0

گام ۷۶: چرا لاغرها چاق نمی شن؟

لاغرها جاق نمی شن
اندازه متن

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی گذشت. در این سالها تلاش زیادی برای لاغر شدن انجام دادم اما هرگز لاغر نشدم.

هربار که در استفاده از روش های لاغری شکست می خوردم بیشتر از اینکه برام مهم باشه چرا من لاغر نمیشم این موضوع برام عجیب بود که چرا لاغرها چاق نمی شن؟!

تفاوت من با افراد لاغر

در تمام سال هایی که چاق بودن تصور می کردم انسان های لاغر با من فرق دارند و به همین دلیل بارها به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق خلق کرده و خیلی ها را لاغر آفریده است.

هر بار که می دیدم فرد متناسبی هر چقدر دوست دارد غذا می خورد این سوال در ذهنم ایجاد می شد که چرا لاغرها چاق نمی شن. مگر آنها چه تفاوتی با من دارند که حتی آب می خورم چاق می شم اما آنها هیچ وقت چاق نمی شوند.

این سوال و ابهام که چرا لاغرها چاق نمی شن در ذهن من بود تا زمانی که به مسیر لاغری با قدرت ذهن هدایت شدم.

هرچه در این مسیر بیشتر آموختم و عمل کردم بیشتر به اشتباهات فکری و نگرشم درباره چاقی خودم پی بردم که یکی از مهمترین اشتباهات من باور تفاوت داشتن با افراد لاغر بود. سالها فکر می کردم خداوند افراد لاغر را به گونه ای خلق کرده است که هرچقدر غذا بخورند چاق نمی شوند اما چاق ها را به شکلی آفریده که هرچقدر هم کم غذا بخورند باز هم چاق می شوند.

لاغری با ذهن به من کمک کرد تا به این درک برسم که تفاوتی بین من و افراد لاغر از نظر جسمی و ژنتیکی وجود ندارد، همه ما چاق ها و لاغرها مانند هم هستیم با این تفاوت که از ابزاری که در اختیار داریم به شکل متفاوتی استفاده می کنیم.

همه انسانها دست، پا، چشم، گوش، قلب، معده و بسیاری اعضای دیگر دارند که نحوه استفاده بسیاری از آن اعضا مانند قلب، معده و … برای همه انسانها به یک شکل است اما ما می توانیم از برخی اعضای خود به شکل مختلف استفاده کنیم.

به طور مثال یکی می تواند با استفاده از دست هایش، نقاشی های زیبا خلق کند و دیگری می تواند با دستانش مجسمه های زیبا خلق کند. فرد دیگری از دستانش برای پختن و تزئین غذاها استفاده می کند.

همه انسانها دست دارند و از این نظر مشترک هستند اما نحوه استفاده از آن یکسان نیست و بستگی به علایق فرد دارد.

نکته قابل توجه این است که ما برخی از اعضای خود مانند چشم و گوش و … را می بینیم و می توانیم آنها را لمس کنیم و برخی از اعضای خود مانند مغز، کلیه و … را نمی بینیم و نمی توانیم آنها را لمس کنیم ولی با استفاده از دستگاه های عکس برداری میتوان از وجود آنها اطمینان حاصل کرد.

به نظر من تنها یک بخش از وجود انسان است که نه دیده می شود و نه لمس می شود و نه می توان از آن عکس برداری کرد و آن بخش ذهن انسان است.

ذهن در تمام انسانها وجود دارد و نقش اصلی در شکل گیری تمام ابعاد زندگی یک فرد را دارد در صورتی که نه دیده می شود و نه لمس می شود و تنها می توان از نتایج زندگی انسانها به آنچه در ذهنشان می گذرد تا حدودی پی برد.

چرا لاغرها چاق نمی شن

چرا لاغرها چاق نمی شن؟

چرا لاغرها چاق نمی شن؟! اما چاق ها هر کاری می کنند لاغر نمی شن؟!

چه چیزی مانع چاق شدن لاغرها می شود و چه چیزی مانع لاغر شدن چاق ها شده است؟!

از آنجا که همه شرایط جسمی برای لاغرها و چاق ها مشابه هست پس قطعا نحوه استفاده از یک عضو از وجودمان است که باعث ایجاد اختلاف در نتیجه چاق ها و لاغرها شده است.

تنها تفاوت بین افراد چاق و لاغر نحوه استفاده آنها از ذهن خود برای شکل دادن جسمشان است.

افراد لاغر تصاویری چاق از خود در ذهنشان ندارند و در نهایت نتیجه جسمی آنها داشتن اندامی لاغر است و افراد چاق به واسطه شکل گیری تصاویر ذهنی چاق در ذهن شان به مرور رفتار و واکنش جسمی آنها به شکلی تغییر پیدا می کند که در نهایت به جسمی که تصویر آن را در ذهنشان ذخیره کرده اند دست پیدا می کنند.

محتوای ذهنی یک فرد چاق فقط محدود به تصاویر چاق از خود نمی شود بلکه تعریف هایی که از مزیت های چاقی در دوران کودکی شنیده است، همچنین ترس های او از چاقی نیز در شکل گیری جسم او تاثیر زیادی دارد.

و همین اتفاق برای افراد لاغر رخ می دهد اما در سمت مخالف آن.

فردی که از لاغری خود رنج می برد فرد متناسبی نیست، بلکه ذهنی مملو از افکار لاغر کننده دارد که از مرور کردن آنها رنج می برد و دوست دارد با چاق شدن از رنج لاغری فاصله بگیرد و همین اتفاق برای فردی که اضافه وزن دارد رخ می دهد اما به شکلی کاملا متفاوت.

جالب آن است که به همان اندازه در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند لاغر شدن سخت و غیرممکن است در ذهن افرادی که لاغر هستند چاق شدن سخت و غیرممکن است.

این در حالی است که اگر از چاق ها سوال کنید چاق شدن چقدر آسان است؟ با اطمینان می گویند خیلی آسان است اما اگر از لاغرها سوال کنید چاق شدن چقدر آسان است؟ با اطمینان پاسخ می دهند بسیار سخت است.

پس نتیجه می گیریم، آنچه در ذهن هر فردی نهفته است برای او واقعیت زندگی اش را رقم می زند و به همین دلیل است که برای فرد لاغر، چاق شدن سخت و غیرممکن است و برای فرد چاق لاغر شدن کاری دشوار و دور از دسترس است.

چاقی با ذهن چگونه است؟

از آنجایی که ذهن همه انسانها مشابه هم است و فقط از لحاظ محتوا با هم تفاوت دارند می توان آگاهانه محتوای ذهنی خود را تغییر داد و این کاری است که افرادی که اضافه وزن دارند در دوره های لاغری با ذهن آن را آموزش می بینند. و می توانند پس از سالها تحمل رنج چاقی و استفاده از روش های مختلف این بار با استفاده از قدرت ذهن خودشان به راحتی لاغر شوند.

اما برای چاق شدن با قدرت ذهن موضوع کاملا متفاوت است.

آموزش دادن چاق شدن به افرادی که لاغر هستند کار بسیار خطرناکی است چرا که وقتی ذهن موضوعی را باور می کند مانند توپی می شود که در سراشیبی رها شده است، هر لحظه به سرعت حرکتش به سمت عمق افزوده می شود و این همان اتفاقی است که برای بسیاری از افرادی که مدت ها تلاش کرده اند فقط چند کیلو چاق شوند رخ داده است و اکنون آنها چند ده کیلو اضافه وزن پیدا کرده اند.

نکته جالب توجه درباره افرادی که احساس لاغر بودن دارند اینکه آنها هم به اندازه چاق ها که حسرت لاغر شدن دارند حسرت چاق شدن دارند.

در جستجویی که افراد لاغر به دنبال روشی برای چاق شدن هستند می توان به میزان یاس و ناامیدی آنها برای چاق شدن پی برد.

  • افرادی که استعداد چاقی ندارند چگونه چاق شوند!
  • خدایا چرا چاق نمیشم!
  • چرا هرچی میخورم چاق نمیشم!
  • چرا وزنم ثابت مونده چاق نمیشم!
  • علت چاق نشدن در طب سنتی!
  • چاق کننده فوری!

مشاهده این عبارت ها برای افراد چاق شاید خنده دار باشد که افرادی در جهان هستند که آرزوی چاق شدن دارند و به هر روشی برای چاق شون متوسل می شوند.

این که انسان به دنبال رهایی از شرایطی که باعث رنج و ناراحتی او می شود باشد کاملا طبیعی است و باید اینگونه باشد.

اما نکته مهم این است که این رنج و ناراحتی واقعیت جسمی دارد یا توهم ذهنی است؟!

همه افراد چاق جهان اگر به دنبال راه حلی برای رهایی از چاقی باشند کاملا طبیعی و پسندیده است چون چاقی به شکل واقعی باعث لطمه به سلامتی و شرایط زندگی فرد می شود و باید برای تغییر این وضعیت به فکر چاره و راه حل بود.

اما بسیاری از افراد لاغر در جهان که آرزوی چاق شدن دارند هیچگونه مساله و مشکل واقعی و جسمی با شرایط خود ندارند و فقط از نظر ذهنی درگیر ضعیت فعلی خود هستند و از تصور اینکه لاغر هستند رنج می برند و به دنبال راه حل برای چاق شدن هستند.

رنج لاغر بودن بیشتر از آنکه واقعی و جسمی باشد موضوعی توهمی و ذهنی است و فرد فقط به این دلیل که تصور می کند از نظر دیگران مورد تایید یا ظاهر پسندیده و جذابی ندارد دوست دارد مقداری چاق شود تا مورد تایید و تحسین اطرافیان قرار بگیرد غافل از اینکه اگر ذهن او چاق شدن را باور کرده و فرمان چاقی جسم صادر شود هرگز نمی تواند روند چاق شدن خود را کنترل کند.

در مراحل اول چاق شدن به دلیل تغییر شرایط فعلی خود که برای او رنج آور است خوشحال می شود اما به مرور که چاق تر می شود خوشحالی او به رنج و ناراحتی واقعی از چاقی تبدیل می شود.

رنج و توهم ذهنی لاغری با رنج و ناراحتی واقعی و جسمی چاقی جایگزین می شود و این بار باید فرد به دنبال راهی برای لاغر شدن باشد.

نکته تشدید کننده رنج چاقی در افرادی که لاغر بوده اند و با اصرار و تلاش چاق شده اند اینکه مواجه شدن با شرایط واقعی چاقی نه تنها رنج چاقی را برای آنها به ارمغان دارد بلکه حسرت و ناراحتی ذهنی از اینکه چرا بخاطر دیگران باعث چاقی خودشان شده اند باعث تشدید ناراحتی آنها شده و لاغر شدن را برای آنها سخت تر می کند.

لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن از چاق شدن

نمیدونم چی بگم،

رفته بودم مهمونی، زندایی ام آلبوم آورد که چند تا عکس از دوران کودکی من در آلبوم بود که تا حالا اون عکس ها رو ندیده بودم. به حدی لاغر بودم تو عکسها که از ذوق و شوقم از روشون عکس انداختنم.

جالبه حتی مامانم باور نمیکرد من انقدر لاغر بودم

انگار با یک پتک به سرم بزنن گیج بودم. شب هر کاری میکردم نمی تونستم بخوابم اصلا مات و مبهوت بودم.

واقعا نمی دونم چرا افرادی که متناسب و لاغر هستند دوست دارند به خاطر دیگران چاق بشن.

زن دایی من فوق لاغره و همیشه به خاطر دایی ام حسرت لاغری می خوره و دوست داره چاق بشه. الان چند ساله ازدواج کرده ولی همش دغدغش چاقیه در حالی که دو بار زایمان کرده و بیش از ۱۰ ساله ازدواج کرده ولی انگار یک دختر ۱۶ سالس.

یا زندایی همسرم لاغره با اینک سنش درحدود ۴۰ سال به الاس دوست داره چاق بشه چون فکر مبکنه صورتش شکسته شده.

من خودم شاهد بودم ک هی این و اون بهش میگن برو دکتر شاید از فلانه از بهمانه و من تو دلم می گفتم خاک بر سرت که همه دنبال لاغرین این دنبال چاقیه نمی دونم شاید حسرتشم خورده باشم ولی الان میدونم ک حسرتی نیست چون حسرت یعنی باور به اینکه من نمیتونم اون خواسته رو داشته باشم.

الان میدونم ک قطعا من ب لاغری خواهم رسید من از نشستن و برخواستن، از کاری که میخوام انجام بدم، از بارداریم، از حرف های همسرم، از خرید کردن و حرفهای این و اون و خانوادم، از ورزشهای سنگین رنج می بردم.

اینها همش به خاطر چاقی بود و چاقی از من بود. من خودم، خودم رو چاق کردم اما ناآگاهانه ولی نمیدونم چرا بعضی افراد آگاهانه میخوان خودشون تو زندان چاقی بندازن؟!
من یک بار زندگی می کنم و انتخاب می کنم اون زندگی خودم باشه و خودم رو دوست داشته باشم.

قبلا اینجوری نبودم، حرفها و برخورد دیگران اذیتم میکرد اما دارم رو خودم کار میکنم ک بدونم خودم مهمم نه بقیه.

من هیچ وقت نمیزارم خواسته هام بشکل آرزو و رویا بمونن.

من زندم و دوس دارم زندگی کنم برای خودم

من ب خود احترام میزارم، چجوری؟!

اینجوری ک به حرفهای اونها محل نزارم، برام مهم نباشه فلان حرفو گفت، فلان کارو کرد. خودم که نمردم برای خودم انجام میدم. این نشون میده من خودم رو دوست دارم.

درمورد بچم که لاغره مادر شوهرم اومده میگه وقتی تلوزیون نگاه میکنی با گوشی بازی میکنی بهش غذا بده!

وای یعنی متاسفم همین افراد برای بچه جاریم میگن خیلی میخوری و فلان

یعنی آدم نمیدونه به چ ساز افراد برقصه

اما من می بینم دخترم لاغره عشق می کنم. سلامته و من به هیچ وجه ذهنشو پر از فرمول چاقی نمی کنم.

صدها بار خواهر شوهرم گفته شیر بده ب بچه استخوناش شکل بگیره

یعنی یک انسان چقدر میتونه کند ذهن باشه

وقتی میبینم اون میخوره اونجوری میگن، این به اندازه میخوره اینجوری میگن

پس ببین فریبا نباید حرف بقیه برات مهم باشه بزار فکر کنن من به بچم نمیرسم. مهم خودمم و خدام بقیه رو ول کن بخدا تو هر کاری کن باز اونا از یک جایی باز شاکی خواهند بود.

من ب قدرت ذهنم ایمان دارم و میدونم این ذهنم از یه جایی ریتمشو بهم زدم و از خودم معذرت میخوام و خودمو میبخشم و ادامه میدم تا مسیر لاغری پررنگ تر کنم.

دیگه حسرت لاغرها رو نمیخورم و به این فکر نمی کنم که چرا لاغرها چاق نمی شن، چون میدونم فرق بین من و اونها فقط تو باور و افکار و فرمولهای ذهنیه.

پس باور دارم ک من در مسیر درستم و به سوی لاغری در حرکتم و میرسم بهش و لذت میبرم.
ممنونم فریبا که در این مسیر هستی. از خدای خودم ممنونم که منو به این مسیر هدایت کرد و از خودم ممنونم که به راهم ادامه میدم. من دارم لذت لاغر شدن رو حس میکنم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به جلسه آموزشی چرا لاغرها چاق نمی شن؟! توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نظر و عقیده شما درباره تاثیر ذهن در چاق شدن و لاغر نشدن چیست؟ شرح دهید.
  • چرا لاغرها چاق نمی شن. تفاوت آنها با چاق ها چیست که به راحتی چاق می شوند؟! شرح دهید.
  • تجربه مشاهده افرادی که تلاش می کنند چاق شوند را دارید؟ در اینباره شرح دهید؟
  • چا افرادی که به روش های مختلف تلاش می کنند مقداری چاق شوند خیلی راحت دوباره لاغر می شوند؟
  • شباهت ها و تفاوت های ذهن یک فرد لاغر و چاق را شرح دهید.
  • درک و برداشت خود از توضیحات نوشتاری و ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.15 از 54 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19757
62 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/06 14:14
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,265 کلمه

      به نام خداوند ثابتم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      چرا لاغرها چاق نمی‌شوند؟ 

      من در تمام زندگیم هیچ وقت نتوانستم درک درستی درباره این داشته باشم که چرا افراد لاغر دنبال چاق کردن خودشان هستند ؟!!!؟

      آنها متوجه نیستند که اگر روند چاقی در جسمشان شروع بشود، دیگر متوقف کردنش خیلی سخت میشود ؛

      نمونه اش برادر زاده خودم میخواست چند کیلو چاق بشود سالها رفت دکترهای مختلف تا چاق بشود، ولی دریغ از چاق شدن؛

       اما امسال دیدم ذهنش در حال چاق شدن است .

      چون مدام میگفت عمه جون من میخوام اندامم مثل تو باشه  و بعد از  عمل بینی اش همه مدام بهش میگفتن که چقدر شبیه عمه ات شدی(یعنی من) و تو به عمه مصی ات رفتی و و چاق میشی  و کلی باور مخرب چاق کننده اومده بود توی ذهنش 

      و البته از من راهکار خواست محرم امسال که چطور عمه چاق بشم از طریق ذهن ؟

      چون انسان تحصیلکرده ای هستش و پذیرش بالایی داره 

      من کمی روند چاقی رو براش توضیح دادم و بهش هشدار دادم این کار و نکنه چون اگر ذهنش چاق شدن و یاد بگیره کنترل کردنش سخته 

      اما اون کلی اصرار کرد که بهم بگو عمه بزرگترین آرزومه و ……

      من کمی درباره آموزش‌های خودم باهاش صحبت کردم و یاد اون فایل استاد افتادم که فرمودند :یه خانمی دست میزده به شکمش بعد هر غذا و میگفته چقدر چاق شدم و کلی چاق شده .

      حالا دیگه زهرا چون خیلی شوخ طبعه هر چی می‌خورد شکمش و می‌مالید و با خنده و احساس خوب ،این جمله رو تکرار می‌کرد 

      چند وقت بعد که دیدمش از تعجب شاخ در آورده بودم به طرز عجیبی چاق شده بود من اونجا کلی باهاش دعوا کردم که چرا این کار و کرده 

      اما چون اون دچار باورهای اشتباه شده بود و با مالیدن شکمش همراه احساس خوب بارها در طی روز تصویر سازی می‌کرد چاق شدنش رو ،حالا خیلی راحت بدون اینکه متوجه بشه چاق شده بود 

       حالا پشیمان شده بود و میگفت وای عمه نمیخواستم اینقدر چاق بشم و کمی که باهاش صحبت کردم دیدم بله ذهنش در حال چاق شدنه تنها کاری که میتونستم براش انجام بدم بهش گفتم تا دیر نشده وارد سایت تناسب فکری بشه و جلوی این چاقی رو بگیره .

      به نظر من واقعا نباید طبیعت جسم رو بخاطر یک سری فرمول‌های اشتباه به خطر انداخت .

      افراد لاغر چون ذهنشون عاری از فرمول‌های چاق کننده است و تصوری درباره چاق شدن در ذهنشون ندارند حتی اگر پرخوری و کم تحرکی و….هم داشته باشند باز هم چاق نمیشن چون باور چاق کننده ندارند برعکس افراد چاق و اینها همه نشان دهنده قدرت ذهن هست .

      خیلی از انسانها از قدرت ذهنشون خبر ندارند هنوز ،چون اونا عادت کردن چیزهای قابل لمس و درک کنند و تغییر کردن براشون سخته ،پذیرش ندارند و حتی ماهایی که در حال آموختن و تغییر کردن هستیم رو هم دیوانه خطاب می‌کنند و مسخرمون می‌کنند.

      برای همینه که باید حضور و تغییر ما در مسیر آموزش ذهنی  مثل راز باشه برامون و فقط کسانی که درک و پذیرش دارند و مشتاق یادگیری هستند رو  میتونیم کمی آگاه کنیم و هدایت کنیم به سمت آموزش‌ها. 

      آدمهای شاخص و برجسته و مخترع دنیا به قدرت ذهنشون پی برده بودند به قوانین جهان هستی پی برده بودند اونها توانایی تبدیل افکار به اجسام و خیلی خوب بلد بودند .

      اصلا تفاوت انسان با حیوانات هم در همین قانون تبدیل افکار به اجسام است .

      سالهاست جهان هستی خلق شده اما مورچه ها هنوز طبق غریزه قبلشون زندگی می‌کنند،سخت تلاش میکنن  برای ذخیره آذوقه زمستان و ……

      اما انسانها هر روز در حال پیشرفت علم و تکنولوژی هستند من تصور می‌کنم در آینده نزدیک به کمک امواج و انرژی دستگاهی اختراع شود که در لحظه ما را به مکان مورد نظرمان برساند مثل همان سریال طنز بتابون اختراع می‌شود 

      و دیگر لازم نیست برای سفر در هواپیما و ماشین و ….ساعتها وقت صرف کرد .جهان در حال تکامل است پس چرا ما در حال تکامل ذهنمان نباشیم ؟!!!

      چرا باید اجازه بدهیم عده ای با وارد کردن اطلاعات غلط به ذهن ما ،مثل گوسفندانی که فقط دنبال خور ۱و خواب هستند با ما برخورد کنند و ثروتمندان هر روز ثروتمند تر شوند و قدرتمندان هر روز پر قدرت تر .

      بالاخره یکجا باید جلوی این چرخه را بگیریم .

      و اینجا همانجاست.

      افراد لاغر از بس از طرف اطرافیان تحقیر میشن و نگاه‌های بد بهشون میشه دلشون میخواد چاق بشن دقیقا برعکس ما چاقها که دلمون میخواد بخاطر همون فشارهای روانی اجتماع لاغر بشیم .

      کلا من متوجه شدم کسانی که ذهنشان پر از فرمولها و باورهای اشتباهه فرق نداره که چاق باشن یا لاغر ،فقیر باشن یا ثروتمند ،بلند باشند یا کوتاه،سیاه باشند یا سفید 

      وقتی ذهن میشه جایگاه باورهای اشتباه و این باورها مدام تکرار و تکرار میشن تبدیل میشن به تصاویر ذهنی و شخص به یک عدم خوددوستی و اعتماد به نفس میرسه ،رابطه اش با خداوند خراب میشه ،به پوچی میرسه و رسیدن به خواسته اش رو کاری غیر ممکن و دور از دسترس میبینه و جهان هم اونو توی همون مدار که باور کرده قرار میده .

      امروز اتفاق جالبی برام افتاد دختران من وقتی از دبیرستان برگشتند گفتند مامان امروز به ما گفتن که توی نوجوانی و جوانی پرخاشگر میشیم و کلی فرمول غلط درباره پرخاشگری و بلوغ به خورد ذهنشون داده بودند وقتی راجع به اطلاعات گفته شده باهام صحبت کردند و گفتند مامان ما مجبوریم این مطالب و بارها و بارها بخونیم و بریم ازشون امتحان بدیم ،مگه استاد نمیگه چیزی که یاد می‌گیریم فراموش نمیشه ؟!!!؟

      براشون توضیح دادم خوب دخترم درسته اون داده ها فراموش نمیشه اما شما الان اطلاعات صحیح وارد میکنی و اون اطلاعات اشتباه و کمرنگ میکنی و زمانی هم که داری برای آزمون به صورت اجبار اون مطالب رو میخونی الان اینقدر باور اشتباه بودن اون اطلاعات و به ذهنت بده تا دیگه اون مطالب برای ذهنت از درجه اهمیت ساقط بشه .

      و کلی اطلاعات صحیح درباره نوجوانی و جوانی بهشون دادم و اونها آگاهی کسب کردند الهی شکرت 

      امروز من متاسف شدم برای جامعه ام که چه اراجیفی و بصورت خوراک وارد ذهن جامعه و بچه ها میکنند .

      در همین دبیرستان دخترام میبینم چقدر دخترها اعتماد به نفسشون پایینه و با رنگ کردن مو و آرایش صورت و مو میخوان خودشون و نمایش بدن و اعتماد وعزت نفس لگد مال شده خودشون و با شنیدن جملاتی پوشش بدن .

      واقعا تمام این مشکلات بخاطر اطلاعات اشتباهی هست که وارد ذهن ما شده و به مرور باورهای قدرتمندی و در درون ما ساخته و پرداخته کرده که با ترکیب شدن با احساسمون تجربیات ما رو و تمایلات ما رو شکل دادن .

      ما باید خودمون و هرطور که هستیم بپذیریم 

       من الان خودمو خیلی دوست دارم

      خدا رو خیلی دوست دارم

       و مطمئن شدم که با وجود تمام اشتباهاتم در گذشته، ولی خداوند در تمام مدت بی چون و چرا دوستم داشته

      الان حالم خیلی خوبه

      از زندگیم لذت می برم

      هر چیز خوبی که هر روز می بینم که زیبا یا دوست داشتنی هست، برام بولد میشه

      اعتماد به نفسم بیشتر شده

      با خودم در صلح هستم

      روابطم بهتر شده

      ورودی های منفی ام و بستم 

      دریچه ورودی هام در کنترلم در اومدن 

      به آینده خیلی امیدوارتر شدم

      دنیا برام زیباتر شده

      آدم ها زیباتر شدن برام

      چیزهای خوبی هر روز یاد میگیرم

      هر روز کارهام داره بهتر پیش میره

      اصلا همه چیز رو بیشتر دوست دارم

      خدا رو خیلی خیلی نزدیک به خودم میبینم

      احساس قدرت می کنم

      احساس خوشبختی می کنم

      احساس آرامش بیشتری دارم

      نگران آینده نیستم

      یقین دارم لاغر میشم 

      دارم از خودم و زندگیم و دوستی با خدا لذت می برم …

      کلی تغییرات در سطح افکارم داشتم کلی خواسته داشتم که با فکر کردن و تجسم و موندن توی حال خوب، به همشون رسیدم. که اصلا مجال نوشتنشون اینجا نیست 

      و تمام اینها بخاطر استمرار در یادگیری و نا امید نشدنه ،اینجا آگاهی ها رو باید پرورش بدیم 

      خداوندا سپاسگزارم برای تمام خوبی هایی که روزی ام کرده ای 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/06 14:56
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,010 کلمه

      به نام خداوند دوست داشتنی ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات چرا لاغرها چاق نمی‌شوند؟ 

      • نظر و عقیده شما درباره تاثیر ذهن در چاق شدن و لاغر نشدن چیست؟ شرح دهید.
      • ذهن ما محل ذخیره داده ها و اطلاعاتی است که ما بوسیله آن داده ها و اطلاعات فرامین مغزیمان صادر می‌شود و قادر می‌شویم کارهایمان را انجام دهیم .
      • حالا این اطلاعات با تکرار مداوم باورهای ما را شکل می‌دهند و این باورها با تکرار شدن عادات و تمایلات و تجربیات ما را نقش می‌زنند. 
      • به طور کلی فرمان همه چیز در دست مغز است و مغز هم که تحت تاثیر اطلاعات ذهن دستور صادر می‌کند پس ما اگر چاق یا لاغر هستیم بخاطر همین اطلاعاتی  است که باورها و تمایلات ما را شکل داده اند . 
      • چرا لاغرها چاق نمی شن. تفاوت آنها با چاق ها چیست که به راحتی چاق می شوند؟! شرح دهید.
      • لاغر ها در ذهنشان اطلاعات و باورهای چاق کننده ندارند آنها ترسهای افراد چاق را ندارند،وقتی ما می‌گوییم از بستنی می‌ترسیم آنها ما را مسخره می‌کنند “مگر بستنی ترس دارد ”
      • بله آنها هیچ کدام از باورها و فرمول‌های ذهن چاق را ندارند و زندگی هر انسانی را باورها و تصوراتش میسازد 
      • تجربه مشاهده افرادی که تلاش می کنند چاق شوند را دارید؟ در اینباره شرح دهید؟
      • بله خیلی ها را دیده ام که تلاش میکرده اند چاق شوند 
      • زن عموی من خیلی لاغر و خوش اندام بود اما همیشه احساس کمبود وزن داشت و هر بار که من و میدید میگفت خوش به حالت که تپل و خوشگلی من خیلی لاغرم و استخوان صورتم بیرون زده ،و کلی تلاش می‌کرد چاق شود ،من امسال محرم بعد از سالها او را دیدم تعجب کردم آنقدر چاق شده بود که پاهایش درد میکرد ،زن عموی تر و فرزم تبدیل شده بود به یک خانم میانسال چاق و بیمار 
      • واقعا چرا با خودش این کار را کرد ؟!!!!
      • گفت میبینی چقدر چاق شده ام هر کاری میکنم لاغر نمیشم و پاهام داغون شده بخاطر وزنم ،من فقط دوست داشتم کمی پرتر شوم نمیدونم چرا اینقدر چاق شدم و اصلا متوجه نشدم کی اینقدر چاق شدم و مدام میگفت تو چقدر خوش اندام شدی مصی رازت چیه ؟
      • رژیمت و به منم بده ،و من فقط با لبخندی گفتم من رژیم نیستم .
      • واقعا چقدر فرمول‌های ذهنی و قدرت ذهن حساب کتاب شده و دقیق عمل می‌کنند و ما غافلیم .
      • چرا افرادی که با روش های مختلف تلاش می کنند مقداری چاق شوند خیلی راحت دوباره لاغر می شوند؟
      • چون آنها دارند با تلاش فیزیکی سعی می‌کنند ذهنشان را تغییر بدهند 
      • به قولی چاه باید خودش آب داشته باشد نه دستی آب توش بریزیم 
      • اونها هیچ فرمول و باور و تصور چاقی از خودشون ندارند و اگر کمی هم بخاطر مسائل بیرونی مثل زیاد خوردن و دارو وورزشهای حجم دهنده چاق شوند چون ذهنشان خالی از باورهای چاقی است آنها بعد قطع فشارهای بیرونی به سرعت دوباره لاغر می‌شوند.
      • شباهت ها و تفاوت های ذهن یک فرد لاغر و چاق را شرح دهید.
      • ذهن فرد چاق و فرد لاغر از لحاظ عملکرد فرمول‌های ذهنی یکسان است و فقط تفاوت در نوع فرمولها و باورها و تصورات ذهنی است مثلا 
      • فرد لاغر باور دارد هرگز چاق نمی‌شود
      • اما فرد چاق باور دارد آب هم بخورد چاق می‌شود 
      • من دو روز قدرت ذهنم را آزمایش کردم ببینم فرمول‌های چاقی هنوز هم فعال هستند یا نه ؟
      • دو روز بصورت دستی و فیزیکی گفتم خوب من میخوام از شنبه ورزش کنم و سالم خوری کنم تا زودتر لاغر بشم .و حتی به همسرم گفتم میخوام برم پزشک تغذیه تا این حد خواستم ذهنم و به چالش بکشم .
      • با اینکه آگاه بودم این یک آزمایش و تسته اما نتایج شگفت زده ام کرده بود و شوکه بودم 
      • به محض گذر این فکر از ذهنم و بیان اون و شاهد جمع کردن و فرکانس ارسال کردن این تفکر من شاهد این بودم ذهنم و فرمول‌های منفی و غلط گذشته اش یکی یکی شروع کردند روی کار اومدن 
      • اول از همه این فرمول بالا اومد که:حالا که میخوای کم خوری کنی و دکتر بری پس الان بخور چون روزهای سختی در راهه 
      • دومین فرمول این بود که :دیدی بهت گفتم لاغری با ذهن فایده نداره چند ماهه خودت و علاف کردی عیب نداره حالا بیا بخوریم جشن بگیریم که دیگه از دست لاغری با ذهن راحت شدی 
      • سومین فرمول که اومد بالا :برو فلان غذا رو بپز به‌به آفرین هر چقدرم دوست داری بخور آخه قراره سبک تغذیه ات و عوض کنی ،دوباره فکر کردن به نحوه پخت و نوع غذاها داشت تصاویرش روی کار میومد 
      • استاد جالب بود برام با اینکه یک آزمایش و چالش بود اما واقعا من دو روز تحت تاثیر قرار گرفته بودم و پرخوری میکردم همراه فشار شکمی و انگار تمام اون فرمول‌های اشتباه یکی یکی داشتن روی کار میومدن اونم نه یواش و آروم ،سریع و با شتاب و من تو همین دو روز احساس می‌کردم حداقل ده کیلو چاقتر شدم از بس توی ذهنم و جسمم احساس سنگینی میکردم و حتی وقتی خودم و تو آیینه قدی دیدم گفت وا 
      • چقدر تو این چالش جسمم یهو تغییر کرد به سمت چاقی ؟!!!و واقعا شوکه شده بودم چطور دو روز اشتباه رفتن میتونه نتیجه چند ماه درست رفتن و به راحتی خراب کنه .
      • متوجه شدم چقدر تغییر باورها و فرمول‌های ذهنی نیاز به تلاش و کار بیشتر داره و تصمیم گرفتم دیگه هرگز امتحان و چالش‌های این چنینی برای خودم نزارم چون واقعا نهالم نازک و شکننده است و تو همین دو روز با اینکه داشتم آموزش‌هام و دنبال میکردم قدرت این فرمولها رو به عینه دیدم .
      • و امروز قوی‌تر و بهتر و زیباتر از قبل میخوام ادامه بدم چون نمیخوام ذهن چاق پیروز بشه 
      • قدرت دست منه 
      • من خالق زندگی خودم هستم 
      • لاغری با ذهن آسان‌ترین کار دنیاست 
      • من حیرت انگیزم من یک شگفتی ساز حیرت انگیزم 
      • خداوندا سپاسگزارم که در این چالش به من چیزهایی یاد دادی که به مسیرم و راهم ایمان بیشتری بیاورم 
      • خداوندا سپاسگزارم و باز هم سپاسگزارم که مرا به این مسیر هدایت کردی 
      • خداوندا در این دو روز تفاوت دو سبک زندگی قدیم و جدیدم را به خوبی دیدم و درک کردم از تو میخواهم لذت سبک زندگی چاقی را در دل و ذهن من نابود کنی 
      • خداوندا لذت‌های لاغری را در وجودم هر لحظه بیشتر و بیشتر بفرما الهی آمین 
      • الهی به امید تو 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم