خیلی خوب اشاره کردین. هر کاری از ما سر زده که الان برامون تکرارش سخت شده روزی بدون لذت انجام شده. مخصوصا پرخوری، ریشه اش لذت نبردن از لحظه بوده. اون لحظه ای غذا خوردیم به چیز دیگه ای فکر کردیم چون گمان میکردیم زندگی غیر از اون لحظه است
واقعا خدا موجودی نیست که خصوصیات انسانی داشته باشه اگه من گریه کنم دلش به رحم بیاد. خیلی اوقات من درخواست ترحم از خدا کردم برای چیزی که میخواستم اتفاق بیفته ولی اشتباه بود، باید در عوضش لیاقت داشتن اون چیز رو در خودم ایجاد میکردم
تنها دلیل حال بد ما توجه به چیز های منفی و چیز هایی است که نداریم. چون لاغر نیستیم حال ما بد میشود. اگر لاغری را قابل دستیابی ببینیم خود به خود لاغر میشویم
هر وقت حس کنم که برای یک مدتی قرار نیست غذا بخورم به این فکر میکنم که بدنم چربی ذخیره که وقتی غذا در دسترسش نیست استفاده کنه. پس نیاز نیست نگران باشم از اون طرف همه چی همه جا فراوان هست پس نگران نیستم که چیزی برای خوردن گیر...
مثل همیشه فایل عالی بود من قصد کمتر خوردن ندارم و فقط میزانی میخورم که سیر بشم حتی اگه یک قاشق توی ظرفم مونده باشه شام سالاد الویه داشتیم من قبلا لقمه های بزرگتر از دهنم میگرفتم و بزور میجویدمش. در همون حین میگفتم نکنه چاق شم ولی بازم لقمه...
انتخاب های جدید خیلی به من ارامش میده. چقدر خیالم راحته که میدونم هر چیزی هست و من هر وقت بخوام میتونم بخورم. من صبحانه مربا و کره چون میل نداشتم نخوردم. شاید بر طبق عادت قبلی برام مهم نبود که میل دارم یا نه. اصلا اونقدر تند تند میخوردم...
یکی از راه هایی که برای من جلوگیری از خوردن به حد خفگی کرد این بود که قبل از اینکه تصمیم بگیرم چیزی رو بخورم ز خودم میپرسم ایا واقعا میل داری یا از روی عادت همیشگیت داری میخوری؟ بعد فکر میکنم میبینم واقعا بهش میل ندارم یا دیگه گرسنه...
خیلی خوب اشاره کردین. هر کاری از ما سر زده که الان برامون تکرارش سخت شده روزی بدون لذت انجام شده. مخصوصا پرخوری، ریشه اش لذت نبردن از لحظه بوده. اون لحظه ای غذا خوردیم به چیز دیگه ای فکر کردیم چون گمان میکردیم زندگی غیر از اون لحظه است
واقعا خدا موجودی نیست که خصوصیات انسانی داشته باشه اگه من گریه کنم دلش به رحم بیاد. خیلی اوقات من درخواست ترحم از خدا کردم برای چیزی که میخواستم اتفاق بیفته ولی اشتباه بود، باید در عوضش لیاقت داشتن اون چیز رو در خودم ایجاد میکردم
یعنی این فایل مثل یک الماس با ارزشه، اونقدر با ارزشه که حرفی برای گفتن نمیگذاره، کاش زودتر متوجه میشدم... استاد محشری
تنها دلیل حال بد ما توجه به چیز های منفی و چیز هایی است که نداریم. چون لاغر نیستیم حال ما بد میشود. اگر لاغری را قابل دستیابی ببینیم خود به خود لاغر میشویم
چقدر خوب بیان کردین، انتخاب میکنی لاغر بشی پس لاغر میشیم انتخاب کنیم چاق شیم پس چاق میشیم دقیقا حرف شما کاملا درست بود دوست عزیز و باور قشنگی هست
هر وقت حس کنم که برای یک مدتی قرار نیست غذا بخورم به این فکر میکنم که بدنم چربی ذخیره که وقتی غذا در دسترسش نیست استفاده کنه. پس نیاز نیست نگران باشم از اون طرف همه چی همه جا فراوان هست پس نگران نیستم که چیزی برای خوردن گیر...
مثل همیشه فایل عالی بود من قصد کمتر خوردن ندارم و فقط میزانی میخورم که سیر بشم حتی اگه یک قاشق توی ظرفم مونده باشه شام سالاد الویه داشتیم من قبلا لقمه های بزرگتر از دهنم میگرفتم و بزور میجویدمش. در همون حین میگفتم نکنه چاق شم ولی بازم لقمه...
انتخاب های جدید خیلی به من ارامش میده. چقدر خیالم راحته که میدونم هر چیزی هست و من هر وقت بخوام میتونم بخورم. من صبحانه مربا و کره چون میل نداشتم نخوردم. شاید بر طبق عادت قبلی برام مهم نبود که میل دارم یا نه. اصلا اونقدر تند تند میخوردم...
یکی از راه هایی که برای من جلوگیری از خوردن به حد خفگی کرد این بود که قبل از اینکه تصمیم بگیرم چیزی رو بخورم ز خودم میپرسم ایا واقعا میل داری یا از روی عادت همیشگیت داری میخوری؟ بعد فکر میکنم میبینم واقعا بهش میل ندارم یا دیگه گرسنه...
نوشتن واقعا معجزه میکنه هر وقت قلم به دست گرفتم چیزهایی نوشتم که هیچ بهش فکر نکرده بودم