0

رهایی از افکار منفی (قسمت چهارم)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

فايل رهایی از افکار منفی فوق العاده عالى بود و با توضيحات شفاف و كامل استاد عزيز, در ايجاد احساس خوب من تاثير خيلى خوبى داشت.

در واقع در اين فايلها, اينقدر حكمت و آگاهى هست كه بايد در آن انديشيد و نمى شه به سادگى از كنارش گذشت.

به لطف خداوند مهربان, در اين مسير, هر روز زندگيم, نو و تازه هست و شروعى دوباره است, و به لطف خداوند مهربان من در اين مسير, در روند تغيير هستم.

هنگامى كه اين فايل رو گوش مى دادم, خيلى چيزا به ذهنم مى اومد در باره اشتباهاتى كه داشتم, نگرانى هام, اما من ادامه ندادم و توبه كردم تا در احساس بد باقى نمونم.

من متاسفم و توبه مى كنم براى همه ى اشتباهاتى كه در زندگيم انجام داده ام.

حتى مواردى كه مدام در ذهنم مرور مى شد, رو, روى كاغذ نوشتم, انگارى از ذهنم خارج شون كردم و بعد احساس بهترى داشتم.

شيطان ( ذهن منفى بافم ) نمى خواد من در زندگيم جلو برم, اون مى خواد با استفاده از ايزار افكار منفى, من رو در گذشته ى خودم نگه داره و فكر كنم كه, چرا درست زندگى نكردم⁉️ چرا اين⁉️ چرا اون⁉️ و با اين چراااها سرگردان بشم تا نتونم به خدا اعتماد كنم و به مسير اصلىم بازگردم.

دلم خوش بود كه من مواد سمى نمى خورم اما غافل از اينكه افكار منفى هم در بدن واكنش شيميايى نشون مى دن.

سالها شيطان با فريب ذهنى, طورى وانمود مى كرد كه اونى كه بايد تغيير كنه, تو نيستى ! چرا من بايد تغيير كنم ‼️چرا تو‼️ تو كه خوبى, اون بَده ( اونا ) بايد تغيير كنه و تا اون ( اونا ) تغيير نكنه, هيچى درست نمى شه ! من خودمو سرزنش نمى كنم.

اما دريافتم كه ” من ” بايد تغيير مى كردم, تا جهانم تغيير كنه, و اينكه با ناآگاهى منتظر باشى كه ديگران تغيير كنند تا اوضاع عالى بشه, مثِ دور كوه چرخيدنه و تو و زندگى به جلو نمى رى‼️

خدا رو شكر و سپاس, در اين مسير هستم, من همه ى نگرانى هايم را رها مى كنم و به خدا مى سپارم.

من ذهن استدلالى خودمو با اعتماد به خدا, خاموش مى كنم, و نمى زارم برام دليل و برهان بياره و دنبال مقصر در زندگيم باشم. از وقتى كه در اين مسير هستم, اون سوالاتى كه جوابش برام مبهم بود, يكى يكى دريافت مى كنم, بارها شده بود كه به خدا مى گفتم, چرا من شاد نيستم, چرا از زندگيم, و از طبيعت زيبا لذت نمى برم! در حالى كه طبيعت من, شادى رو دوست داشت, و دريافتم كه بايد ذهنم رو خالى كنم از افكار منفى, از احساس گناه, از ترسها و نگرانى ها, از خشم ها و دلخورى ها از خودم و ديگران … اين موارد حجم زيادى از ذهنمو مسدود كرده‼️
❄️سوْال, شما كى مى خواى فصل بهار زندگى خودت رو ايجاد كنى⁉️

در پاسخ به اين سوْال, آرامش درونى دارم, بخاطرِ اينكه من در مسير تغيير هستم, و حتى امسال اولين پاييز و زمستان بهارى رو در اين مسير تجربه مى كنم و بسيار خرسندم. در اين مسير آگاه هستم كه خداوند مهربان نقشه ى خيلى خوبى براى زندگيم داره و شيطان ( ذهن منفى بافم ) با دليل و برهان و استدلالهاى ذهنى, مانع از اعتماد من به خدا مى شد.

اون نمى خواست كه من آگاه باشم كه مسيرى ديگه اى هم وجود داره كه منو به چيزاى خوب دعوت مى كنه. و در مجموع, به فرموده ى استاد عزيز در يكى از كليپاشون فرمودن, من نگران هيچى نيستم, همه چى براى من فوق العاده است. چقدر اين جمله حس خوبى به من مى ده و در موقع نگرانى, اونو تكرار مى كنم.

“نوشته خانم شادی عزیز در بخش نظرات این فایل”

قدیمی ترین خاطره ای که دارم. همیشه در اوج خوشی میاد و حالم رو بد میکنه مربوط به زمانی هستش که اول دبستان بودم.

با مادرم از مدرسه برمیگشتیم و من گفتم برای بازی به پارک بریم سوار تاب بودم و خیلی داشت بهم خوش میگذشت تا اینکه یه پسر بچه بدو بدو از خیلی نزدیک تابی که من سوارش بودم رد شد و من نتونستم خودم رو متوقف کنم و بهم برخورد کردیم و سرش زخمی شد.

با اینکه مقصر نبودم اما همیشه تصویرش جلوی چشممه همیشه که نه گاهی که خیلی خوشحالم در اوج خوشی میاد جلوی چشمم که تو آدم بدی هستی و با خودم میگم اون الان صد بار تا حالا اینجوری زمین خورده و خوب شده و تو هنوز ول کن نیستی.

در مورد انتخاب یک بار پدرم یک گوشی نو خریده بود برای خودش و گفت اگر تو میخوای بدم به تو و من قبول نکردم و چند وقت بعد گوشی گم شد خودم پشیمان بودم که چرا گوشی به این خوبی رو رد کردم و نخواستم و هی سرکوفت به خودم و برادرم هم مضاعف سرزنش که تو عقل نداری و فرصت ها تو به باد میدی.

که یک جور ترسی هم در من بوجود آورده تکرار این خاطرات و حرف ها که من همه کاری رو خراب میکنم.

وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم هیچ کس منو تحقیر نکرد ، نگفت چرا انقدر روش های سخت برای لاغر شدن انجام دادی ،نگفت چه خبرته انقدر چاقی و…….

تشویق شدم با هر پیشرفت تحسین شدم تا جاییکه یاد گرفتم خودم ، خودم را تشویق و تحسین کنم و اصلا انتظار تشویق و تحسین از دیگران نداشته باشم.

به این ترتیب اعتماد به نفسم بیشتر شد ، از افکار منفی رها شدم، نتایج بیرونی در زندگیم کسب کردم. هرروز شادتر شدم و لاغرتر.

از گذشته ام خجالت زده نیستم بلکه میدونم بهترین تصمیم ها را در آن لحظه ها اتخاذ کرد و به خودم افتخار میکنم که راهم را پیدا کردم و دارم ادامه میدم.

توانایی هایی که داشتم برایم واضح شد و احساس من تغییر کرد.

سوال کردن از خودتان را متوقف کنید و از خدا سوال کنید.

سوال به معنی درخواست کردن است.. درخواست کردن هم باید فقط از فردی قوی باشد پس از خدا سوال کن تا به سوی بهترین ها هدایت بشی و قوی تر از خداوند برای درخواست کردن چه کسی است؟ هیچ کس.

اگر میخوای طبقه ی خودت در جهان هستی را ارتقا بدی از خداوند درخواست کن و افکار منفی را رها کن.

برای حرکت به سمت خالص شدن باید اول افکار در دسترس شیطان را کاهش بدهی.

ذهن ما جهت را مشخص نمیکند ، مسیر را مشخص میکند. محتویات ذهن شما ،جهت را مشخص میکند و باید مواظب ورودی های خودمان باشیم چون جهت حرکت ما را مشخص میکند.

معجزه را از درون خودت شروع کن و جهت را عوض کن تا در مسیر نعمت ها و خوشبختی قرار بگیری.

عفونت روح ما ، افکار و محتویات ذهن ماست.. شک ، کینه ، حسادت ، دشنام ، غیبت ، ناامیدی ، گله وشکایت کردن ،فشار عصبی و……. میکروب های روح ما هستند. ما خلق نشدیم تا منبع آلودگی ها و عفونت های روحی باشیم. این ها خواست خداوند برای روح ما و زندگی ما نیست. از کودکان بیاموزیم که نمونه ای از روح پاک هستند.

نباید به افکار و اتفاقات منفی توجه کنیم. چرا همه ی ما همواره نگران اتفاقاتی هستیم که هنوز در زندگی ما رخ نداده اند؟ چون روح ما سرشار از عفونت شده. روح ما مریض شده و مقصر آن تنها خودمان هستیم و باید به فکر درمان و پیشگیری از عفونت های بیشتر باشیم اگر میخواهیم زندگی سالم و ایده آلی که در رویاهایمان است را تجربه کنیم.

پاک کردن این عفونت ها باعث نزدیکی ما به خداوند میشود و احساس میکنیم که در این جهان پشت و پناهی محکم داریم.

نگرانی هایت را به خدا بسپار و روحت را از عفونت خالی کن.افکار الهی را در مخزن خودت ذخیره کن تا خالص بشی.

خداوند همواره نعمت به سمت بندگان خودش روانه میکند اما برای دریافت این نعمات الهی ما باید فضای کافی در مخزن خود داشته باشیم.

از افکار منفی رها شو تا صلاحیت دریافت نعمات الهی پیدا کنی و منتظر باش تا هدایای الهی به تو برسد.

“نوشته من می توانم عزیز در بخش نظرات این فایل”

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.43 از 62 رای

پادکست صوتی

باکس دانلود

https://tanasobefekri.net/?p=11087
62 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم نیکروان
      ۱۴۰۴/۰۸/۰۳ ۰۲:۰۱
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 17395 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 248 کلمه

      سلام زمانی خداماروافرید پاک بدون هیچ گناهی مثل یک پارچه سفید که هیچ لکی نداره ولی بمرور ذهن ماالوده شدبه گناه مثل دروغ وغیبت وتهمت وهمه اینادرواقع عفونت مغزماهستن مابارها این رفتارهاروتکرارکردیم تابادوستی میرسیم شروع کردیم به غیبت وعیب جویی ازاین واون ،یا افکارگذشته روبارها مرورمیکنیم چرا نمیبخشیم ادمهایی که درحق ما بدکردن بایدبخشیدتاروح ماپاک بشه وماراحت زندگی کنیم من که میخوام تناسب اندام رویادبگیرم اول وجودموازافکارمنفی پاک کنم چرا نباید یک زندگی شادداشته باشم من عادت کردم هی رفتاربد ادمارومرورکنم وهمین عامل حال بدمن میشده ،بایدمخزن من خالی بشه ازگناه وترس وبی اعتمادبنفسی  بایدورودی وخروجی ذهن ما درست باشه تامن بتونم ارام باشم چرااین افکارنزاره ماشب ها خوب نخوابیم اگر اوضاع مالی متوسط هست بایدخداروشکرکرد ،نبایدبخاطرهراتفاقی سرزنش کنیم خودرو بایدازخداسوال کنم برامن چه چیزی میخواد بده ،بخودبرچسب نزنیم وقتی من ازخداخواستم ازچاقی خسته شدم خدا منوهدایت کردبه این سایت من طبق این فایل میخوام رها کنم بدی ادمها رو ومیخوام راحت زندگی کنم خدایی دارم منوهیچ وقت به حال خودش رها نکرده تمام افکارمنفی همش ذهن ماست وشیطان راحت نفوذمیکنه من باید افکارشیطانی رو ازبین ببرم من چقدررفتاروحرفها توذهنم مرورمیشه چقدرعصبی وکلافه میشم  پناه میبرم بخداازشرشیطان هرچه بیشتربخدانزدیک باشیم ازشرمنفیات راحت میشیم ودوست دارم روح من پاک بشه بایدمواظب باشم هرافکاری رومرورنکنم مثل کودک باشیم هیچ احساسی نداره وهیچ رفتارسمی ندارن منم بیام ازامشب عفونت روازروح وجسمم خارج کنم من نبایداجازه بدم رفتاربد،یامشکلات رورومامسلط نشه ومن دوست دارم سلامت روانم رو دوباره بدست بیارم باگوش دادن به این اموزش ها واجراتمرین هرچه ازخدابما رسیده همش خیرونیکی بوده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پریسا رهام
      ۱۴۰۴/۰۴/۰۷ ۲۳:۱۳
      مدت عضویت: 181 روز
      امتیاز کاربر: 1220 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 478 کلمه

      سلام

      شده خیلی وقت ها توی شلوغی خلوتم هام یه صدای از درون خودم شروع به حرف زدن باهام کرده .بیشتر مواقع راجب گذشته و اتفاق های تلخی که افتاده می‌گفت دیدی فلانی چی گفت بهت دیدی باهات چیکار کرد بعد گیر میداد به خودم چرا اینکار نکردی چرا این حرف و زدی باید اینو میگفتی و هزاران چرا و اگه ها ردیف میکرد بعضی وقتا هم که حوصله اش از گذشته که داشتم سر می‌رفت گیر میداد به الآنم و ماشاالله بهانه هم که فراوان به ریز و درشتی هر چیزی گیر میداد تا یه بهونه خوب پیدا بکنه اونو بزرگ بکنه دعوا راه بی اندازه .

      خیلی وقت ها سر این گفت گو های ذهنی که داشتم حال خودم اطرافیان خودمو بد کردم خیلی وقت ها با گریه خوابیدم خیلی وقت ها پر شدم از نفرت .نفرت از خودم از زندگی که دارم از آدم های که اطرافم هستن و اونم هی تشویق می‌کرد منو ارع تو عالی هستی تو بی نظیری فقط جای که هستی درست نیست تو خوبی آدم های اطرافت بدن و….. یه عالمه حرف بی خود دیگه .

      ما خوشبختانه به لطف خدای مهربانم که همواره در حال هدایت من به سمت خوبی هاست با استاد عزیز آشنا شدم تا متوجه بشم این گفت وگو ها مکالمه من با شیطان است همان گونه که راه ارتباط ما با خداوند در افکار ماست در شیطان هم به این شکله اون با دستکاری افکار من با من حرف میزنه .و من سال ها باهاش هم صحبت شدم سال ها بهش کمک کردم تا با استفاده از گذشته من کنترل افکار من برام زنجیری ببافه و منو اسیر خودش بکنه زنجیری که با ایمان و افکار مثبت خواهد شکست .من میکنم زنجیری و که خودم کمک کردم تا درست بشه من هم صحبت با شیطان رو نمی‌خوام من با خالق خودم گفت و گو میکنم تا پر بشم از نعمت های خوب حس های خوب .

      الان زمانی که این افکار به سمتم هجوم میارن میگم شیطان تلاشت بیهوده است من ذره ای هم حاظر نیستم باهات همکلام بشم برو پی کارت .

      راستی اینو هم برای خودم روشن کردم :در فایل زندگی با طعم خداوند استاد عزیز به ما گفتن زندگی الان ما در بهترین نوع خودش قرار داره و باید اینو بپذیریم و من الان می‌خوام اینو هم قبول کنم تموم اتفاق های که در گذشته برام افتاد تمام تصمیمات که اون لحظه گرفتم هرچند اشتباه جز بهترین تصمیمات بودن که می‌توانستم بگیرم و من از هیچ کدوم اون ها دیگه ناراحت نیستم گله ندارم بلکه به خودم افتخار میکنم که تونستم از اون برهان زندگیم عبور کنم .

      و یه نکنه دیگه که من خودم این جوری حس کردم ذهن ما انرژی خودشو غذای خودشو از مواد غذایی که میخوریم دریافت می‌کنه و روح ما غذای خودشو از افکار توی ذهن ما تغذیه می‌کنه پس همون شکلی که مواظب غذا های ذهنت هستی مواظب غذای روحت هم باش♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرضیه
      ۱۴۰۴/۰۲/۱۳ ۱۱:۰۰
      مدت عضویت: 204 روز
      امتیاز کاربر: 935 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 385 کلمه

      به نام خداوندبخشنده ومهربان

      باسلام وعرض ادب خدمت استادمحترم وتشکربابت آگاهی های ایشون

      خداوند ازهرکسی بهترازتوانایی های ماوخیروصلاح ماخبر داره شایداین چیزی که مامیخواهیم به صلاح مانباشه چندسال پیش یکی ازدوست های فامیلمون که توی مدرسه تیزهوشان هم درس میخوند که باهم همکلاسی بودن یه روزتوی مدرسه معلم ازشون میپرسه بچه ها آرزوتون چیه هرکسی بلندمیشه وچیزی میگه به این شخص که میرسن میگه:من آرزوم اینه که دندان پزشک بشم به هر قیمتی حتی اگه توی این راه جونمو ازدست بدم سال هاگذشت اون شخص هم قبول شددندانپزشکی ودرس میخونددقیقاروزاول طرحش که برای اولین روزمیخواست بره سرکارباماشینش تصادف میکنه وفوت میکنه باخودم میگم اگه شایدانقدرپافشاری نمیکردالان زنده بودالبته این دلیل براین نیست که تلاش نکنیم برای خواسته هامون که کاملا اشتباهه ماباید تموم تلاشمون رابرای اهدافمون انجام بدیم ولی نتیجه رادست خدا بسپاریم وانقدردرگیرنتیجه نباشیم که اگه نشدچی من تلاش میکنم حتمابایدبشه هرکدوم ازمااهدافی داریم که ازته قلبمون دوست داریم بهشون برسیم ولی خداهیچ وقت برای کسی بدنمیخواد همیشه بهترینارابرای بنده هاش میخوادودلش میخوادبنده هاش دربهترین شرایط باشن ولی دربعضی مواقع به شخص وروحیاتش نگاه میکنه ومیگه این هدف برای این شخص خوب نیست مثلا کسی ازخون میترسه وبه اصرار پدرومادرش میخوادبره پزشکی خب این آدم صددرصدیابه خودش آسیب میزنه یابه دیگری برای همین خدادوست نداره که اون شخص باعث فاجعه ای بشه پس جلوی کارش رامیگیره ومیبینید که کسایی هم که این مرحله راپشت سر میزارن ودررشته پزشکی قبول میشن کارشون به خودکشی میرسه البته بگم که قضیه کسی که برای اهدافش تلاش نمیکنه وقبول نمیشه کاملا متفاوته اون با تبلی خودش وبه افکار سمی خودش باعث اتفاق افتادن این موضوع شده نه به صلاح پروردگاروکاملا این دوموضوع جدا هست والبته بگم که کسی که به صلاحش باشه که به جایی برسه انقدرخدا براش نشونه هایی میفرسته که کوچکترینشون حس خوب به مسیره که عشق اون کاررا توی دلت میندازه واونوقت باتوئه که حس خوب را هروزدرخودت بیشترکنی یابا افکارمنفی وباحرف ادما بخوای جابزنی وولش کنی.

      به نظرمن هرکسی توی زندگیش یه رسالتی داره مثلا استاد روشن برای آگاهی دادن درزمینه لاغری برای ما فرستاده شدن وماباید قدراین آگاهی هارا بدانیم وسپاسگزارخداوندباشیم برای اینکه همیشه وهرجا مارابه بهترین مسیرهدایت میکنه ومارا ازوسوسه های شیطان دور میکنه وتشکرویژه ازاستادروشن بابت اینکه بدون هیچ چشم داشتی این آگاهی هارادراختیار ما قرار دادن که ما با تغییرخودمون وگوش دادن وعمل کردن به این آگاهی هاگوشه ای اززحمات ایشان راجبران کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره بیابانی
      ۱۴۰۳/۰۸/۲۷ ۱۸:۳۸
      مدت عضویت: 659 روز
      امتیاز کاربر: 11540 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      سلام به همگی

      افکار منفی که همان شیطان درونمون هست همیشه باعث میشه که ما پس رفت کنیم هر وقت ناراحت میشیم یا افکار منفی بهمون هجوم میاره قشنگ میدونیم که شیطونه ولی بازم به اون فکر ادامه میدیم و اون باعث رفتارهای اشتباه بعدی میشه بعد سر زنش کردن و این چرخه ی باطل 

      در واقع همون طور  که موقع چاقی همین چرخه بود شیطان افکار منفیه چاقی رو در ذهنمون می‌آورد بعد ما رفتار اشتباه انجام می‌دادیم و پر خوری میکردیم بعد عذاب وجدان الان شیطان کجاست تو موضوع چاقی؟ چون میدونه بهش گوش نمیدیم پس دست روی جایی میزاره که ما در اونجا به خود شناسی نرسیدیم 

      این فایل برای من واقعا مفید بود چون من مدام خودم و سرزنش میکردم خدایا شکرت ۲۲۰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      ۱۴۰۳/۰۶/۲۸ ۰۲:۱۱
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 17395 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 63 کلمه

      سلام افکارمنفی خیلی بمن ضربه زده به جسمم وروحم حتی نزاشته من موفق بشم همیشه توذهنم گفته شده توبی ارزه هستی تونمیتونی موفق بشی توباهوش نیستی تولیاقت نداری توقع زیاداززندگی داشتم همش گله وشکایت چرا من سطح زندگیم متوسطه چرا من اینجوریم همه اینا باعث شکست من بوده وهمیشه بخاطراین افکارمریضم واقعا ادمونابودمیکنه افکاربد انشالله ذهنمو روپاک کنم ازافکارمنفی وپاکسازی بشه کل بدنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
1 4 5 6