0

چاقی خود را شفا بده

شفای چاقی
اندازه متن

بسیاری از انسانها در سراسر جهان به دنبال راه حلی برای مشکل چاقی خود هستند. آنها از رژیم های مختلف و داروهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده می کنند اما نتیجه مطلوب را به دست نمی آورند.

باید به دنبال شفای چاقی باشید. جستجو برای پیدا کردن راه حلی بعنوان دوای چاقی و لاغر شدن بی فایده است چون بشر هرگز نمی تواند دوای چاقی را کشف کند. بنابراین شفای چاقی تنها راه حل دائمی برای لاغر شدن است. روشی که نیاز به جستجو ندارد و در وجودتان نهفته شده است.

مزیت های شفای چاقی

استفاده از رژیم ها و روش های لاغری مختلف برای برطرف کردن چاقی مانند جستجو برای یافتن دارویی معجزه گر برای درمان هر بیماری است.

همانگونه که استفاده از دارو برای درمان بیماری ها نه تنها راه حلی مطمئن و همیشگی نیست بلکه می تواند عوارض مختلفی برای مصرف کننده به همراه داشته باشد استفاده از رژیم و روشهای مختلف لاغری نه تنها منجر به لاغری همیشگی نخواهد شد بلکه عوارض مختلفی برای استفاده کنندگان به همراه دارد که حتما عوارض استفاده از روش های مختلف برای لاغری را تجربه کرده اید.

استفاده از دارو و به کارگیری روش های مختلف برای درمان هر بیماری از روش های انسانی است که متکی بر آزمون و خطا و کسب تجربه در بلند مدت می باشد. اما شفا پیدا کردن فراتر از روش های دنیای مادی و بر مبنای نیروی بی نهایت خداوند انجام می شود.

آنچه مسلم است در تعریف شفا از کاربرد داروها شرحی داده نشده است و معنای شفا برطرف شدن هر نوع بیماری بدون استفاده از دارو به شکلی که به عنوان معجزه از آن یاد می شود.

شعراء: 80
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ
و هرگاه بيمار شوم، پس هموست که مرا شفا مي‌بخشد.

بنابراین اگر شفا را مختص خداوند بدانیم، از آنجا که خداوند از روح خود در تک تک انسانها قرار داده است می توان به این نتیجه رسید که قدرت شفا در وجود همه انسانها قرار داده شده است.

معجزه لاغری

روش لاغری با ذهن بعنوان راه حلی آموزشی برای رهایی از چاقی شباهت زیادی به روند شفا پیدا کردن بیماران دارد.

در لاغری با ذهن از هیچ دارو یا وسیله ای برای شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن از هیچ برنامه رژیمی و محدودیت غذایی به عنوان راه حلی برای شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن از هیچ برنامه ورزشی یا تغییر حرکتی بعنوان روشی برای ایجاد تغییر در سیستم جسم جهت شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن فقط با استفاده از آگاهی آنچه از قبل در ذهن ناخودآگاه فرد درباره چاقی ذخیره شده است را شناسایی و با استفاده از آگاهی الهام بخش برای پاکسازی آن افکار و نگرشها اقدام می کنیم.

اینگونه تصور کنید که افکار و نگرش های چاقی مانند علف های هرزی هستند که در بستر ذهن ما رشد کرده و بر آنچه از ابتدای خلقت توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است مسلط شده اند و مانع فعالیت و ثمردهی ذات الهی ما می شوند.

در لاغری با ذهن آگاهی های مناسب از طریق محتوای‌ آموزشی وارد ذهن فرد می شود. این آگاهی همچون سموم آفت کشی عمل کرده و به مرور علف های هرز چاقی را ضعیف و ضعیف تر می کند تا اینکه از بهم فشردگی آنها کاسته شده و فضای کافی برای رشد و نمو دوباره افکار و نگرش های الهی در ذهن فرد فراهم می شود و سبب شفای چاقی می گردد.

از بین بردن افکار و نگرش های چاقی ذهن برای لاغر شدن کافی است چون آنچه ما برای شفای چاقی به آن نیاز داریم از قبل توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است اما در طی سالها دریافت آگاهی و اطلاعات نامناسب فعالیت آنها را متوقف کرده بودیم و سبب چاقی خودمان شده بودیم.

تنها تفاوت افراد متناسب با افراد چاق این است که در ذهن آنها افکار و نگرش های چاق کننده وارد نشده است بنابراین همچنان تحت تاثیر و هدایت فرمول های صحیح در جنبه تناسب اندام هستند.

بنابراین مشکلی که از طریق افکار و آگاهی ایجاد شده است را نمی توان با استفاده از روش های مرسوم برای لاغر شدن برطرف کرد. باید از طریقی که آن مشکل ایجاد شده است برای برطرف کردن آن اقدام کرد.

چاقی در ذهن ایجاد و در جسم نمایان می شود بنابراین برای شفای چاقی نیز باید ابتدا چاقی را از ذهن پاک کرد و سپس چاقی از جسم محو می گردد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.41 از 74 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42326
39 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 13:12
      مدت عضویت: 90 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      استاد عزیز این فایل هم مثل تمام فایل‌های که تاکنون گوش دادم پر بود از نکات جالب که من همه رو یادداشت برداری می‌کردم و واقعاً لذت می‌بردم اما یک موضوعی که وجود داشت و خیلی توجه من رو جلب کرد این بود که شما گفتید حتی بعد از این همه مدت هم گاهی وسوسه میشید ته مانده غذای دخترتون رو بخورید 

      می‌خواستم بگم من انقدر این عادت رو داشتم خودم غذا زیاد نمی‌خوردم ولی ته مانده غذای پسرم را همیشه می‌خورم و جوری شده که مثلاً اگر چیزی رو نمی‌خوره نمی‌بره بذارش تو بشقاب بلکه مستقیم میاره میذارش توی دهن من چون فکر می‌کنه خب ته مانده غذای من رو مامان قراره بخوره

      علت اینکه ته مانده غذاش رو می‌خورم یا مثلاً چیزی بیفته رو سفره دوباره می‌ذارم دهنم اینه که از بچگی همیشه در گوشم خوندن که اینا نعمت خداست حتی یک دونه برنج نباید تو بشقابت بمونه خدا می‌برت جهنم فرشته‌ها ناراحت میشن دیگران نیازمند هستند فقیر هستند و تو این همه نعمت داری باید قدر بدونی  من به قدری به این موضوع باور داشتم که اگر با همسرم پیتزا می خوردیم و ایشون خمیرهای دور پیتزا رو کنار می‌ذاشت یا مثلاً سر و ته نون ساندویچی رو در می‌آورد یا خمیر داخل نون ساندویچی رو خالی می‌کرد تمام این‌ها رو من می‌نشستم می‌خوردم 

      که حتی یک بار یه نفر این رفتار من رو دید و برگشت به من گفت وای مریم تو چقدر خسیسی

      اما یه جمله‌ای بود که چند وقت پیش تو کامنت یکی از پست‌ها هم گذاشتم و اون این بود اون‌ها نعمت خدا هستند ولی تو هم نعمت خدا هستی و من مدام این رو با خودم زمزمه می‌کنم این‌ها نعمت خدا هستند ولی تو هم نعمت خدا هستی چیزیه که اگر خدای نکرده خدای نکرده ازش مراقبت نکنی و از دستش بدی یگه هیچ وقت نمی‌تونی کامل به دستش بیاری پس الان که سالمی سلامتی مراقب سلامتی‌ت باش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1403/06/01 12:26
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 13184 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 605 کلمه

      سلام و درود 

      شفاي جاقي :

      از تغييراتم در اين دوره بايد بگم و قبل دوره 

      من از زماني كه ديكه وارد دوره ها شدم خيلي تغييرات زيادي در من به وجود اومد كه باعث شد اون استرس اون عداب وجدان بعد از غذا نداشته باشم با خودم در صلح باشم خودم دوست داشته باشم براي خودم ارزش قايل باشم به خودم احترام بزارم 

      از رفتن جلوي اينه هراس نداشته باشم خودم تخقير نكنم 

      به دنبال اموزش باشم براي جسمم 

      قبلا خيلي خوراكي ها رو دوست داشتم و دوست داشتم همه جي رو بخورم ولي با بودن در اين دوره ها اون آيتم من براي غذا عوض شد خيلي خوراكي ها ديكه دوست ندارم 

      وقتي با غذا مواجه ميشم ديكه اون حرص وله رو مثل قبل ندارم 

      قبلا اكه يه شيريني يا كيك جيزي تو يخجال بود ديكه شب تا صبخ خوابم نميبرد و حتي بعضي مواقع نصف شب بيدار ميشدم و اون شيزيني رو ميخوردم و ميخوابيدم 

      ولي الان اصلا بهش فكر نمي كنم كه ديكه بخواد خوابم نبره 

      اصلا فراموشم هم ميشه كه شيريني هم تو يخجال هس خيلي برام مهم نيس 

      قبلا اكه ميخاستم يه فيلم ببينم اخرش متوجه نميشدم كه جه شد اصلا تمركز نداشتم ولي الان تمركزم رفته بالاتر و اكه تصوير رو هم نبينم متوجه ميشم و حواسم  به اون فيلمه هس و ميفهمم جه ميشه جون تمركز ذهن با جسمم بيشتر شده با انجام تمرينات پياده روي

      و اينكه الان تا خفكي غذا نميخورم پيغام سيري متوجه در حالي كه در گذشته تا حال بد پيش ميرفتم 

      معده درد شديد ميكرفتم و تا جند روز خالم بد بود

      خيلي تعييرات در من به وجود اومده 

      الان وقتي كارم اشتباه باشه متوجه ميشم كه نبايد پرخوري ميكردم ولي قبلا تا مرض خفكي ميخوردم و اصلا نميفهميدم جه خبره 

      و فكر ميكردم نياز بدنمه 

      از تاثیرات بودن در دوره های ذهن برای لاغری ☝🏻

      از تاثیرات بودن در رزیم و هر روشی برای لاغری 👇🏻

      زمانی که رزیم میگرفتم  هر روزش با رنج و سختی همراه بود 

      و هنگامی که  با یه مهمونی یا دور همی روبرو میشدم و با خودم میگفتم که الان که من رزیم 

      این همه غذای خوشمزه هس و من نمیتونم بخورم 

      و همش در رنج بودم که اگه میخوردم خودم و سرزنش میکردم ببین تو نمیتونی و خودم و ناتوان  میدونستم و اگه نمیخوردم هم از یه راه دیگه 

      همش چشمم دنبالشون بودو عذاب میکشیدم که نمیتونم بخورم 

      و هیچ لذتی نمیبردم کلا از بودن در اون جمع 

      نه باخوردنش و نه با نخوردنش 

      در هر صورت رزیم داشتن به جز ضعف و اعصاب خوردی و ناتوان بودنت هیچ چیزی رو بهت تحمیل نمیکنه 

      در رزیم بودن حالت خوب نیس حست خوب نی مدام چشمت دنبال خوراکیه از اینکه غذات با بقیه فرقه از اینکه باید در حال خریدن وسایل باشی و خوراک خودت و از بفیه جدا کنی و اینکه در چه ساعتی از روز غذات رو بخوری و وزن کنی کلافه و سردر گمی

      دنیای متفاوتی با دنیای لاغری از طریق ذهن داره 

      من اگه در دوره های استاد نباشم میخام کجا برم 

      من مدام لیز میخورم به هر دلیلی و میرم باز برمیگردم سر خونه ی اولم 

      چون هیجا اینجا نمیشه 

      متناسب  شدن از طریق ذهن اسان ترین راه لاغری هستش به شرط انجام دادن و گوش دادن به فایل ها 

      به شرط بودن استمرار داشتن ادامه دادن 

      اینجا جایی هستش که محدودیت غذایی وجود  نداره 

      از بودن در جمع ها لذت میبری 

      بدون استزس زندگی میکنی 

      احسات خوبه 

      حالت خوبه 

      کسی رو مقصر چاق بودنت نمیدونی 

      اینجا میتونم بگم عشق حال و صفای دیگری داره 

      اینجا بهشت هس میتونی بهشت و تحربه کنی و شفای کامل و عاجل رو از چاقی بگیری 

      من می مونم و ادامه میدم چون باز اگه رها کنم میدونم چند وقت بعذش باز برمیگردم و میگم ای کاش رها نکرده بودم ای کاش اذامه داده بودم 

      ممنون و سپاس از استاذ عزیزم 

      که این همه اگاهی در اختیارمون گذاشتن 🙏🏻🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار abirozeh
      1403/05/29 22:20
      مدت عضویت: 1708 روز
      امتیاز کاربر: 3699 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 257 کلمه

      با سلام و درود خدمت استاد عزیز و همراهان گرامی ر مورد فایل بسیار عالی امروز می‌خکواستم دیدگاهم رو ثبت کنم ممنون از استاد که بازم با یه فایل عالی ما رو بیشتر با دنیای لاغری با ذهن آشنا کردم کردند تفاوت درمان یا مداوا با شفا در این هست که اگه ما بخواهیم اون رو برای مثلاً افراد بیمار در نظر بگیریم در مداوا کردن و یا همین درمان درمان انجام دادن ممکنه برای بیمار اتفاقی بیفته اون لحظه با مسکن و یه سری کارها دردش دوا بشه ولی اکثر اوقات وباره برمی‌گرده ولی در شفا که به امر خداوند بزرگ اتفاق می‌افتد که همانا نام و یاد او شفاست بیماری و درد رابرای همیشه از بین می‌رود لاغری با ذهن نیز یک نوع شفا است چرا چون ذهن ما تمام فرمول‌های منفی پاک می‌شود و ما در مسیر درست گام برمی‌داریم خوشحال و راضی هستیم هر روز از مسیر لذت می‌بریم دنبال نتیجه نیستیم چون نتیجه خودش اصل می‌شود من لاغری را درخواست می‌کنم و خداوند شفا را برای بدن من راهم می‌کند و تا آخر عمر و تا روزی که زنده هستم این شفا با من است تغییر نمی‌کند شفا یک مسکن نیست کار یک روز دو روز و یک ماهه نیست ما در این مسیر می‌مانیم تمرین می‌کنیم لذت می‌بریم شفا پیدا می‌کنیم هر روز حالمان بهتر از دیروز می‌شود عادت‌هایمان تغییر می‌کند نگرشمان تغییر می‌کند و در نتیجه لاغری لاغری هم حاصل می‌شود ممنون از استاد عزیز به خاطرراهنماییشون تشکر از دوستان حاضر در سایت به خاطر ثبت نظرات و پیشنهاداتشون

      خدایا سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد میم
      1403/04/26 11:23
      مدت عضویت: 147 روز
      امتیاز کاربر: 8020 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      بنام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

      نکته ای که وجود داره و استاد بسیار به اون اشاره کردن این هست ما برای چاق شدن هیچ کار خاصی نکردم و مسیر خاصی رو انجام ندادیم

      ورزش نکردیم

      رژیم نگرفتیم

      قرص نخوردیم

      نکته ای که خیلی مهمه و کلیدی هست،پس برای لاغر شدن از راهی که چاق شدیم باید برگردیم،دقیقا دور برگردون ببینیم چه چیزیو و باور کردیم چیو پذیرفتیم 

      چه فرمول ها و برنامه ریزی های روی مغز ما انجام شده تا این نتیجه اتفاق افتاده

      خیلی آسون  شما باید سر چشمه رو تغییر بدیی

      دیدگاه رو تغییر بدیی

      به چیز ها اون طور و اون شکلی که هستن اگه نگاه کنیم قطعا باوری هوایی بر اساس همون نگرش ساخته میشه

      هنری فورد میگه:چه شما فکر کنید میتونید چه نمی‌تونید در هر صورت حق با شماست این تفکر که تعیین کنندس 

      اگه خودت رو قربانی ببینی مثل یک قربانی عمل می‌کنی

      اگه خودت رو مسئول ببینی مثل یک مسئول عمل می‌کنی 

      اگه خودت رو لاغر ببینی،لاغر میشی

      اگه چاقیو غیر طبیعی و برخلاف جهت طبیعت ببینی و برگردیی قطعا لاغر میشی 

       ارل نایتینگل: شما به چیزی تبدیل میشد یا چیزیو دریافت میکنید که بیشتر اوقات بهش فکر میکنید.

      بر اساس قانون جذب باید پیش فرضی که دارید توی زندگیتون وارد بشه

      باید پول در آوردن سختی داشته باشی اگه باورت اینه که پول کمه یا نیست

      باید روابط بدیی داشته باشی اگه باورت اینه آدم وفادار و خوب نیست یا خودت لایقش نیستی

      باید لاغری برات غیر ممکن باشه اگه باور نکنی که میتونی لاغر بشی

      باز دوستان عزیزم و استاد سپاسگزارم برای مطالب عالی سایت🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/12 18:33
      مدت عضویت: 195 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 28 کلمه

      با سلام به نام الله یکتا 

      با تشکر از استاد عزیز 

      لاغری باذهن یعنی برگشتن به حالت طبیعی خلقت برگشتن به اصل و منشا الهی 

      یعنی آرامش و شادی 

      یعنی خیال راحت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/03/29 15:33
      مدت عضویت: 194 روز
      امتیاز کاربر: 4530 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 383 کلمه

      سلام بر استاد بزرگوار 

      به نظر من یه فرد چاق آگاه با یه فرد ناآگاه خیلی تفا‌وت داره این که ما بدونیم‌چرا چاق هستیم و مسیر لاغری گام برداریم تا این که فقط بدونیم‌قصد لاغری کردیم بدون هیچ آگاهی راهمون پیدا نمی‌کنیم

      استاد من مدتی هست در مسیر لاغری هستم از دید من اگر بخام مثال بزنم 

      در رابطه با ارتباط مون با خداوند هست که در دین ما روزهای خاصی هست که میگن اون روز خدا بیشتر به خرف شما گوش میده یا مثلانزدیک تر هست به شما من قبول ندارم این طرز تفکر چون ایمان دارم خدای بزرگ تو هر شرایطی هر زمانی هر مکانی که من بخام میتونم باهاش ارتباط بر قرار کنم و از راز نیاز باهاش لذت ببرم 

      این اعتقاد و باور هررسخصی هست که می‌تونه در اون روز خاص با خدا ارتباط بگیره واگر اون روز یا اون شب تمام بشه فرصتش تموم شده یا خدا دیگه بهش اهمیت نمی‌ده این مثال زدم‌که تجربه خودم بیان کرده باشم 

      خدای بزرگ همیشه وهرلحظه و هر جا بامن است 

      در باره لاغری با ذهن هم همینه وقتی ایمان داشته باشی باور داشته باشی ذهنت هدایت شده باشه وپیش فرض ذهنی تغییر کرده باشه شما میتونی در مسیر زندگی به لاغری دست پیدا کنی 

      روز ساعت یه تایم خاصی یا خوردن یه غذای خاصی یا هیچکدوم از باید و نبایدها دیگه نقشی نداره در ذهنت

      وارام آرام به هدفت می‌رسی 

      اگه فقط در همون لحظه گوش کردن به فایل یا مثلاً دعا کردن یا حرف زدن با خداوند احساس ما تغییر کنه و بعدش فراموش کنیم یعنی اون تغییر رو درک نکردیم و با پوست وخون‌و قلب و روح ما عجین نشده و مسلما بعد یه مدت برمیگردیم به قول شما به تنظیمات قبل و همش باید تکرار کنیم 

      ولی اگه با عمق وجود باور خودمون تغییر بدیم محال هست دوباره فراموش کنیم 

      بطور مثال اگه شخصی یبار نا آگاهانه از یه داروی سمی استفاده کرده باشه و تا سر حد مرگ رفته باشه ممکنه دوباره بره و همون دارو برای بار دوم استفاده کنه ؟مسلما خیر 

      پس لاغری با ذهن در صورتی موفقیت صد در صد داره که ما رهنمون تغییر بدیم از ریشه و برگردیم به اصلیت وجودمون از نظر م امکان پذیر هست این چون خودم اینقدر باورم کمرنگ شده به باورهای قدیمی که محاله دوباره بخام تجربه شون کنم 

      در ادامه از شما و فایل های ارزشمند شما سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/03/28 21:03
      مدت عضویت: 587 روز
      امتیاز کاربر: 15702 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 657 کلمه

      سلام استاد . 

      خیلی ممنون از این فایلی که گذاشتید که بسیار آگاهی داشت 

      تفاوت شفاء و مداوا چیست ؟ 

      شفاء بدون دارو و از طریق خداوند ما سلامتی و تندرستی رابدست می آوریم و مثل پیش فرض بدن سالم و تندرست می شویم و فقط از یک راه این کار انجام می شود ولی مداوا از راه‌های مختلف و با روش‌ها و داروهای مختلف ما مداوا می شویم و تفاوت در این است . 

      ما باید فقط از راه تناسب ذهن که ارتباط بین مغز . جسم و ذهن را زیاد می کند و ارتباط بین روح و جسم را بیشتر می کند ما شفاء پیدا کنیم و دقیقا با این روش ما دوباره برگردیم به تنظیم پیش فرض کارخانه در بدنمان چون خداوند از اول ما را سالم و تندرست خلق کرده و ما خودمان با دستکاری و روش‌های نادرست این بدن خود را از حالت پیش فرض خارج کردیم در لاغری با ذهن ما هیچ رژیم و اصولی را نباید رعایت کنیم و فشار بر جسم و ذهن و مغز خود بیاوریم بلکه به صورت خودکار از تمام نعمتهای خداوند استفاده می کنیم و همیشه سالم و تندرست هستیم و از زندگی لذت می بریم .

      ما از طریق لاغری با ذهن به لاغری پیش فرض بدنمان برمی گردیم و احتیاج نداریم هیچ رژیم وروشی را انجام دهیم و قدرت شفاء را خداوند در تک تک انسانها قرار داده است چون شفاء از روح خداوند است و انسانها آن را یک معجزه می دانند چون شفاء فقط از طرف خداوند انجام می شود ولی مداوارا می توانند خیلی از انسانها انجام دهند بنابراین لاغری با ذهن چون که دقیقا مثل موبایل که بعد از ویروس کشی دوباره مثل کارخانه می شود لاغری با ذهن هم دقیقا بدن را بر می گرداند به حالت اولیه کارخانه و با کم رنگ شدن فرمول‌های چاقی در ذهن باعث می شود که لاغری در بدن و بدون سختی و فشار و خود به خود انجام شود و جالبه این لاغری با روش‌های قبلی فرق دارد چون دائمی است و مثل پیش فرض موبایل دقیقا از اول تنظیم می شود پس لاغری با ذهن یک شفای کامل بدن است که بدن به طور معجزه آسایی با این روش آشنا شده است .و چون دراین روش ارتباط نزدیکی بین ذهن ناخودآگاه و جسم و روح اتفاق می افتد و این کار خداشناسی و خودشناسی را درما تقویت می کند واقعا دید افراد را نیز نسبت به خود و خداوند کاملا تغییر می دهد و باعث می شود که جسم بیمار ما از چاقی که بیماری است به سمت لاغری که شفاء است تعییر پیدا کند و به سمت لاغری و سلامتی پیش برود .و با این کار  از نعمتهای خداوند و جسم خود سپاسگزار خواهیم بود و این لاغری شفاء است چون ذهن افراد لاغر دستکاری نشده و بدون فرمول‌های چاقی و بیماری است .ما باید با پاک کردن فرمولهای چاقی از ذهن بیماری را از بدنمان خارج کرده و جسم را شفاء دهیم .

      خدارا شکر من با وزن کم کردن خیلی از بیماری‌ها جسمی مثل تیرویید . دیابت . چربی . کم خونی . درد مفاصل . خستگی . عرق ریختن . احساس بد و غمگین داشتن . زود عصبانی شدن . گله مند نبودن از همه . در بدن خود را کمتر کردم و انشاالله تا رسیدن به وزن ایده آل و شفای کامل بدنم از تمام این بیماری‌ها دراین مسیر می مانم تا شفای کامل بدنم را بدون عجله کردن در این مسیر بدست بیاورم چون بدن من از طرف خداوند طوری طراحی شده که هرروز تلاش می کند که من را به وزن پیش فرض در ذهنم برساند و من خودم با دستکاری کردن فرمولها این مشکل چاقی را برای بدنم به وجود آوردم و باید فقط خودم به خودم کمک کنم تا به بدن ایده آل خودم برسم ولاغری دائمی را در بدنم بوجود آوردم و تا آن زمان راه زیادی نمانده است . من با اطمینان و ایمان به خداوند و این مسیر انشاالله به شفای کامل می رسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/03/26 14:06
      مدت عضویت: 763 روز
      امتیاز کاربر: 21570 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 691 کلمه

      قبلا مدام منتظر نتیجه بودم ک من کی لاغر میشم من مسیری ک انتخاب کردم دریته ک طولانی شده برام اما من لذت بردم حتی نمیتونم تصور کنم ک عیر این چی فک کنم خیلی از دیدگاههایی ک داشتم الان میفهمم ک درک کردم اما قبلا فقط زبونی میگفتم خیلی از دغدغه های اینو بخورم چاق میشم برو پیاد ه روی فلان بهمان رو میبینم ک کمرنگ شده 

      شاید تو این مسیر یروزهایی گند بزنم شاید ی روزهایی پرخوری کنم شاید ی روزهایی حالم بد باشه اما باز بلدم کجا بیام بلدم چیکار کنم قبلا بلد نبودم 

      یروز ب مامانم ک درگیر چاقی برادرم بودند و دکتر رژیم میخواس ببره واینا این سایت معرفی کردم ولی مامانم برگشت گف این خیلی طول میکشه ببین تو ک لاعر نشدی هنوز 

      اما من ادامه دادم شاید هیچ تغییری هم نکرده باشم میدونم درصد زمانهای حال خوبم رفته بالا درصد دوست داشتن خودم رفته بالا 

      من فهمیدم ک لاغری همه چیز نیس انگار لاغری پایان راه هس حتی اگه زود هم متناسب بشم باز خوشحال نخواهم بود اگه درونم خوب نشده باشه 

      زخمهایی در درون ماهس ک ب وسیله خودمون خوب میشه 

      من اطرافم پر از ادمهایی هس ک برده پول شدن پول رو میپرستند حتی افراد مسن رو میبینم ک الان ک ابن بازی جدید اومده همستر دارند کلشونو میکنند تو گوشی تا چندین ساعت یعنی هرچی ب پول باشه نهایتش حتی بقیمت از دس رفتن اعصاب وسلامتیشون 

      فک کن ب شوهر خواهرم میگم خب این بازی هم یجور معتاد شدن هس ک مثل کسی ک سیگار میکشه  برگشت گف ایا همه کسانیک سیگار میکشند معتادند 

      یعنی فک میکنه معتاد شدن همون دوده  هس 

      ماهممون گرفتار اعتیادی هستیم ک همون اول انتخاب میکنیم یکبار دوبار بعد میبینم کل زندگیمون داریم برای اون کار میکنیم کل زندگیم خودمون شدیم اون 

      روزی من فکرشو نمیکردم ک انقدر چاقی درمن رشد بکنه 

      اوایل خیلی مقایسه میکردم ک فلانی ها چرا انقدر زود نتیجه گرفتن و من نمیتونم من فلانم 

      اما مگه زندگی من رو فلانی داشته من ی دهه از زندگیمو کلا تو مسیر چاقی بودم رژیم ورزش هر مدام رژیم میگرفتم 

      از ترس چاقی من زندگی نمیکردم یا رژیم بودم یا نبودم یا با ورزش خودکشی میکردم یا نمیکردم 

      من لذتی نمیبردم حتی از اون نشستنه 

      اما الان از خیلی چیزهام لدت میبرم از غذاهایی ک دوس دارم لذت میبرم از پختن عذاهام لذت میبرم از نشستن از کارهام از رفتن ب جایی از همه وهمه چی 

      پرونده چاقی درمن قطوره اما جای امید هس ک پرونده لاغره از اونم قطورتره 

      فقط من ی بخش از زندگیم فقط روی پرونده چاقی  کار کردم چاقی ب هیچ درد من نمیخوره اما همین پرونده سبب شد من بدونم ک پرونده دیگه درمن هس و اون لاغریه و در درون پرونده لاعری رو من باز کردم و شروع کردم ب تحقیق درموردش 

      شاید باورتون نشه ک من ب اینجا معتاد شدم ب این سایت ب حسهایی ک اینجا تجربه میکنم ب حرفهایی ک  اینجا میزنم حتی شاید مادرم هم نخواد بشنوه  

      من اینجا رو  ی رفیق میدونم ی کنج تو کافه اینجا کنج منه 

      من اینجا دارم خودمو میسازم حرفهایی میشنوم ک انگار درونم محتاج بهش هس 

      مثل خاویار میمونه ک دس هر کسی نمیافته و دس هرکسی بیافته قدرشو بدون ارزششو بدونه میفاهمه ک قابل تعویض نیس رفتنی نیس 

      اینجا جایی ک من میخوام بمونم 

      من ی فایل از استاد دیدم ک گفتند اینستا اینها رو زیاد دنبال نکنید تا مقایسه نکنید و این حرفها 

      شاید باورتون نشه ک بعد اون دیگه من نتونستم  اینستا برم حتی جهان هدایت کرد و فیلترمن کار نکرد نتم کار نکرد نتم ضعیف شد این درحالی بود ک من زیاد نمیرفتم فقط چن تا پیجی ک مطالبی درمورد ذهن دارند رو دنبال میکردم اولش ا ومدم اون قسمتی ک همه میرند وسرچ داره و هرچی توش هس نرفتم بعدش پیجهایی ک استفاده نمیکردم انفالو کردم بعدشم کلا نرفتم ب دلایل کارنکردن نت واینها 

      و این موضوع در لاعری هم هس من ادامه بدم یواش یواش مراحل پیش میره تا تکامل من رخ بده در چن روز چن ساعت نمیشه 

      چن ماه نمیشه ومیرم  این راهو 

      ومیدونم نتیجه برام هس بوده خواهد بود نتیجه فقط در جسم من نیس همین من درگیر این رژیمها ورزشهای کوفتی نیستم خود خود نتیجه هس خود خود برد هس 

      سپاس از شما استاد عزیز برای این فایل واقعا زیبا واقعا پر از یاری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 989185470408
      1403/02/15 12:09
      مدت عضویت: 222 روز
      امتیاز کاربر: 18133 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      با سلام. اینطور که من تجربه کردم تغییر نگرش برای افراد مختلف متفاوته . هر چی بیشتر یه موضوعی توی ذهن تداوم داشته خب تغییرشم سخت تره . برای من هم چاقی تداوم زیادی داشته . من حدود ۲۷ ساله که چاق هستم ولی فکر میکنم حدودا بلبای ۳۵ ساله که ذهن من چاقه. و باید خیلی روی تغییر نگرشم کار کنم. . و من این نتیجه رو به خاطر وجود این فایل نگرفتم . سال گذشته مت لاغری با ذهن رو پیش استاد دیگری شروع کردم و نتیجه هم تا حدودی گرفتم. تمرینات رو خوب انجام میدادم و مسیر رو پیش میرفتم . اما وقتی فایل ها تموم شدن کم کم فراموشی به سراغم اومد و وزن برگشت.اما خوشبختانه چون دید من با لاغری با ذهن مثبت بود و واقعا بهش اعتقاد پیدا کرده بودم ،به خاطر اینکه هر چی در اون یاد گرفته بودم به نظرم کاملا منطقی می اومد،بنابر این دوباره به مسیر برگشتم. و جالبه که این بار خیلی بهتر نتیجه گرفتم و تونستم ظرف ۳ یا ۴ هفته مجددا به حالت قبلم برگردم. حتی برای همسرم خیلی تعجب آور بود. میگفت چطور اینقدر سریع وزن کم کردی؟ تو تازه چاق تر شده بودی آخه به این سرعت؟
      ولی برای خودم که خیلی لذت بخش و ساده تر شده بود….. من از برنامه های رایگان سایت دارم استفاده میکنم و هر روز یه چیز تازه یاد میگیرم . ولی این رو هم یاد گرفتم که به تمام ابعاد لاغری با ذهن که تا حالا آموزش دیدم توجه کنم. تمام چیزهایی که باعث آرامشم شده و باعث شده از مسیر لذت ببرم رو به کار می بندم. خدا میدونه چقدر از فایل احساس ارزش مندی و فایل حسابرسی بهره بردم. راستش اونجا دیدگاهی درج نکردم چون هنوز هم دارم ازش نتیجه میگیرم و فکر میکنم حتی اگر بخوام فقط به همین دو فایل بسنده کنم خیلی خیلی جای پیشرفت تو زندگیم رو دارم…..
      من دیگه سعی میکنم همه چیز رو چندین بار در ذهنم مرور کنم تا خیلی خوب برام جا بیفته و به قول استاد، بشه جزو پیش تنظیمات ذهنم . و دیگه مثل سال پیش از ذهنم به راحتی خارج نشه.
      البته از استاد خوبم تشکر میکنم که این همه فایل متنوع و بروز ،برامون تهیه میکنن. مثلا همین فایل رو وقتی گوش دادم که ایشون تازه تهیه کردن و همیشه دارن با ما همزمان حرکت میکنن احساس تنها بودن نمیکنم. و با قدرت بیشتری ادامه میدم…
      یه چیز جالب دیروز برام اتفاق افتاد این بود که با خانواده رفتیم بیرون شهر …. و من خیلی راحت با خوردن و غذا و … برخورد کردم در حالیکه سیزده بدر همین امسال بود که من چقدر ذهنم خطا زد . دیروز شاید اصلا به این مسائل فکر نمی کردم ولی هر وقت بهم پیشنهاد خوردن خوراکی میدادن من وقتی سیر بودم همه رو رد میگردم و تازه وقتی خوراکی هارو جلوم میذاشتن نه تنها هیچ میای نداشتم بلکه از زیاد تعارف کردن دیگران حالم بد میشد درست شبیه وقتی که خیلی سیر بودم…. و تازه الان که بهش فکر میکنم متوجه رفتار دیروزم میشه. و چقدر این برام ارزشمند.
      البته که راه طولانی در پیش دارم ولی چون همش با لذت صورت میگیره اصلا گذر زمان رو حس نمیکنم….
      امیدوارم همه حال خوبی که لایقشونه رو درک کنن.با تشکر از استاد گرانقدر که اینقدر ساده و زیبا بیان میکنن…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/01/28 11:09
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 8385 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      چقدر حس خوبیه که بدونیم با لاغری با ذهن شفا پیدا میکنیم شفا یعنی پاک شدن هر عاملی که باعث رنج و ناراحتی ما شده حالا میتونه بیماری جسمی یا ذهنی باشه یا چاقی باشه که هم بیماری جسمی و هم بیماری ذهنی  که بهم متصل هستن .ذهن ما باعث چاقی جسم میشه و چاقی جسم باعث چاقی ذهن ما میشه چون با دیدن جسم چاقی مون و توجه کردن به اون و در صلح نبودن با خودمون باعث تثبیت چاقی در ذهن مون میشیم که در نهایت چاقی جسم ما بیش تر و بیشتر میشه و این چرخه تا زمانی که ما برای تغییر اون کاری نکنیم ادامه پیدا میکنه .در گذشته ما میخواستیم با روش هایی مثل ورزش و رژیم و دارو و دمنوش فقط یه طرف قضیه رو درمان کنیم که اون هم جسم بود مثل این میمونه که ما یک بیماری لاعلاج داشته باشیم و با دارو و مسکن فقط درد اون بیماری رو کاهش بدیم یا کنترل کنیم ولی این باعث از بین رفتن اصل بیماری نمیشه و اون تومور سرجای خودش هست ولی وقتی حرف از شفا میشه و میگن فلانی شفا پیدا کرده دیگه  قضیه فرق میکنه با اون درمان موقتی ، دیگه خبری از اصل بیماری و تومور نیست انگار اصلا این بیماری وجود نداشته پس به طبع هم درد و رنج مربوط به اون هم از بین میره . حالا چاقی در ذهن ما یا اصلا در وجود ما مثل یه تومور هست که نتیجه اون ، علائم حاصل از اون چاقی جسم و درد و رنج همراه اونه حالا ما میخوایم از دارو استفاده کنیم مثل رژیم و ورزش و غیره یا نه میخوایم شفاپیدا کنیم ؟اینکه دیگه خبری ازاصل بیماری و علائم جانبی ش نباشه و به قول استاد به پیش فرض خومون برگردیم یعنی جایی که انگار هیچ چاقی در وجود ما نبوده. شفا نه تنها باعث رها شدن جسم ما از رنج چاقی میشه بلکه ذهن مون به آرامش و شادی میرسه .

      شفا با تغییر نگرش به وجود میاد نگرش و فکر پاک لازمه شفا هستش باید زمینه شفا رو در وجودمون ایجاد کنیم تا شفا در ما اتفاق بیوفته.

      شفا یعنی دیگه هیچ وقت خبری از عامل آزار دهنده و ناراحت کننده نیست و برای همیشه از بین میره ولی درمان امکان برگشت اون بیماری هست همون طوری که ما سعی کردیم با توصیه های دیگران چاقی خودمون رو درمان کنیم ولی متاسفانه بعد از مدتی برمیگشت پس شفا بخوایم نه درمان !!!!!!

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/01/16 19:19
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      به نام خدا 

      سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی و اعضای سایت تناسب فکری . 

      سال نو مبارک 

      طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق .

      استاد وقتی فایلتون رو گوش دادم یه سوالی توی ذهنم نقش بست .

      امکانش هست یه دوره ای بزارید تقریبا مشابه همون دوره رژیم که مجموعه ای از رژیمها رو معرفی کردین  لیست و مجموعه ای از رفتارهای متناسب کننده  که تقریبا بین همه ی انسانهای متناسب مشترکه رو بررسی بفرمایید و هر جلسه راجع به یه رفتارش با ما صحبت کنید ؟

      در این قسمت شفای لاغری  نکته ای  فرمودید  که برام خیلی جالب بود . انسانی که دارای ذهن متناسبه  ته مونده غذای هیچ کسی رو نمیخوره خب خیلی ذهن منو مشغول کرد . 

      من تقریبا میشه گفت با این که وزن زیادی کم کردم اما رفتار یک انسان متناسب رو به طور کامل نمیدونم . 

      امکانش هست چنین دوره ای رو برای ما فراهم کنید و رفتارهای یک انسان متناسب رو با هم تمرین کنیم ؟ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 60 کلمه

        سلام و درود
        وقت عالی بخیر
        دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز برای این منظور تهیه و ارائه شده است.
        خطاهای مغز چاق در این دوره توضیح داده شده و برای هر کدام تمرین ازائه شده است. وقتی خطاهای مغز چاق رو در ذهن اصلاح کنید خودبخود رفتار افراد متناسب در وجود شما شکل حواهد گرفت.
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/12/14 22:19
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 93 کلمه

      این فایل رو برای دوم خوندم و گوش دادم.

      شفای چاقی خیلی عبارت جالب و دلنشینی هست.

      تفاوت مداوا و شفا هم خیلی جالبه .تا بحال به تفاوتش فکر نکرده بودم.

      مداوا یعنی با استفاده از دوا مرض رو خوب کنیم و شفا یعنی با استفاده از قدرت ذهن و توکل به خدا مرض درمان میشه ،ینی یه جورایی ما مرض رو  درمان نمی کنیم خودبخود درمان میشه.

      وقتی چاقی و عدم تناسبمون شفا پیدا می‌کنه یعنی طوری درمان میشه که انگار اصلا وجود نداشته.

      اما در  مداوا امکان این که دوباره مبتلا به اون مریضی بشیم هست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/26 19:41
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 28 کلمه

      چقدر واقع بین و خوبین استاااد!

      بعضیا فقط اسم استاد رو دارن،شما منش استاد رو دارین!

      کیف کردم ازین فایل …

      هیچ چیز دیگه ای به ذهنم نمیاد کامنت کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1402/10/20 11:56
      مدت عضویت: 763 روز
      امتیاز کاربر: 21570 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 377 کلمه

      هر چقدر ک پیش میرم انگار از وزن باورههایی ک عین خوره درونم رو میخورد ازش کم میشه لاغری با ذهن ی دریچه بود ی کلنگ برای کندن درونم شاید هنوز لاعر نشدنن اما رو ز ب روز دارم ب درونن اگاهتر میشم روز بیشتر درونم رو میبینم اولش چی فک میکزدم الان چیم 

      واقعا وقتی پیش میرم میبینم اگه چاقی نبود من چی میشدم با اینهمه درون ناارامم چاقی نقطه عطف من بود میتونم بگم اغاز من بود ب نظرم هر کسی زندگیش از ی جایی شروع میشه واون روزها متولد میشه ن صرفا ب دنیا اومدن ن 

      واقعا استاد عزیز شما بهترین کسی بودید ک من با هاتون اشنا شدم خدارو شکر میکنم 

      خداوند رو سپاس ک واقعا ب این حرفها نیاز داشتم حس کردم واقعا خداوند داش باهام حرف میزد امید میداد راه نشون میداد انگار اون سنگین رو رها کردم حس کردم خدا بغلم کروه شکرت

      ما بیشتر از اینک نیاز داشته باشبم ک لاعر بشیم نیاز داریم ک باورها نگرشهامون عوض شه شاید من همون اول با لاعر میشدم هیچ وقت این همه پیش نمیرفتمو در هر لحظه میبینم واو هیچی نمیدونم هیچی از خودم نمیدونم 

      من کی ام من چی ام 

      مثل این میمونه ک  بری کلاس ویلون  یاد بگیری هر چقدر بیشتر میری درس جدید انگار از صفر شروع میشه انگار نمیدونم همون جا جایی ک باید ایمان حفظ رشه 

      چاقی برای من نعمت بود برکت بود پل بود من بد دیدمش شاکی شدم ناراحت شدم عصه خوردم 

      اما ی نعمت بود از خدا

       میپذیرمش با تموم وجودم اومده ب مم درس بده ک چ درسهایی داده و چدرسهایی خواهد داد 

      برکت بوده برای من

      لاغری هس باید گردو غبار رو رها کنم پاک کنم تا نشون بده چاقی با ما دشمن نبوده ب نظرم بهترین حالتی بوده ک میخواسته با من حرف برنه شاید نبود من اینجا نبودم اینفدر قوی نگرده بود من 

      ب نظرم چاقی هم ی پرده ای هس ب درون اون پرده با شناخت خودم میره کنار اون ک قدرتی نداره اون ناجی من هس 

      مشکلات  منجی ما هستند دشمن ما نیست 

      دوست ما هستند دوستان فداکار 

      من میپذیرمشون واز خداوند قدرت درک شناخت اون درس ها  رو میخوام

      سپاس از این فایل پر از اگاهی امید عشق واقعا در تک تک کلماتتون من عشق رولمس کردم من زندگی رو لمس کردم 

      ممنون ک این اگاهیی ها رو با ما ب اشتراک گذاشتید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/10/17 11:56
      مدت عضویت: 468 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 279 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیز 

      من در تاریخ 17/10/1402این فایل راگوش دادم و خیلی خوشحالم که امروز توانستم این فایل را گوش بدهم ومن وقتی این فایل را گوش دادم واقعا به کارهای خودم پی بردم من هم قبلا واقعا لاغری را خیلی سخت میدیدم ولی حالا وقتی صبح که کارهایم را انجام دادن به فایل ها گو ش میدم و امروز به این پی بردم که من هم قبلا حتما چیزهایی که بچه هایم میخوردن و اضافه داشتن من انها را میخوردم وهمیشه برای خودم میگفتم حیفه این نعمت های خداوند است و اسراف نکنیم ومن فقط فکر این بودم فکر از بین بردن بد ن خود نبودم و من همیشه خودم را سطل آشغال بچه هام میدونستم که اضافی ها را داخل ان میریختن ولی حالا خیلی بهتر شده ام و دیگر اضافی انها را نمی خورم و اگر خوردم زیاد به چاق شدن فکرنمیکنم و چون کمی نگرش من فرق کرده و مثلا من چند روز پیش همراه دوستان به بیرون رفتیم اونجا خیلی تنقلات و غذاهای خوب بود اگر من مثل قبلا بودم همه ی انها را میخوردم ولی از خوردن انها ترس داشتم ولی وقتی در این سایت شنا شدم واقعا وقتی انها را میخوردم از انها ترس نداشتم و به خودم میگفتم من اندازه نیازم میخورم  واز خوردن انها لذت بردم کم خوردم ولی همانی که خوردم از ان لذت بردم و هیچ چیز در خوردن لذت بردن از چیزهایی که میخوری نیست و من اون روز هم پیاده رویی کردم وهم از غذاهام لذت بردم و من خیلی خوشحالم که توانستم کمی نگرش ذهن و فکر خودم تغیر دهم انشاالله من با ماندن در این سایت بتوانم به وزن ایده‌آل خودم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 37977 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,158 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      من اول میخواستم روز مادر به تمام مادران تناسب فکریها تبریک بگم و آرزو بهترین سلامترین خوبترین پولدارترین خوشبخترین  سالها رو براتون از خداوند متعال خواستارم روزتون مبارک 

      استاد منم از خیلی از روش‌ها که استفاده کردم لاغر شدم حتی از روشی استفاده کردم که پیتزا و ساندویچ هم داشت من تونستم همون ۱۹ کیلو که اضافه کرده بودم کم کنم دوباره به وزن ایدهالم برسم 

      اما این خوشی در من خیلی طول نکشید شاید دو هفته  وزنی که کم کرده بودم برگشت و من بعد از اینکه بارها لاغر شدم و چاق شدم تصمیم گرفتم همیشه در رژیم باشم هر چیزی نخورم 

      من هیچ وقت لاغری با ذهن با هیچ روش دیگه مقایسه نمیکنم من در روش‌های قبلی در عرض ۶ ماه ۱۹ کیلو کم کردم ولی ولی چی اینو نخور اینو یک کف دست بخور  شبها آنقدر نون آنقدر پنیر دوتا دونه گردو بخور بود من الان که فکر میکنم هیچ وقت نمیتونستم اون رژیم برای همیشه رعایت کنم تازه اون رژیم جایگزین هم داشت یعنی مثلا امروز کتلت داشتم اگر به هر دلیلی نتونستم کتلت بخورم میتونستم بجای اون غذاهایی که در کتاب بود بخورم 

      و من به هیچ عنوان حاضر نیستم مکان امن  خودم از دست بدم یه روش دیگه رو امتحان کنم  یا از این محیط دور باشم شاید یه روز نتونستم کاری انجام بدم شاید گاهی دیر به دیر تمرین مینویسم ولی هستم در این مسير الهی چون اینو از اعماق وجودم درک کردم که این مسير بهترین تنهاترین امن ترین عالیترین مقدس ترین مسیر برای لاغر شدن 

      من تصمیم دارم که اول دوره‌ای که تهیه کردم پاس کنم بعد دوره‌ای رایگان که پاس نکردم پاس کنم بعد تکرار میکنم دورها رو یعنی تا روزی که زنده هستم همراه همیشگی تناسب فکری خواهم بود 

      من  مکانی که سرشار از آگاهی سرشار از لذت و شادی سرشار از خوشی سرشار از خداوند سرشار از دوستی و محبت سرشار از آرامش الهی سرشار از زندگی رو هیچ وقت ترک نمیکنم 

      من  همه آرامش زندگیم از این سایت بدست میارم شبها با تکرار کردن چیزهایی که در فایل یاد گرفتم میخوابم خلاصه حال خوبم احساس خوبم همه چیزی که دارم از برکت این آگاهی‌ها دارم 

      من چند بار به شفا جسم رسیدم من از مرگ فاصله گرفتم من یکبار دیگه هم شفا میگیرم این دفعه شفای لاغری با ذهن  شفا میگیرم برای همیشه متناسب میشم بازم شفا میگریم این دفعه شفای گوشم و بعدش دیگه با آرامش با لذت با خوشبختی یه زندگی جدیدی رو آغاز میکنم  بهترین ورژن خودم تجربه و زندگی میکنم لذتشو میبرم سپاسگزارم خداوندم میشم 

      من در این سایت یاد گرفتم چطور مشکلات خودم حل کنم چطور به اعتماد به نفس برسم چطور خدای خودم بشناسم چطور به آرزوهام برسم چطور خلق کنم شرایطتی که دوست دارم چطور به شفا برسم من تازه گم شده خودم پیدا کردم من بخدا شاهده که اگر نمیخواستم مرگ تجربه کنم یکی از علتهاش این بود که من دیگه آگاهی کسب نمیکنم کار من نصفه میمونه یکی هم بخاطر اینکه دختر کوچیک دارم  بخاطر اینکه  آرزوهام هنوز تجربه و زندگی نکردم 

      من آنقدر در این سایت میمونم تا هر آنچه که دلم میخواد تجربه کنم آنقدر میمونم که خدای خودم کاملا بشناسم  اینجا من به آرامش میرسم 

      بله هیچ شک و تردید ندارم همیشه همینجور بوده شبهای قدر تا صبح بیدار میموندم  دعا میکردم  دعای جوشن کبیر و صغیر میخوندم قرآن میذاشتم رو سرم گریه و زاری میکردم کلی مراسمات انجام می‌دادم به محض اینکه تموم میشد میرفتم سر پیش فرض خودم همون احساس بد تازه هیچ امیدی هم نداشتم مطمئنم نبودم که آیا خدا وند این دعاهای منو قبول کرده یا نه دوباره روز از نو روزی از نو  دوباره هواسم میرفت به مشکلاتم 

      بارها بارها هم دیدم اون روزا که جلسه قرآن میرفتیم یا کسی سفره دعوت می‌کرد میرفتیم یا جلسات روزه اینا میرفتیم خوب من جوان بودم میدیدم که افراد به محض اینکه دعا تموم میشد بساط غیبت و تهمت  پهن میشد دیدی چه لباسی پوشیده دیدی چه عروسی گرفته عروسش سلام هم نکرد و کلی چیز دیگه 

      یه بارم دیدم که مراسم تموم شد خانم جلسه ای هم داره همینکار انجام میده فرقی نمیکنه چه شخصیتی داشته باشی برمیگردی روی پیش فرض خودت این فقط برای همون چند ساعتی بود که تو ا ن حال و هوا بودی 

      منم برمیگشتم رو ی پیش فرض وجودی خودم  برای من روش برگشتش فرق می‌کرد که چی میشه آیا خدا قبول میکنه و…میرفتم روی مشکلات و زندگی عادی خودم 

      در مورد فایل گوش دادن همین طور بار اول و دوم اینجوری هستم که برمیگردم روی زندگی خودم برنامه های دیگه رو میگذرونم ولی بار سوم به بعد نه یکم بهتر درک کردم یکم بهش فکر میکنم به چیزهایی که یاد گرفتم و برای همین دیگه بعدش فایلی گوش نمیدم تا یکم با خودم حرف بزنم مرور کنم ببینم چی به چی 

      تا چند وقت پیش اینجوری نبودم فایل گوش میدادم چند بار بعد  نکات مهم می‌نوشتم بعد که میخواستم نکات مهم بخونم یه چیزهای بیشتری درک میکردم اما الانا اینجوری فکر میکنم که فایل گوش میدم به گفته هاش فکر میکنم اول فکر میکردم که یادم نمیاد ولی وقتی فکر میکردم یادم میومد هر چقدر که یادم میومد بهش فکر میکردم 

      من خیلی متفاوتم از گذشته خودم الان گرسنه بودم دوتا پرتقال آوردم که بخورم من فقط تونستم نصف پرتقال اولی بخورم دومی باشم نکردم من خیلی تغییر کردم اگر قبلنا من بود دو تا پرتقال درشت میوردم همش تنهایی میخوردم 

      اون روزا کلی چیپس پفک و…میخریدم بیشترش خودم میخوردم یکجا می‌نشستم میخوردم بلند میشدم اما الان یه پاکت کوچک باز کنم یک سوم اونو میخورم 

      من دیگه ته مونده غذا نمیخورم به راحتی میریزم دور اون روزا دلم نمیومد بریزم دور همش میخوردم 

      و خیلی تغییرات دیگه من همش فکر میکردم من نمیتونم کارهای خونه رو پشت سر هم انجامش بدم اما امروز چون مهمون داشتم پشت سر هم کارهام انجام دادم  یادم اومد که فکرم اشتباهه 

      اون روزا محال بود یه وعده غذایی نخورم اما الان یادم میاره گاهی ناهار یا شام بخورم  

      اون روزا کیک و بیسکویت اینا رو میخوردم غذامم  میخوردم اما الان کیک بخورم دیگه سیرم غذا نمیخورم 

      اون روزا محال بود با کیک و بیسکویت سیر بشم  اما الان میشم 

      اون روزا میرفتم سوپر مارکت کلی تنقلات میخریدم اما الان نمیخرم فقط گاهی دیگه دلم مثلا بستنی میخواد نفری یکی میخرم 

      اون روزا بستنی تو فریزر بود من خورده بودم اما الان تمایلی به خوردنش ندارم 

      اگر بخوام بنویسم حالا ها میتونم بنویسم 

      الان اشتباه هم میکنم رفتار غلط هم دارم گاهی اشغالگری هم میکنم ولی میدونم که زیاد خوردم مثلا این آخری زیاد بود نباید میخوردم 

      میدونید استاد میخواستم در مورد تکرار کردن صحبت کنم منم اول سختم بود از تکرار کردن ولی یه فایلی گوش دادم از شما اونجا درک کردم  

      که همه چیز تکراری دنیا تکراری سیستم جهان تکراری هر روز صبح میشه ظهر میشه شب میشه  هر روز صبحها بیدار میشیم شبها میخوابیم هر روز خورشید خانم صبح طلوع میکنه شب غروب هر روز غذا میخوری هر روز صبحانه ناهار و شام میخوریم  هر روز بچه ها میرن مدرسه هر روز باید ساعت ۷ از خواب بیدار بشن تا دیر به مدرسه نرسن  هر روز داریم ظرف میشودیم انسان‌هایی هستند هر روز میرن سر کار بعصی ها جمعه ها هم میرن  درختان هم زمستان میخوابن بهار از خواب بیدار میشن دوباره شکوفه میوه برداشت دوباره خواب زمستانه و هی روند داره تکرار میشه 

      همه چیز تکراری پس بهتر بجای ناراحت شدن لذت ببریم تکرار میکنی آگاهی بیشتری درک میکنی تکرار میکنی آگاهی تو ذهنت ثبت میشه به موقع ازش استفاده میکنی تکرار میکنی میتونی مشکلاتتون خودت حل کنی مستقل بشی 

      تکرار میکنی هر روز بهتر از دیروز میشی این خیلی خوبه اگر تکراری نباشه من شب بخوابم صبح بیدار نمیشم پس زنده بودن ما هم تکراری زندگی کردنمون تکراری 

      وقتی فکر کنی همه چیز روی تکراری بودنش میچرخه قند میخری تموم میشه دوباره میری میخری تکراری پس بگم نه من دیگه نمیخرم حوصله ندارم تکراری 

      درک میکنم دوستانم که میگن تکراری چون به تکراری بودن زندگی اینا فکر نکردن وگرنه متوجه میشن همه چیز تکراری با لدت بیشتر اون کارو انجام میدن 

      من الان سه سال و چهار ماهه که عضو سایت هستم خدایی با لذت این دوران گذروندم با آرامش با احساس خوب با شادی گذروندم خوشحال بودم از اینکه این فایل گوش دادم برم فایل بعدی دانلود کنم ببینم چه آگاهی جدیدی برای من به ارمغان آورده 

      من نه گرسنگی کشیدم نه رژیم گرفتم فقط فایل گوش دادم تمرین نوشتم تکرار کردم ادامه دادم نتایج فراتر از انتظارم دریافت کردم 

      من قبل از اینکه عصو سایت باشم پکیج بیماری بودم بیماری پشت بیماری تجربه میگردم هنوز بیماری اولی خوب نشده دومی میومد و….ولی الان به لطف خدای مهربانم دارم شفا جسمم تجربه میکنم چهار بار شفا تجربه کردم این دفعه شفا چاقی و شفا گوشم تجربه میکنم من دنبال شفا هستم 

      من قبلا دنبال آرامش بودم یک ساعت آرامش داشته باشم کلی کار انجام دادم از ریلکسیشن گرفته تا دم و بازدم تا انرژی درمانی و …که فقط یک ساعت آرامش داشته باشم اما الان به لطف خدای مهربانم در آرامش دارم زندگی میکنم 

      مشکلاتم هست منم دارم تو این جامعه زندگی میکنم اون روزا اگر میگفتن نون میخواد گرون بشه پن کلی عزا میگرفتم میگفتم اینم اونم اونم همه چیز گردن میشه اما الان نگران نیستم  اوضاع مالی خوبی هم ندارم بگم اشکالی نداره مجبورم میخرم میگم تونستم میخرم نتونستم نمیخرم 

      من یعنی کاملا یه انسان دیگه ای شدم اون روزا هر چیزی منو ناراحت می‌کرد اما اان خیلی ناراحت نمیشم چون یاد گرفتم علت ناراحتی فلانی برای چیه 

      من اون زمان آگاهی نداشتم بلد نبودم  با بچه‌ام چطور رفتار کنم وقتی کار اشتباهی کرد اما الان با چند جمله کل مطلب بهش میفهمونم یعنی من در دو سه جمله هر چی بخوام بکم بهش میگم اونم متوجه میشه قبول میکنه 

      قبلا رژیم و …کلی عذاب آور بود حتی الان که یادم میافته کلی عذاب میکشم یه پنکیک میخواستم بخورم کوفتم میشد شکر نریز استویا بریز م بجای شکر استویا گیاه شیرین  که در صنایع دیابت اینا استفاده میکنن در نوشابه رژیمی اینا 

      تخم مرغ فقط سفیده چون کالری کمتری داره آخرشم آنقدر بی مزه بود که نمیخوردم ولی الان پودر پنکیک میخرم خودم درست میکنم میخورم لذتشو میبرم سپاسگزار خداوند میشم 

      اون روزا اگر هم میخوردم کلی افکار تو ذهنم مرور میشد چاق میشی و …اما الان با خیال راحت بدون هیچ فکری پنکیک میخورم نوشابه سس فست فود پیتزا هر چیزی که شما فکر کنید چاق کننده است من با خیال راحت میخورم هیچ فکری هم ندارم دربارش 

      بله وافعا قبول دارم اینا تک تکش معجزه ست بخدا به یکی از اقوام وقتی گفتم لاغری با دهن قبول نکرد دیگه با من حرف نمیزنه این آگاهی ها رو هر کسی نمیتونه بشنوه بجز اون کسانی که دوست دارن درخواست میدن خدا هم هدایتشون  میکنه کوچکترین تغییرات در من معجزه بزرگی برای من من همیشه از خدای خودم سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مسیر الهی  از خداوند سپاسگزارم که استادم قرار داد تا به من اموزش بدن من ممنون و سپاسگزارم و متشکر و قدردان هستم برای تک تک کلماتی که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم اینا معجزه ست 

      اگر قبلا من بود وقتی بیمار شدم مطمئنم مرگ تجربه میکردم و الان زنده بودنم سلامتیم بزرگترین معجزه ست 

      من اینم تجربه کردم همسر من تازه فرد مثبت نگری  عقیده داره پول سخت بدست میاد کلی جون باید بکنم تا دو ریال پول کف دستم بدارن  و کلی افکار دیگه برای همین که میگه من پراید خریدم خواب ندیده بود خدایی شد یه پولی دستم اومد من پراید خریدم الان مگه میشه بری یه لاستیکش بخری 

      و اطرافیان من پر از اینجور تفکرات دارن اما من  متفاوتم از اونها از همه نظر اونا حرف میزنن من فقط گوش میدم الانم سعی میکنم هواسم به تلوزیون مناظره پرت کنم حرفشونو نشنوم  اینا معجزه ست وگرنه قبلا من مثل اونا بدتر از اونا بودم  میرفتم پول قرض میکردم که قندو شکر و ….بخرم گرونتر نشه اما الان میگم نه خدا برای من یه جایی با قیمت مناسب چیزی که من نیاز دارم گذاشته و من بهش میرسم اینا معجزهست 

      هر کسی نمیتونه حتی بپذیره یا حداقل امتحان کنه ببین واقعی یا نه باورشم نمیشه در صورتیکه خیلی زیاد اضافه وزن داشته باشه ولی نتونست قبول کنه منم اسراری نکردم من فقط پیشنهاد دادم 

      نگرش همسر منم تغییری نکرده همش میشنیه میگه کاش اون سال یه کاری میکردم پول قرض میکردم یه خونه میخریدم اجاره می‌دادم الان راحت زندگی میکردم خوش بحال فلانی ارثی پدرش براش گداشت و…

      اینها رو هم امتحان کردم فقط میخوان لایک بیشتری کسب کنن همش الکی هیچ کدومش نتیجه نداد 

      سپاسگزاری هم نوشتم مدتها ولی تازه یاد گرفتم درک کردم چون قبلا اون فایل گوش داده بود که سپاسگزاری چیه و چطور باید انجامش داد 

      من بارها گفتم اینجا هم میگم  که باعث افتخار منه که عصو سایت تناسب فکری هستم من به خودم افتخار میکنم به خودم میبالم که عصو تناسب فکریها هستم چون اینجا همون جاییکه من دنبالش بودم یه جایی که سرشار از آرامش امنیت  جایی که خدای خودم بهتر میشناسم جایی که خودم بهتر میشناسم  جایی که حرف دلم که حتی به مادرم نگفتم اینجا تو سایت مینویسم اینجا زندگی منه من عاشق این سایت و آگاهی‌ها هستم  اینجا هر کلمه که گفته میشه دنیا معنی داره خلاصه خیلی خوبه من تا آخر عمرم هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 235 کلمه

      به نام خداوند مهربان یکتا 

      و درود و نور و سلامتی بر شما استاد ارجمند،

      استاد من نتیجه ای که گرفتم از این فایل: 

      ۱)ما تا آخرین نفسی هر لحظمون به طور مداوم تا زمانیکه زنده ایم باید برای تغییر سبک ریشه ای و اصلی و 

      هماهنگی در  فکرو باور و رفتار درست  ماندگارمون باید با آرامش بدون هیچگونه  سرزنش و با اعتماد کامل و با ارامشو صبوری و آرام‌آرام و با شادی و رها و بدون مبارزه و بدون هیجانات و احساسات  دو روزه در این مسیر بمانیم و،

      در این مسیر چون ممکنه رفتار و ذهنمون برای اینکه ممکنه برگرده و یا کمتر برگرده به قول شما  به پیش فرض کارخانه قبلی یعنی همان  سبک اشتباه زندگیمون پس ما باید براش تلاش مداوم ولی آسان در هر روز و هر لحظه مون انجام بدیم منتهی یادمون باش:لاغری با ذهن سبک زندگی درست و ابدی من هست،

       و این راه بسیاااار  اسان و عزتمدانه و پایدار هست اگر مبارزه نکنیم،

       اگر رها کنیم ،

      اگر جو گیرنشیم،

       اگر آرام و صبور تا آخر عمر  با تکرار واقعی صادقانه و استمرار مداوم هر لحظه در زندگیمون به دنبال تغییر واقعی و همیشگی و صادقانه در باره لاغری و سلامتی و سبک و نگرش ریشه ای زندگیمون هستیم و یا در هر زمینه دیگری از زندگیمون هستیم باید متعهد باقی بمانیم با تکرار بدون سرزنش و رها و آرامو صبور و قبول اینکه سلامتی و لاغری از اول جزئی از منو مال من بوده 👌🏻🤲🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/13 08:49
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,186 کلمه

      سلام .

      ممنون بابت نوشته های عالی که در سایت قرار میدین .

      در ذهنم همواره در حال جستجو هستم تا لایه های پنهان ذهنم رو هم از چاقی پاکسازی کنم . 

      دیشب  با دوستی در مورد رژیم صحبت می کردیم . از من پرسیده بود چطور خودتو لاغر کردی .

      گفتم من خودمو لاغر نکردم من فقط اطلاعات صحیح وارد ذهنم کردم و اطلاعات غلط رو پاکسازی کردم . بدنم خود به خود لاغر شد . 

      گفت یعنی چه اطلاعاتی .

      گفتم اولین چیزی که باید بدونی اینه که  جسم تو لاغر شدن رو بلده . به ضرب و زور رژیم  لاغر نمیشه . باید راه لاغری طبیعیش رو پیدا کنی . 

      رژیم فقط باعث میشه چاقی در وجودت بیشتر بشه .

      دوستم خیلی خوب گوش میداد . چون من لاغر شدم حس می کنم حرفام بهتر روش تاثیر گذاشت . 

      البته زیاد باهاش بحث نکردم . چون تناسب هنوز در وجود من تازه است . درسته که جسمم لاغر شده ولی هنوز در لایه های زیرین ذهنم چاقی رو حس می کنم و نیاز دارم که همچنان در شفای لاغری ذهنم رو شستشو بدم .

      چون این راه فقط لاغر شدن نیست . این راه لاغر موندن تا پایان عمره پس همواره باید ذهن رو از اطلاعات غلط شستشو داد .  

      دریافت هایی که از همین چند کلمه صحبت با دوستم به دست  آوردم این بود که 

      افراد چاق رژیم نگرفته اونها فقط از خوردن حس چاقی میگیرن ولی چون رژیم نگرفته اند اطلاعات غلط در مورد نخوردن در ذهن ندارند برای همین  نخوردن برای اونها لاغر کننده است .

      برای همینه که افرادی که برای بارهای اول رژیم میگیرند تاثیر خوبی میگیرند و کاهش وزن خیلی خوبی از بارهای اول رژیم  دارند

       اما  خبر ندارند که با این رژیم دارن اطلاعات غلط از نخوردن در ذهنشون ثبت می کنند و نخوردن رو تبدیل به چاقی می کنند . 

      افرادی که  چاق رژیم نگرفته هستن  چاقی فقط در سطح خوردن ذهنشون وارد شده 

      اما افراد رژیم گرفته تصویر چاقی رو در سطح عمیق تری از ذهنشون وارد کردن . 

      اونها به وسیله ی رژیم  نخوردن رو که یک عمل کاملا طبیعی در وجود ما هست رو تبدیل به چاقی کردند و چون ما در ۲۴ ساعت شبانه روز بیش از ۲۰ ساعت در حال نخوردن هستیم این افراد در این ۲۰ ساعت مدام در حال زجر کشیدن از نخوردن هستند و دائما دارن تصویر چاقی که همون حس منفی هست رو از نخوردن وارد ذهنشون می کنند .

      برای همین رژیم بعد از یکی دوبار دیگه جواب نمیده  و حتی دیدیم افرادی که شدیدا دارن رژیم میگیرن اما باز هم چاق شدنشون ادامه داره و باز  باورهایی که از همین باور  نخوردن = چاقی ایجاد میشه  و بهش اضافه میشه و  میگن من هوا هم بخورم چاق میشم . آبم بخورم چاق میشم . نخورم چاقم بخورم چاقم . با خودشون می گن حتما دلایل دیگه ای داره که چاقم . ژنتیکم چاقه . خواب چاق کننده است . تیرویید دارم که چاقم .. طبیعت بدنم چاقیه 

      و به وسیله ی همین باور رژیم چاقی رو به لایه های زیرین ذهن میبرن .

      در حالیکه چاقهایی که رژیم نگرفتن اطلاعات چاقی فقط در سطح خوردن هست .

      اونا میگن خب ما میخوریم چاقیم و رژیم هم نمیتونیم بگیریم .  چاقی این دسته از افراد ضعیفتره گرچه تا زمانیکه باور دارن غذاها و خوردن غذا چاق کننده است همچنان با هر وعده چاقتر میشن اما چاقیشون کفه تو خالیه سفت نیست . 

      اما کسانی که رژیمهای سخت فراوون گرفتن و زجرهای زیادی برای لاغری کشیدن اینها چاقیشون بیشتره . برای همین یه باور دیگه دارن می گن این چربیها سفت شدن پیه شدن کنده بشو نیستن یعنی همه این باورها از رژیم اومده در حقیقت چاقی در ذهنشون سفت شده که در جسمشونم چنین چیزی رو مشاهده می کنند . 

      افراد رژیم گرفته خیلی باید روی باور نخوردن کار کنند . 

      ما حدودا ۲۰ ساعت از شبانه روز رو نمیخوریم 

      راحتم نمیخوریم  . چون سیریم که نمیخوریم . زجرگرسنگی نمی کشیم . سختی نمیکشیم ‌ . 

      پس در تمام این مدت ذهن ما از نخوردن داره احساس خوبی میگیره . احساس خوب یعنی همسو شدن با تناسب اندام طبیعی بدن .

      پس با احساس خوب در زمانهای نخوردن ما تاثیر رنج رژیم رو که فرمول اصلیش زجر کشیدن در زمانهای نخوردن بود رو پاکسازی می کنیم .

      ما در زمانهای نخوردن نباید رنج بکشیم این یعنی اطلاعات غلط 

      ما در زمانهای نخوردن باید لذت ببریم . لذت سیر بودن لذت فکر نکردن به غذا لذت پرداختن به کارهای دلخواه دیگه . 

      لذت اینکه غذاهام داره هضم میشه و بدنم داره چربی سوزی می کنه . 

      لذت مصرف انرژی برای سلامتی و کارکرد اندامهای داخلی .

      میدونید چرا اغلب انسانهایی که میخوان به زور لاغر بشن چربی  شکمشون از بین نمیره .

      چون بیشتر  اندامهای داخلی و حیاتی بدن  در محوطه شکم ما هستند  وقتی ما با بدنمون وارد جنگ میشیم  و  ذهن و بدن میترسن از کمبود انرژی  برای محافظت از اندامهای داخلی چربی رو در شکم ذخیره می کنند .

      حالا هر چقدر شدت مبارزه با خودمون بیشتر باشه چربیهای شکمی برای محافظت از بدن در مقابل حس منفی کمبود انرژی بیشتر میشن . 

      ما همونطور که لازمه حس خودمون رو به غذاها و خوردنهامون خوب کنیم  لازمه حس خودمون رو در مورد نخوردنهامونم خوب کنیم  .

      ما اصلا نباید به خودمون از نخوردن  حس حذف انرژی بدیم . انرژی در بدن جریان داره .

      نخوردن جزئی از روند طبیعت بدنه . در زمان نخوردن بدن داره هضم و جذب و دفع انجام میده گوارش داره کار می کنه . 

      قلب داره کار می کنه خون داره کار می کنه .

      زندگی جریان داره . جریان انرژی یعنی تناسب اندام . 

      طبیعت ما تناسب اندامه .  ما با خودمون و بدنمون در صلح قرار بگیریم تناسب اندام رو خیلی قشنگ مشاهده می کنیم که  در بدن جریان داره .  در این سطح از نگرش ذهن و بدن احساس آرامش و امنیت می کنند . وقتی من به تناسب اندام ایمان دارم این حس عالی به بدنم حس امنیت میده . ترس کمبود میره و بدن خیلی راحت میشه .

      در فاز جنگ و ذخیره مهمات نمیره . 

      طبیعت در بدن در وضعیت صلح و امنیت جاری میشه . 

      البته من که باورم اینه حتی در وضعیت جنگ هم تناسب اندام داشته کار خودشو میکرده .

      حتی ذخیره چربی در زمان جنگ از نظر من یعنی حفظ تناسب . من حتی ذخیره چربی  رو هم دیگه چاقی نمیبینم .

      ذخیره چربی هم نشون دهنده ی تناسب در وضعیت جنگ هست . 

      در وضعیت صلح تناسب اندام خودش رو با رها کردن چربیها نشون میده 

      در وضعیت جنگ تناسب اندام خودش رو با ذخیره کردن چربیها نشون میده . 

      پس چیزی که جهت تناسب اندام رو به سمت ذخیره انرژی برده وضعیت جنگ و احساسات نامطلوب هست . 

      وگرنه بدن انسان چاق حتی در وضعیت چاقی هم در حال تناسب اندامه . 

      حتی برای دوستان رژیم گرفته چون سطح جنگ و ناهمسویی با خود به لایه های زیرین ذهن رسیده تناسب اندام ذخیره به فاز عمیقتری رفته تا باز محافظت رو شدیدتر کنه . 

      تنها راه لاغر شدن برگشتن از وضعیت جنگ و مبارزه با خود هست .  صلح و امنیت رو در وجودمون جاری کنیم . 

      لذت رو در وجود خودمون بیشتر و بیشتر جاری کنیم .

      حال خوب و انرژیهای مثبت رو در وجود خودمون جریان بدیم .

      بدن ما تناسب اندام دلپذیرتری از خودش رو به نمایش میزاره . 

      تناسب اندام طبیعت بدن همه ی ماست . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1402/10/13 14:31
        مدت عضویت: 1889 روز
        امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 38 کلمه

        سلام اقا عطا ممکن یکم واضح تر توضیح بدید

        بله همه ما یکبار رژیم گرفتیم و شگفت انگیزانه لاغر شدیم و دیگه هر کاری کردیم نشده این واقعا جالب بود ولی یعنی چی که نخوردن به چاقی تبدیل میشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1402/10/14 11:40
          مدت عضویت: 688 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 772 کلمه

          سلام .

          ببخشید من فقط درس پس میدم خدمت شما عزیزان .

           فرمولهای چاقی همه به هم وابسته هستند . 

          و واقعا یک مسیر عصبی پیچیده ای رو شکل دادند که هر بار یکی از مسیرها برامون باز میشه در عین حال وقتی یه مسیر روشن میشه تمام مسیرهای وابسته بهش روشن میشه  

          دقیقا مثل کار سیم کشی برق می مونه . 

          کار با ذهن خیلی به کار من نزدیکه و من وقتی دارم کار می کنم به کلی فرمول میرسم . 

          نخوردن یه روند طبیعی در بدن هست که در هنگام سیری پدید میاد .

          این فرمول لاغری طبیعی بدن هست . 

          اما ما با این رژیمها  فرمول دیگری از نخوردن ساختیم  که در هنگام گرسنگی بود .

          رژیم این باور رو در ما ایجاد کرد که وقتی گرسنه ای نخور و خوردنهات فقط باید محدود به رژیم غذاییت باشه . حتی اگه سیر باشی یا دلت اون ماده غذایی رو نخواد ولی مجبوری که به اون گفته ها عمل کنی .

          همین اجبار در خوردن و غذاهای نادلخواه خوردن و از طرفی سیر نشدن و گرسنه بودن و نخوردن اینا الگوهای غلطیه که رژیمها در سر ما ایجاد کردن .

          وگرنه  که در ظاهر رژیم  اومده که ما رو سالم و لاغر کنه پس چرا تاثیر معکوس میزاره و ذهن دیگه اجازه نمیده رژیم بگیریم .

          چون ذهن حس بدی از رژیم میگیره که  در درجه اول اجبار در خوردنهای نادلخواه و در درجه دوم نخوردن در زمانهایی که واقعا دلت یه چیز رو میخواد و تمایل به خوردنش داری اما نباید بخوری  و اگه بخوری چاق میشی . 

          این فرمولهای  چاقی رو  استفاده از رژیمها در سرمون ایجاد کردن . 

          و سطح چاقی ما رو به سطح عمیقتری از ذهن بردن . 

          فرمول نخوردنهای اجباری باعث شد حس ما در موقع نخوردن بد باشه و دائما زجر بکشیم و این زجر کشیدنها فرمول نخوردن رو در ذهن خراب کردند .

          تصور ذهن از نخوردن دیگه شد گرسنگی کشیدن و اندوه و احساسات منفی 

           در عین حال چون لاغر شده بودیم فکر می کردیم این نوع نخوردن مارو لاغر می کنه . 

          پس فرمول نخوردنهای اجباری حتی فرمول لاغری طبیعی رو هم به هم زد . 

          گرچه فرمول لاغری طبیعی همواره در بدن جریان داره اما ما در کنارش کلی فرمول چاقی ساختیم .

          فرمولهای لاغری طبیعی یا همون تناسب اندام  دارن کار خودشون رو می کنند وگرنه که  اگه اون فرمولها نبودن و ما همیشه چاق میشدیم الان یه تریلی هم نمیتونست  مارو بکشه . 

          پس نیروی تناسب اندام همیشه در بدن ما وجود داره . 

          کاری که ما باید بکنیم اینه که فقط از فرمولهای چاقی استفاده نکنیم .

          از نخوردن در زمانهای گرسنگی استفاده نکنیم . 

          هر وقت دلت چیزی رو طلب می کنه مطمئن باش نیازته خودت رو محدود نکن به نخوردن . 

          چون این فرمول نخوردن رو خراب می کنه . 

          ما فرمول خوردن و نخوردن رو در درجه اول باید از چاقی پس بگیریم  و در درجه دوم  از لاغریهای رژیمی 

          ما خوردن و نخوردن رو باید به طبیعت اصلیش برگردونیم . که همون فرمول تناسب اندام هست . 

          طبیعت اصلی خوردن در زمانی که بدن اعلام می کنه و نخوردن که اونم بدن اعلام می کنه . 

          حالا بدن چطور  اعلام می کنه از طریق تمایل .

          وقتی شما گرسنه میشی تمایل به خوردن پبدا می کنی 

          وقتی شما سیر میشی تمایلت به خوردن میره .

          ببینید حتی اگه کلی هم غذای وسوسه انگیز باشه شما وقتی  از فرمولها درست استفاده کرده باشی زمانی از اون غذاها استفاده می کنی که گرسنه ای و وقتی سیری هر چقدرم غذاها رنگارنگ باشن باور کنید میلتون نمی کشه . 

          چون ذهنتون سیری رو درک کرده . این فرمول دقیقا فرمول لاغری طبیعی هست . یعنی شما بر اساس تمایلت میخوری و بر اساس تمایل نداشتن نمیخوری . 

          باز اینجا یه باور چاقی ممکنه بیاد و اینکه میگی من اشتهام زیاده من تمایلم زیاده وقتی به غذا میرسم دیگه هیچی حالیم نیست فقط بخور و بخور و بخور بعدشم عذاب وجدان و حس پرخوری و اینا .

          ببینید اینا برچسب های چاقیه نباید به خودتون از این برچسبها بزنید . همیشه خودتون رو محترم بشمرید . به خودتون احترام بزارید . شما این رفتارها رو انجام نمیدین . اگه قبلا این کارها رو انجام میدادین دلیلش محدودیتها و گرسنگی ها و عذابهایی  بود که به خودتون میدادیم و ذهن میخواست جبران کنه  در نتیجه دستور به چنین رفتارهایی میداد . 

          شما وقتی با خودتون مهربان باشید برای خودتون حرمت قائل بشید به زبان ذهن و بدنتون اعتماد داشته باشید و محدودیت و ترس رو کنار بزارید  مطمئن باشید کاملا طبیعی در خوردن و نخوردن رفتار می کنید . 

          کاملا طبیعی و فرمول خوردن و نخوردن  رو در تناسب اندام به کار میبرید . 

          این فرمولهای طبیعی رو در وجود خودمون که فعال نگه داریم و استمرار بدیم خیلی راحت حس تناسب در وجودمون جاری میشه و ما لاغر میشیم . به همین راحتی 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار mrmr19791357@gmail.com
            1402/10/15 13:33
            مدت عضویت: 819 روز
            امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 199 کلمه

            سلام آقا عطا خوبین،من هم وهم خیلی از دوستان تمام این بحثها و تفاصیل رو قبول دارند،من خودم هم تا الان کلی اطلاعات درست ب ذهنم داده ام،ب نظرتون با این همه تفاصیل چرا همه کارشناسان‌ همه پزشکان همه پژوهشگران همه دانشمندان ک دارند برای چاقی یا لاغری تحقیق می کنندچرا هدفشان کم کردن غذا یا نخوردن غذا یا کم خوردن غذا می باشد واینکه چرا بعضی‌ها حتی باروشهای سخت گذشته نتیجه می گیرند ولی چرا بعضی‌ها با وجود این همه آگاهی ک ب ذهنشون دادند وهم در این دوره هستند نتیجه نمی گیرند با وجود اینکه می دانند روش‌های قبلی اشتباه هست‌ و اینکه چرا بعضی افراد ک ب بیماری‌های سخت مبتلا می شوند،آنها و اطرافیان ب هیچ عنوان فکر یا نگرشی ب غذا نداشته باشند چرا‌اینقدر لاغر وضعیف می شوند در حالی ک شاید آنها اصلا ب فکر خوردن یا نخوردن غذا نبوده باشند ب نظر شما دلیل چیه؟

            مثلا من خودم تا سن ۱۸ سالگیم اصلا اصلا ب هیچی فکر نمی کردم اصلا هیچ نگرشی یا چیزی نداشتم چرا باید ب چاقی مفرط مبتلا می شدم فرق من ک یک کودک خیلی چاق بودم بای کودک خیلی لاغر ک هرچه تلاش میکنه چاق بشه در چی هست؟ 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار عطا
              1402/10/16 21:01
              مدت عضویت: 688 روز
              امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 732 کلمه

              سلام .

              خب علت چاقی کسانی که  لاغر نمیشن این هست که باورهای چاقیشون رو  هنوز  دارن استمرار میدن و اینجا هم خیلی جدی و مستمر به آموزشها گوش ندادن . 

              وگرنه ورودی تغییر کنه قطعا ذهن تغییر می کنه و ذهنم که تغییر کنه قطعا جسم تغییر می کنه .

              دیگه من اینو به چشم خودم واضح و عیان دیدم . 

              تنها دلیل چاق بودن افراد تکرار بارها حرکت در مسیر باورهای قدیمیست . 

              شما یک سبزه زاری رو در نظر بگیرید یک مسیر رو بارها برید در حالیکه قبلش پر از سبزه های بلند بوده بعد از مدتی تکرار در  اون مسیر جاده تشکیل میشه و سبزه ها  دیگه روییده نمیشن چون سالهاست که لگد کوب شدن . 

              مسیرهای عصبی چاقی در ذهن ما دقیقا همینجوری تشکیل شدن .

              بیس اصلی ذهن ما  تناسبه . 

              تناسب رو در همه چیز میشه دید . طبیعت بدن تناسب و تعادله .

              منتها ما با باورهای چاقی و باورهای رژیمی تناسبش رو به هم زدیم . 

              باورهای لاغری اصلی و درونی ما سالهاست که لگدکوب شدن اما یه چیزی که مارو خوشحال می کنه اینه که اگه دیگه اون مسیر رو نریم قطعا سبزه ها دوباره درمیان . 

              شاید اولش ضعیفتر باشن  ولی بعد از مدتی استمرار نداشتن در باورهای چاقی طبیعت کار خودشو می کنه ‌ قبلا هم انجام میداد منتها زور تخریب ما بیشتر بود 

              دوستانی که نتیجه نگرفتن هنوز حرکت در مسیر چاقی رو متوقف نکردن همچنان همون مسیرهای قبلی رو میرن حتی بعضا دیده بعضی ها در مقابل روش لاغری با ذهن مقاومت می کنند و رفت و آمدشون در مسیر چاقی رو قویتر می کنند یعنی  در جهت خراب کردن اون سبزه زار بیشتر کوشش می کنن و چاقتر میشن که نشون بدن این روش غلطه .

              در حالیکه این روش طبیعت بدن ماست . 

              منتها باید دست از چاقی برداشت .

              باید پذیرفت چاقی طبیعت نیست فقط باید در نپذیرفتن باورهای چاقی استمرار داشت تا کم کم دیگه رفت و آمد در سبزه زار لاغری رو کنار بزاریم بعد شاهد خواهیم بود طبیعت چقدر قشنگ لاغری شما بهتون نشون میده .

              راحته . من یکساله بدون هیچ کاری ۲۷ کیلو کم کردم تازه زوری هم نزدم فقط باورام و تغییر دادم هرجایی که حس چاقی میکردم خیلی روش فکر میکردم تا تغییرش بدم . ایمانم رو از چاقی برداشتم .

              \\”چاقی رو خودم خلق کرده بودم نه خدا \\”

              دوستانی هم که از بچگی چاق هستند عادت والدینشون این بوده و به بچه ها تحمیل کردن خیلی تکرار کردن ولی بازم پذیرش خود بچه ها بوده چون دیدیم خانواده هایی که همه تپلن ولی افراد لاغر هم در اونها هستند . دقیقا همون پذیرشه . 

              ما خودمون چاقی رو پذیرفتیم . 

              و بهش عادت کردیم اما این تغییر عادت سخت نیست . 

              یه باوری داریم که تغییر عادت سخته بله تغییر عادت در صورتی سخته که کاری خلاف طبیعت بخوایم انجام بدیم اتفاقا برای اون بچه چاق شدن سخت بود ولی وقتی بخواد لاغر بشه و عادات چاقیش رو کنار بزاره و عادات لاغریش مثل همون رویش مجدد سبزه زار  دیگه کار سختی نیست . 

              چون طبیعت این کارو براش انجام میده .

              اینا فقط بهانه است . 

              بهانه ی لاغر نشدن .

              خود جناب استاد از بچگی چاق بودن الانم سنشون بالای ۴۰ هست و لاغرن پس بچگی و بزرگسالی و سن و سال تاثیری در چاقی و لاغری نداره .

              انتخاب خود شماست که مبخوای سبزه زار رو لگد کوب کنی و برسی به جسم چاق یا میخوای دیگه اون مسیر رو نری و اجازه بدی سبزه زار سرسبز لاغری خودشو نشون بده .

              در مورد پزشکان و کارشناسان هم خب اونا اشتباه می کنند . دلیلی نداره چون اونا می گن من چاقی رو بپذیرم . 

              من کلام خدا رو میپذیرم که می گه ما انسان رو در تناسب اندام خلق کردیم . 

              مدار علم از آگاهی پایینتره . 

              مثل زمان گالیله که میگفتن خورشید حرکت می کنه زمین ثابته بعد گالیله ثابت کرد خورشید ثابته زمین حرکت می کنه و باز الان علم تکامل بیشتری پیدا کرده و تصویر سه بعدی گرفته از  منظومه شمسی و گفته خورشید در طی منظومه شمسی حرکت می کنه و همزمان زمین و سیاره هاشم به دورش در حرکتند . 

              باز ممکنه این علم هم تغییر کنه .

              علم قابل تغییره . دکترها و روانشناسا هم کم کم به قدرت ذهن دست پیدا می کنند .

              کما اینکه من الان خیلی از دانشمندان رو میبینم ابمان اوردن ولی هنوز ناقصه .

              پس حتی شنیدن کدام قسمت از صحبت دانشمندا هم مهمه اگه در مدار لاغری با ذهن  باشید  دانشمندانی رو جذب می کنید که این باورها رو به اثبات میرسونند . 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار mrmr19791357@gmail.com
                1402/10/17 12:49
                مدت عضویت: 819 روز
                امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 347 کلمه

                سلام ممنون دوست عزیزم ازینکه وقت گذاشتید و مطلبم رو خوندید،بله شاید از نظر شما من هنوز دنبال بهانه می گردم چون من واقعا خیلی از باورهام تغییر دادم اتفاقا چون باورهام تغییر کرده ولی چیز دیگه تغییر نکرده این باعث افسردگی من شده اخه وقتی می بینم‌ اطرافیانم لاغر هستند مخصوصا برادر زاده های خودم‌ اونها هرچ تلاش کنن ک چاق بشن چاق نمیشن بعد اینکه چاقی من فوق العاده غیر عادی بودی من در سن یک سالگی تا پنج سالگی ب چاقی فوق العاده مفرط مبتلا شدم در حالی ک خواهر وبرادرانم اصلا این طور نبودند بینید الان ب یک نکته اشاره کردید ک اشتباه پدرو مادرم بوده ولی من حتی نمی خوام این رو بپذیرم ک اشتباه پدرو مادرم بوده اگر بوده حتما در خواهر برادر هام حتما صدق می کرد و در هر حال گذشته ازین تفاصیل من واقعا از فشارها و دردهای چاقی ک ممکن در شما وجود نداشته باشه واین باعث میشه شما خیلی خیلی کمتر ب چاقی توجه کنید ولی بعضی افراد ممکن ناخود آگاه بیشتر توجه کنن وگرنه من نگرش‌ها یم خوب عوض شده من الان میدونم ک مثلا هیچ دارویی باعث چاقی نیس هورمون با عث چاقی نیس بالارفتن سن باعث چاقی نیس خوابیدن بی تحرکی باعث چاقی نیس هر نوع بیماری باعث چاقی نیس ژنتیک ب هیچ عنوان ب هیچ عنوان باعث چاقی نیس چون در خانواده خودم هیچ فرد چاقی نداشتم،خوردن باعث چاقی نیس وحتی پرخوری هم عامل چاقی نیس چون فقط یک احساس هست و یک حس بد ک ب خود سرزنشی می انجامد وگرنه کسی ک نگرشش عوض شده هیچ یک اینها رو باعث چاقی نمیدونه منم تمام این چیزا رو‌ کاملا قبول و باور دارم.

                نمیدونم مشکل کجاست ولی بازم از شما دوست خیلی خیلی عزیز بی نهایت تشکرمی کنم وازینکه با سوالهام شمارو اذیت کردم خیلی پوزش می طلبم وخیلی خوشحالم ک شما با این سن کمتون اینقدر  اطلاع و آگاهی پیدا کردید صمیمانه بهتون تبریک عرض میکنم وبرای شما و هم همه دوستان عزیز آرزوی موفقیت روز افزون در زندگی می کنم انشالله همیشه در تمام مراحل زندگیتان شادوموفق و پیروز باشید.

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1402/10/17 19:22
                  مدت عضویت: 688 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 408 کلمه

                  سلام و عرض ادب .

                  به خدا من درس پس میدم خدمت شما بزرگواران و با پاسخ دادن ذهن خودم بیشتر اصلاح میشه .

                  بله قطعا شاید من به میزان شما با  ذهنیت چاق همراه نبودم  ولی خب در مجموع فرقی نداره شاید استمرار بیشتر میخواد تا چاقی کم کم از ناخوداگاهتون پاک بشه .

                  و اینکه این رو مطمئن باشید  قطعا با باورهایی که انتخاب کردید چاقی رو متوقف کردید و سرعت بالا رفتنش رو کاهش دادید . 

                  برای لاغر شدن باور لاغری بسازید .

                  شما این راه رو باور کردید که چاق نمی کنه ولی شاید هنوز باور نکردید این راه لاغر می کنه .

                  مثلا من نه تنها باور کردم که ژنتیکم چاقی نیست بلکه باور کردم ژنتیکم لاغریه . نه تنها باور کردم طبیعتم چاقی نیست بلکه باور کردم طبیعتم لاغریه ‌ . نه تنها باور کردم که جسمم دیگه چاق نیست بلکه باور کردم در همین جسم چاق تناسب اندام داره رخ میده هر لحظه و من هر لحظه دارم متناسبتر میشم .

                  حتی غذاها که خیلیها مقاومت شدیدی بهش دارن نه تنها باور کردم که چاق کننده نیستن بلکه باور کردم لاغر کننده هستند .

                  خوردنهام رو نه تنها باور کردم که چاق کننده نیستن بلکه باور کردم از یک لقمه تا بینهایت لقمه هر چی بخورم من و لاغر می کنه چون سوخت و ساز بدن و بالا میره .

                  نه تنها باور کردم که چربیها در بدنم دیگه ذخیره نمیشه بلکه باور کردم چربیها دائماااااا در بدن من دارن تجزیه میشن . 

                  باورهای لاغری خیلی بسازید بانو اونقدر که حس متناسب شدن کنید شاید اولش باورتون نشه ولی کم کم ذهنتون گسترشش میده . 

                  اونقدرررررر براتون دلیل میاره که اصلا فکر نمی کنید زمانی اون همه باور چاقی داشتید و همش رو تبدیل به لاغری کردید .

                  استمرار در این مسیر خیلی کمک کننده است شاید من در ۱ سال  متناسبتر شدم اما قطعا با استمرار شما هم در سالهای بعد متناسبتر از الان میشید . 

                  شاید موانع شما بیشتر از من باشه ولی خدای شما هم بزرگتر از منه . ظرفیت پذیرش شما هم بیشتر از منه . پس قطعا لاغری شما وسعت بیشتری نسبت به من خواهد داشت .

                  ضمن اینکه تمام مواردی که میفرمایید رو استاد خودشون داشتن و الان لاغرن . پس میشه . 

                  قطعا میشه . حتی  نتیجه شما بهتر از من میشه . مطمئن باشید بانو چون هر چی تضادها بیشتر باشه نشون میده ظرفیتها بزرگتره و فقط کافیه مظروف رو تغییر بدین اون وقت شاهد خواهید بود نتایج لاغری شما هم عظیم تر از من خواهد بود .

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    آواتار فریبا
                    1403/02/23 10:32
                    مدت عضویت: 763 روز
                    امتیاز کاربر: 21570 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                    محتوای دیدگاه: 66 کلمه

                    سلام خدمت شما دوست عزیز

                    ی سوال داشتم خوشحال میشم راهنمایی کنید 

                    شما باورهاییک میسازید چجوری توش استمرار دارید با نوشتن یا تکرار یا عمل کردن 

                    مثلام یگید در زمانی کتمایل وارید بخورید خیلی از تمایلات من در زمان گرسنگی نیس مثلا زمانی کاز لحاظ احساسی قاطی میکنم بیشتر تنایلم بالا میره 

                    واینک فکر های جدیدی ک ساختید رو چجوری ب مرز باور ی رسونیدید ک در جمستون نشون داده 

                    ممنون

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 0 از 0 رأی
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار صالحه
                  1402/10/20 21:48
                  مدت عضویت: 668 روز
                  امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  دیدگاه فنی
                  محتوای دیدگاه: 916 کلمه

                  سلام دوست عزیز 

                  من با اینکه یه سالی هست کلی زمان گذاشتم کلی آگاهی خوب دریافت کردم این آگاهی رو به شکل تشنه ای که نیاز به آب داره چشیدم و تحلیل داشتم‌ و کلی دریافت خوب هم تو مسیر به دست آوردم تغییر تو  رفتارم تو عمل کردم و تو مرور افکار  و تو ورودی افکار دادم تا حدود زیادی افکار و اطلاعات اشتباه به مخزن ذهنم راه ندادم من در طی زمان سعی کردم اشتباهاتم  رو کم‌ کنم احساسم روتو بخش خوب نگه داشتم این احساس رو تو زمان خیلی بیشتر نگه داشتم کمتر تو بخش منفی بود اجاز ورد  روندادم اون خنثی کردم  که با گفتم وتکرار کردن من رو دجار مشکل کنه  

                  تو همین هفته تو مسیر دوره ای خدا هرگز دیر نمیکند هستم یه حقیت درباره خودم‌ کشف کردم که با کار تو این مسیر متوجه شدم من اگه سن جاقی زیاد  فقط چاق نستم  بخش دیگه خم  مشکل داشتم تومسیرخداشناسی دچارمشکل بودم ولی اصلا به هیچ عنوان خودم  تواین بخش دچارمشکل نمی دیدم  بی هیچ عنوان حس نمی کردم بسیار قوی ومحکم می گفتم تو این بخش که با خالقم هستم  نماز می خوانم  هواسم به رنجش دیگران هیست که انجام ندم  توکاره کسی تجسس نمی کنم کناری هستم کاری به کسی ندارم  اذیت ندارم با زبون کسی رو ازر نمیدم پس توبخش خداشناسی  مشکلی ندارم و حتی انتظار شفا رو داشتم 

                  ولی تو همین چند روز با تحلیل ودرک این مسبرمتوجه شدم من خودم لایق این شفا اصلا نمیدونم که بخواهم اون دریافت کنم پس من نتیجه می گیرم اگه تو بخش لاغری تا این زمان موفق بودم جون خودم لایق دریافت لاغری درنظر گرفتم که  وزنم کم شده لاغرنشدم وزنم کم شده وبی شک چون این بخش رو به شکل واقعی فبول کردم بی کم‌کاست نتیجه خواهم گرفت ولی اون بخش دارم‌ تازه کاره می کنم که خودم لایق دریافت شفا پیدا کنم  پس صرف بودن گوش کردن وانجام دادن نتیجه به من نداد من باوره سختی رو برای خودم تو این مسیر ایجاد کردم‌ که  خداوند من رو هدایت کرده بی شک هدایت شدم که نتیجه حتمی درش هست بی  هیچ تردید مثل اینکه بگم‌ با طلوع  خورشید  روز هست  غروبش  شب پس تواین قانون  هیچ کس اصلا شکی نداره   قوانین خداوند درش اجرمپیشه  چون من ازاین مسیر دارم یی نگاه تازه به افکارم میدم  برای من که خیلی کمک کننده هست 

                   اهر فرد یی بخش دچار مشکل هیست بسته به افکار اون فرد وعمل کردش یی دنیا باوره وافکار وجود داره من مادرم  من فرزندانم روخوب مشناسم‌ ولی بازم‌دوفتی توباورهاش تحلیل ودقت می کنم متوجه میشم با این که شب روز کنارش هستم‌ ولی کلی باوره دارم که تو ابن امسال من اون متوجه شدم حتی دادمادارم ۱۰ سال دامادم ولی به تازکی یی باوره دراون پیدا کردم که اصلا بهش توجه نداشتم  پس فقط بودن و تو مسیر  وگوش کردن به من‌ کمک نکرد  من اول خودم لایق  دریافت حساب کردم

                   هرفرد کلی باورهای  اشتباه داره  که بایداون تحلیل کنه که خودس اون پیدا کنه  

                   باید هرفرد با روحیه وافکارخودش اون مشکل پیدا کنید این بخش یی هنر رو می طلبه که بی شک در شما هم مسیر و  دوست عزیز هست بی شک چون تا این زمان تواین مسبر بودید استمرا داشتید بی شک یی هنری درونی داشتی که اینجا هست خداوند درشما اون دیده شما خداوند  درخواست کردی توان شما روسنجیده اینجا  قرار   گرفتید خودتون دست کم‌ نگیرید  که شما اینجا هستید بی شک من یقین دارام اینجا بودن  بی علت نبوده یی تجربه خوب هستید اول برای خودتون وفتی نتیجه به دست بیاری یی نیروی  انرژی  بخش وانگیزه بخش هستید برای دیگران علت بودن  رو خودتون باید پیدا کنید هیچ کس این کمک بهتر نمتوانه  برای شما انجام بده بهترازخودتون   این همه باوره پیدا کردی خوش هنر هست پس ادامه بده راهکار جدید به خودت بده که پیروز ابن میدا ن خودشما هستی من بار تواین یی سال این‌ کلمه گفتم‌که وپیروز ابن  میدان من هستم نه باوره  نه بخش منفی وجودم 

                  این مسیر هرزور کاره می خواهد که انجام  بشه با کاره هرروز باوره  بیشتری  روبه دست اوردم  تحلیل هرروز و جدبد روطلب می کنه اگه فقط هموم جا بمونه فقط با شناخت چند باوره تو نگاه هیچ نتیجه روبه دست نمی آورم با شناخت یی باوره کاری روی اون کم رنک کردنش چندین باوره جدید روبه دست اوردم اگه اون اولی رو کم رنک نمی کردم این باورهای جدیدم رو به دست نمی اوردم من روزهای  اول  فکر می کردم  باوره اشتباه ذهنم  شاید ۲۰ تا باشه 

                  انقدر باوره تو دو مسیر  از خودم  پیدا کردم که تعداش از دست در رفته شاید تا آمروز  به ۵۰  یا ۶۰  تا رسیده نزدیک به سنم شاید بیشتر  پس تو همین زمان یی سال خودش  شاه کاره  هست

                   اعتماد به نفسی خیلی عالی روبه خودم‌ دادم که قادر هستم  ازعمل کردم وکاری که که انجام دادم صحبت کنم کاری که هیج زمان‌ نمی تواستم  انجامش بدم  

                   امید دارم شما خو دتون تو جسمی  کاملا متناسب  با افکاری عالی و عمل کرده بسیار قویی تو اینه مترلت بینی وبه خودت  وخلقت وافرینش  خداوند اون خلق کرده احسن بگی با تشویق خودت با دست زدن وهوار کشیدن چنان حال حس شادی درون تواینه بیتی که کیفی عظیم به خودت بدی من این‌ کاره رو تو این مسیر باره  انجام دادم  انقدر برای خودم تو اینه دست زدم که دست درد کردم باره به خودم‌ آفرین گفتم‌  اون با تکرار زیاد 

                   کمک خداوند رو بسیار زیاد داشتم من تلاش کردم‌ که  ازهدایت وحمایت خدادوند که برام انجام داده کمال استفاده کنم  

                  خدا پشت و پناهتون. یا حق. حق. نگه دارتون 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار منیره.ف
                1402/10/18 08:59
                مدت عضویت: 1889 روز
                امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 517 کلمه

                خدا رو شاکرم امروز به اشتباه صحبتهای شما نمیدونم چرا در دیدگاه پاسخ به دیدگاه من ثبت شده بود و خیلی خوشحالم که این نظرات ارزشمند رو خوندم امیدوارم دوست عزیزم خانمMr هر چه سریعتر به تناسبش برسه

                خوب من هم به تناسبم نرسیدم ولی اصلا نا امید نیستم مخصوصا وقتی میبینم شما ۲۷ کیلو کم کردید بیشتر انگیزه میگیرم

                من ادمی بودم که همیشه فکر میکردم همسرم چه طوری سیر میشه چون من هیچ وقت سیر نمیشدم الان من هم در سیری لاغرم چون خیلی حسم خوبه هم در گرسنگی قبلا از سیری بدم میومد چون در واقع سیری نبود حس انفجار حاصل از پرخوری با چاشنی عذاب وجدان بود و هم از گرسنگی وحشت داشتم چون باید غذا که عمال صد درصد چاقی در ذهن چاق من بود رو میخوردم ولی الان گرسنگی بهترین حس منه چون با لذت از مواد غذایی مورد علاقم میخورم 

                قبلا هیچ کدوم از لباسهای تو کمدم اندازم نبود الان شلوارهایی که سالها تنگم بود رو انقدر پوشیدم که کهنه کردم

                و تازه یکیشون هم گشاد شده ازم

                الان تازه دارم علت رفتارهای افراد متناسب رو میفهمم و هر وقت هم اشتباهی ازم سر بزنه همه گناه ها رو نمیندازم گردن چاقی و پر اشتهایی بلکه دونه دونه پازل ها رو کنار هم میچینم صبح همسرم نون تازه خرید من خیلی تمایل به خوردن صبحانه نداشتم و اون گفت من رو بگو تو این سرما رفتم نون خریدم و من باهاش همراهی کردم خوب نون تازه با پنیر و کره و حلوا ارده وچای و 

                خوب اول اینکه حجم معقولی خوردم و این خودش جای شکرگزاری داره اما اشتباهانم من نباید برای به دست اواردن دل کسی به خودم لطمه بزنم چه بسا وقتی چاق باشم اولین کسی که به من هشدار میده همین اقای همسره

                و اینکه اون در واقع نان را برای خودش خریده بود نه برلی من اون گرسنه بود هوس نان تازه داشت میخواست بره بیرون و دوست داشت صبحانه بخوره من میتونستم با یک چای همراهیش کنم پس مقصر چاقیمون خودمونیم حالا باید چی کار کنم

                الان نباید اشتباه رو با اشتباه پاسخ بدم 

                نباید از کرده خودم پشینون بشم خوردم نوش جانم بدن من صد برابر این رو میسوزونه و واقعیت هم همینه 

                افراد لاغر برخورد درست با مواد غذایی دارن من دیروز عصر کیک پخته بودم و کدو حلوایی همسرم فقط کدو خورد ولی من یک تکه کوچک کیک خوردم

                من لصلا گرسنه نبودم و میل هم نداشتم ولی چون خودم درست کرده بودم فکر کردم که بخورم خوب این هم یک فرمدل مخفی چاق کنندس خیلی از ماها فکر میکنیم باید از اون دسر یا ماده غذایی که خودمون درست کردیم بخوریم

                همسرم اخر شب کیکش را با شیر نوش جان کرد و صبح لاغر تر از همیشه بود

                اون خودش رو از خوردن منع نمیکنه فقط به موقع میخوره

                درسهای زیادی از نوشته شما دریافتم

                همیشه فکر میکردم به خانواده مادریم رفتم و چاقم

                الان فهمیدم چون خیلی از ویژگیهای ظاهریم به پدرم رفاه پس لاغریم هم به اونها رفته

                همیشه فکر میکردم کار خونه ادم رو لاغر نمیکنه الان فهمیدم خیلی هم لاغر میکنه

                همیشه فکر میکردم غذا خوردن چاقم میکنه الان از خوردن به موقع و درست غذا برای خودم لاغری به ارمغان میارم

                موفق و موید باشید

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1402/10/19 18:22
                  مدت عضویت: 688 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 446 کلمه

                  سلام خوبین ؟ 

                  امروز من گام اول دوره صدگام رو گوش دادم خدا می دونه چقدر آگاهی در این فایل بود  هروقت فرصت کردید حتما گوش بفرمایید 

                  علت چاقی ما اصلا خوردن نیست . بلکه تجسمات و تصویرسازیهای چاقی در وجودمونه 

                  حتی اگه یه فرد لاغر هم در معرض تجسمات ما قرار بگیره چاق میشه .

                  و من اینو فهمیدم که دلیل لاغر شدنم اینه که تجسمات چاقیم نسبت به قبل کمتر شده . من ماهی ۲-۳ کیلو کم کردم میانگین اما در مجموع میگیم خیلیه ۲۷ کیلو در حالیکه اگه تجسمات چاقی من بیشتر متوقف شده بود نتیجه ای که به دست میاوردم قطعا بهتر از الان بود گرچه من از همین خم راضی هستم  . ۳ کیلو دیگه میشه ۳۰ کیلو . هیچ وقت به خوابم نمیدیدم از طریق ذهن خودم فقط و فقط با توقف تجسمات چاقی من این حجم رو کم کرده باشم جالبش اینه اصلا نفهمیدم چجوری 

                  بانو شما هر آنچه میل میکنید نیاز بدنتونه . خودتون رو اذیت نفرمایید . انقدر از غذا نترسید بدن همه رو هضم می کنه اگه هضم نمیکرد که شما میل مجدد برای خوردن نداشتید . به خودتون برچسب پراشتهایی نزنید . همه غذاها هضم میشن قدرت بدن ما زیاده خداوند بهش قدرت هضم داده . 

                  چربیها همه تجزیه میشن نگران چاقی نباشید به خدا  شما  چاق نیستید فقط تجسمات چاقی دارید .

                  تجسمات چاقی تصویرهای چاقی در ذهن میسازه و بدن خودشو با ذهن همسو می کنه .

                  خوردنهاتون رو رها کنید ذهنتون رو درگیرش نکنید همش هضم میشه به خدا اصلا چیزی در بدن نمی مونه همش تجزیه میشه . قند میسوزه نشاسته تجزیه میشه چربی تجزیه میشه همشون به مصرف بدنتون میرسن و  اضافیشم دفع میشه . 

                  ما فقط با فکرمون چاق شدیم . خوردن و نخوردن رو کنار بزارید. فکرتون رو درگیرش نکنید به خدا لاغری خیلی قشنگ داره رخ میده . 

                  خدا داره هر لحظه لاغرتون می کنه . به خدا بدن شما  داره متناسب میشه هر لحظه . 

                  تجسمات لاغری داشته باشید . 

                  سبک بودن خیلی لذت داره . حقتونه که متناسب باشبد چیز عجیب و غریبی نیست . تناسب در ذات شماست .  به فرمایش خودتون لباسهایی که سالها براتون تنگ بود گشاد شده و پوسیده و رفته پس چطور چربیها که همش دارن توسط نیروی تجزیه بدن به انرژی تبدیل میشن پوسیده نشن و نرن .

                  خداوند فرموده ما انسان رو ضعیف آفریدیم این ضعیف آفریدن نسبت ناروا نیست بلکه یعنی سلولهای بدن طوری نیستن که سالها بتونند در بدن دوام بیارن . هی خلق میشن هی میمیرند و از نو دوباره متولد میشن .  تجسمات چاقی رو رها کنیم تا به آفریده های جدید بار چاقی ندیم . 

                  چون  تجسمات ما مغناطیس دارند پس تجسم خودمون رو تغییر بدیم تا سلولهای جدید ما دیگه با بار چاقی متولد نشن . 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار زینب ابراهیمی
        1402/10/17 07:36
        مدت عضویت: 1022 روز
        امتیاز کاربر: 15650 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        سلام دوست عزیز و شگفتی ساز بهتون تبریک میگم انشااله به زودی موفقیت های جنبه های مختلف زندگی تون رو مانند الان به اشتراک گذاشته تا از تجربه شما استفاده کنیم . بسیار بسیار از خواندن دیدگاه شما لذت بردم خوشحال شدم استفاده کردنم. باز هم بهتون تبریک میگم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1402/10/17 09:35
          مدت عضویت: 688 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 216 کلمه

          سلام ممنون  . نظر لطف شماست . منم خوشحال میشم که موفقیت دوستان دیگر رو میخونم . 

          نتایج دیگر من 👇

          من در کار و حرفه برای کسب درامد نسبت به قبل موفقتر شدم . 

          در روابط با مادرم خیلی نسبت به قبل بهترم .

          در وضعیت سلامتی خیلی بهتر از قبلم . زانوهام دیگه درد نمی کنه و خیلی فرز و سبک شدم 

          رابطه با افرادی که بهم انرژی منفی میدادن رو قطع کردم 

          کنترل ورودی دارم 

          اخبار اصلا نگاه نمی کنم 

          نگرشم نسبت به همه ی رفتارهام نسبت به قبل خیلی بیشتر شده 

          عذاب وجدانها و خودخوریهام خیلی کمتر شده 

          آرامش اعصابم بهتر شده 

          من از  همه نظر نسبت به قبل بهتر شدم و بازم جای پیشرفت داره . 

          چون ورودیهام نسبت به قبل بهتر شدن .

          کلا چیزی که منو ناراحتم می کنه رو به خودم راه نمیدم و سریع حذف می کنم و برعکس مواردی رو دنبال می کنم که حس خوب بهم میده و انگیزه و اشتیاقم رو به مسیر زیاد می کنه .

          اعتقاد و توکل به خدا هم خیلی بیشتر از قبل شده 

          چون نگرشم در مورد خدا تغییر کرده . خدا رو دیگه یه سیستمی میبینم که همراستا با منه و نه خلاف جهت من . او آنچه را میخواهد که من بخواهم . پس من فقط فرکانس خواسته هایم را درست می کنم و او خیلی راحت مرا اجابت می کند . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 153 کلمه

      با سلام وتشکر از استاد گرامی

      قبل از خواندن مطالب سایت موقع غذا خوردن ناراحت بودم که کاش گرسنه ام نبود ونمیخوردم وبعد از غذا ناراحت بودم که چرا زیاد خوردم ولی الان به خواص مفید خوراکی ها فکر میکنم و با اشتیاق غذا می خورم به درونم بیشتر توجه میکنم و سعی میکنم افکار پریشان را از خودم دور کنم چون انچه برای شفای چاقی لازم داریم از ابتدای خلقت در وجود ما هست سعی میکنم تمام کارهایم را با تمام وجود درست انجام بدهم اگر دعایی میخوانم با تمام وجود ان را حس کنم وبه ان عمل کنم قضاوت های نسنجیده نداشته باشم در عزاداری ها زیبایی ها راببینم اینکه ما فانی هستیم و به سوی خداوند مهربان میرویم بنابراین دنیا ارزش غصه خوردن ندارد عمر زود میگذرد پس باید تلاش کرد که زود دیر میشود در روضه ها زیبایی ها را ببینم اینکه معصومین آنجا هستند و محل آرامش  واستغفار است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1402/10/10 23:10
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 13184 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      به نام خدا

      باسلام 

      چاقی خود رو شفا بده (لاغری با ذهن شفای چاقیه)

      نمیدونم از کجا بگم از کجا شروع کنم 

      برای من هر فایلی که گوش کنم برام کامل و واضح و تمام و کمال توضیح داده شده و بر این باور هستم که همین یک فایل کفایت می‌کند برای تغییر باورهام و رسیدن به هدفم 

      فایلی که امروز گوش دادم عالی بود و به  جواب چندین سوالم رسیدم 👌

      در مورد ادامه دادن :

      من که ادامه میدم من که بلاخره به هدفم میرسم 

      و بهش نزدیکم 

      هم الان هم با اینکه درست و حسابی به فایل ها گوش ندادم و تمرین انجام ندادم ۶کیلو از وزنم رو کم کردم 

      ذهنم بهم میگه شاید از باورهات نباشه

      تو بخاطر اینکه ورزش میکنی لاغر شدی بخاطر پیاده روی 

      من بهش گفتم نه جان دلم من خیلی وقته روی باورهام دارم کار میکنم 

      و باورهای من خیلی وقته تغییر کردن 

      و جسم و ذهن من میدونن که ورزش نیس که منو به تناسب اندام میرسونه 

      اگه بخاطر ورزش بود چرا قبلا که ورزش می‌کردم وزن کم نمیکردم 

      همه ی اینها از تغییر افکارمه

      چندین نفره‌ای که هر  روز که میشه میان باشگاه 

      پس چرا اونا تغییر نکردن 

      چرا اونا هیچ تغییری تو جسمشون نمایان نشده‌

       من تو باشگاه هر کی منو میبینه میگه خب لاغر شدیا خب وزن کم کردی و منم هم که نمیخام براشون توضیح بدم چون نمیفهمن درک ندارن 

      بهشون نمیگم که از چه طریقی لاغر میشم 

      فقط میخندم

      همه از لاغر شدن من متوجه شدن 

      و خیلی مشخصه و همه بهم تبریک میکن که مبارکه خوش تیپ 😍

      ولی توی این سه ماهی که من دوره هارو  باز شروع کردم و به باشگاه میرم 

      اصلا کسی وزنی جیزی کم نکرده ندیدم 

      اگه وزن چیزی هم کم کنن از رژیم گرفتنه 

      که اصلا و ابدا قبول ندارم 

      چون رزیم گرفتن برای یه مدتی خوبه 

      نمیشه که آدم تا آخر عمرش تو رزیم باشه 

      و محدودیت خوراکی داشته باشه 

      و اون جور لاغری هم من نمیخام که برای مدتی و مقطعی باشه

      من لاغری ماندگار میخام 

      لاغری که با شوق و عشق باشه 

      نه رنج و مشقت نه سختی و بدبختی 

      در این دوره با جان و دل فایل گوش میدی حالت خوب میشه 

      تو تمام جنبه های زندگیت تاثیر میزاره 

      بدون استرس غذا میخوری هر چه که دوست داری میخوری 

      خیلی باحاله وزن هم کم میکنی 

      باورتون میشه من اصلا محدودیت تو غذا نداشتم 

      حتی فست فود و نوشابه 

      پیتزا غذای عروسی 

      و حتی شیرینی و کیک عروسی همه چی میخوردم 

      و وزن هم کم میکردم 

      اینا همش از بودن در این دوره هاس 

      اگه قبلا بود من هر چه میخوردم چاق و چاق تر میشدم 

      و خبری از کمبود وزن نبود 

      و حتی چاق تر هم میشدم 

      همه ی اینا از نتایح بودن در این دور ه هاس 

      درسته لیز میخورم ولی باز بلند میشم و خوشحالم که ادامه میدم و به هدفم میرسم 

      تو این دوره ها برام مثل بهشت میمونه بس که حالم خوب میشه با گوش دادن فایل ها و تمرین انجام دادن ها 

      دوست دارم خونه خلوت بشه و دوره ها رو گوش کنم بنویسم منتظر فرصت میگردم 

      ولی متاسفانه من صبح تا ظهری خونه خلوته 

      بقیه ظهر خونه خیلی شلوغ میشه بخاطر بچه هام 

      و تمرکز ندارم 

      و مبایلم هم ازم برمیدارن نمیزارن دست خودم باشه 

      ولی مجبوری هر موقع که وقت کنم می شنیم فایل می بینم و فایل گوش میدم و تمرین مینویسم 

      گوش دادن فایل ها کار هر روزمه ها صبح تو باشگاه 

      ولی عصر دیگه نمیتونم 

      قبلا من همش ناراحت بودم امید نداشتم به زندگی 

      همیشه کفر میگفتم 

      خدا رو نمی شناختم 

      از خودم بدم می اومد 

      برای خودم ارزش قائل نبودم 

      خودم و بدبخت میگرفتم بیشتر وقتها غمگین بودم 

      بعصی مواقع گریه میکردم 

      میگفتم این چه زندگیه که من دارم چاقم 

      از خودم بدم می اومد و ناشکری میکردم

      خب الان من عاشق زندگیمم امید به زندگیم خیلی زیاد شده از خداوند ممنونم که منو به این دنیا آورده تا لذت ببرم از زندگی من الان فقط لذت میبرم شادم خوشحالم 

      و از خداوند خواستم که بهم فرصت زندگی کردن بهم بده که بتونم لذتش رو ببرم 

      عاشق خودمم 

      اولین فرد دوست داشتنی زندگیم خودم هستم 

      عاشق طبیعت هستم 

      شکرگزار نعمت هلی کوجیک و بزرگ زندگیم هستم 

      زیبایهای جهان رو می بینم شکر میگم 

      توجه ام روی زیباییهاس

      با عشق زندگی میکنم 

      هر روز خدا رو شکر میکنم بخاطر این زندگی که نصیبم کرده 

      و از خودم خوشم میاد برای خودم ارزش قائلم 

      من ادامه میدم جون خیلی خیلی روی من تاثیر داشته من تا جایی ادامه میدم که پیش فرض ذهنم بشه 

      و پیش فرض های قدیمی برنگردن

      که باز برمیگردیم سر جای اول زندگیم 

      همون جایی که دائم حالم بد بود دائم ناراحت بودم 

      و دائم………

      در مورد رزیم گرفتن :

      استاد یه خواهر همسری دارم هر وقت بهش میگن به فکر خودت باش داری چاق تر میشی 

      میگه من اگه بخوام تو یکی دو ماه خیلی وزن کم میکنم 

      با رزیم گرفتن 

      خب تمام طول عمرش چاقه وقتی مراسمی جیزی باشه اونم نه زیاد در حد فقط چند کیلو خودش رو لاغر میکنه اونم فقط برای مردم برای خودش نیس 

      ولی من نمیخام اینجور لاغر شدنی من لاغری رو دوست دارم سال اولی که وارد این دوره ها شدم به طور مداوم تو دوره ها بودم و هر روز گوش میدادم و می‌نوشتم وای خیلی روزهای خوبی بودن 

      بهترین روزهای زندگیم بودن اون روزها 

      چون به طور مداوم بود و هر روز انجامشون می‌دادم 

      خیلی وزن کم کردم عالی شده بودم 

      ولی الان به طور مداوم انجام نمیدم چون بچه ی کوچیک دارم نمیشه 

      ولی باز هم خدا رو شکر میکنم که ادامه میدم توی این مدت ۵و ۶کیلو وزن کم کردم 

      و عاشق این دوره هستم 

      استاد اول از خدا و بعد از شما و بعد از خودم تشکر میکنم 

      ممنونم که خداوند منو هدایت کرده به راه راست به راه درست 

      به تناسب اندام ایده آل 

      ممنونم که با این دور ه ها آشنا شدم استاد خیلی خیلی ممنونم 

      خدایا شکرت که استاد رو سر راهم قرار دادی 

      فرشته ی زمینی هستن استاد مهربون و خوبم .

      بابت بودنشان شکر الهی شکر 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام خسته نباشید خدمت شما و دوستان عزیزم که قدم در راه با قدرت ذهن گذاشتین من از خدای بزرگم ممنونم که منو در این مسیر قرار داده و ذهن منو شفا میده تا پیش فرض من تغییر کنه ممنونم از شما استاد مهربان زحمت کش خدا براتون خیر این دنیا و آخرت بده که ما رو در مسیر لاغری کمک می‌کنید لاغری آسان‌ترین کار دنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/10/10 07:37
      مدت عضویت: 463 روز
      امتیاز کاربر: 8276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 926 کلمه

      به نام شفای پُر از عشق وجودم❤️💚❤️

      با سلام و احترام خدمت استاد بی همتایم و عاشقان لاغری با ذهن🌹

      از نظر من شفا یعنی پذیرش وقتی ما در مورد موضوعی که باور مخرب و ذهنیتِ اشتباهی داریم عملکرد اشتباه خودمان را میپذیریم در همان لحظه از سر راه خدا کنار میرویم و اجازه میدهیم انرژیِ شفا بخش الهی در ما جاری شود و آن بخش مورد نظر را پاکسازی و ترمیم کند 

      ما جزئی از وجود خدا هستیم و تمام صفات خوب خداوند در ما وجود دارد و طبیعی این است که همیشه سالم و متناسب و شاد باشیم و ما بوسیلهٔ ذهنمان میتوانیم هر چیزی را به میل خودمان انتخاب کنیم و تغییر دهیم و ذهن ما دارای سیستم و کارکرد مخصوص خودش است و ما برای تغییر اصل اطلاعات ذهن که همان پیش فرض است نیاز به هوش و اراده و تلاش زیاد نداریم فقط باید کارکرد آن را بلد باشیم و اگر بخواهیم یکسری اطلاعات را در فکرمان از طریق تغییر نگرش عوض کنیم باید خیلی آرام و کوچولو کوچولو این تغییر را به ذهنمان اعمال کنیم چون ذهن ما راحت طلب است و از تغییر کردن بیزار است و اگر احساس کند چیزی به یکباره و جهشی به او فشار می آورد میزند زیر همه چیز و به هیچ عنوان تغییر را نمپذیرد پس رمز موفقیت آهسته و پیوسته حرکت کردن است برای همین استاد توانمندم با مهارت خاص خودش دوره ها را طوری تنظیم کرده است که به آرامی و با گام های کوچک اما منظم و حساب شده ما را به سمت خواسته هایمان هدایت میکند با این ویژگی که یادگیری را برای ذهن ما لذتبخش میکند تا ذهن مشتاق شود که تغییر کند و ما فقط کافی است با آرامش و صبوری تکرار کنیم و سعی کنیم از مسیر لذت ببریم چون ذهن ما جایی که آرامش و لذت جریان داشته باشد مشتاق میشود سریعتر بدستش بیاورد و براحتی تغییر را میپذیرد

      راستش من برای لاغر شدن وارد این سایت شفابخش شدم اما با کسب آگاهی های بیشتر به این تجربه رسیدم همین که حالم خوب باشد و از مسیرم لذت ببرم خود به خود همه چیز درست میشود و فکرم تنظیم میشود روی اصل وجودم و براحتی شفای الهی را در کُل وجودم تجربه میکنم و این نگرش سبب شده از بودن در این مسیر جادوئی لذت ببرم و به جای خیره شدن به خط پایان این مسیر را به عنوان سبک زندگیم بپذیرم و باهاش زندگی کنم تا دوباره اصل ذاتِ وجودم احیا شود و من در تمامِ بخش های وجودم شفا را تجربه کنم

      من آموزشها را برای خودم به چهار بخش تنظیم کردم یک بخش برای گوش دادن به فایل ها و یادگیری آموزشها_یک بخش برای تکرار و درک کردن و نوشتن دیدگاه و دو بخش را برای انجام تمرینات عملی و تجربه کردن آموزشها میگذارم بخش اول را که استاد عزیزم برای ما انجام میدهند سه بخش بعدی را خودمون باید انجام دهیم یعنی تکرار و درک کردن آموزشها و نوشتن و تمرین انجام دادن و تحقیق و سند و مدرک موثق برای ذهن مان آوردن وظیفهٔ خودمون است خیلی از عزیزان همراه تو این بخش دچار اشتباه میشوند و فکر میکنند همین که دوره را تهیه کردند بقیهٔ کارها صفر تا صدش به عهدهٔ استاد است اینطور نیست این بزرگوار همین که به ما روش صحیح را بصورت ذهنی آموزش میدهند کارشان را انجام دادند اما بقدری روح بزرگ و مهربانی دارند که همیشه با عشق ما را حمایت و همراهی میکنند تا بهتر نتیجه بگیریم و از مسیر خارج نشویم و این خیلی با ارزشه و من افتخار میکنم که شاگرد همچین استاد آگاه و فهیمی هستم

      من کُل وجودم روی شفای الهی تنظیم شده است چاقی علتش دستکاری خودم است من اشتباهی چیزی را که متعلق به اصل وجودم نبود با برداشت اشتباه و حسِ بد بهش توجه کردم و این مهمان ناخوانده را وارد فکرم کردم و اونم شروع کرد به خرابکاری و خدا میگه تنظیماتت را دستکاری کردی عیبی نداره همین که اشتباهت را بپذیری و توجه ات را از روی چاقی برداری شفای من در اون قسمت جاری میشود و براحتی بر میگردید به پیش فرض طبیعی خودتان یعنی تناسب اندام 

      تا موقعی که همش در این فکر هستید که تا کی باید برای لاغری ادامه دهم مطمئن باشید که توجه تان به چاقی است و فرمول رژیم گرفتن برای لاغری هنوز در ذهن شما بشدت فعال است چون این سؤال مربوط به رژیم لاغری و مدت زمان رژیم گرفتن است و ثابت میکند که شما هنوز چاقی خودتون را نپذیرفتید و هنوز به عنوان یک چیز جدا از خودتون بهش فکر میکنید در صورتی که اولین قدم برای رفع چاقی پذیرش آن است

      جملهٔ طلایی استاد:لاغری با ذهن شفای چاقی است_چقدر این جمله با معنا و آرامبخش است وقتی ما از طریق فکرمان شروع میکنیم به تغییر نگرش و عوض کردن پیش فرض و تنظیمات مغزمان چون تغییر درونی است جریان الهی به آن ورود میکند و شفای الهی در ما جاری میشود و ما بر میگردیم به تنظیمات اصل وجودمان یعنی موانع ذهنی مان را از جلوی جریان انرژی خدا بر میداریم و اجازه میدهیم خداوند به زیبایی در ما جاری شود و ما را شفا دهد

      به نظر من ما همین که هدایت شدیم به این سایت ارزشمند و شفابخش و زیر نظر استاد ماهر و کاربلدم در مسیر صحیح در حال حرکت هستیم باید عاشقانه سپاسگزار خالق مهربان مان باشیم و هر چقدر ادامه دهیم ارتباطمان با خداوند قویتر میشود پس با آرامش و اشتیاق فراوان ادامه میدهیم و با استمرار در حرکت مان به خالق مهربان ثابت میکنیم که سپاسگزار و قدردان این هدایت و این شفای آگاهانه و معنوی هستیم🙏💚

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/10/09 13:15
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 38232 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 688 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا برای شفای بیماری چاقیم بینهایت سپاس 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      شفا چیه ؟

      یادمه وقتی بچه بودم و رفته بودم حرم امام رضا یک دفه دیدم شلوغ شد و همه ریخته بودن سر یک بنده خدا و لباسشو تکه تکه کردن و میگفتن شفا پیدا کرده و این تبرکه تو همون عالم بچگی گفتم خب این که از شفا گرفتن پشیمون شد با این کار این ادما و خندیدم 

      شفا یعنی بدون دلیل خوب شدن هر نوع بیماری

      بدون استفاده دارو و هیچ حرکتی تمام بیماری ها خوب بشه 

      من به بیماری چاقی دچار بودم و انواع قرصها و دمنوش ها و دستورالعمل ها رو اجرا کردم ولی در من اثری نکرد و اثر مقطعی داشت 

      و خداوند مرا به مسیر شفا هدایت کرد درسته که این شفا مثل شفای دیگه یک دفه و انی نبود ولی من در این مدت که در این مسیرم علاوه بر شفای جسمی به شفای ذهنی هم رسیدم 

      همونطور که در گذشته اول ذهنم بیمار شد و بدن خودم رو دچار بیماری کردم با این ذهن مریض سر شار از بیماری چاقی و بیماری های درد پا کمردرد شدم پس اگر ذهن من شفا پیدا کنه این شفا خودشو در بدنم هم نشون داده میشه و متناسب میشم 

      من به این مسیر راه پیدا کردم و خدا خواست تا من به شفای واقعی برسم 

      شفای واقعی  از نظر من یعنی شفای افکار و باورهای اشتباه من که زندگی قبلی مرا ایجاد کرده بود 

      شفا یعنی تغییر نگرش من به زندگی و موانع زندگی 

      شفا یعنی نگاهم به زندگی تغییر کرده و مثل قبل هر لحظه ارزوی مرگ ندارم که از این دنیا و زندگی خلاص شم 

      شفا یعنی من با یاد خدا از خواب بیدا میشم و سپاسگزار خدا هستم که یک فرصت دیگه بهم داد که برای رسیدن به ارزوهام زندگی کنم تا زمانی که وقت رفتنم شد افسوس لذت نبردن از زندگیم رو نداشته باشم 

      شفا یعنی لذت بردن از کوچکترین چیز در زندگی و هر چیز بهونه ای بشه برای ارامش و شادی 

      برخلاف قبل که مریض بودم و هر چیزی بهونه ای برای خراب شدن حالم وغصه و غم بود 

      از نظر من شفا یعنی اونقدر این دوره ها در من تاثیر بزاره که من دیگه ادا در نیارم و بشه جز زندگیم مثل شوهرم که خیلی راحت فرمولهای لاغری جز زندگیشه 

      از وقتی پا به این سایت گذاشتم به لطف خدا زندگی دوباره ای و جدیدی رو دارم با روحیه و ارامش و اندام جدید من قوانینی از جهان رو درک کردم که قبلا درست خلاف اون انجام میدادم و توقع زندگی خو ب رو داشتم 

      نمیشد که من مدام در حال گریه و زاری باشم و خدا و کائنات به من سلامتی و لاغری وثروت بده 

      من پای یک کوه بایستم اگر بگم مرگ میگه مرگ و اگر بگم جون میگه جون و این انعکاس اعمال منه که دریافت کردم 

      من شفا پیدا کردم چون افرادی رو که سالیان سال نبخشیدم رو بخشیدم

      من شفا پیدا کردم چون هر روز با درنظر گرفتن خدا و خدمت به خلق شروع میکنم 

      من شفا پیدا کردم چون میخوام مثل خدا بی توقع محبت و مهربانی و کنم و عاشق باشم ومنبع فراوانی باشم چون از خدا هستم و اون منبع فراوانی است

      من قبل میگفتم خدا رزاقه 

      خدا شفا بخشه 

      خدا مهربونه 

      ولی از اعماق وجودم قبول نکرده بودم و وقتی نیاز داشتم خدا در درجه اخر بود 

      میگفتم خدا بخشنده است ولی هر سال در مناسبتهای مختلف گریه میکردم که خدایا منو ببخش ولی بازم هنوز خودم رو بنده بده خدا میدونستم 

      میگفتم توکل بر خدا ولی اصلا دلم قرص نبود که من تکیه گاه محکم و بزرگی مثل خدا دارم 

      ولی الان با بودن در این دوره و ادامه دادن این دوره ها توکل رو دارم میچشم نه این که عالی ولی دارم جواب میگیرم مثلا چند هفته پیش دلم تنگ شده بود دلم مسافرت میخواست ولی پول نداشتم به خدا گفتم نمیدونم چه جوری ولی من میخوام پول بده برم مسافرت و از جایی که اصلا گمانشم نمیکردم دریافت کردم و جای شما خالی رفتم مسافرت و خیلی خوش گذشت 

      پس شفا یعنی افکار و باور های و رفتارهای اشتباه من اصلاح بشه و این مسیر مسیر شفا دهنده من بوده و بس 

      خدایا بی نهایت سپاس که در این مسیر شفا پیدا کردم 

      خدایا عاشقتم و تو عاشقمی 

      در پناه خدا باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/10/09 19:23
        مدت عضویت: 668 روز
        امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 114 کلمه

         سلام طا هره فروغی 

        این شفایی لاغریی  مبارک وجوداتون باشه تبرک آفرین به استمرایی که داشتید که به هدفم‌ که براتوم اهمیت داشته رسید امید دارم‌ تا سالیان  زیاد  تواین جسم و بهتر از  این  لاغرتر  شدن رو  به شکلی که تو  افکارتون هست داشته باشید روزی  باشه  که این  شفایی شامل حال من هم شود که اروزیی  ساله‌ی زیاد ازعمرمن هست  هست که سالهای  زیادی داشتم‌ و تازه دارم‌ تواین مسیر اون درک‌ میکنم 

        انشالله 

        سالیان زیاد  تو تناسب ذهن‌  و جسم  جدید همیشه در فعالیت و در سلامتی به سر ببرید سالیان سال در سلامتی از به تناسبی که به دست آوردید لذت خیلی  زیادی ببرید

        خدا پشت و پنا هتون یا حق  حق  نگه دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار طاهره فروغی
          1402/10/09 22:52
          مدت عضویت: 1218 روز
          امتیاز کاربر: 38232 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 40 کلمه

          سلام عزیزم ممنون 

          مطمعنا هر فردی که به این مسیر راه پیدا کرده به زودی به شفای لاغری و کلا به شفا زندگی میرسه 

          انشاله شما هم سبک و فرز و لاغر با حال خوب و ارام باشید  

          در پناه خدا باشید 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/10/09 10:15
      مدت عضویت: 668 روز
      امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,004 کلمه

      سلام بر خدایی که من رو هدایت کرده و حمایت میکنه 

      تا اول مشکلات رو درک کنم‌. بعد.استمرا داشته باشم تا اول بدون اصلا چکار کنم که به این همه مشکل رسیدم و حال برای برکشت به بخش اتوماتیک چطور چکار  باید انجام بدم و چطور عمل کنم  رو یاد میگرم  برای  تغییر  نگارش باید چه کاری رو. انجام بدم این‌. نکرش رو باید یاد بگیرم خدایا برای هدایت و لذتی که دارم می چشم

      ثانیه به ثانیه تشکر دارم  جقدر شیرنی وگوار است چون وفتی آرام ارم دارم‌ تومسیر که خودت من رو راهنمایی  از هرلحظه دل خوش وشادی دورن رو به من داده 

      سلام بر استاد. وهمه دوستان که آمدن تا اون لاغری رو به چشم شفا م بینن   

      من همین   لحظه آمد  امروزآمدم  من تواین زمان آمدم جون آمدن فقط بودن نیست  من هرروز که به درک بهتر میرسم من وتازه اون زمان آمدم نه زمان مهم هست نه لاغر شدن برام مهم هست نه چقدر دیگه باید باشم اصلا برام‌مهم هست من به این درک رو بسیار دوست دارم آمروز وفتی کلمه شفا رو دیدم‌تمام افکار تویی لحظه رفت توبخشی که سالهای زیادی درپی رهایی ازاین وضعت بودم‌ اون باوره  معجزه برای خودم می دونستم‌رهایی از این مشکل گه این که  سال دست پای من بسته اگه بر طرف می شده البته اون باید معجزه میدیم  باره به خودم‌ می گفتم‌ اگه من لاغربشم برام معجزه هست خدا برای من معجزه  کرده جقدر درگیر  بودم‌ جقدر احساسم در بخش خوبش نبود جقدر نگران در گیر افکارم بودم‌ کو کجاست کجا رفت چطور داره میره چرا حال خوبه جرا احساسم عالی چرا دیگه حسم خوبه  جرا به این حالتم راضیم  هستم انقدرجرا خوب دارم برای نمونه‌ای که تا این زمان از دست دادم آره من کل حس بد رو از خودم‌ گرفتم‌کلی افکار بی‌ ثمر رو رها کردم‌ باره قبلم به تپش می افته که خداوند چطور به درخواستم جواب داد این‌حس اوج نگاه با نکرش جدیدم هست خدایا این حس حال از من‌  نگیره 

      من خودم‌لایق همین حس میدنم چرا چون داوطلب این حس  بودم‌  داوطلب تغییر نکرش بودم‌  من برای حسم نماینده خوبی نبودم ابن زمان ایمن نماینده تغییر نکرشی داده رو برای جسم و ذهنم  درست کردم چون ازخودش خواستم تا این زمان فقط روی افکار و منیت خودم بودم وفتی این دو بخش رو تو این مسیر بی ثمره  پیدا کردم‌ دریافتم‌ که اگه این دودبخش رو اگه نگه دارن او معجزه رو هیچ زمان نخواهم دید نمی دوستم که با  نبودنش کلی حالم‌ خوب خواهد  بود  این‌ کشمش رو ازبین بردم من به  سمت خودم‌ می کشیدم روح من‌ به سمت دیگه روحم این وضعیت رو اصلا فبول نداشت چون به اون شفا نیاز داشت هی تومسبرهای اشتباه رفتم‌دروحم هی اخطار داد که درست نیست ولی من بازم. یی مسیر دیگه برای لاغر شدن می کشتم‌ پیدا می‌ کردم‌ بازم روحم‌من به عفب می‌کشید لاغرمیشدم  ولی برکشت بیشتر رو داشتم جقدر این حالت به روحم آسیب زد حال تو مسبری که روحم سالهای  زیادی در پیش بود افتادم روحم‌ این زمان داره بازسازی میشه براش بسیارخوسحال هستم چون به جایگاه اصلی خودش رسیده داره کلی لذت میبره من با نکرش که شما گفتید کلی حال دلم‌ خوبه من آمروز وفتی کلمه شفا رو دیدم‌ چون بسیار به این که تو بخش پا و مشکلاتش فکر کرده می کنم‌ امروز  تازه متوجه  شدم خدای داره تو بخش لاغر شدن اول شفا رو به من  هدیه میدهد تو مرحله بعدی شفایی دوم در انتظار من هست 

      من نیاز  به دو. شفا. تواین مسیر هستم اول شفایی لاغر شدن ودوم شفایی سلامتی جسم وپام کلمه شفا رو باید چطور بینم

       بینم که من لاغر شدم حالا بیام این‌ مسیری که من به این شفا رسونده به کل رها کنم برام‌ پی  زندگی فبلی خودم‌ خوب  با توضیح  شما  من بر گشت می کنم به مسیری فبلی باره به خودم‌ میگم‌  این‌ مسیر کلی زمان نیازه دارم  که به هدفم بر سم‌ حالا فرض بزایم که  به هدفم  رسیدم اون نقطه هدف که رسیدی می خواهی جکارکنی اون خیلی مهم هست مهم فقط رسیدن نیست برای رسیدن هم‌ باید برنامه داشته باشم اصلا دلم نمی خواد وفتی رسیدم برگشت کنم به عفب چون دریافتم‌ دراون وعفب هیج خبری نیست هیچ چیزه خوشایندی منتظر من نیست  اگه. بود پس جرا من باهش مشکل داشتم 

      برای من‌ که همین بودن  درک هر. روز کلی تا این زمان 

      با دیگران فرق داره وابن گه حرفهای واحساس اطرافم رو خیلی بهتر متوجه میشم  وهم دیگران رو بهتر درک می کنم چرا چون خودم رو به شکل خوب درک تحلیل کردم‌ که جی می خوام  از کی می خوام اصلا برای  جی می خوام برای بهتر زندگی کردن‌ می خوام پس چرا برکشت اگه برای بهتر درک کردن پس جرا برگشت. برگشتی تو ذهنم هیچ جای نداره من تا لحظه‌ای که جان در بدن دارم‌ خداوند کمک کنه و هواسم باشه فریب گول بخش منفی رو نخورم تو این‌ مسیر خواهم. بود چون با تعییر توهمه بخشهای زندگیم که دارم مرحله به مرحله اون اجرا می کنم‌داون نکرش اصل رو بهش خواهم رسید واون و زمان به هدفم ورسیدم وشفایی این بخش رو دریافت کردم تا شفایی بخش دیگر اون باید کاره انجام بدم‌که اون به من تعلق بگیره اسون و  ساده راحت بی  هیچ کاری امکان  نداره  اگه. رویی کل وجودم  کاره نکنم یاد نگیرم که تو زمان مکان  چکار باید انجام بدم این خودش کلی زمان نیاز داره پس با. بودن استمر داشتن  هست که این دانش توجسم مرحله به مرحله اجرایی کنم با یاد گیری تنها فکرکردن  وعمل نکردن هیج کاری روی خودم انجام ندادم موفق نخواهم بود 

      تازه وفتی یادمی گیرم انجام‌ میدم تو مرحله  عمل کردن بازم ودچار آزمون خطا میشم که درست کامل انجام‌ دادم یا نه  چون تازه متوجه شدم که این کاره درست هست باید انجام بشه و این‌ کاره  تو مسیر من نیست نباید من اون  انجام بدم فبلا که  اصلا این حرفهاه نبود همه جیزه درست کامل بود هیج  نقصی نداشت این نکرش تازه ایجاد. شده کاره  داره که کامل  بی‌ نقص انجام بشه تا همین زمان کوتاه  هم  بسیار تو نگاهم  موفق  بودم 

      خدا پشت. و پنا هتون.  یا. حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم