0

چاقی خود را شفا بده

شفای چاقی
اندازه متن

بسیاری از انسانها در سراسر جهان به دنبال راه حلی برای مشکل چاقی خود هستند. آنها از رژیم های مختلف و داروهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده می کنند اما نتیجه مطلوب را به دست نمی آورند.

باید به دنبال شفای چاقی باشید. جستجو برای پیدا کردن راه حلی بعنوان دوای چاقی و لاغر شدن بی فایده است چون بشر هرگز نمی تواند دوای چاقی را کشف کند. بنابراین شفای چاقی تنها راه حل دائمی برای لاغر شدن است. روشی که نیاز به جستجو ندارد و در وجودتان نهفته شده است.

مزیت های شفای چاقی

استفاده از رژیم ها و روش های لاغری مختلف برای برطرف کردن چاقی مانند جستجو برای یافتن دارویی معجزه گر برای درمان هر بیماری است.

همانگونه که استفاده از دارو برای درمان بیماری ها نه تنها راه حلی مطمئن و همیشگی نیست بلکه می تواند عوارض مختلفی برای مصرف کننده به همراه داشته باشد استفاده از رژیم و روشهای مختلف لاغری نه تنها منجر به لاغری همیشگی نخواهد شد بلکه عوارض مختلفی برای استفاده کنندگان به همراه دارد که حتما عوارض استفاده از روش های مختلف برای لاغری را تجربه کرده اید.

استفاده از دارو و به کارگیری روش های مختلف برای درمان هر بیماری از روش های انسانی است که متکی بر آزمون و خطا و کسب تجربه در بلند مدت می باشد. اما شفا پیدا کردن فراتر از روش های دنیای مادی و بر مبنای نیروی بی نهایت خداوند انجام می شود.

آنچه مسلم است در تعریف شفا از کاربرد داروها شرحی داده نشده است و معنای شفا برطرف شدن هر نوع بیماری بدون استفاده از دارو به شکلی که به عنوان معجزه از آن یاد می شود.

شعراء: 80
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ
و هرگاه بيمار شوم، پس هموست که مرا شفا مي‌بخشد.

بنابراین اگر شفا را مختص خداوند بدانیم، از آنجا که خداوند از روح خود در تک تک انسانها قرار داده است می توان به این نتیجه رسید که قدرت شفا در وجود همه انسانها قرار داده شده است.

معجزه لاغری

روش لاغری با ذهن بعنوان راه حلی آموزشی برای رهایی از چاقی شباهت زیادی به روند شفا پیدا کردن بیماران دارد.

در لاغری با ذهن از هیچ دارو یا وسیله ای برای شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن از هیچ برنامه رژیمی و محدودیت غذایی به عنوان راه حلی برای شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن از هیچ برنامه ورزشی یا تغییر حرکتی بعنوان روشی برای ایجاد تغییر در سیستم جسم جهت شفای چاقی استفاده نمی شود.

در لاغری با ذهن فقط با استفاده از آگاهی آنچه از قبل در ذهن ناخودآگاه فرد درباره چاقی ذخیره شده است را شناسایی و با استفاده از آگاهی الهام بخش برای پاکسازی آن افکار و نگرشها اقدام می کنیم.

اینگونه تصور کنید که افکار و نگرش های چاقی مانند علف های هرزی هستند که در بستر ذهن ما رشد کرده و بر آنچه از ابتدای خلقت توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است مسلط شده اند و مانع فعالیت و ثمردهی ذات الهی ما می شوند.

در لاغری با ذهن آگاهی های مناسب از طریق محتوای‌ آموزشی وارد ذهن فرد می شود. این آگاهی همچون سموم آفت کشی عمل کرده و به مرور علف های هرز چاقی را ضعیف و ضعیف تر می کند تا اینکه از بهم فشردگی آنها کاسته شده و فضای کافی برای رشد و نمو دوباره افکار و نگرش های الهی در ذهن فرد فراهم می شود و سبب شفای چاقی می گردد.

از بین بردن افکار و نگرش های چاقی ذهن برای لاغر شدن کافی است چون آنچه ما برای شفای چاقی به آن نیاز داریم از قبل توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است اما در طی سالها دریافت آگاهی و اطلاعات نامناسب فعالیت آنها را متوقف کرده بودیم و سبب چاقی خودمان شده بودیم.

تنها تفاوت افراد متناسب با افراد چاق این است که در ذهن آنها افکار و نگرش های چاق کننده وارد نشده است بنابراین همچنان تحت تاثیر و هدایت فرمول های صحیح در جنبه تناسب اندام هستند.

بنابراین مشکلی که از طریق افکار و آگاهی ایجاد شده است را نمی توان با استفاده از روش های مرسوم برای لاغر شدن برطرف کرد. باید از طریقی که آن مشکل ایجاد شده است برای برطرف کردن آن اقدام کرد.

چاقی در ذهن ایجاد و در جسم نمایان می شود بنابراین برای شفای چاقی نیز باید ابتدا چاقی را از ذهن پاک کرد و سپس چاقی از جسم محو می گردد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.34 from 67 votes

https://tanasobefekri.net/?p=42326
برچسب ها:
30 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار 989185470408
      1403/02/15 12:09
      مدت عضویت: 22 روز
      امتیاز کاربر: 240 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      با سلام. اینطور که من تجربه کردم تغییر نگرش برای افراد مختلف متفاوته . هر چی بیشتر یه موضوعی توی ذهن تداوم داشته خب تغییرشم سخت تره . برای من هم چاقی تداوم زیادی داشته . من حدود ۲۷ ساله که چاق هستم ولی فکر میکنم حدودا بلبای ۳۵ ساله که ذهن من چاقه. و باید خیلی روی تغییر نگرشم کار کنم. . و من این نتیجه رو به خاطر وجود این فایل نگرفتم . سال گذشته مت لاغری با ذهن رو پیش استاد دیگری شروع کردم و نتیجه هم تا حدودی گرفتم. تمرینات رو خوب انجام میدادم و مسیر رو پیش میرفتم . اما وقتی فایل ها تموم شدن کم کم فراموشی به سراغم اومد و وزن برگشت.اما خوشبختانه چون دید من با لاغری با ذهن مثبت بود و واقعا بهش اعتقاد پیدا کرده بودم ،به خاطر اینکه هر چی در اون یاد گرفته بودم به نظرم کاملا منطقی می اومد،بنابر این دوباره به مسیر برگشتم. و جالبه که این بار خیلی بهتر نتیجه گرفتم و تونستم ظرف ۳ یا ۴ هفته مجددا به حالت قبلم برگردم. حتی برای همسرم خیلی تعجب آور بود. میگفت چطور اینقدر سریع وزن کم کردی؟ تو تازه چاق تر شده بودی آخه به این سرعت؟
      ولی برای خودم که خیلی لذت بخش و ساده تر شده بود….. من از برنامه های رایگان سایت دارم استفاده میکنم و هر روز یه چیز تازه یاد میگیرم . ولی این رو هم یاد گرفتم که به تمام ابعاد لاغری با ذهن که تا حالا آموزش دیدم توجه کنم. تمام چیزهایی که باعث آرامشم شده و باعث شده از مسیر لذت ببرم رو به کار می بندم. خدا میدونه چقدر از فایل احساس ارزش مندی و فایل حسابرسی بهره بردم. راستش اونجا دیدگاهی درج نکردم چون هنوز هم دارم ازش نتیجه میگیرم و فکر میکنم حتی اگر بخوام فقط به همین دو فایل بسنده کنم خیلی خیلی جای پیشرفت تو زندگیم رو دارم…..
      من دیگه سعی میکنم همه چیز رو چندین بار در ذهنم مرور کنم تا خیلی خوب برام جا بیفته و به قول استاد، بشه جزو پیش تنظیمات ذهنم . و دیگه مثل سال پیش از ذهنم به راحتی خارج نشه.
      البته از استاد خوبم تشکر میکنم که این همه فایل متنوع و بروز ،برامون تهیه میکنن. مثلا همین فایل رو وقتی گوش دادم که ایشون تازه تهیه کردن و همیشه دارن با ما همزمان حرکت میکنن احساس تنها بودن نمیکنم. و با قدرت بیشتری ادامه میدم…
      یه چیز جالب دیروز برام اتفاق افتاد این بود که با خانواده رفتیم بیرون شهر …. و من خیلی راحت با خوردن و غذا و … برخورد کردم در حالیکه سیزده بدر همین امسال بود که من چقدر ذهنم خطا زد . دیروز شاید اصلا به این مسائل فکر نمی کردم ولی هر وقت بهم پیشنهاد خوردن خوراکی میدادن من وقتی سیر بودم همه رو رد میگردم و تازه وقتی خوراکی هارو جلوم میذاشتن نه تنها هیچ میای نداشتم بلکه از زیاد تعارف کردن دیگران حالم بد میشد درست شبیه وقتی که خیلی سیر بودم…. و تازه الان که بهش فکر میکنم متوجه رفتار دیروزم میشه. و چقدر این برام ارزشمند.
      البته که راه طولانی در پیش دارم ولی چون همش با لذت صورت میگیره اصلا گذر زمان رو حس نمیکنم….
      امیدوارم همه حال خوبی که لایقشونه رو درک کنن.با تشکر از استاد گرانقدر که اینقدر ساده و زیبا بیان میکنن…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/01/28 11:09
      مدت عضویت: 274 روز
      امتیاز کاربر: 6060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      چقدر حس خوبیه که بدونیم با لاغری با ذهن شفا پیدا میکنیم شفا یعنی پاک شدن هر عاملی که باعث رنج و ناراحتی ما شده حالا میتونه بیماری جسمی یا ذهنی باشه یا چاقی باشه که هم بیماری جسمی و هم بیماری ذهنی  که بهم متصل هستن .ذهن ما باعث چاقی جسم میشه و چاقی جسم باعث چاقی ذهن ما میشه چون با دیدن جسم چاقی مون و توجه کردن به اون و در صلح نبودن با خودمون باعث تثبیت چاقی در ذهن مون میشیم که در نهایت چاقی جسم ما بیش تر و بیشتر میشه و این چرخه تا زمانی که ما برای تغییر اون کاری نکنیم ادامه پیدا میکنه .در گذشته ما میخواستیم با روش هایی مثل ورزش و رژیم و دارو و دمنوش فقط یه طرف قضیه رو درمان کنیم که اون هم جسم بود مثل این میمونه که ما یک بیماری لاعلاج داشته باشیم و با دارو و مسکن فقط درد اون بیماری رو کاهش بدیم یا کنترل کنیم ولی این باعث از بین رفتن اصل بیماری نمیشه و اون تومور سرجای خودش هست ولی وقتی حرف از شفا میشه و میگن فلانی شفا پیدا کرده دیگه  قضیه فرق میکنه با اون درمان موقتی ، دیگه خبری از اصل بیماری و تومور نیست انگار اصلا این بیماری وجود نداشته پس به طبع هم درد و رنج مربوط به اون هم از بین میره . حالا چاقی در ذهن ما یا اصلا در وجود ما مثل یه تومور هست که نتیجه اون ، علائم حاصل از اون چاقی جسم و درد و رنج همراه اونه حالا ما میخوایم از دارو استفاده کنیم مثل رژیم و ورزش و غیره یا نه میخوایم شفاپیدا کنیم ؟اینکه دیگه خبری ازاصل بیماری و علائم جانبی ش نباشه و به قول استاد به پیش فرض خومون برگردیم یعنی جایی که انگار هیچ چاقی در وجود ما نبوده. شفا نه تنها باعث رها شدن جسم ما از رنج چاقی میشه بلکه ذهن مون به آرامش و شادی میرسه .

      شفا با تغییر نگرش به وجود میاد نگرش و فکر پاک لازمه شفا هستش باید زمینه شفا رو در وجودمون ایجاد کنیم تا شفا در ما اتفاق بیوفته.

      شفا یعنی دیگه هیچ وقت خبری از عامل آزار دهنده و ناراحت کننده نیست و برای همیشه از بین میره ولی درمان امکان برگشت اون بیماری هست همون طوری که ما سعی کردیم با توصیه های دیگران چاقی خودمون رو درمان کنیم ولی متاسفانه بعد از مدتی برمیگشت پس شفا بخوایم نه درمان !!!!!!

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1402/10/20 11:56
      مدت عضویت: 564 روز
      امتیاز کاربر: 5325 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 377 کلمه

      هر چقدر ک پیش میرم انگار از وزن باورههایی ک عین خوره درونم رو میخورد ازش کم میشه لاغری با ذهن ی دریچه بود ی کلنگ برای کندن درونم شاید هنوز لاعر نشدنن اما رو ز ب روز دارم ب درونن اگاهتر میشم روز بیشتر درونم رو میبینم اولش چی فک میکزدم الان چیم 

      واقعا وقتی پیش میرم میبینم اگه چاقی نبود من چی میشدم با اینهمه درون ناارامم چاقی نقطه عطف من بود میتونم بگم اغاز من بود ب نظرم هر کسی زندگیش از ی جایی شروع میشه واون روزها متولد میشه ن صرفا ب دنیا اومدن ن 

      واقعا استاد عزیز شما بهترین کسی بودید ک من با هاتون اشنا شدم خدارو شکر میکنم 

      خداوند رو سپاس ک واقعا ب این حرفها نیاز داشتم حس کردم واقعا خداوند داش باهام حرف میزد امید میداد راه نشون میداد انگار اون سنگین رو رها کردم حس کردم خدا بغلم کروه شکرت

      ما بیشتر از اینک نیاز داشته باشبم ک لاعر بشیم نیاز داریم ک باورها نگرشهامون عوض شه شاید من همون اول با لاعر میشدم هیچ وقت این همه پیش نمیرفتمو در هر لحظه میبینم واو هیچی نمیدونم هیچی از خودم نمیدونم 

      من کی ام من چی ام 

      مثل این میمونه ک  بری کلاس ویلون  یاد بگیری هر چقدر بیشتر میری درس جدید انگار از صفر شروع میشه انگار نمیدونم همون جا جایی ک باید ایمان حفظ رشه 

      چاقی برای من نعمت بود برکت بود پل بود من بد دیدمش شاکی شدم ناراحت شدم عصه خوردم 

      اما ی نعمت بود از خدا

       میپذیرمش با تموم وجودم اومده ب مم درس بده ک چ درسهایی داده و چدرسهایی خواهد داد 

      برکت بوده برای من

      لاغری هس باید گردو غبار رو رها کنم پاک کنم تا نشون بده چاقی با ما دشمن نبوده ب نظرم بهترین حالتی بوده ک میخواسته با من حرف برنه شاید نبود من اینجا نبودم اینفدر قوی نگرده بود من 

      ب نظرم چاقی هم ی پرده ای هس ب درون اون پرده با شناخت خودم میره کنار اون ک قدرتی نداره اون ناجی من هس 

      مشکلات  منجی ما هستند دشمن ما نیست 

      دوست ما هستند دوستان فداکار 

      من میپذیرمشون واز خداوند قدرت درک شناخت اون درس ها  رو میخوام

      سپاس از این فایل پر از اگاهی امید عشق واقعا در تک تک کلماتتون من عشق رولمس کردم من زندگی رو لمس کردم 

      ممنون ک این اگاهیی ها رو با ما ب اشتراک گذاشتید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/10/17 11:56
      مدت عضویت: 269 روز
      امتیاز کاربر: 1700 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 279 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیز 

      من در تاریخ 17/10/1402این فایل راگوش دادم و خیلی خوشحالم که امروز توانستم این فایل را گوش بدهم ومن وقتی این فایل را گوش دادم واقعا به کارهای خودم پی بردم من هم قبلا واقعا لاغری را خیلی سخت میدیدم ولی حالا وقتی صبح که کارهایم را انجام دادن به فایل ها گو ش میدم و امروز به این پی بردم که من هم قبلا حتما چیزهایی که بچه هایم میخوردن و اضافه داشتن من انها را میخوردم وهمیشه برای خودم میگفتم حیفه این نعمت های خداوند است و اسراف نکنیم ومن فقط فکر این بودم فکر از بین بردن بد ن خود نبودم و من همیشه خودم را سطل آشغال بچه هام میدونستم که اضافی ها را داخل ان میریختن ولی حالا خیلی بهتر شده ام و دیگر اضافی انها را نمی خورم و اگر خوردم زیاد به چاق شدن فکرنمیکنم و چون کمی نگرش من فرق کرده و مثلا من چند روز پیش همراه دوستان به بیرون رفتیم اونجا خیلی تنقلات و غذاهای خوب بود اگر من مثل قبلا بودم همه ی انها را میخوردم ولی از خوردن انها ترس داشتم ولی وقتی در این سایت شنا شدم واقعا وقتی انها را میخوردم از انها ترس نداشتم و به خودم میگفتم من اندازه نیازم میخورم  واز خوردن انها لذت بردم کم خوردم ولی همانی که خوردم از ان لذت بردم و هیچ چیز در خوردن لذت بردن از چیزهایی که میخوری نیست و من اون روز هم پیاده رویی کردم وهم از غذاهام لذت بردم و من خیلی خوشحالم که توانستم کمی نگرش ذهن و فکر خودم تغیر دهم انشاالله من با ماندن در این سایت بتوانم به وزن ایده‌آل خودم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/10/09 10:15
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 51060 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,004 کلمه

      سلام بر خدایی که من رو هدایت کرده و حمایت میکنه 

      تا اول مشکلات رو درک کنم‌. بعد.استمرا داشته باشم تا اول بدون اصلا چکار کنم که به این همه مشکل رسیدم و حال برای برکشت به بخش اتوماتیک چطور چکار  باید انجام بدم و چطور عمل کنم  رو یاد میگرم  برای  تغییر  نگارش باید چه کاری رو. انجام بدم این‌. نکرش رو باید یاد بگیرم خدایا برای هدایت و لذتی که دارم می چشم

      ثانیه به ثانیه تشکر دارم  جقدر شیرنی وگوار است چون وفتی آرام ارم دارم‌ تومسیر که خودت من رو راهنمایی  از هرلحظه دل خوش وشادی دورن رو به من داده 

      سلام بر استاد. وهمه دوستان که آمدن تا اون لاغری رو به چشم شفا م بینن   

      من همین   لحظه آمد  امروزآمدم  من تواین زمان آمدم جون آمدن فقط بودن نیست  من هرروز که به درک بهتر میرسم من وتازه اون زمان آمدم نه زمان مهم هست نه لاغر شدن برام مهم هست نه چقدر دیگه باید باشم اصلا برام‌مهم هست من به این درک رو بسیار دوست دارم آمروز وفتی کلمه شفا رو دیدم‌تمام افکار تویی لحظه رفت توبخشی که سالهای زیادی درپی رهایی ازاین وضعت بودم‌ اون باوره  معجزه برای خودم می دونستم‌رهایی از این مشکل گه این که  سال دست پای من بسته اگه بر طرف می شده البته اون باید معجزه میدیم  باره به خودم‌ می گفتم‌ اگه من لاغربشم برام معجزه هست خدا برای من معجزه  کرده جقدر درگیر  بودم‌ جقدر احساسم در بخش خوبش نبود جقدر نگران در گیر افکارم بودم‌ کو کجاست کجا رفت چطور داره میره چرا حال خوبه جرا احساسم عالی چرا دیگه حسم خوبه  جرا به این حالتم راضیم  هستم انقدرجرا خوب دارم برای نمونه‌ای که تا این زمان از دست دادم آره من کل حس بد رو از خودم‌ گرفتم‌کلی افکار بی‌ ثمر رو رها کردم‌ باره قبلم به تپش می افته که خداوند چطور به درخواستم جواب داد این‌حس اوج نگاه با نکرش جدیدم هست خدایا این حس حال از من‌  نگیره 

      من خودم‌لایق همین حس میدنم چرا چون داوطلب این حس  بودم‌  داوطلب تغییر نکرش بودم‌  من برای حسم نماینده خوبی نبودم ابن زمان ایمن نماینده تغییر نکرشی داده رو برای جسم و ذهنم  درست کردم چون ازخودش خواستم تا این زمان فقط روی افکار و منیت خودم بودم وفتی این دو بخش رو تو این مسیر بی ثمره  پیدا کردم‌ دریافتم‌ که اگه این دودبخش رو اگه نگه دارن او معجزه رو هیچ زمان نخواهم دید نمی دوستم که با  نبودنش کلی حالم‌ خوب خواهد  بود  این‌ کشمش رو ازبین بردم من به  سمت خودم‌ می کشیدم روح من‌ به سمت دیگه روحم این وضعیت رو اصلا فبول نداشت چون به اون شفا نیاز داشت هی تومسبرهای اشتباه رفتم‌دروحم هی اخطار داد که درست نیست ولی من بازم. یی مسیر دیگه برای لاغر شدن می کشتم‌ پیدا می‌ کردم‌ بازم روحم‌من به عفب می‌کشید لاغرمیشدم  ولی برکشت بیشتر رو داشتم جقدر این حالت به روحم آسیب زد حال تو مسبری که روحم سالهای  زیادی در پیش بود افتادم روحم‌ این زمان داره بازسازی میشه براش بسیارخوسحال هستم چون به جایگاه اصلی خودش رسیده داره کلی لذت میبره من با نکرش که شما گفتید کلی حال دلم‌ خوبه من آمروز وفتی کلمه شفا رو دیدم‌ چون بسیار به این که تو بخش پا و مشکلاتش فکر کرده می کنم‌ امروز  تازه متوجه  شدم خدای داره تو بخش لاغر شدن اول شفا رو به من  هدیه میدهد تو مرحله بعدی شفایی دوم در انتظار من هست 

      من نیاز  به دو. شفا. تواین مسیر هستم اول شفایی لاغر شدن ودوم شفایی سلامتی جسم وپام کلمه شفا رو باید چطور بینم

       بینم که من لاغر شدم حالا بیام این‌ مسیری که من به این شفا رسونده به کل رها کنم برام‌ پی  زندگی فبلی خودم‌ خوب  با توضیح  شما  من بر گشت می کنم به مسیری فبلی باره به خودم‌ میگم‌  این‌ مسیر کلی زمان نیازه دارم  که به هدفم بر سم‌ حالا فرض بزایم که  به هدفم  رسیدم اون نقطه هدف که رسیدی می خواهی جکارکنی اون خیلی مهم هست مهم فقط رسیدن نیست برای رسیدن هم‌ باید برنامه داشته باشم اصلا دلم نمی خواد وفتی رسیدم برگشت کنم به عفب چون دریافتم‌ دراون وعفب هیج خبری نیست هیچ چیزه خوشایندی منتظر من نیست  اگه. بود پس جرا من باهش مشکل داشتم 

      برای من‌ که همین بودن  درک هر. روز کلی تا این زمان 

      با دیگران فرق داره وابن گه حرفهای واحساس اطرافم رو خیلی بهتر متوجه میشم  وهم دیگران رو بهتر درک می کنم چرا چون خودم رو به شکل خوب درک تحلیل کردم‌ که جی می خوام  از کی می خوام اصلا برای  جی می خوام برای بهتر زندگی کردن‌ می خوام پس چرا برکشت اگه برای بهتر درک کردن پس جرا برگشت. برگشتی تو ذهنم هیچ جای نداره من تا لحظه‌ای که جان در بدن دارم‌ خداوند کمک کنه و هواسم باشه فریب گول بخش منفی رو نخورم تو این‌ مسیر خواهم. بود چون با تعییر توهمه بخشهای زندگیم که دارم مرحله به مرحله اون اجرا می کنم‌داون نکرش اصل رو بهش خواهم رسید واون و زمان به هدفم ورسیدم وشفایی این بخش رو دریافت کردم تا شفایی بخش دیگر اون باید کاره انجام بدم‌که اون به من تعلق بگیره اسون و  ساده راحت بی  هیچ کاری امکان  نداره  اگه. رویی کل وجودم  کاره نکنم یاد نگیرم که تو زمان مکان  چکار باید انجام بدم این خودش کلی زمان نیاز داره پس با. بودن استمر داشتن  هست که این دانش توجسم مرحله به مرحله اجرایی کنم با یاد گیری تنها فکرکردن  وعمل نکردن هیج کاری روی خودم انجام ندادم موفق نخواهم بود 

      تازه وفتی یادمی گیرم انجام‌ میدم تو مرحله  عمل کردن بازم ودچار آزمون خطا میشم که درست کامل انجام‌ دادم یا نه  چون تازه متوجه شدم که این کاره درست هست باید انجام بشه و این‌ کاره  تو مسیر من نیست نباید من اون  انجام بدم فبلا که  اصلا این حرفهاه نبود همه جیزه درست کامل بود هیج  نقصی نداشت این نکرش تازه ایجاد. شده کاره  داره که کامل  بی‌ نقص انجام بشه تا همین زمان کوتاه  هم  بسیار تو نگاهم  موفق  بودم 

      خدا پشت. و پنا هتون.  یا. حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم