0

گام ۱۳: بهترین روش لاغری چیست؟

بهترین روش لاغری
اندازه متن

سی و پنج سال چاق بودن سبب شد که درک عمیقی نسبت به وضعیت فکری و عملکرد افراد چاق داشته باشم. در تمام آن سالها به دنبال بهترین روش لاغری بودم.

تلاش من برای لاغر شدن

از نظر من بهترین روش لاغری روشی بود که دیگران با استفاده کردن از آن مقدار زیادی کاهش وزن داشته اند. در این صورت من با اشتیاق و انگیزه بالا تصمیم می گرفتم از آن روش برای لاغر شدن استفاده کنم.

در دوران دبیرستان بودم که شنیدم پسردایی من که در تهران زندگی می کرد و شاید سالی یک بار در ایام عید همدیگر را می دیدیم به قدری لاغر شده است که همه را شگفت زده کرده است.

از شنیدن این خبر تعجب کردم چون تا چند ماه قبل که برای آخرین بار او را دیده بودم چاق تر از من بود و الان از شنیدن خبر لاغر شدن او متعجب شده بودم و البته حسادت می کردم چون هرکه او را دیده بود و مرا می دیدید به من پیشنهاد می کرد تو هم از روشی که امیر لاغر شده خودت رو لاغر کن و شروع می کرد به تعریف کردن از امیر که چقدر لاغر شده.

از سر حسادت چند روز مقاومت کردم ولی بالاخره با او تماس گرفتم تا درباره روش لاغر شدنش سوال کنم.

وقتی صدای او از تلفن شنیدم تازه متوجه شدم چرا همه از دیدن امیر تعجب کرده اند چون ظاهرا به قدری لاغر شده بود که حتی صدای او هم تغییر کرده بود.

وقتی درباره لاغر شدنش سوال کردم گفت که بیش از ۴۰ کیلو لاغر شده و دو سه کیلو دیگه تا رسیدن به حد نرمال فاصله داره.

از شنیدن این خبر حسابی بهم ریختم و از اینکه امیر لاغر شده بود و من هنوز چاق بودم عصبانی شدم. البته نیش و کنایه های دیگران که من را بخاطر لاغر شدن امیر سرزنش می کردند بیشتر من را عصبانی می کرد.

از او درباره روش لاغر شدنش سوال کردم و گفت: چند ماه است زیر نظر دکتر رژیم درمانی است و هفته ای سه جلسه کلاس کاراته می رود.

از امیر خواستم تا برنامه رژیمی را برای من ارسال کند. آن زمان موبایل و شبکه های اجتماعی نبود که سه سوته برنامه غذایی را برای من بفرستد و بیش از یک هفته زمان برد تا از طریق پست برنامه غذایی که دکتر به او داده بود به دست من رسید.

در این مدت آرام و قرار نداشتم تا زودتر برنامه رژیمی به دست من برسد و با قدرت برای لاغر شدن از طریق آن اقدام کنم.

وقتی برنامه رژیمی به دستم رسید و آن را مطالعه کردم تقریبا مثل برنامه های رژیمی دیگر بود با این تفاوت که هفته ای یک بار پیتزا و یک بار ساندویچ در برنامه غذایی بود.

برنامه رژیمی باعث ترغیب من به انجام دادنش نمی شد اما میزان لاغر شدن پسر دائیم مرا وسوسه می کرد که از این برنامه و هفته ای سه روز ورزش کردن برای لاغر شدن اقدام کنم.

طبق معمول از روز شنبه برنامه لاغری را شروع کردم و خیلی منظم پیش می رفتم. هفته اول به خوبی سپری شد و طبق برنامه غذایی وعده ها را می خوردم و سه روز هم به پیاده روی رفتم.

هفته دوم بود که صدای مادرم بلند شد که من نمی تونم هر روز برای تو غذای رژیمی درست کنم از همین غذایی که داریم کمتر بخور.

من هم که خیلی دل خوشی از رژیم گرفتن نداشتم همین کار رو کردم و از غذای سفره مقداری کمتر می خوردم و پیاده روی را ادامه دادم.

هفته بعد از پیاده روی کردن هم خسته شدم و تصمیم گرفتم فقط برنامه کمتر غذا خوردن را ادامه دهم و دو سه روز بعد کلا فراموش کردم چه قول و قرارهایی داشتم.

همچنان خبر لاغر شدن امیر از طرف اقوام به من داده می شد و من را تشویق می کردند تا از روش امیر لاغر شوم و من هر بار سعی می کردم دیگران را توجیه کنم که امیر زیر نظر دکتر بوده که تونسته لاغر بشه و چون من نمی تونم زیر نظر دکتر باشم نتیجه نمی گیرم.

چندماه گذشت و نزدیک ایام نوروز خبردار شدم امیر به همراه خانواده اش برای تعطیلات به دزفول خواهد آمد.

