در قسمت قبل درباره نقش عزت نفس در شکل گیری دنیای پیرامون توضیح داده شد و چهار تمرین عملی برای بالابردن سطح عزت نفس ارائه شد. در این قسما موارد دیگری برای افزایش درونی سطح عزت نفس ارائه می شود.
لازم به ذکر است که موارد ذکر شده کاملا عملی بوده و باید در زندگی روزمره به آنها عمل کنیم. تنها از این طریق است که به مرور نگرش و واکنش های ما تغییر کرده و در نهایت شخصیت ما تغییر می کند.
روش های شخصی افزایش عزت نفس
در قسمت قبل 4 مرحله ابتدایی برای افزایش عزت نفس ارائه شد در ادامه مراحل دیگری برای بهبود عزت نفس ارائه می شود.
- گام پنجم:
همواره به یاد داشته باشید که در این دنیا تنها نیستید.
خداوند در سورۀ مبارکه «حدید» میفرماید: «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» یعنی: «خدا با شماست؛ هر جا که باشید».
اگر به این موضوع عقیده داشته باشید که تنها بودن غیرممکن است عزت نفس شما کامل می شود.
اگر به رفتار کودکان توجه کنید به وضوح نگرش “تنها بودن غیرممکن است” را در رفتار آنها مشاهده می کنید به همین دلیل است که کودکان از بالاترین سطح عزت نفس برخوردار هستند اما هرچه بزرگتر می شوند از طریق والدین مورد آموزش و امر و نهی قرار گرفته و به مرور عزت نفس واقعی خود را از دست داده و بر اساس آنچه آموخته اند تلاش می کنند رفتار کنند.
این نقطه آغاز اختلال در عزت نفس انسان است.
برای برخورداری از بالاترین سطح عزت نفس فقط کافی است به آنچه از قبل در وجود شما نهفته است توجه کنید و هرآنچه به شما گفته شده است را نادیده بگیرید.
این عبارت را با دقت بخوانید و سعی کنید بودن در آن شرایط را تجسم و احساس کنید.
من همدمی متعالی دارم که هرگز ترکم نکرده است. حتی زمانی که من به ظاهر او را ترک کرده بودم. اما او لحظه ای از من جدا نشد.
سعی کنید این نگرش را درباره خود بپذیرید که: شما برای خداوند بسیار محترم و ارزشمند بوده اید که در این دنیا قرار گرفته اید. نیت خداوند از خلق شما فعالیت کردن از طریق شما و رشد و گسترش زندگی بوده است. خداوند بارها شما را از انحراف به مسیرهای خطرناک غیرمعنوی بازداشته است، هدایتتان کرده و شما را گرامی می دارد.
پس این همدم متعالی شایسته احترام و اعتماد است.
عبارت “من به خداوند توکل می کنم” در واقع نتیجه محترم شمردن خداوند است و تنها در صورتی موجب افزایش آرامش درونی می شود که به هنگام به کاربردن آن از دلیل و منطق محکم آن آگاه باشید وگرنه فقط یک جمله است که از زبان شما خارج می شود و هیچ تاثیری بر روح و ذهن شما نمی گذارد.
به نظر من مهمترین دلیل از دست رفتن اعتماد به نفس افزایش احساس تنهایی است. هرچه فرد احساس تنهایی بیشتری کند عزت نفس او کمتر می شود و به همین دلیل است که افرادی که عزت نفس پایینی دارند خیلی تمایل دارند توسط دیگران تایید یا حمایت شوند.
آنها دوست دارند از دیگران بشنوند که دوست داشتنی هستند، آنها تلاش می کنند تا مطمئن شوند برای دیگران اهمیت دارند و افرادی از نبودن آنها احساس دلتنگی خواهند کرد.
آنها دوست داشته شدن توسط دیگران را مهمتر از دوست داشتن خود می دانند.
آنها فراموش کرده اند تنها نیستند و خداوند همیشه و همه جا همراه و حامی آنها است به همین دلیل به دنبال حامی و همراه در دنیای بیرون از خود هستند و این جستجو سرآنجامی ندارد.
تمرین عملی این مرحله با یاد داشتن همراهی خداوند است. سعی کنید همیشه و همه جا مخصوصا در لحظاتی که ترس و نگرانی بر شما غلبه می کنید به همراهی خداوند را به یاد آورید و از این طریق آرامش درونی خود را افزایش دهید. در این صورت به وضوح تسلط بر خود و دنیای پیرامون و عدم وابسته و نیاز داشتن به دیگران را تجربه و احساس خواهید کرد.
- گام ششم:
با جسم خود آشتی کنید و آن را محترم و ارزشمند بدانید.
شما با جسمی کامل مجهز شده اید تا برای فرصت کوتاهی محل اسکان شما در دنیای مادی باشد.
جسم شما بدون توجه به اندازه، شکل ظاهری، رنگ یا هر نوع ضعف خیالی، برای تامین هدفی که به آن منظور آفریده شده اید کامل و بی عیب و نقص است.
برای سالم بودن نیازی نیست تا کار خاصی انجام دهید، شما دارای سلامتی هستید مگر این که آن را از بین ببرید.
ممکن است سلامت جسمتان را با خوردن مواد مضر برای بدن یا انجام حرکات خطرآمیز از بین ببرید و در این صورت دچار بیماری، خستگی، افسردگی، عصبانیت یا … شوید.
اما بدانید که این شرایط واقعیت جسم شما برای حضور در دنیای مادی نبوده است بلکه شرایطی است که خودتان آن را ایجاد کرده اید.
برای رهای از بند مشکلات جسمی باید ابتدا متعهد شوید تا برای جسم خود احترام و ارزش قائل شوید.
شما می دانید چه کاری باید انجام دهید، به برنامه غذایی یا ورزش روزانه یا مربی شخصی نیاز ندارید.
- گام هفتم:
از مراقبه ذهنی برای در ارتباط باقی ماندن با قدرت اراده خداوند استفاده کنید. به این طریق همواره قادر خواهید بود سطح عزت نفس خود را در شرایط مطلوب نگه دارید.
به نظر من مراقبه کردن مهمترین عامل در ارتباط باقی ماندن با قدرت اراده خداوند است.
در سال هایی که در مسیر درک و به کارگیری قوانین ذهنی قرار گرفتم در کتاب های مختلف مطالب گوناگون درباره اهمیت مراقبه می خواندم. روش های مختلفی که برای انجام مراقبه های مختلف ارائه می شد را مدت ها با دقت انجام می دادم اما پس از چند سال انجام مراقبه های گوناگون به این نتیجه رسیدم که مهمترین نوع مراقبه، داشتن مراقبه ذهنی است است.
مراقبه ذهنی را نمی توان بر اساس الگوهای از قبل تعریف شده انجام داد بلکه یک طریق مراقبه کاملا شخصی است.
مراقبه ذهنی به این معنی است که فرد بتواند در لحظاتی که دچار ترس یا نگرانی می شود به طریقی که خودش بهتر از هرفردی می داند نتیجه بخش خواهد بود توجه خود بر ارتباط با قدرت اراده خداوند را افزایش داده و موجب تسلی و آرامش درونی خود شود.
به کار بردن عبارت هایی که از قسمت های قبل ارائه شده است در صورتی که به کار بردن آنها در شما احساس بهتری ایجاد می کند می تواند روش مناسبی برای انجام مراقبه ذهنی باشد.
من در این مسیر درک کردم که مراقبه کردن به معنی قرار گرفتن در شرایط خاص در زمان های مشخص و انجام حرکات یا به کار بردن عبارت های کلیشه ای و دیکته شده نیست. بلکه مراقبه ای تاثیرگذار است که در هر لحظه بتوان از آن برای رهایی از فشار ترس و نگرانی ها استفاده کرد.
این نوع مراقبه نیاز به زمان یا مکان خاصی برای انجام دادن ندارد.
در همین لحظه و در همین شرایط می توانید آن را انجام دهید حتی به شکلی که فردی که در حال تماشای شماست متوجه انجام مراقبه ذهنی شما نشود.
برای مراقبه ذهنی حتی نیاز به بستن چشم ها یا استفاده از کلام نیست.
همه چیز به صورت ذهنی باید انجام شود به این ترتیب که در ذهن خود می توانید از تصاویر، عبارت ها و هر چیزی استفاده کنید که در آن لحظه به خود یادآوری کنید “همدم متعالی” همواره همراه و مراقب شماست.
