0

گام ۴۷: سبک زندگی برای لاغری با ذهن

سبک زندگی
اندازه متن

35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت. سال هایی که باید صرف لذت بردن از زندگی و شکوفا کردن استعدادهایم می شد صرف شکوفا شدن استعداد چاقی در من شد.

من در این سالها چاقی را بعنوان سبک زندگی خود انتخاب کرده بودم در حالی که خودم نمی دانستم.

انتخاب سبک زندگی و تاثیر آن

افراد زیادی را در نزدیکان و اطراف خود می شناسید که همیشه متناسب هستند. آنها برای متناسب بودن کار خاصی انجام نمی دهند و برنامه غذایی یا ورزشی خاصی را دنبال نمی کنند اما همیشه متناسب هستند. آنها سبک زندگی لاغری را برای خود انتخاب کرده اند.

سبک زندگی برای لاغری

همانگونه که لاغرها یک شب و یک هفته و ماه و سال نیست که لاغر هستند بلکه سالهاست لاغر هستند چاقی هم یک شبه اتفاق نمی افتد، یک هفته ای و یک ماهه و یک ساله هم رخ نمی دهد.

چاقی یک سبک زندگی است که مدت ها توسط افراد به اجرا گذاشته می شود تا بالاخره به نتیجه می رسد.

سبک زندگی شامل چگونه فکر کردن، چگونه انتظار داشتن و چگونه عمل کردن است.

چگونه فکر کردن

اولین مرحله از شکل گیری سبک زندگی مربوط به چگونه فکر کردن است.

همه انسانها در بدو تولید هیچ سبک زندگی ندارند چون قادر به فکر کردن نیستند اما به مرور که بزرگتر می شوند اینبار نمی توانند بدون فکر کردن و انتخاب سبک زندگی به زندگی خود ادامه دهند.

علت این است که افکار و نگرش اطرافیان درباره موضوعات مختلف در زندگی به صورت ناخودآگاه وارد مغز ما می شود و وقتی افکار وارد مغز شوند نمی توانید به آنها فکر نکرده یا آنها را مرور نکنید.

وارد شدن افکار می تواند به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.

در دوران کودکی همه افکار به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه آنها را انتخاب کنیم وارد مغز ما می شوند.

در دوران بزرگسالی برخی از افکار را به صورت آگاهانه انتخاب می کنیم. اینکه شما به موضوعی علاقمند شوید و پیگیر اخبار و اطلاعات درباره آن موضوع باشید درحال انتخاب آگاهانه افکار هستید. اما در همین شرایط هم بخش عظیمی از افکار به صورت ناآگاهانه وارد مغز ما می شوند به این دلیل که نسبت به این موضوع آگاهی نداریم.

مرور افکار بعد از وارد شدن آنها به صورت خودبخودی انجام می شود و سبک زندگی ما را تشکیل می دهند.

چگونه انتظار داشتن

وقتی افکار به شکل مکرر در ذهن مرور می شوند باعث ایجاد نگرش درباره موضوعات مختلف زندگی می شوند.

تصور کنید در دوران کودکی بارها از خانواده و اطرافیان شنیده باشید که: چاقی ارثی است.

این عبارت یک فکر است و بدون اینکه شما دخالتی در انتخاب آن داشته باشید وارد مغز شما می شود.

به دلیل تکرار شدن این عبارت توسط اطرافیان به مرور این فکر در مغز شما هم تکرار می شود. و تکرار این فکر سبب می شود نگرش چاقی ارثی است در شما ایجاد شود.

پس از شکل گیری نگرش درباره زندگی نوبت به ایجاد انتظار از زندگ است.

ایجاد انتظار هم مانند ایجاد نگرش به صورت خودبخودی و بدون دخالت ما انجام می شود.

زمانی که به واسطه تکرار فکر: چاقی ارثی است. نگرش شما درباره وضعیت جسمی و سلامتی از حالت پیش فرض که سلامتی و تناسب اندام است به چاق شدن به خاطر ارثی بودن تغییر می کند.

مرحله بعد از تغییر نگرش ایجاد انتظار است.

از این پس شما انتظار چاق شدن را دارید قبل از اینکه هرگونه نشانه چاقی در جسم خودتان مشاهده کنید.

چگونه عمل کردن

اعمال ما در زندگی پیرو انتظاراتی است که از زندگی داریم.

وقتی شما انتظار چاق شدن داشته باشید به صورت خودبخودی اعمال و واکنش های شما در زندگی روزمره در مورد خوردن تغییر خواهد کرد.

به آرامی علاقمندی های شما برای خوردن مواد غذایی تغییر می کند.

بیشتر از قبل تمایل به خوردن مواد غذایی مخصوصا مواد غذایی جدید پیدا می کنید.

به مرور که رفتار غذایی شما تغییر می کند ادغام رفتارهای جدید با افکاری که از قبل از طریق شنیده ها و صحبت های اطرافیان به صورت ناخودآگاه در ذهن خود ذخیره کرده اید مانند: چاقی ارثی است، خوردن باعث چاقی می شه، کم تحرکی باعث چاقی می شه و صدها فرمول ذهنی دیگر به راحتی شما بدون اینکه متوجه شوید چه اتفاقی رخ داده است چاق می شوید.

فرایندی که توضیح داده شد روند شکل گیری سبک زندگی چاق شوند در افراد است.

هر وقت روزهای چاقی فکر می کنم از این موضوع گیج و مبهوت می شوم که:

چرا همه افراد چاق زمان زیادی را به سبک زندگی چاق شونده سپری می کنند و پس از چاق شدن تا آخر عمر زندگی خود را صرف لاغر شدن می کنند؟!

به نظر من خلاصه زندگی افراد چاق به این صورت است:

داشتم زندگی می کردم که یه هو چاق شدم.

بعد از اون تا آخر عمر برای لاغر شدن تلاش کردم.

این خلاصه داستان زندگی یک فرد چاق است.

داستان چاقی من

داستان چاقی من به این شکل بود که من مشغول زندگی کردن و لذت بردن از آن بودم که یک روز مادرم صبح زود مرا آماده کرد و به زور با خودش به مدرسه برد.

دبستان مولوی قدم گاه من برای ورود به عرصه دانش آموزشی بود.

اولین بار که هم کلاسی ام مرا هل داد و گفت: “برو اون ورتر، من جام نیست بشینم.” این سوال در ذهن من ایجاد شد که چرا من باید برم اون ورتر که اون بتونه بشینه!!!

وقتی خانم معلم وارد کلاس شد و خوش و بش های اولیه رو انجام داد از روی لیست اسامی یکی یکی اسم بچه ها را می خواند و بچه ها بلند می شدند و می گفتند حاظر و دوباره می نشستند.

وقتی اسم من خوانده شد و من بلند شدم، گل از گل معلم شکفت. با ذوق و شوق گفت عزیزززززم چقدر توپولی.

قبلا هم این عبارت مهربانانه را از زبان دیگران شنیده بودم اما آن روز از شنیدن آن احساس خوبی نداشتم چون برای اولین بار به تفاوت خودم با دیگران پی بردم.

از آن روز مسائل و مشکلات من با چاقی شروع شد. مسخره کردن بچه ها و مشکل بودن انجام حرکات ورزش صبحگاهی و دویدن در زنگ ورزش با بچه ها از اولین نشانه های مشکلات چاقی برای من بود.

هرچه بزرگتر شدم، چاق تر می شدم و مشکلات من با چاقی بیشتر شد و این در حالی بود که اصلا نمی دانستم چرا دارم چاق تر می شوم. تصور من این بود که مانند قد کشیدن، چاق تر شدن هم طبیعی است اما ظاهرا اینگونه نبود.

به مرور افراد بیشتری مرا بخاطر چاق بودنم مورد توجه قرار دادند و انواع حرف ها را در قالب مسخره کردن، نصیحت کردن، دلسوزی و پیشنهاد دادن از طرف دیگران می شنیدم.

در این مرحله بود که به فکر لاغر شدن افتادم و تصمیم گرفتم به نصیحت دیگران گوش داده و برای لاغر شدن اقدام کنم.

  • اولین اقدام من برای لاغر شدن حذف کردن شام خوردن بود.

چندین هفته من به همراه خانواده شام نمی خوردم اما هیچ تغییری در وزن من ایجاد نمی شد.

از آنجا که مادرم از سال ها قبل تر از من به فکر لاغر شدن بود یک ترازوی بزرگ برای وزن کردن تهیه کرده بود.

از نکات جالب توجه ترازو این بود که تا وزن 180 کیلو را نشان می داد و برای افراد سنگین وزن تهیه شده بود. و من هر بار که روی ترازو می رفتم خوشحال می شدم که چقدر با رقم آخر ترازو فاصله دارم.

نمی دانستم که در تمام آن سال ها در حال رویاپردازی برای رسیدن به وزن 180 کیلوگرم بودم.

الان که درباره عملکرد ذهن اطلاعات بیشتری دارم دلیل لاغر نشدن با اینکه شام خوردن را حذف کرده بودم متوجه شدم.

من شام را به همراه خانواده نمی خوردم اما در عوض قبل از شام و بعد از شام خوراکی های بیشتری می خوردم به این بهانه که من شام نخوردم.

  • دومین قدم من استفاده از ورزش کردن در کنار شام نخوردن بود.

می خواستم با این ترفند انرژی بیشتری مصرف کنم. مدت ها با دوچرخه مسیر مدرسه تا خانه را با دنده سنگین رکاب می زدم که حسابی عرق کنم و زودتر لاغر شوم اما نه تنها لاغر نشدم بلکه زانو درد هم به مشکلات چاقی در دوران راهنمایی اضافه شد.

  • سومین قدم من استفاده از داروهای گیاهی بود.

داروهای گیاهی واقعا بدمزه را به منظور لاغر شدن از عطاری تهیه کردم. تصورم این بود که اگر خوراکی های تلخ بخورم باعث لاغری من خواهد شد. افشرده لیمو را دو برابر میزانی که روی آن درج شده بود به یک لیوان آب اضافه می کردم که تلخی بیشتری داشته باشد و تصور می کردم به این طریق سریعتر لاغر خواهم شد.

هرچه بیشتر چاق می شدم در تلاش هایم برای لاغر شدن بیشتر عجله داشتم و سعی می کردم با اعمال فشار یا محدودیت بیشتر سرعت لاغر شدنم را افزایش دهم اما غافل از این بودم که لاغر شدن یک سبک زندگی است و نمی توان با تلاش بیشتر آن را تغییر داد.

افزایش سرعت لاغری

افزایش سرعت لاغر شدن

همه افراد چاق وقتی تصمیم می گیرند لاغر شوند دوست دارند روش یا طریقی را در پیش بگیرند که خیلی زود لاغر شوند.

البته گول خوردن برای سریع لاغر شدن توسط تبلیغات رسانه ای و رنج و ناراحتی چاقی مزید بر علت می شود تا افراد چاق به دنبال سریع تر کردن روند لاغری شدنشان باشند.

اینکه شما بخواهید سریع تر لاغر شوید مانند این است که بخواهید ۵ سال از عمر خود را زودتر سپری کنید.

به همان اندازه که سپری کردن ۵ سال از زندگی در ۳ سال غیرممکن است، افزایش سرعت روند لاغر شدن هم غیرممکن است.

شاید شما بتوانید با اعمال فشار بیشتر از طریق ورزش های سنگین یا محدودیت های غذایی شدید مقدار بیشتری وزن یا سایز در مدت زمان مشخص کم کنید، اما از آنجا که نمی توانید به این روند تحت فشار بودن ادامه دهید بعد از مدتی دچار اختلال عصبی شده و ناچار به رها کردن روش لاغری خود می شوید.

بعد از رها کردن برنامه لاغری طی چند روز رفتار شما مطابق گذشته خواهد شد و طی یک یا دو هفته تمام آنچه با سختی و رنج کم کرده بودید به راحتی به شما اضافه می شود.

توقف روند لاغر شدن

در مشاوره های خود با افراد زیادی که اراده آهنین در اعمال فشار و محدودیت سخت داشته اند با این موضوع مواجه شدم که روند کاهش وزن و سایز آنها پس از مدتی متوقف می شود.

از آنجا که در ذهن همه افراد چاق برای لاغری بیشتر باید محدودیت و فشار را بیشتر کرد از جایی به بعد دیگر آن فرد نمی تواند فشار بیشتری به جسم یا محدودیت بیشتری بر غذاهای مصرفی از نظر مقدار و نوع وارد کند بنابراین انتظار دارند که با این شرایط طبیعی است که روند لاغر شدن آنها متوقف شود.

نکته جالب توجه در مورد این افراد این بود که با اینکه مدت ها بود این افراد تحت فشار شدید ورزش و رژیم غذایی بودند اما از روند لاغری خود رضایت نداشتند.

با شرح این موارد و توجه به تلاش قبلی خود برای لاغر شدن به این نتیجه می رسیم که لاغر شدن ارتباطی به میزان فشار و محدودیت ندارد بلکه ارتباط مستقیم به فرمول های ذهنی افراد و سبک زندگی آنها دارد.

انتخاب سبک زندگی چاق یا لاغر شونده

وقتی ذهن ما مملو از فرمول های چاق کننده باشد، سخت ترین روش های لاغری برای مدت محدودی تاثیرگذار خواهند بود چرا که در نهایت قدرت ذهن ما قوی تر از از قدرت بیرونی است.

برای آگاهی از قدرت ذهن می توانید به رفتار افراد متناسبی توجه کنید که در عین حالی که رفتار غذایی آنها از نظر ما چاق کننده است اما سال هاست در تناسب اندام کامل هستند.

در سال هایی که چاق بودم همیشه از دیدن نحوه خوردن افراد متناسب حسرت می خوردم و همیشه آرزو می کردم من هم بتوانم مثل آنها به راحتی از هر غذایی که دوست دارم به هر اندازه ای بخورم.

دوستان متناسبی داشتم که با هم شرط بندی می کردند هر کدام ساندویچ و نوشابه بیشتری بخورد برنده است و فرد مقابل باید هزینه ساندویچ و نوشابه های او را پرداخت کند.

هربار که به من پیشنهاد می دادند در این شرط بندی شرکت کنم، وحشت سرتاپای وجود مرا فرا می گرفت و هرچقدر که آنها اصرار می کردند و مرا تمسخر می کردند که بخاطر ترس از شکست با آنها مسابقه نمی دهم باعث نمی شد که جرات پیدا کرده و در مسابقه خوردن ساندویچ و نوشابه شرکت کنم.

آنها نمی دانستند ترس من از باختن و پرداخت هزینه نبود بلکه بخاطر ترس و وحشت از چاق تر شدن بود.

من به حدی از خوردن ساندویچ و نوشابه ترس داشتم که حتی اگر در جلوی ساندویچی رد می شدم احساس می کردم چاق تر شدم بنابراین هرگز نمی توانستم مانند آنها ساندویچ و نوشابه بخورم.

در تمام دوران چاقی به تفاوت زندگی خودم و افراد متناسب توجه می کردم و در تعجب بودم که چرا آنها چاق نمی شوند و سالهاست بدون هرگونه تحمل رنج و سختی لاغر هستند در حالی که من به راحتی چاق می شوم و با هر رنج و بدبختی لاغر نمی شوم.

از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با تلاش و استمرار موفق به کسب نتیجه عالی از روش ذهنی برای لاغر شدم به مرور پاسخ سوال سالهای چاقی برای من واضح شد.

سبک زندگی لاغری

سبک زندگی افراد متناسب

نکته جالب توجه درباره سبک زندگی افراد متناسب یا لاغر اینکه اگر این عبارت را به هر زبانی در گوگل جستجو کنید با بی نهایت تصویر و مطلب درباره سبک زندگی افراد متناسب مواجه خواهید شد که همه سبک زندگی افراد متناسب را شامل تغذیه برخی مواد، استفاده از برنامه رژیمی خاص، ورزش کردن و داشتن زمان بندی برای زندگی معرفی میکنند.

تصویری که برای این قسمت از متن قرار داده شده است (تصویر بالا) یکی از هزاران تصویری است که در جستجوی عبارت سبک زندگی برای لاغری نمایش داده شده است.

دقت کنید از چه پارامترهایی در این تصویر استفاده شده است:

  • دفترچه یادداشت به معنی داشتن برنامه برای لاغر بودن
  • قرار دادن تصویر تعدای از میوه ها به معنی خوردن مواد غذایی سالم و طبیعی برای لاغر بودن
  • کفش ورزشی، دمبل، طناب و بطری آب به معنی داشتن پیاده روی و برنامه ورزشی برای لاغر بودن
  • ساعت هم به معنای داشتن برنامه زمانبندی شده برای رسیدگی به همه امور لازم برای لاغر بودم

این درحالی است که اگر شما از فرد متناسبی درباره رمز و راز متناسب بودن یا برنامه ای که در زندگی برای متناسب بودن دارد سوال کنید قطعا پاسخ مشخص و واضحی دریافت نخواهید کرد چون هیچ فرد متناسبی برای متناسب بودن برنامه مشخصی ندارد اما در سراسر جهان هرجا صحبت از لاغری شود بلافاصله رژیم غذایی داشتن، ورزش کردن و رعایت برخی عوامل دیگر را تنها راه حل متناسب بودن معرفی می کنند.

در تحقیقات گسترده درباره سبک زندگی افراد متناسب متوجه شدم در زندگی آنها دو موضوع بسیار تاثیرگذار است.

۱- افکار: شامل ممجموعه نگرش آنها درباره مواد غذایی، چاق و لاغر شدن و نگرش آنها درباره شرایط جسمی شان است.

۲- رفتار: مجموعه واکنش آنها به مواد غذایی، نحوه و مقدار غذا خوردن، علایق و سلیقه آنها در انتخاب مواد غذایی است.

این دو بخش در افراد چاق نیز وجود دارد و سبک زندگی آنها و شرایط جسمی شان را تعیین می کند.

همه افراد متناسب از نظر افکار در وضعیت عالی هستند، آنها هیچ نگرشی درباره چاقی، ترس از مواد غذایی و چاق شدن ندارند.

اما نکته جالب توجه اینکه افراد متناسب در مورد رفتارهایشان به دو گروه تقسیم می شوند:

  • گروهی که رفتار غذایی مناسب و در حد نیاز دارند
  • گروهی که رفتار غذایی مشابه افراد چاق دارند.

در حقیقت سبک زندگی افراد متناسب با یکدیگر تفاوت دارد. اما چگونه است که هر دو گروه متناسب هستند؟

با این تقسیم بندی اثبات می شود که دلیل متناسب ماندن هر دو گروه قدرت ذهن آنهاست که عاری از هرگونه فرمول چاق کننده است.

سبک زندگی افراد چاق

سبک زندگی افراد چاق

جستجو درباره سبک زندگی افراد چاق هم دقیقا مانند سبک زندگی افراد لاغر می باشد. همه تصاویر و محتوای ارائه شده در بستر اینترنت تاکید دارند که نوع غذایی که افراد مصرف می کنند، کم تحرکی، ژنتیک و چند عامل محدود دیگر را عامل چاقی افراد معرفی می کنند.

در تصویری که برای سبک زندگی افراد چاق انتخاب شده است ژنتیک، فست فود، تیروئید و کم تحرکی را عامل چاقی افراد معرفی کرده است. این درحالی است که بسیاری از افراد متناسب هم به اندازه افراد چاق فست فود مصرف می کنند، برخی از آنها تیروئید دارند و تحرک خاصی ندارند اما همیشه متناسب هستند.

بسیاری از افرادی که اکنون چاق هستند در گذشته نه چندان دور کاملا متناسب بوده اند. آنها افکاری عاری از هرگونه فرمول های چاقی داشته اند اما رفتار غذایی آنها شباهت زیادی به رفتار افراد چاق داشته است.

در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف افکار آنها دستخوش تغییر شده است و اولین فرمول های چاق کننده در ذهن آنها ایجاد شده است. به این دلیل که از قبل رفتار نامناسب داشته اند، ایجاد حتی یک فرمول چاق کننده مانند “آدم بعد از ازدواج چاق می شه” برای چاق شدن آنها کافی است. چون به واسطه همین یک فرمول سبک زندگی آنها به آرامی تغییر می کند.

همه افراد چاق نیز مانند همه افراد لاغر در ابتدا از نظر افکار و رفتار چاق کننده مانند یکدیگر هستند. در حقیقت همه افراد چاق از یک سبک زندگی مشترک استفاده می کنند.

اما به مرور که چاق تر می شوند عده ای از آنها برای لاغر شدن دست به دامن رژیم های غذایی می شوند و آنقدر تحت رژیم های مختلف زندگی می کنند تا به مرور خوردن آنها از یک فرد متناسب نیز کمتر می شود اما از آنجایی که افکار آنها همچنان مملو از افکار چاق کننده است آنها هرگز به رویای لاغری خود دست پیدا نمی کنند.

در این مثال نیز قدرت افکار در تعیین شرایط جسمی و سبک زندگی افراد چاق کاملا واضح است.

بنابراین اگر قصد لاغر شدن دارید باید تمام تمرکز و توان خود را برای تغییر فرمول های چاق کننده ذهن خود به کار بگیرید. در این صورت شما موفق به تغییر سبک زندگی چاق شونده خود به لاغر شونده خواهید شد.

اعمال فشار مؤثر نیست

از تمرکز بر اعمال فشار یا ایجاد محدودیت غذایی خودداری کنید چون در نهایت هیچگونه نتیجه ای نخواهید گرفت.

در گفتگو با یکی از دوستانم او درباره روش ابداعی خود برای لاغر شدن توضیح می داد.

او می گفت هر روز چندین ساعت ورزش می کنم و برای بالا رفتن سوخت و ساز بدنم حتی کولر را خاموش می کنم.

او از عملکرد خود خیلی راضی بود چون در مقایسه با یک ساعتی که قبلا ورزش می کرده است مقدار بسیار بیشتری عرق می کرد.

او عرق کردن بیشتر را اتفاقی خوش آیند و موثر برای لاغر شدن خودش می دانست.

هر فردی که حتی یک فایل درباره لاغری با ذهن از سایت تناسب فکری گوش داده باشد به وضوح نتیجه این طریق عملکرد برای لاغر شدن را می داند و لازم به شرح نتیجه آن نیست.

اگر می خواهید برای همیشه لاغر بمانید، باید لاغری با ذهن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید.

فردی که سال هاست متناسب است، سبک زندگی متناسب بودن را برای زندگی انتخاب کرده است. او تصمیم نگرفته است برای مدتی به روش متناسب بودن زندگی کند.

بسیاری از افراد چاق می خواهند از روشی استفاده کنند که در طی مدت کوتاهی آنها را لاغر کنند. آنها انتظار دارند لاغر شوند درحالی که نمی خواهند افکار و رفتار خود را تغییر دهند.

این افراد تصور می کنند جسم آنها هیچ ارتباطی به آنها ندارد و خودبخود چاق شده است بنابراین اگر به طریقی بتوانند جسم خود را لاغر کنند برای باقی عمر در حالت متناسب زندگی خواهند کرد.

اکنون که به لطف خدا چند سال است در مسیر لاغری با ذهن هستم بیشتر از قبل از نگرش افراد چاق درباره لاغر شدن تعجب می کنم.

بسیاری از پزشکان مطرح، ورزشکاران حرفه ای، افراد مشهور و … به گونه ای درباره لاغر شدن صحبت می کنند که موجب تعجب و بیشتر اوقات خنده من می شود.

البته اطمینان دارم همه افرادی که به سایت تناسب فکری هدایت شده اند و تعدادی از محتوای آموزشی درباره لاغری با ذهن را گوش داده اند با نظر من هم عقیده هستند.

من و همه افرادی که عضو سرزمین لاغرها هستند، چیزهایی درباره لاغری می دانیم که بزرگ ترین شرکت های داروسازی، پزشکان، روان شناسان، مربیان ورزشی و …. نمی دانند.

لاغری با ذهن را جدی بگیرید و آن را بعنوان سبک زندگی لاغری خود انتخاب کنید تا نه تنها برای همیشه لاغر بمانید بلکه با تغییر فرمول های ذهن خود تمام جنبه های زندگی خود را تغییر دهید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

همانطور که در توضیات نوشتاری شرح داده شد سبک زندگی شامل افکار، انتظار و رفتار است و برای تغییر سبک زندگی چاقی به سبک زندگی لاغری باید این سه مورد را تغییر داد.

تفییر سبک زندگی با تغییر افکار شروع می شود و در لاغری با ذهن به این موضوع به شکل ویژه اهمیت داده شده است.

زمانی که شما در حال خواندن نوشته های آموزشی هستید، زمانی که صرف تماشای ویدیوی آموزشی میکنید، زمان هایی که مشغول فکر کردن به آنچه گفته شده است یا انجام تمرینات هستید و همچنین زمانی که مشغول خواندن نوشته های دیگران هستید در حال وارد کردن افکار هسمو با سبک زندگی لاغری در ذهن خود هستید.

تداوم در این کار به سادگی باعث تغییر سبک زندگی شما خواهد شد. فقط کافی است به مدت کافی مشغول این کار شوید و این مدت برای هر فرد بستگی به محتوای ذهنی اش دارد و قابل محاسبه و پیش بینی کردن نیست.

تا وقتی به تناسب اندام ایده آل خود نرسیده اید به این مفهوم است که باید در این مسیر ادامه دهید. میزان تناسب اندامش ما تعیین کننده سطح تغییر سبک زندگی شما می باشد.

برای انجام عالی تمرینات این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات این جلسه پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟
  • ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟
  • به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.
  • تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟
  • تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟
  • به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.45 from 31 votes

https://tanasobefekri.net/?p=30440
برچسب ها:
24 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/16 21:14
      مدت عضویت: 140 روز
      امتیاز کاربر: 11948 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 865 کلمه

      بنام خدا مهربانم و همیشه حاضر و عاشق پیشرفت ما،

      و درود رحمت برکت آرامش آسایش لذت نعمت بخشش مغفرت بی نیازی و همت  و سلامتی هدایت صداقت معرفت راستی  آگاهی پیشرفت رشد نور هدایت ثروت لذت امنیت سعادت یقین تعهد اعتماد رضایت و عمر با عزت طولانی شادی کمال خداوند و هر آنچه که میخواهید هر لحظه جاری بیشتر و افزونتر به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی و عالیقدر،

      واقعا همیشه فکر این بودم سبکی را انتخاب کنم که سبک درستی باشه بتوانم تا آخر عمرم با لذت و  وفاداری و پایداری بهش برسم و در این راه تا آخر عمرم بمانم همراه آسانی و لذت و خیال راحت و شادی،

      خدایا شکرت خدایا هزاران بار شکرت ،

      استاد تکرار میکنم برای مرور خودم:

      زمان بدیم آرام‌آرام 

      فرمول‌های چاقی را بشناسیم  و فایل جدید ایجاد کنیم حالا زبان لاغری را بیاموزیم و د ر ذهنمان پررنگتر و جلوتر بیاریمش از طریق تکرار مداوم و با شادی ارامش و خواندن دیدن شنیدن و نوشتن و مدام در فضای لاغری ماندن آگاهی درست د آدم و قدم برداشتن و استمرار داشتن ،

      و متعهد بمانیم و آگاه باشیم تغییرات باید از درون باش

      و لاغریو اسان و نزدیک ببینیم و رسیده بهش خودمونو ببینیم و شکرگزاری کنیم، 

      با چاقی در صلح باشیم و مسئولیتش را به عهده خود بگیریم و برای ایجاد فایل جدید لاغری بیایم کم کم عادت هامون را جدید کنیم و بیاموزیم و فایل جدید ایجاد کنیم و تمرکز بر فرمول لاغری کنیم ،

      دنبال هوسهای زودگذر نباشیم و کنترل و عوامل بیرونی را قدرت ندهیم و ندانیم و و دنبال تنوع غذایی نباشیم ،

      اشتیاق و انتظار لاغری رو مدام داشته باشیم و باور و ایمان خودمون را بهش دوباره  ایمان بیاوریم ،

      شجاع باشیم و ادامه بدهیم و انتظار لاغری داشته باشیم،

      و ذهنمون که اول لاغر شود با ایجاد فرمول‌های لاغری با استفاده از قدرت درون و تکرار  خود به خود میل و انتظارمون و رفتارمون تغییر می‌کنه و خود ب خود لاغر میشویم چه بخواهیم چه نخواهیم و  درست و متناسب و متعادل هم خود ب خود میخوریم و هم رفتار میکنیم،

      و یک هماهنگی بین ذهن درونی و رفتار بیرونی درستی در ما ایجاد میشود و غلطک راه میفته و کار ا سان و در راه سرعت میگیره منتهی با لذت و حفظ ارامش.

      و درک و ایمان به یادگیری اصول اموزش ذهن همین کلید اصلی در موفقیت در همه زمینه هاست،

      به خودمون مهلت دهیم به خودمون احترام بگذاریم رها کنیم ببخشیم تمرکز روی تعداد عادت‌هایی که در ما بهتر شده و ایجاد شده را بیشتر پررنگتر و پر تشویقتر از درون برای خودمون کنیم ،

      خدایا کمکمون کن همیشه تا باورمون قویتر بشه،

      خدایا شکرت عاشق توام خدای مهربان هدایتگرم و لاغری و سلامتی و انگیزه دارم و شادم اصلا یعنی آزادی را دارم تجربه میکنم پرواز کردن را دارم می آموزم ،

       استاد خیلی ممنونم خداوند نعمت فراوانی در هر زمینه به شما عطا کند.

      خدایا ممنونم.

      • نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟کل داستان همین تکرار دستورات ذهنمون و بعد تکرار رفتارهامون در طول زندگیمون در هر روزش هست که باعث میشه بر جسممون تاثیر بگذارند و بشه روش زندگیمون.
      • ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟سبکی که عادتهامو‌بدون ا ینکه بخوام تکرار میکردم چون دستور و فشار فرمول‌های ذهنی من مبنی بر چاقی بود و می‌گفت که فقط از بیرون فشار باش با رژیم و ورزش و محدودیت هر چقدرم سخت‌ترم میشد اصلا بهتر نمیشد تازه بدترم میشد،و من خودمو ناتواننتر حس میکردم.
      • به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.
      • استا باید بگم دیگه بود الان خیلی بهتر شدم،
      •  رژیم حذف شده کاملا،
      • حس خفگی محدودیت کنترل ازبیرون و ناتوانیم در برابر خوردن نادرست خیلی کمتر شده،
      • ورزش به قصد کشتن خودم حذف شده فقط برای لذتم شده برای زیبایی بیشتر اندامم،

      ولی قبلا تکرار ناخواسته عادتهای اشتباه عذاب وجدان و ناتوانی همش بود بی تعادلی پرخوری و بدون کنترل در هر شرایطی بود.

      • تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟
      • فرمانروا و خالق خوشبختی زندگی هر کسی همون نعمت چوب جادویی که خدا بهش،داده همون ذهنش،
      • به آسانی با لذت به راحتی به زیبایی به آرامی حتی بگم برای من با سرعت متعارف سبک زندگی من جدید شده خدایا شکرت و می‌دونم جای بهتر شدن هم تا آخر دارم.
      • تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟
      • استاد آنقدر زیاد شدن نگم‌براتون در همه زمینه های زندگیم دیگه ازچیزی نمی‌ترسم 
      • رها کردن آموختم شجاع شدن صبوری 
      • امیدواری 
      • اعتماد و اطمینان به تواناییهام 
      • احترام به خودم بخشیدن خودم 
      • ایمانم به خدا زیباتر و عمیق‌تر شده 
      • بیخیال شدم و خندان شاد راحت امیدوار و حس میکنم کلید اصلی رو دارم و همینطور دارم از هر روز هر لحظه ام با آسودگی لذت میبرم خدایا شکرت بهم توفیق دادی هدایتم کردی،
      • به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید. همه جوره به من کمک کرده و می‌کنه تا آخرین نفسم،
      • به من یاد داد اعتمادو امیدواریو ایمان و اطمینانو عزت نفسمو ارزشمندیمو قدرتمو  و رهایی و بخشش و احترامو و شکرگزارو کلید موفقیت‌های اصلی زندگیمو در هر زمینه ای استمرار  و  استفاده و مطلع شدن از تواناییهام  و و و …..
      • ا.ز محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.تکرار نکات .
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/12 21:54
      مدت عضویت: 334 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 892 کلمه

      به نام خداوند زندگی بخشم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات سبک زندگی لاعری با ذهن 

      • نگرش شما درباره تاثیر سبک زندگی بر شرایط جسمی چیست؟
      • در اطراف همه ما خانواده های زیادی وجود دارد که هر کدام روش و سبک زندگی خودشان را دارند که سبک تغذیه هم نوعی از ویژگی های منحصر به فرد هر خانواده ای است 
      • و هر خانواده ای متناسب با شرایط اقلیمی و محلی و قومی خودش تغذیه متفاوتی دارد 
      • بعضی ها دارای سبک تغذیه ناسالم هستن و با وجود اندام متناسب اما دچار انواع بیماری‌ها مثل دیابت و چربی و …هستند 
      • بعضی دیگر بسیار پر خور هستند و برایشان سلامت مواد غذایی هم اهمیتی ندارد و فقط به نیاز پرخوری خودشان توجه می‌کنند و آنها هم دچار چاقی و انواع بیماری‌های قلبی و خونی و دیابت و…‌.هستند 
      • اما عده ای هم به سلامت مواد غذایی توجه دارند و هم پرخوری را امری نامناسب می‌دانند آنها از تمام  نعمات خداوندبه اندازه نیاز جسمشان بهره می‌برند و همیشه هم در سلامت و آزادی و شادی زندگی می‌کنند مثل سبک زندگی که در لاغری با ذهن به آن دست پیدا می‌کنیم 
      • ارتباط سبک زندگی با لاغر نشدن با روش های مختلف را بنویسید؟
      • وقتی کسی سبک زندگی اش طوری باشد که مدام میل به خوردن غذاهای ناسالم داشته باشد ،اهل پرخوری و قاطی خوری باشد تا حد خفگی بخورد و تمام این خصلت‌های بد که از فرمول‌های ذهن چاق نشات گرفته اند را در درونش داشته باشد با هر روشی مثل انواع رژیم و ورزش و دارو و حتی جراحی هم نمی‌تواند به لاغری و تناسب همیشگی برسد چون این فرد نمی‌تواند تا آخر عمر خودش را از آزادی خوردن و دلخواه خودش زندگی کردن محروم کند و بالاخره از ادامه روش‌های غلط لاغری خسته می‌شود و آن ها را رها می‌کند و حتی دچار چاقی بیشتر از قبل هم میشود 
      • و به قولی ترک عادت موجب مرض است 
      • آنها به سبک غلط چاقی خود عادت کرده اند و با تکنیک‌های غلط لاغری هرگز به لاغری نمی‌رسند چون آن تکنیک‌ها فقط محرومیت و رنج جسمی و ذهنی دارند نه لاغری و تناسب اندام
      • به نظر شما سبک زندگی شما چقدر شبیه افراد چاق اطراف شماست؟ شرح دهید.
      • تا قبل از ورودم به سایت تناسب فکری ،سبک زندگی من بسیار شبیه افراد چاق اطرافم بود و حتی می‌توانم بگویم چندین درجه بدتر از هر فرد چاقی بود
      • من به معنای واقعی لحظه ای دست از خوردن نمی‌کشیدم هر آنچه قابل خورده شدن بود در کمترین زمان توسط من بلعیده میشد ،با هر حوصله سر رفتنی خوراکی وارد دهان من میشد و برایم مواد غذایی پر لذت ترین چیزها بودن 
      • من حتی کلی به خوراکی هایی که در دسترسم نبود فکر میکردم و یا اینترنتی آنها را میخریدم یا در اولین فرصت آنها را تهیه میکردم 
      • ساعتها قبل از پخت غذا به نحوه خوشمزه تر شدن آن و تکنیک پختش فکر میکردم و با انواع دسرها و کیک وکلوچه هایی که می‌پختم برای خودم سور وسات برگزار میکردم 
      • سبک زندگی من کاملا چاقی بود و اگر چیزی جز چاقی نصیبم میشد واقعا از عدل به دور بود 
      • عمل چاق کننده من مساوی بود با چاقی من 
      • و این پروسه فرسایشی تکرار شونده چاقی من بود
      •  
      • تاثیر قدرت ذهن در سبک زندگی افراد را با توجه به توضیحات متن و ویدو شرح دهید؟
      • ما هر کاری انجام میدیم با قدرت ذهنمون انجام میشه و اگر تا به حال سبک زندگی اشتباهی داشتیم که ما رو به سمت چاقی بیشتر پیش برده بخاطر این بوده که ذهن ما سرشار از فرمول‌های غلط چاقی بوده و مغز ما تمام اون فرمولها رو بصورت اتوماتیک اجرا میکرده 
      • اما حالا با تغییر افکار و نگرش‌ها و فرمول‌های ذهنی و جایگزینی فرمول‌های لاغری به جای فرمول‌های چاقی انتظار من اینه که مغزم و جسمم بصورت خود به خودی من و به لاغری برسونند و این حتم و شدنی است 
      • لاغری با ذهن تونست سبک زندگی من و کلی تغییر بده پس انتظار من فقط و فقط لاعری و تناسبه 
      • عمل متناسب کننده من مساوی است با تناسب من 
      • و بودن در مسیر و تکرار و تمرین راه حل قطعی رسیدن به لاغری و تناسب اندامه
      • تغییراتی که بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری در
      •  سبک زندگی تان ایجاد شده است را بنویسید؟
      • بعد از هدایتم به سایت تناسب فکری توسط خداوند بی همتایم روش زندگی ام هر روز در حال بهتر شدن و رسیدن به بهترین ورژن خودش است
      • از وقتی تحت آموزش قرار گرفته ام دیگر تا احساس گرسنگی نکنم چیزی نمی‌خورم 
      • اگر گاهی هوس خوردن چیزی را بکنم در حد رفع هوس میخورم 
      • نقطه سیری و گرسنگی ام را درک کرده ام و تا قبل از رسیدن به سیری دست از خوردن میکشم 
      • قبل از خوردن ابتدا فکر میکنم آیا الان بدنم به آن ماده نیاز دارد ؟
      • و دیگر از آن همه پرخوری و قاطی خوری خبری نیست 
      • و من شاهد تغییرات بسیار زیادی در زندگی ام و سبک تغذیه ام بوده ام که بابت تمام آنچه کسب کرده ام و آنچه کسب خواهم کرد از خداوند شاکرم و قدردان استاد روشن ضمیرم هستم 
      • به نظر شما لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند سبک زندگی تان را تغییر دهید
      • لاغری با ذهن با برداشتن موانع ذهنی که توسط ذهن چاق در مسیر روند لاغری جسم قرار گرفته است ما را در راحت ترین و سریعترین زمان ممکن و آسان‌ترین راه به لاغری و تناسب اندام می رساند 
      • با آموزش صحیح و شناسایی فرمول‌های ذهنی و تکرار و تمرین آموزه ها و استمرار در مسیر دیگر لاغری و تناسب رویا و آرزو نیست بلکه هدف والا و انتظار حتمی زندگی ماست
      • پس الهی به امید تو  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/07/05 16:38
      مدت عضویت: 1443 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 689 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      وقتی که خودم میخاستم لاغربشم و بعد از گذشتن چالشهای زیاد بااین روش ذهنی آشنا شدم  چون عاشق لاغری بودم علیرغم چالشهای زیاد بازم تو همین مسیر به خودم امید میدادم و ادامه میدادم .

      خوب برای بار اولی بود که میخاستم آگاهانه با روش ذهنی خواسته خودم رو محقق کنم‌ روشی که تا حالا غیراین سایت نه از کسی دیده یاشنیده بودم که بااین روش میشه به خواسته رسید .

      وقتی باخواهرم که چاق بود مطرح کردم مسخره کرد وگفت تو بااین روش لاغرشدی منم میام انجامش میدم .

      و برادرام که این روشها رو جادوگری میدونن ومیگن کاری که تلاش وزحمت نباشه آخرش بی نتیجه هست و بادآورده رو باد میبرد .

      و همش میگن دنبال این کارها نرو وغیرقانونی هست و آخرش سرت رو به باد میدی .

      خوب اوایل دوره ذوق زده شدم و به اونها گفتم نه تنها رغبتی نشان ندادن بلکه بارها وقتی میدیدن سرم به گوشی هست شروع به پند ونصیحت میکردند و منو از این کارمنع میکردند .

      فردعاشق چیزی حالیش نیست وقتی میدیدم کلی ازدوستان نتیجه گرفتن وچقدرحالشون خوبه .دیگه گوشام رو کر کردم روی این حرفها و چیزی نمیشنیدم وادامه میدادم .

      بعدا که خیلی عالی وزن کم کردم و بهم میگفتن خوب معلومه غذاتو کم کردی و روغذا نیستی و تو دلشون منتظربودن من چاق تر بشن بعد بگن دیدی این حرفها همه دروغه . واین کارها عاقبت نداره .

      البته تقصیری هم ندارن چون میلیاردها بار شنیدیم که کاری که براش تلاش نکنیم نونش حلال نیست .

      خوب مگه تغییر باور تلاش نیست . مگه من یه شبه لاغرشدم .

      من آنقدر فایلها روگوش میدادم و وقتی استاد ازگذشتش میگفت منم ذهنم رو میبردم گذشته وآنقدر خاطرات رو مرور میکردم تا آرام آرام خاطراتم باچاقی یادم بیاد .

      اگه من این تلاش رو برای هرکاری میزاشتم زودتر به نتیجه میرسیدم .

      من برای یادگیری آرایشگری بعد  یکسال آموزش سالن زدم  این روکاری سخت میدونستند چون قراربود تو گرما وسرما برم کلاس .سروقت برم وسایل وتجهیزات بخرم نمونه ببرم اما تواین روش اینها نبود زیرکولر یا زیر بخاری مینشستم و از نظر اونها من کاری نمیکردم اما از نظر خودم من خیلی کار میکردم .

      رجوع به ۳۰ سال پیش و شروع روند جاقی.

      آخه من چندسال اول متناسب بودم  وبعدها آروم آروم چاق شدم .

      وژنتیکی چاق نبودم که دلم خوش باشه و بگم نگاه استاد ژنتیک رو دلیل میدونست والان متناسبه و من هم این باورغلط رو رد میکنم .

      من بالای ۱۰ مورد رو یادداشت کردم . دلیل ها رو مشخص کردم بارها خوراک درست رو لز محیط بیرون به ذهنم میدادم که نگاه باورهای گذشته اشتباه بود .

      درکنارچاقیم میخاستم لاغربشم . 

      خونه ای که پدرم چاق و خواهرام چاق بودن و هر دفعه عاملهایی که من قبلا دلیل چاقی میدونستم رو هر روز تکرار میکردند و من اونور ورودی درست میدادم اینور اونها باورهامو دوباره خدشه دار میکردند و من سریع همون لحظه برلی اینکه اثرمخربش خنثی بشه میگفتم نگاه اون پس چی . و از این مثالها ونمیزاشتم زحماتم خراب بشه .

      ولله من آرایشگری که رفتم این دردسرها رو نداشتم . اما بااین روش چون عاشق خودم بودم و به استاد ایمان داشتم که حرفش حقیقت محضه چون خاطرات چاقیش عینا شبیه من بلکه حتی شدیدار بود . من ادامه دادم ونتیجه گرفتم .

      .اونها همچنان چاق هستند ومرتب مجبورند لباسهایی که بهای بالایی براش دادند وبعد مدتی کوجیک میشه رو ببخشنند کاری که من قبلا میکردم ..خودلباسه زباد مهم نیست اینکه کلی وقت بزاری خصوصا ما خانمها ولباس دلخواهمون رو بخریم و سری بعد تنگ بشه واقعا سخته . خصوصا لباس مجلسی .

      یا انواع کرم ها کلی کلاس پوست وهزینه های سرسام آور برای جوشهای صورت . و همش دراحساس بد بودن به خاطر چاقی و دردسرهای آن .دسته وپنجه نرم میکنن .

      من بهایش رو پرداختم والان حس خوب داشتن پاداش من هست که توجه نکردم به حرفهای بیهوده و مصمم وعاشقانه ادامه دادم و میدم .

      تازه با همین روش ذهنی کلی از مسایل دیگه زندگیم رو حل وفصل کردم وهمچنان عاشقانه دارم بااین روش خواسته هایی که تا حالا بی خیالش شدم رو محقق میکنم 

      خدایاشکرت بابت هدایت به این مسیر زیبا . وتشکر از استاد عالیقدر که چگونه زیستن رو به من آموختن تا از زندگیم لذت بیشتری ببرم و درجهان تاثیرگذار باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/04 17:34
      مدت عضویت: 334 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,021 کلمه

      به نام خداوند زندگی بخشم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      سبک زندگی لاغری 

      سبک زندگی یعنی تمام تمایلات و افکار و رفتار و عقایدی که زندگی هر فردی و تشکیل میده هم شامل تمایلات روحی و هم شامل تمایلات جسمی میشه و بستگی به عوامل مختلفی هم داره مثه محل زندگی ،رفتار و نگرش‌های خونوادگی و اطرافیان اون فرد و ……سبک زندگی هر کسی مختص خودشه و اصلا قانون خاصی وجود نداره برای اون،حتی ممکنه کسی 

      بخاطر سبک زندگی خودش قوانین خانواده و جامعه رو هم زیر پا بزاره ،افراد چاق اکثرا سبک زندگیشون شبیه به همدیگه است 

      از لحاظ نوع تغذیه ،رفتارهای غلط پرخوری و اضافه خوری ،قاطی خوری و عدم تحرک و تنبلی ،عدم اعتماد به نفس و عزت نفس،نفرت از خود دارن ،ترس از غذاها و چاقتر شدن دارند  و ……….تمام صفات منفی که در یک ذهن و جسم چاق وجود داره 

      افراد متناسب هم تقریبا یک نوع سبک زندگی دارند البته منظور ما متناسبهای با رفتار غذایی صحیحه .

      تغذیه سالم دارند،پرخوری و اضافه خوری ندارند ،قاطی خوری نمیکنن،عزت نفس و اعتماد به نفس بالا دارن ، از غذاها و چاقی نمی‌ترسند،اصلا اعتقادی به چاق شدن خودشون ندارند و ………

      خوب با یک نگاه کاملا سطحی هم متوجه میشیم که کدوم سبک زندگی بهتره ،و سرشار از شادی و آرامش و سلامتی و خوبیه و همین تفاوت بین سبک زندگی افراد چاق و لاغر سبب میشه ما به انتخاب روشی برای خلاصی از چاقی بیفتیم 

      در گذشته خودمون هر بار راهی و رفتیم تا ما هم لاغر بشیم و لذت‌های جسمی و ذهنی افراد لاغر و تجربه کنیم 

      گاهی اصلا تجربه نکردیم و گاهی هم برای مدت کوتاهی تجربه اش کردیم اما چون ما فقط داشتیم سبک زندگی جسمیمون و تغییر می‌دادیم یا عملا تجربه ای کسب نمیشد یا کوتاه مدت بود بعد متوجه شدیم باید سبک زندگی روحمون هم تغییر بدیم و تازه متوجه مسیر ذهنی لاغری شدیم 

      ما با ورودمون به مسیر تناسب فکری اولین گام برای تغییر سبک زندگیمون و برداشتیم توی این مسیر یواش و آرام جلو رفتیم و چیزهای زیادی یاد گرفتیم مثلا فهمیدیم چاقی ارث نیست و ما این فرمول اشتباه در ذهنمون از بین رفت 

      یا با یادگرفتن درجه حس گرسنگی و سیری فهمیدیم با توجه به نیازهای جسممون بخوریم و لذت ببریم و توجه همزمان به جسم و افکار و کنترل ذهن و با همین تکنیک به ظاهر ساده به خوبی آموختیم 

      تکنیکی که می‌گفت مواد غذایی رو ببین حالا فکر کن راجع بهش به بدنت توجه کن ببین نیاز داره یا نه ؟اگر حس گرسنگی داری بردار (فرمان مغزی)و بخور 

      اگر حس گرسنگی نداری ببین ،برندار و نخور 

      و با همین کار ما ذهن و فکر و فرمان مغزمون و با نیاز جسممون هماهنگ می‌کنیم 

      اما تا قبل ورود به این مسیر فرمول این بود 

      مواد غذایی و می‌دیدیم،بدون فکر دقت کنید دوستان بدون فکر به حس نیاز بدن سریع برمیداشتیم و می‌خوردیم و ما برده ی مواد غذایی بودیم در بیشتر مواقع اصلا لازم به دیدن نبود ،بوی مواد غذایی میومد میرفتیم می‌خوردیم مثل بوی شیرینی یا ساندویچ 

      باز لول بالاتر هم داشتیم لازم نبود ببینیم یا بو کنیم یا حتی لمس کنیم اون ماده غذایی وجود خارجی در اطراف ما نداشت اما ما با فکر کردن و تصور طعم و عطر و مزه اون در ذهنمون ،خودمون و تشنه ی مصرف اون ماده میکردیم و در اولین فرصت تهیه اش میکردیم و با لذت تصویر ذهنی که ساخته بودیم مثل وحشی ها اون ماده غذایی و می‌خوردیم بازم بدون فکر و بدون توجه به نیاز جسممون 

      اگر از روش لاغری با ذهن استفاده می‌کنیم و هنوز برده ی مواد غذایی هستیم هنوز قبل مصرف آنالیز فکری نداریم یعنی ما جای کار زیادی داریم 

      من این نکته رو بگم که تکرار و مرور عادات خوب باعث تداوم این عادات میشه و اصل تکرار مطالب و بودن در سایت و آموزش دیدن هم همینه 

      همون طور که سالها رفتارهای چاق شونده شد رفتار ما ،شد سبک زندگی ما ،و نتیجه اون شد چاقی جسم و روح ما 

      بودن تحت آموزش صحیح و تمرین و تکرار صحیح هم باعث ایجاد تغییرات رفتار ما و سبک زندگی ما و در نتیجه لاغری جسم و روح ما میشه 

      انسان تک بعدی خلق نشده که با فشار جسمی انتظار تغییر سبک زندگی ازش بشه داشته باشیم 

      انسان دو بعد داره جسمی و روحی و هر دوی اینها به شدت روی هم تاثیر میزارن و نحوه استفاده ما از این ابعاد ذات وجودی ما رو خلق میکنه حالا بریم تاثیر این دو بعد و در لاغری و چاقی خودمون بررسی کنیم 

      تاثیر بعد جسمی بر بعد روحی 

      بعد جسمی روی بعد روحی تاثیر میزاره مثال ما پرخوری و عادات جسمی چاق انجام دادیم و چاق شدیم و این چاقی جسمی تاثیر مستقیم روی روح و روان ما داشت دچار چالش‌های افسردگی ،نفرت ،عدم اعتماد به نفس و ……شدیم 

      تاثیر بعد روحی بر بعد جسمی 

      در مسیر تناسب فکری ما اومدیم اول با بعد روحی و آموزش اون جلو رفتیم در حالی که هنوز از بعد جسمی نتیجه لاغری کسب نکردیم به اندازه دلخواه خودمون، ولی سرشار از آرامش ،شادی و اعتماد به نفس و…..شدیم 

      پس بها دادن به بعد روحی و پرورش اون اول عواطف و احساس ما رو ارتقا میده و ما اول به سلامت روحی می‌رسیم اول روحمون متناسب و لاغر میشه وقتی به این درجه رسیدیم آروم و بدون سرو صدا جسممون هم تحت تاثیر مستقیم بعد روحی قرار میگیره و لاغر  و متناسب میشه و این فرمول لاغری با قدرت ذهنه

      دوستان عزیزی که سالها دوره تهیه کردن و تلاش کردن اما هنوز نتیجه جسمی نگرفتن ،نشونه این نیست درک نکردن یا اشتباه عمل کردن این عزیزان برای تغییر بعد روحی خودشون نیاز به زمان بیشتری دارند نیاز به تکرار و تمرین بیشتری دارند اشتباه در درک و فهم نیست ،اشتباه در عملکرد نیست ،شما ایراد ندارید شما هم سرشار از شوق لاغری هستید فقط زمانبندی شما فرق دارد مثل اینکه زمان پخت نخود با زمان پخت برنج متفاوت است 

      عزیزانم نا امید نشوید دنبال راه‌های میانبر دمنوش و ….‌نروید فقط بمانید و آموزش ببینید قطعا نتیجه جسمی و کسب میکنید و با شادی روحی و آرامش ادامه دهید 

      روزهای کسب نتیجه جسمی در قبال کسب نتیجه روحی است پس بدون عجله و با عشق به یاری خداوند به مسیر زیبای تناسب فکری ادامه می‌دهیم 

      استاد سپاسگزارم برای آموزش ناب دیگه و حس زیبای در مسیر بودن 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/17 08:18
      مدت عضویت: 881 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,136 کلمه

      سلام بر متناسبین زیبا و جذاب و خوش اندام .

      لاعری سبک زندگیه . 

      از پریروز که فایل ۸ مبانی لاعری رو دیدم و دیروز هم دوفایل از اینستای شمارو دیدم خیلی حالم خوب شده . عملکردم راضی کننده بود . 

      احساس میکنم استخوانهای شانه هام دارن بیرون می زنند . 

      جالبش برای من اینه آموزشهای شما خیلی عالی داره روی جسم من خودشو نشون میده . 

      میدونید حس می کنم خوب درک کردم . 

      به خودم فشار نمیارم . چون من ادمی هستم که اصلا نمیتونم فشار رو تحمل کنم . البته الان که فکر می کنم فشار تنبلی رو خیلی تحمل کردم فشار پرخوری رو خیلی تحمل کردم . فشار نرسیدن به آرزوها رو خیلی تحمل کردم .

      راستی قراره بعد از ایام فاطمیه ازدواج کنم . با همون آقایی که یه مدت باهاش بودم . دوباره اومد سراغم و بهش گفتم اگه واقعا منو میخوای ما که این همه مدت با هم بودیم  بیا با هم ازدواج کنیم .اگه هم نمیخوای برای همیشه برو . راستی گفته بودم با یه آقای دکتری آشنا شده بودم . از همون اول به دلم نمیچسبید . حرفاش رو دوست نداشتم خیلی مهربون بود . خیلی مودب و خوش برخورد بود خیلی هم دوسم داشت ولی اصلا به دلم نمی نشست . همش دنبال یه بهانه میگشتم باهاش به هم بزنم . به محض اینکه این درخواست رو به کائنات دادم اجابت شد . همون روز  فهمیدم یه دروغ کوچولو بهم گفته . همون دروغ رو بزرگش کردم و کلا باهاش قطع رابطه کردم . بلاکش کردم از همه جا . اما رد تماسها و پیامهاش می اومد تا دوهفته فقط درخواست بخشش میکرد ولی جوابشو نمیدادم . حتی بارها بهش گفته بودم ما به درد هم نمیخوریم ولی متوجه نمیشد تا اینکه این دروغ رو ازش دیدم و ترکش کردم . در حالیکه همون پسر که ما بارها با هم مشاجره داشتیم اما ته دلم دوسش دارم . از اینکه باهاش حرف میزن احساس لذت میکنم . حتی از اینکه گولشو بخورم ناراحت نمیشم . یه جورایی حسشو دوست دارم . عشق ورزیدنش رو دوست دارم . مهربونیاش رو دوست دارم . نامهربونیاش رو دوست دارم . همه جوره دوسش دارم . مدت زیادی هست که با همیم و یه جورایی حس میکنم مرد زندگیم همینه . نمیتونم به مرد دیگه ای فکر کنم اونم همین عقیده رو داره . برای همین از پیشنهادم استقبال کرد و گفت بساط خواستگاری رو جور میکنم . به مامانم میگم زنگ بزنه به خانوادت و از این رسم و رسومات الکی . 

      یادمه یه زمانی آرزو داشتم بیاد خواستگاریم ولی غرورم بهم اجازه نمیداد بهش چیزی بگم و اونم قدم پیش نمیزاشت . مدتها با هم دوست بودیم تا اینکه وقتی بهش گفتم اگه منو میخوای و حرفات واقعیه بیا خواستگاریم تا کی رابطه ی پنهانی و ترس و لرز . اونم خیلی راحت قبول کرد انگار همیشه میترسید پا پیش بزاره . خلاصه که مقدمات امر خیر داره درست میشه  کرونا هم که هست و خیلی تشریفاتی مراسم برگزار نمیشه . به گمانم زود ازدواج کنیم . البته ما چند ساله که با هم هستیم و روی هم خوب شناخت داریم و شاید به خاطر همینه تو ذهنم ازدواج کردن خیلی راحته . 

      اوا چی میخواستم بگم به اینجارسیدم در مورد سبک زندگی لاغری بود . 

      بله ما خیلی وقتها رژیم میگرفتیم تا از لاغری همیشگی فرار کنیم و بیشتر دنیای چاقی رو برای خودمون اثبات کنیم . ولی الان بدون زور و اجبار خیلی راحت لاغر شدن رو در خودم حس میکنم . 

      میدونید من دارم با فرمانده صحبت میکنم و با هم مشورت می کنیم تا دستوراتشو تغییر بدیم . 

      من دیروز خیلی کم امر به خوردن داشتم . اونم به این دلیله که ته کار احساس می کنم هنوز به مصرف مواد غذایی نیازمندم . این نیاز به مصرف مواد غذایی نمیزاره کاملا امر به خوردن رو نادیده بگیرم . 

      امر به خوردن خیلی داره متوقف میشه . 

      یه فرمول دیگه هم که هست دیدن غذاست . دیدن غذا همیشه برای من مساوی خوردن بوده . 

      چه سیر باشم چه گرسنه هر غذایی رو میبینم سیع فرمان خوردن صادر میشه . 

      فعلا نمیدونم در مقابل این فرمول چه راهکاری پیاده کنم . فعلا که بهترین کار این رو میدونم که چشمم رو از روش بردارم نگاهش نکنم که تحریک نشم یعنی فرمول ذهنی خوردن با دیدن غذا در من شروع به اجرا میکنه . اولم میاد توی فکرم بعد میاد تو دستم بعد برمیدارم و میخورم . پس چشمامو بر میدارم که اتفاقات بعدی نیفته . کنترل ورودیها فعلا دارم انجام میدم . ولی بیشتر دوست دارم کنترل ذهن انجام بدم . یعنی فکر میکنم کسی که کنترل ذهن داره قویتر از کسیه که کنترل ورودیها داره . 

      چون کسی که کنترل ذهن داره حتی اگه در معرض غذا هم قرار بگیره ذهنش فرمان به خوردن نمیده . 

      اما کنترل ذهن چجوریه ؟ 

      چطور میشه ذهن رو کنترل کرد که وقتی غذا رو دید نخوره و نخوردن رو انتخاب کنه . 

      به نظرم اگر من لذت خوردن رو در خودم کم کنم و در عوض لذت نخوردن رو زیا  کنم ذهن منم لذت نخوردن رو بیشتر اعمال میکنه . یادمه با دوستام رفته بودیم دانشگاه . اونا خیلی لاغر بودن ما از صبح تا بعد از ظهر پیش هم بودیم . من بارها و بارها امر خوردن در ذهنم اومد اما اونها اصلا انگار نه انگار . بهشون میگفتم بچه ها شما گرسنه نیستید میگفتن مگه ساعت چنده میگفتم ساعت ۴ شده چرا چیزی نمیخورید . میگفتن ول کن میریم خونه یه چیزی میخوریم و اصلا یادشون میرفت و دوباره به ادامه ی کار مشغول میشدن من تا میرسیدم خونه تکرار گفتگوهای ذهنیم بر اینکه وای دارم میمیرم این همه مدت نخوردم حالا چیکار کنم الان ضعف میکنم بهم خیلی فشار اومده و کلیییییییی حرف دیگه می اومد تو ذهنم در حالیکه دوستام حتی یه بارم که من از بیرون بهشون گفتم بچه ها بریم یه چیزی بخوریم یادشون اومد ساعت ۴ شده که اونم اصلا انگار نه انگار خیلی راحت گفتن میریم خونه و اصلا توی ماشین حتی یکبارم نگفتن وای این همه مدته ما هیچ چی نخوردیم . 

      واقعا اونها سبک نگرششون با من فرق داشت . من اگه بخوام سبک زندگیم مثل اونها بشه لازمه سبک نگرشم مثل اونها بشه . 

      آدمای چاق بازم میگن اونا میخورن ولی لاعرن . بابا اونا حتی به خوردن فکر نمیکنند . از نخوردن زجر نمیکشن . ما از نخوردن زجر میکشیم . اونا خیلی وقتها از خوردن زجر میکشن . حوصله ندارن بخورن . خیلی غذاها رو دوست ندارند بخورن . یادمه یه بار تو دانشگاه کشک و بادمجون خریدیم . خدا میدونه این دوستای من چجوری میخوردن من چجوری میخوردم . تازه من پیازم گرفته بودم که بیشتر لذت ببرم و برای اینکه جلوشون خجالت نکشم گفتم میخوام غذا خوردن رو بهتون یاد بدم . گفتم شماها بلد نیستید غذا بخورید که . خلاصه لقمه های بزرگ گرفتم غذا فراوون گذاشتم لای نون . گازهای بزرگ میزدم و بعدشم پیاز میخوردم و به به و چه چه میکردم ولی اونا لقمه ها اندازه ی دو بند انگشت . همونم گازهای ریز . اصلا من این همه تفاوت در ذهنم نمیگنجید . 

      چرا من انقدر دوست دارم و با هیجان میخورم ولی اونا هیچ هیجانی برای خوردن نداشتن . حرصم میگرفت ازشون بهشون میگفتم مثل آدم غذا بخورید آخه این لقمه ها چیه شماها برمیدارید . خلاصه کلی با هم می خندیدیم ولی من نمیفهمیدم همه ی اون صحنه ها سبک زندگی و بهتره بگم سبک ذهنیت منو و اونارو به نمایش میزاشت . 

      من از خوردن غذا لذت میبردم و اونا از نخوردنش 

      من رفتار خودمو میپسندیدم و انتخابش کرده بودم و اونا رفتار خودشون رو دوست داشتن . 

      اونا نمیتونستن مثل من عمل کنند چون ذهنیت منو نداشتن و منم نمیتونستم مثل اونها عمل کنم چون ذهنیت اونها رو نداشتم . 

      خلاصه سبک زندگی ما با هم خیلی فرق داشت و من وقتی الان فکر میکنم میبینم شاید من به طور کامل مثل اونا نشم ولی سعی میکنم کم کم از خود چاقم فاصله بگیرم . چون چاقی دیگه به من لذت نمیده . من از رفتار خودم در رنجم . چرا باید من بدتر از حیوون غذا بخورم . من انسانم . وقتی به اونا میگفتم شوخی مکردم و میگفتم شما مثل آدم غذا نمیخورید . ادم باید اینجوری غذا بخوره و لقمه های بزرگ رو میزاشتم دهنم و بعد همه میخندیدیم الان که فکر می کنم میبینم اتفاقا اونا آدم بودن این من بودم که مثل آدم رفتار نمیکردم و میخواستم عمل و سبک زندگی چاق خودم رو به اونها هم یاد بدن . جالب بود بهشونم میگفتم یه بار دوبار فایده نداره شما باید با من زندگی کنید تا سر دوماه چاقتون کنم . چقدرم افتخار میکردم . ولی الان واقعا دیگه این سبک زندگی رو نمیپسندم . 

      من دارم سبک زندگی جدیدم رو انتخاب می کنم . زندگی که دیگه برداشتن لقمه های بزرگ در اون افتخار و لذت نیست . 

      زندگی که دیگه خوردن در اون اولویت اول زندگی نیست . 

      زندگی که چند ساعت گرسنه بودن در اون مساوی ضعف و سردرد و حال بد نیست . 

      من میخوام زندگی رو انتخاب کنم که برای همیشه باشه نه فقط رژیم چند روزه و موقتی . 

      پس باید سبک زندگی جدید رو تمرین کنم و هر روز یه قدم از مسیر چاقی برگردم . لزومی نیست سختش کنم . لاغر شدن خیلی راحته . چون تا حدود زیادی درکش کردم فقط باید تکرارش کنم . اگه حرفام تکراری میشه ببخشید ولی من چاقی رو بارها تکرار کردم تا بهش عادت کردم پس باید لاغری رو هم بارها تکرار کنم . 

      امروز برداشتن لقمه های کوچیک رو تمرین میکنم . یاد دوستام افتادم . البته میدونم شاید  ذهن چاق من اولش برداشتن لقمه های کوچیک رو مسخره بازی بدونه ولی من بهش میگم من فقط میخوام یه سبک جدیدی از زندگی رو خلق کنم . کاری به تو ندارم . میخوام وقتم رو صرف ساختن سبک زندگی لاغری کنم .  پذیرشش هم خودش قدم بزرگیه . چون اولش مقاومت میکنم . ولی با کمک ذهنم میتونیم با هم حرکت کنیم . اون بهم یاداوری کنه و منم حرفشو در راستای لاغری گوش بدم . همونجوری که ذهنم داره چاقیشو ترک می کنه منم باید ترک کنم . اصلا من باید ترک کنم که اونم ترک کنه . من یه چیزی فهمیدم شاید نیروی خوداگاه ضعیفتر باشه اما قدرت انتخاب داره اما نیروی ناخوداگاه قدرت انتخاب نداره هر چی من بهش دیکته کنم اون اجرا می کنه بعد به من دستور میده که من ناخوداگاه اجرا کنم . یعنی خودش اجرا میکنه . 

      فهمیدم اختیار دست منه . فرمون دست منه حتی اگه دستور از طرف ذهن صادر میشه ولی اون کارهایی که به من لذت بده رو دستور میده . 

      مثلا من از دیدن غذا لذت میبرم که اونم میگه بخور . وقتی حس لذت رو از دیدن جدا کنم دیگه دیدن یه سساندویچ همبرگر با دیدن یه گل یه تابلو فرش درخت خونه و … برام فرق نداره . 

      لزومی نداره من هرچیزی که میبینم بخورم . 

      امروز این فرمولها رو سعی میکنم اجرا کنم . 

      یکی اینکه لقمه های بزرگ بر ندارم . یکی اینکه با دیدن غذا هیچ لذتی به خودم ندم و نگاهمو برگردونمم خوبه چون لذته قطع میشه . 

      خیلی ریز و دقیقه . ولی باور میکنید این چند وقته خونه ی ما پر از غذا شده  حالا میفهمم من به تنهایی چقدر میخوردم 😖😖😖😖 

      الان همه جارو باز میکنم پر از خوراکیه . کابینتها بیسکوییت و انجیر خشک . روی اوپن شیره انگور و شربت . توی یخچال غذاهایی که نخوردم و نون و میوه . سیب زمینی پیازمون که همیشه زود زود تموم میشد الان نگاه میکنم چرا اینا تموم نمیشن . بابا من فقط تنهایی خوردنم یکم کم شده چرا انقدر غذا تو خونه است . 

      من هر وقت میرفتم سر یخچال به زور یه چیزی برای خوردن پیدا میکردم ولی الان این همه چیز هست . 

      خراب شدن غذاها یه الگوی دیگه است که در ذهن منه الان میگم به من چه . خب خراب بشن . چیکارشون کنم . 

      دارم نیازمو بهشون کم میکنم . البته دوست دارم درونمم واقعا تغییر کنه . البته واقعا میخواما ولی ته دلم هنوز میگم این همه غذا حیف میشه . همین یه جمله منو ترغیب میکنه که برم بخورمشون ولی بعدش تغییرش میدم میگم نه . من حیفم حال خوب من حیفه که با خوردن این غذاها بد میشه . من از نخوردنشون بیشتر لذت میبرم . 

      البته بازم میگم من هنوز عادت نکردم فقط دارم تمرین میکنم . عادات من هنوز همون قبلیها هستن اما اینارو هم دارم تمرین میکنم . هنوز زورشون به اونا نمیچربه ولی وقتی من بخوام و انتخاب کنم ذهنمم با من همکاری میکنه و زورمون رو میزاریم روی عادات جدید تا اونا رو همراه با لذت کنیم تا بیشتر تکرارشون کنیم . 

      خلاصه برای تغییر سبک زندگی فعلا اینا به ذهنم میرسه . 

      و اینکه واقعا هر لحظه باید لاعری رو بخوام تا به من داده بشه . نخوام در مسیرش حرکت نمیکنم ولی اگه بخوامش ذهن منم کمکم می کنه تا در مسیرش قدمهای کوچک اما مستمر بردارم . به قول و فرمایش شما قدم های کوچک اما مستمر . 

      فعلا خدانگهدار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/09/23 19:08
      مدت عضویت: 1654 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,637 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند و دوستان خوب و هم مسیرم 

      افراد متناسب همیشه و در هر شرایطی  افکار و رفتار متناسب گونه دارن  نه اینکه برای مقطعی اونها  درست فکر و یا رفتار کنن پس ما هم باید همیشه در مسیر باشیم تا مثل اونها افکار و درستمون همیشگی باشه و موفق بشیم .

      حالا بعضی از متناسبهای اطراف ما هستن که واقعا در خوردن زیاده روی میکنن و این رفتار اونها صحیح نیست اما چون افکار درستی دارن در نهایت چاق نمیشن  یعنی این دسته متناسبها  افرادی هستن با رفتار نادرست و لی  افکار درست  و در نهایت جسم درست و متناسبی  دارن و اما همین افراد به محض اینکه   باورهای  ذهنیشون تغییر کنه چون از قبل رفتارهای عذایی نادرستی داشتن و حالا هم افکار و باورهای نادرستی پیدا کردن در نتیجه  هر دو که با هم قاطی بشن در معرض چاقی قرار میگیرن .

      اما  در افراد چاق هر دو تاش خرابه هم افکارش خرابه  هم رفتارش خرابه و خود من یادم میاد وقتی خیلی چاق بودم کلی رژیم سخت میگرفتم و محدودیت عدایی داشتم و یادم میاد خوب هم نتیجه میگرفتم چون رفتار غدایی خودم رو تغییر داده بودم و اما بعد از مدتی من دوباره چاق میشدم چرا ؟؟؟چون ذهنم هنوز چاق بوده .

      و اما از وقتی که در این مسیر هستم متوجه شدم باید اول فکرم رو درست کنم و بعد خود به خود رفتارم درست میشه و بعد جسمم درست میشه همانطور که خیلی از متناسبهای اطرافم با وجود سن بالا و چندین بارداری که داشتن ولی سالها هست تراشیده و لاغر هستن  این نتیجه ی رفتار و افکار درست اونها  در تمام سالها ی زندگی اونها هست .

      و اما من از وقتی وارد این سایت شدم و با اون آشنا شدم  عاشق این آگاهی ها شدم و اصلا برام مهم نبود که چرا مدت زمان مشخص نداره و …  همش می گفتم من به دنبال این اکاهی ها بودم حالا که پیداش کردم با تمام قوای خودم جلو میبرم و تازه  در کنار این اگاهی ها  لذت میبرم و آزادی دارم ارامش،و … دارم پس بهم بد که نمیگذره و  همه چیز اینجابرای من  مهیا هست و چون  من هیچ شکی به این روش نداشتم و ندارم و با عشقی که به لاغری و این دوره ها داشتم  و همچنان دارم هر روز ادامه میدم و من عاشق این سبک زندگی و خوردن شدم و  هر روز  در این مسیر هستم و یک قدم برمیدارم و تمام سعی من این هست  که به اموزشها عمل کنم نه فقط گوش بدم و رد بشم چون میدونم رمز موفقیتم همین هست .همین دیشب برای شام خونه مادرم دعوت بودم ولی من قبل از رفتن به اونجا  چون خیلی گرسنه بودم  یکی دو لقمه از غدای پسرم خوردم و اصلا نترسیدم و  گفتم  نوش جونم همین رو فعلا داشته باش تا برات جور بشه بری اونجا و شام بخوری و خلاصه رفتم اونجا و بسیار به اندازه خوردم و زیاده روی نکردم و نان هم نخوردم با اون چون میلم نکشید و به راحتی و سبکی از روی سفره پا شدم و به خودم گفتم احسنت که تونستم به اندازه بخورم و اما اخر شب برای پسرم پفیلا درست کردم اون موقع دلم خواست و چند دونه با اون خوردم یعنی در حد رفع نیاز بدنم همه چیز در هر ساعتی که بخوام میخورم و ترسی ندارم چون در این دوره  هستم و دارم رفتارم و افکارم رو با هم  درست می   کنم  چون اگر عمل نکنم فقط حرف خوب در سایت بزنم حالم از خودم  بد میشه و به خودم میگم تو مثل عالم بی عملی هستی که کلی چیز بلدی ولی به اونها عمل نمیکنی بنابراین دارم عمل میکنم و درست رفتار و فکر میکنم .

      و من بارها به خودم میگم اگر همون اوایل ورودم به سایت تونستم کلی وزن و سایز کم کنم پس دوباره هم میتونم وزن کم کنم و هیچ چیز مانع جسم من نیست  و روند کاهش،وزن من متوقف نشده و نمیشه  آخه  بدن من تمایل داره   هر روز  به سمت تناسب حرکت کنه چون زندم و نفس میکشم و این روند تناسبم همیشگی هست و حق طبیعی من هست مثل نفس کشیدنم مثل ضربان قلبم و ..و اگر بگم روند تناسبم متوقف شده مثل اینه که بگم تنفسم و یا ضربان قلبم و یا گردش خونم و …… متوقف شده اصلا همچین چیزی امکان نداره مگر اینکه از دنیا برم پس تازندم جسم من داره به سمت تناسب (که طبیعی اون هست و تمایل داره ) یا به سمت چاقی(که طبیعی اون نیست و تمایل نداره و به زور  ما داره میره ) حرکت میکنه حالا انتخاب با من هست به کدوم جهت هدایتش کنم تناسب یا چاقی ؟ پس توقفی در کار نیست .

      استپ وزنی یه باور غلط و نادرست هست که به اشتباه در ذهن ما کردن ولی من با دلیل  که در بالا آوردم دیگه اون رو قبول ندارم پس من دارم به سمت تناسب هر روز حرکت میکنم  .

      لاغری با ذهن خیلی به من کمک کرده که من فرد قویتری بشم و مسولیت زندگیم و افکارم  و رفتارم رو قبول کنم و مدیریت اونها رو قبول کنم و کمک کرده حال دلم همیشه خوب  باشه اخه دوره ای که این همه نتایج عالی در زندگی من داشته چطور رهاش کنم و ادامه ندم ؟؟نمیشه واقعا برای من نمیشه من هر روز مشتاق ترم  بیام داخل سایت و این اگاهی ها رو مرور کنم و بیشتر در راه درست قرار بگیرم و به خاطر همین نتایج ارزشمتد هست که نشده حتی یک بار من از این راه لیز بخورم شاید حالا یه وقتهایی شاید نحواهای منفی داشته باشم چون هنوز چاقی در بعضی اندام های من هستن ولی من  یاد گرفتم در مقابل اون نجواها کم نیارم و تسلیم نشم و با صدای بلند  جواب اونها رو میدم که دیگه نخوان من رو ناامید بکنن حالا  براش مثال میارم براش ایه قرانی میارم براش حرفهای استاد رو تکرار میکنم و …به هر حال نمیزارم بر من غلبه بکنن  چون من این راه رو درک کردم با تمام وجودم بهش،ایمان دارم و برای همین ادامه میدم  تا به هدفم برسم .

      و به دنبال زمان  تعیین  کردن نیستم  که تا فلان موقع لاغر بشم نه من دارم با این سبک زندگی میکنم و اتفاقا خیلی جاها مثلا در مهمانی و یا سفری و یا جایی باشه اولش نجوای منفی  دارم نکنه چاق بشم و یا اینکه نباید میومدم که چی شب برم رستوران و یا فست فود ی در حالی که ظهرم فلان غدا رو خوردم اما  من  خیلی راحت و محکم میگم حالا موقعش هست که خودم رو امتحان کنم نه خیر نباید اون حرفها رو بزنم و اگر در این مورد  بخوام مثال بزنم همین شام دیشب که هی مادرم زنگ میزد میگفت امشب میایین براتون عدا درست کنم و یا فراد میایین و من هی میگفتم نه مامان نمیشه برام دوباره  به خودم گفتم بابا  چرا نمیری برو طبق اموزشها که یاد گرفتی اگر سیر بودی نخور و سهم خودت رو بیار برای بعدا  اگر گرسنه بودی اندازه نیازت بخور و خلاصه قبول کردم و دیشب  رفتم و عالی عمل کردم و یک مثال دیگه اش چند شب پیش بود که سالگرد ازدواجم بود و  خیلی یه هویی تصمیم گرفتم و دلم میخواست با همسرم دو نفره به یک کافه بریم ولی  اولش کلی نجوا داشتم که نرو سیری الان چاق میشی بازم هم گفتم این حرفها چیه خواستم میخورم نخواستم نمیخورم و خلاصه رفتم اونجا هر چقدر همسرم اصرار کرد من پیتزا سفارش ندادم و با خود همسرم سه برش خوردم همین و بسیار سبک و راحت بودم و زیاده روی هم  نکردم  در حالی که هنوز بود و همسرم اصرار میکرد بخور ولی من جا نداشتم و نخوردم و همون سه برش( بدون نوشابه و دلستر چون علاقه به خوردن هیچ نوشیدنی با عدا ندارم و عادت ند ارم    که بخورم) شام اون شب من بودن و بسیار عالی عمل کردم و خلاصه اینکه   به جای اینکه فقط گوش بدم و بنویسم باید بلد باشم در تمام موقعیتها از این اموزشها استفاده کنم در مهمانی  ،رستوران ،کافه ،سفر ،فست فودی ،دور همی و تفریح و ،…. و این برای من ارزشمند هست که همه جا و در هر شرایطی رفتار و افکار  درست داشته باشم .

      و همین  عمل کردن به اموزشها به من جرات بیشتر و خود باوری بیشتری میده که منم میتونم مثل متناسبها رفتار کنم و در نهایت منم متناسب میشم در کل به من ایمان بیشتر  میده که این راه درسته و تو به هدفت میرسی .

      نکته :

      ثبت نام در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها  تضمین برای لاغری شما نمیده  ممکنه خیلیها  در این دوره شرکت کنن ولی نتیجه نگیرن ولی من باید نگاهم به اون افرادی باشه که در مسیر  موفق شدن  و به مقصد رسیدن و  به خودم بگم چیکار داری که  یه عده  به مقصد نرسیدن  پس نگاهت رو تغییر بده و با اطمینان بگو چون فلانی رسیده منم میرسم و کاری  به اون بقیه نداشته باش .

       جسم  و روح و ذهن هر سه با هم باید در هماهنگی باشن تا در رسیدن به هدف  نتیجه بگیرین و جسم ما همیشه تجربه کننده هست و اگر میخواد جسم ما تغییر کنه باید فرمولهای ذهنی ما تغییر  کنه  یعنی اگر معده  ،کبد، و یا تیرویید شما خرابه و هنوزم مشکل داره و هنوز بیماریها رو با خودت حمل میکنی  چون افکلر  شما  مشکل داره و اگر نه هر ۶ ماه تمام این اندامها سلولهاشو ن از نو  جدید میشه و این  اندام ها میتونن دوباره مثل قبل سالم بشن و این طبیعی که بدن ما همیشه سالم باشه و بیماریها از بدن ما بیرون بره مثل گذشته ی ما که  کاملا سالم بودیم و اندامهای ما همه  سالم بودن پس دوباره هم میتونیم سالم بشیم و این  اصلا، چیز عجیبی نیست .

      لاغری با ذهن یک قانون هست اگر عمل کنی  چه بخواهی جه نخواهی نتیجه میگیری.

      استمرار در نوشتن و گوش دادن  و خواندن باعث  موفقیت شما میشه پس ادامه بدید 

       .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/06/09 05:03
      مدت عضویت: 1189 روز
      امتیاز کاربر: 5532 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,385 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖

       با سلام به همه دوستان هم مسیرم 🙋

      لاغری با ذهن یک سبک زندگی است 🌹🌹

      چاقی من بعد از ازدواج شروع شد و قبل از اونم رفتارهای من نسبت به مواد غذایی درست بود ولی یک ندای درونی مدام بهم تلنگر می‌زد که این تناسب اندام دایمی نیست و حتما من روزی چاق میشم و یادمه با اینکه کاملاً متناسب بودم ولی هیچ وقت از اندام نازنینم احساس رضایت نداشتم تا اینکه ازدواج 👩‍❤️‍👩کردم و داشتن افکار و باورهای چاقی شروع به فعالیت کردند و بدون اینکه متوجه بشم رفتارهای من تغییر کردند و پر خوری ها شروع شد وگرم به گرم به وزنم اضافه شد و کم کم لباس ها ومانتو هام برام تنگ شدن و بیماری ها آرام آرام در من شکل گرفت و با بارداری ها و زایمان و شیر دهی اوضاع بدتر شد من ماندم و اضافه وزن و لباس های تنگ و کلی بیماری و اعصاب خراب اما من هیچ وقت با چاقی و اضافه وزنم کنار نیومدم و مدام به دنبال راهی برای خلاصی از چاقیم بودم و از انواع و اقسام عرقیات گیاهی و قرص های چربی سوزی ، دمنوش های لاغری ،پودرهای چربی سوزی ، ورزش ، پیاده روی ، باشگاه ، قهوه چای سبز، چای ترش ، رقص ……استفاده میکردم و هر بار مقداری از وزنم کم میشد و به محض رها کردن روش دوباره به وزن قبلیم بر می‌گشتم تا اینکه به لطف خدا با روش لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم  زمانی که من با این روش آشنا شدم روز قبلش برای خودم کلی قرص لاغری که دستور تهیه شو از اینترنت گرفته بودم درست کرده بودم این طور بگم که یک سینی پر از قرص با صد ذوق و شوق و دل خوشی اینکه دیگه لاغر میشم اونا رو درست کرده بودم و با خودم میگفتم که خب دیگه کار تمومه حالا از این روش ذهنی استفاده می‌کنم کنارش از این قرص ها هم می‌خورم و لاغر میشم و فرداش که اومدم اولین فایل و گوش دادم دیدم که استاد گفتن برای استفاده از این روش باید تموم روشهای دیگه رو بذارید کنار و فقط از این روش استفاده کنید ومن بعد از این که فایل تموم شد بدون هیچ شک و تردیدی و با خوشحالی پاشدم رفتم کل قرص های نیمه خشک شده رو که کلی هم برای درست کردنش وقت و هزینه و زحمت کشیده بودم ریختم تو سطل آشغال و اومدم از این روش با ایمان کامل به درستی این روش و ایمان قلبی به داشتن توانایی خودم برای متناسب شدن استفاده کردم و از اون زمان تا الان یازده ماه میگذره و من هنوز با همون ذوق و شوق در این مسیر هستم و با خدای خودم عهد کردم تا زمانی که زنده هستم در این مسیر باشم و احساس میکنم که این روش شده جزئی از زندگی یعنی من همون جا با شنیدن حرف های استاد به این درک رسیدم که مشکل من از ذهنمه نه از جسمم و روش های دیگه همه تلاش برای جسمه پس من باید جسم و بزارم کنار و فشاری به جسمم نیارم و هر تلاشی هم میخوام داشته باشم باید روی ذهنم انجام بدم و درک این موضوع خیلی منو خوشحال کرد چون تا اون موقع همش در رنج و فشار و محدودیت و سختی بودم . اتفاقا همین امروز داشتم با همسرم صحبت میکردم و بهش میگفتم که این روش چقدر شیرین و دلنشین و هیچ سختی و رنجی نداره من از وقتی که از این روش استفاده کردم دیگه چاق نشدم تازه هر روز متناسب تر میشم مثلاً قبلاً اگه همسرم نصف شب گرسنه اش میشد و چیزی می‌خورد و از من می خواست که در خوردن همراهیش کنم من حتی اگر از گرسنگی هم میمردم جرات نمی کردم که چیزی بخورم و به همسرم هم تذکر می‌دادم که ساعت که از یک شب رد شد دیگه نباید چیزی بخوری چون چاق میشی و اون خیلی بی خیال می‌خندید و به من می‌گفت تو چه اراده ای داری من که گرسنم باشه خوابم نمی‌بره و من بهش میگفتم که من به اندازه کافی چاق هستم حتی اگه من بخوام نصف شب چیزی بخورم تو باید بهم تذکر بدی نه اینکه ازم بخوای همراهیت کنم و اون می‌گفت هیچ اتفاقی نمیوفته من مثل تو فکر نمیکنم من با شکم گرسنه خوابم نمیبره  این بگم که همسر من متناسبه و کلا رفتارهای درستی هم نسبت به مواد غذایی داره واین که میگم نصف شب غذا میخوره در حد چند لقمه و خیلی زود سیر میشه و دیگه ادامه نمیده و دقیقا مشکل من همین بود که من با یک لقمه و دو لقمه سیر نمی‌شدم و اگه میخواستم بخورم دیگه هر چی بود باید تا تهش می‌خوردم و همیشه به همسرم میگفتم چقدر زود سیر شدی و اون می‌گفت خب ضعف کرده بودم حالا ضعفم بر طرف شد اون موقع اصلأ متوجه نمی‌شدم که چی میگه و همیشه بهش میگفتم که تو شانس داری ، خوش به حالت استعداد چاقی نداری هر مقدار و هر زمان و هر چیزی که بخوری چاق نمیشی حالا الان که دارم از این آموزش ها استفاده میکنم تازه افکار و رفتار های همسر مو درک میکنم  الان منم جرات می‌کنم که اگه نصف شب گرسنه ام شد چیزی بخورم ، امروز که داشتم این فایل گوش میدادم داشتم سبزی پاک میکردم و گوشی مو گذاشته بودم جلوم و داشتم به حرف های استاد فکر و گوش میکردم و هرزگاهی لبخند میزدم و با خودم مرور می کردم که تو این مدت کلی تغییر کردم همین امروز متوجه شدم که دیگه زیاد علاقه ای به تلویزیون نگاه کردن ندارم منی که تا از خواب بیدار می شدم اولین کاری که می‌کردم این بود که تلویزیون و روشن میکردم و تموم سریال ها رو قسمت به قسمت دنبال میکردم الان تا می‌بینم که کسی تلویزیون نگاه نمیکنه خاموشش می‌کنم و این و تازه متوجه شدم ، تو خونه به رفتارهای همسرم و دخترام که متناسبن خیلی دقت میکنم وسعی می‌کنم که از اونا یاد بگیرم ، قبلاً از نوشابه خوردن خیلی میترسیدم ولی الان اگر هوس کنم می‌خورم و بعدش به خودم میگم که بدن من خیلی قدرتمند و توانایی کاهش وزن و داره چون خداوند بدن منو طوری آفریده که من همون طوری که ورودی دارم ، خروجی هم دارم پس اگه به اندازه نیاز بدنم بخورم هیچ اتفاقی نمیوفته و همش تبدیل به نور و عشق وانرژی میشه و بقیه اش دفع میشه و از بین می‌ره و من متناسب و زیبا میشم ،قبلا پوستم خیلی جوش میزد و این موضوع خیلی منو ناراحت میکرد ولی الان پوستم خیلی خوب و صاف شده و احساس میکنم که لاغر تر که شدم ، جوون ترم شدم و این و بقیه هم می گن ، وقتی که مانتو هامو میپوشم و می‌بینم که برام گشاد شدن کلی کیف می‌کنم ، وقتی که مهمونی میرم و غذاشون طول می‌کشه تا آماده بشه مثل قبل بی‌تاب و عصبی نمیشم تازه موقع غذا نسب به بقیه خیلی کم تر میخورم و در اون لحظه از واکنش بدنم لذت می‌برم و خودمو تحسین می‌کنم .در مورد اون دوستی که می‌گفت چهار تا دوره تهیه کرده و نتیجه نگرفته باید بگم اون هیچ درکی از این روش نداشته بچه من هفت ساله شه وقتی من فایل‌ها رو گوش میدم بعضی وقتا اونم موقع بازی کردن میشنوه و میبینه اگه یک وقت دعواش کنم و اخم کنم میگه ، مگه به حرف استاد روشن گوش نمیدی میگم واسه چی ، میگه خب بخند دیگه مگه همیشه استاد روشن نمیخنده و میگه شاد باشین همون لحظه خندم میگیره و عصبانیتم یادم می‌ره ، یا پسرم که تپله و زیاد هله هوله میخوره دخترم بهش میگه داداش باید به اندازه نیاز بدنت بخوری وگرنه چاق میشی میخوام بگم که یک بچه هفت ساله که سرگرم بازی هم هست از لابه لای فایل ها اینا رو درک کرده و به زبون میاره چه طور این دوست مون چیزی درک نکرده به نظرم این نشون میده که مشکل از این روش نیست مشکل از دوست مونه که چیزی از این روش نفهمیده . من که دارم با این روش زندگی می‌کنم و لذت میبرم و همین که این موقع شب همه خوابن و دارم تمرین مو انجام میدم نشون میده که من دارم با ذوق و شوق این مسیر رو طی می‌کنم وبا عشق و علاقه و به هدفم میرسم .

      با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🌹🌹

      وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/07 11:24
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 975 کلمه

      سلام🙂

      استاد اول میخوام تشکر کنم که اینقدر زود لایو دیروز عصر رو تدوین کردین و در سایت قرار دادین آفرین به اینهمه انرژی 

      در نوشته ها عنوان کرده بودین ۷ ساله دارین لاغری با ذهن رو دنبال میکنین همین چقدر برای من آموزنده بود و دقیقا همین جمله ثابت میکنه که لاغری با ذهن یه سبک‌زندگیه…و ادامه این سبک منجر به لاغرشدن و لاغر موندن میشه

      دیروز در نوشته ام گفته بودم من نزدیک به ۲ ساله عضو سایت هستم و به نظر خودم پشتکارم خوب بوده و در این مدت با وجود لیز خوردن هرگز رها نکردم دیدن شما به عنوان تنها کسی که پشت صحنه این سایت هست که هم فایل ضبط میکنین هم تدوین میکنین و هم تک تک نوشته ها رو میخونین هم دوره های رایگان میذارین هم دوره های پولی هم لایو میذارین در اینستاگرام یوتیوب سایت تلگرام …خلاصه همه جا فعالین برای من خیلی آموزش داره شما الگویی هستین که نه شهر ونه کشور خودتون رو ترک نکردین زندگی عادی و روزمره تون رو دارین تمام فعالیتهای سایت رو انجام میدین و برای آموزش و رشد خودتون هم وقت میذارین و هر وقت شما رو میبینیم چه در لایوها چه در استوریها و چه در فایلها همیشه خندان هستین و همیشه موفقیت رو چه در لاغری چه در سایر جنبه ها آسون میگیرین 

      من هر وقت که ذهنم میخواد بازی در بیاره و نا امیدم کنه شما رو براش مثال میزنم و فکر میکنم بهترین الگو برای ما چاقها و ایرانیها هستین که اکثرا این طرز تفکر رو داریم که ایران جای زندگی و پیشرفت نیست یا لاغر شدن سخت و غیر ممکنه

      همیشه حرف شما رو به یاد دارم که الگوی موفق رو انتخاب کنین و به نظر من خود شما یه الگوی موفق هستین برای همه ما …

      کاملا با این حرف شما موافقم که لاغری با ذهن یه سبک زندگیه 

       و من در این دوسال سبک زندگیم تغییر کرده از بسیاری از وقت های تلف شدم که قبلا سریال میدیدم یا اینستاگردی میکردم یا میرفتم خرید …دارم برای رشد و پیشرفت خودم استفاده میبرم 

      تاثیر آموزشهای ذهنی آنی نیست برای همین هم ما انسانهای عجول ممکنه رها کنبم این سبک رو ولی اگه با وجود ندیدن نتیجه فیزیکی ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم و تکرار کنیم تا به درک بهتری از آموزشها برسیم طبق قانون اثر مرکب نتیجه تمام این آموزشها رو میبینیم و اونوقت ادامه دادن برامون راحت تر و لذت بخش تر میشه چون دیگه همراه با نتیجه است

      سبک زندگی یعنی تا آخر عمرت باید چنین باشه 

      و این آموزش دیدن ها باید جزئی از برنامه روزانه ات باشه تا نتایج هم موندگار باشه

      من که عاشق این سبک زندگیم عاشق آموزش دیدن …حتی اوقات بیکاری بین مریض ها در مطب رو هم کتاب میخونم …

      اخیرا یه هدیه دریافت کردم که یه رمان عاشقانه کلاسیک هست چندین صفحه اش رو خوندم و احساس میکنم وقتم هست که داره تلف میشه اگه چیزی به من اضافه نمیشه پس وقت تلف کردنه…

      ولی دیدن فایلهای آموزشی و نوشتن تمرینات برای من مثل انجام تکالیف مدرسه است و من مثل دوران مدرسه دوس دارم جزئ شاگرد خوبای کلاس باشم 

      همسر و فرزندم از اینکه من اینقدر علاقه به یادگیری دارم متعجبند و همسرم چند بار منو مسخره کردن و گقتن که این کارا بیهوده است ولی فکرش که میکنم اصلا نمیدونم اگه این کارا رو نکنم چی کار باید بکنم …برای همینم شده که گفتم اصلا همه رو ول میکنم قانون جذب و لاغری با ذهن و….

      ولی دوباره صبح که پا شدم اتوماتیک رفتم برای همین آموزش دیدن ها چون دیگه سبک زندگیم عوض شده دیگه بلد نیستم کار دیگه ای انجام بدم دیگه سریال دیدن رو دوس ندارم ولی عاشق فایل گوش کردنم چه فایلهای سایت شما چه سایر فایلهای اساتید موفقیت…

      به قول شما چرا نباید ادامه بدیم؟؟؟ محدودیتی که نداره …رنجی که نداره…یه قدم هم لازم نیست برداریم…هیچ دمنوش تلخ و بدمزه ای رو که نباید بخوریم….خوب چرا ادامه ندیم چرا تکرار نکنیم وقتی فهمیدیم که همه چی از فکر ما شروع شده همه چاقی ما نتیجه افکار ما است وقتی حتی یه فرمول چاق کننده ما رو چاق کرده …اکثر ماها که ترکیبی از انواع فرمولهای چاق کننده رو داریم در کتار تمام رفتارهای چاق کننده مون

      من که لذت میبرم از اینکه بدون اینکه کسی بدونه با آرامش دارم در این مسیر حرکت میکنم و هر روز کاری رو انجام میدم که عاشقشم

      پدر مادرم همیشه اعتراض دارم چرا صبحها که بیکارم نمیرم خونه شون  و تعجب میکنن که حوصله ام سر نمیره توی خونه ولی نمیدونن که من صبحام رو چجوری میگذرونم و اصلا وقتی توی سایت دارم تمرین مینویسم متوجه زمان نیستم و این عین در لحظه بودنه و بسیار لذت بخشه…

      یکی از رموز موفقیت پرداخت هزینه و پرداخت به است بسیاری از ما فکر میکنم هزینه دوره ای رو پرداخت کردیم دیگه کافیه ما لاغر میشیم یا ثروتمند میشیم یا روابطمون عاشقانه میشه درصورتیکه بهای اون رو نپرداختیم پس نتیجه ای هم نمیگیریم پرداخت بها وقت گذاشتنه پرداخت بها عمل کردن به آموزشهای دوره است پرداخت بها ارزش قائل شدن برای وقت و زمان هست پرداخت بها یعنی توجه ات رو برچی گذاشتی نتیحه اش رو خواهی دید…پس خرید می‌کنم و پرداخت هزینه به تنهایی هرگز ما رو لاغر یا ثروتمند نمیکنه ما باید برای هر روز قسمتی از زمان و انرژیمون رو بذاریم برای آموزش و تکرار و استمرار در این آموزشها خود به خود اونا رو وارد ذهن ناخودآگاه میکنه و اونوقت به سادگی جزیی از رفتارهامون میشه نگرشمون عوض میشه و تصمیماتمون هم تغییر میکنه و این یعنی ما متناسب میشیم  و در واقع تناسب باید از ذهن و فکر ما شروع بشه و این مهم فقط با آموزش امکانپذیره سرعت تغییر جسم ما دست ما نیست وباید به این روند اعتماد کنیم فقط آموزش ببینیم و تکرار کنیم تا درک کنیم اونوقت به مرور و اروم آروم  جسم ما اون ذهنیت وافکار ما رو به عنوان یه نمایشگر فول اچ دی نشون میده و این چقدر لذت بخشه👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم