35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت. سال هایی که باید صرف لذت بردن از زندگی و شکوفا کردن استعدادهایم می شد صرف شکوفا شدن استعداد چاقی در من شد.
من در این سالها چاقی را بعنوان سبک زندگی خود انتخاب کرده بودم در حالی که خودم نمی دانستم.
انتخاب سبک زندگی و تاثیر آن
افراد زیادی را در نزدیکان و اطراف خود می شناسید که همیشه متناسب هستند. آنها برای متناسب بودن کار خاصی انجام نمی دهند و برنامه غذایی یا ورزشی خاصی را دنبال نمی کنند اما همیشه متناسب هستند. آنها سبک زندگی لاغری را برای خود انتخاب کرده اند.
همانگونه که لاغرها یک شب و یک هفته و ماه و سال نیست که لاغر هستند بلکه سالهاست لاغر هستند چاقی هم یک شبه اتفاق نمی افتد، یک هفته ای و یک ماهه و یک ساله هم رخ نمی دهد.
چاقی یک سبک زندگی است که مدت ها توسط افراد به اجرا گذاشته می شود تا بالاخره به نتیجه می رسد.
سبک زندگی شامل چگونه فکر کردن، چگونه انتظار داشتن و چگونه عمل کردن است.
چگونه فکر کردن
اولین مرحله از شکل گیری سبک زندگی مربوط به چگونه فکر کردن است.
همه انسانها در بدو تولید هیچ سبک زندگی ندارند چون قادر به فکر کردن نیستند اما به مرور که بزرگتر می شوند اینبار نمی توانند بدون فکر کردن و انتخاب سبک زندگی به زندگی خود ادامه دهند.
علت این است که افکار و نگرش اطرافیان درباره موضوعات مختلف در زندگی به صورت ناخودآگاه وارد مغز ما می شود و وقتی افکار وارد مغز شوند نمی توانید به آنها فکر نکرده یا آنها را مرور نکنید.
وارد شدن افکار می تواند به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.
در دوران کودکی همه افکار به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه آنها را انتخاب کنیم وارد مغز ما می شوند.
در دوران بزرگسالی برخی از افکار را به صورت آگاهانه انتخاب می کنیم. اینکه شما به موضوعی علاقمند شوید و پیگیر اخبار و اطلاعات درباره آن موضوع باشید درحال انتخاب آگاهانه افکار هستید. اما در همین شرایط هم بخش عظیمی از افکار به صورت ناآگاهانه وارد مغز ما می شوند به این دلیل که نسبت به این موضوع آگاهی نداریم.
مرور افکار بعد از وارد شدن آنها به صورت خودبخودی انجام می شود و سبک زندگی ما را تشکیل می دهند.
چگونه انتظار داشتن
وقتی افکار به شکل مکرر در ذهن مرور می شوند باعث ایجاد نگرش درباره موضوعات مختلف زندگی می شوند.
تصور کنید در دوران کودکی بارها از خانواده و اطرافیان شنیده باشید که: چاقی ارثی است.
این عبارت یک فکر است و بدون اینکه شما دخالتی در انتخاب آن داشته باشید وارد مغز شما می شود.
به دلیل تکرار شدن این عبارت توسط اطرافیان به مرور این فکر در مغز شما هم تکرار می شود. و تکرار این فکر سبب می شود نگرش چاقی ارثی است در شما ایجاد شود.
پس از شکل گیری نگرش درباره زندگی نوبت به ایجاد انتظار از زندگ است.
ایجاد انتظار هم مانند ایجاد نگرش به صورت خودبخودی و بدون دخالت ما انجام می شود.
زمانی که به واسطه تکرار فکر: چاقی ارثی است. نگرش شما درباره وضعیت جسمی و سلامتی از حالت پیش فرض که سلامتی و تناسب اندام است به چاق شدن به خاطر ارثی بودن تغییر می کند.
مرحله بعد از تغییر نگرش ایجاد انتظار است.
از این پس شما انتظار چاق شدن را دارید قبل از اینکه هرگونه نشانه چاقی در جسم خودتان مشاهده کنید.
چگونه عمل کردن
اعمال ما در زندگی پیرو انتظاراتی است که از زندگی داریم.
وقتی شما انتظار چاق شدن داشته باشید به صورت خودبخودی اعمال و واکنش های شما در زندگی روزمره در مورد خوردن تغییر خواهد کرد.
به آرامی علاقمندی های شما برای خوردن مواد غذایی تغییر می کند.
بیشتر از قبل تمایل به خوردن مواد غذایی مخصوصا مواد غذایی جدید پیدا می کنید.
به مرور که رفتار غذایی شما تغییر می کند ادغام رفتارهای جدید با افکاری که از قبل از طریق شنیده ها و صحبت های اطرافیان به صورت ناخودآگاه در ذهن خود ذخیره کرده اید مانند: چاقی ارثی است، خوردن باعث چاقی می شه، کم تحرکی باعث چاقی می شه و صدها فرمول ذهنی دیگر به راحتی شما بدون اینکه متوجه شوید چه اتفاقی رخ داده است چاق می شوید.
فرایندی که توضیح داده شد روند شکل گیری سبک زندگی چاق شوند در افراد است.
هر وقت روزهای چاقی فکر می کنم از این موضوع گیج و مبهوت می شوم که:
چرا همه افراد چاق زمان زیادی را به سبک زندگی چاق شونده سپری می کنند و پس از چاق شدن تا آخر عمر زندگی خود را صرف لاغر شدن می کنند؟!
به نظر من خلاصه زندگی افراد چاق به این صورت است:
داشتم زندگی می کردم که یه هو چاق شدم.
بعد از اون تا آخر عمر برای لاغر شدن تلاش کردم.
این خلاصه داستان زندگی یک فرد چاق است.
داستان چاقی من
داستان چاقی من به این شکل بود که من مشغول زندگی کردن و لذت بردن از آن بودم که یک روز مادرم صبح زود مرا آماده کرد و به زور با خودش به مدرسه برد.
دبستان مولوی قدم گاه من برای ورود به عرصه دانش آموزشی بود.
اولین بار که هم کلاسی ام مرا هل داد و گفت: “برو اون ورتر، من جام نیست بشینم.” این سوال در ذهن من ایجاد شد که چرا من باید برم اون ورتر که اون بتونه بشینه!!!
وقتی خانم معلم وارد کلاس شد و خوش و بش های اولیه رو انجام داد از روی لیست اسامی یکی یکی اسم بچه ها را می خواند و بچه ها بلند می شدند و می گفتند حاظر و دوباره می نشستند.
وقتی اسم من خوانده شد و من بلند شدم، گل از گل معلم شکفت. با ذوق و شوق گفت عزیزززززم چقدر توپولی.
قبلا هم این عبارت مهربانانه را از زبان دیگران شنیده بودم اما آن روز از شنیدن آن احساس خوبی نداشتم چون برای اولین بار به تفاوت خودم با دیگران پی بردم.
از آن روز مسائل و مشکلات من با چاقی شروع شد. مسخره کردن بچه ها و مشکل بودن انجام حرکات ورزش صبحگاهی و دویدن در زنگ ورزش با بچه ها از اولین نشانه های مشکلات چاقی برای من بود.
هرچه بزرگتر شدم، چاق تر می شدم و مشکلات من با چاقی بیشتر شد و این در حالی بود که اصلا نمی دانستم چرا دارم چاق تر می شوم. تصور من این بود که مانند قد کشیدن، چاق تر شدن هم طبیعی است اما ظاهرا اینگونه نبود.
به مرور افراد بیشتری مرا بخاطر چاق بودنم مورد توجه قرار دادند و انواع حرف ها را در قالب مسخره کردن، نصیحت کردن، دلسوزی و پیشنهاد دادن از طرف دیگران می شنیدم.
در این مرحله بود که به فکر لاغر شدن افتادم و تصمیم گرفتم به نصیحت دیگران گوش داده و برای لاغر شدن اقدام کنم.
- اولین اقدام من برای لاغر شدن حذف کردن شام خوردن بود.
چندین هفته من به همراه خانواده شام نمی خوردم اما هیچ تغییری در وزن من ایجاد نمی شد.
از آنجا که مادرم از سال ها قبل تر از من به فکر لاغر شدن بود یک ترازوی بزرگ برای وزن کردن تهیه کرده بود.
از نکات جالب توجه ترازو این بود که تا وزن 180 کیلو را نشان می داد و برای افراد سنگین وزن تهیه شده بود. و من هر بار که روی ترازو می رفتم خوشحال می شدم که چقدر با رقم آخر ترازو فاصله دارم.
نمی دانستم که در تمام آن سال ها در حال رویاپردازی برای رسیدن به وزن 180 کیلوگرم بودم.
الان که درباره عملکرد ذهن اطلاعات بیشتری دارم دلیل لاغر نشدن با اینکه شام خوردن را حذف کرده بودم متوجه شدم.
من شام را به همراه خانواده نمی خوردم اما در عوض قبل از شام و بعد از شام خوراکی های بیشتری می خوردم به این بهانه که من شام نخوردم.
- دومین قدم من استفاده از ورزش کردن در کنار شام نخوردن بود.
می خواستم با این ترفند انرژی بیشتری مصرف کنم. مدت ها با دوچرخه مسیر مدرسه تا خانه را با دنده سنگین رکاب می زدم که حسابی عرق کنم و زودتر لاغر شوم اما نه تنها لاغر نشدم بلکه زانو درد هم به مشکلات چاقی در دوران راهنمایی اضافه شد.
- سومین قدم من استفاده از داروهای گیاهی بود.
داروهای گیاهی واقعا بدمزه را به منظور لاغر شدن از عطاری تهیه کردم. تصورم این بود که اگر خوراکی های تلخ بخورم باعث لاغری من خواهد شد. افشرده لیمو را دو برابر میزانی که روی آن درج شده بود به یک لیوان آب اضافه می کردم که تلخی بیشتری داشته باشد و تصور می کردم به این طریق سریعتر لاغر خواهم شد.
هرچه بیشتر چاق می شدم در تلاش هایم برای لاغر شدن بیشتر عجله داشتم و سعی می کردم با اعمال فشار یا محدودیت بیشتر سرعت لاغر شدنم را افزایش دهم اما غافل از این بودم که لاغر شدن یک سبک زندگی است و نمی توان با تلاش بیشتر آن را تغییر داد.
افزایش سرعت لاغر شدن
همه افراد چاق وقتی تصمیم می گیرند لاغر شوند دوست دارند روش یا طریقی را در پیش بگیرند که خیلی زود لاغر شوند.
البته گول خوردن برای سریع لاغر شدن توسط تبلیغات رسانه ای و رنج و ناراحتی چاقی مزید بر علت می شود تا افراد چاق به دنبال سریع تر کردن روند لاغری شدنشان باشند.
اینکه شما بخواهید سریع تر لاغر شوید مانند این است که بخواهید ۵ سال از عمر خود را زودتر سپری کنید.
به همان اندازه که سپری کردن ۵ سال از زندگی در ۳ سال غیرممکن است، افزایش سرعت روند لاغر شدن هم غیرممکن است.
شاید شما بتوانید با اعمال فشار بیشتر از طریق ورزش های سنگین یا محدودیت های غذایی شدید مقدار بیشتری وزن یا سایز در مدت زمان مشخص کم کنید، اما از آنجا که نمی توانید به این روند تحت فشار بودن ادامه دهید بعد از مدتی دچار اختلال عصبی شده و ناچار به رها کردن روش لاغری خود می شوید.
بعد از رها کردن برنامه لاغری طی چند روز رفتار شما مطابق گذشته خواهد شد و طی یک یا دو هفته تمام آنچه با سختی و رنج کم کرده بودید به راحتی به شما اضافه می شود.
توقف روند لاغر شدن
در مشاوره های خود با افراد زیادی که اراده آهنین در اعمال فشار و محدودیت سخت داشته اند با این موضوع مواجه شدم که روند کاهش وزن و سایز آنها پس از مدتی متوقف می شود.
از آنجا که در ذهن همه افراد چاق برای لاغری بیشتر باید محدودیت و فشار را بیشتر کرد از جایی به بعد دیگر آن فرد نمی تواند فشار بیشتری به جسم یا محدودیت بیشتری بر غذاهای مصرفی از نظر مقدار و نوع وارد کند بنابراین انتظار دارند که با این شرایط طبیعی است که روند لاغر شدن آنها متوقف شود.
نکته جالب توجه در مورد این افراد این بود که با اینکه مدت ها بود این افراد تحت فشار شدید ورزش و رژیم غذایی بودند اما از روند لاغری خود رضایت نداشتند.
با شرح این موارد و توجه به تلاش قبلی خود برای لاغر شدن به این نتیجه می رسیم که لاغر شدن ارتباطی به میزان فشار و محدودیت ندارد بلکه ارتباط مستقیم به فرمول های ذهنی افراد و سبک زندگی آنها دارد.
انتخاب سبک زندگی چاق یا لاغر شونده
وقتی ذهن ما مملو از فرمول های چاق کننده باشد، سخت ترین روش های لاغری برای مدت محدودی تاثیرگذار خواهند بود چرا که در نهایت قدرت ذهن ما قوی تر از از قدرت بیرونی است.
برای آگاهی از قدرت ذهن می توانید به رفتار افراد متناسبی توجه کنید که در عین حالی که رفتار غذایی آنها از نظر ما چاق کننده است اما سال هاست در تناسب اندام کامل هستند.
در سال هایی که چاق بودم همیشه از دیدن نحوه خوردن افراد متناسب حسرت می خوردم و همیشه آرزو می کردم من هم بتوانم مثل آنها به راحتی از هر غذایی که دوست دارم به هر اندازه ای بخورم.
دوستان متناسبی داشتم که با هم شرط بندی می کردند هر کدام ساندویچ و نوشابه بیشتری بخورد برنده است و فرد مقابل باید هزینه ساندویچ و نوشابه های او را پرداخت کند.
هربار که به من پیشنهاد می دادند در این شرط بندی شرکت کنم، وحشت سرتاپای وجود مرا فرا می گرفت و هرچقدر که آنها اصرار می کردند و مرا تمسخر می کردند که بخاطر ترس از شکست با آنها مسابقه نمی دهم باعث نمی شد که جرات پیدا کرده و در مسابقه خوردن ساندویچ و نوشابه شرکت کنم.
آنها نمی دانستند ترس من از باختن و پرداخت هزینه نبود بلکه بخاطر ترس و وحشت از چاق تر شدن بود.
من به حدی از خوردن ساندویچ و نوشابه ترس داشتم که حتی اگر در جلوی ساندویچی رد می شدم احساس می کردم چاق تر شدم بنابراین هرگز نمی توانستم مانند آنها ساندویچ و نوشابه بخورم.
در تمام دوران چاقی به تفاوت زندگی خودم و افراد متناسب توجه می کردم و در تعجب بودم که چرا آنها چاق نمی شوند و سالهاست بدون هرگونه تحمل رنج و سختی لاغر هستند در حالی که من به راحتی چاق می شوم و با هر رنج و بدبختی لاغر نمی شوم.
از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با تلاش و استمرار موفق به کسب نتیجه عالی از روش ذهنی برای لاغر شدم به مرور پاسخ سوال سالهای چاقی برای من واضح شد.
سبک زندگی افراد متناسب
نکته جالب توجه درباره سبک زندگی افراد متناسب یا لاغر اینکه اگر این عبارت را به هر زبانی در گوگل جستجو کنید با بی نهایت تصویر و مطلب درباره سبک زندگی افراد متناسب مواجه خواهید شد که همه سبک زندگی افراد متناسب را شامل تغذیه برخی مواد، استفاده از برنامه رژیمی خاص، ورزش کردن و داشتن زمان بندی برای زندگی معرفی میکنند.
تصویری که برای این قسمت از متن قرار داده شده است (تصویر بالا) یکی از هزاران تصویری است که در جستجوی عبارت سبک زندگی برای لاغری نمایش داده شده است.
دقت کنید از چه پارامترهایی در این تصویر استفاده شده است:
- دفترچه یادداشت به معنی داشتن برنامه برای لاغر بودن
- قرار دادن تصویر تعدای از میوه ها به معنی خوردن مواد غذایی سالم و طبیعی برای لاغر بودن
- کفش ورزشی، دمبل، طناب و بطری آب به معنی داشتن پیاده روی و برنامه ورزشی برای لاغر بودن
- ساعت هم به معنای داشتن برنامه زمانبندی شده برای رسیدگی به همه امور لازم برای لاغر بودم
این درحالی است که اگر شما از فرد متناسبی درباره رمز و راز متناسب بودن یا برنامه ای که در زندگی برای متناسب بودن دارد سوال کنید قطعا پاسخ مشخص و واضحی دریافت نخواهید کرد چون هیچ فرد متناسبی برای متناسب بودن برنامه مشخصی ندارد اما در سراسر جهان هرجا صحبت از لاغری شود بلافاصله رژیم غذایی داشتن، ورزش کردن و رعایت برخی عوامل دیگر را تنها راه حل متناسب بودن معرفی می کنند.
در تحقیقات گسترده درباره سبک زندگی افراد متناسب متوجه شدم در زندگی آنها دو موضوع بسیار تاثیرگذار است.
۱- افکار: شامل ممجموعه نگرش آنها درباره مواد غذایی، چاق و لاغر شدن و نگرش آنها درباره شرایط جسمی شان است.
۲- رفتار: مجموعه واکنش آنها به مواد غذایی، نحوه و مقدار غذا خوردن، علایق و سلیقه آنها در انتخاب مواد غذایی است.
این دو بخش در افراد چاق نیز وجود دارد و سبک زندگی آنها و شرایط جسمی شان را تعیین می کند.
همه افراد متناسب از نظر افکار در وضعیت عالی هستند، آنها هیچ نگرشی درباره چاقی، ترس از مواد غذایی و چاق شدن ندارند.
اما نکته جالب توجه اینکه افراد متناسب در مورد رفتارهایشان به دو گروه تقسیم می شوند:
- گروهی که رفتار غذایی مناسب و در حد نیاز دارند
- گروهی که رفتار غذایی مشابه افراد چاق دارند.
در حقیقت سبک زندگی افراد متناسب با یکدیگر تفاوت دارد. اما چگونه است که هر دو گروه متناسب هستند؟
با این تقسیم بندی اثبات می شود که دلیل متناسب ماندن هر دو گروه قدرت ذهن آنهاست که عاری از هرگونه فرمول چاق کننده است.
سبک زندگی افراد چاق
جستجو درباره سبک زندگی افراد چاق هم دقیقا مانند سبک زندگی افراد لاغر می باشد. همه تصاویر و محتوای ارائه شده در بستر اینترنت تاکید دارند که نوع غذایی که افراد مصرف می کنند، کم تحرکی، ژنتیک و چند عامل محدود دیگر را عامل چاقی افراد معرفی می کنند.
در تصویری که برای سبک زندگی افراد چاق انتخاب شده است ژنتیک، فست فود، تیروئید و کم تحرکی را عامل چاقی افراد معرفی کرده است. این درحالی است که بسیاری از افراد متناسب هم به اندازه افراد چاق فست فود مصرف می کنند، برخی از آنها تیروئید دارند و تحرک خاصی ندارند اما همیشه متناسب هستند.
بسیاری از افرادی که اکنون چاق هستند در گذشته نه چندان دور کاملا متناسب بوده اند. آنها افکاری عاری از هرگونه فرمول های چاقی داشته اند اما رفتار غذایی آنها شباهت زیادی به رفتار افراد چاق داشته است.
در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف افکار آنها دستخوش تغییر شده است و اولین فرمول های چاق کننده در ذهن آنها ایجاد شده است. به این دلیل که از قبل رفتار نامناسب داشته اند، ایجاد حتی یک فرمول چاق کننده مانند “آدم بعد از ازدواج چاق می شه” برای چاق شدن آنها کافی است. چون به واسطه همین یک فرمول سبک زندگی آنها به آرامی تغییر می کند.
همه افراد چاق نیز مانند همه افراد لاغر در ابتدا از نظر افکار و رفتار چاق کننده مانند یکدیگر هستند. در حقیقت همه افراد چاق از یک سبک زندگی مشترک استفاده می کنند.
اما به مرور که چاق تر می شوند عده ای از آنها برای لاغر شدن دست به دامن رژیم های غذایی می شوند و آنقدر تحت رژیم های مختلف زندگی می کنند تا به مرور خوردن آنها از یک فرد متناسب نیز کمتر می شود اما از آنجایی که افکار آنها همچنان مملو از افکار چاق کننده است آنها هرگز به رویای لاغری خود دست پیدا نمی کنند.
در این مثال نیز قدرت افکار در تعیین شرایط جسمی و سبک زندگی افراد چاق کاملا واضح است.
بنابراین اگر قصد لاغر شدن دارید باید تمام تمرکز و توان خود را برای تغییر فرمول های چاق کننده ذهن خود به کار بگیرید. در این صورت شما موفق به تغییر سبک زندگی چاق شونده خود به لاغر شونده خواهید شد.
اعمال فشار مؤثر نیست
از تمرکز بر اعمال فشار یا ایجاد محدودیت غذایی خودداری کنید چون در نهایت هیچگونه نتیجه ای نخواهید گرفت.
در گفتگو با یکی از دوستانم او درباره روش ابداعی خود برای لاغر شدن توضیح می داد.
او می گفت هر روز چندین ساعت ورزش می کنم و برای بالا رفتن سوخت و ساز بدنم حتی کولر را خاموش می کنم.
او از عملکرد خود خیلی راضی بود چون در مقایسه با یک ساعتی که قبلا ورزش می کرده است مقدار بسیار بیشتری عرق می کرد.
او عرق کردن بیشتر را اتفاقی خوش آیند و موثر برای لاغر شدن خودش می دانست.
هر فردی که حتی یک فایل درباره لاغری با ذهن از سایت تناسب فکری گوش داده باشد به وضوح نتیجه این طریق عملکرد برای لاغر شدن را می داند و لازم به شرح نتیجه آن نیست.
اگر می خواهید برای همیشه لاغر بمانید، باید لاغری با ذهن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید.
فردی که سال هاست متناسب است، سبک زندگی متناسب بودن را برای زندگی انتخاب کرده است. او تصمیم نگرفته است برای مدتی به روش متناسب بودن زندگی کند.
بسیاری از افراد چاق می خواهند از روشی استفاده کنند که در طی مدت کوتاهی آنها را لاغر کنند. آنها انتظار دارند لاغر شوند درحالی که نمی خواهند افکار و رفتار خود را تغییر دهند.
این افراد تصور می کنند جسم آنها هیچ ارتباطی به آنها ندارد و خودبخود چاق شده است بنابراین اگر به طریقی بتوانند جسم خود را لاغر کنند برای باقی عمر در حالت متناسب زندگی خواهند کرد.
اکنون که به لطف خدا چند سال است در مسیر لاغری با ذهن هستم بیشتر از قبل از نگرش افراد چاق درباره لاغر شدن تعجب می کنم.
بسیاری از پزشکان مطرح، ورزشکاران حرفه ای، افراد مشهور و … به گونه ای درباره لاغر شدن صحبت می کنند که موجب تعجب و بیشتر اوقات خنده من می شود.
البته اطمینان دارم همه افرادی که به سایت تناسب فکری هدایت شده اند و تعدادی از محتوای آموزشی درباره لاغری با ذهن را گوش داده اند با نظر من هم عقیده هستند.
من و همه افرادی که عضو سرزمین لاغرها هستند، چیزهایی درباره لاغری می دانیم که بزرگ ترین شرکت های داروسازی، پزشکان، روان شناسان، مربیان ورزشی و …. نمی دانند.
لاغری با ذهن را جدی بگیرید و آن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید تا نه تنها برای همیشه لاغر بمانید بلکه با تغییر فرمول های ذهن خود تمام جنبه های زندگی خود را تغییر دهید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
همانطور که در توضیات نوشتاری شرح داده شد سبک زندگی شامل افکار، انتظار و رفتار است و برای تغییر سبک زندگی چاقی به سبک زندگی لاغری باید این سه مورد را تغییر داد.
تفییر سبک زندگی با تغییر افکار شروع می شود و در لاغری با ذهن به این موضوع به شکل ویژه اهمیت داده شده است.
زمانی که شما در حال خواندن نوشته های آموزشی هستید، زمانی که صرف تماشای ویدیوی آموزشی میکنید، زمان هایی که مشغول فکر کردن به آنچه گفته شده است یا انجام تمرینات هستید و همچنین زمانی که مشغول خواندن نوشته های دیگران هستید در حال وارد کردن افکار هسمو با سبک زندگی لاغری در ذهن خود هستید.
تداوم در این کار به سادگی باعث تغییر سبک زندگی شما خواهد شد. فقط کافی است به مدت کافی مشغول این کار شوید و این مدت برای هر فرد بستگی به محتوای ذهنی اش دارد و قابل محاسبه و پیش بینی کردن نیست.
تا وقتی به تناسب اندام ایده آل خود نرسیده اید به این مفهوم است که باید در این مسیر ادامه دهید. میزان تناسب اندامش ما تعیین کننده سطح تغییر سبک زندگی شما می باشد.
برای انجام عالی تمرینات این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات این جلسه پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟
- ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟
- به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.
- تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟
- تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟
- به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.59 از 41 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد روشن عزیز و دوستان انرژی مثبتم در این سبک جدید زندگی لاغری
فایل ۴۷ سبک زندگی لاغری
من بارها این جمله رو از مادر خدایا بیامرزم که از چاقی فوت کرد شنیده بودم که میگفت
« ده سال کمتر عمر کن مگه چی میشه ولی بیشتر بخور »
«اونایی که ده سال بیشتر عمر کردند و یه عمر نخوردند مگه کجای دنیا رو گرفتند »
اینا جملاتی بود که من بارها و بارها از مادرم شنیده بودم و یجورایی با گوشت و خونم عجین شده بود
مادر من با این طرز تفکر بچه های چاقی رو تربیت کرد که من لاغر ترین فرد چاق خانواده با صد و پنج کیلو بودم
خودش صدو چهل کیلو و پدرم هم صدو و بیست کیلو بود و تمام خواهرا و برادرم همه بالای صد و ده کیلو هستند و در صف اسلیو معده از هم پیشی میگیرند
این فکر با تکرار وارد مغز من شد و منم انتظاری شبیه رفتار مادرم داشتم و بارها به خودم میگفتم مگه زندگی تو ایران دیگه چه دلخوشی دیگری به جز خوردن برای ما گذاشته
بزار مثل مادرم بخورم که حداقل آرزو به دل و حسرت به دل نمیرم
و اینجوری شد که به صورت خود به خودی با اینکه من هنوز لاغر بودم اعمالم و رفتارم شبیه مادرم شد
و تمایل من به خوردن روز به روز بیشتر میشد فکر میکردم قحطی میخواد بیاد چون مادر من همیشه خوراکی ها رو تقسیم و قائم میکرد و من همیشه حریص تر میشدم
۴۳ سال از عمرم به این سبک چاقی گذشت این وسطا یه وقتایی هم با رژیم و ورزش لاغر میکردم ولی فکر من چاق و گرسنه بود همیشه
بخاطر اون فشاری که برای لاغری تحمل میکردم عصبی میشدم فنر من تاب نمیوورد و یهو رها میشد و گرگ گرسنه وجودم به همه چی حمله میکرد
من اونموقع نمیدونستم لاغری به فرمول ذهنی و سبک زندگی ربط داره اصلا کسی این حرفا رو زمان ما نمیگفت
با اینکه بعضی وقتا خوردنم از یک فرد متناسب به مراتب کمتر شده بود ولی چون افکارم مملو از چاقی بود لاغر نمیشدم
تا اینکه امروز اینجا فهمیدم لاغری یه سبک زندگیه
سبک زندگی لاغر ها چطوریه
یه نمونه ش تو اوقات فراغت اونا کتاب میخوانند به گل هایشان میرسند سگشون رو برای بازی به پارک میبرند و ….
من اینجا برای اولین بار خود گرسنگی رو تجربه کردم تا قبل این نمیدونستم گرسنگی چه حوریه چه شکلیه چون همیشه من سیر یا تا خرخره خورده بودم
ولی خداییش حس باحالیه حس باکلاس و شبکیه
واسه همین من راه مادرم رو نمیرم
پسرم امروز از مدرسه اومد گفت مامان الان گرسنه نیستم میشه بعدا ناهارمو بخورم
خیلی راحت و با آرامش گفتم بله پسرم هر وقت گرسنه شدی غذات روی گازه بردار بخور
حالا که متناسب شدم و این سبک زندگی رو دارم با گوشت و پوست و جونم زندگی میکنم دیگه واسه من مهمونی عروسی سفر رستوران همه جا یکیه و من همه جا مثل یه بچه ی خوب متناسب رفتار میکنم
شاید واسه همینه دیگه استرس از سفر رفتن ندارم
دوستتون دارم
مژگان مادر پرشور و انرژی و اهل دل
سلام توی فایل متوجه شدم باید سبک زندگیمو از سبک چاقی به سبک لاغری تغییر بدم کاش می تونستم تمام افراد چاق که دنبال راه لاغری هستند را با استادوحرفهای استاد سبک زندگی وسایت وخلاصه منش ایشون آشنا کنم بگم بابا راحت تر از ابن چی می خواین چرا دنبال سختی ومحدودیت هستید سبک زندگیتون را سبک لاغری کنید افکار تونو لاغر کنید اینقدر به غذاها برچسب چاقی نزنید وقتی چیزی می خورید درآن لحطه از آن لذت ببرید با عذاب وجدان وشمارش کالری آن آن ماده را نخورید خودتون را با دنیای جدید لاغری با ذهن آشنا کنید از بودن درآن لذت ببرید تاببینید آزادی چه طعمی داری چند بار که چیزیو دوست دارید آزادانه بخورید بعدا دیگه اصلا میلی به آن نداریدحرص ولع ندارید اینقدر آموزشها شیرینه که جذب میشید وخودتون ادامه میدید ولی حیف که راهی برای آگاه کردن آنها ندارم ولی خودم سعی می کنم حداکثر استفاده را ازاین روش عالی داشته باشم استاد خدا پشت وپناهتان
باسلام
وقتتون بخیر
فایل زیبا و اگاهی بخش سبک زندگی
ک خلاصه میشه گف من از سال ۹۸ یک زندگی دیگ رو نجربه کردم و وارد دنیای جدیدی شدم و یلدای جدیدی متولد شد و راه زندگی کردن و گمشدش رو پیدا کرد و من عاشق این سبک زندگیم چون کاملا با فطرت من و رهای ک دلم و مغزم میخواد بره مطابقت داره و درسترینه
ممنون از اگاهی های زیباتون
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام بر استاد عزیز و دوستان هم مسیر در لاغری با ذهن
اصل سبک زندگی به نگرش انسان بستگی دارد.این نوع نگرش است که باعث میشود سبک زندگی مشخص شود.افکار ما نگرش ما را میسازد.سبک زندگی سالم افکار سالم و لاغر کننده می خواهد.ما باید افکار صحیح را وارد ذهن خود کنیم و آنها را تکرار کنیم تا تا تبدیل به باور شوند و در نهایت نگرش صحیحی در ما ایجاد کند و وقتی نگرش ما تغییر کرد کم کم رفتار ما به نسبت نگرشمان تغییر میکند و در آخر بدونه رنج گرسنگی و فعالیت های زیادی جسم ما متناسب میشود..
و خدایی که در این نزدیکیست.
سالهای دور از خودم و خدا میپرسیدم که میشه منم متناسب و لاغر باشم؟؟برام عملی نبود،برام دور از ذهن بود ،همیشه اینجوری به خودم میگفتم که آدمای متناسب چجوری غذا میخورن که چاق نمیشن؟؟بعد که دقت میکردم میدیدم اونا سبک زندگیشون متفاوت از من هست و اینو توی نحوه ی غذا خوردنشون میدیدم و به خودم میگفتم بهتره منم سعی کنم آروم و کم کم غذا بخورم ولی متاسفانه به خاطر حرفا و آموزش اطرافیان که بارورسازی برای من اتفاق افتاده بود نمیتونستم سبک زندگیمو عوض کنم و الان متوجه میشم که من بدون آموزش میخواستم به زور زندگیمو عوض کنم ولی الان متوجه شدم من برای متناسب شدن و موندن باید سبک زندگی مو با لاغری با ذهن عوض کنم.اموزش اگر هر روز و پیوسته باشه به نظرم خیلی تاثیر گذاره،منم ی دوره ای رو وارد سایت شدم چند ماهه اول خیلی خوب تغییراتی داشته باشم ولی بعدش فک کردم که چون ی سری باورها و عادتهام تغییر کرده پس نیازی نیست که دیگه به سایت سر بزنم ولی ای کاش ادامه میدادم،الانم زیاد پشیمون نیستم چون من توی این مدت که نبودم متوجه شدم و ایمان پیدا کردم که باید برای متناسب شدن آرامش داشت و صبور بود که این امر مستلزم بودن توی سایت و انجام تمرینهای روزمره ست.خیلی هم باورها و عادتهام به جهت خوب و عالی تغییر کردن،امروز توی محل کارم غذامو دیر شروع کردم به خوردن و ار اونجایی که من دوست دارم غذامو گرم و داغ بخورم دیدم اصلا برام خوردن غذای سرد خوشایند نیست و با اینکه میل به خوردن داشتم و گرسنه بودم،خیلی راحت غذامو گذاشتم کنار.تقریبا یکساعت پیش هم همکارم بهم پیشنهاد غذا داد ولی چون غذای باب میلم نبود گفتم نه نمیخورم،ب خودم گفتم ترجیحم اینه که گرسنه باشم و خودمو با ی چای یا میوه سیر کنم تا اینکه بخوام اون غذای نادلخواه رو بخورم.
متناسب بودن و ماندن یک سبک از زندگیه،من میخوام سبک زندگیمو با لاغری با ذهن ادامه بدم.الهی شکر.
یا حق
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم…..
خیلی جالبه وقتی خودتو محدود نکنی و آزاد باشی در خوردن، میلت کمتر میشه…..
دیشب خیلی گرسنم شد و مقاومت میکردم طبق چند ماه گذشته چیزی نخورم. ولی مقاومت رو شکستم و یه مقداری غذا نیمه شب خوردم. با لذت هم خوردم. با خودم گفتم تو این همه مدت نیمه شب چیزی نمیخوردی، حالا یه بار هم غذایی بخوری، مگه اتفاقی می افته. هیچ وقت نمی خوام خودمو محدود کنم. می خوام خودمو آزاد بزارم. میخوام روی افکارم و رفتارم کارکنم. خودمو لاغر ببینم و انتظارم از خودم هم لاغر ی باشه. می خوام حسم به همه چی خوب باشه.
من خیلی به نوع مواد غذایی دقت می کنم. میگم برنج چاقت می کنه نون چاقت می کنه. این مقدار رو خوردی چاق میشی. ولی این مدت تمام وقت، میگم، همه ی این حرفها از افکار توعه. پس افکارت رو درست کن. به نوع مواد غذایی دقت نکن. همه برای نیاز بدنه. افراد متناسب، حتی از تو هم بیشتر میخورن. ببین همیشه متناسبن. پس تو هم افکارت باید درست بشه. باید انتظارت از خوردن این باشه که تو به سمت متناسب شدن حرکت می کنی. تو الان هم متناسبی. خودت خودتو چاق میبینی. نباید انتظار داشته باشی بعد هر وعده غذایی چاق بشی. بلکه بدونی همه ی مواد غذایی برای نیاز بدن توعه. ما بقی دفع میشن. هیچی چی ذخیره نمیشه. تو خودت با افکارت باعث شدی همه چی ذخیره بشه.مطمئن باش کم کم اون ذخائر هم به مرور میسوزن و تموم میشن. خیلی مهمه افکارت رو تغییر بدی. وقتی کنترل افکارت رو در دست بگیری رفتارت هم درست میشه و بدنت به سمت متناسب شدن میره. هیچ وقت بی تحرکی رو عامل چاقی ندون. خیلی از متناسبها ساعت ها یه جا نشستن.
خدا رو شکر روز به روز حال درونی ام بهتر میشه. با این حال درونی خوب قطعا موفقیت های بزرگی بدست میارم. اولینش متناسب شدن هست که مطمئنم متناسب میشم بعد موفقیت های دیگه ام …..
سلام دوست عزیزم عالی بود از خوندن دید گاهتون لذت بردم موفق باشید
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
سبک زندگی ما هایی که اضافه وزن داریم وافراد که سبک زندگی درستی دارند یعنی افراد متناسب وسالم
در همان تغییر هایی ایست که به مرور زمان از یه جایی به بعد یا بعضیا از همون اوایل زندگی در ناخودآگاه ما شکل گرفت من خودم فرمولهای بعد از بارداری ذخیره کردم که الان با موندن در سایت تناسب فکری ودوره های استاد فهمیدم ..
من به اشتباه واز روی ترس این فرمولها رو ذخیره کردم وسبک زندگیم هم به دنبال این فرمولها شکل گرفت
رفتارم وفکرهام با هم همسو شدن وجسم کم کم این شکل رو به خودش گرفت.این سایت واقعا چون زندگی خود استاد هست
این زبان مشترک رو شناسایی کرده ..ومهم نیست من چند کیلو اضافه دارم منم میتونم وچون خیلیلیا تونستن ونتیجه گرفتن ..
منتها این بستگی به خودم داره که چقد اینا تو ذهنم اینتر بشه وبا ایمان واشتیاق ادامه میدم وگفتگوهای ذهنی منفی رو فقط نگاه میکنم بهشون توجه نمیکنم
من به دوستام که لاغری نگاه میکنم وازشون سوال میکنم که غذا میخورید به چی فکر میکنید..
میگن هیچی فقط دوست دارم اینقد بتونم بخورم که چاقتر بشم ولی نمیشه دقیقا برعکس ذهن وکار کرد ما
که کلی فکر با خودمون مرور میکنیم تا یه غذا میخوریم حتی کم هم بخوریم تصویر چاقی رو مرور میکنیم وانگار همون به جا نیم پرس یک پرس غذا خوردیم
بهترین روش همین روشه قطعا وقویترین وبهترین روش در دنیاست…
دیگه من هر روز متعهدانه فایلها رو گوش میدم ونتیجه رو میسپارم به اون خدای لاغری درونم وقدرت رو به اون میدم واین دیگه سبک زندگی منه
وفهمیدم با فشار از بیرون وقدرت به دمنوش وورزش نمیتونم ِلاغر بشم وهمه چیز درونی هست
ممنون از دوستانی که دیدگاه عالی رو سایت میزارن
ممنون وسپاس از شما استاد گرامی
عاشقانه این مسیر رو ادامه میدم ودست دارم
سلام به استاد مهربون و همراهان عزیز
امروز خیلی خوشحالم انگار یه گنج پیداکردم راز تناسب اندام رو فهمیدم و ایراد خودم رو پیدا کردم من تا به اینجا خیلی از افکار چاق کننده رو کنار گزاشته بودم و به این نتیجه رسیده بودم که اینها فقط باورند جمله هایی که من به اونها جان دادم چند باور دارم که هنوز نتونستم اونا رو تغییر بدم یکی از اونها من هر کار کنم لاغر نمیشم بود این برمیگرده به بخش انتظار من حداقل ۴۷ گام برداشتم حداقل ۴۷ تا یه ساعت که وقت گزاشتم ولی ازش انتظار لاغری نداشتم یادمه تو یکی از فایل ها استاد میگفتن شما هرکار کنید میگی وای حالا چاق میشم ولی وقتی اون کارو انجام نمیدی نمیگی خوبه حالا لاغر نمیشم این جمله خیلی به دل من نشست هر جا چیزی دوست داشتم بخورم ولی نمیخوردم این جمله رو میگفتم این تمرین بخش انتظار بود من سعی میکنم از این به بعد تمرکزم روی افکار و انتظارم باشه نه رفتارم البته که خیلی سخته ونیاز به حواس جمع داره ولی من میتونم خدایا بابت این فایل ازت ممنونم استاد جان هرجا هستی سلامت باشی
باتشکر
با سلام،
سبک زندگی ای که یک خانواده در نظر میگیره میتونه تمام جنبه های زندگی رو تحت شعاع قرار بده،مثلا کسی. که اوقات فراغتش رو کتاب میخونه با این کار فقط وقتش رو پر نمی کنه بلکه با توجه به کتابی که می خونه اطلاعات وارد مغزش میشه و در رفتار و کردار اون هم تاثیر میذاره.
سبک زندگی ای که برای شرایط جسمی مون در نظر می گیریم هم همینطور هست ،و معمولا از طریق ورزش و رژیم میخواهیم شرایط جسممون رو تغییر بدیم .
ورزش اصلا هم بد نیست و برای سلامتی جسم عالیه اما وقتی برای لاغری از اون استفاده می کنیم اول باید ذهن رو تغییر بدیم و لاغر کنیم و به نوعی اول ذهن رو ورزش بدیم ،روی ذهن کار کنیم و اون رو آماده کنیم . وقتی ذهن بتونه تغییر کنه ،در رفتار ما هم تغییرات شروع میشه و روی سبک زندگی ما هم تاثیر میذاره.
سبک زندگی انجام کارهایی هست که بهشون اعتقاد داریم،باور داریم و برامون مهم هستند ،
من بعد از سایت تناسب فکری گرسنگی رو بیشتر حس می کنم قبلا بیشتر اوقات در حالت سیری بودم ،یعنی قبل از گرسنگی غذا میخوردم ،موقع بیکاری یه چیزی میخوردم و به همین خاطر گرسنگی رو خیلی کم تجربه می کردم،اما الان این طور نیست اکثر اوقات تا وقتی گرسنه نشم چیزی نمیخورم .و متوجه شدم گرسنگی تا زمانی که باعث ضعف نشه لذت بخش هم هست حس سبکی و با لذت غذا خوردن از خاصیت های گرسنگی هست البته نمیگم لاغری با ذهن میگه باید خودت رو گرسنگی بدی تا لاغر بشی ،فقط همین که زمانی غذا میخورم که گرسنه ام شده باشه .
به بچه ها اصرار نمیکنم که غذا بخورن اجازه میدم بر اساس طبیعتشون عمل کنن.
بنطرم همین چیزهای ساده و کوچیک در طولانی مدت روی روش من و بچه هام اثر میذاره و سبک زندگیمون کمی به سمت لاغری سوق میده.
بنام خدا مهربانم و همیشه حاضر و عاشق پیشرفت ما،
و درود رحمت برکت آرامش آسایش لذت نعمت بخشش مغفرت بی نیازی و همت و سلامتی هدایت صداقت معرفت راستی آگاهی پیشرفت رشد نور هدایت ثروت لذت امنیت سعادت یقین تعهد اعتماد رضایت و عمر با عزت طولانی شادی کمال خداوند و هر آنچه که میخواهید هر لحظه جاری بیشتر و افزونتر به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی و عالیقدر،
واقعا همیشه فکر این بودم سبکی را انتخاب کنم که سبک درستی باشه بتوانم تا آخر عمرم با لذت و وفاداری و پایداری بهش برسم و در این راه تا آخر عمرم بمانم همراه آسانی و لذت و خیال راحت و شادی،
خدایا شکرت خدایا هزاران بار شکرت ،
استاد تکرار میکنم برای مرور خودم:
زمان بدیم آرامآرام
فرمولهای چاقی را بشناسیم و فایل جدید ایجاد کنیم حالا زبان لاغری را بیاموزیم و د ر ذهنمان پررنگتر و جلوتر بیاریمش از طریق تکرار مداوم و با شادی ارامش و خواندن دیدن شنیدن و نوشتن و مدام در فضای لاغری ماندن آگاهی درست د آدم و قدم برداشتن و استمرار داشتن ،
و متعهد بمانیم و آگاه باشیم تغییرات باید از درون باش
و لاغریو اسان و نزدیک ببینیم و رسیده بهش خودمونو ببینیم و شکرگزاری کنیم،
با چاقی در صلح باشیم و مسئولیتش را به عهده خود بگیریم و برای ایجاد فایل جدید لاغری بیایم کم کم عادت هامون را جدید کنیم و بیاموزیم و فایل جدید ایجاد کنیم و تمرکز بر فرمول لاغری کنیم ،
دنبال هوسهای زودگذر نباشیم و کنترل و عوامل بیرونی را قدرت ندهیم و ندانیم و و دنبال تنوع غذایی نباشیم ،
اشتیاق و انتظار لاغری رو مدام داشته باشیم و باور و ایمان خودمون را بهش دوباره ایمان بیاوریم ،
شجاع باشیم و ادامه بدهیم و انتظار لاغری داشته باشیم،
و ذهنمون که اول لاغر شود با ایجاد فرمولهای لاغری با استفاده از قدرت درون و تکرار خود به خود میل و انتظارمون و رفتارمون تغییر میکنه و خود ب خود لاغر میشویم چه بخواهیم چه نخواهیم و درست و متناسب و متعادل هم خود ب خود میخوریم و هم رفتار میکنیم،
و یک هماهنگی بین ذهن درونی و رفتار بیرونی درستی در ما ایجاد میشود و غلطک راه میفته و کار ا سان و در راه سرعت میگیره منتهی با لذت و حفظ ارامش.
و درک و ایمان به یادگیری اصول اموزش ذهن همین کلید اصلی در موفقیت در همه زمینه هاست،
به خودمون مهلت دهیم به خودمون احترام بگذاریم رها کنیم ببخشیم تمرکز روی تعداد عادتهایی که در ما بهتر شده و ایجاد شده را بیشتر پررنگتر و پر تشویقتر از درون برای خودمون کنیم ،
خدایا کمکمون کن همیشه تا باورمون قویتر بشه،
خدایا شکرت عاشق توام خدای مهربان هدایتگرم و لاغری و سلامتی و انگیزه دارم و شادم اصلا یعنی آزادی را دارم تجربه میکنم پرواز کردن را دارم می آموزم ،
استاد خیلی ممنونم خداوند نعمت فراوانی در هر زمینه به شما عطا کند.
خدایا ممنونم.
ولی قبلا تکرار ناخواسته عادتهای اشتباه عذاب وجدان و ناتوانی همش بود بی تعادلی پرخوری و بدون کنترل در هر شرایطی بود.
به نام خدای هستی بخش
گام 47 : سبک زندگی برای لاغری با ذهن
چاقی یا متناسب بودن یه نوع از سبک زندگیه که برای یک روز ویا یک ماه یک سال نیست بلکه کسی که چاقه یا متناسب برای مدت طولانی سبک زندگی چاقی یا متناسب بودن رو زندگی کرده . لاغری با ذهن هم یه سبک زندگیه که نباید انتظار داشته باشیم که در مدت کوتاهی در زندگی ما به وجود بیاد بلکه باید مراحل خودش رو طی کنه . هر سبک از زندگی شامل مجموعه ای از افکار ، نگرش و رفتار که طی سال ها به وجود میاد و در ما تثبیت میشه . افراد متناسب دو سبک زندگی رو برای خودشون انتخاب میکنن یک دسته افکار درست با رفتار درست دارند و یک دسته دیگه افکار درست با رفتار نادرست دارن که نتیجه هردو سبک زندگی متناسب بودن هستش ، که در اینجا به اهمیت ذهن و افکار پی میبریم که وقتی افکار درست باشه رفتار چه درست باشه چه نادرست مهم نیست و نتیجه تناسب اندامه یعنی افکار خیلی مهم تر هستند و ما تمرکز بیشتری باید روی تغییر افکارمون بزاریم و وقتی افکار درست بشه در نهایت رفتار هم به طبع درست میشه و روی جسم تأثیر میزاره ولی همه ما تجربه امتحان کردن اون سمت قضیه رو هم داریم که سعی کردیم با رژیم گرفتن رفتارمون رو درست کنیم ولی چون افکار ما نادرست بودن تناسب اندام رو تجربه نکردیم پس نتیجه میگیریم این افکار هستند که بر رفتار تأثیر میزارن حالا اگه اون افکار درست باشن بر هر رفتاری تاثیر میزارن و نتیجه درست که در اینجا تناسب اندامه برای ما رقم میزنه ولی اگر افکار نادرست باشه چه رفتار درست باشه یا نباشه فرقی نداره برای ما نتیجه نادرست که در اینجا همون چاقی رقم خورده میشه . سبک زندگی دوره ای نیست که من برای یکی و دو ماه اونو به طور فشرده انجام بدم و بعد از اینکه دوره ش تموم شد دوباره به حالت قبل زندگی خودم برگردم و انتظار داشته باشم که برای همیشه متناسب بمونم ، مثل روش های قبلی که برای متناسب شدن انتخاب میکردم ( رژیم ، ورزش و …. ). فردی که متناسبه و سبک زندگی متناسب بودن رو انتخاب کرده با این سبک زندگی میکنه یعنی توی سفر ، مهمونی و هر جایی دیگه متناسب زندگی میکنه . پس من هم باید در عین حال که زندگی میکنم و از زندگیم لذت میبرم در هر موقعیتی مهمانی ، سفرو ……. که هستم متناسب بودن سبک زندگی من باشه و اونو اینقدر در موقعیت های مختلف تکرار کنم که در من تثبیت بشه و به روش زندگی من تبدیل بشه .
به نام خداوند زندگی بخشم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات سبک زندگی لاعری با ذهن
سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه
وقتی که خودم میخاستم لاغربشم و بعد از گذشتن چالشهای زیاد بااین روش ذهنی آشنا شدم چون عاشق لاغری بودم علیرغم چالشهای زیاد بازم تو همین مسیر به خودم امید میدادم و ادامه میدادم .
خوب برای بار اولی بود که میخاستم آگاهانه با روش ذهنی خواسته خودم رو محقق کنم روشی که تا حالا غیراین سایت نه از کسی دیده یاشنیده بودم که بااین روش میشه به خواسته رسید .
وقتی باخواهرم که چاق بود مطرح کردم مسخره کرد وگفت تو بااین روش لاغرشدی منم میام انجامش میدم .
و برادرام که این روشها رو جادوگری میدونن ومیگن کاری که تلاش وزحمت نباشه آخرش بی نتیجه هست و بادآورده رو باد میبرد .
و همش میگن دنبال این کارها نرو وغیرقانونی هست و آخرش سرت رو به باد میدی .
خوب اوایل دوره ذوق زده شدم و به اونها گفتم نه تنها رغبتی نشان ندادن بلکه بارها وقتی میدیدن سرم به گوشی هست شروع به پند ونصیحت میکردند و منو از این کارمنع میکردند .
فردعاشق چیزی حالیش نیست وقتی میدیدم کلی ازدوستان نتیجه گرفتن وچقدرحالشون خوبه .دیگه گوشام رو کر کردم روی این حرفها و چیزی نمیشنیدم وادامه میدادم .
بعدا که خیلی عالی وزن کم کردم و بهم میگفتن خوب معلومه غذاتو کم کردی و روغذا نیستی و تو دلشون منتظربودن من چاق تر بشن بعد بگن دیدی این حرفها همه دروغه . واین کارها عاقبت نداره .
البته تقصیری هم ندارن چون میلیاردها بار شنیدیم که کاری که براش تلاش نکنیم نونش حلال نیست .
خوب مگه تغییر باور تلاش نیست . مگه من یه شبه لاغرشدم .
من آنقدر فایلها روگوش میدادم و وقتی استاد ازگذشتش میگفت منم ذهنم رو میبردم گذشته وآنقدر خاطرات رو مرور میکردم تا آرام آرام خاطراتم باچاقی یادم بیاد .
اگه من این تلاش رو برای هرکاری میزاشتم زودتر به نتیجه میرسیدم .
من برای یادگیری آرایشگری بعد یکسال آموزش سالن زدم این روکاری سخت میدونستند چون قراربود تو گرما وسرما برم کلاس .سروقت برم وسایل وتجهیزات بخرم نمونه ببرم اما تواین روش اینها نبود زیرکولر یا زیر بخاری مینشستم و از نظر اونها من کاری نمیکردم اما از نظر خودم من خیلی کار میکردم .
رجوع به ۳۰ سال پیش و شروع روند جاقی.
آخه من چندسال اول متناسب بودم وبعدها آروم آروم چاق شدم .
وژنتیکی چاق نبودم که دلم خوش باشه و بگم نگاه استاد ژنتیک رو دلیل میدونست والان متناسبه و من هم این باورغلط رو رد میکنم .
من بالای ۱۰ مورد رو یادداشت کردم . دلیل ها رو مشخص کردم بارها خوراک درست رو لز محیط بیرون به ذهنم میدادم که نگاه باورهای گذشته اشتباه بود .
درکنارچاقیم میخاستم لاغربشم .
خونه ای که پدرم چاق و خواهرام چاق بودن و هر دفعه عاملهایی که من قبلا دلیل چاقی میدونستم رو هر روز تکرار میکردند و من اونور ورودی درست میدادم اینور اونها باورهامو دوباره خدشه دار میکردند و من سریع همون لحظه برلی اینکه اثرمخربش خنثی بشه میگفتم نگاه اون پس چی . و از این مثالها ونمیزاشتم زحماتم خراب بشه .
ولله من آرایشگری که رفتم این دردسرها رو نداشتم . اما بااین روش چون عاشق خودم بودم و به استاد ایمان داشتم که حرفش حقیقت محضه چون خاطرات چاقیش عینا شبیه من بلکه حتی شدیدار بود . من ادامه دادم ونتیجه گرفتم .
.اونها همچنان چاق هستند ومرتب مجبورند لباسهایی که بهای بالایی براش دادند وبعد مدتی کوجیک میشه رو ببخشنند کاری که من قبلا میکردم ..خودلباسه زباد مهم نیست اینکه کلی وقت بزاری خصوصا ما خانمها ولباس دلخواهمون رو بخریم و سری بعد تنگ بشه واقعا سخته . خصوصا لباس مجلسی .
یا انواع کرم ها کلی کلاس پوست وهزینه های سرسام آور برای جوشهای صورت . و همش دراحساس بد بودن به خاطر چاقی و دردسرهای آن .دسته وپنجه نرم میکنن .
من بهایش رو پرداختم والان حس خوب داشتن پاداش من هست که توجه نکردم به حرفهای بیهوده و مصمم وعاشقانه ادامه دادم و میدم .
تازه با همین روش ذهنی کلی از مسایل دیگه زندگیم رو حل وفصل کردم وهمچنان عاشقانه دارم بااین روش خواسته هایی که تا حالا بی خیالش شدم رو محقق میکنم
خدایاشکرت بابت هدایت به این مسیر زیبا . وتشکر از استاد عالیقدر که چگونه زیستن رو به من آموختن تا از زندگیم لذت بیشتری ببرم و درجهان تاثیرگذار باشم
به نام خداوند زندگی بخشم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
سبک زندگی لاغری
سبک زندگی یعنی تمام تمایلات و افکار و رفتار و عقایدی که زندگی هر فردی و تشکیل میده هم شامل تمایلات روحی و هم شامل تمایلات جسمی میشه و بستگی به عوامل مختلفی هم داره مثه محل زندگی ،رفتار و نگرشهای خونوادگی و اطرافیان اون فرد و ……سبک زندگی هر کسی مختص خودشه و اصلا قانون خاصی وجود نداره برای اون،حتی ممکنه کسی
بخاطر سبک زندگی خودش قوانین خانواده و جامعه رو هم زیر پا بزاره ،افراد چاق اکثرا سبک زندگیشون شبیه به همدیگه است
از لحاظ نوع تغذیه ،رفتارهای غلط پرخوری و اضافه خوری ،قاطی خوری و عدم تحرک و تنبلی ،عدم اعتماد به نفس و عزت نفس،نفرت از خود دارن ،ترس از غذاها و چاقتر شدن دارند و ……….تمام صفات منفی که در یک ذهن و جسم چاق وجود داره
افراد متناسب هم تقریبا یک نوع سبک زندگی دارند البته منظور ما متناسبهای با رفتار غذایی صحیحه .
تغذیه سالم دارند،پرخوری و اضافه خوری ندارند ،قاطی خوری نمیکنن،عزت نفس و اعتماد به نفس بالا دارن ، از غذاها و چاقی نمیترسند،اصلا اعتقادی به چاق شدن خودشون ندارند و ………
خوب با یک نگاه کاملا سطحی هم متوجه میشیم که کدوم سبک زندگی بهتره ،و سرشار از شادی و آرامش و سلامتی و خوبیه و همین تفاوت بین سبک زندگی افراد چاق و لاغر سبب میشه ما به انتخاب روشی برای خلاصی از چاقی بیفتیم
در گذشته خودمون هر بار راهی و رفتیم تا ما هم لاغر بشیم و لذتهای جسمی و ذهنی افراد لاغر و تجربه کنیم
گاهی اصلا تجربه نکردیم و گاهی هم برای مدت کوتاهی تجربه اش کردیم اما چون ما فقط داشتیم سبک زندگی جسمیمون و تغییر میدادیم یا عملا تجربه ای کسب نمیشد یا کوتاه مدت بود بعد متوجه شدیم باید سبک زندگی روحمون هم تغییر بدیم و تازه متوجه مسیر ذهنی لاغری شدیم
ما با ورودمون به مسیر تناسب فکری اولین گام برای تغییر سبک زندگیمون و برداشتیم توی این مسیر یواش و آرام جلو رفتیم و چیزهای زیادی یاد گرفتیم مثلا فهمیدیم چاقی ارث نیست و ما این فرمول اشتباه در ذهنمون از بین رفت
یا با یادگرفتن درجه حس گرسنگی و سیری فهمیدیم با توجه به نیازهای جسممون بخوریم و لذت ببریم و توجه همزمان به جسم و افکار و کنترل ذهن و با همین تکنیک به ظاهر ساده به خوبی آموختیم
تکنیکی که میگفت مواد غذایی رو ببین حالا فکر کن راجع بهش به بدنت توجه کن ببین نیاز داره یا نه ؟اگر حس گرسنگی داری بردار (فرمان مغزی)و بخور
اگر حس گرسنگی نداری ببین ،برندار و نخور
و با همین کار ما ذهن و فکر و فرمان مغزمون و با نیاز جسممون هماهنگ میکنیم
اما تا قبل ورود به این مسیر فرمول این بود
مواد غذایی و میدیدیم،بدون فکر دقت کنید دوستان بدون فکر به حس نیاز بدن سریع برمیداشتیم و میخوردیم و ما برده ی مواد غذایی بودیم در بیشتر مواقع اصلا لازم به دیدن نبود ،بوی مواد غذایی میومد میرفتیم میخوردیم مثل بوی شیرینی یا ساندویچ
باز لول بالاتر هم داشتیم لازم نبود ببینیم یا بو کنیم یا حتی لمس کنیم اون ماده غذایی وجود خارجی در اطراف ما نداشت اما ما با فکر کردن و تصور طعم و عطر و مزه اون در ذهنمون ،خودمون و تشنه ی مصرف اون ماده میکردیم و در اولین فرصت تهیه اش میکردیم و با لذت تصویر ذهنی که ساخته بودیم مثل وحشی ها اون ماده غذایی و میخوردیم بازم بدون فکر و بدون توجه به نیاز جسممون
اگر از روش لاغری با ذهن استفاده میکنیم و هنوز برده ی مواد غذایی هستیم هنوز قبل مصرف آنالیز فکری نداریم یعنی ما جای کار زیادی داریم
من این نکته رو بگم که تکرار و مرور عادات خوب باعث تداوم این عادات میشه و اصل تکرار مطالب و بودن در سایت و آموزش دیدن هم همینه
همون طور که سالها رفتارهای چاق شونده شد رفتار ما ،شد سبک زندگی ما ،و نتیجه اون شد چاقی جسم و روح ما
بودن تحت آموزش صحیح و تمرین و تکرار صحیح هم باعث ایجاد تغییرات رفتار ما و سبک زندگی ما و در نتیجه لاغری جسم و روح ما میشه
انسان تک بعدی خلق نشده که با فشار جسمی انتظار تغییر سبک زندگی ازش بشه داشته باشیم
انسان دو بعد داره جسمی و روحی و هر دوی اینها به شدت روی هم تاثیر میزارن و نحوه استفاده ما از این ابعاد ذات وجودی ما رو خلق میکنه حالا بریم تاثیر این دو بعد و در لاغری و چاقی خودمون بررسی کنیم
تاثیر بعد جسمی بر بعد روحی
بعد جسمی روی بعد روحی تاثیر میزاره مثال ما پرخوری و عادات جسمی چاق انجام دادیم و چاق شدیم و این چاقی جسمی تاثیر مستقیم روی روح و روان ما داشت دچار چالشهای افسردگی ،نفرت ،عدم اعتماد به نفس و ……شدیم
تاثیر بعد روحی بر بعد جسمی
در مسیر تناسب فکری ما اومدیم اول با بعد روحی و آموزش اون جلو رفتیم در حالی که هنوز از بعد جسمی نتیجه لاغری کسب نکردیم به اندازه دلخواه خودمون، ولی سرشار از آرامش ،شادی و اعتماد به نفس و…..شدیم
پس بها دادن به بعد روحی و پرورش اون اول عواطف و احساس ما رو ارتقا میده و ما اول به سلامت روحی میرسیم اول روحمون متناسب و لاغر میشه وقتی به این درجه رسیدیم آروم و بدون سرو صدا جسممون هم تحت تاثیر مستقیم بعد روحی قرار میگیره و لاغر و متناسب میشه و این فرمول لاغری با قدرت ذهنه
دوستان عزیزی که سالها دوره تهیه کردن و تلاش کردن اما هنوز نتیجه جسمی نگرفتن ،نشونه این نیست درک نکردن یا اشتباه عمل کردن این عزیزان برای تغییر بعد روحی خودشون نیاز به زمان بیشتری دارند نیاز به تکرار و تمرین بیشتری دارند اشتباه در درک و فهم نیست ،اشتباه در عملکرد نیست ،شما ایراد ندارید شما هم سرشار از شوق لاغری هستید فقط زمانبندی شما فرق دارد مثل اینکه زمان پخت نخود با زمان پخت برنج متفاوت است
عزیزانم نا امید نشوید دنبال راههای میانبر دمنوش و ….نروید فقط بمانید و آموزش ببینید قطعا نتیجه جسمی و کسب میکنید و با شادی روحی و آرامش ادامه دهید
روزهای کسب نتیجه جسمی در قبال کسب نتیجه روحی است پس بدون عجله و با عشق به یاری خداوند به مسیر زیبای تناسب فکری ادامه میدهیم
استاد سپاسگزارم برای آموزش ناب دیگه و حس زیبای در مسیر بودن
الهی به امید تو
سلام استاد
خیلی خوشحال هستم که امروز توانستم این فایل را گوش کنم من سبک زندگیم با قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن کاملا تغییر کرده و مثل یک دانش آموز سعی می کنم هرروز صبح با حضور در این سایت و شرکت در کلاسها مثل گوش دادن به فایلها هرروز چیز تازه ای یاد بگیرم و سبک زندگیم عوض شود
استاد وقتی گفتید فردی ۴ دوره تهیه کرده و گفته تغییری نکرده من خیلی تعجب کردم من با اینکه از دوران رایگان استفاده کردم چقدر تغییر در خودم ،وزنم ، سایزم، رفتارم ، روابطم ، نوع غذا خوردن ونترسیدن از چاقی ، عاشق این نوع لاغری و حتی نوع دوست داشتن خودم شدم و چقدر از باورهای اشتباه خود را اصلاح کردم فکر کنم این فرداصلا مطالب را درک نکرده و فقط نگاه می کنند که رفع تکلیف کرده باشند چون هر فایل که شما گذاشتید دارای نکات بسیار مفید و آموزنده بود من به نظرم طرف هنوز به این روش لاغری اعتماد نداره ولی استاد دست شما درد نکنه که با گذاشتن هریک از این فایلها جواب سوالات ما را می دهید و مانع از لیز خوردن ما می شوید بازم ممنون از شما
نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟ خیلی تاثیر گذار است وقتی سبک زندگی ما از چاقی به لاغری تغییر پیدا کند شرایط جسمی ما خودبه خود تغییر کرده و ما هرروز لاغرتر می شویم
ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟ اگر ما سبک زندگی چاقی را انتخاب کرده باشیم با هر روش لاغری روز به روز چاق تر می شویم ما باید ابتدا سبک چاقی را به سبک لاغری تغییر بدهیم بدن خودش خودبه خودلاغر خواهد شد بدون اینکه ما سختی بکشیم
به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.قبلا از اینکه من با سایت لاغری با ذهن آشنا شوم سبک زندگی من شبیه به افراد چاق بود ولی الان خیلی تفاوت کرده خیلی از باورها دیگر در ذهن من بیمعنا شده و اصلا آنها را قبول ندارم و خیلی خوشحالم که می توانم مثل افراد متناسب بدون ترس غذا بخورم
تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟ تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد خیلی موثر است چون اگر فردی در ذهنش چاقی باشد هر چه سختی به خود بدهند و با انواع ورزشها و رژیمها لاغر نخواهد شد
تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟تمام باورهای اشتباه که باعث چاقی من میشدند یکی یکی از ذهن پاک شدند و عملکرد و افکار لاغری جایگزین آنها شده است و این افکار خود بخود در رفتار و کردار من تغییراتی را به وجود می آورند که سبک زندگی من را از چاقی به لاغری تغییر خواهد داد
به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید. لاغری با ذهن با تغییر در باورها و افکار به ما کمک می کند که سبک زندگی چاقی خود را تغییر داده و سبک زندگی با لاغری را جایگزین کنیم با حس خوب و عالی و بدون سختی
از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. من از این ویدئو آموزشی یاد گرفتم که اگر از این فایلها درک درستی نداشته باشم هنوز سبک زندگی من تغییری نکرده و با هرگونه فشاری مبنی بر سرعت بخشیدن به روند لاغری اشتباه است و من لاغر نخواهم شد فقط با گوش دادن به فایلها ودرک درست از مطالب آن و پیاده کردن آنها در زندگی من سبک زندگی از چاقی به سبک لاغری تغییر خواهد کرد ومطمئنا من در مسیر رسیدن به سرزمین لاغرها هستم
سلام بر متناسبین زیبا و جذاب و خوش اندام .
لاعری سبک زندگیه .
از پریروز که فایل ۸ مبانی لاعری رو دیدم و دیروز هم دوفایل از اینستای شمارو دیدم خیلی حالم خوب شده . عملکردم راضی کننده بود .
احساس میکنم استخوانهای شانه هام دارن بیرون می زنند .
جالبش برای من اینه آموزشهای شما خیلی عالی داره روی جسم من خودشو نشون میده .
میدونید حس می کنم خوب درک کردم .
به خودم فشار نمیارم . چون من ادمی هستم که اصلا نمیتونم فشار رو تحمل کنم . البته الان که فکر می کنم فشار تنبلی رو خیلی تحمل کردم فشار پرخوری رو خیلی تحمل کردم . فشار نرسیدن به آرزوها رو خیلی تحمل کردم .
راستی قراره بعد از ایام فاطمیه ازدواج کنم . با همون آقایی که یه مدت باهاش بودم . دوباره اومد سراغم و بهش گفتم اگه واقعا منو میخوای ما که این همه مدت با هم بودیم بیا با هم ازدواج کنیم .اگه هم نمیخوای برای همیشه برو . راستی گفته بودم با یه آقای دکتری آشنا شده بودم . از همون اول به دلم نمیچسبید . حرفاش رو دوست نداشتم خیلی مهربون بود . خیلی مودب و خوش برخورد بود خیلی هم دوسم داشت ولی اصلا به دلم نمی نشست . همش دنبال یه بهانه میگشتم باهاش به هم بزنم . به محض اینکه این درخواست رو به کائنات دادم اجابت شد . همون روز فهمیدم یه دروغ کوچولو بهم گفته . همون دروغ رو بزرگش کردم و کلا باهاش قطع رابطه کردم . بلاکش کردم از همه جا . اما رد تماسها و پیامهاش می اومد تا دوهفته فقط درخواست بخشش میکرد ولی جوابشو نمیدادم . حتی بارها بهش گفته بودم ما به درد هم نمیخوریم ولی متوجه نمیشد تا اینکه این دروغ رو ازش دیدم و ترکش کردم . در حالیکه همون پسر که ما بارها با هم مشاجره داشتیم اما ته دلم دوسش دارم . از اینکه باهاش حرف میزن احساس لذت میکنم . حتی از اینکه گولشو بخورم ناراحت نمیشم . یه جورایی حسشو دوست دارم . عشق ورزیدنش رو دوست دارم . مهربونیاش رو دوست دارم . نامهربونیاش رو دوست دارم . همه جوره دوسش دارم . مدت زیادی هست که با همیم و یه جورایی حس میکنم مرد زندگیم همینه . نمیتونم به مرد دیگه ای فکر کنم اونم همین عقیده رو داره . برای همین از پیشنهادم استقبال کرد و گفت بساط خواستگاری رو جور میکنم . به مامانم میگم زنگ بزنه به خانوادت و از این رسم و رسومات الکی .
یادمه یه زمانی آرزو داشتم بیاد خواستگاریم ولی غرورم بهم اجازه نمیداد بهش چیزی بگم و اونم قدم پیش نمیزاشت . مدتها با هم دوست بودیم تا اینکه وقتی بهش گفتم اگه منو میخوای و حرفات واقعیه بیا خواستگاریم تا کی رابطه ی پنهانی و ترس و لرز . اونم خیلی راحت قبول کرد انگار همیشه میترسید پا پیش بزاره . خلاصه که مقدمات امر خیر داره درست میشه کرونا هم که هست و خیلی تشریفاتی مراسم برگزار نمیشه . به گمانم زود ازدواج کنیم . البته ما چند ساله که با هم هستیم و روی هم خوب شناخت داریم و شاید به خاطر همینه تو ذهنم ازدواج کردن خیلی راحته .
اوا چی میخواستم بگم به اینجارسیدم در مورد سبک زندگی لاغری بود .
بله ما خیلی وقتها رژیم میگرفتیم تا از لاغری همیشگی فرار کنیم و بیشتر دنیای چاقی رو برای خودمون اثبات کنیم . ولی الان بدون زور و اجبار خیلی راحت لاغر شدن رو در خودم حس میکنم .
میدونید من دارم با فرمانده صحبت میکنم و با هم مشورت می کنیم تا دستوراتشو تغییر بدیم .
من دیروز خیلی کم امر به خوردن داشتم . اونم به این دلیله که ته کار احساس می کنم هنوز به مصرف مواد غذایی نیازمندم . این نیاز به مصرف مواد غذایی نمیزاره کاملا امر به خوردن رو نادیده بگیرم .
امر به خوردن خیلی داره متوقف میشه .
یه فرمول دیگه هم که هست دیدن غذاست . دیدن غذا همیشه برای من مساوی خوردن بوده .
چه سیر باشم چه گرسنه هر غذایی رو میبینم سیع فرمان خوردن صادر میشه .
فعلا نمیدونم در مقابل این فرمول چه راهکاری پیاده کنم . فعلا که بهترین کار این رو میدونم که چشمم رو از روش بردارم نگاهش نکنم که تحریک نشم یعنی فرمول ذهنی خوردن با دیدن غذا در من شروع به اجرا میکنه . اولم میاد توی فکرم بعد میاد تو دستم بعد برمیدارم و میخورم . پس چشمامو بر میدارم که اتفاقات بعدی نیفته . کنترل ورودیها فعلا دارم انجام میدم . ولی بیشتر دوست دارم کنترل ذهن انجام بدم . یعنی فکر میکنم کسی که کنترل ذهن داره قویتر از کسیه که کنترل ورودیها داره .
چون کسی که کنترل ذهن داره حتی اگه در معرض غذا هم قرار بگیره ذهنش فرمان به خوردن نمیده .
اما کنترل ذهن چجوریه ؟
چطور میشه ذهن رو کنترل کرد که وقتی غذا رو دید نخوره و نخوردن رو انتخاب کنه .
به نظرم اگر من لذت خوردن رو در خودم کم کنم و در عوض لذت نخوردن رو زیا کنم ذهن منم لذت نخوردن رو بیشتر اعمال میکنه . یادمه با دوستام رفته بودیم دانشگاه . اونا خیلی لاغر بودن ما از صبح تا بعد از ظهر پیش هم بودیم . من بارها و بارها امر خوردن در ذهنم اومد اما اونها اصلا انگار نه انگار . بهشون میگفتم بچه ها شما گرسنه نیستید میگفتن مگه ساعت چنده میگفتم ساعت ۴ شده چرا چیزی نمیخورید . میگفتن ول کن میریم خونه یه چیزی میخوریم و اصلا یادشون میرفت و دوباره به ادامه ی کار مشغول میشدن من تا میرسیدم خونه تکرار گفتگوهای ذهنیم بر اینکه وای دارم میمیرم این همه مدت نخوردم حالا چیکار کنم الان ضعف میکنم بهم خیلی فشار اومده و کلیییییییی حرف دیگه می اومد تو ذهنم در حالیکه دوستام حتی یه بارم که من از بیرون بهشون گفتم بچه ها بریم یه چیزی بخوریم یادشون اومد ساعت ۴ شده که اونم اصلا انگار نه انگار خیلی راحت گفتن میریم خونه و اصلا توی ماشین حتی یکبارم نگفتن وای این همه مدته ما هیچ چی نخوردیم .
واقعا اونها سبک نگرششون با من فرق داشت . من اگه بخوام سبک زندگیم مثل اونها بشه لازمه سبک نگرشم مثل اونها بشه .
آدمای چاق بازم میگن اونا میخورن ولی لاعرن . بابا اونا حتی به خوردن فکر نمیکنند . از نخوردن زجر نمیکشن . ما از نخوردن زجر میکشیم . اونا خیلی وقتها از خوردن زجر میکشن . حوصله ندارن بخورن . خیلی غذاها رو دوست ندارند بخورن . یادمه یه بار تو دانشگاه کشک و بادمجون خریدیم . خدا میدونه این دوستای من چجوری میخوردن من چجوری میخوردم . تازه من پیازم گرفته بودم که بیشتر لذت ببرم و برای اینکه جلوشون خجالت نکشم گفتم میخوام غذا خوردن رو بهتون یاد بدم . گفتم شماها بلد نیستید غذا بخورید که . خلاصه لقمه های بزرگ گرفتم غذا فراوون گذاشتم لای نون . گازهای بزرگ میزدم و بعدشم پیاز میخوردم و به به و چه چه میکردم ولی اونا لقمه ها اندازه ی دو بند انگشت . همونم گازهای ریز . اصلا من این همه تفاوت در ذهنم نمیگنجید .
چرا من انقدر دوست دارم و با هیجان میخورم ولی اونا هیچ هیجانی برای خوردن نداشتن . حرصم میگرفت ازشون بهشون میگفتم مثل آدم غذا بخورید آخه این لقمه ها چیه شماها برمیدارید . خلاصه کلی با هم می خندیدیم ولی من نمیفهمیدم همه ی اون صحنه ها سبک زندگی و بهتره بگم سبک ذهنیت منو و اونارو به نمایش میزاشت .
من از خوردن غذا لذت میبردم و اونا از نخوردنش
من رفتار خودمو میپسندیدم و انتخابش کرده بودم و اونا رفتار خودشون رو دوست داشتن .
اونا نمیتونستن مثل من عمل کنند چون ذهنیت منو نداشتن و منم نمیتونستم مثل اونها عمل کنم چون ذهنیت اونها رو نداشتم .
خلاصه سبک زندگی ما با هم خیلی فرق داشت و من وقتی الان فکر میکنم میبینم شاید من به طور کامل مثل اونا نشم ولی سعی میکنم کم کم از خود چاقم فاصله بگیرم . چون چاقی دیگه به من لذت نمیده . من از رفتار خودم در رنجم . چرا باید من بدتر از حیوون غذا بخورم . من انسانم . وقتی به اونا میگفتم شوخی مکردم و میگفتم شما مثل آدم غذا نمیخورید . ادم باید اینجوری غذا بخوره و لقمه های بزرگ رو میزاشتم دهنم و بعد همه میخندیدیم الان که فکر می کنم میبینم اتفاقا اونا آدم بودن این من بودم که مثل آدم رفتار نمیکردم و میخواستم عمل و سبک زندگی چاق خودم رو به اونها هم یاد بدن . جالب بود بهشونم میگفتم یه بار دوبار فایده نداره شما باید با من زندگی کنید تا سر دوماه چاقتون کنم . چقدرم افتخار میکردم . ولی الان واقعا دیگه این سبک زندگی رو نمیپسندم .
من دارم سبک زندگی جدیدم رو انتخاب می کنم . زندگی که دیگه برداشتن لقمه های بزرگ در اون افتخار و لذت نیست .
زندگی که دیگه خوردن در اون اولویت اول زندگی نیست .
زندگی که چند ساعت گرسنه بودن در اون مساوی ضعف و سردرد و حال بد نیست .
من میخوام زندگی رو انتخاب کنم که برای همیشه باشه نه فقط رژیم چند روزه و موقتی .
پس باید سبک زندگی جدید رو تمرین کنم و هر روز یه قدم از مسیر چاقی برگردم . لزومی نیست سختش کنم . لاغر شدن خیلی راحته . چون تا حدود زیادی درکش کردم فقط باید تکرارش کنم . اگه حرفام تکراری میشه ببخشید ولی من چاقی رو بارها تکرار کردم تا بهش عادت کردم پس باید لاغری رو هم بارها تکرار کنم .
امروز برداشتن لقمه های کوچیک رو تمرین میکنم . یاد دوستام افتادم . البته میدونم شاید ذهن چاق من اولش برداشتن لقمه های کوچیک رو مسخره بازی بدونه ولی من بهش میگم من فقط میخوام یه سبک جدیدی از زندگی رو خلق کنم . کاری به تو ندارم . میخوام وقتم رو صرف ساختن سبک زندگی لاغری کنم . پذیرشش هم خودش قدم بزرگیه . چون اولش مقاومت میکنم . ولی با کمک ذهنم میتونیم با هم حرکت کنیم . اون بهم یاداوری کنه و منم حرفشو در راستای لاغری گوش بدم . همونجوری که ذهنم داره چاقیشو ترک می کنه منم باید ترک کنم . اصلا من باید ترک کنم که اونم ترک کنه . من یه چیزی فهمیدم شاید نیروی خوداگاه ضعیفتر باشه اما قدرت انتخاب داره اما نیروی ناخوداگاه قدرت انتخاب نداره هر چی من بهش دیکته کنم اون اجرا می کنه بعد به من دستور میده که من ناخوداگاه اجرا کنم . یعنی خودش اجرا میکنه .
فهمیدم اختیار دست منه . فرمون دست منه حتی اگه دستور از طرف ذهن صادر میشه ولی اون کارهایی که به من لذت بده رو دستور میده .
مثلا من از دیدن غذا لذت میبرم که اونم میگه بخور . وقتی حس لذت رو از دیدن جدا کنم دیگه دیدن یه سساندویچ همبرگر با دیدن یه گل یه تابلو فرش درخت خونه و … برام فرق نداره .
لزومی نداره من هرچیزی که میبینم بخورم .
امروز این فرمولها رو سعی میکنم اجرا کنم .
یکی اینکه لقمه های بزرگ بر ندارم . یکی اینکه با دیدن غذا هیچ لذتی به خودم ندم و نگاهمو برگردونمم خوبه چون لذته قطع میشه .
خیلی ریز و دقیقه . ولی باور میکنید این چند وقته خونه ی ما پر از غذا شده حالا میفهمم من به تنهایی چقدر میخوردم 😖😖😖😖
الان همه جارو باز میکنم پر از خوراکیه . کابینتها بیسکوییت و انجیر خشک . روی اوپن شیره انگور و شربت . توی یخچال غذاهایی که نخوردم و نون و میوه . سیب زمینی پیازمون که همیشه زود زود تموم میشد الان نگاه میکنم چرا اینا تموم نمیشن . بابا من فقط تنهایی خوردنم یکم کم شده چرا انقدر غذا تو خونه است .
من هر وقت میرفتم سر یخچال به زور یه چیزی برای خوردن پیدا میکردم ولی الان این همه چیز هست .
خراب شدن غذاها یه الگوی دیگه است که در ذهن منه الان میگم به من چه . خب خراب بشن . چیکارشون کنم .
دارم نیازمو بهشون کم میکنم . البته دوست دارم درونمم واقعا تغییر کنه . البته واقعا میخواما ولی ته دلم هنوز میگم این همه غذا حیف میشه . همین یه جمله منو ترغیب میکنه که برم بخورمشون ولی بعدش تغییرش میدم میگم نه . من حیفم حال خوب من حیفه که با خوردن این غذاها بد میشه . من از نخوردنشون بیشتر لذت میبرم .
البته بازم میگم من هنوز عادت نکردم فقط دارم تمرین میکنم . عادات من هنوز همون قبلیها هستن اما اینارو هم دارم تمرین میکنم . هنوز زورشون به اونا نمیچربه ولی وقتی من بخوام و انتخاب کنم ذهنمم با من همکاری میکنه و زورمون رو میزاریم روی عادات جدید تا اونا رو همراه با لذت کنیم تا بیشتر تکرارشون کنیم .
خلاصه برای تغییر سبک زندگی فعلا اینا به ذهنم میرسه .
و اینکه واقعا هر لحظه باید لاعری رو بخوام تا به من داده بشه . نخوام در مسیرش حرکت نمیکنم ولی اگه بخوامش ذهن منم کمکم می کنه تا در مسیرش قدمهای کوچک اما مستمر بردارم . به قول و فرمایش شما قدم های کوچک اما مستمر .
فعلا خدانگهدار
سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند و دوستان خوب و هم مسیرم
افراد متناسب همیشه و در هر شرایطی افکار و رفتار متناسب گونه دارن نه اینکه برای مقطعی اونها درست فکر و یا رفتار کنن پس ما هم باید همیشه در مسیر باشیم تا مثل اونها افکار و درستمون همیشگی باشه و موفق بشیم .
حالا بعضی از متناسبهای اطراف ما هستن که واقعا در خوردن زیاده روی میکنن و این رفتار اونها صحیح نیست اما چون افکار درستی دارن در نهایت چاق نمیشن یعنی این دسته متناسبها افرادی هستن با رفتار نادرست و لی افکار درست و در نهایت جسم درست و متناسبی دارن و اما همین افراد به محض اینکه باورهای ذهنیشون تغییر کنه چون از قبل رفتارهای عذایی نادرستی داشتن و حالا هم افکار و باورهای نادرستی پیدا کردن در نتیجه هر دو که با هم قاطی بشن در معرض چاقی قرار میگیرن .
اما در افراد چاق هر دو تاش خرابه هم افکارش خرابه هم رفتارش خرابه و خود من یادم میاد وقتی خیلی چاق بودم کلی رژیم سخت میگرفتم و محدودیت عدایی داشتم و یادم میاد خوب هم نتیجه میگرفتم چون رفتار غدایی خودم رو تغییر داده بودم و اما بعد از مدتی من دوباره چاق میشدم چرا ؟؟؟چون ذهنم هنوز چاق بوده .
و اما از وقتی که در این مسیر هستم متوجه شدم باید اول فکرم رو درست کنم و بعد خود به خود رفتارم درست میشه و بعد جسمم درست میشه همانطور که خیلی از متناسبهای اطرافم با وجود سن بالا و چندین بارداری که داشتن ولی سالها هست تراشیده و لاغر هستن این نتیجه ی رفتار و افکار درست اونها در تمام سالها ی زندگی اونها هست .
و اما من از وقتی وارد این سایت شدم و با اون آشنا شدم عاشق این آگاهی ها شدم و اصلا برام مهم نبود که چرا مدت زمان مشخص نداره و … همش می گفتم من به دنبال این اکاهی ها بودم حالا که پیداش کردم با تمام قوای خودم جلو میبرم و تازه در کنار این اگاهی ها لذت میبرم و آزادی دارم ارامش،و … دارم پس بهم بد که نمیگذره و همه چیز اینجابرای من مهیا هست و چون من هیچ شکی به این روش نداشتم و ندارم و با عشقی که به لاغری و این دوره ها داشتم و همچنان دارم هر روز ادامه میدم و من عاشق این سبک زندگی و خوردن شدم و هر روز در این مسیر هستم و یک قدم برمیدارم و تمام سعی من این هست که به اموزشها عمل کنم نه فقط گوش بدم و رد بشم چون میدونم رمز موفقیتم همین هست .همین دیشب برای شام خونه مادرم دعوت بودم ولی من قبل از رفتن به اونجا چون خیلی گرسنه بودم یکی دو لقمه از غدای پسرم خوردم و اصلا نترسیدم و گفتم نوش جونم همین رو فعلا داشته باش تا برات جور بشه بری اونجا و شام بخوری و خلاصه رفتم اونجا و بسیار به اندازه خوردم و زیاده روی نکردم و نان هم نخوردم با اون چون میلم نکشید و به راحتی و سبکی از روی سفره پا شدم و به خودم گفتم احسنت که تونستم به اندازه بخورم و اما اخر شب برای پسرم پفیلا درست کردم اون موقع دلم خواست و چند دونه با اون خوردم یعنی در حد رفع نیاز بدنم همه چیز در هر ساعتی که بخوام میخورم و ترسی ندارم چون در این دوره هستم و دارم رفتارم و افکارم رو با هم درست می کنم چون اگر عمل نکنم فقط حرف خوب در سایت بزنم حالم از خودم بد میشه و به خودم میگم تو مثل عالم بی عملی هستی که کلی چیز بلدی ولی به اونها عمل نمیکنی بنابراین دارم عمل میکنم و درست رفتار و فکر میکنم .
و من بارها به خودم میگم اگر همون اوایل ورودم به سایت تونستم کلی وزن و سایز کم کنم پس دوباره هم میتونم وزن کم کنم و هیچ چیز مانع جسم من نیست و روند کاهش،وزن من متوقف نشده و نمیشه آخه بدن من تمایل داره هر روز به سمت تناسب حرکت کنه چون زندم و نفس میکشم و این روند تناسبم همیشگی هست و حق طبیعی من هست مثل نفس کشیدنم مثل ضربان قلبم و ..و اگر بگم روند تناسبم متوقف شده مثل اینه که بگم تنفسم و یا ضربان قلبم و یا گردش خونم و …… متوقف شده اصلا همچین چیزی امکان نداره مگر اینکه از دنیا برم پس تازندم جسم من داره به سمت تناسب (که طبیعی اون هست و تمایل داره ) یا به سمت چاقی(که طبیعی اون نیست و تمایل نداره و به زور ما داره میره ) حرکت میکنه حالا انتخاب با من هست به کدوم جهت هدایتش کنم تناسب یا چاقی ؟ پس توقفی در کار نیست .
استپ وزنی یه باور غلط و نادرست هست که به اشتباه در ذهن ما کردن ولی من با دلیل که در بالا آوردم دیگه اون رو قبول ندارم پس من دارم به سمت تناسب هر روز حرکت میکنم .
لاغری با ذهن خیلی به من کمک کرده که من فرد قویتری بشم و مسولیت زندگیم و افکارم و رفتارم رو قبول کنم و مدیریت اونها رو قبول کنم و کمک کرده حال دلم همیشه خوب باشه اخه دوره ای که این همه نتایج عالی در زندگی من داشته چطور رهاش کنم و ادامه ندم ؟؟نمیشه واقعا برای من نمیشه من هر روز مشتاق ترم بیام داخل سایت و این اگاهی ها رو مرور کنم و بیشتر در راه درست قرار بگیرم و به خاطر همین نتایج ارزشمتد هست که نشده حتی یک بار من از این راه لیز بخورم شاید حالا یه وقتهایی شاید نحواهای منفی داشته باشم چون هنوز چاقی در بعضی اندام های من هستن ولی من یاد گرفتم در مقابل اون نجواها کم نیارم و تسلیم نشم و با صدای بلند جواب اونها رو میدم که دیگه نخوان من رو ناامید بکنن حالا براش مثال میارم براش ایه قرانی میارم براش حرفهای استاد رو تکرار میکنم و …به هر حال نمیزارم بر من غلبه بکنن چون من این راه رو درک کردم با تمام وجودم بهش،ایمان دارم و برای همین ادامه میدم تا به هدفم برسم .
و به دنبال زمان تعیین کردن نیستم که تا فلان موقع لاغر بشم نه من دارم با این سبک زندگی میکنم و اتفاقا خیلی جاها مثلا در مهمانی و یا سفری و یا جایی باشه اولش نجوای منفی دارم نکنه چاق بشم و یا اینکه نباید میومدم که چی شب برم رستوران و یا فست فود ی در حالی که ظهرم فلان غدا رو خوردم اما من خیلی راحت و محکم میگم حالا موقعش هست که خودم رو امتحان کنم نه خیر نباید اون حرفها رو بزنم و اگر در این مورد بخوام مثال بزنم همین شام دیشب که هی مادرم زنگ میزد میگفت امشب میایین براتون عدا درست کنم و یا فراد میایین و من هی میگفتم نه مامان نمیشه برام دوباره به خودم گفتم بابا چرا نمیری برو طبق اموزشها که یاد گرفتی اگر سیر بودی نخور و سهم خودت رو بیار برای بعدا اگر گرسنه بودی اندازه نیازت بخور و خلاصه قبول کردم و دیشب رفتم و عالی عمل کردم و یک مثال دیگه اش چند شب پیش بود که سالگرد ازدواجم بود و خیلی یه هویی تصمیم گرفتم و دلم میخواست با همسرم دو نفره به یک کافه بریم ولی اولش کلی نجوا داشتم که نرو سیری الان چاق میشی بازم هم گفتم این حرفها چیه خواستم میخورم نخواستم نمیخورم و خلاصه رفتم اونجا هر چقدر همسرم اصرار کرد من پیتزا سفارش ندادم و با خود همسرم سه برش خوردم همین و بسیار سبک و راحت بودم و زیاده روی هم نکردم در حالی که هنوز بود و همسرم اصرار میکرد بخور ولی من جا نداشتم و نخوردم و همون سه برش( بدون نوشابه و دلستر چون علاقه به خوردن هیچ نوشیدنی با عدا ندارم و عادت ند ارم که بخورم) شام اون شب من بودن و بسیار عالی عمل کردم و خلاصه اینکه به جای اینکه فقط گوش بدم و بنویسم باید بلد باشم در تمام موقعیتها از این اموزشها استفاده کنم در مهمانی ،رستوران ،کافه ،سفر ،فست فودی ،دور همی و تفریح و ،…. و این برای من ارزشمند هست که همه جا و در هر شرایطی رفتار و افکار درست داشته باشم .
و همین عمل کردن به اموزشها به من جرات بیشتر و خود باوری بیشتری میده که منم میتونم مثل متناسبها رفتار کنم و در نهایت منم متناسب میشم در کل به من ایمان بیشتر میده که این راه درسته و تو به هدفت میرسی .
نکته :
ثبت نام در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها تضمین برای لاغری شما نمیده ممکنه خیلیها در این دوره شرکت کنن ولی نتیجه نگیرن ولی من باید نگاهم به اون افرادی باشه که در مسیر موفق شدن و به مقصد رسیدن و به خودم بگم چیکار داری که یه عده به مقصد نرسیدن پس نگاهت رو تغییر بده و با اطمینان بگو چون فلانی رسیده منم میرسم و کاری به اون بقیه نداشته باش .
جسم و روح و ذهن هر سه با هم باید در هماهنگی باشن تا در رسیدن به هدف نتیجه بگیرین و جسم ما همیشه تجربه کننده هست و اگر میخواد جسم ما تغییر کنه باید فرمولهای ذهنی ما تغییر کنه یعنی اگر معده ،کبد، و یا تیرویید شما خرابه و هنوزم مشکل داره و هنوز بیماریها رو با خودت حمل میکنی چون افکلر شما مشکل داره و اگر نه هر ۶ ماه تمام این اندامها سلولهاشو ن از نو جدید میشه و این اندام ها میتونن دوباره مثل قبل سالم بشن و این طبیعی که بدن ما همیشه سالم باشه و بیماریها از بدن ما بیرون بره مثل گذشته ی ما که کاملا سالم بودیم و اندامهای ما همه سالم بودن پس دوباره هم میتونیم سالم بشیم و این اصلا، چیز عجیبی نیست .
لاغری با ذهن یک قانون هست اگر عمل کنی چه بخواهی جه نخواهی نتیجه میگیری.
استمرار در نوشتن و گوش دادن و خواندن باعث موفقیت شما میشه پس ادامه بدید
.
سلام فروغ خانم
از خواندن نظرات شما خیلی لذت بردم ، ممنون که با مثال آنها را برای من شفاف نمودید ، موفق و موید باشید
سلام زهرا جان
خوشحالم که. دیدگاه من براتون خوب بوده امیدوارم به زودی به جسم دلخواهتون برسید و شگفتی ساز این سایت ارزشمند باشین
سلام
واقعا سبک زندگی با لاغری با ذهن خیلی زیباس
ولذت باشه در روشهای قبلی هیچ وقت اون رفیق بودنه اون راحتیه نبود
همش روز و اجبار همش حس خفگی و ناامیدی داشتیم اما با لاغری با ذهن ما زندگی میکنیم
و فقط باید صبر کنی تا ب ایستگاه مورد نظر برسیم
من خودم تو حیاط خرمالوهس و کال هست
بعد دخترم میگه خرمالو میخوام بهش میگم صبر کن برسه
اومدم ب خودم گفتم تو ب خرمالو فرصت رسیدن میدی ب خودت فرصت نمیدی
یبارم شده ب خودت فرصت بده تابرسی
من ب خودم فرصت دارم تا خودم خودمو خلق کنم
منم همسرم مسخره ام میکنه و اینا ولی من هستم و ادامه میدم کم نمیارم
چن خدا بامن هس
واقعا از خوندن دیدگاهها خیلی لذت میبرم کیف میکنم میبینم و دوستام ب نتیجه دلخواه میرسن و ذهنشان ساختن با حال خوب حس خوب
سلام من وقتی وارد مسیر لاغری با ذهن شدم با خودم می گفتم یعنی من اگه با ذهنم کار کنم خودبخود لاغر میشم اخه چطور امکان دارد اما با شنیدن فایل های استاد کم کم متوجه تغییر در رفتارم شدم هروقت رفتارهای آدمهای چاق را انجام میدادم مثلا ریزه خواری میکردم سریع متوجه میشدم یا سر قابلمه ناخنک میزدم یا وقتی از خواب بیدار میشدم میرفتم که یک چیزی بخورم ذهنم مرامتوجه اشتباه میکرد و سعی میکردم که آن حرکت را نکنم و نمی کردم بااین تفاوت که این دفعه بر خلاف دفعه های قبل که با زجر عذابوجدان بازهم میخوردم نبود بلکه با رضایت وبا آگاهی میخوردم ما دراین روش لاغری با ذهنی به مرور عادتهای چاقی را کنار می گذاریم و باورهای لاغری را جایگزین میکنم و این سبک زندگی ما میشود اگه انسان در این مسیر تغییر در رفتار و عمل خود نداشته باشد وسبک زندگی و تفکر خودش را عوض نکند نمیتوند موفق شد من الان نیمه شبه که دارم این مطالب را مینویسم و وقتی به گذشته خودم فکر میکنم میبینم که همیشه بعداز خوردن عذاب وجدان و سرزنش داشتم و هیچ وقت لذت خوردن را نبردم وهمیشه دلم میخواست مثله آدمهای لاغر بخورم ،بپوشم وزندگی کنم الان که ۵۷ سالمه فهمیدم که چقدر دغدغه چاقی ولاغری را داشتم کاش خداوند زودتر از این من را با این سایت تناسب فکری آشنا میکرد
بنام خدا
سلام دوستان و اسناد عزیز
لاغری را باید زندگی کرد نه اینکه وقتی نتیجه گرفتی بعد چند ماه رها کنی .من خودم نزدیک به یکسال هست تو دوره رایگان هستم و آنقدر خوشحالم که با این سایت آشنا شدم و از همه ی فایلهای رایگان دارم استفاده میکنم چقدر روی زندگی من تأثیر خوب گذاشته مقداری سایز کم کردم ،روابطم خوب شده اعتقاداتم خیلی عالی شده ،تمام و کمال دارم فایلها را گوش میکنم عمل میکنم و نتیجه هر چند کوچک باشه برای من بزرگه و ایمان دارم که نتایج بزرگتر را میبینم من سالهای زیادی از همه روشها استفاده کردم و نتیجه نگرفتم همیشه حسرت افراد لاغر را میخوردم که چقدر غذا میخورند اما متناسب هستند و یا بر عکس چه خوب غذا میخوردند به اندازه و متناسب هر دو دسته متناسب بودند با اینکه رفتار بعضی از آنها اشتباه بود اما چاق نبودند چون افکارشون درست بود و نمی گفتند این غذا چاق میکنه کم بخورم ،یا بگن وای چقدر غذا خوردم الان چاق میشم اصلا از این افکار نداشتند برا همین با وجود رفتار نامناسب لاغر هستند .اما من چقدر موقع غذا خوردن حسرت میخوردم و همیشه گرسنه از سر سفره بلند میشدم اما چاق میشدم چون افکارم خراب بود
اما چند وقت است که دارم واقعا از،زندگی از،غذا خوردن از همه چی لذت میبرم و دارم زندگی میکنم .
و تا آخر عمر ادامه میدم و هر روز تکرار میکنم و من میتوانم لاغر شوم با تکرار ،تکرار ،تکرارررررررر.
به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖
با سلام به همه دوستان هم مسیرم 🙋
لاغری با ذهن یک سبک زندگی است 🌹🌹
چاقی من بعد از ازدواج شروع شد و قبل از اونم رفتارهای من نسبت به مواد غذایی درست بود ولی یک ندای درونی مدام بهم تلنگر میزد که این تناسب اندام دایمی نیست و حتما من روزی چاق میشم و یادمه با اینکه کاملاً متناسب بودم ولی هیچ وقت از اندام نازنینم احساس رضایت نداشتم تا اینکه ازدواج 👩❤️👩کردم و داشتن افکار و باورهای چاقی شروع به فعالیت کردند و بدون اینکه متوجه بشم رفتارهای من تغییر کردند و پر خوری ها شروع شد وگرم به گرم به وزنم اضافه شد و کم کم لباس ها ومانتو هام برام تنگ شدن و بیماری ها آرام آرام در من شکل گرفت و با بارداری ها و زایمان و شیر دهی اوضاع بدتر شد من ماندم و اضافه وزن و لباس های تنگ و کلی بیماری و اعصاب خراب اما من هیچ وقت با چاقی و اضافه وزنم کنار نیومدم و مدام به دنبال راهی برای خلاصی از چاقیم بودم و از انواع و اقسام عرقیات گیاهی و قرص های چربی سوزی ، دمنوش های لاغری ،پودرهای چربی سوزی ، ورزش ، پیاده روی ، باشگاه ، قهوه چای سبز، چای ترش ، رقص ……استفاده میکردم و هر بار مقداری از وزنم کم میشد و به محض رها کردن روش دوباره به وزن قبلیم بر میگشتم تا اینکه به لطف خدا با روش لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم زمانی که من با این روش آشنا شدم روز قبلش برای خودم کلی قرص لاغری که دستور تهیه شو از اینترنت گرفته بودم درست کرده بودم این طور بگم که یک سینی پر از قرص با صد ذوق و شوق و دل خوشی اینکه دیگه لاغر میشم اونا رو درست کرده بودم و با خودم میگفتم که خب دیگه کار تمومه حالا از این روش ذهنی استفاده میکنم کنارش از این قرص ها هم میخورم و لاغر میشم و فرداش که اومدم اولین فایل و گوش دادم دیدم که استاد گفتن برای استفاده از این روش باید تموم روشهای دیگه رو بذارید کنار و فقط از این روش استفاده کنید ومن بعد از این که فایل تموم شد بدون هیچ شک و تردیدی و با خوشحالی پاشدم رفتم کل قرص های نیمه خشک شده رو که کلی هم برای درست کردنش وقت و هزینه و زحمت کشیده بودم ریختم تو سطل آشغال و اومدم از این روش با ایمان کامل به درستی این روش و ایمان قلبی به داشتن توانایی خودم برای متناسب شدن استفاده کردم و از اون زمان تا الان یازده ماه میگذره و من هنوز با همون ذوق و شوق در این مسیر هستم و با خدای خودم عهد کردم تا زمانی که زنده هستم در این مسیر باشم و احساس میکنم که این روش شده جزئی از زندگی یعنی من همون جا با شنیدن حرف های استاد به این درک رسیدم که مشکل من از ذهنمه نه از جسمم و روش های دیگه همه تلاش برای جسمه پس من باید جسم و بزارم کنار و فشاری به جسمم نیارم و هر تلاشی هم میخوام داشته باشم باید روی ذهنم انجام بدم و درک این موضوع خیلی منو خوشحال کرد چون تا اون موقع همش در رنج و فشار و محدودیت و سختی بودم . اتفاقا همین امروز داشتم با همسرم صحبت میکردم و بهش میگفتم که این روش چقدر شیرین و دلنشین و هیچ سختی و رنجی نداره من از وقتی که از این روش استفاده کردم دیگه چاق نشدم تازه هر روز متناسب تر میشم مثلاً قبلاً اگه همسرم نصف شب گرسنه اش میشد و چیزی میخورد و از من می خواست که در خوردن همراهیش کنم من حتی اگر از گرسنگی هم میمردم جرات نمی کردم که چیزی بخورم و به همسرم هم تذکر میدادم که ساعت که از یک شب رد شد دیگه نباید چیزی بخوری چون چاق میشی و اون خیلی بی خیال میخندید و به من میگفت تو چه اراده ای داری من که گرسنم باشه خوابم نمیبره و من بهش میگفتم که من به اندازه کافی چاق هستم حتی اگه من بخوام نصف شب چیزی بخورم تو باید بهم تذکر بدی نه اینکه ازم بخوای همراهیت کنم و اون میگفت هیچ اتفاقی نمیوفته من مثل تو فکر نمیکنم من با شکم گرسنه خوابم نمیبره این بگم که همسر من متناسبه و کلا رفتارهای درستی هم نسبت به مواد غذایی داره واین که میگم نصف شب غذا میخوره در حد چند لقمه و خیلی زود سیر میشه و دیگه ادامه نمیده و دقیقا مشکل من همین بود که من با یک لقمه و دو لقمه سیر نمیشدم و اگه میخواستم بخورم دیگه هر چی بود باید تا تهش میخوردم و همیشه به همسرم میگفتم چقدر زود سیر شدی و اون میگفت خب ضعف کرده بودم حالا ضعفم بر طرف شد اون موقع اصلأ متوجه نمیشدم که چی میگه و همیشه بهش میگفتم که تو شانس داری ، خوش به حالت استعداد چاقی نداری هر مقدار و هر زمان و هر چیزی که بخوری چاق نمیشی حالا الان که دارم از این آموزش ها استفاده میکنم تازه افکار و رفتار های همسر مو درک میکنم الان منم جرات میکنم که اگه نصف شب گرسنه ام شد چیزی بخورم ، امروز که داشتم این فایل گوش میدادم داشتم سبزی پاک میکردم و گوشی مو گذاشته بودم جلوم و داشتم به حرف های استاد فکر و گوش میکردم و هرزگاهی لبخند میزدم و با خودم مرور می کردم که تو این مدت کلی تغییر کردم همین امروز متوجه شدم که دیگه زیاد علاقه ای به تلویزیون نگاه کردن ندارم منی که تا از خواب بیدار می شدم اولین کاری که میکردم این بود که تلویزیون و روشن میکردم و تموم سریال ها رو قسمت به قسمت دنبال میکردم الان تا میبینم که کسی تلویزیون نگاه نمیکنه خاموشش میکنم و این و تازه متوجه شدم ، تو خونه به رفتارهای همسرم و دخترام که متناسبن خیلی دقت میکنم وسعی میکنم که از اونا یاد بگیرم ، قبلاً از نوشابه خوردن خیلی میترسیدم ولی الان اگر هوس کنم میخورم و بعدش به خودم میگم که بدن من خیلی قدرتمند و توانایی کاهش وزن و داره چون خداوند بدن منو طوری آفریده که من همون طوری که ورودی دارم ، خروجی هم دارم پس اگه به اندازه نیاز بدنم بخورم هیچ اتفاقی نمیوفته و همش تبدیل به نور و عشق وانرژی میشه و بقیه اش دفع میشه و از بین میره و من متناسب و زیبا میشم ،قبلا پوستم خیلی جوش میزد و این موضوع خیلی منو ناراحت میکرد ولی الان پوستم خیلی خوب و صاف شده و احساس میکنم که لاغر تر که شدم ، جوون ترم شدم و این و بقیه هم می گن ، وقتی که مانتو هامو میپوشم و میبینم که برام گشاد شدن کلی کیف میکنم ، وقتی که مهمونی میرم و غذاشون طول میکشه تا آماده بشه مثل قبل بیتاب و عصبی نمیشم تازه موقع غذا نسب به بقیه خیلی کم تر میخورم و در اون لحظه از واکنش بدنم لذت میبرم و خودمو تحسین میکنم .در مورد اون دوستی که میگفت چهار تا دوره تهیه کرده و نتیجه نگرفته باید بگم اون هیچ درکی از این روش نداشته بچه من هفت ساله شه وقتی من فایلها رو گوش میدم بعضی وقتا اونم موقع بازی کردن میشنوه و میبینه اگه یک وقت دعواش کنم و اخم کنم میگه ، مگه به حرف استاد روشن گوش نمیدی میگم واسه چی ، میگه خب بخند دیگه مگه همیشه استاد روشن نمیخنده و میگه شاد باشین همون لحظه خندم میگیره و عصبانیتم یادم میره ، یا پسرم که تپله و زیاد هله هوله میخوره دخترم بهش میگه داداش باید به اندازه نیاز بدنت بخوری وگرنه چاق میشی میخوام بگم که یک بچه هفت ساله که سرگرم بازی هم هست از لابه لای فایل ها اینا رو درک کرده و به زبون میاره چه طور این دوست مون چیزی درک نکرده به نظرم این نشون میده که مشکل از این روش نیست مشکل از دوست مونه که چیزی از این روش نفهمیده . من که دارم با این روش زندگی میکنم و لذت میبرم و همین که این موقع شب همه خوابن و دارم تمرین مو انجام میدم نشون میده که من دارم با ذوق و شوق این مسیر رو طی میکنم وبا عشق و علاقه و به هدفم میرسم .
با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🌹🌹
وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.🌹🌹
به نام خدا
قبل از اینکه بخوام برداشتم رو از این فایل بسیار عالی و سراسر اگاهی بیان کنم لازمه که یه توضیحی بدم راجع به لاغری با ذهن لاغری با ذهن درسترین و بهترین شیوه برای لاغریست ، لاغری با ذهن یجورایی نگرش و دیدگاه و سبک زندگیه
خیلیا فکر میکنن لاغری با ذهن مثل یه برنامه ست که خب ما یادش میگیریم و هر وقت بخوایم ازش استفاده میکنیم نه اصلا در لاغری با ذهن ما کلا نگرشمون تغییر میکنه ، و این تغییر نگرش فقط و فقط با درک مطالب اموزشی هست که صورت میگیره
درک کردن با گوش دادن و نوشتن خیلی فرق داره درک کردن یعنی یجورایی عجین شدن با گوشت و پوست
یعنی بارها تکرار کردن و تمرین کردن و تمرین داشتن وو از همه مهمتر
پیاده کرده این درکیات در زندگی روزانه لاغری با ذهن اصلا چیزی ورای زندگی نیست یعنی چیزی کناره زندگی روزانمون ،
در حالی که اگر ما به درک صحیح از این روش برسیم تازه میفهمیم این خود زندگیه و اصول و سبک درست زندگیه دقیقا مثل افراد متناسبی که با همین سبک و نگرش سالهاست که زندگی میکنند .
استاد در فایل از افرادی سخن گفتند که ادعا میکنند با اینکه سالهاست فایلهای صحیح و کامل لاغری رو خریداری کردند
اما هیچ تغییری درونشون رخ نداده واقعا جای بسی تعجب داره مگر می شود کسی از فایلای درست به نحوه ی صحیح استفاده کنه اما نتیجه
نگیره که شگفتی سازانی هستند که از همین مسیر رفته اند و نتیجه های عالی دیده اند اینجا نباید به مسیر شک کرد بلکه به خود فرد باید شک کرد که چگونه از این روش استفاده کرده است استاد از فردی سخن گفتن که ۴ تا دوره شرکت کرده ولی هنوز ذهنش درگیر دمنوش و روشهای غلطه و جالبه از نگرفتن نتیجه سخن میگه
کاملا اشکار است که چنین فردی اصلا به درک درست از این روش نرسیده
یا فرد دیگری که میگفته یکساله وارد مسیر صحیح لاغری شده اما هنوز جلوی خودشو میگیره و در مقابل خوردنیها با خودش در جنگه
اخه اگر درک صحیح از مفاهیم این فایلا و سخنان صحیح صورت گرفته باشه این حرفها و واکنشهای ناصحیح نباید باشه که خود همینها ست که مانع جاری شدن لاغری بر جسم است
لاغری با ذهن یعنی یک شیوه ی صحیح و متاسفانه خیلی از دوستانی که میگویند در این مسیرند باز هنوز ذهنشان درگیر روشهای نا صحیح قبلی و فرمولهای غلط ذهنیشون هست
در ورود به این مسیر اولین گام فراموش کردن تمام روشهای قبل و یکدل و یک زبان شدن با آموزه های صحیح است این مسیر عشق میخواهد و ذوق و شوق و شور درونی در این مسیر تنها خودمان هستیم که میتوانیم با انگیزه و ایمان حرکت کنیم و بخواهیم که واقعا لاغر شویم آن هم به روش صحیح
و هیچ کس نمیتواند ما را به جلو هل دهد تا خودمان نخواهیم
اینها مطالبی بود که فکر کردم برای درک صحیح از لاغری با ذهن باید برای خودم یادآوری میکردم
حالا به سراغ نکته ی اموزشی می روم ، در این فایل استاد از افراد متناسب سخن گفتن که هم افکار متناسب دارند و هم رفتار متناسب
اما ما در اطرافمون ادمهایی را می شناسیم که با اینکه رفتار مناسبی ندارند ولی باز هم اندام متناسبی دارند چرا که اینها افکار متناسب دارند و تا وقتی این افکار دچار خدشه یا گزندی از طریق ورودیهای ناصحیح نشوند این افراد لاغر می مانند و این است قدرت ذهن. اما
خدا نکند که یک فکر یا باور نا صحیح از جایی بر اینها وارد بشود . آنها ارام ارام تحت تاثیر آن باور انتظار همان را در خود ایجاد کرده و خب چون رفتار صحیحی هم نداشتند کم کم اضافه وزن آغاز میگردد
در بین افراد چاقی که نه افکار درست دارند و نه رفتار درست یکسری از انها هستند که هیچ اقدامی نمیکنند و خودشان را قربانی چاقی میکنند و در همان سبک زندگی می مانند اما یکسری هستند که میخواهند شروع کنند و برای لاغری کاری انجام دهند اما خب راه را اشتباه میروند و تمرکز را بر روی رفتار و جسمشان میگذارندو شاید موقتی کاهشی هم داشته باشند اما
چون افکار درستی ندارند در عرض مدت کوتاهی دوباره جبران خواهد شد
و باز این نشان از. قدرت ذهن دارد
اما یکسری هستند که به مسیر صحیح هدایت میشوند و با درک صحیح از این مسیر با شور و عشق می مانند و ادامه میدهند و جزو رسیدگان به سر منزل مقصود میشوند
کلام اخر اینکه لاغری با ذهن یک تغیبر دیدگاه است که باید به شکل کاملا عملی وارد زندگی و روزمرگیهای ما بشود ما باید انچه اموختیم و درک کردیم را در مهمانیها ، جشنها ، مسافرتها ، مراسمات و همه وقت و همه جا پیاده کنیم
ما باید لاغری صحیح را زندگی کنیم و آن را به یک سبکی از زندگیمان تبدیل کنیم و این میشود لاغری با ذهن کاملا راحت ، کاملا آسان و آنگاه است که میتوانم بگویم لاغر شدن با قدرت ذهن آسانترین کار دنیاست
به نام خدای بخشنده ومهربان
با عرض سلام وصبح بخیر خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم
لاغری با ذهن یک سبک زندگی
این جمله درحین سادگی بسیار پر مغز وراز تمام لاغری من
من یک سال دراین سایت هستم وبه لطف خدا تغییرات بسیاری درزمینه های مختلفی داشتم اما همیشه فکر میکردم چرا تناسب اندام برای من اتفاق نیافتاده یعنی دیگه چاق نشدم دراین یک سال ولی لاغرم هی شدم ودوباره رسیدم به همون وزن اولیم
من با دیدن این فایل متوجه اشتباه بزرگ خودم شدم
سبک زندگی من باید تغییر کنه اوایل کم خوری میکردم ومیگفتم دارم رفتارمو اصلاح میکنم
بعد پیاده روی میرفتم وبه قول استاد خودمو عذاب میدادم که به لذت وسلامتی تناسب اندام برسم
که اینم کار بیهوده ای بود
کم کم گفتم من حالم خوب بشه مهم تره برای خودم جشن خوراکی های یواشکی میگرفتم وپرخوری هایی میکردم که فقط خودم میدونستم
دراین یک سال متوجه رفتارم وافکارم شدم
حالا به این نتیجه رسیدم بابا بیا فکرتو درست کن اصن رفتارتم درست نکن
وسواسی که روی کنترل رفتارم میگذاشتم منو باز داشته بود از هر فکر ورفتار درستی
با خودم گفتم ذهن من مرکز کنترل جهان من وجسم من
خب میام ذهنم درست میکنم خودش بقیه کارا رو انجام بده
تازه متوجه شدم که استاد فرموده بودن که اگه پیاده روی میکنی برای لاغری نکن اگه کم خوری میکنی برای لاغری نکن اگه یه ماده غذایی رو چون شیرین فست فودی وچرب یا سرخ کردنی نمیخوری برای لاغری این کارو نکن چون هیچ کدومش اثر نداره لاغری ماندگار که عادی زندگی کنی محرومیت نکشی وکالری هاتو نشماری
لاغری ماندگار که نصفه شبم بتونی چیزی بخوری ووحشت نکنی ورزش نکنی وبه خودتم سخت نگیری
خداروشکر از وقتی تمام تلاشمو گذاشتم روی اصلاح ذهنم همه چیز عوض شده
خودم دارم کم کم کاهش وزن وبیشتر متناسب شدنمو حس میکنم
ناخودآگاه فعال تر شدم وپرانرژی تر
انسان آرام تری هم شدم
حتی ناخودآگاه کمتر تو فکر خوردنمو وکمترم میخورم بدون اینکه خودمو کنترل کنم
چند روزیه خیلی بهترم رفتار میکنم جدیدا ترس دور ریختن یا باقی گذاشتن مواد غذایی در یخچالمم ریخته
خیلی با شجاعت میگم به همسرم ولش کن سیر شدی نخوری دیگه ها میگذارم یخچال فردا قابل خوردن بود میخوریمش نبود میریزم دور مگه ما سطل آشغالیم
یه مدت بود که غذای روز میپختم وبه اندازه الان چون وسط اسبابکشیم ودارم خونمو میچینم غذا بیشتر میپزم تا دوروز داشته باشیمش ووقتمون صرف کارامون کنیم
تقریبا ۹۰ درصد کارامون انجام دادیم وخیلی خوشحالم
این خونه خونه ای بود که من آرزوشو داشتم والان دارمش خداروشکر که حالا توی یک محله آروم خوش آب وهوا وبا خونه رهن کامل وامکاناتی که من میخوام هست ودارم واقعا خوشحالم واحساس خوشبختی میکنم خداروشکر
یه چیز دیگه هم بگم که خوش پوش تر شاد تر فعال تر
وحتی متناسب تر شدم
امروز داشتم خودمو درآینه نگاه میکردم وواقعا از دیدن خودم لذت بردم وگفتم من همین الانشم فوق العاده ام الانشم جذابم وکلی ذوق کردم از دیدن خودم وهمین طورم دیدم که درآینه چطور پهلوهای من کوچک تر شدن وپاهای من که سالها حسرت کمی کوچک تر شدنشون داشتم کمی متناسب تر شدن برای همینم شعف وذوق همه وجودمو فرا گرفت حالا دیگه مطمئنم ذهن من که درست بشه
سبک زندگی من درست میشه
ودیگه نیازی به هیچ فشار ومحدودیتی نیست
این عاشقانه ترین وبهترین سبک زندگی دنیاست
ای کاش همه مردم دنیا این سبک بشناسن وزندگیش کنن
تا جهان بهتری داشته باشیم
به نام خدایی که راه رو نشونم میده
سلام به استاد عزیز و دوستان همراه
چه خوب که اینقدر زود لایو دیشب رو ادیت و آپلود کردین تو سایت..ممنونم واقعا من فقط به سوال جواب ها رسیده بودم..چه مطالب خوبی…واقعا چیزی که در زندگی آدم جاری بشه و بشه سبک زندگیت، دیگه سخت تغییر می کنه و حسابی محکمه..این روش که احتیاج به آشپزی جداگونه و خرید خاص و … دردسرهای قبل رو نداره سخت نیست همراه شدن باهاش…اما برای نیفتادن تو دام ذهن و تله های اون، به نظر من باید مرتب فایل دید، خوند و گوش داد…و نوشت..این نوشتن معجزه می کنه به خدا…باید ذهن در معرض آگاهی باشه و بمباران بشه با این مطالب..باید بازگو کنیم تا ببینیم چی یاد گرفتیم…همیشه توی دوران تحصیل می گفتن بهترین روش یاد گرفتن، یاد دادنه…تو وقتی یه چیزی رو می خونی و یاد می گیری با خودت می گی بلدم دیگه! اما وقتی برای یکی بازگو می کنی و میخوای توضیح بدی براش قشنگ خرده ریزه هاش هم تو ذهنت می شینه و برات جا میفته…این نوشتن توی این مسائل، حکم همون یاددادن رو داره…با این نوشتن هم خودم رو محک میزنم چیا یاد گرفتم، هم اگه اشتباه کنم ایرادم گرفته میشه..
بعدم اینکه نباید وقفه انداخت بین دریافت آگاهی…هر روز و روزی چندین بار باید استفاده کرد…حتی حین کارهای روزمره تا خوب جا بیفته و بشینه به جونمون به اصطلاح و بعدم بکار بردن اون آگاهی ها توی زندگی (زندگی کردن آگاهی ها) آخه اگه عمل نکنیم میشه داستان عالم بی عمل که فقط بلده از بقیه ایراد بگه و توهم بلد بودن قانون رو داره اما توی عمل و زندگی که میرسه هیچی نداره! به قول استاد عزیزی که می گن: ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!
اینجوری میشه که این روش میشه سبک زندگی و دیگه قرار نیست زور بزنی تا رعایت کنی…قرار نیست یادت بیاد که من باید اینها رو رعایت کنم و توجهم رو بردارم از چاقی و نکات منفی و …بقیه آموزه ها…درست مثل نفس کشیدن، خوابیدن، آب خوردن موقع تشنگی، غذا خوردن ، مسواک زدن و … این عادات صحیح و درست و فرمول های صحیح میشه روتین زندگی مون به امید خدا
و این رو می دونم چیزی که جزو عادت و سبک زندگی و روتینمون بشه، انجامش آسون تر و لذت بخش تر از اینه که از روی وظیفه و اجبار باشه…که اگه اینطور نباشه پس چه فرقیه با رژیم هایی که می گرفتیم و اونهمه قانون سفت و سخت داشت؟ حالا شاید ایجاد این لایف استایل و روتین و عادت یکم زمان ببره، اما نتیجه عالیه و خدا رو شکر که تو این راه شما کنارمون هستین استاد
الهی به امید تو
سلام استاد گرامی سلام دوستان متعهد
استاد اینکه مدت عضویت میزنید خیلی عالی و نمیدونم از کجا به ذهن کدوم فرد رسیده
استاد نمیدونم گفتنش درست یا نه ولی بعضی از فایلها بی نظیر مثل همین فایل فایلی که در مورد استپ وزنی بود یا فایلی که در مورد ترس از لاغر نشدن بود کاش این فایلها در یک فولدر جدا دسته بندی میشد
هر لحظه که اموزشهامون به کار بگیریم مانند
نترسیدن از خوردن
باور لاغری
توجه نکردن بع قسمتهای موضعی
توجه نکردن به تنوع غذاها
لاغر میشم و هر وقت به عادتهای قبلی برگردم چاق میشم انا کم کم متوجه شدم ممکن گاهی از لاغر شدن نا امید بشم ولی دیگه نمیتونم به عادتهای زشت چاق کننده برگردم و اون رفتارها تکرارش برام خیلی سخت شده مثلا به من بگن از فردا کارهای قبل از این دوره را انجام بده لاغر میشی باز هم نمیتونم و بی خیال لاغری میشم
استاد من شخصا با بعضی از افرادی که در البوم شگفت انگیزان هستند شخصا چت کردم و لایو زوج متناسب دیدم
استاد من خودم هشت ماه دوره را کنار گزاشتم به خاطر مشکلی که برای دانلود فایل ها داشتم ولی اصلارسراغ هیچ رژیم و دمنوشی نرفتم
لاغری با ذهن به من کمک کرد که ادم قوی ای بشم مخصوصا در این روزهای کرونایی نقطه امنی برای من خودم با گوشیم و یک دفتر و خودکار و گاهی یک فنجان دمنوش در گوشه ای از خونه مانند یک بچه مدرسه ای میشم و غرق در لذت البته ناگفته نماند همیشه از درس خواندن و مشق نوشتن عجیب لذت میبردم و الان هم اگر من رها کنند میرم و درس میخونم
استاد تمام وعده ها دروغ من خیلی از رژیم های در چه مدت چه مقدار رفتم و هیچ کدام در اون مدت به اون مقدار نرسیدم
استاد من برای نهار ساندویچ داشتیم و من خیلی راحت خوردم و تهش دیگه میل نداشتم و نخوردم خوب این طبیعت بدنم هست پس طبیعی که به تناسب طبیعت بدنم که از روز ازل خلق شدم برسم چون من وقتی رژیم نبودم دو تا ساندویچ میخوردم و ته ساندویج بچه ها یا مثلا رژیم که بودم اصلا ساتدویج نمیخوردم و غذای رژیمی میخوردم یا اینکه از ابتدا با چاقو نصف میکردم و موقع خوردن تمام توجهم به تکه جدا شده ساندویج بود خوب هیج کدام از این حالتها طبیعی نبود پس در نتیجه من اصلا رفتارم نبود و بدنم نیز نباید طبیعی باشه میخواستم بگم که این دوره طبیعی زندگی کردن
استاد امروز با خودم گفتم چرا استاد هیچ وقت عصبانی نمیشن خوب این همه ادم با این همه رفتار و نظرهای متفاوت ولی شما همیشه یک تن صدا و برخورد دارید مثلا من وقتی فرزندم یک تمرین ریاضی بعد توضیحات من دوباره اشتباه انجام میده عصبانی میشم ولی طرف به شما گفته ۴ دوره تهیه کرده و داره دمنوش میخوره و تاثیری تو حال شما نداره از کجا به این درجه رسیدید و من نیز البته با تهیه ی دوره خیلی از رفتارهام تغییر کرده و تمیدونم از کجا منشا گرفته من اومدم اینجا لاغر بشم ولی خوب نتایج عجیبی گرفتم که دوست دارم کاملتر بشه استاد چند وقت پیش به خاطر یک حرف حالم خیلی بد بود صبح بارانی بود و همه جا زیبا رفتم برای صبحانه نون بخرم و انقدر هوا عالی بود که یک روز با نشاط شروع کردم و حال خودم خوب کردم که این از شما یاد گرفتم
استاد در قسمت دوم چالش من این نخوردم از فایلی گفتید که تو دوره لاغری باذهن گزاشتید میخواستم بدونم در کدوم قسمت گزاشتید خیلی مشتاقم که اون فایل گوش کنم
استاد چه خوب شد گفتید من قبلا دوره سیزده گام تا تناسب تهیه کردم ولی الان تو محصولاتم نیست لطفا رسیدگی کنید یک بار گفتید از طریق تلگرام بررسی کنم استاد من تلگرام ندارم و دوره را دو سال قبل شما به عنوان هدیه دادید من سرزمین لاغری اسفند ماه تهیع کردم و گفتید کسانی که تو این تاریخ محصول تهیه کردند این دوره بهشون هدیه داده میشه ولی الان که سایت به روز شده فقط سرزمین لاغرها و فایلهای پیاده روی دارم ممنون از زحماتتون
سلام و درود
دوره 13 گام به پروفایل شما اضافه شد
سلام🙂
استاد اول میخوام تشکر کنم که اینقدر زود لایو دیروز عصر رو تدوین کردین و در سایت قرار دادین آفرین به اینهمه انرژی
در نوشته ها عنوان کرده بودین ۷ ساله دارین لاغری با ذهن رو دنبال میکنین همین چقدر برای من آموزنده بود و دقیقا همین جمله ثابت میکنه که لاغری با ذهن یه سبکزندگیه…و ادامه این سبک منجر به لاغرشدن و لاغر موندن میشه
دیروز در نوشته ام گفته بودم من نزدیک به ۲ ساله عضو سایت هستم و به نظر خودم پشتکارم خوب بوده و در این مدت با وجود لیز خوردن هرگز رها نکردم دیدن شما به عنوان تنها کسی که پشت صحنه این سایت هست که هم فایل ضبط میکنین هم تدوین میکنین و هم تک تک نوشته ها رو میخونین هم دوره های رایگان میذارین هم دوره های پولی هم لایو میذارین در اینستاگرام یوتیوب سایت تلگرام …خلاصه همه جا فعالین برای من خیلی آموزش داره شما الگویی هستین که نه شهر ونه کشور خودتون رو ترک نکردین زندگی عادی و روزمره تون رو دارین تمام فعالیتهای سایت رو انجام میدین و برای آموزش و رشد خودتون هم وقت میذارین و هر وقت شما رو میبینیم چه در لایوها چه در استوریها و چه در فایلها همیشه خندان هستین و همیشه موفقیت رو چه در لاغری چه در سایر جنبه ها آسون میگیرین
من هر وقت که ذهنم میخواد بازی در بیاره و نا امیدم کنه شما رو براش مثال میزنم و فکر میکنم بهترین الگو برای ما چاقها و ایرانیها هستین که اکثرا این طرز تفکر رو داریم که ایران جای زندگی و پیشرفت نیست یا لاغر شدن سخت و غیر ممکنه
همیشه حرف شما رو به یاد دارم که الگوی موفق رو انتخاب کنین و به نظر من خود شما یه الگوی موفق هستین برای همه ما …
کاملا با این حرف شما موافقم که لاغری با ذهن یه سبک زندگیه
و من در این دوسال سبک زندگیم تغییر کرده از بسیاری از وقت های تلف شدم که قبلا سریال میدیدم یا اینستاگردی میکردم یا میرفتم خرید …دارم برای رشد و پیشرفت خودم استفاده میبرم
تاثیر آموزشهای ذهنی آنی نیست برای همین هم ما انسانهای عجول ممکنه رها کنبم این سبک رو ولی اگه با وجود ندیدن نتیجه فیزیکی ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم و تکرار کنیم تا به درک بهتری از آموزشها برسیم طبق قانون اثر مرکب نتیجه تمام این آموزشها رو میبینیم و اونوقت ادامه دادن برامون راحت تر و لذت بخش تر میشه چون دیگه همراه با نتیجه است
سبک زندگی یعنی تا آخر عمرت باید چنین باشه
و این آموزش دیدن ها باید جزئی از برنامه روزانه ات باشه تا نتایج هم موندگار باشه
من که عاشق این سبک زندگیم عاشق آموزش دیدن …حتی اوقات بیکاری بین مریض ها در مطب رو هم کتاب میخونم …
اخیرا یه هدیه دریافت کردم که یه رمان عاشقانه کلاسیک هست چندین صفحه اش رو خوندم و احساس میکنم وقتم هست که داره تلف میشه اگه چیزی به من اضافه نمیشه پس وقت تلف کردنه…
ولی دیدن فایلهای آموزشی و نوشتن تمرینات برای من مثل انجام تکالیف مدرسه است و من مثل دوران مدرسه دوس دارم جزئ شاگرد خوبای کلاس باشم
همسر و فرزندم از اینکه من اینقدر علاقه به یادگیری دارم متعجبند و همسرم چند بار منو مسخره کردن و گقتن که این کارا بیهوده است ولی فکرش که میکنم اصلا نمیدونم اگه این کارا رو نکنم چی کار باید بکنم …برای همینم شده که گفتم اصلا همه رو ول میکنم قانون جذب و لاغری با ذهن و….
ولی دوباره صبح که پا شدم اتوماتیک رفتم برای همین آموزش دیدن ها چون دیگه سبک زندگیم عوض شده دیگه بلد نیستم کار دیگه ای انجام بدم دیگه سریال دیدن رو دوس ندارم ولی عاشق فایل گوش کردنم چه فایلهای سایت شما چه سایر فایلهای اساتید موفقیت…
به قول شما چرا نباید ادامه بدیم؟؟؟ محدودیتی که نداره …رنجی که نداره…یه قدم هم لازم نیست برداریم…هیچ دمنوش تلخ و بدمزه ای رو که نباید بخوریم….خوب چرا ادامه ندیم چرا تکرار نکنیم وقتی فهمیدیم که همه چی از فکر ما شروع شده همه چاقی ما نتیجه افکار ما است وقتی حتی یه فرمول چاق کننده ما رو چاق کرده …اکثر ماها که ترکیبی از انواع فرمولهای چاق کننده رو داریم در کتار تمام رفتارهای چاق کننده مون
من که لذت میبرم از اینکه بدون اینکه کسی بدونه با آرامش دارم در این مسیر حرکت میکنم و هر روز کاری رو انجام میدم که عاشقشم
پدر مادرم همیشه اعتراض دارم چرا صبحها که بیکارم نمیرم خونه شون و تعجب میکنن که حوصله ام سر نمیره توی خونه ولی نمیدونن که من صبحام رو چجوری میگذرونم و اصلا وقتی توی سایت دارم تمرین مینویسم متوجه زمان نیستم و این عین در لحظه بودنه و بسیار لذت بخشه…
یکی از رموز موفقیت پرداخت هزینه و پرداخت به است بسیاری از ما فکر میکنم هزینه دوره ای رو پرداخت کردیم دیگه کافیه ما لاغر میشیم یا ثروتمند میشیم یا روابطمون عاشقانه میشه درصورتیکه بهای اون رو نپرداختیم پس نتیجه ای هم نمیگیریم پرداخت بها وقت گذاشتنه پرداخت بها عمل کردن به آموزشهای دوره است پرداخت بها ارزش قائل شدن برای وقت و زمان هست پرداخت بها یعنی توجه ات رو برچی گذاشتی نتیحه اش رو خواهی دید…پس خرید میکنم و پرداخت هزینه به تنهایی هرگز ما رو لاغر یا ثروتمند نمیکنه ما باید برای هر روز قسمتی از زمان و انرژیمون رو بذاریم برای آموزش و تکرار و استمرار در این آموزشها خود به خود اونا رو وارد ذهن ناخودآگاه میکنه و اونوقت به سادگی جزیی از رفتارهامون میشه نگرشمون عوض میشه و تصمیماتمون هم تغییر میکنه و این یعنی ما متناسب میشیم و در واقع تناسب باید از ذهن و فکر ما شروع بشه و این مهم فقط با آموزش امکانپذیره سرعت تغییر جسم ما دست ما نیست وباید به این روند اعتماد کنیم فقط آموزش ببینیم و تکرار کنیم تا درک کنیم اونوقت به مرور و اروم آروم جسم ما اون ذهنیت وافکار ما رو به عنوان یه نمایشگر فول اچ دی نشون میده و این چقدر لذت بخشه👌👌👌
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم و خدا رو شکر می کنم برای داشتن دوستان عالی
به اون کارهایی پشت صحنه سایت یه سری کارهای خونه رو هم باید اضافه کنید
مثل چند ساعت نگهداری از آیدا
یه روزایی آشپزی کردن مثل همین الان که قبل از نوشتن پاسخ شما پیازهای آش رشته رو هم زدم
بعضی روزها کمک به همسرم در تمیزکاری خونه
هفته ای دو سه بار خرید خونه
صحبت کردن با دوستانی که به ارتقاء کیفیت افکار کمک می کنه
من می خوام بیشتر از قبل زندگی کنم
طول زندگی رو نمیشه جابجا کرد ولی عمق اون دست خودمونه
سلام.
کاملا موافقم استاد و همین انرژی بی نظیر شما تحسین برانگیزه و من از اینکه دوساله با شما همراهم بسیار لذت میبرم و بسیار از شما آموختم🙏🙏