0

نقطه شروع تغییر

اندازه متن

هدفی مقدس تر از تغییر کردن در زندگی وجود ندارد و انسان هایی که در مدت حیات خود به دنبال تغییر خود هستند، تاثیری ماندگار در زندگی خود و جهان اطرافشان ایجاد کرده اند.

تغییر کردن

تغییر، همانند جریان آب، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی است.

جهان پیرامون ما دائماً در حال تحول است و برای سازگاری با آن، ما نیز باید تغییر کنیم.

تغییر می‌تواند کوچک و تدریجی باشد، مانند یادگیری یک مهارت جدید، یا بزرگ و ناگهانی، مانند تغییر شغل یا نقل مکان. در هر صورت، تغییر فرصتی برای رشد، یادگیری و کشف جنبه‌های جدید از خودمان است.

به عقیده من تغییر به دو شکل در زندگی هر انسانی ایجاد می شود:

1- تغییر بر اساس دنیای پیرامون

2- تغییر بر اساس دنیای درون

بسیاری از ما تجربه تغییر کردن بر اساس دنیای پیرامون را داریم.

زمانی که هوا سرد می شود طریق لباس پوشیدن خود را تغییر می دهیم.

زمانی که به خاطر تکرار یک رفتار نادرست به خودمان آسیب وارد می کنیم تصمیم می گیریم آن عادت را تغییر دهیم.

وقوع زلزله یا سیل یا هر اتفاقی که در دنیای پیرامون اتفاق می افتد و باعث بروز خسارت می شود، انسان را ملزم به تغییر روش زندگی خود می کند.

نکته جالب توجه اینکه تغییراتی که به واسطه تغییر دنیای بیرون در خود ایجاد می کنیم همواره سخت و مستلزم تحمل رنج و سختی فراوان است.

نوع دیگری از تغییر بر اساس دنیای درون صورت می گیرد.

این طریق نیاز به درک توانایی های درونی و ایجاد نگرش صحیح در رابطه با خداوند به عنوان خلق کننده دارد.

تغییراتی که بر اساس تمرکز بر تغییر دنیای درون در زندگی ایجاد می شود همواره ساده، لذتبخش و بدون سر و صدا می باشد و این از ویژگی های منحصربفرد این طریق تغییر کردن است.

در تغییر بر مبنای دنیای بیرون نیاز است تا جوانب زیادی را مدنظر قرار داده و همواره مراقب باشیم تا مرتکب اشتباه نشویم اما در تغییر بر مبنای دنیای درون، نیاز نیست تا نگران جوانب و چگونگی شکل گیری تغییرات باشید. فقط لازم است با آرامش و اطمینان به قدرتی که خداوند در وجود شما قرار داده است به مسیر خود ادامه دهید و از تغییرات ایجاد شده در زندگی تان لذت ببرید.

تغییر، یک فرصت است نه یک تهدید. با پذیرش تغییر و تلاش برای رشد و بهبود، می‌توانیم زندگی پربارتر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشیم. به یاد داشته باشید که تغییر، بخشی طبیعی از زندگی است و مقاومت در برابر آن، تنها باعث ایجاد استرس و ناراحتی می‌شود.

تغییر کردن

نقطه شروع تغییر

تغییر، همانند نسیمی تازه، می‌تواند زندگی را دگرگون کند. این دگرگونی می‌تواند هم چالش‌برانگیز باشد و هم فرصت‌ساز. اما نتایج نهایی تغییر، اغلب به سمت رشد، پیشرفت و رضایت بیشتر سوق می‌یابند.

به طور خلاصه، تغییر یک نیروی قدرتمند است که می‌تواند زندگی ما را به سمت بهتر شدن سوق دهد. با پذیرش تغییر و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، می‌توانیم به رشد شخصی، بهبود روابط و افزایش رضایت از زندگی دست پیدا کنیم.

تغییر دنیای درون از تغییر افکار شروع می شود.

اکنون که شما در حال مطالعه این نوشته هستید اطمینان داشته باشید در نقطه شروع تغییر شرایط زندگی خویش یا همان سرنوشت خود قرار دارید.

در این روش نیاز است تنها بر آنچه در ذهن خود مرور می کنیم توجه داشته باشیم.

فقط کافی است مهارت شناسایی و مدیریت افکار را بیاموزید تا بتوانید به افکاری که نتیجه احساسی خوبی در شما ایجاد می کند اجازه مرور شدن بدهید و مانع مرور افکاری شوید که نتیجه احساسی آنها ناامید کننده است.

به این ترتیب شما دنیای درون خود را از هرگونه افکار نامناسب پاکسازی می کنید و به شکل مستمر در احساس خوب قرار می گیرید.

احساس خوب، فراتر از یک احساس گذرا است. این احساس، تأثیرات عمیقی بر زندگی ما می‌گذارد و به بهبود کیفیت زندگی‌مان کمک می‌کند.

در کل، احساس خوب یک چرخه مثبت را ایجاد می‌کند. وقتی احساس خوبی داریم، رفتارهای مثبتی از خود نشان می‌دهیم که به نوبه خود، احساس بهتری را در ما ایجاد می‌کند. این چرخه مثبت، به ما کمک می‌کند تا زندگی شادتر و موفق‌تری داشته باشیم.

نتیجه احساس خوب داشتن، تغییر نگرش به دنیای پیرامون است و نتیجه تغییر نگرش، تغییر انتظار از زندگی است.

خداوند به عنوان پاسخ دهنده و برآورده کننده آرزوها به انتظار شما از دنیایی که در آن زندگی می کنید پاسخ می دهد و اتفاقاتی را وارد زندگی شما می کند که از قبل انتظار آن را دارید.

از آنجا که از کودکی در معرض افکار نامناسب قرار داشته ایم طبیعی است که اکنون گرفتار مرور افکار نامناسب و در نتیجه شکل گیری انتظار نامناسب از زندگی در ذهن خود باشیم.

اما نکته امیدبخش این است که هربار تصمیم بگیریم شرایط زندگی خود را از طریق تغییر دنیای درون آغاز کنیم این فرصت برای ما مهیاست و از طرف خداوند مورد تایید و تحسین قرار می گیرد.

تحسین خداوند را از طریق هدایت شدن به مسیرهای درست دریافت می شود و این تجربه ای است که در انتظار شماست.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.62 از 42 رای

https://tanasobefekri.net/?p=32354
28 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Mali
      1403/09/01 09:12
      مدت عضویت: 667 روز
      امتیاز کاربر: 9905 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 579 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      چقدر این فایل احساس آرامش بهم داد،حس خوب و مثبت سراسر این حرفها بود.مدتها بود داشتم به این فکر میکردم چطور خودمو به این نقطه برسونم که بتونم موقعی که حال و احساسم بد میشه،آرامش و حس خوب پیدا کنم،با ی  نکته ی به ظاهر کوچیک ولی ولی ولی عمیق یادگرفتم که خودمو به نقطه ی امن و آرامش برسونم،اونم اینه که با فکر کردن به داشته هام،با فکر کردن به زمانهایی که خوشحالی درونی داشتن،آروم بشم .

      و یک نکته ی دیگه که یاد گرفتم این بود که،توقع نداشته باشم بتونم این احساس خوب رو چند ساعت و چند روز داشته باشم،من اول تغییر هستم پس باید تایم احساس خوب داشتن رو کم کم اضافه کنم،نباید عجله کنم،چقدر خوب و برنامه ریزی شده قراره نکته یاد بگیرم.چقدر عالی و حرفه ای برای ذهن این فایلها طراحی شده.نکته ی اول این بود که تغییر کردن رو درخواست کنم(که این مهم ترین خواسته م در طول چند ماهه گذشته بوده)بعد اینکه استارت کار رو بزنم(یعنی اینکه مقصر اصلی اتفاقات زندگیم که خودم باشم رو پیدا کنم و منطقی کنم برای خودم)و تمرین و نکته ی بعدی این هست که باید برای رسیدن به خواسته هام باید شکر گزار باشم .من قبل از این فایل زیاد شنیده بودم که باید شکرگزار باشم ولی عمیقا درک درستی نداشتم از این کار،چون فکر میکردم باید حتما و حتما بنویسم که برای چی از خدا سپاسگزارم،من با این فایل به این آگاهی عمیق رسیدم برای شکرگزار بودن و برای داشتن حس خوب تمام تمرکز و توجه م رو باید بذارم روی این نکته که من الان چی دارم،من چرا باید حسمو خوب کنم؟؟برای اینکه من اگر الان توی محل کارم از اومدن ی همکار جدید هم خوشحالم و هم ی کم ترس دارم،برای اینه که، خوشحالم چون کار من سبک تر میشه،کار من واضح تر میشه،من قرار نیست بار همه ی کارهای بچه های دیگه رو به دوش بکشم،احساس ترس دارم چون فکر میکنم که این شخص تازه وارد قراره مسئولیت‌های منو به عهده بگیره و ممکنه در طولانی مدت جای منو بگیره،من احساس ترس دارم چون این شخص ممکنه به خاطر سابقه کاری طولانی مدتش خیلی اینجا زودتر جا بیفته و بیشتر روی اون حساب کنن و از اون برای انجام کارها کمک بگیرن.ولی به این نکات توجه کردم و با خودم زمزمه کردم که من سه ساله توی محل کار فعلی دارم کار میکنم،این شغلو از خدا خواستم و اونم منو اجابت کرد و به بهترین نحو به دستش آوردم.من از خدا خواستم بهم شرف و آبرو و عزت توی محل کارم بهم بده و اونم دو دستی تقدیم کرد،من از خدا خواستم که توی محل کارم بهترین رفتار رو انجام بدم و اونم کمکم کرد و بهم اعتبار و عزت بخشید،من از خدا خواستم که توانایی های منو به دیگران نشون بده و اونم کمکم کرد که بهترین و صد خودمو بذارم.من از خدا خواستم اینجایی که الان هستم باشم و اونم منو به این نقطه رسونده پس من خدای بزرگتری دارم که هر چی ازش خواستم رو بهم هدیه داده.پس من در شغلم احساس خوب دارم چون خدای من منو خلق کرده و خواسته هامو میدونه و فقط منتظره من بهش اشاره کنم تا اجابت کنه.من جایگاه خودمو دارم.من در مقابل مدیر و همکارام بسیار ارزشمند.من خیلی بیشتر از این حرفها احترام و عرت دارم.پس نگران نیستم چون چیزهایی دارم که شاید خیلی ها نداشته باشن.من دارم تلاش میکنم که کم کم به احساس خوب و بعد هم عالی برسم از داشتن داشته هام.الهی شکر.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/09/01 08:38
      مدت عضویت: 309 روز
      امتیاز کاربر: 6570 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 215 کلمه

      بنام خداوند حول حالنا الی احسن الحال..درود بر شما عزیزان..من باشروع این دوره خیلی در مورد زندگی وافکارم فکر کردم .وبا خودم گفتم  هرروز که خدا اجازه ی بیدار شدن به من را صادر میکند انگار تازه متولد شدم و ذهن و قلبم پاک ومطهر هست وبدون افکار چه مثبت وچه منفی .واین انتخاب به من داده شده که چه باوری رو در ذهنم حک کنم.اگر سمت خوبیها ودرستیها بروم به منبع الهی وذات پروردگار وصل میشوم ولی اگر سمت احساس بد راهی شوم از خدا دور شده و زندگیم به سمت مشکلات هدایت میشوند .پس چرا من که اشرف مخلوقات هستم باید روح الهی خودم را درگیر معضلات کنم .برای همین خودم زندگیم را نجات میدهم .البته اول از درونم شروع کردم و برای هر روزم صفحه ارزیابی قرار دادم .مثلا برای قضاوت حسادت افترا زدن .توقع داشتن دلسوزی نکردن وشکرگزاری نمره میدهم و ادامه این روند در بهبودی زندگیم خیلی موثر خواهد بود ووقتی که درونم را پاکسازی و تغییر دهم خودبه خود بیرون منم تغییر خواهد کرد .از همین تغییرات کوچک شروع میکنم و اگر هم اشتباهی کنم باز برمیگردم و باورهایم را اصلاح میکنم .خدایا حال همه مارا به بهترین حال تغییر بده الهی آمین.با تشکر از پیام آور خدای پاک ومقدس استاد عطار روشن.بابت آگاهی هایی که به ما میرسانند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/08/30 21:17
      مدت عضویت: 110 روز
      امتیاز کاربر: 18401 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 385 کلمه

      به نام خدا

      سلام به دوستان عزیز

      شب گذشته به خاطر فکر کردن به موضوعی که برام اتفاق افتاده بود آنقدر بهم ریخته بودم که توان هیچ کاری رو نداشتم و غم دنیا روی دلم سنگینی میکرد به زور خودم رو جلو پسرم نگه داشتم که گریه نکنم ولی یه دفعه تصمیم گرفتم که حالم رو خوب کنم از اونجا که اینترنت خونه قطع بود تصمیم گرفتم از فایلهای رایگانی که مورد علاقم بود و توی گوشیم سیو کرده بودم استفاده کنم و بین فایلها  فایل خیمه رو انتخاب کردم و همین که شروع به گوش دادن کردم اشکم سرازیر شد عجب انتخابی منو از اوج ناامیدی به نوک قله امید برد و حالم رو دگرگون کرد.

       بعد از وصل شدن اینترنت خونه و گوش دادن به فایل امروز دیدم که این فایل مختص حال من و کمک به تغییر درونم بود وباعث شد که احساسم خوب بشه که دنیا که به آخر نرسیده ونباید افسوس گذشته رو بخورم و روز بعد رو برای خودم بهتر از امروز بسازم.

      خدای بزرگ با هر صبح فرصتی دوباره برای شروعی دوباره به ما میده که این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم که اون روز رو چطور برای خودمون رقم بزنیم.

      خدایی که مثل بندگانش دنبال تلافی کردن نیست و با اینکه بارها دچار گناه شدیم ولی هر بار گفت بنده ام :

      صد بار اگر توبه شکستی باز آی

      یعنی من کاری به گذشتت ندارم و توبه تو رو میپذیرم و میتونی هر چیزی رو که بخوای از من درخواست کنی .

      واین ما هستیم که انتخاب میکنیم که خدا چی به ما بده و برای اینکه نخوایم جای افسوس و گله و شکایتی باقی بزاریم باید به انتخابمون دقت کنیم چون انتخاب و درخواست امروز ما سرنوشت فردای ما رو رقم میزنه.

      و برای ایجاد تغییر در زندگی ما نیاز به نگرش صحیح در رابطه با خداوند داریم تغییراتی که در عین سادگی لذت بخشه.

      ما باید اجازه ورود افکار منفی به ذهن خودمون رو ندیم و با مرور افکار مثبت باعث ایجاد احساس خوب در خودمون بشیم و احساس خوب هم که رفتار خوب رو به دنبال داره و باز رفتار خوب در ما حس خوب قویتر و رضایت از خود ایجاد میکنه.و بعد از اون انتظار ما از زندگی تغییر کرده و خداوند هم به انتظار ما پاسخ داده و اتفاقات خوب در زندگی ما جاری میشه.

      سپاس از هدایت و حمایتت خداوند بزرگ

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1403/08/30 20:45
      مدت عضویت: 1897 روز
      امتیاز کاربر: 6948 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 291 کلمه

      با درود فراوان

      وقتی فایل رو گوش می دادم ناخوادآگاه یاد این شعر خیام افتادم

      از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن

      فردا که نیامده است فریاد مکن

      بر نامده و گذشته بنیاد مکن

      حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

      برای داشتن حس و حال خوب گذشته را باید رها کنیم و

      از مرور افکاری که دوست نداریم باید بپرهیزیم

      هر روز باید تصمیم بگیریم خوب زندگی کنیم  اگه چیزی تو زندگیمون هست که  دوستش نداریم باید تغییرش بدیم نه اینکه افکار منفی را نسبت بهش پرورش بدیم و ذهنمونو درگیرش بکنیم.

      هر روز یک روز جدیده باید بهتر فکر کنیم، از محتوای خوب استفاده کنیم، مطالعه کنیم،فایل مثبت گوش کنیم،با آدمایی که فرکانس مثبت دارن هم کلام بشیم تا کمتر به افکار و نجواهای منفی پروبال بدیم.

      خدا هیچ کاری به  گذشته ما نداره

      هر بار که ما توبه می کنیم یه لوح سفید میشیم که می تونیم اون چیزی که میخوایم باشیم پس به خودمون ربط داره که به چی فکر می کنیم و چطور رقم می زنیم.

      برای تغییر باید افکارتو تغییر بدی با همون افکار قدیمی نمیشه تغییر کرد.افکار مناسب فرستادن مساوی است با حال خوب باید بگردیم و چیزای مورد لذت توی زندگیمون را پیدا کنیم

      چیزایی که الان داریم و حواسمون نیست که همینا رویاهای سال های قبلمون بوده

      باید اون چیزی که الان هستیم رو بپذیریم این همون چیزیه که خودمون یه روزی خواستیم ولی فراموشش کردیم  اگه الان دوستش نداریم بایدنگرشمون را تغییر بدیم.

      خداوند به ما قدرت تغییر داده کافیه خودمون بخوایم و درمقابل تغییر مقاومت نکنیم افکار مثبت را پرورش بدیم و در لحظه زندگی کنیم و گذشته را رها کنیم.

      به امید تغییر پیش میرم و سعیم اینه که هر روز افکار مثبت بیشتری را مرور کنم حتی یه اتفاق کوچک و مثبت می تونه احساس خوبی در من به وجود بیاره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام رستگار
      1403/08/30 17:50
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 15602 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,144 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ومهربان

      سلام خدمت استاد بزرگوار ودیگر دوستان هم مسیرم

      موضوع این قسمت راجب تعقیر کردن است

      تعقیر کردن مانند جریان اب همیشه در جریانه وهست وما بنا به تعقیر شرایط پیرامون زندگی باید تعقیر کنیم تعقیر کردن در جهت بهبود شرایط زندگیمون به سمت خوب شدن خیلی تاثیر داره

      تعقیر کردن 2نوع است

      یکی تعقیر کزدن برااساس دنیای بیرون 

      این نوع تعقیر کردن رو همه تجربه کردیم مثل تعقیرات کوچکی که در غذا درست کردن ووسایا چیدمان ایجاد می کنیم وتعقیرات بزرگتر مثل تعقیر دادن شغل یا محل زندگی یا کشور زندگی

      نوع دیگه تعقیر تعقیرات دنیای درون است

      این نوع تعقیر برااساس درک قدرت درون وایمان به وجود خداوند به عنوان خالق زندگی صورت می گبره

      در تعقیرات دنیای پیرامون ما نیاز داریم به سختی وتلاش وکوشش اما تعقیرات دنیای درون همراه با لذت وآرامشه وخیلی بی سروصداست

      تعقیرات دنیای درون از تعقیرات افکار شروع می شه

      ما باید هر روز به صورت آگاهانه افکاری که در ذهن مرور می کنیم رو مدیریت کنیم وافکاری که منجر به ایجاد احساس بد در ما می شه وافکار منفی هستند رو شناسایی کنیم وسعی کتیم اونا رو تکرار نکنیم وکاری کنیم بهشون فکر نکنیم واونا رو از دسترس ذهنمون برداریم 

      این کار نیاز به ارامش وتمرکز داره چون زندگی ما گر از افکار منفی واین دسته افکار به راحتی در دسترس هستند وما تا به خودمون میایم می بینیم غرق در افکار منفی هستیم وچون ذهن ما تصویری وبه عنوان بخش خالق وجود ما کار می کنه ما مدام داریم با مرور افکار منفی اون ناخواسته زندگی رو خلق وتصویر سازی می کنیم ودر زندگی تجربه اش می کنیم

      ما هر روز صبح که از خواب بیدار می شیم ذهنمون خالی وخداوند یه فرصت تازه برای خلق زندگی جدید در اختیار ما می زاره ومنتطر ببینه ما چی از زندگی می خوایم وچه تصاویری به سمتش ارسال می کنیم تا زندگی ما رو براساس همون بسازه 

      خداوند کاری به دیروز وگذشته ما نداره کاری نداره ما چند سال نماز نخوندیم چند سال عبادت نکردیم چون اون همه چی رو داره خودش صاحب کل جهان هستی واحتیاجی به اندوخته ما نداره اون هر لحظه ای توبه ما رو ببینه وتصمیم ما رو برای تعقیر شرایط زندگیمون ببینه همون روز رو مثل روز اول زندگیمون در نظر می گیره وکاری به گذشته ما نداره

      وشنیدن این صحبت ها چه امیدی به دل آدم می ده چقدر روحیه گرفتم چون همیشه شنیده بودم خداوند از وقتی که من به سن تکلیف می رسم دیگه منو زیر نظر داره وبرای همه اعمالی که به من واجب کرده تو اون دنیا بازخواست می شم وچون من نتونستم همه رو خوب انجام بدم همیشه خودمو ادم جهنمی دونستم واین احساس هرگز نگذاشته من با امید به سمت خدای خودم درخواستمو بگم هرگز خودمو بنده لایقی ندونستم وهمیشه از خدا وعذابش ترسیدم 

      من هرگز معنی اینکه خودم خالق زندگی خودم هستم زو نفهمیده بودم ولی اینجا فهمیدم

      فهمیدم من به عنوان انسان کسی هستم که خداوند از همه صفات خودش با  بخشبدن اون روح خودش در کالبد من به من بخشبده وبخش خلاق زندگی من ذهن منه من به عنوان انسان رابط بین ذهن وجسم خودم هستم واین خودم هستم به عنوتنریه موجود مختار چطونگی زندگیمون تصویر سازی می کنم در ذهنم وهرچه قدر به ناخواسته های زندگیم وچیزایی که ازشون خوشم نمیاد توجه کنم باز چون کانون توجه ام به اونهاست همون ها در زندگی من 

      نمایش داده می شه ومن زندگبشون می کنم به همین خاطره من مسعول تمام زندگی خودم هستم چه اون چیزیهایی که الان دارم ودرحال تجربه اش هستم وازش ناراضیم وچه اون چیزهایی که ازشون راضیم وچه اون چیزهایی که به حسرت تبدیل شده وندارمشون همه وهمه توسط خود من خلق شده

      خداوند نسبت به همه بندگاوش رعوف وحلیم ومهربانه وهرگز محتاج عبادت ونماز ودعای ما نیست اون فقط ما رو به جهان فرستاد واز نیرو وقدرت خودش به ما بخشیدی تا ما از زمینش لذت ببریم خلق کتیم تجربه کنیم وشاد باشیم واین وسط شیطان هم قسم خورد این خواسته براورده نشه

      برای همین داعم بخشی از وجود ما رو تشکیل داده وبا ایجاد افکار منفی ما رو از خدا ناامید می کنه وبین ما فاصله می اندازه 

      یه جایی یه خانمی جمله قشنگی گفت 

      گفت جهنم اتش هایی محیب وسوزانده وترسانک نیست جهنم وقتی که اون چیزی که باید می شیدیم ومی تونستیم بشیم و خدا خواست بود که بشیم رو میارن نشونمون می دن وما می بینیم چی می تونستیم بشیم وچی شدیم واون حسرت خود جهنمه

      وقتی سوت پایان زندگی به صدا در بیاد وما برای همیشه این جهان رو ترک کنیم دیگه خبری از چالش ها وبالا وپایین ها وافکار خوب وبد نیست وما می مانیم وحسرت  حسرت فرصتی که دیگه از دست رفته وبدون بازگشته وحسرت کارهایی که باید می کزدیم ونکزدیم وچیزی که باید می شدیم ونشدیم

      هر روز باید طوری زندگی کنیم که انگار روز اخره انگار فردایی دیگه وجود نداره وهمون یک روز رو اگه خوب زندگی کنیم وفرداش دیگه در این جهان نباشیم اون دنیا یه حرفی برای گفتن داریم ومی گیم ما یک روز تونستیم خوب زندگی کنیم

      باید همیشه سپاسگزار خداوند باشیم برای هرانچه داده وهرآنچه نداده وبا دیدن چیزهایی که تو زندگیمون داریم یادمون بیفته خواست خودمون بوده وخدا ما رو اجابت کرده پس براش شکرگزار باشیم واگه به دلمون نیست تا فرصت هست تعقیرش بدیم 

      من از صبح که این فایل ارزشمند رو دیدیم وگوش دادم به چیزهایی که الان دوسشون ندارم فمر کزدم ودر جریان زندگیم هستند وفهمیدم واقعا یه روزی خواست خودم بوده وخدا منو در جربان زندگی طوری قرار داده که اونها رو تجربه کنم حالا که فهمیدم باید با تعقیر افکارم شرایط دنیای درونیم رو تعقیر بدم تا شرایط دنیای پیرامونم هم تعقیر کنه 

      چون با تعقیر من دنیای اطرافم وادم های اطرافم هم همون جوری رفتار می کنن ومی شن که من می خوام چون خواسته من از جهان اینه

      دیشب من غیبت یه بنده خدا رو برا شوهرم کردم وقتی رفتم جلوی آینه وخودمو دیدم از دست خودم ناراحت بودم اصلا واجب نبود من اون حرف رو بزنم وآبروی اون شخص رو ببرم تا وقت خواب همش در حال عذاب وجدان وافکار منفی بودم وهمش با خودم می گفتم الهام ازت راضی نیستم این چه کاری بود که کردی وهمش داشت حالم بدتر می شد تا به خودم اومدم یا اموزش هایی که دیدم وچیرهایی که از این سایت یاد گرفتم افتادم یاد بخشی از نوشته های زندگی با کمک خداوند افتادم که ما باید به بخشندگی خداوند ایمان داشته باشبم سریع به خودم اومدم ورفتم جلوی آینه وبه خودم گفتم از ته دلم گفتم من به بخشنده بودن خداوند ایمان دارم وگفتم خدایا منو ببخش من متوجه کار زشت خووم شدم از تو عذر خواهی می کنم واز تو طلی ببخش دارم وایمان دارم تو بخشنده ومهربای 

      آرامش خیلی عمیقی همه وجودم رو گرفت و دبگه حالم خوب شد وتا الان دیگه به اون موضوع فکر نکردم

      استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که امیدبه خداوند رو در دل ما زنده می کنید وراه نفوذ شیطان برای ناامبدی نسبت به خداوند رو با این کلام شبوا در دل ما می بندید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیل ماه
      1403/08/30 17:31
      مدت عضویت: 34 روز
      امتیاز کاربر: 455 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 9 کلمه

      بازهم مثل همیشه عالی بود سپاس از استاد عزیزمون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/08/30 17:23
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 2310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      سلام براستاد وهمراهان عزیز

      من تمام شرایط موجود درزندگیم را میپذیرم و میدانم هرآنچه هست را خودم خلق کرده ام 

      وازاین به بعد با ذهنی خالی وروحی سبک از این بابت که هرآنچه گذشته  گذشته وخداوند از الان و تصمیم تغییر من مرا هدایت میکند منهم افکار وفرکانس با احساس خوب ارسال میکنم 

      وسعی میکنم به آنچه که دوست دارم درزندگیم بیفتد توجه کنم 

      توجه به خواسته ها وعدم توجه وتمرکز بر ناخواسته ها تمام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده
      1403/08/30 17:07
      مدت عضویت: 798 روز
      امتیاز کاربر: 12443 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 126 کلمه

      بنام خدایی ک در این نزدیکیست 

      سلاااااام ب استاد و همه دوستانی تلاش دارن ک خودشونو تغییر بدن تا دنیای قشنگتری داشته باشیم

      افکار رو رفتار ما تاثیر میذاره و .خشم،شادی،غم،هیجان،…..

      و ما آدم جهان خودمون هستیم و دنیای بیرون ربطی به ما ندارد, و گذشته حاصل تجربه ماست ومن حمیده ک این هستم با هیچی عوض نمیکنم حتی حاضر نیستم ب گذشته برگردم. و حمیده ک الان هستم چیزی ک خودم خواستم جذبش شدم و برا تلاش کردم ، من مسئول شرایط و وضعیت فعلی خودم هستم.هرروز ک از خواب بیدار میشم ت دفترم می‌نویسم ک خداوندیا من از شما سپاسگزارم ک یه روز دیگه ب من هدیه دادی،استاد من از شما ممنونم ک نور راه تغییر ما شدید انشالا خیر تغییر ما ب زندگیتون هزاران بار برگرده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/08/30 14:47
      مدت عضویت: 500 روز
      امتیاز کاربر: 10070 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 352 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام به استاد عزیزم و دوستان همراهم 

      واقعا مقصر ۱۰۰در صد زندگیم خودم هستم 

      من وقتی نتوانم ذهنم رو از افکار نامناسب کنترل کنم ودست از گله و شکایت هام و غر زدن هام برندارم خداوند چطور می خواد زندگی پر از آرامش واحساس رهایی و آزادی و خوشبختی رو بهم بده 

      من وقتی حق انتخاب دارم خداوند هرگز نمیاد این حق من رو بگیر و حال بد من رو خوب کنه پس فرمان زندگی من دست انتخاب های خودم

       خداوند فقط سیستمی کار می کنه دو نوع راه برای زندگی ترسیم کرده یکی افکار مثبت و نگرش مثبت به شرایط درونی و بیرونی و حال خوب و دیگری برعکس حس منفی وناسپاسی و همراه شدن با نجواهای ذهن منفی ومسیر با شیطان 

      خوب وقتی خودم همسفرم رو انتخاب کردم خداوند چکار می کنه و مقصر نیست منم که ربم رو فراموش کردم وقدرت اون رو نادیده گرفتم و خودم رو درمدار نامیدی و حال بدی قرار دادم و شرایط ناجالب رو هم تجربه کردم 

      پس مقصر اصلی خودم هستم و تصمیم قاطع گرفتم  هروز رو با مرور افکار امید بخش پرکنم آنقدر باید ادامه بدم تا گسترش حال خوب جز آپشنهای همیشگی ذهنم بشه وخودکار عمل کنه پس باید تکرار کنم مدام مراقب کلام وافکار و علت مرور افکار ناجالبم رو کشف کنم وریشه ای حلش کنم 

      من باید رو صفات خداوند تمرکز کرده وباورشون کنم اون وقت که هیچ باد و توفان وسیل روزگار من رو از جا نمی کنه ونمیشکنه من باید توجه ام به افکار مثبت باشه و همه رو ببخشم به خصوص خودم رو واز مقایسه خودم با دیگران و سر زنش کردن هام دست بردارم خودم رو لایق حال خوب بدونم 

      اون وقت که به تمام خواسته هام میرسم 

      سپاس گذار تمام داشته هام وحتی نداشته هام باشم 

      سپاس گذار داشته های دیگران باشم 

      و امید داشته باشم که چرخ زندگی من هم در تمام ابعاد روان تر میشه و خداوند من رو آسون می کنه برای آسونی ها 

      این امید که به انسان قدرت عطا می کنه 

      خدایا تنها تورامی پرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایت م کن به راه راست  به راه کسانی که نعمت داده ای 

      سپاس فراوان از استاد عزیزم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره قادرنیا
      1403/08/30 13:46
      مدت عضویت: 6 روز
      امتیاز کاربر: 585 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      سلام من مدتی ست که برای تغییر زندگیم اقدام کردم البته تغییرات درونی ،که این تغییرات یک جور عجیب وزیبا در زندگی بیرونی من تاثیر داشته که گاهی متعجب میشوم که تا الان چرا به اینجور تغییرات فکر نکرده بودم؟ 🤔احساس شادی ونزدیک شدن به خالقم ،ونشانه هایی که خداوند هرروز برایم میفرستد گاهی چنان مرا به وجد میاره که دوست دارم با بعد انسانیم خدا رو درآغوش بگیرم 😅وبلند بگم خدایا خیلی دوست دارم ،البته ذهن استدلال گرم این موقع ها سریع خودش رو نشون میده که الان چون خوشحالی اینجوری هستی ببینیم زمان مشکلاتت هم همینطوری هستی!!!!!!🥲 امان از دست این ذهن استدلال گر!!!!!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار خدیجه علیزاده
      1403/08/30 10:04
      مدت عضویت: 29 روز
      امتیاز کاربر: 690 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 135 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی پیام اور شادی های ریز ریز و مستمر  چند سالی هست که در مسیر تغییر قرار گرفتم و هر چند وقت یه بار یه مسیر جدید تر برای من باز میشه مثل همین مسیر لاغری با ذهن میدونید چرا چونکه خودم خواستم که تغییر کنم و خدا هم مسیرها و مربی ها رو سر راه من قرار میده. خدایا هزاران مرتبه شکر ت احساس های خوب را خودمان میسازیم  با افکار خوب و مثبت ما باید به افکارمون توجه کنیم چونکه افکار ما زندگیمون رو میسازه پس وقتی من میتونم زندگی زیبایی برای خودم بسازم باید از این موهبت خدادادی استفاده کنم و روزی هزار بار شکرش کنم  ممسولیت تمام  اتفاق های زندگی ام را بعهده میگیرم با همه در صلح و ارامش هستم زندگی تون پر از نور خدا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/08/30 09:44
      مدت عضویت: 636 روز
      امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 457 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلامي گرم به استاد عطار روشن و بقيه اعضاء

      هر روز از خودمون سوال كنيم چطور ميتونم بهتر از روز قبل باشم؟

      جهان هر لحظه در حال تغيير هست و ما كه موجود زنده هستيم در اين دنيا ملزم هستيم به تغيير و چنانچه تغيير نكنيم خورد ميشيم….ميگنديم…عقب ميمونيم…شاهد مرگ آرزوهامون خواهيم بود.

      نكته طلايي اين فايل براي من : وقتي مسوليت كارهاي زندگي را بپذيريم ، دردش كمتر ميشه..

      هر روز توي دفترم مينويسم خدايا من مسوليت اضافه وزنم رو به عهده ميگيرم من ناشكري كردم …من كفران نعمت كردم من رو ببخش …و من رو هدايت كن كه در صراط مستقيم باشم…خدايا تو خودت گفتي كه بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را …و ايمان دارم كه همين پذيرش و مسوليت پذيري در درگاه خدا بي جواب نخواهد بود…درگاه خدا منظورم همين جهان و همين فركانس و همين انرژي اي كه اطراف من رو پر كرده…هر روز مينويسم كه تناسب اندام برام چه حسي داره…هر روز مينويسم ثروت برام چه حسي داره….چون اميد دارم به تغيير …تغيير جزء جداناشدنيه اين جهانه…من در تمام سالها تغيير كردم وزنم از وزن بيست سال پيشم تغيير كرد و شدم ايني كه الان هستم …اگر نميخوامش ، بايد باورهامو و افكارم رو تغيير بدم تا شرايطم تغيير كنه…

      و در اين مسير ميدونم تغيير راحت هم نيست …نجواها دو روز آمده ولي من از استاد ياد گرفتم كه بگم “””من به خدا ايمان دارم “””من به وفاداري خدوند ايمان دارم…من به زمانبندي خداوند ايمان دارم”””ودقیقااین ایمان زمانی مشخص میشه که ما در شرایط خوبی نیستیم به ظاهر.والا درشرایط خوب که همه ایمان دارن،همه حالشون خوبه…نكته مهم بعدي نعمت هاي الانم رو يادم نره ، چون همه آن چیزی که الان در زندگیمون داریم واقعا یک روزی جزو آرزوهای دست نیافتنی ما بودن.که الان جنس تکرار گرفته و عادت کردیم به داشتنشون.

      “آیا ما سینه ات را گشاده نساختیم؟

      وبار سنگین تورا ازدوشت برنداشتیم؟

      همان باری که سخت برپشت تو سنگینی میکرد.

      و آوازه تورا بلند ساختیم.

      پس یقینا بهمراه هرسختی آسانیست.

      مسلما باهرسختی آسانیست.”

      ولي چه ميشود اگر من به تناسب اندام برسم….چه ميشود اگر بشود…ايمانم رو قوي ميكنم نتايج بقيه دوستان رو ميبينم ، استاد رو ميبينم …تا ايمانم قوي بشه …

      خداوند خلف وعده نميكنه…خوب باشم ، خوبي بيشتري بهم ميده …بد باشم ، بدي بيشتر بهم ميده …عدالتش نميزاره غير از اين باشه…انتخاب با منه ميخوام همون آدم 20 سال پيش باشم كه با باورهاي پوسيده قبلي زندگي كرده و همون نتايج مشابه رو ميگيره ….يا ميخوام فرشته نجات خودم باشم و نتايج جديد رو رقم بزنم …

      ميخوام تا اوضاع خوبه تغيير كنم ؟

      يا ميخوام اوضاع خراب شد تغيير رو شروع كنم؟

      يا اصلا هيچ زماني تغيير نميكنم؟

      ميخوام از الانم وزنم بالاتر بره تغيير كنم…يا ميخوام الان كه وزنم رويايي يه آدم وزن بالاتر از من هست ، شروع كنم ….

      .

      استاد ممنون از اين فايل پر انرژي

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/08/30 08:10
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 597 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      من امروز صبح وقتی بیدار شدم یک خواب خیلی خوبی دیده بودم دریک فضای معنوی نماز میخواندم و یک انگشتر بسیار زیبا از عمه ام هدیه گرفتم درخواب بسیار خوشحال بودم به خاطر انگشتر ووقتی تعبیر خواب کردم دیدم نوشته انگشتر نشانه ی خوشبختی درزندگی و تغییرات بسیار ارزشمند است و نماز خواندن نشانه اینکه من به خدا خیلی نزدیکم و این یک نشانه برای تغییرات احساس خوب من است و این خواب را به فال نیک میگیرم وچقدر خواندن این فایل امروز صبح با خواب من هماهنگی قشنگی ایجاد کرده و یک شادی بسیار مضاعفی درقلب من به وجود اورده و به خاطر این احساس زیبا از خداوند متعال سپاسگزارم ووقتی دقت کردم دیدم دقیقا چیزهایی که الان من دارم را سالیان قبل بارها از خداوند درخواست کرده بودم که به بدهدو الان همه را دارم  (تحصیلات تا فوق لیسانس- شغل کارمندی – همسر خوب- فرزندان سالم – ماشین خوب – درامد و سرمایه و….) و چرا الان دراین شرایط عالی که هستم افکار منفی و شیطان نمیگذارد  به خاطر بعضی از افکار منفی درگذشته من از هرلحظه ازاین زندگی لذت ببرم .

      من از امروز تصمیم قاطع میگیرم که خوب فکر کنم و با افکار مثبت زندگی بهتری را برای خودم رقم بزنم چون اگر بدون تغییر افکار از خداوند بخواهیم شرایط مارا تغییر بدهد هرگز این اتفاق نخواهد افتاد . امروز یک روز جدیده و خداوند اصلا کاری به گذشته ی من ندارد خداوند درقران فرموده اگر مردم توبه کنند انها را می بخشیم و کاری به گذشته ی انها نداریم . دقیقا مثل یک تخته وایت برد که نوشته های قبلی ان را پاک کنی دیگر چیزی روی تخته دیده نمیشود که شما نتوانی دوباره روی ان بنویسی و نوشته ها با یکدیگر ادغام شود پس ما هرروز که از خواب پا میشویم دقیقا افکار و اعمال گذشته ی ما پاک میشود و روز نو و جدید و با افکار جدید برای ما شروع میشود برای تغییر زندگی بهتر .

      من درهر شرایطی که الان هستم باید از خداوند راضی و سپاسگزار باشم چون یک روزی از خداوند خواستم من دراین شرایط باشم و اگر الان راضی نیستم سپاسگزاری کنم و با تغییر نگرش و افکار جدید اینده خود را تغییر بدهم این بستگی به خودم دارد افکار مثبت را درذهن مرور کنم و یا نه حسرت و افسوس گذشته را بخورم و با افکار منفی هرروز احساس خود را بدتر کنم ما نباید به افکار منفی روزهای قبل بچسبیم بلکه باید با یک تغییر و نگرش مثبت زندگی خود را تغییر دهیم .

      میلیونها دلیل میتوانیم پیدا کنیم که بتواند حال و احساس مارا بد کند با عدم کنترل ورودیهای ذهن و یک دلیل میتواند این احساس بد مارا خوب کند و به ارامش برسیم .

      مهم نیست الان کجا و درچه شرایطی هستم مهم این است که دوست داری زندگیت تغییر کند و این کار را باید فقط خودت با تغییر افکارت شروع کنی و هیچ کس حتی خداوند نمیتواند به ما کمک کند و شرایط را تغییر بدهد چون خداوند مارا ازاد خلق کرده تا هر شرایطی را که دوست داریم با تغییر افکار و نگرش خود به دست بیاوریم و اززندگی لذت ببریم و هرگز دراین دنیا و دنیای بعد ازمرگ حسرت نخوریم 

      خداوند اصلا به گذشته ی ما کاری ندارد ما با ایمان به خداوند و افکار مثبت درزندگی تغییرات را درزندگی خود شروع میکنیم . 

      خدایا از تو سپاسگزارم که یک باردیگر این یاداوری را به من کردی که خودم با افکارم اتفاقات زندگی خودم را خلق میکنم پس با سپاسگزاری از شرایط الان با افکار مثبت نسبت به تغییرات شرایط الانم اقدام میکنم . یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صفورا عزیزی
      1403/07/08 21:02
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 9245 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      بنام خداوند زیبا وعزیزم،

      سلام خدمت استاد وتمام اعضای سایت خودمون،

      این فایل نقطه شروع  تغییر ،

      نشانه امروز من بود ،وچه جالب وبه موقع چون تصمیم گرفتم بیشتر روی باورهای خودم کار کنم و معجزات کوچک و بزرگ برایم رقم خورد ،خدا بصورت ویژه مسیر رسیدن به آرزوها و تغییر کردن را برایم روشن نموده ، وخیلی خوش حال هستم شکر میکنم ،که قبل از مرگم بااین آگاهی ها آشنا شدم و امیدوارم در مسیر توحید وخود شناسی وخدا شناسی قدم بردارم،

      پله فرموده استاد لذت ببرم ،وقتی از دنیا رفتم شاد بروم ،در بهشت به جاودانگی همراه رضایت برسم و این نعمت آگاهی و هدایت را شاکرانه شکر میگویم ،خدای عزیزم منو ببخش که یک عمر فکر می کردم ،همیشه خطا وکوتاهی هایم را بخاطر داری،مرا تنبیه می‌کنی در صورتیکه خدایم همیشه آماده بود تا من به آغوش پر مهرش برگردم ،وحال و احوال دلم خوب باشه ودرمسیر صراط مستقیم حرکت کنم ،واز غم وترس دوری کنم ،خدایا شکرت،خدایا شکرت ،خدایا شکرت سپاسگزارم از همه کسانی که کامنت بنده را مطالعه فرمودن،وخدا قوت به استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/03 10:52
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 348 کلمه

      سلام استاد 

      چقدر خوشحالم که توانستم گام 12 از تغییر زندگی را گوش بدهم و چقدر به جا بود این فایل 

      استاد وقتی شما گفتید که دیشب یک سری افکار منفی درذهنتان بوده و وقتی صبح بیدار شدید دوباره این افکار کارشان را از نوشروع کردند و شما با بی اعتنایی به افکار منفی رفتید دوتا نان داغ گرفتید که درمنزل مادرتان صبحانه عالی میل کنید و به قولی بیخیال از کنار افکار منفی گذشتید و به آن افکار نچسبیدید و الان احساس خوب دارید خیلی موضوع عالی بود که وقتی از خواب بیدار میشوم و افکار منفی دارم سریع از کنار آنها بگذرم و باید اولین افکار که صبح در ذهنمان مروز میشود را خودمان تغییر بدهیم و هرروز با دیروز فرق دارد و تغییر را خودمان آغاز کنیم و اصلا به گذشته فکر نکنیم و به خداوند ایمان داشته باشیم و ایمان داشته باشیم خداوند شرایط آینده را برای ما به بهترین نحو تغییر خواهد داد.

      و بدانیم امروز یک روزجدیده و ربطی به گذشته و رفتار ما درگذشته نداره و خودمان قهرمان زندگی خودمان هستیم و میتوانیم بهترین زندگی را برای خودمان خلق کنیم . به این فکر کنیم که من خداراشکر مستاجر نیستم – بهترین ماشین را دارم – بهترین همسر و فرزندان سالم و صالح دارم – هرکجا که خودم اراده کرده باشم با خانواده رفتم – کارمند هستم – پس انداز دارم -و……

      من از الان تصمیم گرفتم تغییر کنم و هر موقع فکر منفی به سراغ من امد تصمیم بگیرم آن را رها کنم و افکار منفی را مثل کوله باری سنگین با خودم حمل نکنم 

      یک جا خواندم اغلب مردم تعریف و تمجیدها را ظرف چند ثانیه فراموش میکنند ،اما یک اهانت و توهین را سال ها به خاطر میسپارند و آن ها مانند آشغال جمع کن هایی هستند که هنوز توهینی که 20سال پیش به آنها شده با خود حمل میکنند و بوی ناخوشایند این زیاله ها آنها را آزار میدهد پس برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنید و باید ذهن خود را از زباله هایی مثل خشم – نفرت – حسرت -کینه -تلافی کردن- ترس از آینده  و… پاک کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/17 17:30
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52321 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 628 کلمه

      سلام برخدایی که من رو افرید ومنورو هدایت وحمایت کرد 

      سلام‌براستاد 

      حالا که دارم خودم برای زندگی اینده اماده مبکنم باره به خودم مبگم چرا حالا؟

      چرا همون سال اول که استاد کاروش شروعکرد تواین شرایط قرارنگرفتم جرا ؟‌

      امروزبا خودم به شکل کامل جواب میدم ایا تو همون سال ازخدا ابن درخواست داشتی که خداهم به خوابت ببده 

      اون سالهای توازخدا چی میخواستی که خدا بهت داد یادت هست یافراموش کردی 

      با فکرکردن یادامداون سالهای من ازخدا رفع مشکل دخترم میخواستم وداشتن بچه سالم بود 

      احمدالله که خدا این محبت به من گرد ویی نوه شیطون بلا بهم من هدیه داد که وفتی روزاول توبیمارستان دیدمش ازخوشخالی زیاد بقدری اشک‌ریختم که این اشک برای هرمادری ارزو دارم که بهش برسه چون اشک خوشحالی بود 

      بعد چی خواستم ایا اون زمان من لاغری با ذهن خواستم که خدا قسمت نکرد من دنبال یی رژیم‌نازه بودم چون اون میخواستم به شکلهای مختلف درمدلهای جدید قسمت کرد 

      با هرکدوم هم کلی به جسمم اسیب رسید من درحقیقت ازخدا درخواست اسیب بیشتر کردم‌ولی سال گذشته یی راهی خواستم که نجاتم بده یی روشی که کل مشکلم حل کنه خوب چون برای همه مشکلاتم خواستم شاید ازدیدمن فقط چاقی مشکل بود ولی دربودن تواین مسیر فهمیدم مشکلات دیگه هم همراه بودکه من به اونها توجه کامل نداشتم بقدری چاقی توذهن قویی جا خوش کرده بود که بقیه مشکلات رو نه میدیدم‌نه متو جه بودنش بودم حالا گه دارم اون اصل مشکل برطرف میکنم با برطرف کردن اون راهی هم برای برطرف کردن مسکلاتی که درسایه چاقی پنهان شده بود خودش بیرون کشیده ومن متوجه میشم که این مشکل داشتم ولی قبول نداستم که مشکل هست دیگران را دربودنش مسئول میدوستم وفتی من مسیولیت چاقی خودم‌پذیرفتم‌درحقیقت اون مشکل من باعث بودم وحالا با نمایان شدن سعی دربر طرف کردنش هستم امروزبه خودم میگم تومسیر کلی مانع برای لاغری رو بایدبرطرف کنم چون هم زمان مشکلات دیگه نیزمیتوانم‌برطرف کنم ازجمله مشکل پادردم‌ چون اینهامثل  رنخیر به هم وصل هستن ازهم جدا نیستن که بخوام جدا جدا برطرفش کنم با برطرف کردن یگی اون یگی دیگه هم شروع به برطرف کردن میشه

      من ازخدا چی خواستم با نگاه کردن به افرادی که راه میرفتن وحسرت کشیدن بارها از خداخواستم که به من کمک کنه که این مشکل برطرف کنم بتوانم ازلذت راه رفتن کیف کنم 

      اون حسزرت اخرش من به بدترشدن وضعیت کشید ودرخواستم با اون حسرت درحقیت بدترشدن بودنه بهترشدن وحالا اون وضعیت دارمش پس مشکل رفتارمن بود نه کمک خداوند چیزی رو خواستم  به من داده شد

      چطور من ازخدا توه سالم چشم کف پاش خواستم خدا هم دادپس این من خواستم جاقی من خواستم اگه به ظاهر درخواست رفع اون داشتم ولی یی زمانی وفتی داشتم یاد میگرفتم نمیدونم چه زمان این مدل درخواست داشتم که حالا درکیرش شدم پس برای تغییر اول شجاعن داشته باشم که قبول کنم خودم خواستم حالا میخوام که برطرفش کنم پس با بودن وتمرکز کردن مرور نکردن افارمنفی که هیج کمک به من نمیکنه افار خوب رو مرور در چندجهت درنی خودم‌کارکنم توبخش افکارم توبخش حرف زدنم توبخش عمل کردم خوب اینها رو تاحدوی دارم کارمیکنم‌ولی به نظرم‌کافی نیست بلید صبح که ازخواب بیدارمیشم  دفت داشته باشم تا هنگامی که چشم رو میبندم تا خواب شب کنم پس من دا م تغییر رو به خودم‌کم کم هدیه میدم چون به این شکل درستر هست با وحود ۵۷ سال تکرار کردن انجام دا ن من اگه تا اینجا هم موفق بودم ازلطف خدایی بزرک هست برای برطرف کردن اینه همه اگاهی اشتباه یی زمان حدود ۵۷سال نیاز هست من این سالهارو به ماه تبدیل کردم شده ۵۷ ماه میشه حدود ۴تا ۵ سال زمان بابد بزارم که مشکلاتم به مرور برطرف کنم‌توهمین زمان‌کوتاه هم دردیدمن کلی کاره کردم برای این زمان دست اورده خودم‌رو بازبینی میکنم کلی از کارم بیشترهست پس شکرکزار هستم ادامه میدم تا بهترین عمل گرده به خودم پاداش بدم‌

      خدا پشت وپناهتون یا حق ه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/11/17 18:43
      مدت عضویت: 751 روز
      امتیاز کاربر: 17255 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 538 کلمه

      امروز که از خواب بیدار شدم به این فکر کردم که من از زمانی که با این دوره ها اشنا شدم تا الان ۹۶ روز میشه و من چقدر از این تغییرات خودم خوشحالم و احساس خوبی دارم و دوست دارم همیشه ادامه بدم هر تایمی که خالی بود و فرصت کردم بیام ادامه بدم گوش بدم و از همه مهمتر عمل کنم به این تمرینات خوب و مفید،

      من از این لحظه به بعد رو دارم زندگی میکنم و نباید به گذشته ی خودم و حتی دیروز خودم فکر کنم به حرف های گذشته ی ادم های رو مرور کنم که بهم احساسات بدی وارد میکرد ،

      امروزم رو با افکاری جدید شروع کنم و به افکار قدیم خودم کار نداشته باشم یادآوری نکنم اون ها رو رد پایت را رها کنیم افکار گذشته و ذهنیت مسموم قدیم خود را و در افکار جدیدی را داشته باشیم ،

      امروز را با افکار جدید و نگرش درست آغاز کنیم و افکار درست داشته باش من هم با افکار جدید می خواهم که زندگی جدیدی را داشته باشم و مراقبت کنم از ذهن چون اگر مراقب افکار و ذهنمون باشیم همش توجه میکنه به چیزهایی که دوست نداریم هیچ وقتی خدا به گذشته ماه کاری نداره و لحظه ها رو نگاه میکنه و به افکار ما و ما در گذشت زمان و فرکانس هایی که میفرستیم توجه دارد و هر روز به یک چیزه جدید در افکار مان فکر کنیم و با احساس خوب به این زندگی لذت بخش ادامه بده و اینکه از همه مهمتر این است که ما نباید به خدا دید انسانی داشته باشیم و نباید افکار اشتباه رو باز هم تکرار کنیم همه اون چیزی که ما رو ناراحت میکنه اون چیزی که خودمون بهش فکر می کنیم و باید متوقف کنیم و فکر جدیدی را بسازیم توجه به داشته ها و اون چیزی که در زندگی داریم  همون فکری بوده و خواسته ای بوده که در گذشته از خدا میخواستیم چیزی که الان داریم نتیجه افکاری بوده که از خدا میخواستیم و نباید در دنیا حسرت چیزی رو در زندگی بخوریم و جوری زندگی کنیم که حسرت ای برای ما وجود نداشته باشد چیزی که الان هستی رو بپذیر و خودت و خواسته هایت را در مسیر خوب تغییر کردن بخواه و بهترین زندگی کن و به اون چیزی که باعث لذت بردن از زندگی ات میشود فکر کن ،زمانی که از خداوند یک خواسته خوب را با احساس خوب بخواهیم مطمئن باشید که در آینده و لحظه هایی که حواستان نیست به این خواسته می‌رسید و خودتان هم فکرش را نخواهید کرد، جهان به افکار ما با واکنش نشان می‌دهند و به آنچه توجه می کنیم به ما میدهد ،

      مسیری که خودت خواستی از خدا که قبلاً بهش فکر میکردی و الان چیزهایی رو که داریم خودمان از خدا خواستیم،خدا به این کاری نداره که تو دیروز چه کار کرده ای و  الان تورو میبینه حس خودت را با فرستادن افکار مثبت و ایجاد احساس خوب توجه به خواسته هایت سفارش به خدا با احساس خوب داشته باش و در مسیر تغییر افکار ای مثبت و جدید هر روزت را آغاز کن و با ایمان داشتن و توکل به خدای مهربان با شادی و شوق و ذوق زندگیت را در راستای اهداف بگذران،

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/18 20:19
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,011 کلمه

       ♡  به نام خدا♡

      عرض درود و سلام▪︎

       >جلسه ۹ تکرار▪︎

      بخش ۷ از هفتموضوع :

       نقش پذیرش مسئولیت در کاهش وزن▪︎

       ۱۸ دقیقه فایل صوتی ، انگیزشی ▪︎

      از لحظه ای که از خواب بیدار میشیم  زندگی جدیدی رو شروع می کنیم که می تونیم بدون ارتباط دادنش به موضوعات منفی و ناراحت کننده  ، روز خوبی رو شروع کنیم ▪︎

       چطور ؟  با تغییر فکر و نگرش ▪︎ برای شفاف شدن این موضوع  استاد از خودشون گفتن :ایشون شب قبل چند دقیقه ای به شکل ناخواسته و ناخودآگاه  به یکسری افکار منفی  توجه نشون دادن  که حالشونو گرفت …اما فقط چند دقیقه  ادامه پیدا کرد و ایشون  برای  منحرف کردن  افکار منفی به مثبت می آن یک فایلی که مورد علاقه اشون هست گوش می دن و به خواب میرن ….اما وقتی اول صبح فردا چشمشونو باز کردن  فورا  دوباره همون افکار ناراحت کننده  وارد ذهنشون میشه …افکاری که راجع به خواسته هاشون نبود بلکه دنباله افکار روز و شب قبل بود …اما  بلافاصله  به خودشون تذکر دادن که   :   نه  امروز نمی خوام  مثل دیروز  و دیشب باشم ….می خوام  روزمو با افکار امید بخش و صحیح که حالمو خوب می کنه شروع کنم ….به دنبال مرور این افکار از خونه خارج میشن  ..دوتا نون گرم تهیه می کنن و به منزل  دنج و ساکت مادر میرن  و قبل از صبحانه  فایل انگیزشی امروزو  برامون ضبط می کنن و بعد از صرف صبحانه  میرن برای گوش دادن به فایلهای روز نهم تکرار و نوشتن تمریناتش …به فرمایشات استاد گرامی  گوش می کنیم :اگر مراقب ذهنمون نباشیم‌ دائم می خواد مارو به سمت افکاری ببره که به اصطلاح باهاشون حال نمی کنیم  بلکه حالمونو  می گیره  (غم میده ، نا امیدی میده ، اضطراب و ترس میده ،  دلتنگی میده)  خلاصه کلی حس بد میدهاین اشتباه رو همه امون زیاد مرتکب میشیم که به گذشته توجه می کنیم و می چسبیم ، و به نکات منفی درحال حاضرمون  توجه می کنیم  اونوقت انتظار داریم  که خدا تغییر مثبت در آینده امون  ایجاد کنه ▪︎

       اما این اتفاق رخ نخواهد داد ▪︎وقتی داریم هر روز به اون چیزی که دوست نداریم فکر و توجه می کنیم اتفاق خوبی در روزهای آینده نخواهد افتاداون چیزی که شب و روز قبل باعث ناراحتی فکری واسه استاد شده  به عقیده  خودشون مسئولش خودشون بودن که تجربه اش کردن .اگر بخوان در روز جدید دوباره به همون افکار فکر کنن نه تنها امروزشون بلکه روزهای آتی هم با همین تجربه نامناسب روبرو خواهند شد و چیزی عوض نخواهد شد ▪︎

      اما اگر آگاه باشیم و هر روز با خود بگیم :  امروز می تونم بهتر فکر کنم ، می تونم به چیزی که دوست دارم توجه کنم ، می تونم کتاب خوب بخونم ، می تونم آهنگ خوب گوش کنم ، می تونم برقصم و شاد باشم ، می تونم از محتواهای خوب استفاده کنم ▪︎

        چرا که امروز من هیچ ارتباطی به گذشته من نداره ..اگر امروز تصمیم بگیرم واسه تغییر زندگیم اقدام کنم خدا بهت نمیگه  نه دیگه  ،تو سی چهل ساله بد زندگی کردی  دیگه تموم شد فرصتت تموم شده  باید تا آخر دنیا و زندگیت بد زندگی کنی ، نمیگه من دیگه  بهت اجازه نمی دم خوب زندگی کنی  تو باید برای همیشه چوب گذشته خودتو بخوری …نه خدا اینجور نمیگه  ….(خدا توبه  ارو  واسه همچین وقتهایی گذاشته و گفته  در خونه من  برای همیشه به رووت بازه  هر موقه فهمیدی اشتباه کردی  برگرد می پذیرمت کمک می کنم  گذشته اتو جبران کنی و دوباره خوب و صالح زندگی کنی و اصلا اگر توبه ات واقعی باشه  خطاهاتو به حسنات و خوبی ها تبدیل می کنم .▪︎

       )  پس من نباید به خودم بگم اگر امروز بخوام خوب زندگی کنم پس گذشته ام چی میشه ؟ اون گناهام چی اون نمازا و روزه های نگرفته چی  (اون عیاشی ها چی ؟؟؟ با این همه قصور و تقصیر و پیروی از هوای نفس و شیطان)   چطور ممکنه اجازه بهم داده بشه دوباره بیام خوب زندگی کنم و زندگیمو تغییر بدم ؟( این حرفا ، حرفای شیطانه  و درستش اینه که بدونی در صورتی که خودت بفهمی اشتباه کردی و مسئولیتشو بپذیری و بخوای درستش کنی  خدا میگه بنده ی  من ،   هییییچ چیزی از گذشته تو  نمی دونم  ، از این به بعد درست فکر و رفتار کن  .غصه گذشته اتو نخور و اونارو رها کن ، ) ▪︎

       چرا که خدا آمرزنده و مهربانه &اگر از خدا می خوای که کمکت کنه واسه تغییر جسم و زندگیت ،  خدا هیچوقت نمی آد بررسی کنه که تا دیروز چطور زندگی می کردی که حالا بخواد بر اساس همونا  باهات رفتار کنه ▪︎

      ;در قرآن هست برید ببینید که بارها به پیامبر توصیه کردن که اگر افراد ستیزه جو با کلی اعمال و رفتار بد اومدن و اظهار پشیمانی کردن اونارو ببخش و دیگه تمومش کن  ( و بهشون کاری نداشته باش ▪︎)

        چون  انسان در هر لحظه می تونه  در لحظه کاملا جدید قرار بگیره و به گذشته اش هیچ ارتباط نداشته باشه ▪︎ذهن ما هر روز که از خواب پامیشیم خالیه …  باید همین امروز  با افکار و احساسات خوب و امید بخش شارژش کنیم▪︎

        اونوقت می بینیم که چه تاثیر مثبت و سازنده ای در کل روز برامون خواهد داشت ▪︎  حواسمون باشه   حال امروز رو به حال دیروزمون، اگر خوب نبوده  ربط ندیم ▪︎

        نگاه خدا  در هر روز به یک انسان یک‌نگاه کاملا پاکه .منتظره ببینه امروز چه می کنه امروز چی می فرسته امروز چطور زندگی خواهد کرد ▪︎ 

       آیا افکار مناسبی خواهد فرستاد یا همون افکار دیروزی رو ؟اول هر روز هر چی از خدا بخوای  ، خدا  هیچ مخالفتی باهاش نخواهد داشت به دیروزت کاری نداره  چون خدا همه چی داره براش فرقی نداره که  امروز چی ازش می خوای ▪︎  باید نگرش خودتونو به خدا عوض کنید ..نگرش و دید ما به خداوند  انسانیه  نه خدایی …ماها وقتی  کسی ازمون چیزی بخواد فوری می خوایم باهاش تصفیه حساب کنیم مثلا میگیم (  عه  این همون آدمه که شعور نداره )  و فلان وقت محبتش کردم یه تشکر نکرد ..(  من بیام به این نمک نشناس  کمک کنم .)   خیر نمی کنم ….اما خدا با بندگانش اینطور معامله نمی کنه ▪︎

        خیلی هامون در مورد اضافه وزنمون  فکر می کنیم  نه دیگه ما لاغر شدنی نیستیم  چون که چهل ساله که چاقیم …دیگه  فکر نمی کنیم که خیلی طبیعیه  ۴۰ ساله اونجوری فکر کردیم  اونجوری رفتار کردیم شدیم اینی که هستیم▪︎

       حالا که می خوایم لاغر شیم خوب بازم طبیعیه که باید جور دیگه  فکر و رفتار کنیم  نگرشهامونو  عوض کنیم نسبت به خود ، خدا ،  زندگی و جهان▪︎

       اگر می خوای همون افکار و رفتار دیروز ، و گذشته خودتو داشته باشی ولی لاغری آرزوته  هرگز لاغر نمیشی ▪︎ به گریه زاری و‌گله و شکایت نیست ▪︎

       خدا که‌نمی آد امروز پیکرتراشی کنه جسمتو تحویلت بده …(  مگه خدا تو رو اینجور کرده که از خدا همچین توقعی داری ؟ ) کاری بوده که خودت کردی ، بپذیر خودت کردی اما حالا که از انتخاب خودت داری اذیت میشی خودت هم باید اقدام کنی برای تغییر دادن افکار و رفتارت   ( از خدا  و فرشته درونت هم کمک بخوای ).▪︎

        (  اگر از وضعیت اکنون خودت ناراحتی و داری خیلی اذیت میشی  فقط خودتو مقصر بدون نه هیچکس دیگه ای رو اینجوری آروم می گیری ،تحمل شرایط برات آسون میشه  و برای عوض کردن شرایط تلاش می کنی میگی خودم خراب کردم خودمم درستش می کنم ).▪︎

        هر آن‌چیزی که امروز در زندگی باهاش مواجهی و باعث اذیت و آزارت شده چیزیه که خودت بوجود آوردی و حتما یادت رفته یه روزی خودت همینو از خدا خواسته بودی  . این همه گله و شکایت نکن .▪︎  به جای گله و شکایت و گریه و زاری ، اولین قدم صحیح برای پایان دادن به این اوضاع ناخواسته و نامطلوب اینه بیایی از اون‌چیزی که در زندگی ازش برخورداری و لذت می بری و کلی برات فایده داره  و ازش راضی هستی بابتش از خدا سپاسگزاری کنی .▪︎

       خصوصا دقت و سپاسگزاری از چیزایی که  یه زمانی آرزو بوده براتون و دعا کردی و خدا بهت داده ولی الان به دلایلی  ازش ناراضی شدی …باید از خدا تشکر کنی که  آرزوتو  بهت داده    و گله و شکایت رو متوقف کن …نمونه  روشنش  پدر مادرایی  هستن که  مدتها آرزوی فرزند  داشتن و به هر دری زدن که  خدا بهشون بچه بده  …خدا لطف کرده داده  اما حالا همین پدر و مادر  دارن می نالن (  که اینجور  اونجور ،  حتی میگن  کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودیم  …)…(  القاء این حالتها و ناله ها و ناراحتیا  از طرف شیطانه از طرف ذهن‌منفی بافه که دنیارو برامون  تیره و تار می کنه  و فراموشکار میشیم و ناسپاسی می کنیم ) ▪︎

        حواستون باشه که عمر داره میره سعی کنید دایم  در حسرت داشته های دیگران  نباشید . به داشته های خودت فکر و تشکر کن ..خدا بهت چیزای بهتری  رو خواهد داد …توصیهدمهم اینه :   اون چیزی که الان هستی رو بپذیر و قبول کن خودت خواستی ▪︎

        حالا یا یادت نیست یا نمی تونی دلیلی براش پیدا کنی اما حالا چیزی که یه روز به انتخاب خودت اومده توو زندگیت  بهش انتقاد شدید داری و حتی داری خودتو  سرزنش می کنی که چرا همچین‌چیزی رو خواسته بودی اما قطعا بدون ، هیچ چیزی تا اراده و خواست خودت نباشه وارد زندگیت نمیشه ▪︎

       (  یکسری  چیزایی که الان توی زندگیمونه  اینارو با نوع فکر و اعمالمون جذب کردیم  حواسمون نبوده  که اگه اینجوری فکر کنیم اینجوری رفتار کنیم حاصلش میشه این ▪︎

       اعمال و رفتار و افکار،  نوعی دعای پنهانی قلبی برای رسیدن به یکسری از خواسته هاست  چون همیشه  اتفاقات بر مبنای دعای زبانی  وارد زندگی ها نمیشن … خیلی وقتها  با در خواست غیر مستقیم وارد میشن و  اتفاق میفتن ▪︎  ) 

      .(  مثل همین چاقی و اضافه وزن فعلی که دارید…..  بگذریم که یه تعدادی  واقعا دوست داشتن چاقی رو تجربه کنن  ولی  بقیه با پذیرش باورها و افکار  چاق کننده  به وزن اضافی رسیدن …اینها هم نوعی  از خواستن    بوده  …اینو باید قبول کنید …اون کسی که  شنید  کم تحرکی و پشت میز نشینی چاقی می آره  و بعد کم تحرک شد و پشت میز نشست و چاق شد  این خودش غیر مستقیم گفته من می خوام که چاق بشم و شده …)▪︎

        اگر از تجربه چنین درخواستهای مستقیم و غیر مستقیم  که به کائنات فرستادی  رضایت نداری  ،اشکالی نداره تغییرش بده چرا چسبیدی به این چهارتا فکر منفی ، چرا چسبیدی به این تجربه ناراحت کننده ، چرا چسبیدی به رفتارای بد یا حرفای بد فلانی که فلان روز  باهات کرده  و بهت گفته ؟؟؟ بیا رها کن اینارو  و زندگیتو  تغییر بده ▪︎

        افکار و رفتارتو  تغییر بده ..انتخاب کن چی می خوای چی نمی خوای .  این نیاز به آموزش داره …بچسب به این آموزشا  …¤¤¤¤¤ اما اینم بدونید اینجور نیس که امروز بیایی بگی می خوام فکرمو عوض کنم و یه خورده روی خودت کار کنی بعد  عجولانه  بخوای روزای آینده اتو تغییر بدی  و اگر نشد بگی  په چی شد چرا هیچی عوض نمیشه ؟ ▪︎

      برآورده شدن رویاها و آرزوها زمان می بره ولی اگر آرزوتو  کنار نذاری و ازش نگذری  بالاخره محقق میشن ..(  خدا وسیله سازه از راههایی که فکرشو نمی کنی تو رو به آرزوهات می رسونه ) ▪︎ 

       جناب استاد هم وقتی لاغری با ذهنو شروع کرون اصلا و ابدا نمی دونستن و عقیده ای نداشتن  که اینجوری هم میشه لاغر شد .به شکل یه تفریح شروعش کردن .نه فایلی بود نه سایتی نه دوره ای نه استاد و راهنمایی …..ذهنشون پر بود از خاطرات چاقی که می تونستن ساعتها راجع بهشون سخنرانی کنن ولی از لاغری جز چند خاطره شکست از اضافه وزن چیزی در ذهن نداشتن …هیچ امیدی هم به لاغر شدن در خود نمی دیدن …ولی با تمام این احوالات  بازم عاشق لاغری بودن و رویای خودشونو  در ذهن  خط نزدن و این عشق ، کار خودشو کرد و به آرزوشون رسیدن و تصمیم گرفتن راز و رمز رسیدن به این رویارو  به علاقمندان آموزش بدن و بیاموزن و لذت آموزش  رو هم تجربه کنن …به ایشون ثابت شد به دیگران هم ثابت کردن که بدون رژیم و ورزش هم میشه به تناسب اندام رسید …فقط باید بخواهیم و قدمهای اول رو برداریم ….▪︎

      استاد یکدنیا تشکر از این همه حرفای خوب و قشنگ که با این فایل صوتی در اختیار ما گذاشتید …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/18 19:30
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,052 کلمه

      سلام استادگرامی ، سلام دوستان همراه ،

      امروز به این فایل فوق العاده  هدایت شدم ..چند ثانیه اولشو که گوش دادم متوجه شدم این همون فایل  انگیزشی هست که در روز نهم تکرار از دوره  گام اول ورود به سرزمین لاغرها برامون در نظر گرفته شده ..من این فایلو به عنوان تمرین روز نهم دوبار گوش داده بودم و بعدم ریز به ریز بازنویسی کردم با اینکه زمان برد و انرژی ازم گرفت اما  خوشحال بودم و چقدر دوست داشتم دوباره در اولین فرصت  اونو گوش بدم  و امروز به یه شکل عجیب  اومدم به این قسمت و دوباره گوش دادم و نگاه کردم  و هر ۷ دیدگاهی که دوستان براش نوشته  بودن رو خوندم  دیدگاه خانم فروغ  و خانم متعهد عالی بود مدال طلا هم از استاد دریافت کردن ….مطالبی به ذهنم رسید که به عرض می رسونم :

      یکی از قسمتهای این فایل  ، احساس خیلی خوبی در من  برانگیخته کرد ، احساس امید و قدرت کردم و خوشحال شدم .

      قسمتی که میگه :   شمایی که  در وضعیت اضافه وزن هستی و داری اذیت میشی ،باید بپذیری که  این انتخاب خودت بوده ،یه زمانی که یادت نیست چه وقت و کجا بوده  درخواست چاق شدن رو به کائنات فرستادی … باید قبول کنی که این خودت بودی که یه روز یا آگاهانه یا غیر از اون  اینو خواستی  که بهت داده شده ،  همینکه حرفایی که  درباره چطور چاق شدن شنیدی و باور کردی  این یعنی درخواست .   این یعنی اگر من در این شرایط قرار بگیرم  می خوام که چاق بشم  و چاق بمونم ….این قدرت باور ماست که هرچیزی خوب یا بد ، باورش کنیم در زندگی به دستش می آریم ……تو با باور کردن افکار مربوط به اضافه وزن  ، اونو خواستی و به دستش آوردی …قانون باورهارو چه کسی در جهان برقرار کرده ؟ خدا .

      لازم نیست من برای داشتن هر خواسته ای دستمو به آسمون بگیرم و زار بزنم بگم خدایا اینو به من بده …یا من فلان‌چیزو می خوام  خدایا حاجتمو بده  ..بری نذر و نیاز کنی و از خدا طلبکار بشی ….فقط کافیه با باورهای مرتبط با اون خواسته هم فرکانس بشی .به عبارتی  شایسته آرزوهات بشی ،،،انتظارت از خدا و زندگی و آدمها  ،   مطابق با خواسته ات باشه ….

      اگر من یه روزگاری  باور کردم که در فلان موقعیت چاق میشم و چند وقت بعد در وضعیت اضافه وزن قرار گرفتم  پس حالا که از این موقعیت ،دچار رنج و سختی و بیماری وحال بد شدم  اشکال نداره  ،باورهامو  تغییر میدم رفتارها و نگرشهامو تغییر میدم  لاغر میشم ….نمیشه که همون باورها ،افکار ،رفتار و نگرشهای سابق رو داشته باشم ولی آرزوم لاغری باشه ….خدا نمیگه من بهت اجازه تغییر زندگی و تغییر جسمت رو نمی دم چون سی ساله  چهل ساله  تو چاقی  لیاقتت همینه    ولی اگر تصمیم بگیری  افکار و رفتارتو تغییر بدی و به قوانین حهان هستی  احترام بذاری و بپذیری  حتما که می تونی لاغر بشی …..

      استاد در قسمت دیگه فرمودن که  بابت همینی که هستی سپاسگزار باش حالت خوب باشه  شاد باش چون پیام وضعیت اکنونت  اینه که  هر گاه  هر خواسته ای رو باور کنی که بهش می رسی و منتظرش باشی بهت داده میشه ….مطمین باش که در مسیر تناسب اندام  ،اگر باور کنی که  می تونی لاغر بشی و خودت رو شایسته این آرزو بدونی و در عمل هم اینو به اثبات برسونی صد درصد ، متناسب میشی ،،، من باید بابت چاق بودنم خوشحال و سپاسگزار باشم  و خودمو عمیقا دوست داشته باشم و سپس به سمت متناسب شدن حرکت کنم …اگر چاق نشده بودم و ازش در رنج و عذاب قرار نگرفته بودم محال بود الان اینجا باشم و این آگاهی های الهی به من منتقل می شد …خدایا سپاسگزارم  … اضافه وزن من  سبب  خیر کثیر خواهد شد  … پس باید خوشحال و سپاسگزار باشم  وگرنه  از نعمات الهی  بی نصیب خواهم ماند .

      استاد عزیز بارها متذکر شدن  کار عملی که ما باید برای رسیدن به تناسب اندام بهش بپردازیم   گوش دادن ، خوندن و نوشتن  و سپس تغییر رفتار به شکل  مستمر و با انگیزه  و اشتیاق هست …  این تمام کاریه که ما باید برای این خواسته  در نظر بگیریم  ….

      من چاقی رو خواستم ، باور کردم بهم داده شد حالام باید بعد از خواستن تناسب اندام تحت آموزش ،ادامه بدم تا بتونم باور کنم که میشه  ذهنی لاغر و متناسب شد اونوقت اینم بهم داده میشه ….

      ما برای متناسب شدن  باید عاشق تغییر کردن باشیم در عمل نشون بدیم که لایق این عشق هستیم   عشق جاذبه  داره  و بهش می رسیم .

      مثالی به ذهنم رسید 

      من مثلا می خوام  دکوراسیون خونه امو عوض کنم  می دونم که اگر تغییراتی در چیدمان خونه ام ایجاد کنم  خونه ام خیلی قشنگتر میشه  آرامشم بیشتر میشه اصلا تحسین برانگیز میشه …آیا اینکه فقط بخوام ولی دست به عمل نزنم چیزی عوض میشه ؟ خوب مسلما  نه  … اگر بخوام اساسی در خونه ام تغییرات ایجاد کنم  باید زحمت خیلی بیشتری بکشم مثلا اسباب اثاثیه ارو حسابی جابجا کنم تا دیوارهارو  نقاشی یا کاغذ کنم  کابینتهارو خالی کنم  و بکنم بریزم دور و یه جدید و شیک و خوشگل بگم بیان برام بسازن    ..اینو میگن تغییرات اساسی   ..که خوب مستلزم زحمت ، خستگی  یه مدت تحمل به همریختگی ها و صرف هزینه اس…..من در اینصورت ثابت می کنم عاشق تغییر دادنم …اقدام می کنم  نتیجه هم عالی خواهد بود …‌  خدا هم در جهان خلقت عاشق تغییر دادنه  یک نمونه اش تغییر فصلها طلوع و غروب  و …و…و….

      پس حالا که من می خوام از وضعیت چاق به لاغر تغییر کنم اولا حتما خدا پشتیبانی می کنه و البته  موانع ایجاد شده توسط ذهن‌منفی باف رو هم خواهیم داشت  دوم اینکه این تغییر  مستلزم  هموار کردن  زحمتای خاص خودشه  و از همه مهمتراینکه من باید خودمو  شایسته متناسب شدن بدونم و دست از تفکر ضعف و ناتوانی در مقابل اضافه وزن بردارم ….باید با گامهای  استوار ، محکم و پی در پی  به سمت آرزومون حرکت کنیم  امدادهای الهی هم خواهد رسید  متناسب شدن عبادته ، و ذات و فطرت همه انسانها بر تناسب قرار داده شده ….و  خیلی طبیعیه که وقتی خوب آموزش ببینیم ، درک  و سپس عمل کنیم صد در صد به هدفمون خواهیم رسید …..

      در پناه  خداوند باشیم در مسیر تغییر کردن  .

      استاد با اجازه شما  حالت نوشتاری کامل این فایلو  برای استفاده هر چه بیشتر دوستان به دیدگاه این فایل می فرستم …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار raha.nazempour
      1400/12/26 12:18
      مدت عضویت: 1740 روز
      امتیاز کاربر: 598 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 65 کلمه

      با سلام واقعا فایل پربار و پرمحتوایی بود پر از امید برای شروع دوباره شاید خیلی از ما فکر کنیم برای تغییر حتما باید اتفاق خاصی بیفته تا تغییر انجام بدیم ولی این فایل خیلی راحت و با زبانی که به دل بنشینه ما رو به تغییر هدایت میکنه .

      این فایل رو برای دومین بار هست که گوش میکنم و لذت میبرم . با تشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mahbobeshahla486@gmail.com
      1400/12/03 08:43
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 215 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 67 کلمه

      سلام چهل روز بعد از بیدار شدن از خواب به توصیه یک استاد یک صفحه نوشتم افکار روح وجان دارند کلمات روح وجان دارند احساسات روح وجان دارند به لطف خدای مهربان الان پرداختن به افکار یا احساسات منفی یا گفتن جملات منفی برام مثل لمس کردن سیم بدون روکش برقه 

      تصورم اینه که اشنا شدن با پیچ شما یکی از جوایز این نگرش جدیدم هست ممنون ازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/10/14 10:56
      مدت عضویت: 1908 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 565 کلمه

      سلام استاد

      چقدر این آرامشتونو دوس دارم، چقدر این تغییر نگاهتون کنترل رو افکارتون، جمع کردن فکر منفیتون و دوس دارم، چقدر خوب تونستین قانون و درک کنین و بهش عمل کنین، واقعا هم فکر منفی رو باید در نطفه خفه کرد وگرنه معلوم نیست تا کجاهارو که تو آینده برای آدم ترسیم نمیکنه و ادم رو دچار ترس و نگرانی یا خشم و کینه یا نا امیدی و یاس نمیکنه، یادمه قبلا که از قانون چیزی نمیدونستم تا یه فکر بد میومد تو ذهنم فوری سرم و تکون میدادم که مثلا اون فکر و از سرم پرت کردم بیرون و زندگی خیلی خیلی بهتری داشتم، اصلا مریض نمیشدم سالها دفترچه بیمم گوشه کمدم خاک میخورد و هی دست نخورده اتقضاش تموم میشد، خطاهایی رو داشتم ولی یه اطمینانی به خدا داشتم که اصلا اتفاق بدی رو تجربه نکردم، به ادم خوش شانس تبدیل شده بودم و خودم باورم شده بود هرچیز خوب و خدا بمن میده، من داشتم ندونسته قانون و اجرا میکردم و چقد اتفاقای خوب برام میفتاد، وقتی ازدواج کردم افتادم تو مسایل حاشیه که همه ازش خبر دارین این استرس ها و افکار منفی کم کم من و از اون شرایط خوش شانسی دور کرد و دور کرد تا اینکه بعد چند سال با قانون جهان آشنا شدم کم کم ارامش برگشت به زندگیم کم کم استرس هام کم شد کم کم وضعیت مالی مون بهتر شد وصعیت روابطمون عالی شد ولی از یه جایی من قانون و درست اجرا نکردم و باعث شد نتایج دلخواه نبینم به افکار منفی بال و گر میدادم اونم تا میتونست میتاخت، دیدم ای بابا من مجردیم که از قانون خبر نداشتم بهتر اجراش میکردم الان چرا اینجوری شدم، نگاه به دفتر هدف گذاریم کردم دیدم به اهداف مهمی که تعیین کردم نرسیدم، چرا چون تمام مدت ذهنم منو با افکار مختلف مشغول میکرد و من روزهارو یکی بعد از دیگری از دست میدادم و از فرصتی که خدا برای تغییر بهم هر روز میداد در جهت منفی استفاده میکردم تا اینکه استاد تو فایل لیز خوردن گفتن ترمز (فکر منفی) تا وقتی ترمزه که تو پاتو گذاشتی روش، پاهاتو از روش بردار خودش گازشو میگیره میره تو اصلا نمیخواد کاری کنی، در واقع همون قانونه که افکار میان و میرن تو فقط نظاره گر باش بهشون نچسب بزار برن، وقتی میزاری برن هیچ اتفاقی نمیفته چون تو نچسبیدی بهش، چون افکار منفی در هر صورت میان واسه پیامبرشم میومده واسه من و شما هم میاد ولی اونها کنترلش میکردن و میزاشتن بره، ولی ما چون بلد نیستیم قانون و درک نکردیم میچسبیم بهش و میخوایم برا ذهنمون دلیل بیاریم که نه اینجوری نیست، اخه مگه ذهن دلیل حالیش میشه اون کارش اینه حالتو بد کنه با نشون دادن نمونه های واقعی که تو دنیا هست، اونا هم نتونستن جلوی حرف زدن ذهن و بگیرن وگرنه الان در وضعیت نرمال و طبیعی خودشون بودن پس نمونه ها واقعی نیستن حقیقت ما نیستن حقیقت ما سلامتی و تروت و ارامش و شادی و آسایشه، هرکی اینارو نداره پشت سر ذهنش راه رفته واقعیت چیز دیگه ایه، پس سعی نکن قانعش کنی، فقط ولش کن، بقول استاد عزیزی وقتی به چیزی چسبیدی یعنی باور نداری که وجود داره فراوونه رهاش کن تا خودش بیاد سمتت

      همه این حرفارو به خودم زدم و امیدوارم برای دوستانم هم مفید باشه

      به امید اینکه هممون یاد بگیریم هر روز رو برای همون روز زندگی کنیم بدون نگرانی اینده و غم و اندوه گذشته

      آمین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/10/11 22:28
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      شگفت انگیز استاد تمام اینها رو از خدا عمیقا خواستم

      و الان که توشم اونجور که باید سپاسگزار نیستم یک روز خوب زندگی کن واقعا چه جمله عجیبی

      از صبح لذت میبرم از خرید نان تازه از لحظات این ها محصول شرکت در دوره است 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/09 19:46
      مدت عضویت: 1082 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 138 کلمه

      سلام استاد چقدر این مبحث عالی بود . 

      راستش شما در فایلهای قدیمیتر به اصل موضوع اشاره نمیکردید و همواره ما رو ارجاع میدادید به دوره های آموزشی . 

      ولی این فایلهای جدید شما اونقدر سرشار و پر هستید از آگاهیهای خداوند که دارید همه رو به زبان میارید . 

      واقعا که این گفته ها بیان شما نبود بلکه بیان خداوند بود که دیگه اونقدر عاشقانه داره از وجودتون خارج میشه که دیگه توجه نداره داره اصل موضوع رو میگه . 

      یعنی گفته های شما برای رساندن پیغام الهی به گوش ما مشتاقتر از گوشهای ما برای شنیدن شده . 

      واقعا اینجا میشه فهمید 

      یار بی پرده از در و دیوار 

      متجلیست یا اولی الابصار 

      فقط میتونم بگم احسنت بر شما که همانند نی شدید که گفته های الهی رو به گوشهای مشتاق ما میرسانید . 

      خداوند رو بابت دریافت چنین نکات فوق العاده ای سپاسگزارم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 243 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام و درود خدمت همراهانم

      نمی دونم چند مرتبه است که دارم این فایل رو نگاه می کنم..

      از شنیدن این حرف ها سیر نمی شم.

      از احساس خوبی که در من ایجاد میکنه لذت می برم و دوست دارم هر روز این حرف ها رو بشنوم.

      شنیدن اینکه هر وقت بخوام می تونم زندگیم رو تغییر بدم به من احساس قدرت میده.

      شنیدن اینکه خداوند سابقه منو تو سرم نمی زنه و بجاش دست منو میگیره بهم احساس آرامش میده.

      شندین اینکه اگه حتی یک روز خوب زندگی کنم بازم بهتر از اینکه که تا آخر عمر در گمراهی و تاریکی باشم بهم امید و انگیزه می ده.

      شنیدن اینکه تا وقتی چشمام بازه یعنی فرصت دارم، یعنی می تونم زندگی کنم، می تونم بندگی کنم، می تونم از زندگی لذت ببرم بهم ذوق و شوق زندگی کردن میده.

      شنیدن اینکه در هر شرایطی هستم، آرزویی بوده که خودم از خدا خواستم حتی اگه به یاد نیارم و ندونم کی و چطور این کار رو کردم بهم احساس آرامش میده و منو از درگیری با دنیا و گله و شکایت کردن رها می کنه.

      شنیدن اینکه می تونم بارها تجربه های جدید داشته باشم خیلی لذت بخشه

      اینکه خداوند منو بخاطر گذشته ام از داشتن زندگی بهتر محروم نمی کنه

      اینکه خداوند نه تنها منو سرزنش نمیکنه بلکه هدایت و حمایت می کنه 

      اینها حرف هایی است که هر روز دوست دارم بشنوم و بهش عمل کنم

      خدا رو شکر برای این لحظه مقدس و برای فرصت زندگی که در اختیار داریم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 60 از 12 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/10/09 01:26
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34346 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,760 کلمه

      سلام و درود بی کران بر استاد ارجمند 

       اول از همه باید بگم نمیدونم با چه زبانی از خدای خودم سپاسگزاری کنم که من رو در این راه قرار دارد اصلا خوشحالم که درگیر چاقی و مشکلات اون شدم  که بهانه ای شد که  من به این راه هدایت بشم اصلا عاشق گذشته ی خودم با اون همه تضاد و مشکلات  شدم و میشم که باعث شدن من با این قوانین ثابت جهان آشنا بشم .اگرهر چقدر من از خدای خودم سپاسگزاری کنم بازم کم هست و طبق همین قوانین یاد گرفتم که برای تشکر از خدای خودم نیاز به هیچ کار خاصی نیست مگر احساس خوب داشتن ،مگر احساس رضایت داشتن .مگر حال خوب داشتن  اونم در هر لحظه از زندگی که این خودش بالاترین نوع سپاسگزاری هست .

      پس به پاس قدرانی از خدای خودم و به خاطر اینکه جواب تمام خوبیهای خدای خودم رو بدم و به خاطر اینکه بنده ی لایقی برای اون باشم دارم سعی میکنم آگاهانه و با تمام وجودم از لحظه به لحظه ی زندگیم استفاده کنم و هر کاری رو که لازم هست  در زندگی انجام بدم با عشق و با حال خوب انجام میدم .

      استاد این حرفهای شما فوق العاده ارزشمند هست و فوقالعاده نکات اساس اما در عین حال  ساده ای رو میگید  که    من مطمعنم هر کسی این حرفها  رو نمیشنوه و یا اگر بشنوه به اونها عمل نمیکنه یا اصلا براش جالب نیست و خلاصه اگر در مسیر نباشه به راحتی از اونها میگذره اما من همینکه اسم فایل رو دیدم که نوشته بودید تغییر را آعاز کنید چشمام برق زد انگار دل تو دلم نبود که گوش بدم ببینم شما چی میگید و زمانی که فایل رو دیدم در اون اخرهای فایل از شدت خوشحالی برای  اینکه  انسان لایقی  هستم که این حرفها رو بشنونم اشک داخل چشمام حلقه  زد  اما خب چون داخل  جمع خانواده  بودم  نزاشتم  اشکام پایین بیان که مورد تمسخر کسی قرار بگیرم ولی در دلم غوعا شد و من تصمیم گرفتم یک بار دیگه این فایل ارزشمند رو گوش بدم و نکات ارزنده ی اون رو بنویسم .

      هر روز برای من یک فرصت جدید هست برای زندگی کردن و هیج ربطی به دیروز من نداره پس به بهترین شکل ممکن روز جدیدت رو زندگی کن و فارغ از دیروز خودت  باش و کاری به گذشته ی خودت نداشته باش تا در مسیر پیشرفت قرار بگیری و من بارها به خودم میگم دیروز  ، دیروز بود و گذشت و من باید لحظه ی حال خودم رو با عشق سپری کنم .حقیقتا من مدتها هست سعی میکنم با این نگاه زندگی کنم و از وقتی این تصمیم رو گرفتم دیگه انسان شادتری شدم ،انسانی آرام تر شدم ،انسانی با گذشت تر  شدم ، انسانی با ایمان قویتر شدم انسان توحیدی تر ی شدم دیگه هر حرفی  و هر کاری ناراحتم نمیکنه شاید هم با حرفی از کسی ناراحت بشم ولی آگاهانه تلاش میکنم از اون حال و هوا بیرون بیام و اون حس بد رو با خودم  حمل نکنم برای همین انگار با همه اطرافیانم در صلح بیشتری هستم از هیچ کس کینه و نفرت و عصبانیت خاصی ندارم انگار مسول هیچ کس  حتی فرزندم نیستم و طبق این قوانین میگم من باید روی خودم کار کنم و جهان آدمها و اتفاقهای خوب رو به سمت من هدایت میکنه انگار خیلی رها تر از قبل شدم ،انگار برای خودم ارزش بیشتری قایلم انکار خیلی بیشتر مراقب حال خوب خودم هستم و اصلا انگار ذهن من شرطی شده (به حال خوب داشتن )و هر چیزی که باعث بشه حال خوب من رو از بین ببره سریع پسش میزنه و دوستش نداره و اگر کمی  به خاطر یه چیزی حالم بد باشه انگار چیزی رو در وجودم گم کردم و همش  به دنبال گمشده ی خودم (که همون حال خوبم هست )میگردم انگار سریع برای اون آرامشم و شادی درونیم  دلم تنگ میشه دوست ندارم هیچ چیز بین من و این آرامشم فاصله بندازه برای همین به راحتی از اخبار ،فیلم ها و حادثه ها و حرفها و حدیثها میگذرم و خودم رو درگیر اونها نمیکنم و اگر یه جایی درگیر حرفی بشم فرق من با گذشته ی من این هست که تلاش میکنم آگاهانه از اون حال و هوا بیرون بیام و هر دفعه من در مدت زمان کمتری در اون حال و هوا ی بد میمونم و این یه پیشرفت بزرگ برای من هست .

      زندگی برای من رنگ و معنای دیگه پیدا کرده  حتی خودم برای خودم  معنای جدیدی پیدا کردم که خیلی خیلی متفاوت از قبل خودم هست (من عاشق خودم شدم ،من از تنها بودن و با خودم خلوت کردن به شدت لذت میبرم  برعکس گذشته ی خودم )در صورتی که من در گذشته هم خیلی  افکار وحشتناک و ناجوری نداشتم یه فرد معمولی بودم مثل خیلیها ولی الان دیگه مثل خیلیهای اطرافم نیستم و واقعا این بزرگترین نعمتی بود و هست که من در این دنیای مادی  با این راه زیبا  آشنا شدم .

      استاد اطرافیان من در هر جنبه ای که  حرف میزنن انگار من از چندین سطح بالاتر به اون موضوع نگاه میکنم انگار من در دنیای دیگه ای  هستم و  در دلم میگم اخه چرا  این افراد اینطور زندگی میکنن این جه نگاهی به زندگی هست؟؟ .

      حتی در مورد چاق و لاغری اینقدر من از سطح بالایی به این قضیه نگاه میکنم که واقعا وقتی میبینم بقیه هنوز به دنبال استفاده از کرم لاعری و رژیم و …هستن در دلم تاسف میخورم و اما برای خودم خوشحال میشم و وقتی میبینم باشگا های شهرم  تبلیغ میکنن تا عید فقط دو ماه زمان هست با فلان ورزش سنگین  بیا و خودت رو لاغر کن در دلم به حال افراد چاق تاسف میخورم که  ببین چطور بازیچه ی دست همه میشن و چقدر باید سختی بکشن و درنهایت هم دردی ازشون دوا نمیشه نمیدونم ،نمیدونم واقعا نمیدونم چی بگم همین امروز من جایی بودم که دو خانم با هم داخل آیینه رفتن که ببین کدوم لاغرتر هست و اون یکی گفتش،بابا کرم لاغری استفاده کن خیلی خوبه و من وقتی مکالمات  اون دو فرد رو دیدم واقعا تعجب کردم و در دلم گفتم که این راهش نیست و یا جای دیگه بودم و شخصی  خبر خوبی رو داشت به من میداد و یکی دیگه میگفت نگو اگر خیلی درموردش حرف زدی بد میبینی و من در دلم گفتم وای نه چرا برعکس قانون میگن باید در مورد خوبیها حرف زد و تمرکز کرد و یه شخص دیگه داشت از کارهایی که قراره در آینده انجام بده حرف میزد و بقیه میگفتن نه بابا رویا پرداز نباش اینقدر الکی فکر نکن ولی من در دلم گفتم نه رویاهای بزرگ داشته باش و بگو تا بهشون برسی و یا  مادر چاقی در جمع بود که دختر لاعر اندام خودش رو که  شامش رو خورده بود و فقط دو لقمه مونده بود رو مجبور کرد که عذاش رو بخوره در حالی که بچه میگفت جا ندارم و  نمیتونم بخورم چیکار کنم من دیگه اینجا طاقت نیاوردن و گفتم مجبورش نکن خب سیره ولی مادر چاقش گفت نه الکی میگه سیرم باید بخورش و من بازم در دلم تاسف خوردم و یا شخص بسیار چاقی همش از بیماریهاش در جمع ،میگفت و با حسرت به بقیه میگفت که وای باید خیلی  حواسمون رو بدیم و مرتب چکاب بشیم  که جلوی خیلی از بیماریها رو بگیریم ولی من در دلم گفتم چکاب فایده نداره سلامتی روحی سلامتی جسمی و تناسب اندام به همراه خودش  میاره که نیاز به هیچ قرص و دوایی دیگه نداشته باشی پس حال خوب خودت رو چک کن و مراقب اون  باش که اون سرچشمه ی همه موفقیتها و سلامتی ها  هست .

      و یا اینکه دخترم امروز به کافه با دوستاش رفته بود و  وقتی برگشت از  یه دوستی تعریف میکرد که میگفت مامان فلانی رابطه ی بسیار بد و نامناسبی با پدر و مادرش داره و هر روز مشاجره و دعوا میکنن تا جایی که اون طرف کلی گریه و زاری کرد ه و ناراحت بوده و من در دلم چون اون خانواده رو میشناختم پس میدونستم آشنا نبودن با قوانین و خلاف اونها در جهان حرکت کردن  واقعا زندگی خیلی ها رو سخت میکنه (مثل همین  دوست دخترم ) که شاید اونها بیدار بشن ولی ای دل عافل اگر کسی اسیر نجوای های شیطانی بشه به جای اینکه بیدار بشه بدتر گرفتار شیطان میشه و این دنیا و اون دنیا براش جهنم میشه خوشبختی فقط به پول نیست به دارایی نیست خوشبختی و سعادت یه پکیج کامل از سلامتی و ثروت و ارامش و خواب راحت و روابط زیبا و اعتماد به نفس و شادی درونی و .. هست که  تو باید در مسیر درست باشی تا همه به تو داده بشن .

      عجب هم زمانی زیبایی بود من با گوش دادن به این فایل به این همه مورد عجیب و غریب امروز  برخورد کردم و متوجه شدم که چقدر دارم از بقیه جلوتر از زندگی میکنم و دلم خولست بازم با تعهد بیشتر در مسیر بمونم تا زندگی در مدارهای بالاتر رو بازم تجربه کنم و خود من خیلی چیزها الان در زندگیم دارم که در گذشته ی من آرزوم بودن و من الان همه رو دارم فقط امیدوارم هیچ وقت فراموششون نکنم و با حال خوب  بابت همه ی اونها از خدای خودم سپاسگزاری کنم .در واقع من  هرشب با توحه به داشته هام و با  فکر کردن به اونها  فرکانسم رو بالا میبرم و نمیزارم با توجه به نداشته ها که کار شیطان هست حالم بد بشه و از مسیر خارج بشم . چون  اگر من حواسم نباشه و کنترل ذهن نداشته باشم  خیلی راحت فقط حسرت نداشته ها رو میخورم که چرا این و اون رو ندارم و اون موقع هست که زندگی برای ما جهنم میشه .

      زندگی الان من چیزی هست که من خودم از خدا خواستم که اون رو تجربه کنم در واقع من در هر  جایی هستم در جای درست خودم هستم و اگر من از جایگاهم  در این دنیا راضی نیستم باید خودم تغییرش بدم فقط کافیه من بخوام خدا من رو هدایت میکنه  تا به اون خواسته هام برسم .

      پس خواسته های جدید داشته باش تا خدا اونها رو وارد زندگیت بکنه و  من هم  جسم جدید لاغر اندام  میخوام ،فرزند صالح و موفق میخوام روابط عاشقانه میخوام ،محبوبیت و ثروت میخوام ،استقلال مالی میخوام ،مهاجرت عالی میخوام ،عزت نفس میخوام ،سلامتی کامل جسمی میخوام ،شخصیت زیبا میخوام ،  ارامش ،خوشبختی و سعادت ،آزادی زمانی و مکانی میخوام و کلی چیزهای دیگه میخوام که از وقتی  که در این مسیر هستم یاد گرفتم همه چیز رو با هم بخوام و کلی خواسته داشت باشم و هم زمان  در مسبر درست  هم  باشم تا به اونها برسم 

      .واقعا استاد من از شما  بابت سایت عالیتون سپاسگزارم .

      در پناه خداوند باشید که بهترین پناهگاه جهان هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/08/30 11:55
        مدت عضویت: 78 روز
        امتیاز کاربر: 4470 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 196 کلمه

        سلام فروغ جان الان که اینو می‌نویسم تازه چند پاراگ راف از متنت رو خوندم رفیق آگاهم 

        باور نمیکنی که چقدر خوشحال شخص آگاهی چون تو در کنارم هست 

        یعنی فروغ جان با تمام وجودم درکت میکنم و عاشقت شدم دختر

        ازین همه تجربه احساس خوب در درونت واقعا و از صمیم قلبم برات خوشحالم منم دقیقا مثل تو همون تجربه ها رو این روزا احساس میکنم رفیق قشنگم 

        خواستم بدونی که شاید من چندین بار احتمالا نوشته ی تو رو خواهم خواند و اشک ذوق میریزم 

        فروغ جان تو اشک منو درآوردی چقدر متنت قشنگ و از دل بود 

        برای اولین باره با یه متن اینقدر گریه م گرفته 

        هیچ کس خبر ندارد در درون من چه آتشی به پاست فروغ جان 

        منم این روزا حال و احوالی در درون دارم که نمیتونم با هرکسی در میان بگذارم 

        خدا رو به شدت در درونم احساس میکنم هر ثانیه و نمیتونم احساساتم رو بیان کنم با کلمات 

        چنان احساس لذت آرامش خوشبختی رو در تنهایی هام حتی در درونم احساس میکنم که نگوووو

        کلی با خدا حرف میزنم در همه چیز میبینمش حتی در همین آفتابی که الان از پشت پنجره به پاهایم تابیده 

        فروغ جان حال عجیبی دارم 

        و احساس میکنم تو حال مرا خوب میفهمی 

        دوست دار تو 

        مژگان 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فروغ ریاحی
          1403/08/30 15:17
          مدت عضویت: 1854 روز
          امتیاز کاربر: 34346 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 97 کلمه

          سلام مهربان مژگانم 

          الان من خوشحال ترینم که میبینم یه دوست مجازی  دیگه  هم دارم که این قدر با هم ،هم مدار و هم فرکانس هستیم .خدا رو شکر بابت حضورمون در این سایت و بابت وجود استاد که همچین فضایی رو ایجاد کرده  تا در کنار هم باشییم 

          مژگان جونم میدونم چه حال و احوالی  داری و این شروع نقطه ی موفقیت تو هست پس این همه حال خوب و ذوق و شوق تو سوخت تو هستن برای حرکت در این مسیر و ادامه دادن تو بدون توقف رو به جلو حرکت کن  .

          به تمام آرزوهای قشنگت برسی 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم