35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت. سال هایی که باید صرف لذت بردن از زندگی و شکوفا کردن استعدادهایم می شد صرف شکوفا شدن استعداد چاقی در من شد.
من در این سالها چاقی را بعنوان سبک زندگی خود انتخاب کرده بودم در حالی که خودم نمی دانستم.
انتخاب سبک زندگی و تاثیر آن
افراد زیادی را در نزدیکان و اطراف خود می شناسید که همیشه متناسب هستند. آنها برای متناسب بودن کار خاصی انجام نمی دهند و برنامه غذایی یا ورزشی خاصی را دنبال نمی کنند اما همیشه متناسب هستند. آنها سبک زندگی لاغری را برای خود انتخاب کرده اند.

همانگونه که لاغرها یک شب و یک هفته و ماه و سال نیست که لاغر هستند بلکه سالهاست لاغر هستند چاقی هم یک شبه اتفاق نمی افتد، یک هفته ای و یک ماهه و یک ساله هم رخ نمی دهد.
چاقی یک سبک زندگی است که مدت ها توسط افراد به اجرا گذاشته می شود تا بالاخره به نتیجه می رسد.
سبک زندگی شامل چگونه فکر کردن، چگونه انتظار داشتن و چگونه عمل کردن است.
چگونه فکر کردن
اولین مرحله از شکل گیری سبک زندگی مربوط به چگونه فکر کردن است.
همه انسانها در بدو تولید هیچ سبک زندگی ندارند چون قادر به فکر کردن نیستند اما به مرور که بزرگتر می شوند اینبار نمی توانند بدون فکر کردن و انتخاب سبک زندگی به زندگی خود ادامه دهند.
علت این است که افکار و نگرش اطرافیان درباره موضوعات مختلف در زندگی به صورت ناخودآگاه وارد مغز ما می شود و وقتی افکار وارد مغز شوند نمی توانید به آنها فکر نکرده یا آنها را مرور نکنید.
وارد شدن افکار می تواند به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.
در دوران کودکی همه افکار به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه آنها را انتخاب کنیم وارد مغز ما می شوند.
در دوران بزرگسالی برخی از افکار را به صورت آگاهانه انتخاب می کنیم. اینکه شما به موضوعی علاقمند شوید و پیگیر اخبار و اطلاعات درباره آن موضوع باشید درحال انتخاب آگاهانه افکار هستید. اما در همین شرایط هم بخش عظیمی از افکار به صورت ناآگاهانه وارد مغز ما می شوند به این دلیل که نسبت به این موضوع آگاهی نداریم.
مرور افکار بعد از وارد شدن آنها به صورت خودبخودی انجام می شود و سبک زندگی ما را تشکیل می دهند.
چگونه انتظار داشتن
وقتی افکار به شکل مکرر در ذهن مرور می شوند باعث ایجاد نگرش درباره موضوعات مختلف زندگی می شوند.
تصور کنید در دوران کودکی بارها از خانواده و اطرافیان شنیده باشید که: چاقی ارثی است.
این عبارت یک فکر است و بدون اینکه شما دخالتی در انتخاب آن داشته باشید وارد مغز شما می شود.
به دلیل تکرار شدن این عبارت توسط اطرافیان به مرور این فکر در مغز شما هم تکرار می شود. و تکرار این فکر سبب می شود نگرش چاقی ارثی است در شما ایجاد شود.
پس از شکل گیری نگرش درباره زندگی نوبت به ایجاد انتظار از زندگ است.
ایجاد انتظار هم مانند ایجاد نگرش به صورت خودبخودی و بدون دخالت ما انجام می شود.
زمانی که به واسطه تکرار فکر: چاقی ارثی است. نگرش شما درباره وضعیت جسمی و سلامتی از حالت پیش فرض که سلامتی و تناسب اندام است به چاق شدن به خاطر ارثی بودن تغییر می کند.
مرحله بعد از تغییر نگرش ایجاد انتظار است.
از این پس شما انتظار چاق شدن را دارید قبل از اینکه هرگونه نشانه چاقی در جسم خودتان مشاهده کنید.
چگونه عمل کردن
اعمال ما در زندگی پیرو انتظاراتی است که از زندگی داریم.
وقتی شما انتظار چاق شدن داشته باشید به صورت خودبخودی اعمال و واکنش های شما در زندگی روزمره در مورد خوردن تغییر خواهد کرد.
به آرامی علاقمندی های شما برای خوردن مواد غذایی تغییر می کند.
بیشتر از قبل تمایل به خوردن مواد غذایی مخصوصا مواد غذایی جدید پیدا می کنید.
به مرور که رفتار غذایی شما تغییر می کند ادغام رفتارهای جدید با افکاری که از قبل از طریق شنیده ها و صحبت های اطرافیان به صورت ناخودآگاه در ذهن خود ذخیره کرده اید مانند: چاقی ارثی است، خوردن باعث چاقی می شه، کم تحرکی باعث چاقی می شه و صدها فرمول ذهنی دیگر به راحتی شما بدون اینکه متوجه شوید چه اتفاقی رخ داده است چاق می شوید.
فرایندی که توضیح داده شد روند شکل گیری سبک زندگی چاق شوند در افراد است.
هر وقت روزهای چاقی فکر می کنم از این موضوع گیج و مبهوت می شوم که:
چرا همه افراد چاق زمان زیادی را به سبک زندگی چاق شونده سپری می کنند و پس از چاق شدن تا آخر عمر زندگی خود را صرف لاغر شدن می کنند؟!
به نظر من خلاصه زندگی افراد چاق به این صورت است:
داشتم زندگی می کردم که یه هو چاق شدم.
بعد از اون تا آخر عمر برای لاغر شدن تلاش کردم.
این خلاصه داستان زندگی یک فرد چاق است.


داستان چاقی من
داستان چاقی من به این شکل بود که من مشغول زندگی کردن و لذت بردن از آن بودم که یک روز مادرم صبح زود مرا آماده کرد و به زور با خودش به مدرسه برد.
دبستان مولوی قدم گاه من برای ورود به عرصه دانش آموزشی بود.
اولین بار که هم کلاسی ام مرا هل داد و گفت: “برو اون ورتر، من جام نیست بشینم.” این سوال در ذهن من ایجاد شد که چرا من باید برم اون ورتر که اون بتونه بشینه!!!
وقتی خانم معلم وارد کلاس شد و خوش و بش های اولیه رو انجام داد از روی لیست اسامی یکی یکی اسم بچه ها را می خواند و بچه ها بلند می شدند و می گفتند حاظر و دوباره می نشستند.
وقتی اسم من خوانده شد و من بلند شدم، گل از گل معلم شکفت. با ذوق و شوق گفت عزیزززززم چقدر توپولی.
قبلا هم این عبارت مهربانانه را از زبان دیگران شنیده بودم اما آن روز از شنیدن آن احساس خوبی نداشتم چون برای اولین بار به تفاوت خودم با دیگران پی بردم.
از آن روز مسائل و مشکلات من با چاقی شروع شد. مسخره کردن بچه ها و مشکل بودن انجام حرکات ورزش صبحگاهی و دویدن در زنگ ورزش با بچه ها از اولین نشانه های مشکلات چاقی برای من بود.
هرچه بزرگتر شدم، چاق تر می شدم و مشکلات من با چاقی بیشتر شد و این در حالی بود که اصلا نمی دانستم چرا دارم چاق تر می شوم. تصور من این بود که مانند قد کشیدن، چاق تر شدن هم طبیعی است اما ظاهرا اینگونه نبود.
به مرور افراد بیشتری مرا بخاطر چاق بودنم مورد توجه قرار دادند و انواع حرف ها را در قالب مسخره کردن، نصیحت کردن، دلسوزی و پیشنهاد دادن از طرف دیگران می شنیدم.
در این مرحله بود که به فکر لاغر شدن افتادم و تصمیم گرفتم به نصیحت دیگران گوش داده و برای لاغر شدن اقدام کنم.
- اولین اقدام من برای لاغر شدن حذف کردن شام خوردن بود.
چندین هفته من به همراه خانواده شام نمی خوردم اما هیچ تغییری در وزن من ایجاد نمی شد.
از آنجا که مادرم از سال ها قبل تر از من به فکر لاغر شدن بود یک ترازوی بزرگ برای وزن کردن تهیه کرده بود.
از نکات جالب توجه ترازو این بود که تا وزن 180 کیلو را نشان می داد و برای افراد سنگین وزن تهیه شده بود. و من هر بار که روی ترازو می رفتم خوشحال می شدم که چقدر با رقم آخر ترازو فاصله دارم.
نمی دانستم که در تمام آن سال ها در حال رویاپردازی برای رسیدن به وزن 180 کیلوگرم بودم.
الان که درباره عملکرد ذهن اطلاعات بیشتری دارم دلیل لاغر نشدن با اینکه شام خوردن را حذف کرده بودم متوجه شدم.
من شام را به همراه خانواده نمی خوردم اما در عوض قبل از شام و بعد از شام خوراکی های بیشتری می خوردم به این بهانه که من شام نخوردم.
- دومین قدم من استفاده از ورزش کردن در کنار شام نخوردن بود.
می خواستم با این ترفند انرژی بیشتری مصرف کنم. مدت ها با دوچرخه مسیر مدرسه تا خانه را با دنده سنگین رکاب می زدم که حسابی عرق کنم و زودتر لاغر شوم اما نه تنها لاغر نشدم بلکه زانو درد هم به مشکلات چاقی در دوران راهنمایی اضافه شد.
- سومین قدم من استفاده از داروهای گیاهی بود.
داروهای گیاهی واقعا بدمزه را به منظور لاغر شدن از عطاری تهیه کردم. تصورم این بود که اگر خوراکی های تلخ بخورم باعث لاغری من خواهد شد. افشرده لیمو را دو برابر میزانی که روی آن درج شده بود به یک لیوان آب اضافه می کردم که تلخی بیشتری داشته باشد و تصور می کردم به این طریق سریعتر لاغر خواهم شد.
هرچه بیشتر چاق می شدم در تلاش هایم برای لاغر شدن بیشتر عجله داشتم و سعی می کردم با اعمال فشار یا محدودیت بیشتر سرعت لاغر شدنم را افزایش دهم اما غافل از این بودم که لاغر شدن یک سبک زندگی است و نمی توان با تلاش بیشتر آن را تغییر داد.

افزایش سرعت لاغر شدن
همه افراد چاق وقتی تصمیم می گیرند لاغر شوند دوست دارند روش یا طریقی را در پیش بگیرند که خیلی زود لاغر شوند.
البته گول خوردن برای سریع لاغر شدن توسط تبلیغات رسانه ای و رنج و ناراحتی چاقی مزید بر علت می شود تا افراد چاق به دنبال سریع تر کردن روند لاغری شدنشان باشند.
اینکه شما بخواهید سریع تر لاغر شوید مانند این است که بخواهید ۵ سال از عمر خود را زودتر سپری کنید.
به همان اندازه که سپری کردن ۵ سال از زندگی در ۳ سال غیرممکن است، افزایش سرعت روند لاغر شدن هم غیرممکن است.
شاید شما بتوانید با اعمال فشار بیشتر از طریق ورزش های سنگین یا محدودیت های غذایی شدید مقدار بیشتری وزن یا سایز در مدت زمان مشخص کم کنید، اما از آنجا که نمی توانید به این روند تحت فشار بودن ادامه دهید بعد از مدتی دچار اختلال عصبی شده و ناچار به رها کردن روش لاغری خود می شوید.
بعد از رها کردن برنامه لاغری طی چند روز رفتار شما مطابق گذشته خواهد شد و طی یک یا دو هفته تمام آنچه با سختی و رنج کم کرده بودید به راحتی به شما اضافه می شود.
توقف روند لاغر شدن
در مشاوره های خود با افراد زیادی که اراده آهنین در اعمال فشار و محدودیت سخت داشته اند با این موضوع مواجه شدم که روند کاهش وزن و سایز آنها پس از مدتی متوقف می شود.
از آنجا که در ذهن همه افراد چاق برای لاغری بیشتر باید محدودیت و فشار را بیشتر کرد از جایی به بعد دیگر آن فرد نمی تواند فشار بیشتری به جسم یا محدودیت بیشتری بر غذاهای مصرفی از نظر مقدار و نوع وارد کند بنابراین انتظار دارند که با این شرایط طبیعی است که روند لاغر شدن آنها متوقف شود.
نکته جالب توجه در مورد این افراد این بود که با اینکه مدت ها بود این افراد تحت فشار شدید ورزش و رژیم غذایی بودند اما از روند لاغری خود رضایت نداشتند.
با شرح این موارد و توجه به تلاش قبلی خود برای لاغر شدن به این نتیجه می رسیم که لاغر شدن ارتباطی به میزان فشار و محدودیت ندارد بلکه ارتباط مستقیم به فرمول های ذهنی افراد و سبک زندگی آنها دارد.

انتخاب سبک زندگی چاق یا لاغر شونده
وقتی ذهن ما مملو از فرمول های چاق کننده باشد، سخت ترین روش های لاغری برای مدت محدودی تاثیرگذار خواهند بود چرا که در نهایت قدرت ذهن ما قوی تر از از قدرت بیرونی است.
برای آگاهی از قدرت ذهن می توانید به رفتار افراد متناسبی توجه کنید که در عین حالی که رفتار غذایی آنها از نظر ما چاق کننده است اما سال هاست در تناسب اندام کامل هستند.
در سال هایی که چاق بودم همیشه از دیدن نحوه خوردن افراد متناسب حسرت می خوردم و همیشه آرزو می کردم من هم بتوانم مثل آنها به راحتی از هر غذایی که دوست دارم به هر اندازه ای بخورم.
دوستان متناسبی داشتم که با هم شرط بندی می کردند هر کدام ساندویچ و نوشابه بیشتری بخورد برنده است و فرد مقابل باید هزینه ساندویچ و نوشابه های او را پرداخت کند.
هربار که به من پیشنهاد می دادند در این شرط بندی شرکت کنم، وحشت سرتاپای وجود مرا فرا می گرفت و هرچقدر که آنها اصرار می کردند و مرا تمسخر می کردند که بخاطر ترس از شکست با آنها مسابقه نمی دهم باعث نمی شد که جرات پیدا کرده و در مسابقه خوردن ساندویچ و نوشابه شرکت کنم.
آنها نمی دانستند ترس من از باختن و پرداخت هزینه نبود بلکه بخاطر ترس و وحشت از چاق تر شدن بود.
من به حدی از خوردن ساندویچ و نوشابه ترس داشتم که حتی اگر در جلوی ساندویچی رد می شدم احساس می کردم چاق تر شدم بنابراین هرگز نمی توانستم مانند آنها ساندویچ و نوشابه بخورم.
در تمام دوران چاقی به تفاوت زندگی خودم و افراد متناسب توجه می کردم و در تعجب بودم که چرا آنها چاق نمی شوند و سالهاست بدون هرگونه تحمل رنج و سختی لاغر هستند در حالی که من به راحتی چاق می شوم و با هر رنج و بدبختی لاغر نمی شوم.
از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با تلاش و استمرار موفق به کسب نتیجه عالی از روش ذهنی برای لاغر شدم به مرور پاسخ سوال سالهای چاقی برای من واضح شد.

سبک زندگی افراد متناسب
نکته جالب توجه درباره سبک زندگی افراد متناسب یا لاغر اینکه اگر این عبارت را به هر زبانی در گوگل جستجو کنید با بی نهایت تصویر و مطلب درباره سبک زندگی افراد متناسب مواجه خواهید شد که همه سبک زندگی افراد متناسب را شامل تغذیه برخی مواد، استفاده از برنامه رژیمی خاص، ورزش کردن و داشتن زمان بندی برای زندگی معرفی میکنند.
تصویری که برای این قسمت از متن قرار داده شده است (تصویر بالا) یکی از هزاران تصویری است که در جستجوی عبارت سبک زندگی برای لاغری نمایش داده شده است.
دقت کنید از چه پارامترهایی در این تصویر استفاده شده است:
- دفترچه یادداشت به معنی داشتن برنامه برای لاغر بودن
- قرار دادن تصویر تعدای از میوه ها به معنی خوردن مواد غذایی سالم و طبیعی برای لاغر بودن
- کفش ورزشی، دمبل، طناب و بطری آب به معنی داشتن پیاده روی و برنامه ورزشی برای لاغر بودن
- ساعت هم به معنای داشتن برنامه زمانبندی شده برای رسیدگی به همه امور لازم برای لاغر بودم
این درحالی است که اگر شما از فرد متناسبی درباره رمز و راز متناسب بودن یا برنامه ای که در زندگی برای متناسب بودن دارد سوال کنید قطعا پاسخ مشخص و واضحی دریافت نخواهید کرد چون هیچ فرد متناسبی برای متناسب بودن برنامه مشخصی ندارد اما در سراسر جهان هرجا صحبت از لاغری شود بلافاصله رژیم غذایی داشتن، ورزش کردن و رعایت برخی عوامل دیگر را تنها راه حل متناسب بودن معرفی می کنند.
در تحقیقات گسترده درباره سبک زندگی افراد متناسب متوجه شدم در زندگی آنها دو موضوع بسیار تاثیرگذار است.
۱- افکار: شامل ممجموعه نگرش آنها درباره مواد غذایی، چاق و لاغر شدن و نگرش آنها درباره شرایط جسمی شان است.
۲- رفتار: مجموعه واکنش آنها به مواد غذایی، نحوه و مقدار غذا خوردن، علایق و سلیقه آنها در انتخاب مواد غذایی است.
این دو بخش در افراد چاق نیز وجود دارد و سبک زندگی آنها و شرایط جسمی شان را تعیین می کند.
همه افراد متناسب از نظر افکار در وضعیت عالی هستند، آنها هیچ نگرشی درباره چاقی، ترس از مواد غذایی و چاق شدن ندارند.
اما نکته جالب توجه اینکه افراد متناسب در مورد رفتارهایشان به دو گروه تقسیم می شوند:
- گروهی که رفتار غذایی مناسب و در حد نیاز دارند
- گروهی که رفتار غذایی مشابه افراد چاق دارند.
در حقیقت سبک زندگی افراد متناسب با یکدیگر تفاوت دارد. اما چگونه است که هر دو گروه متناسب هستند؟
با این تقسیم بندی اثبات می شود که دلیل متناسب ماندن هر دو گروه قدرت ذهن آنهاست که عاری از هرگونه فرمول چاق کننده است.

سبک زندگی افراد چاق
جستجو درباره سبک زندگی افراد چاق هم دقیقا مانند سبک زندگی افراد لاغر می باشد. همه تصاویر و محتوای ارائه شده در بستر اینترنت تاکید دارند که نوع غذایی که افراد مصرف می کنند، کم تحرکی، ژنتیک و چند عامل محدود دیگر را عامل چاقی افراد معرفی می کنند.
در تصویری که برای سبک زندگی افراد چاق انتخاب شده است ژنتیک، فست فود، تیروئید و کم تحرکی را عامل چاقی افراد معرفی کرده است. این درحالی است که بسیاری از افراد متناسب هم به اندازه افراد چاق فست فود مصرف می کنند، برخی از آنها تیروئید دارند و تحرک خاصی ندارند اما همیشه متناسب هستند.
بسیاری از افرادی که اکنون چاق هستند در گذشته نه چندان دور کاملا متناسب بوده اند. آنها افکاری عاری از هرگونه فرمول های چاقی داشته اند اما رفتار غذایی آنها شباهت زیادی به رفتار افراد چاق داشته است.
در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف افکار آنها دستخوش تغییر شده است و اولین فرمول های چاق کننده در ذهن آنها ایجاد شده است. به این دلیل که از قبل رفتار نامناسب داشته اند، ایجاد حتی یک فرمول چاق کننده مانند “آدم بعد از ازدواج چاق می شه” برای چاق شدن آنها کافی است. چون به واسطه همین یک فرمول سبک زندگی آنها به آرامی تغییر می کند.
همه افراد چاق نیز مانند همه افراد لاغر در ابتدا از نظر افکار و رفتار چاق کننده مانند یکدیگر هستند. در حقیقت همه افراد چاق از یک سبک زندگی مشترک استفاده می کنند.
اما به مرور که چاق تر می شوند عده ای از آنها برای لاغر شدن دست به دامن رژیم های غذایی می شوند و آنقدر تحت رژیم های مختلف زندگی می کنند تا به مرور خوردن آنها از یک فرد متناسب نیز کمتر می شود اما از آنجایی که افکار آنها همچنان مملو از افکار چاق کننده است آنها هرگز به رویای لاغری خود دست پیدا نمی کنند.
در این مثال نیز قدرت افکار در تعیین شرایط جسمی و سبک زندگی افراد چاق کاملا واضح است.
بنابراین اگر قصد لاغر شدن دارید باید تمام تمرکز و توان خود را برای تغییر فرمول های چاق کننده ذهن خود به کار بگیرید. در این صورت شما موفق به تغییر سبک زندگی چاق شونده خود به لاغر شونده خواهید شد.
اعمال فشار مؤثر نیست
از تمرکز بر اعمال فشار یا ایجاد محدودیت غذایی خودداری کنید چون در نهایت هیچگونه نتیجه ای نخواهید گرفت.
در گفتگو با یکی از دوستانم او درباره روش ابداعی خود برای لاغر شدن توضیح می داد.
او می گفت هر روز چندین ساعت ورزش می کنم و برای بالا رفتن سوخت و ساز بدنم حتی کولر را خاموش می کنم.
او از عملکرد خود خیلی راضی بود چون در مقایسه با یک ساعتی که قبلا ورزش می کرده است مقدار بسیار بیشتری عرق می کرد.
او عرق کردن بیشتر را اتفاقی خوش آیند و موثر برای لاغر شدن خودش می دانست.
هر فردی که حتی یک فایل درباره لاغری با ذهن از سایت تناسب فکری گوش داده باشد به وضوح نتیجه این طریق عملکرد برای لاغر شدن را می داند و لازم به شرح نتیجه آن نیست.
اگر می خواهید برای همیشه لاغر بمانید، باید لاغری با ذهن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید.
فردی که سال هاست متناسب است، سبک زندگی متناسب بودن را برای زندگی انتخاب کرده است. او تصمیم نگرفته است برای مدتی به روش متناسب بودن زندگی کند.
بسیاری از افراد چاق می خواهند از روشی استفاده کنند که در طی مدت کوتاهی آنها را لاغر کنند. آنها انتظار دارند لاغر شوند درحالی که نمی خواهند افکار و رفتار خود را تغییر دهند.
این افراد تصور می کنند جسم آنها هیچ ارتباطی به آنها ندارد و خودبخود چاق شده است بنابراین اگر به طریقی بتوانند جسم خود را لاغر کنند برای باقی عمر در حالت متناسب زندگی خواهند کرد.
اکنون که به لطف خدا چند سال است در مسیر لاغری با ذهن هستم بیشتر از قبل از نگرش افراد چاق درباره لاغر شدن تعجب می کنم.
بسیاری از پزشکان مطرح، ورزشکاران حرفه ای، افراد مشهور و … به گونه ای درباره لاغر شدن صحبت می کنند که موجب تعجب و بیشتر اوقات خنده من می شود.
البته اطمینان دارم همه افرادی که به سایت تناسب فکری هدایت شده اند و تعدادی از محتوای آموزشی درباره لاغری با ذهن را گوش داده اند با نظر من هم عقیده هستند.
من و همه افرادی که عضو سرزمین لاغرها هستند، چیزهایی درباره لاغری می دانیم که بزرگ ترین شرکت های داروسازی، پزشکان، روان شناسان، مربیان ورزشی و …. نمی دانند.
لاغری با ذهن را جدی بگیرید و آن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید تا نه تنها برای همیشه لاغر بمانید بلکه با تغییر فرمول های ذهن خود تمام جنبه های زندگی خود را تغییر دهید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
همانطور که در توضیات نوشتاری شرح داده شد سبک زندگی شامل افکار، انتظار و رفتار است و برای تغییر سبک زندگی چاقی به سبک زندگی لاغری باید این سه مورد را تغییر داد.
تفییر سبک زندگی با تغییر افکار شروع می شود و در لاغری با ذهن به این موضوع به شکل ویژه اهمیت داده شده است.
زمانی که شما در حال خواندن نوشته های آموزشی هستید، زمانی که صرف تماشای ویدیوی آموزشی میکنید، زمان هایی که مشغول فکر کردن به آنچه گفته شده است یا انجام تمرینات هستید و همچنین زمانی که مشغول خواندن نوشته های دیگران هستید در حال وارد کردن افکار هسمو با سبک زندگی لاغری در ذهن خود هستید.
تداوم در این کار به سادگی باعث تغییر سبک زندگی شما خواهد شد. فقط کافی است به مدت کافی مشغول این کار شوید و این مدت برای هر فرد بستگی به محتوای ذهنی اش دارد و قابل محاسبه و پیش بینی کردن نیست.
تا وقتی به تناسب اندام ایده آل خود نرسیده اید به این مفهوم است که باید در این مسیر ادامه دهید. میزان تناسب اندامش ما تعیین کننده سطح تغییر سبک زندگی شما می باشد.
برای انجام عالی تمرینات این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات این جلسه پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟
- ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟
- به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.
- تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟
- تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟
- به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.39 از 18 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
خیلی خوشحال هستم که امروز توانستم این فایل را گوش کنم من سبک زندگیم با قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن کاملا تغییر کرده و مثل یک دانش آموز سعی می کنم هرروز صبح با حضور در این سایت و شرکت در کلاسها مثل گوش دادن به فایلها هرروز چیز تازه ای یاد بگیرم و سبک زندگیم عوض شود
استاد وقتی گفتید فردی ۴ دوره تهیه کرده و گفته تغییری نکرده من خیلی تعجب کردم من با اینکه از دوران رایگان استفاده کردم چقدر تغییر در خودم ،وزنم ، سایزم، رفتارم ، روابطم ، نوع غذا خوردن ونترسیدن از چاقی ، عاشق این نوع لاغری و حتی نوع دوست داشتن خودم شدم و چقدر از باورهای اشتباه خود را اصلاح کردم فکر کنم این فرداصلا مطالب را درک نکرده و فقط نگاه می کنند که رفع تکلیف کرده باشند چون هر فایل که شما گذاشتید دارای نکات بسیار مفید و آموزنده بود من به نظرم طرف هنوز به این روش لاغری اعتماد نداره ولی استاد دست شما درد نکنه که با گذاشتن هریک از این فایلها جواب سوالات ما را می دهید و مانع از لیز خوردن ما می شوید بازم ممنون از شما
نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟ خیلی تاثیر گذار است وقتی سبک زندگی ما از چاقی به لاغری تغییر پیدا کند شرایط جسمی ما خودبه خود تغییر کرده و ما هرروز لاغرتر می شویم
ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟ اگر ما سبک زندگی چاقی را انتخاب کرده باشیم با هر روش لاغری روز به روز چاق تر می شویم ما باید ابتدا سبک چاقی را به سبک لاغری تغییر بدهیم بدن خودش خودبه خودلاغر خواهد شد بدون اینکه ما سختی بکشیم
به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.قبلا از اینکه من با سایت لاغری با ذهن آشنا شوم سبک زندگی من شبیه به افراد چاق بود ولی الان خیلی تفاوت کرده خیلی از باورها دیگر در ذهن من بیمعنا شده و اصلا آنها را قبول ندارم و خیلی خوشحالم که می توانم مثل افراد متناسب بدون ترس غذا بخورم
تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟ تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد خیلی موثر است چون اگر فردی در ذهنش چاقی باشد هر چه سختی به خود بدهند و با انواع ورزشها و رژیمها لاغر نخواهد شد
تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟تمام باورهای اشتباه که باعث چاقی من میشدند یکی یکی از ذهن پاک شدند و عملکرد و افکار لاغری جایگزین آنها شده است و این افکار خود بخود در رفتار و کردار من تغییراتی را به وجود می آورند که سبک زندگی من را از چاقی به لاغری تغییر خواهد داد
به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید. لاغری با ذهن با تغییر در باورها و افکار به ما کمک می کند که سبک زندگی چاقی خود را تغییر داده و سبک زندگی با لاغری را جایگزین کنیم با حس خوب و عالی و بدون سختی
از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. من از این ویدئو آموزشی یاد گرفتم که اگر از این فایلها درک درستی نداشته باشم هنوز سبک زندگی من تغییری نکرده و با هرگونه فشاری مبنی بر سرعت بخشیدن به روند لاغری اشتباه است و من لاغر نخواهم شد فقط با گوش دادن به فایلها ودرک درست از مطالب آن و پیاده کردن آنها در زندگی من سبک زندگی از چاقی به سبک لاغری تغییر خواهد کرد ومطمئنا من در مسیر رسیدن به سرزمین لاغرها هستم
سلام بر متناسبین زیبا و جذاب و خوش اندام .
لاعری سبک زندگیه .
از پریروز که فایل ۸ مبانی لاعری رو دیدم و دیروز هم دوفایل از اینستای شمارو دیدم خیلی حالم خوب شده . عملکردم راضی کننده بود .
احساس میکنم استخوانهای شانه هام دارن بیرون می زنند .
جالبش برای من اینه آموزشهای شما خیلی عالی داره روی جسم من خودشو نشون میده .
میدونید حس می کنم خوب درک کردم .
به خودم فشار نمیارم . چون من ادمی هستم که اصلا نمیتونم فشار رو تحمل کنم . البته الان که فکر می کنم فشار تنبلی رو خیلی تحمل کردم فشار پرخوری رو خیلی تحمل کردم . فشار نرسیدن به آرزوها رو خیلی تحمل کردم .
راستی قراره بعد از ایام فاطمیه ازدواج کنم . با همون آقایی که یه مدت باهاش بودم . دوباره اومد سراغم و بهش گفتم اگه واقعا منو میخوای ما که این همه مدت با هم بودیم بیا با هم ازدواج کنیم .اگه هم نمیخوای برای همیشه برو . راستی گفته بودم با یه آقای دکتری آشنا شده بودم . از همون اول به دلم نمیچسبید . حرفاش رو دوست نداشتم خیلی مهربون بود . خیلی مودب و خوش برخورد بود خیلی هم دوسم داشت ولی اصلا به دلم نمی نشست . همش دنبال یه بهانه میگشتم باهاش به هم بزنم . به محض اینکه این درخواست رو به کائنات دادم اجابت شد . همون روز فهمیدم یه دروغ کوچولو بهم گفته . همون دروغ رو بزرگش کردم و کلا باهاش قطع رابطه کردم . بلاکش کردم از همه جا . اما رد تماسها و پیامهاش می اومد تا دوهفته فقط درخواست بخشش میکرد ولی جوابشو نمیدادم . حتی بارها بهش گفته بودم ما به درد هم نمیخوریم ولی متوجه نمیشد تا اینکه این دروغ رو ازش دیدم و ترکش کردم . در حالیکه همون پسر که ما بارها با هم مشاجره داشتیم اما ته دلم دوسش دارم . از اینکه باهاش حرف میزن احساس لذت میکنم . حتی از اینکه گولشو بخورم ناراحت نمیشم . یه جورایی حسشو دوست دارم . عشق ورزیدنش رو دوست دارم . مهربونیاش رو دوست دارم . نامهربونیاش رو دوست دارم . همه جوره دوسش دارم . مدت زیادی هست که با همیم و یه جورایی حس میکنم مرد زندگیم همینه . نمیتونم به مرد دیگه ای فکر کنم اونم همین عقیده رو داره . برای همین از پیشنهادم استقبال کرد و گفت بساط خواستگاری رو جور میکنم . به مامانم میگم زنگ بزنه به خانوادت و از این رسم و رسومات الکی .
یادمه یه زمانی آرزو داشتم بیاد خواستگاریم ولی غرورم بهم اجازه نمیداد بهش چیزی بگم و اونم قدم پیش نمیزاشت . مدتها با هم دوست بودیم تا اینکه وقتی بهش گفتم اگه منو میخوای و حرفات واقعیه بیا خواستگاریم تا کی رابطه ی پنهانی و ترس و لرز . اونم خیلی راحت قبول کرد انگار همیشه میترسید پا پیش بزاره . خلاصه که مقدمات امر خیر داره درست میشه کرونا هم که هست و خیلی تشریفاتی مراسم برگزار نمیشه . به گمانم زود ازدواج کنیم . البته ما چند ساله که با هم هستیم و روی هم خوب شناخت داریم و شاید به خاطر همینه تو ذهنم ازدواج کردن خیلی راحته .
اوا چی میخواستم بگم به اینجارسیدم در مورد سبک زندگی لاغری بود .
بله ما خیلی وقتها رژیم میگرفتیم تا از لاغری همیشگی فرار کنیم و بیشتر دنیای چاقی رو برای خودمون اثبات کنیم . ولی الان بدون زور و اجبار خیلی راحت لاغر شدن رو در خودم حس میکنم .
میدونید من دارم با فرمانده صحبت میکنم و با هم مشورت می کنیم تا دستوراتشو تغییر بدیم .
من دیروز خیلی کم امر به خوردن داشتم . اونم به این دلیله که ته کار احساس می کنم هنوز به مصرف مواد غذایی نیازمندم . این نیاز به مصرف مواد غذایی نمیزاره کاملا امر به خوردن رو نادیده بگیرم .
امر به خوردن خیلی داره متوقف میشه .
یه فرمول دیگه هم که هست دیدن غذاست . دیدن غذا همیشه برای من مساوی خوردن بوده .
چه سیر باشم چه گرسنه هر غذایی رو میبینم سیع فرمان خوردن صادر میشه .
فعلا نمیدونم در مقابل این فرمول چه راهکاری پیاده کنم . فعلا که بهترین کار این رو میدونم که چشمم رو از روش بردارم نگاهش نکنم که تحریک نشم یعنی فرمول ذهنی خوردن با دیدن غذا در من شروع به اجرا میکنه . اولم میاد توی فکرم بعد میاد تو دستم بعد برمیدارم و میخورم . پس چشمامو بر میدارم که اتفاقات بعدی نیفته . کنترل ورودیها فعلا دارم انجام میدم . ولی بیشتر دوست دارم کنترل ذهن انجام بدم . یعنی فکر میکنم کسی که کنترل ذهن داره قویتر از کسیه که کنترل ورودیها داره .
چون کسی که کنترل ذهن داره حتی اگه در معرض غذا هم قرار بگیره ذهنش فرمان به خوردن نمیده .
اما کنترل ذهن چجوریه ؟
چطور میشه ذهن رو کنترل کرد که وقتی غذا رو دید نخوره و نخوردن رو انتخاب کنه .
به نظرم اگر من لذت خوردن رو در خودم کم کنم و در عوض لذت نخوردن رو زیا کنم ذهن منم لذت نخوردن رو بیشتر اعمال میکنه . یادمه با دوستام رفته بودیم دانشگاه . اونا خیلی لاغر بودن ما از صبح تا بعد از ظهر پیش هم بودیم . من بارها و بارها امر خوردن در ذهنم اومد اما اونها اصلا انگار نه انگار . بهشون میگفتم بچه ها شما گرسنه نیستید میگفتن مگه ساعت چنده میگفتم ساعت ۴ شده چرا چیزی نمیخورید . میگفتن ول کن میریم خونه یه چیزی میخوریم و اصلا یادشون میرفت و دوباره به ادامه ی کار مشغول میشدن من تا میرسیدم خونه تکرار گفتگوهای ذهنیم بر اینکه وای دارم میمیرم این همه مدت نخوردم حالا چیکار کنم الان ضعف میکنم بهم خیلی فشار اومده و کلیییییییی حرف دیگه می اومد تو ذهنم در حالیکه دوستام حتی یه بارم که من از بیرون بهشون گفتم بچه ها بریم یه چیزی بخوریم یادشون اومد ساعت ۴ شده که اونم اصلا انگار نه انگار خیلی راحت گفتن میریم خونه و اصلا توی ماشین حتی یکبارم نگفتن وای این همه مدته ما هیچ چی نخوردیم .
واقعا اونها سبک نگرششون با من فرق داشت . من اگه بخوام سبک زندگیم مثل اونها بشه لازمه سبک نگرشم مثل اونها بشه .
آدمای چاق بازم میگن اونا میخورن ولی لاعرن . بابا اونا حتی به خوردن فکر نمیکنند . از نخوردن زجر نمیکشن . ما از نخوردن زجر میکشیم . اونا خیلی وقتها از خوردن زجر میکشن . حوصله ندارن بخورن . خیلی غذاها رو دوست ندارند بخورن . یادمه یه بار تو دانشگاه کشک و بادمجون خریدیم . خدا میدونه این دوستای من چجوری میخوردن من چجوری میخوردم . تازه من پیازم گرفته بودم که بیشتر لذت ببرم و برای اینکه جلوشون خجالت نکشم گفتم میخوام غذا خوردن رو بهتون یاد بدم . گفتم شماها بلد نیستید غذا بخورید که . خلاصه لقمه های بزرگ گرفتم غذا فراوون گذاشتم لای نون . گازهای بزرگ میزدم و بعدشم پیاز میخوردم و به به و چه چه میکردم ولی اونا لقمه ها اندازه ی دو بند انگشت . همونم گازهای ریز . اصلا من این همه تفاوت در ذهنم نمیگنجید .
چرا من انقدر دوست دارم و با هیجان میخورم ولی اونا هیچ هیجانی برای خوردن نداشتن . حرصم میگرفت ازشون بهشون میگفتم مثل آدم غذا بخورید آخه این لقمه ها چیه شماها برمیدارید . خلاصه کلی با هم می خندیدیم ولی من نمیفهمیدم همه ی اون صحنه ها سبک زندگی و بهتره بگم سبک ذهنیت منو و اونارو به نمایش میزاشت .
من از خوردن غذا لذت میبردم و اونا از نخوردنش
من رفتار خودمو میپسندیدم و انتخابش کرده بودم و اونا رفتار خودشون رو دوست داشتن .
اونا نمیتونستن مثل من عمل کنند چون ذهنیت منو نداشتن و منم نمیتونستم مثل اونها عمل کنم چون ذهنیت اونها رو نداشتم .
خلاصه سبک زندگی ما با هم خیلی فرق داشت و من وقتی الان فکر میکنم میبینم شاید من به طور کامل مثل اونا نشم ولی سعی میکنم کم کم از خود چاقم فاصله بگیرم . چون چاقی دیگه به من لذت نمیده . من از رفتار خودم در رنجم . چرا باید من بدتر از حیوون غذا بخورم . من انسانم . وقتی به اونا میگفتم شوخی مکردم و میگفتم شما مثل آدم غذا نمیخورید . ادم باید اینجوری غذا بخوره و لقمه های بزرگ رو میزاشتم دهنم و بعد همه میخندیدیم الان که فکر می کنم میبینم اتفاقا اونا آدم بودن این من بودم که مثل آدم رفتار نمیکردم و میخواستم عمل و سبک زندگی چاق خودم رو به اونها هم یاد بدن . جالب بود بهشونم میگفتم یه بار دوبار فایده نداره شما باید با من زندگی کنید تا سر دوماه چاقتون کنم . چقدرم افتخار میکردم . ولی الان واقعا دیگه این سبک زندگی رو نمیپسندم .
من دارم سبک زندگی جدیدم رو انتخاب می کنم . زندگی که دیگه برداشتن لقمه های بزرگ در اون افتخار و لذت نیست .
زندگی که دیگه خوردن در اون اولویت اول زندگی نیست .
زندگی که چند ساعت گرسنه بودن در اون مساوی ضعف و سردرد و حال بد نیست .
من میخوام زندگی رو انتخاب کنم که برای همیشه باشه نه فقط رژیم چند روزه و موقتی .
پس باید سبک زندگی جدید رو تمرین کنم و هر روز یه قدم از مسیر چاقی برگردم . لزومی نیست سختش کنم . لاغر شدن خیلی راحته . چون تا حدود زیادی درکش کردم فقط باید تکرارش کنم . اگه حرفام تکراری میشه ببخشید ولی من چاقی رو بارها تکرار کردم تا بهش عادت کردم پس باید لاغری رو هم بارها تکرار کنم .
امروز برداشتن لقمه های کوچیک رو تمرین میکنم . یاد دوستام افتادم . البته میدونم شاید ذهن چاق من اولش برداشتن لقمه های کوچیک رو مسخره بازی بدونه ولی من بهش میگم من فقط میخوام یه سبک جدیدی از زندگی رو خلق کنم . کاری به تو ندارم . میخوام وقتم رو صرف ساختن سبک زندگی لاغری کنم . پذیرشش هم خودش قدم بزرگیه . چون اولش مقاومت میکنم . ولی با کمک ذهنم میتونیم با هم حرکت کنیم . اون بهم یاداوری کنه و منم حرفشو در راستای لاغری گوش بدم . همونجوری که ذهنم داره چاقیشو ترک می کنه منم باید ترک کنم . اصلا من باید ترک کنم که اونم ترک کنه . من یه چیزی فهمیدم شاید نیروی خوداگاه ضعیفتر باشه اما قدرت انتخاب داره اما نیروی ناخوداگاه قدرت انتخاب نداره هر چی من بهش دیکته کنم اون اجرا می کنه بعد به من دستور میده که من ناخوداگاه اجرا کنم . یعنی خودش اجرا میکنه .
فهمیدم اختیار دست منه . فرمون دست منه حتی اگه دستور از طرف ذهن صادر میشه ولی اون کارهایی که به من لذت بده رو دستور میده .
مثلا من از دیدن غذا لذت میبرم که اونم میگه بخور . وقتی حس لذت رو از دیدن جدا کنم دیگه دیدن یه سساندویچ همبرگر با دیدن یه گل یه تابلو فرش درخت خونه و … برام فرق نداره .
لزومی نداره من هرچیزی که میبینم بخورم .
امروز این فرمولها رو سعی میکنم اجرا کنم .
یکی اینکه لقمه های بزرگ بر ندارم . یکی اینکه با دیدن غذا هیچ لذتی به خودم ندم و نگاهمو برگردونمم خوبه چون لذته قطع میشه .
خیلی ریز و دقیقه . ولی باور میکنید این چند وقته خونه ی ما پر از غذا شده حالا میفهمم من به تنهایی چقدر میخوردم 😖😖😖😖
الان همه جارو باز میکنم پر از خوراکیه . کابینتها بیسکوییت و انجیر خشک . روی اوپن شیره انگور و شربت . توی یخچال غذاهایی که نخوردم و نون و میوه . سیب زمینی پیازمون که همیشه زود زود تموم میشد الان نگاه میکنم چرا اینا تموم نمیشن . بابا من فقط تنهایی خوردنم یکم کم شده چرا انقدر غذا تو خونه است .
من هر وقت میرفتم سر یخچال به زور یه چیزی برای خوردن پیدا میکردم ولی الان این همه چیز هست .
خراب شدن غذاها یه الگوی دیگه است که در ذهن منه الان میگم به من چه . خب خراب بشن . چیکارشون کنم .
دارم نیازمو بهشون کم میکنم . البته دوست دارم درونمم واقعا تغییر کنه . البته واقعا میخواما ولی ته دلم هنوز میگم این همه غذا حیف میشه . همین یه جمله منو ترغیب میکنه که برم بخورمشون ولی بعدش تغییرش میدم میگم نه . من حیفم حال خوب من حیفه که با خوردن این غذاها بد میشه . من از نخوردنشون بیشتر لذت میبرم .
البته بازم میگم من هنوز عادت نکردم فقط دارم تمرین میکنم . عادات من هنوز همون قبلیها هستن اما اینارو هم دارم تمرین میکنم . هنوز زورشون به اونا نمیچربه ولی وقتی من بخوام و انتخاب کنم ذهنمم با من همکاری میکنه و زورمون رو میزاریم روی عادات جدید تا اونا رو همراه با لذت کنیم تا بیشتر تکرارشون کنیم .
خلاصه برای تغییر سبک زندگی فعلا اینا به ذهنم میرسه .
و اینکه واقعا هر لحظه باید لاعری رو بخوام تا به من داده بشه . نخوام در مسیرش حرکت نمیکنم ولی اگه بخوامش ذهن منم کمکم می کنه تا در مسیرش قدمهای کوچک اما مستمر بردارم . به قول و فرمایش شما قدم های کوچک اما مستمر .
فعلا خدانگهدار
سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند و دوستان خوب و هم مسیرم
افراد متناسب همیشه و در هر شرایطی افکار و رفتار متناسب گونه دارن نه اینکه برای مقطعی اونها درست فکر و یا رفتار کنن پس ما هم باید همیشه در مسیر باشیم تا مثل اونها افکار و درستمون همیشگی باشه و موفق بشیم .
حالا بعضی از متناسبهای اطراف ما هستن که واقعا در خوردن زیاده روی میکنن و این رفتار اونها صحیح نیست اما چون افکار درستی دارن در نهایت چاق نمیشن یعنی این دسته متناسبها افرادی هستن با رفتار نادرست و لی افکار درست و در نهایت جسم درست و متناسبی دارن و اما همین افراد به محض اینکه باورهای ذهنیشون تغییر کنه چون از قبل رفتارهای عذایی نادرستی داشتن و حالا هم افکار و باورهای نادرستی پیدا کردن در نتیجه هر دو که با هم قاطی بشن در معرض چاقی قرار میگیرن .
اما در افراد چاق هر دو تاش خرابه هم افکارش خرابه هم رفتارش خرابه و خود من یادم میاد وقتی خیلی چاق بودم کلی رژیم سخت میگرفتم و محدودیت عدایی داشتم و یادم میاد خوب هم نتیجه میگرفتم چون رفتار غدایی خودم رو تغییر داده بودم و اما بعد از مدتی من دوباره چاق میشدم چرا ؟؟؟چون ذهنم هنوز چاق بوده .
و اما از وقتی که در این مسیر هستم متوجه شدم باید اول فکرم رو درست کنم و بعد خود به خود رفتارم درست میشه و بعد جسمم درست میشه همانطور که خیلی از متناسبهای اطرافم با وجود سن بالا و چندین بارداری که داشتن ولی سالها هست تراشیده و لاغر هستن این نتیجه ی رفتار و افکار درست اونها در تمام سالها ی زندگی اونها هست .
و اما من از وقتی وارد این سایت شدم و با اون آشنا شدم عاشق این آگاهی ها شدم و اصلا برام مهم نبود که چرا مدت زمان مشخص نداره و … همش می گفتم من به دنبال این اکاهی ها بودم حالا که پیداش کردم با تمام قوای خودم جلو میبرم و تازه در کنار این اگاهی ها لذت میبرم و آزادی دارم ارامش،و … دارم پس بهم بد که نمیگذره و همه چیز اینجابرای من مهیا هست و چون من هیچ شکی به این روش نداشتم و ندارم و با عشقی که به لاغری و این دوره ها داشتم و همچنان دارم هر روز ادامه میدم و من عاشق این سبک زندگی و خوردن شدم و هر روز در این مسیر هستم و یک قدم برمیدارم و تمام سعی من این هست که به اموزشها عمل کنم نه فقط گوش بدم و رد بشم چون میدونم رمز موفقیتم همین هست .همین دیشب برای شام خونه مادرم دعوت بودم ولی من قبل از رفتن به اونجا چون خیلی گرسنه بودم یکی دو لقمه از غدای پسرم خوردم و اصلا نترسیدم و گفتم نوش جونم همین رو فعلا داشته باش تا برات جور بشه بری اونجا و شام بخوری و خلاصه رفتم اونجا و بسیار به اندازه خوردم و زیاده روی نکردم و نان هم نخوردم با اون چون میلم نکشید و به راحتی و سبکی از روی سفره پا شدم و به خودم گفتم احسنت که تونستم به اندازه بخورم و اما اخر شب برای پسرم پفیلا درست کردم اون موقع دلم خواست و چند دونه با اون خوردم یعنی در حد رفع نیاز بدنم همه چیز در هر ساعتی که بخوام میخورم و ترسی ندارم چون در این دوره هستم و دارم رفتارم و افکارم رو با هم درست می کنم چون اگر عمل نکنم فقط حرف خوب در سایت بزنم حالم از خودم بد میشه و به خودم میگم تو مثل عالم بی عملی هستی که کلی چیز بلدی ولی به اونها عمل نمیکنی بنابراین دارم عمل میکنم و درست رفتار و فکر میکنم .
و من بارها به خودم میگم اگر همون اوایل ورودم به سایت تونستم کلی وزن و سایز کم کنم پس دوباره هم میتونم وزن کم کنم و هیچ چیز مانع جسم من نیست و روند کاهش،وزن من متوقف نشده و نمیشه آخه بدن من تمایل داره هر روز به سمت تناسب حرکت کنه چون زندم و نفس میکشم و این روند تناسبم همیشگی هست و حق طبیعی من هست مثل نفس کشیدنم مثل ضربان قلبم و ..و اگر بگم روند تناسبم متوقف شده مثل اینه که بگم تنفسم و یا ضربان قلبم و یا گردش خونم و …… متوقف شده اصلا همچین چیزی امکان نداره مگر اینکه از دنیا برم پس تازندم جسم من داره به سمت تناسب (که طبیعی اون هست و تمایل داره ) یا به سمت چاقی(که طبیعی اون نیست و تمایل نداره و به زور ما داره میره ) حرکت میکنه حالا انتخاب با من هست به کدوم جهت هدایتش کنم تناسب یا چاقی ؟ پس توقفی در کار نیست .
استپ وزنی یه باور غلط و نادرست هست که به اشتباه در ذهن ما کردن ولی من با دلیل که در بالا آوردم دیگه اون رو قبول ندارم پس من دارم به سمت تناسب هر روز حرکت میکنم .
لاغری با ذهن خیلی به من کمک کرده که من فرد قویتری بشم و مسولیت زندگیم و افکارم و رفتارم رو قبول کنم و مدیریت اونها رو قبول کنم و کمک کرده حال دلم همیشه خوب باشه اخه دوره ای که این همه نتایج عالی در زندگی من داشته چطور رهاش کنم و ادامه ندم ؟؟نمیشه واقعا برای من نمیشه من هر روز مشتاق ترم بیام داخل سایت و این اگاهی ها رو مرور کنم و بیشتر در راه درست قرار بگیرم و به خاطر همین نتایج ارزشمتد هست که نشده حتی یک بار من از این راه لیز بخورم شاید حالا یه وقتهایی شاید نحواهای منفی داشته باشم چون هنوز چاقی در بعضی اندام های من هستن ولی من یاد گرفتم در مقابل اون نجواها کم نیارم و تسلیم نشم و با صدای بلند جواب اونها رو میدم که دیگه نخوان من رو ناامید بکنن حالا براش مثال میارم براش ایه قرانی میارم براش حرفهای استاد رو تکرار میکنم و …به هر حال نمیزارم بر من غلبه بکنن چون من این راه رو درک کردم با تمام وجودم بهش،ایمان دارم و برای همین ادامه میدم تا به هدفم برسم .
و به دنبال زمان تعیین کردن نیستم که تا فلان موقع لاغر بشم نه من دارم با این سبک زندگی میکنم و اتفاقا خیلی جاها مثلا در مهمانی و یا سفری و یا جایی باشه اولش نجوای منفی دارم نکنه چاق بشم و یا اینکه نباید میومدم که چی شب برم رستوران و یا فست فود ی در حالی که ظهرم فلان غدا رو خوردم اما من خیلی راحت و محکم میگم حالا موقعش هست که خودم رو امتحان کنم نه خیر نباید اون حرفها رو بزنم و اگر در این مورد بخوام مثال بزنم همین شام دیشب که هی مادرم زنگ میزد میگفت امشب میایین براتون عدا درست کنم و یا فراد میایین و من هی میگفتم نه مامان نمیشه برام دوباره به خودم گفتم بابا چرا نمیری برو طبق اموزشها که یاد گرفتی اگر سیر بودی نخور و سهم خودت رو بیار برای بعدا اگر گرسنه بودی اندازه نیازت بخور و خلاصه قبول کردم و دیشب رفتم و عالی عمل کردم و یک مثال دیگه اش چند شب پیش بود که سالگرد ازدواجم بود و خیلی یه هویی تصمیم گرفتم و دلم میخواست با همسرم دو نفره به یک کافه بریم ولی اولش کلی نجوا داشتم که نرو سیری الان چاق میشی بازم هم گفتم این حرفها چیه خواستم میخورم نخواستم نمیخورم و خلاصه رفتم اونجا هر چقدر همسرم اصرار کرد من پیتزا سفارش ندادم و با خود همسرم سه برش خوردم همین و بسیار سبک و راحت بودم و زیاده روی هم نکردم در حالی که هنوز بود و همسرم اصرار میکرد بخور ولی من جا نداشتم و نخوردم و همون سه برش( بدون نوشابه و دلستر چون علاقه به خوردن هیچ نوشیدنی با عدا ندارم و عادت ند ارم که بخورم) شام اون شب من بودن و بسیار عالی عمل کردم و خلاصه اینکه به جای اینکه فقط گوش بدم و بنویسم باید بلد باشم در تمام موقعیتها از این اموزشها استفاده کنم در مهمانی ،رستوران ،کافه ،سفر ،فست فودی ،دور همی و تفریح و ،…. و این برای من ارزشمند هست که همه جا و در هر شرایطی رفتار و افکار درست داشته باشم .
و همین عمل کردن به اموزشها به من جرات بیشتر و خود باوری بیشتری میده که منم میتونم مثل متناسبها رفتار کنم و در نهایت منم متناسب میشم در کل به من ایمان بیشتر میده که این راه درسته و تو به هدفت میرسی .
نکته :
ثبت نام در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها تضمین برای لاغری شما نمیده ممکنه خیلیها در این دوره شرکت کنن ولی نتیجه نگیرن ولی من باید نگاهم به اون افرادی باشه که در مسیر موفق شدن و به مقصد رسیدن و به خودم بگم چیکار داری که یه عده به مقصد نرسیدن پس نگاهت رو تغییر بده و با اطمینان بگو چون فلانی رسیده منم میرسم و کاری به اون بقیه نداشته باش .
جسم و روح و ذهن هر سه با هم باید در هماهنگی باشن تا در رسیدن به هدف نتیجه بگیرین و جسم ما همیشه تجربه کننده هست و اگر میخواد جسم ما تغییر کنه باید فرمولهای ذهنی ما تغییر کنه یعنی اگر معده ،کبد، و یا تیرویید شما خرابه و هنوزم مشکل داره و هنوز بیماریها رو با خودت حمل میکنی چون افکلر شما مشکل داره و اگر نه هر ۶ ماه تمام این اندامها سلولهاشو ن از نو جدید میشه و این اندام ها میتونن دوباره مثل قبل سالم بشن و این طبیعی که بدن ما همیشه سالم باشه و بیماریها از بدن ما بیرون بره مثل گذشته ی ما که کاملا سالم بودیم و اندامهای ما همه سالم بودن پس دوباره هم میتونیم سالم بشیم و این اصلا، چیز عجیبی نیست .
لاغری با ذهن یک قانون هست اگر عمل کنی چه بخواهی جه نخواهی نتیجه میگیری.
استمرار در نوشتن و گوش دادن و خواندن باعث موفقیت شما میشه پس ادامه بدید
.
سلام فروغ خانم
از خواندن نظرات شما خیلی لذت بردم ، ممنون که با مثال آنها را برای من شفاف نمودید ، موفق و موید باشید
سلام زهرا جان
خوشحالم که. دیدگاه من براتون خوب بوده امیدوارم به زودی به جسم دلخواهتون برسید و شگفتی ساز این سایت ارزشمند باشین
سلام
واقعا سبک زندگی با لاغری با ذهن خیلی زیباس
ولذت باشه در روشهای قبلی هیچ وقت اون رفیق بودنه اون راحتیه نبود
همش روز و اجبار همش حس خفگی و ناامیدی داشتیم اما با لاغری با ذهن ما زندگی میکنیم
و فقط باید صبر کنی تا ب ایستگاه مورد نظر برسیم
من خودم تو حیاط خرمالوهس و کال هست
بعد دخترم میگه خرمالو میخوام بهش میگم صبر کن برسه
اومدم ب خودم گفتم تو ب خرمالو فرصت رسیدن میدی ب خودت فرصت نمیدی
یبارم شده ب خودت فرصت بده تابرسی
من ب خودم فرصت دارم تا خودم خودمو خلق کنم
منم همسرم مسخره ام میکنه و اینا ولی من هستم و ادامه میدم کم نمیارم
چن خدا بامن هس
واقعا از خوندن دیدگاهها خیلی لذت میبرم کیف میکنم میبینم و دوستام ب نتیجه دلخواه میرسن و ذهنشان ساختن با حال خوب حس خوب
سلام من وقتی وارد مسیر لاغری با ذهن شدم با خودم می گفتم یعنی من اگه با ذهنم کار کنم خودبخود لاغر میشم اخه چطور امکان دارد اما با شنیدن فایل های استاد کم کم متوجه تغییر در رفتارم شدم هروقت رفتارهای آدمهای چاق را انجام میدادم مثلا ریزه خواری میکردم سریع متوجه میشدم یا سر قابلمه ناخنک میزدم یا وقتی از خواب بیدار میشدم میرفتم که یک چیزی بخورم ذهنم مرامتوجه اشتباه میکرد و سعی میکردم که آن حرکت را نکنم و نمی کردم بااین تفاوت که این دفعه بر خلاف دفعه های قبل که با زجر عذابوجدان بازهم میخوردم نبود بلکه با رضایت وبا آگاهی میخوردم ما دراین روش لاغری با ذهنی به مرور عادتهای چاقی را کنار می گذاریم و باورهای لاغری را جایگزین میکنم و این سبک زندگی ما میشود اگه انسان در این مسیر تغییر در رفتار و عمل خود نداشته باشد وسبک زندگی و تفکر خودش را عوض نکند نمیتوند موفق شد من الان نیمه شبه که دارم این مطالب را مینویسم و وقتی به گذشته خودم فکر میکنم میبینم که همیشه بعداز خوردن عذاب وجدان و سرزنش داشتم و هیچ وقت لذت خوردن را نبردم وهمیشه دلم میخواست مثله آدمهای لاغر بخورم ،بپوشم وزندگی کنم الان که ۵۷ سالمه فهمیدم که چقدر دغدغه چاقی ولاغری را داشتم کاش خداوند زودتر از این من را با این سایت تناسب فکری آشنا میکرد
بنام خدا
سلام دوستان و اسناد عزیز
لاغری را باید زندگی کرد نه اینکه وقتی نتیجه گرفتی بعد چند ماه رها کنی .من خودم نزدیک به یکسال هست تو دوره رایگان هستم و آنقدر خوشحالم که با این سایت آشنا شدم و از همه ی فایلهای رایگان دارم استفاده میکنم چقدر روی زندگی من تأثیر خوب گذاشته مقداری سایز کم کردم ،روابطم خوب شده اعتقاداتم خیلی عالی شده ،تمام و کمال دارم فایلها را گوش میکنم عمل میکنم و نتیجه هر چند کوچک باشه برای من بزرگه و ایمان دارم که نتایج بزرگتر را میبینم من سالهای زیادی از همه روشها استفاده کردم و نتیجه نگرفتم همیشه حسرت افراد لاغر را میخوردم که چقدر غذا میخورند اما متناسب هستند و یا بر عکس چه خوب غذا میخوردند به اندازه و متناسب هر دو دسته متناسب بودند با اینکه رفتار بعضی از آنها اشتباه بود اما چاق نبودند چون افکارشون درست بود و نمی گفتند این غذا چاق میکنه کم بخورم ،یا بگن وای چقدر غذا خوردم الان چاق میشم اصلا از این افکار نداشتند برا همین با وجود رفتار نامناسب لاغر هستند .اما من چقدر موقع غذا خوردن حسرت میخوردم و همیشه گرسنه از سر سفره بلند میشدم اما چاق میشدم چون افکارم خراب بود
اما چند وقت است که دارم واقعا از،زندگی از،غذا خوردن از همه چی لذت میبرم و دارم زندگی میکنم .
و تا آخر عمر ادامه میدم و هر روز تکرار میکنم و من میتوانم لاغر شوم با تکرار ،تکرار ،تکرارررررررر.
به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖
با سلام به همه دوستان هم مسیرم 🙋
لاغری با ذهن یک سبک زندگی است 🌹🌹
چاقی من بعد از ازدواج شروع شد و قبل از اونم رفتارهای من نسبت به مواد غذایی درست بود ولی یک ندای درونی مدام بهم تلنگر میزد که این تناسب اندام دایمی نیست و حتما من روزی چاق میشم و یادمه با اینکه کاملاً متناسب بودم ولی هیچ وقت از اندام نازنینم احساس رضایت نداشتم تا اینکه ازدواج 👩❤️👩کردم و داشتن افکار و باورهای چاقی شروع به فعالیت کردند و بدون اینکه متوجه بشم رفتارهای من تغییر کردند و پر خوری ها شروع شد وگرم به گرم به وزنم اضافه شد و کم کم لباس ها ومانتو هام برام تنگ شدن و بیماری ها آرام آرام در من شکل گرفت و با بارداری ها و زایمان و شیر دهی اوضاع بدتر شد من ماندم و اضافه وزن و لباس های تنگ و کلی بیماری و اعصاب خراب اما من هیچ وقت با چاقی و اضافه وزنم کنار نیومدم و مدام به دنبال راهی برای خلاصی از چاقیم بودم و از انواع و اقسام عرقیات گیاهی و قرص های چربی سوزی ، دمنوش های لاغری ،پودرهای چربی سوزی ، ورزش ، پیاده روی ، باشگاه ، قهوه چای سبز، چای ترش ، رقص ……استفاده میکردم و هر بار مقداری از وزنم کم میشد و به محض رها کردن روش دوباره به وزن قبلیم بر میگشتم تا اینکه به لطف خدا با روش لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم زمانی که من با این روش آشنا شدم روز قبلش برای خودم کلی قرص لاغری که دستور تهیه شو از اینترنت گرفته بودم درست کرده بودم این طور بگم که یک سینی پر از قرص با صد ذوق و شوق و دل خوشی اینکه دیگه لاغر میشم اونا رو درست کرده بودم و با خودم میگفتم که خب دیگه کار تمومه حالا از این روش ذهنی استفاده میکنم کنارش از این قرص ها هم میخورم و لاغر میشم و فرداش که اومدم اولین فایل و گوش دادم دیدم که استاد گفتن برای استفاده از این روش باید تموم روشهای دیگه رو بذارید کنار و فقط از این روش استفاده کنید ومن بعد از این که فایل تموم شد بدون هیچ شک و تردیدی و با خوشحالی پاشدم رفتم کل قرص های نیمه خشک شده رو که کلی هم برای درست کردنش وقت و هزینه و زحمت کشیده بودم ریختم تو سطل آشغال و اومدم از این روش با ایمان کامل به درستی این روش و ایمان قلبی به داشتن توانایی خودم برای متناسب شدن استفاده کردم و از اون زمان تا الان یازده ماه میگذره و من هنوز با همون ذوق و شوق در این مسیر هستم و با خدای خودم عهد کردم تا زمانی که زنده هستم در این مسیر باشم و احساس میکنم که این روش شده جزئی از زندگی یعنی من همون جا با شنیدن حرف های استاد به این درک رسیدم که مشکل من از ذهنمه نه از جسمم و روش های دیگه همه تلاش برای جسمه پس من باید جسم و بزارم کنار و فشاری به جسمم نیارم و هر تلاشی هم میخوام داشته باشم باید روی ذهنم انجام بدم و درک این موضوع خیلی منو خوشحال کرد چون تا اون موقع همش در رنج و فشار و محدودیت و سختی بودم . اتفاقا همین امروز داشتم با همسرم صحبت میکردم و بهش میگفتم که این روش چقدر شیرین و دلنشین و هیچ سختی و رنجی نداره من از وقتی که از این روش استفاده کردم دیگه چاق نشدم تازه هر روز متناسب تر میشم مثلاً قبلاً اگه همسرم نصف شب گرسنه اش میشد و چیزی میخورد و از من می خواست که در خوردن همراهیش کنم من حتی اگر از گرسنگی هم میمردم جرات نمی کردم که چیزی بخورم و به همسرم هم تذکر میدادم که ساعت که از یک شب رد شد دیگه نباید چیزی بخوری چون چاق میشی و اون خیلی بی خیال میخندید و به من میگفت تو چه اراده ای داری من که گرسنم باشه خوابم نمیبره و من بهش میگفتم که من به اندازه کافی چاق هستم حتی اگه من بخوام نصف شب چیزی بخورم تو باید بهم تذکر بدی نه اینکه ازم بخوای همراهیت کنم و اون میگفت هیچ اتفاقی نمیوفته من مثل تو فکر نمیکنم من با شکم گرسنه خوابم نمیبره این بگم که همسر من متناسبه و کلا رفتارهای درستی هم نسبت به مواد غذایی داره واین که میگم نصف شب غذا میخوره در حد چند لقمه و خیلی زود سیر میشه و دیگه ادامه نمیده و دقیقا مشکل من همین بود که من با یک لقمه و دو لقمه سیر نمیشدم و اگه میخواستم بخورم دیگه هر چی بود باید تا تهش میخوردم و همیشه به همسرم میگفتم چقدر زود سیر شدی و اون میگفت خب ضعف کرده بودم حالا ضعفم بر طرف شد اون موقع اصلأ متوجه نمیشدم که چی میگه و همیشه بهش میگفتم که تو شانس داری ، خوش به حالت استعداد چاقی نداری هر مقدار و هر زمان و هر چیزی که بخوری چاق نمیشی حالا الان که دارم از این آموزش ها استفاده میکنم تازه افکار و رفتار های همسر مو درک میکنم الان منم جرات میکنم که اگه نصف شب گرسنه ام شد چیزی بخورم ، امروز که داشتم این فایل گوش میدادم داشتم سبزی پاک میکردم و گوشی مو گذاشته بودم جلوم و داشتم به حرف های استاد فکر و گوش میکردم و هرزگاهی لبخند میزدم و با خودم مرور می کردم که تو این مدت کلی تغییر کردم همین امروز متوجه شدم که دیگه زیاد علاقه ای به تلویزیون نگاه کردن ندارم منی که تا از خواب بیدار می شدم اولین کاری که میکردم این بود که تلویزیون و روشن میکردم و تموم سریال ها رو قسمت به قسمت دنبال میکردم الان تا میبینم که کسی تلویزیون نگاه نمیکنه خاموشش میکنم و این و تازه متوجه شدم ، تو خونه به رفتارهای همسرم و دخترام که متناسبن خیلی دقت میکنم وسعی میکنم که از اونا یاد بگیرم ، قبلاً از نوشابه خوردن خیلی میترسیدم ولی الان اگر هوس کنم میخورم و بعدش به خودم میگم که بدن من خیلی قدرتمند و توانایی کاهش وزن و داره چون خداوند بدن منو طوری آفریده که من همون طوری که ورودی دارم ، خروجی هم دارم پس اگه به اندازه نیاز بدنم بخورم هیچ اتفاقی نمیوفته و همش تبدیل به نور و عشق وانرژی میشه و بقیه اش دفع میشه و از بین میره و من متناسب و زیبا میشم ،قبلا پوستم خیلی جوش میزد و این موضوع خیلی منو ناراحت میکرد ولی الان پوستم خیلی خوب و صاف شده و احساس میکنم که لاغر تر که شدم ، جوون ترم شدم و این و بقیه هم می گن ، وقتی که مانتو هامو میپوشم و میبینم که برام گشاد شدن کلی کیف میکنم ، وقتی که مهمونی میرم و غذاشون طول میکشه تا آماده بشه مثل قبل بیتاب و عصبی نمیشم تازه موقع غذا نسب به بقیه خیلی کم تر میخورم و در اون لحظه از واکنش بدنم لذت میبرم و خودمو تحسین میکنم .در مورد اون دوستی که میگفت چهار تا دوره تهیه کرده و نتیجه نگرفته باید بگم اون هیچ درکی از این روش نداشته بچه من هفت ساله شه وقتی من فایلها رو گوش میدم بعضی وقتا اونم موقع بازی کردن میشنوه و میبینه اگه یک وقت دعواش کنم و اخم کنم میگه ، مگه به حرف استاد روشن گوش نمیدی میگم واسه چی ، میگه خب بخند دیگه مگه همیشه استاد روشن نمیخنده و میگه شاد باشین همون لحظه خندم میگیره و عصبانیتم یادم میره ، یا پسرم که تپله و زیاد هله هوله میخوره دخترم بهش میگه داداش باید به اندازه نیاز بدنت بخوری وگرنه چاق میشی میخوام بگم که یک بچه هفت ساله که سرگرم بازی هم هست از لابه لای فایل ها اینا رو درک کرده و به زبون میاره چه طور این دوست مون چیزی درک نکرده به نظرم این نشون میده که مشکل از این روش نیست مشکل از دوست مونه که چیزی از این روش نفهمیده . من که دارم با این روش زندگی میکنم و لذت میبرم و همین که این موقع شب همه خوابن و دارم تمرین مو انجام میدم نشون میده که من دارم با ذوق و شوق این مسیر رو طی میکنم وبا عشق و علاقه و به هدفم میرسم .
با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🌹🌹
وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.🌹🌹
به نام خدا
قبل از اینکه بخوام برداشتم رو از این فایل بسیار عالی و سراسر اگاهی بیان کنم لازمه که یه توضیحی بدم راجع به لاغری با ذهن لاغری با ذهن درسترین و بهترین شیوه برای لاغریست ، لاغری با ذهن یجورایی نگرش و دیدگاه و سبک زندگیه
خیلیا فکر میکنن لاغری با ذهن مثل یه برنامه ست که خب ما یادش میگیریم و هر وقت بخوایم ازش استفاده میکنیم نه اصلا در لاغری با ذهن ما کلا نگرشمون تغییر میکنه ، و این تغییر نگرش فقط و فقط با درک مطالب اموزشی هست که صورت میگیره
درک کردن با گوش دادن و نوشتن خیلی فرق داره درک کردن یعنی یجورایی عجین شدن با گوشت و پوست
یعنی بارها تکرار کردن و تمرین کردن و تمرین داشتن وو از همه مهمتر
پیاده کرده این درکیات در زندگی روزانه لاغری با ذهن اصلا چیزی ورای زندگی نیست یعنی چیزی کناره زندگی روزانمون ،
در حالی که اگر ما به درک صحیح از این روش برسیم تازه میفهمیم این خود زندگیه و اصول و سبک درست زندگیه دقیقا مثل افراد متناسبی که با همین سبک و نگرش سالهاست که زندگی میکنند .
استاد در فایل از افرادی سخن گفتند که ادعا میکنند با اینکه سالهاست فایلهای صحیح و کامل لاغری رو خریداری کردند
اما هیچ تغییری درونشون رخ نداده واقعا جای بسی تعجب داره مگر می شود کسی از فایلای درست به نحوه ی صحیح استفاده کنه اما نتیجه
نگیره که شگفتی سازانی هستند که از همین مسیر رفته اند و نتیجه های عالی دیده اند اینجا نباید به مسیر شک کرد بلکه به خود فرد باید شک کرد که چگونه از این روش استفاده کرده است استاد از فردی سخن گفتن که ۴ تا دوره شرکت کرده ولی هنوز ذهنش درگیر دمنوش و روشهای غلطه و جالبه از نگرفتن نتیجه سخن میگه
کاملا اشکار است که چنین فردی اصلا به درک درست از این روش نرسیده
یا فرد دیگری که میگفته یکساله وارد مسیر صحیح لاغری شده اما هنوز جلوی خودشو میگیره و در مقابل خوردنیها با خودش در جنگه
اخه اگر درک صحیح از مفاهیم این فایلا و سخنان صحیح صورت گرفته باشه این حرفها و واکنشهای ناصحیح نباید باشه که خود همینها ست که مانع جاری شدن لاغری بر جسم است
لاغری با ذهن یعنی یک شیوه ی صحیح و متاسفانه خیلی از دوستانی که میگویند در این مسیرند باز هنوز ذهنشان درگیر روشهای نا صحیح قبلی و فرمولهای غلط ذهنیشون هست
در ورود به این مسیر اولین گام فراموش کردن تمام روشهای قبل و یکدل و یک زبان شدن با آموزه های صحیح است این مسیر عشق میخواهد و ذوق و شوق و شور درونی در این مسیر تنها خودمان هستیم که میتوانیم با انگیزه و ایمان حرکت کنیم و بخواهیم که واقعا لاغر شویم آن هم به روش صحیح
و هیچ کس نمیتواند ما را به جلو هل دهد تا خودمان نخواهیم
اینها مطالبی بود که فکر کردم برای درک صحیح از لاغری با ذهن باید برای خودم یادآوری میکردم
حالا به سراغ نکته ی اموزشی می روم ، در این فایل استاد از افراد متناسب سخن گفتن که هم افکار متناسب دارند و هم رفتار متناسب
اما ما در اطرافمون ادمهایی را می شناسیم که با اینکه رفتار مناسبی ندارند ولی باز هم اندام متناسبی دارند چرا که اینها افکار متناسب دارند و تا وقتی این افکار دچار خدشه یا گزندی از طریق ورودیهای ناصحیح نشوند این افراد لاغر می مانند و این است قدرت ذهن. اما
خدا نکند که یک فکر یا باور نا صحیح از جایی بر اینها وارد بشود . آنها ارام ارام تحت تاثیر آن باور انتظار همان را در خود ایجاد کرده و خب چون رفتار صحیحی هم نداشتند کم کم اضافه وزن آغاز میگردد
در بین افراد چاقی که نه افکار درست دارند و نه رفتار درست یکسری از انها هستند که هیچ اقدامی نمیکنند و خودشان را قربانی چاقی میکنند و در همان سبک زندگی می مانند اما یکسری هستند که میخواهند شروع کنند و برای لاغری کاری انجام دهند اما خب راه را اشتباه میروند و تمرکز را بر روی رفتار و جسمشان میگذارندو شاید موقتی کاهشی هم داشته باشند اما
چون افکار درستی ندارند در عرض مدت کوتاهی دوباره جبران خواهد شد
و باز این نشان از. قدرت ذهن دارد
اما یکسری هستند که به مسیر صحیح هدایت میشوند و با درک صحیح از این مسیر با شور و عشق می مانند و ادامه میدهند و جزو رسیدگان به سر منزل مقصود میشوند
کلام اخر اینکه لاغری با ذهن یک تغیبر دیدگاه است که باید به شکل کاملا عملی وارد زندگی و روزمرگیهای ما بشود ما باید انچه اموختیم و درک کردیم را در مهمانیها ، جشنها ، مسافرتها ، مراسمات و همه وقت و همه جا پیاده کنیم
ما باید لاغری صحیح را زندگی کنیم و آن را به یک سبکی از زندگیمان تبدیل کنیم و این میشود لاغری با ذهن کاملا راحت ، کاملا آسان و آنگاه است که میتوانم بگویم لاغر شدن با قدرت ذهن آسانترین کار دنیاست
به نام خدای بخشنده ومهربان
با عرض سلام وصبح بخیر خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم
لاغری با ذهن یک سبک زندگی
این جمله درحین سادگی بسیار پر مغز وراز تمام لاغری من
من یک سال دراین سایت هستم وبه لطف خدا تغییرات بسیاری درزمینه های مختلفی داشتم اما همیشه فکر میکردم چرا تناسب اندام برای من اتفاق نیافتاده یعنی دیگه چاق نشدم دراین یک سال ولی لاغرم هی شدم ودوباره رسیدم به همون وزن اولیم
من با دیدن این فایل متوجه اشتباه بزرگ خودم شدم
سبک زندگی من باید تغییر کنه اوایل کم خوری میکردم ومیگفتم دارم رفتارمو اصلاح میکنم
بعد پیاده روی میرفتم وبه قول استاد خودمو عذاب میدادم که به لذت وسلامتی تناسب اندام برسم
که اینم کار بیهوده ای بود
کم کم گفتم من حالم خوب بشه مهم تره برای خودم جشن خوراکی های یواشکی میگرفتم وپرخوری هایی میکردم که فقط خودم میدونستم
دراین یک سال متوجه رفتارم وافکارم شدم
حالا به این نتیجه رسیدم بابا بیا فکرتو درست کن اصن رفتارتم درست نکن
وسواسی که روی کنترل رفتارم میگذاشتم منو باز داشته بود از هر فکر ورفتار درستی
با خودم گفتم ذهن من مرکز کنترل جهان من وجسم من
خب میام ذهنم درست میکنم خودش بقیه کارا رو انجام بده
تازه متوجه شدم که استاد فرموده بودن که اگه پیاده روی میکنی برای لاغری نکن اگه کم خوری میکنی برای لاغری نکن اگه یه ماده غذایی رو چون شیرین فست فودی وچرب یا سرخ کردنی نمیخوری برای لاغری این کارو نکن چون هیچ کدومش اثر نداره لاغری ماندگار که عادی زندگی کنی محرومیت نکشی وکالری هاتو نشماری
لاغری ماندگار که نصفه شبم بتونی چیزی بخوری ووحشت نکنی ورزش نکنی وبه خودتم سخت نگیری
خداروشکر از وقتی تمام تلاشمو گذاشتم روی اصلاح ذهنم همه چیز عوض شده
خودم دارم کم کم کاهش وزن وبیشتر متناسب شدنمو حس میکنم
ناخودآگاه فعال تر شدم وپرانرژی تر
انسان آرام تری هم شدم
حتی ناخودآگاه کمتر تو فکر خوردنمو وکمترم میخورم بدون اینکه خودمو کنترل کنم
چند روزیه خیلی بهترم رفتار میکنم جدیدا ترس دور ریختن یا باقی گذاشتن مواد غذایی در یخچالمم ریخته
خیلی با شجاعت میگم به همسرم ولش کن سیر شدی نخوری دیگه ها میگذارم یخچال فردا قابل خوردن بود میخوریمش نبود میریزم دور مگه ما سطل آشغالیم
یه مدت بود که غذای روز میپختم وبه اندازه الان چون وسط اسبابکشیم ودارم خونمو میچینم غذا بیشتر میپزم تا دوروز داشته باشیمش ووقتمون صرف کارامون کنیم
تقریبا ۹۰ درصد کارامون انجام دادیم وخیلی خوشحالم
این خونه خونه ای بود که من آرزوشو داشتم والان دارمش خداروشکر که حالا توی یک محله آروم خوش آب وهوا وبا خونه رهن کامل وامکاناتی که من میخوام هست ودارم واقعا خوشحالم واحساس خوشبختی میکنم خداروشکر
یه چیز دیگه هم بگم که خوش پوش تر شاد تر فعال تر
وحتی متناسب تر شدم
امروز داشتم خودمو درآینه نگاه میکردم وواقعا از دیدن خودم لذت بردم وگفتم من همین الانشم فوق العاده ام الانشم جذابم وکلی ذوق کردم از دیدن خودم وهمین طورم دیدم که درآینه چطور پهلوهای من کوچک تر شدن وپاهای من که سالها حسرت کمی کوچک تر شدنشون داشتم کمی متناسب تر شدن برای همینم شعف وذوق همه وجودمو فرا گرفت حالا دیگه مطمئنم ذهن من که درست بشه
سبک زندگی من درست میشه
ودیگه نیازی به هیچ فشار ومحدودیتی نیست
این عاشقانه ترین وبهترین سبک زندگی دنیاست
ای کاش همه مردم دنیا این سبک بشناسن وزندگیش کنن
تا جهان بهتری داشته باشیم
به نام خدایی که راه رو نشونم میده
سلام به استاد عزیز و دوستان همراه
چه خوب که اینقدر زود لایو دیشب رو ادیت و آپلود کردین تو سایت..ممنونم واقعا من فقط به سوال جواب ها رسیده بودم..چه مطالب خوبی…واقعا چیزی که در زندگی آدم جاری بشه و بشه سبک زندگیت، دیگه سخت تغییر می کنه و حسابی محکمه..این روش که احتیاج به آشپزی جداگونه و خرید خاص و … دردسرهای قبل رو نداره سخت نیست همراه شدن باهاش…اما برای نیفتادن تو دام ذهن و تله های اون، به نظر من باید مرتب فایل دید، خوند و گوش داد…و نوشت..این نوشتن معجزه می کنه به خدا…باید ذهن در معرض آگاهی باشه و بمباران بشه با این مطالب..باید بازگو کنیم تا ببینیم چی یاد گرفتیم…همیشه توی دوران تحصیل می گفتن بهترین روش یاد گرفتن، یاد دادنه…تو وقتی یه چیزی رو می خونی و یاد می گیری با خودت می گی بلدم دیگه! اما وقتی برای یکی بازگو می کنی و میخوای توضیح بدی براش قشنگ خرده ریزه هاش هم تو ذهنت می شینه و برات جا میفته…این نوشتن توی این مسائل، حکم همون یاددادن رو داره…با این نوشتن هم خودم رو محک میزنم چیا یاد گرفتم، هم اگه اشتباه کنم ایرادم گرفته میشه..
بعدم اینکه نباید وقفه انداخت بین دریافت آگاهی…هر روز و روزی چندین بار باید استفاده کرد…حتی حین کارهای روزمره تا خوب جا بیفته و بشینه به جونمون به اصطلاح و بعدم بکار بردن اون آگاهی ها توی زندگی (زندگی کردن آگاهی ها) آخه اگه عمل نکنیم میشه داستان عالم بی عمل که فقط بلده از بقیه ایراد بگه و توهم بلد بودن قانون رو داره اما توی عمل و زندگی که میرسه هیچی نداره! به قول استاد عزیزی که می گن: ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است!
اینجوری میشه که این روش میشه سبک زندگی و دیگه قرار نیست زور بزنی تا رعایت کنی…قرار نیست یادت بیاد که من باید اینها رو رعایت کنم و توجهم رو بردارم از چاقی و نکات منفی و …بقیه آموزه ها…درست مثل نفس کشیدن، خوابیدن، آب خوردن موقع تشنگی، غذا خوردن ، مسواک زدن و … این عادات صحیح و درست و فرمول های صحیح میشه روتین زندگی مون به امید خدا
و این رو می دونم چیزی که جزو عادت و سبک زندگی و روتینمون بشه، انجامش آسون تر و لذت بخش تر از اینه که از روی وظیفه و اجبار باشه…که اگه اینطور نباشه پس چه فرقیه با رژیم هایی که می گرفتیم و اونهمه قانون سفت و سخت داشت؟ حالا شاید ایجاد این لایف استایل و روتین و عادت یکم زمان ببره، اما نتیجه عالیه و خدا رو شکر که تو این راه شما کنارمون هستین استاد
الهی به امید تو
سلام استاد گرامی سلام دوستان متعهد
استاد اینکه مدت عضویت میزنید خیلی عالی و نمیدونم از کجا به ذهن کدوم فرد رسیده
استاد نمیدونم گفتنش درست یا نه ولی بعضی از فایلها بی نظیر مثل همین فایل فایلی که در مورد استپ وزنی بود یا فایلی که در مورد ترس از لاغر نشدن بود کاش این فایلها در یک فولدر جدا دسته بندی میشد
هر لحظه که اموزشهامون به کار بگیریم مانند
نترسیدن از خوردن
باور لاغری
توجه نکردن بع قسمتهای موضعی
توجه نکردن به تنوع غذاها
لاغر میشم و هر وقت به عادتهای قبلی برگردم چاق میشم انا کم کم متوجه شدم ممکن گاهی از لاغر شدن نا امید بشم ولی دیگه نمیتونم به عادتهای زشت چاق کننده برگردم و اون رفتارها تکرارش برام خیلی سخت شده مثلا به من بگن از فردا کارهای قبل از این دوره را انجام بده لاغر میشی باز هم نمیتونم و بی خیال لاغری میشم
استاد من شخصا با بعضی از افرادی که در البوم شگفت انگیزان هستند شخصا چت کردم و لایو زوج متناسب دیدم
استاد من خودم هشت ماه دوره را کنار گزاشتم به خاطر مشکلی که برای دانلود فایل ها داشتم ولی اصلارسراغ هیچ رژیم و دمنوشی نرفتم
لاغری با ذهن به من کمک کرد که ادم قوی ای بشم مخصوصا در این روزهای کرونایی نقطه امنی برای من خودم با گوشیم و یک دفتر و خودکار و گاهی یک فنجان دمنوش در گوشه ای از خونه مانند یک بچه مدرسه ای میشم و غرق در لذت البته ناگفته نماند همیشه از درس خواندن و مشق نوشتن عجیب لذت میبردم و الان هم اگر من رها کنند میرم و درس میخونم
استاد تمام وعده ها دروغ من خیلی از رژیم های در چه مدت چه مقدار رفتم و هیچ کدام در اون مدت به اون مقدار نرسیدم
استاد من برای نهار ساندویچ داشتیم و من خیلی راحت خوردم و تهش دیگه میل نداشتم و نخوردم خوب این طبیعت بدنم هست پس طبیعی که به تناسب طبیعت بدنم که از روز ازل خلق شدم برسم چون من وقتی رژیم نبودم دو تا ساندویچ میخوردم و ته ساندویج بچه ها یا مثلا رژیم که بودم اصلا ساتدویج نمیخوردم و غذای رژیمی میخوردم یا اینکه از ابتدا با چاقو نصف میکردم و موقع خوردن تمام توجهم به تکه جدا شده ساندویج بود خوب هیج کدام از این حالتها طبیعی نبود پس در نتیجه من اصلا رفتارم نبود و بدنم نیز نباید طبیعی باشه میخواستم بگم که این دوره طبیعی زندگی کردن
استاد امروز با خودم گفتم چرا استاد هیچ وقت عصبانی نمیشن خوب این همه ادم با این همه رفتار و نظرهای متفاوت ولی شما همیشه یک تن صدا و برخورد دارید مثلا من وقتی فرزندم یک تمرین ریاضی بعد توضیحات من دوباره اشتباه انجام میده عصبانی میشم ولی طرف به شما گفته ۴ دوره تهیه کرده و داره دمنوش میخوره و تاثیری تو حال شما نداره از کجا به این درجه رسیدید و من نیز البته با تهیه ی دوره خیلی از رفتارهام تغییر کرده و تمیدونم از کجا منشا گرفته من اومدم اینجا لاغر بشم ولی خوب نتایج عجیبی گرفتم که دوست دارم کاملتر بشه استاد چند وقت پیش به خاطر یک حرف حالم خیلی بد بود صبح بارانی بود و همه جا زیبا رفتم برای صبحانه نون بخرم و انقدر هوا عالی بود که یک روز با نشاط شروع کردم و حال خودم خوب کردم که این از شما یاد گرفتم
استاد در قسمت دوم چالش من این نخوردم از فایلی گفتید که تو دوره لاغری باذهن گزاشتید میخواستم بدونم در کدوم قسمت گزاشتید خیلی مشتاقم که اون فایل گوش کنم
استاد چه خوب شد گفتید من قبلا دوره سیزده گام تا تناسب تهیه کردم ولی الان تو محصولاتم نیست لطفا رسیدگی کنید یک بار گفتید از طریق تلگرام بررسی کنم استاد من تلگرام ندارم و دوره را دو سال قبل شما به عنوان هدیه دادید من سرزمین لاغری اسفند ماه تهیع کردم و گفتید کسانی که تو این تاریخ محصول تهیه کردند این دوره بهشون هدیه داده میشه ولی الان که سایت به روز شده فقط سرزمین لاغرها و فایلهای پیاده روی دارم ممنون از زحماتتون
سلام و درود
دوره 13 گام به پروفایل شما اضافه شد
سلام🙂
استاد اول میخوام تشکر کنم که اینقدر زود لایو دیروز عصر رو تدوین کردین و در سایت قرار دادین آفرین به اینهمه انرژی
در نوشته ها عنوان کرده بودین ۷ ساله دارین لاغری با ذهن رو دنبال میکنین همین چقدر برای من آموزنده بود و دقیقا همین جمله ثابت میکنه که لاغری با ذهن یه سبکزندگیه…و ادامه این سبک منجر به لاغرشدن و لاغر موندن میشه
دیروز در نوشته ام گفته بودم من نزدیک به ۲ ساله عضو سایت هستم و به نظر خودم پشتکارم خوب بوده و در این مدت با وجود لیز خوردن هرگز رها نکردم دیدن شما به عنوان تنها کسی که پشت صحنه این سایت هست که هم فایل ضبط میکنین هم تدوین میکنین و هم تک تک نوشته ها رو میخونین هم دوره های رایگان میذارین هم دوره های پولی هم لایو میذارین در اینستاگرام یوتیوب سایت تلگرام …خلاصه همه جا فعالین برای من خیلی آموزش داره شما الگویی هستین که نه شهر ونه کشور خودتون رو ترک نکردین زندگی عادی و روزمره تون رو دارین تمام فعالیتهای سایت رو انجام میدین و برای آموزش و رشد خودتون هم وقت میذارین و هر وقت شما رو میبینیم چه در لایوها چه در استوریها و چه در فایلها همیشه خندان هستین و همیشه موفقیت رو چه در لاغری چه در سایر جنبه ها آسون میگیرین
من هر وقت که ذهنم میخواد بازی در بیاره و نا امیدم کنه شما رو براش مثال میزنم و فکر میکنم بهترین الگو برای ما چاقها و ایرانیها هستین که اکثرا این طرز تفکر رو داریم که ایران جای زندگی و پیشرفت نیست یا لاغر شدن سخت و غیر ممکنه
همیشه حرف شما رو به یاد دارم که الگوی موفق رو انتخاب کنین و به نظر من خود شما یه الگوی موفق هستین برای همه ما …
کاملا با این حرف شما موافقم که لاغری با ذهن یه سبک زندگیه
و من در این دوسال سبک زندگیم تغییر کرده از بسیاری از وقت های تلف شدم که قبلا سریال میدیدم یا اینستاگردی میکردم یا میرفتم خرید …دارم برای رشد و پیشرفت خودم استفاده میبرم
تاثیر آموزشهای ذهنی آنی نیست برای همین هم ما انسانهای عجول ممکنه رها کنبم این سبک رو ولی اگه با وجود ندیدن نتیجه فیزیکی ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم و تکرار کنیم تا به درک بهتری از آموزشها برسیم طبق قانون اثر مرکب نتیجه تمام این آموزشها رو میبینیم و اونوقت ادامه دادن برامون راحت تر و لذت بخش تر میشه چون دیگه همراه با نتیجه است
سبک زندگی یعنی تا آخر عمرت باید چنین باشه
و این آموزش دیدن ها باید جزئی از برنامه روزانه ات باشه تا نتایج هم موندگار باشه
من که عاشق این سبک زندگیم عاشق آموزش دیدن …حتی اوقات بیکاری بین مریض ها در مطب رو هم کتاب میخونم …
اخیرا یه هدیه دریافت کردم که یه رمان عاشقانه کلاسیک هست چندین صفحه اش رو خوندم و احساس میکنم وقتم هست که داره تلف میشه اگه چیزی به من اضافه نمیشه پس وقت تلف کردنه…
ولی دیدن فایلهای آموزشی و نوشتن تمرینات برای من مثل انجام تکالیف مدرسه است و من مثل دوران مدرسه دوس دارم جزئ شاگرد خوبای کلاس باشم
همسر و فرزندم از اینکه من اینقدر علاقه به یادگیری دارم متعجبند و همسرم چند بار منو مسخره کردن و گقتن که این کارا بیهوده است ولی فکرش که میکنم اصلا نمیدونم اگه این کارا رو نکنم چی کار باید بکنم …برای همینم شده که گفتم اصلا همه رو ول میکنم قانون جذب و لاغری با ذهن و….
ولی دوباره صبح که پا شدم اتوماتیک رفتم برای همین آموزش دیدن ها چون دیگه سبک زندگیم عوض شده دیگه بلد نیستم کار دیگه ای انجام بدم دیگه سریال دیدن رو دوس ندارم ولی عاشق فایل گوش کردنم چه فایلهای سایت شما چه سایر فایلهای اساتید موفقیت…
به قول شما چرا نباید ادامه بدیم؟؟؟ محدودیتی که نداره …رنجی که نداره…یه قدم هم لازم نیست برداریم…هیچ دمنوش تلخ و بدمزه ای رو که نباید بخوریم….خوب چرا ادامه ندیم چرا تکرار نکنیم وقتی فهمیدیم که همه چی از فکر ما شروع شده همه چاقی ما نتیجه افکار ما است وقتی حتی یه فرمول چاق کننده ما رو چاق کرده …اکثر ماها که ترکیبی از انواع فرمولهای چاق کننده رو داریم در کتار تمام رفتارهای چاق کننده مون
من که لذت میبرم از اینکه بدون اینکه کسی بدونه با آرامش دارم در این مسیر حرکت میکنم و هر روز کاری رو انجام میدم که عاشقشم
پدر مادرم همیشه اعتراض دارم چرا صبحها که بیکارم نمیرم خونه شون و تعجب میکنن که حوصله ام سر نمیره توی خونه ولی نمیدونن که من صبحام رو چجوری میگذرونم و اصلا وقتی توی سایت دارم تمرین مینویسم متوجه زمان نیستم و این عین در لحظه بودنه و بسیار لذت بخشه…
یکی از رموز موفقیت پرداخت هزینه و پرداخت به است بسیاری از ما فکر میکنم هزینه دوره ای رو پرداخت کردیم دیگه کافیه ما لاغر میشیم یا ثروتمند میشیم یا روابطمون عاشقانه میشه درصورتیکه بهای اون رو نپرداختیم پس نتیجه ای هم نمیگیریم پرداخت بها وقت گذاشتنه پرداخت بها عمل کردن به آموزشهای دوره است پرداخت بها ارزش قائل شدن برای وقت و زمان هست پرداخت بها یعنی توجه ات رو برچی گذاشتی نتیحه اش رو خواهی دید…پس خرید میکنم و پرداخت هزینه به تنهایی هرگز ما رو لاغر یا ثروتمند نمیکنه ما باید برای هر روز قسمتی از زمان و انرژیمون رو بذاریم برای آموزش و تکرار و استمرار در این آموزشها خود به خود اونا رو وارد ذهن ناخودآگاه میکنه و اونوقت به سادگی جزیی از رفتارهامون میشه نگرشمون عوض میشه و تصمیماتمون هم تغییر میکنه و این یعنی ما متناسب میشیم و در واقع تناسب باید از ذهن و فکر ما شروع بشه و این مهم فقط با آموزش امکانپذیره سرعت تغییر جسم ما دست ما نیست وباید به این روند اعتماد کنیم فقط آموزش ببینیم و تکرار کنیم تا درک کنیم اونوقت به مرور و اروم آروم جسم ما اون ذهنیت وافکار ما رو به عنوان یه نمایشگر فول اچ دی نشون میده و این چقدر لذت بخشه👌👌👌
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم و خدا رو شکر می کنم برای داشتن دوستان عالی
به اون کارهایی پشت صحنه سایت یه سری کارهای خونه رو هم باید اضافه کنید
مثل چند ساعت نگهداری از آیدا
یه روزایی آشپزی کردن مثل همین الان که قبل از نوشتن پاسخ شما پیازهای آش رشته رو هم زدم
بعضی روزها کمک به همسرم در تمیزکاری خونه
هفته ای دو سه بار خرید خونه
صحبت کردن با دوستانی که به ارتقاء کیفیت افکار کمک می کنه
من می خوام بیشتر از قبل زندگی کنم
طول زندگی رو نمیشه جابجا کرد ولی عمق اون دست خودمونه
سلام.
کاملا موافقم استاد و همین انرژی بی نظیر شما تحسین برانگیزه و من از اینکه دوساله با شما همراهم بسیار لذت میبرم و بسیار از شما آموختم🙏🙏