان هستی برای بارش باران کاسته شود.

میلیون ها سال است این روند برای ریزش باران تکرار شده است.

اکنون با خود تصور کنید چه مقدار فرایندهای سیستمی و تکرار شوند در جهان هستی وجود دارد که میلیون ها سال است تکرار می شوند. جهان هستی انرژی لازم برای انجام این مراحل را از کجا تامین می کند؟

آنچه مسلم است جهان هستی برای انجام این فرایندها از منبع خاصی انرژی مصرف نمی کند والا قطعا این انرژی به اتمام می رسید و سیستم جهان هستی دچار اختلال می شد.

جهان هستی همه فرایندهای لازم برای حیات بشر را به شکل آسان و راحت و بدون صرف انرژی انجام می دهد.

شاید انسان تصور می کند که جدا از طبیعت و سایر جانداران است و موجودی متفاوت است اما از نظر سیستم جهان هستی انسان نیز مانند سایر موجودات تحت تاثیر سیستم هدایت جهان هستی قرار دارد.

بنابراین زندگی ما نیز می تواند تحت تاثیر این سیستم آسان گیر به راحتی پیش جریان داشته باشد بدون اینکه نیاز باشد زحمت خاصی متحمل شوید.

آنجا که حافظ شیرازی می فرماید:

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی‌فروش

گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع

سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش

این ابیات دقیقا اشاره به این موضوع دارد که زندگی می تواند ساده و آسان باشد اگر انسان طریقه آسان زیستن را در پیش گیرد و همچنین می تواند سخت و طاقت فرسا باشد اگر انسان به نگاه سخت گیرانه ای نسبت به زندگی یا خداوند داشته باشد.

هماهنگی با جهان هستی

احتمالا شما هم مثل من زیاد شنیدید که باید با زندگی جنگید. باید سخت کوش بود و تا پای جان برای خواسته ها و آرزوهایتان مبارزه کنید اما آنچه مسلم است سیستم جهان هستی بر مبنای سخت کوشی و رنج کشیدن نیست.

حتما در اطرافیان خود افرادی را سراغ دارید که از نظر شما و خیلی ها آدم بی خیال یا بی تفاوتی نسبت به مسائل زندگی است اما همیشه در شرایط خوبی به سر می برد و به عبارتی خوش شانس است.

خوش شانسی در واقع ارتباط مستقیم با ویژگی آسان گیر بودن فرد در زندگی دارد. انسان هایی که به ظاهر بی خیال هستند و زندگی را آسان می گیرند و اهل مبارزه و مقابله و تلافی کردن و به زور به دست آوردن نیستند همواره در شرایطی قرار می گیرند که اوضاع و شرایط به کام آنها رقم می خورد.

اگر نعمت هایی که دوست دارید در زندگی از آنها برخوردار باشید را مانند سیستم های جهان هستی فرض کنید همانگونه که شما نمی توانید با تلاش و سختکوشی سرعت حرکت باد را افزایش دهید یا شدت نور خورشید را کم کنید به همان اندازه هم با تلاش و کوشش نمی توانید نعمت هایی که در سطح فعلی زندگی شما وجود ندارد را به زور وارد زندگی خود کنید.

هرآنچه اکنون در زندگی خود از آن برخوردار هستید دقیقا برابر و مطابق با جایگاه فعلی شما در جهان هستی است. هیچ اشتباهی رخ نداده است بلکه سیستم جهان هستی در نهایت دقت عمل کرده و هرآنچه مطابق با جایگاه فرکانسی فعلی شما است را به شکل های مختلف وارد زندگی تان می کند و همچنین این سیستم هرآنچه مطابق با جایگاه فرکانسی فردی نباشد و به هر شکلی وارد زندگی اش شده باشد از بی نهایت طریق ممکن از زندگی اش خارج می کند.

به همین دلیل است که خیلی ها عقیده دارند به سختی به آنچه می خواهند می رسند اما به راحتی از دستش می دهند. این اتفاق به دلیل ناهماهنگ بودن خواسته با فرکانس وجود فرد در جهان هستی است.

نتیجه بهبود احساس و فرکانس حضور

اگر دوست دارید شرایط بهتر در زندگی را تجربه کنید نیاز ندارید تلاش فیزیکی بیش از حد داشته باشید بلکه فقط نیاز است فرکانس حضور خود در جهان مادی را بهبود دهید.

نکته جالب توجه اینکه می توان از طریق تحت نظر قرار داد احساس خودمان به شرایط فرکانسی وجود خود در زندگی پی ببریم.

زمان هایی که احساس خوب دارید در حال ارسال فرکانس های بهبود یافته به کائنات هستید و زمانی که در احساس بد باشید در حال ارسال فرکانس های نامناسب و مخرب به سمت کائنات هستید.

بنابراین با کنترل توجه خود در زندگی روزمره می توانید احساس خود را کنترل کنید و همزمان با این کار به شکل خودبخودی فرکانس های بهبود یافته ای به سمت کائنات ارسال می کنید.

به محض اینکه به مقدار مناسب فرکانس های ارسالی ما بهبود پیدا کنید و شکل پایدار به خود بگیرد صد در صد شرایط و نعمت های مطابق با همان فرکانس ها به سادگی وارد زندگی ما خواهد شد.

این ساده ترین و تاثیرگذارترین طریقه تغییر زندگی است.

نوشته هنرجوی زندگی با طعم خدا

خداوندا نمی دانم از کدام طعم های خوشمزه ات سپاسگزاری کنم زبانم قاصر از سپاسگزاری ودستانم از نوشتن آنها عاجز.

چگونه سپاس طعم های فراوانت را بگویم حتی ذهنم از به خاطر آوردن آنها باز می ماند .

خداوندا از تو سپاسگزارم بابت طعم انسان بودنم چون طعم انسان بودن ویک موجود صاحب اختیار بزرگترین وعالی ترین طعمی است که آنرا چشیده ام ومی چشم طعم اینکه از روح خود در من دمیدی ووجودم را از وجود خودت آفریدی وقدرت وتوانایی خودت را در من قراردادی .

چگونه خداوندا سپاسگزار این طعمت باشم .لحظه ایی به فکر فرو می روم می اندیشم اگر من یه تکه سنگ در کنار ساحلی افتاده بودم ویا در دل کوهی آیا باز هم این طعمها را می چیشدیم ،هرگز هزگز هرگز نمی چشیدم .

وقتی مانند یک کرم آماده ی تغییر می شوم پیله ایی را به دور خود می تنم وخود را از تمام افکار منفی وهر آنچه در اطراف هست دور میکنم آرام آرام پیله ام می شکافم و پروبال زیبای خودرا از پیله بیرون می آورم و با افکار زیبای الهی تبدیل به پروانه ایی زیبا می شوم و در جهان پرواز میکنم و به هرسو پرواز میکنم و از زندگیم لذت می برم و از طعم آزادیم لذت می برم، نهایت لذت تا اگر روزی فرارسید که جهان را ترک کنم دیگر نگران نباشم وحسرت آنرا نخورم چرا من بال پرواز داشتم ولی از طعم پرواز وبال زدن استفاده نکردم .

استاد عزیزم من مانند این پروانه درحال تغییر مدارهایم هستم وهرروز پر از طعم های جدید ولذت بردن از آنم .طعم لذت بخش انسان بودنم انسان آزاد بودنم طعم خوش داشتن روح الهی که در لحظه می توانم به تمامی جهان وکهکشانها سیر کنم طعم خوش دیدن زیبائیهای خالق جهان دیدن طبیعت زیبای جهان طعم فراوانی نعمت.

از همه زیباتر برای من طعم آرامشی که اکنون با خداوند دارم آرامشی از جنس خدا به به وقتی چشمانم را می بندم ومی گویم خدا چنان آزامشی سراسر وجودم را فرا می گیرد که تا کهکشانها سیر می کنم ودر وجود خداوند یکی می شوم طم عشق ومودت اول عشق به خودش بعد طعم عشهای زمینی عشق به پدرو مادر عشق به همسر وفرزند عشق به طبیعت و….طعم عشق بازی با خداوند وقتی با او هم صحبت میشوم همه چیز را فراموش میکنم حتی خودم را سالها بود طعم عشق را در دیگران جستجو میکردم

اما الان دیگر میدانم من خدایی دارم که هر لحظه با منه وبه حرفهای من خوب گوش میکنه و آرام جوابمو با الهاماتش میده طعم داشتن خانواده طعم داشتن دوستان خوب، طعم خوب شنیدن، طعم چشیدن غذا های متنوع و رنگارنگ، طعم داشتن چندین خانه طعم داشتن ماشین، طعم داشتن ثروت و پول فراوان.

طعم قدم زدن در جهان زیبا، طعم سلامتی جسم و روح طعم زیبایی جسم و روح، طعم داشتن شغل خوب و آرام بخش، طعم خواب راحت و آرام، طعم بیداری و زندگی مجدد پس از خواب آرام، طعم داشتن تمام امکانات زندگی و وسایل مورد نیاز، طعم داشتن آب و برق.

طعم داشتن تلفن، طعم داشتن سواد خواندن و نوشتن و و و و از کدوم طعم ها بگم کدوم طعم ها اگر بخوام طعم ها را بگم ط زبانم از داشتن اعضا وجوارح بدنم و طعم داشتن این بدن عاجز می مونه چه برسه بخوام طعم های دیگر را نام ببرم هر ثانیه از زندگیم طعم حیات را می چشم هر لحظه از زندگیم طعم لطف و فضل بی منتهای الهی را تجریه می کنم.

طعم احساس خوب این روزها که بسیاری از افراد ومردم درحال چشیدن طعم های ناخواسته ی خود هستن من در حال چشیدن بهترین طعم ها هستم آنها در حال چشیدن طعم گرانی و گلایه از این و آن من در حال چشیدن این طعمم که خدایا شکرت که من اینقدر پول دارم که می تونم مایحتاجم راخرید کنم.

وقتی در جمعشان هستم حرف میزنند من اصلا حرفهای اونها را نمی شنوم در اون لحظه من درذهنم درجای دیگری در سیر وسفرهستم بعدا من فقط سر تایید تکان میدهم .استاد از کدوم طعم ها بنویسم نمی دونم اما تصمیم گرفتم از لحظه لحظه ی طعم های زندگیم لذت ببرم از لحظه لحظه زندگی.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

نوشته مه گنج عزیز در بخش نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.11 از 95 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12411
118 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صبا
      1400/02/20 19:05
      مدت عضویت: 1527 روز
      امتیاز کاربر: 13136 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,015 کلمه

      سلام

      یه استادی داریم که بهمون میگه شادی بدون دلیل بهترین لذتی هست که یه آدم کامل میتونه تجربه کنه .

      دیروز دوستم بهم زنگ زد و داشتیم از چیزای خوب باهم حرف میزدیم. صحبتمون به دفتر شکرگزاری رسید. اون گفت یه دفتر جدید گرفته و داره توش از اتفاقای خوب روزش مینویسه و شکرگزاری میکنه. منم کلی تشویقش کردم و به خاطر این تصمیمش کلی ذوق کردم. بعد یه سوالی ازم پرسید که فقط کسایی که توی این دوره دارن شرکت میکنن جوابشو میدونن. ازم پرسید وقتایی که اتفاق خاصی توی زندگیت نمیوفته چی توی دفترت مینویسی؟آخه من بعضی روزا هیچ چیز خاصی نمیبینم که بخوام به خاطرش خوشحال و هیجان زده بشم و بیام شکرگزاری کنم ازش. 

      من بهش گفتم یعنی چی که اتفاق خاصی نمیفته؟

      اونم گفت یعنی مثلا من امروز شیر توت فرنگی خوردم و این خیلی خوشحالم کرد. پس شب میرم و توی شکرگزاری هام مینویسمش ولی بعضی روزا هیچ جا نمیرم هیچ کاری نمیکنم . اون وقت چی پس؟

      من خندیدم از حرفاش و بهش گفتم همین که صبح چشماتو باز کردی میتونه خوشحالی روزت باشه. یا اینکه مثلا تونستی انیمه ی مورد علاقتو ببینی. یا کلی چیز دیگه.

      در کل داشتم چکیده ی آگاهی های خودم ازین دوره رو بهش میگفتم. اینکه اصل زندگی خیلی مهم تر از شیر توت فرنگی خوردن و فیلم دیدنه. 

      دوستمم جواب خاصی نداد چون مطمعنا باورهایی که توی ذهنش داره خیلی با باورهای الانه من متفاوته . ولی در کل خیلی خوشحال شدم که این حرفا رو بهش زدم چون تمام چیزایی که از دوره ی زندگی با طعم خدا یاد گرفته بودم برام مرور شد. برای همینه که من دوست دارم کل دنیا با این سایت آشنا بشه و از تمام آگاهی هاش توی زندگیش استفاده کنه.

      وقتی داشتم اینا رو به دوستم میگفتم یاد اون حرف استادم افتادم که بهمون گفت شادی بدون دلیل. من همیشه سعی میکردم معنی جزئی این حرف استادم رو بفهمم و با آشنا شدن با این دوره و شرکت توی دوره ی طعم خدا کاملا فهمیدم مفهوم حرف استادم چی بود منظورشون دقیقا توجه به اصل زندگی بود چیزی که برای خیلی ها ، دوستم و حتی خودم تا قبل از شرکت در این دوره یه امر عادی بود. یه چیزی مثل نفس کشیدن. من هیچ وقت نمیدونستم نفس هام چقدر زیبان و زندگیم بهشون وابستست. اما بچه ها اینو میدونن و هر وقت میرفتیم پارک بچه ها رو میدیدم که نفس عمیق میکشن و با شادی این طرف و اون طرف میرن. برای همینه که مسیح میگه “تا باز نگردید و مثل طفل کوچک نشوید به ملکوت آسمان راه نمی یابید”. چون بچه ها تا قبل از اطلاعات اشتباه خانواده و مدرسه و بعد هم جامعه میدونن که از چیز های ساده لذت بردن اصل زندگیه. خیلی هم عجیب نیست که من بچه ها رو بیشتر الگوی خودم قرار میدم تا آدم بزرگا رو .

      اینا همه رو نوشتم چون وقتی دیدگاه طلایی دوتا از دوستانم رو که در ابتدای صفحه قرار دادید رو خوندم، یادم به تمام این خاطرات افتاد و اما فرمول طلایی این جلسه این بود که ؛ من دلم رتبه ی عالی توی کنکور میخواد و هر روز به این طعم عالی توجه میکنم اما چیزی که الان دارم هم ارزش داره. تمام جزوه ها و مطالبی که برای کنکور خوندم ، تمام وقتی و انرژی ای که تا الان برای کنکور گذاشتم قابل ستایشه . همونقدر که فروغ رنجبر برام قابل ستایشه و بابت اینکه تونسته طعمی رو که من خیلی دوسش دارم تجربه کنه ، تمام تلاش خودم در درس خوندن و نتیجه هایی که توی آزمون های آزمایشی کسب کردم لیاقت کف زدن داره حتی! طعم درس خوندن همون طعم درس خوندنه یه ذره طعم درس خوندن یا خیلی طعم درس خوندن معنی ای نداره من فهمیدم باید بابت تمام تلاشم، خودم رو ستایش کنم و از خودم ممنون باشم. 

      یا مثلا اگه من اگه امروز تونستم برم دوتا وسیله ی خوشگل بخرم این به معنیه اینه که من طعم ثروت رو میتونم بچشم و خیلی خیلی از خدا به خاطر این طعم دلچسب سپاس گزارم. من حتی با همین اندامم که خیلی هم زیباست و هدیه ی خداست که میتونم هر لباسی دلم خواست بخرم و این هم به معنی طعم تناسب اندامه. درسته من میخوام خودمو بهتر کنم ولی دلیل نمیشه چون در تناسب اندام ایده آلم نیستم ناشکری کنم و از خودم بدم بیاد.

      هزاران طعم عالی در زندگیم وجود داره؛ مثلا من این روزا خیلی قشنگ از خواب بیدار میشم، هر روز که چشمامو باز میکنم خیلی خود به خود شروع میکنم به سپاس گزاری و وقتی این طوری از خواب پا میشم خیلی انرژی دارم برای ادامه ی روزم. مثلا دو روز پیش به محض بیدار شدنم یادم افتاد که من چه قدر خوشبختم و چقدر نوجوونیه خاص و فوق العاده ای داشتم. همیشه دلم میخواست ازین نو جوون ها باشم که کارای باحال رو تجربه میکنن و دوستای خیلی عالی دارن و یادم افتاد که من الان دقیقا همون نوجوون توی رویاهام هستم و این که تونستم درست به موقع با قوانین الهی آشنا بشم و قدرت ذهنمو بشناسم خیلی برام شگفت انگیز بود. همه ی این احساس های خوب توی یه لحظه از ذهنم گذشت و من با احساس عالی از رختخوابم بلند شدم. 

      این یکی از بزرگ ترین طعم های من توی این روزا بود . طعم بیدار شدن از خواب + احساس عالی به همراه شکرگزاری. و یه چیز خیلی جالب که الان کشفش کردم!!!!!! من همش روی طعم های خوب و اصل زندگیم تمرکز کرده بودم. از وقتی اون قسمت زندگی با طعم خدا رو که استاد گفتن از اصل زندگی لذت ببرین تا چیزای بهتر بهتون داده بشه رو دیدم ، این تمرین رو هر روز انجام میدادم و به محض بیدار شدنم میگفتم خدایا شکرت که یه روز دیگه تونستم بیدار بشم و فرصت زندگی داشته باشم و الان که چند روز از انجام این تمرین میگذره اوضاع بیدار شدنم بهتر شده . یعنی دقیقا همون چیزی که استاد گفتن! من از اصل بیدار شدن لذت بردم و الان دارم با لذت بیشتری هر روز بیدار میشم. همین الان اینو فهمیدم و خیلی هیجان زده شدم .خیلی به خودم امید درام. خیلییی.

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد شما خیلی خوبید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم