0
امتیاز کاربر: 7790
سطح ۴: هنرجوی مبتدی
سن: 38 سال
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه های در فایل های رایگان

ثبت شده در گنج پنهان (قسمت اول) در تاریخ 1402/11/22

«نخوردم چون حوصله نداشتم»این نوع ترکیب رو من همیشه وقتی متناسب بودم ناخودآگاه انجام میدادم،هیچ وقت حوصله خوردن نداشتم،کی بره سر یخچال! کی دستاشو بعد و قبل خوردن بشورم!کی ده بیست دقیقه بشینه سر سفره و مشغول باشه!کی باز جمع کنه ظرفای کثیف و سفره رو ! همه اینا واقعا برای من...

ثبت شده در انعطاف ذهن ناخودآگاه (چهارم – 1) در تاریخ 1402/11/22

با سلام چقدر جالب بود این فایل صوتی،من رو یاد دوران بارداری و انداخت ؛ماه‌های آخر بارداری و زیاد ترش میکردم برای همین تصمیم گرفتم بعد از ناهار دراز نکشم و برای اینکه راحتتر باشم غذامو نصف کردم به این صورت که سر سفره نصف غذامو می‌خوردم و می نشستم،بعد نیم...

با سلام خب مطمئنا برای برای لاغر شدن از اهداف کوچکتر شروع کنیم بهتر نتیجه میگیریم ،برای کم کردن بیست کیلو زمان و انرژی زیادی باید بذاریم و این زمان زیاد ممکنه حوصله ما رو سر ببره و وسط کار ازش دست بکشیم و از هدفون دور بشیم، اما کم کردن...

ثبت شده در زندگی با اراده خداوند (قسمت اول) در تاریخ 1402/11/21

متاسفانه بزرگترهای ما ،مدرسه،دین،همه اینا خدا رو یه موجود ترسناک در ذهن ما جلوه دادن،ما رو از خدا ترسوندن ،همیشه گفتن از خدا بترس، اگه خدا غضبش بگیره ال می‌کنه بل میکنه،درصورتی که تنها موجودی که در جهان هستی ترس نداره خداونده،نمی‌دونم هدفشون ازین آموزشهای اشتباه چی بوده،اما خدا رو...

ثبت شده در انعطاف در انتخاب (سوم) در تاریخ 1402/11/20

با سلام من خیلی دوست داشتم فرش قرمز سنتی بخرم و خیلی روی این علاقم اصرار داشتم و وقتی رفتیم فرش بخریم از فرشی خوشم اومد که قرمز و سورمه ای بود و الان بعد سه سال هنوز هم دوستشون دارم و باهاشون کیف میکنم، پنجره خونه خیلی برام مهمه که بزرگ...

ثبت شده در نخوردن با فکر، همان خوردن بی فکر است در تاریخ 1402/11/20

شاگردی نزد استادش رفته و می گوید:که ذهنش دائما نشخوار فکری دارد و از دست این افکار خلاصی ندارد..... استاد به عنوان راهنمایی به او چنین می‌گوید: «از امشب سعی کن اصلاً به میمون های جنگل فکر نکنی!!!.» شاگرد با تعجب گفت: استاد؛ من اصلاً این مشکل را ندارم و به این...

ثبت شده در چاقی و لاغری با هم برابرند در تاریخ 1402/11/20

از وقتی وارد سایت شدم به تعدادی از فامیلامون که تقریبا همشون متناسب هستن زیاد فکر میکنم و البته طرز فکر خودم درباره شوم:این فامیلای ما همشون لاغرن و آنقدر ظریف هستن که وقتی باهاشون دست میدی می‌ترسی اگه فشار بدی انگشتاشون له بشه،جالبه که بعضیاشون از لاغریشون به ستوه...

ثبت شده در شب یلدای من در تاریخ 1402/11/20

با سلام از شب یلدا خیلی گذشته اما این هفته اخیر ما دو تا مجلس عروسی دعوت بودیم و یکی متاسفانه عزا، من همیشه توی مجالس به هیچ عنوان سر ریز اضافه نمیکنم و کامل غذامو میخورم چون غذای مجالس خوشمزه ست و نمیشه ازش گذشت ،اما توی این سه...

ثبت شده در رویایی که به واقعیت تبدیل شد در تاریخ 1402/11/20

چقدر جذاب بود خاطراتتون متن احساسی نبود ولی من موقع خوندمش گریه می گرفت،چون لطف خدا رو توی زندگیتون احساس کردم ،این که خدا هیچ بنده. ای رو تا امید نمیکنه.این که خدا اگه بخواد انسانی رو از فرش به عرش می رسونه .« بخواه تا به تو داده شود»، زندگذشت...

با سلام تفاوت فکر و ذهن:وقتی رفتیم کلاس اول دبستان هیچ سوادی در فارسی و ریاضی نداشتیم و معلم مدام به ما تمرین میداد ،مشق میداد،و ما با استفاده از فکرمون و گاهی به سختی اون مطالب رو یاد می گرفتیم و تمرین می‌کردیم.تا دو سه سال تحت تمرین زیادی بودیم...