0

گام ۳۳: لاغر هستید حتی اگر چاق هستید!

شما لاغر هستید
اندازه متن

شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید.

این جمله را چند مرتبه بخوانید، به آرامی و کلمه به کلمه بخوانید.

اکنون به آنچه خوانده اید فکر کنید.

چه احساسی از فکر کردن به این عبارت در شما شکل می گیرد؟

این احساس، نشانگر قدرت اتصال شما به وجود لاغرتان است.

خوشحال باشید چون لاغر هستید

من عقیده دارم در وجود هر فرد چاق، یک فرد کاملا متناسب وجود دارد که از نظرها پنهان است.

البته آن فرد متناسب به خواست خودش پنهان نشده است بلکه به اجبار به دلیل افکار و فرمول های چاق کننده ای که ما در ذهن خود ذخیره کرده ایم، شخصیت لاغر خود را از نظرها مخفی کرده ایم.

راز لاغر نشدن

وجود ما از خداست و خداوند چاق نیست، فقیر نیست، درمانده نیست، خشمگین نیست، حسود نیست.

هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کند به خداوند شبیه تر است.

شرایط بهتر شامل: سلامتی، ثروت، روابط عالی، شادی، احساس خوب، آراسته بودن، متناسب بودن و هر ویژگی پسندیده ای که سراغ دارید.

از آنجا که وجود ما از خداست، قطعا یک فرد کاملا متناسب و ایده آل در وجود ما نهفته است که ما به واسطه آموزش های اشتباه و سالها تلاش برای چاق شدن توانسته ایم، بخش متناسب وجود خود را از نظرها پنهان کنیم.

در سرزمین لاغرها به دنبال چه هستید

اکنون که اینجا هستید، مشخص است که قصد تغییر کردن دارید.

واضح است که از تماشای وجود چاق خود آزرده خاطر هستید و دلتان حسابی برای بخش لاغر وجودتان تنگ شده است.

دلتنگی لاغری سخت ترین دلتنگی است که در وجود افراد چاق خانه می کند.

هیچ راهی برای مقاومت در برابر دلتنگی لاغری وجود ندارد.

یا باید لاغر شویم یا غم دلتنگی لاغری زندگی ما را تباه خواهد کرد.

پس اگر اینجا هستید شما از گروه مشتاقان لاغری هستید و مطمئن باشید که شما لاغر هستید، مطمئن باشید که شخصیت لاغری در وجود شما نهفته است و منتظر فراخوان شما برای بیدار شدن است.

شما جز‌ء گروهی هستید که تصمیم گرفته اند بخش لاغر و متناسب وجود خود را به معرض نمایش بگذارند.

بخشی که در وجود ما نهفته است و فقط باید آنچه با افکار و رفتار خود ایجاد کرده ایم . باعث مخفی کردن لاغری شده ایم را به مرور پاک کنیم تا آن بخش زیبا و دوست داشتنی فرصت خودنمایی پیدا کند.

رسیدن به وزن ایده آل

رویای لاغرشدن را محقق کنید

اگر رویای لاغر شدن دارید باید به این نکته دقت داشته باشید که بخش چاق وجود شما دائما سعی می کند به شما یادآوری کند که:

تنها بخش وجود شما من هستم.

بخش لاغری در وجود شما نیست، به دنبال لاغری نباش، وجود ندارد.

در وجود تو فقط چاقی هست و تا ابد من با تو خواهم ماند.

این ها سر و صداهای بخش چاق است که نمی تواند تحمل کند که شما در جستجوی لاغری هستید.

بخش چاق وجود شما می داند مهمان ناخوانده ای است که همچون پرده ای سیاه، جلوی نمایان شدن بخش زیبای وجودتان را گرفته است.

چاقی می داند که، لاغری بخش همیشگی و اولیه وجود ماست و به همین دلیل همیشه سعی می کند خود را به جای لاغری به عنوان بخش همیشگی و دائمی وجود ما معرفی کند.

چاقی می داند که خلق شده افکار و فرمول های اشتباه ذهن فرد چاق است و هیچ اشتباهی دربرابر صحت و راستی خلقت خداوند قدرت ایستادگی ندارد.

خلقت خداوند، انسانی متناسب در حالت ایده آل بوده است و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است را ندارد.

هرچه سر صدای چاقی بیشتر و بلندتر باشد نشان از ترس و وحشت او دارد که فضای وجود خود را بر خود تنگ و تنگ تر می بیند.

او می داند که مسیر لاغری با ذهن، مسیر شکوفایی بخش لاغر وجود ماست و این مسیر راه به جایی جز لاغری و سلامتی و شادی و احساس خوب ندارد.

همه ما اراده لاغر شدن داریم

یکی از برچسب هایی که افراد چاق به خودشان می زنند این است که “من اراده لاغر شدن” نداریم.

سالها به دیگران می گفتم من اراده لاغر شدن ندارم و این در حالی بود که از روش های مختلفی برای کاهش وزن اقدام کرده بودم اما چون نتیجه نمی گرفتم تصور می کردم من ارادی لاغری ندارم و این در حالی بود که نمی دانستم روش هایی که برای لاغری انتخاب کرده ام راه به لاغری نمی برند و فقط مسیر چاقی را پهن تر و صاف تر می کنند.

  • هرچه شما بیشتر برای لاغر شدن تلاش کرده باشی، نه تنها لاغر نشده اید بلکه به شکل آسان تری چاق تر شده اید.
  • تلاش در مسیر اشتباه نه تنها راه به موفقیت ندارد بلکه ما را از هدف خود دور و دور تر می کند.
  • وقتی در مسیر اشتباه تلاش می کنیم نه تنها به مقصد نمی رسیم بلکه انرژی و شوق و اشتیاق خود را از دست می دهیم.

هر فردی که از روش های مختلف برای لاغری اقدام کرده است این حرف مرا به خوبی درک و تجربه کرده است.

بارها با اشتیاق و انگیزه عالی برای لاغر شدن از روش رژیم گرفتن یا ورزش کردن یا … اقدام می کردم اما هر روز که از اجرای برنامه لاغری می گذشت من احساس ناتوانی بیشتر در ادامه دادن مسیر لاغری می کردم.

انرژی و شور و اشتیاق من به حدی کاهش پیدا می کرد که از ادامه راه منصرف می شدم و چاقی را به رنج لاغری ترجیح می دادم.

دوستانی که در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قدم گذاشته اند به خوبی تفاوت این روش با سایر روش های لاغری را درک و تجربه کرده اند.

  • هر روز که از شروع مسیر شما می گذرد شور و اشتیاق شما بیشتر می شود.
  • انگیزه و امید شما برای لاغر شدن افزایش می یابد.
  • اطمینان شما به صحیح بودن روشی که در پیش گرفته اید بیشتر می شود.
  • مسیر لاغری با ذهن برای شما واضح تر و درک شما از موضوعات مطرح شده بهتر می شود.

اینها نشانه های مسیر صحیح تغییر کردن است.

در مسیر لاغری با ذهن شما هر روز احساس می کنی که از جایی که شروع کرده ای یک قدم دورتر شده ای.

همه افراد چاق با حالتی آشفته و درمانده از مبارزه با چاقی و با حالت تسلیم در برابر چاقی از طریق هدایت الهی در شروع مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند. می توانید داستان هدایت دوستان خود را در صفحه (داستان هدایت من) مطالعه کنید و داستان هدایت خود را به این مجموعه اضافه کنید.

آنان که هدایت شدن خود را باور می کنند و قدم در این مسیر می گذارند از همان لحظه شروع متوجه تغییر احساس خود می شوند.

اولین فایل آموزشی، همان دقایق اول مانند آبی است که بر آتش ریخته می شود.

احساس می کنید به جای امنی رسیده اید، آرامش را در وجود خود احساس می کنید.

به مرور ترس از چاقی به اشتیاق لاغری، ناامیدی از لاغر شدن به انگیزه و اشتیاق برای لاغر شدن و بی اراده بودن به تصمیمی قاطع برای تغییر کردن تبدیل می شود.

این معجزه قدرت ذهن شما در خلق شرایطی است که سال هاست رویای آن را داشته اید.

هر فایل آموزشی مانند تکه ای از پازل لاغری با قدرت ذهن است.

زمانی که از محتوای آموزشی استفاده می کنید، آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید را دریافت می کنید.

با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خود هستید.

با خواندن نوشته های دیگران و تماشای تصاویر شگفتی سازان، ذهن خود را در فضای لاغری با ذهن قرار می دهید.گویی در جهانی هستید که همه در جستجوی لاغر شدن هستند و همسفران زیادی دارید.

این موضوع به ما احساس آرامش و اطمینان می دهد.

آنچه نوشته شد را با دقت بخوانید.

داستانی آشنا برای شما و صفحه ای از تجربه زندگی من در 35 سال چاقی بود.

به آنچه در فایل آموزشی این جلسه برای شما آماده شده است با دقت توجه کنید.

سرشار از آگاهی هایی است که به شما کمک می کند رویای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

باور کردن دارا بودن توانایی لاغر شدن مهمترین نگرشی است که باید در خودتان ایجاد کنید. بنابراین هرچه بیشتر در استفاده از محتوای آموزشی اشتیاق داشته باشید و تمرینات را با دقت و تمرکز بیشتری انجام دهید به شکل گیری انتظار لاغر شدن در خودتان کمک کرده اید.

ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • چگونه با افکار و رفتار خود باعث تقویت چاقی در ذهن و جسمتان شدید؟
  • استفاده از روش های مختلف لاغری چگونه باعث تقویت چاقی می شود؟
  • در گذشته چه مهارت هایی را آموخته اید که ابتدا هیچ مهارتی در آن نداشته اید؟ شرح دهید.
  • با شرح دادن و مثال زدن منطقی کنید که چاق شدن مهارتی است که از طریق آموختن و تمرین کردن آن را فرا گرفته اید.
  • دیدگاه شما درباره اینکه همین الان حتی اگر چاق هستید وجه لاغری در وجودتان نهفته است چیست؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا لاغری نهفته در وجودتان را نمایان کنید.
  • درک و برداشت خود از ویدیوی تصویری را به صورت شرح انشایی بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.36 from 55 votes

https://tanasobefekri.net/?p=25270
برچسب ها:
75 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/14 23:29
      مدت عضویت: 971 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 4,556 کلمه

      با سلام 

      گام ۳۳ 

      امروز صبح تصمیم گرفتم که فایل امروزمو زودتر انجام بدم تا بتونم به تکرارهای فایل قبلی هم برسم ،

      ولی نمیدونم چجوری توضیح بدم🤔

      امیدوارم با این مثال بتونم منظورم رو برسونم ، 

      چند ماه پیش که تو یوتیوب ویدیو های استاد و نگاه میکردم ،تو یکی از اون ها شنیده بودم که استاد گفته بود که بنویسیم

      حتما بنویسیم، و من خودم بارها از جاهای مختلف  شنیده بودم که اهداف و خواسته هاتون رو بنویسید 

      ولی هروقت که به واکنش خودم دقت میکردم ، میدیم، یهو یک خستگی وجودم و میگیره و یا حال ندارم که برم بنویسم و دستمم انگار قوتشو از دست میداد 

      وبیشتر وقتا  که من میخواستم تمرینامو تو دفترم بنویسم ، ناخوداگاه بدبخت مینوشتم 

      مثل نسخه ی دکترا 🤦🏻‍♀️ 

      و تو ادامه استاد گفته بودن که چون که ما میتونیم با نوشتن   در مسیر خواسته هامون قرار بگیریم ، یعنییی خود ذهن میدونههه که ما با نوشتن میتونیم تغییر کنیم ولی نمیخواد که این اتفاق بیفته ،مارو گول میزنه  که نه بابا نمیشه ، کی تونسته و….؟  

      و سعی میکنه واکنش هایی در ما ایجاد کنه که ما اون کارو انجام ندیم! 

       امروز من ، که از صبح ساعت ۶ که پاشدم  ، گام ۳۳ رو خوندم ، فایلشو دیدم و دیدگاه های دوستان و خوندم ولی موقع نوشتن🤦🏻‍♀️

       هی حواسمو پرت میکرد هی منو وادار میکرد تو گوشی هرکاری کنم جز انجام تمرینام ، و بقول خودم من در این مواقع میگم ، حال انجام دادن کاریو ندارم! 

      دروغ گووو چطور حال داشتی ۵/۶ ساعت بری اینستاو اسنپ چت و ….. بعد حال نداشتی به کارای روزت برسی؟😒  

      و الان ساعت ۴ بعد از ظهر خودش گفت که حالا بیا بریم بنویسیم 

      حتی بارهاا برام پیش اومده که وقتی میخوام فایلی رو نگاه کنم و قبل از اینکه تمرینمو بنویسم ، خوابم میگیره ! دست و پام شل میشه و رختخوابم خودشو گرم تر و دنج تر نشون میده 🤤و من همزمان با دیدن اون فایل چشمام گرم میشه  و میگه حالا بخواب بیدار میشی بعدا مینویسی!😂( چون من همیشه در حالی که رو تختم لم دادم دارم فایلارو میبینم ) 

      و امروز هم بعد از دیدن این فایل اون قسمت  که گفتین ، حتی دراز بکشین و کاری هم نکنین لاغر میشین ، یاد خود افتادم و خندم گرفت!😂 

      در کل درسته، که هی میخواد منو از مسیر هل بده بیاره بیرون ولی من باهاش مقابله نمیکنم ، و خودش دوباره منو تو مسیر میکشونه، یزره لجوج شده دیگه😅! 

      درسته که ما ادم ها هم بعضی وقا  باهم دعوا میگیریم ولی از هم کینه به دل نمیگیریم و همدیگه رو میبیخشیم❤️

      در کل اگه کسی هم اینطوری نباشه،  من اینطوریم . 

      و ذهن منم دقیقا اینطوریه ، بعضی وقتا دوست داره تلافی کنه ولی بعد پشیمون میشه و هوامو بیشتر داره.

      هر فرد چاقی ، متناسب است . یعنی در اصل متناسب بوده ولی بخاطر اموزش های نامتناسب از طرف دیگران و تکرار ان ها  مجبور شده که حالت متناسبشو از دید پنهان کنه ، با اینکه خودش هم نمیدونسته و نمیخواسته!

       وجود انسان از خداونده و خداوند چاق نیست، کینه ای نیست، عصبانی نیست ، دروغگو نیست و …..

      و ما یادگرفتیم که این صفاتی رو که دوستشون نداریم

      . شاید بارها تو کتاب ها خونده باشید که میگن بچه ها پاک و صاف و ساده و بی ریا هستن، چون از روح خداوند متولد شده اند و کاملا خالص هستند و در هنگام رشد کردن تحت تاثیر محیط اطرافشون قرار میگیرن و یادمیگیرن .و کم کم ناخالص میشن وگرنه ما دیدیم که نوزاد متولد شده ، نمیدونه حسادت چیه، نمیدونه نفرت چیه و …

       ، و با دیدن و شنیدن، عمل کردن و تکرار کردن فرمولشو در ذهنشون ذخیره میکنن.

      پس خوش به حال نوزادانی که مادران و پدران آگاه دارن!

      وچون بخش چاق ما چون میدونهه که دیگه قراره بارو بندیلشو جمع کنه و بره و میبینه که ما دیگه علاقه ای بهش نداریم ،و میترسه!

       و به نحوی میخواد که ما کاری کنیم که نزاریم اون از جسممون بره !

      این هم جواب امروزم ! فهمیدم که چرا ۲ روز بود که فرمول کم کاری کردنم به شدت اومده بود رو و من شناساییش کردم و باید الان پاکش کنم 😊

      الان چاقی من متوجه شده بود که من واقعیت و فهمیدم و گفت ای داد بیداددد، این فهمید کهه 😱الانم خیلی راحت میتونه منو بندازه بیرون و من باید یکاری کنمم! و اینطوری شد. 

      بنابراین چاقی خودش از واقعیت با خبر بوده و داشته برای سود خودش این همه مدت سر ما رو شیره میمالیده 😏

      الان هم متوجه شدم امروز رفتارغذاییم هم ی مقدار تغییر کرده بود و اینطوری نیست که دیگه خودم موقع خوردن حواسم باشه !بلکه کاملا ناخوداگه بود و من کاملا فرقشونو حس کردم .

       مثلا ی نمونش این بود که من وقتی غذا میخوردم و حتی  کاملا سیر هم‌بودم بازم چیز جدیدی و میدیدم ، میخوردم . یعنی باید بخورم ، راه تصمیم براش نزاشتم و میدونم که رفتارم درست نیست ، ولی دست خودمم نیست🤷🏻‍♀️

       ظهر که از کلاس برگشتم و بعد از خوردن ی نوشیدنی و ی نان شکلاتی که اونارو هم نتونستم کامل بخورم، (در صورتی که چند مدت پیش طوری بودم که حتما باید یچیزیو تا اخر میخوردم تازه همین الان که داشتم مینوشتم متوجه تغییر در این رفتارم شدم،گرچه هنوز کاملا استیبل نشده ولی اتفاق افتاده ، خدایا هزاران مرتبه شکرت ❤️) 

       و وقتی رسیدم خونه دیدم ظاهرا خانواده باز هم رفتن خرید و یخچال پره و. پدرجونم اومده بود خونممون و ی عالمه موز گرفته بودو بستنی و …

      ولی من در اون لحظه نمیخواستم چیزی بخورم و بعدتر که یزره احساس کردم گرسنم شده رفتم از هرکدوم به مقدار کمی خوردم ، ولی اگه من قبلی بودم همون لحظه با اون که سیرم بودم باید میخوردم که ببینم چیه! ( خونه ما همیشه تنوع و مقدار غذا زیاد هست و من هم یکی از فرمول های ذهنیم اینه که باید همه تنوع غذایی هارو امتحان کنم! ولی مطمعنم که به لطف خدااین هم  برطرف میشه)

      و امروز هم که به واکنش ها و رفتار های غذاییم دقت کردم و این فایل و هم گوش دادم ، شک کردم ! 

      و الان اینجا دوتا تبصره وجود اومده:

      ۱_رفتارغذاییم واقعا داره تغییر میکنه ؟

      ۲_یا چون چاقیه ترسیده  داره خودشو خوب جلوه میده تا حواس منو پرت کنه؟🤔

      به هر حال مهم نیست ، بهش فکر نمیکنم و فکرم و درگیر نمیکنم ، چون جلوتر که برم متوجه میشم.

      خب بنابراین ازاونجاا که حق همیشه بر باطل پیروزه و مسیر رسیدن به حق  برامون مشخص شده ، باطل جاش تنگ شده و باید بره😝

      من خودم ، خودمو هیچ وقت ادم بی اراده ای نمیدونم ، چون این فرمول تو ذهنم هست ، که چیزی و که  میخوام به دست میارم ، و باید بدست بیارم وگرنه تو راه بدست اوردنش میمیرم! 

      و خیلی چیزهایی هم که میخواستم بدست اوردم و انسان توانمندی هستم و گاهی هم بخاطر سرسختیم از طرف خانواده سرزنش میشم که اهمیت نمیدم و گاهی هم تشویق میشم! و منو حمایت میکنن. 

      ولی گاها  شنیدم که افراد به خوشون میگن  اراده ندارم و نمیتونم و… و پیش خودم تعجب میکردم یعنی چی اراده نداری؟ اراده رو من در ذهن خودم نوعی خود کنترلی تعریف کردم 

      یعنی رو خودتون کنترل ندارین؟ نمیتونین تصمیم بگیرین که چی براتون خوبه چی بده؟ یعنی اگه یکی بیاد بهتون بگه خودتو از بالا ساختمون  بنداز پایین ، تو اینکارو میکنی ؟، چون اراده نداری که خودت تصمیم بگیری چی برات خوبه ، چی بده؟

        ****************************************.   

      دیدیم که هرچی بیشتر برای لاغر شدن تلاش کردیم ، لاغر نشدیم هیچ، چاق تر هم شدیم . 

      تلاش برای رسیدن به هدف و خواسته از مسیر اشتباه ، نه تنها مارو به موفقیت نمیرسونت بلکه مارو دورتر هم میکنه!

      اصلا زده میشیم ازش! خودم بودم دیگه!

       بزوورررر خودمو تا ۵۱ کیلو رسونده بودم و دیگه حالم از هرچی لاغری و لاغر شدن بهم خورده بود. ولی بازم بدتر میکردم ،چون ( یا باید میرسیدم یا میمردم) ولی دیگه اون اشتیاقه رو نداشتم 

      فقط میخواستم سریع تر تموم  بشه و  لاغر بشم و این سختی زودتر به پایان برسه.

      بنابراین تلاش در مسیر اشتباه نه تنها مارو به مقصد نمیرسونه ،بلکه شورو اشتیاقمون هم از دست میدیم.

      مسیر لاغری با ذهن مسیر صحیح برای لاغر شدنه، چند تا از دلایلی که خودم دارم :

      ۱_ تو کدوم مسیر غیر از مسیر لاغری با ذهن ، رفتار های مشترکی که در همه ی افراد چاق وجود داشته و اومده گفته؟ 

      یا تو کدوم مسیر اصلا اومدن افراد چاق رو درک کردن که این رفتارهاشون دست خودشون نیست؟

      تو کدوم روش ، وقتی داری پرخوری میکنی، نمیتونی جلوی خودت و بگیری و کنترلش کنی  تونستن تورو درک کنن که و تورو گناه کار نشان ندن؟

      تو کدوم روش غیر از روش لاغری با ذهن ، تو دیگه لاغر شدن برات سخت نبوده؟ یا وقتی اسمش رو شنیذی دیگه دوباره از فکر این که نباید بخوری و فعالیت داشته باشی و…. حست بد نشده باشه ؟ 

      اگه وجود داره همچین روشی به ما هم بگین ، ما هم بدونیم!😐

      تو کدوم روش اختیار خوردنت و چقدر خوردنت دست خودت بوده و باعث بالا رفتن اعتماد بنفست نسبت به خودت شده ؟!

      یا تو کدوم روش ، غیر از روش لاغری با ذهن اعصابت اروم بوده؟ 

      و خیلی چیزهای دیگع که نشون میده که روش لاغری باذهن تنها روش لاغری درسته که مارو به نتیجه دائمی میرسونه .

      پس ما زمانی که از محتوای آموزشی استفاده میکنیم، آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید را دریافت می کنیم.

      و با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خودمون هستیم .

      همه میتونن لاغر بشن، اینایی که میان میگن، از بچگی چاق بودن و یا سنشون دیگه اون اجازه و اشتیاق و برای لاغر شدن و بهشون نمیده  و یا هزاران دلیل دیگه میارن که بزور بگن نمیتونن لاغر بشن ، همه بهانه اس! و ذهن ما هم همش دنبال بهانه اس.

      این بهانه ها خودمون  بهش دادیم  ، این فرمول هارو خودمون بهش دادیم و نمیتونیم باور کنیم  که میتونیم لاغر بشیم. 

      خودمون بهش این باور دادیم و بزرگش کردیم، خودمون پرش کردیم ، چون از بس که راه های مختلفی رو برای لاغر شدن انجام دادیم و نمیدونستیم که اون راه ها اشتباهه و وقتی نتیجه نمیگرفتیم ،یزره هم شک نکردیم که شاید مشکل از اون مسیر باشه ، و صاف اومدیم چسبوندیم به خودمون که ما نمیتونیم لاغر بشیم! نه بقیه درست میگن ، بدن ما اشتباهه و فلان..😒

       باید هم بیاد تو رومون وایسه و قیام کنه، دست پرورده خودمونه دیگه!

      بنابراین اینا 

        مقاومت ذهنی نیست ،به اندازه ای که پرش کردیم، روبه روی ما وایساده! 

      چاقی در ذهنه افراده

       ، فرق کسی که ۳ کیلو اضافه وزن داره با اونی که ۳۰ کیلو داره در فشار ذهنیشه! یکی ممکنه  با اون ۳ کیلو داغون بشه، یکی میتونه با اون ۳۰ کیلو کنار بیاد و یا حتی برعکس.

      بنابراین این نشون میده که فشار چاقی بیشتر رو ذهنه 

       و چاقی یک بیماری ذهنیه.

      این مثل این مثال میمونه که شاگرد زرنگ کلاس ۱۹/۷۵ شده باشه و بخاطر اون ۰/۲۵  داره خودشو میکشه و گریه و زاری میکنه در صورتی که همین نمره هم نمره عالیه ای . و ی کسی هم که شاگرد معمولیه و ۱۸ میشه و بازهم خوشحاله و وقتی یادم میاد اون زمان که بچه ها تو مدرسمون بخاطر نیم نمره یا ۰/۲۵  گریه میکردن ، دلم میخواست برم بگیرم با کتاب بزنم تو صورتشون 😂

      بعد پیش خودم میگفتم که این الان ۰/۲۵ صدم نداره اینطوری واکنش نشون میده ، من باید برای ۱ نمرم چه واکنشی نشون بدم یا اصلا احتیاجی هست که واکنشی نشون بدم؟ 😂یا اونی که اصلا ۱۰ شده میخواد چیکار کنه؟😂😂😂 

      بابا این دراماتیک بازیارو بزارین کنار دیگه😂

       ولی من فکر میکنم ، این به دلیل انتظار افراد نسبت به خودشون هم هست 🤔مثلا  کسی که همیشه ۲۰ میگیره ، انتظار داره که همیشه ۲۰ بگیره . یا این فرمول ذهنی همیشه ۲۰ گرفتن درش هست و اگه یمقدار کمتر بگیره ، بهم میریزه.  

      لاغری با ذهن اونقدر ساده و اسونه که از سادگی زیاد ادم نمیتونه باورش کنه! البته به عقیده من همه چیز در دنیا اسونه ولی از اونجایی که افراد همیشه در اموزش دادن به ما ماشالله کم نزاشتن😂….

       اومدن به ما اطلاعاتی دادن و فرمول های ذهنی در ذهن ما ساختن که نمیشه یک راه ساده و اسون رو باور کرد. 

      البته این باورها از قدیم بوده ها 

      ، مثلا این باور که ادم برای اینکه بخواد درامد داشته باشه باید روزی ۸ ساعت کار کنه و اگه در غیر اینصورت  نباشه ، پس دروغ و الکیه! 

      و گرنه دیدیم دیگه ، که طرف اصلا از خونش بیرون نمیاد، تازه درامدش هم بیشتر از حد نرمالش هست،چطوریه که؟

       و این فرمول هم در ذهن خیلی افراد هست که اگه ی راهکار خیلی ساده ای بهشون نشون بدیم، فکر میکنن داریم بازیشون میدیم و یا مسخرشون میکنیم ! از بس که جدی بودن و همه چیز و جدی گرفتن و سخت کردن برای خودشون ، و این باورو دارن که موفقیت با سختی کشیدن به دست میاد! این خودش نشون میده که چرا تعداد افراد موفق خیلییی کمتر از افراد دیگس!

      چون هیچکس حوصله سختی کشیدن نداره ، بنابراین تبدیل به پروانه نمیشه! و همیشه تو پیله خودش میمونه . 

      بعضی وقتا انقدر دلم میخواد بدونم که از اول اون شخصی که همچین چیزایی رو رواج داده در بین همه ،  بگیرم ی چک و لقد حسابی نصیبش کنم!😂

      و مطمعن باشید که اگه ماشین زمان وجودداشت ، همچین کاری میکردم!😒

      بعضی وقتا  برام واقعا جای تعجبه ، که ما از یک ویروس  کمتریم؟؟؟ که هی داره پیشرفت میکنه و اپدیت های جدید ترو قوی تری به خودش میده و خودش مقاوم تر میکنه؟ 

      مثلا اشرف مخلوقاتم هستیم!🤦🏻‍♀️ 

      شیطان داره به ریشمون میخنده ب ولله

      ما کمتر نیستیم که هیچ بلکه بیشتر هم هستیم ولی درارو به روی خودمون بستیم ! 

      زندگی واقعا اونقدر سادس که انگار داریم بازی میکنیم ، 

      مثل بچه ها که عاشق بازی کردنن و هیچوقت از بازی کردن خسته نمیشن و اصلا هم براشون هیچی مهم نیست

       ولی همون بچه ها وقتی بزرگتر میشن به دلیل باورهای خانواده مجبورن از بازی خودشون بیرون بیان و تغییر کنن و زندگیشون هم تغییر کنه .

      ما در درون دنیا نیستیم، دنیا در درون ماست!

       لاغری با ذهن همونطور که از اسمش مشخصه ،از طریق ذهنه !

      و احتیاج به زور دست و بازو نداره‌

      صحبت کردن درباره لاغری ادم و لاغر میکنه و همینطور صحبت کردن درباره چاقی هم مارو چاق میکنه

      بارهاا و بارها شده که  مادرم و مادربزرگم درباره ی چاقیشون ناله میکنن 

      وبا هم هی دلیل و برهان میارن و ازهمه مهمتر که چاق تر هم میشن

      ، سر سفره غذا بارها پیش اومده که گفتن ، وای خیلی زیاد خوردم ، چاق میشم!  و چاق هم میشد.

      این یعنی چی؟ خب بایدم چاق شی ! اگه چاق نمیشدی غیر طبیعی بود  ! 

      تو حتی اگه کمم میخوردی بازم چاق میشدی !چون فرقی نمیکنه بخوری یا نخوری ، چون خوردن و برای  چاق کردن خودت میدونی!

         یا چند مدت پیش که من اشپزی کرده بودم و پاستا الفردو درست کرده بودم که توش خامه هم هست ، بعد از خوردنش غذارو برای خودش کوفت نکرد هیچ، برای هممون کوفت کرد! از بس که ناله کرد که زیاد خورد ، توش خامه بود ، خامه فلان میکنه ، بسار میکنه و…

       و بهم گفت که دیگه من اشپزی نکنم ،چون همیشه غذاهای خوشمزه درست میکنم و چون دست پختمم عالیه باعث میشم که چاق بشه! 😐😂؟؟؟ 

      الان من هم برای مادرم فرمول ذهنی هستم که اگه غذاهایی که من درست میکنم رو بخوره ، ۱۰۰ ٪ چاق میشه! 

      و مادرم  هم به شخصه عاشق خامه و کره هست و هر روز صبح باید بخوره و وقتی من بهش میگم تو که ی پاستا خوردی و هی گفتی خامه داره ، خامه داره، پرچربه و چاق میکنه و اعصاب مارو خورد کردی ، مگه نمیگی خامه چاقت میکنه؟ پس چرا هر روز صبحانه خامه میخوری؟؟😂

      و  بعد جوابمو با ی  به تو ربطی نداره میده!😂 چون پذیرفته که چاق  شدن در روند بدن اون طبیعیه!

      در هر صورت ما درباره هرچی صحبت کنیم، تحقیق کنیم ، بهش بها بدیم داریم یادش میگیریم!  

      هرچقدر هم که با چاقی مبارزه کردیم  شکست خوردیم🙂

      در مقابل هرچیز بایستی اون چیز قوی تر میشه! راهشو پیدا میکنه که چطوری شکستمون بده.

      حتی  ویروس کرونا که با اینکه این همه واکسن براش تولید شده و خیلی ها هم زدن ، همینطوری داره پیشرفت میکنه!

       وقتی که ما هرکاری میکردیم که لاغربشیم و چاق تر نشیم، چاقی رو در خودمون قوی تر کردیم !

      خودمون هم نمیدونستیم .

      و وقتی شکست میخوردیم ، مشکلات و به خودمون ربط میدادیم . در صورتی که مسیرمون اشتباه بود!

      این مثال جالب تو ذهنم شکل گرفت که معمولا انسان ها از افراد قدرتمند و بزرگ میترسن ! و ترسیدن از اون ها نشان میداد که اون ادمی که ازش میتریم شخص  قدرتمندیه و میتونه تو زندگیت تاثیر بزاره  و …  

      فکر کنم منظورم رو متوجه شدین! 

      پس وقتی ما از یچیزی بترسیم داریم بهش میگیم که تو ازم قدرتمند تری و عزیزی و باید برات احترام بذاریم و …

      خب اینجا اگه از چاقی بترسیم ، چاقی رو سر تر از خودمون میدونیم 

      و میدونیم که اون داره کنترلمون و میکنه و ما هم کاری ازمون سر زده نیست. 

      درصورتی که چاقی اصلا چیزی نیست، شاخ شده برامون😒😂

      همه ی افراد چاق این مانع ذهنی رو دارن که به خودشون برچسب بی عرضه بودن و بی اراده بودن میزنن

      در صورتی که خیلی وقت ها خودشون رو از خوردن خیلی مواد غذایی که دیدن و دوست داشتن بخورن ، محروم کردن و خودشون رو کنترل کردن 

      این خودش برای (من )سخت ترین کاربوده . 

      و من هم هنوز  این رفتار اشتباه و دارم که هرچی میبینم دوست دارم بخورم  .و باید فرمولش رو بیاد تا بشناسمش و تغییرش بدم ، تا رفتارم عوض بشه.

      خداشاهده خودم الان از همین جا میگم اگه من الان این کارها و یا به گفته خودتون اراده رو داشتم تو درس خوندن ، الان ی شخصی بالاتر از پروفسور سمیعی بودم، میتونم قسم بخورم حتی! 

      روزی ۵ ساعت ورزش میکردم ، چه جاهایی که میلم رو در برابر خوردن ی کیک یا غذایی کنترل میکردم ، هایدروتراپی کردم ، ۱ روز کامل هیچی جز اب نخوردم، گیاه خواری کردم، میوه خواری ، طب سوزنی، بادکش، ورزش، تردمیل،روزه و …

      ویا چله تابستون ساعت ۱۱ صبح ، تو اون هوای گرم و مرطوب ( ساکن شمال کشورم) 

      واقعا ببخشید اینو میگم 

      سگ از خونش بیرون نمیومد چه برسه بخواد بره تو اون گرما و دم هوا بدوعهه ولی من اینکار و میکردم 

      و عرق سوز میشدم وحشتناک ،طوری که ۲ روز کامل نمیتونستم راه برم ولی بعد از اون بازم میرفتم  🙂

       چون هدف داشتم میدونی؟ عاشق لاغری بودم 🙂باید عاشق باشی تا بفهمی  …..دیگه اراده رو به قول خودم ، پاره کرده بودم😅😂

      اگه یزره از این اراده ای رو که برای لاغرشدن داشتیم  ، در این مسیر لاغری با ذهن به کار بگیریم ، تضمینی بدون برگشت شگفتی ساز میشیم !

      واصلا اراده هم نمیخواد،فقط یادگیریه و تکرار کردنه!

      و الیته بستگی به خود افراد هم داره که تمرکزشون و در روز روی چه موضوعاتی میزارن.

      من که انقدر کارای بهتری در روز دارم که تمرکزمو روشون  بزارم و  ازشون چیزی یاد بگیرم ، موضوعات دیگه اصلا برام مهم نیست و حتی اصلا اخبار هم نگاه نمیکنم!

      که چی مثلا؟ نگاه کنم که چی بشه؟ چی ازش یادمیگیرم ؟ چ حسی بهم میده با دیدنش؟

        من اصلا به موضوعات و حاشیه هایی که دراطرافم اتفاق می افته ، اهمیت نمیدم.

      لیز خوردن تو مسیرمون بخاطر حاشیه هایی که اصلا ربطی بهمون نداره!

      من ترجیح میدم که سرم تو برف بمونه تا الکی خودمو درگیر موضوعاتی کنم که به من اصلا هیچ ربطی داره!

      باید اونقدر تکرار کنیم ، اونقدر اشتیاق داشته باشیم تا اون فرمول های جدید در ما استیبل بشه. 

      من خودم اول فقط  میخواستم که این دوره رو ببینیم وسریع تر یادبگیرم  و تموم شه و بعد نتیجه شو تو خودم ببینم، ولی جلوتر که اومدم دیدم نه اینطوری نیست، که تو اینارو‌یادگرفتی تموم شد ، لاغر میشی و لاغر میمونی! اینا واقعیت های زندگیه و درس های کاربردی تو زندگیه! و الان دوست دارم که اصلا این دوره تموم نشه! 

      در ذهن همه ی افراد چاق مسیر درست وجود داره.در هر  زمینه ای و ما داشتیم بیراهه میرفتم . 

      در این روش  ما مسیر اشتباه رو تشخیص میدیم و دیگه اون مسیر و نمیریم،  رفتارهای اشتباهمونو تشخیص میدیم و دیگه انجامش نمیدیم!و … با انجام ندادن اون ها خودبه خود لاغر میشیم.

      (پس در وش لاغری با ذهن احتیاج داریم به دیدن فایل ها  

      باید بنویسیم تا رو موضوع تمرکز کنیم و فرمول هامون و افکار اشتباهمون و شناسایی کنیم 

      باید تکرارو تمرین داشته باشیم) 

      برنامه ریزی مجدد ذهن فقط با این چند ابزار صورت میگیره و راه دیگری ندارد و.انجام تمرینات خیلی اهمیت  داره .

      اولین گام و مهمترین گام برای رسیدن به لاغری ، باور کردنه. باور اینکه میتونی لاغر بشی

      و این باور کردن به حرف نیست. خودم هردفعه که گام جدیدتری برمیدارم باورم حتی پررنگ تر هم میشه!

      در واقع وقتی واقعا باور کنیم، میتونیم باورمون رو درک  کنیم ، برای اینکه بفهمیم واقعا درک کردیم یانه ، باید ببینیم چه افکاری در ذهن ما درباره اون موضوع میگذره ، و وقتی افکارمون تغییر کنه ، میتونیم باور کنیم.

      *بودن در مسیر لاغری باذهن به این معنا نیست که ما باور کردیم،  بلکه تصمیم گرفتیم و در حال حرکت کردن هستیم.و باید اونقدر تکرار کنیم تا در ذهنمون تغییر ایجاد بشه 

      و معلوم نیست که چقدر زمان تا ایجاد تغییرات   میبره، بستگی به خود فرد داره و تمرکزی که روی موضوعات مختلف داره میزاره.

      پس این مسیر باید ادامه داشته باشد.

       

      و نباید دنبال نتیجه سریع از لاغری با ذهن بود چون که شکست میخوریم!

      و (هدف باید رسیدن به تناسب اندام ایده ال و همیشگی باشه) 

      یعنی تعیین نکن کجات درست شه، کجات بمونهو… بزاریم بدنمون خودش برامون درست میکنه.

      من خودم صورتم استخوانیه و کشیدس و هر وقت که لاغر شدم واقعاا خودم  از دیدن خودم تو اینه لذت میبردم.

      ولی مادر من ، هروقت که لاغر میشدم  ، بهم میگفت، بسه دیگه ، خیلی زشت شدی! شبیه مرده ها شدی! شبیه جادوگرا شدی!و …. 

      بعد من یادم میاد که مادرم از بچگی بهم  زیاد غذاخوردن و یاد داده بود ، چطوری؟

      شیر بخور ، استخونات قوی بشه! 

      غذابخور سالم بمونی!

      دوستات صبحونه نمیخورن ، زود مریض میشن!

      اونایی که مدرسه ساندویچ یا لقمه خونگی نمیارن، مامان باباشون پول ندارن و وضع مالیشون خوب نیست!😐؟ خداییی اینو دیگه از کجاش دراورده بود من نمیفهمم

       و من چرا باور کرده بودمش اصلا🥲

      لاغرا زشتن! نه که خودش با ۹۰ کیلو وزن فکر میکرد سوپر مدل ویکتوریا‌سکرته!

      ینیییااا  به هر دری میزد که ما غذا بخوریم! 

      و در تمام مواقع به فکر شکم ما بود! 

      واقعا شکر میکنم که خدا این مسیرو بهم نشون داد.🙏🏻

      خیلی مواقع هم  ی اشخاصی که اصلااا نمیشناختمشون  کی بودن😐، ولییی انقدر فضول بودن که اعصابتو خورد میکردن، میومدن میگفتن 

      لاغر شدی صورتت خراب شد! تپل بودی بیشتر بهترمیومد!اولا که شما؟؟😂دوما که من از شما نظر خواستم و اصلا فکر میکنی که نظرت در احساساتم تغییری به وجود اورد؟؟😂 سوما که برای شما که اینکارو نکردم میخواستم لاغر بشم و اتفاقاااا خیلی از صورت های لاغر خوشم میاد اگه از نظر شما خراب شده ،  قیافه و ذاته خودت خراب که اونطوری میبینی 😏😝😂

      یا خیلی ها بهم میگفتن تپل شدی صورتت خیلی قشنگ تر شده! همه اینها توجیهه و اصلا هم قشنگ نیست! هیچ چیز چاقی قشنگی نداره

      ولی من اصلا از صورت توپر خوشم نمیومد و نمیاد ، چون صورتم ت استخوانیه لاغر  خیلی زیباتر و جذابتره و من هم نظر خودم همیشه الویتمه !

      و یا حتی خیلی از این دخترایی که  ران و ساق پاشون خیلییی ظریف و لاغره لذت میبرم واقعااا 😻که به لطف مادرم عزیزم الان پاهامم  اونطوری نیست! 😒 

      ولی مطمعنم که اونطوری که میخوام میشه ! همینجا مینویسم و امضا هم میکنم .

      هیچ چیز چاقی هم از نظر من قشنگی نداره! هرچیزی که از حالت طبیعی خارج بشه قشنگ نیست! 

      حالا هر چی میخواد باشه باشه، 

      من میخوام همچیم  لاغر بشه🤩

      براش تعیین نکنیم ، راهشو باز کنیم و بزاریم که ذهن خودش کارش رو انجام بده و سریع تر و راحت تر پیش میره و اون بهترین و زیباترین و ایده ال ترین بدن و فرم و نتیجه رو بهمون میده.❤️ 

      من تو این دوره و تو این چند روز خیلی به نوشتن تو سایت علاقه پیداکردم و الان ۳۸۹۹ تا کلمه نوشتم ، چون واقعاااا پر از اگاهی بوده برام و منم دوست دارم هرچی درک کردم و بنویسم ، با اینکه قبل از اون تو دفتر مینوشتم ولی الان احساس میکنم اشتباق به نوشتن در من بیشتر شده و از نوشته های خودمم لذت میبرم چون وقتی که خودم نوشته خودمو میخونم لذت میبرم و  بهم حس هیجان انگیزی میده 

        و میدونم که دیدگاه های من طولانی خواهد بود و اصلا هم از این بابت حس بدی ندارم و دوست ندارم که خلاصش کنم ، چون هرخطی که مینویسم پر از اگاهیی های که من از اون فایل دریافت کردم و اصلا قابل خلاصه نویسی کردن نیست! 

      پس به خودم افتخار میکنم که شخص توانایی هستم و درک بالایی دارم، و تازه تو این فایل که گفتید متوجه شدم و خبر نداشتم که همچین قدرت عالی دارم!😅

      ایول به خودم ! حرف نداری دختر زیبا!😻🥰❤️

      جایزت ورود به سرزمین لاغرهاست !

      قطعا سال بعد من با امسال تفاوت دارم چون ادامه میدم! 

      واین دوره تو هر زمینه ای به ادم کمک میکنه ! درواقع با یک تیر چند تا نشون میزنیم!  

      وقتی فرمول های ذهنی درست بشه در تمام جنبه های زندگیمون تاثیر میزاره،

      همون طور که وقتی فرمول های چاقی در ذهنمون ایجاد شد ، در تمام جنبه های زندگیمون تاثیر گذاشت در اعتماد بنفسمون ، در ارامشمون، در دوستی هامون ، در لذت در زندگی کردن  و در شادیامون خیلی بهمون ضربه زد. 

      من خودم یسری برنامه ها و اهداف دیگه هم تو زندگیم داشتم و دارم که دوست دارم با اندام متناسب دلخواه و ظریف و لاغر خودم اون هارو هم داشته باشم یا بهشون برسم ! چون بهم ی مزه دیگه میده و ی لذت خاصی میده که تو متناسب باشی و بخوای به چیزهای دیگه ای هم که دوست داری برسی تا تو اون شرایطی که دوست نداری بهشون برسی ، درواقع اونطوری خیالت راحت تره و برام خیلی  لذت بخش تر خواهد بود🙂🙃

      کسی‌که به یچیزی علاقه داره و مشتاقه منتظر اجازه نمیمونه و خودش میره سمتش ، احتیاجی به هل دادن  کسی نداره.

      دقیقا مثل خودم!

      اگه دنبال یک نتیجه متفاوت در زندگی هستی ، نمیشه که اون ادم قبلی باشی و فقط نتیجه تغییر کنه!همه ی ادما ها اینطوری میخوان! فقط میخوان که دنیا تغییز کنه و همه چی طبق میل اونا بشه  ، همچنین اتفاقی نمیافته ، دنیا برای ما تغییر نمیکنه ،ما باید تغییر کنیم  .

      دنیا یک شکل نیست، دنیای هرکسی با کس دیگه ای فرق میکنه .

      دنیا شکلی است که ما در ذهنمون میسازیم.

      در جسم افراد هم همینطوره ، جسم افراد همه یک شکله ولی شکل افراد درذهنشون فرق میکنه

      در ذهن متناسب، شکل جسم افرادلاغره و در ذهن فرد چاق ، شکلش چاق شده و بنابراین در جسم هم تغییر میکنه و چاق میشه.

      و در این مسیر اصلا احتیاجی نیست که ما کاری بکنیم و  یا حتی گرسنگی بکشیم! اصلا کسی که تو این مسیر دازه گرسنگی  میکشه اشتباه درک کرده!

      درسته که بعضی وقتا ذهنم سعی میکنه منو از مسیرم منحرف میکنه و نمیزاره اشتیاق داشته باشم ، یعنی بی حالم میکنه و نمیزاره که من فایلامو گوش کنم و تمرینامو انجام بدم ولی میزاره که هرکاردیگهای و به غیر از اون انجام بدم 😅😂

       درواقع مثل باتلاق میخواد منو بکشه تو خودش و من انگار  تو مسیرم  چاله های باتلاقی دارم که باید ازشون عبور کنم و پامو تو هر چاله ای که میزارم میخواد که منو  بکشه تو خودش و من هردفعه گامم و محکم تر برمیدارم تا راحت از اون باتلاق بیام بیرون و ازشون عبور کنم.  

      ولی واقعا هدفم برام اهمیت داره داره و به خودم اجازه نمیدم که توش فرو برم از ساعت ۴ بعد از ظهر شروع کردم به نوشتم و الان ساعت۱۱:۲۸  شبه! خیلی کارهای دیگه ام داشتم که باید انجام میدادن و دارم که باید انجام بدم ولی اگه عاشق هدفت باشی حاظری از بقیه کارای زندگیتم بزنی! هدف جانسوز من لاغری!❤️

      شاد و پیروز و متناسب باشید.❤️🙏🏻 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/14 09:31
      مدت عضویت: 971 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 181 کلمه

      سلام دوست عزیز

      خیلی عالی بود و برات خوشحالم😻

      من هم موافقم باهاتون، زندگی بیشتر ما ها تحت تاثیر گفته های دیگران یا افکار دیگرانه ! 

      انگار که ما داریم برای دیگران زندگی میکنیم، که چی بپوشیم ؟چی بخوریم؟ دیگران چی فکر میکنن؟ ابرومون میره و… 

      من خودم اصلا اینطوری نیستم ولی دقت کردم متوجه شدم نسل های قبل تر انگار واقعا داشتن برای حرفای دیگران زندگی میکردن و بیشترشون هم الان پشیمونن که چرا مثلا فلان فرصت عالی و بخاطر اینکه دیگران راجع بشون چی فکر میکنن، از دست دادن! 

      مثل مادر من! 

      اصلا دیگران راجع به ما فکر نمیکنن! همه به فکر خودشونن. 

      منم هروقت که یکی بهم همچین حرفی میزنه که ابرومون میره و اینکارو نکن و اونکارو بکن ، جوابشون و میدم و ساکتشون میکنم و اصلا هم برام مهم نیست که بدشون بیاد یا خوششون بیاد ، مگه من بهشون میگم ؟ پس اونا هم حق ندارن به من بگن! 

      هرکس برای خودش نفس میکشه، برای خودش غذا میخوره و مسئول تمام اعمال خودشه ! 

      وقتی غذامیخوریم تو شکن بقل دستیمون که نمیره! 

      و از کجا معلوم که اونا به فکر سود خودشون نیستن!؟😏

      موفق باشید ❤️🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم