0

نقش مغز در پرخوری کردن

نقش مغز در پرخوری
اندازه متن

سی و پنج سال زندگی با اضافه وزن سبب شد تا به لطف خداوند در مسیر لاغری با ذهن درک صحیح و کاملی از نگرش و شرایط ذهنی و جسمی افراد چاق داشته باشم، این رمز موفقیت دوره های آموزشی لاغری با ذهن سایت تناسب فکری است.

پرخوری کردن و اشتها داشتن یکی از چالش های افراد چاق است و احساس غذاب وجدان بعد از هربار پرخوری کردن باعث افزایش یأس و ناامیدی افراد برای کنترل رفتار غذایی خود و در نتیجه لاغر شدن می شود.

آنچه مهمتر از پرخوری کردن است، افکاری است که پس از انجام پرخوری در ذهن فرد مرور می شود و در نتیجه باعث ایجاد احساس بد نسبت به خود و رفتارمان می شود. این احساس بد همان انتظار چاق تر شدن و ناامیدی از لاغر شدن است.

«انتظار» همان سرنوشت یا آینده است.

خیلی از افراد چاق عقیده دارند سرنوشت ما چاقی است و از آنجا که سرنوشت را در دست خداوند می دانند امید و انگیزه خود برای لاغر شدن را از دست می دهند. البته تلاش های نافرجام آنها برای لاغر شدن از طریق روش های مرسوم مختلف باعث شدت گرفتن باور لاغر نشدن در افراد چاق می شود.

اگر سالها برای لاغر شدن تلاش کرده اید اما نتیجه خاص و ماندگاری کسب نکرده اید به این دلیل نیست که جسم شما توانایی لاغر شدن ندارد بلکه فقط به این دلیل است که در ذهن ناخودآگاه شما «انتظار چاقی» قوی تر از انتظار لاغری است.

«انتظار چاقی» نتیجه شکل گرفتن احساس بد بخاطر مرور افکار چاقی یا انجام رفتاری است که به نظر ما منجر به چاق تر شدن خواهد شد.

بنابراین برای تغییر یا اصلاح «انتظار چاقی» باید عوامل ایجاد کننده آن را اصلاح کرد، در غیراینصورت هرگونه تلاش برای لاغر شدن منجر به شکست خواهد شد.

پرخوری کردن یا اشتها داشتن یکی از مهمترین عوامل ایجاد احساس بد در افراد چاق است به همین دلیل برای رهایی از تکرار بارها و بارها احساس بد چاقی باید عادت پرخوری کردن را در خود اصلاح کنیم.

چرا پرخوری می کنیم؟!

در سالهایی که چاق بودم همیشه این سوال در ذهن من ایجاد می شد که چرا دوستم یا برخی افراد می توانند نخورند اما من نمی توانم نخورم.

چرا برخی از افراد نسبت به تعارف کردن بستی، شیرینی، شکلات یا هر ماده غذایی دیگر به راحتی می توانند نخورند اما من به محض دیدن ظرف شیرینی یا هر ماده خوراکی در ذهنم سر و صدایی ایجاد می شد که: کاش زودتر بهم تعارف کنند. و به محض تعارف کردن اقدام به خوردن می کردم!

چرا برخی افراد به راحتی می توانند پاکت چیپس یا یک عدد بستنی را کامل نخورند اما من نه تنها تا ته پاکت چیپس را به راحتی می خوردم بلکه با انگشت یا لیس زدن ذرات کوچک باقی مانده در پاکت را هم می خوردم!

سالها از طرف اطرافیانم محکوم به پرخوری می شدم و به طریق مختلف من را به خاطر پرخوری کردن تحقیر و سرزنش می کردند اما هرگز به این موضوع فکر نمی کردند چرا من با اینکه آرزوی لاغر شدن دارم اما نمی توانم جلوی پرخوری کردن یا اشتهای خودم را بگیرم.

بارها مرا نصیحت می کردند که: کمتر بخور، رژیم بگیر، به فکر خودت باش و من بعد از هربار شنیدن توصیه های دیگران تصمیم می گرفتم پرخوری نکنم اما وقتی با غذا مواجه می شدم به هیچ وجه به خاطر نمی آوردم که تصمیم گرفته بودم پرخوری نکنم و بعد از زیاده روی در خوردن و به احساس بد پرخوری کردن رسیدن به یاد می آوردم که من تصمیم گرفته بودم پرخوری نکنم اما باز هم نتوانستم به تصمیم خود عمل کنم.

به لطف خدا هدایت شدنم به مسیر لاغری با ذهن سبب شد که رمز و راز چاق بودن را درک کرده و با اصلاح آنچه باعث چاقی ام شده بود پس از سی و چند سال چاقی اکنون شرایط جسمی بسیار متفاوت را تجربه کنم و به اشتراک گذاشتن آنچه درک کردم با افرادی که رویای لاغری دارند به لطف خدا فقط در چند سال هزاران نفر از رنج و سختی های چاقی و مسائل مرتبط با آن رها شدند.

نقش مغز در پرخوری کردن

برخلاف آنچه در ذهن بشر ایجاد شده است که پرخوری کردن را به بی اراده بودن فرد ارتباط می دهند و راهکار لاغر شدن را پرخوری نکردن و البته افزایش تحرک جسمی می دانند،‌ پرخوری کردن مانند پلک زدن و تنفس کردن کاملا از اختیار فرد خارج است.

همانطور که برای چند لحظه می توانند نفس خود را حبس کرده و تنفس نکنید یا تصمیم بگیرید پلک نزنید شاید برای یک یا چند وعده بتوانید پرخوری نکنید اما همانطور که هرگز نمی توانید مدیریت تنفس و پلک زدن خود را به عهده بگیرید نمی توانید پرخوری کردن را مدیریت کنید.

