35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که از آنها بخاطر چاق بودنم لذتی نبردم. قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن تولدی دوباره برای من بود.
سال ها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم و از روش های مختلفی سعی می کردم مقداری از سایز و وزن خودم را کاهش دهم اما نتیجه نهایی فقط چاق تر شدن بود.
چرا فکر می کردم بی اراده هستم!
بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن سبب شده بود که به شدت به خودم و توانایی ام در لاغر شدن شک داشته باشم.
باور کرده بودم که من نمی توانم لاغر شوم و من اراده لاغر شدن را ندارم. در یک کلام، عقیده داشتم لاغربشو نیستم.
زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم سخت ترین موضوع برای من باورکردن توانایی لاغر شدن بود.
خیلی سخت بود که بتوانم فکر کنم من هم می توانم لاغر شوم.
نتیجه تمام تلاش های قبلی من برای لاغر شدن شکست خوردن بود و صدای بلندی در سرم همیشه فریاد می زد:
- تو نمی تونی لاغر بشی.
- تو تا ابد چاق می مونی.
- چاقی تو ارثیه.
- سوخت و ساز بدنت پایینه.
ذهن چاق هر لحظه دلیلی برای لاغر نشدن را در گوشم زمزمه می کرد. دلایلی که همه درست بودند و تک تک آنها را تجربه کرده بودم.
البته در کنار این هیاهوی درونی، حرف و حدیث اطرافیان هم سبب شده بود که نسبت به لاغر شدن به شدت احساس ناتوانی کنم.
هربار که افراد متوجه می شدند رژیم جدیدی را در پیش گرفته ام یا برنامه ورزشی منظمی را شروع کرده ام با نیشخند به من می گفتند:
تا کی می خوای برای لاغر شدن تلاش کنی!
تو لاغر بشو نیستی، چاقی تو ارثیه.
الکی به خودت زحمت نده.
با همه سر و صداهایی که در ذهنم فریاد می زد من نمی توانم لاغر شوم اما می دانستم برای حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن باید بر این سر و صداهای درونی غلبه کنم. می دانستم که برای انرژی و توان حرکت داشتن برای لاغری با ذهن باید هرطور که شده قدم های اول را بردارم تا به نتایج اولیه دست پیدا کنم و بتوانم با دلیل و مدرک در برابر ذهنم ایستادگی کنم.
تمام تلاش من در روزهای اول حضورم در مسیر لاغری با ذهن تمرکز بر توانایی لاغر شدن بود. چون متوجه شده بودم که این موضوع ریشه های قوی در ذهن من دارد و برای تغییر این نگرش که من نمی توانم لاغر شوم باید تمرین و تمرکز زیادی داشته باشم.
در بسیاری از فایل های آموزشی سایت تناسب فکری به این موضوع اشاره کرده ام چون می دانم باور کردن توانمند بودنمان برای لاغر شدن مهمترین موضوع در موفقیت در مسیر لاغری با ذهن است.
با همه تلاش و تاکید من بر باور کردن توانایی خود برای لاغر شدن بارها در نوشته ها و پیام هایی که در بخش نظرات فایل های آموزشی توسط اعضای سایت تناسب فکری ثبت می شود به مواردی بر می خوردم که افراد از ناامید شدن برای لاغر شدن صحبت کرده اند.
اینکه مدتی است در مسیر لاغری با ذهن هستند اما به دلایل مختلف انگیزه و انرژی آنها کاهش پیدا کرده و به شور و اشتیاق اولیه مسیر لاغری با ذهن را دنبال نمی کنند.
خارج شدن از مسیر لاغری
افراد در مسیر لاغری با ذهن به دو علت انگیزه و اشتیاق خود را از دست می دهند:
1- توجه به چاقی و عوارض آن
2- توجه به حرف دیگران
از آنجایی که فرد چاق به دلیل خسته شدن از چاقی به دنبال روشی برای لاغری است و به همین دلیل به مسیر لاغری با ذهن هدایت شده است همزمان که در حال استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات است، چاقی و عوارض آن را همراه خود دارد.
توجه به چاقی و عوارض آن
در واقع هر روز همزمان با تجربه رنج چاقی که شامل بیماری ها، فشار روحی، افسردگی، ناراحتی از حرف دیگران و … در حال یادگیری لاغری با ذهن است.
همزمانی چاقی جسمی و انبوه افکار درباره چاقی با مراحل یادگیری لاغری با ذهن سبب می شود که توجه و تمرکز فرد ناخودآگاه به سمت چاقی و شرایط خود جلب شود و مرور خاطرات چاقی، مخصوصا شکست های قبلی در لاغر شدن باعث کاهش انگیزه و اشتیاق فرد می شود.
در ماه های اول که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته بودم درباره این موضوع مهم آگاهی نداشتم و به همین دلیل بارها احساس یاس و ناامیدی می کردم و حتی چندین روز تمرین کردن را رها می کردم اما دوباره نیرویی درونی مرا به سمت این مسیر هدایت می کرد و دوباره کار را ادامه می دادم.
بارها زمین خوردن هایم در مسیر لاغری با ذهن سبب شد که به این موضوع مهم آگاهی پیدا کنم که همزمان بودن چاقی که حالت فعلی فرد است با آموزش های لاغری با ذهن سبب می شود که فرد ناآگاهانه به طریق مختلف به چاقی خود توجه کند و فکر کردن به چگونه لاغر شدن در او احساس یاس و ناامیدی ایجاد می کند.
بنابراین توجه به این موضوع اهمیت دارد که یکی از چالش های ذهن افراد برای لاغر شدن توجه کردن به چاقی است و از آنجایی که خاطرات تلخی از چاقی داریم به راحتی اسیر افکار ناامیدکننده می شویم و عنان کار از دستمان خارج می شود.
توجه به حرف دیگران
دومین موضوع که تهدید جدی برای زمین خوردن افراد در مسیر لاغری با ذهن است توجه به حرف و حدیث های اطرافیان است.
آنان که سالهاست ما را در وضعیت چاق و چاق تر شدن دیده اند همچنان سعی در ابلاغ چاقی به ما دارند.
آنها به ما یادآوری می کنند که نسبت به قبل چاق تر شده ایم، چرا به فکر خودمان نیستیم و ….
در اینجا اولین اشتیاهی که ممکن است شما هم مثل من مرتکب شوید این است که به آنها بگویید مشغول یادگیری مسیر لاغری با ذهن هستید.
بیان این حرف سبب می شود که علاوه بر سرزنش شدن از طرف دیگران به خاطر باور کردن این خرافات و مضخرفات دچار سرخوردگی و ناامیدی شوید و در تصمیم خود شک کنید.
شک همانا و رها کردن مسیر لاغری با ذهن همان.
اتفاقی که بارها برای هنرجویان لاغری با ذهن رح داده است و باعث ایجاد مشکل برای آنان شده است.
مراقب باشید زمین نخورید!
اگر تصمیم گرفته اید از مسیر لاغری با ذهن به سمت خلق رویای خود حرکت کنید باید همیشه مراقب چالش های ذهن چاق باشید.
چون ذهن فرد چاق به دلیل عادت کردن به وضعیت چاقی همواره در تلاش برای منحرف کردن شما از تصمیم خود برای لاغر شدن است و اگر نسبت به حربه های ذهن چاق آگاهی نداشته باشید به سادگی گول خورده و از مسیر صحیح خارج می شوید.
هرچه بیشتر به این موضوع فکر کردم و پیام های شرکت کننده ها را می خوانم بیشتر این تصویر در ذهنم ایجاد شد که مسیر لاغری با ذهن همچون مسیر یخ زده ای است که به شدت لیز است و هر یک لحظه بی دقتی می تواند باعث لیز خوردن و منجر به زمین خوردن فرد شود.
هر زمین خوردنی عواقبی برای فرد دارد و ممکن است نتواند به سادگی از زمین برخواسته و ادامه دهد.
از این رو باید در مسیر لاغری با ذهن مراقب لیز بودن مسیر حرکت خود باشید.
شما کوله بار چاقی را همراه خود در این مسیر حمل می کنید.
کوله بار چاقی محموله ای است که شامل موارد زیادی می شود.
- ترس از چاق تر شدن
- بارها شکست خوردن در تلاش برای لاغر شدن از روش های مختلف
- شنیدن حرف و حدیث های دیگران درباره چاقی
- شنیدن تبلیغات روش های مختلف که وعده لاغری سریع و همیشگی را می دهند
- پیشنهاد دیگران برای استفاده از روش های مختلف لاغری و …
اینها نمونه هایی از کوله بار چاقی است که همواره در مسیر لاغری با ذهن روی دوش ماست.
سنگینی کوله بار چاقی و لیز بودن مسیر لاغری با ذهن خطر زمین خوردن را به شدت افزایش می دهد و باید همواره مراقب این خطر بزرگ باشید.
نکته جالب توجه این است که دوستانی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها استفاده کرده اند و پس از چند ماه نتایج عالی کسب کرده و از نظر سایز و وزن مقدار قابل ملاحظه ای کاهش داشته اند نیز به طریق دیگری در ادامه مسیر لاغری با ذهن لیز خورده و زمین می خورند.
بارها پیام هایی از طرف هنرجویان این دوره دریافت کرده ام که دوره آنها تمام شده است و نتایج بسیار خوبی گرفته اند اما استفاده از روش دیگری برای لاغری بیشتر یا سلامتی یا هر دلیلی را در پیش گرفته اند.
این اقدام به ظاهر خوب و سودمند به مفهوم درک نکردن موضوع لاغری با ذهن است.
نکته مهم در مورد درک کردن این است که اگر فرد مطالب لاغری با ذهن را درک کند هرگز نمی تواند از هیچ روشی برای لاغری بیشتر استفاده کند.
لاغری بیشتر به چه معنی است؟
غیر از این است که همین مسیری که باعث کاهش وزن و سایز شما شده است را باید ادامه دهید تا به مقدار بیشتری کاهش وزن و سایز را تجربه کنید.
اما متاسفانه توجه نکردن به عوامل بیرونی تجریک کننده سبب لیز خوردن افراد، زمین خوردن و خارج شدن از مسیر لاغری با ذهن می شود.
اشتباهی که تاوان آن چاقی دوباره و یاس و ناامیدی بیشتر خواهد بود.
تجربه لاغری همیشگی
بارها در فایل های مختلف اعلام کرده ام که لاغری با ذهن باعث لاغری همیشگی خواهد شد.
این فقط یک ادعا نیست.
من و بسیاری از استفاده کنندگان از آموزش های مسیر لاغری با ذهن مدت هاست که در شرایط جسمی، احساسی و افکاری متفاوتی هستیم و نتایج عالی کسب کرده ایم.
تداوم نتیجه فقط از طریق درک کردن آموزش ها حاصل می شود.
اگر فردی از آموزشهای مسیر لاغری با ذهن استفاده می کند و نتایج عالی می گیرد اما دوباره به سراغ روش دیگری برای لاغر شدن بیشتر می رود مشخص است که این فرد درک صحیحی از مطالب آموزشی کسب نکرده است.
فقط گوش داده و تمرین کرده است و همین دو کار به سادگی باعث کسب نتیجه می شود.
ایما کسب نتیجه به مفهوم درک کردن نیست.
درک کردن زمانی حاصل می شود که شخصیت فرد تغییر کرده باشد.
اگر فرد بعد از کسب نتیجه همچنان گول تبلیغات یا پیشنهادات دیگران برای رهایی از چاقی را می خورد فقط به این دلیل است که آموزش های مسیر لاغری با ذهن را مانند یک برنامه رژیمی استفاده کرده است.
پس از پایان مدت آموزش مانند موارد مشابه قبل به دنبال استفاده از روش دیگری می باشد.
این عمل نشان از درک نکردن و اطمینان نداشتن به یادگیری لاغر شدن دارد.
بنابراین علیرغم اینکه بارها در مورد تمرکز کردن بر محتوای آموزشی تاکید کرده ام اما با خواندن تعدادی از پیام های شرکت کنندگان به این نتیجه رسیدم که هرچقدر درباره این موضوع توضیح دهم باز هم نیاز است که بیشتر در این باره صحبت شود.
توضیحات فایل آموزشی این بخش به همراه پرسش و پاسخ های مطرح شده حاوی نکات ارزشمندی درباره مراقبت از خود در برابر لیز خودت در مسیر لاغری با ذهن و زمین خوردن است.
پیشنهاد می کنم بارها با دقت از این محتوا استفاده کنید و درک خود از آنچه گفته شد را در بخش نظرات همین بخش ثبت کنید.
نوشتن و خواندن نوشته های دیگران و ارتباط با دوستانی که در مسیر لاغری با ذهن همراه ما هستند و دیدن تصاویر شگفتی سازان سبب می شود ذهن ناخودآگاه ما به شکل عالی در فضای لاغری با ذهن قرار بگیرد و این روند به ایمن کردن حرکت ما در مسیر لاغری با ذهن منجر خواهد شد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
نوشتن درباره آنچه در گذشته برای لاغری انجام داده اید و مقایسه آن با شرایط فعلی در مسیر لاغری با ذهن سبب می شود که درک و عملکرد بهتری در مسیر لاغری با ذهن داشته باشید.
شاید از نظر شما نتیجه فقط لاغر شدن باشد اما از گذشته این تجربه رو دارید که فقط لاغر شدن نمی تواند نتیجه نهایی باشد چون لاغر شدن به شکل های مختلفی به دست می آید ولی به راحتی از دست می رود.
بنابراین درک این مساله که لاغری با ذهن بر ریشه فرمول های ذهنی شما تاثیر می گذارد و باعث تغییر همیشگی نگرش و رفتار شما خواهد شد سبب می شود که با اشتیاق و استمرار عالی در این مسیر به حرکت خود ادامه دهید.
برای تمرین این جلسه ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به شکل انشایی پاسخ دهید.
- تجربه خود در گذشته که از روش های مختلف لاغری استفاده کرده و برنامه خود را رها کردید را شرح دهید.
- چرا در گذشته با اینکه تصمیم قاطع برای رژیم گرفتن یا ورزش کردن می گرفتید ولی بعد از چند روز آن روش را رها می کردید؟
- منطق ذهن شما درباره لاغر شدن چیست؟ فکر میکنید چگونه باید لاغر شوید و آنچه در ذهنتان برای لاغر شدن مرور می شود را با روش لاغری با ذهن مقایسه کنید.
- روش های قبلی لاغری چگونه باعث تغییر رفتار و واکنش های شما می شد و لاغری با ذهن چگونه این کار را انجام خواهد داد؟
- به نظر شما برای لاغر شدن باید با تغییر روش خوردن یا مواد غذایی سعی در تغییر نگرش خود درباره لاغری کنیم یا بهتر است با استفاده از محتوای آموزشی ابتدا فرمول های ذهنی را تغییر داده و سپس نگرش شما تغییر کند. در این باره شرح دهید.
- با توجه به توضیحات ارائه شده و لیز بودن مسیر لاغری با ذهن چه تمهیداتی برای جلوگیری از لیز خوردن خود باید درنظر بگیرید. شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.50 از 82 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر مشتاقان تناسب اندام
همین دیشب بود که من داشتم به خواهرم گفتم در مورد دوره لاغری به ذهن گفتم و اون اصلا متوجه نمی شد من چی میگم و بهم پیشنهاد داد که از روش دوستش برای لاغر شدن استفاده کنم . بهم گفت دوستش زمانی که به شرکتشون اومد ۸۴ کیلو وزن بود و الان با خوردن دم نوش خیلی لاغر شده.
منم بهش گفتم تا زمانی که دوستت از دم نوش استفاده میکنه خوبه اما به محض اینکه این روش رو کنار بزاره دوباره بدتر از حالت قبل چاقی اش برمی گرده . و روش استاد رو بهش گفتم که لاغری با ذهن هستش و برگشتی در کار نیست و… اما اون اصلن نپذیرفت و یه سری حرفها .
میخام بگم من خودم با اینکه روش لاغری با دم نوش رو استفاده نکردم اما مطمئن بودم که اون هم نمیتونه لاغر کنه چون فقط داری به جسمت فشار میاری که لاغربشه درحالی که افکار چاقی و رفتار چاقی همراهت هست . وما زمانی که ذهنت پاک نشه هر روشی که امتحان کنیم همون آش و همون کاسه .
البته امروز فهمیدم چون در طبقه بالاتر آگاهی بودم و اون پایین تر من نمی تونستم اون رو بالا بکشم ولی اون میتونست منو پایین بکشه . مرحبا به خودم که ایمانم به استاد و ایمانم به خودم آنقدر زیاده که نتونستم سر بخورم .
امروز که قرارشد یه سری وسایل رو وزن کنیم بعدش که کار تموم شد یه حسی بهم میگفت برو وزن کن منم بهش می گفتم نه . من تازه بیست روزه وارد دوره شدم و هنوز چون حس لاغری رو ندارم بهتره وزن نکنم شاید وزنم به خاطر اینکه هرچی دلم بخواد میخورم البته موقع گرسنگی و دلم یه موقع هایی میخواد بالا رفته باشع و ممکنه تو این مسیر لاغری با ذهن سر بخورم .
ولی یه حسی بهم میگفت برو وزن کن دیدم هیچی نمیشه با خودم عهد کردم اگه وزنم هرقدر بالا رفت نباید حسم رو بدکنم و با رغبت همیشگی ادامه بدم .
۲۰ روز پیش که می خاستم تعهد بنویسم وزن کردم که بدونم چند کیلو هستم تا در تعهدنامه ام بنویسم دیدم ۷۴ کیلو هستم و امروز دیدم ۷۲ کیلو ونیم .
مونده بودم نه تنها چاق تر نشدم علیرغم اینکه کلن پیاده روی رو گذاشتمش کنار .و کلن رژیم رو هم بوسیدم گذاشتمش کنار.
اما ۱کیلو ونیم لاغرشدم .
خیلی خوشحالم و باور دارم که آگاهیها و باورهای چاقیم یه کم آب شدن.😁
امروز خیلی خوشحالم و برای خودم یه هدیه میخرم تا کمی جبران کنم اون همه اذیتی که به جسم و روحم کردم . وبا اشتیاق فراوان ادامه میدم .
با آرزوی شنیدن خبرهای خوش از مشتاقان این راه .
سلام براستادعزیز و دوستان همراه
مسیر لاغری با ذهن واقعا لیز است این تجربه ای است که در ۵ ماهی که مستمرا آموزشها رو دنبال میکنم بهش برخوردم .
اینکه طی دوماه اول شروع آموزشهام خوب چون هنوز تغییرات درجسمم شروع نشده بود مرتب از طرف اطرافیانم مورد سرزنش قرارمیگرفتم و منم لاغری با ذهن رو به اونها میگفتم واونها هم روش خودشون رو پیشنهاد میدادن .
البته اینها زیاد برام مهم نبود و من باایمانی که نسبت به این دوره داشتم واستاد بارها تجربیاتش رو میگفت به حرفشون اهمیت نمیدادم وگاها حتی با دل شکسته ادامه میدادم .
به لطف خدا که الان تو این ۵ ماهی اخیرا کلی کاهش وزن داشتم و احساسم هر دفعه بهتر وبهتر میشه .
اما یه چیزی همش برام سوال بود که استاد دریکی ازفایل ها که درمورد ورودی منفی صحبت میکرد و از وضعیت کارهای اون روزش صحبت کرد که یک ساعت روی تردمیل بودم و یک ساعت ونیم پیاده روی کردم و تازه قهوه هم خورد .
آخه این کارها رو افراد چاق برای لاغرشدن استفاده میکنند .
پس چرا استاد خودش درکنارلاغری باذهن خودش این کارها رو میکنه .ولی به ما میگه اصلا این کار رو نکنید حتی از دوست عزیزی که خواستند بعد اتمام دوره یکساله ونتیجه گرفتن گیاه خواری رو ادامه بده.
مگه تردمیل یا گیاه خواری فرقی دارند . هر دو ابزار و روشهای لاغری موقتی هستند .
مگه پیاده روی اونهم یک ساعت ونیم مگه میشه پاهات بعدش درد نگیره؟
خوب اینها همش تو فکرم بود و بار دوم که دوباره دوره را شروع کردم با آگاهی بیشتر ارقبل . وچند روز پیش متوجه شدم که استاد منظورشون اینه که در سری قبل ما موافقت ذهن ناخودآگاه را نداشتیم و با رنج وسختی این کار رو میکردیم ولی الان موافقت ذهن ناخودآگاه رو داره و با احساس خوب این کارها روانجام میده وقانع شدم .
ولی باز ذهنم بهم میگه خوب چرا تردمیل اون ابزار لاغریه هرچند موقت ؟ چرا حتمن اصرار داره حتی با احساس خوب از تردمیل استفاده بکنه .
خیلی چیزها تو این مسیر ما رو میخاد منصرف کنه .و حواسمون باید خیلی جمع باشه .
ولی من با اینکه جوابشو نگرفتم ولی آنقدر به این روش اطمینان دارم میگم حتمن من خوب گوش ندادم آموزشها رو
و بایستی ادامه بدم وادامه میدم .
سلام
این مسیر لاغری با ذهن برای منی که تازه اوایل کاربودم مثل این بود اولین بار پشت فرمون میشینم و قراره خودم رانندگی کنم .
منی که خوب رانندگی در جاده و دست اندازها و تونل ها واتوبان ها رو مسلط نیستم و لازم هست که با احتیاط و با هوشیاری کامل آنچه که قبلا مربی بهم گفته رو انجام بدم تا به سلامت به مقصد برسم .
ودقیقا این چالش رو داشتم من . زمانی که ماشین خریدم و دامادمون بهم داشت توقف در سربالایی رو یاد میداد میگفت وقتی ترمز کردی وسط سربالایی . و میخای دوباره حرکت کنی به محض اینکه پاتو از روی ترمز بردارو سریع یک گاز محکم بده . واین حرفش باعث میشد چند بار درمسیر سربالایی سربخوره ماشینم .
درحالیکه مربیم میگفت در چنین شرایطی نیم کلاج کن وبعد که ماشین لرزش داره گاز روفشار بده . و من وقتی حرف مربیم رو گوش کردم نه ماشین سر خورد و نه هیچی .
یا یادم میاد اوایل رانندگی مرتب ماشین وسط جاده تو ترافیک خاموش میشد و راننده های پشتی که مرد بودن همش با دید تمسخر که خانمها رانندگیشون اینجوریه بوق میزدن . اما من ادامه دادم وادامه دادم .و سر نخوردم و رانندگی رو رها نکردم . بعد مدتی ماهر شدم و تو بدترین شلوغی وترافیک اصلا ماشینم خاموش نشد . حتی یکبار فقط یکبار تصادف نکردم .
یک بار یادم میاد تک وتنها بودم واوایل رانندگیم بود وخودم تنها رفتم داخل شهر شلوغ وشروع به رانندگی کردم .
خاستم بریدگی رو دور بزنم دیدم ماشین خیلی میاد هیچی گفت وامیاستم عجله ای که نیست صبر میکنم ماشینها تمام بشه رد میشم .
یهو به خودم اومدم دیدم سروصدا میاد تو آینه نگاه کردم دیدم یاعلی چه ترافیکی من تو جاده ایجاد کردم و پشت سرم کلی ماشین بود که میخاستن دور بزنن و من با ترسم راه راننده ها رو بند آوردم .
یهو دیدم یکی داد میزنه برو خانم دیگه .یهو من دور زدم و راه جاده باز شد .
پس متوجه شدم ترسم باعث نرفتن در راه جاده شد و عجله کردن باعث تصادف میشه .
پس ترس جلوی حرکت رو میگیره . و میخاد ما دروضعیت سکون باشیم و اونوقت نباید انتظار رسیدن به خواستمو داشته باشم .
حالا لاغری با ذهن هم برام همینطوریه . من باید مراقب تمام چاله ها ودست اندازهای این مسیر باشم . اگه یه موقع ماشین ذهنیم وسط جاده پرترافیک چاقی خاموش شد (به دلیل افکار منفی که گاها برمن غلبه میکنه) .رهاش نکنم و تحت تاثیر اطرافیان وتمسخرشون قرار نگیرم وادامه بدم .
اصلا نه تنها لاغری با ذهن بلکه در بیشتر مسایل ما ممکنه لیز بخوریم باید حواسمون باشه .
دلیل نمیشه به خاطر لیز خوردن بترسیم و رها کنیم همانطور که من جاده رو بند آوردم ومورد تمسخر قرار گرفتم ولی رها نکردم بلکه بر ترسم غلبه کردم .
یا زمانی که لیز خوردم و ماشینم وسط جاده خاموش میشد با خونسردی دوباره استارت میزدم وحرکت میکردم .
منم اوایل دوره حرف وحدیث میشنیدم ونتیجه نمیدیدم ولی فقط ادامه دادم . ادامه میدادم و الان خدا روشکر در وضعیت روحی وجسمی خوبی هستم .
بازم این نجواها رو دارم اما اهمیت نمیدم ومثل رانندگیم که به حرف وحدیث اطرافیان اهمیت نمیدادم و تونستم راننده خوبی بشم و لذت ببرم .
یادم باشه دو راه دارم یا عقب بشینم و همش تو حسرت باشم یا ادامه بدم و لذت ببرم از زندگیم .
در هردو صورت من مختارم .
هرکاری بها میخاد . بهای مالی . بهای زمانی . بهای تسلط بر افکار .
منم برای تجربه یک زندگی لذت بخش در متناسب شدن باید این بها رو بدم .
مهم ترینش همین نجواهای ذهنی هست که درمسیر بهش بربخورم و ممکنه هر آن لیز بخورم.
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه
من تا چندسال پیش بدون اینکه از قانون جذب و دوره های ذهنی چیزی بدونم همش ناخودآگاه از خدا میخاستم که خداوندا چگونه زیستن رو به من بیاموز و چگونه مردن رو خود خواهم آموخت .
بعد مدتی که به این دوره های ذهنی هدایت شدم و آموزشها رو دنبال کردم ومیکنم متوجه شدم چگونه زیستن همون پیوسته مراقب ورودی های ذهنم بودن هست نه یک ماه ویکسال . بلکه پیوسته .
واز اونجاییکه برای رسیدن به هر هدفی باید بهاش رو بدی مثلا من برای چاق شدنم بهایش رو پرداختم و وروری های ذهنم همش روی چاقی . روشهای لاغرشدن و خوردن ونخوردن و… بود و سالها همت گماشتم و چاق شدم حالا باید برای هدف لاِغر شدنم هم باید بها پرواخت کنم واونهم ورودی های درست وآگاهیهای درست لاغری به ذهنم بدهم و ذهنم برنامه ریزی بشه برای هدف لاغرشدن .
یکی از بها دادنم بی توجهی به حرف وحدیث اطرافیان هست که باعث میشه ذوق وشوقم برای رسیدن به هدف لاغری کم بشه .
دومیش دنبال نکردن هیچ روش دیگر برای لاغرشدن هست چون مسیری که دارم دنبال میکنم احساس خوبی بهم میده وهمین حکایت از درست بودن مسیر داره .
وبعد استمرلر داشتن وعمل به آموزشهاست .
من خودم طی دوره بارها از طرف عزیزانم بابت چاقی به طرز وحشتناکی مورد تمسخر قرار میگرفتم اما خودم فقط خودم به خودم مرتب میگفتم ادامه بده بزلر بگن من که میدونم مسیر درست همینه . اونها اگه واقعا میخان کمک کنند خوب در درجه اول باید به خودشان کمک کنند واز اونجایی که خودشان زندگی همچین خوبی ندارند چطور میتونن الگوی من باشند .
من الگویی برای موفقیتم میخام که خودش به نتیجه رسیده باشه وگرنه یه بچه ۵ ساله امروزز ی هم من نمیتونم حریف زبونش بشم .
ادامه دادم اونم عاشقانه . یعنی سعی میگردم آگاهانه تمرکزم رو در طی روز به سمت لاغری ببرم وحواسم به نگرشهای فردلاغرباشه و تمرکزم رو از چاقی برداشتم .
الان که در وضعیت تناسب اندام خوبی به سر می برم احساس قدرت میکنم که شجاعانه این مسیر رو طی کردم ولیز نخوردم و حرف وحدیث دیگران برام مهم نبود . وچقدر الان همون آدما که چاق هستند واطرف من هستند دیگر حرفی برای گفتن ندارن اگرچه برای من هم مهم نیست اونها چه فکری در مورد لاغرشدنم میکنند .
و اگرچه همون آدمها الان حسرت میخورن ولی باز هم حاضر نیستند راهی که من دنبال کردم رو دنبال کنن و برای منم اصلا مهم نیست . بدن خودشانه اختیارشو دارن همین .
الحق آموزشها آنقدر کامل هستند و به تمامی افکار فرد چاق پرداخته میشه و به تمامی فراز و فرودهای این مسیر پرداخته میشه که بهانه ای باقی نمی مونه برای فردی که وارد این مسیره . وممکنه بهش برخورد کنه و همش هم به موقع در ترتیب فایل ها بهش اشاره میشه .
یکی اش لیز خوردن . یکی اش استمرلر . یکی اش باور به توانایی لاغرشدن و….
استاد عزیز واقعا ازتون ممنونم چونکه آموزشها واقعا کامل هستند وبه تمامی چالشهایی که حین مسیریک فرد چاق بهش برخورد میکنه اشاره کرده و راه حل هاشو بهمون میگید و مانند یک محافظ عاشقانه کنارمون هستید تا ما نتیجه بگیریم .
سلام دوست عزیزم
ممنونم که تجربه ات رو بهم گفتی .
خوشحالم که هم سلامتیت رو به دست آوردی و هم نتیجه خوبی از این دوره گرفتی.
من هم علاوه بر اینکه خیلی وزن کم کردم . تونستم برای کلی از بیماریهام راه حل پیدا کنم که بهترین دکترها هم نتونستن پیدا کنن .
با آرزوی تندرستی وموفقیت برای استاد عزیز وهمراهان مسیر تناسب فکری .