ترس از چاق شدن یکی از موانع مهم لاغر شدن است.
شاید به نظر خیلی منطقی باشد که ترس از چاق شدن مانع چاقی یا چاق تر شدن و باعث ایجاد تمایل در فرد برای لاغر شدن می شود، اما واقعیت این است که ترس از چاق شدن یکی از مهمترین موانع لاغری و عامل اصلی چاق تر شدن است.
واکنش مغز نسبت به ترس
واکنشهای مربوط به ترس در ناحیه ای از مغز به نام آمیگدال شروع میشود و سپس به شکل واکنش طبیعی در کل بدن گسترش مییابد تا شرایط مناسب برای دفاع یا فرار مهیا شود.
بنابراین این تصور که ترس از هرچیزی باعث می شود ما مغز به ما هشدار دهد تا از آن فاصله بگیریم کاملا صحیح است اما چرا درباره چاقی به این شکل نیست.
چرا ترس از چاق شدن باعث نمی شود روند چاق تر شد فرد متوقف و در مقابل روند لاغر شدن شروع شود؟
چه عاملی سبب می شود که مغز نسبت به نزدیک شدن ما به پرتگاه واکنش نشان داده و احساس ترس و نگرانی را در بدن گسترش می دهد تا ما مراقب رفتار و حرکات خود باشیم اما نسبت به چاق شدن هیچ واکنش یا احساس خطری در فرد ایجاد نمیکند تا از چاق تر شدن او جلوگیری کند.
با این نظریه موافق هستم که وقتی شرایطی باعث ایجاد احساس بد در ما شود به صورت خودبخودی تمایل داریم شرایط به شکلی تغییر کند احساس بهتری داشته باشیم.
اما باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که توجه ما به چه سمتی متمرکز است.
به سمتی که احساس بد ایجاد می کند یا به جهتی که قرار است ما را به احساس بهتر برساند.
به این دلیل که شرایط ایجاد کننده احساس بد وجود داد که با توجه کردن به آن دچار احساس بد می شویم در صورتی که در آن لحظه برای اینکه بتوانیم به احساس بهتر برسیم باید به شرایطی توجه کنیم که هنوز وجود ندارد بنابراین شاید طبیعی باشد که به شکل پیش فرض و ناخودآگاه توجه ما بیشتر سمت شرایط بودجود آورنده احساس بد باشد.
ترس از چاق شدن مانع لاغر شدن
فردی که دچار اضافه وزن می باشد و ابتلا به چاقی باعث ایجاد مشکلات متعددی برای او شده است در بیشتر اوقات زندگی درگیر احساس بد و ناامیدی به دلیل چاق بودن و ترس از چاق تر شدن می باشند.
این نگرانی به شکل افکار تکرار شونده در ذهن مرور می شوند و باعث ایجاد تصویر ذهنی چاق تر از خودمان می شوند.
اینکه فردی یک جمله درباره چاقی ما صحبت می کند و ما صدها بار آن جمله را در ذهن خود تکرار و مرور می کنیم داریم به ایجاد تصویر چاق تر از حالت فعلی در ذهمان کمک می کنیم.
دیدن خودمان در آینه، فرار کردن از عکس گرفتن، حضور پیدا نکردن در جمع، نپوشیدن لباس رنگ دلخواه، نرفتن به مهمانی، نخوردن غذای مورد علاقه، نگران قرار گرفتن در شرایط محیطی مانند مهمانی یا رفتن به مسافرت بودن همه و همه باعث تقویت افکار و احساس ترس از چاق شدن در ذهن ما میشوند.
ترس از چاق تر شدن باعث می شود که از طریق فرمان مغزی تمایل برای لاغر شدن در آنها تشدید شود و نیروی درونی این افراد همواره آنها را به سمت تغییر شرایط و لاغر شدن هل می دهد.
در این شرایط اگر فرد برای لاغری اقدام نکند برای همیشه در حسرت لاغری و احساس بد چاقی و ترس از چاق شدن باقی می ماند بنابراین بسیاری از افراد چاق ترجیح می دهند که برای لاغر شدن اقدام کنند.
اینکه ترس از چاق شدن چگونه مانع لاغری می شود از این قسمت وارد ماجرا می شود.
به طور معمول افراد چاق توان مقابله با احساس بد درونی بخاطر ترس از چاق شدن را ندارند و در همان شرایطی که سرشار از احساس بد چاقی هستند برای لاغر شدن اقدام می کنند.
دلیل احساس بد و ترس از چاق شدن افراد در این مرحله توجه بیش از حد به چاقی و وضعیت موجود است. درحالی که برای لاغر شدن به شدت نیاز است که توجه از چاقی برداشته شده و بر لاغری متمرکز شوند تا احساس و اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در خودشان تقویت کنند.
اما همانطور که در ابتدای نوشته گفته شد به دلیل اینکه چاقی وجود دارد و لاغری وجود ندارد افراد به صورت خودبخودی و ناآگاهانه به چاقی که وجود دارد توجه می کنند و حتی اگر به آنها بگویید که برای لاغر شدن باید از احساس بد چاقی رها شوید و برای این منظور باید به لاغری توجه کنید تعجب می کنند که چطور و چگونه به چیزی که وجود ندارد توجه کنند؟!
اما نکته مهم این است که تا وقتی نتوانید از احساس بد چاقی و ترس از چاق شدن رها شوید هرگز نمی توانید لاغر شوید و تنها راه رهایی و غلبه بر ترس از چاق شدن توجه کردن و تمرکز بر لاغر شدن است. موضوعی که هنوز وجود ندارد و شما قرار است با استفاده از روش های لاغری آن را ایجاد کنید اما باید قبل از بوجود آمدنش بتوانید از طریق توجه کردن به آنچیزی که قرار است بوجود بیاید به احساس خوب و آرامش و صلح با چاقی برسید.
علت تشدید ترس از چاقی
نکته حائز اهمیت درباره ترس از چاق شدن این است که از هر طریقی می تواند تقویت و گسترش پیدا کند.
شنیدن حرف های دیگران درباره چاق بودن، خجالت کشیدن از حضور در مهمانی ها، نگران حرف مردم بودن، نگران برخورد دیگران بودن، نگران از دست دادن رابطه عاطفی به خاطر چاقی بودن و هرگونه نگرانی و ناراحتی که به واسطه چاقی در ما ایجاد می شود موجب تقویت ترس از چاق شدن می شود.
متاسفانه حتی تلاش های ما برای لاغر شدن هم منتهی به تقویت ترس از چاق شدن می شود.
همه افراد چاق برای رهایی از چاقی از روش های مختلفی که برای لاغر شدن معرفی و تبلیغ می شود استفاده می کنند و از آنجا که این روش ها با اعمال فشار بر جسم قصد لاغر کردن افراد را دارند منجر به افزایش رنج و سختی لاغری در ذهن آنها می شوند و سبب می شود که بعد از مدت تقریبا کوتاهی فرد چاق قید لاغر شدن و استفاده از آن روش را زده و به احساس تسلیم شدن دربرابر چاقی برسد.
به عبارت ساده تر با استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن نه تنها لاغر نمی شوند بلکه مبارزات ذهنی و فشار روحی در آنها افزایش پیدا می کند و همه این استرس ها باعث تقویت ترس از چاق شدن می شود.
هر بار که برای لاغر شدن اقدام کنید و نتیجه نگیرید، احساس ناامیدی و ناتوانی بیشتری در برابر چاقی خواهید کرد و بیشتر باور می کنید که نمی توانید لاغر شوید و ترس از چاق شدن در شما تقویت می شود و تصور میکنید که شما لاغر بشو نیستید و باید تا ابد چاق بمانید.
نکته امیدبخش ترس از چاق شدن
عده کمی از این افراد چاقی که برای لاغری از روش های مختلف اقدام می کنند و نتیجه نمی گیرند از تلاش برای لاغری خسته و ناامید شده و به حالت تسلیم می رسند و به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از خداوند درخواست کمک و پیدا کردن راهی برای لاغر شدن می کنند و در آن لحظه مقدس هدایت الهی، آنها را به سمت لاغری با ذهن هدایت می کند.
همه افرادی که با سایت تناسب فکری به هر طریقی آشنا می شوند با اشتیاق و انگیزه عالی شروع به استفاده از مطالب آموزشی می کنند و تغییرات بسیار زیادی در احساس و انگیزه و امید به لاغر شدن در آنها ایجاد می شود.
اما موانع ذهنی لاغر شدن به راحتی می تواند مانع حرکت آنها به سمت لاغری شود و اگر در مسیر لاغری با ذهن به مهارت شناسایی و رفع موانع ذهنی مسلط نشوید حرکت در این مسیر سخت و در برخی مواد غیرممکن می شود.
شناسایی موانع لاغر شدن به عهده استفاده کنندگان از آموزش های لاغری با ذهن است چون هر فردی بنا به افکار و فرمول های ذهنی خودش موانعی در ذهنش ایجاد شده است که فقط توسط خودش قابل شناسایی است.
آموزش های لاغری با ذهن نحوه شناسایی و برطرف کردن موانع را به هنرجویان آموزش می دهد اما مسئولیت تحلیل افکار و رفتار خود در زندگی و شناسایی موانع و اقدام برای برطرف کردن آنها به عهده استفاده کنندگان است.
ترس از چاق شدن یکی از موانع لاغری است که تقریبا در ذهن همه افراد چاق وجود دارد و به همین دلیل بعنوان یک مانع مشترک در بین افراد چاق مورد برسی قرار گرفته و راهکار برطرف کردن آن ارائه شده است.
این مانع یکی از موانع ذهنی لاغر شدن است که ممکن است در ذهن هر فرد چاق وجود داشته باشد اما اطلاع از آن و نحوه برطرف کردن آن با فرمول اصلی نحوه شناسایی و رفع موانع آشنا می شوید و از این پس می توانید به شکل بهتری موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و رفع کنید.
ترس از چاق شدن به این دلیل در ذهن همه افراد چاق وجود دارد که ما در لحظه ای که تصمیم به لاغر شدن می گیریم و حتی در مسیر لاغری با ذهن همیشه چاقی همراه ما است و ما هر روز چاقی را می بینیم، می شنویم، لمس کرده و تجربه می کنیم.
به عبارتی دیگر شما غرق در چاقی هستید و در عین حال برای لاغر شدن تلاش می کنید.
پس اگر مراقب این مانع ذهنی نباشید به راحتی می تواند شما را در خود غرق کند.
مسیر لاغری من
در ماه های اول استفاده از مسیر لاغری با ذهن بارها در منجلاب چاقی غرق شدم.
هربار که درباره چاقی خودم از دیگران می شنیدم همه احساس و خاطرات بد چاقی برای من تکرار می شد و نتایج اولیه مرا به راحتی نابود می کرد و من خسته و ناامید می شدم.
هیچ فایل آموزشی، استاد یا راهنما و حتی فردی که همراه من در این مسیر باشد نبود که با هم صحبت کرده و مقداری به همدیگر انرژی و انگیزه بدهیم.
همه اطرافیان من به شدت عقیده داشتند و دارند که چاقی من ارثی است و تلاش من برای لاغر شدن بی فایده است.
عده ای هم عقیده دارند من عرضه لاغر شدن را ندارم و نمی توانم جلوی خوردنم را بگیرم به همین دلیل هیچوقت نمی توانم لاغر شوم.
نکته جالب توجه اینکه آنها زبان چاقی را نمی فهمیدند. هر کسی که چاق نباشد زبان چاقی را درک نمی کند.
هرچه من توضیح می دادم که بارها برای لاغر شدن تلاش کرده ام و همین الان هم در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم فقط حرف خودشان را تکرار می کردند و افکار من را مسخره می کردند.
اما من به نیروی الهی درونم اعتماد کرده بودم و می دانستم خداوند اشتباه نمی کند و اگر بذر لاغری را در قلب من قرار داده است آن را مانند بی نهایت بذر دیگری که در جهان به جوانه و محصول تبدیل کرده است بذر لاغری وجود مرا نیز سبز می کند و آن را گسترش می دهد.
ایمان و انگیزه بر تمام ناملایمات اطرافم غلبه کرد و رویای لاغری من محقق شد و آنچه امروز تجربه می کنم لذت لاغری پس از 35 سال چاقی و تحمل رنج و سختی های چاقی است.
به همین دلیل به خوبی درد دل افراد چاق را می دانم و خدا رو صد هزار بار شکر می کنم که فضای سایت تناسب فکری ایجاد شد تا افرادی که مثل من رویای لاغری دارند و کسی حرف دل آنها را نمی فهمد به این سایت هدایت شوند و با خیال راحت و بدون نگرانی از سرزنش شدن درباره افکار، رفتار و احساس خود نظرشان را بنویسند، حمایت شوند و دیگران را حمایت کنند.
به همین علت سایت تناسب فکری را سرزمین لاغرها نامگذاری کرده ام، چون فضایی است که هر فرد چاق می تواند به راحتی درباره رویای لاغری خود صحبت کند. و این نعمت بزرگی است که همه ما سالها از آن محروم بوده ایم.
ترس از چاق شدن در بیشتر مواقع به خاطر خودمان نیست بلکه ریشه در نگرش دیگران نسبت به ما دارد.
ما به دلیل بارها چاق تر شدن دیگر ترسی از چاق تر شدن نداریم اما نگران بودن بخاطر نظر و دیدگاه دیگران سبب می شود تا همواره ترس از چاق تر شدن یکی از بزرگترین موانع ذهنی ما برای لاغر شدن باشد.
همه ما این تجربه را داریم که هر بار انجام کاری را با ترس خراب شدن یا نگران نتیجه آن بودن انجام داده ایم یا کار خرابی صورت گرفته است یا اگر کار به شکل خوب انجام شده است در ضمن انجام کار به خاطر ترس از خراکاری کردن به شدت اذیت شده ایم.
در مورد لاغر شدن نیز این موضوع صدق می کند.
اگر در مسیر لاغر شدن ترس از چاق شدن داشته باشیم به احتمال بسیار زیاد در مسیر لاغری با ذهن بارها لیز خورده و زمین می خوریم و در بهترین حالت با تحمل استرس و نگرانی فراوان مقداری لاغر می شویم.
از آنجایی که مسیر لاغری با ذهن باید همراه با آرامش و احساس خوب سپری شود لازم است که مانع ترس از چاق شدن را به شکل صحیح از ذهن خود پاک کنیم.
در فایل آموزشی ترس از چاق شدن ضمن توضیح چگونگی شناسایی این مانع و عوامل تشدید کننده آن راهکار برطرف کردن آن نیز توضیح و ارائه شده است.
اطمینان دارم بارها گوش دادن این فایل آموزشی و سعی در عمل کردن به آنچه گفته شده است مهارت شما در شناسایی و رفع موانع ذهنی لاغری را به شکل عالی بهبود می بخشد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
لاغری با ذهن ساده ترین روشی است که می توان با یادگیری آن رؤیای لاغر شدن را محقق کنید. یادگیری این روش بسیار ساده است و فقط از طریق دیدن، شنیدن، نوشتن و خواندن انجام می شود.
همه ما تجربه یادگیری زبان فارسی، ریاضی، علوم و سایر دروس مدرسه را از طریق دیدن، شنیدن و انجام تکالیف داشته ایم بنابراین نگرش شما به لاغری با ذهن مانند یکی از درس های دوران مدرسه باشد. به کدام درس در دوران مدرسه علاقه داشتید، لاغری با ذهن را دقیقا مشابه آن درس تصور کنید. به این شکل یادگیری آن و انجام دادن تکالیف لاغری با ذهن ساده و آسان تر میشود.
برای کسب نتیجه عالی از این جلسه آموزشی ابتدا متن نوشتاری را مطالعه بفرمایید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات این جلسه پاسخ دهید.
- درک و برداشت شما از موانع ذهنی لاغر شدن چیست؟
- تصور می کنید چه موانعی ذهنی برای لاغر شدن دارید؟
- نگرش شما درباره ترس از چاق شدن چیست؟ آیا این مانع را در ذهن خود دارید؟
- در گذشته ترس از چاق شدن باعث ایجاد که مشکلات و مسائلی برای شما شده است؟
نقطه مقایل ترس از چاق شدن، اشتیاق و ذوق و شوق لاغر شدن است. بنابراین برای رفع این مانع مهم فقط کافی است اشتیاق خود برای لاغر شدن را افزایش دهید.
- درباره ذوق و شوق لاغر شدنتان بنویسید؟ چقدر برای لاغری ذوق و شوق دارید؟
- چه برنامه ای برای افزایش ذوق و شوق لاغر شدنتان دارید؟ برنامه خود را اعلام کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.24 از 68 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد و دوستان سرزمین لاغری
من بعد گوش کردن این فایل یکی از موانع ذهنی که برای لاغر شدن به خاطر ترس هست رو الان به ذهنم خطور کرد گفتم با شما هم درمیان بگذارم .
من موقعی که متناسب بودم و الان هم که اضافه وزن پیدا کردم غذا خوردنم خیلی کمه وخیلی زود سیر میشدم ومیشم و این باعث میشد که غذایی که برای خودم صبحونه یا ناهار یاشام میریزم کم باشه تا اگه کاملا نخوردم پدرم شاکی نشه . چون اکثر اوقات همین غذای کم رو هم چندتا لقمه ته بشقاب باقی میماند که اصلا نمی تونستم بخورم و پدرم چون چاق بود این کار من براش معنایی نداشت و مرتب منو دعوا میکرد که این چندتا لقمه چیه که تو نمی تونی بخوری و حروم میکنی غذا رو.و من هم مجبور بودم به زور بخورم یا که یواشکی سر سفره که سیر میشدم پاشم و ته مونده غذام که چندتا لقمه بود دور بریزم یا داخل یه بشقاب بریزم بزارم تو یخچال که اگه گشتم شد بخورم تا شاکی نشن . بغضی اوقات داخل یخچال پرکشید از این ته مونده غذاها. تا سر فرصت دور بریزم. خودمم اعصابم خرد میشد آخه مگه یه تکه از یه سیب چیه من نمیتونم بخورم یا دو لقمه املت و…. . .و این که استاد فرمودند کسی ما چافها رو درک نمی کرد که سیر نمیشم ولی من درکش میکنم . هنوز هم این عادت رو دارم و نمیدونم چه فرمول غلط ذهنی دارم که با اینکه ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم پس این رفتار دیگه چیه .
سلام بر همگی
یکی دیگه از موانع لاغری با ذهن ترس از چاقی تر شدن هست. که اکثر اوقات به خاطر حرف و حدیث اطرافیانتون می باشد .
زمانی که به درستی مسیری که درش هستیم اطمینان حاصل کنیم و مطمئن باشیم که با این روش به خواستمون یعنی متناسب شدن می رسیم دیگه اگه اوایل مسیر چاق تر هم بشیم چون مطمئن هستیم مسیر درسته دیگه احساس ترس نداریم و مطمئنم که با نگرشهای جدیدمان متناسب میشیم .
تازه نگاه دیگران حتی همسر هم نباید برای ما فرقی داشته باشه که اگه قراره من به خاطر ترس از همسرم یا دوستم باخانواده ام باین روش یا از انجام تصمیماتی که در زندگی فکر میکنم درسته منصرف بشم بهتره که برن . ومنم هدف خودمو دنبال کنم . تازه این موقع هست که اکثر موارد رفتارشان عوض میشه و باهات کاری ندارند .
وقتی افکار منفی میاد سراغم که اگه نتیجه نگیری چی؟ اگه چاقتر بشی چی؟ و اگه های دیگه .
منم روبه روی افکار منفی وامیایستم میگم اگه نتیجه بگیرم چی؟ اگه متناسب بشم چی؟ اگه سریع وزن کم کنم چی؟ اگه زودی افکار مخرب از ذهنم بره بیرون چی؟ اینقدر میگم که افکار منفی دیگه دمش رو میزاره رو کولشو میره.
سلام
من الان که نزدیک ۱۱ ماهه که تقریبا هر روزه آموزشها رو دنبال میکنم وکلی کاهش سایز داشتم وقتی که عید برای خرید لباس اقدام کردم .یه چند روزه باخودم میگفتم حالا که من تموم فرمولهای ذهنی مخرب رو شناسایی کردم همونها رو مرور میکنم و هر چند روز درمیون آموزشها رو دنبال میکنم .
و همزمان با این آموزش روی یکی از مسایل دیگه زندگیم هم فوکوس شدم که یهو یه باور مخرب که باعث چاقی در من شده بود را شناسایی کردم .
متوجه شدم که باز نیاز به کارکردن روی خودم دارم انگار کلی فرمولهاست که من ازش بیخبرم .
حالا فرمول مخرب
من یادم میاد مادرم اکثر اوقات خورشت با گوشت درست میکرد وقتی بهش میگفتیم اینقدر غذاهای گوشتی درست میکنی میگفت جون بگیرین . بدنتون قوی باشه . واز طرفی پدرم خیلی غذاهای گوشتی رو دوست داره و تقریبا میگه هرغذایی درست میکنین یه مقدار گوشت هم توش بریزید .
و موقعی که غذا گوشت نباشه غر میزنه .
واین درحالیکه شکم پدرم به نسبت اعضای دیگه بدنش خیلی بزرگه .
وا مادرم دلیل چاقی پدرم رو خوردن گوشت زیاد میدونست و بارها بهش تذکر میداد یه فکری به حال خودت بکن اینقدر گوشت میخوری آخرش چربی خون میگیری وزنت داره میره بالا.
واین باعث شد که در ذهنم گوشت باعث چاق شدن بشه .
و ویتانین B12 بالا بره .
و این باور مخرب باعث شد من که اصلا علاقه ای به گوشت نداشتم تمایل زیادی به خوردنش داشته باشم .خیلی زیاد .
ولی این باور کاملا اشتباهه چون برادرم هم غذایی که ما میخوریم اونهم میخوره و اون کاملا متناسبه .
پس خوردن گوشت باعث چاقی نمیشع بلکه نحوه رفتارم با اون باعث چاقی میشع.
به نام خدا
منم وقتی اوایل وارد دوره شدم وچند جلسه اول رو گوش دادم آنقدر مطالبش به دلم نشست وآنقدر مطمن بودم که تنها راه لاغری همینه . به همین خاطر سریع به خواهر کوچیکم گفتم که اونم بیاد .
واونم گفتش هر موقع تو نتیجه گرفتی من میام البته باحالت تمسخر .
و یک مدتی که میگذشت بهم میگفت توکه میگفتی لاغرمیشی پس چی شد . وهرسری بهم میگفت و این موضوع منو خیلی اذیت میکرد و ترس از اینکه کم بیارم و لاغرنشم باعث حس عجله گی و ترس درمن شد .
و چند بارهم خواهربزرگم اونقدر چاقی منو بولد میکرد که منی که ۷۴ کیلو بودم به شدت ازجسمم متنفر بودم و منی که تو مسیر بودم لیز نخوردم و باعشق به متناسب شدن ادامه دادم .و مثالهای اینچنینی که بیشمارن واما خدا روشکر زود احساسمو کنترل میکردم و توجهی نمیکردم وادامه دادم مسیر رو .
استاد درست میگه ما ترس از چاق تر شدن ما به خاطر خودمان نبود بیشتر به خاطر سرزنش و حرف وحدیث دیگران واطرافیانمون بود .
من باید یاد بگیرم که سبک شخصی خودم رو در زندگیم داشته باشم و تحت تاثیر حرف وحدیث اطرافیان قرار نگیرم .
اگرچه اگر تمرینات ذهنی رو انجام بدم مطمنا متناسب میشم وجای هیچ نگرانی نیست . که البته حالت تناسب رو هم تحربه کردم که احساسش بی نظیره بی نظیر .
ترس نقطه مقابل آرامش هست و زمانی که در مدار ترس باشیم افکارهایی به ذهنمون میاد که ما رو به مسیر اشتباه هدایت میکنه . وممکنه حتی این مسیر الهی رو رها کنیم بریم دنبال همون روشهای زجر آور گذشته .
پس بیاییم به خاطر خودمان متناسب بشیم و به خاطر خودمان تغییر کنیم نه دیگران .
چون ذهنمون هم نمیپذیره که ما به خاطر دیگران خودمان رو لاغر کنیم واین هم یک مانع بزرگی در مسیر متناسب شدن هست .
خدایا شکرت .
استاد ازتون متشکرم بابت اینهمه آموزشهای بی بدلیل .
سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان همراه
قبلا از ترس از چاقی یا چاق تر شدن میترسیدم و دلشوره میگرفتم و همین ترس باعث میشد دوباره خودم رو تو دام محدودیت ورنج گرفتار کنم . محدودکردن موادغذایی ورنجهای لاغرشدن مثل رژیم و ورزش و…..
و همش این پروسه ادامه داشت تااینکه با روش لاغری با ذهن آشنا شدم و هرطوری بود خودم رومتقاعد کردم که راه درست واصولی برای لاغرشدن همینه ونتایج استاد ودوستان بهم دلگرمی میداد.
علیرغم چالش های زیاد توی مسیر اما به لطف الهی ادامه دادم و میشه گفت بعدیکسال تقریبا متناسب شدم و یه مقدار دلم میخاست وزن کم کنم که هرچی به درونم رحوع کردم مانع ذهنی پیدا نکردم .
اگرچه یه مدت بعدش داخل سایت نبودم اما پیوسته درمحیط اطرافم حواسم به نقض مانع لاغری بود وتمرینات رو عملی انجام میدادم و ظاهرا که چاق نشدم و
روی موضوع دیگه زندگیم بااین روش ذهنی کار میکردم و اون موضوع به نتایج خوبی رسید و من خیلی آرامش گرفتم بعد چند روز مرتب ترس لز چاقی درمن بیشتر شد خیلی فکر کردم که من که پیوسته تمربنات رو عملی تکرار میکنم مگه چه اتفاقی افتاده ومن که ورودی جدیدی به ذهنم ندادم .فقط آرامشم بیشتر شد .
یهو مغزم سوت کشید واین مانع ذهنی روپیدا کردم تصمیم گرفتم دوباره دوره رو مرور کنم و با آموزشهای دوره چندین مانع ذهنی جدید رو شناسایی کردم و همه رو برطرف کردم
الان دیگه ترسی از چاقی ندارم بلکه انتظار مونکن شدن درمن بیشتر شده وحس خوبی دارم .
وقتی ویسهای شما رو گوش میدم ناخودآگاه ذهنم شیفت میشه به گذشته و اتفاقاتش .طوریکه گاها صدای ویس رو نمیشنوم و یهو مانع رو شناسایی میکنم .
به نظرم ترسها خیلی آلارم خوبی هستند چون به من کمک میکنن که متوجه بشوم یه سری کدهای مخرب تو ذهنم بابت اون موضوع هست که مانع رسیدنم به هدفم میشه . پس بیام درونم رو واکاوی کنم و اون مانع رو برطرف کنم تا به خواسته ام برسم .
در مورد فایل امروز من هم جزو افرادی بودم که اکثر کارهام که خودم رو به دردسر میانداختم تا انجامش بدم به خاطر رهایی از حرف وحدیث دیگران خصوصا خانوادم بود .
اونها کافیه یه عیبی درت پیدا کنن انقدر بزرگش میکنن که واقعن فکرمیکنم به ته خط زندگیم رسیدم .
همین چاقی . خودم دوست داشتم متناسب بشم و تلاش هم میکردم اما چون خواهرم خودش خیلی چاق تر ازمن بود ولی آنقدر بد برام بزرگنمایی میکرد که من آرامش رو از خودم گرفتم وخودم رو به آب وآتیش زدم تا کمی لاغربشم اما آخرش هیچی به هیچی .تابه لطف الهی بالاخره هدایت شدم به این مسیر و تقریبا متناسب شدم.
اینها همش به خاطر عزت نفس پایینم بود .
وخیلی از کارهای دیگه که به خاطر دیگران انجامش میدادم تافرد خوبی به نظربیام وخودم رو تو دردسر میانداختم . و جالبه بعدمدتی وظیفم شد وانجام ندادنش باعث دعوا وقهر میشد .
تا اینکه روی عزت نفسم کارکردم و هر موضوعی تو زندگیم بخام حلش کنم میگم من باوجود همین مشکل هم عاشق خودم هستم و حرف وحدیث دیگران برام بی ارزشه .
وبرای لذت بردن بیشتر از زندگیم رویش وقت میزارم و حلش میکنم .
و واقعا درحالت آرامش چقدر مسیر لذت بخش تر میشه و راحت تر به نتیجه میرسند .