یکی از نتایج گسترش قانون جذب در ایران و احتمالا سراسر جهان، ترویج عبارت های تاکیدی برای تغییر ضمیر ناخودآگاه است.
عبارت های تاکیدی مختلف برای تغییر جنبه های مختلف زندگی ارائه شده است که ترویج دهندگان ادعا می کنند با استفاده از آنها می توانید زندگی خود را متحول کنید.
استفاده عبارت های تاکیدی لاغری یکی از انواع این عبارت هاست که مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است.
نظرسنجی
نگرش و عملکرد شما در رابطه با عبارت های تاکیدی چیست؟
عبارت های تاکیدی لاغری
با یک جستجوی ساده در فضای مجازی می توانید صدها عبارت تاکیدی برای ایجاد تغییر و تحول در جنبه های مختلف زندگی پیدا کنید.
عبارت های تاکیدی برای ثروتمند شدن، برای جذب عشق، برای جذب سلامتی، برای بالابردن شانس، برای خوشبخت شدن، برای مهاجرت کردن، برای قبولی در دانشگاه و ….
از آنجا که لاغری دغدغه بسیاری از انسانهاست بنابراین سروکله عبارت های تاکیدی لاغری هم پیدا شده است و جملات گوناگونی تحت عنوان عبارت های تاکیدی لاغری ارائه شده است.
- وزن من هر روز کم و کمتر می شود.
- من هر روز لاغرتر می شوم.
- من هر روز با از دست دادن وزنم به وزن ایده آلم نزدیک می شوم.
- من خوش اندام و زیبا هستم.
- چاقی هیچ فایده ای برای من ندارد و علاقه ای به حفظ آن ندارم.
- من انگیزه لازم برای لاغر شدن را دارم.
- من به سرعت در حال وزن کم کردن هستم.
- هر غذایی که می خورم در بدن من به انرژی تبدیل می شود.
- هر روز لباس هایم برای گشاد می شود.
- بهترین اتفاق زندگی من لاغر شدن است.
جملات زیادی تحت عنوان عبارت های تاکیدی لاغری ارائه شده است که توصیه شده هر روز و روزی چند بار آنها را با صدای بلند بخوانید تا ضمیر ناخودآگاه شما تغییر کرده و برای همیشه لاغر شوید.
حتی درباره چگونگی ساختن و استفاده از عبارت های تاکیدی لاغری توضیحات مختلفی ارائه شده است که بخشی از آن به شرح ذیل است:
بهتر است عبارت های تاکیدی لاغری به زمان حال باشند.
اگر به جای این که بگویید: «هم اکنون وزن کم می کنم.» بگویید: «وزن کم خواهم کرد.» ذهنتان به طور تحت اللفظی آن را به فرایندی تعبیر خواهد کرد که باید آن را در آینده انجام دهد.
دقت کنید که عبارتهای تأکیدی حتما مثبت باشند. به جای این که بگویید: «من دیگر چاق نیستم.» بگویید: «من الآن لاغر هستم.» و به این ترتیب، هرگونه مفهوم منفی را حذف کنید.
وقتی با فرایند عبارت تأکیدی لاغری آشناتر شديد، شروع کنید به آفرینش عبارت تأکیدی خودتان. اگر ندانستید چگونه واژه هایش را انتخاب کنید، آن اندیشه منفی را که می خواهید از شرش خلاص شوید به یاد بیاورید و آن را به اندیشه ای مثبت برگردانید.
تاثیر عبارت های تاکیدی
سال ۹۳ که تازه با قانون جذب و قدرت ذهن آشنا شدم مانند هر فرد دیگری تحت تاثیر عبارت های تاکیدی قرار گرفتم و فکر می کردم با تکرار کردن هر روز این عبارت ها زندگی من دگرگون خواهد شد.
برای مدت زیادی هر روز برخی جملات که دوست داشتم آنها را تجربه کنم را تکرار می کردم اما هیچ اتفاق خاصی رخ نداد و انجام این کار مانند رژیم گرفتن برای لاغری سخت و طاقت فرسا شده بود.
اینکه باید هر روز چند جمله را تکرار می کردم با اینکه کار ساده ای بود ولی از انجام این کار احساس خوبی نداشتم و به زور آن را انجام می دادم.
اگر یک روز فراموش می کردم عبارت های تاکیدی را تکرار کنم تصور می کردم که همه روزهای قبل که این کار را انجام داده بودم بی اثر شده است و خودم را سرزنش می کردم که چرا اراده انجام این کار ساده را ندارم.
بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم که خواندن عبارت های تاکیدی برای من دقیقا مانند رژیم گرفتن برای لاغری کاری سخت و غیرممکن است. از طرفی به این موضوع فکر کردم که آیا همه افرادی که در زندگی موفق هستند یا متناسب هستند همیشه از عبارت های تاکیدی استفاده می کنند؟
مسلما اینگونه نیست و وقتی زندگینامه یا مصاحبه با افراد موفق را مطالعه می کردم متوجه شدم که این افراد هرگز به استفاده از عبارت های تاکیدی برای موفق شدن اشاره نکرده اند.
در مورد لاغری هم وقتی با افرادی که همیشه متناسب بوده اند صحبت کردم آنها هم از هیچگونه عبارت تاکیدی برای لاغر بودن خود استفاده نکرده بودند.
به این ترتیب متوجه شدم که استفاده از عبارت های تاکیدی تاثیری بر لاغری یا دگرگونی زندگی در جنبه های مختلف زندگی ندارد بنابراین تصمیم گرفتم راه حل موثر و همیشگی برای تغییر زندگی در جنبه های مختلف را پیدا کنم که با موضوع قدرت ذهن و تمرکز مواجه شدم.
عامل اصلی چاقی
بعد از مدت ها تحقیق و مطالعه درباره تاثیر ذهن بر جسم و سایر جنبه های زندگی به این درک رسیدم که چاقی من بخاطر سالها تمرکز من بر چاقی بوده است.
علاقه من به توپول بودن در کودکی شروع تمرکز من بر چاقی بوده است.
ناراحت شدن من از چاقی در سنین بالاتر تمرکز من بر چاقی بوده است.
تلاش من برای لاغر شدن از روش های مختلف تمرکز من بر چاقی بوده است.
صحبت کردن و گله و شکایت های من درباره چاقی باعث تشدید تمرکز بر چاقی شده است.
متوجه شدم که سالهاست من در حال تمرکز بر چاقی هستم و به همین دلیل با اینکه همیشه در حال تلاش برای لاغر شدن بودم اما هر سال چاق تر می شدم.
به لطف خدا خیلی زود متوجه شدم که برای لاغر شدن باید بجای تمرکز کردن بر چاقی بر لاغری تمرکز کنم.
اما نمی دانستم چگونه باید بر لاغری تمرکر کنم چون هیچ تجربه ای از لاغری نداشتم.
همه تجربه من در زندگی درباره چاقی بود و چون من از دوران کودکی چاق بودم همه خاطرات من درباره چاقی بود و هیچ زمانی را به خاطر نداشتم که لاغر بوده باشم که بخواهم بر آن تمرکز کنم.
خیلی به این موضوع فکر می کردم که چگونه باید به چیزی که وجود ندارد که برای من لاغری بود تمرکز کنم.
چون من به راحتی می توانستم با دیدن خود در آینه یا نگاه کردن به شکم و پهلوهایم یا دیدن سایز لباس هایم بر چاقی تمرکز کنم ولی هیچ نشانه ای درباره لاغری در من وجود نداشت که بتوانم بر آن تمرکز کنم.
بعد از مدت ها مطالعه و تحقیق به این درک رسیدم که برای تمرکز کردن بر چیزی که وجود ندارد نیاز به کار خاص یا جدیدی نیست بلکه فقط کافی است بر آنچه هست که موجب ناراضایتی است تمرکز نکنم.
به این شکل وقتی تمرکز خود را از چیزی که هست بردارم به طور خودبخودی تمرکز من بر چیزی که نیست ایجاد خواهد شد.
بنابراین تصمیم گرفتم تا تمرکز خود را از چاقی بردارم تا به شکل خودبخودی تمرکز بر لاغری در ذهن من ایجاد شود.
عبارت های تاکیدی لاغری نمی تواند تمرکز ما را برچیزی که نیست ایجاد کند چون تکرار چند عبارت تاکیدی فقط چند ثانیه زمان نیاز دارد درصورتی که در تمام مدت شبانه روز تمرکز ما بر چیزی که وجود دارد و موجب نارضایتی است می باشد بنابراین چند ثانیه تکرار کردن عبارت تاکیدی توانایی مقابله با چندین ساعت تمرکز بر شرایط نامطلوب را ندارد.
استفاده از محتوای سایت تناسب فکری یک از تاثیرگذارترین راهکارهای کاهش تمرکز بر چاقی است.
در هر فایل آموزشی درباره یکی از موانع ذهن افراد چاق توضیح داده می شود. شناسایی موانع باعث می شود تا در زندگی روزمره هربار که با این موانع برخورد کردید خیلی سریع متوجه می شوید که این یک نگرش اشتباه درباره چاقی است بنابراین به آن اهمیت نمی دهید.
اهمیت ندادن به افکاری که در ذهن ما چاقی را تداعی می کنند به مرور باعث کاهش تمرکز بر چاقی می شود.
همینکه تمرکز ذهن بر چاقی کاهش پیدا کند به صورت خودبخود تمرکز بر جنبه مخالف آن که لاغری است افزایش پیدا می کند.
ذهن خود را فضایی در نظر بگیرید که در ابتدای تولد مملو از تمرکز بر تناسب اندام بوده است. همانگونه که در برخی افراد مشاهده می کنید همیشه متناسب هستند.
به مرور در طی زندگی افکار و نگرشهای چاقی وارد مخزن ذهن شده است و به مرور تمرکز بر چاقی ایجاد شده است.
این روند تا جایی ادامه پیدا کرده که ما باور کردیم که چاق هستیم و نمی توانیم لاغر شویم.
اکنون که از محتوای سایت تناسب فکری استفاده می کنید به مرور فرمول های اشتباه ذهنی درباره چاقی را شناسایی می کنید و همین که برای شما واضح می شود فلان عبارت یک فرمول چاقی در ذهن است از این پس زمانی که در معرض شنیدن یا مواجه شدن با آن قرار می گیرید بلافاصله متوجه اشتباه بودن این نگرش می شوید.
بنابراین دیگر این نگرش در ذهن شما تقویت نمی شود و طی مدت کوتاهی قدرت و اعتبار این نگرش کاهش پیدا کرده و از ذهن شما پاک می شود.
هرچقدر که نگرش های اشتباه درباره چاقی از ذهن شما پاک شود به مرور فضای ذهن شما از افکار و نگرش های چاقی خالی شده و به شکل خودبخودی افکار و نگرش های متناسب کننده جایگزین خواهد شد.
اینکه چرا خودبخود جایگزین می شود به این دلیل است که ماهیت و پیش فرض ذهن ما متناسب بودن است.
هیچ کودکی درباره چاقی هیچ چیز نمی داند و ذهن او خالی از این نگرش هاست.
بنابراین به اندازه ای که ذهن خود را از نگرش های چاقی پاک کنید به شکل خودبخودی نگرش های اولیه لاغری در ذهن شما افزایش پیدا می کند.
بنابراین استفاده از عبارت های تاکیدی لاغری تاثیری بر کاهش تمرکز شما از چاقی ندارد چون در عرض چند ثانیه چند جمله را باخود تکرار می کنید که هیچ نشانه ای از واقعی بودن آن در خود نمی بینید و هیچ تاثیری بر نگرش و باور شما نخواهد گذاشت.
اما وقتی از محتوای سایت تناسب فکری استفاده می کنید و متوجه نگرش های ذهن چاق می شوید اطمینان دارید که این نگرش در ذهن شما وجود دارد.
زمانی که به اشتباه بودن نگرش های ذهن خود پی می برید هر زمان که در معرض این نگرش ها از طریق صحبت های دیگران یا شنیدن یا دیدن قرار می گیرید بلافاصله آگاه می شوید که این یک نگرش غلط درباره چاقی است و دیگر تحت تاثیر آن نگرش قرار نمی گیرید.
همینکه تحت تاثیر نگرش های غلط قرار نگیرید به مرور از قدرت این نگرش ها کاسته شده و سست می شوند و در صورت ادامه دادن آموزش ها نگرش های غلط درباره چاقی در ذهن شما کمرنگ شده و فرصت نمایان شدن نگرش های صحیح درباره تناسب اندام در ذهنتان فراهم می شود.
به این شکل می توانید محتوای ذهن خود را از تمرکز بر چاقی به تمرکز بر تناسب اندام تغییر دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.10 از 97 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام نبایدنسبت به نجواهای ذهنی واکنش نشون ندیم بادیدن فست فود یاماکارونی یاهرماده غذایی روبه روشدیم مثل یک فردمتناسب رفتارکنیم اگرتوذهن. سروصدا بود ارام کنیم یافکررومتوجه کاری کنیم وترس روبایدبزارکنیم ترس ازغذا بیشترین عامل چاقی میباشد یافکرکنیم بابه کاربردن عبارت تاکیدی باعث لاغری میشه اشتباه چون هیچ تاثیری نداره غذادربدن تبدیل میشه به انرژی این عبارت تاثیری نداره
سلام دوستان. خداروشکر یک روز دیگر رو من با شما هستم. هم اینکه زنده و سر حال هستم و شکر بابت استمرار داشتن در مسیر . پس وقتی شما در مسیر هدایت باشی و ذهنت از مطالب خوب فایل های اموزشی پر کنی خود به خود ذهن ناخودآگاه افکار منفی کم رنگ میشه ولی از بین نمیره و افکار مثبت و درست پر رنگتر در نتیجه ذهن خودش با افکار مثبت پیش میره. و شما نتیجه رو میبینی عجله نکن مسیر درست رو برو جلو . ممنونم از استاد عزیز.
سلام ودرود
من یادمه دوران بچگیم بهم میگفتن تپلو
و برام شعر تپلو هم میخوندن و همیشه بهم میگفتن تو خیلی نازی با تپل بودنت
اصلا لاغری بهت نمیاد
همون تپل باشی بهتره
و من باور کرده بودم که واقعا یه فرهنگه که آدم چاق باشه آدم با اصالتی هستی که چاق باشی
و برام عادی شده بود که چاق باشم
و هی که بزرگتر میشدم چیزهای دیکه در مورد چاقی شنیدم و دیدم
و همین که همون لباسی که دوست داشتم بپوشم و نمی تونستم بپوشم منو آزار میداد
همین که قدرا انتخاب نداشتن منو آزار میداد
و از یه جایی به بعد دیگه متوجه شدم که نه بابا چاقی هم همانطور که میگن زیباست
زیبا که نیس هیچ
خیلی هم زشت و آزار دهنده هس
و منو خیلی ناراحت میکنه
دوستش نداشتم چاقی
از یه جایی به بعد فهمیدم صحبت های چاقی داره عوض میشه
و میگفتن که آقایون از خانم های چاق خوششون نمیاد در صورتی که این حرف و من تو نوجوانیم شنیده بودم که آقایون از چاقی خانم ها خوششون میاد😃
چه باورهای بخدا داشتن
این حرفا رو از کجا در می آوردن
خب شاید یکی چاقی رو دوست داشته دلیل نمیشده چون اون آقا چاقی رو دوست داره همه دیگه جلوی رو دوست دارن
کسی هم هس که مریضی رو دوست داشته باشه
🤔چاقی که چیزی نیس که خداوند بهمون داده باشه
یه چیز اضافه هس
ک ما خودمون اون رو به وجود آوردیم
از اینکه ما در این وضعیت هستیم خدا هم نگرانمونه خدا هم دلش نمیخاد که بنده اش با چاقی دست و پا بزنه
پس این چاقی اون چیزیه که ما خودمون به وجودش آوردیم و الان هم باید خودمون از بینش ببریم
برای از بین بردنش از جملات تاکیدی که نمیشه استفاده کرد
آخه جور
میشه این ذهنی که پر از افکار اشتباه هس رو با تکرار جملات تاکیدی اون افکار اشتباه رو از بین برد ؟
به خودمون بیایم و بیاندیشیم
که چه باورهای در ذهن ما لونه کرده
چند سال اون باور رو داشتیم
اون باورها رو بالا بیاریم
و براش نمونه پیدا کنیم که این باوری که تو داری اشتباهه
تو چند ساله که اشتباه فکر میکردی
اشتباه فکر کردیم که غذا چاق میکنه
رفتار تو باعث چاقی شده نه غذا
رفتار تو به عادت تبدیل شده
و عادت هم به چاقی
من خیلی از باورها رو نقذ کردم و نمونه براش اوردم و باور کردم که مثلا تحرک داشتن یا نداشتن ربطی به چاقی و لاغری نداره
چون در این مورد نمونه بسیار دیدم که هم تحرک داشتن و هم نداشتن
و اونی که تحرک داشته جاق بوده لاغر هم داشتیم
و اونی که تحرک نداره هم
هم لاغر بوده هم چاق
پس تحرک کاری به چاقی لاغری نداره
آدم های چاق هر چه بیشتر بخوابن بهتره
چون لااقل تو خواب دیگه چیزی نمیخورن و ورودی ندارن که جاق ترشون کنه
و بسیاری از باورهای دیگه که همگی رو نمونه براش اوردم و دیدم و به خودم ثابت کردم که ژنتیک بارداری ازدواج تحرک هیچ کدام در چاقی دخیل نیستن
این از ذهنمونه
چاقی از ذهنمونه
عبارات تاکیدی نمیتونن ذهن رو تعییر بدن
ما باید تو دوره باشیم و نگرشمون رو عوض کنیم
و با بودن در این دوره ها و آموزش دیدن
میتونیم باورهای اشتباه ذهنمون رو کمرنگ کنیم پاک که نمیشن
اینا برای همیشه هس ولی باید بهشون توجهی نکنیم و درموردش صحبت نکنیم
ممنون و سپاس از استاد عزیز بابت آگاهی های عالی که در اختبار ما میزارین
و خدایی ک در این نزدیکیست.
خدایا شکرت که هر روز آگاهی های نابی رو دریافت میکنم.با گوش دادن به فایلهای متعدد هر روز ب این نتیجه میرسم من هنوز عمق مسئله رو درک نکردم.من درک نکرده بودم ک با تغییر نگرش نمیشه نتیجه گرفت،من درک نکرده بودم ک باید پایه و اساس رو با تکرار آموزه ها باید تغییر داد نه با تکرار جملات.ممنونم ازت خدا جونم،از استاد عزیز هم تشکر میکنم ک این فایلهای بینظیر رو آپلود میکنن تا من بیشتر متوجه بشم ک در مواجهه با مواد غذایی نخوام خودمو گول بزنم و با گفتن چند تا جمله خودمو قانع کنم برای خوردن،دیشب مهمونی بودیم ،ظهر غذای شرکت باب میلم نبود و بخاطر همین زیاد نخوردم فقط در حد رفع گرسنگی خوردم و از ساعت سه و چهار عصر گرسنگی رو ی کم احساس کردم ولی با توجه با آموزشهام ب خودم گفتم سعی میکنم بهش فکر نکنم و مدام توی ذهنم دنبال غذا نباشم و خیلی جالب بود ک چند بار رفتم سراغ مواد خوراکی و یخچال ولی چیزی نخوردم چون همش فکر میکردم ک دارم میرم مهمونی و میخوام ب جای هله هوله شام رو بخورم و همین اتفاق افتاد و من متناسب رفتار کردم و غذا ب اندازه ی گرسنگیم خوردم و چقدر برام جالب بود ک اصلا ولع قبل رو ندارم،من ی انسانم ک حقم لاغری و باید متناسب باشم،فقط ی ِلغزش داشتم ک ازش درس گرفتم بعد از شام فالوده بستنی خوردیم ک من دو تا قاشق بیشتر از نیازم خوردم ولی سعی کردم ب این فک کنم ک خیلی عالی رفتار کردم و حرص نزدم،یا چند وقت پیش عروسی بودیم و کلی غذا و میوه و شیرینی و دسر بود خیلی عالی و ملکه وار رفتار کردم و ب اندازه خوردم چ حس خوبی داشتم و دارم،از اینکه روز ب روز آگاه تر میشم نسبت ب آموزشهای قبلیم و درصدد هستم ک ادامه بدم و خودمو رها کنم از این افکار پوسیده.الهی شکر
با سلام به نام الله یکتا
تغییر نگرش با گفتن عبارت های تاکیدی لاغری متفاوت است
نگرش درک یک موضوع است بطوری که باور کامل داشته باشیم بدون هیچ شکی
در مواجهه با غذا لازم نیست عبارت تاکیدی بگوییم کافیست صدای درون خود را خاموش کرده و به چیز دیگری فکر کنیم تا کم کم نگرش ما عوض شود و دیگر صدای درون مان موقع غذا خوردن چیزی نگوید
سلام استاد گرامی
مطالبی که شما فرمودین کاملا صحیح است
با شنیدن این فایل یک ایده جدید در ذهن من ایجاد شد برای زمان مواجه شدن بااین احساس که شما فرمودین
بطور مثال
بر خورد ما با کودکی که گریه میکند وبهانه میگیرد اگر
ما هرچه به اوبگوییم گریه نکن گریه بده ویا با خشونت رفتار کنیم هیچ نتیجه ای نمیگیریم بلکه زمانی موفق به آرام کردن آن کودک میشویم که حواس اورا از موردی گه اورا به گریه انداخته پرت کنیم وبعد آموزش ویا هدفی را که داریم به او بفاهمانیم را انجام بدهیم البته این فقط یک مثال است که به ذهن من خطور کرد برای مواجهه با افکار چاق کننده درباره غذا ها
از زحمات صادقانه شما سپاسگذارم
سلام بر استاد عزیز
درباره صحبت های این فایل بگم که ما هرچی رنج از چاقی میکشیم ریشه در کودکی دارد شاید در مورد من برعکس باشد چون به من نمبکفتن بخور قوی شو یا از این کلمات بلکه کاملا برعکس بود و همش از عبارت کم بخور چقدر میخوری کمتر بخور و از این دست حرفها روح روانم بهم ریخت
تا جایی که حتی خوراکی هارو قایم میکزدن وبه خواهر برادرهای لاغرم میدادند به این ترتیب من با عذاب وجدان غذا میخوزدم و از ترس این که چاق نشم ذهنم فقط به سمت چاقی میرفت تا جایی که در نوجوانی یه فرد با اضافه وزن بالا شده بودم با ذهنی که پر از باورهای اشتباه بود ومن فقط بدنبال لاغری بودم از هر راه روشی استفاده میکردم و خب طبق معمول هم شکست میخوزدم ودوباره سرزنش و حرفهای بی ربط شروع میشد
الان که قدم در این راه گذاشتم
میفهمم چقدررر عذاب کشیدم و رنج کشیدم و همش بر پایه ذهن اشتباه بوده امیدوار مبا روش لاغری با ذهن به هدفم برسم
سلام امیدوارم حال ذهن همه شما عزیزان خوب باشه .چون وقتی حال ذهن خوب باشه صدرصد حال شما و جسم شما هم خوب خواهد بود.
من تقریبا مهرماه ۱۴۰۱ بود که با اقای رضا عطاران عزیز اشنا شدم پیوسته به فایل هاشون گوش میدادم و واقعا هم نتیجه گرفته بودم در تی سه ماه که هر روز گوش میدادم تمیزن هارو انجام میدادم تقریبا نزدیک ۱۰ کیلو وزن کم کردم و از وزن ۷۹ به ۶۹ رسیدم 😊💪🏻
سال ۱۴۰۲ بخاطر بارداری و تنبلی 😶دیگه به فایل ها گوش ندادم تمیرن هارو انجام ندادم ومجدد با حرف این که باید خوب بخوری تا بچه ات خوب رشد کنه و حاملگی یعنی چاقی شیر دهی یعنی لاغر ۹ ماه بارداری و سپری کردم و دخترم در ۱۸ اذر به دنیا امد و من فقط دو ماه تونستم شیر بدم و واقعا در اون دو ماه خب وزن یواش یواش داشت می امد پایین که یهو دیگه شیر دهی تعطیل شد و من تقریبا از اخرای بهمن تا الان ۵ کیلو به وزنم اضافه شد چرا چون در ذهن این ثبت شده بود که شیر ندی وزنت همون میمونه شیر ندی چاق میشی.خلاصه گذاشته تا به امروز که واقعا دیگه از چاقیم خسته شده در صورتی که جسم من لایق لاغریه ولی من دارم با افکارم خرابش میکنم من بخاطر این افکار سمی که دارم نمیتونم راحت حرکت بکنم انجام دادن کاری برام عذاب اور شده پس دوباره من پر قدرت تر شروع میکنم برا نبرد با افکار سمی .
و میرسم به وزن ایده الم ذهن و جسم من لایق بهترین ها هستن
به نام خدای هستی بخش
برای لاغر شدن نگرش ما باید تغییر کنه و طبق گفته استاد نگرش با تکرار کردن یه سری جملات تغییر نمیکنه .نگرش یعنی باور ما یعنی اون چیزی که بهش اعتقاد داریم یعنی اون چیزی که برای ما مستنده و به اندازه کافی براش مدرک داریم نگرش یعنی به اون چیز اطمینان داریم و با تمام وجود قبولش داریم حالا با وجود این تعریف های نگرش ، آیا میشه چیزی که اعتقاد و اطمینان ماست رو با گفتن چند جمله از بین ببریم ؟ مسلما نه . نگرش های ما در وجود ما ریشه دارن و با چند وزش نسیم از بین نمیرن . نگرش زمانی تغییر میکنه که با دریافت اطلاعات درست بتونیم اون نگرش رو متزلزل بکنیم اون نگرش هست ولی درکنارش یه فکر درمورد امکان اشتباه بودنش هم هست اینکه بتونیم بهش شک بکنیم بتونیم از اون اطمینان که قبلا داشتیم به شک بیوفتیم که اه یعنی این چیزی که من تا الان اعتقاد بهش داشتم اشتباهه !!!!!!!!!!!و با دیدن نمونه و دلیل و مدرک برای خودمون منطقی ش بکنیم این شک در مورد باورمون و دریافت اطلاعات صحیح برای جایگزینی اینقد باید ادامه پیدا کنه که نگرش مون ضعیف و ضعیف تر بشه تا جایی که دیگه اثری ازش نمونه و دیگه توی ذهن مون مرورش نکنیم اونجاست که دیگه ثمره تلاش هامون رو میبینیم و نتیجه نگرش جدید در ما نمایان میشه . بنظر من این پروسه زمانبر هستش که باور جدید در ما نهادینده بشه و بدن مون طبق نگرش جدید عمل بکنه . پس خودمون رو گول نزنیم و فک نکنیم که گفتن جملات در لحظه میتونه باعث تغییر نگرش بشه و نتیجه رو برای ما تغییر بده نگاه مون به این مسئله اصولی و منطقی باشه و به خودمون فرصت تغییر بدیم .اینکه همش تمرکزمون بر این باشه که الان چه جمله بگم و چی بکار بگیرم فقط انرژی مارو تلف میکنه باید انرژی خودمون رو صرف جمع کردن دلیل و مدرک برای رد کردن نگرش مون بکنیم باید زمان خودمون رو صرف دریافت اطلاعات درست برای جایگزینی بکنیم .
به قول معروف با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه!
گفتن عبارات تاکیدی مثه حفظ کردن درس می مونه،فقط باعث میشه تو خیالت راحت باشه و استرس درس بلد نبودن نداشته باشی،و فقط تا چند روز توی ذهن می مونه ،و اطلاعات دیگه ای نصیبت نمیشه جز همونی که حفظ کردی.
اما کار کردن با ذهن مثه یادگیری عمیق یه درس بصورت عملی هست، برای همیشه توی ذهن تو می مونه و لازم نیست برای بیاد آوردنش به خودت فشار بیاری چون تو ناخودآگاه نهادینه میشه
درسته بیشتر زمان میبره تا تو کامل آموزش ببینی اما موندگاریش توی ذهن دهها برابر از عبارات تاکیدی هست.
سلام و درود
بنظر من اگر کسی که هر وقت گرسنش شد غذا بخوره و هر وقت احساس سیری کنه خوردن رو متوقف کنه اولا اصلا پرخوری نمیتونه بکنه که آخرش بترسه حالا اگه بخورم چی میشه… آدمی که به اندازه نیاز میخوره ترسی نداره اونایی که میترسن اول کارن،، که با استمرار درست میشه.. هیچ کس با اندازه نیاز خوردن چاق نمیشه،، منتهی همه فکر میکنن که من هرچقد دلم بخواد میتونم بخورم و از اونجایی که امثال من ۲۲ سال که چاق،، اندازه نیاز براش(برای مغزش) درسن تعریف نشده که یعنی احساس سیری کردی پاشو، فکر میکنه باید کاملا سیر شه و بعد از سر سفره پاشه…. قانونِ،، توهم نیست که…. قانون میگه اگه پرخوری کنی چاق میشی چون بدن یه حجم محدودی داره و بقیه اش تبدیل به چربی میکنه… من ۴ سال دانشجو بودم و ۹۵ درصد از بچه ها متناسب بودن.. من در این ۴ سال ندیدم که اینها از خوردن منفجر بشن،، من در رفتار خیلی ریز میشم… ولی اصلا ندیدم ،، حتی برادر من که متناسب وقتی سیر شد، سریع پا میشه،، بارها دیدم که به اندازه ۱ قاشق تو بشقابش اضافه اومده ولی اونو نخورده و همیشه از میان ۶ تا چاق اون یکی متناسبِ،، من نمیدونم چرا بعضیا اصرار دارن بگن لاغرها خیلی زیاد میخورن ولی تو ذهنشون چون نیست که مواد غذایی چاق میکنه پس اونا چاق نمیشن،، اصلا از این خبرا نیست… مگه میشه آدم پرخوری کنه و چاق نشه،، قانون میگه اضافه بر نیاز مساوی با ذخیره مازاد چربی در سلول ها،، اصلا کسی که دلش میخواد که یه پیتزار رو بخوره خب معلومه که ذهنیت چاقی داره… من بارها یه دوستی رو زیر نظر داشتم این از ۲ تا چیز خوشش میومد، یه غذایی بنام کوفته قلقلی و یه نوع کاپ کیک، وقتی خونمون میومد یا خونشون میرفتم این غذارو درست میکردیم، من همش فکر میکردم این الان قرار بخوره و کلی از اون غذا درست میکردم، بعد که غذاش تموم میشد میدیدم که اینم مثل بقیه غذاها، خیلی به اندازه خورده،، بعدها متوجه شدم که تو ذهن امثال چاقی مثل من دوست داشتن یعنی بلعیدن و پرخوری کردن،، تو ذهن امثال دوست من یه چیز معمولی و یه انتخابِ همین… ذهنی که به اندازه میخوره اصن در مورد خوردن و چی خوردن ترسی نداره.. ترس از جایی شروع میشه که طرف میگه من پرخوری میکنم و دست خودم نیست… الان من صبحونه یه نون تست خوردم با مقداری پنیر و ۱.۵ خرما،،، از چیه این بترسم؟؟؟ سیر کامل هم نشدم امروز به خودم گفتم یه گام برای خودت بردار و احساس سیری کردی پاشو.. اگر مثلا بجاش پیتزا میخوردم چه فرقی میکرد؟؟؟ من همون کسی بودم که به جرات بیشتر از یه بربری رو یه صبحونه میخورد… چی عوض شد؟؟؟ من که هنوز چاق هم هستم،،، اصلا گشنه هم نیستم که بگم دارم ضعف میکنم ولی باید طاقت بیارم… نه آگاهی باعث شد که متوجه شم که به اندازه باید خورد… دیدن مساوی خوردن نیست،، قرار نیست با پُریِ شکم از جات بلند شی،، تو مهمونیا لازم نیست خودتو با غذا خفه کنی،، مهمونی مساوی خوردن نیست،، هدف از مهمونی جمع شدن نه خوردن.. این دوست من الگوی منِ،،، هر وقت که گشنش میشد میرفت سمت غذا و انقد آروم غذا میخورد که من از دیدنش سیر میشدم،، خیلی ناهارشُ به اندازه میخورد و اصن من تعجب میکردم چجوری زنده اس،،، بعصی وقتا چون گشنش نمیشد شام هم نمیخورد… چون همسایم بود همیشه پیش هم بودیم و خانوادگی همینطوری بودن و من شاهد نوع خوردنشون بودم… الان یکی بیاد به یه چاقی بگه اگه گشنت نیست نیازی به خوردنِ شام یا نهار نیست چی میگه؟؟؟ تو ذهن ما چاقا هر کاری به خوردن وابسته اس.. در حین درس خوندن من به فکر اینم که چی بخورم… خب اونی که متناسب وقتی گشنش بشه میره سمت خوردن… باید خیلی تو خودمون واکاویِ رفتاری کنیم.. شام بخورم نهار بخورم ،، بعدش برم فلان کار رو بکنم،، من غروبا از پیاده روی که بر میگردم، به خودم میگم شام بخور بعد برو حموم،، در صورتیکه اصن گشنم نیست.. بنظر من جای اینکه دنبال این بگردیم که فلان لاغر اون قد میخوره چرا چاق نمیشه!!! ( که واقعا بری تو بحرش میبینی که اون ممکنه مثلا چیپس رو کامل بخوره ولی دیگه شامش رو نخوره که بارها خودم شاهدش بودم،، که میشنیدم دیگه نمیکشم شام بخورم)،، برم در خودم بررسی کنم چرا تمام موضوعات عالم رو به خوردن میچسبونم،، اون هارو پیدا کنم و با علت و منطق ردشون کنم و با عمل تثبیت کنم…اگر بیام بگم فلان لاغر دیدی چقد خورد پس من چرا نمیتونم اونقد بخورم؟؟ سلب مسئولیت از پرخوری کردنِ.. هر کسی از نیاز بدنش بیشتر بخوره چاق میشه.. شما ۱ لیوان بردار و بیش از حد نیاز توش آب بریز ۱۰۰ در صد این آب از لیوان میریزه… قانونش همینه… حالا تا صبح که هیچ تا سالهای سال بگو من میخوام تغییر افکار بدم بجای ۱ لیوان توش ۱ گالن آب بریزم،، بی برو برگرد حتی اگه ۲ قطره اضافه تر بریزی،، میریزه پایین…
عادله.
استاد من میخوام از این به بعد هر وقت هر چی به ذهنم رسید رو بجای اینکه بیام واسه دیگران تعریف کنم تو سایت بنویسم تو کدوم قسمت میتونم ایکار رو انجام بدم؟؟
سلام
ممنون استاد خیلی ممنون این چند روز اتفاق خاصی نیوفتاده که بگم معجزه شد اما حال خوبی دارم دنبال میکنم و الویت زندگی گذاشتم سایت رو و با انگیزه ادامه میدم .تشکر
سلام خدای مهربونم
خدایا در این مسیر یاریم کن تا ادامه بدم
سلام استاد عزیز ودوستان خوبم
لاغری چیزی نیست که مثل سواد باید اونو یاد بگیرم
لاغری در وجود منه
لاغری اصل منه مثل نفس کشیدن
ولی چیزی که ما یاد گرفتیم چاق شدنه بدون اینکه خودمون بخوایم
این که من سنم گذشته و یا وقت ندارم تایاد بگیریم بهونه میاریم چون سابقه یادگیری با شوق و ذوق نداشتیم و یادگیر ی در ذهن ما سخته
لاغری یعنی اصلاح چیزهای اشتباهی که یاد گرفتیم مثل چاقی ارثی است و یا ما استعداد چاقی داریم
مثلا مادرم که فشار خون گرفت و یابیماری قلبی گرفت دکتر گفته بود ارثیه چون پدرت هم داشته تو اینطوری و جالب اینه که داییام و دختر داییام همه اینو دارن چون باور دارن که ارثیه من هم قبل از دوره تپش قلب داشتم و چون باور داشتم منم مثل مادرم هستم چون از لحاظ ظاهری بییشتر شبیهشم پس طبیعیه که من هم داشته باشم ولی ازوقتی اومدم به این مسیر ویاد گرفتم که نه اینطور نیست نه چاقی من ارثیه و نه بیماری من هم چاقیم درمان شدو هم بیماری قلبیم
لاغری با ذهن ساده است چون بفهمم چیزهایی که میدونم کدوماش اشتباهه و درستش کنم و به این حرفها فکر کنم و نمونه بیارم و برای ذهنم الگو بیارم پس این باورها اصلاح میشه
مثلا خودم یکی از دلایل چاقیمو یبوست میدونستم ولی باافراد لاغر هم برخورد کردم که یبوست دارن ولی لاغرن
مادرم همیشه کارهایی که انجام میداده که اب از جوب اب میاورده و اون موقع لوله کشی اب و گاز نبوده و یخچال نبوده و همش در حال فعالیت بوده ولی چاق بوده
لاغری با ذهن یعنی کشف وشناسایی باورهای اشتباه و اصلاح این باورها ی اشتباه و باعث میشه که ذهن چاقمون کم کم لاغر بشه
هر چی از چاقی ذهنمون کمتر بشه لاغر تر میشیم
ایا گفتن حرفها در موقع خوردن مارو لاغر میکنه
تغییر نگرش با تغییر کلام فرق میکنه
این که من غذا بخورم و اولین فکری که الان چاق تر میشی اون مهمه درسته که بعدا خودمون رو دلداری میدیم که نه این غذا منو چاق نمیکنه ولی موثر نیست
مهم اون فکر اولیه است که اون نگرش منو تعیین میکنه
نگرش با تکرار حرف ها در من ایجاد نمیشه و باید باورم رو تغییر بدم و باید افکارم رو اصلاح کنم تا نگرشم تغییر کنه
نگرش با تکرار حرف ها تغییر نمیکنه
تغییر نگرش یعنی با مواد غذایی که روبرو میشم هیچ فکری ندارم و فقط گرسنه ام و وقتی سیر میشم رها میکنم
تغییر نگرش یعنی اون فکر اولیه در ما تغییر کنه
مگر افراد لاغر مثل پسرو همسرم همش میگن این غذا در من به انرژی تبدیل میشه
نگرش در اثر نفوذ و درک حرف در من عوض میشه نه با تکرار اون حرف در اون لحظه
نگرش یک فرد متناسب با من فرق میکنه اون اصلا نسبت به اون غذا هیچ فکری نداره
نگرش دراثر تکرار و بودن و ادامه دادن در مسیر ایجاد میشه
نگرش همکارم که ساندویچ سه نونه میخورد با من دراون لحظه فرق میکرد
وقتی من با خودم میگم که این غذا منو چاق نمیکنه یعنی نگرش اصلی ما هنوز اینه که من با این غذا چاق میشم و من با خودم تکرار میکنم که من چاق نمیشم و این غذا منو چاق نمیکنه و با این جمله میخوام خودم رو دلداری بدم ولی نتیجه تغییر نمیکنه
من الان وقی سیرم فکرم اینه که بخورم که سیر شم و اون دل دردم برطرف بشه وخیلی وقتها فکر اول من اینه که بخورم که گرسنگیم بر طرف میشه ولذت میبرم از اون
باید اگر فکر اولیه ای داشته باشیم در پی اصلاح این فکر باشیم نه با تکرار حرفی بخوام خودم رو اروم کنم چون در اون لحظه خودم رو اروم میکنم ولی در لاغری من موثر نیست
چند روز پیش شوهر و پسرم پیشنهاد کردن بعد از سرکار بریم پیتزا بخوریم و من به صورت ناخود اگاه خوردم و هیچ فکری نداشتم چون گرسنه بودم و وقتی سیر شدم و پیتزاو نوشابه به اندازه نیازم خوردم و کلی هم لذت بردم جای شما خالی
هر چی بیشتر در این سایت باشیم و بیشتر در این جو باشیم بهتر میتونیم تغییر نگرش بدیم
وقتی افکار اشتباه میاد نباید اونو تکرار کنیم و بهش بها ندیم وقتی میخوایم فکری بکنیم که اونو خنثی کنه بی فایده است
و راهی که این افکار مرور نشه بودن در این سایت و بودن در جو فایلهاست و زمانی لاغری با ذهن در ما اثر کرده که اون فکر اولیه ما درست بشه
وقتی اون فکر اولیه درست بشه تغییر نگرش در ما ایجاد میشه و مثل افراد لاغر با غذا برخورد میکنیم
من میخوام مثل همسرم وپسرم اصلا فکری در ذهنم مرور نشه و خیلی راحت و بدون هیچ فکری درهمون فکر اولیه باشم
من فکر میکنم وقتی هی به این جملات در موقع خوردن فکر کنم و برای خودم تکرار کنم بیشتر توجهم به مواد غذایی میره و تکرار این جملات بیشتر حالمو بد میکنه چون احساس ناتوانی میکنم و فکر میکنم من در مقابل غذا اینقد ناتوانم که با خودم باید کلماتی بگم که از قدرت اون بکاهه
من دوست دارم توانمند و خاص باشم من اشرف مخلوقاتم و خداوند غذا رو برای برطرف کردن نیاز بدنم افریده پس من به راحتی و بدون هیچ فکری از هر نوع غذایی به اندازه نیازم مصرف میکنم و لذت میبرم
خدایا یاریم کن تا درتغییر نگرشم هر روز پیروز تر و با این پیروزی به تغییر زندگی و اندام خودم برسم
در پناه خدا باشید
سلام بر پرودگار مهربان و دوستان هم مسیر
سلام براستاد آقای عطا روشن وهم مسیران
من برای جاقی کلی اول اگاهی اشتباه از اطراف اول فبول کردم که اون اگاهی رو توذهنم ذخیره کردم بعد از اون مدل اگاهی به تعداد زیاد به من رسید جون توجه بهش کردم تو مدلهای مختلف برام به وجود امد بعد با خوردن ولذت ازخوردن به ذهنم گفتم که ازاین میدل هم دوست دارن تو جه به افراد چاق کردم توخیالم که من شکل اون افراد نیستم ولی با این کاره ذهنم تشویق به جاقترشدن کردم ذهنم اون تبدیل کرده به فرمول جاقی جون ذهنم دوست نداره انرژی زیادی رو مصرف کنی براس هرکاری اون کارهایی ذهنم روبه عادت تبدیل کرد وطی این همه سال به تعدا عادتهای من هم اضافه شد وکم کم شد چاق هرجی رژیم گرفتم که وزن کم کنم چون فقط،فشاربه جسم بود وکاری به ذهن نداشت دراثرخستکی اون رها کردم وکم شدم فشار به جسم وتوقف فشار ذهن طبق کاری که همه توذهن ذخیره شده بود انجام وظیفه کرد
اول برکشت به وزن فبلی و کسترش چاقی بیشتر وزن بیشتر و با هر باره گرفتم این رژیم های کلی ترس بهش اضافه شده که چاقتر نشم ولی شدم پس کجا این برنامه من نشستم یی گوشه هی گفتم که دوست دارم چاق بشم اصلا هیج نیازه به تاکیداین جمله من چاق کرد که بگم آره میشه من هیج زمانی طی،این همه سال به یاد ندارم هیچ جمله تاکیدی رو به کاربرده باشم که باهش ،جاق بشم تاره ازخوردن توکلی لذت می بردم وفتی که دیدم جاق شدن بیشتر شده اول حرف دیگران که هی به منگفتن که این چه وضعیت هست به فکر خودت باش من تازه رژیم رو شروع کردم اصلا نه نیازبه جمله تاکیدی بودو نه نیاز به تکرار فقط،خوردن لذت از خوردن وبعد ترس ازخوردن تنفراز خوردن تنفرازخودم دوست نداشتن خودم و نگاه نکردن در اینه وترس از جاقتر شدن و توجه به چاقی دیگران برای من که به این شکل بود وفتی که درمانده نا امیدد از خداوند خواستم که راه نجاتی رو برام درنظر بگیره به این مسیر هدایت شدم وخداوند حمایت کرد که باشم زمان بدمد استمرار داشته باشم تا از هرجی اشتباه تو و مسیرکل زندگیم دارم اول اطلاع پیدا کنم اون ها رو بر طرف کنم نه فقط لاغری بکله مسیر اصلی من خدا شناسی هم رو به شکل بهتر اگاهی اون بخش رو به سطح خیلی بیشتری برسونم من دریافتم کل ابن مسیر درجهان هست همه وهمه به اذان خداوند مهربان هست اگه خداوند روبهتر بشناسم کل مشکل همه یی کجا هل میشود که برای من که طی کردن چندیدن مسیر این نتیجه به من داد من دریافتمکه بخش خدا شناسی مهم ترین آمورش این مسیر هست ولی باید این آموزش رو باید پایه داشت اول باید مسیر لاغری با ذهن رو کامل آموزش دید کسب اطلاعات خوب کرد و بعد مسیر خدا هرکز دیر نمی کند رو شروع کرد که اونبخش چنان قویی وپرقدرت باید رفتارکرد که کل این دومسبر درمن جنان انکیزه اشتیاق عشق به زندگی دو به ارمغان آورد پس گفتن یی جمله تاکیدی یا شاید جندین جمله اون کارایی که ریشه واصلا اشتباه رو شناسی کنی اون برطرفش کنی رو نخواهد داشت
برای تناسب که باید طی زمان اون رو به دست بیارم اگه هی تکرار کنم که من دوست دارم لاغربشم.من لاغر خواهم شد و انواع این صحبتهای تو دید من هیچ نتیجه رونه گرفت جون برای اضافه وزن هیچ زمان طی این ۵۷ سال هرکز از جمله تاکیدی و یا هر حرفی که اون بگم وزن زیاد بشه انجام ندادم که حالا برای برکشت با گفتن اون من متناسب بشم من یاد گرفتم کل مسیر اضافه وزن رو تو باند مخالف باید برکشت کنم و به یی فردی متناسب و لاغر تبدیل بشم و من دارم تو همون مسیر دارم کاره میکنم وبه شکرخدا دارم آرام ارم وزن کم میکنم فقط با گفتم چمله تاکیدی جطور میشه لاغر شد جون توذهن من که کلی باوره اشتباه هست فقط با گفتم چند ین جمله میشه کاری صورت بگیره من برایر بر طرف کردن هر باوره کلی دلیل و درک تو ذهنم جمع کردم کلی اگاهی درست رو ذخیره کردم و با کاری رو ی خودم اون باوره اشتباه رو کم ورنک کردم از باوره تازه که ایجاد کردم استفاده کردم دارم به تناسب میرسم ولی بازم زمان نیاز دارم که این تناسب رو به شکل کامل به دست بیارم این همه کاره انجام دادم چطور با گفتم یی جمله یا چندجمله من لاغر خواهم شد
آخه جمله تاکیدی چه قدرتی می توان داشته باشه
من هرروز میثاق نامه میخوانم شاید روزی ۳ تا ۵ بار ولی هیج جمله تاکیدی نیست کلی تکراری درست دورنش قرا داره که تواین زمان به هربندش رسیدم دریافتم که کل این ۱۲ بند چه کارهایی رو که باید انجام بدمکه به هدفم برسم رو اول به ذهنم وبه خودم وبه روحم تاکید که با انجام این کاره دارای درست تومسیر حرکت میکنم وبه تازکی به اخرین بندش که خودم لایقت بهترین زندگی میدنم دارم میرسم پس صرف خواند یی حمله تو نظرمن هیج کمک کننده نیست برای من که نبوده ونخواهد بود
آموزش با یی جمله آموخته نخواهد شد هی تکرار بشه به تعداد میلیون باره هیج اثری نخواهد داشت من کلاس زبان رو اموزش ندیدم اگه یادگرفتم جون تودوره انقلاب بود فقط ۵ درس کلاس زبان رو اموزس دیدم هیج شناختی از حرف الفبای انگلیس نداشتم تنها یی جمله بلد بودن اون فقط ،حفظی،شاید میلیون باره طی این سالی برای خودم نوشتم ولی تا این سال نتواستم زبان یاد بگیرم جون اصل آموزش رو یادگرفتم ونشد که زبان رو یادبگیرم تازه حالا که کمی این درس رو اموزش دیدم تازه متوجه شدم همون یی جمله هم اشتباه بوده
پس با یی گلی بهار نمیشه با ده گلدان بهار نخواهد شد به بهار وفتی هست که گل کیاهن سر از خاک بیرون بیارن ودرختان جوانه بزنن و شگوفه بدن پس با گفتن جمله همون یی گل هست که آدم لاغر نخواهم شد
خدا پشت. وپنا. هتون. یا حق. حق. نگه دارتون
ای که با نامت جهان آغاز شد💖💚💖
سلام و درود فراوان نثار استاد بی همتایم و عاشقان لاغری با ذهن🌹
همهٔ ما در این سایت شگفت انگیز دور هم جمع شده ایم تا بوسیلهٔ تجربه های ارزشمند استاد گرانقدرم موانع ذهنی مان را در مورد لاغری برطرف کنیم و تشکر میکنم از استاد آگاهم که همیشه ما را با تجربه های ناب ذهنی شان همراهی میکنند تا راحتتر نتیجه بگیریم
من این فایل را الان دیدم و چون مشغول انجام تمرینات دوره ها هستم زیاد فرصت نمیکنم فایل های رایگان را ببینم البته سعی میکنم فایل هایی که استاد عزیزم در صفحهٔ اصلی سایت میگذارند را ببینم و تا جایی که وقت داشته باشم دیدگاهم مینویسم و ضمن دیدن این فایل آگاهی بخش متوجه شدم دیدگاهی که من در مورد ماکارانی نوشتم باعث برداشت اشتباه بعضی از عزیزان هم مسیرم شده که همین جا از همهٔ این دوستان عزیزم عذرخواهی میکنم منظور من گفتن تکرار طوطی وار عبارات تاکیدی نبودبلکه کمک کردن به تغییر نگاه مان بود و استاد عزیزم کاملاً درست میفرمایند عبارت تاکیدی به تنهایی نمیتواند ما را لاغر کند و وقتی اثر گذار است که ما بوسیلهٔ آموزشهای ذهنی فرمولهای چاقی را در ذهنمان کم رنگ کرده باشیم آنوقت گفتن عبارتی مثل لاغر شدن آسانترین کار دنیاست به ما کمک میکند که شوق لاغری را در ذهنمان پُررنگتر کنیم تا ذهن ما راحتتر لاغری را بپذیرد نه اینکه ذهنمان مملو از فرمولهای چاق باشد و ما بدون تغییر فرمولها با جملات تاکیدی آن را لاغر کنیم امیدوارم متوجه منظورم شده باشید
چاقی در ذهن ما ریشه های فراوانی دارد و یکی از مهمترین باورهای چاقی ما چاق شدن توسط خوردن است که سبب ایجاد ترس از خوردن مواد غذایی میشود که در ذهن ما بسیار ریشه دار است و من با اجازهٔ استادم توضیح مختصری در این مورد میدهم
چاقی ما ابتدا از دیدن و شنیدن آغاز شد و اکثر ما از بچگی توسط والدین مان چاق شدیم اینو بخور قوی بشی اینو بخور تپل و خوشگل بشی.. و بعد از اینکه چاق شدیم مرتب به ما میگفتند اینو نخور چاق میشی_کمتر بخور چاق شدی.. و با تکرار این جملات به مرور توجه ما رفت به سمت چاقی و ترس از چاقی در ما بوجود آمد و موقع خوردن به خودمان میگفتیم نکنه این غذا منو چاق کنه_نکنه فلان چیز را بخورم چاق بشم..و به مرور ترس از چاقی باعث شد که ما موقع خوردن غذا نتوانیم با خیال راحت و به اندازهٔ نیازمان غذا بخوریم و یواش یواش ترس از چاق شدن در اثر مصرف مواد غذایی در ما به یقین تبدیل شد و موقع غذا خوردن میگفتیم این غذا چاق کننده است من نمیخورم_اگه این غذا رو بخورم جتماً چاق میشم.. و با این نگرش و رفتارها ناخواسته به دهنمان ثابت کردیم که ما چاق شونده هستیم و حتی آب هم بخوریم چاق میشویم و چاقی را برای ذهنمان ثابت و منطقی کردیم و ذهن ما شروع کرد به ساختن فرمولای چاقی و فرمولای چاقی واکنش های رفتاری ما را طوری تنظیم میکنند که ما همواره باورمان که چاقی است را تجربه کنیم و باور ما برای اثبات خودش همیشه مشغول گسترش یافتن است برای همین به مرور چاقتر میشویم
و استاد آگاهم که می دانستند باور چاق کنندگی مواد غذایی چقدر در ذهن افراد چاق پُررنگ و قدرتمند است لطف کردند قسمتی را روی سایت قرار دادند که فقط خواص و مزایای مواد غذایی را برای ما شرح میدهند تا ترس از مواد غذایی بخاطر چاق شدن به مرور در ذهن ما کم و بی اثر شود و ما بتوانیم بدون ترس و مرور افکار چاقی غذایمان را به اندازهٔ نیاز بدنمان مصرف کنیم و در موقع غذا خوردن حس چاقی را به غذایمان منتقل نکنیم و آن را به یک غذای چاق کننده تبدیل نکنیم
اگر دیدگاه مرا در مورد ماکارانی خوانده باشید من ابتدا به این موضوع اشاره کردم که برای اینکه کمتر به چاقی توجه کنیم باید سعی کنیم کلمهٔ چاقی را کمتر تکرار کنیم و کمتر در مورد آن حرف بزنیم و به جای کلمهٔ چاقی از کلمهٔ لاغری استفاده کنیم و جمله هایی را که من مثال زدم عبارت تاکیدی نبود بلکه جایگزین کردن کلمهٔ لاغری به جای چاقی بود برای اینکه راحتتر توجه مان برود سمت لاغری چون ما با شنیدن همین جمله ها چاقی را به سمت خودمون جذب کردیم و از استاد هوشیارم تشکر میکنم که همیشه مواظب ما هستند که لیز نخوریم و خیلی خوشحال میشوم اگر برداشت ذهنی اشتباهی دارم محبت کنند مرا راهنمایی و هدایت کنند به سمت مسیر صحیح
با سپاسگزاری از زحمات بی دریغ استاد مهربانم امیدوارم همهٔ ما تناسب فکری ها براحتی لاغری با ذهن را تجربه کنیم و به این باور برسیم که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست🤗💖🌹
سلام صبح زیبای شما بخیر
ممنون از اطلاعات خوبتون
استاد عزیز من چند روزی هست که با سایت شما آشنا شدم و خیلی خوشحالم و از،خوندن متن هاتون لذت میبرم و از،شنیدن تما اطلاعاتی که در اختیار ما میزارید ممنونم تمام تلاشم این بتونم تمام و کمال خوب گوش کنم و بفهمم .خیلی از،حرفهای که میزنید واقعا انگار خود من هستم که رفتارهای من رو تو طول روز،مرور میکنید و شنیده های که واقعا از،اطرافیانم شنیدم چرا باشگاه نمیری چرا پیاده روی نمیری در حالی که من واقعا تحرک بالای دارم ….
راه های زیادی رفتم و تونستم وزن کم کنم و اما نگه داشتنش سخت خیلی سخت
تو جمع بودن رو همیشه دوس داشتم اما خیلی وقته فراری شدمو وافسرده
لاغری آرزوی خیلی وقته منه که الان یک سالی هست که این آرزو رو کنار گذاشته بودم و سعی میکردم کنار بیام با اندامی که دوسش نداشتم و موجب پا درد و کمر درد و نگاه های ادمهای که متناسب بودن روز،به روز،اذیتم میکرد.
وقتی حرفهاتون رو میشنوم مرور میشه که چه سختیهای کشیدم و میکشم و سعی میکنم درونم پنهان کنم
و خوشحالم که با سایت شما آشنا شدم و تا الان که چند روز،هست آشنا شدم متوجه این شدم که تو سایت شما به علاوه بر این که به آرزوی لاغری قرار برسم به آگاهی و درون مرده من که سالهاست رهاش کردم هم قراره سرو سامانی بدهم .
استاد عزیز فقط من سر درگمم که چطور نگرشمون رو نسبت به مواد غذایی تغییر بدیم چطور نترسم وقتی برنج رو میبینم و نترسم از خوردنش که سالهاست مقصر چاقی میدونستش .در صورتی که کسانی رو میشناسم که دو برابر من برنج و خورشت و…. میخورن و متناسب هستن و از،غذا خوردن لذت میبرن در صورتی که من باید بشمرم و بخورم و در آخر به چرا چرا خوردن بیوفتم
تمرین های که گفتید رو انجام دادم و مقابل تمام مواردی که چاقم کردن رو هم نوشتم و تمام و کمال تمرینات رو دنبال میکنم تا به تناسب اندام و آگاهی که درونم رو به آرامش برسونه ،برسم .
باآرزوی پیروزی و آرامش برای تمام کسانی که خواهان آرامش هستن و تشکر از،استاد عزیز،
سلام و درود
از اینکه در سرزمین لاغرها همراه من هستید خوشحالم
تغییر نگرش نیاز به اطلاغات صحیح و جدید و استمرار داره
در بخش شگفتی های مواد غذایی درباره برنج توضیح داده شده است
از اطلاعات این بخش استفاده کنید
ضمنا درنظر داشته باشید همین که هر روز از محتوای سایت استفاده می کنید به مرور خیلی از افکار و نگرش های شما تغییر خواهد کرد
عجله نکنید و ادامه بدید
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام
ممنون استاد خیلی ممنون این چند روز اتفاق خاصی نیوفتاده که بگم معجزه شد اما حال خوبی دارم دنبال میکنم و الویت زندگی گذاشتم سایت رو و با انگیزه ادامه میدم .تشکر
یا حق 🙏
سلام و درود به استاد عزیزم و عزیزان متناسب همیشه همراه ✋️✋️✋️
درس امروز :چی بگم لاغر بشم 😒
چیزی نمیخاد بگیم که لاغر بشیم 👌
مگه ما برای چاق شدن چیزی گفتیم که چاق شدیم ✅️
خب الان هم نباید هیچ عبارت تاکیدی رو به کار ببریم
چون فایده نداره
مگه به گفتن این عبارات تاکیدیه👍
اگه به گفتن بود که تا الان همه لاغر شده بودن 😁
ما باید نگرش و افکارمون رو تغییر بدیم و تمام اون نگرش های اشتباهی که برای چاقی در ذهنمون هس اصلاح کنیم و به باور صحیح تبدیل کنیم 👌
اون وقت هس که خود به خود لاغر میشیم 👏
پس من برای متناسب شدن هر روز روی باورهام کار میکنم 👌
و به طور مستمر هر روز روی خودم کار میکنم
تا به مرور اون باورهای صحیح و درست توی ذهنم جا بگیره
و کار خودش رو انجام بده 👌
مثلا باور اینکه من هر چه میخورم چاقم میکنه
برنج چاق میکنه نون چاق میکنه آب چاق میکنه بی تحرکی چاق میکنه فست فود چاق میکنه شام خوردن باعث جاقی میشه
صبحونه باید کلی بخوری چون انرژی بهت میده تو کل روز
و از اونجایی هم که باید خیلی بخوری پس چاقت میکنه
سس چاق میکنه نوشابه چاق میکنه
یعنی ما از اول صبح تا آخر شب تمام فکر و ذکرمون روی چاقیه 😬😬
که چه بخورم چی نخورم 😇
چقدر بخورم وبه همین دلیل تمام توجه ی ما باعث تبدیل شدن چاقی توی جسممون میشه
و جسم هم توی فشاره 😬
و از اونجایی که ما از بچگی فابریکی متناسب بودیم 😊
و جسم هم دوست داره به اون حالت اولش برگرده
پس بلده کارش رو چه جور انجام بده 👍
این ما هستیم که به زور غذا رو وارد بدنمون میکنیم و همراه هر کی غذا میخاد بخوره ما هم باید غذا بخوریم تا لذت ببریم 😤
و ظهر هم چه گشنه باشیم چه نباشیم باید همراه خانواده غذا بخوریم باید سرموقع ظهر غذا بخوریم و
ته مانده ی بچه مون هم دور نریزیم 😤
خدا خوشش نمیاد اصراف کردن رو
پس چه اتفاقی میفته اونوقت
افکار اشتباه و رفتار اشتباه تبدیل میشه به جسم بیمار و چاق 🤢
به جسمی که خودش هم از خودش بدش میاد 😔
اونوقت می شینیم و میگیم
من ژنتیکی جاقم خدا خواسته من اینجور باشم استخون بندیم اینجوره من به خانواده ی پدریم یا مادریم رفتم
ما خانوادتن چاقیم
و هیچ کاری نمیشه کرد 🫥
تمام این افکار غلط رو از بچگی فرهنگ سازی شده
که غذا چاق میکنه پس ما نباید غذا بخوریم چاق میشیم
و برای ادامه زندگیمون باید مدام تو رژیم باشیم شانس خودمونه کار دیگه ای از دستمون برنمیاد و رزیم گرفتن هم که سخته و زجر اوره
پس باید بپذیریم که جاقیم و با همین جسم چاق و مریض زندگیمون رو بگذرونیم😶
زندگی کردن خیلی آسونه
لاغر شدن و لاغر موندن خیلی آسونه 🤗
پس ما باید اون افکار اشتباه رو به صحیح تبدیل کنیم
با استمرار داشتن در این سایت و موندنمون
میتونیم در شادی و سلامتی و زندگی راحتی دست پیدا کنیم
و به وزن دلخواهمون برسیم 💪
و این فکرا رو از سرمون بیرون کنیم که با نخوردن لاعر میشیم
اتفاقا با خوردن به موقع و نیاز داشتن بدن هستش که
ما متناسب میشیم و برای همیشه در سلامتی و شادی زندگی میکنیم
🙏🙏🙏
به نام پروردگار یکتا
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
باید بگم دیدن شما استاد ،خیلی بهم انگیزه میده ، وقتی ویدیوی جدید میزارید و من شما رو در اندام متناسب تر از قبل میبینم بسیار خوشحال میشم و آفرین میگم در دلم ،عالیه .
من خودم قبلا یعنی تا زمانی که وارد سایت نشده بودم ،در اکثر مواقع وقتی با یه ماده ی غذایی مواجه میشدم خیلی ترسم زیاد بود و همیشه اگر نمی خوردم در حسرتش بودم و اگر می خوردم هم بعدش کلی عذاب وجدان داشتم .
الان من درکی که از فایل های تناسب ذهنی داشتم این نبوده که با عبارات تاکیدی می تونم لاغر بشم بلکه با تغییر نگرش و افکارم می تونم لاغر بشم .من فهمیدم که آدم های متناسب با رفتار غذایی صحیح اصلا موقع مواجه شدن با یه ماده ی غذایی فکری ندارن در موردش ،اگر واقعا گرسنه باشن می خورن اگر هم میل نداشته باشن نمی خورن ،دیگه دغدغه ی زندگی این افراد خوردن و نخوردن نیست .من خودم وقتی زمان یه وعده ی غذایی میرسه ،تنها فکرم اینه که آیا گرسنه هستم واقعا یا نه ، اگر نباشم ،برای همسرم و دخترم غذا می زارم و خودم بعدا می خورم ،این یه تغییر بزرگ در منه ، قبلا فکرم در این مورد متفاوت بود ،در راستای چاق کردن من بود ،با خودم می گفتم چرا باهاشون نخورم که تموم بشه برم پی کارهای دیگم ، یعنی یه جورایی خوردن صبحانه ،نهار و شام اجباری بود در ذهنم اما الان فکر صحیحی دارم و پررنگ شده نسبت به فکر اشتباه گذشته م ،حتی خوردن میوه واقعا اجباری بود در ذهنم ، چون قبلا که رژیم می گرفتم ۵واحد در طول شبانه روز میوه می خوردم ،دیگه عادت کرده بودم ، حتی اگه میلم نبود بین وعده ها می خوردم .یه فکر اشتباه دیگه هم که الان اصلاح شده در ذهنم اینه که همیشه در فکر این بودم که فلان ماده ی غذایی رو باید بخورم بخاطر کلسیمش ،اون یکی برای ویتامینش ،اون هم واسه آهن و خلاصه هر کدوم برای یه فایده ،این اهمیت دادن به سلامتی بیش از حد بود ، بخاطر همین اشتباه بود ،اتفاقا چند وقت پیش با یه خانم کاملا متناسب آشنا شدم که ۲تا پسر داشت که یکیشون همسن دخترم بود ،شکر خدا کاملا سالم و سرحال ،در مورد تغذیه ش پرسیدم ،گفت هیچ وقت در دوران حاملگیم برام فرقی نداشته چی بخورم که بچه م انواع مواد مغذی دریافت کنه و خودم هم کم نیارم ،هر غذایی که واسه بقیه گذاشتم همون رو خوردم ،اصلا در طول عمرم صبحانه نخوردم حتی زمانی که به این بچه ها حامله بودم ،دوران حاملگی هم در ماه آخر ۶کیلو تفاوت وزن داشتم ،هیچ وقت هم شیر نخوردم ،در بین لبنیات تنها گاهی کمی پنیر خوردم .وقتی این خانم رو با خودم و افکارم مقایسه کردم دیدم چقدر نگرش من اشتباه بوده ،چقدر مواد غذایی وارد بدنم می کردم که نکنه کم بیارم ،نکنه بچه م ضعیف بشه و …الان هم افکار اشتباهی دارم و به این فکر میکنم که من دوران حاملگی کلسیم کم مصرف کردم بخاطر همینه که پاهام درد میکنه، اون ۳لیوانی که گفته بودند رو نمی تونستم کامل بخورم 🙂
دیدم کلا افرادی که کمتر به خوردن فکر می کنند سالم تر هستند .
من معمولا عبارات تاکیدی بکار نمی برم ،فقط دارم روی نگرشم کار می کنم و آموزش ها رو به عمل در زندگیم تبدیل می کنم .
✓خدایا شکرتبرای سلامتیم ، تناسب اندامم و حال خوبم✓
« استاد گرامیم سپاسگذارم »
با نام و یاد خداوند بخشنده و مهربان
در مورد نگرشهای ما و تغییرات آنها،من خوب خیلی باورها داشتم،مثلا تا مدتها روغن برام چاق کننده بود تمام مواد قندی ب نظرم چاق کننده بود برنج می گفتند چاق میکنه نان چاق می کنه ماکارونی چاق میکنه نوشابه چاق می کنه سس مایونز چاق می کنه پیتزا چاق میکنه کوتلت چون روغن داره چاق می کنه سسیب زمینی چاق می کنه سالاد الویه یا سالاد پاستا بخاطر سس مایونز ک داخلش هست چاق میکنه میوه، خرما کش مش بخاطر قندش چاق می کنه ووووو خیلی از غذاهای دیگه ک شامل انواع دسرها فست فودها،هله هوله و تنقلات چاق می کنه.
ب قول ما افراد چاق ک حتی آب هم چاق می کنه،وای خدایا من بچه بودم من رو بردن دکتر رژیم،حتی نمک را برای من قدغن کرده بود من حق نداشتم نمک داخل غذا بریزم وای خدای من،اگر ب حساب کالری هم بگذاریم نمک ک صفر کالری هست نمک چرا باید چاق کننده باشد،وای همین که بچه بودم چه زجری می کشیدم من دقیقا یادم نیست ک اون رژیم ب یک هفته یا دو هفته طول کشیده باشه اوف وقتی فکرش رو ب یاد بیاورم سرم سوت می کشد.
در مورد موارد بالا ک گفتم،من ک مواد قندی زیاد مصرف نمی کردم چون خیلی نیاز ضروری نبوده ولی وای از روغن یا بعضا هم از سس ب شدت می ترسیدم خوب این نیاز روزانه بوده،روغن ناچاریم ک هر روز مصرف می کنیم من خیلی خیلی کم روغن در غذا می ریختم حتی ماکارانی ما غذایی کاملا خشکبوده ومن همیشه حرصم می گرفت ک چرا دیگران با خیالدراحت روغن در غذا می ریزند ولی من همش حساب کالریهاش رو داشتم.
اینها خیلی من را آزار می داد ولی الان اصلا هیچ ترسی ندارم ولی مادرم اینها طبق عادت قدیمی ک من انجام می دادم هنوز هم داخل غذایی مثل ماکارونی روغن ب اندازه کافی نمی ریزند بخاطر اینکه من قبلا این کاررو انجام می دادم ولی الان میگم باید همه چی داخل غذا ب اندازه باشه تا غذا خوب از آب دربیاد و بعدش مگه ما چن بار در ماه مگه ماکارونی می خوریم و چقد می خوریم فوقش یک یا دو بار،در مورد پیتزاهم من فقط بخاطر نونش می ترسیدم وگرنه مشکلی با پیتزاو ب هیچ وجه هم اونو چاق کننده نمی دونم،در مورد سس مایونز هم ک ب شدت میترسیدم الان ب هیچ عنوان مشکلی باهاش ندارم
ولی ما کلا چنین چاشنیهای رو زیاد مصرف نمی کنیم و مثلا چ جور بشه ی سالاد ماکارونی درست کنم ک چن روز پیش درست کردم داخلش ریختم من اصلا یادم میره ک اصلا سس داخل یخچال هست چون هوای محل ما رطوبتش زیاد هست معمولا سالاد درست نمی کنیم ک داخلش سس بریزیم ودر هر صورت مصرفمون تو این زمینه خیلی پایین هست ولی بقیه مثلا اگه سیبزمینی یا چیزی مثل فلافل بخورند حتماهمراهش سس گوجه یا چیزهای دیگه مصرف می کنند ولی من نه خیلی تاکید ب مصرف این چیزها ندارم ولی دیگه کاملا هم برام عادیه وخیلی هم دوست دارم وهیچ ترسی ازین چیزها ندارم.
من کاملا این فرمولهام عوض شده،من تو این زمینه هیچ نیازی ب گفتن عبارات تاکیدی ندارم.چن روز پیش یکی از دوستانم بهم زنگ زده بود وگفت تو وزنت چنده چقد لاغر شدی چقد چاق شدی گفتم ولش کن من خیل وقته وزن نکردم همش پرسید چقد وزنت بالا رفت گفتم من هیچی نمیدونم من یک دو ساله خودم وزن نکردم ولی در مورد خودش گفت هی رژیم می گیرم ول می کنم ی بار ب زور بیست تا کم کردم ولی الان هم پیاده روی می کنم و هم رژیم می گیرم ولی تاثیر نداره،علاوه بر این وزن ک اضافه کردم ۱۴ کیلو دیگه اضافه کردم.
من هیچی نگفتم پیش خودم گفتم پس ی نمونه عینی دیگه که میگه این کارا چقد بی خود هست.چن وقت پیش همسر برادرم اومد خونمون،روی میز داروی زینک بود ک مادرم و پدرم می خوردند،همسر برادرم گفت وای این دارو چاق می کنه و با چ اطمینانی گفت چاق می کنه،من گفتم من ک نمیخورم مامان اینا میخورن،او گفت عیب نداره مامان چاق بشه.
گفتم این قرص ترکیبش چیه چطور چاق میکنه؟گفت اشتها رو زیاد می کنه و بعد چاق میکنه،گفتم خوب چاق میکنه چقد خوب،بده بچه ها بخورن ی خورده وزنشون بالا بره گفت نه برای چی بدم،خوب خودشون غذا بخورن من برای چی بهشون دارو بدم.
ولی من اللن دقیقا میدونم ک هیچ دارویی باعث چاقی نمی شود.واما در مورد عبارات تاکیدی ،من قبلا بعضی اوقات اتفاقی فقط برای اینکه ی مقدار ب حودم روحیه بدم پیش خودم تکرار میکردم و اونم ن برای همیشه چون یادم می رفت و کلماتی در مورد چاقییا لاغری ،بله بندرت تکرار می کردم مثلا در مورد غذایی فقط ی چن بار همین چن وقت پیش تکرار کردم ولی ن ب صورت دائمی اونم بخاطر اینکه یکی از کاربران عزیز این طور گفته وگرنه من فکر این چیزا نمی کنم.ولی فقط برای تقویت روحیه خودم همین دیروز پیش خودم تکرار کردم من حالم خوبه من خیلی خوب هستم من تمام مشکلاتم ب زودی حل میشه من تمام دردهام ب زودی خوب میشه من تمام ناراحتی هام ب زودی برطرف میشه همه چی درست می شه.من تحت هیچ شرایطی نباید ناراحتی کنم من یاید مقاوم و صبور باشم من همین جوری یهویی ب ذهنم اومد و تکرار کردم.ولی برای مواد غذایی نه واینکه بگم این غذاها چنین می کنند یا چنان می کنند.
بله پس ما وقتی تمام نگرشها تغییر دادیم نیاز ب گفتن این عبارات نمی باشد.
به نام خداوند مهربان و همیشه حاضر و خواهان پیشرفت ما ،
و درود برکت رحمت ثروت سلامتی سعادت دو جهان عمر با عزت طولانی و شادی برای شما استاد ارجمند. و گرامی هر لحظه جاری،
پیرو آموزشهای شما استاد بی نظیر، من درکی را که کردم و نکاتی را که متوجه شدم رو مینویسم:
۱)زمانی که دیگه قبل از هر وعده غذایی و دیدن مواد غذایی ذهن من پاک بود و اصلا فکری دیگه د ر مورد غذاها نکرد و افکار منفی نداشت و هیچ مبارزه و جنگی و تلقینی را بطور آگاهانه از طرف اراده من نطلبید
یعنی :
اونموقع هست که آگاهی ها نفوذ کرده و واقعا نگرش من تغییر کرده،
۲)و ما اصلا نیازی نداریم لاغری را یاد بگیریم ما او را بلدیم فقط چون با گرفتن ویروس چاقی عمل طبیعی و استاندارد بدن را براش ترمز و اختلال ایجاد کردیم
تنها کارهایی که باید انجام دهیم( البته نه ورزش به نیت لاغری و نه با تلقینات و نه رژیم لاغری )
منظورم از کارهایی که باید انجام
دهیم:
دیدن و یادآوری و متناسب بودنی هست که بطور طبیعی در بدن ما بوده و ما فقط باید باورش کنیم و بهش اعتماد کنیم و همچنین باید ایمان بیاریم که بدن ما طبق نقشه درست خداوند از قبل بلده میزان باش و سوخت و ساز دقیق و کافی و عالی هم در همه رده سنی هم داشته باش و بدن خودش بهتر از ما و همیشه دوست داره سلامت باش،
ما فقط با دیدن رفتار افراد متناسب و یافتن علل و الگو درست به خودمان یادآوری میکنیم که ما ذاتا خودمان لاغریم و این دیدنها و دلیل های منطقی آوردن و شناسایی ترمزها و ویروس های ذهنی و پاکسازیهاشون آرامآرام رعایت قانون تکامل باور ما را درست و عمیقتر و قویتر میکنه و شکل میده و با دیدن الگوی صحیح و طبیعی و عملی رفتار افراد متناسب باورمون میشه که چقدر بدن خودش طبیعی و متعادل میتواندبخورد و سلامت و متعادل و زیبا بماند و
ما نباید فکری در قبل و حین و بعد از غذا برای چاقی و منفی داشته باشیم و مثل افراد متناسب هیچ چیزی رو به چاقی ربط ندیم و ولع و حرص نداشته باشیم،
همچنین اگر گاهی افکار چاقی در ذهنمان آمد با تمرکز بر روی چیز دیگه ای رهایش کنیم تا آرام آرام محو شود و ما این مهارت را تمرین کنیم تا پیروزی و لذت همیشگی تا آخر عمرمون ،
انشاالله به امید و کمک پروردگار که تا الان خودش هدایت کرده بقیه راه را هم خودش هدایت خواهد کرد،
وباتشکر فراوان و قدردانی بی نهایت از فایلهایی که تهیه میکنید و هر فایل چه درسهایی که ندارد در هر زمینه ای شما حتی فکر کردن و کنترل ذهن را به ما دارید یاد میدهید ب طور عملی اونم ،
که خیلی مهم و کلا فلسفه و کلید خوشبختی هست ممنونم استاد همیشه در حمایت خداوند باشید و شاد و پیروز .
سلام استاد
خداراشاکرم که درتاریخ 1402/11/02 این فایل را گوش دادم
درلاغری با ذهن خیلی از فرمولهایی که قبلا درذهن ما بوده که فکر میکردیم ما با آنها برای همیشه چاق خواهیم بود اصلاح شده است مثل
چاقی درمن ارثی است – سوخت و ساز بدن من کم است – پشت میز نشینی من را چاق کرده – بیماری تیروئید من را چاق کرده – خوردن شیرینی و برنج با نون من را چاق کرده است و….
بله دقیقا استاد حرف شما درست است خیلی از مواقع که با غذایی مواجه شدم اولین فکر درذهن من آمده که این غذا تورا چاق میکند و بارها با این جمله که من به بدن و مغزم دستور میدهم هرچه را میخورم به انرژی و سلامتی دربدن تبدیل کند را برای خودم تکرار کردم ولی بازهم در فکرم به چاقی بیشتر فکر کرده ام .
درمورد ماکارونی من از قبل همیشه درذهنم بود ک این غذا من را چاق میکند ولی از وقتی که درمورد شگفتیهای ماکارونی خواندم دقیقا این نگرش تغییر کرده و اصلا درهنگام خوردن و مواجه شدن به چاقی فکر نمیکنم که خواسته باشم کلمات تاکیدی را به کارببرم چون دقیقا نگرش من نسبت به ماکارونی تغییر کرده و مثل افراد لاغر که وقتی غذا میخورند اصلا به چاقی و لاغر شدن فکر نمیکنند و فقط میخورند که سیر باشند و این سیری به بدن آنها انرژی بدهد باید فکر کنیم و جالبه افراد لاغر هیچ نگرشی نسبت به خوردن غذا ندارند من فکر کنم فقط با خوردن بعضی از انواع غذاها لذت میبرند و گرنه غذا را میخورند که سیر شوند و از گرسنگی نجات یابند .
در هفته ی قبل برای روز زن همکاران به جایی دعوت شدیم که غذای سلف سرویس داشت یکی از دوستان من لاغر بود گفت بروم برایش غذا بیاورم چون خودش نمیتوانست ابتدا برای او سوپ بوقلمون داغ بردم و برای خودم هم برداشتم چون درهوای سرد غذای داغ بیشتر میچسبد ولی او با خوردن اولین قاشق گفت چون شیرینه من نمیخورم درحالی که برای من زیاد شیرین نبود و همین کمی شیرینی آن را خوشمزه کرده بود . به ناچار رفتم برایش قارچ و املت آوردم گفت بازم هم همه چیز شیرینه و نخورد درحالی که من چشیدم و اصلا برای من شیرین نبود خیلی تعجب کردم که چطور این فرد به این لاغری به این مقدار شیرینی حساسه و نمیخوره و در نهایت پنیر و سبزی خورد و ناراضی بود که چرا این همه غذای شیرین درست میکنند برای صبح باید غذا سالم و بدون ذره ای شیرینی باشد بهش گفتم میترسی با شیرینی چاق شوی گفت اصلا من همیشه از غذای شیرین بیزارم و حتی آب میوه و کیک شیرین نمیخورم و از آنجا متوجه شدم که نگرش این فرد به غذا باعث شده است که برای همیشه لاغر بماند و این نگرش در رفتار و عملکرد او نسبت به غذاها دقیقا دیده میشود درحالی که افراد چاق هرچه غذاها شیرین تر و چرب تر باشد برای آنها خوشمزه تر است و گفتم خدا کند روزی برسد که من هم مثل این فرد لاغر بتوانم در خوردن غذاها ابتدا توسط نگرش و بعد از طریق طعم و مزه غذا بخورم این برمیگردد به نگرش ذهن چاق و درمواجه شدن با غذاها اگر این فکر که من با خوردن این غذا چاق میشوم درذهن مرور شود و من خواسته باشم با جملات تاکیدی که این غذا برای رشد و انرژی من مفید است را تکرار کنم هرگز از میزان چاقی این غذا برای من کم نخواهد کرد چون فکر ذهن ناخود اگاه هنگام خوردن غذا خیلی مهم است و باید ابتدا کمی حوصله کنم و فکرم را از این نگرش پرت کنم و یا درموقع دیگری که فکر من این نگرش را ندارد آن را بخورم مثل آب که میگوییم انسان را چاق میکند درحالی که هیچ کالری ندارد ولی چون با فکر چاقی همراه است انسان را چاق میکند .
استاد ممنون از این آگاهیهایی که به ما میدهید و انشاالله نگرش من هم روزبه روز نسبت به غذاها و چاق نشدن با خوردن غذاهاتغییر کند . خداراشکر من هیچ وقت اعتقادی به عبارت تاکیدی نداشتم که باعث میشود آن موضوع تغییر یابد