به این ترتیب می توانید به شکل عالی سلسه افکار منفی و مضطرب کننده را قطع کنید و مشغول گسترش افکار معنوی و امید بخش در ذهن خود شوید.
در طی مراقبه ذهنی ارتباط با منبع و منشا وجودتان را احساس خواهید کرد. در آن لحظه به طرز شگفت انگیزی از میزان استرس و ناراحتی شما کاسته شده و امید و اشتیاق زندگی در شما افزایش می یابد.
تاکید می کند این افزایش امید و اشتیاق بدون هیچ دلیل یا نشانه واضح در لحظه انجام مراقبه ذهنی صورت می گیرد.
- گام هشتم:
با دنیای پیرامون خود مدارا کنید.
مدارا کردن با انسان ها، گیاهان، حیوانات و هر موجود زنده و غیرنده را شامل می شود.
در این شرایط شما انرژی عفو و بخشش را ساطع می کنید و در مقابل جهان هستی نیز همین برخورد را با شما خواهد داشت.
به این شکل عزمت روح خود را درک و تجربه خواهید کرد.
لازم به تاکید است در مورد مدارا کردن نباید به موضوع حق به جانب بودن توجه کنید چون در مواردی ممکن است صد در صد حق به جانب شما باشد اما حق به جانب بودن نباید مانع جاری کردن انرژی مدارا کردن و عفو بخشش شود.
همیشه سعی کنید انرژی خشم، کینه توزی و کدورت را با انرژی مهربانی جایگزین کنید.
زمانی که شما دیگران را مورد عفو و بخشش قرار می دهید، بیشتر از هر زمانی برای خود ارزش و احترام قائل شده اید.
این را به خاطر بسپارید که مدارا کردن نه تنها جایگاه اجتماعی و دنیایی شما را متزلزل نمی کند بلکه باعث تقویت و استوار شدن جایگاه معنوی شما میشود و فردی که از جایگاه معنوی مناسبی برخوردار باشد به صورت خودبخودی از جایگاه مادی و دنیایی مناسبی برخوردار خواهد بود.
هربار که شما با دنیای پیرامون خود مدارا می کنید احساس بهتری خواهید داشت.
احساس بهتر مانند نسیم خنکی است که در دنیای مادی می وزد و همه چیز را معطر و شاداب تر می کند.
شما با احساس خوب خود حال و هوای دل خود را پاکسازی می کنید و این همان افزایش عزت نفس است.
- گام نهم
همیشه نقش خودتان را در عزت نفستان به خاطر داشته باشید.
همیشه تصور می کردم عزت نفس من زمانی بالا می رود که دیگران رفتار یا برخورد مناسبی با من داشته باشند. زمانی که احساس می کردم مورد تایید و پذیرش دیگران قرار می گرفتم تصور می کردم اعتماد به نفس بیشتری دارم و با اینکه سی و چند سال با این طرز نگرش اشتباه زندگی کردم اما هرگز به صورت پایدار احساس عزت نفس داشتن و محترم بودن را نداشتم.
در واقع عزت نفس من مانند نسیم خنکی بود که گاهی وزیده می شد و در بیشتر مواقع وزیده نمیشد.
من به این طرز نگرش تسلطی بر عزت نفس خود نداشتم و البته که نمی دانستم عزت نفس یک موضوع شخصی است و به دیدگاه و نظر دیگران ارتباطی ندارد.
به لطف خدا از زمانی که در مسیر درک آگاهی قدرت اراده خداوند قرار گرفتم متوجه شدم که نظر و عقیده دیگران درباره من حقیقت ندارد و صرفا یک نظر و عقیده است.
وقتی شما در یک مراسم 200 نفره سخنرانی یا صحبت می کنید پس از اتمام صحبت های شما 200 عقیده درباره گفته های شما وجود خواهد داشت.
هویت شما با هیچ یک از آن 200 عقیده تعیین نمی شود.
شما نباید خود را مسئول نظر و عقیده دیگران بدانید بلکه باید صد در صد مسئولیت عقیده و نظر خود را به عهده بگیرید.
من فقط می توانم مسئول ویژگی های شخصیتی خودم باشم. این موضوع درباره همه انسان ها صدق می کند.
زمانی که به خودتان احترام بگذارید در دست یابی به عزت نفس فقط به نقش خودتان تکیه می کنید. اگر به خودتان شک کنید یا خودتان را مجازات و سرزنش کنید نه تنها عزت نفس خود را از دست می دهید بلکه شک و تردیدها و انتقادهای بیشتری را جذب خود خواهید کرد. و به مرور بیشتر و بیشتر خود را سرزنش و مجازات خواهید کرد.
در دستیابی به عزت نفس باید به نقش خودتان تکیه کنید، تنها در این صورت با روح جهانی یا قدرت اراده خداوند در ارتباط قرار می گیرید و نتیجه این نگرش بسیار دلنشین و لذتبخش خواهد بود.
- گام دهم
همواره شکرگذار باشید. شکرگزاری آخرین مرحله در هر رویدادی برای موفقیت به شمار می آید.
به جای اینکه شرایط و داشته های خود در زندگی را به دیده تحقیر بنگرید، شکرگزار باشید.
همواره با خودتان تکرار کنید: “خدایا به خاطر همه چیز از تو متشکرم”
سعی کنید از دیدن و تجربه کردن هر چیزی در زندگی خوشحال و سپاسگزار باشید. به این شکل شما به طور حقیقی به خداوند و آییئ خلقت احترام گذاشته اید.
این نگرش باعث شکل گیری نوعی احترام عمیق درونی می شود و شما همواره آنچه درون خود دارید را به دیگران هدیه می کنید.
شکرگزاری بالاترین نوع احترام گذاشتن است و همانگونه که وقتی شما به دیگران احترام می گذارید احترام بیشتری دریافت می کنید وقتی با شکرگذاری به زندگی و خالق آن احترام می گذارید بیشتر از قبل مورد احترام و ارزش قرار می گیرید.
این بالاترین نوع عزت نفس داشتن است.
در قسمت بعدی درباره راهکارهای داشتن احساس هدفمندی برای زندگی کردن توضیح داده خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.44 از 25 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای بزرگ
با سپاس از استاد عزیزم
ممنونم که عزت نفس رو به ما یاد دادی من این چند سال عمرم در مورد عزت نفس اشتباه فکر میکردم
الان متوجه شدم یعنی چی
این ده مورد رو انجام بدیم هم عزت نفسمان بالا میرود و هم در درگاه خداوند مورد احترام هستیم و هم خودمان آرامش داریم
ممنونم از شما استاد عزیزم
از خداوند سپاسگزارم بابت وجود خودم و از اینکه همیشه همراه من است از او ممنونم
سلااام و درود ب فرمانروا،خداوندگار زمین و زمان
سلاام ب استاد گرامی و دوستانم
( همواره ب یاد داشته باشید که در این دنیا تنها نیستید)
(خداوند با شماست،هرجا که باشید)حدید)
گفتن این جمله آسان است..اما آیا من با ایمان و اطمینان کارها را انجام میدم و با شجاعتی که خداوند با من است پیش میروم؟؟؟؟ و با عمل کردن ،ب اعتماد نفسم و عزتم کمک میکنم ؟؟یا با ترس و شک ؟؟
مهم این است
بارها در دام دودلی و آی چطور و چگونه؟؟؟افتادم
ما سالهادر شرک و بی ایمانی زندگی کردیم و
راحت منکر قدرت و عظمت او شدیم..
پس ب یک جهاد ،یک تکبیر ،یک امضا محضری محکم نیاز داریم که پای گفته هامان باشد .و آن عمل است.
عمل من نشان دهنده بنده گی من است.
من سالها و بارها خدا را ترک کردم .اما اون انرژی ،اون نیرو،اون مظهر عشششق،لطف و کرم ،روح متعالی لحظه ای مرا ب خودم وا
نگذاشت . و من نادان ،هیچ نفهمیدم
من آنقدر با ارزش بودم و محترم،که خداوند
۴ بار ب طرز عجیب و آسان مرا از مرگ نجات داد.
تا ب من بفهماند که چقدر باارزشم .و باید خودم را ،روحم را،جسم و جان را،ب نور خودش آغشته کنم و ایمان بیاورم. تا با لذت
تن ب مرگ دهم و در دنیای بعدی سرگردان نمانم.
خدایا شکرت که تو شایسته احترام و اعتماد هستی..
قبلا خیلی حوصله م در خانه سر میرفت و از تنهایی شکایت داشتم و دلم هم صحبت میخواست .اما مدتهاست ازش لذت میبرم و چنان در خانه مشغول خودشناسی و تغییر نگرش خودم هستم که وقت کم میارم و لذت میبرم از محیط خانه و زندگیم.
خدایا شکرت بخاطر تمام امکاناتی که در زندگیم ب من بخشیدی و براحتی با داشتن گوشی و لپ تاب ،میتوانم روی خودم کار کنم.از همسر و فرزندم که در این راه با من هستند ..خدایا بخاطر داشتنشون شکرت.
سالها در ناآگاهی ب جسم و ذهنم ،روح و روانم صدمه زدم.اما اکنون فقط و فقط با عنایت الله و کمک هایش دارم ب جسمم عششق ،آرامش،وحدت را یاد میدهم.
گام هفتم استاد عالی ست..من از این مراقبه
همه جوره استفاده کردم و چقدر خوب استاد با این متن دوباره یادآور شدن..
مراقبه با سکوت ..مراقبه با عبارت تاکیدی ب شکل تکرار…حتی در جمع مراقبه در ذهن..
مراقبه اشتیاق ،آزادی،رهایی،را بدنبال داره
سختترین گام ..گام هشتم
(با دنیای پیرامون خود مدارا کنید)
میشود با گیاه ،حیوان،جهان هستی،خدااا
ب آسانی ب صلح رسید…
ب قول استاد عرفانمون….صلح با دیگران سختترین اما زیباترین است.
صلح با دیگران ، در نگاه خدا در جایگاه بالایی قرار دارد..
در برابر دیگران نه مظلوم باشیم و نه ظالم..
صلح با دیگران نیاز ب مراقبه ذهنی بالا و صلح و آرامش الهی را می طلبد..واز خدا کمک بگیریم که در این صلح ،پرچم سفید عششق برافراشته باشد ..و تمام کوشش و سعی م این است که در مقابل آدم های پرتوقع که درکی ندارند با عششق رفتار کنیم.
ان شالله) تا خداوند آدم های مناسب را در مسیر راهت قرار دهد.
معبود من،بخاطر پدرو مادرم ،بخاطر معجزه فرزندم،بخاطر همسرم،بخاطر خودم ،نجات جانم،ذهنم ،باورها، بخاطر اینکه در جای درست خودم قرار دارم از تو سپاسگزااااارم.
خدایا بخاطر سقف بالای سرم.بخاطر کلید خانه ام.و تمام امکانات غیر شمارشی که در اختیارم نهادی ممنونم.که تو بخشنده مهربانی..مگر میشود شکر تو را کرد/
(بارالها:یاریم کن در همه حال ب تو مشتاق باشم و از مخالفت تو بترسم ،چون یقین کننده گان (کمیل)
من ب دستان خدا خیره شدم ،معجزه کرد/
به نام الله مهربان
سلام به همه
الهی شکرت که باز هم فرصتی دادی که خودم را آگاهتر و زندگیم را زیباتر کنم
امروز ۱۰ ویژگی رو یاد گرفتیم که اگر اونها را انجام بدیم میتونیم یه زندگی عادی با عزت نفس بالا داشته باشیم
اولین کاری که باید بکنم اینه که عاشق خودم باشم وقتی جلوی آینه میرم با خودم حرف بزنم و به خودم ابراز علاقه کنم
دوم اینکه به تواناییهای خودم ایمان داشته باشم
و برای خودم ارزش قائل باشم
من کامل و بینقص آفریده شدم و اینقدر در خودم احساس رضایت ایجاد میکنم تا زبونم ناخودآگاه و دلم ناخودآگاه شکر خدا را بکند
سوم اینکه باید به انسانها احترام بگذارم و بدونم که روح خداوند در آنها هم حضور دارد پس مورد احترام است
و یادم نره همه آفریده خداوند هستند
چهارم اینکه بپذیرم که من در هر شرایطی که هستم دقیقاً جای درست خودم قرار دارم چون با نگرشم درخواستهایی به خداوند کردم حالا یا خودآگاه یا ناخودآگاه و خداوند هم آنها را اجابت کرد پس خداوند هیچ اشتباهی انجام نمیدهد و هرچه هست از نگرش و درخواست خودمونه پس اگه نگرشمونو درست کنیم درخواستهامون هم طبق همون نگرشون میشه آیا زندگی عالی رو به لطف خدا تجربه خواهیم کرد
پنجم اینکه هیچ وقت یادمون نره که توی دنیا تنها نیستیم
واقعا این آیه قشنگه و هو معکم این ما کنتم
خود خدا توی قرآن به من داره میگه بابا من بهت نزدیکم پشتتو خالی کردم این را بدان من هستم
من از رگ گردن به تو نزدیکترم از خودت بهتر خودتو میشناسم من عاشقتم و هم معشوقتم تو برای منی و من برای توام پس تنهات نمیذارم پشتتو به من گرم کن
ششم اینکه با جسم خودم آشتی کنم و اون رو محترم و ارزشمند بدانم
همین جسم است که باعث شده که من در این دنیای مادی قرار بگیرم و محل زندگی منه
پس قابل احترامه
اگه الان سلامتیتون خوب نیست دلیل نمیشه که از همون اول اینطور بودی حتماً کاری کردی و نگرشی داشتی که سلامتیت به خطر افتاده پس نمیتونی به بدنت بیاحترامی کنی
به نعمتی که باعث شده که تو در این دنیا باشی و از زیباییهاش لذت ببری و آخرتت را آباد کنی
هفتم اینه که از مراقبه ذهنی استفاده کنم و هر وقت که حالم بد بود با همون جملههای قشنگ که حتی نیاز نیست به زبون بیارم و همه اونها رو در ذهنم مرور کنم و به خودم یادآوری کنم که یه همدم متعالی دارم و حال خودم رو خوب کنم
هشتم اینکه با دنیا و عالم مهربون باشم و مدارا کنم حتی اگه حق با من بود با مهربانی از حقم دفاع کنم
و نگذارم که حق به جانب بودنم مانع مهربونی و بخشیدنم بشه
نهم اینکه نقش خودم را در عزت نفسم به خاطر داشته باشم
و بدونم که با کنترل نگرش خودم عزت نفس من به واقعیت تبدیل میشه
وقتی در روبیکا یک پیج بذاری میبینی که کلی آدم اون رو تماشا کردن اما فقط چند نفر انگشت شمار اون رو لایک کردند پس این یعنی بسیاری از آدمها بودند که از این پست خوششون نیومد و هر کسی یک نگرشی داره چون نمیتونی نگرش جوری زندگی کنی ه در ذهن بقیه هست و هیچ وقت نمیتونی ذهنیت بقیه رو دستکاری کنیم فقط میتونی اونطوری که میدونی درسته زندگی کنی و هیچ وقت یادت نره که عزت نفس یعنی اینکه بتونی طبق نگرشت از خودت که یک آدم عالی هست رو به واقعیت تبدیل کنی
و در آخر هیچ وقت یادمون نره که اگه خدایی نبود و اگر لطف بزرگش نبود هیچ وقت نمیتوانستیم چنین از این قدرت عقل و اندیشه استفاده کنیم و زندگیمان را دگرگون کنیم
خدایی که عاشق است و میبخشد
خدایی که نزدیک است و دور نمیشود
خدایی که هرچه از خدا بودنش بگویم کم گفتم
سپاس میگویم که هم احساس خودم را خوب کنم هم از لطف بیکرانش بیشتر بهرهمند شوم
بله این بود حکایت عزت نفس..
یاحق مدد
با سلام به نام الله یکتا
ادامه روش های شخصی افزایش عزت نفس
۵خدا با شماست؛ هر جا که باشید».همیشه باید حضور و همراهی خداوند و حس کنید و باور کنید در هر لحظه مراقب هدایت گرشماست
این همدم متعالی شایسته احترام و اعتماد است
۶ با جسم خود آشتی کنید و آن را محترم و ارزشمند بدانید.جسم ما کامل و بی عیب ونقص آفریده شده
همه ما بطور ذاتی سالموکامل آفریده شدیم مگر این که آن را از بین ببریم
۷ استفاده از مراقبه ذهنی به طوری که به احساس خوب و آرامش درونی برسیم برای در ارتباط بودن با اراده خداوند
۸ با دنیای پیرامون خود مدارا کنید.
مدارا کردن با انسان ها، گیاهان، حیوانات و هر موجود زنده و غیرنده را شامل می شود.وقتی فرکانس ببخشش را میفرستید به هماننسبت مورد بخشش جهان قرار میگیرید و همسو با اراده خداوند میشود زمانی که شما دیگران را مورد عفو و بخشش قرار می دهید،بیشتر از هر زمانی برای خود ارزش و احترام قائل شده
۹ همیشه نقش خودتان را در عزت نفستان به خاطر داشته باشید.هرگز نباید عزت نفس خود را از دیگران یا وصل به تشویق و تحسین ونظر دیگران بدانیم عزت نفس یک موضوع شخصی است و به دیدگاه و نظر دیگران ارتباطی ندارد. در دستیابی به عزت نفس باید به نقشخودتان تکیه کنید، تنها در این صورت با روح جهانی یا قدرت اراده خداوند در ارتباط قرار می گیرید و نتیجه این نگرش بسیار دلنشین ولذتبخش خواهد بود
۱۰همواره با خودتان تکرار کنید: “خدایا به خاطر همه چیز از تو متشکرم .همواره با توجه به داشته های خوداحساستان را خوب نگهدارید این نگرش باعث شکل گیری نوعی احترام عمیق درونی می شود و شما همواره آنچه درون خود دارید را به دیگران هدیه می کنید.
سلام استاد
عزت نفس داشتن یعنی اینکه خودت تصمیم بگیری که چه کاری الان به صلاح تو است و حالت را خوب کنه و با انجام دادن آن لذت ببری و بهترین تصمیم هم باشد نه اینکه دیگران نظرشان را به ما تحمیل کنند و بعد از مدتی ناراحت باشیم که چرا آن موقع با آنها موافقت کردم و از تصمیم خود پشیمان باشم حالا درهر کاری – خرید – گردش- خرید مسکن وخانه و باغ – خرید ماشین و انتخاب شغل – انتخاب همسر و….
راههای به دست آوردن اعتماد به نفس
1- من باید عاشق خودم باشم و خود را دوست داشته باشم نه دیگران را
2- من کامل و بی نقص دراین دنیا آفریده شده ام پس من درهمه حال با اعتماد به نفس بالا هستم
3- همهی ما آفریدگار خدا هستیم پس باید به نظر همدیگر احترام بگذاریم
4- ویژگی پذیرش را درخود ایجاد و تقویت کنیم یعنی درهر شرایطی بودیم آن را بپذیریم و سپاسگزار خداوند باشیم
5- همواره به یاد داشته باشیم که دراین دنیا تنها نیستیم و خداوند همراه ما خواهد بود
6- با جسم خود آشتی کنید و آن را محترم و ارزشمند بدانید هرگز خود را سرزنش نکنید
7- مراقبه ذهنی و کلامی برای ارتباط با خداوند داشته باشید درهر شرایطی با خداوند صحبت کنید و از او کمک بخواهیم
8- با دنیای اطراف خود مدارا کنیم با هم نوع خودمان – گیاهان – حیوانات و طبیعت
9-همیشه نقشتان را درعزت نفستان به خاطر داشته باشید .شما نباید خود را مسئول نظر و عقیده دیگران بدانید بلکه باید صد در صد مسئولیت عقیده و نظر خود را به عهده بگیرید.
10- همواره و درهرشرایطی از زندگی باید شکرگزار خدا باشید و همواره درزندگی بگویید خدایا به خاطر همه چیز ازتو متشکرم
استاد الان که من به تیتر عزت نفس نگاه میکنم خدا راشکر میکنم که خیلی از این شرایط را دارم و شاید دربعضی از موارد آنهم گاهی به نظر دیگران توجه کردم چون من خودم را بهتر و بیشتر از هرکسی مشناسم چون اگر چیزی را خودم دوست دارم انتخاب نکنم و به نظر دیگران ان انتخاب را انجام بدهم به زودی پشیمان میشوم و هم خود و اطرافیان را به خاطر انتخاب اشتباه اذیت میکنم بنابراین همیشه سعی کردم درانتخابم ابتدا سختگیر باشم تا بعدها ناراحت نباشم که ایکاش همان موقع گفته بودم من این را نمیخواهم جالبه بعضی از افراد به من میگویند که شما خیلی رک صحبت میکنید و سریع نظرتان را میگویید درحالی که من اصلا به کسی بی احترامی نمیکنم همیشه و همه جا گفتم نظر شخصی من این است واگر اکثریت مخالف بودند من نظر خودم را گفتم چون بعدها افسوس نخورم که چرا نگفتم و خیلی از همکاران درمحیط کار به من میگویند که اخلاق شمارا خیلی دوست داریم چون اگر چیزی را نخواسته و دوست نداشته باشید حتی اگر بالاترین مقام اداره بگوید دراخر نظر خود را میگوید من همیشه گفتم ایکاش همه همینطور بودند و بدون رودربایستی و تعارف حرفهایشان را میزدند و بعدها با مشکلات بزرگتری برخورد نمیکردیم چون خداوند به قولی عقل داده تا تصمیم درست را بگیریم و بتوانیم جلوی خیلی از ضررها را بگیریم چون زمان درحال گذر است ووقتی وقت از دست انسان رفت دیگر قابل برگشت و جبران نیست و نباید درخیلی از مواقع برای انتخابهایی که شاید سالیان سال ما با آنها درگیر باشیم تعارف کنیم و خودمان را دچار مشکلات کنیم .
من بارها درزندگی و درجامعه اتفاق افتاده که با نظر دیگران مخالفت کردم وروی نظر شخصی خودم پافشاری کردم و الحمداالله تا الان که سن 46 سال دارم ازاین اعتماد به نفس خودم ضرری نکردم چون همیشه خداوند را ناظر براعمال خود میدانم و همیشه گفتم به قول امام حسن مجتبی (ع) درهرکاری آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و انچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند چون با این کار ابتدا به خود و دیگران احترام میگذاری و کارها به روش درست انجام میشود
جالبه استاد دیروز یکی از همکاران آمد که میخواهم ضامن وام من شوی و خواهش میکنم نه نگو من سریع خندیدم و گفتم من با هیچکس در این دنیا رودربایستی ندارم و اگر صلاح بدانم که نباید ضامن بشوم ضامن شما که هیچ ضامن مدیر کل هم نمیشوم و منت هم میگذارم گفت چرا؟ خندیدم و گفتم چون من شما را معطل نمیکنم و به خیال راحت و بدون اینکه وققت را بگیرم میگویم نه چون یکی از همکاران من را یکماه سرکار گذاشت و بعد ازیکماه گفت نه
همکار ما ابتدا خندید و گفت خیلی ممنون ازشما و خدا پدرت را بیامرزد که راستش را میگویی و بعد از رفتن همکار من ذره ای ناراحتی و استرس نداشتم چون با اعتماد به نفس تصمیم گرفته بودم و به خاطر تایید نظر دیگران کاری را انجام نداده بودم
به نظر من استاد باید درهرکاری ابتدا موقعیت خودم نه دیگران برای انجام هر تصمیمی را درنظر بگیرم بعد از آن بدانیم که خداوند ناظر برهرکاری است و درکنارمن است و باید با مراقبه ذهنی ازاو کمک بخواهم و به دیگران هم احترام بگذاریم تا احترام و شخصیت خودمان هم حفظ شود و درنهایت به قول امام حسن مجتبی عمل کنیم که آیا اگر من هم جای او فرد بودم دوست داشتم چنین تصمیمی برای من درنظر گرفته شود و دراین تصمیم برای خود و خانواده -اطرافیان -محیط – حیوانات و گیاهان ضرری نداشته باشد و همیشه از خداوند به خاطر شرایط الان و بهتر شدن شرایط سپاسگزار باشیم .
افرادی که اعتماد به نفس ندارند مثل تکه ای چوب میمانند که دردریا با هرموجی بالا و پایین میشوند و استرس و فشار روحی و روانی زیادی را باید تحمل کنندو به خاطر خجالتی بودن شاید سالها درعذاب و رنج باشند خداوند مهربان به هرانسانی عقل کامل داده که هرتصمیمی را با عقل سلیم بگیریم تا بعدها ناراحت نباشیم و گاهی هم اتفاق افتاده درزندگی که انسان با توجه به شرایط نتوانسته است تصمیم خوب بگیرد باید بین بد و بدتر حداقل بد را انتخاب کنیم اگر می خواهیم آرامش روحی داشته باشیم و سبک بال باشیم و دچار عذاب وجدان نشویم
من خدارا صدها بار سپاسگزارم که درطول مدت شغلی که در اداره تا الان داشتم به خاطرجلب نظر هیچ مدیری کاری را طبق قوانین نبوده انجام ندادم بارها تذکر گرفتم و حتی حکم شهرستان برایم زدند ولی من از حرفم برنگشتم و خدارا شکر عذاب وجدان ندارم که فلان حرفی را درمورد همکاری زدم که بعدها خجالت بکشم رودروی او بزنم چون به قول مادرم خورشید هرگز پشت ابر نمی ماند و اگر کارخوب و بدی را انجام داده باشی بعد از مدتی مشخص میشود و هرگز به خاطر منافع شخصی خودم کاری را انجام ندادم چون همیشه اعتقاد دارم که خداوند رزق و روزی رسان است بنده کاره ای نیست و عزت و ذلت ما دست خودمان و خدای ما است و به قول یکی از بازنشستگان ما که خدایش رحمت کند گفت طوری درمحل کارخود حرف بزنید و تصمیم بگیرید که حق الناسی بعد از 30سال خدمت به گردن شما نباشد قضاوت دیگران را رها کنید ابتدا به وجدان خودت رجوع کن و بعد تصمیم بگیر شاید خیلی به ضرر تو تمام شود ولی حداقل عذاب وجدان نداری و ایمانت به خداوند که همیشه درکنارت است و مواظب توست بیشتر میشود
خدایا بسیار سپاسگزار و ممنونم که همیشه و درهر شرایطی درکنارم هستی و من میتوانم دستم را دردستت بگذارم و بگویم من به هیچ کس نیازی ندارم چون خداوند درکنار من است واوبی نیاز از هرکمکی است و توانا و عالم به هر کاری است
درهر شرایطی باید بگوییم خدا هست – خدا هست – خداهست و از او کمک بخواهیم
باسلام خدمت شما استاد عزیز
آیا آیا ما به دنیا آمدیم تا همه انسانها رو از خودمان راضی خوشحال نگه داریم و آیا هدف زندگی ما چیست؟
همیشه از کودکی شنیده بودم که یک سری کارها رو و حرفها و رفتارها رو در برخورد با دیگران نباید انجام داد تا اونها رو از خودمون نرنجونیم اما اگر کسی به ما حرف ناراحت کننده زد که ازش دلخور شدیم باید ببخشیم و بگذریم،
سوالم این است که چرا همیشه باید در رفتار با دیگران دقت کنیم،
و من امروزه جواب سوال خودم رو یافتم رفتاری که ما درباره دیگران داریم واکنش ما نسبت به جهان هستی است و قراره که جواب واکنش خودمان را از حهان دریافت کنیم ،
برای همین میگن که دیگران اگر بدی و خوبی میکنند به ما مربوط نیست زیرا رفتار و اعمال هر کس اول از همه برای خودش است جذب خودش میشه،
داشتن عزت نفس در من از زمانی زیاد و بهتر شد که تونستم خدای حقیقی رو درک کنم و بشناسم،
خدایی که همیشه و در همه لحظات زندگی در کنار من و در ذهن من است و حتی افکار من در تجربه روزهای زندگیم تاثیر دارند،
قبلاً که بچه بودم فکر میکردم خدا یک پادشاه بسیار قوی است که جهان ما را از بالا یعنی در آسمانها نشسته و به فرشتهها دستور میده که گناه انسانها رو بنویسه و براش ببره،
ولی الان که خدای خودم رو نزدیک به خودم و در کنار در آغوشم میبینم خیلی احساس بهتری دارم و عزت نفس من قویتر شده نسبت به گذشته خودم،
عزت نفس م زیرا خودم رو دوست دارم جسم خودم رو میپذیرم و بهش احترام میگذارم،
نفس دارم زیرا که رفتارهای خوب رو انتخاب میکنم و برای ورودی ذهنم ارزش قائل هستم،
عزت نفس رو در خودم افزایش دادم زیرا که مهربانی و بخشندگی و آرامش رو انتخاب کردم تا از هر روز خودم لذت ببرم،
نظر من انسانی که حسوده خشمگین یا کینه داره از عزت نفس برخوردار نیستی را نمیتونه اراده شخصی خودش و افکار ناراحت کننده خودشو کنترل کنه اما کسی که با اراده خداوند زندگی میکنه صفات و افکار مثبت تری داره مثل بخشندگی مهربانی آرامش ،
انتخاب میکنم که امروز هم با عزت نفس زندگی کنم تا از لحظهها و روزهای خودم لذت ببرم و به خواستههای خودم هر روز یک قدم نزدیکتر بشم و همیشه بهترین خودم باشم،
باتشکرازشما
سلام به خداوند مهربان که ما رو به این جهان فرستاد و آنچه ما رو از وجودش دورتر کرده رو تو ابن مسیر شناسایی میکنیم وسعی در برطرف کردنش داریم و اون ارتباط بدون ارده شخصی و منیت به شکل درست خوب انجام بشه
سلام بر استاد وهمه دوستان
اول بدنم که تنها نیستم این باره دیدم که وفتی احساس نتهایی کردم باره حسی به من گوشزد می کرد که تنها نیستم یی کسی حواسش به من هست اون خداوند مهربون بود تو شرایط خیلی سخت باره دستم رو گرفته کمک کرده اون زمان متو جه نبودم احساس کردم که خداوند کمک کرده چون من خواستم ولی این طور نبوده من درک درستی از حضورش نداشتم شده اون حالت متعویی که دوست دارم رو نداشتم بازم خداوند به من محبت کرده که واون حالت معنوی وبرگشت کنم به اصل خودم
من خودم رو دوست دارم کاری که فبل آز وردم به این مسیر خیلی تو ذهنم کم رنک بود بعضی زمان به جای دوست داشتن خودم تازه از خودم هم متنفر بودم چه برسه به دوست داشتن حتی خودم رو لایق هیچ محبتی ارزشی نمیدونستم اون جسم درشت بد شکل خودم بودم که فابل دوست داشتن نمیدونستم لایق هیچ چیزی نمی دوستم حتی باره دخترم از اینکه نوهام شکل من هست یی عدهای بهش گفته بودن رو به من میگفت من جبهه گرفته انکار میکردم یی بار دخترم به من گفت چرا دوست نداری بچه من شکل تو باشه
مگه دوست نداری نوه ات شکل تو باشه اون دوست نداری چرا
بهش گفتم این بخاطر این میگم که نمی خوام اون مثل من باشه چون من اضافه وزن دارم مشکل درد مفصل دارم اصلا دلم نمی خواد اون شکل من با این مشکلات باشه
دخترم از تعجب دهانش باز مانده بود تا اون روز فکر میکرد من کمی خودخواه هستم دلم میخواد این شکل فقط مال خودم باشه ولی تو دید من نمی خواستم اون شیرنی زندگی من اصلا شکل من باشه وکلی مشکل در آینده داشته باشه وبخاطر همین انکار میکردم که نه اون اصلا شکل من نیست چقدر این فکر رو امروز متو جه شدم اون جسم من حتی اصلا دوست داشتی داشت که به خوام به کسی دیگه حتی بهش شبح باشه اون تازه نوهام
وفتی فردی اضافه وزن داره این مشکل تنها یی مشکل نیست کلی مشکل هست تو پوست چاقی که همه فقط اون جسم درشت بزرگ رو میبینن من خودم هم تا فبل از این مسیر همین طوری فکر میکردم میدونستم مشکلاتی دارم ولی به شکل واقعی بزرگی اون مشکلات رو به مرو مرحله به مرحله تازه دارم متو جه میشم
تازه من با سهل انکاری خودم رو دچار این مشکل زانوم کردم اون بخاطره اشتباه خودم بود ولی چون واقیت حًودم من دردنیا نبوده این مشکل رو خودم درست کردم برای برطرف کردنش دنبال ورزش خواست مریی نباشم خودم میدو نم باید چکار کنم
این قسمت دارم جواب رو جستجو میکنم من چی رو میدیم
میدونم که با چه روشی میشه این مشکل رو برطرف کرد
چه روشی عمل کردن مفصل زانوم خوب اگر به این شکلی که باشه من که مفصل زانوم رو ترمیم نکردم
یی شی خارجیز رو جایگزین مفصل اصلی کردم ترمیم صورت نگرفته
خداوند به این شکل از کاره من راضی هست
من دوست دارم با کنار گذاشتن ارده شخصی و منیت بتوانم اون شفای سلامتی پام رو به شکل هدیه به خودم از طرف خداو ند دریافت کنم
پس باید تو این بخش همه مسیر رو اجرایی انجام بدم فقط یاد گیریر نباشه مثل بخش لاغریی که رفتار وعمل که تبدیل شد در پی اون نتیجه رو تو جسم دیدم
من با تمام شدن این بخش دو باره مرو این بخش رو خواهم داشت یا محصول خداوند هر گز دیر نمی کند رو تهیه کنم
چون به خودم قول دادم او یی باره دیگه اون بخش تکرار کردن سرزمین لاغرها رو دو باره انجام بدم ومحصولات دیگه تهیه کنم که خدایی نکرده انجام کارم رو با تکرار نکردن دچار مشگل کنم ولی امروز به خودم میگم تو داری تو این بخش زمان میزارید اون محصول روتهیه کن شاید ابن خودم میدونم چی هست همین محصول هست که تهیه نمیکنی
دارم انکار به جواب میرسم انشالله که درست جواب داده باشم شاید اون شفای که دنبالش هستم تواین بخش هست که من دارم به عقب میاندازم
به امید خدا اونم تهیه میکنم تا راه نجاتم از این مشکل رو در اون بخش پیدا بشه انشالله
تو قسمت رایگان هم توقسمت ۶۰ تا ۷۰ به این نتیجه رسیدم که اول دورهام تهیه کنم اون بخش رایگان رو حتما به اتمام برسونم بعد وارد سرزمین لاغریی بشم اگه دوره تهیه کنم تا زمانی که همه این بخش رو تمام نکنم اون محصول رو آموزش نمیگیرم
چه نتیجه خو بی تو این نوشته بارو سازی امروز خودم به خودم از طرف خداوند دادم بازم کاره خودم نبود من ابن همون ارده خداوند هست که میخواهد این شکل صورت بگیره من فبول کرده دیگه خودم رو کاریی نمیدونم
من دوست ر دارم این مراقبه ذهنی تو ترسهای رو هم داشته باشم چون واقعا این بخش فبلا خیلی من رو ناراحت میکرد ولی به شکر خدا خیلی کم رنک دشده تو بعضی قسمتها که فبلا داشتم به یی شکل دیگه شده اول سکوت وبعضی زمان خنده فراوان کسی که همان اون بود و عصابیت من ترسی شدید داشتم ولی حالا یی خنده از ته دل هست که وفتی اون فرد نیست انجام میدم
ولی بازم دارم به خودم به طریقه های مختلف این بخش رو دارم تمرین میکنم که دربر خورد بدی از این طریق اون مراقبه به شکل خیلی بهتری صورت بگیره
با دنیای پیرامون مدار داشته باشم
اگه میخوام که اون روح معنوی رو درک وحس کنم باید تو ایین مدار عفو بخشش از روی گذشت کامل داشته باشم نصف نیمه امکان اون چشید ن روح رو درک نمیکنم
وفتی من این کاره رو انجام بدم اول برای خودم ارزش واحترام میزارم اون حس خوب رو به خودم میدم برگشت اون حس برای خودم از طرف دنیای پیرامون هست لذت بخش میشه با این کاره عزت نفس هم بزرگتر میشه
وفتی که من مسئولیت شخصی خودم روزاول فبول کنم برای مهم برخورد خودم هست فکر ون ظر دیگران برام مهم نباید باشه
اونها هر فکری که داشته باشن درمورد من فکر آنها است
توبخش لاغریی من مسئولیت چاقی خورم رو به عهد گرفتم
دیگران رو در این مرور کاره نمیدونستم
تو این بخش هم من مسئولیت فکر و نظر خودم رو به عهد میگیرم
به خودم احترام میزارم تا عزت نفس بیشتر بشه من نباید شک تردی داشته باشم اگه به این شکل باشه دائم خودم رو مجازات کنم اون عزت نفسم رو کم کرده پس باید مواظبت کنم که عزت نفسم هی رشت بهتری کنه وبا انجام این کاره هر انجه که ارزش فراری هستم رو به خودم جلب میکنم
مثل چاق که ارزش فراری بودم ولی با اشتباهاتم اون رو به شدت بیشتری به طرف خودم میکشیدم
تو این بخش هم من فقط باید خودم این کاهر رو انجام بدم
به دیگران تکه نکنم
من باید شکر گزار باشم وفتی به این شکل رفتار کنم اول اون ارامش رو به خودم دادم بعد عزت نفس رو دارم وبعد اونو ارتباط رو به شکل خوب خواهم داشت
وفتی من به دیگران احترام میزارم ودرمرحله بعدی اون احترام رو دریافت میکنم وفتی تو این بخش من به خودم احترام میزارم اون احترام که به خودم گذاشتم اول عزت نفس بهتری رو خواهم داشت ودرمرحله بعدی ارزش و احترام بیشتری رو ازقبل خواهم داشت
خداوند پشت و پنا هتون با حق حق نگه دار تو ن
باسلام خدمت شما
من هم سالها فکر میکردم که تعریف ها و تربیت های والدین و بزرگترها در شکل گیری شخصیت من مقصر بوده و اینکه من چگونه بزرگ شدن تقصیر دیگران است که ذهن من رو بر اساس دانش و آگاهی خودشان پرورش دادهاند و آنگونه رشد کردهاند که آنها می خواستند و آنها را باور داشتند اما با هدایت شدن به این فایلها و هدایت خوبم و تمرینات و آگاهی درست درباره زندگی خودم و قدرت اراده خداوند دانستم که ذهن من برای من است و دانش و آگاهی دادن به ذهنم از خودم شروع می شود که چگونه تلاش می کنم و چه چیزهایی را باور می کند و وارد مخزن ذهن خود می کنند چندین سال مقصر دانستن دیگران احساس بدی به من میداد از اینکه به من توجه نمی کردند من را دوست نمی داشتند و تنها زندگی میکردم و احساس تنهایی داشتم به خاطر این بود که دیگران را در ارتباطات خود مقدس می دانستند اما با دانش و آگاهی که وارد ذهن خودم کردم فهمیدم تنها خودم هستم که باید عزت نفس داشته باشم خودم را دوست داشته باشم و با دنیا و جهان خودم مهربان باشم تا مهربانی جذب کنم احترام و ارزش برای خودم قائل شوند تا احترام و ارزش جذب کنم و پاسخ دنیا برای من همان باشد که می خواهم،
امروز که من به این آگاهی رسیدم که در رابطه با هر چیزی که با احساس خوب مهربانی و عزت نفس عمل کنم احساس خوب و مهربانی را جذب خواهند کرد و به جهان پیرامون بادید زیباترین نگاه میکنند و من از امروز انسان آرام تر و شادتر و ذهن بسیار مثبت تری نسبت به چند سال گذشته خودم دارم و همیشه بر این باور هستم که من با قدرت اراده خداوند زندگی می کنم و خواهم کرد و همیشه از اینکه صفات خوب خداوند را در خودم تقویت می کنم خوشحال هستم اینکه من با مهربانی زیبایی عشق بخشندگی و دوست داشتن به دیگران دید مثبتی داشته باشم و اجسام و حیوانات و هر چیزی که در زندگی و در جهان مادی وجود رود دارد رو به خوبی احساس کنم احساس بهتری به خودم می دهد و زندگی را برای خودم نهضت بخش خواهد کرد زمانی که آگاهی من به این صورت و به این شکل بالا رفت احساس می کنم که یک انسان جدید هستند که تازه متولد شده و همانند کودکان ذهن من تمیز و باورهای درستی را جایگزین باورهای چندین ساله اشتباه خودم کردم از مقصر دانستن دیگران دست برداشتم و سعی میکنند که با آگاهی ذهن خودم خالق اتفاق های خوب در زندگی هم باشد و با دوست داشتن و عشق ورزیدن به خودم و باور داشتن و توکل کردن به خدای مهربان که همه چیز در جهان هستی نعمت هایی که به ما هدیه داده و با شوک زاری واقعی و عمیقی که من تونستم به دست بیارم احساس آرامش را تجربه کردم و تونستم که انسانی باشم که در همه شرایط ذهن و مسیر و افکار خودم رو باور دارم و لذت بردن رو تجربه می کنم و به انسانها با مهربانی و انتظار نداشتن از آنها رفتار می کنم،
خیلی خوشحال هستم از تغییرات خودم و از عزت نفس من هم خیلی بهتر از گذشته شده زیرا که با عزت نفس تونستم در همه موارد و در همه شرایط افکار خودم رو داشته باشند و بیان کنم و همیشه مسیر خودم رو با عزت نفس داشته باشم سلیقه خودم و خواسته خودم را در ذهنم دنبال کنم و این همان عزت نفس است که در زندگی کاری رو انجام میدیم که احساس خوبی به ما میدهد،
فیلم بیشتر تونستم نعمت های خوبم رو ببینم و من خیلی بیشتر داشته هام رو تونستم دوست داشته باشد وقتی از از تنفس برخوردار شدن تونستم به خودم و به سلامتی جسم خودم بیشتر اهمیت بدم به رفتار خوب خودم که باعث احساس خوب در سلامتی ذهن من باشه بیشتر اهمیت بدم و تونستم ارتباطم را با جهان هستی زیباتر کنم تا رسیدن به آرزوها و خواسته ها برایم دست یافتنی تر باشد و قابل لمس تر باشد زیرا که در رابطه با هر چیز با احساس خوب فکر کنیم بهتر و راحت تر به دست میاد و تجربه خواهیم کرد شکرگزار بیشتری باشم از نعمت هایی که دارم مانند سلامتی مهربانی رشد و گسترش ذهنم خلاقیتی که در دیدگاه خودم دارم و باورهای ذهنی من شاید برای بسیاری از انسانها تغییر کردن یک خواسته خیلی مهم باشد و بسیار دوست داشته باشند که تغییر کند و مدتهاست که دوست دارند انسانی شاد و آرام باشند اما همیشه من دیدم که انسان ها حوصله انجام یک سری کارها رو برای رشد و گسترش ذهن خودشان ندارند و این برای من خیلی جالب بود که من توی این مسیر با ذوق و شوق ماندم و هر روز برای من یک عادت و یک سبک ذهنی شده و احساس میکنم اگر روزی تمریناتم را انجام ندم هیچ چیزی از ذهن من خارج ج نمیشه و باز هم با اشتیاق به سمت تمرینات نمیروم و احساس خوبی از این که توی این دوره ها و این هدایت زیبای خداوند هستم خیلی شوخی گذارم اولین قدم و اولین گام من این بود که تغییرات خوبی را تجربه کردم و احساس بد من کم و کم شد و سلامتی جسمی که همیشه آرزوشو داشتم رو به دست آوردم جسمی که ذهن مریض باشه همیشه دچار بیماری می شود اما با ذهنمان می توانیم جسم سالمی هم داشته باشیم یک جا خونده بودم که عقل سالم در بدن سالم است و این خیلی به یاد من مانده برای همین باید برای داشتن جسم سالم عقل سلیم هم داشته باشیم،
باتشکر ازشما
سلام استاد عزیز
من میخواهم زندگی با اراده خدا را از اول شروع کنم بخوانم اما بنر های اول برای من نمبابد چطور میتوانم از اولین قسمت این فایل های ارزشمند شروع کنم ممنون از راهنمایی
سلام و درود
از طریق منوی سایت منوی تغییر زندگی را باز کنید سپس گزینه “نوشته های باورساز” رو کلیک کنید، همه قسمت ها نمایش داده میشه
به نام خدای مهربان
وقت بخیر عزیزان
همواره به یاد داشته باشید که در این دنیا تنها نیستین . نمی دونم چرا هممون از تنهایی می ترسیم و حتما یکی باید باشه یادمه وقتی همسرم می رفت مسافرت دخترم خیلی دوست نداشت همیشه میامد پلوی من می خوابید و تا یه صدایی میامد خیلی می ترسید همیشه بهش می گفتم چیزی نیست کسی نیست من و تو هستیم خدا هم هست دعا می خونم از این چیزها ولی یادمه یکی دو شب اول براش خیلی سخت بود و بعد کم کم بهتر می شد .من خودم هم همینطورهستم از بس مامانم اینها منو ترسو بار آورده بودن تنها نری اینجا تنها نری اونجا شب …. ولی من اون موقع که دانشجو بودم یادمه صبح که می رفتم از خونه بیرون هوا تاریک بود شب هم که میامدم خونه همینطور کرج می رفتم . ولی مثلا تو اون کوچه ها با بچه ها بودیم .ولی الان از وقتی اومدیم اینجا و اینا من خواستم که از محل امنم بیام بیرون و خیلی روی خودم کار کردم خیلی کارها کردم تنهایی منظورم از نظر فیزیکی کسی نبود با من ولی خوب می. ونیم که خدا همیشه همراهمونه مردم هم همه اینو می گن که خدا همیشه همراهشونه ولی باز دنبال فرد دیگه ای می گردن ….
اید تکرار کنیم من همدمی متعالی دارم ه هرگز ترکم نکرده حتی زمانی که من به ظاهر او را ترک کرده بودم اما او لحظهای از من جدا نشد. پس این همدم متعالی شایسته احترام و اعتماد است. من به خداوند توکل کرده ام در واقع نتیجه محترم شمردن خداوند است .هر چه فرد احساس تنهایی بیشتری کند عزت نفس او کمتر می شود،همیشه مخصوصا در موقع ترس و نگرانی همراهی خداوند و باید به یاد بیاریم تا به آرامش برسیم .
و گام بعدی اینه که با جسم خود آشتی کنید و آن را محترم و ارزشمند بدانید.واقعا همینطوره خدایا شکرت از بس آدم تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار می گیره چرا صورتت مثلا لک افتاده چرا جوش زدی …. از این حرفهای بی خودی که تا یکی آدم و می بینه می گه آدم قدر بدن و جسم خودشو نمی دونه .سالم بودن حالت طبیعیه بدنه کار خاصی نمی خواد انجام بدیم تا بدهنمون سالم بمونه یادمه توی فایلهای قبلی ذکر شد که لازم نیست برای پیشگیری کردن کاری کنیم مثلا قبلا من همه جا دنبال این بودم به مامانم هم می گفتم این کار و بکن اونو بخور برای این خوبه البته خودم خیکی اهلش نبودم که اجرا کنم ولی دوست داشتم مقاله ها و می خوندم و به مامانم و اطرافیان می گفتم نه باید اینو بخورین برای این خوبه..
مراقبه ذهنی برای در ارتباط باقی ماندن با قدرت اراده خداوند است من یه موقع ها قبلا استفاده کردم اسامی نامهای خدا و صفاتشون و همینجور توی ذهنم تکرار می کردم و واقعا در همه مواقع آرامش می بخشید بهم .همیشه و همه جا هر جا که بودم و واقعا مفید بود .
با دنیای پیرامون خود مدارا کنید .با انسانها حیوانات و گیاهان و هر موجود زنده و غیر زنده .در این شرایط شما انرژی عفو و بخشش را ساطع می کنید،و دو مقابل جهان هستی نیز همین برخورد را با شما خواهد داشت.همیشه سعی کنید انرژی خشم و کینه و کدورت را با انرژی مهربانی جایگزین کنید.زمانی که شما دیگران را مورد عفو و بخشش قرار می دید بیشتر از خر زمانی برای خود ارزش و احترام قایل هستین.هر بار که شما با دنیای پیرامون مدارا کنید احساس بهتری خواهید داشت و این همان افزایش عزت نفس است.
همواره شکرگزار باشید . من الان نمی دونم از کی ولی خیلی وقته که دفترچه هر شب می نویسم شکرگزای هستم در اون روز .
شکرگزاری آخرین مرحله در هر رویدادی برای موفقیت به شمار می رود .به جای اینکه شرایط و داشته های خود در زندگی را به دیده تحقیر بنگرید شکرگزار باشید همواره با خودتان تکرار کنید .خدایا به خاطر همه چیز از تو متشکرم.شکرگزاری بالاترین نوع احترام است.همانگونه که وقتی به دیگران احترام می گزارید احترام بیشتری دریافت می کنید وقتی با شکرگزاری به زندگی و خالق آن احترام می گذارید بیشتر از قبل مورد احترام و ارزش قرارمی گیرید و این بالاترین نوع عزت نفس داشتن است.
درود بیکران بر استاد ودوستان گرامی.
خدابا ماست هرکجا که باشیم.من همدمی متعالی دارم که هرگز مرا ترک نکرده است حتی زمانی که من ظاهرا اورا ترک کرده بودم اما او لحظه ای از من جدا نشد.نیت خداوند از خلق من فعالیت کردن ازطریق من ورشدوگسترش زندگی بوده است..همیشه و همواره باید حضور خداوند را در کنار ودرون خود احساس کنیم و اعتماد کنیم به حضوراو مخصوصا مواقع ترس یا نگرانی این امر الزامی است.اینکه به بدن وجسم خود احترام گذاشته وارزش قائل شویم زیرا خودمان بهتر می دانیم چرا بیمار ویا افسرده وحتی چاق شده إیم ایراد از خلق خداوند نیست ایراد از روش زندگی ماست..من همیشه سعی می کنم مراقبه داشته باشم چه از طریق تنفس وچه ازطریق تمرکز بر آنچه که می خواهم واقعا اثر دارد زیرا مرا آرام می کند و به آرامش می رسم وخودم رادر آغوش خداوند میابم ..من انسانها و گیاهان و حیوانات را خیلی دوست دارم وسعی می کنم هر چیزی که به من مربوط می شود در مورد خطای دیگران را ببخشم و البته اول خودم را ببخشم واز خدا آرامش می خواهم وافکارم آزاد میشود ورها میشوم..من معمولا به نظر و عقیده دیگران کاری ندارم وبیشتر روی عقیده خودم تاکید دارم البته به عقاید بقیه اعضای خانواده گوش می کنم و بررسی می کنم ولی در نهایت خودم تصمیم می گیرم چله آن عمل می کنم باتوجه به نظرهایی که مثبت بوده آمد..خدایا بخاطر همه چیز ازتو سپاسگزارم من باشکر گذاری از خداوند و نعمتهایی که به من عرضه کرده است در واقع روح خودم را پالایش میدهم وازنعمتها بیشتر و بهتر سود می برم وقتی به نعمتها توجه می کنم نداشته هایم هم خودبه خودداشته می شود ومن این نکته رادر زندگیم تجربه کرده ام..خدایا شکرت شکرت شکرت
با سلام ودرود به شما استاد عزیز وهمراهان گرامی،
خواستم بدینوسیله مراتب قدردانی وسپاس خودم را به مراتب تقدیم شما استاد عزیز بنمایم ،از اینکه با این دلنوشته های زیبایتان من را غرق در لذت وشادی وصف نشدنی می کنید ،با آنکه اینگونه زیستن را در زندگیم اختیار نموده ام اما با خو آندان هربار نوشته های ارزشمند شما حال وهوای دیگری به من دست می دهد بخصوص با آن موسیقی دلنواز ! که انسان را به عرش می برد.
از زمانی که به دوره لاغری با ذهن وسایت بی نظیر شما آشنا شدم ،با آنکه دیرگاهی بود که خداوند را جور دیگری یافته بودم وبا اوزیستن را آغاز نموده بودم اما در اینجا بیشتر وبیشتر در دریای معرفت وخودشناسی وخدا شناسی غوطه ورم.
خداوند را هزاران بار شکر که هر چقدر به عمق وجود خویش وان گوهر بی همتای درون پی می بریم لذات وزیبایی زندگی ،صورت خودرا به ما جور دیگری می نمایاند.
بنا به تجربه سالیان دراز زندگیم ،هرجا که بر خدای بی همتا توکل کردم بردم وهرچه که برخود تکیه کردم باختم ،
در بخشیدن افراد لذتی است که محال است در کینه ورزی آن را بیآبی!
هرچه بخاطر می آورم بدترین آزارهارا از نزدیکترین افراد زندگیم دیدم ،ولی آموخته بودم که ببخشم وبخشیدم، برای رهایی روحم ،برای آرامشم ، چنانکه همیشه در آرامش بسر می برم ،ولی همانها هنوز که هنوز است ا،حتی از آرامش من هم غبطه می خورند !
بارها از من در زندگیم انتقادهاکردند وحرفها شنیدم ولی نگاه من به آسمان بود وباور داشتم که خداوند برهمه چیز آگاه است ،وبرایشان دعا کردم و طلب خیر نمودم
این جسم ما ودیعه ای است از طرف خداوند به ما که ما علیرغم نا آگاهی هایمان به آن بیشمار لطمه زدیم ولی به لطف خدای مهربان در مسیری هدایت شدیم که نه تنها از لحاظ روحی ،بلکه از لحاظ جسمی روز به روز به خواسته خدای مهربان به تناسب فکری وجسمی نائل شدیم.زمان برده ومی برد ولی صبر داشتن هم از ودیعه هایی است که خداوند درما نهادینه کرده است.
با خداوند زندگی کردن وبه آگاهی رسیدن به عزت نفس یعنی شجاع بودن ،نترسیدن قوی بودن تو انابودن، .
فروتن بودن، متواضع بودن ،وبخشایشگر ومهربان بودن ..که همه اینها در آغاز از بخشیدن خودمان وبا صلح درآمدن با خود خودی آغاز می شود.
شکر گزاری مداوم در شب وروز نعمتهای زیادی را وارد زندگی ما می کند ،فرقی نمی کند که شرایط بروفق مراد هست ویا نیست، ! تو اگر شاکر باشی وتسلیم، مطمئن باش و مطمئن باش که زندگی ورق بهتری برای تو رقم می زند .
عزت نفس یعنی به خالق یکتا توکل کردن واعتماد کردن.
سالهای زیادی از ترس جاماندن ، تنهاشدن ،حرف مردم، ابرو ،در زندگیم سوختم وساختم ، وعدم اعتماد به نفس وعزت نفس مرا روز به روز ضعیف تر وضعیف تر می کرد وبه هر ریسمانی برای نجات خودم چنگ می زدم الی خداوند ،در ظاهر آری ولی در باطن خیر !!!
ولی از زمانی که به خداوند حقیقی توکل کردم ،توکلی نا گسستنی ومحکم با اراده وشجاعت ،قوی از جایم برخاستم وقد کشیدم تا آسمانها ، تاجایی که جز خدا ندیدم، مرده بودم زنده شدم……………
نمیدانم چطور می نویسم وچگونه؟! دست خودم نیست ،اینها مکنونات قلبیم بود که بی اراده باخواندن هربار نوشته های باورساز استاد عزیز در من به جوش وخروش در می آید.
دردرزندگی کوشیدم که خود خودم باشم ، قضاوت دیگران مهم نیست اگر عاشق خودت باشی ،اگر درزندگی اموختی که باخودت عاشقی کنی ،بردی نازش کن نوازشش کن بهش سخت نگیر ،خوشگلش کن ،کادوبگیر براش،هر از گاهی براش گل بخر ، باهاش به گردش برو ،به رستوران ا ببرش ،ازش قدردانی کن ،اگر اشتباه کردی حتما ازش عذرخواهی کن ،نذار حرف مردم ونجواهاونظرات دیگران بین شما فاصله بندازه، باورش کن
باور کن که هیچکس صادق تر وفادارترازخودت، به خودت نیست چون تو از جنس خدایی ،همانطور که همگی از یک گوهریم.
استادعزیز بازهم ممنون وسپاسگزارم از شما بخاطر حال خوبم با دستنوشته های زیبایتان
سلام خدمت استاد عطارروشن عزیزوگرامی
واقعا از حوندن این متن چقدررر لذت بردم و چقدر نیاز داشتم ب این متن عالی و زیبای شما .از این گام های عالی از خودشناسی از یک دید متعالی تر
ممنون برای این وقتی کمیذارین و این آگاهی های دلنشین و روح نواز را برامون ثبت میکنید🙏🏻🙏🏻🙏🏻💐