0

صدای ذهن چاق

صدای چاقی ذهن
اندازه متن

همه افراد چاق در سراسر جهان زیر نظر مربی خصوصی، مسیر چاق شدن را طی می کنند.

آنها بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام می کنند اما نمی دانند که توانایی و تخصص مربی خصوصی چاقی شان که همان صدای ذهن چاق است مانع از لاغر شدن آنها از هر روشی خواهد شد.

مربی خصوصی چاقی

شاید به نظر شما تعجب برانگیز یا حتی مسخره باشد اگر از این موضوع اطلاع پیدا کنید که افرادی در جهان هستند که فردی را تحت عنوان مربی خصوصی چاقی استخدام کرده اند تا به آنها کمک کنند چاق و چاق و چاق تر شوند!

حتی ممکن است شوکه شوید اگر متوجه شوید شما یکی از آن افرادی هستید که سالهاست از کمک و راهنمایی مربی خصوصی چاقی استفاده کرده اید!

به تعداد افراد چاق در سراسر جهان مربی خصوصی چاقی وجود دارد که هیچکدام از دیگری بهتر یا توانمندتر نیست. همه آنها در بهترین سطح و استانداردهای آموزشی مشغول آموزش چاقی و کمک به افرادی هستند که عاشق چاقی هستند.

من، شما و هر انسانی که اضافه وزن دارد سالهاست عضو گروه افرادی هستیم که تحت تعلیم مربی خصوصی چاقی هستیم.

صدای چاقی ذهن
مربی خصوصی چاقی

ویژگی های منحصربفرد مربی خصوصی چاقی در جهان به شرح زیر است:

  • در تمام مدتی که تحت استخدام شما هستند هرگز از مرخصی استفاده نمی کنند.
  • به صورت شبانه روزی در خدمت شما جهت راهنمایی و کمک به موفقیت تان در چاق تر شدن هستند.
  • اطلاعات گسترده و غیرقابل باور درباره انواع مزه های غذایی دارد.
  • حافظه بسیار قوی و نامحدود در بخاطر سپاری برنامه های متنوع برای کمک به شما دارد.
  • چنانچه در مسیر چاقی از اجرای برنامه های چاقی عاجز یا خسته شدید به سرعت برنام های متنوع دیگری را جایگزین می کند.
  • همواره همراه و پشتیبان شما می باشد و بدون خستگی و از همه مهمتر بدون دستمزد در خدمت شما هستند.

اینها فقط برخی از ویژگی های متنوع و کارآمد مربی خصوصی چاقی هستند که مدت هاست یکی از آنها را به استخدام خود درآورده اید.

حتما شما هم ویژگی های دیگری درباره مربی خصوصی چاقی خود سراغ دارید که در لیست آورده نشده است.

شناسایی مربی چاقی خود

احتمال زیاد مربی خصوصی چاقی خود را شناسایی کرده اید اما جهت یادآوری و اطمینان از اینکه تشخیص شما صحیح بوده است به اطلاع می رساند که ذهن شما مربی خصوصی چاقی تان است که سالهاست بدون وقفه و خستگی ناپذیر در خدمت چاقی شما بوده است.

همه ما صدای چاقی ذهن را به خوبی می شناسیم و اتفاقا چقدر نسبت به توصیه ها و یادآوری های او حرف شنوی داریم.

خود را ملزم می دانیم که حتما به همه توصیه های او عمل کنیم به شکلی که اگر برای چند روز به هر دلیل بر اساس توصیه های دیگران که برنامه غذایی از آنها تهیه کرده ایم عمل کنیم چنان ناراحت و پریشان می شویم که هرطور شده برنامه رژیمی خود را رها کرده و دوباره به شاگردی نزد مربی خصوصی چاقی خود ادامه می دهیم.

وابستگی زیادی بین ما و مربی خصوصی چاقی مان ایجاد شده است و به همین دلیل دوری از او و یا گوش ندادن به توصیه های او باعث ناراحتی و عصبانیت ما می شود.

جالب اینکه هرگز چهره مربی خصوصی چاقی خود را ندیده یا با او به صورت حضوری ملاقات نکرده ایم و همواره از طریق گوش دادن به توصیه های کلامی او در مسیر موفقیت چاقی خود حرکت کرده ایم و جالب اینکه همه ما از عملکرد خود و مهارت مربی خصوصی چاقی خود رضایت کامل‌ داریم.

صدای ذهن چاق

صدای ذهن چاق

صدایی که همیشه در ذهن خود می شنویم که بسیار آرام و مؤدبانه ما را راهنمایی می کند، صدای مربی خصوصی چاقی مان است.

همان صدایی که به محض اینکه چشمان خود را باز می کنیم اولین پیشنهادات خوردن در وعده صبحانه را به ما گوشزد می کند.

همان صدایی که همیشه با دلیل و منطق عالی ما را تشویق به خوردن بیشتر می کند.

  • بیشتر بخور چون می خوای بری سر کار جون داشته باشی.
  • بیشتر بخور چون ممکنه تا ظهر چیزی گیرت نیاد که بخوری.
  • یه دونه دیگه بردار، یکی کم بود.
  • این یه ذره رو هم بخور، حیفه بمونه.
  • تا کسی نیومده چندتا دیگه بخور چون بقیه بیان دیگه چیزی به تو نمی رسه.
  • تا تر و تازه است چندتا بخور چون بمونه مزه اش تغییر می کنه.

هزاران جمله از توصیه ها و پیشنهادات ذهن چاق را می توانم در ادامه این لیست ذکر کنم. همان عبارت هایی که ۴۳ سال است هر روز و بدون وقفه در راستای اجرای وظیفه مربیگری خود به من توصیه کرده است.

بارها در این سالها از دست توصیه ها و راهنمایی های او خسته شدم، گله و شکایت کردم، گریه و زاری کردم، اما او بسیار صبور،‌ مهربان و متعهد است.

هرگز از ناراحتی من به خشم نیامد، هرگز از گله و شکایت های من دلسرد نشد و هرگز دیدن گریه و زاری های من، خللی در تعهد و وجدان کاری او ایجاد نکرد.

همواره صبور، مهربان و متعهد به انجام وظیفه اش بوده است و خواهد بود.

دلیل موفقیت مربی خصوصی چاقی

هیچ برنامه رژیمی، ورزشی و به طور کلی هیچ روشی لاغری توانایی برهم زدن برنامه بلند مدت مربی خصوصی چاقی تان را ندارند.

بلند مدت بودن برنامه های مربی خصوصی چاقی مهمترین عاملی است که سبب شده هیچ برنامه لاغری قادر به شکست دادن یا ایجاد خلل در اجرای برنامه های او نباشد.

شما از هر برنامه رژیمی، ورزشی یا از هر روشی برای لاغری استفاده کنید برای مدت محدود قادر به دنبال کردن آن برنامه خواهید بود.

در نهایت از ادامه روش لاغری خود خسته و دلسرد می شوید و این به معنای ادامه کار و فعالیت مربی خصوصی چاقی به شکل قوی تر و متعهدتر از قبل خواهد شد.

حتما این تجربه را دارید که بارها بعد از اتمام یا رها کردن برنامه رژیمی یا ورزشی با عجله و شدت بیشتر از قبل به سمت دوباره چاق شدن حرکت کرده اید.

این بخاطر برنامه های جبرانی است که مربی خصوصی چاقی برای شما در نظر گرفته است.

بهترین معلم من در زندگی مربی خصوصی چاقی ام بوده است. برای شما چطور؟!

نگرش خود درباره ویژگی ها و عملکرد مربی خصوصی چاقی تان را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

چه شناختی از او دارید؟ چه خاطره ای از برنامه های جبرانی او دارید؟

چه تجربه ای از عمل نکردن به توصیه های او و عمل کردن به توصیه های دیگران دارید.

هرچه دوست دارید درباره مربی خصوصی چاقی خود بنویسید را در بخش نظرات ثبت کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.59 از 54 رای

https://tanasobefekri.net/?p=43279
برچسب ها:
18 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ط.ه
      1403/03/17 13:55
      مدت عضویت: 156 روز
      امتیاز کاربر: 1260 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      به نام خدا 

      با سپاس از استاد عزیزم 

      استاد من الان متوجه شدم مربی چاقی داشتم چه مربی بود مرتب به من می‌گفت بخور مگه تو دنیا چه لذتی بیشتر از چاقی وچود داره بارها به من گفته بابا مگه دنیا چند روزه که خودت محروم کنی از خوردن بارها برای من برنامه ریزی کرده که اگه رفتی عروسی همه غذا رو بخور اگه بچت نمیخوره مال اون رو هم بخور داری پول میدی وقتی رفتم رستوران گفته سفارش بدهدبابا  چند بار میخوای بیایی اینجا بخور دیگه یا برای نذری ها به من گفته نذریه بخور ثواب داره،اون کار خودش رو خوب بلد بوده و این جسم ما بوده که مدام باهاش اذیت می‌شده و هی چاق می‌شده و بعدش میگفت دیدی همش میخوری چاق میشی دیگه اینه پرخوری داری برو رژیم بگیر دیگه خسته شده بودم از دستش دیگه فکرم رو داغون کرده بود من دیگه دارم میشناسمش دیگه میدونم کجاها داره من رو گول میزنه من دیگه تو این سرزمین چاقها نموندم و رفتم تو سرزمین لاغرها میخوام با مربی های اونجا کار کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/03/15 22:00
      مدت عضویت: 1756 روز
      امتیاز کاربر: 19898 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 11 کلمه

      سلام استاد عزیز

      ببخشید فایل صوتی این پادکست دانلود نمیشه ارور میده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5966 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 7 کلمه

        سلام و درود
        اصلاح شد
        متشکرم اطلاع دادید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/03/12 09:36
      مدت عضویت: 313 روز
      امتیاز کاربر: 6740 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 431 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      باعرض سلام خدمت شما استاد عزیز وهم مسیران گرامی دلیل نبودن تقریبا ده روز من مسافرتم به مشهد مقدس بود که از جانب همه دوستان و مخصوصا شما استاد عزیز نایب الزیاره بودم در طول این سفر چون همسرم و مادر همسرم همراهم بودن نمی‌تونستم فایل گوش بدم و مثل روال همیشه هر روز فایل م رو گوش بدم و دیدگاه بنویسم چون اکثر اوقات همسرم کنارم بود و چون از اول تصمیم گرفتم که همسرم از بودن در سایت من اطلاعی نداشته باشه پس مجبور بودم که وقتی اون هست سمت گوشی نیام چون دلیل استمرار خودم رو تا الان اطلاع نداشتن اطرافیان از جمله همسرم از این مسیرم می‌دونم .ولی سعی میکردم گاهی اوقات حتی برای چند دقیقه هم که شده بیام و چند خطی از مطالب سایت رو بخونم که نکنه از مطالب سایت دور بشم و ذهن چاقم بتونه این دوری رو به عادت تبدیل کنه ولی خدارو شکر این اتفاق نیفتاد و منتظر اولین فرصت بودم که بتونم بیام و مثل روال گذشته با فراق بال فایل گوش بدم و در بخش نظرات دیده گاه بنویسم .

      صدای ذهن چاق به قول شما استاد عزیز بهترین و متعهد ترین مربی چاقی که دلسوزانه و به بهترین شکل ممکن کار خودش رو بلده و اونو انجام میده .همیشه هست و اصلا مرخصی نداره و هیچ چیز در کارش خللی ایجاد نمیکنه گله و شکایت ما جا زدن خسته شدن ما کوچکترین اثری در عملکرد اون ایجاد نمیکنه .و اگر ما زمانی به هر دلیلی مثل تصمیم گرفتن برای رژیم  به حرفاش گوش ندادیم اون آنقدر بر کارش استمرار داشته که ما دوباره تسلیم ش شدیم و گوش به فرمان و این تسلیم شدن پایان کار نبود بلکه بخاطر این وقفه کلاس جبرانی به طور فشرده برگزار می‌شد که کوتاهی این مدت نه تنها جبران میشد بلکه عملکردمون خیلی پیشرفته تر  از قبل میشد و همیشه حرکت ش رو به جلوست و بخاطر اطمینانی که از کار خودش داره این باور رو در ما ایجاد کرده که همیشه ما در حال پیشرفت چاقی مون هستیم و این اطمینان رو به ما داده که با پیروی از اون به درجات بالاتری از چاقی خواهیم رسید واین تا بی نهایت ادامه خواهد داشت بدون هیچ خستگی از جانب مربی چاقی مون .مربی چاقی ما عزم کرده که مارو به هدف مون برسونه چون در ابتدای راه خودمون ازش خواستیم که همیشه باشه حتی اگر ما خسته شدیم به حرف ما گوش نده و کار خودش رو بکنه اون هم در متعهدانه ترین حالت قاطعانه تصمیم بر رسوندن ما به هدف مون داره و هیچ چیز جلودارش نیست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rastegar.moradzadah
      1403/03/09 04:16
      مدت عضویت: 1229 روز
      امتیاز کاربر: 6667 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 648 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان

      صدای ذهن همیشه در وجود ما هست وبا بیدار شدن ما اونم بیدار می شه وشروع می کنه به کار البته در خواب هم از طریق خوابهایی که می بینیم یه جور دیگه تاثیراتش رو می بینیم 

      صدای ذهن در همه جنبه های زندگی در جریانه مثلا درمورد نحوانجام کارهای روزمره درمورد برخورد با اطرافیان در مورد مرور افکار گذشته در مورد یادآوری آینده در همه وهمه جا با ما حرف می زنه ودر مورد افراد چاق در مورد چاقی هم در جریانه از صبح که بیدار می شی شروع می کنه به حرف زدن اینکه صبحانه چی بخور چقدر بخور چرا بخور بعد نهار بعد شام تازه بعد خوردن میاد وسرزنشت می کنه ببین چقد چاقی ببین چقدر خوردی واین پروسه هر روز تکرار می شه این صدا هرگز خاموش نمی شه حتی موقع خوندن حتی موقع نوشتن حتی موقع کار کردن همیشه وهمه جا هست نه قابل دیدنه نه می شه حتی براش تصویری تجسم کرد 

      من در گذشته که رژیم می گرفتم از سرماه بایه اراده قوی شروع می کردم روز قبل همه چیز رو فراهم می کردم به اندازه یه هفته سبزیجات تهیه می کردم و باشگاه ثبت نام می کردم روز اول ودوم یا شاید یه هفته خوب بودم اگه دعوتم می کرد به خوردن یا می گفت خوب حالا این ماه هم شروع نکن عجله چی داری دیر نمی شه من مقاومت می کردم اما بعد چند روز کم کم قانعم می کرد یهو می دیدم بی اراده رفتم سمت یخچال یا روگاز غذا آوردم ودارم می خورم اونم با حرص وولع بارها وبارها شده بود خودمو می زدم ومی گفتم آیا واقعا این منم دارم می خورم چی شد اینجوری تسلیم شدم واون خیلی عالی می تونست وظیفه خودش رو انجام بده اصلا توجهی به ناراحتی من نمی کرد تازه کلی بار گناه می انداخت روی دوشم از همسرم خجالت می کشیدم تا یکی دوهفته قایمکی غذا می خوردم ووقتی اون خونه بود سر سفره فقط سالاد می زاشتم برای خودم وبعد کم کم دوباره پرخوری وداستان قبل شروع می شد من همیشه می گفتم این صدا این کسی که توی مغز منه شیطانه اون نمی خواد من عادی زندگی کنم می ترسیدم برای کسی بگم می گفتم بهم می گن دیونس تازه کسی حرفمو باور نمی کرد 

      وقتی برای اولین بار با ذهن و لاغری با ذهن آشنا شوم فوری فهمیدم اون شخصی که آرامش رو از من گرفته ذهنم بوده واون صدای ذهن منه 

      واقعا من بارها باهاش دعوام شده بارها از دستش عصبانی شدم گریه کردم اما اون هرگز گوشش بدهکار من نبوده وقوی تر ورسا تر به کارش ادامه داده بعد چیزهایی که از لاغری با ذهن یاد گرفتم تازه فهمیدم صدای لاغری هم همیشه بوده اما خیلی ضعیف بوده ومن نشنیدم یا شاید اونقد صدای چاقی بلند بوده که نزاشته بشنوم این درمورد بقیه موارد زندگیم بوده در کنار افکار منفی واون صدایی که گذشته تلخ وحرف و حدیث دیگران رو یادآوری کرده همیشه یه صدایی هم بوده گفته از قضاوت دست بکش چکار به دیگران داری گذشته ها گذشته اما من نشنیدم یا دوست داشتم نشنوم 

      حالا هم صدای ذهن چاق هست در همه جا ودر هر لحظه هم صدای ذهن متناسب باید اونقدر روی ذهن کار بشه تا صدای ذهن متناسب بلند وقوی ورسا بشه درست مثل صدای ذهن چاق تا دیگه اونقدر اون صدا ضعیف بشه که بی اهمیت بشه اما هیچ وقت قطع وخاموش نمی شه 

      در فایلی که استاد راجب مراقبه لاغری گفتن خیلی جالب بود همین که به چاقی فکر نکنیم مثل اینکه در حال مراقبه لاغری هستیم هرچقدر سعی کنیم ذهن رو خاموش ودر آرامش نگه داریم در واقع صدای ذهن چاق رو خاموش کنیم خود به خود صدای ذهن لاغر رسا تر می شه بااومدن به سایت با خوندن دیدگاه بقیه با گوش دادن به فایل ها برای دقایقی صدای ذهن چاق رو ساکت می کنیم واین خودش به نوع مراقبه لاغری وراهی هست برای قوی تر کردن صدای ذهن متناسب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 27202 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,291 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      من هم مربی خصوصی چاقی یا همان صدای ذهن چاق بخوبی درک میکنم و می‌دانم در تمام جنبه‌ای زندگیم یه نمونه رو دارم 

      مربی خصوصی روابط که دائم میگه ولش کن به همسرت توجه نکن باهاش بد اخلاقی کن چرا تو گفتی ۵۰ تومن قارچ سوخاری بخر نخرید در صورتی که تو خیلی گرسنه بودی 

      ولش کن اصلا تو رو درک نمیکنه  تازه وقتی هم گفتی پنیر بخر نخرید گفت بعدا میخرم تصیر توعه دیگه  حرفشو گوش میدی اونم توجهی بهت نمیکنه اینارو همه مربی خصوصی روابط میگفت 

      من فکر میکردم که فقط مربی خصوصی چاقی رو من استخدام کردم دیدم نه بابا در خیلی جنبه‌ای دیگه هم مربی خصوصی دارم 

      مربی خصوصی خوابیدن 

      امروز من ساعت ۸ بیدار شدم بعد از چند وقت تلاش که سعی کردم زودتر بیدار بشم ساعت ۱۲ یا ۱۳ نشه 

      اگر بدونید مربی خصوصی خواب من چکار کرد خودش گشت از بس گفت خوابت میاد برو متکا و پتو ی خودتو بیار همین جا بخواب هی چشام می‌برد روی هم تا بسته بشه هی هم میگفت خوابت میاد خوابت میاد برو بخواب 

      خلاصه پیروز شد من رفتم خوابیدم اما چه خوابی تا رفت خوابم ببرم اون یکی زنگ زد بیدار شدم تا دوباره رفتم بخوابم تلفن زنگ زود خلاصه شد ساعت ۱۲ نه تونستم بخوابم نه به کارم رسیدم از همه کارهام هم عقب موندم 

      اعصابم خورد شده بود گفتم ای بابا چرا انقدر حرف این مربی گوش میکنی بگو نیاز ندارم به خواب الان از خواب بیدار شدم برو دست و صورتتو بشور تا خوابت بپره 

      خلاصه اینجوری کلی هدر رفتگی وقت داشتم و اینجا متوجه شدم که من نه تنها در چاقی در زمین‌های دیکه هم مربی خصوصی استخدام کردم و بسیار هم حرف شنوی دارم ازش 

      در صورتی که فکر میکردم که من حرف بخش منفی وجودم گوش نمیکنم  نه کمتر گوش می‌کنم فکر نمیکردم آنقدر زیاد حرفشو گوش کنم 

      تصمیم گرفتم باهاش مبارزه نکنم با ارانی بپذیرم ایشون و سعی کنم راه حلی پیدا کنم حرفشو گوش ندم خدایا تو هم کمکم کن 

      و اما مربی خصوصی  چاقی یا همان صدای ذهن چاق 

      من بخوبی تجربه کردم اون زمان‌ها که سر ساعت ۶ بعد از ظهر میشد میگفت حالا بیا عصرانه بخورین تا بلکه دخترت به این هوا شیر بخوره و من هر روز سر همین ساعت شیر و کیک میخوردم 

      یا اینکه هنوز بچه من یک تک سلولی بیش نبود میگفت تو دیگه دو نفر شدی باید به اندازه دو نفر غدا بخوری تا اونم رشد کنه دیگه به بهانه رشد کردن اون من باید غذا بیشتر بخورم میگفتم نمیتونم بیشتر بخورم میگفت یه لقمه بیشتر بخور و این لقمه ها شد به اندازه یک فرد بالغ 

      مربی خصوصی چاقی الانم دست از سر من برنداشته راه و بیراه به من میگه پاهات هنوز لاغر نشده نگاه کن نگاه کن انگار این قسمتش چاقتر شده سریع گفتم 

      نه اینا مهمون هستند خدا قول داده به من روزی ۱۰۰ گرم از وزنم کم کنه بزودی همه اینا میرن و دیگه ساکت شد 

      اولش برام سخت بود ولی وقتی فکر کردم دیدم واقعا همین کارو انجام دادم یه مربی استخدام کردم  که دارم روز به روز چاقتر میشم  و مربی چاقی من خیلی مهارت داره مرحله به مرحله خودش با من هماهنگ می‌کرد یه روز میگفت تیروئید باعث چاقی میشه یه دفعه میگفت این قرص باعث چاقی تو میشه یه دفه میکه کم تحرکی باعث چاقی ات میشه خلاصه بگم قدم به قدم منو قانع می‌کرد که حرفش درسته منم آدمی هستم که حرف گوش کن دیگه ببینید چی میشه دیگه 

      واقعا درک میکنم همه جوره ما رو ساپورت میکنه حتی نیمه شب منو از خواب بیدار میکنه یعنی یه فکرهایی رو در مغز من ایجاد میکنه که من درگیر بشم خوابم نبره بعد منو تحریک میکنه که ببین تو یخچال مثلا شیرینی داریم برو بخور گرسنه ات شام نخوردی یا غذا کم خوردی 

      بله بخوبی صدای ذهنم میشناسم  میدونید چی یه وقتهایی هواسم نیست حرفشو گوش می‌کنم مثل امروز حالا که از خواب بیدار شدم از اینجا رونده از اونجا مونده شدم گفتم تو مگه اونو نمیشناسی چرا هنوز حرفشو گوش میکنی 

      من میشناسم صدایی که به محض اینکه تمرین نوشتم میگه خوب حالا بریم یه چیزی بخوریم گوجه سبز داریم دوست داری برو بخور یا حتی یادش نیست چی داریم میگه حالا خسته شدی برو ببین چی هست بخوری خستگی در بره بلاخره یه چیزی پیدا میکنم که بخورم 

      میدونید استاد صدای ذهن چاق گاهی هم از ذهن دیگران برای ما ایجاد میشه مثلا من سیرم ولی میرم خونه دخترم اسرار میکنه حالا یه چای بخور حالا یه تکه هندوانه بخور خنک بشی منم مجبور میشم بخورم البته الان دیگه به اسرار کسی گوش نمیدم میگم عزیزم اومدم ببینمت میلم نیست یا الان دارو خوردم یه چیزی میگم که دیگه اسرار نکنه 

      یله پارسال اسفند ماه رفتم  سالن ورزشی ثبت نام کردم دو هفته رفتم پیگیر بودم همه راضی  بودن میگفتن خیلی عالیه روحیت شاد شده و ….وقتی صدای ذهن چاق تعریف و تمجید اطرافیان منو دید منم اون زمان هر موضوعی میشد سریع استرس میگرفتم میترسیدم 

      خانمها گفتن دیدید که تو مدرسه دخترا گاز اشک آور ریختن منم ترسیدیم گفتم اگر یه وقت اینجا بندازن من چطور میتونم فرار کنم نفسم کم میارم همین جا میمرم بچه هام چی هزار تا فکر منفی اومد تو ذهنم منم دیگه نرفتم و این همش کار صدای ذهن ترس بود که نگذاشت من ورزشی ادامه بدم همیشه سلامت باشم و نمیدونم چه اسمی براش بذارم 

      برای من بهترین مربی در طول عمرم بود خیلی مهارت داشت در جنبه‌ای مختلف یه جوری حرف می‌زد که میگفتی فقط این درست میگه من حتما حرفشو گوش میدم 

      من شناختی از مربی خصوصی چاقی نداشتم صدای ذهن چاق بهتر می‌شناختم و مربی خصوصی فکر نمیکردم که استخدامش کردم چون من ۳۰ سال از عمرم کاملا متناسب بودم باور نمیکردم که مربی استخدام کردم تا چاق و چاقتر و چاقتر بشم 

      صدای ذهن چاق برام آشنا تر بود چون درباره بخش منفی ذهنم زیاد شنیده بودم 

      من هم حرف مربی خصوصی چاقی ام گوش میدادم حرف دیگران هر کس حرفی می‌زد من گوش میکردم چه درباره خوردن و چاقتر شدن چه درباره نخوردن شاید که لاغر بشی 

      خیلی ناراحت شدم که مربی خصوصی چاقیم استخدام کردم و از طرفی هم خیلی خوشحال شدم که استخدام کردم چون اگر اون نبود من هرگز در این دنیای کوچک شما و خودم نبودم هرگز این آگاهی ها رو درک نکرده بودم هرگز  به این میر الهی هدایت نمی‌شدم و خدارو شکر میکنم که حرف مربی چاقیم گوش کردم چاق شدم الان اینجا هستم 

      و از الان به بعد بیشتر حرفشو گوش نمیکنم چون چاقی هم چند وقتی مهمون منه به زودی جسم منو ترک میکنن میرن و من دوباره همون جسم متناسب دوست داشتنی شگفت انگیز خودم تجربه میکنم با تفاوت  این بار هم لاغرتر شدم هم قدم بلندتر شده هم سایز کمتر شده خدایا شکرت 

      بله صدای ذهن من بلاخره پیروز شد بعد از دوساعت که با من کلنجار میرفت هی میگفت برو بخواب برو بخواب آخر دیدم خیلی خوابم میاد رفتم در صورتی که اصلا دوست نداشتم بخوابم تازه خوشحال بودم که خداروشکر یه روز من تونستم زود بیدار بشم اما صدای ذهن من پیروز شد من دوباره رفتم خوابیدم 

      اون روزا هم همیشه پیروز میشد من مثلا کیک تو خونه داشتم آنقدر میگفت کیک بخور خوشمزه‌ ست دوست داری تازه است میگفتم الان موقه ناهار میگفت باشه کیک بخور  نهایتا غذا کمتر میخوری 

      موقع ناهار میشد میگفت شنسل تو دوست داری بخور تا داغ بخور سر سفره است بخور بمونه طعمش دوست نداری خلاصه همیشه منو به خوردن دعوت می‌کرد حالا که خیالش راحت شده بود من حسابی خوردم 

      این بار برعکس عمل می‌کرد ای بابا شنسل زیاد خوردی ح

      خوب چاق میشی شنسل چرب شنسل سرخ کردنی شنسلزیاد خوردی خلاصه این شنسل به من زهر می‌کرد 

      ولی خدا روشکر دیگه من مربی خصوصی لاغری رو هم استخدام کردم یا همان صدای ذهن لاغر که میگه سیر شدی نخور میگم یه لقمه مونده میگه بریز ی دور بهتر یا اشغال خوری کنی منم نمیخورم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1403/03/08 17:59
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 11851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام استاد

      مربی چاقی من از بهترین اساتید و واقعا کارش رو خیای خوب بلده

      هر روز صبح قبل بیدار شدن از خواب با بوی نان تازه دلربایی میکنه و بعد خوردن میگه زیاد خوردی چاق میشی

      واقعا هیچ اواز دیگه ای در ذهنم به اندازه صدای مربی چاقی نیست

      در حالیکه من پر از هدف و ارزو هستم

      امروز میخوام با مربی چاقیم تسویه حساب کنم و اخراجش کنم تمام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/03/08 14:01
      مدت عضویت: 304 روز
      امتیاز کاربر: 9125 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 621 کلمه

      به نام زیبای تماشایی💖

      سلام و عشق نثار استاد مهربان و بی مثالم وعاشقان لاغری🌺

      یکی از قوانین مهم جهان هستی حرکت و جریان داشتن است بنابراین ما نمیتوانیم راکد بمانیم و همیشه باید در حال رشد و حرکت به سمت جلو باشیم و اگر این اصل را رعایت نکنیم خود به خود به سمت عقب کشیده میشویم برای همین استاد عزیزم همیشه تاکید می‌کنند که با آرامش و اشتیاق و صبوری ادامه دهید ومن خیلی خوشحالم که به این توصیهٔ مهم استاد آگاهم گوش دادم و بدون در نظر گرفتن شرایط و بهانه هایم با اشتیاق و صبوری ادامه دادم و الان که نزدیک به یکسال است در این سایت رهایی بخش مشغول یادگیری و آموزش هستم، بدون هیچ رنج ومحدودیتی حدود 25 کیلو وزن کم کردم و آگاهی هایی که از استاد مهربانم دریافت میکنم به مرور دارد قدرت را از ذهنیت چاقم می‌گیرد و می‌دهد دست ذهنیت متناسبی که در فکرم در حال شکل گیری است و این ذهنیت جدید دارد با قدرت تمام افکارها و رفتارهای چاق مرا پاکسازی می‌کند به همین خاطر توجه من به چاقی خیلی کم شده و افکار و رفتارهای متناسب در من بسیار ساده و روان در حال رشد هستند و بقدری دارم از مسیر راحت و جذاب تناسب فکری و تغییراتم لذت میبرم که تمام فضای فکریم را پُر کرده و احساس میکنم به جای صدای شلوغ و گوش خراش ذهن چاقم، صدای دلنواز و آرامبخش خدای درونم فعال شده که با قدرت مرا هدایت می‌کند به سمت طبیعت ذاتی وجودم صدایی که موقع غذا خوردن با حس خوب مرا دعوت میکند به آرام خوردن وحس کردن طعم غذاها چیزی که بخاطر چاقی در تمام سال‌های عمرم نتوانستم تجربه اش کنم و غذاهای من همیشه طعم نگرانی و استرس و ترس و نفرت از چاقی را داشتند و ذهن چاقم هر وقت غذا میخوردم میگفت چاقتر میشوی و وقتی هم غذا نمیخوردم آنقدر با نجواهای چاقش مراترغیب به خوردن میکرد تا دوباره شروع کنم به پُرخوری وبه قدری تصویر چاقی را درمغزم پُررنگ کرده بود که مغزم دچار خطا میشدو مرتب فرمان خوردن را صادر می‌کرد و من باز میخوردم و دوباره احساس ترس و نفرت از چاقی در من شدیدتر میشد و مغزم برای آرام کردن من باز دستور خوردن را صادر میکرد و من باز میخوردم و این چرخهٔ معیوب فکری و رفتاری دائماً تکرار میشد و مرا وادارمیکرد که مرتب به چاقی فکر کنم و در موردش حرف بزنم و با حس بد تجسمش کنم و در آخر هم مسئولیتش را می انداختم گردن دلیل و بهانه هایم. اما الان به کمک آموزشهای ذهنی استاد مهربانم دارم یاد میگیرم همانطور که مربی ذهن چاقم آرام آرام منو چاق کرده من هم از روش خودش استفاده کنم و آرام آرام حذف نصبش کنم و دارم مربی خصوصی تناسب و لاغری را جایگزین آن میکنم اما چون مربیم تازه کار است و خودم هم به روش مربیگری او زیاد آشنا نیستم بنابراین نیاز به زمان دارم تا آرام آرام با کمک این آموزشها به راهنمایی های لاغرکننده اش اُنس بگیرم و به رفتار و افکار متناسبم مسلط شوم و خیلی دارم لذت میبرم از ترفندها و ایده هایش که حرکت مرا در مسیر تناسب فوق العاده ساده و روان کرده و لذت میبرم از آرام شدن افکار و رفتار چاقم و فعال شدن افکار و رفتار متناسبم و به وضوح احساس میکنم که در مدار افراد متناسب قرار گرفتم و از استاد عزیز و گرانقدرم بسیار سپاسگزارم بابت این تغییرات فکریم الهی شب و روزتان پُر شود از عشق و شادی و برکت خدا بابت تناسب و آرامشی که وارد فکر و روانم کردی و من از رشد فکری و تناسبم و سبک راه رفتنم بقدری کیف میکنم که انگار توی جادهٔ اَبری آسمان با فکری آرام در حال قدم زدن هستم💚🌟❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/03/11 13:22
        مدت عضویت: 373 روز
        امتیاز کاربر: 9417 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        سلام سحر خانم عزیزم 

        امیدوارم که حال دلتون عالی باشه 

        همیییشه از خوندن دیدگاه های شما لذت میبرم از اون حس خوب و آرامشی که از نوشته های شما دریافت میکنم💓

        بخاطر نتایجی که تا اینجا گرفتید بهتون تبریک میگم ممنونم بابت دیدگاه های زیباتون که توی هر فایلی که دیدگاه شمارو ببینم حتما حتما میخونم و امیدوارم همییشه با همین حس خوب ادامه بدید و نتایج عالی بگیرید🙏🏻❤

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/03/12 14:58
          مدت عضویت: 304 روز
          امتیاز کاربر: 9125 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 163 کلمه

          به نام خالق دلهای پاک❤️

          سلام و عشق به دوست دوست داشتنی و هم اسمم سحر نازنینم🌹🥰

          بی نهایت ممنونم از محبت قلبی و ابراز احساسات زیبایتان و خالق جانم را بسیار شاکرم بابت داشتن هم مسیری خوش قلب و پُر از شوقی چون شما و بسیار خوشحالم که از نوشته های من حس خوبی را دریافت می‌کنید من هم از نوشته های خوش احساس و پُر از صداقت شما عزیز دل خیلی لذت میبرم و بخاطر تصمیم صحیح و شجاعتی که در راه تغییر گرفتید عاشقانه تحسین تان میکنم و ایمان دارم شما هم با یادگیری آموزشهای بینظیر استاد توانا وصبورم و استمرار در این مسیر الهی پُر از آرامش و شادی درونی میشوی و به زیبایی آرزوهای قشنگت را تجربه میکنی زیرا خداوند هر خواسته ای که شوق رسیدن به آن را در دل ما می‌اندازد را عاشقانه حمایت میکند چون خواسته های قلبی که حس خوبی بهشون داریم سبب رشد و گسترش خداوند می‌شود 🌿💗🌿

          عالیترین های خدا نصیب دل پاک و مهربونت🤗💖

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار سحر
            1403/03/12 18:03
            مدت عضویت: 373 روز
            امتیاز کاربر: 9417 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 14 کلمه

            سلام مجدد خدمتتون سحرخانوم عزیزم 

            ممنونم بابت پاسخ زیباتون مرسی که برام نوشتید

            خیلیی دوستتون دارم🌹🙏🏻💓

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 1520 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 181 کلمه

        با درود و احترام به شما مهربانوی متناسب و صدها هزار شادباش به خاطر موفقیت تون در حرکت به سمت تناسب اندام . کاهش وزن چشمگیر شما ناخودآگاه خنده رو روی لبانم نشوند . انگار که خودم به این موفقیت رسیدم و گفته هاتون رو در مورد احساساتون نسبت به چاقی و تجارب تون رو کاملا درک کردم . چون خود من هم بارها و بارها در این دور باطل گیر کردم و چقدر خوشحالم که در اوج ناامیدی وقتی که باز هم در فکرم حرکت در مسیر اشتباه رژیم گرفتن بود به صورت کاملا اتفاقی با این سایت ارزشمند آشنا شدم و الان سی و چند روزه که من هم به جمع افراد خوشبخت و سعادتمند این سایت بپوستم و از آموزش های رایگان که بسییااااارررر ارزشمند هست بهره می برم و لحظه به لحظه احساس خوب و آرامش در وجودم بیشتر و بیشتر میشه . خدا رو بسیار سپاسگزارم که هم مسیران ارزشمندی با من همراه هستند که خواندن دستاورهاشون من رو بیشتر از پیش در این مسیر ثابت قدم می کنه . در نور و آگاهی جاری باشید💜💖

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/03/20 09:45
          مدت عضویت: 304 روز
          امتیاز کاربر: 9125 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 269 کلمه

          به نام خالق هستی❤️

          سلام و عشق به روی ماه دوست عزیز و تازه واردم آزاده جان🥰💗🌹

          از پیام زیبا و پُر از لطف و محبت شما دوست خوش انرژی و نازنینم بسیار متشکر و سپاسگزارم و ورود شما دوست خوش احساس و باانگیزه ام را به این سایت بهشتی خوشامد می‌گویم و از صمیم قلب خالق جانم را می ستایم که با انسان‌هایی شریف و مشتاقِ تغییر چون شما هم مسیر هستم با خواندن نوشتهٔ شما یاد زمانی افتادم که تازه وارد این سایت رهایی بخش شده بودم و حتی درست تایپ کردن را هم بلد نبودم اما بخاطر ایده ای که از جان مهربانم دریافت کردم که نوشتن دیدگاه در سایت بود شروع کردم به نوشتن و با همراهی و مدیریت استاد آگاه و بی همتایم حرکت کردن در این مسیر جادویی را آغاز کردم و با اشتیاق و صبوری و بدون توجه به نتیجه فقط آگاهیهایی که از استاد توانمندم دریافت میکردم را تکرار کردم و ادامه دادم و الان که فهمیدم شما کلاس اولی هستید یاد خاطرهٔ هدایت و ورودم به سایت تناسب فکری افتادم و روزی که خالق مهربانم بخاطر درخواستم برای لاغری آسان، عاشقانه و خیلی راحت هدایتم کرد به سمت آموزشهای ناب و تاثیرگذار استادبزرگوارم، باور نداشتم که بعد از یکسال بتوانم این همه تغییر فکری و جسمی را تجربه کنم و با توجه به اینکه چاقی زبان مشترک بین همهٔ ماست ایمان دارم که با حرکت و استمرار در این مسیر صحیح شما هم فراتر از انتظارتان از آموزشهای ناب استاد عزیزم بهره میبرید و به همراه تناسب اندام ایده آل تان هزاران حس ناب را نیز تجربه میکنید و به زیبایی میدرخشید🌿💖🌿

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/03/08 10:41
      مدت عضویت: 427 روز
      امتیاز کاربر: 18260 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      سلام استاد 

      چقدر این فایل مهم و تاثیرگذار است و ما از این نجوای ذهنی از قبل غافل بودیم . 

      تا زمانی که زنده هستیم این نجوای ذهن همراه ما خواهد بود و این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم که از کدام نجوای ذهن پیروی کنیم چون وقتی نجوایی درذهن من تکرار بشه که از خوردن و لذت خوردن صحبت میکنه من باید تشخیص بدهم این افکار از خانم منفی باف است یا فرشته ی مهربان ووقتی به این آگاهی رسیدم که این نجوا از ذهن چاق من است و من از ان پیروی نکنم خود به خود لاغر میشوم چون این صدا پیروز میشه چون تمام لحظاتی که بیدارهستی ذهن درحال حرف زدن است و شما نمیتوانی این صدارا خاموش کنی و این صدای چاقی مانع لاغر شدن شما است 

      چقدر درطول این 47 سال زندگی این صدای ذهن چاق مارا تشویق به پرخوری کرده و میکند چون دراین کار بسیار ماهر و استاد شده است و دقیقا هربار به یک روشی این کاررا میکند و مثل افتاب پرست جنس حرفهاش را عوض میکنه یکبار از درب نصیحت / یک بار از درب دوستی / یک بار از درب سرزنش و تحقیر با ما حرف میزند و ما که نمیدانستیم مغز ما دستور از ذهن ما میگیرد و چون ذهن ما این حرفهارا تکرار میکرده و مغز هم به اجبار این کارها را انجام میداده فکر میکردیم که چقدر من بیعرضه هستم و اعتماد به نفس پایین داریم که نمیتوانم با دیدن غذایی از خوردن ان صرف نظر کنیم و همیشه قبل ازخوردن و درحین خوردن این نجوای ذهن من را تشویق به خوردن و لذت از خوردن میکرد و بعد از خوردن دوباره شروع به سرزنش و تحقیر که دیدی نتوانستی جلوی خودت را بگیری و ما مثل یک برده اسیر درقلعه ای بودیم که هربار با ما بازی را شروع میکرد و نمیدانستیم چگونه باید از دست این زندانبان که درهر لحظه با ما حرفی را میزد چگونه برخورد کنیم و کم کم به این شرایط عادت کرده بودیم که بله من اراده ندارم و چون از اطرافیان هم شنیده بودم که چاقی درمن ارثی است دیگر تلاشی برای لاغر شدن نمیکردم با شکست هایی که درمورد انواع رژیمها گرفته بود ونتیجه خوبی هم نگرفته بودم کم کم چاقی را یاد گرفته و به آن عادت کرده بودم و خدارا شکر از وقتی با این سایت آشنا شدیم و دانستیم که درذهن ما دو چیز وجود دارد 1- خانم منفی باف 2 فرشتهی مهربان و اگر با خودمان قهر باشیم و به خودمان احترام نگذاریم همراه خانم منفی باف هستیم و همیشه احساس بد را همراه داریم و هرگز لاغر نمیشویم چون این خانم منفی باف دوست و همراه ما نیست و اگر با فرشته ی مهربان همراه باشیم همیشه احساس خوب و شاد بودن داریم و با شاد بودن میتوانیم رویاهای زیادی را خلق کنیم و به آنها برسیم و لذت فراوان را بدون هیچگونه سختی برای خود به ارمغان ببریم 

      پس ما قبل از خوردن و دیدن هرچیزی باید ابتدا به نجوای ذهن خود توجه کنیم و با اگاهی کامل تشخیص بدهیم که ایا خوردن این غذا برای من لازم است . ایا سرعت ترمیم را کاهش و سرعت تخریب را دربدن من زیاد نمیکند و با تصمیم درست مسولیت خوردن را به عهده بگیریم با چندین با رتمرین کردن و تصمیم درست گرفتن ذهن کم کم این کاررا به صورت عادت درمیاورد چون نمیخواهد انرژی زیادی را مصرف کند و ما خود به خود و بدون سختی لاغر میشویم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/03/07 20:38
      مدت عضویت: 509 روز
      امتیاز کاربر: 36216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      سلام برقادر مطق همه جهان  

      سلام براستاد عطلر روشن وهمه دوستان 

      ااز زمانککودکی که به یاددارم من فردی چاقتر ازهربچه ازطرافم‌بودم وتا همبن سال فبل احساس میکررن هرچی تو ذهنم‌وتوافکارمن‌هست توکل انسانها هم‌هیت هیچ فرفی بین فرد متناسب ومثل  هست روزی که وارد این‌ مسیر بعضی ازحرفهای استاد رو اصلا متوجه نمشدم واین زماتی بهش رسیدم‌که بابدبا تعداد  افراد متناسب که وتناسب طبیعی دارن پرسش کنم وفتی جواب این ۳ نفر رو دیدنم کلی تعجب کردیم‌که این و افکار فقط تو ذهن من هست اصلا هیج این افکار واین حرفها تو ذهن این افراد نیست تازه برای جواب دادن کلی فکرمیکردن  و به شکل واضح نمتواستن جواب بدن چون سوال من رو اصلا  تا اون روز بهش فکر نکرده بودن چه برسه اون متوجه بشن تو ذهنشون باشه  ارامش رو زمانی متوجه شدم‌ که واین افکار رو به شکر خداوند  ارام ارم از خودم‌ گرفتم   وبه  ارامش رسیدم و تازه درک‌ میکنم  که چقدر تو افکار فشار بود جقدر حرف بود جقدر صحبت بود جقدر تصویر تو ذهنم داشتم و چقدر فرموال داشتم‌ که به شکر خدا ابن زمان تا حدود زیادی دیگه ندارم و این  مایعه خوشحالی  من‌ هست و این رو هم از اموزش درست کامل استادم‌ اقای رضا عطار روشن این مسبر دارم‌

      وفتی  تو این مسبر قرار گرفتم واون‌ فشاری ناشی از کلی باورها از خودم گرفتم  به ارامش دست پیدا  کردم   به خودم میگم‌ جقدر ارامش  دارم جقدر و ذهنم  تو ارامش وفت مواد غذایی رو  نگاه میکنم هیج ترس نکرانی استزس وهیچ سول جواب تو ذهنم  نیست ابن هدیه این‌ مسیرهست که بهش رسیدم  از  درخواستم خودم وهدایت خدای عزیزم  بهش دست پیدا کردم و این ارامش با ادامه مسیر  توسطح بهتری بیشتر تو ابعاد بزرگتر تو بخش دیگه زندگی داره به شکل خوبی خودش رو نشون میده  

       تناسب فکری  فقط  این‌ نسیت که ما بیام فقط لاغربشم‌ بریم‌ تناسب  فکری اگه  ادامه بدیم  زمان براش بزاریم  اول کم‌ کردن واون فشاری ناشی از باوره چاقی و باوره و فرمولهای ایحاد در ذهن هست وفتی به این‌ مهم‌ دست پیدا کردیم  تازه متوجه شدم  که میشه ازاین  روش استفاده کرد برای هرجنبه زندگی گه دورنش دجار مشکل بودم  ساله ها درپی رفع  این مشکلات هی درجا زدم  واین مسیر درکل راه علاج مشکلات کلی زندگی هر انسان دورنش نهفته هست برای ذهن این که و این باوره  رو از  فقط برای چاقی و دریافت لاغریهش نگاه  بشه نیست و اصلا معنی  نداره ه باوره تو هر بخش  زندگی تاثیر داره نه فقط لاغری با درک این هدف من‌ برای دست یایی به این هنر برطرف کردن هر مشکل انشالله که دارم‌ هنر این مسبر رو بهش دست پیدا میکنم و اون صدای ذهن از خودم گرفتم و جای اون ارامش ذهنی اسودگی خیال رو دریافت کردم  برای من خیلی شیرین هست

      خدا پشت وپناه  هتون یا حق. حق. نگه دارتون  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/03/07 17:17
      مدت عضویت: 373 روز
      امتیاز کاربر: 9417 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,016 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و مهربونم و دوستان گرامی 

      استاد من تا قبل از اینکه باسایت شما آشنا بشم یادمه که از دوران بچگی که همه بهم میگفتن تپل یا این بچه ات حق خواهرشو خورده با اینکه کااااملا متناسب بودم و اصلا اضافه وزن نداشتم این نگرش در من ایجاد شد که من تپلم ناخودآگاه همچین نگاهی بخودم پیدا کردم و بعد که هر سال میگذشت بیشتر غصه میخوردم که من دوست ندارم تپل باشم و دوست دارم لاغر باشم اما مدام صدایی در ذهنم میچرخید که چون تپلی پس به مامانت رفتی و عاقبت اندامت شبیه اون میشه و این صدا همیشه توی گوشم بود و از اینکه بین آدما به دلیل پدرمادرشون باید تفاوت اندامی وجود داشته باشخ همیشه ناراحت بودم تا اینکه کم‌ کم دلایل چاقی در ذهنم زیاد شدن و من چون ترسیده بودم از اون تصویری که در ذهنم شکل گرفته شروع کردم به جمع آوری اطلاعات در مورد دلایل چاقی بعد از سن بلوغ همیشه دغدغه من لاغر شدن بود و مدام صدایی وجود داشت که میگفت باید کم بخوری تا لاغر شی. تو خوابت زیاده پس همیشه چاق میمونی! تو کلا به مامانت رفتی هر کاری هم بکنی لاغر بشو نیستی ! خودتو تو آینه نگاه کن مو نمیزنی با مامانت! و کم کم از جسمم متنفر شدم و همیشه خشم و عصبانیت زیادی تو ذهنم‌نسبت به مامانم داشتم که تا قبل از آشنایی با لاغری با ذهن دلیلشو به صورت واضح نمیدونستم استاد اما کم کم هر چی با آموزش ها پیش رفتم فهمیدم علت خشم زیادی که از مامانم داشتم همین بود که این مربی چاقیم از بچگی گف تو قراره مثل مادرت چاق بشی و چاق بمونی! 

      همیشه صدای این مربی چاقی در ذهنم بود که از مزه ها میگفت همیشه مزه خوراکی ها در ذهنم زنده بود و با یادآوری هر خوراکی یا دیدن هر خوراکی بلافاصله طعم و بوی اونو برام تداعی میکرد! در عین حال از خوردن میترسوند! همیشه این صدا میگف تا عمر داری باید برای لاغری هم ورزش کنی هم پیاده روی روزانه. کم کم زمان ورزش کردنم زیاد شد من در روز صبح و ظهر هر روز ورزش میکردم و هر شب پیاده روی میکردم اولش میگف نیم ساعت خوبه بعد گفت کمه باید ۱ساعت بشه اونم تند تند بعدش گف یک ساعت کمه تا جایی که یادمه آخرای دوران سلطنت مربی چاقی من نزدیک ۳ساعت هم پیاده روی هام طول کشید همیشه از چاقی ترس داشتم همیشه نگران سایز جسمم بودم هر روز چندین بار متر به دست میشدم و متر میکردم هر ماه هم با ترازو خودمو وزن میکردم هر ماه منو به نخوردن های زیادی توصیه میکرد و وعده آخر ماه رو میداد که اگر خوب وزن کم‌کرده بودی میتونی جبران کنی و یکم ببشتر بخوری! تا اینکه حرص و ولع شدید در من شکل گرفت و آرامش رو از من گرفت.خواب شب رو از من گرفت و این مربی ۲۴ ساعته برای من حرف میزد و هر روز سرم از تکرار بی وقفه افکار چاقی سنگین بود بی انرژی شده بودم تا بخودم اومدم و گفتم خدایا دیگه بسه دیگه نمیتونم نمیشه اینجوری ادامه داد تا اینکه با شما استاد عزیزم آشنا شدم و شنیدن صحبت های شما مثل آب روی آتیش بودن دیگه صدای مربی چاقی رو میشناختم ولی ادامه دادم و تا الان در حال ادامه دادنم با اینکه در مسیر ادامه دادنم ولی هنوزم که هنوزه هرزگاهی صدای مربی چاقی من بلند میشه و منو از خوردن میترسونه ولی اینبار همزمان صدای مربی لاغری منم هست که بهم‌ آرامش میده!

      نمونه نزدیکش همین دیشب بود که بازم متوجه صدای مربی چاقی شدم که منو ترسوند از خوردن در حالی که با چشم خودم میدیدم اصلا پرخوری یا اضافه خوری ندارم اولش خواستم جوابشو بدم ولی مربی چاقی منو دعوت کرد به پذیرش به آرامش! گفتم اره درستش همینه با خودم صحبت کردم گفتم منِ سحر قبول میکنم و میپذیرم که هنوز صدای این افکار میان و هنوزم این افکار هرزگاهی در ذهنم مرور میشن و این طبیعیه چون ۳۰ ساله که این مربی در استخدام‌من بود این افکار این صدا ۳۰سال قدمت داره و میپذیرم که هنوز هست. ولی منم الان در مسیرم دارم در مسیر لاغریم حرکت میکنم همینکه دارم ادامه میدم یعنی در مسیر درستم و تا الانم پیشرفت های خیلییی خوبی داشتم و دارم الان من خیلیییی تغییرات در احساسم در نوع افکارم دارم از تنوع افکار چاقی من خیلییییی کم شده و همین عالیه! از خیلییی از نگرانی های چاقی من کم شده که دیگه ندارمشون و همین عالیه این افکار هستن ولی منم دارم مسیرمو ادامه میدم بذار حرف بزنه من با ادامه مسیرم کم‌کم میتونم از این مربی فاصله بگیرم!

      استااد همینکه الان من میتونم افکار چاقی رو بشناسم خیلیی خوبه چیزی که قبلا نسبت بهش آگاهی نداشتم ولی الان دارم! الان مدت هاست من به دنبال جمع آوری اطلاعات مربوط به چاقی و لاغری مثل گذشته ام نیستم و این اقدام بسیار بسیار بزرگیه که ۹۹ درصد مردم جامعه هنوزم مشغولش هستن ولی من نیستم این خیلییی حرکت مثبتی برای منه!

      همینکه دیگه درگیر متر و ترازو نیستم یعنی تصویر چاقی در ذهنم داره کمرنگ و کمرنگ تر میشه! همینکه شب ها راحت میخوابم نعمت بسیاااار بزرگیه! همینکه در طول روز افکار چاقی در ذهنم کمتر مرور میشن یعنی بهبود در شخصیتم و این یعنی من دارم درست حرکت میکنم همینکه الان من اینجا هستم و دارم مینویسم یعنی من در مسیر صحیح هستم!

      همینکه صبح تا بیدار شم اولین فکری که در ذهنم مرور میشه که بیام سایت و گام امروز رو ببینم که کدوم فایل رو باید ببینم یعنی در مسیر لاغری با ذهنم هستم! همینکه من دیگه مدتیه نمیگم‌میخوام‌مثل فلانی لاغر شم و این در ذهنم مرور شد که میخوام به لاغری خودم دسن پیدا کنم و لاغری که در درونم هست رو احیا کنم برای من یک نشانه بسیار بسیاااار ارزشمندی هست که من از خودم انتظار لاغری دارم این نگرش در ذهن ناخودآگاهم شکل گرفته که باور دارم لاغری درون منه! 

      خدایا شکرت از اینکه در مسیر  ادامه دادن حمایت و هدابتم میکنی🙏🏻

      استاد بینهایت از شما سپاسگذارم بابت اینکه ایینقدر به موقع مطالب سایت متناسب با نیاز ما دارن اماده میشن🙏🏻

      سایه تون مستدام باشه خیلی دوستتون دارم🙏🏻🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/03/07 16:04
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 11493 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      بنام خدا 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه 

      این متن زیبا را من یک بار اونم تو سرو صدای خانواده خوندم اما با این وجود متوجه شدم که مربی خصوصی من برای چاقی همون ذهنم بوده که نه میدیدمش نه صدایی داشت فقط توانسته بود منو مطیع و فرمان بردار خودش کنه من هر چی اون می گفت انجام می‌دادم که این غذا را نخور چاق میشی زیاد نخور چاق میشی تند نخور چاق میشی دارو تقویتی چاق کننده هست برای رهایی از چاقی باید ورزش کنی باید بری پیاده روی در کنار اونم رژیم بگیری ،تو آینه نرو شکم پهلوت خیلی ضایع هست ،نرو عکس بگیر اعصابت خراب میشه ،لباس آماده سایز تو نیست باید بدی خیاط بدوزه برات و من روزانه با این مربی خصوصی به سر میبردم و تمام این کارها را انجام می‌دادم اما چاقتر میشدم تا اینکه با لاغری با ذهن آشنا شدم و متوجه اصل مطلب شدم خدا را شکر و من الان نه اینکه به حرف اون گوش نمیکنم بلکه دارم خلاف قبلا بر میگردم و لاغری را یاد میگیرم و خیلی هم موفق بودم خدا را شکر .

      امروز صبح که باشگاه بودم تو باشگاه گوشه و کنار دو تا یا سه نفر با هم همش صحبت چاقی هست که بسیار نگران هستن و چقدر دوست دارن لاغر بشن جالب اینکه یکی از اونا میگفت به مربی که اول امیدم به خدا بعد به شما که لاغری کنید من تو دلم میگفتم ای خدا نمیدانی چاقی درون خودت هست و روزی هزار بار خدا را شکر میکنم که منو هدایت کرد به سایت تناسب فکری .

      تشکر از استاد روشن عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1403/03/07 09:42
      مدت عضویت: 122 روز
      امتیاز کاربر: 2250 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 730 کلمه

      به نام خداوند آسمان آبی

      منم مربی خصوصی چاقی داشتم اما بهترین استاد نبود شاید کارشو به بهترین نحو انجام داده اما در مسیر اشتباه و منم به مسیر اشتباه کشیده ، الان من چاقم و خودمم مسئول این چاقی هستم که همچنین مربی را ناآگاهانه سرلوحه کارام قرار دادم و بهترین مربی نبوده اگر الان قبول کنم بهترین مربی بوده یعنی هنوزم کارش رو قبول دارم پس بهترین مربی نیست! اما ازش متنفر نیستم چون میدونم مغز من عشق و نفرت را یکی میدونه و هرکدام را به نحوی میتونه گسترش بده پس من آگاهانه عشق را انتخاب میکنم تا گسترش پیدا کند.

      اما این مربی در زمان هایی که برای خرید وسایل بهداشتی یا خوراکی های ضروری به هایپر مارکت میرفتم میگفت برو قفسه تنقلات ، پفک با بسته بندی کوچک برندار کمه نمیتونی سیر بشی برو بسته بزرگ بردار بعد میگفت چیپس چندین طعم داره زیاد بردار یهو یک خوراکی جدید میدید می گفت بردار تا بری به بقیه بگی تنقلات جدید اومده ، یا خیلی وقت ها برای خرید صیفیجات مادرم منو میفرستاد سوپر مارکت به خودم قبلش قول میدادم فقط چیزایی که ماردم خواسته بخرم اما ناگهان حین حساب کردن مربی داد میزد مگیفت بستنی و چیپس بخر و بدون هیچ مانعی برمیداشتم.

      وقتی بستنی کیلویی خونه داشتیم شاید معقولانه ترین این بود که اندازه یک کاسه کوچک بریزم اما مربی خصوصی پیام میداد میگفت دوبرابر حجم آن کاسه بستنی بریز حالا سس شکلاتی فراوان بخور یا وقتایی که سیر بودم و هیچ احساس گرسنگی نداشتم مربی میگفت قابلمه غذا روی گازه از ناهار مونده که دوست داری برو یکم بخور میخوردم اما هنوز مربی میگفت حیفه کم مونده ازش بخور تا تموم شه منم بدون فکر میخوردم تا به انتهای قابلمه برسم.

      تا اینجا من کار هایی کوچک از مربی گفتم تا یادآور آن روز ها برای خودم باشه الان که فکر میکنم مربی باعث میشد من بدون توجه به سیر بودن خودم غذا بخورم بعد از آن میگفت چرا خوردی! دیگه چاق میشی ، الان میدونم اگر یک ظرف میوه روی میز من هست قرار نیست همه رو بخورم من باید هر زمان احساس ضعف کردم بخورم یا اگر به جعبه شیرینی حمله کردم این دستور مربی چاقی است که اشتباه و غلطه و من باید با آگاهی کامل تصمیم بگیرم 5 تا بخورم درسته یا یکی؟ مربی همیشه درحال کار بوده در هر زمان و فقط به فکر چاق تر شدن من بوده و این مربی در 6ماه کمتر کار کرد من قبل از شروع این مسیر لاغری با ذهن به مدت 6 ماه رژیم بودم کاهش وزن خوبی داشتم اما اگر احساس میکردم کسی دورم نیست مربی اونجا دستور میداد حمله کن یادم میاد یک روز پشت سر هم 35تا هلو خوردم حین خوردن مربی میگفت این میوه است همش آبه قند نداره که بخور ببین چقدر تازه است بعدش احساس عذاب وجدان سنگینی داشتم احساس فشار و تهوع در من وجود داشت مربی میگفت چاق میشی! الان که فکر میکنم توی تخیل هم نمیگنجه چطور 35هلو تا خوردم چطور ممکنه؟! خب با مربی چاقی ممکنه.

      وقتی باعث میشد رژیمم بشکند میگفت خیلی کار بدی کردی اما مهم نیست برو 100تا درازنشست بزن ، بدو یا برقص تا چربی که به شکمت اضافه شده کم بشه یا روزایی که باعث میشد زیاد بخورم قبل از خواب میگفت فردا لب به هیچی نزن تا بعد از ظهر هیچی نمیخوردم اما ناگهان مربی میگفت خیلی گرسنه شدی اشکال نداره چیزی بخوری داری میمیری یه چیزی بخور و اولش فقط یک سیب میخوردم اما تا سیب میخوردم میگفت خیلی بیحال شدی یه چیز دیگه بخور ، میدونی پفک خریدی ؟ برو پیداش کن بخور و همه چی پشت سر هم میخوردم و دقیقا بعد از اینا می گفت چرا خوردی؟ الان چاق میشی! باعث میشد ادامه روزم ناامید باشم و احساس سرخوردگی کنم.

       آخرین باری که رژیم گرفتم فکر میکردم دیگه میتونم اراده خودم قوی کنم و پایبند به برنامه باشم با خودم تکرار میکردم میتونم میتونم اما اگر یکم خوراکی بیشتر یا غیر موارد برنامه رژیمم میدیدم به هزار و یک بدبختی کنترل میکردم اما بعد 6ماه خسته شدم و به غذا حمله میکردم بطور عصبی میخوردم  .

      یک پیام برای مربی خصوصی چاقیم: الان آگاه شدم کی هستی و چه کار هایی میتونی انجام بدی اما قرار نیست نادیده گرفته بشی چون اگر بخوام نادیده بگیرم میشه رژیم غذایی اما با تغییر مسیر چاقی به مسیر لاغری با ذهن ناخودآگاه از تو دور میشم و به فراموشی سپرده میشی! 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم