0

گام ۱۱: آرزوی لاغری را برآورده کنید

آرزوی لاغری
اندازه متن

آرزوی لاغری مهمترین آرزوی من در تمام سال هایی بود که چاق بودم.

به قدری چاقی در روحیه و احساس من تاثیر منفی گذاشته بود که رسیدن به هر آرزویی همراه با چاقی برای من لذت بخش نبود.

آرزوی لاغری من

چگونه لاغر شدم
نتیجه آموزش های لاغری با ذهن

به خاطر دارم زمانی که آروزی داشتن دوچرخه کوهستانی را داشتم.

مهمترین دلیل پدرم برای خریدن دوچرخه این بود که فعالیت بدنی من بیشتر شود که چاق تر نشوم.

گره خوردن آرزوی داشتن دوچرخه با چاق تر نشدن سبب شد که با اینکه به آرزوی خود رسیدم ولی احساس خوبی از سوار شدن به دوچرخه نداشته باشم.

هربار که سوار دوچرخه می شدم تصور می کردم هرکه مرا می بیند با خود می گوید طفلکی برای لاغر شدن چقدر تلاش می کند.

در این شرایط با اینکه سعی می کردم با سرعت زیاد رکاب بزنم و حسابی عرق کنم ولی هی چوقت لاغر نشدم چون در تمام آن لحظات که در حال رکاب زدن و عرق ریختن بودم تمرکز من بر چاقی بود.

چاقی لذت رسیدن به هر آرزویی را از بین برده بود و به همین دلیل به شدت دوست داشتم لاغر شوم.

تصور می کردم اگر لاغر شوم حتی اگه به هیچ آرزوی دیگری نرسم باز هم ارزشش را دارد چون رها شدن از رنج چاقی و سرزنش و نگاه تجقیرآمیز دیگران به اندازه رسیدن به همه آرزوهایم ارزشمند بود.

خیلی ها آرزوی لاغر شدن را دارند و در تمام عمر خود بارها سعی می کنند از طریق روش های مختلف به لاغری مورد نظر خود دست پیدا کنند اما تا روزی که زنده هستند به این مهم دست پیدا نمی کنند.

آرزوی لاغری

آرزوی لاغری داشتن

اینکه چرا همه افراد چاق آرزوی لاغری را دارند به این سبب است که واقعیت وجود ما لاغری است.

به این دلیل که حالت پیش فرض بدن ما تناسب اندام و سلامتی می باشد وقتی از این وضعیت خارج می شویم یک ناهمانگی بین وجود فعلی ما و واقعیت وجودی ما که خداوند برای ما مقدر کرده است ایجاد می شود.

از آنجایی که جسم در تلاش برای رسیدن به حالا طبیعی و پیش فرض خود می باشد آرزوی لاغری در ذهن همه افرادی که چاق هستند شکل می گیرد.

نکته مهم دیگر این است که بارها مشاهده کرده اید که افرادی از لاغری رنج می برند و تلاش می کنند مقداری چاق شوند.

دلیل اینکه این افراد نیز در خلق آرزوی چاقی خود ناکام می مانند این است که چاقی حالت غیرطبیعی جسم می باشد و از آنجایی که با تلاش فیزیکی نمی توان جسم را از حالت طبیعی خود خارج کرد، تلاش این افراد برای چاق شدن بی نتیجه می ماند.

اگر می بینید ما چاق شده این چون از ابتدا برای چاقی سعی و تلاش فیزیکی نکرده ایم.

ابتدا به واسطه وارد شدن آگاهی های چاق کننده به مغز ما از طریق کانال های ارتباطی تصاویر چاق در ذهن ما ایجاد شده است و سپس جسم ما برای منطبق شدن (هماهنگ شدن) با تصاویر ذهنی به سمت چاقی تغییر وضعیت داده است.

در نتیجه چاقی حالت غیرطبیعی بدن است و به این دلیل آرزوی لاغری در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارند ایجاد می شود.

شنیدن این توضیحات باید در شما ایمان و اطمینان بیشتری برای لاغر شدن ایجاد کند.

چون بسیاری از افراد چاق تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند یا بدتر از آن فکر می کنند بدن آنها نسبت به لاغر شدن مقاومت می کند.

همین فکر اشتباه می تواند به راحتی مانع لاغر شدن شما شود.

پس بدانید و آگاه باشید که جسم شما هیچ مقاومتی در برابر لاغر شدن ندارد چرا که لاغر شدن حالت طبیعی و پیش فرض جسم است و اتفاقا جسم شما به شدت علاقمند است که به وضعیت متناسب خود برگردد.

وقتی این آگاهی را دریافت می کنید و آن را برای خود منطقی می کنید که حق طبیعی من است که لاغر شوم و جسم من بیشتر از من دوست دارد متناسب باشد و به همین دلیل آرزوی لاغری در من ایجاد شده است افکار و هدف شما با هم موازی و همسو می شود.

تا قبل از این شما دوست داشتید لاغر شوید اما از طرفی عقیده داشتید که جسم شما در برابر لاغری مقاومت می کند یا شما توانایی لاغر شدن را ندارید یا لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است.

در این حالت خواسته شما (لاغر شدن) با افکار و عقیده های شما همسو و همجهت نیست و در این شرایط شما هرچه تلاش کنی لاغر نخواهی شد.

اما اکنون با درک این آگاهی افکار و عقیده های شما با خواسته شما که لاغر شدن است همسو و در یک جهت قرار می گیرتد و روند متناسب شدن شما روان تر می شود.

چرا لاغر نمی شم؟

چرا به آرزوم نمی رسم؟!

دلیل اینکه هرچه تلاش کرده موفق به تحقق آرزوی لاغری خود نشده ایم فقط و فقط این است که از روش صحیح برای تحقق آرزوی لاغری استفاده نکرده ایم.

رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو مصرف کردن، استفاده از انواع دمنوش ها، استفاده از قرص های چربی سوز و هر عاملی که به عنوان یک وسیله، ابزار یا برنامه بیرونی بخواهد باعث لاغری شما شود نتیجه بخش نخواهد بود.

همانطور که می دانید هیچ فرد چاقی برای چاق شدن برنامه ریزی نکرده است.

بنابراین با برنامه ریزی کردن یا استفاده از برنامه هایی که دیگران برای ما تنظیم می کنند هرگز موفق به تحقق آرزوی لاغری خود نخواهیم شد.

روش لاغری با ذهن از این جهت تنها روش صحیح برای تحقق آرزوی لاغری است که برای شما برنامه ریزی نمی کند که چگونه بخورید، چه چیزی بخورید، چه مقداری بخورید، چقدر فعالیت داشته باشید یا چه کاری انجام دهید و چه کاری انجام ندهید.

در روش لاغری با ذهن فقط فرمول های صحیح و لاغر کننده به شما یادآوری می شود.

فرمول هایی که در ذهن شما از قبل موجود است اما به دلیل یادگیری چاقی سالهاست که از آنها استفاده نکرده اید.

روش لاغری با ذهن به یاد شما می آورد که چه فرمول های در ذهن خود دارید و چگونه شروع به استفاده کردن از آنها کنید.

تمام مراحل روش لاغری با ذهن درونی و ریشه در وجود خودتان دارد.

در روش لاغری با ذهن هیچ برنامه ای به شما تحمیل نمی شود.

تک تک آموزش های من در دوره لاغری با ذهن، حکم یک راهنما و انگیزاننده ی همیشگی است برای ساختن افکار و رفتاری قدرتمند کننده که جسمی سرشار از شادی، سلامتی و تناسب اندام را برای شما به ارمغان می آورد.

آموزش هایی که راهنمای شما برای تحقق بخشیدن به رویای لاغری هستند.

روش آموزش من در دوره لاغری با ذهن سرمایه گذاری روی ساختن فرمول های لاغرکننده و تغییر عادتها است.

جسم شما به عنوان بزرگترین و با ارزش ترین سرمایه شما در زندگی است که باید مراقبت از آن را یاد بگیرید.

این مهم ترین دلیلی است که به من انگیزه داد تا از وضعیت سخت گذشته به زندگی ای سراسر آرامش و سلامتی و تناسب اندام هدایت شوم.

زمانی که از نقش افکار و رفتار و کلا ذهن خودم در اضافه وزنم آگاه شدم، به جای استفاده مکرر و بی هوده از هر روشی دیگر کار کردن روی ذهن خود را شروع کردم و افکار و رفتارهای متناسب کننده را جایگزین افکار و رفتار چاق کننده کردم.

در مدت نه چندان طولانی صاحب سلامتی و جسمی شدم که سالها در رویای من بود و من سالها خود را از داشتن این نعمتها محروم می دانستم.

برآورده کردن آرزو

شاید زیاد شنیده باشید که خداوند آرزوها را برآورده میکند یا شما را به خواسته هایتان می رساند اما این به منزله ادامه مسیر چاقی و آرزوی لاغری داشتن به امید اینکه خداوند ما را لاغر کند نیست.

باید تصمیم بگیرید و خودتان برای برآورده کردن آرزوی لاغری خود تلاش کنید. در این صورت خداوند هم حامی و هدایت کننده شما به سمت رویای لاغری خواهد بود.

اگر آرزوی لاغر شدن دارید و اشتیاق دارید مانند من و بسیاری از افراد چاقی که قبل از شما از مسیر لاغری با ذهن آرزوی لاغری خود را محقق کرده اند و شگفتی ساز شده اند در مسیر تحقق آرزوی لاغری خود حرکت کنید، باید با تصمیم قاطع و اشتیاق فراوان شروع به سرمایه گذاری روی ذهن خود برای لاغری کنید.

این سرمایه گذاری موجب ساخته شدن ایمان و اراده ای در وجودت می شود تا هر بهانه ای که مانع لاغر شدنت شده را کنار بگذاری، از توانایی فوق العاده ای که خداوند در وجودت گذاشته استفاده کنی و جسم خود را آنگونه که دوست داری خلق کنی.

آنوقت نتایجی می آفرینی که در عرض کمتر از یک سال، همه ناکامی‌های سالهای گذشته‌ات را جبران می کن و تمام آرزوهایت را از چاقی پس می گیرید.

زیرا به این نتیجه میرسی که هر چقدر هم تلاش گذشته شما برای تحقق آرزوی لاغری با شکست مواجه شده باشد شما می توانی لاغر شوی و این بار تصمیم گرفته ای که از روشی صحیح و متفاوت به خواسته خود برسید.

در مسیر لاغری با ذهن به این شناخت می رسی که تفاوت تو با همه افرادی که سالهاست لاغر هستند و به راحتی و بدون ترس از هر ماده غذایی که دوست دارند مصرف می کنند فقط در فرمول های ذهنی شماست.

شاید افراد لاغری در اطرافیان شما باشد که بارها دوست داشته اید اندام آنها را داشته باشید، یا دوستان خوش تیپ و متناسب داری که دوست داری الان جای آنها باشی، در واقع آنها را الگوی آرزوی لاغری خود می دانید. آنها به دلیل تلاش یا استعداد بیشتر، برنامه های رژیمی قوی، ورزش های سخت و مدام و یا شانس و ژنتیک صاحب این اندام نیستند، بلکه به دلیل افکار و رفتار غذایی صحیحی است که در ذهن این افراد وجود دارد.

مشابه مجموعه فرمول هایی که در ذهن افراد متناسب وجود دارد در ذهن افراد چاق نیز وجود دارد.

فقط باید آنها را پیدا کرده و از آنها استفاده کنید. در این صورت چه بخواهید چه نخواهید لاغر می شوید.

استفاده از آموزشهای دوره لاغری با ذهن فرصت مناسبی است تا ذهن خود را برای تحقق آرزوی لاغری و از آن مهمتر لاغر ماندن تربیت کنید. تا تحولی عظیم در وضعیت جسم و روح و کل زندگی خود ایجاد کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

جهت انجام بهتر تمرین جلسه آموزشی آرزوی لاغری ضمن نوشتن درک و برداشت خود از این محتوا به سوالات زیر به صورت شرح انشایی در بخش نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

  • نگرش شما درباره آرزو کردن و رسیدن به آرزوها چیست؟ شرح دهید.
  • درباره آرزوهایی که در زندگی داشتید و به آنها نرسیدید توضیح دهید.
  • درباره آرزوهایی که در زندگی داشتید و به آنها رسیدید توضیح دهید.
  • اگر چاق شدن را یک آرزو تصور کنید به نظر شما چه اقدامات مستمری برای چاق شدن انجام داده اید.
  • درباره آرزوی لاغری خود بنویسید و اقداماتی که برای تحقق رویای لاغری انجام دادید شرح دهید.
  • درک و نگرش خود از تحقق آرزوی لاغری با روش لاغری با ذهن را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.28 از 149 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11065
220 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/31 18:14
      مدت عضویت: 1181 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,540 کلمه

      بنام خدا 

      استاد این رو بگم که من چند روزی اینترنت نداشتم تا بتونم دید گاهمو تو سایت قرار بدم ولی نوشتم تا اسرع وقت اونها رو بفرستم .

      گام 11( تکرار 1)

      دقیقا چاقی لذت رسیدن به هر ارزویی را از بین برده ، من هم یادمه آخرین باری که  برای لاعر شدن از روش های دیگه ، باشگاه ثبت نام کرده بودم ، افرادی و میدیم که متناسب و لاغر بودند و برای تفریح و وقت گذرانی  به باشگاه میومدن ، اونموقع منم خیلی دوست داشتم که لاغر و متناسب میبودیم و برای گذراندن اوقات فراغتم ، باشگاه بیام .  

      یا در کل بگم ، خیلی کارها رو دوست داشتم با شرایط و جسم لاغر تجربه کنم ، چون لذت بیشتری بهم میداد ، اصلا به ادم کیف میده که مثلا دوست داری یکاری کنی ، تمام تمرکز و حواستو فقط روی همون کار بزاری و با عشق واونو تجربه کنی و لذت ببری . البته درسته که با شرایط اضافه وزن  هم میشه انجامش دادا! ولی متاسفانه بیشتر تمرکز ادم ، موقع انجام دادن اون کار ، روی اضافه وزنشه و  به نحوی دوست نداره که اصلا اون کار و انجام بده ، یعنی شوق و اشتیاقی برای انجام دادن اونکار نداره. مثل خودم که دوست داشتم و الان هم دارم که خیلی چیزهارو در شرایط متناسب بودن خودم  تجربه میکردم ، چون که باعث میشه اعتماد بنفس من هم بالاتر بره ! 

      جالب است بدانید که چرا ارزوی لاغرشدن در ما انسانها شکل میگیرد!

      چون حالت طبیعی و پیشفرض همه انسانها وواقعیت وجودی انسان ها لاغری و متناسب بودن و سلامتی است ووقتی بدن انسان از این وضعیت خارج بشه، یک ناهماهنگی بین وجود فعلی ما و واقعیت ما که خداوند برای ما مقدر کرده است ایجاد میشود .

      و همیشه هم ازانجایی که جسم در حال تلاش برای رسیدن به حالت طبیعی و پیشفرض خود است ،بنابراین آرزوی لاغری در ذهن همه افراد چاق شکل میگیرد.

      ( چون که بدن انسان هوشمند خلق شده و در صورت ایجاد هرگونه بیماری و یا حالتی غیرطبیعی مثل یک دستگاه خودکار ، روند درمان خودشو انجام میده وما نمیتونیم جلوشو بگیرم ، چون این  یک قانون  برای حیات انسان هاست،  مثل زمانی که قسمتی از بدن اسیب میبینه ویا بریده میشه ، فرمول هایی  که باعث ترمیم و درمان ما شده فعال شده و برای محافظت از انسان ها و جلوگیری از بروز مشکلات در اون ، دستور به شروع سلول سازی  و درمان بخش اسیب دیده میکنه و اون قسمت روکاملا ترمیم میکنه . بعد از مدتی کاملا اثر اون زخم از بین میره . و این عمل خودبه خود انجام میگیره و بدن ما برای انجام چنین اقدامی از ما دستورنمیگیره و اصلا دستور ما براش اهمیتی نداره ، چون باید چنین کاریو انجام بده !) چاقی هم دقیقا به همین حالته ، اما خداوند بخشی از اون رو در اختیار ما هم قرار داده . ولی  سهم بیشتر از اختیار رو خداوند و هوشمندی خلقت بدن ما انسان داره ، یعنی از 100% مثلا ما خودمون اختیار 40%ر رو میتونیم داشته باشیم . بقیه اون اقدامیه که خودش باید انجام بشه و دستورما اصلا براش اهمیتی نداره ! مگه ما برای نفس کشیدن خودمون میتونیم دستور بدیم که کی نفس بکشیم ، کی نکشیم؟؟ معلومه که نه ! اصلا میمردیم !! طبیعت انسان اینه که برای زنده بودن نفس بکشه و اصلا خواسته ما براش مهم نیست!

      خیلی چیزها من تو این قدرت ذهن یادگرفتم ، خیلیی درک هایی کردم که شاید نتونم بیانش کنم  ، چون شما هم باید درک کنید !! متاسفانه توصیف ادراکات خیلی سخته 

      ولی میحوام بگم که بدن انسان مثل یک رباته که برنامه ریزی هاش از ابتدا انجام شده ، و تنها تفاوتش اینه که فقط درونش قدرت  تفکر و فکر کردن قرار داده شده است  ! شاید دیگه بیشتر از این نتونم براتون توصیفش کنم!.

      بنابراین ما هم اکنون ، دچار بیماریه اضافه وزن شدیم که جسم ما برنامه ریزی درمان کردنش در اون وجود داره ولی اون 40% که دست خودمونه ، کارو دشوار کرده !

      پس چرا فکر کردین که افرادی هم وجود دارند که هرکاری میکنن چاق نمیشن!! 

       چون که حالت طبیعی انسان ها تناسب اندامه و نمیشه طبیعت رو با تلاش فیزیکی تغییر داد ، اصلا طبیعت تغییر نمیکنه ، چه ما بخوایم ؛ چه نخوایم ! و پس  ازونجایی که هیچوقت نمیشه طبیعت و قانون طبیعت تغییر داد و یکی از دلایل دیگه ای هم که سبب ناتوانی درباور تغییر اونها اینه که اونا 100% اختیارشونو سپردن به ناخوداگاهشون و خودشون واصلا دخالت ندادن ، به همین دلبل   نمیتونن چاق بشن !

      پس این چاقی کاملا حالت غیرطبیعی بدنه !

       و اگه ما چاق شدیم ، چون حداقل 1 خواستیم  % اختیارو ما به عهده بگیریم. چطوری ؟ از طرف خانواده ، اطرافیان وبه واسطه آگاهی های چاق کننده ای که به مغز ما از طریق راه های ارتباطی به خودمون دادیم و  تصاویرچاقی در ذهن ما ایجاد شد و سپس بدن ما هم  برای مطابقات داشتن با تصاویر ذهنی ما به سمت چاقی حرکت کرد و ما مثلا خواستیم که یزره بیشتر بخوریم چون خوشمزس، سالمه و … و حداقل خواستیم 1% خودمون بیشتر از حد نیازمون بخوریم و…

      و چون هم از ابتدا هیچ گونه تلاش فیزیکی هم برای چاق شدنمون انجام ندادیم 

      پس باید کاملا اطمینان و ایمان داشته باشیم  که میشه لاغر شد ! چه بخوایم چه نخوایم ، دست خود ما نیست، طبیعت ما بوده و 60 % از ما اصلا به باورها . تفکرات ما اصلاا اهمیت نمیده ، کار خودشو میکنه چه بخوایم چه نخوایم ، همونطور که دست خودما نیست نفس کشیدن ، این 40% اختیار اگاهانه خودمونه که کارو سخت و دشوار کرده و اگه این 40% هم دست خودمون نبود ، دقیقا ما هم امثل افرادی بودیم که کاملا متناسب هستند ! و هیچکاه چاق نمیشن.

      میگم در واقع خوداگاه همیشه دوست داره خراب کنه !  و کار اضافه تر برات بتراشه! 

      با توجه به مثالی که تو گام( لاغری رو رها کنیذ تا لاغرشوید زدم ) من دیگه کاملا متوجه دخالت بیجای خوداگاهم که همیشه باعث تراشیدن کار اضافه برای ناخوداگاه من میشه شدم ! 

      همین افکاری که در افراد چاق وجود داره که تصور میکنن نمیتونن لاغر بشند یا دربرابر لاغری مقاومت دارن ، مانع لاغرشدنشون شده .کار اون 40% که دست خودمونه و مانع گذاشته برامون و کارو سخت کرده .

      من موندم اخه خدا قدرت تفکر و به ما داده که خلاقیت داشته باشیم و راحتی رو  ایجاد کنیم و خلق کنیم  !! اگه قدرت فکر کردن و در ما قرار نمیداد که انسانها  دیگه فرقی با ربات ها نداشتن. !!

      حالا من بعضی وقتا با خودم فکر میکنم که اقاا حالا من نمیتونم با این قدرت تفکر خودم مثلا چیزی و خلق کنم و یا بزرگ فکر کنم ، حداقل اصلا بیه چیزی فکر نکنم دیگهه! چون من چه فکر کنم چه نکنم دارم زندگی میکنم ، علایم حیاتی رو دارم الکی خودمو اذیت کنم که چیی؟؟ کاررها ها که  خودش که داره انجام میشه دیگه !!

       مثلا یک شرکت موفقی با چند تا مددیر عامل  وجود  د اره که  رییس اون شرکت جلسه ای برگزار میکنه  که نظرات مدیر عامل هرو در جهت تغییر دکوراسیون شرکت یا مثلا رنگ مبلمان دفتر کارکنان بدونه  تا یک تنوعی به ظاهر شرکتش بده ، درصورتی که این تنوع دادن تاثیری روی درامد یا موفقیت  اون شرکت نداره ! و برای رییس هم فرقی نمیکنه که شرکتش  چه ظاهری دشته  باشه ، چون تمرکزش روی درامد بیشترو عملکرد بیشتروبهتر و… .و میخواسته برای تغییر روحیه کارکناش مثلا رنگ دیوار یا مثلا مبلمان دفتر شخص هر بخش رو به سلیقه یکی از اون مدیر عامل ها تغییر بده .  که حالا اون فرد اومده از نظر خودش ایده های قشنگ قشنگ داده و تونسته رییس و قانع کنه. و از بین رای گیری ها مثلا 40% افراد با نظر اون شخص و سلیقش موافق بودن و 60% مخالف بودن ، ولی همیشه حرف اصلی رو رییس میزنه و رییس هم به نحوی کنجکاو و مشتاق شده بود که طبق نظر اون شخص عمل کنه ، اما  اون 60% مخالف  دلخور شدن و چون از دکوراسیون خوششون نمیومد و نمیتونستن تمرکز کنن روی کارشون ، ضعبف تر عمل میکنن و عملکرد شرکت هم مقداری پایین میاد !

      این مثال خیلی شبیه به منظور من بود ، امیدوارم تونسته باشم درک کافی و بهتون داده باشم .

      بنابراین جسم ما هیچگونه مقامتی برای لاغرشدن نداره چون که لاغری  حالت طبیعی و پیش فرض جسم خودمونه ، بلکه این خودمون هستیم که داریم در برابر واقعیت مقاومت میکنیم و فقط هم خودمون و اذیت میکنیم ؛ اون هم بیخود و بی جهت و بهانه جسم رو برای مقامت کردن میاریم .در صورتی که جسم ما علاقمند به برگشتن به وضعیت طبیعی خود هست .

      و حق طبیعی همه ما است که لاغر شویم . و با باور کردن این ها که طبیعت جسم  ما لاغریه ، افکارو هدف ما با هم موازی و همسو میشود و روند متناسب شدن ما روان تر میشود.

      فقط دوست داشتن این که لاغر بشیم اکا این عقیده رو داشته یاشیم که نمیتونیم؛ در این حالت خواسته ما با افکار ما ما همسو همجهت نبوده و ما هیچوقت هم لاغر نمیشسم  ، چون لاغری تنها در تخیلات ما بوده !تخیل یعنی داشتن چیزی که وجود نداره ! که در واقعیت هم وجود نداره و فقط خیال پردازی محاله !!

      پس تنها دلیلی که ماهر تلاشی کردیم ، اما موفق به تحقق آ رزوی لاغری خودمون نشدیم ، این بود که مسیرصحیح  رو برای تحقق لاغریمون به کارنگرفته بودیم.

      رژیم و ورزش و قرص و دمنوش و…. و درواقع هرعاملیکه به عنوان یک وسیله و …یا برنامه بیرونی بخواد باعث لاغری ما بشه، نتیجه بخش نخواهد بود.

      همانطور که هیچ فرد چاقی ، برای چاق شدن ، برنامه ریزی نکرده بود. پس ما با استفاده از  برنامه ریزی دیگران هرگز موفق به لاغر شدن نمیشیم.

      و یکی از دلایل صحت  روش لاغری با ذهن ، اینه که ، برامون مشخص نکردن که چی بخوریم ، جی نخوریم ، چه قدر بخوریم و….بلکه فقط فرمول های لاغر کننده به ما یاد اوری میشود.

      و این فرمول ها از قبل و در ابتداا در وجود ما بوده! ولی ما به دلیل یادگیری چاقی ، از انها استفاده نکرده بودیم .

       تمام مراحل روش ذهنی ، درونی و ریشه در وجود خود ما دارد. و در این روش هیج گونه برنامه ای به کسی تحمیل نمیشود .

      جسم ما بزرگنرین و مهم ترین و با ارزش ترین سرمایه وجودی ما در زندگیه که باید ازش مراقبت کنیم ! پس باید با یک تصمیم قاطع و اشتیاق فراوان روی ذهنمون برای لاغری سرمایه گذاری کنیم . که این سرمایه گذاری باعث ایجاد ایمان واراده ای قوی در وجود افراد میشود، تا از توانایی های فوق العاده خودشون که توسط خداوند به انها داده شده است استفاده کنند و و  جسم خود را انگونه که دوست دارند خلق کنند!

      د ر این روش ما نتایجی رو کسب میکنیم که تمام ناکامی های مارو جبران میکنه! چون بالاخره بعد از استفاده از هر روشی که ما درش شکست خورده بودیم ، میتوانیم بالاخره لاغربشیم و این دقعه تصمیم گرفتیم که از روشی  صحیح و متفاوت به نتیجه برسیم.

       تنها تفاوت افراد چاق با افرادلاغری که بدون ترس و نگرانی از هر غذایی میخورن  فقط در فرمول های ذهنی این افراده .

       شانس و ژنتیک و…. نیست ، بلکه افکار و رفتارهای غذایی صحیج انها است . و قیقا هم مشابه چنین فرمول های ذهنی در افراد چاق هم وجود دارد که فقط با پیدا کردن آنها و استفاده از انها چه بخوایم ، چه نخوایم  لاغر خواهیم شد .

       و در این دوره ها ما ذهن خودمون رو علاوه بر لاغر شدن ، بلکه همچنین مهمتر از اون  لاغر ماندن  تربیت میکنیم .

      در سبک زندگی عادی ما اشکال بوده که باعث چاقی ما شده ، چون تا وقتی که در سبک دیگه ای هستیم ، شرایطمون راضی کنند ه بود اما وقتی به سبک زندگی قبلیمون برمیگشتیم ، همه چیز خراب میشد. چون وقتی رژیم میگرفتیم یا برنامه خاصی رو رعایت میکردیم ، نتیجه خیلی خوبی میگرفتیم. اما نگه داشتن اون مهم بود ، چون به محض این که برنامه تموم میشد، دوباره ، به سبک عادی زندگی خودمون برمیگشتیم  و دوباره همون میشدیم ، دقیقا مثل خود م که هربار از طریق ی روش جدید،ی برنامه جدید و… اقدام میکردم برای لاغر شدن ولی دوباره برمیگشتم به حالت و وزن قبلی خودم یا شایدم بیشتر .

      بنابراین باید رفتار عادی و طبیعت زندگی ما تغییر کنه تا لاغر بشیم و لاغر بمونیم . چون در روش های قبل ، ملاک عمل ما مقداری بود که باید کم میکردیم .

      و اگه ته ذهن ما این باشه که ما چقدر بخوایم کم کنیم ، در اصل میدونیم که قراره دوباره همه زحمت هامون بی فایده باشه و برگرده . 

      چرا ؟؟

      چون ما اومدیم برای یک مقطعی روش خودمون رو حالا( از طریق رژیم ، ورزش و..) تغییر دادیم و لاغر هم شدیم و نتیجه گرفتیم اما پایدار نبودن نتیجه  و از بین رفتن اون به این دلیل بود که سبک فعلی زندگی ما مشکل داشت و مار و چاق میکرد.

      چونکه ما درهر روشی زندگی کنیم و دوباره برگردیم به روش قبلی زندگیمون ، هر وزنی که کم کرده باشیم دوباره  برمیگرده .

      و اضافه وزن خیلی ارام ارام به ما اضافه میشه ، طوری که اصلا متوجه نمیشیم!.

      نوسان احساسی هم باعث تشدید بیشتر چاقی در ما میشه چون که به خودمون بی اعتماد میشیم، هرچه ما بیشتر به ترازو و یا یک روشی  وابسته بشیم و بر اساس اعداد و ارقام بخوایم خوشحال و یا ناراحت بشیم ، در واقع اعتمادمون به خودمون کمتر میشه و تحت فشار بیشتری قرار میگیریم . به همین دلیل هم بالا رفتن وزن برای فردی که لاغری رو بلد نیست به مراتب راحت تره تا پایین اومدن وزن و برعکس کسایی هم که تلاش میکنن چاق بشن و یزره که چاق میشن،صبح که پا میشن میبینن دوباره همونن و هرچی اضافه کردن نیست .

      بنابراین به دفعاتی که اعصاب ما خورد بشه از دیدن وزن بالاترمون رو ترازو ، داریم بیشتر چاق شدن رو تشدید میکنیم ،چون  داریم به ذهنمون فرمان و دستور میدیم که من علاقه دارم به چاق شدن !

      شاید ما خودمون همچین چیزی نخوایم و خوشمون نیاد ازش، ولی برای ذهن ما واکنش و فکر ما مهم نیست ، احساس ما مهمه . 

      و وقتی احساس ما بد میشه به معنای اینه که ما داریم به اضافه تر شدن وزن واکنش نشون میدیم و  ما به هرچی واکنش نشون بدیم ، تصور ذهن اینه که ما از اون وضعیت خوشمون میاد و اونو بیشتر میکنه .

      برای لاغر شدن، نمیشه به تنهایی اقدام کرد، نیاز به آموزش داریم .

      چون ما چاقی رو یادگرفته بودیم ، از خانواده ، جامعه و…و خیلی عوامل زیادی بوده که رو چاقی ما تاثیر داشته .و خود ما هم پیگیرش بودیم .

      ناخواسته خودمون پیگیر یادگیری چاق تر شدن بودیم .

       و الان تو هر وضعیتی که هستیم نتیجه  سعی و تلاش و تکرار اموزش های خودمونه.

      چون وقتی ما مدتی رژیم میگیریم و لاغر میشیم ، داریم یاد میگیرم که لاغر بشیم ولی چون به روش اشتباهی هست و ما نیومدیم که خودمون رو اموزش بدیم بلکه خودمون رو محدود کنیم که لاغر بشیم ،نتیجه نمیده و ما هر چقدر که با رژیم خودمون رو لاغر کنیم ، مجددا وزنمون برمیگرذه.

      درواقع ترموستات ذهنی ما روی چاقی و وزن قبلی ما تنظیم شده .ترموستات فرمول های ذهنی هست که مارو به سمت چاق تر شدن هدایت میکنه .رفتار ما ، عملکرد ما و…

      مثلا اگه ترموستات ابگرمکنی روی 60 درجه تنظیم شده باشه ، هر چقد دمای اب پایین بیاد ، دوباره ترموستات فعال میشه و اب رو به دمای 60 درجه میرسونه ذهن افراد چاق هم دقیقا همینطوره ، هرچقدر که ما از روش های رژیمی  … وزن خودمون و پایین بیاریم ، دوباره ترموستات ما فعال شده و مارو دوباره به وزن قبل خودمون برمیگردونه . چون که ما در روش های دیگه رژیم و.. ورودی مون رو کنترل میکردیم در صورتی که ترموستات ذهنی ما روی چاقی تنظیم شده بود و ما که نمیتونیم تا اخر عمر ورودی مون رو کنترل کنیم ، خسته میشیم و به روند عادی زندگی خودمون برمیگردیم ، ارام ارام طوری که خودمون هم متوجه نشدیم .

      پس وقتی که مثلا ترموستات ذهنی ما روی 60 کیلو تنظیم شده باشه ، ما هرچقدر که خودمون رو پایین بیاریم ، دوباره ترموستات فعال میشه و یواش یواش ذهن ما ، مارو وادار میکنه رفتار قبلی خودمون رو تکرار کنیم تا وزنمون به چیزی که بوده برسه ! دقیقا همین اتفاقی که بعد از اخرین رژیمی که گرفته بودم برام افتاد . پس ترموستات ذهنی من روی 66 کیلو تنظیم شده بود !

      بنابراین باید لاغر شدن رو یاد گرفت ، با تصمیم گرفتن ، نمیشه لاغر شد ، چون که ما تصمیم نگرفته بودیم که چاق بشیم .

      کسانی هم که از لاغری زیاد ، رنج میبردن و میخواستند که چاق بشن و کارهای زیادی هم برای چاق شدن انجام دادن ، وقتی که چاق شدن دیگه نتونستن جلوی چاقی خودشون رو بگیرن و بدن انها در روند چاق شدن قرار گرفت ، چون اونها به اجبار به ذهنشون  اموزش میدادن که از فلان طریق وزنشون بالابره و یکی از خصوصیات ذهن هم اینه که هر چیزی رو که یاد بگیره ، دایما تکرارش میکنه و براش مهم نیست که شخص برای 5 کیلو اضافه وزن داره تلاش میکنه.  برای ذهن 5 کیلو با 50 کیلو فرق نمیکنه ، چون  رفتاری که برای اضافه کردن 5 کیلو انجام میدیم همینطوری تکرار بشه ، مارو تا 50 کیلو هم میرسونه!

      ذهن در هرجنبه از زندگی ، دنبال بیشتر کردنه ! حتی وزن 

      وقتی ذهن آموزش چاقی دیده باشه ، هرروز بدنبال اضافه تر کردن ، وزنمونه !و همین ذهن هم وقتی آموزش لاغر شدن ببینه ، هر روز بدنبال لاغر ترشدن ماست ، تاجاییی که خودمون تعیین کنیم و ترموستات ذهنیمونه رو روی وزنی که میخوایم قرار بدیم .

      وقتی روند تغییر شروع بشه تاهرجایی میتونه ادامه داشته باشه .!

      پس باید یادگرفت . موضوع ذهنه ، جسم ما نیست!

      وقتی ذهن آموزش دیده بشه ، دیگه تصمیمی وجود نداره .

      وقتی موضوع ذهنی باشه ، تصمیمی نیاز نیست . مثل رانندگی 

      ی زمانی ما تصمیم گرفتیم بریم رانندگی رو یادبگیریم و کلاس ثبت نام کردیم ، اموزش دیدیم ، سعی و تلاش کردیم ، رانندگی رو یادگرفتیم . بعد با تمرین و تکرار کردن اصول اون، رانندگی رو یاد گرفتیم .

      چون تکرار کردن به ناخوداگاه ما سپرده میشه ودر ما تبدیل به عادت  میشه . و بعد از مدتی دیگه اختیاج نداریم که فکر کنیم کجا بوق بزنیم ، راهنما بزنیم و…

      در چاق شدن هم اینطوریه ، خیلی وقت ها ما میدونیم که نباید بخوریم  و سیر هستیم ولی وقتی یچیزی و میبینم ، کیکی ؛ اجیلی و.. ذهن ما که دستور بده ، دستمون رفته و ما میدونیم که سیر هستیم و نباید بخوریم ولی میخوریم و بعد از اینکه هم خوردیم ، پشیمون میشیم !

      این عدم هماهنگی بین ذهن و جسمه که باعث چاقی میشه ، چون ما از لحاظ جسمی نیاز به مصرف غذا نداریم ،  سیر هستیم ولی ذهنمون در تعادل با جسممون نیست و دستور  خوردن میده ، 

      در روش لاغری با ذهن، ذهن جهت هماهنگ شدن با جسم آموزش داده میشود و ما ذهنمون رو کنترل میکنیم .و اون کنترل به معنای رژیم و اندازه  گیری در خوردن و.. نیست .

      چون تا الان خواستع ذهن ما چاق تر شدن بوده ، حالا ما هرچی بگیم که چاقی رو نمیخواستیم ، گفته ما هیچ نغییری در روند ذهن ما ایجاد نمیکنه ، چون آموزشی که به ذهنمون د دادیم و یادش گرفتیم ، چاق شدن بوده.

      عبارت تاکیدی زمانی تاثیر گذاره که اصل رو بلد باشیم و با اینها یاداوری بشه بهمون .وگرنه که ما با عبارت تاکیدی چاق نشدیم که بخوایم با عبارات تاکیدی هم لاغر بشیم.!

      اگه اصل رو بلد نباشیم ، نمیتونیم با تلنگر زدن به خودمون یادش بگیریم ، هیچ علمی با تلنگر زدن اموزش داده نمیشود 

      چون لاغری هم نوعی علمه !

      و ما با اموزش دیدن لاغری ، رفتارهامون تغیییر میکنه .

       ولی این اموزش کسل کننده نیست و مشتاق کنندست تفاوتی که با همه آموزش های دیگه داره .

      وقتی عدد ذهنمون رو تعیین کنیم ، هدایت میشیم به اون وزن و این رو باید بهش آموزش بدیم ، چون به گفتن نیست. 

      باید ذهن بپذیره که ما چه عددی وزنی رو دوست داریم ، چه اندامیو دوست داریم و… و مارو به اون برسونه . 

      خیلی دوست دارم ، خییییلللیییییییی دوست دارم که به  اون فایله تنظیم ترموستات ذهنی برسم و انجامش بدم .

      برای لاغرشدن بهتره که دست از تلاش بیهوده برداریم .چون که روش های دیگه خیلی سخت و رنج اور بود و غممون میگرفت که دوباره فردا هم باید اونکارارو تکرار کنیم.

      هیچ کدوم ما برای چاق شدن رنچ نکشیدیم ، و بالعکس لذت هم بردیم ، خودمون هم نمیدونستیم ،و هرروز  یکسری کارهای تکراری و انجام میدادیم که نتیجش هم چاقی بود 

      بنابراین ، لاغرشدن هم باید مثل چاقی ما ، لذت بخش باشه و نباید برای برای لاغر شدن ، رنچ بکشیم .

      در روش های قبل ، درگیری داشتیم و همش اذیت میشدیم . ولی وقتی لاغری رو یاد بگیریم ، شرایط تغییر میکنه.

      ذهن ما خودش چیزی نداره ، باید اطلاعات لاغری رو بهش بدیم تا نتیجه رو به ما بده . دقیقا مثل یک کامپیوتر 

      پس تلاش بیهوده کافیه ، باید آموزش ببینیم .

      دیگه تجربه را تجربه کردن خطاست . 

      مهم ترین عاملی که میتونه روزهای ما رو خوب یا بد کنه ، خودمون هستیم . خودمونیم که شرایط پیرامون رو به سوی خودمون جذب میکنیم و یک روز خوب رو برای خودمون میسازیم ، پس نگاهمون رو از  روی شرایط پیرامونمون برداریم و به خودمون نگاه کنیم که این خخودمون هستیم که پیرامونمون رو میسازیم . 

      ما در درون دنیا نیستیم ، دنیا در درون ماست .

      در البوم شگفتی سازان میبنمتون. 

      شاد و پیروز و متناسب باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم