35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که از آنها بخاطر چاق بودنم لذتی نبردم. قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن تولدی دوباره برای من بود.
سال ها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم و از روش های مختلفی سعی می کردم مقداری از سایز و وزن خودم را کاهش دهم اما نتیجه نهایی فقط چاق تر شدن بود.
چرا فکر می کردم بی اراده هستم!
بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن سبب شده بود که به شدت به خودم و توانایی ام در لاغر شدن شک داشته باشم.
باور کرده بودم که من نمی توانم لاغر شوم و من اراده لاغر شدن را ندارم. در یک کلام، عقیده داشتم لاغربشو نیستم.
زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم سخت ترین موضوع برای من باورکردن توانایی لاغر شدن بود.
خیلی سخت بود که بتوانم فکر کنم من هم می توانم لاغر شوم.
نتیجه تمام تلاش های قبلی من برای لاغر شدن شکست خوردن بود و صدای بلندی در سرم همیشه فریاد می زد:
- تو نمی تونی لاغر بشی.
- تو تا ابد چاق می مونی.
- چاقی تو ارثیه.
- سوخت و ساز بدنت پایینه.
ذهن چاق هر لحظه دلیلی برای لاغر نشدن را در گوشم زمزمه می کرد. دلایلی که همه درست بودند و تک تک آنها را تجربه کرده بودم.
البته در کنار این هیاهوی درونی، حرف و حدیث اطرافیان هم سبب شده بود که نسبت به لاغر شدن به شدت احساس ناتوانی کنم.
هربار که افراد متوجه می شدند رژیم جدیدی را در پیش گرفته ام یا برنامه ورزشی منظمی را شروع کرده ام با نیشخند به من می گفتند:
تا کی می خوای برای لاغر شدن تلاش کنی!
تو لاغر بشو نیستی، چاقی تو ارثیه.
الکی به خودت زحمت نده.
با همه سر و صداهایی که در ذهنم فریاد می زد من نمی توانم لاغر شوم اما می دانستم برای حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن باید بر این سر و صداهای درونی غلبه کنم. می دانستم که برای انرژی و توان حرکت داشتن برای لاغری با ذهن باید هرطور که شده قدم های اول را بردارم تا به نتایج اولیه دست پیدا کنم و بتوانم با دلیل و مدرک در برابر ذهنم ایستادگی کنم.
تمام تلاش من در روزهای اول حضورم در مسیر لاغری با ذهن تمرکز بر توانایی لاغر شدن بود. چون متوجه شده بودم که این موضوع ریشه های قوی در ذهن من دارد و برای تغییر این نگرش که من نمی توانم لاغر شوم باید تمرین و تمرکز زیادی داشته باشم.
در بسیاری از فایل های آموزشی سایت تناسب فکری به این موضوع اشاره کرده ام چون می دانم باور کردن توانمند بودنمان برای لاغر شدن مهمترین موضوع در موفقیت در مسیر لاغری با ذهن است.
با همه تلاش و تاکید من بر باور کردن توانایی خود برای لاغر شدن بارها در نوشته ها و پیام هایی که در بخش نظرات فایل های آموزشی توسط اعضای سایت تناسب فکری ثبت می شود به مواردی بر می خوردم که افراد از ناامید شدن برای لاغر شدن صحبت کرده اند.
اینکه مدتی است در مسیر لاغری با ذهن هستند اما به دلایل مختلف انگیزه و انرژی آنها کاهش پیدا کرده و به شور و اشتیاق اولیه مسیر لاغری با ذهن را دنبال نمی کنند.
خارج شدن از مسیر لاغری
افراد در مسیر لاغری با ذهن به دو علت انگیزه و اشتیاق خود را از دست می دهند:
1- توجه به چاقی و عوارض آن
2- توجه به حرف دیگران
از آنجایی که فرد چاق به دلیل خسته شدن از چاقی به دنبال روشی برای لاغری است و به همین دلیل به مسیر لاغری با ذهن هدایت شده است همزمان که در حال استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات است، چاقی و عوارض آن را همراه خود دارد.
توجه به چاقی و عوارض آن
در واقع هر روز همزمان با تجربه رنج چاقی که شامل بیماری ها، فشار روحی، افسردگی، ناراحتی از حرف دیگران و … در حال یادگیری لاغری با ذهن است.
همزمانی چاقی جسمی و انبوه افکار درباره چاقی با مراحل یادگیری لاغری با ذهن سبب می شود که توجه و تمرکز فرد ناخودآگاه به سمت چاقی و شرایط خود جلب شود و مرور خاطرات چاقی، مخصوصا شکست های قبلی در لاغر شدن باعث کاهش انگیزه و اشتیاق فرد می شود.
در ماه های اول که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته بودم درباره این موضوع مهم آگاهی نداشتم و به همین دلیل بارها احساس یاس و ناامیدی می کردم و حتی چندین روز تمرین کردن را رها می کردم اما دوباره نیرویی درونی مرا به سمت این مسیر هدایت می کرد و دوباره کار را ادامه می دادم.
بارها زمین خوردن هایم در مسیر لاغری با ذهن سبب شد که به این موضوع مهم آگاهی پیدا کنم که همزمان بودن چاقی که حالت فعلی فرد است با آموزش های لاغری با ذهن سبب می شود که فرد ناآگاهانه به طریق مختلف به چاقی خود توجه کند و فکر کردن به چگونه لاغر شدن در او احساس یاس و ناامیدی ایجاد می کند.
بنابراین توجه به این موضوع اهمیت دارد که یکی از چالش های ذهن افراد برای لاغر شدن توجه کردن به چاقی است و از آنجایی که خاطرات تلخی از چاقی داریم به راحتی اسیر افکار ناامیدکننده می شویم و عنان کار از دستمان خارج می شود.
توجه به حرف دیگران
دومین موضوع که تهدید جدی برای زمین خوردن افراد در مسیر لاغری با ذهن است توجه به حرف و حدیث های اطرافیان است.
آنان که سالهاست ما را در وضعیت چاق و چاق تر شدن دیده اند همچنان سعی در ابلاغ چاقی به ما دارند.
آنها به ما یادآوری می کنند که نسبت به قبل چاق تر شده ایم، چرا به فکر خودمان نیستیم و ….
در اینجا اولین اشتیاهی که ممکن است شما هم مثل من مرتکب شوید این است که به آنها بگویید مشغول یادگیری مسیر لاغری با ذهن هستید.
بیان این حرف سبب می شود که علاوه بر سرزنش شدن از طرف دیگران به خاطر باور کردن این خرافات و مضخرفات دچار سرخوردگی و ناامیدی شوید و در تصمیم خود شک کنید.
شک همانا و رها کردن مسیر لاغری با ذهن همان.
اتفاقی که بارها برای هنرجویان لاغری با ذهن رح داده است و باعث ایجاد مشکل برای آنان شده است.
مراقب باشید زمین نخورید!
اگر تصمیم گرفته اید از مسیر لاغری با ذهن به سمت خلق رویای خود حرکت کنید باید همیشه مراقب چالش های ذهن چاق باشید.
چون ذهن فرد چاق به دلیل عادت کردن به وضعیت چاقی همواره در تلاش برای منحرف کردن شما از تصمیم خود برای لاغر شدن است و اگر نسبت به حربه های ذهن چاق آگاهی نداشته باشید به سادگی گول خورده و از مسیر صحیح خارج می شوید.
هرچه بیشتر به این موضوع فکر کردم و پیام های شرکت کننده ها را می خوانم بیشتر این تصویر در ذهنم ایجاد شد که مسیر لاغری با ذهن همچون مسیر یخ زده ای است که به شدت لیز است و هر یک لحظه بی دقتی می تواند باعث لیز خوردن و منجر به زمین خوردن فرد شود.
هر زمین خوردنی عواقبی برای فرد دارد و ممکن است نتواند به سادگی از زمین برخواسته و ادامه دهد.
از این رو باید در مسیر لاغری با ذهن مراقب لیز بودن مسیر حرکت خود باشید.
شما کوله بار چاقی را همراه خود در این مسیر حمل می کنید.
کوله بار چاقی محموله ای است که شامل موارد زیادی می شود.
- ترس از چاق تر شدن
- بارها شکست خوردن در تلاش برای لاغر شدن از روش های مختلف
- شنیدن حرف و حدیث های دیگران درباره چاقی
- شنیدن تبلیغات روش های مختلف که وعده لاغری سریع و همیشگی را می دهند
- پیشنهاد دیگران برای استفاده از روش های مختلف لاغری و …
اینها نمونه هایی از کوله بار چاقی است که همواره در مسیر لاغری با ذهن روی دوش ماست.
سنگینی کوله بار چاقی و لیز بودن مسیر لاغری با ذهن خطر زمین خوردن را به شدت افزایش می دهد و باید همواره مراقب این خطر بزرگ باشید.
نکته جالب توجه این است که دوستانی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها استفاده کرده اند و پس از چند ماه نتایج عالی کسب کرده و از نظر سایز و وزن مقدار قابل ملاحظه ای کاهش داشته اند نیز به طریق دیگری در ادامه مسیر لاغری با ذهن لیز خورده و زمین می خورند.
بارها پیام هایی از طرف هنرجویان این دوره دریافت کرده ام که دوره آنها تمام شده است و نتایج بسیار خوبی گرفته اند اما استفاده از روش دیگری برای لاغری بیشتر یا سلامتی یا هر دلیلی را در پیش گرفته اند.
این اقدام به ظاهر خوب و سودمند به مفهوم درک نکردن موضوع لاغری با ذهن است.
نکته مهم در مورد درک کردن این است که اگر فرد مطالب لاغری با ذهن را درک کند هرگز نمی تواند از هیچ روشی برای لاغری بیشتر استفاده کند.
لاغری بیشتر به چه معنی است؟
غیر از این است که همین مسیری که باعث کاهش وزن و سایز شما شده است را باید ادامه دهید تا به مقدار بیشتری کاهش وزن و سایز را تجربه کنید.
اما متاسفانه توجه نکردن به عوامل بیرونی تجریک کننده سبب لیز خوردن افراد، زمین خوردن و خارج شدن از مسیر لاغری با ذهن می شود.
اشتباهی که تاوان آن چاقی دوباره و یاس و ناامیدی بیشتر خواهد بود.
تجربه لاغری همیشگی
بارها در فایل های مختلف اعلام کرده ام که لاغری با ذهن باعث لاغری همیشگی خواهد شد.
این فقط یک ادعا نیست.
من و بسیاری از استفاده کنندگان از آموزش های مسیر لاغری با ذهن مدت هاست که در شرایط جسمی، احساسی و افکاری متفاوتی هستیم و نتایج عالی کسب کرده ایم.
تداوم نتیجه فقط از طریق درک کردن آموزش ها حاصل می شود.
اگر فردی از آموزشهای مسیر لاغری با ذهن استفاده می کند و نتایج عالی می گیرد اما دوباره به سراغ روش دیگری برای لاغر شدن بیشتر می رود مشخص است که این فرد درک صحیحی از مطالب آموزشی کسب نکرده است.
فقط گوش داده و تمرین کرده است و همین دو کار به سادگی باعث کسب نتیجه می شود.
ایما کسب نتیجه به مفهوم درک کردن نیست.
درک کردن زمانی حاصل می شود که شخصیت فرد تغییر کرده باشد.
اگر فرد بعد از کسب نتیجه همچنان گول تبلیغات یا پیشنهادات دیگران برای رهایی از چاقی را می خورد فقط به این دلیل است که آموزش های مسیر لاغری با ذهن را مانند یک برنامه رژیمی استفاده کرده است.
پس از پایان مدت آموزش مانند موارد مشابه قبل به دنبال استفاده از روش دیگری می باشد.
این عمل نشان از درک نکردن و اطمینان نداشتن به یادگیری لاغر شدن دارد.
بنابراین علیرغم اینکه بارها در مورد تمرکز کردن بر محتوای آموزشی تاکید کرده ام اما با خواندن تعدادی از پیام های شرکت کنندگان به این نتیجه رسیدم که هرچقدر درباره این موضوع توضیح دهم باز هم نیاز است که بیشتر در این باره صحبت شود.
توضیحات فایل آموزشی این بخش به همراه پرسش و پاسخ های مطرح شده حاوی نکات ارزشمندی درباره مراقبت از خود در برابر لیز خودت در مسیر لاغری با ذهن و زمین خوردن است.
پیشنهاد می کنم بارها با دقت از این محتوا استفاده کنید و درک خود از آنچه گفته شد را در بخش نظرات همین بخش ثبت کنید.
نوشتن و خواندن نوشته های دیگران و ارتباط با دوستانی که در مسیر لاغری با ذهن همراه ما هستند و دیدن تصاویر شگفتی سازان سبب می شود ذهن ناخودآگاه ما به شکل عالی در فضای لاغری با ذهن قرار بگیرد و این روند به ایمن کردن حرکت ما در مسیر لاغری با ذهن منجر خواهد شد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
نوشتن درباره آنچه در گذشته برای لاغری انجام داده اید و مقایسه آن با شرایط فعلی در مسیر لاغری با ذهن سبب می شود که درک و عملکرد بهتری در مسیر لاغری با ذهن داشته باشید.
شاید از نظر شما نتیجه فقط لاغر شدن باشد اما از گذشته این تجربه رو دارید که فقط لاغر شدن نمی تواند نتیجه نهایی باشد چون لاغر شدن به شکل های مختلفی به دست می آید ولی به راحتی از دست می رود.
بنابراین درک این مساله که لاغری با ذهن بر ریشه فرمول های ذهنی شما تاثیر می گذارد و باعث تغییر همیشگی نگرش و رفتار شما خواهد شد سبب می شود که با اشتیاق و استمرار عالی در این مسیر به حرکت خود ادامه دهید.
برای تمرین این جلسه ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به شکل انشایی پاسخ دهید.
- تجربه خود در گذشته که از روش های مختلف لاغری استفاده کرده و برنامه خود را رها کردید را شرح دهید.
- چرا در گذشته با اینکه تصمیم قاطع برای رژیم گرفتن یا ورزش کردن می گرفتید ولی بعد از چند روز آن روش را رها می کردید؟
- منطق ذهن شما درباره لاغر شدن چیست؟ فکر میکنید چگونه باید لاغر شوید و آنچه در ذهنتان برای لاغر شدن مرور می شود را با روش لاغری با ذهن مقایسه کنید.
- روش های قبلی لاغری چگونه باعث تغییر رفتار و واکنش های شما می شد و لاغری با ذهن چگونه این کار را انجام خواهد داد؟
- به نظر شما برای لاغر شدن باید با تغییر روش خوردن یا مواد غذایی سعی در تغییر نگرش خود درباره لاغری کنیم یا بهتر است با استفاده از محتوای آموزشی ابتدا فرمول های ذهنی را تغییر داده و سپس نگرش شما تغییر کند. در این باره شرح دهید.
- با توجه به توضیحات ارائه شده و لیز بودن مسیر لاغری با ذهن چه تمهیداتی برای جلوگیری از لیز خوردن خود باید درنظر بگیرید. شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.50 از 82 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
مسیر لاغری با ذهن بسیار لیز است .
سال نو مبارک چند دقیقه ای مانده به سال نو . ولی خدا میدونه از وقتی وارد مسیر لاغری با ذهن شدم که سه ماه دیگه حدودا ۳ سال میشه دیگه سال نو برام شده روز نو هر روز برای من عیده و هر روز طعم زیبای حال خوش رو می چشم .
خدای من که با چه دنیایی اشنا شدم و چقدر دنیا برایم زیباتر شده . تلویزیون رو که روشن می کنی همش که میگن سالی که گذشت سال بدی بود ان شاء الله امسال سال خوبی باشه . جالبه اولش همه میگن سال خوبی باشه آخرش همه میگن سالمون بد بود . چون بازم کارهای سال قبل رو تکرار کردن . تعجب میکنم سال رو خودمون با دستای خودمون میسازیم پارسال این موقع هم دقیقا همین حرفا رو میزدند و چقدر مسخره است این دیدگاه که میگن روزها رو کسی دیگه خراب می کنه و مسئولیتش رو نمیپذیریم . مایی که تغییر زاویه ی دید دادم تغییر عملکرد دادیم سالمون رو اینقدر عالی خلق کردیم و قطعا سالها و روزهای بعدی رو هم عالیتر رقم میزنیم .
بله ما تغییر طبقه دادیم و از طبقه ۱ اومدیم طبقه ی ۲ و دقیقا بهشت رو هم که میگن طبقه طبقه است همینه ما در بهشتی داریم زندگی میکنیم که واقعا دیگران نمیبینندش و شما این بهشت رو به ما معرفی کردید و روح و جان ما که تشنه ی این بهشت بود لبریز شد از حس خوب .
لبریز شد از توانمندی . این بهشت رو ما خودمون با دستان خودمون ساختیم و معاشرت با دیگران و گفت و شنود با اونها واقعا روی من تاثیر میزاره و من اونقدر زمین خوردم که داد درونم اومد .
و فقط تنها راه رو پرهیز دونستم . بله خداوند وقتی میگه تقوا پیشه کنید دقیقا همینه . چه بسا انسانهایی که با نام دین به روح و جان ما ضربه زدند .
استاد من در این مسیر خیلی لیز خوردم و خیلی درد کشیدم چون با دنیایی آشنا شدم که برای خیلی ها نا آشنا بود و حالا علتش رو درک کردم . تعجب می کردم چرا نمیبینند . چرا هرچی میگم که همچین دنیای لذتبخشی هست کسی نمیبینه .
و روح من ضربه های زیادی از این قضیه خورد مدتیه تلگرام و واتساپ و تلفن رو کنار گذاشتم خیلی کم با دیگران صحبت میکنم . حتی عزیزترین اشخاص نزدیکم هم محتوای ذهنی منو تغییر میدن . حالا میفهمم چرا در ادیان دیگه برای اینکه میخواستن در راه تکاملشون بکوشند تنهایی رو انتخاب می کردند . چون ما با حرف زدن از موضوعات طبقه ۲ با دیگران نمیتونیم اونها رو بالا بکشیم ولی اونها با حرف زدن با ما می تونند مارو پایین بکشن حتی از فکر کردن راجع به موضوعات طبقه ۱ هم باید پرهیز کنیم و به جای اون فقط همینجا بنویسیم و بخونیم و گوش بدیم .
مسیر لاغری با ذهن بسیار لیز است .
وفکر میکنم بهترین جمله ای که میشه در این مورد گفت اینه :
آنکه را اسرار حق آموختند .
مهر کردند و دهانش دوختند .
آخه استاد راه ما اینه که باز به طبقه ۲ قانع نیستیم لذت آگاهی اونقدر زیاده که باز هم دوست داریم بریم طبقات بالاتر بریم بالاتر و این راه تا بی نهایت ادامه داره .
یعنی حتی به طبقه ۲ هم نمیشه عادت کرد
چون خداوند و آگاهی انتها نداره . وقتی واردش میشی دوست داری فقط بری بری بری . ته نداره . تموم نمیشه نمیتونی بگی خب این و دونستم دیگه تمام . نه تمام نمیشه .
خب حالا از این راه ناتمام میخوای برای کسانی بگی که در یک سطح آگاهی گیر کردن و مدام میخوان همه رو در سطح خودشون نگه دارن .
این آدما هستن که میمیرند . به خدا که مرگ برای چنین انسانهاییه که نمیخوان تغییر کنند و منم اگه بخوام با این ادما زندگی کنم میمیرم .
ولی من هدفم اینه که به جاودانگی برسم که رسیدم من جاودانگی رو درک کردم منتها فقط باید اون رو در عملکرد روزانه حفظش کنم . باید تکرارش کنم تا عناصر مرگ آفرین طبقه ۱ این دیدگاهها رو از بین نبره .
البته لیز خوردن همیشه هست
اینجا مینویسم چون میدونم کم هستند کسانی که بخوان قضاوت کنند و دوباره فکر من و که خودم اجازه میدم ببرند سمت طبقه ای که خودشون داخلش هستن .
ولی خوشحالم که تا این اندازه تغییر کردم .
استاد من به شما خیلی مدیونم چون من معنای زندگیم رو از شما آموختم
خیلی خوشحالم که خداوند منو به اینجا هدایت کرد تا بتونم روزهایی رو بسازم که نسبت به قبل کلی تغییر رو در وجودم پدید بیارم .
خدایا صد هزار بار شکر
من حتی دیگه نمیخوام از این گفته ها برای کسی بگم چون من حتی اگه برای کسی می گفتم به این نیت بود که خودم بالاتر برم . خداییش خودم خیلی لدت میبردم و ذهنم همون لحظات کلی اگاهی دریافت میکرد ولی خب چون زمین زیاد خوردم از همون کسانی که میدونم چقدر دوسم دارن و فقط تنها مساله ای که بین ما جدایی انداخته اینه که نه اونها مثل من میشن و نه من میخوام که مثل اونها فکر کنم ولی اونقدر ذهنم رو به خاطرشون اسیر کردم که حتی سرنوشتم رو مثل اونها رقم زدم واسه همین جدا شدم .
خیلی کم کردم رابطه ام رو از اونهایی که خودم با انتخاب خودم میخواستم در طبقه ی فکریشون بمونم .
البته به هیچ عنوان اونها رو مقصر نمیدونم بلکه خودم رو مسئول می دونم که وطیفه و رسالت من فقط خودم هستم نه دیگران . اونها خودشون خدا دارن . من فقط میخوام خودم رو حفظ کنم تا به رسالت خودم برسم . حالا اگه این رسالت با رسالت اونها همسو بود خب صحبتهامون کلی گل میندازه و کلی ترقی میکنیم ولی اگر ناهمسو بود ترجیح میدم سکوت کنم و چیزی نگم .
لاغری با ذهن فقط لاغری با ذهن نیست .
زندگی با ذهنه .
عشق با ذهنه
آگاهی با ذهنه
خداشناسی با ذهنه
لذت بردن با ذهنه
و کلی سرنوشت خوب دیگه که میشه از این طریق رقم زد وقتی من خودم این همه کار دارم که با خودم انجام بدم چرا باید وقتم رو برای کسانی بزارم که اگه بزرگتر از من هستند غرورشون اجازه نمیده که حرفام رو بپذیرن و اگه کوچکتر هستن اونقدر خودشون رو مشغول چیزهای دیگه کردن که اصلا متوجه این صحبتها نمیشن .
گرچه شاید این نگرش من نوعی نگرش منفی باشه ولی من میخوام خودخواه باشم چون میخوام فقط روی سرنوشت خودم کار کنم میخوام روی خودم کار کنم . چون هیچ کس مسئول من نیست .
بله مسیر لاغری با ذهن خیلی لیز است و من تمام تلاشم رو میکنم که دیگه لیز نخورم و بازم بیشتر مراقب ورودیهام باشم .
خدارو شکر تغییرات عالی در من بوجود اومده .
و من دقت کردم وقتی از آگاهیهام مراقبت کنم اتفاقات مثبت بیشتری در من ایجاد میشه . در جسمم .
به امید خدا میخوام این موقعیت خودساخته که رسم و رسوم و فرهنگ در ما ایجاد کرده رو به جای چاق شدن فرصتی برای لاغر شدن ترتیب بدم
و تنها کار من اینه مطالبی که دارم می آموزم رو به عمل در بیارم .
روی رفتار کار کردن رو برای خودم تبدیل به لذت کنم که لدت هست و واقعا دیگه نخوام اعمال طبقه ۱ رو انجام بدم .
اعمال طبقه ۲ رو انجام بدم و برای اینکه بخوام اعمال طبقه ی ۲ رو انجام بدم لازمه اش اینه محتوای ذهنیم رو در طبقه ی ۲ هدایت کنم .
به امید خدا هر روز یک گام بر میدارم تا همونطور که خانه تکانی رو تبدیل به فرصتی برای لاغر شدن کردم این دو هفته رو هم فرصتی برای لاغر شدن بسازم و
باید استفاده کنم از اگاهیها در عملکرد روزانه .
سال نو مبارک .
سالی پر از لاغر کردن رو برای همه ی دوستان ارزومندم .
ما لاغر نمیشیم ما لاغر می کنیم .
به نظرم کلمه لاغر کردن برای الان من شاید لذتبخش باشه ولی برای ذهن چاق و تنبلم که همیشه منتظر این بود که از اسمون و زمین براش نعمت بیاد لاغرشدن لذت بخش تر باشه به هر حال تا ما به این نکته نرسیم که خودمون خالق زندگی خودمون هستیم نمیتونیم بپذیریم که لاغر کردن لذتبخش تر از لاغر شدن هست ولی با خودمون راه میاییم فعلا ارام ارام حرکت می کنیم تا باورهامون عمیقتر بشه .
نشان های دریافت شده
سلام . به نظرم اینکه ما از کسی میپرسیم که من لاغر شدم یا نه نوعی وزن کردنه . مثلا اگه همسر بگه لاغر شدیم یعنی لاغر شدیم اگه بگه نشدیم یعنی نشدیم . این عدم اعتماد به خود هست . ترس از چاق شدن عدم اعتماد به خود هست
وقتی باز در قید و بند سنجش ظاهر هستیم یعنی به نوعی داریم در مسیر چاقی ذهن حرکت میکنیم تفاوتش فقط اینه میزان سنجش وزن تغییر کرده وگرنه عدم اعتماد به خودمون باز هم وجود داره . این مورد هم یکی از موارد لیز خوردن در مسیره که باید بهش دقت کنیم .