برای اولین بار بود که دوست نداشتم امیر به دزفول بیاد. از روبرو شدن با او و دیدن او درحالی که لاغر شده اما من همچنان چاق هستم خیلی نگران بودم.

چند روز بعد امیر به دزفول آمد و زمانی که با او روبرو شدم همان امیری که همیشه دیده بودم در مقابلم قرار گرفت.

اصلا برای من باورکردنی نبود چون نه تنها همه از لاغر شدن امیر صحبت کرده بودند بلکه خودم از شنیدن صدای امیر که به خاطر لاغر شدن تغییر کرده بود متعجب شده بودم اما امیری که آن روز ملاقات می کردم همان امیر سال قبل بود که چاق تر از من بود.

اول از هرچیری نفس راحتی کشیدم که امیر لاغر نشده و همچنان چاق است و بعد با تعجب درباره موضوع لاغر شدنش سوال کردم.

امیر گفت: چند ماه زیر نظر دکتر رژیم درمانی بوده و در کنار رژیم، کلاس ورزشی ثبت نام کرده است و مقدار زیادی کاهش وزن داشته و فقط دو یا سه کیلو تا رسیدن به حد نرمال فاصله داشته که به همراه پدرش به یک سفر کاری خارج از کشور رفته است.

تغییر شرایط در سفر و مواجه شدن با تنوع غذایی هتل محل اقامت باعث شده که بعد از برگشتن به ایران چند کیلو وزن او اضافه شود و همین موضوع سبب شده که انگیزه اش رو برای ادامه دادن از دست داده و دوباره به روال قبل برگشته و چاق شود.

امیر می گفت این بهترین روش لاغری بوده است که تا حالا انجام داده و هیچگونه احساس گرسنگی نداشته، همچنین از انجام ورزش رزمی و آمادگی جسمانی که در آن مدت پیدا کرده خیلی راضی بود اما در نهایت به شرایط قبل برگشته بود.

آن روزها اطلاع از ذهنی بودن چاقی نداشتم و چاق شدن دوباره امیر را طبیعی می دانستم چون عقیده داشتم چاقی ارثی است و هرچقدر که برای لاغر شدن تلاش کنی نتیجه ندارد.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن
نتیجه آموزش های لاغری با ذهن

بهترین روش لاغری برای من

سالها گذشت و به لطف خدا من در سال ۱۳۹۳ در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و بعد از حدود ۱۵ ماه مقدار زیادی مقدار زیادی لاغر شدم به طوری که این بار خبر لاغر شدن من به گوش امیر رسید.

امیر که خودش سابقه زیادی در لاغر شدن و دوباره چاق شدن داشت نسبت به لاغر شدن من واکنشی نداشت چون طیق تجربه های قبلی اطمینان داشت که من هم دوباره چاق خواهم شد.

دو سال بعد من به تهران رفتم و وقتی امیر با من روبرو شد از اینکه دوباره چاق نشدم خیلی تعجب کرد و این بار امیر درباره روش لاغری من سوال می کرد.

درباره روش لاغری با ذهن برای او توضیح دادم اما خوب مثل خیلی های دیگر باور نمی کرد که می شود با ذهن لاغر شد.

با اینکه چند روز پیش امیر بودم اما رغبتی برای استفاده از آموزش های ذهنی برای لاغر شدن نداشت.

تقریبا دو سال گذشت و تازه سر و کله امیر پیدا شد که تصمیم گرفته بود از روش لاغری با ذهن برای لاغر شدن اقدام کند.

دوره آمورشی ورود به سرزمین لاغرها را خریداری کرد و مشغول استفاده از آموزش های لاغری با ذهن شد و بعضی وقت ها به صورت تلفنی درباره لاغری با ذهن با هم صحبت می کردیم.

تقریبا ۸ ماه گذشت و امیر با انگیزه و اشتیاق از آموزش های لاغری با ذهن استفاده می کرد و به لطف خدا شگفتی ساز شد.

بهترین روش لاغری

داستان لاغری امیر

ازوقتی یادم میاد چاق بودم و از۱۸ سالگی برای لاغری تلاش کردم

بارژیم خیلی سخت کلی وزن کم کردم ولی دچار ریزش مو، مشکلات عصبی و …شدم

اواخر رژیم بودم که به سفرخارج از کشور رفتم و با سفره های رنگین مواجه شدم و دیگه نتونستم جلوی خودم را بگیرم و شروع به خوردن کردم و هرچی۶ ماه رشته کرده بودم پنبه شد و بعد از چند ماه چاق تر از قبل از رژیم شدم

دو سال قبل با روش لاغری با ذهن آشنا شدم

دوره را تهیه کردم و فایلها رو گوش دادم ولی چون باورم این بود که فقط با رژیم میشه لاغر شد در این دوره دنبال یک رژیم سحرآمیز برای لاغری بودم و تمرین ها را انجام نمیدادم و درنتیجه تغییر وزنی در من ایجاد نشد

اردیبهشت ماه بود که بعد از یک فعالیت بدنی سنگین، ناتوانی کامل خودم را احساس کردم و فهمیدم که اوضاع خیلی خرابه و به این نتیجه رسیدم که چندسال بعدکه سن من بالاترمیره اوضاع بدترمیشه

این موضوع باعث سبب شد تصمیم قاطع خودم را برای تغییر شرایط جسمی گرفتم

از همه روشها تنها روشی که میدونستم جوابگو هست، روش ذهنیه چون باراول که فایلها را گوش دادم هیچ خبری از رژیم درآنها نبود

برای بار دوم با یک دید و باور جدید دوره متناسب شدن با ذهن را شروع کردم

از روز اول با تمام وجود بر این روش تمرکز کردم و هدفم را کاملا قابل دسترس دیدم. شرایط فعلی خودم را پذیرفتم و با خودم اشتی کردم و بعد از مدت کوتاهی کارهایی که دوست داشتم ولی بخاطر چاقی انجام نمیدادم رو انجام دادم

بعد از مدت کوتاهی تغییرات بزرگی را در خودم احساس کردم

دیگه حرص و ولع نداشتم، هیچ غذایی را حذف نکردم و بعضی مواقع هم پیش امد که زیاده روی کنم ولی درکل یاد گرفتم که نباید بنده شکمم باشم

بااینکه عاشق فست فود بودم اما وقتی از جلوی اونها رد میشدم مثل قبلا به سمت آنها هجوم میبردم

عادت داشتم که حتما بعد از غذا خوردن شیرینی بخورم که کلا این عادتم ترک شد

اگر سیر باشم و بهترن خوراکیها را که به من تعارف کنند رد میکنم

این روال سبک زندگی من شد و به راحتی با اینکه به اندازه غذا میخورم و در حسرت هیچ خوراکی نیستم سایز کم میکنم

تمام لباسهایی که برای من کوچک بودند یکی بعد از دیگری سایزم شدند

همچنان در مسیر لاغرتر شدن هستم و میدانم به زودی به هدف نهایی خودم که رسیدن به شکم شش تکه است میرسم چون از همین الان آنرا میبینم و حسش میکنم.

بینهایت از خدا و بعد استاد سپاسگزارم که در تمام این مدت من را حمایت کردند و به تمام سوالات من جواب دادند.

متن تصویر شگفتی سازی در اینستاگرام

برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن

شگفتی ساز شدن امیر باعث شد که چند نفر دیگه از نزدیکان من که لاغر شدن من با روش ذهنی را باور نمی کردند برای لاغر شدن از طریق آموزش های ذهنی اقدام کنند و به لطف خدا آنها هم نتیجه عالی کسب کردند.

بهترین روش لاغری برای شما

امروز که به لطف خدا سال هاست از طریق آموزش های لاغری با ذهن در شرایط جسمی متفاوتی هستم و هزاران نفر از آموزش های لاغری با ذهن برای لاغر شدن استفاده کرده و نتایج عالی کسب کرده اند نسبت به این موضوع اطمینان دارم که بهترین روش لاغری برای شما روشی نیست که دیگران از آن روش لاغر شده باشند بلکه روشی است که شما بتوانید به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کرده و نتیجه عالی کسب کنید.

لاغری با ذهن روشی است که با استفاده از آن هرگز مجبور نیستید به روشی زندگی کنید که مطابق میل شما باشد.

  • در این روش شما می توانید از هر غذایی به هر اندازه ای که میل دارید بخورید.
  • در این روش نیاز نیست برای لاغر شدن حتما هفته ای چند ساعت ورزش کنید.
  • در این روش نیاز نیست برخی از غذا ها را نخورده و برخی دیگر از غذاها را بیشتر بخورید.
  • در این روش زمان خوردن یا مقدار آن برای شما تعیین نمی شود.
  • در این روش خبری از تعیین میزان دریافت کالری روزانه نیست.

لاغری با ذهن روشی است که به شما می آموزد درعین حالی که زندگی روزمره و موردعلاقه خود را انجام می دهید با استفاده از تغییر فرمول های ذهنی به تناسب اندام دلخواه خود دست پیدا کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرینات این جلسه آموزشی به سوالات زیر جواب دهید.

  • برداشت شما از روش لاغری با ذهن چیست؟ این روش چگونه می تواند باعث لاغری شما شود؟
  • روش های قبلی که برای لاغری استفاده کرده اید چه شباهت یا تفاوتی با لاغری با ذهن دارد؟

تجسم کردن چاقی نقش بسیار مهم در چاق تر شدن دارد و افراد چاق استادانه تجسم چاقی را انجام می دهند. با توجه به توضیحات فایل تصویری به سوال زیر پاسخ دهید.

  • درک و برداشت شما از تجسم چاقی در ذهن افراد چاق را شرح دهید.
  • به نظرتان شما در گذشته به چه شکل در حال تجسم چاقی بوده اید؟

برای کسب نتیجه عالی در روش لاغری با ذهن باید تصمیم قاطع بگیرید تا با تمرکز عالی در این مسیر حرکت کنید.

  • اهمیت تمرکز و تصمیم خود برای تمرکز بر روش لاغری با ذهن و رها کردن روش های قبلی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.19 از 117 رای

https://tanasobefekri.net/?p=33431
67 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/27 21:00
      مدت عضویت: 1236 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,695 کلمه

       به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی در سایت تناسب فکری گام ۱۳ بهترین روش لاغری چیستبهترین روش لاغری برای من، روشی نیست که دیگران از اون روش لاغر شده باشن،بلکه روشیه که من بتونم به بهترین شکل ممکن از اون استفاده کنم و نتیجه عالی کسب کنم.

      در این روش من میتونم از هر غذایی به هر اندازه ای که میل دارم بخورم.

      در این روش نیاز نیست برای لاغر شدن حتما هفته ای چند ساعت ورزش کنم.

      در این روش نیاز نیست بعضی از غذا ها رو نخورم و بعضی دیگه رو  بیشتر بخورم.

      در این روش زمان خوردن یا مقدار اون برام تعیین نمیشه.

      در این روش خبری از تعیین میزان دریافت کالری روزانه نیست.

      لاغری با ذهن روشیه که بهم یاد میده، درعین حالی که زندگی روزمره و موردعلاقه خودم رو انجام میدم، با استفاده از تغییر فرمول های ذهنی به تناسب اندام دلخواهم دست پیدا کنم.روش لاغری با ذهن اصلاً نیازی به رژیم نداره و باید کلاً این کلمه رو از ذهنم پاک کنم و این کلمه کاملاً اشتباهیه که در ذهن افراد چاق هست که باید رژیم بگیرم.

      و این واقعا کار میبره حذف کردنش از ذهن،همونطور که ما برای ثروتمند شدن از طریق قدرت ذهن خودمون، از طریق تغییر نگرش، از طریق تغییر فرمول‌های ذهنی نیاز به زمان و استمرار داریم،برای لاغر شدن هم به همین شکله،

      اما یه تفاوتی بین روش لاغری با ذهن و تمام موضوعات دنیا وجود داره،اونم اینه که وقتی میخوام لاغر بشم زمانی به این کار اقدام می‌کنم که در حالت اضافه وزن هستم،و هر روز که در این مسیر حرکت می‌کنم همزمان که من در حالت اضافه وزن هستم در این مسیر دارم حرکت می‌کنم و سخت‌ترین مرحله لاغری با ذهن درک این مرحله است که من با اینکه چاقم و احساس چاقی دارم و از خودم بدم میاد احساس ترس و نگرانی دارم، دیگه به آخر خط رسیدم، با تمام این شرایط،  باید هر روز برای لاغر شدن از آموزش‌ها استفاده کنم و این کار تفاوت داره با هر کار دیگه‌ای،که مثلاً یه چیز معیوبی هست من اونو تعویضش می‌کنم، مثا یه وسیله‌ای که خراب شده من وقتی که میرم یک نو میخرم، دیگه نمیارم در کنار استفاده از وسیله نو از اون خرابش هم استفاده کنم.

      اما در مورد تغییر جسم این حالت وجود داره که من در هر حالتی از اضافه وزن هم که باشم، وقتی بخوام لاغر بشم، اون چاقیه هست، یه مدت هست،و من با اینکه اون هست می‌خوام لاغر بشم،برای همین افرادی که اضافه وزن دارن چون خیلی به چاقیشون توجه کردن و تا حالا هر روشی رو استفاده کردن اولین هدفشون این بوده که من زودتر از شر این چاقی رها بشم،الان براشون یه مقدار مبهمه که چطور میتونه با ذهنش لاغر بشه.

      همه دنیا وقتی صحبت از لاغری می‌کنن دو تا موضوع رو میگن کمتر بخور بیشتر بدو ،حتی توی  پیشرفته‌ترین کشورها از لحاظ پزشکی و از لحاظ علمی وقتی حرف از لاغری میشه راهکارش اینه کمتر بخور بیشتر بدو،برای همینه که وقتی افراد می‌خوان به لاغری فکر کنن این حرف‌ها توی ذهنشون پررنگ میشه.

      هیچ کدوم از شرکت کننده‌ها در دوره لاغری با ذهن نمی‌تونه بیاد بگه که من چطور لاغر شدم،چه اتفاقی برای من افتاد، چی شد،چون اصلاً کاری برای اینکه بخواد لاغر بشه انجام نداده،خیلی از افراد چاق رو اگه بپرسیم که چه کارهایی  انجام دادی برای لاغر شدن،همه لیست بلند بالایی از فعالیت‌هاشون چه جسمی، چه خرید یه سری لوازم، یه سری قرص‌ها، دمنوش‌ها رو میگن که من این کارها رو انجام دادم، این رژیم رو استفاده کردم، این رفتار رو انجام دادم، آخرش هم نتیجه نگرفتم،اما اگه از بچه‌های لاغری با ذهن که شگفتی ساز شدن و نتیجه عالی گرفتن بپرسیم که شما چطور لاغر شدید، نمی‌تونه برای ما بگه که مثلاً من از یه روزی این کارو کردم، از یه روزی من غذام رو اینجوری کردم، این تغییر رو دادم، این تصمیم رو گرفتم،چرا ؟؟چون لاغری با ذهن اول فرمول‌های ذهنی رو تغییر میده و هر کسی به سبک و نیاز و تیپ و ویژگی خودش، درونش تغییراتی ایجاد میشه و اون فرد متناسب میشه.برای همینه که اگه از فرد متناسبی هم که سوال کنیم تو چیکار می‌کنی که لاغری یا لاغر موندی، اصلاً اون نمیتونه به ما بگه،چون اصلاً اون کار خاصی انجام نمیده، چون برنامه‌ای نداره برای اینکه لاغر بشه یا لاغر بمونه.

      برنامه‌ریزی کردن برای لاغر شدن اصلاً اشتباهه،هیچ فرد متناسبی طبق برنامه لاغرنشده ،همه روش‌های لاغری اینجوریه که به ما یه برنامه میدن که باید اجراش کنیم، مراقبت‌هایی داره که باید هی بریم برنامه رو تغییر بدیم،تهش هم  اگه به اون وزن مد نظرمون هم رسیدیم تازه میگن خب حالا دوره تثبیت داره،یعنی می‌خوان یه جورایی اینو نگه دارن برامون،و هیچ کسی هم موفق نشده که اینو نگه داره ،اما یه فرد متناسب بدون برنامه، بدون اینکه بخواد تثبیت کنه، بدون اینکه بخواد یه چیزی رو نگه داره، همیشه متناسبه.

      همه روش‌های لاغری که به وجود میان همش  صحبت از محدودیت که اینو بخور، اونو نخور،ولی توی لاغری با ذهن اصلاً از این چیزها نیست که چی بخور، چی نخور، کاری به دسته بندی مواد نداریم، اصلاً مواد رو دسته بندی نمی‌کنیم که چه چیزی بخوریم، چه چیزایی نخوریم، چه چیزایی ضرر داره، اصلاً همچین چیزی نیست،اینجا فقط باید یاد بگیرم مثل یک فرد متناسب زندگی کنم،مثل فرد متناسبی که چقدر آرومه، راضیه، چقدر بدون دغدغه زندگی می‌کنه، هیچ استرسی نداره، هر جمعی قرار میگیره اینجوری نیست که بخواد غذاش رو جدا کنه، یا بگه من اینو نمی‌خورم، اون فلانه،اینو نباید بخورم این ضرر داره،اصلاً در مورد مضرات مواد غذایی صحبت نمی‌کنن،اصلاً همچین حرف‌هایی نیست،هرچی دوست داشته باشه میلش باشه می‌خوره، ساعت اصلاً ندارن که حالا ساعت چند شده،  مثلاً گشنمه ساعت ۱۰ شبه نه دیگه نباید چیزی بخورم وگرنه چاق میشم،نه صبح زود بیدار شدم فلان چیزو نباید بخورم وگرنه جذب می‌شه،اصلاً از این حرفا نمی‌زنن و خیلی راحت هم متناسبن،اینا فقط تفاوت نگرشِ.

      یه چیزی که توی آدم‌هایی که چاقن خیلی طبیعیه قدرت تصویرسازیه،خیلی از کلاس‌های موفقیت رو اگه شرکت کنیم میخوان به ما یاد بدن که چه جور تجسم کنیم و تصویرسازی کنیم،و این در حالیه که همه افراد چاق استاد تجسم هستن،استاد تصویرسازی چاق‌تر شدن هستن، استاد مرور کردن تصاویر چاقی در ذهنشون هستن،استاد مرور کردن ترس از چاقی در ذهنشون هستن،اینا همه تجسمه،تجسم این نیست که ما بشینیم، چشامون رو ببندیم، عود روشن کنیم و تجسم کنیم، یا حتماً اول صبح باشه، توی زمان آلفا باشه،این خبرها نیست،آدم‌های چاق کل روز در حال تجسم هستن،مثلاً یه چیزی رو می‌بینیم چاقیمون جلوی چشممون میاد و بدمون میاد،یه غذایی رو می‌بینیم بدمون میاد می‌ترسیم، این‌ها یعنی که داریم تجسمش می‌کنیم،یه صحبتی می‌شنوم چاقیم به ذهنم میاد، مرور میشه برام،یه غذایی رو خوردم ترس از خوردنش پدرم رو در میاره، من دارم تجسمش می‌کنم چاقی رو،یه غذایی رو نخوردم ولی ترس از اینکه اگه میخوردم چی می‌شدم، دارم تجسم می‌کنم،این یعنی اینکه صبح تا شب در حال تجسم چاقی‌ام،برای همینه که بدون اینکه تلاش خاصی انجام بدم خیلی راحت چاق می‌شم و توی سال‌هایی هم که اضافه وزن داشتم همش تلاش می‌کردم لاغر بشم و چون نتیجه نمی‌گرفتم همش هی فکر می‌کردم که نه من نمی‌تونم، این روش برای من نیست،باید بدونم تمام اون روش‌هایی که برای لاغری استفاده کردم بیسِش یکیه،که یه نفر دیگه باید برام تعیین کنه که مثلاً من چه جوری باید رفتار کنم،اصلا نمیشه، این جواب نمیده که یه نفر دیگه بخواد برام تعیین کنه که چی بخورم، چی نخورم، کی بخورم، چطور بخورم، به اندازه بخورم،این نمیشه،  جواب هم نمیده،به هر ترتیبی که بخواد یه نفر دیگه بهم بگه این جواب نمیده.

      اگه برگردیم به صد سال قبل آمار چاقی در دنیا خیلی پایین‌تر بود، چون دسترسی آدم‌ها به اطلاع رسانی‌ها، به گزارشات، به تحقیقات، کمتر بود.برای همین توجه مردم کمتر می‌رفت به سمت چاقی،ولی الان با توجه به رشد و گسترش شبکه‌های اجتماعی، با توجه به همه گیر شدن این ماجرا که یه نفر یه حرفی رو یه جایی میزنه فردا توی کل دنیا می‌تونه قشنگ بچرخه و همه ببینن، خیلی این موضوع داره تاثیرگذار میشه،و هر کسی هم میتونه هر حرفی رو منتشر کنه، سندی هم نمی‌خواد،و این باعث شده که چقدر آدم‌ها تمرکزشون بره روی چاقی،مثلاً برچسب‌های کنترل انرژی اومده،روی مواد غذایی برچسب کنترل میزنن که این مضره، یا مفیده،و اون دسته افرادی هم که این تصمیمات رو می‌گیرن به دنبال اینن که مثلاً سلامت جامعه رو میخوان کنترل کنن و به فریاد آدم‌های چاق برسن،یا سعی کنن نذارن یه عده دیگه‌ای چاق بشن،اما نکته اینجاست که هیچ فرد متناسبی اصلاً نگاه به این برچسب‌هایی که روی مواد غذایی هست نمیندازه و اینا رو فقط آدم‌های چاق نگاه می‌کنن،که مثلاً این چربیش چقدره، قندش چیه،

      کدوم آدم متناسبی مثلاً وقتی می‌خواد یه چیزی رو بخره کالریش رو حساب می‌کنه ،یا نگاهش به این چیزاست،اینا فقط داره درد رو بیشتر می‌کنه و این برچسب‌هایی که روی مواد غذایی درج میشه کم کالری، رژیمی، بدون قند،اینا یک عبارت‌هاییه که داره درد رو بیشتر می‌کنه،داره مشکل رو بزرگتر می‌کنه،چون همش توجه  ما هی میره به سمت این.

      حتی آدم‌هایی که مشکل ندارن و اصلاً توجهی به این موضوع‌ها ندارن، چه بسا یواش یواش توجه می‌کنن،وقتی که ۱۰ بار، ۱۰۰ بار میرن توی یه فروشگاه مثلاً یه سس مایونز می‌بینن نوشته کم کالری، یا کم چرب، یا معمولی، حتی اگه طرف سس معمولی رو برداره تا الان بدون هیچ تضادی، هیچ فکری، اون سس معمولی رو مصرف میکرده و هیچ مسئله‌ای نداشته،اما الان توی ذهنش یه سوالی به وجود میاد پس اون چی، پس اگه اون تازه کم چربه پس این چیه.و این اولِ مشکله،این اول ماجرای مشکل‌دار شدن ذهن انسان‌هاست،که در واقع به خاطر اینه که صنایع اثر کار خوب، کار نیک دارن این کارو انجام میدن اما داره مشکل رو بیشتر می‌کنه،چرا؟؟چون توجه رو می‌بره سمت این موضوع.

      مثلاً اگر توی گوگل سرچ کنیم مزایای خوردن قهوه، اکثر مواردی که نوشته خطرات رو نوشته،چون مزیت رو چه جور باید بیاد معرفی کنه،سمت مقابل خطره،همه اطلاعاتی که الان داره منتشر میشه تمرکز بر مشکله،تمرکز بر بیماریه،حالا هدف اینه که سلامتی رو گسترش بده،ولی تمرکز بر بیماریه.

      اگه حتی هدفشون رو هم بزاریم که مثلاً خیره و هدفشون اینه که کمک کنن به پیشگیری،ولی خود پیشگیری باعث درد میشه،خود پیشگیری کردن باعث بروز درد میشه،خیلی از افراد هستن که در سلامت کامل بودن از یه جایی به بعد به فکر این میفتن که خدا رو شکر من سالمم،ولی بیام به فکر پیشگیری از فلان موضوع باشم،و به فکر پیشگیری میفتن، ولی به همون مشکل مبتلا میشن و از دنیا میرن،اینکه فکر کنیم با پیشگیری کردن می‌تونیم جلوی یه چیزی رو بگیریم یک فکره،یک خیال باطله،

      خیلی از افراد هستن که تلاش می‌کنن، کلی خودشون رو اذیت می‌کنن، مواد رو تقسیم بندی می‌کنن که این‌ها رو بخورم، این‌ها رو نخورم، اگه این‌ها رو بخورم فلان مشکل برام به وجود میاد،ولی بازم به همون مشکل مبتلا میشن.

      در مورد چاقی هم همینه،خیلی از افراد هستن که به ظاهر مشکل اضافه وزن رو ندارن، رفتارهاشون درسته، حالت‌های آدم چاق رو ندارن،کارهایی که آدم‌های چاق انجام میدن رو ندارن،ولی همش حرفشون اینه که من نمی‌خوام چاق بشم، من می‌ترسم چاق بشم،اگه چاق شدم چی،باید از همین الان مراقبت کنم که ۱۰ سال بعد به این مبتلا نشم و اینجور افراد هم قطعاً چاق میشن،چرا اینجوری شده؟؟به خاطر تبلیغات، به خاطر رسانه‌هاست، به خاطر این جویه که درست می‌کنن که پیشگیری کنید وگرنه این مشکلات به وجود میاد،پس باید اون چیزی رو که تا الان شنیدم برای لاغر شدن و انجامش دادم رو باید بزارم کنار،اگه می‌خوام که از روش لاغری با ذهن استفاده کنم و نتایجی رو که دوستان گرفتن منم تجربه کنم،اقدام اول و مهم اینه که همه اون کارایی رو که انجام دادم باید بزارم کنار،انواع رژیم‌هایی که تا حالا گرفتم بزارم کنار،دستورالعمل‌ها، هرچی که شنیدم رو باید بتونم بهش بی‌ توجه باشم، بی اهمیت باشم،اونا یه حرف‌هایی رو زدن، انجامش هم دادم، نتیجه هم نگرفتم،پس دیگه باید بزارمش کنار و بیام روی این روش فقط کار کنم و عجله هم نکنم.

      و این هم طبیعیه که کل ذهنم پر از اطلاعات غلط باشه،ولی وقتی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم، یکم زمان میبره تا اون اطلاعات کمرنگ بشه و بتونم فراموششون کنم،و اگه سعی کنم توجهم رو به روی موضوعاتی که توی این دوره گفته میشه و محتواهای آموزشی و تمرینات این دوره بزارم خود به خود توجهم از اونا برداشته میشه.

      فقط نیازه که من وقتی قدم در راه لاغر شدن میزارم، در عین حالی که چاقی همراهمه،باید اولش حرکتم رو انجام بدم با چاقی،

      و این مثل تعویض قطعه نیست که مثلاً یک قطعه از ماشینم خراب شده میرم عوضش می‌کنم دیگه سالم میشه و ماشین حرکت می‌کنه،نه،برای تغییر جسمم، من هر زمانی که شروع کنم به رفع مشکل، به همراه مشکل باید مشکل رو رفع کنم،نمی‌تونم از مشکل فرار کنم.

      در تمام اون اقداماتی که برای لاغر شدن انجام دادم، با نفرتم از چاقی میخواستم که زودتر لاغر بشم و هیچ نتیجه‌ای هم نگرفتم،باید بدونم که با نفرت از چاقی نمیشه لاغر شد،چاقی هست، و باید به خودم بگم که چاقی هست، من قبولش می‌کنم، میپذیرمش، خودم اینو به وجود آوردم، الان میخوام لاغر بشم.

      و اصلاً هم نگم که وای من از این چاقی متنفرم، تا این چاقی هست من زندگی ندارم.این‌ها اشتباهه.

      باید اینو بدونم که سال‌ها از رژیم‌های مختلف استفاده کردم، برنامه‌های مختلفی رو دنبال کردم، خوردنم رو کنترل کردم، دارو خوردم، دمنوش، ورزش، هیچ نتیجه‌ای هم برام نداده و الان که فهمیدم دیگه دنبال کردن اونا هم هیچ نتیجه‌ای برام نداره،پس تصمیم قطعی رو بگیرم و بگم که من می‌خوام حداقل به مدت ۶ ماه از این مسیر استفاده کنم، از این آموزش‌ها استفاده کنم،چشم و گوشم رو ببندم به هر چیزی که تا حالا شنیدم،اونا رو دنبال نکنم،اینجوری اصلاً فایده نداره،باید تمرکزم یه جا باشه،اینکه بیام روش لاغری با ذهن رو کار کنم ولی توی ذهنم همیشه به حرف و حدیث‌های قبل بچرخه، یا توی فکرم این باشه که حالا من لاغری با ذهن رو کار می‌کنم اون رژیم رو هم می‌گیرم، بالاخره ضرر نداره که،اینا اصلاً نمیشه،فقط باید لاغری با ذهن رو کار کنم، باید توجه و نگاهم رو از همه گذشتم بردارم، اگه می‌خوام که نتیجه بگیرم،و ۶ ماه به خودم زمان بدم.

      سعی کنم اینقدر فکرم درگیر این موضوع چاقی نباشه، اینقدر هم خودم رو اذیت نکنم.

      خیلی از افراد که رژیمشون تموم میشه به شدت احساس ولع بیشتری رو نسبت به گذشته پیدا می‌کنن و حس گرسنگی بیشتری به اونا دست میده و حتی اگه به نتیجه هم رسیده باشن، وقتی رژیمشون تموم بشه اون حرص و ولع توی ذهنشون بیشتر میشه و بیشتر میرن سمت خوردن و وقتی که مثلاً یک ماه این فرد داره رفتار شدیدتری رو نشون میده،اون دفعه اول میشه عادت شدیدش،و به همین دلیله که افراد چاق بعد از هر رژیم موفقیت آمیزشون، چند ماه بعد چاق‌تر از حالت قبلشون میشن،چون این فشاری که روی مغزشون میاره واسه گرسنه بودن،باعث میشه اینا رفتارشون تشدید بشه و این دفعه اول پرخوری بیشتره جایگزین قبلاً میشه،چرا این اتفاق میفته؟؟چون اون تمایل به خوردن بیشتر داره،به خودشم که نگاه میکنه می‌بینه ۲۰ کیلو کم کرده میگه ولش کن حالا یه امروز رو که اشکالی نداره اینو بخورم، مگه چی میشه،۵ و همین اشکالی نداره‌ها اونو چاق‌تر از قبل میکنه، چون ذهنش که عوض نشده.

      اگه می‌خوام مسیر لاغری با ذهن رو کار کنم، باید فقط روی این مسیر باشم، تکلیفم رو روشن کنم، پراکنده نباشم، نخوام دو سه تا فایل از این مسیر گوش کنم، چند تا فایل از یه نفر دیگه گوش بدم، رژیم بگیرم، یا برم ورزش کنم، دوباره برم ببینم اون چی میگه، این چی میگه،افرادی که پراکنده هستن هیچ وقت نتیجه نمی‌گیرن، یه نفر رو انتخاب کنم حالا یا نتیجه می‌گیرم یا رهاش می‌کنم میام مسیر بعدی،اگه قاطی پاتی کنم، هیچ وقت نتیجه نمی‌گیرم.

      باید بدونم که چاقی به هیچ وجه ژنتیکی نیست،۱۰۰ درصد چاقی عادتیه،یادش گرفتیم،خیلی‌ها چون نمی‌دونن چطور به وجود اومده میگن این ژنتیکیه،مثلاً اگه خانواده‌هایی هستن که مادر اضافه وزن داره، پدر متناسبه،دو سه تا بچه‌ان که یکیشون چاقه، دوتاشون متناسبه،یا دو تاشون چاقه، یکیشون لاغره،بعد میگن لاغره به پدره رفته،اینا به مادره رفتن،اصلاً اینطور نیست،عادت منتقل میشه،خیی راحت عادت‌های بزرگترها به بچه‌ها منتقل میشه،چاقی عادتیه،ژنتیکی نیست.

      سعی کنم که برای رسیدن به خواسته‌هام یا برای اجرا کردن ایده‌هام، سختگیر نباشم و ایده‌هام رو اجرا کنم،با هر شرایطی هم که باشه،سخت‌گیری هم نکنم که بگم چرا اینجوری شد، چرا شرایطم درست نیست، یا سر و صدا هست،اینو بدونم که اصلاً اهمیتی نداره که دیگران نسبت به من چه احساسی داشته باشن،این اصلاً مهم نیست،اینکه نسبت به خودم احساسم بهتر بشه نتیجه میده،سعی کنم همیشه ایده‌هام رو دنبال کنم، راهش رو پیدا کنم برای اجرا کردنش تا نتیجه بگیرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم