بسیاری از انسانها در سراسر جهان به دنبال راه حلی برای مشکل چاقی خود هستند. آنها از رژیم های مختلف و داروهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده می کنند اما نتیجه مطلوب را به دست نمی آورند.
باید به دنبال شفای چاقی باشید. جستجو برای پیدا کردن راه حلی بعنوان دوای چاقی و لاغر شدن بی فایده است چون بشر هرگز نمی تواند دوای چاقی را کشف کند. بنابراین شفای چاقی تنها راه حل دائمی برای لاغر شدن است. روشی که نیاز به جستجو ندارد و در وجودتان نهفته شده است.
مزیت های شفای چاقی
استفاده از رژیم ها و روش های لاغری مختلف برای برطرف کردن چاقی مانند جستجو برای یافتن دارویی معجزه گر برای درمان هر بیماری است.
همانگونه که استفاده از دارو برای درمان بیماری ها نه تنها راه حلی مطمئن و همیشگی نیست بلکه می تواند عوارض مختلفی برای مصرف کننده به همراه داشته باشد استفاده از رژیم و روشهای مختلف لاغری نه تنها منجر به لاغری همیشگی نخواهد شد بلکه عوارض مختلفی برای استفاده کنندگان به همراه دارد که حتما عوارض استفاده از روش های مختلف برای لاغری را تجربه کرده اید.
استفاده از دارو و به کارگیری روش های مختلف برای درمان هر بیماری از روش های انسانی است که متکی بر آزمون و خطا و کسب تجربه در بلند مدت می باشد. اما شفا پیدا کردن فراتر از روش های دنیای مادی و بر مبنای نیروی بی نهایت خداوند انجام می شود.
آنچه مسلم است در تعریف شفا از کاربرد داروها شرحی داده نشده است و معنای شفا برطرف شدن هر نوع بیماری بدون استفاده از دارو به شکلی که به عنوان معجزه از آن یاد می شود.
شعراء: 80
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ
و هرگاه بيمار شوم، پس هموست که مرا شفا ميبخشد.
بنابراین اگر شفا را مختص خداوند بدانیم، از آنجا که خداوند از روح خود در تک تک انسانها قرار داده است می توان به این نتیجه رسید که قدرت شفا در وجود همه انسانها قرار داده شده است.
روش لاغری با ذهن بعنوان راه حلی آموزشی برای رهایی از چاقی شباهت زیادی به روند شفا پیدا کردن بیماران دارد.
در لاغری با ذهن از هیچ دارو یا وسیله ای برای شفای چاقی استفاده نمی شود.
در لاغری با ذهن از هیچ برنامه رژیمی و محدودیت غذایی به عنوان راه حلی برای شفای چاقی استفاده نمی شود.
در لاغری با ذهن از هیچ برنامه ورزشی یا تغییر حرکتی بعنوان روشی برای ایجاد تغییر در سیستم جسم جهت شفای چاقی استفاده نمی شود.
در لاغری با ذهن فقط با استفاده از آگاهی آنچه از قبل در ذهن ناخودآگاه فرد درباره چاقی ذخیره شده است را شناسایی و با استفاده از آگاهی الهام بخش برای پاکسازی آن افکار و نگرشها اقدام می کنیم.
اینگونه تصور کنید که افکار و نگرش های چاقی مانند علف های هرزی هستند که در بستر ذهن ما رشد کرده و بر آنچه از ابتدای خلقت توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است مسلط شده اند و مانع فعالیت و ثمردهی ذات الهی ما می شوند.
در لاغری با ذهن آگاهی های مناسب از طریق محتوای آموزشی وارد ذهن فرد می شود. این آگاهی همچون سموم آفت کشی عمل کرده و به مرور علف های هرز چاقی را ضعیف و ضعیف تر می کند تا اینکه از بهم فشردگی آنها کاسته شده و فضای کافی برای رشد و نمو دوباره افکار و نگرش های الهی در ذهن فرد فراهم می شود و سبب شفای چاقی می گردد.
از بین بردن افکار و نگرش های چاقی ذهن برای لاغر شدن کافی است چون آنچه ما برای شفای چاقی به آن نیاز داریم از قبل توسط خداوند در وجود ما نهاده شده است اما در طی سالها دریافت آگاهی و اطلاعات نامناسب فعالیت آنها را متوقف کرده بودیم و سبب چاقی خودمان شده بودیم.
تنها تفاوت افراد متناسب با افراد چاق این است که در ذهن آنها افکار و نگرش های چاق کننده وارد نشده است بنابراین همچنان تحت تاثیر و هدایت فرمول های صحیح در جنبه تناسب اندام هستند.
بنابراین مشکلی که از طریق افکار و آگاهی ایجاد شده است را نمی توان با استفاده از روش های مرسوم برای لاغر شدن برطرف کرد. باید از طریقی که آن مشکل ایجاد شده است برای برطرف کردن آن اقدام کرد.
چاقی در ذهن ایجاد و در جسم نمایان می شود بنابراین برای شفای چاقی نیز باید ابتدا چاقی را از ذهن پاک کرد و سپس چاقی از جسم محو می گردد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.41 از 74 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود
شفاي جاقي :
از تغييراتم در اين دوره بايد بگم و قبل دوره
من از زماني كه ديكه وارد دوره ها شدم خيلي تغييرات زيادي در من به وجود اومد كه باعث شد اون استرس اون عداب وجدان بعد از غذا نداشته باشم با خودم در صلح باشم خودم دوست داشته باشم براي خودم ارزش قايل باشم به خودم احترام بزارم
از رفتن جلوي اينه هراس نداشته باشم خودم تخقير نكنم
به دنبال اموزش باشم براي جسمم
قبلا خيلي خوراكي ها رو دوست داشتم و دوست داشتم همه جي رو بخورم ولي با بودن در اين دوره ها اون آيتم من براي غذا عوض شد خيلي خوراكي ها ديكه دوست ندارم
وقتي با غذا مواجه ميشم ديكه اون حرص وله رو مثل قبل ندارم
قبلا اكه يه شيريني يا كيك جيزي تو يخجال بود ديكه شب تا صبخ خوابم نميبرد و حتي بعضي مواقع نصف شب بيدار ميشدم و اون شيزيني رو ميخوردم و ميخوابيدم
ولي الان اصلا بهش فكر نمي كنم كه ديكه بخواد خوابم نبره
اصلا فراموشم هم ميشه كه شيريني هم تو يخجال هس خيلي برام مهم نيس
قبلا اكه ميخاستم يه فيلم ببينم اخرش متوجه نميشدم كه جه شد اصلا تمركز نداشتم ولي الان تمركزم رفته بالاتر و اكه تصوير رو هم نبينم متوجه ميشم و حواسم به اون فيلمه هس و ميفهمم جه ميشه جون تمركز ذهن با جسمم بيشتر شده با انجام تمرينات پياده روي
و اينكه الان تا خفكي غذا نميخورم پيغام سيري متوجه در حالي كه در گذشته تا حال بد پيش ميرفتم
معده درد شديد ميكرفتم و تا جند روز خالم بد بود
خيلي تعييرات در من به وجود اومده
الان وقتي كارم اشتباه باشه متوجه ميشم كه نبايد پرخوري ميكردم ولي قبلا تا مرض خفكي ميخوردم و اصلا نميفهميدم جه خبره
و فكر ميكردم نياز بدنمه
از تاثیرات بودن در دوره های ذهن برای لاغری ☝🏻
از تاثیرات بودن در رزیم و هر روشی برای لاغری 👇🏻
زمانی که رزیم میگرفتم هر روزش با رنج و سختی همراه بود
و هنگامی که با یه مهمونی یا دور همی روبرو میشدم و با خودم میگفتم که الان که من رزیم
این همه غذای خوشمزه هس و من نمیتونم بخورم
و همش در رنج بودم که اگه میخوردم خودم و سرزنش میکردم ببین تو نمیتونی و خودم و ناتوان میدونستم و اگه نمیخوردم هم از یه راه دیگه
همش چشمم دنبالشون بودو عذاب میکشیدم که نمیتونم بخورم
و هیچ لذتی نمیبردم کلا از بودن در اون جمع
نه باخوردنش و نه با نخوردنش
در هر صورت رزیم داشتن به جز ضعف و اعصاب خوردی و ناتوان بودنت هیچ چیزی رو بهت تحمیل نمیکنه
در رزیم بودن حالت خوب نیس حست خوب نی مدام چشمت دنبال خوراکیه از اینکه غذات با بقیه فرقه از اینکه باید در حال خریدن وسایل باشی و خوراک خودت و از بفیه جدا کنی و اینکه در چه ساعتی از روز غذات رو بخوری و وزن کنی کلافه و سردر گمی
دنیای متفاوتی با دنیای لاغری از طریق ذهن داره
من اگه در دوره های استاد نباشم میخام کجا برم
من مدام لیز میخورم به هر دلیلی و میرم باز برمیگردم سر خونه ی اولم
چون هیجا اینجا نمیشه
متناسب شدن از طریق ذهن اسان ترین راه لاغری هستش به شرط انجام دادن و گوش دادن به فایل ها
به شرط بودن استمرار داشتن ادامه دادن
اینجا جایی هستش که محدودیت غذایی وجود نداره
از بودن در جمع ها لذت میبری
بدون استزس زندگی میکنی
احسات خوبه
حالت خوبه
کسی رو مقصر چاق بودنت نمیدونی
اینجا میتونم بگم عشق حال و صفای دیگری داره
اینجا بهشت هس میتونی بهشت و تحربه کنی و شفای کامل و عاجل رو از چاقی بگیری
من می مونم و ادامه میدم چون باز اگه رها کنم میدونم چند وقت بعذش باز برمیگردم و میگم ای کاش رها نکرده بودم ای کاش اذامه داده بودم
ممنون و سپاس از استاذ عزیزم
که این همه اگاهی در اختیارمون گذاشتن 🙏🏻🌹
سلام استاد .
خیلی ممنون از این فایلی که گذاشتید که بسیار آگاهی داشت
تفاوت شفاء و مداوا چیست ؟
شفاء بدون دارو و از طریق خداوند ما سلامتی و تندرستی رابدست می آوریم و مثل پیش فرض بدن سالم و تندرست می شویم و فقط از یک راه این کار انجام می شود ولی مداوا از راههای مختلف و با روشها و داروهای مختلف ما مداوا می شویم و تفاوت در این است .
ما باید فقط از راه تناسب ذهن که ارتباط بین مغز . جسم و ذهن را زیاد می کند و ارتباط بین روح و جسم را بیشتر می کند ما شفاء پیدا کنیم و دقیقا با این روش ما دوباره برگردیم به تنظیم پیش فرض کارخانه در بدنمان چون خداوند از اول ما را سالم و تندرست خلق کرده و ما خودمان با دستکاری و روشهای نادرست این بدن خود را از حالت پیش فرض خارج کردیم در لاغری با ذهن ما هیچ رژیم و اصولی را نباید رعایت کنیم و فشار بر جسم و ذهن و مغز خود بیاوریم بلکه به صورت خودکار از تمام نعمتهای خداوند استفاده می کنیم و همیشه سالم و تندرست هستیم و از زندگی لذت می بریم .
ما از طریق لاغری با ذهن به لاغری پیش فرض بدنمان برمی گردیم و احتیاج نداریم هیچ رژیم وروشی را انجام دهیم و قدرت شفاء را خداوند در تک تک انسانها قرار داده است چون شفاء از روح خداوند است و انسانها آن را یک معجزه می دانند چون شفاء فقط از طرف خداوند انجام می شود ولی مداوارا می توانند خیلی از انسانها انجام دهند بنابراین لاغری با ذهن چون که دقیقا مثل موبایل که بعد از ویروس کشی دوباره مثل کارخانه می شود لاغری با ذهن هم دقیقا بدن را بر می گرداند به حالت اولیه کارخانه و با کم رنگ شدن فرمولهای چاقی در ذهن باعث می شود که لاغری در بدن و بدون سختی و فشار و خود به خود انجام شود و جالبه این لاغری با روشهای قبلی فرق دارد چون دائمی است و مثل پیش فرض موبایل دقیقا از اول تنظیم می شود پس لاغری با ذهن یک شفای کامل بدن است که بدن به طور معجزه آسایی با این روش آشنا شده است .و چون دراین روش ارتباط نزدیکی بین ذهن ناخودآگاه و جسم و روح اتفاق می افتد و این کار خداشناسی و خودشناسی را درما تقویت می کند واقعا دید افراد را نیز نسبت به خود و خداوند کاملا تغییر می دهد و باعث می شود که جسم بیمار ما از چاقی که بیماری است به سمت لاغری که شفاء است تعییر پیدا کند و به سمت لاغری و سلامتی پیش برود .و با این کار از نعمتهای خداوند و جسم خود سپاسگزار خواهیم بود و این لاغری شفاء است چون ذهن افراد لاغر دستکاری نشده و بدون فرمولهای چاقی و بیماری است .ما باید با پاک کردن فرمولهای چاقی از ذهن بیماری را از بدنمان خارج کرده و جسم را شفاء دهیم .
خدارا شکر من با وزن کم کردن خیلی از بیماریها جسمی مثل تیرویید . دیابت . چربی . کم خونی . درد مفاصل . خستگی . عرق ریختن . احساس بد و غمگین داشتن . زود عصبانی شدن . گله مند نبودن از همه . در بدن خود را کمتر کردم و انشاالله تا رسیدن به وزن ایده آل و شفای کامل بدنم از تمام این بیماریها دراین مسیر می مانم تا شفای کامل بدنم را بدون عجله کردن در این مسیر بدست بیاورم چون بدن من از طرف خداوند طوری طراحی شده که هرروز تلاش می کند که من را به وزن پیش فرض در ذهنم برساند و من خودم با دستکاری کردن فرمولها این مشکل چاقی را برای بدنم به وجود آوردم و باید فقط خودم به خودم کمک کنم تا به بدن ایده آل خودم برسم ولاغری دائمی را در بدنم بوجود آوردم و تا آن زمان راه زیادی نمانده است . من با اطمینان و ایمان به خداوند و این مسیر انشاالله به شفای کامل می رسم
قبلا مدام منتظر نتیجه بودم ک من کی لاغر میشم من مسیری ک انتخاب کردم دریته ک طولانی شده برام اما من لذت بردم حتی نمیتونم تصور کنم ک عیر این چی فک کنم خیلی از دیدگاههایی ک داشتم الان میفهمم ک درک کردم اما قبلا فقط زبونی میگفتم خیلی از دغدغه های اینو بخورم چاق میشم برو پیاد ه روی فلان بهمان رو میبینم ک کمرنگ شده
شاید تو این مسیر یروزهایی گند بزنم شاید ی روزهایی پرخوری کنم شاید ی روزهایی حالم بد باشه اما باز بلدم کجا بیام بلدم چیکار کنم قبلا بلد نبودم
یروز ب مامانم ک درگیر چاقی برادرم بودند و دکتر رژیم میخواس ببره واینا این سایت معرفی کردم ولی مامانم برگشت گف این خیلی طول میکشه ببین تو ک لاعر نشدی هنوز
اما من ادامه دادم شاید هیچ تغییری هم نکرده باشم میدونم درصد زمانهای حال خوبم رفته بالا درصد دوست داشتن خودم رفته بالا
من فهمیدم ک لاغری همه چیز نیس انگار لاغری پایان راه هس حتی اگه زود هم متناسب بشم باز خوشحال نخواهم بود اگه درونم خوب نشده باشه
زخمهایی در درون ماهس ک ب وسیله خودمون خوب میشه
من اطرافم پر از ادمهایی هس ک برده پول شدن پول رو میپرستند حتی افراد مسن رو میبینم ک الان ک ابن بازی جدید اومده همستر دارند کلشونو میکنند تو گوشی تا چندین ساعت یعنی هرچی ب پول باشه نهایتش حتی بقیمت از دس رفتن اعصاب وسلامتیشون
فک کن ب شوهر خواهرم میگم خب این بازی هم یجور معتاد شدن هس ک مثل کسی ک سیگار میکشه برگشت گف ایا همه کسانیک سیگار میکشند معتادند
یعنی فک میکنه معتاد شدن همون دوده هس
ماهممون گرفتار اعتیادی هستیم ک همون اول انتخاب میکنیم یکبار دوبار بعد میبینم کل زندگیمون داریم برای اون کار میکنیم کل زندگیم خودمون شدیم اون
روزی من فکرشو نمیکردم ک انقدر چاقی درمن رشد بکنه
اوایل خیلی مقایسه میکردم ک فلانی ها چرا انقدر زود نتیجه گرفتن و من نمیتونم من فلانم
اما مگه زندگی من رو فلانی داشته من ی دهه از زندگیمو کلا تو مسیر چاقی بودم رژیم ورزش هر مدام رژیم میگرفتم
از ترس چاقی من زندگی نمیکردم یا رژیم بودم یا نبودم یا با ورزش خودکشی میکردم یا نمیکردم
من لذتی نمیبردم حتی از اون نشستنه
اما الان از خیلی چیزهام لدت میبرم از غذاهایی ک دوس دارم لذت میبرم از پختن عذاهام لذت میبرم از نشستن از کارهام از رفتن ب جایی از همه وهمه چی
پرونده چاقی درمن قطوره اما جای امید هس ک پرونده لاغره از اونم قطورتره
فقط من ی بخش از زندگیم فقط روی پرونده چاقی کار کردم چاقی ب هیچ درد من نمیخوره اما همین پرونده سبب شد من بدونم ک پرونده دیگه درمن هس و اون لاغریه و در درون پرونده لاعری رو من باز کردم و شروع کردم ب تحقیق درموردش
شاید باورتون نشه ک من ب اینجا معتاد شدم ب این سایت ب حسهایی ک اینجا تجربه میکنم ب حرفهایی ک اینجا میزنم حتی شاید مادرم هم نخواد بشنوه
من اینجا رو ی رفیق میدونم ی کنج تو کافه اینجا کنج منه
من اینجا دارم خودمو میسازم حرفهایی میشنوم ک انگار درونم محتاج بهش هس
مثل خاویار میمونه ک دس هر کسی نمیافته و دس هرکسی بیافته قدرشو بدون ارزششو بدونه میفاهمه ک قابل تعویض نیس رفتنی نیس
اینجا جایی ک من میخوام بمونم
من ی فایل از استاد دیدم ک گفتند اینستا اینها رو زیاد دنبال نکنید تا مقایسه نکنید و این حرفها
شاید باورتون نشه ک بعد اون دیگه من نتونستم اینستا برم حتی جهان هدایت کرد و فیلترمن کار نکرد نتم کار نکرد نتم ضعیف شد این درحالی بود ک من زیاد نمیرفتم فقط چن تا پیجی ک مطالبی درمورد ذهن دارند رو دنبال میکردم اولش ا ومدم اون قسمتی ک همه میرند وسرچ داره و هرچی توش هس نرفتم بعدش پیجهایی ک استفاده نمیکردم انفالو کردم بعدشم کلا نرفتم ب دلایل کارنکردن نت واینها
و این موضوع در لاعری هم هس من ادامه بدم یواش یواش مراحل پیش میره تا تکامل من رخ بده در چن روز چن ساعت نمیشه
چن ماه نمیشه ومیرم این راهو
ومیدونم نتیجه برام هس بوده خواهد بود نتیجه فقط در جسم من نیس همین من درگیر این رژیمها ورزشهای کوفتی نیستم خود خود نتیجه هس خود خود برد هس
سپاس از شما استاد عزیز برای این فایل واقعا زیبا واقعا پر از یاری
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
من اول میخواستم روز مادر به تمام مادران تناسب فکریها تبریک بگم و آرزو بهترین سلامترین خوبترین پولدارترین خوشبخترین سالها رو براتون از خداوند متعال خواستارم روزتون مبارک
استاد منم از خیلی از روشها که استفاده کردم لاغر شدم حتی از روشی استفاده کردم که پیتزا و ساندویچ هم داشت من تونستم همون ۱۹ کیلو که اضافه کرده بودم کم کنم دوباره به وزن ایدهالم برسم
اما این خوشی در من خیلی طول نکشید شاید دو هفته وزنی که کم کرده بودم برگشت و من بعد از اینکه بارها لاغر شدم و چاق شدم تصمیم گرفتم همیشه در رژیم باشم هر چیزی نخورم
من هیچ وقت لاغری با ذهن با هیچ روش دیگه مقایسه نمیکنم من در روشهای قبلی در عرض ۶ ماه ۱۹ کیلو کم کردم ولی ولی چی اینو نخور اینو یک کف دست بخور شبها آنقدر نون آنقدر پنیر دوتا دونه گردو بخور بود من الان که فکر میکنم هیچ وقت نمیتونستم اون رژیم برای همیشه رعایت کنم تازه اون رژیم جایگزین هم داشت یعنی مثلا امروز کتلت داشتم اگر به هر دلیلی نتونستم کتلت بخورم میتونستم بجای اون غذاهایی که در کتاب بود بخورم
و من به هیچ عنوان حاضر نیستم مکان امن خودم از دست بدم یه روش دیگه رو امتحان کنم یا از این محیط دور باشم شاید یه روز نتونستم کاری انجام بدم شاید گاهی دیر به دیر تمرین مینویسم ولی هستم در این مسير الهی چون اینو از اعماق وجودم درک کردم که این مسير بهترین تنهاترین امن ترین عالیترین مقدس ترین مسیر برای لاغر شدن
من تصمیم دارم که اول دورهای که تهیه کردم پاس کنم بعد دورهای رایگان که پاس نکردم پاس کنم بعد تکرار میکنم دورها رو یعنی تا روزی که زنده هستم همراه همیشگی تناسب فکری خواهم بود
من مکانی که سرشار از آگاهی سرشار از لذت و شادی سرشار از خوشی سرشار از خداوند سرشار از دوستی و محبت سرشار از آرامش الهی سرشار از زندگی رو هیچ وقت ترک نمیکنم
من همه آرامش زندگیم از این سایت بدست میارم شبها با تکرار کردن چیزهایی که در فایل یاد گرفتم میخوابم خلاصه حال خوبم احساس خوبم همه چیزی که دارم از برکت این آگاهیها دارم
من چند بار به شفا جسم رسیدم من از مرگ فاصله گرفتم من یکبار دیگه هم شفا میگیرم این دفعه شفای لاغری با ذهن شفا میگیرم برای همیشه متناسب میشم بازم شفا میگریم این دفعه شفای گوشم و بعدش دیگه با آرامش با لذت با خوشبختی یه زندگی جدیدی رو آغاز میکنم بهترین ورژن خودم تجربه و زندگی میکنم لذتشو میبرم سپاسگزارم خداوندم میشم
من در این سایت یاد گرفتم چطور مشکلات خودم حل کنم چطور به اعتماد به نفس برسم چطور خدای خودم بشناسم چطور به آرزوهام برسم چطور خلق کنم شرایطتی که دوست دارم چطور به شفا برسم من تازه گم شده خودم پیدا کردم من بخدا شاهده که اگر نمیخواستم مرگ تجربه کنم یکی از علتهاش این بود که من دیگه آگاهی کسب نمیکنم کار من نصفه میمونه یکی هم بخاطر اینکه دختر کوچیک دارم بخاطر اینکه آرزوهام هنوز تجربه و زندگی نکردم
من آنقدر در این سایت میمونم تا هر آنچه که دلم میخواد تجربه کنم آنقدر میمونم که خدای خودم کاملا بشناسم اینجا من به آرامش میرسم
بله هیچ شک و تردید ندارم همیشه همینجور بوده شبهای قدر تا صبح بیدار میموندم دعا میکردم دعای جوشن کبیر و صغیر میخوندم قرآن میذاشتم رو سرم گریه و زاری میکردم کلی مراسمات انجام میدادم به محض اینکه تموم میشد میرفتم سر پیش فرض خودم همون احساس بد تازه هیچ امیدی هم نداشتم مطمئنم نبودم که آیا خدا وند این دعاهای منو قبول کرده یا نه دوباره روز از نو روزی از نو دوباره هواسم میرفت به مشکلاتم
بارها بارها هم دیدم اون روزا که جلسه قرآن میرفتیم یا کسی سفره دعوت میکرد میرفتیم یا جلسات روزه اینا میرفتیم خوب من جوان بودم میدیدم که افراد به محض اینکه دعا تموم میشد بساط غیبت و تهمت پهن میشد دیدی چه لباسی پوشیده دیدی چه عروسی گرفته عروسش سلام هم نکرد و کلی چیز دیگه
یه بارم دیدم که مراسم تموم شد خانم جلسه ای هم داره همینکار انجام میده فرقی نمیکنه چه شخصیتی داشته باشی برمیگردی روی پیش فرض خودت این فقط برای همون چند ساعتی بود که تو ا ن حال و هوا بودی
منم برمیگشتم رو ی پیش فرض وجودی خودم برای من روش برگشتش فرق میکرد که چی میشه آیا خدا قبول میکنه و…میرفتم روی مشکلات و زندگی عادی خودم
در مورد فایل گوش دادن همین طور بار اول و دوم اینجوری هستم که برمیگردم روی زندگی خودم برنامه های دیگه رو میگذرونم ولی بار سوم به بعد نه یکم بهتر درک کردم یکم بهش فکر میکنم به چیزهایی که یاد گرفتم و برای همین دیگه بعدش فایلی گوش نمیدم تا یکم با خودم حرف بزنم مرور کنم ببینم چی به چی
تا چند وقت پیش اینجوری نبودم فایل گوش میدادم چند بار بعد نکات مهم مینوشتم بعد که میخواستم نکات مهم بخونم یه چیزهای بیشتری درک میکردم اما الانا اینجوری فکر میکنم که فایل گوش میدم به گفته هاش فکر میکنم اول فکر میکردم که یادم نمیاد ولی وقتی فکر میکردم یادم میومد هر چقدر که یادم میومد بهش فکر میکردم
من خیلی متفاوتم از گذشته خودم الان گرسنه بودم دوتا پرتقال آوردم که بخورم من فقط تونستم نصف پرتقال اولی بخورم دومی باشم نکردم من خیلی تغییر کردم اگر قبلنا من بود دو تا پرتقال درشت میوردم همش تنهایی میخوردم
اون روزا کلی چیپس پفک و…میخریدم بیشترش خودم میخوردم یکجا مینشستم میخوردم بلند میشدم اما الان یه پاکت کوچک باز کنم یک سوم اونو میخورم
من دیگه ته مونده غذا نمیخورم به راحتی میریزم دور اون روزا دلم نمیومد بریزم دور همش میخوردم
و خیلی تغییرات دیگه من همش فکر میکردم من نمیتونم کارهای خونه رو پشت سر هم انجامش بدم اما امروز چون مهمون داشتم پشت سر هم کارهام انجام دادم یادم اومد که فکرم اشتباهه
اون روزا محال بود یه وعده غذایی نخورم اما الان یادم میاره گاهی ناهار یا شام بخورم
اون روزا کیک و بیسکویت اینا رو میخوردم غذامم میخوردم اما الان کیک بخورم دیگه سیرم غذا نمیخورم
اون روزا محال بود با کیک و بیسکویت سیر بشم اما الان میشم
اون روزا میرفتم سوپر مارکت کلی تنقلات میخریدم اما الان نمیخرم فقط گاهی دیگه دلم مثلا بستنی میخواد نفری یکی میخرم
اون روزا بستنی تو فریزر بود من خورده بودم اما الان تمایلی به خوردنش ندارم
اگر بخوام بنویسم حالا ها میتونم بنویسم
الان اشتباه هم میکنم رفتار غلط هم دارم گاهی اشغالگری هم میکنم ولی میدونم که زیاد خوردم مثلا این آخری زیاد بود نباید میخوردم
میدونید استاد میخواستم در مورد تکرار کردن صحبت کنم منم اول سختم بود از تکرار کردن ولی یه فایلی گوش دادم از شما اونجا درک کردم
که همه چیز تکراری دنیا تکراری سیستم جهان تکراری هر روز صبح میشه ظهر میشه شب میشه هر روز صبحها بیدار میشیم شبها میخوابیم هر روز خورشید خانم صبح طلوع میکنه شب غروب هر روز غذا میخوری هر روز صبحانه ناهار و شام میخوریم هر روز بچه ها میرن مدرسه هر روز باید ساعت ۷ از خواب بیدار بشن تا دیر به مدرسه نرسن هر روز داریم ظرف میشودیم انسانهایی هستند هر روز میرن سر کار بعصی ها جمعه ها هم میرن درختان هم زمستان میخوابن بهار از خواب بیدار میشن دوباره شکوفه میوه برداشت دوباره خواب زمستانه و هی روند داره تکرار میشه
همه چیز تکراری پس بهتر بجای ناراحت شدن لذت ببریم تکرار میکنی آگاهی بیشتری درک میکنی تکرار میکنی آگاهی تو ذهنت ثبت میشه به موقع ازش استفاده میکنی تکرار میکنی میتونی مشکلاتتون خودت حل کنی مستقل بشی
تکرار میکنی هر روز بهتر از دیروز میشی این خیلی خوبه اگر تکراری نباشه من شب بخوابم صبح بیدار نمیشم پس زنده بودن ما هم تکراری زندگی کردنمون تکراری
وقتی فکر کنی همه چیز روی تکراری بودنش میچرخه قند میخری تموم میشه دوباره میری میخری تکراری پس بگم نه من دیگه نمیخرم حوصله ندارم تکراری
درک میکنم دوستانم که میگن تکراری چون به تکراری بودن زندگی اینا فکر نکردن وگرنه متوجه میشن همه چیز تکراری با لدت بیشتر اون کارو انجام میدن
من الان سه سال و چهار ماهه که عضو سایت هستم خدایی با لذت این دوران گذروندم با آرامش با احساس خوب با شادی گذروندم خوشحال بودم از اینکه این فایل گوش دادم برم فایل بعدی دانلود کنم ببینم چه آگاهی جدیدی برای من به ارمغان آورده
من نه گرسنگی کشیدم نه رژیم گرفتم فقط فایل گوش دادم تمرین نوشتم تکرار کردم ادامه دادم نتایج فراتر از انتظارم دریافت کردم
من قبل از اینکه عصو سایت باشم پکیج بیماری بودم بیماری پشت بیماری تجربه میگردم هنوز بیماری اولی خوب نشده دومی میومد و….ولی الان به لطف خدای مهربانم دارم شفا جسمم تجربه میکنم چهار بار شفا تجربه کردم این دفعه شفا چاقی و شفا گوشم تجربه میکنم من دنبال شفا هستم
من قبلا دنبال آرامش بودم یک ساعت آرامش داشته باشم کلی کار انجام دادم از ریلکسیشن گرفته تا دم و بازدم تا انرژی درمانی و …که فقط یک ساعت آرامش داشته باشم اما الان به لطف خدای مهربانم در آرامش دارم زندگی میکنم
مشکلاتم هست منم دارم تو این جامعه زندگی میکنم اون روزا اگر میگفتن نون میخواد گرون بشه پن کلی عزا میگرفتم میگفتم اینم اونم اونم همه چیز گردن میشه اما الان نگران نیستم اوضاع مالی خوبی هم ندارم بگم اشکالی نداره مجبورم میخرم میگم تونستم میخرم نتونستم نمیخرم
من یعنی کاملا یه انسان دیگه ای شدم اون روزا هر چیزی منو ناراحت میکرد اما اان خیلی ناراحت نمیشم چون یاد گرفتم علت ناراحتی فلانی برای چیه
من اون زمان آگاهی نداشتم بلد نبودم با بچهام چطور رفتار کنم وقتی کار اشتباهی کرد اما الان با چند جمله کل مطلب بهش میفهمونم یعنی من در دو سه جمله هر چی بخوام بکم بهش میگم اونم متوجه میشه قبول میکنه
قبلا رژیم و …کلی عذاب آور بود حتی الان که یادم میافته کلی عذاب میکشم یه پنکیک میخواستم بخورم کوفتم میشد شکر نریز استویا بریز م بجای شکر استویا گیاه شیرین که در صنایع دیابت اینا استفاده میکنن در نوشابه رژیمی اینا
تخم مرغ فقط سفیده چون کالری کمتری داره آخرشم آنقدر بی مزه بود که نمیخوردم ولی الان پودر پنکیک میخرم خودم درست میکنم میخورم لذتشو میبرم سپاسگزار خداوند میشم
اون روزا اگر هم میخوردم کلی افکار تو ذهنم مرور میشد چاق میشی و …اما الان با خیال راحت بدون هیچ فکری پنکیک میخورم نوشابه سس فست فود پیتزا هر چیزی که شما فکر کنید چاق کننده است من با خیال راحت میخورم هیچ فکری هم ندارم دربارش
بله وافعا قبول دارم اینا تک تکش معجزه ست بخدا به یکی از اقوام وقتی گفتم لاغری با دهن قبول نکرد دیگه با من حرف نمیزنه این آگاهی ها رو هر کسی نمیتونه بشنوه بجز اون کسانی که دوست دارن درخواست میدن خدا هم هدایتشون میکنه کوچکترین تغییرات در من معجزه بزرگی برای من من همیشه از خدای خودم سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مسیر الهی از خداوند سپاسگزارم که استادم قرار داد تا به من اموزش بدن من ممنون و سپاسگزارم و متشکر و قدردان هستم برای تک تک کلماتی که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم اینا معجزه ست
اگر قبلا من بود وقتی بیمار شدم مطمئنم مرگ تجربه میکردم و الان زنده بودنم سلامتیم بزرگترین معجزه ست
من اینم تجربه کردم همسر من تازه فرد مثبت نگری عقیده داره پول سخت بدست میاد کلی جون باید بکنم تا دو ریال پول کف دستم بدارن و کلی افکار دیگه برای همین که میگه من پراید خریدم خواب ندیده بود خدایی شد یه پولی دستم اومد من پراید خریدم الان مگه میشه بری یه لاستیکش بخری
و اطرافیان من پر از اینجور تفکرات دارن اما من متفاوتم از اونها از همه نظر اونا حرف میزنن من فقط گوش میدم الانم سعی میکنم هواسم به تلوزیون مناظره پرت کنم حرفشونو نشنوم اینا معجزه ست وگرنه قبلا من مثل اونا بدتر از اونا بودم میرفتم پول قرض میکردم که قندو شکر و ….بخرم گرونتر نشه اما الان میگم نه خدا برای من یه جایی با قیمت مناسب چیزی که من نیاز دارم گذاشته و من بهش میرسم اینا معجزهست
هر کسی نمیتونه حتی بپذیره یا حداقل امتحان کنه ببین واقعی یا نه باورشم نمیشه در صورتیکه خیلی زیاد اضافه وزن داشته باشه ولی نتونست قبول کنه منم اسراری نکردم من فقط پیشنهاد دادم
نگرش همسر منم تغییری نکرده همش میشنیه میگه کاش اون سال یه کاری میکردم پول قرض میکردم یه خونه میخریدم اجاره میدادم الان راحت زندگی میکردم خوش بحال فلانی ارثی پدرش براش گداشت و…
اینها رو هم امتحان کردم فقط میخوان لایک بیشتری کسب کنن همش الکی هیچ کدومش نتیجه نداد
سپاسگزاری هم نوشتم مدتها ولی تازه یاد گرفتم درک کردم چون قبلا اون فایل گوش داده بود که سپاسگزاری چیه و چطور باید انجامش داد
من بارها گفتم اینجا هم میگم که باعث افتخار منه که عصو سایت تناسب فکری هستم من به خودم افتخار میکنم به خودم میبالم که عصو تناسب فکریها هستم چون اینجا همون جاییکه من دنبالش بودم یه جایی که سرشار از آرامش امنیت جایی که خدای خودم بهتر میشناسم جایی که خودم بهتر میشناسم جایی که حرف دلم که حتی به مادرم نگفتم اینجا تو سایت مینویسم اینجا زندگی منه من عاشق این سایت و آگاهیها هستم اینجا هر کلمه که گفته میشه دنیا معنی داره خلاصه خیلی خوبه من تا آخر عمرم هستم
سلام .
ممنون بابت نوشته های عالی که در سایت قرار میدین .
در ذهنم همواره در حال جستجو هستم تا لایه های پنهان ذهنم رو هم از چاقی پاکسازی کنم .
دیشب با دوستی در مورد رژیم صحبت می کردیم . از من پرسیده بود چطور خودتو لاغر کردی .
گفتم من خودمو لاغر نکردم من فقط اطلاعات صحیح وارد ذهنم کردم و اطلاعات غلط رو پاکسازی کردم . بدنم خود به خود لاغر شد .
گفت یعنی چه اطلاعاتی .
گفتم اولین چیزی که باید بدونی اینه که جسم تو لاغر شدن رو بلده . به ضرب و زور رژیم لاغر نمیشه . باید راه لاغری طبیعیش رو پیدا کنی .
رژیم فقط باعث میشه چاقی در وجودت بیشتر بشه .
دوستم خیلی خوب گوش میداد . چون من لاغر شدم حس می کنم حرفام بهتر روش تاثیر گذاشت .
البته زیاد باهاش بحث نکردم . چون تناسب هنوز در وجود من تازه است . درسته که جسمم لاغر شده ولی هنوز در لایه های زیرین ذهنم چاقی رو حس می کنم و نیاز دارم که همچنان در شفای لاغری ذهنم رو شستشو بدم .
چون این راه فقط لاغر شدن نیست . این راه لاغر موندن تا پایان عمره پس همواره باید ذهن رو از اطلاعات غلط شستشو داد .
دریافت هایی که از همین چند کلمه صحبت با دوستم به دست آوردم این بود که
افراد چاق رژیم نگرفته اونها فقط از خوردن حس چاقی میگیرن ولی چون رژیم نگرفته اند اطلاعات غلط در مورد نخوردن در ذهن ندارند برای همین نخوردن برای اونها لاغر کننده است .
برای همینه که افرادی که برای بارهای اول رژیم میگیرند تاثیر خوبی میگیرند و کاهش وزن خیلی خوبی از بارهای اول رژیم دارند
اما خبر ندارند که با این رژیم دارن اطلاعات غلط از نخوردن در ذهنشون ثبت می کنند و نخوردن رو تبدیل به چاقی می کنند .
افرادی که چاق رژیم نگرفته هستن چاقی فقط در سطح خوردن ذهنشون وارد شده
اما افراد رژیم گرفته تصویر چاقی رو در سطح عمیق تری از ذهنشون وارد کردن .
اونها به وسیله ی رژیم نخوردن رو که یک عمل کاملا طبیعی در وجود ما هست رو تبدیل به چاقی کردند و چون ما در ۲۴ ساعت شبانه روز بیش از ۲۰ ساعت در حال نخوردن هستیم این افراد در این ۲۰ ساعت مدام در حال زجر کشیدن از نخوردن هستند و دائما دارن تصویر چاقی که همون حس منفی هست رو از نخوردن وارد ذهنشون می کنند .
برای همین رژیم بعد از یکی دوبار دیگه جواب نمیده و حتی دیدیم افرادی که شدیدا دارن رژیم میگیرن اما باز هم چاق شدنشون ادامه داره و باز باورهایی که از همین باور نخوردن = چاقی ایجاد میشه و بهش اضافه میشه و میگن من هوا هم بخورم چاق میشم . آبم بخورم چاق میشم . نخورم چاقم بخورم چاقم . با خودشون می گن حتما دلایل دیگه ای داره که چاقم . ژنتیکم چاقه . خواب چاق کننده است . تیرویید دارم که چاقم .. طبیعت بدنم چاقیه
و به وسیله ی همین باور رژیم چاقی رو به لایه های زیرین ذهن میبرن .
در حالیکه چاقهایی که رژیم نگرفتن اطلاعات چاقی فقط در سطح خوردن هست .
اونا میگن خب ما میخوریم چاقیم و رژیم هم نمیتونیم بگیریم . چاقی این دسته از افراد ضعیفتره گرچه تا زمانیکه باور دارن غذاها و خوردن غذا چاق کننده است همچنان با هر وعده چاقتر میشن اما چاقیشون کفه تو خالیه سفت نیست .
اما کسانی که رژیمهای سخت فراوون گرفتن و زجرهای زیادی برای لاغری کشیدن اینها چاقیشون بیشتره . برای همین یه باور دیگه دارن می گن این چربیها سفت شدن پیه شدن کنده بشو نیستن یعنی همه این باورها از رژیم اومده در حقیقت چاقی در ذهنشون سفت شده که در جسمشونم چنین چیزی رو مشاهده می کنند .
افراد رژیم گرفته خیلی باید روی باور نخوردن کار کنند .
ما حدودا ۲۰ ساعت از شبانه روز رو نمیخوریم
راحتم نمیخوریم . چون سیریم که نمیخوریم . زجرگرسنگی نمی کشیم . سختی نمیکشیم .
پس در تمام این مدت ذهن ما از نخوردن داره احساس خوبی میگیره . احساس خوب یعنی همسو شدن با تناسب اندام طبیعی بدن .
پس با احساس خوب در زمانهای نخوردن ما تاثیر رنج رژیم رو که فرمول اصلیش زجر کشیدن در زمانهای نخوردن بود رو پاکسازی می کنیم .
ما در زمانهای نخوردن نباید رنج بکشیم این یعنی اطلاعات غلط
ما در زمانهای نخوردن باید لذت ببریم . لذت سیر بودن لذت فکر نکردن به غذا لذت پرداختن به کارهای دلخواه دیگه .
لذت اینکه غذاهام داره هضم میشه و بدنم داره چربی سوزی می کنه .
لذت مصرف انرژی برای سلامتی و کارکرد اندامهای داخلی .
میدونید چرا اغلب انسانهایی که میخوان به زور لاغر بشن چربی شکمشون از بین نمیره .
چون بیشتر اندامهای داخلی و حیاتی بدن در محوطه شکم ما هستند وقتی ما با بدنمون وارد جنگ میشیم و ذهن و بدن میترسن از کمبود انرژی برای محافظت از اندامهای داخلی چربی رو در شکم ذخیره می کنند .
حالا هر چقدر شدت مبارزه با خودمون بیشتر باشه چربیهای شکمی برای محافظت از بدن در مقابل حس منفی کمبود انرژی بیشتر میشن .
ما همونطور که لازمه حس خودمون رو به غذاها و خوردنهامون خوب کنیم لازمه حس خودمون رو در مورد نخوردنهامونم خوب کنیم .
ما اصلا نباید به خودمون از نخوردن حس حذف انرژی بدیم . انرژی در بدن جریان داره .
نخوردن جزئی از روند طبیعت بدنه . در زمان نخوردن بدن داره هضم و جذب و دفع انجام میده گوارش داره کار می کنه .
قلب داره کار می کنه خون داره کار می کنه .
زندگی جریان داره . جریان انرژی یعنی تناسب اندام .
طبیعت ما تناسب اندامه . ما با خودمون و بدنمون در صلح قرار بگیریم تناسب اندام رو خیلی قشنگ مشاهده می کنیم که در بدن جریان داره . در این سطح از نگرش ذهن و بدن احساس آرامش و امنیت می کنند . وقتی من به تناسب اندام ایمان دارم این حس عالی به بدنم حس امنیت میده . ترس کمبود میره و بدن خیلی راحت میشه .
در فاز جنگ و ذخیره مهمات نمیره .
طبیعت در بدن در وضعیت صلح و امنیت جاری میشه .
البته من که باورم اینه حتی در وضعیت جنگ هم تناسب اندام داشته کار خودشو میکرده .
حتی ذخیره چربی در زمان جنگ از نظر من یعنی حفظ تناسب . من حتی ذخیره چربی رو هم دیگه چاقی نمیبینم .
ذخیره چربی هم نشون دهنده ی تناسب در وضعیت جنگ هست .
در وضعیت صلح تناسب اندام خودش رو با رها کردن چربیها نشون میده
در وضعیت جنگ تناسب اندام خودش رو با ذخیره کردن چربیها نشون میده .
پس چیزی که جهت تناسب اندام رو به سمت ذخیره انرژی برده وضعیت جنگ و احساسات نامطلوب هست .
وگرنه بدن انسان چاق حتی در وضعیت چاقی هم در حال تناسب اندامه .
حتی برای دوستان رژیم گرفته چون سطح جنگ و ناهمسویی با خود به لایه های زیرین ذهن رسیده تناسب اندام ذخیره به فاز عمیقتری رفته تا باز محافظت رو شدیدتر کنه .
تنها راه لاغر شدن برگشتن از وضعیت جنگ و مبارزه با خود هست . صلح و امنیت رو در وجودمون جاری کنیم .
لذت رو در وجود خودمون بیشتر و بیشتر جاری کنیم .
حال خوب و انرژیهای مثبت رو در وجود خودمون جریان بدیم .
بدن ما تناسب اندام دلپذیرتری از خودش رو به نمایش میزاره .
تناسب اندام طبیعت بدن همه ی ماست .
به نام خدا
باسلام
چاقی خود رو شفا بده (لاغری با ذهن شفای چاقیه)
نمیدونم از کجا بگم از کجا شروع کنم
برای من هر فایلی که گوش کنم برام کامل و واضح و تمام و کمال توضیح داده شده و بر این باور هستم که همین یک فایل کفایت میکند برای تغییر باورهام و رسیدن به هدفم
فایلی که امروز گوش دادم عالی بود و به جواب چندین سوالم رسیدم 👌
در مورد ادامه دادن :
من که ادامه میدم من که بلاخره به هدفم میرسم
و بهش نزدیکم
هم الان هم با اینکه درست و حسابی به فایل ها گوش ندادم و تمرین انجام ندادم ۶کیلو از وزنم رو کم کردم
ذهنم بهم میگه شاید از باورهات نباشه
تو بخاطر اینکه ورزش میکنی لاغر شدی بخاطر پیاده روی
من بهش گفتم نه جان دلم من خیلی وقته روی باورهام دارم کار میکنم
و باورهای من خیلی وقته تغییر کردن
و جسم و ذهن من میدونن که ورزش نیس که منو به تناسب اندام میرسونه
اگه بخاطر ورزش بود چرا قبلا که ورزش میکردم وزن کم نمیکردم
همه ی اینها از تغییر افکارمه
چندین نفرهای که هر روز که میشه میان باشگاه
پس چرا اونا تغییر نکردن
چرا اونا هیچ تغییری تو جسمشون نمایان نشده
من تو باشگاه هر کی منو میبینه میگه خب لاغر شدیا خب وزن کم کردی و منم هم که نمیخام براشون توضیح بدم چون نمیفهمن درک ندارن
بهشون نمیگم که از چه طریقی لاغر میشم
فقط میخندم
همه از لاغر شدن من متوجه شدن
و خیلی مشخصه و همه بهم تبریک میکن که مبارکه خوش تیپ 😍
ولی توی این سه ماهی که من دوره هارو باز شروع کردم و به باشگاه میرم
اصلا کسی وزنی جیزی کم نکرده ندیدم
اگه وزن چیزی هم کم کنن از رژیم گرفتنه
که اصلا و ابدا قبول ندارم
چون رزیم گرفتن برای یه مدتی خوبه
نمیشه که آدم تا آخر عمرش تو رزیم باشه
و محدودیت خوراکی داشته باشه
و اون جور لاغری هم من نمیخام که برای مدتی و مقطعی باشه
من لاغری ماندگار میخام
لاغری که با شوق و عشق باشه
نه رنج و مشقت نه سختی و بدبختی
در این دوره با جان و دل فایل گوش میدی حالت خوب میشه
تو تمام جنبه های زندگیت تاثیر میزاره
بدون استرس غذا میخوری هر چه که دوست داری میخوری
خیلی باحاله وزن هم کم میکنی
باورتون میشه من اصلا محدودیت تو غذا نداشتم
حتی فست فود و نوشابه
پیتزا غذای عروسی
و حتی شیرینی و کیک عروسی همه چی میخوردم
و وزن هم کم میکردم
اینا همش از بودن در این دوره هاس
اگه قبلا بود من هر چه میخوردم چاق و چاق تر میشدم
و خبری از کمبود وزن نبود
و حتی چاق تر هم میشدم
همه ی اینا از نتایح بودن در این دور ه هاس
درسته لیز میخورم ولی باز بلند میشم و خوشحالم که ادامه میدم و به هدفم میرسم
تو این دوره ها برام مثل بهشت میمونه بس که حالم خوب میشه با گوش دادن فایل ها و تمرین انجام دادن ها
دوست دارم خونه خلوت بشه و دوره ها رو گوش کنم بنویسم منتظر فرصت میگردم
ولی متاسفانه من صبح تا ظهری خونه خلوته
بقیه ظهر خونه خیلی شلوغ میشه بخاطر بچه هام
و تمرکز ندارم
و مبایلم هم ازم برمیدارن نمیزارن دست خودم باشه
ولی مجبوری هر موقع که وقت کنم می شنیم فایل می بینم و فایل گوش میدم و تمرین مینویسم
گوش دادن فایل ها کار هر روزمه ها صبح تو باشگاه
ولی عصر دیگه نمیتونم
قبلا من همش ناراحت بودم امید نداشتم به زندگی
همیشه کفر میگفتم
خدا رو نمی شناختم
از خودم بدم می اومد
برای خودم ارزش قائل نبودم
خودم و بدبخت میگرفتم بیشتر وقتها غمگین بودم
بعصی مواقع گریه میکردم
میگفتم این چه زندگیه که من دارم چاقم
از خودم بدم می اومد و ناشکری میکردم
خب الان من عاشق زندگیمم امید به زندگیم خیلی زیاد شده از خداوند ممنونم که منو به این دنیا آورده تا لذت ببرم از زندگی من الان فقط لذت میبرم شادم خوشحالم
و از خداوند خواستم که بهم فرصت زندگی کردن بهم بده که بتونم لذتش رو ببرم
عاشق خودمم
اولین فرد دوست داشتنی زندگیم خودم هستم
عاشق طبیعت هستم
شکرگزار نعمت هلی کوجیک و بزرگ زندگیم هستم
زیبایهای جهان رو می بینم شکر میگم
توجه ام روی زیباییهاس
با عشق زندگی میکنم
هر روز خدا رو شکر میکنم بخاطر این زندگی که نصیبم کرده
و از خودم خوشم میاد برای خودم ارزش قائلم
من ادامه میدم جون خیلی خیلی روی من تاثیر داشته من تا جایی ادامه میدم که پیش فرض ذهنم بشه
و پیش فرض های قدیمی برنگردن
که باز برمیگردیم سر جای اول زندگیم
همون جایی که دائم حالم بد بود دائم ناراحت بودم
و دائم………
در مورد رزیم گرفتن :
استاد یه خواهر همسری دارم هر وقت بهش میگن به فکر خودت باش داری چاق تر میشی
میگه من اگه بخوام تو یکی دو ماه خیلی وزن کم میکنم
با رزیم گرفتن
خب تمام طول عمرش چاقه وقتی مراسمی جیزی باشه اونم نه زیاد در حد فقط چند کیلو خودش رو لاغر میکنه اونم فقط برای مردم برای خودش نیس
ولی من نمیخام اینجور لاغر شدنی من لاغری رو دوست دارم سال اولی که وارد این دوره ها شدم به طور مداوم تو دوره ها بودم و هر روز گوش میدادم و مینوشتم وای خیلی روزهای خوبی بودن
بهترین روزهای زندگیم بودن اون روزها
چون به طور مداوم بود و هر روز انجامشون میدادم
خیلی وزن کم کردم عالی شده بودم
ولی الان به طور مداوم انجام نمیدم چون بچه ی کوچیک دارم نمیشه
ولی باز هم خدا رو شکر میکنم که ادامه میدم توی این مدت ۵و ۶کیلو وزن کم کردم
و عاشق این دوره هستم
استاد اول از خدا و بعد از شما و بعد از خودم تشکر میکنم
ممنونم که خداوند منو هدایت کرده به راه راست به راه درست
به تناسب اندام ایده آل
ممنونم که با این دور ه ها آشنا شدم استاد خیلی خیلی ممنونم
خدایا شکرت که استاد رو سر راهم قرار دادی
فرشته ی زمینی هستن استاد مهربون و خوبم .
بابت بودنشان شکر الهی شکر 🙏🙏🙏
به نام شفای پُر از عشق وجودم❤️💚❤️
با سلام و احترام خدمت استاد بی همتایم و عاشقان لاغری با ذهن🌹
از نظر من شفا یعنی پذیرش وقتی ما در مورد موضوعی که باور مخرب و ذهنیتِ اشتباهی داریم عملکرد اشتباه خودمان را میپذیریم در همان لحظه از سر راه خدا کنار میرویم و اجازه میدهیم انرژیِ شفا بخش الهی در ما جاری شود و آن بخش مورد نظر را پاکسازی و ترمیم کند
ما جزئی از وجود خدا هستیم و تمام صفات خوب خداوند در ما وجود دارد و طبیعی این است که همیشه سالم و متناسب و شاد باشیم و ما بوسیلهٔ ذهنمان میتوانیم هر چیزی را به میل خودمان انتخاب کنیم و تغییر دهیم و ذهن ما دارای سیستم و کارکرد مخصوص خودش است و ما برای تغییر اصل اطلاعات ذهن که همان پیش فرض است نیاز به هوش و اراده و تلاش زیاد نداریم فقط باید کارکرد آن را بلد باشیم و اگر بخواهیم یکسری اطلاعات را در فکرمان از طریق تغییر نگرش عوض کنیم باید خیلی آرام و کوچولو کوچولو این تغییر را به ذهنمان اعمال کنیم چون ذهن ما راحت طلب است و از تغییر کردن بیزار است و اگر احساس کند چیزی به یکباره و جهشی به او فشار می آورد میزند زیر همه چیز و به هیچ عنوان تغییر را نمپذیرد پس رمز موفقیت آهسته و پیوسته حرکت کردن است برای همین استاد توانمندم با مهارت خاص خودش دوره ها را طوری تنظیم کرده است که به آرامی و با گام های کوچک اما منظم و حساب شده ما را به سمت خواسته هایمان هدایت میکند با این ویژگی که یادگیری را برای ذهن ما لذتبخش میکند تا ذهن مشتاق شود که تغییر کند و ما فقط کافی است با آرامش و صبوری تکرار کنیم و سعی کنیم از مسیر لذت ببریم چون ذهن ما جایی که آرامش و لذت جریان داشته باشد مشتاق میشود سریعتر بدستش بیاورد و براحتی تغییر را میپذیرد
راستش من برای لاغر شدن وارد این سایت شفابخش شدم اما با کسب آگاهی های بیشتر به این تجربه رسیدم همین که حالم خوب باشد و از مسیرم لذت ببرم خود به خود همه چیز درست میشود و فکرم تنظیم میشود روی اصل وجودم و براحتی شفای الهی را در کُل وجودم تجربه میکنم و این نگرش سبب شده از بودن در این مسیر جادوئی لذت ببرم و به جای خیره شدن به خط پایان این مسیر را به عنوان سبک زندگیم بپذیرم و باهاش زندگی کنم تا دوباره اصل ذاتِ وجودم احیا شود و من در تمامِ بخش های وجودم شفا را تجربه کنم
من آموزشها را برای خودم به چهار بخش تنظیم کردم یک بخش برای گوش دادن به فایل ها و یادگیری آموزشها_یک بخش برای تکرار و درک کردن و نوشتن دیدگاه و دو بخش را برای انجام تمرینات عملی و تجربه کردن آموزشها میگذارم بخش اول را که استاد عزیزم برای ما انجام میدهند سه بخش بعدی را خودمون باید انجام دهیم یعنی تکرار و درک کردن آموزشها و نوشتن و تمرین انجام دادن و تحقیق و سند و مدرک موثق برای ذهن مان آوردن وظیفهٔ خودمون است خیلی از عزیزان همراه تو این بخش دچار اشتباه میشوند و فکر میکنند همین که دوره را تهیه کردند بقیهٔ کارها صفر تا صدش به عهدهٔ استاد است اینطور نیست این بزرگوار همین که به ما روش صحیح را بصورت ذهنی آموزش میدهند کارشان را انجام دادند اما بقدری روح بزرگ و مهربانی دارند که همیشه با عشق ما را حمایت و همراهی میکنند تا بهتر نتیجه بگیریم و از مسیر خارج نشویم و این خیلی با ارزشه و من افتخار میکنم که شاگرد همچین استاد آگاه و فهیمی هستم
من کُل وجودم روی شفای الهی تنظیم شده است چاقی علتش دستکاری خودم است من اشتباهی چیزی را که متعلق به اصل وجودم نبود با برداشت اشتباه و حسِ بد بهش توجه کردم و این مهمان ناخوانده را وارد فکرم کردم و اونم شروع کرد به خرابکاری و خدا میگه تنظیماتت را دستکاری کردی عیبی نداره همین که اشتباهت را بپذیری و توجه ات را از روی چاقی برداری شفای من در اون قسمت جاری میشود و براحتی بر میگردید به پیش فرض طبیعی خودتان یعنی تناسب اندام
تا موقعی که همش در این فکر هستید که تا کی باید برای لاغری ادامه دهم مطمئن باشید که توجه تان به چاقی است و فرمول رژیم گرفتن برای لاغری هنوز در ذهن شما بشدت فعال است چون این سؤال مربوط به رژیم لاغری و مدت زمان رژیم گرفتن است و ثابت میکند که شما هنوز چاقی خودتون را نپذیرفتید و هنوز به عنوان یک چیز جدا از خودتون بهش فکر میکنید در صورتی که اولین قدم برای رفع چاقی پذیرش آن است
جملهٔ طلایی استاد:لاغری با ذهن شفای چاقی است_چقدر این جمله با معنا و آرامبخش است وقتی ما از طریق فکرمان شروع میکنیم به تغییر نگرش و عوض کردن پیش فرض و تنظیمات مغزمان چون تغییر درونی است جریان الهی به آن ورود میکند و شفای الهی در ما جاری میشود و ما بر میگردیم به تنظیمات اصل وجودمان یعنی موانع ذهنی مان را از جلوی جریان انرژی خدا بر میداریم و اجازه میدهیم خداوند به زیبایی در ما جاری شود و ما را شفا دهد
به نظر من ما همین که هدایت شدیم به این سایت ارزشمند و شفابخش و زیر نظر استاد ماهر و کاربلدم در مسیر صحیح در حال حرکت هستیم باید عاشقانه سپاسگزار خالق مهربان مان باشیم و هر چقدر ادامه دهیم ارتباطمان با خداوند قویتر میشود پس با آرامش و اشتیاق فراوان ادامه میدهیم و با استمرار در حرکت مان به خالق مهربان ثابت میکنیم که سپاسگزار و قدردان این هدایت و این شفای آگاهانه و معنوی هستیم🙏💚
سلام خدای مهربونم
خداوندا برای شفای بیماری چاقیم بینهایت سپاس
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
شفا چیه ؟
یادمه وقتی بچه بودم و رفته بودم حرم امام رضا یک دفه دیدم شلوغ شد و همه ریخته بودن سر یک بنده خدا و لباسشو تکه تکه کردن و میگفتن شفا پیدا کرده و این تبرکه تو همون عالم بچگی گفتم خب این که از شفا گرفتن پشیمون شد با این کار این ادما و خندیدم
شفا یعنی بدون دلیل خوب شدن هر نوع بیماری
بدون استفاده دارو و هیچ حرکتی تمام بیماری ها خوب بشه
من به بیماری چاقی دچار بودم و انواع قرصها و دمنوش ها و دستورالعمل ها رو اجرا کردم ولی در من اثری نکرد و اثر مقطعی داشت
و خداوند مرا به مسیر شفا هدایت کرد درسته که این شفا مثل شفای دیگه یک دفه و انی نبود ولی من در این مدت که در این مسیرم علاوه بر شفای جسمی به شفای ذهنی هم رسیدم
همونطور که در گذشته اول ذهنم بیمار شد و بدن خودم رو دچار بیماری کردم با این ذهن مریض سر شار از بیماری چاقی و بیماری های درد پا کمردرد شدم پس اگر ذهن من شفا پیدا کنه این شفا خودشو در بدنم هم نشون داده میشه و متناسب میشم
من به این مسیر راه پیدا کردم و خدا خواست تا من به شفای واقعی برسم
شفای واقعی از نظر من یعنی شفای افکار و باورهای اشتباه من که زندگی قبلی مرا ایجاد کرده بود
شفا یعنی تغییر نگرش من به زندگی و موانع زندگی
شفا یعنی نگاهم به زندگی تغییر کرده و مثل قبل هر لحظه ارزوی مرگ ندارم که از این دنیا و زندگی خلاص شم
شفا یعنی من با یاد خدا از خواب بیدا میشم و سپاسگزار خدا هستم که یک فرصت دیگه بهم داد که برای رسیدن به ارزوهام زندگی کنم تا زمانی که وقت رفتنم شد افسوس لذت نبردن از زندگیم رو نداشته باشم
شفا یعنی لذت بردن از کوچکترین چیز در زندگی و هر چیز بهونه ای بشه برای ارامش و شادی
برخلاف قبل که مریض بودم و هر چیزی بهونه ای برای خراب شدن حالم وغصه و غم بود
از نظر من شفا یعنی اونقدر این دوره ها در من تاثیر بزاره که من دیگه ادا در نیارم و بشه جز زندگیم مثل شوهرم که خیلی راحت فرمولهای لاغری جز زندگیشه
از وقتی پا به این سایت گذاشتم به لطف خدا زندگی دوباره ای و جدیدی رو دارم با روحیه و ارامش و اندام جدید من قوانینی از جهان رو درک کردم که قبلا درست خلاف اون انجام میدادم و توقع زندگی خو ب رو داشتم
نمیشد که من مدام در حال گریه و زاری باشم و خدا و کائنات به من سلامتی و لاغری وثروت بده
من پای یک کوه بایستم اگر بگم مرگ میگه مرگ و اگر بگم جون میگه جون و این انعکاس اعمال منه که دریافت کردم
من شفا پیدا کردم چون افرادی رو که سالیان سال نبخشیدم رو بخشیدم
من شفا پیدا کردم چون هر روز با درنظر گرفتن خدا و خدمت به خلق شروع میکنم
من شفا پیدا کردم چون میخوام مثل خدا بی توقع محبت و مهربانی و کنم و عاشق باشم ومنبع فراوانی باشم چون از خدا هستم و اون منبع فراوانی است
من قبل میگفتم خدا رزاقه
خدا شفا بخشه
خدا مهربونه
ولی از اعماق وجودم قبول نکرده بودم و وقتی نیاز داشتم خدا در درجه اخر بود
میگفتم خدا بخشنده است ولی هر سال در مناسبتهای مختلف گریه میکردم که خدایا منو ببخش ولی بازم هنوز خودم رو بنده بده خدا میدونستم
میگفتم توکل بر خدا ولی اصلا دلم قرص نبود که من تکیه گاه محکم و بزرگی مثل خدا دارم
ولی الان با بودن در این دوره و ادامه دادن این دوره ها توکل رو دارم میچشم نه این که عالی ولی دارم جواب میگیرم مثلا چند هفته پیش دلم تنگ شده بود دلم مسافرت میخواست ولی پول نداشتم به خدا گفتم نمیدونم چه جوری ولی من میخوام پول بده برم مسافرت و از جایی که اصلا گمانشم نمیکردم دریافت کردم و جای شما خالی رفتم مسافرت و خیلی خوش گذشت
پس شفا یعنی افکار و باور های و رفتارهای اشتباه من اصلاح بشه و این مسیر مسیر شفا دهنده من بوده و بس
خدایا بی نهایت سپاس که در این مسیر شفا پیدا کردم
خدایا عاشقتم و تو عاشقمی
در پناه خدا باشید