بنام خدامادرتمام طول شبانه روز به فکر چاقی و لاغری هستیم اما بیشتربه فکر چاقی بیشترازتوجه کردن به خواسته به ناخواسته توجه میکنیم از طریق حواس پنجگانه این توجه تشدید میشه . وبنابراین به لاغری نمیرسیم نه اینکه وجود نداره وجود داره اما فکرمیکنیم که نیست به خاطر رژیم و...
بنام خدا تناسب اندام . چه حسی داره؟ حس آزادی رهایی سبکی رها شدن و ازازادیودن ازبند وفشار دیگران . حس لذت و حس قدرت . اعتماد به نفس . قدرت و توانمندی در انجام کارها.ازچه تغییراتی در جسم خود لذت میبری؟شونه هام لاغرو خوشگل شده و شکمم صاف شده و...
بنام خدا تجسم .تفکر تمرکز همگی برمیگرده به محتویات ذهن خود آگاه که وارد ناخودآگاه میشه و شروع میشه اجراشدن تکرار هرچقدر بیشتر باشه عمل کرد بهتر. یعنی اگه واگن لاغری کارنمیکنه وایستادس . با انجام این کار انگار که با روغن ریز راه هاشو باز کردیم و باچندتا پیچ و...
بنام او تمرکز کردن روی خواسته یاناخواسته هرکدوم که بیشتر ریه اون انرژی بدیم . تبدیل میشه به واقعیت . شاید ناخواسته رو واقعا نمیخوایم اما درونا ذهن ما اون روفکرمیکنه که میخواهیم و به همین خاطر هم واقعی میشه. هرچیزی . هرترسی هرلذتی تبدیل میشه به واقعیت . لذت...
بنام خدامن بودن دراندامی که انتخاب کردم حقمه . میتونم تواین اندام باشم چون خیلیا هستن .ودارن زندگی میکنند .منم میتونم تواین اندام زندگی کنم . اندام متناسب چیزی هست که وجود داره همه جا وکم نیست پس وقتی آدمای زیادی دارن منم میتونم داشته باشم . مثل کارت بانکی...
بنام او⭐من اسما در تاریخ 1403/9/1تعهد میدهم که این مسیر را شروع کم و درصورتی که باعث مشکل برای من نشود آن را ادامه بدهم تابه وسیله ی آن به احساس خوب. وارامش روانی و جسمی برسم . من در این مسیر قدم برمیدارم . تابه احساس خوب و...
لاغری با ذهن .فقط برمبنای نوشتن تنها نیست برمبنای عمل کردن . هست و تجربه به دست آوردن . من هرروز وهرشب اندام رانتخابی خودم رو می بینم وهرروز میشینم و با خودم در موردش حرف میزنم اینکه حق منه واینکه من باید داشته باشم همون طور که بقیه دارن...
بنام خدا زندگی بااراده ب خداوند یک بحث یک روز ودورورز ویایک ماه وسال نیست بلکه بحث یک عمره من زندگی میکردم ولی اراده ی خداوند روفقط توعذاب ودرد دادن به دیگران و محکوم کردن آدمها میدیدم و به خاطر همین هم از خداوندمیترسیدم وبهش شک داشتم اینکه نکنه چیزی که...
بنام خداتصاویرهم حال خوب درست میکنند هم حال بد واین هم یعنی درک کردن . درک مشکلات یادر ک شادی و خوشحالی .چیزی که باعث میشه دائما حالم بدباشه تصویر ذهنی هست که به وسیله ی دیدن. به عنوان خاطره ثبت شده ومعنیشو درک میکنم و یادگرفتن مثلاً معنی...
بنام خدا من در این مسیر باشما دوستان همراه میشم و تلاش میکنم که دچارعجله نشم و صبر کنم ویرای بودن در این مسیر نتیجه تعیین نکنم . چون همیشه تانتیجه تعیین کردم . بهش نرسیدم و یاحتی اگرهم رسیدم لذتی نبردم من در این مسیر هستم وتاجایی که بتونم ویا...
بنام خدامادرتمام طول شبانه روز به فکر چاقی و لاغری هستیم اما بیشتربه فکر چاقی بیشترازتوجه کردن به خواسته به ناخواسته توجه میکنیم از طریق حواس پنجگانه این توجه تشدید میشه . وبنابراین به لاغری نمیرسیم نه اینکه وجود نداره وجود داره اما فکرمیکنیم که نیست به خاطر رژیم و...
بنام خدا تناسب اندام . چه حسی داره؟ حس آزادی رهایی سبکی رها شدن و ازازادیودن ازبند وفشار دیگران . حس لذت و حس قدرت . اعتماد به نفس . قدرت و توانمندی در انجام کارها.ازچه تغییراتی در جسم خود لذت میبری؟شونه هام لاغرو خوشگل شده و شکمم صاف شده و...
بنام خدا تجسم .تفکر تمرکز همگی برمیگرده به محتویات ذهن خود آگاه که وارد ناخودآگاه میشه و شروع میشه اجراشدن تکرار هرچقدر بیشتر باشه عمل کرد بهتر. یعنی اگه واگن لاغری کارنمیکنه وایستادس . با انجام این کار انگار که با روغن ریز راه هاشو باز کردیم و باچندتا پیچ و...
بنام او تمرکز کردن روی خواسته یاناخواسته هرکدوم که بیشتر ریه اون انرژی بدیم . تبدیل میشه به واقعیت . شاید ناخواسته رو واقعا نمیخوایم اما درونا ذهن ما اون روفکرمیکنه که میخواهیم و به همین خاطر هم واقعی میشه. هرچیزی . هرترسی هرلذتی تبدیل میشه به واقعیت . لذت...
بنام خدامن بودن دراندامی که انتخاب کردم حقمه . میتونم تواین اندام باشم چون خیلیا هستن .ودارن زندگی میکنند .منم میتونم تواین اندام زندگی کنم . اندام متناسب چیزی هست که وجود داره همه جا وکم نیست پس وقتی آدمای زیادی دارن منم میتونم داشته باشم . مثل کارت بانکی...
بنام او⭐من اسما در تاریخ 1403/9/1تعهد میدهم که این مسیر را شروع کم و درصورتی که باعث مشکل برای من نشود آن را ادامه بدهم تابه وسیله ی آن به احساس خوب. وارامش روانی و جسمی برسم . من در این مسیر قدم برمیدارم . تابه احساس خوب و...
لاغری با ذهن .فقط برمبنای نوشتن تنها نیست برمبنای عمل کردن . هست و تجربه به دست آوردن . من هرروز وهرشب اندام رانتخابی خودم رو می بینم وهرروز میشینم و با خودم در موردش حرف میزنم اینکه حق منه واینکه من باید داشته باشم همون طور که بقیه دارن...
بنام خدا زندگی بااراده ب خداوند یک بحث یک روز ودورورز ویایک ماه وسال نیست بلکه بحث یک عمره من زندگی میکردم ولی اراده ی خداوند روفقط توعذاب ودرد دادن به دیگران و محکوم کردن آدمها میدیدم و به خاطر همین هم از خداوندمیترسیدم وبهش شک داشتم اینکه نکنه چیزی که...
بنام خداتصاویرهم حال خوب درست میکنند هم حال بد واین هم یعنی درک کردن . درک مشکلات یادر ک شادی و خوشحالی .چیزی که باعث میشه دائما حالم بدباشه تصویر ذهنی هست که به وسیله ی دیدن. به عنوان خاطره ثبت شده ومعنیشو درک میکنم و یادگرفتن مثلاً معنی...
بنام خدا من در این مسیر باشما دوستان همراه میشم و تلاش میکنم که دچارعجله نشم و صبر کنم ویرای بودن در این مسیر نتیجه تعیین نکنم . چون همیشه تانتیجه تعیین کردم . بهش نرسیدم و یاحتی اگرهم رسیدم لذتی نبردم من در این مسیر هستم وتاجایی که بتونم ویا...