می‌دونی چیه؟ 🤔
توانایی لاغر شدن توی وجود همه ما هست 💪✨ مخصوصاً افرادی که الان فکر می‌کنن چاقند 🐘 و راه برگشتی نیست.
اما یه چیزی هست که نمی‌دونن: این توانایی مثل یه گنجینه‌ی مخفی 🗝️💎 توی وجودشون خوابیده، فقط منتظره بیدار بشه! 🌅
همونطوری که وقتی به دنیا می‌آییم 👶، بدون اینکه کسی به ما یاد بده چطوری نفس بکشیم 😮💨 یا پلک بزنیم 👀، بدنمون خودش می‌دونه چطوری زنده بمونه ❤️، رشد کنه 🌱 و بزرگ بشه 📈، توانایی لاغر شدن هم دقیقاً همین‌جوریه!
توانایی‌های ذاتی ما و ارتباطش با لاغر شدن 💪🍏
همونطور که از بچگی کم‌کم توانایی‌های مختلفی مثل راه رفتن، حرف زدن و… در ما ظاهر میشه، توانایی لاغر شدن هم یک توانایی ذاتی در وجود هر انسانی هست که کم‌کم وقتی بزرگ‌تر می‌شیم، باید پیداش کنیم و فعالش کنیم.
وقتی کودکیم 👶، اصلاً نگرشی درباره توانایی‌هامون نداریم. هر کاری لازم باشه، یاد می‌گیریم، مثل آب خوردن! 💧🤷♂️
ولی هرچی بزرگ‌تر می‌شیم 📆، محیط و آدمای اطرافمون 👨👩👧👦 روی فکر و باورمون درباره توانایی‌هامون تأثیر می‌ذارن، و اینجاست که تفاوت‌ها شروع میشه ⚖️.
🌍 مثلاً یادگیری زبان: بچه‌ها بدون اینکه به توانایی‌شون فکر کنن، زبان مادری رو یاد می‌گیرن 🗣️.
ولی بزرگ‌تر که میشن، مثلاً بخوان زبان انگلیسی یاد بگیرن 📚🇬🇧، اونایی که باور دارن «من میتونم» 💪✨، شروع می‌کنن به یادگیری.
اما اونایی که فکر می‌کنن «من توانایی ندارم» 😔🚫 هیچوقت تلاش نمی‌کنن.
حالا فکر کن 🤔 این قضیه برای توانایی لاغر شدن چطوری صادقه! ⚖️🌈
تو هم اگه باور کنی که توانایی لاغر شدن تو وجودته 🌟، راهش رو پیدا می‌کنی و موفق می‌شی 🏆.
ولی اگه تو ذهنت این مانع رو بسازی که «من نمیتونم لاغر شم» 🧱🚧، همون‌جا می‌مونی و حتی شروع نمی‌کنی.
📑 مطالعات روانشناسی نشون دادن که افرادی که باور دارن می‌تونن وزن کم کنن، بیشتر توی برنامه‌های کاهش وزن شرکت می‌کنن 🏃♀️🥗، پایبندتر می‌مونن 🔒، و نتایج بهتری می‌گیرن 🎯.
🔎 در یک مطالعه منتشرشده در مجله پزشکی رفتاری مشخص شد که سطح بالای باور به خود (self-efficacy) به طور معناداری با کاهش وزن موفق‌تر و پایدارتر در شرکت‌کنندگان مرتبط بوده.
همه موفقیت‌هامون تو زندگی 🌟، وقتی حاصل میشه که احساس کنیم توانمندیم 💪❤️. و این دقیقاً شامل توانایی لاغر شدن هم میشه.
پس اولین قدم اینه که باور کنی توانایی لاغر شدن، مثل یه قدرت مخفی 🗝️✨ توی وجودته که منتظره فعال بشه! 🔥🌈
چاقی، بی‌دردسر؛ لاغری، با شک و تردید؟! 🤔⚖️
به همون اندازه‌ای که احساس توانایی لاغر شدن داری، می‌تونی لاغر بشی. 🎯
یعنی چی؟ یعنی هرچی بیشتر باور داشته باشی که می‌تونی، راه‌ها جلوت باز میشن؛ مثل جاده‌ای که مه از روش کنار می‌ره. 🌫️➡️🌄
حالا اگه بخوای این حرف رو منطقی کنی، یه نگاهی بنداز به روند چاق شدنت. تو برای چاق شدن هیچوقت به خودت گفتی: «آیا من توانایی چاق شدن دارم؟!» 😅
یا فکر کردی: «نکنه نتونم چاق بشم؟!»
نه دوست عزیز، نه سختی کشیدی، نه تلاشی کردی، نه کلاس رفتی، نه رژیم چاق‌کننده گرفتی… فقط زندگی کردی، خوردی و چاق شدی. 😋🍟🥤📈
حالا برگرد به همون مثال یادگیری زبان مادری؛ یه بچه بدون نگرش، بدون تردید، زبان رو یاد میگیره. چون فکر نمی‌کنه که نمی‌تونه. مثل چاق شدن ماست! بدون فکر، بدون باور منفی، خود‌به‌خود اتفاق می‌افته. 👶🗣️
اما وای به روزی که بخوای لاغر بشی… 😓
یه‌هو ذهن شروع میکنه به بهانه آوردن:
- «مگه من میتونم؟!»
- «اراده‌اش رو ندارم…»
- «دیگران تونستن چون ژنتیکشون خوبه!»
همون ذهنی که هیچوقت درباره چاق شدن هیچ سؤالی ازت نپرسید، حالا جلوی لاغر شدن وایساده با یه لیست بلند از دلایلِ نشدن! 📋🚫
واقعیت اینه که ما برای چاق شدن، متکی به هیچ توانایی خاصی نبودیم. پس برای لاغر شدن هم نیازی به یه توانایی لاغر شدن نداریم.
فقط کافیه اون باور اشتباهی رو که از بیرون بهمون تزریق شده – که «تو نمی‌تونی لاغر بشی» – بندازیم دور. 🗑️💣
📌 یه مثال آشنا: تا حالا دیدی بعضیا هرچی می‌خورن چاق نمی‌شن؟!
بعد که ازشون می‌پرسی: «آخه چطور چاق نمیشی؟!»
می‌گه: «نمی‌دونم والا، من چاق نمی‌شم!» 😎
همین یه جمله، یعنی اون باور داره توانایی چاق شدن نداره. و همینه که باعث شده بدنش با اون باور هماهنگ بشه.
حالا بیا یه نگاه به خودت بنداز:
تو هم توی خیلی چیزها وقتی فکر کردی «من نمیتونم»، حتی اقدام هم نکردی و طبیعتاً موفق هم نشدی. 🚫🚀
پس واقعاً فرق بین چاق شدن و لاغر شدن، نه توی بدنته، نه توی غذا خوردنت؛ فرقش توی باوره. توی اون احساسیه که درباره توانایی لاغر شدنت داری. 🧠❤️🔥
افراد لاغر، چطوری لاغر موندن؟ 🤔🧘♀️
شاید توی ذهنت این سؤال بچرخه که:
«خب اگه لاغر شدن این‌قدر به احساس توانایی لاغر شدن ربط داره، پس افراد لاغر چطوری این توانایی لاغر شدن رو تو خودشون ساختن؟» 🧐
جوابش ساده‌ست:
نساختن! اصلاً نیاز نداشتن بسازن. چون این توانایی از اول باهاشون بوده.
همونجوری که از اول نفس می‌کشیدن 😮💨 بدون اینکه کلاس نفس‌کشی برن، همونطور هم لاغری توی سیستم ذهنشون تعریف شده بوده.
💡 توانایی لاغر شدن، پیش‌فرضِ ذهن همه‌ی ماست. اما یه عده باهاش هماهنگ موندن، یه عده ازش فاصله گرفتن…
👑 باور، پادشاه نتایج توئه
فرق نمی‌کنه از کدوم مسیر برای لاغری بری؛ رژیم، ورزش، دستگاه، قرص، دمنوش، روانشناس…
اگه تهِ دلت هنوز فکر می‌کنی «من توانایی لاغر شدن ندارم»، نتیجه نمی‌گیری. ❌🎯
سال‌هایی که هی رژیم گرفتی و هی برگشتی سر جای اول، سال‌هایی که با هزار امید رفتی کلاس باشگاه، بعد خوردی زمین…
همش به خاطر یه باور بوده:
«من نمیتونم لاغر بمونم…» 😞
و حالا وقتشه که این باور رو برگردونی سر جاش! 🛠️🔁 چون هر چقدر هم وزنت بیاد پایین،
اگه هنوز باور نداری که توانایی لاغر موندن رو داری، مغزت همه چی رو برمی‌گردونه سر نقطه اول.
🧭 راه نجات: برگرد به توانایی درونیت
رویای لاغر شدن رو داری؟ 💭
پس قبل از هر تمرینی، قبل از هر کاری… باید باور کنی که «من توانایی لاغر شدن رو دارم» 💪✨
نه تو آینده، نه بعد از پنج کیلو کم کردن… الان. همین لحظه. ⏳❤️
📌 “بازیابی توانایی لاغر شدن” مهم‌ترین رمز موفقیت در مسیر لاغری با ذهنه. وقتی این باور رو دوباره بیدار کنی، همه چی راحت‌تر از اونیه که فکرشو می‌کنی! 😊🌈
چگونگی ایجاد توانایی لاغر شدن
یکی از هنرجوهای پرتلاش ما در دوره «پاکسازی چاقی ذهن»، تجربه‌اش رو این‌طور با ما به اشتراک گذاشت:
راستش خودم هم باورم نمیشه… 🤯 یه زمانی توی وزن ایده‌آلم بودم ⚖️✨ سبک و راحت 🕊️، بدون اینکه به زور به خودم فشار بیارم.
اما چطوری چاق شدم؟ 🤔 آروم‌آروم 🐢. اونقدر آروم که نفهمیدم چه اتفاقی افتاده 😶.
اگه اون روزا کسی می‌گفت یه روز می‌رسی به وزن امروزت 🏋️♂️، قهقهه میزدم 😂 و میگفتم محاله! ❌
اما خب… رسیدم 😅.
حالا که میخوام لاغر بشم 🏃♂️🍏، یه‌دفعه با این فکر روبه‌رو میشم که:
«من باید ۳۰ کیلو کم کنم!» 🏔️⚡
همین فکر مثل کوه می‌ریزه روی شونه‌هام ⛰️😵. احساس میکنم بدنم می‌گه:
«نرو طرفش! 🚫 من طاقت ندارم این‌همه وزن رو از دست بدم… اگه این کارو کنی می‌میرم!» 💔
اما توی یکی از فایلهای ذهنی 🎧🧠 که گوش دادم، یه چیزی توی ذهنم جرقه زد 💡✨:
من ۳۰ کیلو رو یک‌شبه اضافه نکردم ⏳، پس چرا انتظار دارم یک‌شبه هم کمش کنم؟ 🤷♂️
✅ راه‌حل چیه؟
میانه‌روی ⚖️. نه افراط 🚀، نه تفریط 🛑.
یه شیب ملایم 🪂، یه قدم کوچیک 👣 اما مداوم 🔄، بدون زور و اجبار.
لاغری با ذهن یعنی چی؟ 🤔🧘♂️
یعنی به جای اینکه با رژیم و ورزش سنگین 🏋️♀️🥵 بخوای به بدنت فشار بیاری، اول بری سراغ ذهنت 🧠.
بری سراغ افکارت 💭. همون‌جا که سال‌هاست داری به خودت می‌گی:
- «نمیتونم لاغر شم.» 😞
- «من همیشه چاق میمونم.» 🐘
- «بدنم توان لاغر شدن نداره.» 🚫
اینا همش افکار چاقی هستن 🌀. افکاری که مثل یه طلسم نامرئی 🪄، جلوی حرکتت رو می‌گیرن.
ولی حالا دارم یاد می‌گیرم 📚 که به جای تمرکز روی اون ۳۰ کیلویی که باید کم بشه 😰، فقط به این فکر کنم که یه زمانی ۶۰ کیلو بودم ⚖️💃 و بدنم کاملاً بلد بوده تو اون وزن بمونه.
حالا هم فقط باید اون توانایی رو به یادش بیارم 🗝️✨.
فرق انسان چاق و لاغر 🤷♂️⚡
🔴 آدم‌های چاق اهل افراط و تفریطن. یا ورزش نمی‌کنن 😴، یا اونقدر ورزش می‌کنن که کمرشون درمیاد 🥵.
یا رژیم نمی‌گیرن 🍔، یا رژیم‌های شکنجه‌گونه می‌گیرن 🥗⛓️.
🟢 ولی آدم‌های لاغر، میانه‌رو هستن ✨. بلد هستن چجوری بدون فشار به بدن 💆♀️، بدون عذاب وجدان 🙏، تو یه مسیر پایدار حرکت کنن 🚶♀️.
مهم‌ترین کشف من 🔥💡
من باید باور کنم که انسانی هستم که میانه‌روی رو بلده ⚖️🌟.
این توانایی تو وجودم هست، مثل نفس کشیدن 😮💨. فقط باید فعالش کنم 🗝️.
تا وقتی فکر می‌کنی «نمی‌تونی» ❌، واقعاً هم نمی‌تونی 😔.
ولی وقتی فکر می‌کنی «می‌تونی» ✅، راهش پیدا میشه 🌈.
تصمیم امروز من:
با توکل به خدا از امروز میخوام میانه‌روی رو انتخاب کنم؛ هم در رفتار، هم در فکر. چون این تنها راهیه که لاغری با ذهن رو برام ممکن میکنه.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با نوشتن درباره توانایی‌های خود در جنبه‌های مختلف زندگی، به ذهن و بدنتان یادآوری کنید که شما توانایی لاغر شدن را هم دارید. این تمرین به شما کمک می‌کند توانایی درونی‌تان برای متناسب شدن را فعال کنید.
- تا قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن، نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- درباره توانایی‌های خود در انجام کارها یا مهارت‌هایی که یاد گرفته‌اید، توضیح دهید.
- مواردی در زندگی خود پیدا کنید که در آنها موفق به انجام کاری شده‌اید که تصور می‌کردید توانایی انجام آن را ندارید.
- درباره توانایی‌های جسم خودتان شرح دهید. چه زمانی احساس کردید بدن شما واقعاً تواناست؟
- اکنون انتظار شما از جسمتان برای لاغر شدن چیست؟
🎥 پس از مشاهده ویدیوی آموزشی، یک تمرین اختصاصی برای خودتان طراحی کنید و آن را در بخش نظرات همین صفحه بنویسید.
با نوشتن تمرین، به ذهن خود فرمان می‌دهید که در مسیر توانمندسازی و تناسب فعال شود. فراموش نکنید: نوشتن، ابزاری قدرتمند برای تغییر ذهن است!
منتظر کامنت‌های شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
📻 رادیو لاغری
امتیاز 4.08 از 220 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام وقت بخیر
افکارم را نگرشی دیگر پدید آوردید حالا بهتر خودم را می شناسیم و به توانایی های خود پی برده ام با تغییر ذهن و باورهایش می توانم به همه خواسته هایش برسم
پس خودم را خالق زندگیم و لاغریم می دانم تا به تناسب اندام برسم برای رسیدن به این هدف باید بیشتر توجهم را به لاغری معتوف کنم فایلهای لاغری گوش کنم ورودیهایم را کنترل کنم و البته در سرعت و روش های غذا خوردن هم میانه روی داشته باشم تا جسمم را آزار ندهم و مسیر رسیدن به هدفم را لذت‌بخش کنم تا با توکل به خدای عزیزم به موفقیت برسم
سلام و روز بخیر
مجددا خداروشکر میکنم که با سایت شما آشنا شدم. و وارد دنیای تناسب شدم .
من مطمئنم که موفق میشم چون با کمک شما به توانایی ذهن پی بردم .البته باید صبر و حوصله داشته باشم .تا گفته نماند که کاهش وزن من شروع شده و اطرافیان و دوستانم اینو بهم گفتن.
همانطور که جسم و ذهن من مارهای متفاوت و زیادی یاد گرفته لاغر شدن هم صد در صد یاد میگیره.
وقتی میخواستم رانندگی یاد بگیرم ترس داشتم و میگفتم من یاد نمی‌گیرم ولی خیلی خوب یادگرفتن و مرحله اول قبول شدم .
آشپزی خیاطی بافتنی همه از آموزه های ذهنم هست .پس من توانمندم و آماده یادگیری .لاغری رو دارم با صبر و حوصله آموزش می بینم تا به نتیجه مطلوب برسم.
درود بر استاد عطار روشن که نتیجه زحماتشان در اختیار ما قرار میدهند
به نام خدا
خداوند را شاکرم من رل در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم.
روزی که به صورت جدی لاغری با ذهن را شروع کردم، مطمئن بودم لاغرم میشم. حرفهای جناب استاد عطار روشن از دل بود. مهمتر از همه اینکه خود ایشون با این روش متناسب شدن.
شاید یکی دو باری رفت و برگشت داشتم. ولی همیشه در نتیجه خوب بودم. من این روزا رو تصور می کردم. خودمو متناسب میدیدم و واقعا متناسب شدم.
دوستانی که وارد دوره میشن باید بدونن ذهن خیلی قدرتمنده. غذا هیچ قدرتی نداره. من الان همه چی میخورم و هر روز متناسب تر میشم
من فقط زمانی که گرسنه باشم میخورم. در زمان سیری دهانم قفل میشه.
یادمه قبلن مدام توی آینه چربی های شکم پهلو ام رو نگاه می کردم. لباس های گشاد میپوشیدم. به غذاها بدجسب چاق بودن میزدم. مدام در حال جنگیدن با خودم بودم. با خوردن هر غذایی سرزنش کردن شروع میشد.
باید نگرش در لاغری با ذهن تغییر کنه. نگرش مثل لیوان آب نیست که بخوری. نگرش از درون میاد.
در لاغری با ذهن، نگرشت در همه ی موارد باید تغییر کنه. شخصیت باید تبدیل به یک شخصیت لاغر بشه.
یک بار دیگر دوره صد روزه رو شروع کردم. وقتی وارد این سایت ارزشمند بشی، دیگر نمی توانی از اون خارج بشی. مطالبی اینجاست که هیچ جا در مورد اون صحبت نمی کنن.
نشان های دریافت شده
جوجه عقابی که خروس شد :کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت. زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که يکی از تخم ها از دامنه کوه به پايين بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسيد که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها می دانستند که بايد از اين تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پيری داوطلب شد تا روي آن بنشيند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنيا بيايد. بالاخره جوجه عقاب متولد شد، جوجه عقاب مانند ساير جوجه ها پرورش يافت و طولی نکشيد که جوجه عقاب باور کرد که چيزی جز يک جوجه خروس نيست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چيزی از درون او فرياد ميزد که تو بيش از اين هستی. تا اين که يک روز که داشت در مزرعه بازی ميکرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی کشيد و گفت: ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم. مرغ و خروس ها شروع کردند به خنديدن و گفتند: تو خروسی و يک خروس هرگز نمی تواند بپرد. اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز مي کردند خيره شده بود و در آرزوی پرواز به سر ميبرد. اما هر موقع که عقاب از رويايش سخن ميگفت به او ميگفتند که رويای تو به حقيقت نمی پيوندد و عقاب هم کم کم باور کرد. بعد از مدتی او ديگر به پرواز فکر نکرد و مانند يک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنيا رفت. تو همانی که می انديشی، هرگاه به اين انديشيدی که تو يک عقابی , آن زمان به دنبال رويا هايت برو و به ياوه های مرغ و خروسهای اطرافت گوش نکن.با سلام الویت من در زندگی احساس خوب داشتن هست و ماندن در این احساس
قبل از هر کاری باید باور کنیم میتوانیم لاغر بشیم و مثل جوجه عقاب توی این داستان نباشیم خیلی از این داستان خوشم اومد و گذاشتمش اینجا تا بقیه هم بخونن که باور کنند ما در وجود خودمون همه چی داریم فقط باید باور کنیم که میتوانیم و اجازه ندیم افکار منفی مزاحم ما را از این مسیر بازدارند.
دومین قدم بعد از باور کردن این هست که مسولیت چاقی خودمون را بپذیریم و گردن بقیه یا داروها و بیماری‌ها و شرایط زندگی مون مثل ازدواج و بارداری نندازیم من مسول چاقی خودم هستم و این مسولیت را میپذیرم که خودم با رفتارها و باورهای اشتباه باعث چاقی خودم شده ام.
سومین قدم این هست که من در مورد چاقی صحبت نکنم تمرکزم را از روی چاقی بردارم چاق بودنم را مرور نکنم و خودم را هر روز در ذهنم مجازات نکنم.
قدم چهارم این هست که افکار منفی ام را دور بریزم به نجواهای منفی ذهنم گوش ندم ذهنم را با افکار مثبت پر کنم بله من میتوانم لاغر و متناسب بشم مثل قبلا که خیلی متناسب بودم.
قدم پنجم حسرت نخورم وقتی لاغر شدن بقیه را میبینم به جای حسرت خوردن باور کنم که من میتوانم.
قدم ششم برای من نخوام یک دفعه سی کیلو وزن کم کنم باید میانه رو باشم این اضافه وزن را یک شبه که بدست نیاوردم بخوام سریع سی کیلو وزن کم کنم باید ارام ارام وزن کم کنم .
قدم هفتم همیشه در فضای لاغری باشم از تجربه های دوستان بخونم فایل ها را گوش بدم متن ها ی استاد را بخوانم و تمرینات را انجام بدم.
قدم هشتم ایمان داشته باشم به هوشمند ی بدنم که خدای بزرگ من را هوشمند افریده هست همه چی در وجود من هست از پس هر کاری برمیام فقط باید باور کنم. من باور دارم میتوانم متناسب بشم.
این هشت قدم را برای خودم ترسیم کردم و به این مسیر زیبا ادامه خواهم داد.
ولی خیلی دوست دارم به اون دوران برگردم وهمیشه طناب زدنم و تجسم میکنم
استاد من اگر جای شما بودم دوره صدگام رو از دوره های رایگان برمیداشتم و گرونترین دوره سایتم میکردم.
البته مزاح کردم و میدونم صد برابر هزینش به زندگیتون برمیگرده
ممنون استاد
این جمله واقعا عالی که من باور نمیکردم که انقدر چاق بشم پس الان هم که باورم نمیشه که بتونم لاغر شم پس یعنی لاغر میشم اونموقع فرمولهای ذهنم چاقی بود که من ازشون بی اطلاع بودم من دوست داشتم لاغر شم ولی ذهنم پر از فرمول چاقی بود که از بچگی دونه دونه شکل گرفته بود
و الان من باور نمیکنم که بتونم لاغر شم ولی میشم چون ذهنم پر از فرمول لاغری که دونه دونه پر شده مثلا همین الان شیربرنج درست کردم و نخوردم چون سیر بودم
و صبح نان بربری کنجدی تازه با نیمرو خوردم چون نیاز بدنم بود
نشان های دریافت شده
سلام چاقی ماهمش برمیگرده به فرمول اشتباه مغزی که ارث وراثت علتش بوده ومجبوربودیم دست به دامن دکتررژیم ورزش میشدیم همیش تورنج وعذاب بودیم روترازورفتن وعددترازوچقدرباعث بهم ریختگی اعصاب میشد یک افکاردورفتارمامیتونه باعث لاعری بشه همچی ازمعزشروع میشه معزحالت تصویری داره درموردچاقی حرف زده بشه مغزتصویرچاقی رو درذهن تداعی میکنه نباید به افکارمنفی توجه کرددرموردچاقی نباید حرف زدونه فکرکرد بایدبه مسیرادامه داد باحال خوب چشم ازجسم برداریم ترازوبایداززندگی حذف بشه ترس ازغذابایدحذف بشه به غذاهابرچسب چاقی نزیم اوناقدرت ندارن فقط افکارماباعث چاقی میشه لاغری رودرذهن ناچیزبدونیم ما خیلی هنرها روبه خوبی تونستیم یادبگیریم صدردصد لاغری بادهن رو بخوبی یادمیگیریم
نشان های دریافت شده
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان هم مسیر
من شرمین تا قبل ازدواج کاملا متناسب بودم و وزنم ۷۰ کیلو بو من در کودکی بسیار لاغر بودم و جوری که همه دلشان برایم می سوخت ولی این باور که آدم ازدواج کنه چاق میشه و سن بالا بره دیگه لاغر نمیشی منو به اینجا کشوند و من مطمنم که گذشته من واقعیت من بوده و من می تونم دوباره مثل قبل باشم لاغر و متناسب
من توانایی اینو داشتم که پنج سال در داروخانه کار کنم و نسخه خوانی یاد بگیرم و اسم تمام اون داروهارو بلد باشم کار برای خیلی از افراد سخته و تونستم بدون اینکه کلاسی برم خیاطی آنلاین یاد بگیرم پس من می تونم
بنام خداوند بخشنده و مهربانم
سلام عرض ادب دارم خدمت آقای عطار روشن وهمه هم فرکانسی های عزیزم ،وقت وعاقبت همه مان بخیر وسلامتی وارامش ،باشه
ویس چهارم خیلی عالی بود ،وافرین بر خانم حمیده عزیز ،خدا را شکر برای این موفقی‌ها یی، که کسب کردی ،واحساس خوب لیاقت ،.باعزت نفس عالی، تبریک عرض می کنم ،
وامیدوارم هرچه بیشتر موفق باشند ،
ومن هم بتوانم ،از دوره خدا هرگز دیر نمی‌کند ،نتیجه عالی بگیرم،وبه آرزوم که داشتن سلامتی بیشتر هستم برسم انشالله ، اگر کسی از دوستان عزیز این دوره را دارد ، موفق عمل کرده راهنمایی های در انجام تمرینات داشته باشد،و برای من مفید،باشه بفرمایند ،سپاسگزار میشم،
در پناه خداوند همیشه همراه باشیم
نشان های دریافت شده
سلام روز پنجم،منه فرزانه تو این پنج روز شاید مدل غذا خوردنم چندان تغییری نکرده باشه
و اصلا فعالیت بدنی هم شروع نکردم
اما حال دلم بهتره و مطمئنم لاغر میشم چون این باور رو دارم همونجوری که بدن من قدرت چاق شدن رو داره قدرت لاغر شدنم داره ،من باور دارم که میتونم به اندام و وزن دلخواهم برسم ،
اگه یه زمانی ب من میگفتن به این وزن و اندام الانم قراره برسم اصلا وحشت زده میشدم و غیر ممکن بود که باورش کنم منکه همیشه تو این شرایط و وضعیت نبودم یه زمانی تو اندام و وزن ایده الم بودم .
همین اضافه وزن منو از خیلی از رشد و پیشرفتها تو زندگی محروم کرده هرکاری میخوام بکنم میگم بزار حالا لاغر شم ،اگه لاغر بودم حتما اینکارو میکردم .و یه چیز دیگه ای که بعد از شنیدن این فایل صوتی ذهنمو درگیر کرده اینه که من هیچ وقت برای چاق شدنم تلاشی نکردم اما چرا هربار میخوام لاغر شم باید باکلی استرس و درد و رنج همراه باشه و در نهایت نتیجه خوبی هم نگیرم و یا اینکه بگیرمم خیلی کوتاه مدت باشه ،تا قبل اینکه من با لاغری با ذهن اشنا شم ذهنیتم راجب لاغر شدن اینجوری بود که برای اینکه لاغرشم حتما بایدروزانه پیاده رویی برم ، حداقل پنج روز در هفته باشگاه برم و وعده های غذایی سالم و کمی داشته باشم
و شیرینی و تنقلات و برنج و نون اینا هم مصرف نکنم اگه اینکارو رو مرتب انجام بدم به وزن دلخواهم میرسم .اما الان تو مسیر لاغری با ذهن قرار چرفتم و مطمئنم که من انتخاب شدم تو این مسیر بیام
واقعیتش الان کلی دلیل و توجیح دارم برای خودم که تو مسیر درستی قرار گرفتم میخوام توانایی لاغر شدن رو یاد بگیرم
مثل تک تک توانایی های که نداشتم قبلا و علاقه داشتم که یاد بگیرم و باکمی تلاش و تمرکز یادش گرفتم مثلا من عاشق لباس خریدن بودم یادمه ۲۲سالم که بود یه چرخ خیلی قدیمی داشتیم تو اینترنت سرچ میکردم و یه چیزای یاد میگرفتم از خیاطی و پارچه میگرفتم و با اون چرخ میدوختم
یا به برنامه های آموزش خیاطی تلویزیون نگاه میکردم کم کم دیدم دوختم بهتر شد رفتم با پول قرعه کشی که ثبت نام کرده بودم و قسطاشو با تدریس خصوصی ریاضی میدادم یه چرخ خوب گرفتم ،من عاشق دوختن لباسای زیبا بودم
کمی بعد از اون محله رفتیم یه روز خواستیم بریم مهمونی یه لباس دوخته بودم نیاز به سردوز شدن داشت بردم پیش یه خانم خیاط تو محله جدید ایشونم کار منو دیدن و تعریف کردم که من خودم یاد گرفتم خیاطی روخیلی تعجب کردن و به من گفت بیا با من کار کن اگه دوست داری منم دانشجو بودم ولی سعی میکردم هرروز برم پیشش حتی شده یک ساعت هم کار کنم باهاش و هر وقت خیاطی و لباسای که میدوخت و میدیدم آرزو میکردم یه روزی منم بتونم اینجوری لباس بدوزم و هر مدلی رو ببینم بتونم الگوشو پیاده کنم ،کم کم ب مرور زمان خیاطی من خیلی عالی تر از اون خانم شد جوری که حتی مشتری میگرفتم
آموزش میدادم ،در کنار شغل اصلیم که دستیار دندان پزشک بود ،اون موقع حتی دکترا هم نمونه دوختامو میدیدن ازم میخواستن که براشون لباس بدوزم ،و من باعشق کارای مربوط به خیاطی رو انجام میدادم روزای که تعطیل میشدم یا شبا لباسای قشنگ میدوختم و وقتی میومدن میپوشیدن قشنگ ترین حس و حال و انرژی بهم برمیگشت وبا عشق خیاطی رو تا قبل مهاجرتم انجام میدادم ،الانم باور دارم که لاغر شدنم یه هنر مثل خیاطی کردن میمونه و من توانایی یادگرفتن شو دارم .به مرور زمان از طریق آدمای اطرافمون
رسانه ها
دوستامون
خانواده مون یکسری باور های غلط به ذهن ما تزریق شده و همینا باعث شده اینقد لاغر شدن برای من ب شخصه سخت بشه
اما اینبار تو مسیر درست قرار کرفتم که با تمام وجودم باورش دارم
اینکه بدن من هوشمنده و همنجوری که چاق شده
با تغییر ذهنیت من میتونه به حالت ایده الش برسه و متناسب بشه.
نشان های دریافت شده
سلام به همگی
من بار ها تونستم لاغر بشم و به وزن ایده الم برسم پس برای جسم من کاری نداره لاغر شدن و من مطمئنم که جسم من می تونه متناسب هم بمونه در موارد قبلی راه اشتباه بود ولی این مسیر واقعا درسته و من متناسب میشم و متناسب میمونم
خدایا شکرت ۲۲۰