تنفس کردن، پلک زدن، ضربان قلب و سایر فرایندهای حیاطی بدن تحت فرمان مغز انجام می شود در موقع لزوم تغییر در عملکرد آنها ایجاد می شود بدون اینکه ما تصمیم یا از قبل برنامه ریزی کرده باشیم یا حتی نیاز باشد حواسمان با بالا رفتن ضربان قلب یا تند شدن تنفسمان باشد.

پرخوری کردن نیز به همین شکل تحت فرمان و کنترل مغز است با این تفاوت که ما خودمان را مسئول پلک زدن نمی دانیم اما مسئول پرخوری کردن می دانیم.

وقتی خودت را مسئول پرخوری کردن بدانی قطعا برای رفع این خطای بزرگ اقدام خواهید کرد و بارها تلاش کرده اید از طریق های مختلف اشتهای خود را کاهش و پرخوری کردن را کنترل کنید اما نتیجه نهایی همیشه «شکست» بوده است. نه به این دلیل که شما بی اراده یا بی فکر و مسئولیت هستید بلکه به این دلیل که فرمان پرخوری کردن از طرف مغز صادر می شود و ما بعنوان اجرا کننده فرمان قادر به عدم اطاعت از مغز خود نیستیم.

اطلاعت نکردن از فرمان پرخوری کردن باعث فشار عصبی و برهم خوردن تمرکز ما می شود و این حالت تا جایی ادامه پیدا می کند که رژیم یا مدیریت خوردن را رها کرده و به شکل همیشگی غذا می خوریم.

بنابراین اگر عقیده دارید اشتهای شما زیاد است یا پرخوری می کنید یا حتی به نظر خودتان پرخوری نمی کنید اما همیشه احساس عذاب وجدان پرخوری کردن دارید باید برای رهایی از این وضعیت به فکر تغییر فرمول های ذهنی و در نتیجه اصلاح عملکرد مغز خود باشید.

ما نمی توانیم به طور مستقیم عملکرد و دستورات مغز را تغییر دهیم اما با اصلاح فرمول های ذهنی درباره چاقی و پرخوری کردن به راحتی می توانیم بر عملکرد مغز تاثیر گذاشته و دستورات مغز را همسو با متناسب شدن و لذت بردن از غذا خوردن درعین حالی که احساس خوب و تناسب اندام داشته باشیم تغییر دهیم.

این فرایند به شکل عالی در دوره «اصلاح پرخوری و اشتها در مغز» توضیح داده شده است و با انجام تمرینات عملی و کارآمد می توان به راحتی از شر اشتها و پرخوری کردن رها شد.

در فایل آموزشی نقش مغز در پرخوری کردن به شکل واضح و منطقی درباره این موضوع مهم توضیح داده شده است. اطمینان دارم استفاده از محتوای این فایل و عمل کردن به آنچه گفته شده است می تواند تغییر واضح در عملکرد شما در مسیر لاغری با ذهن و کسب نتیجه فراتر از انتظار ایجاد کند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


اطلاعیه:

هزینه خرید دوره اصلاح پرخوری و اشتها تا ۷ بهمن ماه با قیمت فعلی و پس از آن با قیمت جدید امکانپذیر خواهد بود.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.16 از 62 رای

https://tanasobefekri.net/?p=37543
6 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1402/10/22 08:02
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,369 کلمه

      سلام  

      دیشب بعد از خوندن این مطلب یه مانعی در ذهنم پیدا کردم . دیدم جمله ی ترک پرخوری حس منو بد می کنه . 

      خب من معمولا به موضوع فکر نمیکردم . ولی خب دیشب بعد از خوندن این مطلب که فرمودید ریشه پرخوری باید در مغز اصلاح بشه  گفتم برای من چیزی که قبلا نمیزاشت پرخوری رو ترک کنم  این بود که ترک پرخوری برای من رنج بود . چون خوردن  در ذهن من  لذت بخشه  پس پرخوری در ذهن من  فارغ از آسیبهای جسمی لذت بیشتر معنا گرفته بود  پس ترک پرخوری یعنی ترک لذت  و من نمیخواستم لذتم رو ترک کنم. 

      در حالیکه در مسیر لاغری با ذهن فهمیدم پرخوری لذت بیشتر نیست . این حس لذت فقط در ذهن یک تصوره اشتباهه که از پرخوری ساخته . پرخوری رنج جسمی و رنج ذهنیه چون حال ما رو بد می کنه .  

      پرخوری چیست ؟ پرخوری یعنی خوردن + احساس منفی  

      با ولع خوردن احساس منفیه برای همین ذهن سیر نمیشه و مدام به خوردن ادامه میده .

      ذهن حس  آرامش و امنیت و لذت اون غذا رو میخواد . 

      خب اگه خوردن رو لذت در نظر بگیریم و  میدونیم که ذهن هم همواره در جهت بیشتر کردن لذت در ماست پس در نتیجه پرخوری در ذهن متوقف نمیشه چون او برای بیشتر کردن لذت به ما دستور خوردن میده . 

      یا زمانهایی که عصبی هستیم و به غذا پناه میبریم در این زمان ما برای کم کردن رنجی که بهمون وارد شده  و  به آرامش رسوندن خودمون میخوریم . 

      یعنی برای رسیدن به احساس بهتر  . 

      خب پس دلیل بیشتر خوردن ما ۲ دلیله 

      ۱- بیشتر لذت بردن

      ۲- کمتر  رنج کشیدن . 

      پس چیزی که نیاز به اصلاح داره تا ریشه فعل پرخوری در ذهن ما اصلاح بشه این دو فرموله که ما با خوردن و بیشتر خوردن برابرش کردیم . 

      حالا در مورد خوردن ما این دو فرمول ذهنی رو میپذیریم . چون خوردن نیاز بدنه و نمیشه ترکش کرد . 

      اما پرخوری مثل ترازوست  ما بهش نیازی نداریم پس میشه این فعل رو مثل ترازو کنارش گذاشت . 

      اما چطور میشه ذهن رو ترغیب کرد که پرخوری رو ترک کنه . 

      ما باید فرمول لذت بیشتر و رنج کمتر رو از فرمول پرخوری برداریم .

      یعنی با  جابجا کردن اهرم رنج و لذت برای ذهن . 

      یعنی باید به خودمون اثبات کنیم پرخوری نه تنها بیشتر کردن لذت نیست بلکه اتفاقا یعنی بیشتر کردن رنج و انجامش رنج مارو بیشتر می کنه که بارها شاهد بودیم وقتی پرخوری کردیم نه تنها لذتمون زیادتر نشده بلکه بیشتر و بیشتر رنج کشیدیم . 

      خب ذهن رنجهای پرخوری رو بارها دیده . 

      پس در حقیقت ما با ترک پرخوری میخوایم رنج رو ترک کنیم و با ترک پرخوری میخوایم به لذت برسیم نه رنج . 

      چیزی که مانع میشه تا ما پرخوری رو ترک نکنیم اشتباه به کار بردن معنای رنج و لذت برای پرخوریه . 

      در ذهن چاق پرخوری لذته و ترک پرخوری رنج 

      اما در ذهن متناسب پرخوری رنجه و ترک پرخوری لذت ‌ 

      پرخوری یعنی گرسنگی هایی که با خوردن به سیری نمیرسه  بلکه با  ترک خوردن به سیری میرسه . 

      پرخوری لذت نیست . 

      ولع داشتن ناشی از حس کمبود و باورهای محدود کننده است ولع یعنی  خالی بودن از لذت  

      اما آیا ولع ما با خوردن خاموش شده ؟ 

      ولع ما یه حس محدود ذهنیه . 

      اگه پرخوری کردن لذت بود ما بعد از مدتی پرخوری کردن باید سیر بشیم اما چرا یه حس سیری ناپذیری بهمون دست میده دلیلش اینه که اتفاقا پرخوری کردن  انسان رو گرسنه تر می کنه و گرسنگی بیشتری که سیری هم نداره و هیچ وقت برطرف نمیشه و مدام  انسان رو در رنج بیشتری میندازه . 

      چون هر چی میخوری سیر نمیشی . در حالیکه جسم در حال انفجاره ولی تمایل نفسانی یا همون احساس خلاء روانی ما از درون هی بیشتر و بیشتر میشه .

      این تمایل جسمی نیست این حالت رنجه . این حالت خالی شدن از صفت انسانیه . این حالت خالی شدن از حس آرامشه . این حالت یعنی رنج بی پایان . 

      و پرخوری دقیقا مارو به وادی رنج بی پایان میبره . 

      بارها امتحان کردیم و دیدیم لذتی از پرخوری نبردیم . 

      چیزی که ما میخوایم ترک کنیم رها شدن از این رنج بی پایانه نه رها شدن از لذت . 

      پرخوری لذت نداره . 

      چون انسان رو به وادی گرسنگی دائم میبره و گرسنگی رنجه . رنجی که با خوردن تموم نمیشه . رنج گرسنگی طبیعی با خوردن برطرف میشه ولی رنج گرسنگی ناشی از پرخوری با خوردن  بیشتر میشه . بیشتر خوردن در این وادی یعنی بیشتر گرسنه شدن 

      در حالیکه خوردن در وادی تناسب  انسان رو به وادی سیری میبره و سیر شدن یعنی برطرف شدن نیاز جسمی و حس امنیت و آرامش . اینه که لذت بخشه و  ما هرگز نمیخوایم این لذت رو ترک کنیم . 

      ما با ترک پرخوری میخوایم  خودمون رو از وادی رنج بی پایان گرسنگی  خلاص کنیم .

      من الان با نوشتن دقیقا این موضوع رو تصویرشو در ذهنم ساختم . 

      پرخوری کردن یعنی مسیر جهنم بی آب و علفی که دارم میبینمش . بارها تجربه اش کردم . مسیر بی اعتمادی  . مسیر گرسنگی مداوم . مسیر رنج بی پایان . مسیر خوردنهای پی در پی و سیر نشدن  مسیر حرام کردن نعمتهای خداوند . مسیر  خشکی و بی آب و علف بودن و دفع نعمت .

      تصویر پرخوری تصویر  ماسه زار کویریست که از هر طرف میروی به مقصد نمیرسی . برافروختگی نا آرامی دویدن و نرسیدن . دقیقا وادی پرخوری چنین تصویریه . 

      اگه ما ذهنمون رو با واقعیت پرخوری آشنا کنیم خود ذهن دیگه مارو از این مسیر دور می کنه 

      ولی اشتباه ما این بوده که پرخوری رو سالها لذت معنا کردیم . لذتی که هیچ تصویر بیرونی ازش نداشتیم جز بی وقفه خوردن فقط به امید اینکه بتونیم تبدیلش کنیم به تصویر لذتبخش نگهش میداشتیم و ازش دل نمی کندیم  و ذهن ما نمیزاشت ترکش کنیم . چون هنوز بهش امید داشت . 

      پس تقصیر ذهن قشنگمون نبود تقصیر خودمون بود که پرخوری رو لذت معنا کرده بودیم . اما آیا گرسنگی بی پایان . ولع بی پایان . رنج بی پایان . خوردنهای پی در پی که تنفرمون رو بیشتر می کنه . حریص بودن . آسیبهای شدید جسمی . اینا لذته ؟

       خود خوردن لذت داره . خوردن همون سیر شدنه یعنی رهایی از رنج گرسنگی .

       و این خوردن خوردن متناسبه که انسان رو به لذت میرسونه  پس چیزی که ما ازش لذت میبریم سیر شدنه  . نه خوردن . خوردن زمانی مارو سیر می کنه و زمانی ما رو گرسنه تر و گرسنه تر می کنه . خوردن در  وادی تناسب مارو سیر می کنه و به امنیت و آرامش می رسونه  . پس لذت یعنی تناسب . 

      ما زمانی راضی هستیم که متناسب باشیم . 

      ما از نامتناسب بودن در رنج هستیم . 

      و پرخوری یعنی یعنی نامتناسب بودن . یعنی افتادن در وادی رنج نامتناسبی .  یعنی افتادن در همون بیابان که تصویرشو در ذهنمون حک کردیم  

        لذت در تناسبه . و اینجا هم که سایت تناسب فکری هست . 

      پس لذت یعنی ذهن رو وادی  تناسب  قرار دادن . ما لایق متناسب بودن هستیم . ما لایق لذت هستیم و لذت یعنی تناسب . 

      و ترک پرخوری یعنی ترک رنج های بی پایان.  من در این نوشته به خودم اثبات کردم که فرمول

       ترک پرخوری = رنج   این یک فرمول غلطه 

      و فرمول درست 

      ترک پرخوری = ترک رنج و رسیدن به لذت تناسب و امنیت و آرامش و سیر شدن و ترک گرسنگیهای سیری ناپذیری است .ترک پرخوری یعنی  ترک رنج بی پایان . 

      نکته مهم : 

      تفاوت گرسنگی طبیعی و متعارف و گرسنگی غیر طبیعی و نامتعارف اینه که گرسنگی طبیعی و متعارف با خوردن سیر میشه ولی گرسنگی غیر طبیعی که در اثر پرخوری ایجاد میشه با بیشتر پرخوری کردن هی بیشتر میشه . یعنی سیر نمیشه مگر با ترک خوردن . 

       گرسنگی حقیقی با خوردن سیر میشه ولی گرسنگی کاذب  با ترک خوردن سیر میشه . 

      چون وقتی ترکش می کنیم از وادی رنج خلاص میشیم اما باز با افکار سرزنش آمیز نوع دیگری با خودمون در جنگ می افتیم که اینم پیامدهای همون سرزمینه . که دوباره ما رو به همون سرزمین می کشونه. 

      چقدر این وادی دردناکه و ما سالها در این وادی زندگی کردیم . 

      و برای رها شدن از این وادی فقط کافیه از فرمول ترک پرخوری استفاده کنیم . 

      یعنی ترک این سرزمین . ما باید هجرت کنیم به سرزمین تناسب تا بتونیم از زندگیمون لذت ببریم . 

      و تنها راه رها شدن از وادی رنج زندگی در تناسب و لذت تناسبه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/21 19:33
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 725 کلمه

      سلام . 

      پرخوری در من چطور ترک شد ؟ 

      من پذیرفتم که  خوردن  در ذهن من کلا در معنای چاقیست . 

      خب این باور یک باور غلط است .

      چون خوردن یک فعل است .

      درست مثل سایر افعال که توسط ما انجام میشود .

      پس خوردن هم دقیقا مثل سایر افعال بدن چه به صورت ارادی و چه به صورت غیر ارادی مثل حرکت دادن دست  و پا نشستن برخاستن ضربان قلب کارکرد کلیه و …در حال صرف انرژیست . 

      مزایای خوردن برای بدن 

      من به وسیله ی فعل خوردن لذت بیشتری از زندگی میبرم 

      من به وسیله فعل خوردن از فواید موجود در غذاها بهره مند میشوم .

      من به وسیله ی فعل خوردن سیر میشوم .

      من به وسیله ی فعل خوردن فکم حرکت می کند دندانهایم  به کار می افتد . 

      به وسیله فعل خوردن مری من عمل بلع را انجام میدهد . 

      به وسیله ی فعل خوردن اسید معده ی من ترشح میشود .

      به وسیله فعل خوردن هضم غذا انجام میشود .

      به وسیله ی فعل خوردن دفع غذای زاید از روده ها انجام میشود و روده ها خشک و بی تحرک نمیشوند . 

      به وسیله ی فعل خوردن به بدن انرژی می رسد .

      به وسیله ی فعل خوردن  کارخانه ی چربی سوزی دوام دارد . سلولهای چربی چربیهای گذشته ی خود را رها کرده و آماده تجزیه ی سلولهای جدید میشود . 

      به وسیله ی فعل خوردن جسم من با توان بیشتری به کارهای روزمره عمل می کند . 

      به وسیله ی فعل خوردن بزاق من ترشح میشود .

      به وسیله فعل خوردن فکر من کار می کند .

      به وسیله فعل خوردن من توان نوشتن دارم .

      به وسیله فعل خوردن من میتوانم صحبت کنم .

      به وسیله فعل خوردن من زنده هستم . 

      خب این همه مزایا خوردن دارد . 

      پس هیچ کسی نمیتواند خوردن را ترک کند چون خوردن نیاز جسم است و برای زنده ماندن جسم ضروریست . 

      اما چیزی که  ذهن چاق با آن مشکل دارد خوردن نیست . 

      نگرش منفیست  که نسبت به خوردن می دهد . 

      نگرش منفی چاقی و بیماری و سنگینی و مضر بودن و زیاده روی و  … به خوردن احساس منفی میدهد .

      وقتی من به خوردن خودم صفت پرخوری میدهم یعنی دارم رفتارم را قضاوت می کنم و این قضاوت رفتار یعنی تولید احساس منفی 

       پس احساس منفی نسبت به خوردن تعریف پرخوریست  نه مقدار و حجم مواد غذایی .

      کسی ممکن است یک لقمه غذا بخورد ولی به همان یک لقمه نگرش و احساس منفی دارد این شخص پرخوری کرده است . 

      کسی هم  اونقدری میخوره که به احساس منفی حال بد و تهوع و سردرد و سنگینی میرسه این شخص هم پرخوری کرده است .

      مخرج مشترک این دو فعل  احساس منفی است . 

      پس اگر خوردن با  نگرش مثبت و توجه به فواید که در بالا نوشتم باشد احساس خوب در من تولید می کند . 

      این احساس خوب در جهت لاغریست . 

      وگرنه چه یک لقمه چه هزار لقمه جسم همه را هضم می کنه و تجزیه می کنه . حالا تجزیه یک لقمه زمان کمتری می طلبد و تجزیه صد لقمه زمان بیشتری می طلبد . 

      اما احساس بدی که ما در این زمانها داریم تمام نمیشود تجزیه نمیشود و این احساس منفی روی هم انبار شده و چاقی فیزیکی را شکل می دهد .

      چیزی که لازم است ترک کنیم احساس منفیست . 

      چه نسبت به فعل خوردن یا به هر چیز دیگر .

      برچسب منفی به خودمان نزنیم .

      خود را شایسته ی القاب بد ندانیم .

      به بدنمان انگ و برچسب چاقی و هضم نکردن و ذخیره کردن و ضعیف بودن و بیمار شدن نزنیم . 

      احساس خوب معیار تناسب ماست . 

      من با احساس خوبم دیگر پرخوری نمی کنم  و پرخوری بدون برچسب زدن به خودم و قضاوت رفتارم خود به خود در من رفع شده چون نگاه چاقی و نگاه پرخوری را درست کردم در نتیجه همیشه در من حس خوب تولید میشود و من هر آنچه می خورم به وقت گرسنگی و تمایل برای خوردن  و آنچه نمیخورم در زمان سیری چون نمیخواهم و تمایلی برای مصرف آن ندارم .

      پس خیلی راحت این رفتار در من ترک شد چون از ذهنم ترک شد . 

      چون ذهنم دیگر آن را نمیبیند . 

      لاغری من به خاطر پرخوری نکردن نیست به خاطر احساس بد نداشتن هست .

      احساس بد نداشتن به خودم 

      احساس بد نداشتن به فعل و عملکردم

      احساس بد نداشتن به جسمم 

      احساس بد نداشتن به مردم و اطرافیانم 

      احساس بد نداشتن به مواد غذایی

      احساس بد نداشتن به خدا 

      من احساس خوب خودم را با اصلاح نگرش چاقی گسترش دادم و با لذت و بدون هیچ گونه رنجی لاغر شدن را به جسمم هدیه دادم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/26 08:09
      مدت عضویت: 587 روز
      امتیاز کاربر: 15702 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر 

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/07/26 توانستم فایل به این مهمی را گوش بدهم .

      چقدر خوبه که دراین فایل صحبتهایی را میشنویم که دقیقا حرف دل ما افراد چاق است . استاد 46 سال است که همه به هرطریقی به من یادآوری میکنند که برای اینکه لاغر بشوی کمتر بخور- فلان ورزش را بکن عرق بریزی- باشکاه برو ورزش چربی سوزی را انجام بده – اراده داشته باش  این همه چیزها را نخور ولی هیچ کس درک نمیکرد که من خودم هم از چاقی خودم دررنجم و نمیتوانم جلوی این پرخوری را بگیرم و همیشه خودم را سرزنش میکردم و الان با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که فرمان پرخوری از دست من خارج بوده و ذهن من آن را به مغز میفرستاده و مغز آن را اجرا میکرد و من هیچ گونه مقاومتی درمقابل فرمان مغز نداشتم و همیشه درذهن خودم و اطرافیانم به صورت منطقی این فرمول بود 

      کمتربخور + بیشتر فعالیت کن = لاغری

      من برای چاقی بدن افراد مثال قیف را میزنم . قیف یک وسیله ای است که دو راه دارد یکی ورودی و یکی خروجی ،(مثل بدن ما )  یک سمت آن با دهانه گشاد است که به راحتی چیزی را داخل خود جا میدهد مثل پرخوری افراد چاق  که ورودی زیادتری دارد و یک راه خروجی باریک و سخت داردکه مثال لاغری برای آن مناسب است  پس وقتی که ورودی و خروجی این قیف با یکدیگر و به یک اندازه مناسب نباشد خروجی آن بسته و به سختی مواد داخل قیف خارج میشوند  لاغری ما هم مثل دهانه باریک آن سخت و دشوار میشود مثل فشارها و رژیمهایی که ما در طول عمر خود استفاده کردیم پس باید که ورودی و خروجی ان به یک اندازه و متناسب باشد که مواد به راحتی از آن عبور کند مثل لوله آب که هر دو دهانه به یک اندازه است .

      استاد چقدر مثال کاشت لوبیا را زیبا گفتید من 5 دانه لوبیا را کاشتم دردستمال کاغذی اندازه آنها از 154 سانتیمتر هم بیشتر شده بود بدون داشتم خاک پس همنطورکه گفتید یک گیاه برای رشد 

      آب +اکسیژن +نور = گیاه زنده                          کمبود =خاک مناسب 

      و یک فرد چاق هم برای چاق شدن 

      آب +اکسیژن +نور= چاقی                                کمبود = غذای مناسب

      پس هرفردی هرچه قدر خودرن را هم کمتر کند باز هم لاغر نخواهد شد چون سه تا شرایط رشد رادارد پس زیاد با نخوردن ورژیم خود را اذیت نکنیم . چقدر این مثال فرمولها و باورهای اشتباه چندین ساله من را تغییر داد که نخوردن باعث لاغری نخواهد شد .

      وقتی به یک فرد چاق بگویند اینها را بخور که راحته مشکل اصلی با نباید فلان چیز را بخوری است انسان چاق با نخوردن مشکل دارد خوردن که برای او آسان است . وقتی که ذهن واراده شما باهم کنار نمی آید ان قسمت است که برای ذهن شما سخت است و شکست میخوری چون مغز تحت تاثیر ذهن است 

      منبع فعالیت بدن =مغز +ذهن 

      وقتی که خوردن شما کنترل و اصلاح میشود این فرمان را مغز از ذهن شما دریافت کرده است پس تا زمانی که فرمولهای ذهنی شما از چاقی به لاغری اصلاح نشود شما لاغر نخواهید شد چون مغز کار خودش را به درستی انجام میدهد و فرمانبردار تام الختیار ذهن است پس سعی کنیم فرمولهای ذهنی را خوب یاد بگیریم تا زودتر روند چاقی را دربدن متوقف کنیم .

      استاد از شما ممنون و سپاسگزارم امروز خیلی آگاهیهای من نسبت به نقش مغز و ذهن درپرخوری ما افراد چاق زیادتر شد . خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/22 20:40
      مدت عضویت: 668 روز
      امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 264 کلمه

                       سلام استاد وهم مسیران 

      پرخوری یی واکنش مغز هست هر چقدرما تاش کنیم نمتونیم جلوش بگبرم وفتی مغز فرمان ثادرکن ما نمتوانیم اجرا نکیم 

      باید اموزش  اگاهی رو باد بگیریم  این اگاهی جدید در ذهن ما به فرمولهای حدید تبدیل شده ودستورهای جدید صاور میشه وباعث کنترل پرخوری میشه 

      یی فرد که خودش بدن سازه هست فکرش ورزش هست نه که با ورزش میخوام لاغر بشه بکله فکرش ورزش وتناسب ورزشی هست 

      من خودم کل این برنامه  رژیم رو بعضی زمان حدود ۱۵ ماه تلاش وکوشش ولی همه مساوی باچاقی است نه لاغر یی 

      همش ذهنم بهم میگفت این موادرو بخور یی جنگ درونی من بود

      ذهن پن باجسم همسو نبود وفتی داشتم رژیم میگرفتم ذهن چاق ما کارمغز دچار اختلال میکنه وکار جسم ازبین میبری 

      اول ماباید فرمولهای لاغزی رو عوض کنیم نتجه اون لاغریی هست هیچ رژیم تو تغییر این فرمولها کارامد نیست 

      رزیم فقط حسم ما رو تویی یی زمان‌کوتاه حواب گو بود ولی در طولانی مدت همه باشکست بود چون تو هر رزیمی کاری به ذهن ناخداگهاه نداشت غافل از اینکه که فرمامه ذهن رو نمیشه کنترل کنیم اول باید فرمولهای لاغریب رو اموزش بینبم واگاهی کسب میکنیم وبعد اون رو به تصیویر ذهنی تبدیل ونقشه ذهن باعث میشه  اول افکارما عوض میشه وبعد رفتار وبعددرعمل کردما تاثیر داره  ما اگاهب مربوط به لاغری هر چه بیشتر یادگیری داشته باشیم تو کل برنامه لاغریاثر داره استمر داشته باشیم به نتیجه خواهیم رسید زمان نیاز داره تو کل برانامه اول یادگیری وبعد رمان دادن وبعد استمرا ولاغریی د رحاشیه قرار بگیره هواسمون فقطیادگیریباشه حتما لاغر میشیم 

      خداپشت  پنناهتون یاحق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جمیله ظریفی
      1401/11/02 19:02
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 1975 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 364 کلمه

      سلام  استاد عزیز و دوستان خوبم  در سایت تناسب فکری 

      خیلی  خوشحال  و سپاسگزار  خداوندم  که خرید دوره   روزی  من شد

      از دیروز که ویدیوهای  دوره ه و صحبت های  استاد عزیز  رو میشنوم   خیلی حال خوبی دارم   و سپاسگزارم  که آگاهی های  جدید و خوبی یاد میگیرم   و این آگاهی ها  منو به هدفم که تناسب هست میرسم

      خوشحالم  که  این  آموزش ها   رو میبینم

      هر لحظه  به  خودم  میگم  کاش تو مدارس به جای  خیلی مطالب  به درد نخور  این مطالب  آموزش  داده می شد چرا که  این مهارت ها اساسی ترین  آموزش هاست 

      یادم  میاد خیلی  مواقع    که با همکاران   حرف میزدیم  حرف از نخوردن و چیکار کنیم که لاغرتر بشیم بود و یا  مثلا  چایی شون رو بدون قند میخوردن  و  وقتی میدیدن من قند برمی دارم  و میگفتم   من  چایی رو  با قند میخورم  یا مثلا  خوراکی میخوردم  میگفتن  نخور بد    حیفه  تو صورتت زیباست چرا بفکر  سلامتی  ت نیستی یا  مثلا  رژیم و ورزش  اینجوریه و اونجوری و ….

      بهشون  میگفتم  بنظر  من  الان شماها  که  متناسب هم  هستین   نمیخورین و دائم   در حال رژیم هستین و به خودتون   سخت میگیرید   در هر صورت   بین من و شما چه فرقی  هست  آخه شما هم  فکر میکنید چاقید و نمی‌خورید 

       خودتون  رو  محروم  میکنید که نکنه  چاق شید    ولی من  از بچگی همین بودم چیزی که میخواستم رو میخوردم   و خوشبختانه  همینطور  موندم 

      الان با صحبت های  استاد  میبینم  همیشه  همه  توصیه  میکنن   نمیدونن  که همین  حرفا  اطلاعات  غلطی  هست که  به خورد  طرف مقابل  میدن  بخصوص  به فرزندان شون 

      ولی من  فکر میکردم  اینا نیست   شاید هم بخاطر  همین  الان  اینجا  هستم 

      سه جلسه  اصلاح پرخوری  رو دیدم  و با همین سه جلسه  از دیروز  خوردن هام  خیلی کمتر شده  احساس  میکنم  هر لحظه   عصب های مغز م   اطلاعات  جدید  رو بهم یادآوری  میکنن 

      و همین  باعث  شده   که  خیلی  چیزهایی که   بعضی  وقتها  بیخود میخوردم رو نخورم 

      و انتخاب های درست تری  تو نوع خوراکی ها  داشته باشم  

      و از خوردنش لذت میبرم و  میدونم که  چربی های اضافه بدنم  به راحتی آب میشن 

      دوست دارم  حسابی دل بدم به دوره 

      و بیام نتایج  عاااالی م رو  بگم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/11/01 18:49
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,547 کلمه

      سلام و درود 

      استاد تا به اینجای فایل که شش دقیقه گذشته واقعا بار دیگه برام این راه ( لاغری با قدرت ذهن) تایید شد چون در گذشته من خودم  در رژیم شدید بودم اما هر ماه می‌دیدم که  چاقتر میشم و اما خواهر من که خیلی لاغر بود هر چی میخواست به مقدار دلخواه در هر  زمانی که میخواست  میخورد و  واقعا هم لاغر  بود و یا همسرم همینطور  هر آنچه دوست داشت در هر زمانی میخورد و متناسب هم بود و من همیشه میگفتم خدایا چطور فلان غذا اینها رو چاق نمیکنه اما من رو چاق می‌کنه و کلی سوال  دیگه هم در ذهنم داشتم و اما  در نهایت  خودم میگفتم  انگار بدن من با اونها فرق داره و سوخت و سازمان پایین هست و من چون دارو میخورم و زایمان کردم و …..چاق هستم و تا ابد هم اینطور میمانم و  این دیگه سرنوشت من هست .

      این رو هم بگم من همیشه در گذشته میگفتم تنها راه لاغر شدن کم خوردن و زیاد فعالیت کردن هست و هیچ راهی رو به جز این کار قبول نداشتم و همیشه هم از این طریق در زمانهای مختلف کلی وزن کم کرده بودم که دوباره برگشته بود  اما این اواخر رژیمم با اینکه با تمام توانم کم می‌خوردم و بیشتر ورزش میکردم نه تنها لاغر تر نمی‌شدم بلکه هر ماه چاقتر هم میشدم و واقعا هیچ راهی رو دیگه بلد نبودم که انجام بدم و چون کم کم داشتم ناامید میشدم میخواستم به سمت قرص و دمنوش لاغری برم که شخصی میومد داخل باشگاه ما و از فلان دمنوش های خاص برای لاغری تبلیغ میکرد وچون  بچه ها خورده بودن و نتیجه گرفته بودن من هم دوست داشتم امتحان کنم چون  در حال بد روحی بودم  که چرا بعد از این همه زحمت شدید که به خودم میدم نه تنها لاغرتر نمیشم بلکه  ثابت هم  نمیمونم  و  واقعا ناامید و خسته بودم و به دنبال راهی برای نجات خودم  از چاقی میگشتم چون مطمعن بودم اگر این روند هر ماه افزایش وزن من ادامه پیدا کنه تا چند ماه دیگه  من به وزن قبل از بارداری ام می‌رسیم و تمام زحماتم به باد میرن  واقعا حالم بد بود چون  این اواخر رژیمم تمام باورهای من توسط پزشکان متخصص و کارشناس تغذیه با هم خراب شده بودن و همین باورهای اشتباه باعث شده بود من بدون هیچ پرخوری بلکه با کم خوری بیشتر و فعالیت بیشتر هر ماه کلی وزن اضافه کنم و یادم میاد وقتی روی ترازو میرفتم و عدد بالاتر از ماه قبلم می‌دیدم  آرزو میکردم که دیگه وزنم همین عدد بمونه و بیشتر نشه اما هر ماه شاهد عدد بالاتر بودم و من ناراحت تر و درمانده تر میشدم و واقعا استاد یا شما موافقم که خوردن و فعالیت و … هیچ ارتباطی به لاغری ندارن چون من خودم در گذشته این حقیقت  رو تجربه کرده بودم اما نمی‌دونستم ایراد کارم کجاست و فقط سعی داشتم هی به خودم بیشتر سخت بگیرم مثلا رفتم رشته ورزشی رو داخل باشگاه تغییر دادم و اینقدر حرکات سنگین زدم تا مدتها کمر درد و زانو  درد شدید داشتم و درگیر دکترها بودم و از اون طرف هم  هر ماه پول رژیم و ویزیت به کارشناس تغذیه میدادم و وقت میزاشتم میرفتم مطب ایشون  تا  وزن من رو چک کنه و رژیم سنگین تر و جدید تر بده  و اما هی شرایطم بدتر میشد .

      پس من همینجا بارها فریاد میزنم که من مدتها هست  به خاطر. هدایت ام به این سایت باور (ورزش  و رژیم باعث لاغری من هست )رو قبول ندارم و هر کس هم بگه حتی بالاترین پزشکان  هم بگن من قبول ندارم چون خودم نمونه ی واضحی برای غلط بودن این ادعا هستم و خدا رو شکر  زمانی که به این راه هدایت شدم خیلی راحت این راه رو پذیرفتم و با تمام وجودم اون رو باور کردم .

      بدن من این توانایی رو داره که از هیچ می‌تونه چیزی رو به وجود بیاره مثل دانه ی لوبیا داخل دستمال خیس فقط با آب و نور اون رشد می‌کنه بدن من هم به شدت کم نیاز هست و با همون آب و تنفس و غذای کم هم می‌تونه چاق بشه .

      من باید بدونم لاغر شدن نیاز به تغییر فرمول‌های ذهنی دارد من اگر احساس پرخوری دارم و پرخوری رو عامل چاقی می دانم  به خاطر فرمول‌های ذهنی هست و تا اونها رو تغییر ندم من تغییر نمیکنم من خودم یادم میاد آخرین بار  با رژیم سنگین تا سی و پنج کیلو وزن کم کردم چون واقعا عاشق لاغری بودم و از چاقی متنفر بودم با تمام توان و ارده ام رژیم گرفتم و لاغر شدم اما چون ذهنم تغییر نکرده بود به محض رسیدن به وزن دلخواهم تمام اون فرمول‌های گذشته ی چاقی دوباره میتونستن من رو وادار به پرخوری کنن و من هر از گاهی رفتارهایی داشتم که واقعا وقتی یادم میاد حالم بد میشه و یا خجالت میکشم اما همچنان در من بودن و  باعث میشدن من بعد از چند ماه وزن نرمالی که داشتم دوباره کلی وزنم زیاده بشه و من دوباره  پیش اون کارشناس برم ورژیم جدید بگیرم و اینقدر من نوسان وزنی داشتم و همش وزنم بالا و پایین میشد و من پیش این کارشناس میرفتم که اطرافیانم میگفتن تا کی میخوای بری پیشش رژیم بگیری بابا ول کن تو حساس شدی و  اما حالا میفهمم چرا اون اتفاق نیفتاد چون ذهنم پر از فرمول های چاقی بود که با اون همه کاهش وزن اونها تغییر نکرده بودن یادم میاد اینقدر حرص و ولع خوردن اون خوراکی های محدود رو داشتم که وقتی در. جایی باهاشون برخورد میکردم اینقدر می‌خوردم که عذر میخواهم بعدش بالا میاوردم و همه میگفتن معدت کوچک شده که اینطور شدی کسی نبود بگه رفتارهات و تمایلات تو تغییر نکرده ذهن تو تغییر نکرده که تو اینطور شدی و می‌خوام بگم رژیم باعث لاغری من برای همیشه هیچوقت نشد مقطعی شد بارها شد اما دایمی نشد و من همیشه مثل یو یو. در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم  و من یادم میاد اینقدر هوس خوراکی های خاص و میکردم که به خودم داخل هفته یه روز  رو استراحت میدادم و هر چیزی میخواستم رو می‌خوردم و اما بعدش عذاب وجدان میگرفتم و با تمام توانم کل هفته رو در محدودیت شدید به سر می‌بردم چون یه روز رو هر طوری خواسته بودم رفتار کرده بودم .

      اما باید بگم من مدتها هست در سایت هستم و دارم روی  مغزم و ذهنم کار میکنم و واقعا خود به خود خیلی از چیزها رو. نمی‌خورم و خیلی از رفتارها رو ندارم چون دارم این چاقی رو از ریشه برطرف میکنم و به جای  کلی فشار آوردن به جسم دارم  روی مغزم که صادر کننده ی دستور غذا خوردن هست کار میکنم و من دارم دوره ی اصلاح پرخوری و اشتها در مغز رو با جدیت دنبال میکنم و واقعا رفتار من با مواد غذایی خیلی تغییر کرده من در گذشته نقطه ضعفم خوردن فست فود ها بود عاشق اونها بودم و با یکی و دوتا کامل از پیتزاهای و ساندویچ ها و … دوست نداشتم کنار بکشم اما همین دیشب من شام میل نداشتم و یک عدد کلوچه کوچک به اندازه  نصف کف دستی خوردم و دیگه هیچ چیز  نخواستم تا آخر شب دخترم با دوستاش رفت کافه و پیتزا خریده بود و نصفش رو نخورده بود آورده بود خونه و من دیدم و جلوم بود فقط  یه برش برداشتم و دیگه نخوردم و گذاشتم داخل یخچال و همچین کاری در گذشته محال بود اما راحت دیشب انجام دادم تا خواستم فکر کنم پرخوری کردم گفتم بابا از این فکرها نکن که پرخوری ذهنی هست آخه اگر گذشته ی تو بود که کل این رو میخوردی حالا شام نخوردی یه برش فقط برداشتی و دیگه نخوردی و گذاشتی داخل یخچال خب این کار تو  کم چیزی نیست و باید بدونی  این رفتار تو چقدر ارزشمند و عالی هست که اگر سالها کارشناس تغذیه من رو وادار میکرد این کار رو بکنم نمیتونستم و با اگر با زور انجام میدادم قطعا  دفعه ی  بعد تلافیش رو در میاوردم چون رفتارم با فرمانهایی مغزیم هماهنگ نبود و اما مطمعنم به لطف این دوره  رفتارم برعکس خواهد شد یعنی دفعه ی بعد شاید من همین یک برش رو  هم برندارم چون فرمان مغزیم با هدفم هماهنگ تر میشه و من رفتار بهتری خواهم داشت .

      من خودم به شخصه مجذوب این دوره هستم و دارم   دوباره اون رو دوره میکنم و امروز هم خواستم برم اونجا اول کامنت بنویسم اما دوباره گفتم بیام ببینم این فایل استاد درمورد چه هست و خدا من رو هدایت کرد که بیام اینجا و این نوشته رو بنویسم .

      من در بخش اول این دوره با اون  مستند عالی شناخت خیلی بهتری از مغز پیدا کردم و واقعا متوجه شدم انسانها چطور در این دنیا زندگی میکنن و در بخش دوم اگاهی عالی و وارد مغزم کردم و بخش سوم  که واقعا عالی بود خطای مغز چاق هست که من کلی پرده ها از جلوی چشمم برداشته شد و متوجه شدم تفاوت رفتارهای فرد چاق و لاغر در کجا هست 

      من خودم تا وقتی داخل این دوره نبودم میگفتم من که کلی تغییر کردم چرا لاغر نمیشم اما از وقتی در این دوره دارم تمرینات عملی رو انجام میدم متوجه شدم چقدر خطا ی رفتاری داشتم که دیگه نمی‌خوام اونها رو انجام بدم و هر روز دارم آگاهانه تلاش میکنم که  به آموزشها عمل کنم تا رفتارهای جدیدتری داشته باشم و در نهایت  نتایج جدیدتری بگیرم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم