0

گام ۷۶: چرا لاغرها چاق نمی شن؟

لاغرها جاق نمی شن
اندازه متن

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی گذشت. در این سالها تلاش زیادی برای لاغر شدن انجام دادم اما هرگز لاغر نشدم.

هربار که در استفاده از روش های لاغری شکست می خوردم بیشتر از اینکه برام مهم باشه چرا من لاغر نمیشم این موضوع برام عجیب بود که چرا لاغرها چاق نمی شن؟!

تفاوت من با افراد لاغر

در تمام سال هایی که چاق بودن تصور می کردم انسان های لاغر با من فرق دارند و به همین دلیل بارها به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق خلق کرده و خیلی ها را لاغر آفریده است.

هر بار که می دیدم فرد متناسبی هر چقدر دوست دارد غذا می خورد این سوال در ذهنم ایجاد می شد که چرا لاغرها چاق نمی شن. مگر آنها چه تفاوتی با من دارند که حتی آب می خورم چاق می شم اما آنها هیچ وقت چاق نمی شوند.

این سوال و ابهام که چرا لاغرها چاق نمی شن در ذهن من بود تا زمانی که به مسیر لاغری با قدرت ذهن هدایت شدم.

هرچه در این مسیر بیشتر آموختم و عمل کردم بیشتر به اشتباهات فکری و نگرشم درباره چاقی خودم پی بردم که یکی از مهمترین اشتباهات من باور تفاوت داشتن با افراد لاغر بود. سالها فکر می کردم خداوند افراد لاغر را به گونه ای خلق کرده است که هرچقدر غذا بخورند چاق نمی شوند اما چاق ها را به شکلی آفریده که هرچقدر هم کم غذا بخورند باز هم چاق می شوند.

لاغری با ذهن به من کمک کرد تا به این درک برسم که تفاوتی بین من و افراد لاغر از نظر جسمی و ژنتیکی وجود ندارد، همه ما چاق ها و لاغرها مانند هم هستیم با این تفاوت که از ابزاری که در اختیار داریم به شکل متفاوتی استفاده می کنیم.

همه انسانها دست، پا، چشم، گوش، قلب، معده و بسیاری اعضای دیگر دارند که نحوه استفاده بسیاری از آن اعضا مانند قلب، معده و … برای همه انسانها به یک شکل است اما ما می توانیم از برخی اعضای خود به شکل مختلف استفاده کنیم.

به طور مثال یکی می تواند با استفاده از دست هایش، نقاشی های زیبا خلق کند و دیگری می تواند با دستانش مجسمه های زیبا خلق کند. فرد دیگری از دستانش برای پختن و تزئین غذاها استفاده می کند.

همه انسانها دست دارند و از این نظر مشترک هستند اما نحوه استفاده از آن یکسان نیست و بستگی به علایق فرد دارد.

نکته قابل توجه این است که ما برخی از اعضای خود مانند چشم و گوش و … را می بینیم و می توانیم آنها را لمس کنیم و برخی از اعضای خود مانند مغز، کلیه و … را نمی بینیم و نمی توانیم آنها را لمس کنیم ولی با استفاده از دستگاه های عکس برداری میتوان از وجود آنها اطمینان حاصل کرد.

به نظر من تنها یک بخش از وجود انسان است که نه دیده می شود و نه لمس می شود و نه می توان از آن عکس برداری کرد و آن بخش ذهن انسان است.

ذهن در تمام انسانها وجود دارد و نقش اصلی در شکل گیری تمام ابعاد زندگی یک فرد را دارد در صورتی که نه دیده می شود و نه لمس می شود و تنها می توان از نتایج زندگی انسانها به آنچه در ذهنشان می گذرد تا حدودی پی برد.

چرا لاغرها چاق نمی شن

چرا لاغرها چاق نمی شن؟

چرا لاغرها چاق نمی شن؟! اما چاق ها هر کاری می کنند لاغر نمی شن؟!

چه چیزی مانع چاق شدن لاغرها می شود و چه چیزی مانع لاغر شدن چاق ها شده است؟!

از آنجا که همه شرایط جسمی برای لاغرها و چاق ها مشابه هست پس قطعا نحوه استفاده از یک عضو از وجودمان است که باعث ایجاد اختلاف در نتیجه چاق ها و لاغرها شده است.

تنها تفاوت بین افراد چاق و لاغر نحوه استفاده آنها از ذهن خود برای شکل دادن جسمشان است.

افراد لاغر تصاویری چاق از خود در ذهنشان ندارند و در نهایت نتیجه جسمی آنها داشتن اندامی لاغر است و افراد چاق به واسطه شکل گیری تصاویر ذهنی چاق در ذهن شان به مرور رفتار و واکنش جسمی آنها به شکلی تغییر پیدا می کند که در نهایت به جسمی که تصویر آن را در ذهنشان ذخیره کرده اند دست پیدا می کنند.

محتوای ذهنی یک فرد چاق فقط محدود به تصاویر چاق از خود نمی شود بلکه تعریف هایی که از مزیت های چاقی در دوران کودکی شنیده است، همچنین ترس های او از چاقی نیز در شکل گیری جسم او تاثیر زیادی دارد.

و همین اتفاق برای افراد لاغر رخ می دهد اما در سمت مخالف آن.

فردی که از لاغری خود رنج می برد فرد متناسبی نیست، بلکه ذهنی مملو از افکار لاغر کننده دارد که از مرور کردن آنها رنج می برد و دوست دارد با چاق شدن از رنج لاغری فاصله بگیرد و همین اتفاق برای فردی که اضافه وزن دارد رخ می دهد اما به شکلی کاملا متفاوت.

جالب آن است که به همان اندازه در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند لاغر شدن سخت و غیرممکن است در ذهن افرادی که لاغر هستند چاق شدن سخت و غیرممکن است.

این در حالی است که اگر از چاق ها سوال کنید چاق شدن چقدر آسان است؟ با اطمینان می گویند خیلی آسان است اما اگر از لاغرها سوال کنید چاق شدن چقدر آسان است؟ با اطمینان پاسخ می دهند بسیار سخت است.

پس نتیجه می گیریم، آنچه در ذهن هر فردی نهفته است برای او واقعیت زندگی اش را رقم می زند و به همین دلیل است که برای فرد لاغر، چاق شدن سخت و غیرممکن است و برای فرد چاق لاغر شدن کاری دشوار و دور از دسترس است.

چاقی با ذهن چگونه است؟

از آنجایی که ذهن همه انسانها مشابه هم است و فقط از لحاظ محتوا با هم تفاوت دارند می توان آگاهانه محتوای ذهنی خود را تغییر داد و این کاری است که افرادی که اضافه وزن دارند در دوره های لاغری با ذهن آن را آموزش می بینند. و می توانند پس از سالها تحمل رنج چاقی و استفاده از روش های مختلف این بار با استفاده از قدرت ذهن خودشان به راحتی لاغر شوند.

اما برای چاق شدن با قدرت ذهن موضوع کاملا متفاوت است.

آموزش دادن چاق شدن به افرادی که لاغر هستند کار بسیار خطرناکی است چرا که وقتی ذهن موضوعی را باور می کند مانند توپی می شود که در سراشیبی رها شده است، هر لحظه به سرعت حرکتش به سمت عمق افزوده می شود و این همان اتفاقی است که برای بسیاری از افرادی که مدت ها تلاش کرده اند فقط چند کیلو چاق شوند رخ داده است و اکنون آنها چند ده کیلو اضافه وزن پیدا کرده اند.

نکته جالب توجه درباره افرادی که احساس لاغر بودن دارند اینکه آنها هم به اندازه چاق ها که حسرت لاغر شدن دارند حسرت چاق شدن دارند.

در جستجویی که افراد لاغر به دنبال روشی برای چاق شدن هستند می توان به میزان یاس و ناامیدی آنها برای چاق شدن پی برد.

  • افرادی که استعداد چاقی ندارند چگونه چاق شوند!
  • خدایا چرا چاق نمیشم!
  • چرا هرچی میخورم چاق نمیشم!
  • چرا وزنم ثابت مونده چاق نمیشم!
  • علت چاق نشدن در طب سنتی!
  • چاق کننده فوری!

مشاهده این عبارت ها برای افراد چاق شاید خنده دار باشد که افرادی در جهان هستند که آرزوی چاق شدن دارند و به هر روشی برای چاق شون متوسل می شوند.

این که انسان به دنبال رهایی از شرایطی که باعث رنج و ناراحتی او می شود باشد کاملا طبیعی است و باید اینگونه باشد.

اما نکته مهم این است که این رنج و ناراحتی واقعیت جسمی دارد یا توهم ذهنی است؟!

همه افراد چاق جهان اگر به دنبال راه حلی برای رهایی از چاقی باشند کاملا طبیعی و پسندیده است چون چاقی به شکل واقعی باعث لطمه به سلامتی و شرایط زندگی فرد می شود و باید برای تغییر این وضعیت به فکر چاره و راه حل بود.

اما بسیاری از افراد لاغر در جهان که آرزوی چاق شدن دارند هیچگونه مساله و مشکل واقعی و جسمی با شرایط خود ندارند و فقط از نظر ذهنی درگیر ضعیت فعلی خود هستند و از تصور اینکه لاغر هستند رنج می برند و به دنبال راه حل برای چاق شدن هستند.

رنج لاغر بودن بیشتر از آنکه واقعی و جسمی باشد موضوعی توهمی و ذهنی است و فرد فقط به این دلیل که تصور می کند از نظر دیگران مورد تایید یا ظاهر پسندیده و جذابی ندارد دوست دارد مقداری چاق شود تا مورد تایید و تحسین اطرافیان قرار بگیرد غافل از اینکه اگر ذهن او چاق شدن را باور کرده و فرمان چاقی جسم صادر شود هرگز نمی تواند روند چاق شدن خود را کنترل کند.

در مراحل اول چاق شدن به دلیل تغییر شرایط فعلی خود که برای او رنج آور است خوشحال می شود اما به مرور که چاق تر می شود خوشحالی او به رنج و ناراحتی واقعی از چاقی تبدیل می شود.

رنج و توهم ذهنی لاغری با رنج و ناراحتی واقعی و جسمی چاقی جایگزین می شود و این بار باید فرد به دنبال راهی برای لاغر شدن باشد.

نکته تشدید کننده رنج چاقی در افرادی که لاغر بوده اند و با اصرار و تلاش چاق شده اند اینکه مواجه شدن با شرایط واقعی چاقی نه تنها رنج چاقی را برای آنها به ارمغان دارد بلکه حسرت و ناراحتی ذهنی از اینکه چرا بخاطر دیگران باعث چاقی خودشان شده اند باعث تشدید ناراحتی آنها شده و لاغر شدن را برای آنها سخت تر می کند.

لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن از چاق شدن

نمیدونم چی بگم،

رفته بودم مهمونی، زندایی ام آلبوم آورد که چند تا عکس از دوران کودکی من در آلبوم بود که تا حالا اون عکس ها رو ندیده بودم. به حدی لاغر بودم تو عکسها که از ذوق و شوقم از روشون عکس انداختنم.

جالبه حتی مامانم باور نمیکرد من انقدر لاغر بودم

انگار با یک پتک به سرم بزنن گیج بودم. شب هر کاری میکردم نمی تونستم بخوابم اصلا مات و مبهوت بودم.

واقعا نمی دونم چرا افرادی که متناسب و لاغر هستند دوست دارند به خاطر دیگران چاق بشن.

زن دایی من فوق لاغره و همیشه به خاطر دایی ام حسرت لاغری می خوره و دوست داره چاق بشه. الان چند ساله ازدواج کرده ولی همش دغدغش چاقیه در حالی که دو بار زایمان کرده و بیش از ۱۰ ساله ازدواج کرده ولی انگار یک دختر ۱۶ سالس.

یا زندایی همسرم لاغره با اینک سنش درحدود ۴۰ سال به الاس دوست داره چاق بشه چون فکر مبکنه صورتش شکسته شده.

من خودم شاهد بودم ک هی این و اون بهش میگن برو دکتر شاید از فلانه از بهمانه و من تو دلم می گفتم خاک بر سرت که همه دنبال لاغرین این دنبال چاقیه نمی دونم شاید حسرتشم خورده باشم ولی الان میدونم ک حسرتی نیست چون حسرت یعنی باور به اینکه من نمیتونم اون خواسته رو داشته باشم.

الان میدونم ک قطعا من ب لاغری خواهم رسید من از نشستن و برخواستن، از کاری که میخوام انجام بدم، از بارداریم، از حرف های همسرم، از خرید کردن و حرفهای این و اون و خانوادم، از ورزشهای سنگین رنج می بردم.

اینها همش به خاطر چاقی بود و چاقی از من بود. من خودم، خودم رو چاق کردم اما ناآگاهانه ولی نمیدونم چرا بعضی افراد آگاهانه میخوان خودشون تو زندان چاقی بندازن؟!
من یک بار زندگی می کنم و انتخاب می کنم اون زندگی خودم باشه و خودم رو دوست داشته باشم.

قبلا اینجوری نبودم، حرفها و برخورد دیگران اذیتم میکرد اما دارم رو خودم کار میکنم ک بدونم خودم مهمم نه بقیه.

من هیچ وقت نمیزارم خواسته هام بشکل آرزو و رویا بمونن.

من زندم و دوس دارم زندگی کنم برای خودم

من ب خود احترام میزارم، چجوری؟!

اینجوری ک به حرفهای اونها محل نزارم، برام مهم نباشه فلان حرفو گفت، فلان کارو کرد. خودم که نمردم برای خودم انجام میدم. این نشون میده من خودم رو دوست دارم.

درمورد بچم که لاغره مادر شوهرم اومده میگه وقتی تلوزیون نگاه میکنی با گوشی بازی میکنی بهش غذا بده!

وای یعنی متاسفم همین افراد برای بچه جاریم میگن خیلی میخوری و فلان

یعنی آدم نمیدونه به چ ساز افراد برقصه

اما من می بینم دخترم لاغره عشق می کنم. سلامته و من به هیچ وجه ذهنشو پر از فرمول چاقی نمی کنم.

صدها بار خواهر شوهرم گفته شیر بده ب بچه استخوناش شکل بگیره

یعنی یک انسان چقدر میتونه کند ذهن باشه

وقتی میبینم اون میخوره اونجوری میگن، این به اندازه میخوره اینجوری میگن

پس ببین فریبا نباید حرف بقیه برات مهم باشه بزار فکر کنن من به بچم نمیرسم. مهم خودمم و خدام بقیه رو ول کن بخدا تو هر کاری کن باز اونا از یک جایی باز شاکی خواهند بود.

من ب قدرت ذهنم ایمان دارم و میدونم این ذهنم از یه جایی ریتمشو بهم زدم و از خودم معذرت میخوام و خودمو میبخشم و ادامه میدم تا مسیر لاغری پررنگ تر کنم.

دیگه حسرت لاغرها رو نمیخورم و به این فکر نمی کنم که چرا لاغرها چاق نمی شن، چون میدونم فرق بین من و اونها فقط تو باور و افکار و فرمولهای ذهنیه.

پس باور دارم ک من در مسیر درستم و به سوی لاغری در حرکتم و میرسم بهش و لذت میبرم.
ممنونم فریبا که در این مسیر هستی. از خدای خودم ممنونم که منو به این مسیر هدایت کرد و از خودم ممنونم که به راهم ادامه میدم. من دارم لذت لاغر شدن رو حس میکنم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به جلسه آموزشی چرا لاغرها چاق نمی شن؟! توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نظر و عقیده شما درباره تاثیر ذهن در چاق شدن و لاغر نشدن چیست؟ شرح دهید.
  • چرا لاغرها چاق نمی شن. تفاوت آنها با چاق ها چیست که به راحتی چاق می شوند؟! شرح دهید.
  • تجربه مشاهده افرادی که تلاش می کنند چاق شوند را دارید؟ در اینباره شرح دهید؟
  • چا افرادی که به روش های مختلف تلاش می کنند مقداری چاق شوند خیلی راحت دوباره لاغر می شوند؟
  • شباهت ها و تفاوت های ذهن یک فرد لاغر و چاق را شرح دهید.
  • درک و برداشت خود از توضیحات نوشتاری و ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 44 votes

https://tanasobefekri.net/?p=19757
برچسب ها:
58 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار saberizahra80
      1400/01/20 11:07
      مدت عضویت: 1600 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 875 کلمه

      سلام🙂چقدر این فایل فوق العاده است واقعا بی نظیره چقدر بیشتر از قبل من درک کردم که تایید دیگران برای همه ما مهمه و تاثیر گزارو چقدر دوره لاغری با ذهن کمک میکنه به ما که اعتماد به نفسمون بالاتر بره و تایید دیگران انقدرها هم برامون مهم نباشه و خودمون و جسممون و شرایطمون رو همینطور که هست بپذیریم و از هدیه زندگی که هر روز به ما داده میشه لذت ببریم👌👌👌منم عاشق مسیر لاغری هستم عاشق دریافت این آگاهیهای ناب عاشق مسیری که خداوند منو هدایت کرده بهش عاشق لاغر شدن عاشق یادگیری لاغری عاشق درک قدرت این ذهن عالی که خداوند به همه ما هدیه داده تا ازش استفاده کنیم و خلق کنیم هر انچه دوس داریم رووما چیکار کردیم ؟؟؟از این قدرت فوق العاده در جهت برعکس استفاده کردیم و زندگی اکثر ماها یه بلبشویی از کمبود و نارضایتی و غم و ناکامی و ناسلامتی هستولی از اونجاییکه این قدرت همیشه وجود داره و در ذات و عمق وجود ما تمایل به شادی لذت ارامش ثروت سلامتی زیبایی و تناسب داریم در هر زمانی که آگاه بشیم که قدرت تغییر زندگیمون رو داریم خداوند هدایتمون میکنه به مسیرهای صحیح و فوق العاده ای که به مرور تمام اینها رو لمش میکنیم و زندگیشون میکنیم سپاسگزارم از خدای هدایتگرم بابت خلق من واینکه لحظه ای منو رها نکرده و هر لحظه داره همه ما رو هدایت حفاظت و حمایت میکنه🙏🙏🙏این فایل در مورد قدرت ذهن هست برای خلق جسم اونم با این روند که ابتدا با سرزنش دیگران درباره جسمی لاغری که داریم و دوسش نداریم  تصمیم میگیریم که تایید دیگران رو بدست بیاریم و شروع میکنیم که تصویر چاقتر از خودمون در ذهنمون ایجاد کردن غافل از اینکه اگه ذهن در سراشیبی چاقی قرار بگیره دیگه هی بیشتر و بیشتر جلو میره چون تمایل داره به گسترش بعد از اون باز هم با سرزنشهای دیگران که فلانی ببین چقدر داری چاق میشی مواظب خودت باش یا یادته چقدر قبلا متناسب بودی و خوشگلتر بودی …ترس از چاقتر شدن در ماشکل میگیره و از اونجاییکه هم شادی ناشی از افزایش وزن در زمان لاغری و هم ترس ناشی از چاقتر شدن در زمان چاقی هر دو توجه به چاقی هست ما رو چاق و چاقتر میکنه و اونوقت ما میخوایم با تلاش فیزیکی جسم رو تغییر بدیم در صورتیکه تصاویر چاقی که در ذهن تشکیل شده که با تلاش فیزیکی لاغر نمیشه پس نتیجه تمام تلاشهای فیزیکی ما بی فایده میشهاین دقیقا سناریوی چاقی منهمن در بچگی لاغر بودم تا دوم راهنمایی و حرف دیگران ومتلکهاشون به مادرم و مریض شدنهای مداوم خودم و تعریفای دیگران درباره مزیتهای چاقی که زیبایی هست و لب ودهن جمع و جور و…..باعث شد که من در دوران ۳ ماهه تابستان بین دوم و سوم راهنمایی قشنگ از یه فرد لاغر به یه دختر تپل تبدیل شدم و بعد در دوره بارداری هم به خاطر فرمولهای پکیج بارداری باز هم ۲۰ کیلو اضافه وزن و بعدش دوباره در چند سال بعدش به خاطر سرزنشهای نزدیکان تصمیم به کاهش وزن با رژیم وورزش گرفتم تا اینکه از تمام روشها خسته شدم و همه رو رها کردم و یکسال بعدش به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم وکم کم دارم این لوکوموتیو چاقی رو اروم اروم میبرم به مسیر لاغری در راستای صحبتهای شما من توی همین چند روز دو تا تجربه شنیداری داشتم که شنیدنش خالی از لطف نیستیکی در مورد همسایه مادرم هست که خانم لاغری بودن که همیشه از لاغری شکایت داشتن و به مادرم بارها گفته بودن من دلم میخوا نیم کیلو اضافه کنم و هیچ وقت نمیشه و به خاطر همسرشون هم میخواستن یه کمی چاق بشن و سالها تلاش و خوردن نتیجه نداده بود تا همین یکی دو روز پیش مادر گفتن که ایشون یه چند کیلویی اضافه کردن و خیلی خوشحالن و خیلی قشنگتر شدن و…والان میفهمم که به قول استاد افتادن در مسیر سراشیبی چاقی که معلوم نیست تا کجا میخواد پیش برهیکی دیگه هم در مورد پکیج های عید نوردز هست که استاد همیشه میگن افراد چاق یه سری پکیح مربوط به عید نوروز و ماه رمضون و سفر و…در ذهنمون داریم که در ایام خودش باز میشه و رفتارهای پرخوری ما بیشتر میشه و ما رو چاقتر میکنه دوباره بسته میشه تا سال بعدیکی از اقوام به تازگی عمل اسلیو انجام دادن برای لاغری و حسابی هم لاغر کرده بودن تا این ایام عید که خودشون گفتن در همین ۱۵ روز یک کیلو ونیم اضافه شده به وزنشون و وقتی من شنیدم دقیقا صحبتهای استاد توی ذهنم مرور شد درباره پکیج فرمولهای ایام عید واقعا اینکه خودمون رو دوس داشته باشیم و هر جسمی که داریم و هر شرایطی که داریم رو بپذیریم باعث میشه اینقدر حرف و حدیثهای دیگران رومون تاثیر نذاره و نه سرزنشهاشون و نه تشویقهاشون برامون اینقدر مهم نباشه که بخوایم به خاطر تایید اونا جسممون و زندگیمون رو تغییر بدیم از همینی که هستیم راضی و خوشحال و سپاسگزار باشیم که این خوشبختی واقعی هستاتفاقا وقتی بپذیریم اونوقت میتونیم شرایط رو تغییر بدیم و بهترش کنیم چون ایمات داریم که خداوند اینجوری برامون میخواد و این توانایی رو هم با دادن ذهن خلق کننده به ما داده که هر چه زیبایی و ثروت و تناسب و ارامش میبینیم رو بخوایم و تصویرش رو درذهنمون بسازیم تا به مرور وارد زندگیمون بشه و ما اونو تجربه کنیم🤩🤩🤩🙏🙏🙏 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/13 11:46
      مدت عضویت: 1600 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 793 کلمه

      سلام🙂

      واقعا که این آگاهیها از طرف خداونده 

      اینهمه آگاهی ناب در قالب یه فایل رایگان …واقعا جای شکر داره …خدایا هزاران بار سپاسگزارم

      همیشه با خودم که فکر میکنم میبینم بسیاری از آرزوهایی که من برای خودم به عنوان هدف در نظر میگیرم به خاطر تایید گرفتن از دیگرانه

      اینقدر که حرف دیگران برای ما مهمه و اینقدر که دوست داریم مورد تایید بقیه باشیم دیگه خودمون و خواسته هامون رو زیر پای این تایید له کردیم

      اصلا چرا اکثر ما ایرانیها اعتماد به نفس و عزت نفسمون اینقدر پایینه؟؟؟؟ چرا اینقدر افسردگی توی کشور ما زیاده؟؟؟؟ چرا همرنگ جماعت شدن اینقدر برای ما ارزش داره؟؟؟؟ چون ما از بچگی یاد گرفتیم به خاطر دیگران و به خاطر اینکه بقیه خوششون بیاد کاری رو انجام بدیم یا ندیم…

      چقدر همه ما از بزرگترهامون شنیدیم فلان کار رو نکن زشته ….فلان لباس رو نپوش مردم چی میگن…

      مثل اینکه یه عالمه قانون نانوشته وجود داره که همه موظفند انجام بدن واگه کسی حتی از یه قانون بخواد تخطی کنه مجرم و گناهکاره…این قوانین نانوشته اسمش عرفه…

      چقدر شنیدیم عرف فلان جامعه مثلا حجابه…. عرف یه جامعه دیگه بی حجابیه.‌‌‌

      یه جوری شده که اکثر ماها فقط برای اینکه حداقل مورد سرزنش جامعه قرار نگیریم ظاهر رو حفظ میکنیم در صورتیکه در درونمون اصلا مدل دیگه ای رو دوس داریم …

      در مورد ما خانومها چقدر شنیدیم دختر نباید بلند بخنده….دختر نباید بلند حرف بزنه…زنا حق اظهار نظر ندارن….مرد خدای کوچیک زنه…. از بچگی همه ما هزاران بار این حرفها رو شنیدیم

      و حالا که سالهاست ازش میگذره هنوز خانومها اون جایگاه اجتماعی که حقشونه و در شانشونه رو دریافت نکردن

      هنوز خیلی از ماها به خاطر خوشایند همسر یا خانواده همسر دوس داریم مثلا چاقتر یا لاغر تر بشیم

      آخه این چه زندگیه؟؟؟پس این یه بار عمر رو چجوری دیگه قراره هدر بدیم؟؟؟؟ همش که فقط به خاطر دیگرانه!!!!!! و این دیگران هیچ وقت هم راضی نمیشن….  برید ببینید کامنت های پیجهای بلاگرها رو ….یا تعریف تمجیده یا فحش و ناسزا… هیچ وقت هیچ کسی نمیتونه همه رو راضی کنه از خودش…. و همین تلاش برای راضی کردن بقیه نشونه عزت نفس پایینه…. 

      هر چقدر تلاش کنی بقیه رو راضی کنی خودت ناراحت تر و غمگین تر و افسرده تر میشی

      چون نظر بقیه اصلا با ذات الهی تو در تضاده …

      ذات الهی همه ما شادیه ،سلامتی،لیاقته،تواناییه،

      بچه های زیر ۲ سال رو ببینیم چقدر با خودشون در صلحن از دیدن خودشون در آینه لذت میبرن .از انجام یه کار ساده بارها قهقهه میزنن. بارها و بارها زمین میخورن دوباره بلند میشن .راحت میخوابن .هیچ وقت نگران نیستن.همشون میخوان یه وسیله سنگین رو بلند کنن.همه کارهاشونو خودشون میخوان انجام بدن.راحت آشتی میکنن…اینه ذات الهی همه ما …ولی اونو فراموش کردیم تحت تاثیر حرف و تایید دیگران کاملا تغییر کردیم که دیگه همیشه از خودمون ناراضی هستیم 

      شنیدین میگن خدا نمیتونه هیچ کس رو راضی کنه…اونی که چاقه میخواد لاغر باشه اونی که لاغره میخواد چاق باشه اونی که موهاش صافه میخواد فر باشه اونی که فره میخواد صاف باشه   اونی که قد بلنده میخواد کمی کوتاه تر باشه اونی که کوتاهه میخواد بلند تر باشه…..هیییییچ کسی از خودش راضی نیست.

       زهرا جونم از خودت از جسمت از ظاهرت راضی باش خودت رو دوست داشته باش همینطوری که هستی خیلی هم عالیه… اگه چاقی نبود اینهمه آگاهی ناب رو کجا و چطور میتونستی بدست بیاری پس چاقی هم یه موهبته …اگه چاقی نبود بالاخره این مسیر لاغری با ذهن هم هیچ وقت ساخته نمیشد…اینهمه همراه زیباو دوست داشتنی و آگاه چطور میتونستی در سراسر دنیا پیدا کنی….درک این آگاهیها و اشتراک اون با این همفرکانسیها چقدر لذت بخشه…. چاقی بوده که تو هم تونستی زندگی در چاقی رو تجربه کنی و هم میتونی زندگی در تناسب رو تجربه کنی…

      قدرت ذهن خودت رو با چاق بودن داری کشف میکنی… و میتونی با ذهنت هم جسمت رو بسازی و هم خواسته های دیگه ات رو و این چقدر لذت بخشه…اینه معنی اشرف مخلوقات بودن اینه معنی خلیفه خدا بودن… تو هم مثل خالقت میتونی خلق کنی چون این قدرت در تو قرار داده شده… و این چقدر جای شکر داره …خدایا شکرت

      وقتی به این اگاهی میرسی که احساست چقدر مهمه وقتی متوجه میشی که احساس خوب یا بد وقتی با نتیجه گره بخوره تو رو به اون میرسونه …خیلی برات مهم میشه که احساست چیه در هر لحظه…. اگه من با نگاه کردن به خودم در آینه حسم بد میشه یعنی دارم لکوموتیو چاقی رو قویتر میکنم ولی اگه با همین جسم با هر نافرمی رفیق باشم و دوسش داشته باشم و به تغییرات ظریف بدنم و ذهنم توجه کنم اونوقت لکوموتیو لاغری رو قدرت دادم پس من در هر لحظه دارم خودم رو چاق میکنم یا لاغر؟؟؟  انتخابش با منه….با آگاه بودن از احساسم….‌این GPS هوشمند هر لحظه داره به من میگه که راهم درسته یا نه؟ پس اینهمه که استاد روی احساس خوب تاکید دارن همینه چون همش همینه….کل داستان اینه…👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم