0

قدرت غذا یا قدرت ذهن!

قدرت غذا یا قدرت ذهن لاغری با ذهن
اندازه متن

همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما از آنجا که خوردن را عامل چاقی خود می دانند تصور می کنند هرگز نمی توانند لاغر شوند چون هرگز نمی توانند غذا نخورند.

موضوع خوردن مهمترین چالش ذهن افراد چاق برای لاغری است. عبارت های زیادی در ذهن افراد چاق پیرامون خوردن وجود دارد، مانند:

  • هی چی بخورم چاق میشم.
  • می خورم چاق میشم اما نمی خورم لاغر نمیشم.
  • کاش می شد هرچی دلم می خواست بخورم اما چاق نمیشدم.
  • میگن کربوهیدرات ها باعث چاقی میشه.
  • دکترا میگن برای لاغر شدن باید شیرینی خوردن رو ترک کنی.
  • چاقی من بخاطر خوابیدن بعد از خوردن و نمی تونم این عادتم رو ترک کنم.
  • من اراده ندارم کمتر غذا بخورم به همین دلیل نمی تونم لاغر بشم

هزاران عبارت در ذهن افراد چاق پیرامون خوردن وجود دارد و تاکید همه این عبارت ها بر این است که: من نمی توانم لاغر شوم.

سی و پنج سال از زندگی ام چاق بوده ام و گفتگوها و موانع ذهنی افراد چاق را به خوبی می شناسم به همین دلیل در مسیر آموزش لاغری با ذهن به خوبی می دانم که درباره چه موضوعاتی باید صحبت شود و آگاهی صحیح به افرادی که دوست دارند لاغری با قدرت ذهن را تجربه کنم داده شود.

ترس از خوردن و نگرشهایی که افراد چاق درباره تاثیر خوردن بر وضعیت جسمی خود دارند مهمترین مانع ذهنی آنها برای لاغر شدن است.

اگر شما هم خوردن را دلیل چاقی خود می دانید دیگر اهمیت ندارد سعی کنید تا چه مقدار میزان خوراک خود را کاهش دهید، شما هرگز لاغر نخواهید شد. چون در ذهنتان خوردن را عامل چاقی می دانید و برای ذهن شما خوردن یک لقمه یا صد لقمه تفاوتی ندارد.

بنابراین تا وقتی غذا می خورید چاق خواهید بود و از آنجایی که هرگز نمی توانید در شرایطی زندگی کنید که نیاز به خوردن غذا نداشته باشید پس تا روزی که زنده هستید نمی توانید لاغر شده و لذت تناسب اندام را تجربه کنید.

بنابراین بسیار اهمیت دارد که نگرش و فرمول های ذهن خود درباره خوردن را شناسایی و اصلاح کنید.

برای اصلاح فرمول های اشتباه ذهن نیاز به کار خاص یا فعالیت عجیب و غریب نیست و فقط کافی است آگاهی تازه و صحیح به ذهن خود بدهید. در این صورت نگرش و فرمول های ذهن شما تغییر کرده و انتظارتان درباره وضعیت جمسی خود تغییر می کند.

البته دو شرط وجود دارد تا آگاهی دریافتی در ذهن شما ثبت و ذخیره شود.

۱- آگاهی و عبارتهای تازه ای که درباره خوردن و تاثیر آن بر چاقی می شنوید را قلبا باور کنید.

۲- نسبت به فردی که درباره آگاهی جدید صحبت می کند ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشید.

در این صورت کار ساده خواهد بود و پروسه ثبت و ذخیره آگاهی جدید و جایگزین شدن آن با آگاهی قبلی آسان خواهد بود.

قدرت غذا یا قدرت ذهن؟!

با فرض بر اینکه به من و آموزش های لاغری با ذهن اعتقاد و ایمان دارید به شما می گویم که:

غذاها قدرتی برای چاق کردن شما ندارند و این ذهن شما که مسئول وضعیت جسمی تان است.

در تمام سالهایی که به دنبال روش مناسب برای لاغر شدن بوده اید قطعا کسی درباره قدرت ذهنتان با شما صحبت نکرده است و همه از قدرت و ویژگی های مثبت روش خود برای لاغر شدن صحبت کرده اند اما اکنون من می خواهم درباره قدرت ذهن شما صحبت کنم.

قدرتی که در اختیار شماست و فقط شما به آن دسترسی دارید و فقط شما می توانید به هر شکلی که می خواهید از قدرت ذهنتان استفاده کنید.

بنابراین من و نه هیچ فرد دیگری دسترسی به قدرت ذهن شما ندارد و نمی تواند بدون اجازه و خواست شما در محتوای ذهنتان تغییر ایجاد کند.

با آگاهی از این موضوع برای ادامه پروسه اصلاح فرمول های اشتباه ذهنتان نیاز به صدور اجازه دسترسی از سمت شما دارم.

اگر این اجازه را به من می دهید ادامه نوشته را مطالعه کنید.

برای واضح تر شدن قدرت ذهن در نتیجه زندگی بهتر است از مثال های مشابه استفاده کنیم.

حتما با این موضوع مواجه شده اید که دو نفر با شغل یکسان شرایط بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.

یکی کسب و کار پرفروش و با خیر و برکتی دارد اما فرد دیگر توفیقی در کسب و کارش به دست نمی آورد و همیشه از اوضاع و شرایط ناراضی است.

در این شرایط که کسب و کار و شهر و کشور محل کسب و کار یکسان است دلیل تفاوت در نتیجه فقط قدرت ذهن صاحبان کسب و کار است.

در مورد تحصیلات نیز این موضوع صدق می کند و افراد با مدرک و عملکرد تحصیلی مشابه شرایط شغلی و موفقیت بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.

تمام تفاوت هایی که بین افراد در شرایط یکسان وجود دارد فقط و فقط به دلیل تفاوت در محتویات ذهن و چگونگی استفاده از قدرت ذهنشان است.

قدرت ذهن مانند ابزاری است که اگر نحوه کار کردن با ان را بلد باشیم می توانیم از قدرت ذهن به نفع خودمان استفاده کنیم. اما اگر نحوه استفاده از آن را ندانیم به سادگی به خودمان آسیب می رسانیم.

از آنجا که قدرت ذهن بسیار زیاد است بنابراین یادگیری و توجه به نحوه استفاده از آن ضروری می باشد.

هر اطلاعاتی وارد ذهنتان کنید بدون بررسی و تحلیل نتیجه، آن اطلاعات به واقعیت زندگی شما تبدیل می شوند.

اگر اطلاعات درباره قدرت غذاها در چاق کردن انسان وارد ذهنتان کرده باشید، طبیعی است که اکنون در وضعیت جسمی چاق به سر می برید.

برای اثبات این ادعا کافی است به افراد متناسبی که در پیرامون خود می شناسید توجه کنید. آنها در عین حالی که بیشتر از شما غذا می خورند اما همیشه متناسب هستند به شکلی که خیلی وقت ها نحوه غذا خوردن آنها باعث حسرت و ناراحتی شما می شود که چرا نمی توانید مانند آنها با خیال راحت از هر غذایی که دوست دارید بخورید.

تفاوت آنها با شما فقط در محتوای ذهنشان درباره مواد غذایی است.

عقایدی که شما درباره مواد غذایی و قدرتشان در چاق کردن جسم در ذهنتان ذخیره کرده اید در ذهن آنها وجود ندارد به همین دلیل خوردن غذا تاثیری بر وضعیت جسمی آنها ندارد.

یک فرد متناسب اگر به هر دلیل پرخوری کند تا جایی که حالش بهم بخورد هرگز به این موضوع فکر نمی کند که ممکن است چاق شود. اما یک فرد چاق اگر فقط یک لقمه بیشتر از برنامه رژیمی خود غذا بخورد اطمینان دارد که روند لاغری او بهم خوردن و توانایی لاغر شدن ندارد و بارها خود را سرزنش می کند که چرا اراده برای رژیم گرفتن و لاغر شدن ندارد.

یکی از موثرترین راه های کمرنگ کردن و بی اعتبار کردن فرمول های ذهن درباره چاقی، مسخره دانستن آنهاست.

البته که این کار به راحتی انجام نخواهد شد و نیاز است که برای مسخره دانستن فرمول های ذهن خود دلیل و منطق محکم داشته باشید. به همین دلیل در اواسط این نوشته به دو شرط لازم برای تغییر فرمول های ذهنی اشاره کردم.

در فایل تصویری قدرت غذا یا قدرت ذهن توضیحات مفصل درباره فرمول های ذهن افراد چاق داده شده است که با شنیدن و انجام تمرینات داده شده می توانید به راحتی نگرش های خود درباره چاقی را مسخره دانسته و بر عقاید و نگرش های صحیح لاغرکننده تاکید و تمرکز کنید.

اهداف آموشی:

۱- شناسایی فرمول های چاقی ذهن درباره خوردن و تاثیر آن بر وضعیت جسمی.

نحوه شناسایی فرمول های ذهنی به این صورت می باشد که بعد از تماشای محتوای تصویری لیستی از عقاید و نگرش های خود درباره خوردن، ترس از خوردن و تاثیر مواد غذایی بر وضعیت جسمی خود تهیه کنید.

بعنوان مثال:

  • من عقیده دارم که خوردن باعث چاقی من است.
  • من عقیده دارم که خوردن برنج باعث چاقی من شده است.
  • من عقیده دارم برای لاغر شدن باید از برنامه غذایی خاصی استفاده کنم.
  • من عقیده دارم برای لاغر شدن باید بر اساس فلان سبک غذایی غذا بخورم اما چون نمی توانم آن روش را انجام دهم نمی توانم لاغر شوم.

۲- نوشتن عبارت های متضاد با هر نگرش و عبارتی که درباره نقش خوردن و غذاها در چاقی ثبت کرده اید.

به این صورت که باید برای هر عبارت نوشته شده در تمرین قبل یک عبارت جدید و صحیح بنویسید و برای عبارت خود یک یا چند دلیل منطقی پیدا کنید.

بعنوان مثال:

  • من اطمینان دارم که خوردن باعث چاقی نمی شود چون علی دوستم همیشه بیشتر از من غذا می خورد اما همیشه متناسب است و این نگرش من درباره خوردن و چاقی خیلی مسخره است.
  • من اطمینان دارم که خوردن برنج ارتباطی با چاقی ندارد چون چند نفر از دوستان و آشنایان من با اینکه علاقه زیادی به خوردن برنج دارند اما متناسب هستند و این عقیده و نگرش من درباره ارتباط برنج با چاقی خیلی مسخره است.

به این صورت باید با نوشتن عبارت های منطقی در جهت رد کردن نگرش های خود درباره ارتباط خوردن با چاقی محتویات ذهن خود را اصلاح کنید و در ادامه با تاکید و تمرکز بر نگرش جدید باعث تقویت و ثبت این نگرش ها در ذهن خود شوید.

۳- برای تمرکز و تاکید بر نگرش های جدید نیاز به هیچ کار خاصی نیست تنها لازم است هروقت افکاری در ذهن شما پیرامون نگرش های قبلی مرور شد آگاهانه سعی کنید مرور آن افکار را متوقف کرده و افکار جدید و صحیح را مرور کنید.

بعد از مدت کوتاهی مشاهده خواهید کرد که گفتگوهای ذهنتان درباره تاثیر خوردن بر چاقی تغییر کرده و از این موضوع شگفت زده خواهید شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.14 از 118 رای

https://tanasobefekri.net/?p=39251
36 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/02/11 11:25
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 8385 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 618 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      واقعا استاد هر جمله رو به طرز هوشمندانه ای انتخاب میکنن که اگر ما با تمام وجود و دقت کامل جملات شون رو بخونیم و یا بشنویم دیگه نیازی به تلاش کردن برای تغییر دادن باورهامون نداریم . این جمله ای که استاد در متن نوشتاری به کار بردن که هیچ کس توانایی و اجازه ورود به محتویات ذهنی شما نداره مگر اینکه خودتون اجازه ورود بهش داده باشین و بعد از اون از ما اجازه میخوان به ذهن ما نفوذ کنن از طریق گفتارشون و دادن آگاهی های درست ، این جمله به این معناست که هر باور و نگرشی که در ما به وجود اومده خود ما اجازه ورود و به وجود اومدنش رو صادر کردیم و گرنه هیچ چیزی تا زمانی که ما نخوایم در ما اثر نداره و نکته بعدی که میشه از این جمله دریافت کرد اینکه استاد از ما میخوان که درهای ذهن مون رو به روی حرف هایی که استاد میزنن باز کنیم تا اونجوری که لازمه در ما اثر کنه . گوش دادن و مشاهده کردن فایل به منزله این نیست که ما به استاداجازه ورود به محیط ذهن مون رو دادیم چون درسته شاید به فایل ها گوش بدیم ولی اعتقادی بهشون نداشته باشیم و هی توی ذهن مون دلیل برای رد کردن حرف های استاد بتراشیم ما باید بخوایم و ذهن مون رو برای حرف های استاد باز کنیم و با تمام وجود این اجازه رو صادر کنیم بنظر من وقتی این اجازه از طرف ما صادر بشه تغییر نگرش و باور به راحتی اتفاق میوفته . حالا این واقعا مسخره ست که بخوایم دیگران که اصلا به وجود ما دسترسی ندارن برای ما تعیین کنن که چه رفتاری انجام بدیم چه مقدار غذا بخوریم یا چی بخوریم چی نخوریم . وقتی این جمله رو باور کنیم که انسان باید به صورت خودبخود متناسب و سلامت باشه دیگه نباید شکی به دلمون بیوفته . خودبخودی متناسب بودن به این معناست که بدن خودش میدونه که برای متناسب بودن چقدر باید غذا مصرف کنه چقدرش رو باید به انرژی تبدیل کنه چقدر از اون رو دفع بکنه تمام اینکار ها رو بدن ما با بالاترین دقت انجام میده همون طوری که در افراد متناسب اینکارو انجام میده بدون هیچ کم و کاستی ولی ما چاق ها با ذهن مون مانع از این عملکرد طبیعی بدن میشیم و در عملکرد اون اختلال ایجاد میکنیم و میخوایم دیگران این مقدار رو برای ما تعیین بکنن و واقعا مسخره ست که این انتظار رو داشته باشیم که  از بیرون این عوامل تعیین بشه . باید به بدن خودمون اعتماد کنیم و این باور رو در خودمون به وجود بیاریم که ما مجهز به تمام امکانات برای تشخیص مصرف  ،جذب و دفع هستیم و تمام آنچیزی که برای متناسب شدن لازمه در وجود ما هست و نیازی نیست کاری از بیرون انجام بشه . از قضاوت کردن خودمون دست برداریم ، از ترسیدن دست برداریم به قول استاد مگه ما چقدر غذای اضافه خوردیم چون غذایی که میخوریم مقداری ازش نیاز بدنه که ما نمیدونیم که چه مقدار لازمه  مگر ما از سیستم های داخلی بدن مون و عملکرد سلول ها و اینکه چقدر انرژی لازم دارن خبر داریم؟ و بدن به طرز هوشمندانه ای به این مسئله آگاهه . مگر ما چقدر اضافه بر نیاز بدن مون غذا خوردیم ؟  اصلا اضافه خوردیم یا فکر کردیم اضافه خوردیم ؟ اصلا آیا معیار بدن ما با معیار ما برای اضافه خوردن یکیه ؟ دست از محکوم کردن خودمون به پرخوری برداریم . مگر ما چقدر میتونیم غذا بخوریم ؟ بنظر من بدن ما در مورد مواد غذایی به دو صورت عمل میکنه یا نیاز بدنه مصرف میشه اگرم نیاز بدن نباشه دفع میشه جایی واسه ذخیره کردن نداره  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/24 08:47
      مدت عضویت: 587 روز
      امتیاز کاربر: 15702 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,475 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/07/24 توانستم فایل به این مهمی که قدرت ذهن یا قدرت غذا را گوش بدهم 

      استاد ممنون ازشما چقدر با این اگاهی استرس و فشار مضاعف برای ترس بعد از خوردن را کم میکند که غذا شما را چاق نمیکند و این قدرت ذهن و ترس و باور چاقی ما را هرروز چاقتر میکند 

      وچه جمله ی خوبی گفتید باید برای شما مسخره باشد که خوردن فلان غذایی من را چاق کرده است و اگر بعد از خوردن هرغذایی این جملات را درذهن تحلیل کنیم قطعا قدرت و ترس چاق شدن ما صفر میشود چون وقتی فکر و افکاری را باور نداشته باشی هیچ گونه اثراتی برای شما نخواهد داشت مثل بعضی از باورها که درخرافات وجود دارد افرادی که باور و اعتقاد داشته باشند دقیقا همان اتفاق برای انها خواهد افتاد و افرادیکه آن باور را مسخره بگیرند هیچگونه اثری برای انها ندارد و تمام اینها از ذهن افراد است .

      و چقدر دقیق به این موضوع توجه داشتید که درهیچ یک ازرژیمها درمورد قدرت ذهن صحبت نمیکنند فقط میگویند مواظب تعداد لقمه ها ، نوع خوردن ، نوع غذا ، وزن غذا ، مقدار کالری ، نوع غذایی که باید تهیه شود باشید و اصلا به قدرت ذهن فرد کاری ندارند 

      پس باید بدانیم ما افرادیکه اضافه وزن داریم بایک فرد متناسب فقط درمورد نگرش ما درمورد خودمان و غذا تفاوت داریم و همه چیز از مغز و ذهن انسان شکل میگیرد .

      من عقیده دارم که خوردن باعث چاقی من است؟ همسر و افراد متناسب اطراف من خیلی بیشتر ازمن غذا میخورند و همهی آنها متناسب هستند پس عقیده خوردن باعث چاقی میشود دیگر برای ذهن من یک چیز مسخره ای است چون به من ثابت شده است که این باور اشتباه است 

      من عقیده دارم که خوردن برنج باعث چاقی من شده است؟ خیلی از افراد متناسب ناهار و شام را برنج میخورند و متناسب هستند پس این نگرش که خوردن برنج باعث چاقی من شده است درذهن من مسخره است چون مشاهدات اطراف من این را به من ثابت کرده است که اینطور نیست .

      • من عقیده دارم برای لاغر شدن باید از برنامه غذایی خاصی استفاده کنم؟ افراد متناسب اصلا برای خوردن غذا از برنامه خاصی استفاده نمیکنند و هرچه را دوست داشته باشند میخورند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و باید این باوررا درذهن تغییر دهم
      • من عقیده دارم برای لاغر شدن باید بر اساس فلان سبک غذایی غذا بخورم اما چون نمی توانم آن روش را انجام دهم نمی توانم لاغر شوم؟ افراد متناسب اصلا درمورد سبک غذا حتی اطلاعاتی هم ندارند آنها هرچه را دوست داشته باشند به اندازه میخورند پس این نگرش هم برای ذهن من مسخره است و ان باوررا از ذهنم خط میزنم
      • من عقیده دارم تیروئید باعث چاقی من شده است ؟ خیلی از افراد متناسب تیروئید دارند و هرگز چاق نمیشوند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و باید این نگرش از ذهن من پاک شود
      • من عقیده دارم ژنتیکی چاق هستم ؟ من دریم خانواده 7 نفری متولد شدم 3 نفر متناسب و 4 نفر چاق هستیم و پدرو مادرم متناسب بودند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و باید این نگرش را قبول نداشته باشم
      • من عقیده دارم کم تحرکی باعث چاقی من است ؟ خیلی از افراد متناسب هستند که تحرک آنها خیلی کمتر از من است پس این نگرش کم تحرکی برای ذهن من مسخره است و این را قبول ندارم
      • من عقیده دارم ورزشهای سنگین و چربی سوز من را لاغر میکند ؟ خیلی از افراد متناسب را دیدم که اصلا هیچگونه ورزشی نمیکنند و متناسب هستند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و ان را قبول ندارم
      • من عقیده دارم خوردن شیرینی و چیزهای چرب من را چاق کرده است ؟ خیلی از افراد متناسب را سراغ دارم که 2یا 3 برابر من شیرینی و ته دیک چرب و غذاهای چرب میخورند ولاغر هستند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و باید این باور را قبول نکنم
      • من عقیده دارم سوخت و ساز بدن من کم است ؟ وقتی که هیچگونه مشکلی برای تنفس – ضربان قلب – خوردن – ودیگر کارهای بدن بوجود نمیاید پس سوخت و ساز بدن برای متناسب شدن هم تغییری نکرده و این فکر برای ذهن من مسخره است و من این باور را قبول ندارم
      • من عقیده دارم افراد چاق تمایل خوردن به چیزهای شیرین را دارند و از خوردن چیزهای ترش خوداری میکنند ؟ من الان میبینم که خیلی از افراد متناسب از خوردن چیزهای ترش خوداری کردند و اکثرا تمایل به خوردن چیزهای شیرین دارند پس این عقیده درذهن من مسخره است و ان را از ذهنم پاک میکنم
      • من عقیده دارم افراد چاق برای لاغر شدن باید پیاده روی کنند ؟ خیلی از افراد متناسب را دیدم که اصلا پیاده روی نمیکنند و لاغر هستند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و من ان را از ذهنم پاک میکنم
      • من عقیده دارم درد کمر و پا فقط برای افراد چاق است ؟من خیلی از افراد لاغر را دیدم که از دردپا و کمر ناراحت هستند پس این نگرش برای ذهن من مسخره است و ان را ازذهنم پاک میکنم
      • من عقیده دارم افراد چاق چربی ، دیابت و تیروئید دارند ؟ با دیدن اقوام طایفه همسرم که همگی خیلی لاغرند و چربی و دیابت و تیروئید دارند این نگرش برای ذهن من مسخره است و من ان را دیگر باور ندارم
      • من عقیده دارم که سن 40سال به بعد افراد را چاق میکند ؟ خیلی از افراد لاغر هستند که سنشان بالای 40سال است و لاغر هستند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و ان را دیگر باور ندارم
      • من عقیده دارم ازدواج باعث چاقی درمن میشود ؟ خیلی از اطرافیان خودم سراغ دارم که بعد از ازدواج چاق نشدند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و من ان را باید از ذهنم بیرون کنم
      • من عقیده دارم بارداری و سزارین باعث چاقی شکم من شده است ؟ خیلی از دوستان و آشنایان با بارداری چهارم و پنجم و درتمام آنها سزارین شدند وهمگی لاغر هستند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و این باور را اصلا قبول ندارم
      • من عقیده دارم افراد چاق همه لباسهای تیره و یک مدل میپوشند که چاقی انها کمتر دیده شود ؟ در این مدت متوجه شدم خیلی از افراد لاغر هم لباسهای تیره میپوشند چون این رنگها سنگین تر است وافراد این را بیشتر می پسندند افرادی چاقی را هم دیدم که لباسهای روشن پوشیده بودند پس این عقیده درذهن من مسخره است و من این را باور ندارم
      • من عقیده دارم افراد لاغر چاق قویتر هستند ؟ من خیلی از افراد لاغر را دیدم که از افراد چاق قویتر هستند و زور بازوی بیشتری دارند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و من آن را دیگر قبول ندارم
      • من عقیده دارم افراد لاغر بیشتر مورد احترام هستند ؟ خیلی از افراد چاق را دیدم که خیلی بیشتر از افراد لاغر مورد احترام واقع شدند و خونگرمتر هستند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و ان را رد میکنم
      • من عقیده دارم افراد چاق اعتماد به نفس پایینی دارند ؟ من خیلی از افراد متناسب را دیدم که اعتماد به نفس خیلی پایینتری نسبت به افراد چاق دارند و همین که افراد چاق هرروز به دنبال لاغری هستند یعنی هنوز درحال تلاشند و اعتماد به نفس بالایی دارند پس این عقیده درذهن من مسخره است و ان باوررا قبول ندارم
      • من عقیده داشتم درجمع دوستان همه نظرها به سمت من و نوع خوردن من است ؟ الان متوجه شدم هیچ کس اصلا متوجه نیست که من چه چیز میخورم و چه مقدار و افراد لاغر در جمع درمورد موضوعات دیگری صحبت میکنند و فقط نگرش ذهن من این است که به چاقی من توجه دارند پس این عقید برای ذهن من مسخره است و این باور رارد میکنم
      • من عقیده داشتم افراد چاق تحرک کمتری دارند و این موضوع باعث چاقی انها شده است ؟ من خیلی از افراد لاغر را دیدم که اصلا تحرکی ندارند و همچنان لاغرند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و این باوررا رد میکنم
      • من عقیده دارم خوردن شام من را چاق کرده است ؟ همسر من و اطرافیان متناسب هرشب شام میخورند و ان هم ساعت 10شب به بعد و متناسب هستند پس این عقیده برای ذهن مسخره است و من آن را رد میکنم 
      • من عقیده داشتم رژیم سخت من را لاغر میکند چون کمتر میخوردم ؟ خیلی از افراد لاغر را میشناسم که با رژیم های پرخوری حتی 1کیلو اضافه نکردند پس این عقیده برای ذهن من مسخره است و گرسنگی و زیاد خوردن ربطی به چاقی و لاغری ندارد .
      • استاد از شما ممنونم که با این تمرین من چقدر باورهای اشتباه درذهنم را مسخره دیدم و انها را بیرون ریختم تا فضای بیشتری برای فرمولهای لاغری داشته باشم بازم ممنون از شما بابت یاددادن این آگاهیهاو یاد گرفتن این موضوع خوردن هرنوع غذایی قدرت چاق کنندگی دربدن ما ندارد مثل افراد متناسب این نگرش و ترس از چاقی مارا هرروز چاقتر کرده است 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 87 کلمه

       قبلا من لاعر بودم و این وقته افکار و احساسات و باورای لاغری ک قبلا داشتم برام دوباره تکرار میشه 

      یادم میاد اون موقع لاغر بودم هیچ ارتباطی در دهنم بین غذا و تحرک و چاقی نبود اصلا چاقی برام وجود نداشت هر چی میخواستم تا حدی لازم داشتم و میخواستم میخوردم و همیشه لاغر بودم 

      و الانم اون افکار داره برام اشکار میشع و خیلی بابت این خوشحالم 

      انسان باید به احساسش باور داشته باسه و اعتماد داشته باشه که از بیرون کسی باعث تغییر نگرش اصیل خودش نشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1402/03/05 07:47
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 13184 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 744 کلمه

      با عرض و سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همیشه همراه 🥰🥰

      قدرت غذا یا قدرت ذهن ؟

      جواب >قدرت ذهن 

      از اونجایی که دوستانی رو میشناسم که خیلی پر خور هستن 

      ولی متناسب و بعضی افراد هم می بینم که خیلی کم میخورن و هميشه در رزیم هستن و چاق 

      پس از  نتیجه ی این دو فرد مشخصه که

      تفاوت بین این دو در ذهن اونا هس

      مثال

      عروس داییم خیلی میخوره و متناسبه

      عروس عمه ام هر وعده اگه برنج باشه هم میخوره خیلی برنج دوست داره باز هم متناسبه 

      پسر خواهر همسرم خیلی میخوره و متناسبه 

      جاریم خیلی میخوره و متناسبه 

      پس چه جیزی در این امر دخیله 

      که اونا متناسبن و ما چاق 

      اونا میخورن و لذت میبرن ما میخوریم و رنج می بریم 

      اونا بدون استرس و ما با استرس 

      اونا با خیال راحت و ما با غصه و بعدش عذاب وجدان

      تمام این ها برمیگرده به قدرت ذهنمون 

      که اونا این باورهای اشتباه درباره تناسب ندارن 

      که باید حتما ورزش کنن   متناسب باشن باید بدون تا لاغر بشن باید کمتر غذا بخورن خوردن غذا باعث چاقی میشه بی تحرکی باعث چاقی میشه 

      خوردن شیرینی جات باعث چاقی میشه 

      نه اونا این باورها رو ندارن و با خیال راحت و آسوده زندگی میکنن و از زندگی کردن لذت می‌برن

      و اما ما چی

      از صبح که از خواب پا میشیم ترس داریم ک چه بخوریم که چاقمون نکنه برای ظهر چه بخوریم 

      و تصمیم میگیریم که دیگه از امروز مواظب رفتارمون باشیم اما زمانی یادمون میاد که دیگه ناهارمون خوردیم و عذاب وجدانمون شروع شده که من قرار بود از امروز نخورما قرار بود😩 مواظب رفتارم باشما 😩وکلی قرار و مرارهای که تا این همه سال با خودمون بستیم و هیچ فایده ای نداشته 

      خوردیم و رنج کشیدیم خوردیم و عذاب وجدان داشتیم 

      لیستی از عقاید و نگرش های خود درباره ی خوردن ،

      ترس از خوردن و تاثیر مواد غذایی بر وضعیت جسمی خود تهیه کنید؟

      ۱-خوردن برنج باعث چاقی میشه 

      ولی من اطمینان دارم که خوردن برنج هیچ ارتباطی با چاقی ندارد چون چند نفر از دوستان و آشنایان میشناسم که هم ظهر و هم شب به اندازه دلخواهشون برنج میخورن ولی متتاسبن 

      پس خوردن برنج باعث چاقی نمیشه و این عقیده من خیلی مسخره هس😆

      ۲- خوردن شام باعث چاقی میشه

      ولی من اطمینان دارم و به این باور رسیدم که همه ی افراد متناسب شب غذا میخورن و حتی در ساعت های آخر شب پس جرا اونا چاق نمیشن 

      این یک باور و و نگرش مسخره هس که درباره ی شام خوردن دارم و این باورم رو نقذ میکنم 

      ۳-خوردن سس مایونز آدم رو چاق میکنه 

      ولی من اطمینان پیدا کردم که خوردن سس آدم و چاق نمیکنه چون خواهر همسرم همیشه سالادش زو بدون سس نمیخوره در حالی هم که خیلی متناسبه 

      و حتی بعصی از شبها اونم آخر شب بلند میشد میگفت گشنمه وسالاد درست میکرد با سس 

      و همش رومیخورد .چرا اون چاق نمیشه من ان باور و نگرش رو نقذ میکنم و خیلی مسخره اوره 

      ۴-خوردن روغن های مایع آدم و چاق میکنه 

      ولی من اطمینان دارم که کل مردم جهان از این روعن های مایعی که ما استفاده می‌کنیم میخورن پس چرا مردم جهان کلی متناسب داره پس یعنی این روعن ما رو فقط چاق میکنه اونا رو نه 

      خب این بخاطر باورهای ماهه نه بخاطر روعن

      من افرادی رو میشناسم باید حتما رو برنجشون روغن بریزن 

      کلی روعن می ریزن و میخورن و خیلی اون افراد هم متناسبن خیلی خیلی 

      پس  این باور و نگرش  مسخره هس 

      ۵-بارداری باعث میشه که آدم چاق بشه و چاق بمونه

      من مطمئنم و اطمینان دارم که همه ی خانم ها باردار شدن و بعد از بارداری متناسب شدن 

      و این یک فکر مسخره هس که بارداری آدم و چاق میکنه اون کسایی چاق می مونن که باورشون اشتباهه 

      و گرنه نمونه زیاد داریم که بعد از بارداری متناسب شدن 

      رویا زیبا فاطمه زینب شکیبا خیلی خیلی افراد میشناسم که بعد از بارداری سریع به وزن خودشون برگشتن 

      ۶-خواب زیاد آدم و چاق میکنه 

      اتفاقا من اطمینان دارم که آدم هر چه بخوابه بهتر از اینه که بیدار باشه و پرخوری کنه 

      و افرادی می شناسم که شب و روز خوابن 

      کلا تو دنیای دیگه ای هستن و خیلی خیلی متناسبن😁  این باور و عقیده خیلی مسخره هس و نقذ میکنم 

      و کلی باورهای دیگه هم دارم که همه اونا رو شناسایی کردم و مسخره دونستم این باور ها رو 

      آدم برای زنده ماندنش به غذا احتیاج داره 

      ما نمیتونیم تصمیم بگیریم که غذا نخوریم نه نمیشه 

      ما برای سلامتی بدنمون برای انرزی داشتن در کل روز باید غذا بخوریم به اندازه ی نیاز بدنمون 

      و غذا خوردن ادم و چاق نمیکنه که هیچ بدن و سالم و پر انرزی میکنه 

      این از باورهای اشتباه درباره خوردن هس که همشون مسخره هستن 

      خوردن برابر با شادی سلامتی انرزی حس خوب 👌🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1402/03/04 14:22
      مدت عضویت: 1596 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      سلام  استاد  گرامی  ,

      من  امروز مرکز پزشکی  هسته ای  بودم برای اسکن قلب ،   کلی آدم  ، زن و مرد  پیر و جوان  دختر و پسر دیدم که همه متناسب و عالی بودن  … چقدرررر  خوشحال شدم که جدیدن  این همه  آدمای لاغر  و متناسب می بینم و اطمینان دارم اگر از تک تک اونا می پرسیدم سه وعده غذایی شما چی می خوری  حتما چیزهایی رو اسم می بردن که  ما توپولا می خوریم     استاد من لذت می برم از دیدن این همه افراد متناسب که با همین خورد و خوراک عادی به این خوبی متناسبن 

       به خودم گفتم  ببین  سی سال پیش دوست داشتی چاق بشی  هر جا می رفتی  به خانومای چاق و توپول  زیاد زوم می کردی  و نگاه و توجه می کردی ..شرایط ذهنی  فراهم شد  و تو بدون اینکه تغییری  در نوع و مقدار غذاهات بدی  چاق شدی  …. یعنی تو با قدرت ذهنت چاق شدی نه با ترکیب خاصی از غذاها و نه حتی مقدارشون  …اگر هم  به تدریج  خوش اشتها  شدی  و پرخوری می کردی   این به شکل خودبخودی  برات اتفاق افتاد  فرمولای  ذهنیت  در جهت اضافه وزن به تثبیت  رسیدن  و باعث  میلت به پرخوری  شد  .

       اما حالا دوست داری  لاغر بشی  پس باید عین همون داستان  تکرار بشه  … با این تفاوت که  این بار  باید  با توجه  کردن  و تمرکز  روی  لاغری  و متناسبها  وزنت بیاد پایین  لاغر شدنت  هیچ ربطی  به  غذاها  و کالری هاشون  به نوع اونا  و حتی  مقدارشون  نداره  …فرمولای لاغر کننده ذهنت  به تثبیت برسن  خودبخود  لاغر میشی  ….   اگر  می بینی که  استاد  دست گذاشته  روی تنظیم  رفتارای غذایی  چون  باور  قدرتمندی در همه ما هست که میگه دلیل چاقی ما  پرخوریه…سند و مدرک هم کم نداریم چقدر چاقهایی رو دیدیم که به شدت زیاد می خورن و لاغرهارو هم دیدیم که در مقایسه با این آدما  بسیار کم خوراک به نظر می آن    به همین  دلیل  پاک کردن  کامل این باور تقریبا  محاله  پس استاد  به ما  یاد دادن  چطور  خوردن رو  تحت کنترل دربیاریم  و  اندازه اش کنیم …و البته یک واقعیت  غیر قابل انکاری هم هست  و اون  وجود  افراد  لاغریه که  خوراکشون  از نظر ما  کم  یا خیلی کمه  ولی اکثرن  خود اون لاغرا میگن ما کم نمی خوریم  اندازه غذایی که باهاش سیر میشیم  روی این مقدار تنظیم شده که به نظر شما کمه  ولی به نظر خودمون  اندازه  نیازمونه بیشتر هم  نمی تونیم بخوریم ….

       پس بهتره اگه قراره لاغر بشیم  روی کمتر خوردن تمرین بیشتری کنیم  اما نه با فشار و احساس نگرانی   تا هم پرخوری نکرده باشیم  و انگ پرخور بودن رو از روی خودمون  برداریم و به جاش یک باور لاغر کننده جایگزین کرده باشیم این باور  :       ،من پرخوری نمی کنم پس لاغر میشم‌ • و   هم به روش  خوش تیپا و خوش استیل ها  رفتار کرده باشیم  و از اونها  الگو  گرفته باشیم .

      باز هم به خودم  تاکید می کنم  لاغر شدن  به هییییچ عنوان  ربطی  به نوع و مقدار غذاها نداره.با خیال راحت غذاتو بخور و لذت هم ببر   همچنین لاغر شدن هیچ ربطی به ورزش و تحرک   نداره   اگر ربطش بدیم  به قول استاد خیلی خیلی مسخره اس … پس با خیال راحت  بخور و بخواب  و لاغر شو    🙂  فعالیت در حد توان و معمولی  خوراک به اندازه سیری و رضایت   همین  این میشه لاغری  طبیعی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1402/03/04 08:42
      مدت عضویت: 819 روز
      امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,192 کلمه

      ب نام خداوند عشق و خوبیها 

      باتشکر از استاد عزیز بابت این فایلهای خیلی عالی،این فایل برایم خیلی خیلی عالی و جالب بود نمیدونم چن بار این گوش دادم شاید سه یا چهار بار گوش دادم.

      وقتی این فایلها رو گوش میدم رفته رفته متوجه می شوم که دقیقا خیلی از افکار ما نادرست است.اگر شخصی بخواهد ب فرض‌ ب شهر مقدس مشهد سفر کند اگر از مسیر تهران بخواهد بیاید هیچ چاره ای ندارد که حتما باید از شهر زیبای ما قابم شهر عبور کند.اگر از هر مسیر دیگر برود اگر هزاران هزاران بار هم حرکت کند ب شهر مقدس مشهد نمی رسد حالا بگوید من این همه رانندگی کردم خسته شدم ولی مسیرت اشتباه بود در مسیر اشتباه هر چه تلاش کنیم ب مقصد نمی رسیم.

      من با شنیدن این فایل متوجه شدم ک چقد باورهای ما باعث موانع لاغری ما می شوند.ما فکر می کنیم بعضی غذاها باعث چاقی می شوند ما فکر می کنیم کم زیاد خوردن بعضی غذاها باعث چاقی می شود.خیلی خیلی باور داریم ک البته توسط هم افراد عادی وومتناسب وهم افراد چاق وهم افراد تحصیل کرده و پزشک ب ما القا شده در واقع آنها ب ذهن ما وارد کردند.

      مثلا وقتی که من حتی برای چاقیم بعد این همه سال زجر کشیدن مجبور شدم عمل کنم بعد عملم هم ب شدت باید رعایت می کردم،تا مدت زیاد که فقط باید مایعات می خوردم بعد سوپ یا آب صاف شده گوشت یا مرغ،حالا چطور،باید می پختم ایست می کردم سرد بشه باید چربی روی آن را بر می داشتم بعد می خوردم.بعد حالا آب میوه،من باید یک ذره آب میوه رادر یک پارچ آب مخلوط می کردم و می خوردم که عملا اون آب میوه محو می شد وخیلی بی مزه می شد ومن ترجیح می دادم همون مقدار کم‌ رو خالی بخورم.

      مثلا آب میوه کارخونه ای مثلا برام می آوردند من با ترس خیلی خیلی فراوان می خوردم چون فکر کردم یا این طور بود که حتما باید آب میوه طبیعی بوده باشع،وای یک بساطی ما بعد عمل داشتیم وای خدا گرسنه ام می شد معده ام سوراخ می شد از یک طرف ورم می کرد از یک طرف از ضعف سوراخ می شد.من آب نمیتونستم بخورم ولی ب زور ب زور باید روزی شش هفت لیوان آب می خوردم اونم چی بعد این همه سختی اون نتیجه عالی عایدم نشد.

      ومن خسته تر از همیشه.همه بهم می گفتن تو رعایت نکردی.خوب باید مثلا بعد عمل چربی نمی خوردیم یا شکر و مواد قندی خیلی خیلی محدود می کردیم یا ترجیحا نباید می خوردیم چربی حتی مرغ،مگه حالا مرغ پخته چقد چربی داشت برام خیلی عجیب بود.کلا من خوب آدم چربی خوری نبودم ولی احساس کردم نکنه من آبمیوه بیرونی خوردم وزنم خوب پایین نیومده ویا چیزای دیگه واین مسائل مرا خیلی آزار می داد.

      یا یک دکتر دیگه رفتیم البته اونم جراح بود گفت همه بیماران من وهمچنین شما حتی حق خوردن یک عدد کش مش را ندارید.گفتم من برام سخته نمیتونم این طور ب سختی اینقدر سخت رژیم بگیرم.برگشت بهم گفت اگه با همین وضع پیش بری تا دو سال دیگه می میری.نمیدونم حالا چون کردم چرب بود وچاق بودم این حرف زد نمی دونم ولی من اون روز اومدم خونه ب شدت تمام گریه کردم من ب شدت ترسیدم چرا این حرف ب من زد.

      الان ازون موقع نمیدونم سه یا چهر سال می گذره الان ب خودم میگم آقای دکتر عزیر کجایی ببینی من خیلی زنده و سرحال هستم ولی بیشتر از دو سال گذشت ولی من زنده موندم پیش،خودم گفتم اگه غذا من نمی کشت ولی باور داشتم حرف اون دکتره بیشتر باعث مرگ من می شد.من ازون موقع واقعا خیلی تا‌ قبل این دوره خیلی هراس داشتم خرما یا کش مش بخورم واقعا هم ازین دو مورد خیلی می ترسیدم.

      ازین دست موارد خیلی خیلی زیاد برای افراد چاق وجود داشته،ی فرض دکتری که دو سه بار داخل تلویزیون اومده بود گفت میدونین چیه گلوتن داخل هر نوع مواد غذایی بخصوص نان نباید بخورین نمیدونم باعث التهاب میشه و این التهاب باعث چاقی میشه نمیدونم میوه نخورین لبنیات نخورین حبوبات نخورین ولی جالبه که می گف اصلا هیچ هیچ نیازی ب رژیم گرفتن نیست کی گفته رژیم بگیرین فقط غیر از اینها ازهرچی هرچی دلتون میخوادبخورین‌ اها مواد قندی هم اصلابگذارید کنار.

      کلی دلیل ومطلبو برهان که من درس می گم همه ب من فحش میدن کل بیماری‌ها بخاطر این غذاها هستش چن سال دیگه ب حرف من می رسین.جالبه که اصلا جواب سوالم هر چی در اینستا پرسیدم بهم نداد.وای خدایا این دیگه چی میگه.مگه پیامبر یا امامان ما نان و نان جو نمی خوردن وای خدایا این دیگه چی میگه.هچی میگف چاره ندارین برای لاغری که باید این کار کنبن من ده سال هست نه میوه می خورم و نه نون می خورم.

      بیشتر نظرش این بود پروتئین بخوریم حالا پیش خودم می گفتم اصلا نمیگه چی بخوریم هی میگه این نخوراون نخور معذرت می خواهم ب جای غذا کوفت باید می خوردیم میگف مثلا روزی ده تاتخم مرغ بخورین هیچی نمیشه.میگم وای خدای من چه آدم بی فکریه حالا گوشت اول کجا پیدا میشه ک آدم همیشه بخوره ب فرض هم که باشه چه معده ای هست که بخواد همش گوشت و چربی بخوره.

      حالا دقت می کنین چه عجایبی دور برمان وجود داره و وجود خواهد داشت وخیلی باورهای دیگه خوب این باورها از کجا ب ذهن ما رفت ایا ما از نوزادی اینها رو میدونستیم خوب این افراد ب ذهن ما انداختن وخوب ب نظرم مدتی زمان می بره تا این افکار از ذهنمان خارج بشه.

      خوب من الان می بینم پدرم یا برادر کوچکم هر زمان یا هر مقدار باشه غذا می خورند ایا نگرششان چاقی هست نخیر نیست من وقتی نگاه می کنم اصلا بیشتر از اونها نمی خورم پس چرا اونها هیچ تغییری نمی کنند ولی من چاق می شوم الان واقعا متوجه میشم که ب فکر ما بستگی داره.

      مثلا برادر کوجک من اگر شیرینی در خانه باشد شاید در یک روز ده عدد شیرینی متوسط را بخورد یا اینکه مقدار زیادی موادقندی می خورد به خودم میگم خیلی عجیبه چاق که نمیشه هیچی من احساس می کنم لاغرتر هم شده ولی همون رو ما حتی یک عدد  بخوریم اینقدر اینقدر باور چاقی داریم شاید بلافاصله چن کیلو اضافه بشیم .

      ولی مادرم مدام گوشزد می کند بهش نخور چاق میشی من ب مادرم میگم مامان این اصلا ب فکر چاقی نیست بهتره اینقدربهش نگی همین گفتن شما ممکنه چاقش کنه الان من خودم مثلا میلی ب خیلی از غذاهاندارم مثلاقبلاناهار برنج می خوردم حتما غروب دوباره می خوردم الان اصلا علاقه ب برنج ندارم همیشه می پزیم ولی دو روز اضافه میاد من مثلا بعد چن روز مقداری می خورم سیب زمینی سرخ کرده شاید هفته دو قاشق اونم اگه مجبور بشم وهیچ غذای نباشه بخورم مثلا چن شب پیش آبگوشت یک کاسه متوسط نصفش نتونستم بخورم ب مادرم گفتم می خواهی بریز دور یا یخچال نگهش دارمن الان دیگه نمی خورم مثلا اش حبوباتش سوا می کنم حبوبات اصلا نمی تونم بخورم کلا خیلی غذاها رو نمیتونم بخورم . الان فکر می،کنم اگه واقعا این طور باشه یعنی مابا  ذهنمان چه بلایی بر سر خودمان آوردیم.اگه فقط با قدرت ذهنمان بتونیم حالمون خوب کنیم وای خدا این چقد عالی میشه.

      شاد و پیروز و سعادتمند باشید ودر مسیر تغییر کردن ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1402/03/02 15:21
      مدت عضویت: 1561 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,544 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام 

      قدرت ذهن من است در اصل قدرت در مواد غذایی و چیزهای دیگه نیست این نشون میده که ما باید روی ذهنمون کار کنیم و مسائل و از این زاویه بهش توجه کنیم چیزی که مهمه اینه که هیچ ماده غذایی قدرتی نداره برای چاق کردن ما یا لاغر کردن ما می خوام بگم که تمام تبلیغاتی که در زمینه لاغری افراد چاق درست میشه و وجود داره همشون از این نا آگاهی ما سوء استفاده میکنن که ما قدرتی نداریم یا اراده کافی برای لاغر شدن و غلبه به چاقی مون نداریم مثلاً یه جوری افراد متناسب و نشون میدن که اینا آدمای خاصی هستند و افراد چاق این ویژگی منحصر به فرد یا اراده رو ندارن در صورتی که اصلا اینجوری نیست و همه انسانها از نظر جسمی با هم برابرند در زمینه‌ی نگرش و تفکرات ذهنی شون با همدیگه متفاوت هستند این تفاوت هم از باور کردن های ما اومده یعنی مثلاً ما کلی چیز رو باور کردیم که درست هم نیستند خوب الان استاد به ما یاد دادند که تمام این باورها مسخره باید همه باورهای غلط موجود در زمینه چاقی مونو مسخره بدونیم یعنی چی یعنی اینکه میگن که مواد غذایی باعث چاق شدن ما هستش این مسخره است چون که تمام آدم های متناسب اطراف ما یا کسانی که در شهر ما زندگی می کنند هم دارند از همین مواد غذایی میخورند و لاغر هستند و هیچ مشکلی هم ندارن پس این نشون میده که مواد غذایی که قدرتی برای چاق کردن ماها ندارن و ماده غذایی نمیتونه آدم چاق کنه در نتیجه هیچ ماده غذایی وجود نداره که آدم بتونه لاغر کنه و این نظریه هم رد میشه و مسخره است چیز دیگه ای که مسخره است اینکه ما افراد چاق باور داریم که بی تحرکی من باعث چاقم شدنم شده در صورتی که کلی آدم بی تحرک و حتی فلج قطع نخاعی و آدم هایی که توی کما هستند اینا رو اگه در نظر بگیریم افرادی هستند که حتی مثلاً دستشونو قادر نیستند بلند کنند و مثلاً صورتشونو بخارونند حتی در این حدم تحرک ندارن ولی آدم های ۱۰۰% متناسبی هستند یا افرادی هستن که ویلچری و اینا اصلا قادر به راه رفتن بلند شدن حرکت کر دن ندارند و تایم های خیلی زیادی رومیشینن یا می خوابند و هیچگونه تحرکی ندارند و لاغر هم هستند پس اصلا چاقی ربطی به تحرک نداره و این موضوع مسخره است یعنی وقتی که نمونه پیدا کنیم در افراد لاغر باورهایی که که در زمینه چاقی داریم و باور داریم که اینها علل چاقی ماهستند مسخره  میشن مثلاً من همیشه فکر میکردم که چون هرگزتحرک کافی ندارم و عرق نمی ریزم و ورزشهای نمیکنم که هوازی هستش و حالا پیاده روی طولانی می کنم مثل قبل استخر میرفتم باشگاه نمیرم  چون قبلاً خیلی ورزش میکردم و نسبتا چاق ای من  وزن من کمتر بود ولی الان شرایط زندگی اینجوری شده که دیگه نمیتونم به مثل سابق فعالیت کنم و تحرک داشته باشد و همین مسئله باعث شده که هم خودم باور کنم که این عامل باعث چاقی من هم همسر و اطرافیانم یعنی مرتب به من میگن که برو پیاده روی برو استخر و ورزش کن آهنگ بزار فعالیت کن مرتب به من میگن که فعالیت تو ببر بالا عرق بریز که این نخور اون نخور مثلاً شیرینی جات و حذف کن هله هوله نخورد ایناباعث چاق شدن شده حتی مثلاً تا این حد که هیچ وقت لاغر نمیشی ر اینکه تو همه چی میخوری آدمی که همه چی میخوره چرا باید متناسب بشه دیگه اما من در ذهنم ودر منطقم به عقل من اینو میگه که اصلا ربطی نداره این همه آدم ها توی دنیا که همه چی میخورن و صددرصد متناسبم هم هستند که نمونه‌اش چند وقت پیش داشتم یک فیلمی نگاه می‌کردم که بازیگر نقش اول یه دختری بود که خیلی متناسب و خوش هیکل بود و توی فیلم قشنگ نشون داد که رفته بود صبح شیرینی فروشی و و یک شیرینی کره ای شکلاتی خرید و خرد و اصلا هم براش مهم نبود که چاق میشه یا مشکل پیدا میکنه و خوب من کاری ندارم که در رسانه ها و فیلم های خارجی تبلیغ خوردن و تحریک غذایی انسان ها صورت می گیرد ولی من معتقدم که اگه فردی که خود به خود متناسبه میتونه حتی به صورت نمایشی  شیرینی کره ای شکلاتی  روجوید و قورت بده در طبیعت چاق بشه چرا چاق نمیشه به خاطر اینکه اصلا ربطی نداره که چه ماده غذایی بخوریم ماده مفید باشه مضر باشه که خیلی مسخره که ما آمدیم مواد غذایی تبدیل کردیم به مواد غذایی مفید و مواد غذایی مضر و این مسخره است ۱۰۰% مسخره از خود ما که نمیتونیم غذا نخوریم نمیتونیم هله هوله نخوریم میتونیم نمیتونی بگی چی نخوریم الانم جدیدا دکتر تغذیه رژیمی که مثلاً می گیرند و می دانم به افراد اومدن میگن که حتی میوه چاق میکنه حالا تا چند سال پیش میگفتن میوه اشکال نداره میوه بخورید سبزیجات میخورد الان میگن چاق میکنه خوب این نشون میده که از اولش هم رژیم گرفتن مسخره بوده از اولشم کالری شماری مسخره بوده از اولشم دسته بندی مواد غذایی مسخره بود بابا من مادربزرگم هشتاد و چند سالش بود طول زندگیش یه ذره هم اضافه وزن نداشته و همه چی هم میخورد پفک میخورد سوسیس میخورد کالباس میخورد نوشابه میخورد سس میخورد شیرینی خامه‌ای میخورد اصلاً مورد علاقه‌ش نون خامه ای بود که جز علاقه‌مندی‌ها سس بود و علاقه مندی ها تخمه بود جز علاقه‌مندی‌ها پفک بود و اتفاقاً غذا ها رم  خیلی چرب درست میکرد مدام غذای سرخ کردنی درست میکرد دوست داشت مدام سیب زمینی سرخ کرده بخوره با همه غذاهاش من اصلا یادم نبود یعنی یه جوری بود که حتی سالاد شیرازی هم درست میکردند دوست داشت سس بزنه بهش بخوره و این آدم در سن خیلی بالاست که ۸۷ هشت سالش بود فوت کرد این آدم فقط به خاطر اینکه دو سه سال آخر عمرش خودشو رها کرد و از نظر روحی به هم ریخت آلزایمر گرفت پارکینسون گرفت و بعد از پیشرفت که فوت کرد و این مسئله اصلاً هیچ ربطی  به بیماری نداشته و همیشه خیلی چابک و چالاک بود خیلی سرحال بود خیلی سر زنده بودحالا درست مثل یک کم فشار داشت ولی  این خیلی طبیعی یعنی چیزی نیست که مثل مسئله ای نیست که اصلاً به غذا ارتباطی داشته باشد اصلاً مواد غذایی به نظرشون مسخره آمد که این و چاق میکنه یا لاغر میکنه فقط تنها چیزی که به همگیمون می گفت مادرجان اندازه شکمت بخور  یعنی چی یعنی که وقتی که سیر شدی دیگه نخور لزومی نداره که بیای یه عالمه چیز بخوری و چون حالا خوشمزه است چون حیف چون هستش مثل مهمونی نه خیلی عادی با مواد غذایی رفتار می کرد یعنی همیشه میگفت که خوردم دیگه چیه مثلاً هیچ وقت با مواد غذایی خوش گذرونی نمی کرد هیچ وقت یاد ندارم که لذت خاصی از مواد غذایی برده باشه یعنی اینکه میخورد بدش بیاد  نه از مواد غذایی به اندازه کافی لذت می برد و کلاً برای لذت بردن غذا نمیخورد دوتا مسئله مجزا که افراد چاق برای لذت بردن غذا میخورند خوراکی می خورد افراد لاغر از چیزی که می خورند لذت میبرند متفاوت از موقعیت برای خودمون باورهایی که داریم و باورهای چاق کننده که داریم مسخره کنیم واقعا مسخره است یعنی آدم وقتی درست فکر کنه متوجه مسخره بودنش میشه دیشب همسرم میگفت من چیزی نمیخورم ولی نمیدونم چرا چاق میشم و من بهش گفتم که چرا میگی من نمیدونم چون تو خیلی هم خوب میدونی که چرا اضافه بر سازمان میخوره اضافه میخوری مثلا همسر من آدمایی که متناسب بود ولی خوب با من ازدواج کرد باورهاش یه خورده شکست عوض شد خوب من خودم مقصرم میدونم ولی حالاگذشته از تقصیر هایی که من دارم و ناخواسته بود من نمیخواستم که اون چاق بشه خوب ولی باور که ایجاد شده باور غلطی اینه که میگه که میوه آب و مثلاً میشینه  مثلا طالبی و ملون میخوره و میگه که این آب بود دیگه خوب شده و من شام نخوردم شام نمی‌خورم تفکری که داره که مشابه واقعاً شام نمیخوره ولی مثلاً با این تفکر که من شام نمی‌خورم مثلاً موقع ناهارش با غذاشدکلی نون میخورهدکه من خودم سیر شدم یه وقت شب گشنم نشه یا مثلاً تو طول روز همکارش  شیرینی یا میوه یا بیسکویت یا نسکافه هر چیز شیرینی خوشمزه یا خوراک می خورد میاد خونه ومیوه میخوره قبلا  چای می‌خورد الآن فقط مثل میوه میخورد خوب این تفکر یعنی که فکر میکنه که هیچ چیزی به بدن انسان وارد نمیکنه در صورتی که وارد میشه اون انرژی دارد به قول استاد چرا حوصلتون سر میره ده تا لیوان آب پشت سر هم نمی خورید ده باره تند تند نفس نمی کشید چرا آفتاب نمیگیرید خوب مسئله همین میگه کاری که بدن من ضرر نمی رساند و بازچاق نمیشه چرا انجام می‌دهیم و کار های مسخره و باورهای مسخرهدهمونا که در زمینه‌ی چاق هستید و دنبال می‌کنیم و باور من اینکه ما کار نمی کنیم که ما چیزی نمیخوره این موضوع باید درست کنیم این باور را در وجود خودمان درست کنیم و اصلاً مهم نیست بقیه چه فکری میکنند بقیه باور نکنند  من وقتی عقل به من میگه که نباید به خاطر لذت جویی چیزی بخورم خوب نباید اینکارو بکنم حال اینکه دوست دارم مپ یعنی چی اصلا مسخره است یا مثلاً شیرینی نباید بخورم که گفته نباید بکنند یعنی من نمیگم که شیرینی برم بخرم و بخورم که توی خونه زیاد داشته باشم ولی این باور که این شیرینی که من خوردم منو چاق میکنه این غلطی مسخره است یه چیزی نمیتونه منو جا ق کنه هیچی این طرز تفکر و نگرش من اگه منو چاق میکنه یعنی من میل ندارم میخورم حوصله ام سر میره میخورم فکر می کنم که باید همش مواظب خوردن باشم در صورتی که اصلا اینجوری نیست باید من خیلی طبیعی به اندازه بخورم مثلاً من همش فکر میکردم که باید همیشه میوه داشته باشیم خوب الان فهمیدم که این تفکر این باور مسخره است چرا باید همیشه میوه داشته باشیم چرا باید هر روز میوه بخوری باورهایی از آنجا نشأت میگیره که آدمی که میوه نخور مریض میشه پوست شرموش میریزه در صورتی که هم میریزه هم پوستم خراب میشه هم مریض میشیم مثل بقیه آدم های متناسب الان من یه خواهر شوهر دارم که ایناصلا سال تا سال میوه نمیخوره یعنی عید به عید شاید مثلا یه دونه میوه بخوره اونم زورش می کنند که بخوره وگرنه با خودش باشه اصلا نمیخوره خودش نه همسرش نمیخورند و ما ادامه نمیده یعنی تقریبا مثل ما مردمی که حالش بد یه ذره بیشتر بمون اینجوری هم نیست که همیشه مریض نه اتفاقاً خیلی سرحال و شاداب تر و متناسب تر و خیلی هم  از باورهای چاق هم اونو ببینم که همش مسخره است هر باوری داریم مسخره است که ظهر شده من باید ناهار بخورم الان ساعت یک و نیم خورده شده این باور هستش که من الان ظهر باید غذا بخورم این مسخره از چرا باید بخورم یعنی چه کسانی باید بخورم دلیلی نداره که منو مجبور کنه چرا باید به کسی اجازه بدم کاری بکنه که برای من تعیین تکلیف کنه که من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم این مسخره است که ما زندگیمونو آیندمونو شخصیت منو جونمون و سلامتی و لذت من و همه چیمونو سپردیم دسته بقیه مثل کسی که دور از جونفلج افتاده و همه کاراش بایدبقیه کنند ما سالمیم توانمندی ما مشکلاتی داریم یا مرضی داره ولی دیگه از کار افتاده و بحران وحشتناک نیستیم که حتی اون آدمی که الان و ۱۵۰ کیلو و ۲۰۰ کیلو و ۳۰۰ کیلو اونم حتی میتونه به خودش کمک کنه اونم ته خط نیست مشکلم اینه که فکر می کنیم که خوب حالا تا حالا اگه نمیدونستیم از این به بعد دیگه نمیشه درست کنیم مسخره است شرایط دستمو زندگیمون واسه خودمون تفکرمون دست خودمونه کارهایی که می کنیم از خودمون یعنی هیچ کس هیچ کس نمیتونه مجبور کنه ما را هیچ چیزی چیزی نمیتونه منو مجبور به کاری که دوست نداریم انجام بدیم فیلم هایی که نشون میدن دیگه مثلا طرف اسلحه میزاره رو سرش میگه بازم این خطا را بکنیم طرف نمیکنه حاضر بمیره و در خطر بازارِ تن نمی ده خفت و خاری که یعنی دارم میگم که آدم اگه نخواد کاری رو بکنه حتی اسلحه نمیتونه مجبورش کنه  حالا الان چه جوری بالا سرمون که کی ما رو مجبور میکنه که بخوریم مجبور میکنه که درست رفتار شما را مجبور میکنه که ناامید و ناراحت و بدون اراده باشیم از اون آدمی که لاغر چه اراده خاصی داره که مثلا چه اراده ای به کارمیبره که نخوره چالش خوردن مهم نیستدآدم میخواد بخوره مگه دوست نداره بخوره یا میل نداره یا نیاز نداره بخوره مگه باید اراده کنه نمیخوره اراده برای انجام دادن کاری آدم باید  چه اراده ای  کنه که انجام نده خب انجام نده به همین راحتی  مثلا لباس بپوشید بره بیرون و اراده میخواد  ولی وقتی شما میخوای روی تخت بخوابی تو خونت بمون دیگه چه اراده ای میخوای  اتفاقا وقتی میخوای غذایی بخوریم باید اراده کنی و تصمیم بگیری یعنی تصمیم میگیری یعنی اراده می کنیم غذا رو بخوریم نمیخوای این غذا رو بخوری که دیگه چه اراده ای میخواد این غذا رو بردار تو یخچال تو کمد تو رو میز از بغلت از کشورها از این ورا کمدین اراده کنی که نخوری نخور من زمانی که چاق تر بود و اصلا با این سایت آشنا نشده بودم خیلی به خودم زحمت می دادم حاضر می‌شدم پول کنار می‌گذاشتم میرفتم مسیر و طی می‌کردم و می‌رفتم شیرینی می خریدم با زحمت فراوان می آوردم توی خونه توی ظرف میذاشتم و تصمیم میگرفتم و مثلاً چندتاشو میخوردم یا همه رو میخوردم و بعد دوباره برای دفعه بعد دوباره همین سختی به خودم میدادم و دوباره می رفتم برای خودم ماده غذایی خوراکی چیز دیگه تهیه می کردم مثلاً پفکی شکلاتی شیرینی بستنی یعنی اگه دقت کنی میفهمی که موقعی که ما میخوریم داریم کار سختی انجام میدیم وقتی که نمی خوریم که چه کار سختی انجام میدیم اراده می کنیم اینجا متوجه میشیم که مسخره است که ما فکر میکنیم برای لاغر شدن باید چه کاری انجام بدیم لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست اراده نمیخواد اصلا نمیخواد کاری انجام بدی تمام کارهایی که می کردی ندیدی اضافه میخوردی مواد غذایی چاق میکنه فکر نکن فشار شکم و تحمل کردی انقدر می خوردی دل درد بگیره نخورکلی خوراکی و هله هوله بزار تو خه اصلا  سختی به خودت نده راحت ترین حالت ممکن زندگی چرا اضافه میخریم تو خونه بار می کنیم خریدمیکنیم که چی بشه چرا پول تا هدر میدی مشکل ما اینه که فکر میکنیم که باید یه کار خاصی بکنیم تا لاغر شیم در صورتی که اصلاً نباید هیچ کاری هیچ کاری نکن من یه تایمی مریض شده بودم  دو هفته آنفولانزا اچ وان ان وان گرفته بودم خیلی حالم بد بود و کلا خوابیده بودم دیگه یه جوری شده بودم که نا نداشتم پاشم برم آب بخورم ولی ترجیح میدادم تشنگی و گشنگی بکشم ولی بلند نشم من اصلاً در این تایم  نمیدونستم حتی تو سالن چه خبره یعنی دائم خوابیده بودم و در این زمان من ۸ کیلو کم کردم هیچ کاری نکردن دقیقا من تو این دوهفته هیچ کاری نکرد هیچ کاری نکردم تاکید می کنم هیچ کاری نکردم این نشون میده که ما داریم هر روز یه عالمه کار می کنیم اونا رو نباید انجام بدیم 

      همین وبس

      خداروشاکرم بابت آگاهی امروز  وبه امید تناسب ولاغری ایده آلم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/01 22:23
      مدت عضویت: 668 روز
      امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 374 کلمه

      سلام بر خدایی که من به تناسب اندام وسلامت رو هدیه کرد ه سپاس وتشکردارم 

      سلام براستاد وهمه دوستان پرتلاش 

      من‌با وجود کلی رژیمهای که گرفتم هرگزاین احساس ارامش نداشتم بازم  همون زمان هم بازم این باورها که ازبچکی توذهنم بود حتی هم زمانان ازخوردن به اندازه که این افراد نابلد به پن پش مه مبدادن بازم ازکمی بیشترخوردن ترسی در خودم داشتم که وای بازم دوتا قاشق بیشترخوردم یی کف دست نون بیشترخوردم کل رژیم خرابکردم  این ترس ازغذا ازخودچاقی من بیشتراذیت میکرد کردم بقدری درپن احساس بد درست میکرد غذابی در ذهنم درست میشد که اگه خوردم نتیچه نمیگیرم وبازم چاق خواهم شد وفتی تواین مسیر  به لطف خدا هدایت شدم از شروع روی این بخش بازم کمی ترس داشتم به مرو این ترسبه شکل واقعی درمن ازبین رفت راحت شدم اگه کم یا زیاد یا به اندازه بخورم اصلا اون حسو دیگه ندارم خیلی من با این مسیراز این ترس خلاص شدم بقدری تو رژیمها به من اسیب زده که دلم ازدستش  پر بود حالابه اندازه میخورم کم خوریپ پررخوری نمیکنم به اندازه نیازبدنم مصرف میکنم وبا این مدل وزنم سبک شده چه نعمت بیشترازاین که شامل حال شده اون ترس حتی بعضی زمان احساس میکردم کلوم گرفته وداره فشارمیده ارامش پیدا کردم انگیره فراون شده اشتیاق که زیاد  شده به هدفم به چشم رسیدن ولمس کردن نگاه میکنم‌ بقین دارم بهش میرسم چون زمان کم اون ترس ۵۷ ساله ازپن بگیره پس یقین دارم اگه به نتجه نرسم یی جاب گاره رو درست انجامندادم چون مسیر درست هست

      اونها که نتیجه اولین نفر خود استاد هست واین هم افراد توسن های مختلف وشهرهای مخنلف وکشورهای مختلف ابن مسیر رو تجربه گرده ونتیجه هم گرفتن من اگه درست کامل زمان بزارم دلسرونشدم لیزنخورم نفربعدی من خودم هستم که نتیجه گرفتم پسبه امی اون روز با کمک خدایی مهربون به هدفم میرسم اینجابیشترین کارفقط توذهن یاید انجام بشه روی کل باورهای خودمون کارکنیم که باعث کلی اشنباه باهمین نکرش وباورها شدیم وخومون بانکرش اشتباه دچارمشکل اًاضافه وزن کردیم کل مسیر روباید طی کنیم تا این نکرشهارو پیدا وبارهای رو درست کنیم تاخودمون به هدف  برسونیم 

      ترسهای رو کنار بزاریم باخودمون اشتی کنیم درست رفتارکنیم ازاگاهی که کسب کردیم درست رفتاروعمل کنیم به اگاهی این مسیر درپی اون به لاغریی میرسیم 

      خدا پشت وپناهتون یاحق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1402/03/01 22:15
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 18 کلمه

      استاد من ۷ بار این فایل گوش کردم و چند بار تصویری احساس میکنم هنوز حرفهای جدیدی داره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1402/03/01 04:54
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      استاد شما درست میفرمایید همه چیز به نگرش بستگی داره

      یک بار یه رژیم همراه با ورزش شروع کردم و باور داشتم لاغر میشم و ۲۳ کیلو لاغر شدم وقتی وزنم برگشت دیگه نتونستم با اون روش لاغر شم چون عقیده داشتم نمیشه

      یادم یک رژیم خیلی سخت گرفته بودم و دو هفته اول ۴ کیلو کم کردم و دو هفته های بعد ۲ کیلو بعد ۱ کیلو بعد ۷۰۰ گرمو بعد هم صفر

      همه دفیقا بر مبنای نگرشم بود دو هفته اول فکر کردم غذام چه کم شده بعد برام کم شدن غذا عادی شد و گاهی یه کوچولو ناخنک میزدم و این لقمه کوچک برام انقدر بزرگ میشد که مانع لاغریم میشد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1402/03/02 19:49
        مدت عضویت: 1596 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        سلام  منیره  ، خوبی عزیزم ؟  چه خوب  تاثیر نگرش رو در چند خط نوشتی  … خیلی خوشم اومد از مثالی که زدی  ….

        عامل چاقی   نگرش اشتباه  و چاق کننده  نسبت به خودمون  و    غذاهاست ..هیچ دلیل دیگه ای نداره  …هر وقت احساسمون  در خوردن خوب باشه و رضایت داشته باشیم یعنی داریم لاغر میشیم …

        از شما  دوست خوبم  سپاسگزارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1402/02/31 22:22
      مدت عضویت: 1596 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 658 کلمه

      سلام  استاد ،وقت بخیر 

      من  با اجازه شما  می خوام  پاسخ این دوستمون  خانم سپیده  طارمی  رو اینجا به اطلاع برسونم   …

      سلام و عرض احترام  خدمت  خانوم  سپیده طارمی  …  سوال خوبی پرسیدی …و نظرت  رو  قبول دارم   که با پرخوری  نمیشه لاغر شد …چرا ؟ چون  در ذهن ما  اینطور  جا  افتاده  که   با پرخوری و اضافه بر نیاز خوردن  چاق  شدیم  پس حالا که می خوایم  لاغر بشیم  و از مسیری که رفتیم  دوربرگردون کنیم  و برگردیم به سمت تناسب اندام  پس  باید پرخوری رو کنار بذاریم  و اصراری  به ادامه دادنش نداشته باشیم …این حقیقت داره که   کسانی هستن که  پرخوری می کنن  اما لاغرن.. اینا  نمی تونن  الگوی ما باشن  در متناسب شدن 

        توجیه نکنیم که  چون  باید الگوی ما  متناسبها باشن  پس ما هم مجازیم مثل این دسته از لاغرها   به پرخوری ادامه بدیم  و  چون از فایلهای  دوره های تناسب فکری هم  استفاده می کنیم  پس باید لاغر  هم  بشیم  …از نظر من  این یک  استدلال  اشتباه و غیر منطقیه و قابل قبول نیست …

      اون کسی که لاغر و پرخوره   این از اول  لاغر و‌متناسب بوده  و  باور  بسیار  قوی  در ذهنش هست که من هر چقدر بخورم  چاق نمیشم  …  در صورتی که  این  آدم لاغر پرخور   چیزایی که می خوره  عینا  همینایی هست که ما می خوریم   این  رویداد جالب   نمایش و   نمونه  عینی  و کاملا  مشهود از قدرت ذهن  انسانهاست  …. کافیه چیزی رو باور  داشته باشیم  اون فکر خودشو در جسم و زندگی ما  تمام عیار  نشون خواهد داد …

      اما  نباید فراموش کنیم  که  چیزی که تبدیل به باور ما  بشه  معمولا   براحتی  با باور  متضاد خودش  جایگزین ‌نمیشه و خیلی  تمرین و تکرار می خواد.. مثل این   باور  :  من چاق شدم‌ چون پرخوری کردم  … دلیل هم براش داشتیم  غذاها که همه  بی کیفیت و هورمونی  و چاق کننده  منم که  زیاد خوری کردم  پس طبیعیه چاق شده باشم  … اینم یک جنبه تاثیر باوره  …….و درست برعکس  باوریه که میگه من هر چی بخورم چاق نمیشم …جالبه اکثر لاغر هایی که من باهاشون سال گذشته  مصاحبه کردم‌ می گفتن  غذا  چاق کننده اس  ولی  ما  چاق نشدیم چون همیشه به اندازه خوردیم  …  خوب  اگر بنا باشه  لاغرها و‌متناسبهارو  الگوی رفتاری  بگیریم  باید ما هم  به جای پرخوری  به اندازه خوردن اکتفا کنیم و با لذت جویی  و تفریح کردن با خوردن غذا بیش از این به خود آسیب نزنیم ….

      ماهایی که  باور پرخوری  مساویست با چاقی در   ذهنمون‌  بسیار قدیمی و پررنگه   هرگز با پرخوری لاغر نمیشیم …. 

       بالاخره یه جایی باید عقل و‌منطق  بر احساسات  آسیب زا  غلبه کنه …عقل میگه  زیادی نخور که دچار عدم رضایت از خودت بشی  خودتو سرزنش کنی  دچار  ورم و درد معده  بشی که ع مجبور بشی  کلی  دمنوش  و عرقیجات بخوری تا  سر دلتو  سبک کنی  و دوباره کلی انرژی اضافه وارد  بدنت کنی …  تا کی می خوای با حس لذت طلبی  به خودت آسیب بزنی و چاقتر بشی؟

       ……فراموش نکنیم  غذا  چاق کننده نیست  اما چون  منبع انرژی  است  اگر بیش از نیاز  وارد بدن بشه  تبدیل به چربی  میشه …البته  این فقط  برای ما چاقها صدق می کنه  نه  لاغرها  …در بدن لاغرها   حتی اگر  غذا ها بیش از حد خورده بشن  تبدیل به چربی زائد نمیشن  اتفاقا  لاغرها با خوردن بیش از نیاز  پرانرژی  تر و‌گرمتر میشن  و‌بنیه قوی تری پیدا می کنن  سوخت و سازشون بالاتر میره  .تمایل به فعالیت بیشتر پیدا می کنن و انرژی  اضافی که  خوردن  به هیچ وجه ذخیره نمیشه  و‌چاق نمیشن  و این اتفاق خوشایند  ریشه در باورها و افکار  لاغر کننده اونا داره  از قدرت ذهنشون  دارن به نفع خودشون بهره برداری می کنن    اما  ما چاقا   از قدرت ذهنمون  به ضررمون  استفاده  کردیم تا حالا  …و البته  این اتفاق ناخوشایند به شکل  ناخواسته و ناخودآگاه برامون افتاده  …. اما باید خیلی خوشحال باشیم که در مسیر آگاهی قرار گرفتیم  و  بالاخره  یه روزی  یه جایی  بدن چاقمون  غزل خداحافظی رو برای همیشه خواهد خوند  و ما زندگی جدیدی رو شروع خواهیم کرد …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1402/02/31 18:39
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      سلام استاد من هنوز فایل گوش ندادم و نوشته متن رو نخوندم ولی دوست دارم بنویسم تصویر شما و موضوع فایل خیلی برام جالب و هیجان انگیزه از صبح انگار یک صندوقچه گنج پیدا کردم گزاشتم با خیال راحت برم سراغش حالت دستاتون انگار میگه من لاغری رو در سبد اخلاص گزاشتم بیاین بردارید

      نوشته رو خوندم و یاد اتفاقی افتادم که چند روز پیش خونه یکی از دوستانم پیش اومد اونجا مهمانی بود که خیلی لاغر بود و میگفت دوست داره چاق بشه ولی هیچی نمیخورد حتی ادامس حتی پاستیل یا چای حتی برای ابمیوه یک فنجون کوچک ریخت و مرتب میگفت اشتها ندارم موقع ناهار هم خیلی از غذا تعریف کرد ولی خیلی کم خورد و من بهش گفتم خوب برای چاق شدن باید بخوری تو هیچی نمیخوری و اون خیلی با اطمینان گفت نه خوردن اصلا فایده نداره و هیچ اثری در چاقی نداره من امتحان کردم

      بعد من گفتم با یکی دو بار خوردن که چاق نمیشی باید مثلا شش ماه پرخوری کنی

      من رو با تعجب نگاه کرد و گفت خیلی هم دوست ندارم چاق شم فقط یکم

      شش ماه پرخوری براش خیلی سخت اومد خودم هم از مثال خودم تعجب کردم اگر برای چاق شدن باید شش ماه پرخوری کرد پس تو چرا از یک بار پرخوری عذاب وجدان میگیری

      پسر خواهرم خیلی چاق بود و من وقتی وارد دوره شدم و کمی باهاش صحبت کردم لاغر شد و رفت یعنی در عرض چند ماه ۲۰ کیلو کم کرد و همیشه میگفت خاله تو من رو لاغر کردی و من با خودم میگفتم چرند میگه ولی وقتی صحبتهای شما رو در مورد اینکه بعضی ها یک اگاهی تغییرشون میده شنیدم احساس کردم که واقعا راست میگه

      استاد من احساس میکنم دخترم داره چاق میشه چه طوری میتونم بهش کمک کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 34 کلمه

        سلام و درود
        توجه به تغییراتش نکن
        همون اشتباهی که درباره خودت کردی رو درباره دخترت انجام نده
        همین که اینجا سوال رو مطرح کردی یعنی مدتهاست داری در ذهنت چاق شدن دخترت رو خلق میکنی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1402/03/01 22:13
          مدت عضویت: 1889 روز
          امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 64 کلمه

          سلام استاد بله دقیقا مدتهاست از وقتی دوره رو خریدم فراموش کردم و وقتی یکم از مسیر خارج میشم دوباره به همه چی حساس میشم ممنون واقعا وقتی که فراموش کنم این موضوع رو همه چیر عادی میشه ولی یک نکته خیلی بچه های تپل رو دوست داره و تو مدرسه هم هم شاگردیهای تپلش رو میگه گوگولی این موضوع باعث چاق شدنش نمیشه

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 8 کلمه

            این حرف رو هم قبلا از شما شنیده

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار منیره.ف
              1402/03/02 04:32
              مدت عضویت: 1889 روز
              امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 3 کلمه

              حتما همینطوره استاد 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار mrmr19791357@gmail.com
        1402/03/01 18:42
        مدت عضویت: 819 روز
        امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 56 کلمه

        سلام دوست عزیزم خوبین من فکر کنم این طور که از پاسخ استاد متوجه شدم شما نباید ب چاقی یا چاق شدن فرزندتان توجه کنید اصلانباید ب او امر و نهی کنید نباید ب او بگویید این بخور اون نخور نباید بگویید داری چاق میشی نباید اصلا این چیزا بهش بگید باید آرامشش کاملا حفظ باشه 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1402/03/01 22:17
          مدت عضویت: 1889 روز
          امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 15 کلمه

          ممنون دوست خوبم ببخشید شما ماری نیستید که در البوم شگفت انگیزان هم عکسش است

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار mrmr19791357@gmail.com
            1402/03/02 09:48
            مدت عضویت: 819 روز
            امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 31 کلمه

            سلام دوست عزیزم نه من اسمم مریم ولی نه هنوز فعلا در قسمت شگفتی سازان نیستم ولی در آینده ای نزدیک حتما خواهم بود ب همراه بقیه دوستان عزیز شگفتی ساز 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار منیره.ف
              1402/03/02 23:17
              مدت عضویت: 1889 روز
              امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 3 کلمه

              به زودی انشاالله 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سپیده طارمی
      1402/02/31 09:22
      مدت عضویت: 1279 روز
      امتیاز کاربر: 521 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 115 کلمه

      عرض سلام وادب  و احترام دارم خدمت همه اعضا 

      سوالی در ذهن من پیش پیش اومده ممنون میشم اگر کمک کنید 

      من فکر میکنم (شاید اشتباه میکنم) که امکان نداره فرد با ادامه پرخوری وزن کم کنه فقط به دلیلی اینکه ذهنش عوض شده  در واقع درستش اینه که اگر فردی  فرمول های ذهنیشو عوض کنه در واقع همون تغییر فرمول ها باعث میشه که شخص دست از پرخوری بکشه و اینه که باعث کاهش وزن میشه در واقع استارتش باید از ذهن باشه  و بعد کم کم بدن از ذهن تبعیت می‌کنه  بعید میدونم با پرخوری بشه لاغر شد بعیده که بیست چهاری به غذا فکر کنی و لاغر شی اگر اشتباه میکنم اطفا راهنماییم کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 24 کلمه

        سلام و درود
        سوال خیلی خوبیه
        میتونید در بخش همفکری مطرح کنید تا دوستان بیشتری در جریان این سوال قرار بگیرند و پاسخ دریافت کنید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار منیره.ف
        1402/03/01 07:38
        مدت عضویت: 1889 روز
        امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 584 کلمه

        عزیزم هیچ کس با ادامه پرخوری لاغر نمیشه

        شما حتما دیدید که در فرانسه به نوعی اردک به زور با قیف غذا میدن و اونها را چاق میکنند تا جگرشون بزرگ بشه

        و به قیمت گرونی بفروشند حیوانات بیچاره بعضیهاشون میمیرند خوب اون حیوانها که ذهن ندارن چرا چاق میشند

        اما علت پرخوری چی؟

        علت پرخوری ما همین ترس از غذاس ما به قدری به غذا قدرت دادیم و ازش ترسیدیم و اون یه غول کردیم که اسیریش شدیم ذهنمون فقط به غذا فکر میکنه و دستور میده و جسممون هم فقط طلب غذا میکنه

        از اول که پر خور نبودیم من یادم موقع خوردن یک خوشه انگور خواهرم بهم گفت داری چاق میشی

        و من از خوردن همون خوشه ترسیدم

        از خوردن یک صبحانه معمولی و یک ناهار و شام

        گرسنه بلند شدن از سر میز ناهار و شام ذهن وادار میکنه مرتب مرتب به خوردن دستور بده

        رژیپهایی که خودمون رو از خوردن محروم کردیم ولع ما رو به خوردن هر روز بیستر و بیشتر میکرد

        اگر از خوردن بترسی نه تنها زباد میخوری بلکه اگر کم بخوری هم چاق میشی

        حتی اگر یک لقمه بخوری

        ادمهایی بودن که با خوردن اب مردن چون بهشون گفتن سمه

        واقعا تو حرفهای استاد چیزی مبنی بر ادامه پرخوری نبود

        یکی از دوستانم که با دوره های ذهنی به جز دوره استاد اشنا شده بودن خیلی چاق شده بود و میگفت خودم یک انسان لاغر تصور میکنم و از خوردن نمیترسم بهش گفتم دروغ میگی نمیتونی اگر واقعا اینکار رو میکردی نمیتونستی انقدر بخوری چون یک فرد لاغر انقدر نمیخوره

        افراد لتغر پرخوری ندارن ولی اگر گرسنه باشن یک ساندیج رو با خیال راحت تا ته میخورن با نوشابه و شاید سیب زمینی شاید هم تهش رو بزارن و نخورن اما وقتی سیرن اون ساندویج لب نمیزنند ولب افراد چاق وقتی سیرن میخورن ته ساندویج بچشون هم میخورن وقتی سیرنا

        چون خودشون رو ازاد نمیبینند چون از اون ساندویج وحشت دارن و البته وقتی میخورن با هر گازی به انباشته شدن چربیهاشون فکر میکنند تازه روش بستنی هم میخورن چون همیشه در دنیای چاق ها احتمال بروز امدن قحطی 

        و اونها باید خوب بخورن تا برای قحطی اماده باشن

        بالاخره شنبع رژیم میاد یا خودشون تصمیم میرن یا یه دوست مجبورشون میکنه

        شاید چند ماه طول بکشه که اون شنبه برسه و اون چاق داره با خودش چی کار میکنه تو این مدت

        حالا تا دیروز به هیچ چی رحم نمیکرد امروز با اون هیکل گندش یک ترازو کوچک برمیداره و وزن میکنه ساندویجش وزن میکنه و اضافش برمیداره

        یا تو فست فودی ظرف سبزیجات پختش رو از تو کیفش برمیداره

        یا با پیتزاش دوغ میخوره چون نوشابه ممنوع و دوغ ازاد چند تا دوغ میخوره یک ظرف بزرگ هم سالاد اینا براش ازاده

        یا کلا نمیخوره و بقیه رو نگاه میکنه

        یا میخوره میگه امشب رژبم دو ولش از فردا

        همه اینها به ترس از خوردن برمیگرده

        یک عمر از خوردن ترسیدیم چه خیری دیدیم یک باد نترسیم

        اون دوست لاغرم که دوست داشت چاق شه ولی هیچی نمیخورد وقتی بهش گفتم بخور گفت فایده نداره غذا اصلا تو چاقی تاثیری نداره

        اگر من به جمله اون به این محکمی ایمان بیارم به همون اندازه لاغر میشم

        من هم نمیتونم باورکنم که غذا چاق نمیکنه خیلی سخته باورش ولی با تمام وجودم باور دارم اگر به این باور برسم دیگه هیچ وقت چاق نخواهم بود هیچ وقت

        اخه نون و پنیر چی با چایی شیرین که هر روز برامون جذاب تر میشه و حتی یک روز هم نمیگیم صبحانه میل نداریم ولی لاغرهای زیادی رو دیدم که صبحهای زیادی صبحانه نخوردن

        ترس از خوردن صبحانه ما رو صبحها گرسنه میکنه امیدوارم تونسته باشم راهنماییتون کنم

        استاد ممنون میشم صحت یا غلط بودن حرفهام رو تایید کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار tanasob1367
        1402/05/30 10:36
        مدت عضویت: 1869 روز
        امتیاز کاربر: 4803 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 478 کلمه

        سلام دوست عزیز ، خوشحال هستم که دیدگاه بنده رو خوندید ، 

        من قبلاً ، حدود پنج سال پیش از دوره ورود به سرزمین لاغر ها استفاده کرده بودم، یادمه اون موقع ده کیلو با رژیم و روزه گرفتن کم کرده بودم ، بعدش رفتم باشگاه .

        بچه کوچک یازده ماهه داشتم شش هفت کیلو اونجا کم کردم ، برام سخت بود با بچه ادامه بدم و ول کردم

        به عینه میدیدم که دارم چاق تر میشم ، خواست خدا بود که تو اینترنت با سایت استاد آشنا شدم و خیلی زود دوره رو تهیه کردم ، چون از تمامی روشها خسته بودم و مهمتر از همه ذهنم درگیر آموزش ها و دوره های دیگه ای نبود خیلی زود و عالی نتیجه عالی گرفتم فکر کنم ده دوازده کیلو دیگه کم کردم با دوره استاد 

        خیلی حالم خوب بود و کاملا رفتار غذاییم تغییر کرده بود

        هر روز با عشق گوش دادن به مطالب روز جدید ساعت هفت بیدار می‌شدم ، با عشق و تمرکز و یه نوع مراقبه میشد از فایلها استفاده میکردم ، به مطالب فکر میکردم، مینوشتم حتی 

        حال بسیار عالی در طول روز داشتم تا آخر شب با انرژی کامل بودم ، کلا یه انسان دیگه شده بودم با نظم ، در صورتی که زن منظبطی نبودم، با انرژی و حال بسیار عالی در صورتی که قبلاً غمگین بودم ،

        و وقتی که تقریباً نتیجه عالی گرفته بودم به واسطه یکی از بچهای دوره با گروهی آشنا شدم که مسیر به سمت دیگری رفت ،

        دوره های دیگری برای تغییر زندگی تهیه کردم ، اصلا اونجا حالم خوب نبود

        و متاسفانه نفهمیدم که جایی که حالت خوب نیست نباید ماند و اون دوره اثر بدی بر من گذاشت منو مضطرب کرد منو مجبور به دنبال موقیت کردن کد  آرامش را گرفت هنوز که هنوزه ادامه دارد

        دز طول این مدت بارها سعی کردم که به سایت برگردم به دوره برگردم ولی ذهنم چند جا بود و می‌دیدم که نمی‌توانم بمانم،جواب حال من در فایل آخر دوره پرخوری و همچنین مراقبه چاقی هست

        ببخشید دوست عزیز که زیادی نوشتم

        اما جواب شما

        اینها را گفتم که بدونید که من قبلاً با این روش چه قدر عالی وزن کم کردم

        یادمه قبل از دوره من رژیم گیاهخواری می‌گرفتم

        و وقتی در دوره لاغری با ذهن بودم یادمه میوه رو کامل نمی‌خوردم چون خیلی به پیغام سیری مغزم توجه میکردم و هر وقت حس می‌کردم که نیازم نیست باقی میوه رو در ظرف سربسته تو یخچال میزاشتم

        من اون موقع خیلی از تمرینات اصلاح پر خوری رو ناخودآگاه انجام میدام

        من مرتب به خودم یادآوری می‌کنم که تو قبلاً با برنامه غذایی که همه چیز داشت به راحتی مثل ای خوردن وزن میکردی همه چیز میخوردی و کلی انرژی هم داشتی، 

        پس الان هم به اندازه بخور 

        دخترانم و افراد متناسب را مثال میزنم که از مواد قندی میخورند و متناسب هم هستند

        متاسفانه ما دنبال مطالبی رفتیم که نباید می‌رفتیم اعتراف میکنم که مسیر را اشتباهی رفتم و بازگشتم مثل قبل آسان نیست اما ادامه میدم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1402/02/30 22:40
      مدت عضویت: 1596 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 829 کلمه

      سلام  استاد گرامی  ،

      ممنون  از این فایل عالی  که در اختیار گذاشتید  من واقعا  نیاز داشتم به این صحبتا  ..خدا شاهده  آخر  ویدیوتون  منقلب شدم  احساس کردم  منو صدا  زدی  گفتی  بیا  بشین  گوش بده  صحبتای استاد خودتو   انگار بهم اینارو گفتید : باقری   من که از اول  به همه  شما گفتم   از من انتظار دادن برنامه غذایی  نداشته باشید  من  هرگز نمیگم  چی بخور چی نخور  ،کی بخور کی نخور  ؟ و از همه مهمتر هرگز نگفتم چقدر  بخور ، چون این طبیعی ترین  و راحت ترین  راه کاهش وزنه  می بینی که به این خوبی  متناسب شدم .. …باید بتونی  قدرت رو از غذا بگیری  به خودت  بدی …  باید  ایمان بیاری که هییییچ غذایی  قدرت چاق کردن تو رو نداره  والله  نداره  نه کاربوهیدرات چاقت کرده  نه رژیم  پروتئین  می تونه لاغرت  کنه  … نه گشنگی کشیدن و نه تحرک خاص و مخصوص تاثیری در کاهش وزنت داره …. این حرفارو  بریز  دور  …. دیگه نرو  دنبال  اساتید  دیگه  … که هر کدوم یه باورهایی از کاهش وزن برای خودشون ساختن‌ و یه برنامه خاص برا خودشون چیدن  لاغر شدن  و می خوان  اونارو به شما دیکته کنن  و دوره  بفروشن …  فقط  رضا عطار روشنه که بهت  میگه   تو به هیچ سبک غذایی برای لاغر شدن  نیاز نداری  تو  رو کاربوهیرات چاقت نکرده  که صبح تا ظهر گشنگی به خودت بدی و نون نخوری  که با رژیم پروتیین  هورمون  انسولینت تنظیم  بشه لاغر شی  تو بدنت  انرژی دزدی نداره   تو هیچیت نیست  تو فقط ذهنت  هنوز با  خوردن صحیح  آشتی  نکرده  و فکر می کنی  باید یه سبک جدید  در پیش بگیری  که تنها فرقش با رژیمای قبلی این شده که بهت میگن  گشنه  نمون  به اندازه  بخور   ولی از این چیزایی که ما میگیم  بخور  …چون کاربوهیدرات  و قند و شکر  تنظیم  هورمون  انسولین  در بدنت رو  از حالت تعادل خارج کرده  … باقری   گول نخور   ….  درسته  که اونا هم فهمیدن که با تجویز رژیم کم کالری  هیچ کمکی به  افراد چاق که نمی کنن هیچ تازه  چاقترم  میشن   حتی میگن  ورزش و تحرکم  بذار کنار  اونم لزومی نداره  چون  یه آدم‌چاق با  اضافه وزنی  که داره و ۲۴ ساعت  هر جا میره  هر کار می کنه  با خودش اینطرف  اونطرف حمل می کنه این افراد  دائم  در حال ورزشن  خیلی ظلمه که بخوای به منظور لاغری  به فعالیت بیشتر هم تشویقشون کنی  چون قطعا گرسنه تر میشن و ولع بیشتری برای خوردن پیدا می کنن  اما   هنوز می خوان  از باور غلطی که ته ذهنته  به نفع خودشون  بهره برداری   کنن بهت میگن  شما نیاز به  دستور یه آدم  واردتر و تحصیلکرده تر داری که بهت بگه  از چه نوع غذاهایی  بخور  تا  لاغر بشی …

      باز بشی برده  این  و اون  ….

      بعد به خودم نهیب  زدم‌

      اگر می خوای   یک بار دیگه  با  استاد عطار روشن  تجدید  پیمان کنی   هم اون ربات  که درباره  کتاب  پایان  افسانه کالری هاست  رواز توی گوشیت حذف کن  هم پیج اینستاگرام  اون  آقای  ….. رو آنفالو  کن …چرا که در این چند روز   با  مرور کردن  دستورالعملهای اینا دچار تشویش و وسواس فکری شدی  ….حرفاشون  تداخل داره با  آگاهی های ناب  تناسب فکری  آقای عطار روشن ….  اگر ادامه  بدی دچار تضاد ذهنی  میشی  و انرژیتو باید صرف  بحث کردن با مواردی کنی که از نظرت غیر قابل قبولن    ….

      استاد  یکبار دیگه  با گوش دادن به این فایل آگاهی بخش از سوی شما   آرامش به ذهن و فکر و قلب من برگشت ….از شما سپاسگزارم …

      من ایمان دارم  اگر باورهای نگهبان رو در خودم  پیدا  و با  ادله منطقی  رها کنم  براحتی  لاغر میشم  بیش از اینی که الان لاغر شدم …  اگر گاهی  اینطرف  اونطرف  کشیده میشم و یه چند روزی  ذهنم درگیر میشه  و تمرکزم از دوره  شما  کمتر میشه فقط به دلیل  وجود چند جور باور اشتباهه  که  مثلا  میگه  تو اگه فلان برنامه خاص رو در پیش بگیری  خیلی خوب لاغر میشی  وگرنه  ، نه   خوب این یک باور نگهبانه  من باید  با خوردن   بدون دسته بندی کردن مواد غذایی   صد در صد به صلح برسم  با آرامش محض  از غذام لذت ببرم و به هیچ وجه  گرسنگی  نکشم …  به فراوانی فکر کنم و عدم محدودیت ….و توانایی  ذاتی من  برای متناسب شدن  و انتظار  لاغری  از همین  مسیری که  در اون در حرکتم …. لاغر شدن  آسانترین کار دنیاست   به شرطی که  از این مسیر یعنی تناسب فکری  تغییر جهت  ندم  و فقط چشمم  به استادم عطار روشن   باشه  و پامو    جای پای دیگران  نذار م   …  دیگرانی که  عناوین  استاد و دکتر  یدک می کشن  گرچه  اونا هم  دیگه اعتقادی به ورزش و تحرک  و  کم خوردن ندارن   اما میگن   اینجور که ما  میگیم  بخور نه هر جور دلت می خواد  ….  خوب اینجوری  باز اون آزادی  فکر و عمل که باید داشته باشیم از ما  سلب میشه و درست و اصولی و‌متکی به خود لاغر نمیشیم   ….  

      استاد  یکدنیا  سپاسگزار از شما ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/03/01 21:53
        مدت عضویت: 668 روز
        امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 190 کلمه

        سلام شربانو خانم‌ امید دارم حالتون خوب باشه برام سوالی پیش امد شما که خدود چندسالی تواین مسیر هستین 

        چرا هنوز دارید اینستارو دنبال میکنید من حدود ۴ ماه کلا ازش بیرون امده به خودم احازه حضورتواون قسمت رونمیدم خیف هست که شما خانمی بااطلاعات عالی هستید حیف هست وفت عزیزتون صرف این افراد کنید حیف شمانیست که ذهن اموزش دیده خودتون به این افراد قرض بدید تا ازاگاهی اشتباه پرش کنن حیف هست شما اموزش دیدکلی انرژی کزاشتید کلی زمان اموزش خود شدیادگیری داشتی

         پس ازنظرمن واقعا حیف شماهیست

         که هدف خودتون با قدرت ادامه بدید   اگه مثل قبل اقدام داشته باشید حتما به نتیجه هم خواهیدرسید من تواین زمان کم وزننم سبک شده وبارم بقدری قویی شده که اگه اسنادبگه ابن تمرین یااین مدل فتارمن به هدفم میرسونه بی  چون وچرا قبول میکنم چون بقدری انگیزه واشنیتاق تومسیر زیادشده که هرچی اسنادبگه سعی میکنم بی کم کاست انجام میدم تا حالاهم خدار  شکرنتیجه گرفتم 

        یی پشنها ارطرف یی دوست قدرخوتون بدونید شما ذهنتون اماده دریافت اگاهی خوب هست وجسمتون منتظر تجربه اون اگاهی هست که دارید پس به جسمتون اجازه تجربه شیرین لاغریی رو هدیه بدید 

        خداپشت وپناهتون یاحق حق نگه دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1402/03/02 19:18
          مدت عضویت: 1596 روز
          امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 778 کلمه

          سلام دوست عزیز  خانم صالحه  …

          شما  کاملا  درست می فرمایید …  من خودم هم موندم که چرا  اساتید دیگه ائ سر راه من قرار می گیرن ..  هر چی فکرشو می کنم  هیچ دلیلی جز پاک نشدن باورهای بسیار قدیمی  در ذهن من نیست ..  میگن هیچی اتفاقی نیست هر کس سر راه شما قرار گرفت شما از درونتون  یک فرکانسهایی  رو  همسوبا جذب اون افراد به جهان فرستادید که از باورهای شما  منشاء می گیرن …

          اگر در مسیر تناسب فکری یک  افراد دیگه ای با روشهای  متفاوت تر سر راه من قرار می گیرن  قطعا  برای اینه که  از  حرفها و رفتارهای اونا  درسای لازم همسو با هدف متعالی که دارم بگیرم و مصمم تر به راهم ادامه بدم  اگر این افراد با روشهای مختص به خودشون بی نقص بودن چرا چند سال پیش باهاشون آشنا نشدم چرا خدا منو به سمت اونا هدایت نکرد ؟  … من سحرکاه ۱۷ تیر سال ۹۹  به شکل معجزه گونه با سرچ کردن کلمات  لاغری با قوانین متافیزیک   وارد سایت لاغری ذهنی استاد عطار روشن  شدم وچقدر هیجانزده به پهنای صورت اشک ریختم و خدارو شکر کردم چرا که احساس کردم  گمشده خودمو  پیدا کردم  ۱۷ تیر امسال  که بیاد دقیق  میشه سه سال…… در این دو سال و چند ماه من با جان و دل  در این سایت فعالیت داشتم  .. و نتایج عالی  روحی و احساسی  نصیبم شده که به نظرم  ارزشش از کاهش چند کیلو وزن خیلی بالاتره  ..آرامشی که موقع خوردن دارم و بدون ترس  غذا می خورم و به هیچ وجه خودمو سرزنش نمی کنم حتی وقتی به دلایلی چند لقمه اضافه تر می خورم این یکدنیا  ارزش داره … اینکه لابلای  انجام تمریناتم  آدمای دیگه ای سر راهم قرار می گیرن و من از سر کنجکاوی  یه چند روزی ذهنم درگیرشون میشه  بی دلیل نیست …چون باز هم باید بهم ثابت بشه  فقط روش استاد عطار روشن هست که بی دردسرترین و طبیعی ترین راه لاغریه …  چون قراره  من و شما و سایر دوستان  از طریق مصرف غذای  سفره لاغر بشیم‌  نه اینکه درگیزی ذهنی برای خودمون درست کنیم  …چون من یاد گرفتم  برای لاغر شدن نیاز به هیچ کار خاص یا برنامه خاص نیست  فقط باید باورهارو شناسایی و تغییر داد  اینکه فلان استاد بخواد بگه  اوکی  شما نیازی نداری  ورزش و فعالیت اضافه بر سازمان کنی  شما نیازی نیست کمخوری کنی گشنگی بکشی  ولی  تا  نمونه غذاهایی که ما میگیم نخوری  لاغر نمیشی   خوب این میشه  وابسته شدن به برنامه ای که یکی دیگه  بهمون دیکته کنه …و البته  من از نویسنده اون کتاب چه در اینستاگرامش و چه از طریق  ادمین پشتیبانش چند بار پرسیدم  شما که میگی باید تغذیه ات مهندسی شده باشه تا لاغر بشی  مگه  این همه آدم لاغر  به روش مهندسی شده خورد و خوراک دارن   ؟ اینا با همین تغذیه کاملا عادی  و معمولی که در حد توان اقتصادیشون هست دارن  زندگی  می کنن و کاملا هم متناسبن اتفاقا  بیشتر غذاشون یا نونیه  یا برنج  هیچ چاقم نیستن   در جواب شنیدم  که چاقها  بنا به دلیلی نامعلوم  تنظیم هورمونی  بدنشون  میزون نیست  دچار اختلال شده   و باید با روشی علمی  تنظیم بشن  و کلید این تنظیم هم دست ماست  ….باید دوره مهندسی تغذیه ارو بخرید و متعهدانه رعایت کنید اصولی که بهتون یاد می دیم تا ۴ ماهه به وزن ایده آل خودتون برسید    که من قبول نکردم این حرفارو    گفتم  شما بسیار عالی و منطقی و علمی  عامل  ورزش  و کم خوری رو رد کردید و اونارو مسخره دونستید که  منم  حقیقتا در این  موارد شمارو تایید می کنم  اما  اینکه شما به من بگید  اینو بخور  اونو نخور  ، از این کم بخور ، از اون اصلا نخور  ولی تا می تونی  از این مواد که ما میگیم  بخور  اینو  نمی تونم قبول کنم  من روش استاد عطار روشنو  فقط می پذیرم که از طریق  تغییر افکار و باورها و رعایت  یکسری  رفتار و واکنش صحیح  نسبت به خوردن  به این خوبی  لاغر شدن  …

          اتفاقا  خانم صالحه  من خیلی خوشحالم  یه جاهایی  موردایی  پیش می آد که  به ذهن ناخودآگاهم  ثابت  کنم  که  هیچ روشی غیر از روش استاد روشن با فطرت و ذات حقیقی ما  جور در نمی ره …   و اگر  سرعت کاهش وزنم  به اندازه مطلوب  نیست  چون هنوز ته ذهن من یه باورهایی  هست که باید شناسایی  بشن  و من  با  اطمینان بیشتر و محکمتر  مسیر  الهی  و صحیح خودم رو که حدود سه ساله  با هدایت الهی در پیش گرفتم ادامه بدم ….

          ممنون از شما بابت نظر خوبتون  .باز فرصتی دست  داد  تا  کلمات با انرژی  قوی تری جاری بشن  و من آرامش بیشتری رو  تجربه کنم 

          موفق  و روبه رشد و تغییر کردن در جهت متناسب  شدن باشیم …  آمین 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار صالحه
            1402/03/03 10:14
            مدت عضویت: 668 روز
            امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 69 کلمه

            سلام بانوخانم عزیز از متن شما رو مطالعه امیددارم تو مسیر که دارید طی میکید به موفقتی که دلتون میخواهد برسید انشالله موفق به کسب نتیجه خیلی خوب تومسیر بشید ونتجه اینه همه زمان رو ببرید وبه هدفتون برسید من خودن بعضب زمان میگم بودن وزمان گذاشتن تواین مسیر حتما به همه نتجه میده اگه کامل فبول باشه

            من با بودن مسیر دوسنی مثل شمارو پیدا کردم درپناه خداوند باشید 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار شهربانو باقری
              1402/03/04 00:03
              مدت عضویت: 1596 روز
              امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 70 کلمه

              دوست عزیز  برای من هم باعث  بسی  خوشحالی  است که با دوستان خوبی چون شما  همراه و هم‌مسیرم ……

              از استاد  گرامی  خیلی ممنونم که  ماهارو از اقصی نقاط کشور و دنیا  دور هم جمع کرده و با تلاش و کوششی که  دارن  تونستن شرایطی رو فراهم کنن که ما بتونیم در این  مقطع زمانی  با هم ارتباط کلامی  به شکل نوشتار برقرار کنیم و از هم انرژی  بگیریم …

              خدایا شکرت 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/02/30 19:35
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,359 کلمه

      سلام به همگی 

      من  شاد و پرانرژی به دنبال جستجوی اهدافم هستم .

      حقیقتا من با بودن در این مسیر و دوره های آموزشی استاد  خودم تا حدودی از فضای قبلی خودم برای تناسب اندام  فاصله گرفتم و این حرفها و فرمولها که الان استاد دارن میگن یکم برام کمرنگ شدن در حالی که در گذشته من خودم نمونه ی واضح از یکی از این افراد بودم که رژیم سرسخت داشتم و فقط با ورزش ورزیم میخواستم لاغر بشم و  سالها زیر نظر کارشناس تغذیه بودم و به شدت درخوردن مواد مواد غذایی وسواس داشتم و هر جا مبرفتم به همه میگفتم چه کنم که لاغر بشم و همیشه حسرت لاغری بقیه رو داشتم و خلاصه کلی چیز دیگه که الان یادم نمیاد اما پکیج کامل همین رفتارها و حرفهای افراد چاق بودم که به هیچ وجه  خودم رو توانا در تغییر اندامم نمیدیدم .

      پس من هم این فرمولهای چاقی که الان استاد دارن یکی یکی میگن داشتم خوب هم داشتم اما باور کنید یادم رفتن اما حالا که استاد دوباره تک تک اونها رو به زبون میاره دوباره خاطرات تلخ گذشته  برام یاداوری میشن که مثلا خوردن ترس داره و یا بعضی غذاها چاق کننده هستند و …

      و اما  این تغییر نگرش در مورد غذاها و‌خوردن در  من با بودن در این مسیر  به طرز  عجیبی از همون روز اول به وجود اومد  یعنی چنان این مسبر به جانم نشست که از همون روز اول حرفهای استاد رو با تمام وجودم باور کردم و من از همون موقع تا به امروز هر لحظه سعی میکنم با آموزشها رفتار کنم و خیلی اوقات خوب و درست رفتار میکنم و اما بعضی اوقات هم خطای کوچکی دارم که امیدوارم به مرور در من کمتر بشن .

      من در گذشته که چاق  بودم  به خودم شک داشتم و خودم رو باور نداشتم  اما من باید برای خودم ارزش قایل باشم و بدونم توانایی درست رفتار کردن رو دارم .

       من  بارها به خودم میگم و قبول دارم برام مسخره هست که کسی بهم بگه  چه غذایی به چه میزان  بخور ..( اخه جسم من خودش هوشمند هست و به درستی این نیاز رو پاسخ میده )

      من برام مسخرس اگر فکر کنم چند گرم بیشتر از غذای اون روز  رژیم  رو بخورم چاق میشم ( من در گذشته اگر به هر دلیل غذای رژیمم رو نمیتونستم بخورم یا میزانش بیشتر میشد اصلا اون لحظه  آرامش  نداشتم نگران چاقی  خودم میشدم و چاقی رو در وجودم حس میکردم به  همه میگفتم وای چیکار کنم بیشتر خوردم و …)

       در گذشته اگر چربی و کربوهیدرات میخوردم عذاب  وجذان داشتم اصلا حالم خوب نبود اما الان برام اینکار  مسخره هست و مواد غذایی رو از هم تفکیک نمیکنم چون اونها قدرتی ندارن مهم رفتارها و تفکرات من هست که قدرتمند هستند مثلا  من و دخترم در یک خونه با یه سبک  غذایی داریم زندگی میکنیم اما اون لاغر و خوش اندام  هست اما من هنوز کمی با  لاغری کامل فاصله دارم و این نشون میده که افکار و اعمال من هنوز مشکل دارن 

      خیلی باید مسخره باشه اما منم فکر میکردم اگر کمی بیشتر از غذای مجازم  بخورم چاق میشم ( چقدر برای این اضافه خوری ها ورزش سنگین میکردم به خودم اسیب وار د میکردم که حداقل یکم جبران این پرخوری هام بشه اما جز درد کمر و زانو برام چیزی نداشت )

      اما چرا  من یک بار نگفتم چرا من خیلی راحت تنفس میکنم و کاری ندارم که که این هوا از چی تشکیل شده و یا  چرا نگفتم گاهی اوقات تنفسم بیشتر هست گاهی اوقات کمتر  چرا اخه   ؟؟؟؟ به هیچ کدوم از فعالیتهای جسمم که به صورت اتو ماتیک در جسمم  اجرا میشن مثل پلک زدن و یا گردش خون و یا تنفس و یا ضربان قلب شک نکردم نگرانشون نشدم اما برای این فعالیت بدنم که خوردن هست و باید در وجود من باشه تا زنده بمونم  این همه ترس  و استرس و نگرانی داشتم ؟؟؟؟

      چرا من  در هر زمانی نگران هیچ ویروس و میکروبی  که وارد  بدنم  بشه نبودم و به جسمم ایمان داشتم که نه بدنم قوی هست و من مریض نمیشم اما نگران ناتوان بودن  بدنم در دفع چربی اضافه بودم ؟؟؟؟ ( بک بار نگفتم بدنم هوشمند و قوی هست و خودش میدونه با این اضافه ها چی کار کنه و فقط باید من  بهش فرصت بدم  یعنی نگران نشم تا  جسمم خودش رو ترمیم کنه 

      من به بدنم بی اعتماد بودم و فکر میکردم اگر یکم بیشتر از رژیمم بخورم  .من دیگه چاق میشم و چقدر زجر میکشیدم البته این قدر این فرمول‌ها قوی هستن که الان بعد از مدتها در مسبر بودن بازم در کمین من هستن که بر من غلبه کنن اما من دیگه یاد گرفتم در جوابشون چیکار کنم تا من رو تحت تاثبر قرار ندن

       به من  گفته بودن برای لاغر شدن باید عرق کرد باید سوخت و ساز بدن رو بالا برد تا مصرف انرژی در بدنم بالا بره اما الان برام مسخره هست و  اما هیچ کجا به من در مورد قدرت ذهنم هیچی نگفتن بارها اطرافیان و مربی و دکترها  به من میگفتن چطور در طول روز  غذا بخور که چاق نشی اما در مورد قدرت ذهنم هیچ چیز. نگفتن اما من خودم  این اواخر به همه چیز برای لاغری  شک کرده بودم خیلی جالبه اما من  خودم دنبال علت دیگه ای  در بدنم میگشتم چون به قدری برای لاغری تلاش کرده بودم و راه ها رو با تعهد رفته بودم که کاملا آگاه بودم علت در خوردن من نیست چون میدیدم افراد لاغر اطرافم خیلی بیشتر از من میخورن اما چرا چاق نیستن باور کنید بارها به دنبال علتی می‌گشتم و از خدا کمک میخواستم و میگفتم اگر به نخوردن و ورزش باشه که من ته هر دو هستم  پس چرا لاغر نمیشم و بارها در اوج ناامیدی میگفتم  انگار این سرنوشت من هست که به این سبک بخورم و زندگی کنم و چاق هم باشم اما خدای مهربونم  با هدایتم به این راه جواب تمام سوالات من رو داد و من به طرز جادویی از همون روز اول عاشق این راه شدم و با پشتکار ادامه دادم و چقدر نتایجم عالی شدند و هنوزم همراه من هستند 

      خدایی زندگی گذشته ام برای مسخره هست و شاید بهتر بگم  برام مثل کابوس و هرگز دوست ندارم به گذشته ی خودم برگردم من از لاغری با  رژیم و ورزش و  به اون سبک متنفرم من سالها در محدودیت بودم اما حالا سراسر ارامش و  حال خوبم و سراسر ازادی هستم من در هر ساعتی به هر میزانی که بخوام غذا میخورم و این برای من لذت بخش هست .

      من کاری به نوع غذا و مقدار غذا و خوردن ندارم و برعکس دارم  روی قدرت ذهنم تمرکز میکنم و میدونم تنها فرق من با یک فرد متناسب تفاوت در ذهن ما هست و گرنه بدن ما و مواد غذایی ما تفاوتی ندارن .

      همین دیشب  در  پارک دو خواهر در  کنار من بودن که یکی از اونها در رژیم شدید شدید بود و هیچ کربوهیدراتی نمیخورد و به قول خودش ناهار و صبحانه و شام رو در یک وعده با سه تخم مرغ اب پز خالی جواب داد و خورد و چقدر هم جسم این فرد اضافه وزن داشت با وجود اینکه  سالها هست در رژیم هست  اما خواهر لاغر اندام ایشون به راحتی روی سفره ی شام نشست و از غذای سفره هر آنچه خواست در حجم زیاد خورد و بسیار بسیار بسیار لاغر  بود و تا زمانی که در کنار اونها بودم ایشون بارها  غذا  میخورد و نگران نبود  اما خواهر چاق  ایشون فقط همون سه تخم مرغ رو خالی  خورد و هر از کاهی هم  چای تلخ خالی میخورد من همونجا گفتم این فرق بین ذهن چاق و لاغر هست .

      من خودم یادم میاد در گذشته برای اینکه رژیمم رو رعایت کنم  مقدار نونم از بقیه جدا بود و کسی حق نداشت به مقدار غذای و نون من دست بزنه چون میخواستم بدونم چقدر غذا خوردم و اما ماه به ماه چاقتر میشدم اما از وقتی که این کارها رو رها کر م و توجهم رو از چاقی برداشتم من لاغر و لاغر تر شدم .آخه چرا  اون زمان بک بار به خودم نگفتم چرا همین نون که من رو چاق میکنه فلانی رو  چاق نمیکنه چرا همون شیرینی که من رو چاق میکنه فلانی رو چاق نمیکنه و….اما خدا رو شکر این اواخر  که در نهایت رژیم و ورزش سنگین بودم اما هر ماه چاقتر میشدم و نتیجه از من دورتر میشد دیگه  من شک کرده بودم و همون شک کردن  و کنجکاوی من باعث هدایتم به این راه شد.

      من واقعا به نقش ذهن در نتیجه ایمان دارم و مطمعنم کل چاقی ما به خاطر افکار چاقی ما هست و گرنه یک ذره اضافه خوری که ما رو چاق نمیکنه همین الان من یکم توت فرنگی خوردم یکم بیشتر از نیاز خوردم و خواستم بگم الان چاق میشم اما گفتم نه همین افکار من هست که باعث چاقی من میشن .و خودم رو کنترل کردم .

      در خصوص حرفهای استاد باید بگم دقیقا استاد من دوتا آشنا دارم که هر دو  برادر هستن  هر دو در یک خانواده به اختلاف سنی خیلی کم با مدرک تحصیلی مثل هم در یک مقطع  و در یک رشته فکر کنم مهندسی برق درس خوندن و با هم  از کم شروع به کار کردن در شهرستان ما کردن و موفق هم بودن  یعنی دقیقا در یک راه بودن اما از یک جایی به بعد یکی از اونها به تهران  رفت دنبال احداث شرکت دانش بنیان و توسعه ی کار و  و اون یکی برادر  با همون مدرک و کار در شهرستان موند و هیچ قدم خاصی برنداشت و الان نتایج این دو قابل مقابسه نیست در این حد بگم که همین دیروز در شبکه دو این فرد رو به عنوان کار آفرین نمونه  و شرکت برتر در نمایشگاه بین المللی نشان دادند و  اتفاقا من گفتم ببین نتایج این دو فرد چقدر متفاوت شد چون از نتایج این یکی هم در شهرستان من خبر دارم میدونم چقدر نتایج این دو فرد  از هم فاصله دارند هر دو در یک خانوداه با یک مدرک با یک شغل مشترک اما این کجا و اون  کجا و این فقط به خاطر نیروی ذهن متفاوت هست .

       اگاه باشیم غذا خوردن عمل من هست و این غذا چه تاثیری بر جسم من میزاره این میشه نگرش  من .

      همین فرد چاق که دیروز همراه من در پارک  بود با رژیم بسیار گران قیمتی شروع به لاغری  کرد و بسیار هم لاغر شد اما الان که دو سه سال گذشته دیگه این فرد جسم لاغر اول رو نداره در حالی که هنوز رژیم هست و این دلیلش  فقط به خاطر تغییر نگرش هست . چون من دیدم بارها این فرد میگه من استعداد چاقی دارم من ژن چاقی رو دارم و این افکار این فرد اجازه نمیده با وجود رژیم گران قیمت لاغر بشه چون اون غذا اهمیتش خیلی کمتر از نگرش ما هست و اون غذا اصلا اهمیت نداره و همین فرد دقیقا با من که در این مسبر اومدم اون هم شروع به  گرفتن رژیم کرد و چقدر ذهنم  اون اوایل نجوا داشت که ببین تو کاری نمیکنی و میخوای لاغر بشی اما فلانی  رو ببین چه رژیمی گرفته اما من دیگه گول نخوردم و راه خودم رو ادامه دادم و لیز نخوردم در حالی که میدیم هر ماه این فرد داشت ذوب میشد اما از لاغری در من هنوز هیچ  خبری نبود اما همون حال خوب و آرامش و  آزادی  رو دوست داشتم و نمی‌خواستم دو باره به راه غلط ادامه بدم و الان اون  فرد کجا  و من کجا ایشون بسیار از من چاقتر هست و ناراحت هست و‌حرص و‌ ولع داره و عصبی هست اما  من بسیار لاغر اندام تر هستم و من  هر آنچه بخوام میخورم .و البته میبینم که   ایشون پافشاری میکنه ا مثل گذشته ی خودم  و میگه فقط باید رژیم بگیرم تا لاغر بشم اما خواهر ایشون و خواهر زاده ای ایشون هر چی بخوان  راحت میخورن و لاغر هستند چون اونها هیچ  نگرشی در مورد چاقی ندارن .

      پس من باید تمرکزم رو از روی غذاها و چی به چه اندازه بخورم  بردارم و باید  تمرکزم رو بیارم روی قدرت ذهنم و من خودم با دوره ی اصلاح پرخوری  مدتها هست دارم در این راه قدم برمیدارم و  ‌‌تمرکزم رو رو از روی غذاها برداشتم و به خودم میگم همانطور که راحت تنفس میکنم باید راحت هم غذا بخورم و نگران نیاشم همانطور که من راحت پلک میزنم باید راحت به مهمانی برم و غذا بخورم و‌نگران نباشم .

      من نیاز به هیچ عاملی بیرون از خودم ندارم مثل رژیم خاصی و ورزش خاصی  من فقط نیاز دارم فرمول‌های چاقی رو بشناسم و اونها رو اصلاح کنم.

      من دیگه از خوردن نمی‌ترسم .من دیگه توانایی تسلط بر مواد غذایی رو دارم و …

      من دیگه مثل گذشته به خودم ظلم نمیکنم و کسی رو نمیخوام که به من بگه چی بخور و چطور بخورم من با این فایل دوباره یادم اومد چقدر توانمند هستم و چقدر لاغری آسان هست و من چقدر راحت لاغر میشم و من لایق لاغری هستم .

      و اگر در گذشته مشکل داشتم چون در نگرشم خیلی تغییر ایجاد شده بود  مثلا من اشتها دارم یا  من بعد از ازدواج چاق میشم  یا من بعد از بارداری باید سایزم و جسمم چاق باشه من به خاطر فلان دارو باید چاق باشم و … برای همین از خوردن وحشت داشتم میخوردم اما ترس داشتم و ده دقیقه بعد احساس چاقی میکردم و  برای همین من هر هفته خودم رو وزن میکردم اما دوست لاغر من اصلا از این حرفها خبر نداشت من خوشحالم در گذشته این مشکلات رو داشتم که حالا در این مسیر باشم من عاشق خودم هستم و به جسم خودم ایمان دارم من در گذشته اینقدر اداره داشتم اینقدر  رژیم سخت داشتم و نمیخوردم که همه مسخرم میکردن تو از بس رژیم میگیری حساس شدی و چاق شدی اما چرا بارها برچسب ناتوانی  و بی ارادگی به خودم میزدم واقعا چرا ؟؟؟؟؟ دیگه اراده و توان از این بیشتر که من در گذشته  حدودا ده بار رژیم گرفتم و هر بار سی کیلو  و بیست کیلو کم کردم 

       پس بارها میگم در ذهن من رژیم و ورزش و نخوردن و مقدار خوردن و نوع غذا مسخره هست من میخوام کنترل افکار داشته باشم تا به لاغری جسمی برسم   .

      لاغری حق  طبیعی من هست 

      خوشبختی و شادی حقی  طبیعی من هست .

      سلامتی حق طبیعی من هست 

      قدرت فقط در ذهن من هست و در هیچ چیز دیگه نیست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/02/30 17:56
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 38232 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 682 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خدایا برای انتخابم که در این مسیر گام بردارم و به کمال برسم ممنونم 

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      خوردن چه ارتباطی با چاقی داره 

      ایا خوردن یک لقمه غذا اونقد قدرت داره که چند کیلو به بدن من اضافه کنه 

      من یک عمر درگیر این بودم که غذا باعث چاقیمه و هر چقدر تلاش میکردم کمتر بخورم چاق تر میشدم یادمه از اول که با شوهرم ازدواج کردم بعضی اوقات خیلی بیشتر لز من میخورد و من همیشه از ترس چتق شدن کم میخوردم ولی اون از ۶۳کیلو تکون نخورد و من به مرور شدم ۸۵ کیلو 

      پس چه فرقی بین من اون بود فقط نوع نگاه و انتظار من از غذا با شوهرم متفاوت بود من غذاها رو به دسته های چاق کننده و لاغر کننده تقسیم میکردم ولی اصلا یک درصد شوهرم به این حرف باور نداشت و ممکن بود بگه این نوع ماده غذایی در سلامتی موثره ولی اصلا بهش قدرت چاق کننده گی نمیداد و در طی این ۲۱ سال زندگی باهاش اصلا یک کیلو پایین بالا نمیشه 

      پس باید اول نگرشم به مواد غذایی عوض بشه

      من از اول ورودم به دوره به حرفهای استاد باور داشتم و به قول استاد که گفتن برین دورهاتونو بزنین و در نهایت بیاین که دیگه رها نکین من از همون اول باور کردم که به انتخاب خدا اینجام و با خودم عهد بستم که حتی کتابی رو شروع نکنم و فقط تمرکزمو بزارم رو این دوره 

      پس شک رو از خودن دور کردم و حرفهای استاد رو پذیرفتم و خودم رو با همه شرایطم پذیرفتم و برای خودم ارزش قاعل شدم و باور کردم لاغر میشم به شرطی که باورهامو تغییر بدم و انتظارم از خودم لاغری و سلامتی و شادی و ارامش باشه مثل اصلم 

      پس نگرش این که باید عرق بریزم تا لاغر بشم رو تغییر دادم من چرا باید خیس لز عرق بشم تا لاغر بشم ولی شوهرم بدون ریختن یک قطره عرق لاغره 

      غذاها همه برای من مفیدن و بدنم اونا رو به انرژی تبدبل میکنه چطور همسرم از همه نوع غذا میخوره و اصلا هیچ تغییری نمیکنه 

      چرا شوهرم یک لقمه اضافه رو به این تعبیر میکنه که اصلا این وارد معده تو میشه وسط راه جذب میشه و به معده تو نمیرسه ولی من فکر میکنم با یک لقمه اضافی چند کیلو اضافه کنم 

      پس تنها فرق من و همسرم نوع نگرشمون 

      نوع نگاهمون و انتظارمون از خودمون هست 

      نوع نگرش به حدی موثره که من از وقتی فایل پنجم چگونه شگفتی ساز بشیم و شنیدم اینقد در من نفوذ کرده که لاغری رو خیلی اسانتر از قبل میبینم چون میدونم از دست دادن برای ذهنم خیلی از بدست اوردن راحت تره و چون ذهن من دنبال کار راحته و کمتر انرژی مصرف کنه پس من باور کردم که من که تونستم از سایز ۵ به ۲ برسم دیگه از دست دادن این یک سایز راحت ترین کار دنیاست و از لحاظ جسمی در این مدت تغییر کردم من مانتوی شماره یک که خریده بودم و برام تنگ بود رو امروز پوشیدم خیلی راحت تنم شد و میدونم میتونم اینقد پیش برم که برام راحت بشه 

      ذهن من خیلی قدرتمنده 

      چیزی که هیچ جا بهش در طول زندگیم اشاره نشد 

      این که مواظب باش به چی فکر میکنی 

      مواظب باش چیو باور میکنی 

      مواظب باش چیو میپذیری 

      چونوبه هر چی باورداشته باشی همون زندگیتو میسازه

      ما یک عمل داریم و یک نتیجه 

      غذا خوردن عمل ماست 

      تاثیر غذا بر بدن بستگی به نگرش ماست 

      چقد این جمله جای لکر کردن داره و میتونه زندگی و شرایط فعلی ما رو ترسیم کنه 

      کار کردن عمل ماست 

      و تاثیر کار در رندگیمون بستگی به نگرشمون داره 

      میتونه نتیجه خوردن بر اساس نگرشمون چاقی باشه و میتونه لاغری باشه 

      میتونه نتیجه کار ما ثروت باشه و یا میتونه فقر باشه 

      و همه شرایطی که الان توش هستیم 

      دیگه مسخرا بازی بسه 

      دیگه باورهای مسخره بسه 

      دیگه افکار مسخره بسه 

      و دیگه رفتارهای مسخره بسه 

      من میخوام نگرشم تناسب و سلامتی و شادی و ارامش باشه 

      پس در این دوره میمانم و تا میتوانم فرمولهای صحیح به ذهنم میدم تا کل زندگیم تغییر کنه 

      من فرمولهای مخرب رو پیدا میکنم اونا رو با راهنمایی استاد تغییر میدم و روز به روز به سمت موفقیت و تناسب یک گام بر میدارم 

      خداوندا در برداشتن گامهابم مرا یاری کن

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1402/02/30 17:16
      مدت عضویت: 630 روز
      امتیاز کاربر: 23196 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 215 کلمه

      چقدر این فایل این اگاهی های ناب به موقع بود 

      تمام وجو م احتیاج داشت به این ورودیهایی که تثبیت بشه در وجودم

      از اینکه من دیشب به این وضوح در خودم رسیدم که هنوز از خوردن میترسم 

      از اینکه چی میخورم چه مدت از خوردن قبلی گذشته 

      این جدال در من که الان که گرسنه ام هست میخورم چاق نشم 

      اینکه هنوز این در من هست که بذار یکم دیگه گشنگی بکشم یکم چربی اب کنم

      همه اینها از شام دیشب برای من پررنگ تر شد 

      چرا

      چون با تمام صدا داشتم با خودم فریاد میزدم که من از خوردن و چی بخورم نمیترسم 

      اما

      یک شام و یکم بیشتر خوردن فشار امدن به شکم و حالی دگرگون تا ساعتها که چررررا

      مگه این مواد غذایی چه قدرتی دارند که داری با خودت اینطوری میکنی 

      تا اینکه به این دو فایل 

      مهم نیست اگر اشتباه میکنید و 

      یعنی من لاغر میشم 

      هدایت شدم 

      و چقدر مرا اروم کرد

      و فهمیدم که داشتم تمام قدرت را به مواد غذایی میدام

      ولی در کل حالم خوب بود چرا

      چون یه چیزی در وجودم میگفت نگران نباش راه درسته

      اینکه به خودت نگاه کن به دنبال این هستی که حال دلت را خوب کنی

      اینکه باور کردی اینجا اول واخره

      اینکه هرچی هست در خودته

      اینکه خدا هست 

      تو هستی

      استاد هم هست

      اینکه همیشه تونستی اینبار هم میتونی

      و امروز هم این فایل 

      از اثبات و باور در من گذشته جزئی از وجودم شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 37977 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 956 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      من کاملا به شما و دوره  هاتون ایمان دارم مطمئنم یقین دارم باور دارم به هر چیزی که شما میگید چون میدونم از روی نوشته نمیخونید و اینها الهامات شما هستند و اینکه یکم بهشون فکر کنیم می‌فهمیم که واقعا خیلی مسخره آست اگر من دو تا لقمه زیادتر بخورم چاق میشم 

      من خداروشکر دیگه ترس از غذا خوردن ندارم و دیگه از مواد غذایی نمی‌ترسم که منو چاق میکنن و دیگه به چاقی فکر نمی‌کنم چون در مسیر لاغری هستم در سرزمین لاغرها هستم کسی که تو سرزمین لاغرها ست فقط فقط به لاغری خدا خودش فکر میکنه نه چیز دیگه 

      واقعا مسخره ست که کسی بیاد به من بگه چی بخور چی نخور چقدر بخور کی بخور  اگه اینو بخوری چاق میشه  اینا مسخره ست مگه من موقع چاق شدن کسی رو داشتم که به من بگه چقدر بخور و…پس اینها همه مسخره ست 

      من اون زمان که چاق بودم خیلی زیاد نمیخوردم اما چون با همون چند لقمه اضافه به فشار شکم می‌رسیدم فکر میکردم خیلی خوردم که آنقدر سنگین شدم 

      منم کاملا قبول دارم مگه من تو هوای آلوده که بود نفس نمیکشم بدن من خودش میکروبهای بدنم که وارد شدن از بین میبره و کارش اینه اونوقت چند تا لقمه زیادی منو چاق میکنه خیلی مسخره ست الان میگم چند تا لقمه اصافه رو بدنم دفع میکنه 

      و واقعا قدرت ذهن نمی‌شناسیم ذهن ما خیلی قدرت داره و تفاوت ما با افراد متناسب فقط در افکار ما هستند نسبت به مواد غذایی که میخوریم  من کاملا قبول دارم چرا من و یک فرد متناسب افراد خانواده‌ام هر دو برای ظهر یه نوع غذا رو خوردین تازه اون خیلی بیشتر از من در وعده‌اي غذایش میخوره چرا اون خیلی متناسب و من چاق هستم  هر دو عصو یک خانواده هستیم محل غذا که تغئری نکرده اینجا مطمئنن فقط قدرت ذهن باعث این تفاوت شده 

      اون هر چقدر هم بخوره اصلا اصلا به این فکر نمیکنه که عه چقدر خوردم نکنه چاق بشم اون میگه عه چقدر خوردم سنگین شدم الان خوابم میبره کلی کارم دارم عقب می‌افتم اون فکر عقب افتادن از کارهاش ولی من دو تا لقمه اگه بیشتر میخوردم چقدر به خودم لعنت می‌فرستادم چقدر خودم سرزنش میکردم که چرا زیاد خوردم پس این طرز فکر ماست که باعث تفاوت در جسم ما میشه 

      اگر قدرت ذهن درک کنیم در تمام جنبه‌ای زندگی میتونیم ازش استفاده کنیم متاسفانه هر کسی یعنی به نظرم از هزار نفر شاید ۱۰نفر قدرت ذهن درک کنن بقیه مسخره میکنن قدرت ذهن که مگه میشه من فکر کنم که مشتری زیاد بشه پس خدا عقل داده برای چی کلی بد و بیراهم میگن ها که همین فکرها رو داری که همه مسخره میکنن باعث خنده بعضی شدم ولی من با همین فکرهای رو دارم که تونستم سرطان بدنم شفا بدم  منو دکتر جواب کرد با زبان بی زبانی گفت که برو خوش باش هر کاری دوست داری کن من با قدرت ذهنم تونستم از مرگ فاصله بگیرم و مرگ حق و هر کسی یه روزی بالاخره میمیره 

      منظورم اینکه قدرت ذهن آنقدر قدرت داره که تو رو نجات میده فقط با اینکه فکرشو تعییر بدی نمیدونم شنیدید یا نه من انیمیشن هم دیدم که نگاهتو به هر چیز تغییر بدی اون چیز برای تو تغییر میکنه و این کارترین میخواد 

      وقتی غذا میخوری فکرت این باشه که   بدن من نیاز داره به غذا برای اینکه من زنده باشم  خوب باید غذا بخورم 

      یا اینکه افراد متناسب از همین مواد غذایی که من میخورم اونها هم میخورم متناسب هستند پس منم میخورم متناسب میشم 

      یااینکه دارو میخوری برای مثلا سرما خوردگی فکرتو تغئر میدی دیگه یعنی نگاهتون نسبت به چیزها تغییر میدی میگیرین دارو که میخورم خیلی خوبه سرما خوردگی زود برطرف میکنه خدایاشکرت 

      اینکه افرادی هستند که یک نوع شغل دارن اما یکی کسب و کار عالی داره و یکی مشتری نداره فکرشون اینه  

      یکی میگه بسم الله الرحمن الرحیم کرکره رو میزنم بالا خدا روزی رسون روری منو میرسونه عقیده داره که چیزی که من میفروشم نیاز مردم و من با هر قیمتی بدم مردم میخرن مثلا سبزی خوردن مشتری زیاد داره  پس در نتیجه مشتری زیاد داره 

      اما اون فردی که اونم سبزی فروش اونم کرکرو میزنه بالا بسم الله میگه اما فکرش بد اون میگه آخه دو تا مغازه سبزی فروشی کنار هم اشتباهه  همه مشتری ها میرن از اون میخرن میبینه که سبزی اون بهتر اما باورش اینکه حتما اون سبزی بهتره که همه میرن از اون میخرن خلاصه کلی فکر اشتباه داره که همش مسخرهست اما اطلاعی از قدرت ذهنش ندارن فرد موفق هم اطلاع از قدرت ذهنش نداره اما فکر درستی داره در نتیجه مشتری کم داره و این امر باعث میشه فکرهای اشتباهش بیشتر بشه دیگه مشتری نداشته باشه 

      و اینم شنیدیم و دیدم افرادی رو که با قدرت ذهنمون و چشماشون بدون اینکه دست به چیزی بزنند از جای خودشون تکدن بخورن وسایلی رو جا به جا میکنن پس قدرت ذهن خیلی قوی اگر باورش کنی فکر نکنیم اینا حقه‌های سینمایی هستند مگه میشه گلدون به اون سنگینی رو با ذهنت بلند کنی اگر باور کنی به خدا ایمان داشته باشی میشه 

      خلاصه به قدرت ذهنتون و فکرتون ایمان داشته باشید میتونید زندگیتونو دگر گون کنید در تمام جنبه‌ای زندگی کسب کار در رفتار در تحصیل د ر داشتن شغل در لاغر شدن و هر چیزی که تو دوست داشته باشی تغییر کنه اونجوری بشه که تو دوست داری به قدرت ذهنت ایمان بیار گفته‌های این فایل بپذیر و امتحان کن امتحانش که صرف ی نداره نتیجه‌ای که میبینی شگفت زده  میکنه تو رو  

      اگه دوست داشتی بعنوان یه بازی فکری در نظر بگیر چند وقت امتحان کن نتیجه اش فراتر از انتظارت میشه اینم بگم که قدرت ذهن معجزه میکنه من معجزه اونو تجربه کردم که میگم امیدوارم شما هم باور کنید و این قدرت رو تجربه کنید لذتشو ببری و سپاسگزاری کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tanasob1367
      1402/02/30 11:06
      مدت عضویت: 1869 روز
      امتیاز کاربر: 4803 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      سلام وقتتون بخیر 

      بسیار سپاسگزارم بابت مطالب ارزشمندتون، 

      به عینه معلومه که این مطالب از آگاهی بالا تری سرچشمه داره

      من مصداق حرف های امروز شما هستم، دقیقاً از ماه رمضان سال قبل شروع به گرفتن رژیم کتوژنیک گرفتم ، چون از قبلش که یکی از اساتید موفقیت رو دنبال میکردم ، از این طریق کاهش وزن چشمگیری داشتن و مهمتر از همه چقدر تاکید بر این داشتن که سبک غذای اولیه انسان‌ها هم همین گونه بوده و نکته جالبتر اینکه گفته میشد انرژی انسان بالا تر میشه!!!!!!

      از ماه رمضان سال قبل این رژیم رو گرفتم ، درسته وزن به راحتی کم میکردم ، اما به شدت بی انرژی میشدم ، میگفتن بعد یه هفته ده روز درست میشی و اما حقیقتا همچین اتفاقی نمی‌افتاد ، و روز به روز بی انرژی تر میشدم،

      مگه انسان تنوع طلب فقط می‌تونه از چند ماده خاص استفاده کنه،

      مگه میشه همچین سبک با این چنین محدودیتی رو ادامه داد

      ما خواه ناخواه به سبک زندگی با خوراک عموم مردم برمیگردیم 

      این رژیم رو رها کردم چون حالم از خوردن گوشت و چربی بهم میخورد

      چون به جای اینکه پر انرژی باشم انرژی برام نمونده بود

      و چیزی که همه ما تجربه کردیم ، ولعی زیاد از چیزی که منع شدیم بعد از رژیم هست

      وله خوردن شیرینی جات!!!!

      وحشتناک و بدون داشتن توانای کنترل رفتارم ، شیرینی جات و مواد کربوهیدرات می‌خوردم و خیلی زود در عرض دوهفته کامل وزن برمیگرده ،

      متاسفانه می‌خوردم همراه ترس

      چون گفته بودند که این سبک فقط سبک غذای مناسب انسان هست

      ولی نبود

      میشد از حال و روز تشخیص داد که نیست چون حالم بود ، چون انرژی نداشتم چون حسرت داشتم 

      یک سال مرتب این رژیم رو گرفتم و ول کردم،چرا؟؟؟چون از تاثیر مواد غذایی بر بدن شنیده بودم

      اما دیگه به این نتیجه رسیدم که دارم رفتار خیلی بدتری از خودم نشون میدم

      ولش کردم و الحمدالله سخت و سفت تو سایت تناسب فکری هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار زهرا
        1402/05/29 01:24
        مدت عضویت: 469 روز
        امتیاز کاربر: 2545 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 32 کلمه

        سلام منم با کتوژنیک وزن کم کردم الان ترس خوردن کرب وقند  ومیوه دارم چند روزه با سایت اشنا شدم دارم روی خودم کارمیکنم،لطفا از تجربیاتتون بگین وچطدر برترس هاتون غلبه کردین

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم