0

ناامیدی در مسیر لاغری | چطور از تاریکی ذهن عبور کنیم و دوباره بدرخشیم؟

ناامیدی در مسیر لاغری
اندازه متن

💭 تصور کن یه روز دیگه جلوی آینه وایسادی، با کلی تلاش، رژیم و ورزش… اما باز هم اون عدد لعنتی روی ترازو تغییر نکرده. قلبت می‌گیره، چشمت خیس می‌شه، و صدای آشنای ذهن میاد: «ولش کن… تو نمی‌تونی!» 😔

اگه تو هم این حس رو تجربه کردی، بدونی که ناامیدی در مسیر لاغری تنها نیستی. خیلی‌ها درست همین‌جا کم میارن؛ اما درست همین‌جاست که یه جرقه امید می‌تونه همه‌چی رو تغییر بده. ✨

تو این مقاله می‌خوایم با هم کشف کنیم که چطور می‌شه توی دل تاریکی، نور رو پیدا کرد… و دوباره با انگیزه و عشق به راه ادامه داد. 🌱💪

✨ در ناامیدی بسی امید است؛ در چاقی بسی لاغری!

ما از همون سال‌های کودکی، بارها و بارها شنیدیم: «در ناامیدی بسی امید است». اون‌قدر این جمله رو شنیدیم که شاید فکر کردیم فقط یه شعار قشنگه که وقتی کسی حالش بده، باهاش دلداری‌ش می‌دن.

اما اگه تا حالا از ته دل ناامید شده باشی، اگه روزهایی بوده که فکر کردی دیگه هیچ راهی نیست… دقیقاً همون موقع‌ها معنی واقعی این جمله رو حس کردی. نه فقط با گوش، بلکه با گوشت و پوستت. 😢

ناامیدی در مسیر لاغری

💭 ناامیدی در مسیر لاغری هم دقیقاً همینطوره.

مثل یه شب تاریک و طولانیه که هیچ چراغی توش روشن نیست. توی این شب، بارها به خودت می‌گی: «تموم شد. من دیگه هیچ‌وقت لاغر نمی‌شم.

وضعیت من همینه و باید تا آخر عمر تحملش کنم.» اما واقعیت چیه؟ درست بعد از تاریک‌ترین لحظه شب، طلوع اتفاق می‌افته. 🌄

هیچ شبی تا ابد باقی نمی‌مونه، و هیچ ناامیدی‌ای هم تا ابد در دل انسان نمی‌مونه… مگه اینکه خودمون بهش چسبیده باشیم.

🔁 ناامیدی در مسیر لاغری شاید یه احساس طبیعی باشه،

وقتی بارها رژیم گرفتی، بارها با انگیزه شروع کردی و هر بار به بن‌بست خوردی. اما بدون، اون لحظه‌ای که فکر می‌کنی دیگه هیچی جواب نمی‌ده، دقیقاً همون لحظه‌ست که اگر فقط یه گام کوچیک دیگه برداری، ممکنه همه‌چیز تغییر کنه.

چاقی شاید مثل یه زمستون سرد باشه، اما لاغری با ذهن مثل یه بهار نو می‌تونه از دل همون سرما سبز بشه. 🌸

تو دل چاقی، غصه، خستگی، اضافه‌وزن و احساس ناتوانی هست؛ اما درست در بطن همون شرایط، بذر سبُکی، آرامش، زیبایی و توانایی لاغر شدن هم وجود داره.

فقط باید بهش فرصت رشد بدی، باید اجازه بدی از دل خاک ذهن‌ات، یه نهال امید سر دربیاره.

🌱 ناامیدی در مسیر لاغری وقتی رشد می‌کنه که به درونت گوش ندی، که باورت نشه که هنوز می‌تونی.

ولی اگه حتی یه لحظه، فقط یه لحظه، تصمیم بگیری که یه قدم دیگه برداری، اون موقع یه شکاف نور بین دیوارهای ذهن بسته‌ات باز می‌شه. و همون نور کم‌کم همه تاریکی رو از بین می‌بره. ✨

🧠 ذهن ناامید؛ بزرگ‌ترین دشمن لاغری

بذار صادقانه بگم: خیلی وقت‌ها این بدن ما نیست که جلوی لاغر شدنمون رو می‌گیره…

بلکه این ذهن ماست که ناامید شده، خسته شده و باور نمی‌کنه که می‌تونه تغییر کنه. 💭

ناامیدی در مسیر لاغری دقیقاً از همین‌جا شروع می‌شه؛ وقتی ذهنت بهت می‌گه:

  • “تو سال‌هاست چاقی، دیگه نمی‌تونی لاغر بشی!” 😔
  • “همه راه‌ها رو رفتی، دیگه وقت تلف نکن!”
  • “لاغری مال بقیه‌ست، نه تو!”

و مشکل اینجاست که ما این جمله‌ها رو نه فقط می‌شنویم، بلکه باورشون می‌کنیم

😈 ذهن منفی‌باف مثل یه ویروس پنهان عمل می‌کنه. خیلی نرم و نامحسوس، شروع می‌کنه به کاشتن بذر شک، ترس و ناامیدی.

مخصوصاً در زمان‌هایی که نتایج سریع نمی‌بینیم، یا وزنی که کم کرده بودیم برگشته. در این لحظه‌ها، ناامیدی در مسیر لاغری رشد می‌کنه و ما رو از ادامه‌ی راه بازمی‌داره.

اما باید بدونی:

اون صداهای منفی ذهن، “واقعیت” نیستن، بلکه فقط “تکرار تجربه‌های گذشته” هستن. تو بارها شکست خوردی، نه به خاطر بی‌عرضگی، بلکه چون مسیرت اشتباه بوده. چون داشتی با زور و اجبار و تنبیه پیش می‌رفتی، نه با آگاهی و احترام به خودت.

✨ حالا وقتشه مسیر رو عوض کنی.

لاغری با ذهن، راهیه که نه با سرزنش و فشار، بلکه با آموزش و عشق به خودت شروع می‌شه.

ذهن ناامید می‌خواد تو رو تو همون حالت نگه داره، چون تغییر براش ترسناکه. ولی تو، قوی‌تری از اونی هستی که فکر می‌کنی. 💪

اگر حتی یه روز، فقط یه روز تصمیم بگیری صدای ذهنت رو خاموش کنی و به ندای درونت گوش بدی، می‌فهمی که هنوز امید هست.

هنوز می‌تونی تغییر کنی. هنوز می‌تونی ناامیدی در مسیر لاغری رو به امید، انگیزه و حرکت تبدیل کنی.

🌟 تجربه شگفتی‌سازان: همه یه‌روزی ناامید بودن

اگه الان احساس می‌کنی ناامیدی در مسیر لاغری داره خفه‌ت می‌کنه… اگه بارها با اشک تو چشم و یه عالمه حس شکست، ترازو رو نگاه کردی و گفتی: “بسّه دیگه!”

بذار یه چیز مهم بهت بگم: تو تنها نیستی.

🎧 من صدها و هزاران پیام از همراهان لاغری با ذهن دریافت کردم که نوشته بودن:

«من دیگه هیچ امیدی ندارم»،

«هر چی رژیم بود امتحان کردم»،

«لاغر شدن برای من محاله…»

اما امروز؟ خیلی از همونا شدن شگفتی‌ساز! 😍

همون آدم‌هایی که یه روزی مثل تو از همه چی ناامید بودن، الان با لبخند از خودشون عکس می‌گیرن، لباس‌هایی می‌پوشن که قبلاً حتی جرئت نگاه کردن بهشون رو نداشتن، و از احساس سبکی و شادی‌شون می‌نویسن. 🎈

❗ نکته مهم اینه که:

ناامیدی در مسیر لاغری یه مرحله‌ست، نه یه پایان!

اونا هم ناامید شدن… اما تو همون نقطه‌ی تاریک، به جای اینکه تسلیم بشن، یه قدم کوچیک برداشتن:

👣 شاید فقط یه فایل گوش دادن

👣 شاید فقط یه جمله مثبت رو تکرار کردن

👣 یا حتی فقط یه روز با خودشون مهربون‌تر بودن

همین قدم‌های کوچیک، همین لحظه‌های ریز، کم‌کم یه مسیر جدید ساخت. مسیری که به جای جنگیدن با بدن، با خودشون آشتی کردن. ✨

🧩 واقعاً چه چیزی باعث تفاوت شد؟

نه ژن خاصی داشتن،

نه اراده‌ی فوق‌العاده‌ای،

نه پول برای رژیم‌های عجیب و گرون…

اونا فقط یه تصمیم گرفتن:

تصمیم گرفتن که “باور کنند” هنوز امیدی هست.

تصمیم گرفتن که صدای ذهن منفی‌باف رو ساکت کنن و شروع کنن به ساختن یه روایت جدید از خودشون.

💬 و تو هم اگه تا اینجای مقاله رو خوندی، یعنی هنوز یه جرقه تو دلت روشنه. همون جرقه‌ای که می‌تونه آتیش امید بشه و تو رو از ناامیدی در مسیر لاغری بیرون بیاره.

📿 ایمان به رحمت خدا؛ نوری در دل تاریکی

اگه توی تاریکیِ ناامیدی گیر افتادی، اگه فکر می‌کنی دیگه لاغر شدن برای تو ممکن نیست، یه لحظه چشماتو ببند و با خودت زمزمه کن:

«از رحمت خدا ناامید نشو…»

🤲 خداوند در سوره یوسف، آیه ۸۷ می‌فرماید:

«از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا جز کافران، کسی از رحمت خدا نومید نمی‌شود.»

و در سوره زمر، آیه ۵۳ هم می‌گه:

«ای بندگان من که بر خود ستم کرده‌اید، از رحمت خدا ناامید نشوید!»

این آیه‌ها فقط برای آدم‌هایی نیستن که کارهای خیلی بزرگ و خطرناک انجام دادن…

گاهی چاقی هم نوعی ظلم به خودمونه.

وقتی بارها بدون توجه به جسممون، ذهنمون رو با افکار منفی، رژیم‌های سخت، سرزنش و بی‌محبتی پر کردیم، یعنی داشتیم به خودمون ظلم می‌کردیم. 😞

اما همون خدایی که می‌گه حتی اگر هزار بار به خودت بد کردی، باز هم ناامید نباش…

همون خدا، رحمتش رو توی مسیر لاغری هم برای ما جاری می‌کنه. 🌈

🙏 ایمان، قدرتی برای عبور از ناامیدی در مسیر لاغری

خیلیا فکر می‌کنن ایمان داشتن یعنی فقط دعا کردن و منتظر معجزه موندن.

اما ایمان واقعی یعنی باور به رحمت خدا + اقدام از روی عشق.

⚡ یعنی وقتی به خدا توکل می‌کنی، دیگه ذهنتو با افکار منفی پر نمی‌کنی.

یعنی به جای اینکه بگی: «من نمی‌تونم»، بگی: «با لطف خدا، من می‌تونم.»

یعنی وقتی ذهن منفی‌باف خواست ناامیدی در مسیر لاغری رو بهت غالب کنه، بایستی جلوش و بگی:

«خدایی که منو آفریده، منو برای چاق بودن نیافریده! من لایق سبکی و تناسبم.»

🕊️ اون لحظه‌ای که ایمان در دلت زنده بشه، حتی اگر هنوز روی ترازو تغییری ندیدی، احساس می‌کنی سبک شدی.

چون باری که ذهن‌ت به دوش می‌کشید، یعنی همون ناامیدی، داره از روحت برداشته می‌شه…

✅ در مسیر لاغری با ذهن، ایمان مثل یک طناب محکم تو رو نگه می‌داره.

هر وقت ناامیدی خواست تو رو زمین بزنه، باهاش نجنگ…

فقط دستتو بده به ایمان، به نور خدا، و بدون که همون‌جوری که پایان شب، سپیده‌ست…

پایان چاقی، تناسبه…

و پایان ناامیدی در مسیر لاغری، شروع معجزه‌ی توست.

🚀 راهکارهای عملی برای عبور از ناامیدی در مسیر لاغری

ناامیدی در مسیر لاغری می‌تونه مثل یک دیوار بلند و سنگین جلوی راهت ظاهر بشه. ولی یادت باشه: هیچ دیواری جاودانه نیست، و با ابزار درست می‌شه ازش بالا رفت. 🧗‍♀️

اگه دوست داری دوباره به مسیرت برگردی و با انگیزه ادامه بدی، این چند راهکار ساده اما قدرتمند رو امتحان کن:

🌱 پذیرش شرایط فعلی؛ اولین قدم به سمت تغییر

قبل از هر چیز، باید قبول کنی که الان کجایی و چه وضعیتی داری.

گاهی وقتی درگیر ناامیدی در مسیر لاغری هستیم، خودمون رو سرزنش می‌کنیم یا فرار می‌کنیم.

پذیرش یعنی بدون قضاوت، فقط بگی: «من الان اینجایم و این طبیعیه.»

این پذیرش، مثل یک نفس عمیقِ تازه، به تو آرامش می‌ده و ذهن‌ت رو باز می‌کنه برای پذیرش راهکارهای بعدی. 🌬️

🎯 هدف‌گذاری کوچک و قابل دسترس

به جای اینکه همه‌چیز رو یک‌باره تغییر بدی و دنبال کاهش وزن‌های خیلی زیاد باشی، هدف‌های کوچیک بگذار.

مثلاً:

  • امروز یک فایل آموزشی لاغری نگاه کنم
  • امروز ۱۰ دقیقه پیاده‌روی کنم
  • امروز یک غذای سالم‌تر انتخاب کنم

این هدف‌های کوچک به تو حس موفقیت می‌ده و کم‌کم ناامیدی در مسیر لاغری رو کم‌رنگ می‌کنه. ✅

🧘‍♂️ مراقبه و تمرین ذهن‌آگاهی

ذهن‌آگاهی یعنی یاد گرفتن که به احساسات و افکارمون بدون قضاوت نگاه کنیم.

وقتی دچار ناامیدی در مسیر لاغری می‌شی، به جای فرار یا سرزنش خودت، سعی کن احساساتت رو ببینی و قبول کنی.

مراقبه کوتاه روزانه می‌تونه به تو کمک کنه ذهن‌ت رو آرام کنی و انرژی مثبت جذب کنی. 🌸

🤝 حمایت گرفتن از دیگران

هر وقت حس کردی ناامیدی در مسیر لاغری داره قوی می‌شه، به جای تنها شدن، دنبال حمایت باش.

دوستان، خانواده یا حتی گروه‌های مجازی که هدف مشترک دارن، می‌تونن به تو انرژی بدن و انگیزه‌ات رو تازه کنن.

صحبت کردن درباره احساسات و تجربیاتت، بار سنگین ناامیدی رو سبک‌تر می‌کنه. 💬

📚 یادگیری و الهام گرفتن از تجربه‌های موفق

مطالعه کردن داستان‌های موفقیت و شنیدن تجربه‌های کسانی که از ناامیدی عبور کردن، می‌تونه بهت امید و انگیزه بده.

مطمئن باش، هیچ کسی مسیرش بدون چالش نبوده، اما همه اونهایی که موفق شدن، تونستن ناامیدی در مسیر لاغری رو پشت سر بذارن.

این الهام‌ها مثل نور چراغی هستن که راهتو روشن می‌کنن. 🔦

💡 تغییر باورهای ذهنی

مهم‌ترین بخش لاغری با ذهن، تغییر باورهای محدودکننده‌ست.

هر بار که ذهنت گفت: «نمی‌تونی»، با خودت تکرار کن: «من می‌تونم، من لایق تغییرم.»

این تکرار باورهای مثبت، قدم به قدم ناامیدی در مسیر لاغری رو کم‌رنگ می‌کنه و تو رو به سمت موفقیت می‌بره. 🎉

🎯 نتیجه‌گیری و راهی به سوی رهایی از ناامیدی در مسیر لاغری

همون‌طور که می‌گیم:

در ناامیدی بسی امید است

ما در سرزمین لاغرها می‌گیم:

در چاقی بسی لاغری است! 🌈

مسیر لاغری با ذهن، یه راه متفاوت و آرام‌بخش برای رسیدن به تناسب اندامه؛ مسیری که به جای جنگیدن با بدن، با ذهن شروع می‌شه و با آرامش، انگیزه و باور همراهه. 🌿

✅ دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها

این دوره به تو کمک می‌کنه باورهای محدودکننده و موانع ذهنی که باعث ناامیدی در مسیر لاغری شده رو پاکسازی کنی.

با تمرینات و تکنیک‌های این دوره، می‌تونی ذهن‌ات رو از افکار منفی رها کنی و با انرژی و انگیزه تازه ادامه بدی.

همیشه یادت باشه:

📣 در چاقی بسی لاغری است!

تو لایق بهترین نسخه خودتی و می‌تونی به رویاهات برسی. 💖

منتظر کامنت‌های شما هستیم! 💬👇

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.07 از 88 رای

فایل صوتی

باکس دانلود

https://tanasobefekri.net/?p=38789
29 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم نیکروان
      ۱۴۰۴/۰۶/۲۴ ۰۱:۳۳
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 17395 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 356 کلمه

      سلام هدایت همه مابه سایت تناسب فکری لطف خدابوده چون ماازچاقی ورژیم ومشکلاتش خسته شده بودیم وخالصانه ازخداخواستیم یک راهی بمانشان بده وخدای مهربان ماروبه این بهشت هدایت کرد من خودم یکساله عضوشدم اولش شروع کردم نمیدونستم لاغری باذهن چی هست فایل هارورشروع کردم به گوش دادن اولش نمیدونستم چی بنویسم تودیدگاه مختصرمینوشتم من فکرمیکردم دهنم مقاومت میکنه ومن نمیتونم موفق بشم یکم پیش رفتم ازاستادیادگرفتم مقاومت دهنی وجودنداره ایناهمش افکارذهن چاق منه یا میگفتم‌ منم ترغیب نشم بخوردن طبق گفته استادچه ترغیبی من سالها عادت کرده بودم به پرخوری برامن که دهنم پربودازفرمول اشتباه وریزه خواری ومیشنیدم ازاطرافیان بمن گفته بودن تواراده نداری نمیتونی لاغربشی ولی درروش ذهنی یادگرفتم اراده نه اشتیاق یادگرفتم نگم میل ندارم زمانی بمن تعارف زدن بگم سیرم وقتی اشتباه میکنم اون ذهن منفی باف هی میگه دیدی تونمیتونی ولی من یاعلی میگم‌بلندمیشم بهتر روش لاغری رو یادمیگیرم من نوشته های قبل فایل مطالعه نمیکردم توفایل ها استادگفتن‌همیشه مطالعه کنیدیه نکاتی اشاره میشه منم جدیدا مطالعه میکنم چقدرنکاتی روبیان کردن من نکته برداری میکنم وچقدرکمکم میکنه قبلا تندتندفایل کوش کنم دیدم فایده نداره باخودم گفتم دوتافایل گوش میکنم ارام بدون عجله مهم یادگیری هست عجله ندارم برالاغری هرچنددفعه شکست خوردیم نبایدناامیدبشیم دوباره برگردیم وبه مسیرادامه بدیم من شده پرخوری کردم حالم بدشده ولی ناامیدنشدم‌ ادامه دادم به مسیر شده کسالت داشتم دست نکشیدم ادامه دادم اگرروزنتونم چون دخترم نمیزاره تمرکزکنم شب یک تایمی رومیزارم سکوت هست وباارامش مطالب میخونم ویادگرفتم چجوری بنویسم انچه ازفایل ها متوجه شدم توخوندن دیدگاها کوتاهی کردم ولی شروع کردم میخونم نکات خوبی رودوستان اشاره میکنن یادگرفتم چاقی نتیجه افکارهست تمام اعمال ورفتارازمغزصادرمیشه بااموزش ها این فرمول اشتباه روپاکنم فرمول صحیح روثبت کنم هرچه بیشترتومسیرباشم‌بهتر یادمیگیرم لاغری رو ازافکارمنفی دوری کنم کمتروقتموصرف فضای مجازی کنم بیشتر بیام سایت وکلی فایل هست گوش کنم  روخوردنم تمرکزداشته باشم ارامش ذهنی خودش رمزموفقیت درتناسب اندام هست ازغذاها نترسم قدرتی ندارن قدرت افکارمن خیلی بیشتره مغزروتحریک میکنه یکی ازبستگان گفت لاغری باذهن چه تاثیری داشته کجالاغرشدی ولی من توجه نمیکنم به این حرفها من باخودم میگم اگرده کیلواضافه وزن دارم ماهی یک کیلوکم میکنم واین براذهن من چیزی نیست خیلی راحته لاغری اسانترین کاردنیاست واین روش براذهن ناخوداگاه حالت تشویق داره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      ۱۴۰۴/۰۶/۰۳ ۰۲:۰۷
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 17395 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 243 کلمه

      سلام من درگذشته اونقدرچاق بودم وزانودردمیگرفتم بازبه خوردنم ادامه میدادم انگارخوردنه مهم بوده ازدردزانورفتم دکترارتوپدبمن گفت لاغرکن من باز لاغرنکردم ولی خیلی حرف بمن میگفتن لاغرکن چاقی خوب نیست ناراحت میشدم باز بیخیال بودم بعدمدتی تصمیم گرفتم برم باشگاه اونم یک روزمیرفتم یباربهونه میاوردم توباشگاه بی حس وحال بودم ازورزش کردن دوباره شروع کردم به گرفتن رژیم وورزش ودستگاه اب کردن چربی خوب لاغرکردم ولی تارهاکردم دوباره چاقترشدم ومن انگار کنترل رو خوردنم نداشتم ازدکتربرنامه گرفتم اونم درمان قطعی چاقی من نبود اجراکردن رژیم برا ذهن ناخوداگاه من سازگارنبود وطبق فایل منم یک گونی برنج ده کیلویی رومیبینم میگم سنگینه باخودم میگم بدن من چجوری اون همه چربی رو تحمل میکرد چجوری زانوهام اون همه وزن روتحمل میکرد چقدربماگفتن چاقی ارثیه چقدرباورکرده بودیم چقدرازخوردن موادغذایی ترس داشتیم نگرش هاچقدراشتباه بود اززمان اشنایی باسایت تناسب فکری یادگرفتیم چاقی ارث نیست ازذهنه چون ذهن ما پرشده بودازفرمول چاقی ولی دراین روش روافکارکارمیشه ذهن یادمیگیره بااموزش ها که مثل یک فردمتناسب عمل کنیم من خودم یکساله عضوشدم اموزش هاروشروع کردم اولش سخت بود ولی ذهن تومسیرقرارمیگیره وعادت میکنه فرمول اشتباه روشناسایی واصلاحش میکنه اگراشتباه کردیم ناامیدنشیم به مسیرادامه بدیم من اشتباه کردم ولی مسیررورهانکردم پرقدرت ترادامه میدم ترازواززندگیم حذف کردم لاغری روبراخودم اسان کردم کاری به نتیجه ندارم من فقط هدفم یادگیری زبان لاعری ومثل یک فردمتناسب زندگی کنم خداروشاکرم منوبه این مسیرهدایت کرده وازشرکابوس رژیم وورزش راحت شدم دراین روش چربی ها اب میشن مامتوجه نمیشیم بدون کوچیک ترین سختی وعرق ریختن فقط باقدرت ذهن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکرم رهنما
      ۱۴۰۴/۰۵/۲۷ ۱۲:۱۳
      مدت عضویت: 112 روز
      امتیاز کاربر: 8150 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      سلام 

      من واقعا اصلا نمی‌دونم قبلا دیدگاهم و نوشتم یا ن ولی دوست دارم بنویسم 

      متوجه شدم چاقی بیماری خاموشه که نیاز به درمان داره قبل اینکه عوارض مخربش نمایان گر باشه 

      فقط کافیه مغز و برنامه ریزی کنی روی لاغری و تنظیمش کنی روی استمرار چون مغز براش مهم نیست اون برنامه مخربه با سازنده فقط کافیه برنامه ها و عادت های مخرب رو لغو کنی و برنامه های سازنده و عادت های درست و جایگزین کنی 

      حالا این برنامه ها رو فقر به سمت ثروت بد شانسی به سمت خوش شانسی 

      چاقی به سمت لاغری 

      ‌پرخوری به سمت اندازه خوری  میتونه تنظیم کنیم

      درگیر و محدود به زمان نباشیم صبور باشیم 

      شاید ذهن لاغر شده باشه ولی جسم نیاز به زمان داره پس زمان بدیم به جسم عزیزمون 

      باید استمرار و استمرار داشته باشیم و صبور باشیم اصلا به چاقی فکر نکنیم 

      باید فرمول مغزی تغییر کنه تا رو تصمیمات شما اثر کنه پس با تصمیم کلامی تغییر در فرمول ذهنی ایجاد نمیشه فقط باید در مسیر پابرجا باشی عیب نداره در مسیر پر خوری  کنی عذاب وجدان بگیری گریه کنی حالت بد میشه فدا سرت حتی اگه وزنت اضافه بشه عیب نداره  

      فقط و فقط کافیه مسیرتا ادامه بده 

      این ها همه طبیعیه معجزه فقط در استمرار اتفاق میفته 

      یک شبه یک ماهه قرار نیست اتفاقی بیفته وقتی ادامه میدی نتیجه با صبر شما اتفاق میفته 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      ۱۴۰۴/۰۵/۱۹ ۱۸:۴۲
      مدت عضویت: 1021 روز
      امتیاز کاربر: 65001 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      سطح مبتدی
      سطح متوسطه
      سطح پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 769 کلمه

      به نام هدایی بخشنده ومهربان 

      سلام  ب استاد عطار روشن وهمه دوستان هم مسیر 

      به شکر خدایی عزیزم برای ادامه دادن انگیزه دارم  بودن افراد و مهمان من از برنامه دوره نمیکنه   قصدم ونیتم ادامه دادن داشتن حس حال خوب هست

      پس برای و شاد بودن وادامه دادن  تو سایت و برنامه خودم حتما باید تشویق داشته باشم  👏 👏 👏 

      من برای امید داشتن و ادامه دادن نیاز به تشویق هرروز دارم و این تشویق اویل از طرف شما و دوستان توسایت به شکل های مختلف برام مهیا شد وفتی یادگرفتم هر تغیبر کوچک بزرگ بینم تا واقعا بزرگ بشه 

      هرتغیبر کوچک ارزش  براش گزاشتم برام مهم شد چرا ؟

      چون قبلا اصلا قادر نبودم هیج تغیبر اجرا کنم تازه نتیجه تغیبر بینم 

       نگفتم این تغیبر کوچک ارزش نداره انتظار تغیبر بزرگ برای خودم نشانه تغیبر بینم همین تغیبرات کوچک  جمع شد و من به مرور تغیبر کوچک وزن وسایز  بهش رسیدم و حال داره مرحله به مرحله لاغری من شکل پیش میره وزنم داره کاهش پیدا میکنه سایزم دارم کم میشه وجنبه دیگه زندکیم داره پوشش میده 

      همه از امید که چراغ راهنمایی مسیرم  هست داره سر چشمه می گیره نور امید من نگه داشته یقین دارم که همه جیز تو زمان خودش بهبود خواهد داشت

       اگه روز اول که وارد سایت شدم امید نداشتم که مسبر و هدف درست هست شک و تردید حتما من مسیرم دور کرده بود و حالا بازم داشتم تو بخش فبلی وضعیت بدتر شرایط سختر و مشکلات بیشتر رو تجربه میکردم 

      عشق به مسیرم امید به بهبود شرایط این روز نبود انگیزه حرکت نداشتم و حالم حس خوب رو تجربه نکرده بودم 

       بعضی زمان نا امید سراغ من میاد  ولی سریع خودم ازش دور میکنم و هی به خودم یاد آور میشم با ادامه دادن و توکل به خدایی عزیزم شرایط خودم حتما بهتر خواهد شد و هر دست آورد برام ازاهمیت زیادی برخورد هست  و مراحل دریافت هی بزرگتر بیشتر داره به پیش میره چون امید دارم حسم به کارم خوب هست شک ندارم یقین دارم شور شوق دارم زمانی که کاریی برام پیش میاد که نمی رسم که بیا برنامه هرروز انجام بدم اون نور امید بازم من وارد میکنه به شکلی به مسیر برسم یی  فایل بینم یی بخش ضبط شده صدای خودم گوش بدم خلاصه بی خیال کارم مسبر نمیشم 

      تو هفته گذشته من تو دور روز داشتم ضبط صدای خودم گوش دادم  با صدای خودم اکاهی بیشار نشست تو ذهن ناخداکاهم داره  حس متفاوت از مسبرم برام مهبا شد  که‌ بازم تو گوشیم نوشته های  خودم با حس خوب خواندم  و حسم بهتر شد این بخش که از دریافت خوب خبر  بدم 

      همه اینها نشان  آز امید داشتن به  هدایت و حمایت خدایی عزیزم هست که میدونم و یقین دارم درسترین مسیر من هدایت کرده و داره حمایت کرده 

      پس با امید ادامه میدم که به هدفم برسم 

      حالا تو دریافت هستم سطح دریافت‌ داره هی  بیشتر بزرگتر بیشتر میشه و با حال خوب دارم ادامه میدم که تجربه های دیگه مسبرم رو هم داشته باشم 

      امیدم داشتن به کاری که داری انجام میده نشان از قبول درستی هدف وبه هدایت وحمایت  مسیر  و  یقین خبر میده 

      امید باعث شد حرکت داشته باشم سکون قبول نکنم راکت بودن  قبول نکنم و با آموزش دیگه و برداشت گام‌های دیگه مسبرم باعث بهبود بهتر بیشتر تو بخش آموزش بشم و بخش های دیگه که نیاز به ترمیم داشت

       رو بهش رسیدگی کنم و حالا دارم از کاربی که انجام دادم نتیجه به خودم هدبه میدم خدایا شکرت که دارم با امید انکیزه ادامه میدم 

      من فبلا زمان زیادی گوش تودستم بود وهیج زمان اصلا تصور نمیکردم که با گوشیم اول آموزش بینم وخودم آموزش که دیده‌ام باعث تغیبر به این بزرگی توزندگی من بشه وباعث تغیبر تو رفتارم وگفتاروعمل کرد بشه. ازهمه مهم تر من لاغر کنه به سلامتی جسم کمک کنه

       من تمام این برنامه رژیمی یا خریدم یا پیش دکتر رفتم برام برنامه چاب شد تحویل داد برای وزن کم کردن تا زمانی که تسلیم واقعی ندشم به این مسیر هدایت نشدم شما حالا میکرد که جرا افراد با اینکه گوشی تو دستشون هست این سوال از خودشون نمیکنن برای من به این طریق ورد به سایت ایجاد شد 

      شاید برای افراد دیکه همون سوالی که شما کفتید باعث ورد به این مسبرم یشه و یی جواب دیگه من به این سوال شاید چاقی برای این افراد انقدر سخت اذیت کننده نیست هنوز لذت خوردند وتفریح کردن براشون بیشتر ازلاغری هست که قصد ونیت لاغر شدن این افراد اپن شکل واقعی نیست یی هوس زود  گذر هست که انقدر برای دریافت لاغری تلاشی نداران تو زمانش که عرصه براشون تنک بشه حتما این سوال ایحاد خواهد شد واون زمان وقت بودن توسایت براشون به انواع مختلف به وجودمیاد 

      خدا پشت و پناهتون یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر ملکوتی
      ۱۴۰۴/۰۵/۱۸ ۲۲:۱۳
      مدت عضویت: 822 روز
      امتیاز کاربر: 6770 سطح ۳: کاربر پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 302 کلمه

      سلام بر استاد عزیز وهمراهان گرامی 

      جملات بسیار روحیه بخش و عالی دراین متن وجود داشت 

      …درچاقی بسی لاغریست 

      ….لاغری با ذهن مثل یک بهار نو از دل سرمای زمستون چاقی سبز میشه 

      ….ناامیدی در مسیر لاغری  یک مرحله ست نه یک پایان 

      ….شاید باچاق شدن  به نوعی به خودمان ظلم کرده اییم اما از رحمت خدا ناامید نمیشویم چون این وعده خود اوست 

      …ایمان  یعنی باور به رحمت خدا و اقدام از روی عشق

      …..ودر ادامه راهکارها  وپیشنهادهایی ساده در جهت 

      …….بازگشت به مسیر و رهایی از ناامیدی و ادامه حرکت 

      ۱_پذیرش شرایط فعلی …….۲_هدف گذاری های کوچک 

      ۳_مراقبه های کوتاه نگاه به احساسات بدون قضاوت 

      ۴_صحبت کردن درباره احساسات وتجربیات با هم مسیران 

      ۵_یادگیری والهام گرفتن از تجربه های موفق دیگران 

      سپاس استاد بسیار عالی بود کلی آموختم و بنظرم این راهکارها علاوه بر تناسب کاملا درهمه ی جنبه های زندگی مورد استفاده میباشد من که امروز شدیدا به این جملات احنیاج داشتم وطبق معمول دوباره به این فایل برخوردم وهدایت شدم    خدایا شکرت 

      واما یک تجربه شخصی دیگر از خودم    جدیدا به این درک رسیده ام که 

      من یا ماها در مسیر لاغر شدن درطول زندگی بارها از روشهای مختلف ومتموعی  برای تناسب استفاده کردیم اما بهرحال بعدا  مدتی خسته و ناامید آنها را رها کردیم و دیگر بهیچ عنوان به سراغشان نرفتیم 

      تا به لاغری با ذهن برخوردیم   برای من که در این چند سال  اینگونه بوده که بارها ناامید شدم لیز خوردم ترک کردم بیخیال شدم با انواع چالشهای مختلف برخورد کردم  اما نمیدانیم چه خاصیت وگرایشی  این روش ذهنی واستاد عزیز دارند که هرگز  نمیشود فراموششان کرد و رها کرد برای همیشه   هر اتفاقی در مسیر بیفتد باز میاییم و ادامه میدیم این یک امتیاز ویژه و جذب عجیب وناخواسته این مسیر محسوب میشه بقول حضرت مولانا 

      بگفتم روز بی گاه است و بس ره دور گفتا رو 

      به من بنگر به ره منگر که من ره را در نوردیدم 

      سپاس 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرزانه ابوالحسنی
      ۱۴۰۴/۰۵/۱۸ ۱۴:۱۶
      مدت عضویت: 1919 روز
      امتیاز کاربر: 48912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,819 کلمه

      من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و احساس خوب پایدار داشتن 

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد میدونید من الان تصمیم گرفتم پروسه کسب و کارم توضیح بدم برای این دوست عزیزم که انگیزه بگیرن ادامه بدن 

      اول اینکه من خیلی خوشحال شدم که بدن من دوست دارم تمایل داره که لاغر بشه چون چاقی یه مانعی براش اونم اذیت میشه کلی باید انرژی بیشتری مصرف کنه تا منو و اضافه وزنم به حرکت دربیاره 

      کلی باید انرژی بیشتری استفاده کنه تا من بتونم از پله ها برم بالا 

      یا حتی کلی انرژی بیشتری باید مصرف کنه من راه برم نفس بشم حرکت کنم و…

      پس بدن منم خیلی اذیت از این چاقی و خدارو شکر میکنم که بدن منم مشتاق که لاغر بشه پس من و بدنم با هم متحد میشم دوره لاغری با ذهن پاس می‌کنیم تا هدفمونو تجربه کنیم خدایا متشکرم 

      و اینکه سرزنش کردن فایده نداره بجز اینکه خودمونو تخریب کنیم از خودمون متنفر بشیم اذیت بشیم اعصابمون خورد بشه بی حوصله بشیم حتی به حدی که حوصله خودمون هم نداشته باشیم فایده دیگه ای نداره 

      تصمیم بگیریم ادامه بدیم وقتی دوره رو شروع کنیم آنقدر زیبا جالب آموزنده دلنشین حال خوب کن امید بخش شادی آور آگاهی دهنده لذت بخش و شیرین که دیگه اصلا یادت میره که به پرخوری فکر کنی 

      و بعد در طول همین مسیر ۶ ماهه کلی از عادت‌های غذایت از بین میره که خودت متوجه نمیشی وقتی میری مهمونی یا عروسی یا جایی و میبینی رفتار خودتو با دیگران تازه متوجه میشی که عه منم این رفتار داشتم الان اصلا اصلا ندارم و فقط به اندازه نیاز بدنم غذا میخورم 

      اون زمان میشه که ناخداگاه قاشق به زمین میذاری و کلی خدای خودتو شکر میکنی خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا متشکرم خدایا تو راسپاس 

      و اما داستان کسب و کار من اول بگم که تقریبا حدود سه سال طول کشید و اینو گفتم نه به این نیت که برای همه هم همین زمان طول میکشه ممکن برای شما ۶ ماه طول بکشه چرا چون فرمول‌های ذهنی من شرایط زندگی من خدارو شکر با شما زمین تا آسمان تفاوت داره 

      من وقتی برای اولین بار این دوره رو پاس کردم 

      اینو بگم تا یادم نرفته من دوره ورود به سرزمین لاغرها رو یک بار پاس کردم و تمام عادت‌های غذایم از بین رفت و الان به اندازه نیاز بدنم غذا میخورم 

      من درباره پروسه کسب و کارم میخوام توضیح بدم 

      من یه روزی همون اوایل که ووارد این دنیای شگفت انگیز و خارق العاده باور نکردنی شدم تصمیم گرفتم شغلی داشته باشم 

      اما اطرافیانم همش مخالفت میکردن یه سری میگفتن ازدواج کردی برای چی چشمش کور وظیفه اش همسرم میگفتن که هزینه های تو رو ساپورت کنه 

      یه سری دیگه گفتن سر پیری یادت افتاده شغل نداری اون زمان که باید اقدام نکردی الان میخوای اقدام کنی 

      کلی هم موانع برام ایجاد کردن ول کن بابا منکه پول نمیدم کاموا بخری آخه من شغلم بافت لباس با دست انتخاب کردم چون تنها کاری بود که بلد بودم اونم به بصورت حرفه ای 

      خلاصه تصمیم گرفتم که شغل داشته باشم تا بتونم نیازهای خودم ب آورده کنم چون واقعا در شرایط سختی بودم 

      تصمیم گرفتم که شغل داشته باشم بعد همون زمان استاد دو تا فایل درباره رسیدن به آرزو با قدرت ذهن مضمونش این نبود ولی محتواش این بود در فاصله دو روزه در سایت قرار دادن 

      فایل اولش بی نظیر بود همونی بود که من میخواستم و خلاصه اون دو فایل گوش دادم تمرینشم نوشتم هدایت شدم به دوره رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن 

      یک بار پاس کردم فصل ۴ و ۵ که درباره امور مالی بود 

      خوب اینجا تصمیم جدی گرفتم که حرف کسی رو گوش نمیدم من میخوام شغل داشته باشم ولی بازم اون فرمول ذهنی قدیمی تر که قوی‌تر هم بود نتیجه رو رقم میزد بازم نوسان داشتم که گاهی میگفتم شغل میخوام گاهی هم که همسرم پول میدا  میگفتم نه نمیخوام 

      ولی در نهایت الان دو سال هست که تصمیم جدی گرفتم که من میخوام شغل داشته باشم از شغلم درآمد کسب کنم 

      و اقدام گردم طبق آگاهی‌ها عمل گردم لباس بافتم یه ژاکت یه پلیور یقه ۷ و یه شال و دستکش سرهم بافتم خیلی زیبا بود طرح گوزن پشت لباس انداختم پلیور طرح کشتی انداختم 

      با ذوق و شوق بردم کرج برای فروش هر مغازه بردم گفت نه نمیخرم الان که فصل این نیست برو پاییز بیا 

      من اون موقع نزدیک عید بود که رفتم برای فروش رفتم برای پاییز اومدم اونجا متوجه شدم که اون آقایی که به من گفت برو پاییز بیا فقط میخواست منو از سرش باز کنه یه چیزی گفت که من برم فکر نمی‌کرد باور کرده باشم سال بعدش هم برم 

      خلاصه موفق نشدم  ویه مدت نا امید شدم لباس نیافتم و تصمیم گرفتم دوباره این دوره پاس کنگ   و دیکه بی پولی خیلی اذیتم کرد تصمیم گرفتم بافتن شروع کنم 

      این دفعه تصمیمم جدی تر شد شروع کردم به بافتن هر چی حسم میگفت میبافتم یک سال بافتم همه لباسها رو جمع کردم تا برای فروش ببرم 

      به خدا گفتم خدایا من لباس بافتم ولی نمیدونم کجا ببرم برای فروش اینجا ت  محله ما میومد شهر کرج بازارهای محلی بنام اون روز یکشنبه بازار و …

      یه روز چهارشنبه بود ما رفتیم بازار یه حسی موقع برگشتن گفت بهتره تو  هم بیا اینجا لباسهاتو بفروشی 

      تصمیم گرفتم آماده شدم برای چهار شنبه دیگه برم بازار یه کوله پشتی برداشتم چند تا لباس درون اون گذاشتم چند تا هم جا لباسی که لباسها رو به اون آویزان کنم یه بطری آب یه کارت خالی 

      رفتم بازار اولین روز ایستادم لباسها رو روی اون رخت آویزهای کمدم گذاشتم دستم گرفتم تا مردم ببینن 

      اون روز موندم کلی حرف شنیدم اینجا وایستادیم بدرد نمیخوره برو توی بازار الان تابستون لباس زمستونه آوردی کسی نمیخره و…

      اما من نا امید نشدم رفتم داخل بازار ولی خبری نشر اومدم خونه 

      بعد یه حسی گفت بهتره بازارهای دیگه هم بری اونها رو هم رفتم خبری نشد 

      تصمیم گرفتم کیفیت لباسها رو بهتر کنم رفتم یوتیوپ کلی آموزش دیدم که بتونم لباسهای با کیفیتی و زیباتر ببافم 

      البته این کارو قبل از اینکه برم بازار انجام دادم نتیجه عالی داد همه از لباسهای من خوششون میومد حتی بچه ها ولی خریدی انجام نمیشد 

      بعد یه دیدگاه دوستی رو خوندم که گفته بود کیف میبافم منم تصمیم گرفتم کیف ببافم اول با کاموا بافتم خیلی مورد استقبال قرار گرفت ولی فروش نداشتم 

      بعد تصمیم گرفتم با نخ مخصوص خودش کیف ببافم رفتم مکرومه  خریدم 

      و اینکه منم لیز خوردم یک هفته نرفتم یکم بخاطر این بود که یه رگال متحرک نیاز داشتم که روی زمین بساط پهن کردم 

      تازه با کلی موانع ذهنی ام مقابله کردم مثلا اولش خجالت میکشیدم برم بازار لباس دستم بگیرم بفروشم 

      اما یه جمله استاد به من امید می‌داد که افراد موفق و ثروتمند یه روزی در جایگاه شما بودن همینکه میدونستم این جز پروسه پیشرفت مالی میپذیرفتم به من امید می‌داد  که برم بازار 

      کلی مسائل داشتم ولی من پیروز میشدم مثلا یه روز رفتم بازار آقای همسایه گفت اشکالی نداره بساط تو پهن کن من وقتی کارم تموم شد یه ده دقیقه گذشت آقایی اومد گفت اینجا جای منه خلاصه قبول نکرد گفت بلند شو منم گفتم حالا تازه چیدم شما اون طرف بذارید گفت جا نمیشه منم بسازم جمع کردم بردم یه جای دیگه 

      تازه کسی اجازه نمی‌داد یه آقایی افغانی بود که دید من دنبال جا میگردم صدای من میومد که دارم دنبال فضای خالی میگردم اجازه داد جلوی ماشینش بشینم 

      بعد یه روز که تو بازار بودم یه آقای همسایه گفت که فلان بازار خوبه اونجا می‌خرن برو اونجا منم تصمیم گرفتم ا ن بازارها رو هم برم 

      خلاصه ایدها مو دنبال میکردم و قراره که فردا برم بازار ایمان دارم که فردا مشتری دارم چون من دارم هی کارم بهتر و بهتر میکنم کیفیت لباسها بافتم بهتر میکنم پس مشتری میاد و می‌خره 

      تازه استاد من یه مانع ذهنیم رو هم پیدا کردم من همیشه میگفتم که مشتری میخوام نمیگفتم مشتری بیاد از من خرید کنه  خوب من مشتری داشتم که میومد سوال می‌کرد لذت می‌برد تبریک میگفت که خانم هترمندی هستم کلی خریدی نمی‌کرد می‌رفت یه جوری دنبال کننده بود 

      ولی این دفعه گفتم خدایا مشتری میخوام که بیام لباس منو بپسنده بخره و بره 

      من همیشه میگفتم مشتری میخوام که عاشق بافت با دست باشه خیلی افراد میومد خیلی از بافت‌های من لذت میبردن ولی نمیخریدن 

      این دفعه گفتم خدایا مشتری میخوام که همین لباسهایی که بافتم بخره پول وارد زندگی من کنه 

      و گفتم به دوستم که لاغری هم تقریبا یه همچین پروسه ای داره بستگی به باورهای شما داره که چه چیزی هایی درباره لاغرش نیده باشی اونها رو برطرف کنی به محض اینکه شروع کنی به برطرف کردن خودبه خود روند لاغری شما شروع میشه 

      من در طی پاس کردن دوره هم روند لاغریم شروع شد هم کلی از رفتارهای غذایی تغییر کرد و کلی هم موانع ذهنی ام از بین رفت من چون با بیماری و مرگ دست و پنجه نرم میکردم یکم طول کشید وگرنه خیلی زودتر از اینا لاغر شده بودم

      خدارو شکر خدارو صد هزار مرتبه شکر که شماها سالم و سلامت هستید این یک پوئن بزرگی که شما دارید این خودش چند سال روند لاغری شما رو به جلو میبره 

      پس با امید به خدا شروع کنید قول میدم آخر دوره که بشه شگفت زده بشی از این همه تغییر از این همه رفتارهای صحیح غذایی که متوجه نشدید کی ‌وارد زندگیتون شده 

      اگر یکم تمرکز بیشتر این  دوره رو پاس کنید ایمان دارم آخر دوره شگفتی ساز شدید 

      بله استاد ما فرمول‌های ذهنی بیشماری رو در ذهنمون دارم فرمول ذهنی هم چجوری در ما شکل گرفته 

      مثلا من رفتم بازار آقاهه به من میگه این لباسها رو زمستون بیاری رو هوا میبرن این یعنی چی این یعنی الان تابستون کسی نمیخره زحمت نکش الکی میای بازار اگر من این حرف آقاهه رو بپذیرم در من بشکل فرمول ذهنی میشه و یکمم تکرار بشه یا چند بار بشنوم بشیوهای مختلف از آدم‌های مختلف باورش کنم در من تبدیل میشه به فرمول ذهنی و ذهن من از اون به بعد طبق اون فرمول برای من عمل میکنه من نمیتونم پول وارد زندگیم کنم 

      اینا مانع حساب میشن 

      بله واقعا من هدایت شدم زمانیکه خسته درمانده ناراحت نگران بلاتکلیف هر روز چاقتر از دیروز شدم و بیماری عود کرد اومدم سرج کردم درمان سرطان با ذهن که هدایت شدم به این سایت 

      و از همون آگاهی‌ها استفاده کردم غده‌ای بدنم از بین رفتن تموم شدن در صورتی بود که میترسیدم هر لحطه بترکن من بهشتی بشم 

      ولی شفا الهی تجربه کردم 

      ایمان دارم وقتی شروع کنید نه تنها لاغر میشید بلکه کلی از مشکلاتتونم از بین میره شروع و ادامه رمز موفقیت 

      استاد بخدا من وقتی اولین فایل رو گوش دادم چنان امید در دلم زنده شد چنان امیدوارم شدم که الان میگم اون زمان تک تک سلول‌های بدنم زنده شدن 

      هیچ وقت گریه که چه عرض کنم ناراحت هم نشدم چاقتر هم نشدم اصلا چنان محو این آگاهی‌ها شدم که بیماریم یادم رفت اوایلش بیماری سرگیجه رو داشتم غدها بعدا شفا گرفتن تموم شدن 

      پس با ایمان بخدا و استفاده از این آگاهی‌های ارزشمند و گرانبها ادامه میدیدم تا در دنیای آرزوهامون زندگی کنیم گرچه الان داریم در دنیای آرزوهامون زندگی می‌کنیم چون چیزهایی که الان داریم استفاده می‌کنیم یه روزی در لیست آرزوهامون بوده یه روزی شاید دیروز یا یکساعت قبل باشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم