0

گام ۳۳: لاغر هستید حتی اگر چاق هستید!

شما لاغر هستید
اندازه متن

شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید.

این جمله را چند مرتبه بخوانید، به آرامی و کلمه به کلمه بخوانید.

اکنون به آنچه خوانده اید فکر کنید.

چه احساسی از فکر کردن به این عبارت در شما شکل می گیرد؟

این احساس، نشانگر قدرت اتصال شما به وجود لاغرتان است.

خوشحال باشید چون لاغر هستید

من عقیده دارم در وجود هر فرد چاق، یک فرد کاملا متناسب وجود دارد که از نظرها پنهان است.

البته آن فرد متناسب به خواست خودش پنهان نشده است بلکه به اجبار به دلیل افکار و فرمول های چاق کننده ای که ما در ذهن خود ذخیره کرده ایم، شخصیت لاغر خود را از نظرها مخفی کرده ایم.

راز لاغر نشدن

وجود ما از خداست و خداوند چاق نیست، فقیر نیست، درمانده نیست، خشمگین نیست، حسود نیست.

هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کند به خداوند شبیه تر است.

شرایط بهتر شامل: سلامتی، ثروت، روابط عالی، شادی، احساس خوب، آراسته بودن، متناسب بودن و هر ویژگی پسندیده ای که سراغ دارید.

از آنجا که وجود ما از خداست، قطعا یک فرد کاملا متناسب و ایده آل در وجود ما نهفته است که ما به واسطه آموزش های اشتباه و سالها تلاش برای چاق شدن توانسته ایم، بخش متناسب وجود خود را از نظرها پنهان کنیم.

در سرزمین لاغرها به دنبال چه هستید

اکنون که اینجا هستید، مشخص است که قصد تغییر کردن دارید.

واضح است که از تماشای وجود چاق خود آزرده خاطر هستید و دلتان حسابی برای بخش لاغر وجودتان تنگ شده است.

دلتنگی لاغری سخت ترین دلتنگی است که در وجود افراد چاق خانه می کند.

هیچ راهی برای مقاومت در برابر دلتنگی لاغری وجود ندارد.

یا باید لاغر شویم یا غم دلتنگی لاغری زندگی ما را تباه خواهد کرد.

پس اگر اینجا هستید شما از گروه مشتاقان لاغری هستید و مطمئن باشید که شما لاغر هستید، مطمئن باشید که شخصیت لاغری در وجود شما نهفته است و منتظر فراخوان شما برای بیدار شدن است.

شما جز‌ء گروهی هستید که تصمیم گرفته اند بخش لاغر و متناسب وجود خود را به معرض نمایش بگذارند.

بخشی که در وجود ما نهفته است و فقط باید آنچه با افکار و رفتار خود ایجاد کرده ایم . باعث مخفی کردن لاغری شده ایم را به مرور پاک کنیم تا آن بخش زیبا و دوست داشتنی فرصت خودنمایی پیدا کند.

رسیدن به وزن ایده آل

رویای لاغرشدن را محقق کنید

اگر رویای لاغر شدن دارید باید به این نکته دقت داشته باشید که بخش چاق وجود شما دائما سعی می کند به شما یادآوری کند که:

تنها بخش وجود شما من هستم.

بخش لاغری در وجود شما نیست، به دنبال لاغری نباش، وجود ندارد.

در وجود تو فقط چاقی هست و تا ابد من با تو خواهم ماند.

این ها سر و صداهای بخش چاق است که نمی تواند تحمل کند که شما در جستجوی لاغری هستید.

بخش چاق وجود شما می داند مهمان ناخوانده ای است که همچون پرده ای سیاه، جلوی نمایان شدن بخش زیبای وجودتان را گرفته است.

چاقی می داند که، لاغری بخش همیشگی و اولیه وجود ماست و به همین دلیل همیشه سعی می کند خود را به جای لاغری به عنوان بخش همیشگی و دائمی وجود ما معرفی کند.

چاقی می داند که خلق شده افکار و فرمول های اشتباه ذهن فرد چاق است و هیچ اشتباهی دربرابر صحت و راستی خلقت خداوند قدرت ایستادگی ندارد.

خلقت خداوند، انسانی متناسب در حالت ایده آل بوده است و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است را ندارد.

هرچه سر صدای چاقی بیشتر و بلندتر باشد نشان از ترس و وحشت او دارد که فضای وجود خود را بر خود تنگ و تنگ تر می بیند.

او می داند که مسیر لاغری با ذهن، مسیر شکوفایی بخش لاغر وجود ماست و این مسیر راه به جایی جز لاغری و سلامتی و شادی و احساس خوب ندارد.

همه ما اراده لاغر شدن داریم

یکی از برچسب هایی که افراد چاق به خودشان می زنند این است که “من اراده لاغر شدن” نداریم.

سالها به دیگران می گفتم من اراده لاغر شدن ندارم و این در حالی بود که از روش های مختلفی برای کاهش وزن اقدام کرده بودم اما چون نتیجه نمی گرفتم تصور می کردم من ارادی لاغری ندارم و این در حالی بود که نمی دانستم روش هایی که برای لاغری انتخاب کرده ام راه به لاغری نمی برند و فقط مسیر چاقی را پهن تر و صاف تر می کنند.

  • هرچه شما بیشتر برای لاغر شدن تلاش کرده باشی، نه تنها لاغر نشده اید بلکه به شکل آسان تری چاق تر شده اید.
  • تلاش در مسیر اشتباه نه تنها راه به موفقیت ندارد بلکه ما را از هدف خود دور و دور تر می کند.
  • وقتی در مسیر اشتباه تلاش می کنیم نه تنها به مقصد نمی رسیم بلکه انرژی و شوق و اشتیاق خود را از دست می دهیم.

هر فردی که از روش های مختلف برای لاغری اقدام کرده است این حرف مرا به خوبی درک و تجربه کرده است.

بارها با اشتیاق و انگیزه عالی برای لاغر شدن از روش رژیم گرفتن یا ورزش کردن یا … اقدام می کردم اما هر روز که از اجرای برنامه لاغری می گذشت من احساس ناتوانی بیشتر در ادامه دادن مسیر لاغری می کردم.

انرژی و شور و اشتیاق من به حدی کاهش پیدا می کرد که از ادامه راه منصرف می شدم و چاقی را به رنج لاغری ترجیح می دادم.

دوستانی که در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قدم گذاشته اند به خوبی تفاوت این روش با سایر روش های لاغری را درک و تجربه کرده اند.

  • هر روز که از شروع مسیر شما می گذرد شور و اشتیاق شما بیشتر می شود.
  • انگیزه و امید شما برای لاغر شدن افزایش می یابد.
  • اطمینان شما به صحیح بودن روشی که در پیش گرفته اید بیشتر می شود.
  • مسیر لاغری با ذهن برای شما واضح تر و درک شما از موضوعات مطرح شده بهتر می شود.

اینها نشانه های مسیر صحیح تغییر کردن است.

در مسیر لاغری با ذهن شما هر روز احساس می کنی که از جایی که شروع کرده ای یک قدم دورتر شده ای.

همه افراد چاق با حالتی آشفته و درمانده از مبارزه با چاقی و با حالت تسلیم در برابر چاقی از طریق هدایت الهی در شروع مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند. می توانید داستان هدایت دوستان خود را در صفحه (داستان هدایت من) مطالعه کنید و داستان هدایت خود را به این مجموعه اضافه کنید.

آنان که هدایت شدن خود را باور می کنند و قدم در این مسیر می گذارند از همان لحظه شروع متوجه تغییر احساس خود می شوند.

اولین فایل آموزشی، همان دقایق اول مانند آبی است که بر آتش ریخته می شود.

احساس می کنید به جای امنی رسیده اید، آرامش را در وجود خود احساس می کنید.

به مرور ترس از چاقی به اشتیاق لاغری، ناامیدی از لاغر شدن به انگیزه و اشتیاق برای لاغر شدن و بی اراده بودن به تصمیمی قاطع برای تغییر کردن تبدیل می شود.

این معجزه قدرت ذهن شما در خلق شرایطی است که سال هاست رویای آن را داشته اید.

هر فایل آموزشی مانند تکه ای از پازل لاغری با قدرت ذهن است.

زمانی که از محتوای آموزشی استفاده می کنید، آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید را دریافت می کنید.

با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خود هستید.

با خواندن نوشته های دیگران و تماشای تصاویر شگفتی سازان، ذهن خود را در فضای لاغری با ذهن قرار می دهید.گویی در جهانی هستید که همه در جستجوی لاغر شدن هستند و همسفران زیادی دارید.

این موضوع به ما احساس آرامش و اطمینان می دهد.

آنچه نوشته شد را با دقت بخوانید.

داستانی آشنا برای شما و صفحه ای از تجربه زندگی من در 35 سال چاقی بود.

به آنچه در فایل آموزشی این جلسه برای شما آماده شده است با دقت توجه کنید.

سرشار از آگاهی هایی است که به شما کمک می کند رویای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

باور کردن دارا بودن توانایی لاغر شدن مهمترین نگرشی است که باید در خودتان ایجاد کنید. بنابراین هرچه بیشتر در استفاده از محتوای آموزشی اشتیاق داشته باشید و تمرینات را با دقت و تمرکز بیشتری انجام دهید به شکل گیری انتظار لاغر شدن در خودتان کمک کرده اید.

ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • چگونه با افکار و رفتار خود باعث تقویت چاقی در ذهن و جسمتان شدید؟
  • استفاده از روش های مختلف لاغری چگونه باعث تقویت چاقی می شود؟
  • در گذشته چه مهارت هایی را آموخته اید که ابتدا هیچ مهارتی در آن نداشته اید؟ شرح دهید.
  • با شرح دادن و مثال زدن منطقی کنید که چاق شدن مهارتی است که از طریق آموختن و تمرین کردن آن را فرا گرفته اید.
  • دیدگاه شما درباره اینکه همین الان حتی اگر چاق هستید وجه لاغری در وجودتان نهفته است چیست؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا لاغری نهفته در وجودتان را نمایان کنید.
  • درک و برداشت خود از ویدیوی تصویری را به صورت شرح انشایی بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.46 از 68 رای

https://tanasobefekri.net/?p=25270
96 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1401/11/27 11:01
      مدت عضویت: 686 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,542 کلمه

      سلام و درود .

      گام ۳۳ .

      لاغر هستید حتی اگر چاق هستید .

      برداشت من از این فایل و متن عالی این بود که کانون توجهم رو باید تغییر بدم . 

      دیگه نباید به جسم چاقم نگاه کنم بلکه باید به شخصیت لاغر نهفته در این جسم چاق توجه کنم . 

      من جسم چاقم رو توسط شخصیت چاقی که طی سالها ساختم در حالی ایجاد کردم که جسمم لاغر بود . 

      یعنی من در جسم لاغرم شخصیت چاقم رو با گفته ها و شنیده ها ساختم و کم کم این شخصیت در من شروع کرد به حرف زدن و من مطابق اون عمل کردم و کم کم شخصیت چاقم به نمایش دراومد و جسمم کم کم و آهسته آهسته در طی چند سال شروع به چاق شدن کرد .

      من هرگز یهویی صدکیلو نشدم بلکه من شخصیت چاقم رو در طی سالها ساختم و گرم به گرم بدون اینکه حتی بخوام چاق بشم و خیلی وقتها اصلا نمیخواستم اما چاق شدم چون سالها قبل محصولی رو پی ریزی کرده بودم که حالا خودش داره خود به خود راه خودشو میره و حتی به جایی رسیده بود که دیگه نمیتونستم جلوش رو بگیرم و چه بسا هر چه تلاش میکردم اتفاقا به پیشروی اون کمک می کرد و تلاشهای من معکوس جواب میداد و چاقی برام راحت و راحتتر میشد . 

      واقعا با دونستن این روند عجله کردن برای لاغر شدن بی معناست . من دقیقا باید به همون طریق عمل کنم . گوش و چشم و فکر و ذکر و ذهنمو پر کنم از اطلاعات صحیح لاغری و تنها اطلاعات صحیح لاغری هم که همینجا و در این سایت به وفور یافت میشه از فرصت های کوچیک استفاده کنم و شده دو خط بیام لاغری با ذهن رو بخونم یا یه فایلی گوش بدم یا چند خط بنویسم تا شخصیت لاغرم رو بهتر و بهتر پرورش بدم . 

      یه نکته خیلی عالی گفتید وقتی کسی می گه چاقیم برگشته این فرمول اشتباهه چاقیت برنگشته تو برگشتی و این فرمول صحیحه . یعنی لابلای صحبتهاتون چه فرمولهای عالییی به ما یاد میدید . چاقی قدرتی نداره که برگرده این منم که از راه لاغری تغییر مسیر دادم و رفتم به سمت مسیر چاقی . پس من برگشتم به مسیر چاقی و دارم مطابق الگوهای چاقی دوباره حرکت می کنم . پس هر وقتم که بخوام هم میتونم  برگردم سمت مسیر لاغری و دوباره حرکتم رو شروع کنم . 

      این خواست خودمه که در کدوم مسیر باشم . 

      علت اینم که رفتم مسیر چاقی این بوده که راه رفتن در مسیر لاغری رو کمرنگ یا متوقف کردم یا حواسمو به چیزای دیگه دادم و تمرکزمو از این مسیر برداشتم . 

      اما وقتی توجهمو فقط و فقط  بزارم روی این مسیر و هیچ کار دیگه نکنم به قول شما اصلا فقط بخواب و گوش کن . بخواب و بنویس اما همین کار یعنی دارم روی فرمولهای ذهنی و صدای ذهنی و گفتگوهای ذهنی کار می کنم و اون رو میارم در مسیر لاغری . 

      من ۴۰ روزه وارد این مسیر زیبا شدم در طی این ۴۰ روز خب به خیلی تغییرات رسیدم درسته که هنوز خیلی قدرتمند نشده و هنوز قدرتی که به شخصیت چاقم میدم بیشتره . اما همین نگرشم اشتباهه . من در این چند وقت بیشتر به شخصیت لاغرم توجه کردم و بهش قدرت دادم و شاهدشم اینه حال من این چند وقت نسبت به قبل عالی بوده . 

      این حرفی که گفتم  من و یاد خاله ام انداخت . خاله ام دوتا بچه داره . پسر اول و دوم  کمتر از دو سال با هم تفاوت سن دارند . اما بچه کوچیکه برای خاله ام همیشه کوچیکه و بچه بزرگه همیشه اولیه و روش بیشتر حساب می کنه . اون رو بیشتر باور داره در حالیکه تفاوتشون فقط ۲ ساله اما بچه کوچکه ته تغاریه همیشه یه جور دیگه دوسش داره و خلاصه همین ۲ سال کلا شخصیت این دو تا رو تغییر داده . پسر بزرگه کلا یه شخصیت مردانه برای خودش ساخته و پسر کوچیکه هنوز لوس مامانشه  . درسته که این بچه ها خودشون شخصیتشون رو ساختن اما خاله ام در ساخت شخصیتشون خیلی تاثیر داشته به خاطر همین تفاوت دید . خاله ام به اولی قدرت بیشتر داده و به دومی محبت بیشتر .

      شخصیت چاق من و شخصیت لاغر من هم مثل پسرخاله هام هستند . ولی من نباید مثل خاله ام عمل کنم و این دو  شخصیت رو اینقدر متغیر از هم بسازم . باید قدرت و محبت رو به دومی بدم و کم کم خودمو از پیوند با اولی  خارج کنم . 

      البته الان یکم دلم میگیره با این حرف . انگار که دلم برای شخصیت چاقه میسوزه ولی من فعلا میخوام به شخصیت لاغرم توجه کنم چون سالها بهش بی مهری و بی محبتی کردم و از محبت پدرانه محرومش کردم . 

      من سالها فقط چاقی رو قدرتمند کردم و حالا دیگه میخوام شخصیت لاغرم رو قدرتمند کنم تا اون رو در جسم خودم مشاهده کنم و بعد این دو رو به یه تعادلی برسونم . قطعا در شخصیت متعادل هردو شخصیت به اندازه بهشون بها داده میشه و هردو شخصیت در اعتدال با هم زندگی می کنند . 

      من شخصیت لاغرم رو هم باید دقیقا مثل شخصیت چاقم بسازم . بهش هویت بدم . باورش کنم . بهش بها بدم . نگم این ضعیفه کوچیکه . نمیتونه . بلکه اون رو بزرگش کنم . بهش پر و بال بدم . قدرت شخصیت لاغرم رو هم مثل شخصیت چاقم پرورش بدم . بدونم همین حالا هم که اون تازه به دنیا اومده شاید به مراقبت من نیاز داشته باشه مثل یک برادر کوچکتر اما خودشم میتونه یه کارایی انجام بده . 

      من زورم و نزارم روی زور برادر بزرگه . زورم رو بزارم روی برادر کوچیکه تا اونم قوی بشه . 

      مرد تربیتش کنم . لوسش نکنم . اون قویه و شاید الان فقط یه بچه شیره و هنوز زورش به سگ چاقی نمیرسه اما در حال بزرگ شدن و قوی شدنه و من ۴۰ روزه دارم با همین تمربنات بهش آب و غذا میدم تا بزرگ بشه . 

      درسته من تنها هستم اما اول اینکه پشتم به خدا گرمه . دوم هم به استاد .  پس این دو حامی بزرگ رو دارم و میدونم اگر جایی خودمم کم بیارم این دو به من کمک می کنند و منو در مسیر لاغریم هدایت می کنند . 

      تا اینجای کار فکر می کنم خوب عمل کردم . البته نمیگم صد درصد ولی خب اون قسمتهایی که شدیدا سرم شلوغ بود و تمرکزم کمتر شده بود ولی سعی میکردم  درسهامو در اطرافیانم جستجو کنم و رفتارها رو نگاه کنم . گرچه صدای چاقی رو توی سرم میشنیدم که میگفت نه چون تو تمرکزت روی  تمرین کم شده پس نمیتونی درست در مسیر قدم بزاری و فهمیدم دقیقا این مانعی بود که ذهن چاقم در مسیر من انداخته بود که من بگم خب دیگه فایده نداره و مسیرمو رها کنم . اما من ادامه دادم و حتی شده یه فرصت کوچیک پیدا می کردم و فایلم رو گوش میدادم و فرداش تمرینمو مینوشتم و تمرکز میزاشتم و الانم که خدارو شکر  یه دوره دیگه هم به تمریناتم اضافه کردم و تونستم ۳ تا تمرین رو با هم انجام بدم . 

      برگردم به اصل مطلب امروز که توجه به شخصیت  لاغرم در جسم چاقم بود .

      کانون توجه من باید روی ساخت شخصیت لاغرم باشه . شخصیت لاغر میبینه . نگاهش با شخصیت چاق فرق داره . میشنوه . حرف میزنه و شنیده ها و گفته هاش با شخصیت چاق فرق داره . صدای لاغر وقتی خودمو تو آیینه میبینم نمیگه اه چقدر چاق شدی میگه دارم میسازمت منتظرم باش . به خودش امید میده . نشانه های کوچیک رو میبینه . توجهش روی قدم های کوچک و مستمرشه . اما شخصیت چاقی که اونم خودم ساختم تا میخواد شروع کنه و منو ناامید کنه بهش میگم صبر کن . اینجوری که تو میگی نیست . من از مسیرم راضی ام . حالم خوبه . این همه تغییر داشتم ولی مسیری که تو بهم نشون دادی فقط ناامیدی و ترس بود . رخوت و حال بد و وحشت . اما من الان حالم خوبه . شبا با آرامش میخوابم صبحها بدون فکر از خواب بیدار میشم . فهمیدم که دیگه ورزش کردن فقط مانع لاغری بوده و دیگه هی اینو به خودم دیکته نمی کنم بلکه به ورزش دیگه مثل زمان کودکیم نگاه می کنم برای نشاط شادی . حس خوب . لذت بردن و تفریح کردن . دیگه از دیدن ورزشکارها حسرت نمیخورم که  اینا چجور این اندامها رو برای خودشون ساختن . بلکه نگاه می کنم و میگم اینا چه لذتی بردن . چه کیفی کردن . چه حالی با ورزش می کنند که انقدر عالی ادامه دادن . ورزشکارها هیچ وقت به  ورزش برای لاغری یا لاغر موندن نگاه نکردن بلکه هدف اصلیشون لذت بردن بود . خب این تغییر نگرش نسبت به ورزش چقدر حال منو خوب کرده و مرور این افکار با خودم چقدر منو ترغیب می کنه که دسترسی به شخصیت لاغرم رو همین حالا در جسم چاق چقدر راحت تصور کنم و از طرفی دیگه تمرین تغییر عادت که صلح با پرخوری و ایجاد تغییرات کوچک در اون و استفاده از زبان بدن در برخوردبا مواد غذایی و کلا جدا کردن پیوند چاقی از غذاها . خوردنها و پرخوریها چقدر خیال منو راحت کرده که برای ساخت شخصیت لاغرم هیچ مانعی وجود نداره و من به راحتی می تونم شخصیت لاغرم رو متصور بشم و ببینم و در مسیرش گامهارو طی کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/27 11:26
      مدت عضویت: 686 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 67 کلمه

      سلام و درود . 

      تصویر شما در طبیعت در حالیکه لاغر شدین و در عین حال دارید از فضای طبیعت و پیاده روی و کوهنوردی لذت میبرید خیلی حس رضایتبخشی از مسیر لاغری در من پدید آورد . 

      با شرکت در دروه ورزش ذهنی خیلی تغییر نگرش نسبت به ورزش در من ایجاد شد و این تصویر شما هم حس منو به ورزش خوب کرد . ازتون ممنونم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم