تو سیوپنج سالی که با چاقی دستوپنجه نرم میکردم، یه سؤال همیشه مثل سایه دنبالم بود: چیکار کنم لاغر بشم؟ 🤔
هر چی رژیم و روش بود امتحان کردم… از نخوردن نون تا دویدن با شکم خالی 🏃♀️🍞 ولی نتیجه؟ هیچی جز خستگی و ناامیدی.
تا اینکه یه روز یه روش جدید پیدا کردم، یه راه متفاوت که از بیرون شروع نمیشد، از توی ذهنم شروع میشد… و اونجا بود که مسیرم عوض شد 💡🧠✨
🌀 تا حالا شده با خودت بگی: «واقعاً چیکار کنم لاغر بشم؟»
جوابش ساده نیست… اما بذار یه چیزی رو خیلی روشن بهت بگم: همهی ما که چاق بودیم یا هستیم، تهِ دلمون عاشق لاغر شدنیم! حتی اونهایی که میگن: «من با این اندامم راحتم» یا «لاغر بودن مهم نیست»…
اینا همهاش حرفای ظاهریه. ته دلشون میخواد لاغر باشن، ولی شاید دیگه امیدی ندارن یا خسته شدن از هزار بار تلاش بینتیجه. 😞
فکر کن! چرا واقعاً دوست داری لاغر بشی؟ 🤔
واسه اینکه لباس مورد علاقهتو بپوشی؟ ترس از چاق شدن نداشته باشی؟ اعتمادبهنفس داشته باشی؟ اینا همه دلایل خوبین، اما دلیل اصلی خیلی عمیقتره…

چرا دلت میخواد لاغر بشی؟
شاید بگی: خب، میخوام اعتماد بهنفس بیشتری داشته باشم، لباسی که دوست دارم بپوشم، از دست این ترس همیشگیِ چاقتر شدن راحت شم 😩
اما یه نکته خیلی مهم این وسط هست که کمتر کسی بهش توجه میکنه…
🛑 واقعاً اینا دلیل اصلی علاقهمون به لاغر شدن نیستن!
بذار یه مثال برات بزنم تا بهتر متوجه بشی:
فرض کن هر روز میری جلوی یه فروشگاه خاص تا یه چیز مورد علاقهتو بخری. روز اول بستهست. فرداش هم بستهست. پسفرداش هم… خب تا کی ادامه میدی؟ بالاخره یا بیخیال میشی یا میری سراغ یه فروشگاه دیگه، درسته؟ 😅🛍
یا مثلا یه روز تصمیم میگیری بری کلاس گیتار یا نقاشی. چند روزی ذوق داری، تمرین میکنی، شاید حتی بری ثبتنام کنی، ولی یه هفته که میگذره، سرد میشی و دیگه ادامه نمیدی… 🎸🎨
این داستانها خیلی آشناست، نه؟ 
چون وقتی فقط یه چیزی رو دوست داریم، به محض اینکه سخت شد، ولش میکنیم.
اما لاغر شدن فرق داره!
🍽️ افرادی که سالهاست در جستجوی جواب چیکار کنم لاغر بشم؟ دارن رژیم میگیرن، ورزش میکنن، برنامههای سخت رو امتحان میکنن، بارها شکست میخورن ولی بازم ادامه میدن…
اینا فقط دوست ندارن لاغر بشن! اینا عاشق لاغری هستن 💖
و این یه فرق بزرگه!
✅ چون کسی که فقط لاغری رو دوست داره، طاقت سختیها رو نداره…
✅ ولی کسی که عاشق لاغر شدنه، حتی وقتی سختیها میان، نمیتونه رهاش کنه!
مغز ما جلوی “دوست داشتن” رو میگیره 😐 ولی جلوی “عشق” رو نه! 
عشق قویتره. عشق موندگاره. عشق، پشتکار میآره.
اگه تو هم سالهاست وسط هزار جور برنامه لاغری هستی و هنوزم امیدتو از دست ندادی، پس بدون:
💘 تو عاشق لاغری هستی… حتی اگه خودت نمیدونستی!
و خبر خوب اینه که:
📌 کسی که عاشق لاغر شدنه، بالاخره لاغر میشه. ✨ و سایت تناسب فکری جواب سوال چیکار کنم لاغر بشم رو برات فراهم کرده، همون مسیریه که تو رو از «سرزمین چاقها» میبره به «سرزمین لاغرها»!
🌿 سرزمینی که توش آرامش هست… 🌈 صلح با خودت هست… 🎯 انگیزه، اشتیاق، شادی و یک حس فوقالعاده از لاغر شدن هست…

پیدا کردن دلیل منطقی برای لاغر شدن
در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتم، یه سوال همیشگی همیشه توی ذهنم میچرخید:
“چیکار کنم لاغر بشم؟” 🤔
هزار بار این سوال رو از خودم پرسیدم.
وقتی یکی بهم تیکه مینداخت… وقتی تو فروشگاه لباس میشنیدم: «سایز شما رو نداریم!»
یا حتی وقتی دکتر با جدیت گفت: “باید وزنتو کم کنی، این قلبت شوخیبردار نیست!”
هر بار یه چیزی منو هل میداد به سمت این فکر که باید کاری کنم… یه رژیم جدید، یه ورزش سختتر، یه برنامهی سفت و سختتر… و هر بارم با کلی امید شروع میکردم و چند وقت بعد… بوم! ناامیدی و شکست 😔
همیشه یه دلیل جدید برای فکر کردن به اینکه «چیکار کنم لاغر بشم؟» پیدا میکردم. ولی عجیب این بود که با وجود دلایل زیاد، نتیجه یکی بود: موفق نمیشدم!
اما یه روز، یه چیزی رو فهمیدم که مسیر فکریمو عوض کرد. فهمیدم مشکل من تو روش نبود.
مشکل توی رژیم، ورزش، دارو یا دستگاههای عجیب و غریب لاغری نبود. مشکل این بود که دلیلهام سطحی بودن!
🔍 من واقعاً نمیدونستم چرا میخوام لاغر بشم. فقط میخواستم از یه حس بد فرار کنم، نه اینکه عاشق یه حس خوب باشم.
در واقع بهجای اینکه انگیزهم از درون بجوشه، از بیرون فشار روم بود.
🔓 وقتی بهجای «فرار از قضاوت بقیه» و «ترس از مریضی»، به خودم گفتم:
«میخوام لاغر بشم چون دوست دارم سبکبال باشم، چون دلم میخواد آینه رو با لبخند نگاه کنم، چون سزاوار آرامش و زیباییام»
اون وقت بود که یه انرژی جدید توی وجودم شکل گرفت.
🧠 وقتی بفهمی دلیل واقعیت برای لاغر شدن چیه، اون وقت سوال «چیکار کنم لاغر بشم» دیگه فقط یه جمله ناامیدانه نیست، بلکه میشه شروع یه مسیر واقعی، آرام، لذتبخش و مؤثر.
نه با فشار و عجله، بلکه با آگاهی و عشق به خودت ❤️

ر✅ روش صحیح لاغر شدن؛ جواب واقعی به سوال همیشگی: چیکار کنم لاغر بشم؟
یکی از سوالهایی که تقریباً همهی ما با اضافهوزن بالا بارها از خودمون پرسیدیم، این بوده:
«چیکار کنم لاغر بشم؟» 🤷♀️🤷♂️
و واقعاً هم سوال بهجاییه! چون هر بار که تصمیم به لاغر شدن میگیریم، انرژی زیادی خرج میکنیم. اما چرا معمولاً نتیجه نمیگیریم؟ 🤔
🧭 نکته طلایی اینه: ما معمولاً دلیل درستی برای لاغر شدن نداریم!
هر بار به خاطر یه اتفاق زودگذر (مثل شنیدن یه تیکه، دیدن عدد روی ترازو یا شنیدن نظر دکتر) تصمیم میگیریم لاغر بشیم، اما چون دلیل اصلیمون برای تغییر روشن نیست، وسط راه خسته و دلسرد میشیم.
🎯 چرا فهمیدن دلیل لاغر شدن از خود لاغری مهمتره؟
وقتی ندونی چرا میخوای لاغر بشی، دائم داری از خودت میپرسی:
“چیکار کنم لاغر بشم؟”
ولی اگه دلیلت رو بدونی، دیگه ذهنت دنبال راهحل نمیگرده؛ چون راه رو پیدا کردی، فقط کافیه ادامه بدی.
💡 درست مثل سفره:
اگه ندونی مقصدت مشهده یا بندرعباس یا تبریز، هر چند ساعت یهبار مسیرت رو عوض میکنی و بعد از کلی رانندگی، میبینی فقط خسته شدی، بدون اینکه حتی یک قدم به مقصد نزدیکتر شده باشی! 🚗🌀
🔁 این همون چیزیه که خیلی از افراد چاق بارها تجربه کردن:
بارها رژیم گرفتن، بارها ورزش شروع کردن، بارها قرص یا دمنوش خریدن… ولی چون دلیل درونیشون مشخص نبوده، خیلی زود خسته شدن و برگشتن به نقطهی اول.
✅ پاسخ علمیتر به سوال: چیکار کنم لاغر بشم؟
جواب درست به این سوال فقط توی رژیم و ورزش نیست. بلکه باید اول دلیل درونی و عاشقانهت برای لاغر شدن رو پیدا کنی.
نه به خاطر قضاوت بقیه، بلکه چون دوست داری سبک، رها، سالم و شاد زندگی کنی. 💖 وقتی این دلیل درونی رو پیدا کردی، حالا وقتشه با یک روش درست و اثربخش حرکت کنی…
🧠 بهترین راه برای لاغر شدن از درون: ورود به سرزمین لاغرها
اگه تو هم از اونهایی هستی که بارها از خودت پرسیدی:
«چیکار کنم لاغر بشم؟»
و از رژیمها و راههای تکراری نتیجه نگرفتی، پیشنهاد میکنیم حتماً دورهی «ورود به سرزمین لاغرها» رو شروع کنی.
🎓 این دوره اولین و بنیادیترین قدم برای لاغری با ذهنه؛ یعنی همون جایی که تو یاد میگیری دلیل واقعی علاقهت به لاغری چیه، و چطور باید از ذهن برای ساخت بدن دلخواهت استفاده کنی.
✍️ تمرین آموزشی برای رسیدن به جواب سوال همیشگی: چیکار کنم لاغر بشم؟ 💭
حالا که مطالب آموزشی جلسه امروز رو خوندی و ویدیوش رو دیدی، وقتشه با خودت رو راست باشی 😌
همه ما یه جایی توی مسیر لاغر شدن، با این سوال ذهنی روبهرو میشیم: «چیکار کنم لاغر بشم؟» ولی جواب این سؤال توی روشهای عجیب و غریب و رژیمهای سخت نیست، بلکه توی شناخت خودمون و دلایل واقعیمون برای لاغریه.
تمرینی که در ادامه برات نوشتم بهت کمک میکنه با خودت صادقتر بشی، بدونی چرا بارها شروع کردی و وسط راه جا زدی، و از این به بعد چطور میتونی با مسیر صحیح لاغری با ذهن به نتیجه فوقالعاده برسی 🎯
🧠 شرح تمرین:
- چند تا از خواستههایی که در زندگی داشتی و به خاطر سخت شدن مسیر، رهاشون کردی رو نام ببر 🚧
 - یه خاطره بنویس از وقتی که عاشق یه خواسته بودی و با تمام سختیا، آخرش بهش رسیدی ❤️
 - با توجه به مطالب این جلسه، چرا واقعا میخوای لاغر بشی؟ فقط ظاهر؟ یا یه حس عمیقتر؟ 🌟
 - قبلتر که از رژیم و ورزش استفاده کردی، چی باعث شد با وجود شکست، دوباره بخوای اقدام کنی؟ 🔄
 - این بار چه منطقی پشت تصمیم لاغریت هست؟ لاغر شدن برای تو چه معنیای داره؟ 🧭
 - چرا روش «لاغری با ذهن» رو انتخاب کردی؟ این روش چه حسی بهت میده؟ ✨
 - فکر میکنی روش ذهنی چطور میتونه تو رو به رؤیای تناسب برسونه؟ 💡
 
💬 دعوت به نوشتن:
حالا نوبت توئه! 💌 بیا و تو بخش نظرات همین صفحه جواب این سؤال رو بنویس:
تو واقعاً چرا میخوای لاغر بشی؟
نترس از نوشتن! نه نمره داره نه امتحان 😄 ولی مطمئن باش وقتی شروع به نوشتن میکنی، جوابهای ذهنیات واضحتر میشن و مسیر برات روشنتر میشه.
منتظر کامنتهای شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.25 از 55 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
				
			                
			                    
            
        

نشان های دریافت شده
سلام ماگذشته چاق روگذروندیم وچقدردوران سختی بود وچقدررزیم ورزش روانجام میدادیم وبجای امیدداشتن به لاعرشدن بیشترفکرمیکردیم چاق میشیم ومن خودم همیشه توحسرت لاغری بودم میرفتم لباس بخرم چقدرناراحت بودم که نمیتونستم لباس دلخواهموبخرم یارفتن به جمع چقدرحالنوبدمیکردیاتوممع همسرم میگفت برروترازوناراحت میشدم دوست نداشتم وزنموبدونن وحالموبدترمیکردغذامیخوردم بعدش حالم بدمیشدچقدرخودگوسرزنش میکردم منم عادت های بدروننیزاشتم کتار رژیم ها نمیتونستن مشکل حل کنن ورهامیکردیم ونمیدونستیم این ذهن ناخواداگاه هست براش حالت تنبیه داره وماچقدرافکارمنفی داشتیم حس وحال همیشه بدهمش عصبی وخسته شدن ازچاقی چاقی هیچ وقت حال کسی روخوب نکرده چقدرضربه ها خوردیم هی گفتن پسرها ازدخارلاغرخوششون میادزن چاق نمیخوان وخیلی ازافرادچاق منزوی میشدن ازخیلی کارها وایدها میگفتن تالاغرنشم انجام نمیدم چاقی عددترازو نیست چاقی همش ازذهن شروع میشه من خودم یکم کسالت داشتم دکترگفت بایدده کیلووزن کم کنی من گفتم باخودم باقدرت ذهن کم میکنم من یادگرفتم برادهنم لاغری رواسان کنم ماهی دوکیلوکم کنم ذهن باید یادبگیره چجوری عمل کنه ومانبایدتحت تاثیرحرفهای دیگران نباشیم باید درادامه مسیرمصمم بودنبایدسستی کردچیزی بنام مقاومت ذهتی یاترغیب بخوردن وحودنداره همش نگرش ذهن چاقه هدف ماازلاعری اول سلامت جسم وروان رسیدن به ارامش بالا رفتن اعتنادبنفس درروش ذهنی کسی نمیادبراماتعیین کنه چی بخوریم چه ساعتی بخوریم ورزش کنیم ورزش کنیم من قبلا ازپوشیدن لباس روشن فراری بودم ولی الان راحت هرمدل لباس میخرم ازادی داریم درروش ذهنی علت حس اسارت برمیگرده به اون تفکردرمورد چاقی من خودم خیلی کلنجاررفتم لاعرکنم دیدم واقعا نمیتونم ازخدا خواستم وبطوراتفاقی باسایت تناسب فکری اشناشدم واموزش هاروشروع کردم وحل تمرین ومهمتراجراگفته های استادکه اصل وپایه متناسب شدنه شب تاصبح فایل گوش بدیم ولی اجرانکنیم فایده نداره وقتی گوش به حرفهاشون بدیم راحت هم ذهن متناسب میشه هم جسم چقدرحال خوب میشه روابط بهترمیشه چون دیگه اون حال بده دیگه وجودنداره ترس ازخوردنه نیست نگرش ارثی بودن چاقی ردمیشه چاقی همش ازافکاراغازمیشه وقتی یک غذایی میخوریم ولی ازبس فکرمیکنیم مغزنمیدونه من چی خوردم ولی من بافکرکردن بهش میفهمونم این ماده غذایی که خوردم منوچاق میکنه ولی درروش ذهنی این ترس میره کنارتوایینه نگاه کردنه میره کنار همچی خورده میشه اونم طبق نیازبابدن دوست باشیم لاغری بایدازدرون باشه یعنی تصمیم گیری ازدرون باشه گرسنگی واقعی واحساسی بایدبتونیم تشخیص بدیم گاهی بخاطرغم وشادی میریم سمت چیپس وپفک وشیرینی موقع شادی فست فودخوردن همچی خورده میشه اونم درحدتعادل
بنام خدا
ای مه مرا خوانده ای راه رانشانم بده
سلام استاد ودوستان هم مسیر
گام ۵۲چکار کنم لاغربشم؟ وقتی تلاشهام نتیحه نمیده
چرا میخواهید لاغر بشید من میخواهم لاغربشم تا سبک بشم وازاد بشم ولباسهای که دوست دارم بتونم بپوشم از زانو درد وکمر درد راحت بشم وقتی پیاده روی میکنم یا از پله ها بالا میرم دیگه تنگه نفس نشم نفس نفس نزنم درهرحا جای کمتری بگیرم از چها پایه براحتی بالا وپایین برم فقط دوست دارن بخاطر خودم لاغربشم نه بخاطر حرف دیگران میخواهم لاغربشم تا از بیمارهادپرشوم وسالم وتندرست وسلامت باشم من میخواهم لاغربشم هروقت خودم را دراینه میبینم از خودن لذت ببرم من میخواهم لاغربشم تا ازاد ورها باشم وقتی میخپاهم لباس بخرم ازاد باشم هرچی دوست داشته باشم بتونم بخرم اعتماد بنفسم بالا بره عزت نفس زیاد بشه از زندکی کردن لذت ببرم دیگه همش ارزوی مرگ نکنم من نیخواهم لاغربشم تا ارامش داشته باشم شاد باسم واز همه مهمتربخاطر خودم میخواهم لاغرومتناسب بشم من وقتی لاغربسم مبتونم کارهای خودم را براحتی انجام بدم من میخواهم لاغر بشم دیگه از چیزی ترس نداشته باشم من مبخواهم لاغربشم تا ذهنم هم سبک بسه وبه ارمش برسه من میخواهم لاغربشم تا هر رنگی که لباس که دوست دارم بتونم بپوشم من میخواهم لاغربشم تا در همه چیز به ازادی برسم من لاغر بشم ایمانم قویتر میشه من میخواهم لاغر بشم تا از اسارت جاقی خلاص بشم وجاقی را که سالها در خودم حبس کردم رها کنم تا بره وغیره
چندتا از خواسته هایی که در زندگی داشتی وبه به خاطر سخت شدن مسیر رهاشون کردی نام ببر؟ ارایشگری ودرس خواندن را رها کردم وتا کلاس نهم درس خواندم
یه خاطره بنویس از وقتی که عاشقریه خوایته بودی وباتمتم سختیا اخرش بهش رسیدی. شیرینی وکیک درست مردن را دوست داشتم ویاد گرفتم وتابلو بافی را دوست داشتم وتونستم یاد بکیرم
باتوجه به مطالب این جلسه چرا واقعا میخوای لاغربشی! فقط ظاهر؟ یا یه حس عمیقتر؟ بالا توضیح دادم مهمترین بخاطر ازادی و رهایی
قبلتر که رژیم وورزش استفاده کردی چی باعث شد با وجود شکست دوباره بخوای اقدام کنی؟ چون دوست داستم لاغرومتناسب وخوش اندام بشم وازادی داشته باشم وسبک بال باشم وبعداز هربار شمست دوباره تلاش خودم را برای لاغری انجام میدادم من عاشق لاغرشدن هستم وحتما به لاغری وتناسب میرسم وهر وقت به تناسب رسیدم اون روز دومین بارکه متولد میشوم فقط منتظر این روز هستم
این چه منطقی پشت تصمیم لاغریت هست؟ لاغرشدن برای تو چه معنی ای داره؟ من همیسه دوست داشتم لاغر بشم واز هر رپشی برای لاغرشدن استفاده کردم بجز عمل معده دیگه خسته شدهبودم من از طریق خداپند به این سایت هدایت شدن وخیلی خوشحالم که دراین مسیر هستم میدونم این مسیر مرا به تناسب میرسونه این نسیر نور هست روشنایی هست من از وقتی دراین نسیر هستم نیدونم که به لاغری وتناسب میرسم ودوباره متولد میشم
چرا روش لاغری باذهن را انتخاب کردی؟ این روش چه حسی بهت میده؟ چون لاغرشدن باذهن اسانترین کار دنیا هست وهیچ سختی ومحدویتی نداره وفشار حسمی نداره وترس از غذا نداره وبرای خوردن ساعت معین نداره پباید دراین روش فرمپلهای ذهن را تغییر بدیم تا به تناسب برسیم واین رپش، به من حس خوب وازادی میدهد ورها شدن از همه چیز میدهد
فکر میکنیذ رپش ذهنی چطور میتونه تورو به رویای تناسب برسونه؟ فرمولهای ذهن را که تغییر بدیم ونگرش خودرا تغییر بدیم وتمرینات را هر روز بخوبی انجام بدیم وفایلها را گوش کنیم ودرزندگی خود بکار ببریم ما میتونیم باذهن خودبه رویایی شیرین لاغری که سالها داریم بهش برسیم وکیف کتیم ولذت واقعی زندگی کردن را بچشیم واز زندگی کردن لذت ببریم وتازه زندگی را بلد میشیم
خدایاشکرت که مرا به این بهشت زیبا هدایتم کردی خیلی سپاسگزارم
ممنون استاد از شما که این فایلهای ناب را دراختیار ما میزاری خیلی عالی هستین
یاعلی
چرا میخوایید لاغر بشید فکر کنید ؟؟
من میخوام لاعر بشم تا :
خوش تیپ تر بشم
لباسها بیشتر بهم بیاد و برام آزاد و رها باشن
سلامت تر بشم
سبک تر و فرز تر بشم
اعتماد به نفسم بالاتر بره
به خود باوری برسم
در خریدن لباس لذت بییشتری احساس کنم
لباس سایز کوچک رو تجربه میکنم
آزادی ذهن رو تجربه کنم
و چاقی رو به نسل دیگه انتقال ندم
من با تناسب اندام به ارامش و شادی درونی میرسم
و از خودم بیشتر لذت می برم
دقت کنید تمام دلایل ما برای لاغری رسیدن به آزادی هست .و این بالاترین خواسته ی روح هست .
کسی که در هر جنبه از زندگی تحت فشار هست و محدود هست مثل رابطه ی عاطفی و یا ثروت و … دوست داره به آزادی در اون جنبه ها برسه و میخواد از بودن در اون شرایط محدود فرار کنه چون این خاصیت بشر هست که دنبال آزادی باشه
احساس آزادی خیلی مهم هست و بشر همیشه در تمام جنبه های زندگی به دنبال آزادی هست .
پس ااصل وجود ما آزادی رو میخواد آزادی در عمل و زندگی و من باید به اون برسم .
فردی که افکار منفی داره بیشتر از کسی که تلاش جسمی میکنه خسته هست و همیشه احساس بدی داره چون داخل ذهن اون فرد نشخوار ذهنی میشه .
چاقی ،، هم بر ذهن هم بر جسم ما فشار میاره و افراد چاق فشار زیادی بر ذهن و جسم رو تحمل میکنن و این فشار اونها رو خسته و ناامید میکنه
من چاقی خودم شاید ده کیلو باشه نمیدونم ولی خیلی وقتها با افکار خانم منفی باف که میگه تو لاغر تر نمیشی تو ذاتت تپلی هست و ..اذیت میشم و دوست دارم از اون ها رها بشم و سایت تناسب فکری تنها جایی هست که کمک من میکنه تا از شر اون افکار منفی خلاص بشم و حس خوب امیدواری و توانمندی در رسیدن به لاغری رو داشته باشم خدایا شکرت .
پس لاغری خیلی سود داره و خیلی مزیت داره مثلا من وقتی لاعر بشم از خیلی فشارها رها میشم در خریدن لباس در انجام کارها و از فشار ذهنی و افکار خلاص میشم و دیگه نگران حرف مردم نیستم .
اضافه وزن باعث میشه من تحت فشار فکری باشم و در خوردن غذا ها نگران باشم و در مهمانی ها عذاب وجدان داشته باشم و ترس از خوردن داشته باشم و این فشار ذهنی عظیم ما رو خسته میکنه و در نهایت ما رو چاق تر میکنه .
دردی که اضافه وزن به جسم تحمیل میکنه نهایتا میشه با کم تحرکی اون درد رو کم کرد اما فشار چاقی ذهن رو نمیشه به هیچ وجه کم کرد و این خیلی اذیت کننده هست .من اگر چاق باشم با شنیدن حرفهای بقیه اذیت میشم و روحم اذیت میشه
چاقی هم بر ذهن و هم بر جسم اثر میزاره و هم از نطر جسمی و ذهنی ما رو اذیت میکنه پس برای رسیدن به آزادی باید اون چاقی رو بر طرف کنیم
همه ی انسانها برای رسیدن به آزادی و تجربه ی آزادی تلاش میکنن.
من وقتی به تناسب اندام برسم به آزادی میرسم و این چقدر لذت بخش هست من در خریدن لباس و رنگ لباس هام به آزادی میرسم . چون هر کس که چاق هست از پوشیدن رنگ و مدل لباس مورد علاقش دوری میکنه به خاطر حرف بقیه و قصاوت بقبه تا چاقی اون فرد بیشتر دیده نشه چاقها نگرانن نکنه لباس رنگ روشن بپوشن و چاق دیده بشن برای همین اونها همیشه رنگ تیره می پوشن . اما افراد لاغر آزادی در انتخاب رنگ و مدل لباس دارن .
در تناسب اندام هدف فقط جسم نیست و رسیدن به احساس آزادی هست .
افراد چاق دوست دارن به اون احساس آزادی برسن و از فشار ذهنی رها بشن .
من یادم میاد همون اوایل ورودم به سایت اصلا تغییر جسمی نکرده بودم ولی حالم خوب شده بود و به شادی رسیده بودم و به آزادی در خوردن رسیده بودم و واقعا دوست نداشتم به شرایط قبل برگردم و چرا اینطور بودم چون از فشار ذهنی من کم شده بود .
در ذهن ما بی ایمان بودن خیلی فشار زیادی به ما میاره و ما هم یه سری کارها که بقیه تعیین کردن انجام میدیم تا یه حس خوب با ایمان بودن برسیم و به احساس آزادی برسیم و دیگه زیر فشار انسان بی ایمان بودن نباشبم
پس ما در همه ی جنبه ها دوست داریم آزاد باشیم احساس آزادی رو اول در ذهن باید تجربه کنیم .
در راه لاغری با ذهن من ابتدا فرمولهای ذهنی ام تغییر کرد و بعد من از اون فشار ذهنی خلاص شدم و از درون احساس متناسب بودن کردم و کم کم به تناسب واقعی رسیدم .
من یادم میاد قبل از آشنایی با این سایت میگفتم چاقی حق من هست و چاقی رو خدا به من دااده و و بدن من با بدن متناسبها فرق داره و من نمیشه کاری کنم و بارها میگفتم چاقی من به خاطر ازدواج و بارداری و اشتهای زیادم و و سوخت و ساز پایین و دارو هام و کم تحرکی و … هست و تمام اینها دلایل محکم برام بود که من چرا چاق هستم .
در گذشته من به شدت قبول کرده بودم من لاغر نمیشم و کلی دلیل داشتم ولی ذات من کاری به این حرفها نداره .
و همیشه دوست داره به سمت تناسب حرکت کنه
و کسی که چاق هست تا زنده هست به سمت لاغری هل داده میشه چون جسم من تمایل داره مشکل رو برطرف کنه .تمایل جسمم این هست که به سمت ایده ال بودن حرکت کنه.
اگر دقت کنم می بینم این همه در طی زنده بودنم به بدنم صدمه زدم ولی اون بازم خوب شده چون تمایل داره ایده ال باشه و چاقی هم یک اسیب هست و اون جسم داره به سمت لاغری حرکت میکنه که اون رو برطرف کنه و اگر زورش به لاغر شدن من نمیرسه چون افکار و رفتالر نادرستی دارم که جلوگیری میکنه از لاغر شدن .
من همین جا باید بگم افراد چاق واقعا افراد با اراده ای هستند چون اونها بارها رژیم گرفتن که سخت بوده ولی یه روزی اون رو رها کردن چون راهشون نادرست و سخت بوده و ذهن هماهنگ با اونها نبوده .
بعضی از چاقها فقط انتخاب میکنن چی بخورن یا نخورن .و اینها شکست میخورن چون چاقی در ذهن اونها هست .
وقتی من با میز غذا ی متنوع مواجه میشم ولی به زور رژیم نمیخورم اون فقط یه تصمیم هست ولی من باید فرمولهای ذهنی ام تغییر کنه تا تمایل به اونها نداشته باشم .پس باید اول از لحاظ ذهنی تغییر کنیم .
من یادم میاد در گذشته غذاها رو تفکیک میکردم و ورزش سنگین میکردم و … ولی این راه درست نیود چون هیچ کدوم از افراد لاغر دنبال این راه ها نیستن اونها اگر نمیخورن چون سیرن اگر میخورن چون گرسته هستند و هیچ وقت از ترس چاقی از غذا دوری نمیکنن من یادم میاد در ر ژیم ساعت و مقدار خوردن خاضی داشتم در حالی که همسر من و بچه های متناسبم اصلا اینطور نبودن کاملا ازاد و رها بودن و یا در رژیم من باید از غذاهای خاصی استفاده میکردم که افراد متناسب اینطور نبودن .و کاملا آزادانه خودشون تصمیم می گرفتند
در تمام جوامع هم انسان منناسب و هم انسان چاق هست مثلا در ژاپن که برنج زیاد میخورن هم انسان چاق هست و انسان لاغر هستند و یا در آمریکا هم که فست فود زیاد میخورن هم انسان چاق و لاغر هست و این نشون میده چاقی افراد فقط به خاطر مقدار خوردن افراد و افکار اونها هست نه عوامل بیرونی مثل نوع غذا و تحرک و …
پس چاقی ربطی به سن و سال و زن و مرد و محل زندگی و .. نداره
افر ادی که نگرش اونها در مورد خودشون و مواد غذا ایی به مرور تغییر میکنه اونها مبتلا به چاقی میشن .
پس من باید در لین راه نگرش خودم رو تغییر بدم و سختی این راه این هست که من با تمام چاقی که همراه من هست ولی من به خواستم فکر کنم و به اون توجه کنم و براش حرکت کنم یعنی من باید وضعیت فعلی خودم رو ببینم و باید باهاش کنار بیام و اون رو بپذیرم و عاشق خودم باشم و به خودم عشق بدم حتی به چاقی شکمی خودم و اندام هام و بگم بلخره یه روزی این مهمان ناخوانده از بین میره .
من وقتی وارد این راه شدم این مانع رو داشتم که چون من رژیم ندارم و عرق نمیکنم و سختی نمیکشم پس من لاغر نمیشم ولی باید اعتماد کنم به این راه و بگم من با قدرت ذهنم لاغر میشم و نیاز به سختی کشیدن و عرق کشیدن و گرسنگی نیست و وقتی ایملن آوردم که میتونم با این راه لاغر بشم واقعا لاغر شدم
همه ی ما فشار ذهنی زیادی رو داشتیم و حالا حق ما هست که به اون آزادی برسیم و من هر چقدر احساس آزادی بیشتری داشته باشم به خوشبختی بیشتری میرسم .
به نام خداوند یگانه ی بی همتا
سلام بر استاد همیشه خندان و بی نظیر استاد رضا عطار روشن و همه ی دوستان عاشق آزادی ✋😍
این فایل هم بسیار بینظیر و بی همتا بود
من هردفعه که فایلی رو میبینم از خودبیخود میشم از این آگاهی های ناب و عالی سرمست شور و اشتیاق میشم از خدای مهربونم ممنونم که منو با استاد بزرگوارم آشنا کرد تا طعم واقعی زندگی رو بچشم🙏😍
یادگیری رانندگی.یادگیری کامپیوتر یادگیری نقاشی و چند مورد دیگه.اینارو درسطح معمولی محک زدم ولی بعنوان یک هنر یادگیریشون برام سخته
خیاطی😍💚
من بینهایت عاشق هنر خیاطی هستم
ودر شرایط سخت این هنررو یاد گرفتم و ازش لذت میبرم.برای حضور در کلاسهای خیاطی از لحاظ زمانی .زمان زیادی صرف کردم صبح خیلی زود ساعت۴-۵صبح بیدار میشدم برای امتحان درس میخوندم با شور و اشتیاق آموزش میدیدم و سختی هم که بود چون عاشق خیاطی بودم برام مهم نبود و ازش رد میشدم..
بخاطر رسیدن به حس زیبای آزادی
خداوند مارو آزاد و صاحب اختیار آفریده و روح ما در تمام جنبه ها خواستار آزادی هست وقتی من جسم خودم رو چاق کردم یعنی خودم رو محدود کردم.در پوشیدن لباس ، حضور در اجتماع،حضور در مهمانی و مجالس،انجام فعالیت های روزانه در نشستن و برخاستن،در غذا خوردن در تمامی جنبه ها خودم رو محدود کردم.وقتی من میخوام غذا بخورم ولی بخاطر چاقیم مجبورم رژیم بگیرم یعنی اسارت.وقتی دوست دارم لباس رنگ روشن بپوشم مدلهای زیبا و سایز کوچیکبپوشم و بخاطر چاقیم نمیتونم یعنی اسارت،وقتی توی جامعه راه میرم و بخاطر چاقیم معذب میشم یعنی اسارت و خودکم بینی پس روح من دوستداره تا من لاغر باشم تا درنهایت به آزادی برسم.
قبلا دلیل واقعی شو نمیدونستم ولی از آگاهی های این فایل فهمیدم بخاطر رسیدن به آزادی تلاش من برای رسیدن به لاغری سرکوب نمیشده و بعد از هربار شکست دوباره سعی در لاغری داشتم.مثل کسی که عاشق میشه و به خواستگاری میره اگه عاشق واقعی باشه برای رسیدن به عشقش با شنیدن جواب رد ناامید نمیشه و تلاش خودشو میکنه تا به نتیجه برسه.و منهم عاشق لاغری هستم و درمسیر درست لاغری باذهن به لاغری و تناسب اندامم میرسم بدون شک😌✨
من همیشه بدنبال لاغری بودم و هردفعه هم دلیلی برای لاغرشدن داشتم و چون دلیل واقعی لاغر شدنم رو نمیدونستم با تلاشهای زیاد هربار شکست میخوردم.ولی الان درک کردم که چرا باهربار شکست خوردن ولی همیشه مسرانه دنبال لاغر شدن بودم و حالت با تمام وجود عشقی که به لاغری رو در وجود حس میکنم و با این عشق به شرایط الان جسمم توجهی نمیکنم و مطمینم پایان مسیری که دراون قدم گذاشتم لاغری منتظر من ایستاده و من عاشقانه این مسیر رو طی میکنم تا به عشقم برسم😊✨
چون لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست😁والا جواب درست تر از این پیدا نکردم
چون روش لاغری باذهن با تغییر فرمولهای ذهنی ما رو در مسیر درست لاغر شدن قرار میده و براحتی با تناسب اندام میرسیم
قسمت قبلی توضیح دادم
با تغییر فرمولهای ذهنی از طریق دادن آگاهیهای صحیح تکرار کردن اونها و انجام تمرینات وخوندن نظرات دوستان
از خودم میپرسم چطور به وزن ایده آلت میخوای برسی؟
با فعالیت روزانه در سایت تناسب فکری گوش دادن به فایلها انجام تمرینات خوندن نظرات دوستان و انجام همه ی این کارها با شور اشتیاق و اطمینان و توجه نکردن به شرایط جسمی الانم و اطمینان به درستی این مسیر.💚
نشان های دریافت شده
بنام خداوندبخشنده مهربان
سلام به همه همراهان و استاد عطار روشن عزیز
آزادی
دقیقا همون دلیل ک من می خوام لاغر بشم تجربه آزادی است
من دوستدارم لاغر باشم چون از افکار چاقی آزاد میشم
من دوستدارم لاغر باشم چون از نگاه های بد اطرافیان ب جسمم آزاد بشم
من دوستدارم لاغر بشم چون در انتخاب لباس آزاد باشم
من دوستدارم لاغر باشم چون لاغری کلید آزادی من در زندگی هست
آزادی در وجود من باعث شادی و نشاط میشه
آزادی خصلت وجودی روح من هست اون میخاد آزاد باشه و هر چیز خوبی رو تجربه کنه
این من بودم ک با افکار نادرست اون رو در اسارت داشتم
افکار و دلایل من برای چاقی ک الان ب لطف استاد ازشون رها شدم و دیگه هیچ دلیلی برای چاقی نمیبینم
بنظر خودم افکارم خیلی متناسب شده و لی هنوز هم جای کار داره و برای تثبیت افکار جدید استمرار و تکرار و صبر و ایمان نیازه
من همیشه از داشتن پهلو رنج بسیاری میبردم و خیلی خیلی رنج کشیدم چون شکمم خیلی بزرگ نبود ولی پهلو داشتم حتی زمانیکه متناسب بودم کمی پهلو داشتم اما امشب یهویی در آینه دیدم ک دیگه اثری از پهلوهانیست و خیلی خیلی کم مونده و امشب من خوشحالترین انسان هستم و بعد از سالها رنج خودمو در این روز میبینم
همسرم هم بهم گفت ک دیگه پهلو ندارم و من خیلی شاد شدم رنج سالها تنفر از بدنم خارج شده من میدونم ک با ادامه مسیر و بدون هیچ رنجی بدنم زیباترین شکل ممکن خواهد شد
طبیعت بدن من متناسب بودن و زیبا بودن هست و همیشه در من جاری بوده این من بودم ک نمیذاشتم زیبایی نمایان بشه من در اشتباه بودم و تقصیر خودم بود حالا با برداشتن موانع چاقی لاغری در بدن من جاری خواهد شد چ من بخوام و چ نخوام بدن من مطیع افکار من هست و چاقی ک یک مشکل در بدن من هست رو بزودی پاکسازی میکنه من ب قدرت بازسازی بدنم ایمان دارم همونطور ک یک زخم در بدن من ترمیم میشه و بعد از مدتی اثری از اون نیست چاقی هم درحال ترمیم هست و دیگه اثری از اون در جسمم نخواهد بود
و من برای همیشه در آزادی لاغری خواهم بود
و با لاغر بودن ب تمام آرزوهام میرسم لباسهای جدید سایز جدیدزیبایی جدید موفقیت جدید
من به مسیر زیبای لاغری با ذهن هدایت شدم و این مسیر رو برای خودم انتخاب کردم چون آسونه و نیاز ب زحمت و رنج نداره دوم اینکه میتونم در طول روز و همراه با زندگی انجامش بدم سوم اینکه میدونم علاوه بر لاغری اعتماد بنفس عزت نفس شناخت خودم شناخت خداوند و هزاران نتیجه دیگه هم برام داره
و بهترین و درسترین راه هست
من خیلی راحت با دیدن و شنیدن و نوشتن خودب خود رفتارم و شخصیتم عوض شده و جسمم هم تغییراتی داشته من ایمان قلبی و باوری محکم ب این مسیر دارم
و این مسیر برخلاف مسیر های قبلی من رامحدود نکرد من را در رنج نبرد بلکه آزادی افکار و رفتار رو ب من هدیه داد من هر چیزی بخوام هر ساعت ک بخوام ب هر مقدار ک لازم باشه میخورم من میدونم تمام نعمات ک خداوند آفریده و موجوده برای بدن من مفید و سودمنده و برای تامین انرژی نیازه پس ب راحتی میخورم و ب راحتی دست میکشم
از خداوند متعال و هدایتگر و استاد عطار روشن عزیز بینهایت متشکرم
نشان های دریافت شده
به نام خدای روشنی بخش دل ها
خدایی که در درون من است
خدایی که لحظه ای مرا ترک نکرده است
خدای که خودش گفته من نزدیکم
سلام و عرض ارادت خدمت تک تک دوستان خوش گل و شگفتی ساز خودم
رفقای ناب و فابریک انسان های بااراده چون اگه با اراده نبودین اینجا نبودین
سلامی گرم خدمت استاد عزیزم جناب روشن ، استادی که منشا اراده هستن .
استادی که خودش تک به تک حرف های اموزشیشو زندگی کرده. و فقط در حد حرف کتاب نیستن
تمیرین های این جلسه :
نشان های دریافت شده
سلام هدف من وحتی افرادی مثل من دوست داریم به اون ازادی برسیم ازشرچاقی رها بشیم اعتمادبنفس خوبی داشته باشیم خیلی کارهاروبخاطرچاقی رها کردیم همیشه دررنج وعذاب بودیم وخیلی وقت ها بیماری هایی اومدسراغ ما اونم بخاطراضافه وزن بوده ازشرپرخوری وریزه خواری خلاص بشیم به اندام دلخواه برسیم درگذشته مجبوربودیم رژیم های سخت بگیریم همش تورنج وسختی بودیم وحس وحال ماروبدمیکرد مجبوربودیم باشگاه بریم یاپیاده روی همش اینا فقط فشاربه جسم ماواردمیشد ولی درروش ذهنی هیچ سختی روتحمل نمیکنیم خیلی راحت وحس حال مابهتر فشارذهنی کم میشه دیگه توجه نمیکنیم که دیگران درموردماچه قضاوتی میکنن ازرفتن روترازو خلاص میشیم ازخوردن غذا ها ترس نداریم دیگه مجبورنیستم لباس مورد علاقمو نپوشم ما باافکارچاق شدیم وقتی افکاردرست بشه جسم شروع میکنه به لاغری پرخوری یاخیلی چیزا روفقط با درست کردن افکاردرست میشه دنبال روش هایی که میگن نباشیم فقط لاغری باذهن
نشان های دریافت شده
به نام خداي هدايتگرم
سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن گرامي و بقيه اعضاء
Faith in God
به خدا ايمان دارم
جمله اي روي تيشرت استاد نظرم رو جلب كرد…كلمه faith همه جا نظر من رو جلب ميكنه ..تازه انگليسي رو ياد گرفته بودم كه يه انشاء كوتاه با كلمه Faith نوشتم واسه همين هميشه تا ميبينمش برق ميزنه توي ذهنم …
.
براي تغيير در تمام جنبه هاي زندگي بايد، از حل كردن شخصي ترين مشكل خودمون شروع كنيم..به همين دليله كه متناسب شدن بسيار مهم و حياتيه ..چون شخصي ترين مشكل من اضافه وزن هست و سايه انداخته روي همه بخش هاي زندگي.
چون تمايل جسم ما اينه كه ميخواد به سمت ايده ال خودش حركت كنه ..هميشه داره اين كار رو ميكنه ..اينهمه ما بيمار شديم دوباره خوب شديم ..به خاطر اون تمايل بدن ما به تناسبه …چاقي يه نا متناسبيه براي جسم و داره تمام تلاشش رو ميكنه تا ما لاغر بشيم…چون ذهن ما بسيار قدرتمنده پس داره با افكار و باورها جلوگيري ميكنه از متناسب شدن ما …
پس ما با اراده نميتونيم لاغر بشيم ما بايد فكر ها و عادت ها رو رها كنيم …
ويژگي جسم ماست كه به سمت آزادي حركت كنه و بيماري ها رو دور كنه …ويژگي ذهن منه كه به سمت آزادي متمايل باشه و كاري رو ميكنه كه من آزادي بيشتري رو حس كنم …
پس
اگر من هنوز توي ذهنم غذا رو دوست داشته باشم ذهنم باورش اينه من بايد غذا بخورم تا حسم آزادي باشه…در اينصورت هيچ رژيمي نميتونه كمكم كنه …
بايد باورهاي ذهنم رو عوض كنم و بهش ثابت كنم من قبلا اون باورها رو داشتم الان ديگه باورهامو دارم تغيير ميدم الان ديگه دوست دارم متناسب بشم …
اضافه وزن هم داره به جسمم فشار مياره هم داره به فكرم فشار مياره بنابراين با تناسب اندام هم جسمم آزاد ميشه هم ذهنم …
.
چون من در روش هاي قبلي به اون احساس آزادي رهايي و دايمي نميرسيدم و دوباره جسمم و روحم در زمينه تمايلاتش حركت ميكرد….يعني از يه طرف من با باورها توي ذهنم يك فرمول ساخته بودم كه مثلا شيريني باعث چاقيه از يه طرف روحم تمايل به بازسازي خودش داشت و دوست نداشت محدوديت رو بپذيره …حالا چه اتفاقي مي افتاد همه مون تجربه كرديم وقتايي كه توي يه شرايط بحراني قرار گرفتيم و اصلا نمي فهميديدم چوري صبحمون شب ميشه …بعد از اينكه از اون بحران خارج شديم و زندگيمون به حالت نرمال برگشت يه دفعه يا اطرافيانمون بهمون گفتن يا خودمون از سايز لباس هامون فهميديدم كه لاغر تر شديم …چرا اينطوري شده؟ چون ما تمركز و توجه رو از روي باورهامون برداشتيم ..در اين مدت هم روح و جسمم هم بيكار نبودن و داشتن بر اساس فطرت خودشون كار ترميم بدن ما رو انجام ميدادن …پس نتيجه اين شد كه ترمز باورها آزاد شده و بدنمون و روحمون پا رو گذاشتن روي گاز و ما رو لاغر تر كرده بودن…
به همين دليل بعد از اينكه از يه روشي شكست ميخورديم باز ميرفتيم سراغ يه روش ديگه تا دوباره براي رهايي اقدام كنيم .
من قطره اي از اين درياي بيكران هستي هستم…من كه چاق باشم ، كم تحرك ميشم چه از نظر جسمي چه از نظر ذهني …احساس رهايي كه در دريا وجود داره در من قفل ميشه …و جهان واينميسته تا من قفل بمونم يه جا…من دو راه دارم اگر ميخوام در اين جهان مفيد باشم …۱) خودم آگاهانه شروع كنم بسته گي هاي ذهني و جسمي خودم رو باز كنم و در جريان خروشان جهان سهمي داشته باشم …يا
۲) جهان من رو از سر راه پيشرفت خودش برميداره …
به دلايل مختلف من با دست خودم خودم رو از صحنه روزگار محو ميكنم
يا ميرم اسليو ميكنم در اون صورت ذره ذره ميميرم
يا ميرم با رژيم هاي تهاجمي تا آخر عمر حسرت مرگ ميشم و ذره ذره ميميرم
يا مثل بچه آدم به اين مسيري كه هدايت شدم ادامه ميدم تا قطره اي ماندگار بشم در جهان هستي
تا اطرافيانم از من درس بگيرن
تا خودم نشون بدم واقعا اشرف مخلوقاتم .
.
چون لاغري با روش هاي ديگه به نظرم روش هاي تهاجمي هستن…ما داريم حمله ميكنيم به جسم بدون اينكه برنامه جسم رو تغيير بديم ..برنامه جسم كجا نوشته شده؟ توي ذهن و مغز ما …پس وقتي يه چيزي رو از ريشه درست نمي كنيم به اين معنيه كه داريم خراب تر ش ميكنيم …داريم از هدف دور تر ميشيم ..
و از اونجايي كه فشار جسمي تا يه جايي جواب ميده و ذهن غلبه ميكنه بر جسم ما هر بار شكست خورديم و به اين دليل كه من به گذشته خودم و يه عالمه آدم كه با روش هاي تهاجمي (كه من هر روشي غير از لاغري با ذهن باشه رو ميگم تهاجمي) سعي داشتن لاغر بشن نگاه كردم و ديدم چه كار بيهوده اي داريم ميكنيم…آب در كوزه ست ما كجا داريم گرد جهان ميگرديم ..لاغري در ما وجود داره ..شفا هر لحظه داره اتفاق مي افته …ترميم در بدن ما هر لحظه داره اتفاق مي افته ..
من با ديدن فايل ها به اين نتيجه رسيدم ،ذهن من كه چاق باشه با انتخاب مواد غذايي نميتونم لاغر بشم .
استاد ميگه مرحله آخر انتخاب مواد غذاييه …
در صورتيكه در روش هاي قبلي ما اولين مرحله و ميزاشتيم براي تغيير غذا و تغيير در ذهن رو اصلا بلد نبوديم …
در صورتيكه تغيير واقعي به دست ذهن بوده و بايد از اول روي ذهن كار ميكرديم …
.
استاد مثال فردي سيگاري رو زدن ، كه هزاران بار تصميم ميگيره ديگه سيگار نكشه و حتي همون روز هم اقدام ميكردن ولي چرا پايدار نميموندن روي تصميمشون ..؟ چون ذهن اونا سيگار كشيدن رو دوست داشته…منم در روش هاي قبلي همينطور بودم
.
لاغري با ذهن من رو اسارت خلاص ميكنه ..احساس رهايي مثل آب رودخانه ست كه وقتي رها بشه به همه جا انشعاب پيدا ميكنه ..اطرافش درختان سبز ميشن …آباداني اطراف مسير رودخانه ايجاد ميشه …تناسب اندام براي من مثل همون رودخانه ست …و لاغري با ذهن مثل همون باز كردن مسير رودخانه ست …كه به هر جا بره آباداني با خودش داره …من نميدونم آموزش هاي لاغري قراره از كجاي من شروع كنن به لاغر كردن من ، فقط ميدونم از هر كجا شروع كنن من به آسوده گي ميرسم من به آزادي جسمي و روحي ميرسم ..
يه كليد عالي استاد داد كه مهر تاييدي شد بر اينكه پايبندي بيشتر بشه بر لاغري با ذهن :
كليد: هر وقت فردي مياد ميگه به اين روش عمل كنيد و لاغر بشيد…شما بررسي كنيد كه آيا افراد متناسب از اين روش دارن استفاده ميكنن براي متناسب شدن…مثلا ميگن فقط گوشت بخور متناسب بشي..تحقيق كن ببين افراد متناسب آيا فقط دارن گوشت ميخورن كه متناسبن؟..خواهي ديد كه اينطور نيست …انسان متناسب تعادل داره در همه چي ..
.
.نكته مهم لاغري با ذهن مزاياي زيادي داره
ولي يه سختي هم داره و اونم اينه كه هر روز داري اون جسمت رو چاق ميبيني و بايد به تلاشت ادامه بدي براي لاغري…فقط بايد با اين قسمت كنار بياييم تا فضا باز كني توي ذهنت كه آموزش هاي لاغري با ذهن رو ياد بگيري..چون استرس و عجله فضا رو براي يادگيري و اميد و انگيزه تنگ ميكنه ..
چيزي كه كمك كننده ست ايمان به اين مسيره..ديدن افرادي كه شگفتي ساز شدن …ديدن خود استاد و اينكه هي نشون ذهن بديم كه ايشون تونسته منم ميتونم چون سيستم مغزي همه انسانها يكيه…
و اينكه دلايلمون رو براي لاغري بنويسيم هم دلايل ذهني هم دلايل جسمي رو بنويسيم…
به هر خواسته اي بخوام برسم وقتي دلايل منطقي داشته باشم خيلي راحت به اون هدف ميرسم …اگر بخوام در يك كلام بگم ، ميخوام به احساس آزادي برسم…چون آزادي بالاترين خواسته روح ماست به اين دليل براي ما هم مهم شده ..
استاد خيلي خوب اين مطلب رو باز كردن در اين فايل
در تمام بخش هاي زندگكي ميشه ازش استفاده كرد
نشان های دریافت شده
به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم گام۵۲:دوست دارم لاغر شویم اما چکار کنیم ما سالهای زیاد دنبال این بودیم که لاغر شویم هر روشی رو امتحان میکردیم ودوباره مثل قبل میشدیم وفقط جسمون تحت فشار قرار می دادیم وشکر خدا مسیر درست رو پیدا کردیم فهمیدیم که چطور چاق شده ایم باید همینطورلاغر شویم ونه اینکه خودمون محدود کنیم باید ازطریق ذهنمون تغییر کنیم وباید مثل چاق شدن اون رویاد بگیریم بدون هیچ رنج عذابی وپیش فرض ما متناسب شدن است واینکه با تکرار تمرین واحساس خوب وآرامش آزادی دراین روش به دست میآوریم آزادانه هر وقت گرسنه شدیم به اندازه نیاز بدنمون غذا میخوریم وکاری به زمان نداریم وحس آزادی ورهایی ازهر افکار رفتار رو داریم وروح جسم ذهن ما دوست دارد آزاد باشد وبااین روش شگفت انگیز آزاد درمن بیشتر شده واحساس خوب وآرامش دارم ودر انتخابهای حس آزادبودن رو دارم واحساس سبکی میکنم خدایا شکرت که بهاین مسیر صحیح هدایت شدم
نشان های دریافت شده
بنام خدا
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه
گام ۵۲ دوست دارم لاغر شوم چیکار کنم
چه جمله ناراحت کننده ای هست این که وقتی از هر روشی نتیجه ای که میخواستم را نداشت میگم خدایا چیکار کنم دیگه منم دلم میخواست تو مراسم عروسی اون هیکلی که دوست داشتم با اون لباس اندامی بدون داشتن شکم و پهلو بپوشم برم وسط برقصم اما نشد دلم میخواست برم خرید لباس سایز کوچک بخرم دلم میخواست لباس اسپرت بپوشم دلم میخواست یه کمر باریک داشته باشم دلم میخواست سبک باشم دلم میخواست در انتخاب غذا و لباس آزاد باشم که از هر غذایی بخورم تو عروسی یا مراسم ختم نصف غذامو خالی نکنم و از ترس چاقی اون یه ذره را هم با ترس بخورم نوشابه با ترس بخورم هم ذهنم هم جسمم سنگین بودن برام وقتی ترس از این همه داشتم حس سنگینی ذهنی داشتم اما خودم نمیدونستم من فقط سنگینی جسم را متوجه میشدم و همش تلاشم برای جسمم بود از ذهن اطلاعی نداشتم برای همین همه ی تلاشهای من برای لاغری بی نتیجه بود و در آخر میگفتم خدایا چیکار کنم لاغر بشم و میدونم در یکی از این روزها که من عاجزانه این حمله دردناک را میگفتم خداوند
مرا به این سایت هدایت کرد چون فهمید من یکی از عاشقان لاغری با ذهن هستم و از اون پس متوجه شدم که لاغری فقط با ذهن امکان پذیر هست و با آموزش ذهنم و ماندن در سایت و پذیرفتن چاقی خودم دارم لاغری با ذهن را یاد میگیرم و به قول دوستم مژگان عزیز متناسب کامل نشدم اما دیگه نه اون سنگینی جسم را دارم ونه سنگینی ذهن حتی وقتی هنوز چاقی خودم را در آینه میبینم دیگه اصلا نمیترسم چون مسیرم درسته وحتما در آینده به تناسب اندام ایده آل خواهم رسید .
تشکر از استاد عزیز