افراد زیادی در سراسر جهان سال هاست هر روز برای لاغر شدن تلاش می کنند اما همچنان چاق هستند.
استفاده کردن از روش های مختلف برای لاغر شدن و در نهایت لاغر نشدن افراد چاق سبب می شود که: چرا لاغر نمیشم؟ یکی از ابهامات مهم در ذهن افراد چاق باشد.
چرا لاغر نمیشم؟!
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و در این مدت از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کردم.
نکته جالب توجه اینکه در ابتدای مواجه شدن با چاقی این سوال در ذهن من بود که: چرا من چاق هستم؟!
هرچه از سال های چاقی من می گذشت چاق تر می شدم و تلاش من برای لاغری بیشتر می شد.
از روش های مختلفی برای لاغر شدن استفاده کردم اما نتیجه بخش نبود و این موضوع که: من چرا لاغر نمیشم؟ْ! مهمترین ابهام من در مورد چاقی بود.
اگر شما هم اضافه وزن دارید و حتی مدت کوتاهی برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته باشید حتما این موضوع ذهن شما را هم درگیر کرده است که چرا لاغر نمیشم؟!
البته این سوال که چرا لاغر نمیشم؟ْ! فقط در ذهن شما نیست بلکه همه افرادی که چند بار برای لاغر شدن تلاش کرده اند اما نتیجه نگرفته اند به دنبال کشف جواب این سوال هستند که چرا لاغر نمیشم؟
از بررسی نتایج گوگل نیز واضح می شد که افراد چاق زیادی در جستجوی کشف چرا لاغر نمیشم؟! هستند.
- با وجود ورزش و رژیم چرا لاغر نمیشم؟!
- چرا هر کاری می کنم لاغر نمیشم؟!
- وزنم استپ کرده لاغر نمیشم؟!
- چرا با پیاده روی لاغر نمیشم؟!
موارد فوق پرتکرار ترین سوالات مطرح شده در موتور جستجوی گوگل هستند و این آمار اثبات می کند که: چرا لاغر نمیشم؟ دغدغه ذهنی افراد زیادی می باشد.
نکته جالب توجه درباره چرا لاغر نمیشم؟ اینکه همه به دنبال پیدا کردن پاسخ در رفتار و اعمالی که انجام می دهند هستند.
فردی که برای لاغری رژیم می گیرد و لاغر نمی شود این سوال در ذهن او شکل می گیرد که با اینکه رژیم می گیرم چرا لاغر نمیشم؟!
فردی که از ورزش برای لاغری استفاده می کند این سوال در ذهن او شکل می گیرد که با اینکه ورزش می کنم چرا لاغر نمیشم؟!
هر فردی با توجه به تلاشی که برای لاغر شدن انجام می دهد در صورت نتیجه نگرفتن با این سوال در ذهن خود مواجه می شود که چرا با این همه تلاشی که انجام می دهم لاغر نمیشم؟!
نکته جالب اینکه به نظر می رسد که فقط در سایت تناسب فکری است که در پاسخ به سوال چرا لاغر نمیشم توضیحات متفاوت برای درک عملکرد ذهن و چرایی لاغر نشدن با توجه به تلاش برای لاغری ارائه شده است.
در همه جای دنیا در پاسخ به این سوال که چرا لاغر نمیشم پاسخ داده می شود: حتما برنامه لاغری خود را به خوبی اجرا نکرده ایی یا حتما برنامه ای که برای لاغری در پیش گرفته ای کافی نیست و باید برنامه سخت تری را دنبال کنی.
به همین دلیل است که افراد از هر برنامه لاغری که نتیجه مطلوب نگیرند برای یافتن روشی سخت تر و طولانی مدت تر برای لاغری جستجو خواهند کرد.
نقش ذهن در لاغر نشدن
حتما با من هم عقیده هستید که مغز انسان فرمانده جسم است. همه دستورالعمل ها و فعالیت هایی که منجر به ادامه حیات انسان می شود توسط مغز ارائه و مدیریت می شود.
دستورات حیاتی مغز بدون دخالت انسان صادر می شوند اما بخش از عملکرد مغز بنا بر صلاح فرد یا سلیقه او انجام می شود.
بدین معنی که دستورات افزایش و کاهش تنفس بدون توجه به سلیقه یا نظر شما توسط مغز صادر می شود اما اینکه چگونه قدم بردارید، تند یا کند راه بروید بستگی به سلیقه و نیاز شما دارد.
اگر دوست داشته باشید می توانید از طریق مغز خود آهسته راه بروید و اگر نیاز باشد یا دوست داشته باشید می توانید با استفاده از مغز خود بدوید.
بخشی از فعالیت های مغز که با دخالت شخص صادر می شود بر اساس منطق فرد شکل می گیرند که می توانیم آنها را منطق مغزی نامگذاری کنیم.
منطق مغزی چیست؟!
به عبارت خیلی ساده منطق مغزی همان انتظار فرد می باشد.
در هرجنبه از زندگی چه انتظاری دارید؟ انتظار شما بر اساس فرمول های ذهنی تثبیت شده در مغزتان شکل می گیرد که همان منطق مغزی شما را تشکیل می دهند.
سالها تصور می کردم به این دلیل لاغر نمیشم چون چاقی من ارثی است.
چاقی من ارثی است یک فرمول ذهنی تثبیت شده در مغز من بود که منطق مغزی من برای چاق تر شدن یا لاغر نشدن را شکل داده بود.
منطق مغزی من این بود که من لاغر بشو نیستم. در این شرایط هرچقدر تلاش می کردم تا از طریق مختلف لاغر شوم نتیجه ای حاصل نمی شد اما بدون اینکه برای چاق تر شدن تلاش کنم به مرور چاق تر و چاق تر می شدم.
نکته حائز اهمیت درباره منطق مغزی اینکه با تلاش فیزیکی نمی توان نتیجه حاصل از منطق مغزی را تغییر داد.
این موضوع نه فقط در بحث چاق و لاغری بلکه در تمام جنبه های زندگی صدق می کند.
اگر منطق ذهنی فردی این باشد که در خواندن درس و یادگیری علم ضعیف است دیگر اهمیتی ندارد چقدر برای حفظ کردن یا یادگیری مطالب درسی تلاش می کند، در نهایت موفقیتی در کسب دانش مدرسه ای کسب نخواهد کرد.
اگر منطق ذهنی فردی این باشد که پول فقط در پزشکی و برخی شغل های محدود است دیگر اهمیتی ندارد چقدر از طریق شغل های دیگر برای افزایش درآمد و استقلال مالی تلاش می کند چون در نهایت نتیجه زندگی اش مطابق با منطق مغزی او رقم می خورد. او موفق نمی شود چون شغل خودش را پولساز نمی داند.
بنابراین در ذهن هر فرد چاق فرمول های متعدد درباره چرایی چاق شدن و چرایی لاغر نشدن وجود دارد که باعث شکل گیری منطق مغزی فرد درباره وضعیت جسمی اش می شود.
منطق مغزی افراد چاق شباهت های زیادی به یکدیگر دارد اما در برخی موارد با هم تفاوت دارد.
بعنوان مثال فرمول ذهنی غذاها چاق کننده هستند معمولا در ذهن همه افراد چاق ثبت شده و به یک منطق مغزی چاقی تبدیل شده است. اما فرمول ذهنی چاقی من بخاطر خوابیدن زیاد است در ذهن همه افراد چاق اهمیت یکسانی ندارد بنابراین جزء منطق های مغزی خاص ذهن افراد چاق محسوب می شود.
منطق مغزی افراد چاق در واقع همان دلایل منطقی و محکمی هستند که فردی بعنوان دلیل چاقی یا علت لاغر نشدن خود پذیرفته است و بارها درباره آنها فکر کرده و حتی به دیگران بیان کرده است که چرا چاق هستم و چرا لاغر نمیشم؟!
اولویت بندی منطق مغزی
یکی دیگر از ویژگی های مغز اولویت بندی منطق های مغزی درباره هر جنبه از زندگی است.
بعنوان مثال در موضوع چاقی اولین اولویت منطق مغزی من ارثی بودن چاقی بود. بعد از آن چاق کننده بودن مواد غذایی اولویت دوم را داشت و پس از آن منطق های مغزی دیگری قرار داشتند.
در سی و پنج سال چاقی من از روش های مختلفی برای لاغر شدن استفاده کرده بودم اما به این دلیل که منطق مغزی استفاده از آن روش ها بر اولویت های مغزی من برای چاقی غلبه نمی کرد بنابراین من از تلاش خود برای لاغری نتیجه ای نمی گرفتم و همیشه با خودم فکر می کردم چرا لاغر نمیشم؟!
جسم من توانایی لاغر شدن را داشت اما منطق مغزی من برای چاقی بر توانایی جسم برای لاغری غلبه می کرد و این شرایط باعث شد تا ۳۵ سال از زندگی ام توام با چاقی سپری شود.
به لطف خدا زمانی که ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در وجود من شکل گرفت و تحقیق و مطالعه برای لاغری با ذهن را شروع کردم هرچه پیش تر رفتم استفاده از ذهن برای لاغر شدن در ذهن من منطقی تر شد چون به این درک رسیدم که منطق های ذهن چاق را فقط باید با منطق های مخالف آنها اصلاح کرد.
به همین دلیل در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری برای پیدا کردن نمونه های مخالف با منطق های مغز خود برای چاقی توصیه های فراوان شده است.
تصور کنید منطق چاقی ذهن شما این باشد که چاقی ارثی است. بنابراین باید بدنبال خانواده های چاقی بگردید که یک نفر از آنها متناسب باشد یا خانواده های متناسبی که برخی از آنها چاق شده باشند.
به این شکل می توانید بر منطق چاقی ذهن خود درباره ارثی بودن چاقی غلبه کنید.
یا در مثال دیگر ممکن است منطق مغزی شما این باشد که غذا خوردن باعث چاقی می شود. در این صورت باید افرادی را پیدا کنید که بیشتر از شما یا مثل شما از مواد غذایی مصرف می کنند اما متناسب هستند. به این شکل شما اعتبار منطق چاقی ذهن خود درباره تاثیر مواد غذایی بر چاقی را تحت تاثیر افکار و نمونه های واضح همسو با لاغری قرار داده اید به مرور منطق ذهن شما کم اثر خواهد شد.
بنابراین برای لاغر شدن با قدرت ذهن لازم است ابتدا منطق های چاقی ذهن خود را پیدا و اولیت آنها را در ذهن خود مشخص کنید سپس برای اصلاح و سست کردن یک به یک منطق های ذهن چاق خود اقدام کنید.
در ویدیوی آموزشی این جلسه توضیحات مهم و کلیدی درباره منطق ذهن چاق و تاثیر آن بر افکار و رفتار افراد و نتیجه جسمی آنها شرح داده شده است.
استفاده با دقت و تمرکز بالا از این محتوای آموزشی می تواند تاثیر مهمی در بهبود عملکرد شما در مسیر لاغری با ذهن داشته باشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.54 از 63 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود به همراهان همیشگی سایت تناسب فکری و استاد عزیزم
منطق ذهن چاق
اولویت اول من برای متناسب شدنم و داشتن اندام زیبا
رژیم گرفتن و کم خوری جزو اولویت اول هستش
بعدش ورزش کردن و بعدش پیاده کردی و تحرک داشتن ژنتیک و …….
که من باید از اینا عبور کنم تا به تناسب اندام برسم
پس من باید این منطق ها رو در ذهنم بشکنم
که برای تناسب اندام داشتن نیاز به هیچ منطقی نیس
بسیاری از آدم در این دنیا دارن زندگی میکنن و متناسبن
و هیج کار خاصی انجام ندادن که متناسبن
پس چه جوریه برای من باید هم رزیم بگیرم هم ورزش هم پیاده روی هم تحرک زیاد داشته باشم
یعنی تناسب اندام داشتن اینقدر سخته
نه تناسب داشتن خیلی اسونه
نیاز به هیچ کار خاصی نداره
این من بودم که در ذهن لانه ساختم و نتونستم از این لانه ها عبور کنم
من نزاشتم بدنم کار خودش رو به صورت اتوماتیک انجام بده
ما اومدیم فرمول های ذهنیمون و دست کاری کردیم
اگه گذاشته بودیم از اول به صورت اتوماتیک بدن کار خودش رو انجام می داد الان مشکل چاقی رو نداشتیم
مثل همه ی افراد متناسب بسیاری که دارن راحت زندگی میکنن و هیچ دغدغه ای برای خوردن و خوردن ندارن
و این ما هستیم که خودمون رو در مخمصه انداختن برای چه خوردن و نخوردن
کی خوردن و چه اندازه خوردن
از صبح تا شب درگیر همین کارا هستیم .و وقتمون رو صرف باورهای اشتیاه کردیم
کاش این بخش از بدن هم کارش بر عهد ه ی مغز بود
همانطور که بقیهی کارهای بدنمون به عهده ی مغز هستش و کارش رو به خوبی انجام میده
این بخش هم به خوبی و عالی انجام میداد
هر کسی از راه میرسه برای خودش یه استاده
.هر کی یه باوری داره و این باورها رو به همه منتقل میکنن
مثلا خوردن یعد از ساعت ۷شب آدم و چاق میکنه
یکی میگه صبح باید صبحونه رو خیلی بخوری
ظهر با دوستت بخوری
شب با دشمنت
و تمام این صحبت ها به شکل باور در ذهن افراد چاق شکل گرفته و همه رو دچار چاقی کرده
و منطق نمیزاره که ما به هدفمون بزاریم تا زمانی که ما این منطق ها در ذهنمون هس
هر تلاشی بی فایده هس
برای برای نقذ کردن منطق هامون باید مخالف اون باور رو پیدا کنیم و نقذش کنیم اون باور رو
مثلا دوستانم در تناسب فکری دیدم که آن ها بدون رزیم گرفتن به وزن دلخواهشون رسیدن و هیچ سختی رو متحمل نشدند و همه ی آن ها در آرامش و آسایش و حال خوب به وزن کمتر رسیدن
و آن ها نه رزیم گرفتن نه ورزش کردن و نه پیاده روی کردن برای لاغر شدن
همه ی آن ها برای رسیدن به هدفشون آموزش دیدن منطق های ذهنشون رو نقذ کردند تا موفق شدند و متناسب شدند
پس منم مانند دوستان عزیزم تمام باورهای اشتیاه ذهنم رو بررسی میکنم و نقذش میکنم تا به هدفم برسم 🤲
انتظار در هر چیزی نتیجه میده.هرچقدر انتظار بکشم ک من ممکنه چاق بشم،بالاخره چاق تر میشم.انتظار لاغری رو ب جای چاقی جایگزین کنم نتیجه میده.تفاوت در انتظار افراده،من توی این مدتی ک با سایت آشنا شدم و دوازده گام رایگان رو انجام دادم تونستم وزن کم کنم ولی بعدش نمیدونم چ اتفاقی افتاد و من انتظار چاقی رو داشتم ب خاطر همین از سایر ۴۰ رسیدم ب سایز ۴۲،الان متوجه شدم ک من ترس داشتم،ترس و انتظار چاقی ک اگه مراقب خودم نباشم چاق میشم ک این اتفاق هم افتاد،دلم میخواد ک منطقی کنم من با تغییر افکارم میتونم وزن کم کنم.منم ی زمانی لاغر بودم ولی با تغییر افکارم ب واسطه ی اطرافیانم چاق شدم ولی من دلم میخواد روز ب روز بیشتر ب خودم اهمیت بدم و غذای کمتری وارد بدنم کنم.من میتونم ک خودمو و افکارم عوض کنم
سلام دوستان عزیز. منطقی شدن افکار از تکرار اون فکر در ذهن و تبدیل شدن به رفتار در ما بوجود میاد .پس باید مواظب افکارمون باشیم. من قبلاً برام مطقی بود که چاقی میتونه ارثی باشه ولی با گوش کردن به فایل متوجه شدم که این منطق رو ما خودمون بوجود میاریم پس چرا منطقم این نباشه که همه ادمها میتونن لاغر بشن وقتی که بخوان . انتظار لاغری داشته باشن . من همیشه به این جمله اعتقاد دارم که خواستن توانستن است. اگه با تمام وجودت چیزی رو بخوای حتماً میرسی. من چیزی نبوده تو زندگیم که با تمام وجود بخوام و در جهت ان تلاش کنم و نرسم. اعتقاد قلبی و باور دارم امدمها خیلی خیلی انرژی هر کاری رو دارند کارهایی میتونن انجام بدن که در نظر اول شاید باورش سخت باشه ولی انجام پذیر است. ایمان داشته باش تو میتونی . منطقم میگه همه ادمها توانا افریده شدن . توانایی لاغر شدن چیز پیچیدهای نیست. ما اینجا در محضر استاد یاد میگیریم تمرین میکنیم . ممنون از راهنمایی خوب شما استاد گرامی
با سلام خدمت استاد عزیزم
همیشه منطق ذهن من این بود که اگر یک روز ورزش را بزارم کنار و ورزش نکنم 30کیلو چاق میشم حالا چرا این عدد تو ذهن من بود فکر میکنم ذهن من همیشه میخواست اون چیزی را که وجود داره بزرگتر جلوه بده و مهم باشه تا باور کنم که ورزش را هیچ وقت نباید بزارم کنار اگر ورزش قطع کنم حتما 30کیلو چاق میشم اون موقع ها فکر نمیکردم روزی مجبور شوم ورزش را کنار بگذارم چون کارم ورزش بود برای همین خیالم راحت بود و این فرمول منطق ذهن من شده بود بدون این که بدانم چه منطق خطر ناکی را در ذهن ام ثبت کرده ام. دقیقا وقتی مشکلاتی پیش آمد و من مجبور شدم ورزش را کنار بگذارم.دقیقا 30کیلو اضافه وزن در عرض دوسال پیدا کردم چرا چون برای ذهن من از قبل منطقی شده بود ذهن من پذیرفته بود ورزش قطع بشه باید وزن من 30کیلو بره بالا این اولین اولویت منطقی ذهن من بود دومین الویت من کربوهیدرات ها بود همیشه فکر میکردم کربوهیدارتها عامل چاقی هستند اگر روزی نان یا برنج را بیش از 5قاشق یا یک کف دست نان یا سیب زمینی سرخ شده یا ماکارانی زیاد بخورم بی و برو برگرد 5کیلو چاق میشم این هم منطق ذهن من بود هنوز هم گاهی این فرمول میآید بالا واین فکر که چرا زودتر بیشتر لاغر نشدم دلیلش اینه منطق سوم من مسافرت رفتن بود همیشه فکر میکردم برم مسافرت حتی اگر یک هفته هم باشه من دقیقا 5کیلو چاق میشم و چاق هم میشدم با این که در طول مسافرت بشدت رژیم بودم بارها رفتم آنتالیا با اون هتل های آنچنانی و واقعا جرات نکردم از اون همه خوارکی های خوشمزه بخورم اونجا هم همش گرسنگی را تجربه میکردم برای این که فیت بدنم تغییر نکنه اما بازم که بر میگشتم دقیقا 5کیلو چاق شده بودم چون برنامه ریزی ذهن من این بود که مسافرت رفتن =5کیلو چاقی است منطق دیگر چاقی من این بود که از هر نوع شیرینی باید دوری کنم هیچ وقت قند و شکر و شیرینی جان تو برنامه غذایی ام نبود شاید سالی یکی دوبار شیرینی اونم با ترس و لرز میخوردم چون باور داشتم شیرینی عامل چاقی من میشه همه بستنی میخوردن من نگاهشون میکردم پیش خودم هم افتخار میکردم چه اراده آیی دارم. خلاصه سالها خودمو کشتم که بتونم اندامم را حفظ کنم چون مربی و مدرس بودم باید هم خودم را حفظ میکردم سالها ورزش رژیم را به جون خریدم اما با کنار گذاشتن همه اینها چی شد أخرش همان منطق ذهن چاق برنده شد و من 30کیلو چاق شدم الان که با سن آیدا جون به لطف خدا در سایت تناسب فکری هستم و بیشتر دوره ها را شرکت کردم منطق ذهن چاق را شکستم دیگه باور ندارم غذا ها چاق کننده هستند یا ورزش فقط میتونه عامل لاغر شدن باشه الان مسافرت هم میرم خوب هم میخورم یک گرم هم اضافه نمیکنم شیرینی میخورم چاق نمیشم. از هیچ خوراکی نمیترسم خیلی هم تحرک ندارم وتو این چند سال خیلی راحت لاغرتر هم شدم درسته آهسته بود ولی پیوسته دارم لاغرتر میشوم. و در تمام جنبه های دیگر زندگی ام دیدگاه ام تغییر کرده چون منطق ذهن چاق من تغییر کرده واین همه دست آورد مدیون زحمات استاد عزیزم هستم و پشتکار خودم. انشالله دوستان هم موفق باشند. با تشکر از استاد عزیزم
به نام خداوند آسمان آبی
هر فردی خواسته هایی دارد که موانعی وجود که موانع در ذهن آن فرد منطقی است که در ذهن فرد شکل گرفته.
مثالی که زدین منو یاد مادرم انداخت که در سال های کنکور فکر میکرد چون نتوانسته است پزشکی را انتخاب کند هر انتخابی به جز پزشکی باعث میشود موفق نباشد و همین گونه شد چندین سال عمر خودش را تلف کرد چرا ؟ فقط چون منطق ذهنش این بود که پزشکی نرفته موفق نمیتواند باشد یا اگر من بلند پروازی کنم به من می گویید این چیزا به ما نیامده اما من نمیتوانم بپذیرم و قانع باشم و هیچ منطقی در این رابطه در ذهنم نیست اگر من انتظارات خوبی از تلاش های خودم داشته باشم موفق میشم و به هدافم میرسم .
اما چاقی :
اولویت بندی ذهن من برای چاقی این است من با رژیم لاغر میشوم حالا که دارم بیشتر از برنامه غذاییم میخورم قطعا چاق میشوم اما من آدم هایی را میشناسم که تا بحال حتی کلمه رژیم غذایی را ننوشته اند حتی نمیدانند رژیم چگونه انجام میشود و وزنی نصف وزن من را دارند ، گاهی من نسبت به افراد متناسب افرادم کمتر غذا میخورم اما فقط بخاطر ذهنم که به من میگوید این باعث چاقی میشود احساسی در من شکل میگیرد که احساس بدی داشته باشم و چاق تر شوم درصورتی که آنها که بیشتر غذا خوردند هیچ انتظاری ندارند و هیچ فکر خاصی نمیکنند. یا فکر میکنم اگر ورزش کنم لاغر تر میشوم من روزی ۳ساعت فشرده و سنگین ورزش میکنم و همه متعجب میشوند چطور انرژی دارم چطور زیر تمرین های سنگین دوام میارم اما من هیچ احساس خستگی ندارم نه بخاطر اینکه قوای جسمانی بالایی دارم خیر بخاطر اینکه فکر میکنم هرچقدر بیشتر و تعداد ست های بالا انجام بدم لاغرتر میشم و زودتر لاغر میشم. چیزی که جدیدا برای من رخ داده این است که من از پایین تنه چاق هستم و اکثر چربی های بدنم آنجا متمرکز شده و منطق ذهن من این شده که قرار نیست هیچ وقت لاغر شوند و ران های باریکی داشته باشم فکر میکنم اگر بدوم یا شنا کنم لاغر میشوم یا اگر بدنسازی کار کنم پا هایم حجم میگیرد اما الان که فکر میکنم اینم همان انتظار و منطقِ فکری دوست فوتبالیست است من اگر آن انتظار اشتباه در ذهنم را تصحیح کنم که میتوانم لاغر بشوم (ران های باریک داشته باشم) بدون رژیم و ورزش و دو و شنا .
اگر من انتظار داشته باشم که با این راه لاغر شوم قطعا تغییر خاصی خواهم کرد .
فکر اشتباهی که جدیدا برام شکل گرفته این است که فکر میکنم من که شرایط خرید دوره های لاغری ندارم لاغر نمیشوم فکر میکنم تنها راه لاغری خرید آن دوره هاست و نمیتوانم با دوره های رایگان جواب بگیرم در صورتی که قسمت راهنما شما نوشتین یکی از موانعی که باعث جلوگیری از تغییر میشود از تله های ذهنی برای تغییر است ، مطمئنم از پس این مشکل برخواهم آمد.
من انتظار ندارم خوردن مرا چاق کند یا وراثت باعث چاقی و بد فرمی بدنم شود خواهرمم عضوی از این خانواده است و خون و ژن این خانواده در رگ های او جاریست اما متناسب است چون انتظار ندارد با وراثت چاق میشود یا خوردن باعث چاقیش شود یا کم تحرک است اما لاغر لاغر است.
استاد گاهی اشتباه فکر میکنم راجب اضافه وزن و … اما به خودم میام تصحیحاش میکنم اما هنوز در پس زمینه ذهنم ، ذهنم هنوز درگیر آن موضوع است ، در یکی از فایل ها ذکر کردین که در دوره ورود به سرزمین لاغرها آموزشش دادین من انتظار ندارم کامل در آن حد راهنماییم کنین بالاخره برای این مسیر زحمت کشیدین اما اگر میشه کمی راهنمایی کنین چون این موضوع اکثر اوقات ذهنم آشفته میکند ، ممنونم
سلام .
با اجازتون من جوابتون رو میدم . من بیش از ۳۰ کیلو کاهش وزن رو بدون شرکت در دوره و فقط با تفکر و تدبر در فایلها و متنها کسب کردم .
نتیجه ام رو برای شما می گم تا بدونید که میشه نه اینکه فکر کنید موانع من کمتر از شماست اما میخوام باور کنید میشه از فایلهای رایگان هم نتیجه گرفت .
مطلب دوم در یکی از فایلهای رایگان استاد گوش میدادم ما از اول عمرمون تا الان بسیار زیاد کاهش وزن داشتیم .
اما هیچ وقت بهش توجهی نداشتیم .
اگر فرض کنیم که ما به طور متوسط روزی ۱کیلو غذا میخوریم و این غذاها چاق کننده بودند مثلا منی که ۲۶ ساله هستم الان باید در ماه ۳۰ کیلو اضافه وزن و در سال ۳۶۰ کیلو اضافه میکردم و در این ۲۶ سال زندگی وزنی در حدود ۱۰ هزار کیلو داشتم .
ولی من در نهایت چاقیم ۱۱۰ کیلو وزن داشتم .
این ۹۰۰۰ کیلو غذا کجا رفته .
اگه غذا چاق کننده بود و من نیروی تناسب در بدنم نبود هر سال باید باز هم بیشتر میشدم و اگر با افزایش سن و سال وزن اضافه میشد مثلا پدران و مادران ما باید تا الان چیزی حدود ۲۰ هزار کیلو وزن داشتند و مدر بزرگان و مادربزرگان ما چیزی حدود ۳۰ هزار کیلو .
خب پس منطق چاقی ذهن کاملا اشتباه است
نه غذاها چاق کننده هستند . نه بدن ما چاق میشود نه افزایش سن باعث چاقی میشود
علت چاق شدن ما تنها و تنها انتظار ماست که توسط چنین باورهای اشتباهی شکل گرفته
چون ما انتظار ۱۰ هزار کیلو وزن از خود یا ۲۰ هزار کیلو از پدر و مادر یا ۳۰ هزار کیلو از پدر و مادر نداریم هرگز خلق نمیشود .
اما مثلا درصدی از ما انتظار داریم که مثلا سالی ۱۰ کیلو اضافه می کنیم و همین اتفاق میفتد . درصدی از ما انتظار داریم که تا وزن ۱۵۰ کیلو اضافه کنیم که همین اتفاق میفتد اما بیشترین انتظاری که در نسل بشر وجود داشته و البته مواردی خاص هستند نهایتا ۶۰۰ کیلو بوده باشه که البته در مقابل ده هزار کیلو باز هم عدد بسیار کمیست . البته حتی اندک شمار انسانهایی که تا این عدد هم اضافه وزن داشتن عمر زیادی هم نداشتند یعنی ما اصلا نمیتونیم در چاقی حتی زندگی کنیم و حتما خواهیم مرد و تنها راه بقا و دوام ما متناسب بودن ماست که اغلب افراد نسل بشر وزنی حدود ۵۰ تا ۱۱۰ کیلو دارند که این رنج یک تعادل عمومیست . ما باید فکر چاقی رو از سرمون بیرون کنیم . چاقی هیچ مزیتی برای انسان ندارد و ما هر چقدر هم که زور بزنیم نمیتونیم از یه حدی بیشتر چاق بشیم .
این نگرشها رو در مورد چاقی بهتون عرض کردم تا مطمئن بشید ما به هیچ عنوان نمیتونیم چاق بشیم و چاقی طبیعت ذهن و بدن ما نیست . پس از چاقی نترسید و برای خودتون غول نسازید .
و انتظار چاق شدن از خودتون نداشته باشید .
اما نکته بعدی توضیح در مورد کاهش وزن هست که اغلی ما فکر می کنیم برای کاهش وزن باید کاری انجام دهیم .
خب این باور هم قابل توضیحه .
طبق مثال بالا که گفتم اگر طبیعت بدن ما چاقتر شدن بود ما باید چیزی حدود ۱۰ هزار کیلو در حدودا ۲۵ سالگی داشته باشیم یا مثلا شما که ۱۸ ساله هستید اگه قانون چاقی و چاقتر شدن بر بدن حاکم بود باید چیزی حدود ۶۵۰۰ کیلو وزن داشتید .
ولی الان مثلا شاید ۸۰ کیلو تا ۱۰۰ کیلو باشید .
پس چه چیزی سبب این کاهش وزن شده است . آیا شما با اراده ی خودتان از ۶۵۰۰ کیلو به ۱۰۰ کیلو کاهش داشتید این ۶۴۰۰ کیلو را چطور کم کردید؟
ببینید شما هیچ وقت انتظار این همه کاهش وزن رو نداشتید اما این کاهش وزن در بدن شما اتفاق افتاده ما هر روز کلی آب و غذا و هوا وارد بدن می کنیم و اینها همه در بدن تجزیه شده .
بدن ما قدرت تجزیه کردن مواد و تبدیل کردن انها به انرژی را دارد و این طبیعت بدن هر موجود زنده ایست .
این تناسب است که واقعیت دارد .
این تناسب است که منطقیست .
چاقی در اصل بی منطق است . اصلا منطقی نیست . پس به آن فکر هم نکنید . و انتظار چاقی را از خود دور کنید . چون این انتظار هیچ ثمری ندارد و چاقی پناه خوبی برای پنهان شدن شخصیت نهادی ما نیست .
اما تناسب میتواند پناه خوبی باشه . انتظار تناسب و متناسب شدن و متناسب ماندن انتظاریست که به واقعیت می پیوندد . چون نیروی تناسب در بدن وجود دارد و قادر است تمام چربیهای ما را به راحتی تجزیه و تبدیل به انرژی کند .
وقتی به تصور درست میرسیم ترس از چاق شدن کنار می رود و انتظار متناسب بودن در ما شکل می گیرد و ما به تصور درستی از وضعیت بدن میرسیم .
نیرویی که در این سالها ۶۴۰۰ کیلو را تبدیل به انرژی کرده چطور نتواند ۳۰-۴۰-۵۰یا حتی ۱۰۰ کیلو از بدن ما را در مدت زمانی بسیار کم آب کند . ۶۴۰۰ را اگر تقسیم بر سن شما کنیم میشود ۳۵۵ . بدن ما سالانه ۳۵۵ کیلو کاهش وزن برای ما رقم میزند .
این واقعیت است و اگر این دیدگاه را مدام تکرار کنید و به آن توجه کنید تا زنده بماند در شما انتظار کاهش وزن طبیعی و آسان پدید می آید .
آیا شما زحمتی برای کاهش وزن ۳۵۵ کیلو در سال کشیده اید ما هیچ زحمتی متحمل نشدیم . حتی توجهی هم نداشتیم اما بدنمان این کار را خود به خود و طبیعی طی فرایندهای مختلف انجام میداده .
این واقعیت بدن ماست و شما اکنون حتی اگر ۱۰۰ کیلو هم باشید باز هم تناسب در بدن شما دارد کار می کند و چه بسا چون این روند طبیعی بدن است حتی انتظار میرود در مدت زمان خیلی کم کاهش ۳۰ کیلو اضافه وزن اتفاق بیفتد.
۳۵۵ تقسیم بر ۱۲ مشود ۲۹ کیلو .
یعنی طبیعت بدن ما هر ماه حدودا ۲۹ کیلو از وزن ما را کاهش میدهد و این کار همین حالا در حال رخ دادن است . تناسب در بدن ما جریان دارد .
پس میبینید که اصلا چیزی به نام چاقی برای بدن وجود ندارد و چاقی فقط و فقط تحمیل اطلاعات ذهنی بر بدن است .
برای بدن لاغر شدن خیلی راحت است و هضم تجزیه و دفع وچربی سوزی و تنفس و عرق کردن و تنفس پوستی و حتی حذف مواد زائد ویروسها میکروبها و … توسط غدد لنفاوی کاملا امری طبیعیست .
بدن ما بسیار قویست و لاغر شدن را بدون دخالت ما دارد انجام میدهد .
پس چاقی کاملا بی منطق است و منطق اصلی ذهن ما تناسب است .
ببخشید پاسخم طولانی شد اما چون سنتون کمه خواستم بدونید که با روش رایگان هم میشه لاغر شد و لاغر موند و به این همه اطلاعات دست پیدا کرد .
چون علم و اگاهی در درون انسان است و تمام مطالب رایگان استاد هم آگاهی را در انسان زنده می کند و مرور و دوام این آگاهیها و خواندن و مطالعه سایر آگاهیهای دوستان در سایت تناسب فکری همه و همه چاقی را در ذهن کمرنگ می کنند و منطق تناسب را برقرار می کنند .
این اطلاعات که ملکه ی ذهن شود تاثیر چاقی ذهن بر بدن کمرنگ شده و جسم به راحتی به کاهش وزنی عالی دست پیدا می کند .
سلام خدمت شما
بسیار دیدگاه شما زاویه دید من تغییر داد باعث شد یکسری مشکلات ذهنیم رفع بشه ، سوالاتی که توی ذهنم تکرار میشدن رفع شدن .
متشکرم از اینکه وقت برای من گذاشتین و بادقت و کامل به جزئیات اشاره کردین.
مثال هایی که بکار بردین بسیار جذاب بودند اینکه من 6400 کیلوگرم میبودم اما نیستم و بلکه هرماه چیزی معادل ۲۹ کیلوگرم کاهش وزن دارم پاسخ محکمی به اشتباهات ذهنی من شد.
این دیدگاه شما رو ذخیره کردم تا بار ها مرور کنم.
سپاسگزارم از راهنمایی شما 🌻
سلام وعرض ادب
هر چه بکاری همان را درو میکنی
من همیشه به این فکر میکردم که چرا هر چقدر تلاش میکنم چه در مورد وضعیت جسمانی وچه در مورد وضعیت زندگی ،چراپیشرفت خاصی نمیبینم،الان متوجه شدم که منطق ذهن خودم جلو میشرفت من رو میگرفته،تلاش میکردم ولی باور ومنطق ذهنم چیز دیگه ای بودپیش خودم میگفتم بقیه انجام دادن نتیجه گرفتن حالا منم انجام بدم ببینم چی میشه
حالا فهمیدم لزومی نداره کار اضافه انجام بدم باید منطق های ذهنیمو تغییر بدم
با تشکر از استاد عزیز
به نام خداوند هدایتگر
سلام خدمت استاد بزرگوارودوستان ورفقای سایت طبق فرمایش استاد درس پس میدم خدایا کمک کن باخودم درصلح باشم ازدرون آرام باشم ودرآرامش زندگی کنم وهمین طورهست خدایاشکروسپاسگزارم استادعزیزم بحث قانون جذب فراترازمنطق هستش یعنی بحث متافیزیکی هستش ازدیدگاه من استاد به لطف خداوند مهربانم من خودمو شناختم ،توانائیهایم روشناختم،به خودم ارزش قائل هستم به دیگران ارزش قائل هستم خودمو باور دارم توانائی هام روباوردارم وباوردارم به خدای مهربان که این همه توانائی هارو به ما داده خدایا برای لطفی که درحق ما کردی شکروسپاسگزارم شهود چیه؟؟؟؟منطق چیه!؟ به گفتیه استاد ع… پیرمرد قدخمیده سلمان ازشیراز پیاده راه می افته میره عربستان برای دیدن پیامبر آیا این منطقی خیر این کاردله کاره شهوده هرمنطقی قبول نمیکنه ماتا خودمون رونشناسیم کارجلو نمیره باخودمون درصلح باشیم شهود فراتر ازمنطق هستش فقط باتکرار وخود شناسی به این مرحله فرکانس میشه رسید تکاملی دربحث سلامت بدن هم همین طور لاغری درمعنویت تاثیر دارد به شرط تمرین ومن به لطف خدا نتیجه های خوبی گرفتم استاد عزیم بااین فایل دوباره به من یادآوری کردین خدایا شکرت سپاسگزارم
به نام خدا وند بخشنده و مهربان
سلام و درود خدمت استاد بزرگوار
هدف من از خواندن این بخش لاغر شدنم نیست من اندام متناسبی دارم ولی برای برسی روابطم با دیگران از این بخش استفاده میکنم من به نکته ای که در اینجا آمده استفاده میکنم که منطق های اشتباه خودم را در مورد رابطه با دیگران پیدا کنم و برای سست کردن آنها اقدام کنم
مچکرم و سپاس گزار شما هستم
منطق بیشتر پذیرش های ماست ک چیو قبول کردیم اون نمود پیدا میکنه
من در مورد لاعری خیلی چیزها رو قبول کرده بودم ک الان قبول ندارم انگار از اون روز ب بعد من فهمیدم ک میشه جور دیگه نگاه کرد و جور دیگه عمل کرد و جورد دبگد تجربه کرد این قضیه ب توانایی ما اشاره داره براین ما خودمون میتونیم سرنوشتمون رو بسازیم
من منطقم رو تعییر دادم در مورد خیلی مسایل نتیجش تعییرات در رابطه با خودم در رابطه با دیگران زندگیم دیدگاهم دیدن زیبایی ها امید ب زندگی احساس بهتر سلامتی ارامش بود برام در همه این زمینه ها من از نقطه شروعم بهتر شدم
من چاقی رو قبول کرده بودم وفک میکردم دیگه نمیشه حتی ارزوی مرگ میکردم از ی سو زندگی از ی سو جسم همش تو فشار بودم داشتم خفه میشدم از این همه فشار از این همه دیدگاه محدود کننده
ولی من بینا شدم شنواشدم دوباره و من دیدم چیزهای ک نمیدیم حس کردم چیزهایی ک حس نمیکردم من حس کردم مبتونم میشه منم قدرت دارم انگار تولدی دوباره برات رقم میخوره هر بار ک منطقتو در ی زمینه تغییر میدی
من خواهرشوهرم ک امپول میزد این دفعه پرسیدم گف این هفته چاق نشدم و من میدیم ک نسبت ب هفته های قبل ریزه خواری میکنه من بیشتر ب این ایمان رسیدن ک امپول دارو رژیم وورزش هیچ کدوم اینها دیدگاه ما رو تغییر نمیده همشون ی اعمال زور هستند ومن خودم حتی در اولیل تو این روش هم این کارو میکردم و دقیقا حس رژیم میگرفتم ولی الان باید دست از زور گفتن برداریم نسخه ای ک تو ذهنه باید تغییر کنه واین اراده نمیخواد اگاهی میخواد استمرار وادامه دادن میخواد
من قدرت تغییر شو دارم
دقیقا مثل دستور اشپزی میمونه اگه تو ی دستور دوس نداشته باشی شروع میکنی اونجوری ک دوس داری تعییرش میدی وبا شوق این کارو میکنی حتی اگه چندین بار هن شکست بخوری میدونی ک ارزششو داره دقیقاراینم اینطوره پس
لاغری حق طبیعیه منه
لذت تجربه سبکی
پس من میتونم با تعییر دیدگاه متناسب شم مثل تنوم کسایی اینجا هستند ومتناسب شدند اونها رنج نکشیدند اونها دیدگاهشون تعییر دادند اونها ورزش نکردن اونها رژیم نگرفتند اونها سختی نکشیدند صد البته ک لاغری اسانتر از چاقی است چن تو ازادی و در جهت طبیعت وخواسته جهان وبدن حرکت میکنی
به نام خدای مهربانم
سلام به استاد عزیزم و دوستان همراهم
لاغری با ذهن برای من خیلی نیاز داره به منطقی شدن داره باید منطق لاغری رو در ذهنم ایجاد کنم
چون قبلا منطق ذهنم چاقی بوده مثلا غذاخوردن باعث چاقی من هستش و بایدرژیم بگیرم وچون نمی تونستم رژیم بگیرم و منطق ذهنم و انتظارماز خودم چاقی من بود و باید ورزش کنم چون اهل ورزش نبودم پس انتظارم چاقی بود
ولی خدارو شکر آگاه شدم
موضوعات بر اساس منطقی شدن در مغز من باعث میشه من لاغر بشم یا چاق برای لاغر شدن باید از منطق هام عبور کنم
در رسیدن به خواسته ها یک سری موانع در سر راه مان قرار داره باید از اون موانع عبور کنی تا بهش برسی
منطق ذهنم مدرک بالا داشتن را دلیل ثروت مندبودن یا سرمایه زیاد داشتن ورسیدن ارث را باید رد کنم و ثروتمند بودن رو نباید محدود کنم به شرایط که ندارم باید بپذیرم و جز انتظارم باشه که من هم ثروتمند میشم
من باید از منطقهای ذهن عبور کنم وباید رد شون کنم
باید باور کنم به تمام خواسته هام میرسم ودر ذهنم منطقی کنم که به خواستم میرسم خودم باید در ذهنم منطقی کنم که من می تونم موفق شم
مهم ترین چیز این که برای رسیدن به خواسته هام باید در ذهنم منطقی کنم که می تونم موفق بشم
من می تونم لاغر شم
من میتونم موفق بشم
من میتونم ذهنم رو کنترل کنم
من میتونم ثروتمند بشم
من میتونم آرامش بیشتر رو تجربه کنم
من همیشه احساسات خوب و اتفاقات خوب رو تجربه میکنم
روش لاغری با ذهن این هستش منطق ذهنم رو در راستای لاغری تغییر میدم
منطق این که غذاها چاق کننده هستش رو رد می کنه چون افراد متناسب از همون غذاها استفاده می کنن و همیشه متناسب هستن و دلیل چاقی غذاها نیستن بلکه افکار چاقی وترس از چاقی و انتظار چاقی باعث چاقی افراد میشه و افراد متناسب اصلا درباره چاقی فکر ندارن
چه جوری فعالیت کردن برای یک نفر جواب میده و لاغر و همیشه متناسب هستش چون برای ذهنش منطقی کرده که لاغر اصل ش و.هرگز چاق نمیشه درانتظارش لاغر موندم هستش
ولی افراد چاق هم رژیم میگرند وورزش می کنند ولی اصلا متناسب نمیشم چون انتظار چاقی می کشه
انتظارخیلی قدرتش بیشتراز تلاش لاغری من هستش
اگر انتظار خوشبختی داشته باشم مطمئن هستم خوشبخت میشم
تفاوت لاغری و چاقی افراد در انتظار افراد هستش
من انتظارم لاغری هستش
انتظارم از غذاهاسلامتی ولاغری من هستش
سپاس فراوان از استاد عزیزم
به نام خدای هستی بخش
منطق ذهن بهترین جایگزین برای کلمه شانس ازتون تشکر میکنم استاد که همیشه با آگاهی های ناب تون دیدگاه من رو نسبت به خیلی چیزها تغییر میدین و باعث میشن خیلی قشنگ نگاه م رو نسبت به خیلی از مسائل تغییر بدم.اره استاد من هم در خیلی از موارد موفقیت افراد رو در جنبه های مختلف زندگی به شانس ربط میدادم که اگه در اون جنبه خود من هم تلاشی کرده بودم و به نتیجه نرسیده بودم که دیگه بدتر همش میگفتم خدا شانس بده فلانی چطور تونست فلان کارو بکنه صد در صد بخت باهاش یار بوده .ولی غافل از اینکه اصلا شانسی در کار نیست منطق ذهن طرف ایجاب میکرده موفق بشه به قول استاد ما در هر جنبه از زندگیمون یه سری منطق ذهنی برای خودمون داریم که خیلی هم سرشون غیرت داریم چه آگاهانه و چه تا آگاهانه این منطق برطبق اطلاعات دریافتی مون از دنیای پیرامون مون هست و هرکسی بتونه برای اطلاعاتی که به ما میده دلیل و مدرک بیشتری ارائه بده اون اطلاعات در ذهن ما به بالاترین منطق در مورد مسئله مورد نظر میرسه .به همین خاطر که منطق های ذهنی در افراد مختلف متفاوت چون بستگی به فرد داره که یک گفته رو به عنوان یک منطق ذهنی بپذیره یا نه مثلاً من ممکنه در مورد چاقیم کم تحرکی رو به عنوان منطق ذهنی چاقیم بپذیرم ولی یه نفر دیگه نظر متفاوتی داشته باشه و خواب زیاد رو به عنوان بلد ترین منطق چاقی بپذیره .پس هیچ قانون خاصی برای منطق های ذهنی وجود نداره و در واقع ما با منطقی کردن شون برای خودمون اوناهارو به وجود میاریم و باعث مانع تراشی برای رسیدن به هدف مدنظرمون میشیم.
فقط کافیه دست از منطق و مانع تراشی برای رسیدن به هدف مون برداریم تا خیلی راحت به هدف مون برسیم.
من برای چاقیم و بودن در چاقی هیچ منطقی رو نمپذیرم و تنها منطقی که میپذیرم حق متناسب زندگی کردنمه و اینکه پیش فرض من متناسب بودنه چون سال ها متناسب زندگی کردم.
بنام خدا
سلام خدمت استاد روشن عزیز و دوستان همراه
اصلاح منطق ذهن چاق
منطق ذهن همه ی افراد چاق دقیقا یکی هست من خودم یه آدم چاق هستم اولین منطق من مواد غذایی بود بعدش تند غذا خوردن بودن بعد اینکه حتما باید رژیم غذایی و؟ورزش کنار هم باشن که لاغری صورت بگیره یکی دیگه از منطقهای ذهن چاقم ازدواج و بارداری بود یکی دیگه آدم باید تحرک داشته باشه و میگفتم چون من کارم پشت میزی هست چاق میشم و همیشه تو اداره یه تایمی را تو محوطه پیاده روی میکردم چون عقیدم این بود که یکم تحرک داشته باشم و این رفتار تو همه ی افراد چاق مشاهده میکردم اصلا زبان چاقی ما یکی بود انگار حرفی واسه گفتن نداشتیم بجز اینکه تو چکار کردی لاغر شدی چرا من هر کاری کنم لاغر نمیشم رژیمتو برا منم بفرست و خیلی منطق های چاق دیگه که باور داشتیم اگر این کار را بکنیم چاق میشیم و یا میتونیم چند کیلو کم کنیم همین چند روزه گذشته مربی باشگاه من نامزد کرده بود بعد اومد به گفت میدونی خانم حیدری رفتم پیش خیاط که لباس عقدمو پرو کنم لباس برام بکم تنگ بود خیاط گفت انگار یکم چاقتر شدی من بلافاصله یاد باور قبلی خودم افتادم که آدم ازدواج کنه چاق میشه و این باور در ذهن اینم بود و خدا را شکر کردم که من دیگه این شنیده ها و دیده ها را قبول ندارم و چیزی بهش نگفتم و خندیدم واقعا چیزی نداشتم بگم چون هر کس نمیتونه قدرت ذهن را باور کنه ما را خدا هدایت کرد من منطق های ذهنم را خیلی وقته پیدا کردم و اصلاح میکنم و جواب اون را با مشاهده افراد برعکس میکنم و صحیح بودن را برای ذهنم منطقی میکنم پن خودم ناخودآگاه مدتی متوجه شدم که؟حواسم خیلی به رفتار افراد چاق هست چی میگن با همدیگه چقدر دارن تلاش فیزیکی میکنن بعضی پیکر تراشی کردن واقعا افرادی و را میبینم که چقدر تلاش میکنن به خودشون فشار میارن که عرق بیشتری کنن تا چربی سوزی بره بالا و لاغر بشن ویا اینکه من خودم تو گروه دوچرخه سواری هستم و هفته ای ۲ بار برا تفریح و لذت دوچرخه سواری میرم اما همین گروه گاهی اعلام میکنن که روزانه ۲ ساعت بریم صبح خیلی زود بدون صرف صبحانه دوچرخه سواری برای چربی سوزی یعنی سرعتی برن یه مسافتی را و میرن هم چون منطق ذهنشون اینه که این کار را بکنن لاغر میشن اگه قبلا خودم هم بودم منم میرفتم اما از طرفی که من دارم لاغری را یاد میگیرم و این کار را بیهوده برای ذهنم کردم و یه مانع لاغری هست نمیرم و خدا را هزاران بار شکر میکنم که با سایت تناسب فکری هدایت شدم و بسیار ممنون از استاد عزیز .
نشان های دریافت شده
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم م و دوستان گرامیم
استاد من واقعا مبحث منطق ذهن چاق قبول دارم از اعماق وجودم میپذیرم اش
چرا چون قبل از اینکه دوره ورود به سرزمین لاغرها و پاس کنم کلی ذهنم منطق داشت و من نمیتونستم قبول کنم که من میتونم لاغر بشم
در صورتیکه پن از روشهای اشتباه حتی ۱۹ کیلو اضافه وزنی که پیدا کرده بودم ک
تونستم از راه اشتباه کم کنم و گفتم فقط یک جمله بهانهای شد برای من که دوباره برگردم سر جای اولم که برای من وقتی بقول معروف مدرک لاغری ام گرفتم زیرش نوشته شده بود شما از امروز میتونانید روزی دوهزار کالری مصرف کنید برام خیلی جای تعجب بود
خوب برای خیلی جای تعجب بود که اگر من روزی دو هزار کالری مصرف کنم که دوباره چاق میشم در صورتیکه من رسیده بودم به روزی ۱۳۵۰ کالری در روز مصرف کردن خلاصه زمانی نگذشت که حالا کاملا نه ولی خیلی از وزنم برگشت
منم قبلنا کلی منطق داشتم برای چاق شدنم و چاق موندنم
که من انسان کم تحرکی هستم من باردار شدم چاق شدم من زیاد میخوابم من خیلی میخورم و..اینا بخشی از منطق ذهن چاق من بودن
وقتی دوره گام اول تهیه کردم خدارو شکر خداروشکر تونستم به نظر خودم ۹۰ درصد منطق ذهن چاقم برطرف کنم
مثلا برای اینکه من باردار شدم چاق شدم کلی دلیل پیدا کردم از اقوام و اطرافیانم که فلانی یادته فقط شکمش بزرگ شده بود فلانبگی رو یادته اصلا کسی متوجه نمیشد باردار و بعد هم در خیابون راه میرفتم یا مطب پزشک زنان میرفتم میدیم خانمهایی که ماه نهم بارداربشونو دارن میگذرونن اما انگار ۵ ماهه است یا میدیدم افرادی رو که فقط شکم دارن یا بکم چاق شدن
به ذهنم میگفتم ببین ببین این فقط شکم داره برای خودم منطقی میکردم که این دلیل نمیشه که انسان باردار بشه
آنقدر اضافه وزن پیدا کنه پس چرا فلانی و فلانی فقط مثلا ۵ کیلو اصافه کردن موقع زایمان هم کلا تموم شد از بین رفت
پس این دلیل چاقی نمیشه
من هم منطق ذهن دارم مثلا در کسب و کار اولین منطق ذهنم اینکه در ذهن من کسب و کاری ثبت نشده یعنی برای زندگی من هیچ کسب کاری ثبت نشده همین یه منطق کافی تا آخر عمرم صاحب هیچ کسب و کاری نشم و مهمتر اینکه نتونم از شغلم درآمد کسب کنم
بعدش خیلی منطق دیگه داشتم درباره کسب و کار
که من سنی ازم گذشته الان همه نیروی جوان میخ آن کسی به من کار نمیده
و اطرافیانم خیلی زیاد میگن که اون موقع که باید دنبال کار میگشتم نگشتی الان سر پیری یادت افتاده که باید شغل داشته باشی درآمد کسب کنی
درباره لاغر شدن هم کلی منطق ذهنی داشتم که خداروشکر در گام اول و دوم خیلی از اونها رو رد کردم
من استاد خیلی از افراد میبینم حتی در شهرستانمون شاید نگن یعنی به زبون نیارن که چرا من لاغر نمیشن اما کلی زحمت میکشن برای لاغر شدن یا لاغر موندن بارها دیدم کلی مسافت هر روز پیاده میرن و برمیگردن اونجاییکه لاغر بودن که تغییری نکردن و اونجاییکه چاق بودنم تغییر نکردن
حالا نمیدونم چه منطق ذهنی دارن
من اون زمانها در یک محلی زندگی میکردم که هر روز با کلی افراد میرفتیم پیاده روی و الان بعد از ۲۰ سال هنوز اون افراد دارن پیاده روی میکنن نه تنها لاغر نشدن بلکه چاقتر هم شدن
استاد برای من هم غذاهای چاق کننده و لاغر کننده وجود داشت برای من اینجوری بود که غذاهایی که کالری بیشتری داشتن مثل آجیل فست فود سرخ کردنی ها اینا کالری بیشتری داشتن چاق کننده بودن غذاهایی هم که کالری کمتری داشتن غذاهای لاغر کننده نبودن بهتر بودم مثل کدو بادمجون
برای منم قبلا اینجوری بود که برای لاغر شدن باید ورزش کنم غذای کمتری بخورم اما الان به لطف خدا و با کمک شما استاد عزیزو گرامیم دیگه اینجوری فکر نمیکنم اصلا غذاها برای من قدرتی ندارن که منو بخوان چاق کنن چون برای ذهنم منطقی شده که منم مثلا پیتزا میخورم اون فرد متناسب هم پیتزا میخوره چه بسا اون فرد متناسب خیلی بیشتر از من پیتزا میخورم پس چرا باید پیتزا منو چاق کنه برای اون فرد هیچ تاثیری براش نداشته باشه فقط سیرش کنه پس این فقط یک فکر ذهن چاق باعث این فرضیه شده اگر پیتزا چاق کننده بود حتما باید همه رو چاق میکرد نه عدهای رو چاق کنه عدهای رو سیر کنه
من هم استپ کردن تجربه کردن یه روی احساس میکردم روند لاغری من شروع شده دو سه بار هم شبنم دریافت میکردم چون دیگه دریافت نکردم گفتم حتما من لاغر تر نشدم که دیگه کسی به من نمیگه لاغر شدی بنابر این منطق استپ کردن در من ایجاد شد
من خدارو شکر این مراحل گذروندم که ورزش کنم لاغر بشم رژیم بگیرم لاغر بشم دائم الرحیم باشم لاغر میشم دلنوشته بخورم قرصهای دست ساز بخورم و….لاغر بشم همه اینها رو تجربه کردم نشد برای من الان دیگه منطقی شده من فقط با قدرت ذهنم میتونم لاغر بشم چه بسا مقداری از وزنم با همین روش کم کردم و دیگه اضافه نکردم پس برای ذهنم منطقی شد که این روش صحیح ترین روش خدایا شکرت
استاد من هم مشکل دفع مزاجی یا همون یبوست هم داشتم من خیلی شدید این مشکل داشتم و بیماری پوستی هم اینو شستشو بیشتر کرده بود
من برای خودم منطقی کردم چطور اینکه با خودم میگفتم طبیعی که همه هر غدایی رو میخوریم عمل هضم و دفع انجام بشه تصادفات اون از بدن خارج بشه ببخشید این مقال میزنم یارم که دوستانم این مشکل داشتن و الانم بحثش پیش اومد گفتم بنویسم
با خودم میگفتم ببین خدا ند طوری سیستم بدن ما رو تعبیه کرده که از اون نوزادی که تازه بدنیا اومده تا اون شخصی که الان قرار بهشتی بشه عمل دفع انجام میده پس باید اینجوری باشه
بعد میگفتم ببین فلانی رو جرایت نمیکنه یه کوچولو کاکائو تلخ بخورم از دستشویی بیرون نمیاد یه پاکسازی روده کامل انجام میده با یه تکه کاکائو یا فلانی رو ببین جرایت نکرد یه دونه آلو بخارا تو باغ بخوره گفت من حساسم اینجا که سرویس ندارین
تو خیابون هم میرفتم به ذهنم میگفتم که ببین همه آدمها باید این عمل انجام بدم اصلا خداوند مغز برای انسان قرار داده و یکی از کارهای مغز اینکه به سلولهای مشخص شده دستور بده هر وقت من چیزی خوردم عمل هضم و دفع انجام بده و برای همه باید به راحتی باشه بدن انجام بده و هیچ نیاری به من نداره که من قرصی بخورم تا این عمل انجام بسه نه خداوند مغز قرار داده و کارشو بهش گفته که یکی از اونها دفع کردن
و من خیلی این تمرینات تکرار کردم تا برای دهنم منطقی شد و الان خداروشکر این مشکل ندارم ولی یادم رفته بود که این یک قانون در تمام جنبهای زندگیم صدق میکنه
من خدارو شکر این منطق ها رو برای داشتن شرایط مالی ندارم فقط اینو دارم که با من باید یه شغلی داشته باشم بتونم ازش درآمد کسب کنم و هنوز هیچ شغلی ندارم دیگه شغل بافت لباس بچه گانه رو دوست ندارم زده شدم ازش خیلی تحقیر شدم برای فروش اون لباسهایی که بافته بودم آقاهه به من یه جوری نگاه میکرد انگار من دارم گدایی میکنم بهش گفتم قیمتم خیلی ارزون گفت من سرمایهای بخوابمون تا سال دیگه که تو میخ ای لباستو بفروشی اون یکی هم خیلی خوشش اومد از لباس ولی منو مسخره کرد گفت الان دیگه دیر الان لباسهای عید اومده شما باید بری سال دیگه شهریور بیا وقتی رفتم گفت نه من نمیخرم متوجه شدم که اون زمان فقط میخواسته منو از سر خودش باز کنه من ب م اسرار نکنم
همسر من این عقیده رو داره که باید از بچگی بری کارگری کنی تا قدر کارو بدونی موفق بشی و الان خودش از بچگی رفته کار کرده اما انسان موفقی هم نبوده چون مانع بعدی میاد که اینکه من شغلم شیشه بری الان زمانه ای شده که باید چند تا شاخه از شغلت بلد باشی وگرنه تو خرج خونت هم میمونی
و همین طور بود دورهای از زندگیم پن حتی پول خرید نون هم نداشتم و الان عقیده داره آدم باید بره درب برقی کار کنه همیشه میگه من حاضرم برم رایگان برای مردم کار کنم تا درب برقی یاد بگیرم
و همین طور هم شد برای یاد گیری شیشه های نشکن و دو جداره همین کارو انجام داد آنقدر رفت بعنوان کارگر برای افراد کار گرد بقول خودش کارو دزدید یعنی دقت زیادی میکرد ببینه استادش چکار میکنه بگیاد بگیره و الان تونست اون شغل یاد بگیره الان میگه یه مانع دیگه است که شغل ما بدرد نمیخوره الان آدم باید اسمش و نمیدونم خونه بخره با قیمت کمتر تعمیر کنه با قیمت بیشتر بفروشه و چون پول این کارو نداره مشغول شغل خودش
من چون شغلی نداشتم درآمدی کسب نکردم رونوشت بلد نبودم اما برای همسرم چون با چشمان خودم میبینم میتونستم توضیح بدم و الانم خیلی اسرار داره به دخترم میگه برو تو تولیدیها رایگان کار کن کار یاد بگیری دخترم میگه پن بلدم نمیرم واقعا بلده اما یکم ترس داره هنوز
من تازه به این درک رسیدم که من میتونم لاغر بشم پن میتونم یه کسب و کار موفق داشته باشم من میتونم رابطه عالی با همسرم داشته باشم من میتونم یه رابطه عالی با فرزندانم داسته باشم و باید بشینم خوب فکر کنم منطق ذهنی هامو پیدا کنم اونها رو رد کنم خیلی هاشو رد کردم مثلا همین سنم برای خودم منطقی کردم سن فقط یه عدد دیدم بارها که افراد تازه به سن ۷۵ سالگی میرسن میرن دنبال ورزش مورد علاقشون آنقدر وزشها رو تجربه میکنن تا ورزش مورد علاقشون کشف کنن منکه سنی ندارم منم میتونم موفق بشم منم میتونم یه شغل پردرآمد تجربه کنم
استاد اگر الان من میتونم به راحتی بگم و باور داشته باشم که بگم من میتونم موفق بشم همه اینها رو مدیون شما استاد عزیزو عالیقدرم هستم با اگاهیهایی که در فایلها مطرح کردید من ا نها رو تجربه کردم درک کردم وگرنه من قبلنا من اصلا منطق ذهن چاق نمیدونستم چیه تو دنیای خودم زندگی میکردم خدایا شکرت که عضو دنیای کوچک شما استاد عزی م هستم بینهایت بینهایت بینهایت بار سپاسگزارم
من میپذیرم تا موضوعی برای خودم باور پذیر نشه که منم میتونم شغل داشته باشم منم میتونم از شغلم درآمد کسب کنم و…هرکز نمیتونم اون شغل تجربه کنم واقعا منطقی اگر هم حالا یه اتفاقی بیافته من صاحب شغلی بشم درآمدی هم کسب کنم حتما پایدار نخواهد بود چون وقتی یه مانعی پیش بیاد یه مسئلهای رخ بده فورا فرمول قبلی میاد بالا گفتم که خداوند برای تو شغلی در نظر نگرفته
و من این باور دارم که خدایا منم بنده تو هستم حق منه من لایقش هستم طبیعی که منم یه شغلی داشته باشم بتونم ازش درآمد کسب کنم و من میخوام برنامه الهی خودم برای داشتن شغل طلب کنم
من قبلنا اینجوری فکر میکردم فکر میکردم نمیتونم شغلی داشته باشم میگفتم بهتره برم یه وام کوچیک بگیرم مثلا دویست هزار تومان بگیرم ماهی ۲۰ هزار تومن قسط بدم ۱۰ ماهه تموم میشه بعد دوباره وام بگیرم قسط بدم اینجوری پولم زیاد بشه در همین فکرها بودم با گفته استادم رسیدم در فایلی توضیح دادید که وام نمیگیرید دفترچه بیمه تونو از بین بردید دیگه برای ذهنم منطقی شد وام نباید بگیرم من برای موفق شدن باید از قدرت ذهنم استفاده کنم همین
من میتونم تغییر کنم من میتونم شرایط زندگیم دگرگون کنم من میتونم شغل داشته باشم من میتونم چون من خالق زندگی خودم هستم
استاد من یه جورایی برای خودم در دهنم پذیرفتم که من میتونم لاغر بشم چون از وقتیکه عضو سایت شدم خدایی دیگه هیچ وقت فکر رژیم نکردم فکر دلنوشته و…رو نکردم حالا دارم این دوره رو پاس میکنم رزیم بگیرم یا کالری این چقدر و…نگفتم پس من برای دهنم منطقی شده تازه من به این درک رسیدم من هر مسئلهای در زندگیم باهاش ب خورد میکنم باید ذهنی حل کنم پس برای دهنم منطقی شده و بازم از شما استاد عزیزم سپاسگزارم
منم فردی رو میشناسم که لاغره ها و عقیده داره چون غذاهای سالم بیشتر میخورم لاغر موندم وگرنه منم چاق میشم و همیشه هم میگه شلوارم آنقدر تنگ شده به زور خودم جا دادم منطقش میگه چون غذاهای سالم میخوره فست و فود خیلی کم میخوره آنقدر لاغر و گرنه بگم ایشون از بچگی همین طور لاغر بوده اصلا هم در دوره زندگیش ندیدم یکمکچتقتر شده باشه یا یه مقدار شکمش بزگتر شده باشه
منم هنوز این عادت دارم اگر یه روزی به هر دلیلی که بیشتر دوست داشتن اون غذاست شاید دو لقمه بیشتر بخورم به فشار شکم برسم کلی فکر میکنم چرا زیاد خوردم ولی سرزنش نمیکنم خودم ولی تا چند ساعت حالم بده حداقل تا زمانیکه فشار شکم دارم هی یادم میاد حالم بد میشه
انتظار بیشتر از تلاش نتیجه میده بارها دیدم پدرم زیر درخت میخوابید میگفت به درخت که ببین من مثلا باید از گردشهای تو یک ملیون تومن پول دربیارم یادت نره ها امسال خیلی گردو بدی بخدا با چشم خودم میدیدم اون سال حداقل دو تا گونی بیشتر میداد درستکه پدر من گونی ها رو نصفه میبست تا حملش راحت تر باشه ولی حداقل هر گونی ۱۰۰۰ تا گردو توش قرار داشت
واقعا انتظار قوقا میکنه انتظار که شرایط برای ما رقم میزنه خدایا شکرت و ممنونم برای تهیه این فایل ارزشمند مثل بقیه فایلها بینظیر بودم خیلی حال دلم خوب کرد الهی دست به خاک بزنید طلا بشه
هوالرزاق
سلام خدمت استادمحترم
استادازسال ۹۸بادوره شماازطریق یکی ازهنرجوهاتون آشناشدم
وجالبه که وقتی تمرین باورهاروانجام میدادم
باور ارثی بودن چاقی .زایمان.مادرم.روداشتم ووقتی اینهادرست ومتوجه شدم ازوزن ۷۸کیلوبه ۶۰کیلورسیدم
البته ۶۰کیلوروطبق سایزمیگم چون وزن نکردم
والانم که سال ۱۴۰۳هست من هیچ اضافه وزنی ندارم به لطف خداوشما
وهنوزهم کسانی هستندکه میپرسن چجوری لاغرشدب
ووقتی میگم ازطریق ذهن 🤗میگن مگه میشه
ویکم که توضیح میدم بازهم باورنمیکنندوفقط دنبال رژیم وورزش هستند
ووقتی میبینند من همه چیزمیخورم کماکان متعجبن
مخصوصا بستنی وشیرینی
آخه مگه میشه نعمتی ازخدابرای مامضرباشه
سلام
فکر میکنم اگر غلو نکرده باشم وجوگیر نشده باشم برای تناسب ذهنی وجسمی فقط وفقط درک این فایل واین آگاهی کم نظیر کافیست نمیدانم برای همه یعنی تازه واردان هم اینگونه است یا خیر
ولی واقعا عالی وکاربردی بود وفی الواقع یک چکیده ویک پایه واساس وریشه وبن محکم واستواری بود برای درک این مطلب که لاغری باذهن یعنی چی وبرای تحقق این موضوع درواقع چه اتفاقی می افتد
اگرچه باید پذیرفت بکاربستن اینها به این راحتی ها هم نیست وزحمت دارد اما بتدریج با تغییر باورها واستمرار وتعهد قطعا این امر شدنی است که ماها هم (کسانی که یک عمر ازغذاها ترسیدیم وتحلیل کردیم ودائم درحال کنکاش با خودمان بوده اییم ویک عمر غذاها رو خوردیم وسپس عذاب وجدان گرفتیم ) میتوانیم با آرامش زندگی کنیم وغذا بخورییم ولذت ببریم وباذهنی ارام بتدریج متناسب هم بشوییم
سپاس استاد فوق العاده بود من با ولع هرچه تمام گوش دادم ولذت بردم ازاین اگاهیهای ناب سپاس استاد
به نام خالق جانم❤️
با سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان همفکرم🌹
آگاهی این فایل خیلی چالش برانگیز بود و به ما کمک میکند که به منطقی که سبب بوجود آمدن افکار چاق کننده و در نتیجه باور چاقی در ما شده توجه کنیم و تمرکزمان را بگذاریم روی تغییر این منطق آنوقت همه چیز خودبه خود تغییر میکند من قبل از آشنایی با آموزش های ذهنی استاد عزیزم کُلی دلیل و منطق برای چاقیم داشتم که بوسیلهٔ آنها ناآگاهانه موانع زیادی علیه لاغری در ذهنم ایجاد کرده بودم و سعی میکردم توسط عوامل بیرونی که منطقی ترین آنها از نظر خودم رژیم و کنترل کردن عمل خوردنم و ورزش و تحرک زیاد بود جسمم را لاغر کنم و نمیدانستم که با منطقی کردن این مسیرهای اشتباه در مغزم، بزرگترین و محکم ترین سد را در مقابل متناسب شدنم ساخته ام و خراب کردن این سد نیاز به صرف زمان و نیرویی از جنس خودش دارد و اینکه هر منطقی دارای چند زیر مجموعه است که هر کدام از این زیرمجموعه ها سبب بوجود آمدن شاخه های فرعی دیگری میشوند و بدین صورت یک منطق به مرور در مغز ما رشد و گسترش پیدا میکندمثلاًیکی از باورهای قوی چاقی در من این بود که چاقیم ارثی است و زیر مجموعه های این باور بطور زنجیروار این بود که من چون چاقیم ارثی است استعداد چاقی در من زیاد است و چون استعداد چاقی دارم حتی آب هم بخورم چاق میشوم و چون با آب خوردن هم چاق میشوم بنابراین لاغر شدن برایم خیلی سخت است و چون نمیتوانم براحتی لاغر شوم پس تا آخر عمر محکوم به چاقی هستم و چون محکوم به چاقی هستم پس دیگه زندگی برای من فایده ای نداردو بعد هم احساس ناامیدی و هجوم افکار منفی واحساس ناتوانی و قدرت دادن به چاقی و در نتیجه خیلی راحت چاق و چاقتر میشدم و چون منطقم این بود که مهم ترین دلیل چاقیم ارثی است ونمیتوانم کنترلی روی آن داشته باشم براحتی مغلوب منطق های چاقم میشدم
ووقتی با یادگیری آموزشهای بینظیر لاغری با ذهن استادآگاهم تمرکزمان را از روی چاقی برداریم به مرور موانع ذهنی برطرف میشوند واحساسمان نسبت به چاقی کم رنگ و قدرتش در مغز ما ضعیف و سست میشود و در مقابل هر چقدر راحت لاغر شدن را برای ذهنمان باور پذیر کنیم احساس لاغری در ما تقویت میشود و با انجام تمرینات ذهنی و تکرار کردن و استمرار داشتن به مرور احساس لاغری در ما قدرتمندتر و فشرده تر میشود و تبدیل میشود به تصاویر لاغری در ذهن ما و با استمرار و ادامه دادن این تصاویر بقدری پُررنگ میشوند که در مغز ما بعنوان یک باور و منطقی قویتر از منطق چاقی و بعنوان یک برنامهٔ جدید جایگزین باور چاقی در ما میشود و مغز ما تحت تاثیر منطق و اطلاعات جدید فرمانهای لاغر کننده ارسال میکند و ما براحتی رفتار و واکنشهای احساسی مان در جهت تناسب اندام تغییر میکند و جسم ما براحتی لاغر میشود
و تاموقعی که نتوانیم راحت لاغر شدن را برای ذهنمان منطقی کنیم نمیتوانیم از دلایل و منطق های ذهن چاقمان عبور کنیم و آنها را تغییر دهیم بنابراین هرچقدر بیشتر تلاش کنیم از لاغری دورتر میشویم و یکی از سختترین و برجسته ترین منطق های مغز برای چاقی، که جزء باورهای چاق خودم هم بود باور چاق کنندگی مواد غذاییست که با تکرار و مرور آن را در مغزمان تبدیل کردیم به یک منطق و باور چاق کنندهٔ قوی که در نتیجه هر غذایی میخوریم و هر مادهٔ خوراکی مصرف میکنیم انتظارمان از خودمان چاقی است و خیلی راحت هم چاق میشویم ومن از وقتی با انجام منظم و مستمر تمرینات قدرتمند دورهٔ اصلاح پُرخوری و اشتها در مغز،منطق چاق کنندگی مواد غذایی را در مغزم در جهت متناسب شدنم تغییر دادم، به وضوح میبینم که هر منطق چاقی وقتی پاکسازی میشود تمام دلایل و زیر مجموعه های آن هم پاکسازی میشود و به آرامی برای مغزم دارد این باور منطقی میشود که غذاها قدرت چاق کنندگی ندارند و فقط قادرند نیاز بدن مرا تامین کنندو بدن من ذخیره ساز نیست بلکه این ذهن چاق من است که قدرت نگهداری مواد غذایی را در بدن من دارد بنابراین فقط لازم است با آموزش و انجام تمرینات ذهنی روی تغییر و پاکسازی منطق مغز چاقمان کار کنیم و از راحت تغییر کردنمان در جهت تناسب لذت ببریم
یا تشکر فراوان از زحمات ارزشمند استادمهربانم با اشتیاق منتظر قسمت دوم این آگاهی هستم🤗💖
سلام استاد عزيز
واقعا من به عينه ديدم در زندگيم كه انتظار هر چيزي را داشته باشم همان برام انفاق ميفته.
مثلا من انتظار داشتم و ايمان داشتم يه ماشين خيلي خوب قسمتم ميشه و بعد از دو ماه گشتن در كمال ناباوري يه ماشين خريدم از دم قسط با وام ١٢ هزار يورويي و ١٠ هزار يورو زير قيمت هر جا هم ميرم همه ميگن عجب ماشين شيكي داري و هيچ كس باورش نميشه من با اين قيمت و شرايط ماشين خريدم
از امروز هم من انتظار دارم كه لاغر ميشم و هر چيزي ميخورم در بدن تبديل به سلامتي و نشاط و انرژي براي لاغر شدن ميشه و مطمينم به زودي شگفتي ساز ميشم و به وزن ايده الم كه ٦٥ كيلو هست ميرسم
من ايمان دارم
من ايمان دارم ٦٥ كيلو ميشم و متناسب ميشم😍
به نام خدای هستی بخش سلام خدمت استاد بزرگوار . این سوال که چرا لاغر نمیشم برای همه ادم های چاق پیش امده که از خودشون یا از دیگران سوال میکنن چرا من لاغر نمیشم من که رژیم دارم من که ورزش میکنم چرا لاغر نمیشم این سوال ها تا قبل از اشنای با این سایت توی ذهنم بود وجواب هم داشتم چون چاقی من ارثی هست چون سوختو ساز بدنم کم هست چون غذاها چاق کننده هستند چون نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم چون ریزه خواری میکنم چون اشتهام زیاده واین دلایل برای ذهن من منطقی شده بود ودر طی 20 سال قدرت گرفته بود واین قدرت ذهن چاق بر قدرت جسم من غلبه میکرد وقتی با این سایت اشنا شدم متوجه خیلی از افکار نادرست که همگی مانع پیشرفت میشدن شدم مثلا باور کرده بودم برای موفقیت حتماً باید تحصیل کرده باشم وچون من دیپلم دارم نمیتونم موفق باشم یاداشتن ثروت باعث سختی بیشتر میشه چون همیشه میگفتن هرکه بامش بیشتر برفش بیشتر یا اینکه خدا برای من مقدر کرده که چه طور زندگی کنم ولی الان به لطف الله وسخنان دلنشین شما خیلی افکارم تغیر کرده دیگه چاقی رو ژنتیک نمیدنم چون خیلی از ادما تو سن های مختلف دچار چاقی شدن در صورتی که چیزی که ژنتیکی باشد از بدو تولد همراه ما هست وتغییر ناپذیر هم هست مثل رنگ پوست یا گروه خونی ولی ادم های چاق که با رژیم لاغر وبا غذا چاق میشن ومدام در حال تغییر هستند واین چاقی که میتوانیم تغییر ش دهیم چه طور میتواند از ژنتیک باشد والان من به این باور رسیدم که چاقی ارثی یا ژنتیکی نیست دلیل دوم من غذا رو عامل چاقی میدونستم با گفته های شما استاد ذهن من روشن شد وخیلی از ادم هارو مورد برسی قرار دادم ومتوجه شدم خیلی از ادما نان، برنج، غذا های سرخ کردنی، میخورن ولی در عین حال لاغرم هستند واین موردهم برای ذهنم منطقی کردم که غذا ها نمیتونن عامل چاقی باشند واین سوال که من چرا لاغر نمیشم برای من تغییر کرد ودیگه از خودم سوال میکردم پس علت چاقی من چی هست وبا گوش کردن به فایلهای شما به جواب هم رسیدم اینکه چاقی من ذهنی هست درباره غذا ها خیلی فکر میکردم وغذارو تحليل میکردم همیشه در حال فکر کردن به این بودم که چی بخورم کی بخورم چی نخورم چه غذای لاغر کننده هست چه غذای چاق کننده هست یا این غذا چقدر کالری داره واصلا به نیاز بدنم هیچ توجهی نداشتم وچون همیشه خودم رو در حال رژیم میدیدم پس همیشه احساس هرس ولع به غذا همراه من بود وهر وقت شرایطی پیش میومد که رژیم رو رها میکردم تا میتونستم میخوردم وبعدش شروع میکردم به سرزنش کردن خودم وخودم رو تحقیر میکردم ولی وقتی از حرف های شما فهمیدم من آزادم در خوردن در انتخاب غذا دیگه هرس وولع من فروکش کرد والان نسبت به هیچ غذای هرس ولع ندارم چون برای ذهنم منطقی شده غذا عامل چاقی نیست وهر زمان هر غذای رو بخواهم به میزان نیازم میتونم استفاده کنم با کمک این منطق دیگه زیاده روی نمیکنم چون میدنم هر وقت گرسنه بشم میتونم دوباره ازش استفاده کنم دیگه ریزه خواری نمیکنم چون دیگه با اندازه نیازم خوردم ودیگه هیچ احساس گرسنگی ندارم که بخوام ریزه خواری کنموبرای ذهن من منطقی شده همه ادم های چاق میتونن لاغر بشن همه ادمها میتونن خوشبخت زندگی کنند
سلام استاد
عید قربان برشما و همه یدوستان مبارک باشه .
من دیروز عید این فایل را گوش کردم و دریک دورهمی از دوستان پرسیدم که دلیل چاقی خود را چه چیزهایی میدانید
1- چاقی درمن ارثی است
2- خوردن باعث چاقی درمن میشود
3- سوخت وساز پایین بدن
4- کم تحرکی باعث چاقی میشود
به اتفاق همگی گفتند خوردن باعث چاقی میشود و منطق ذهن آنها این باور را به شدت قبول داشت ولی وقتی خودم به دلیل چاقی نگاه کردم چون از قبل از خانواده و جامعه شنیده بودم که من ارثی چاق هستم این را منطق ذهن من پررنگ تر بود ولی الان با دیدن افراد لاغر درخانواده های چاق مثل خانواده خودم این فرمول دیگر در ذهن من کاربردی ندارد و درکنارش فرمول خوردن باعث چاقی میشود را قبول دارم چون با این منطق که من اگر آب هم بخورم چاق میشوم هرروز زندگی میکردم ولی وقتی با منطق و مشاهده درجامعه پیش برویم خیلی از افراد را میشناسم که درطی روز چندین برابر ما افراد چاق غذا میخورند و لاغر هستند چون اینها با منطق اینکه من هرچی بخورم چاق نمیشوم زندگی میکنند مثل خانواده همسر من بسیار متناسب و لاغر هستند پس این فرمول و فرمولهای دیگر که سوخت و ساز و تحرک هم با دیدن و مشاهده کردن این تیپ از افراد و لاغر بودن دیگر درذهن ما کم رنگ میشود
استاد دقیقا ما هرچیز را برای ذهن خود منطقی کنیم همان منطق بعد از مدتی برای ما اتفاق میافتد و ما دردام این منطق گیر میافتیم پس به نظر من بهتر است قبل از اینکه منطقی را درذهن خود باور کنیم و آن را به صورت یک فرمول ذهنی دربیاوریم درمورد ان منطق شواهدی را ب دست بیاوریم و وقتی چند تا افراد متناسب را با این منطق دراطراف خود مشاهده کردیم بدانیم این منطق درست نیست چون برای لاغر نشدن من همین منطقها کافی است که موانع لاغر نشدن را برای من بوجود بیاورند و من هم به راحتی این منطقها را قبول میکنم و دست از تلاش خود برای رسیدن به هدفم برمیدارم و جالبه منطقهای ذهن افراد چاق بسیار شبیه به هم است و دردورهمی ها وقتی ازاین منطقها صحبت میشود وتوسط تعدادی تایید میشود این منطقها دقیقا فرمولهای ذهن چاق میشوند و مانع لاغری درافراد چاق میشود
منطق ذهنی = انتظار فرد از خودش است و چون ما با توجه به منطق و فرمولهای ذهنی انتظار لاغری از خود نداریم پس ما لاغر نمیشویم بنابراین باید با آگاهی و آموزش منطقهایی که درذهن ما افراد چاق مانع لاغری میشوند راپاک کرده و منطقهای لاغری با ذهن را جایگزین کنیم تا ذهن با تکرار و تمرین این فرمولها را درذهن به صورت یک عادت دربیاورد و دررفتار و عملکرد ما نشان داده شود .مثل
1- لاغر بودن پیش فرض هر انسانی است پس همهی انسانها میتوانند لاغر شوند
2- لاغر شدن بدون سختی و فشار با جسم انجام میشود فقط با تغییر فرمولهای لاغری به جای فرمولهای چاقی
3- لاغری با ذهن هیجانی نیست و با اموزش و استمرار انجام میشود چون هیچان هرگز نگرش را تغییر نمی دهد
4- لاغری با ذهن دائمی و همیشگی است و بعد از مدتی ما دوباره به وزن قبلی باز می گردیم
5- درلاغری با ذهن احساس خوب و آرامش داریم و هرروز سپاسگزار خداوند هستیم
6- درلاغری با ذهن هرروز با لذت این مسیر را ادامه میدهیم چون خودشناسی و خداشناسی دارد
7- دراموزش لاغری با ذهن ابتدا نگرش ما نسبت به خود و مواد غذایی تغییر میکند و بسیار به احساس ما توجه میشود که درحالت بسیار خوب باشد درحالی که درروشهای دیگر اصلا به احساس ما هیچ توجهی نمی شدو کارها به اجبار انجام میگیرد
8- درلاغری با ذهن درهنگام غذا بیشتر به هضم غذا و انرژی توجه میشود درحالی که درروشهای دیگر بیشتر به حجم و گالری توجه میشود
9- تغییر نگرش دراین روش سپاسگونه است ولی تغییر دردیگر روشها بایاس و ناامیدی همراه است
10- روش لاغری با ذهن یک شفای روح و جسم است ولی دیگر روشها مداوای جسم است با انواع روشها
خدارا شکر از وقتی دراین مسیر قرار گرفتم خیلی از منطقهای اشتباه ذهن خودم را شناسایی کردم و انها را از ذهنم پاک کردم و با این کار بسیار از فشار ذهن و جسم خود رها شدم و با داشتن اضافه وزن احساس سبکی و رها شدن دارم و این نشانه ای است که من درمسیر درست هستم و فقط باید دراین مسیر باشم و سعی کنم با سعی و تلاش به منطقها و لایه های درونی مغزم وارد شوم چون 46 سال است که با این منطقها زندگی کردم و از زندگی خودم لذت نبردم و انشاالله با شناسایی فرمولهای ذهنی چاق آنها را یکی یکی شناسایی کرده و از ذهنم بیرون میکنم و با این کار بسیار از لاغر شدن لذت میبرم مثل
1- چاقی درمن ارثی است
2- خوردن باعث چاقی درمن شده است
3- کم تحرکی باعث چاقی من است
4- سوخت و ساز پایین من باعث چاقی من است
5- بیماری تیروئید کم کار باعث چاقی درمن است
6- خوردن برنج و نان و ماکارونی و غذاهای چرب و نشاسته دار باعث چاقی من است
7- خوردن انواع شیرینی و مربیجات و چربیها باعث چاقی درمن است
8- عصبانی شدن و زود رنج بودن باعث چاقی من است
9- هنگام عصبانیت اشتهای من زیاد میشود و این باعث چاقی من است
10- من تا پایان عمر با انواع بیماری تیروئید – دیابت – چربی خون و کم خونی همراه هستم و شفایی برای من نیست خدارا شکر این بیماریها درمن بسیار بهبود پیدا کرده است و انشاالله تا رسیدن به وزن ایده ال کاملا برطرف خواهد شد و شفای کامل را دریافت میکنم
11- همیشه احساس یاس و ناامیدی درمن بیشتر بوده ولی الان احساس شادی و نشاط و سرزندگی دارم
12- اعتماد به نفس من درزمان چاقی بسیار ضعیف بود ولی الان خیلی بهتر شده است و بیشتر به علایق خودم توجه میکنم
13- احترام گذاشتن برای خودم خیلی کمتر بود ولی الان خیلی بیشتر شده است .
14- دراین روش یاد گرفتم خودم مسئول تمام اتفاقات درزندگی خودم هستم نه دیگران – پدرو مادر- جامعه-
سلام خدمت هم فرکانسی عزیز سپاسگزارم برای تبریک عید وکامنت زیباتون فقط اشتباه نکنم درشماره ۴ اشتباه تایپی شده اشغالی هم نداره.
لاغری باذهن دائمی وهمیشگی است ودیگربالاغری باذهن به وزن قبلی برنمیگردیم با تکرار واستمراربه ذهن سپاسگزارم
سلام . ممنون از شما بله اشتباه تایپی است ما با روش لاغری با ذهن به تناسب اندام دائمی و همیشگی خواهیم رسید و دیگر به وزن قبلی خود بر نمی گردیم ممنون از دقت نظر شما در خواندن نظریات دوستان 🙏🏿🙏🏿🙏🏿🙏🏿
💖به نام حضرت حق💖
سلام و خداقوت به همگی 👋🏻
الهی شکر که واقعا این موضوع را درک کردم 😍
استاد واقعا ممنونم که اینقدر قشنگ توضیح دادید🌹
انتظار انتظار انتظار…
منطق…
واقعا ما هرچی اتفاق در زندگیمون افتاده زیر سر همین انتظاره
چون ما هر انتظاری داشته باشیم همون رو درزندگی خود خواهیم دید
یکی انتظار و منطقش اینه که زندگی در نهایت خوشبختی آسونه و یکی میگه کجا آسونه؟!
نخیر آسون نیست !
خب اونی که عقیده داره خوشبختی خیلی راحت به دست میاد راحت توی زندگیش خوشبختی رو احساس کنه و توی رویاهاش زندگی میکنه اما اونی که این نگرش را نقض میکنه در واقعیت زندگی تا سختی نکشد و عرق نریزد و رنج تحمل نکند هرکس به موفقیت و خوشبختی نخواهد رسید چون عقیده خودش این بود که به راحتی نمیتوان به دست آورد
پس چقدر خوبه که حواسمون باشه به چه چیزی فکر میکنیم و انتظارمون چی است
منطق نتیجه را مشخص میکنه نه تلاش
اگر رسیدم به شرایطی در ذهن ما منطقی نباشه هر چقدر بیشتر تلاش کنیم به اون شرایط برسیم اوضاع خرابتر میشه
چون فکر میکنی کار سختتر شده
مثل لاغر کردن که اگر عقیده داشته باشی نمیتونی لاغر بشی هرچقدر بیشتر تلاش کنی بیشتر باور میکنی که آره واقعاً نمیتونم لاغر کنم
اگه توی ذهنت منطقی نشه که میتونی لاغر کنی هر چقدر تلاش کنی کار سختتر میشه
باید بپذیری که میتونی لاغر بشی اگه نپذیری تلاشت بیفایده است
انشالله میتونم لیست منطق هامو دربیارم و کارم رو شروع کنم الهی به امید خودت
ممنونم استاد بازم عالی بود 🌹🌹
هم مسیری !
یادت نره انتظار خیلیییی مهمه 😊
یاعلی 👋🏻
سلام برخدایی دانا وبخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عطارروشن وهمه دوستان همراه
روز عید قربان رو به دوستان عزیزم تبریک عرض،میکنم
۱۹ سال پیش من برای حج واجب عازم سززمین وحی خانه خدا شدم اون زمان من چون منطق این بودکه خدا قسمت کرده وبه شکلی اسون راحت این اعمال روانجام خواهد داد و همه خانواده من وهمسر نگران من بودن که اویل مشکل پام بود حرکت داشت روبه کندی میرفت از زانو بند استفاده میکردم ولی اون زمان من این رو به شدت فبول داشتم که خدا عزیزم من دعوت کرده خودش کمک میکنه دوستی داشتن که حدود یی ماه پیاده روی داشت هم انجام میداد که این اعمال طولاتی مدت رو انجام بده حتی تو ایران به من گفت حتما پیاده روی داشته باشم که بهتر بتوانم کارم انجام بدم ولی من این فبول نداشتم
حتی فرزندانم نگران بودن که وزنم زیاد هست پام مشکل داره وررش نمیکنی جطور میخوای این همه اعمال رو انجام بدی حتما نمیتوانی
تو سرزمین عربستان گرمای هوا شلوغی جمعیت کاره رو بسیار سخت می کرد تو نگاه هرشخص برام اسون دیده میشد و با این منطق من به شکلی عجیبی با قرار گرفتن افرادی دروکنارم با اسونی و راحتری خواستی که حالا دار بهش فکردمیکنم اعمال انجام شد
همون فردی که یی ماه خودری جلوتر روزی سه ساعت پیاده روی داشت نتواست کارش رو انجام بده ونایب گرفت به جای خودش که اعمالش انجام بشه جون منطق من این بود که دعوت شدم خدا کمکش شامل حال من خواهد شد این جیزی بود که تو ذهن اون زمان بود خیلی فبولش داشتم حتی به قدر لاغر شده بودنکه برادر شوهر خدا بیامرز موقع عکس گرفتن اسم من صدا کرد گفت تو یی چقدر کوچک شدید چی کار کردی من ازخو شحالی خنده ام گرفت چون منطق این وبود عربستان کشوری گرمی هست من دارم هر روز به وطواف خانه خدا میرم تو مدینه به زیارت فبور ائمه بقی ومسجد النبی میرم بخاطر هپین باید حتما ولاغر هم باید بشنم این طبیعی هست باید به این شکل باشه و برای من اون. منطق جواب داد ومناونو زمان با منطق ذهنم اول اعمال پدرست انجام دادم وزنوکم شد وبرام به شکلی اسون باور نکردنی انجام شد
حتی توتاکسی که داشتیم برکشت میکردیم همسرم این موضوع رو به راننده تو فرودگاه گفت که انتظارش اون از من انجام نشدن اعمال من بود و براش باوراش سخت بود که چطور من تواستنم به این شکل راحت کارهای انجام بدم
این نه تنها همسرم شاید چندبن نفری یا بیشتر از من سوال داشتن جطور توانستی به این واسونی کارت انجام بدی اصلا وفتی کسی ازمن سوال میکرد من تو ذهنم برام این جواب بود اخه کاری نداره جرا بیقه انقدر برای من این سخت دیدن
تا زماتی که داشتم رژیم میگرفت منطق من این بود تا یی حدی میتوانملاغر بشم ازاون زمانووفت که میگذشت بازمدهمین منطق کارش میکرد ومن یا خسته شده ادامه نمیدادم یا داشتنم یی دوره باطل انجاممیدان برکشت به وزن بازم فشار زیاد و کمی کردن کم کردن واین تا ۶ تا ۷ ماه ادامه داشت و زمانی دیگه خسته شده منطق میگفت تو لاغر بشو نیستی وکاره تعطیل میشد وهمه زحمت زمان که گذاشته بودم به فوری جاگزین شده وزن برکشت بیشتر بود
وحالا که به شکرخدایی عزیزم مکانی هستم که هدایت وحمایت خالق بی همتایی دراون هستم منطق رو کم کم نه به فوری توزمان عوض کردم وازمنطق جاقی به منطق لاغری تغییر نگاه دادم
حالا منطق من تناسب کامل هست میدنم زمانی به این نتاسب خواهم رسید وزن کم شده ولی هنوز مونده تا متناسب شدن تبدیل این متطق از جاقی به لاغری تو این مسیر مرحله به مرحله تو ذهنم انجام شد
من از خودم انتِظار تغییر سریع رو نداشتم و این کاملا اشتباه بود ولی انجام شد اون منطق که وزنم از این حد بیشتر کم نمیشه توهمین مسیر رو هم تا دوماه پیش به شکلی داشتم اون ازخودم گرفتم
منطقی این هست که متناسب بشم این یی پیله بود که من درونش بودم ازش بیرون امدم منطق تو این زمان حتما تناسب هست زمانی رو که گذاشتم تلاشی که تو هر تمرین انجام دادم عملی که انجام دادم حس و احساسم که انتظار ازخودم رو شکل داد همه مثل رنجبر به هم ومثل رنجیر به هم وصل شد ومن از منطق چاقی عبور کردم خودم رو تو منطق لاغری حس می کنم احساس لاغری هست ارامش دارم تو بیشترین ساعت زندگیم اسوده وهستم افکار رو بهتر مدیریت میکنم شب فبل یی فکری امد تو ذهنم تا خواست شروع بشه من با انگشتم به پیشانیم زدن اون صدا خاموش شد ودیگه تکرار نشد وادامه نداشت
امروز که عید قربان هست این منطق لاغری من قوت بیشتری پیدا کرد با دلیل و مدرک به خودم ثابت شد منطق درست شده و حق ولایقت ودریافتم هم با انجام دادم برابر شد وبیشتر شده پس بر ای من تناسب فکری هست که بهش دست پیدا کردم حالا انچه که بهش دست پیدا کردم توجسم هم باید تجربه بشه وکم کم اون داره تجربه جسم میشه امروز خودم متو جه شدم وزنم بازم داره کمتر میشه خدای ازت بی نهایت تشکردارمکه من تنها نزاشتی کمکت رو داشتن تشکروسپاسکزارهستم
خدا پشت وپتا هتون یا حق. حق نگه دارتون
منطق ذهن من میگه میشه لاغر شد با ذهن ولی نه با هرچی دلا خواست بخوری .هنوز به کالری و قدرت چاق کنندگی غذاها اعتقاد دارم اابته اعتراف میکنم نتایجی تا الان گرفتم ولی انتظارم بیس از ایتا بود چون بیش از ۸ ماهه که در دوره هستم و براساس میزان غذایی که میخورم وزنم بالا پایین میشه .یه مدت سوپ میخورم در روند کاهش وزن قرار کرفتم ولی الان که هپا گرم سده میلی به سوپ ندارم ودوباره اصافه وزن برگشته
بنظزم تمرینات خوب انجام میدم ودر مسیر هستم و نمیخام رها کنم جونمطمئنم تنها راه همینه وروش دیگه ای وجود نداره.
سری اول چون غذا از ذهنم پاک شد با اینکه اعتقاد به قدرت چاق کنندگی غذا سرجاش بود ولی داشتم لاغر میشدم چون غذا نمیخوردم .در واقع هر دو باهم داشتن کار میکردن هم قدرت ذهن هم قدرت غذاها که حذف شده بودن
انتطار لاغری با این دوره رو دارم از خودم و مثل قبل اونمقاومت که من نمیتونم خیلی سست شده
اولویت ذهن من کالری غذاهاست .امکان نداره با غذا چاق نشد.
دارم این متطق رو سست می کنم تا بی اثر بشه.
با هر بار خوردن با خودممیکم این فقط به سوخت هست مثل بنزین و هیچ خاصیت دیگه ای نداره. خیلی باید روش کار کنم
اولویت دیگه قدرت لاغرکنندگی و سیرکنندگی پروتئین غذاهاست . نمیدونم مواردی که با علم تغذیه اثبات شدن بازم درسته که اعتقاد نداشته باشیم؟!!!!!!!! 👀 ونظر استاد در این رابطه چیه؟
گفته بودن به مواد غذایی نباید قدرت داد نه خاصیت چاق کنندگی نه بیماری زایی
آیا صحیح هست که مثلا قند به هر میزان خاستیم بخوریم و منطقی کنیم ضرر نداره؟
این مدت خیلی احساس گرسنگی داشتم ومرتب غذا نیاز داشتم خودم ربط دادم به روش تغذیه چون بیشتر کربوهیدرات میخوردم تا پروتئین
ادم های اطرافم دیدم که همه از بک سفره غذا میخورن ولی بعضی چاق و بعضی لاغر هستن ذهنم میگه در موقعیت های غیر از سفره افراد چاق بیشتر میخورن باصطلاح ریزه خواری ولی سعی می کنم به خودم بقبولونم مغزم طبق اطلاعات قبلی داره راهنمایی میکنه و غذاها قدرت چاق کنندگی ندارن
استاد گفتن بعضی خانواده ها همه چاق به نفر لاغر بنطرم نمیشه منطقی کرد از ژنتیک نیست چون همه خصوصیلت ژنتیکی به همه افراد نسل بعد منتقل نمیشه ممکنه به اون فرد لاغز ژن چاقی منتقل نشده باشه چون بعضی افراد خانواده ژنتیک قدبلند و یه نفر ژنتیک قدش کوتاه میشه.
منطق اشتباه ذهن من تا حالا نتوسنته به منطق دوره کاملا غلبه کنه
هرچند نتایج سطحی گرفتم ونشونمیده ذهنم در حال مبارزه برای پیروزی منطق صحیح هست
با اینکه همهچیز میخورم ولی اطرافیان میگن لاغر شدم در حالیکه وزنم بیشتر شده
دکتر گفته باید ظرف ۲ ماه ۱۵ کیلوکمکنم و باعث استرس و عجله برای لاغری شده ولی نمیخوام غیر از دوره روش دیگه ای امتحان کنم.
با سلام استاد گرامی
تمام صحبتهایی که شما میفرمایید کاملا درسته ولی واقعا مجاب کردن مغز خیلی کار میبره من تمام مطالب رو قبول دارم و نزدیک ۲ سال هست عضو سایت هستم ولی هنوز به وزن مورد نظر نرسیدم
احساس میکنم هنوز به منطق های ذخیره مغزم دسترسی پیدا نکردم ولی ناامید نشدم وهمچنان تنها راه لاغری رو در لاغری با ذهن میدونم و ادامه میدم😍😍
هرچیزی رو میتونم متصور بشم غیر از لاغری
سلام استاد خدا قوت. خیلی سپاسگزارم برای این فایل و آموزش و متن فوق العاده. بابت تلاش و انرژیتون.
یسری خلاصه نکته ها برای خودم:
✓پذیرفتم بدون رژیم و ورزش نمیشه لاغر شد. و تا از مسیر منطق هات پیش نری به خواستت نمیرسی .
✓من میتونم همیشه در ارامش و تناسب و سلامتی و تعادل باشم. میتونم از مسیر دیگه ای جز اون رژیم رویایی به خواستم برسم .
✓منطق های منم میتونه تغییر کنه .
✓اگر منطق هات_انتظاراتت_افکارت_توجهت رو تغییر ندی تلاش هات بیهوده میشن. پس تغییر ذهنت جدی تر بگیر .
✓غذاها چاق کنندن. هرچی وارد دهان میشه باعث چاقی من میشه.
چرا غذاها برای یه فرد متناسب چاق کننده نیست؟
✓برای من خوردن غذا مترادف شده با چاق تر شدن، حالا چه سالم چه ناسالم. حتی دیگه با غذای رژیمی که میخورم راحت نیستم و احساس ارامش نمیکنم،و مدام فکر میکنم همونم کم تر کنم، فاصله بین غذامو بیشتر کنم.
✓برای من فقط یک مسیر برای لاغری وجود داره.اون رژیم خاصی که بلدم+ تحرک. برای همین وقتی مطابق اون عمل نمیکنم هیچ انتظاری برای لاغر شدن ندارم. فقط انتظار چاق تر شدن رو میکشم.حتی به این فکر نمیکنم وزنم ثابت بمونه.
✓چطور بدن بعضی افراد همیشه متناسبه و در یک سایز مشخصه.با اینکه این آدم بلاخره غذاها و تحرکش تغییر میکنه و همیشه یکسان نیست و مطابق منطق های من خوراکش بیشتر و به ضاهر ناسالم تر منه.
✓چرا آدمایی وجود دارن که معروفن به اینکه هرچی بخورن چاق نمیشن و هیچکس نیومده دلیل منطقی و علمیشو بگه.
✓هرادم متناسبی دیدم تو زندگیم اهل ورزش نبوده .اگر هم باشگاه میرفته برای حجم گرفتن و پر تر شدن بدنش بوده.
هر کسی رو حداقل در اطراف خودم دیدم که ورزش میکنه یا تو زندگیش مدتی چسبیده به باشگاه و ورزش اضافه وزن داشته و برا لاغر شدن ورزش میکرده.
✓قدرت ذهن افراد در چاق کردن خودشون: ما میتونیم با ذهنمون چاق بشیم.پس میتونیم با ذهنمون لاغر بشیم.
✓فرق من با کسی که هرچی میخوره چاق نمیشه: من فکر میکنم به چاقی_چاق تر شدن_میترسم چاق تر بشم_به غذایی که میخورم و کالریش و میزان کربوهیدرات و قندش فکر میکنم، ولی اون هیچ کدوم رو نداره.(دروغ نیست بگم هر ساعت از بیدار بودنم در ۲۴ ساعت رو ترس از چاقی دارم و بهش فکر میکنم. مهم نیست درحال انجام چه کاری هستم بهش قطعا فکر میکنم و هر روز برنامه های جدید میریزم برا خودم که فلان کارارو بکنم که لاغرتر بشم ).
✓هی فکر میکنم به فکرای تکراری. فکراهم تصویر+احساس =انتظار چاقی رو ایجاد میکنند. فرمول فوق العاده خلق هرچیزی تو زندگی.
من هر روز هر ساعت هر لحظه دارم به ذهنم فکر ،احساس و تصویر چاقی میدم. خب اونم همین نتیجه رو رقم میزنه برام.
✓نگاه کن ببین چه فکرایی مدام تو ذهنت میچرخن به شکل تکراری که ترس از چاقی و انتظار چاقی برات ایجاد میکنن.
فکر و خیالاتی نکن که انتظار چاقی داشته باشی بعدش.
✓این پروسه تولید چاقی رو تو ذهنت متوقف کن. افکارتو متوقف کن.
✓به اونچه دیروز خوردی و اونچه قراره امروز بخوری فکر نکن
✓جدیدا چون دلیلی پیدا نکردم برای _چرا لاغر نمیشم؟_به این رسیدم که شبا خواب مناسبی ندارم. و در رژیم و ورزش باید سخت تر تلاش کنم.تلاشم کمه حتما.
درود بر استاد عطا روشن
واقعا فایل آموزنده و ارزشمندی بود مثل تمام فایلهای دیگر بسیار نکات آموزنده و اصولی ودرست بود
ذهن انسان قدرتمند ترین هست برای رسیدن به اهدافش در زندکی هرچه باور کنیم وبهش ایمان قلبی پیدا کنیم همون رو در زندگی شخصی خودمون به چشم میبینیم
افراد چاق براساس باورهای اشتباه
ومنطق هایی که سالها باورش کردن
وفکر کردن چاقیشون نتیجه همون افکار بوده حتی با انجام دادن رژیم های سخت ورزشهای سخت عمل کردن به نکاتی که مثلا برا اساس باورهاشون چربی سوزی در بدن ایجاد میکنه یا مثلاً باور های اشتباهی مثل نان های رژیمی محصولات رژیمی که صد البته همش بیهوده وفقط تبلیغات هست نتونستن به اهدافشان برسن وسالها رنج چاقی رو کشیدن به دلیل این که نتونستن دلیل اصلی چاقی رو پیدا کننن وکلید ش رو پیدا کننن
وقتی ذهن افراد چاق پاکسازی بشه
یعنی معما حل بشه دیگه تمام موانع از سر راه برداشته میشه نمیتونن به آرزوی خودشون برسن در صورتی که دلیل چاق بودنشون رو بفهمن واقعا متوجه میشن که لاغری آسان ترین کار دنیاست
برای رسیدن به لاغری داعمی و ماندن در وزن دلخواه و متناسب شدن همیشگی راهی بجز پاکسازی ذهن نیست روش لاغری با ذهن چقدرکارساز هست دنیای جدیدی که با ورود کردن بهش همه باورهای اشتباه پاک میشه و انسان به قدرت ذهن پی میبره
ممنون بابت یاد آوری دوباره امروز شما وپی بردن به قدرت ذهن در این فایل
امیدوارم همواره در این راه الهام جدید از خداوند بگیرید و به همه مشتاقان کمک کنید استاد گرامی ،
با سلامی به زیبایی تناسب اندام
به استاد عزیز و همسفرها ی خوبم
من واقعا به این منطق ذهنی ایمان دارم….در گذشته که کارهایی برای لاغری انجام میدادم منطق ذهنی من با الان کاملا فرق داشت.
اونموقع چقدر اینمتطقدر من قوس بود که بیحرکتی و ارث عامل چاقی منه…و این باور ریشه عمیقی در ذهن من داشت..
کم کم که با روش ذهنی آشنا شدم و دلایلی و مثالهای بسیار زیادی برای رد اونها پیدا کردم اون باورها آهسته دارن از ذهن من خارج میشن و جاشون رو به باورهای درست میدن…
در مورد ورزش هم همینطور …خیلی ساعتها بود که من ورزش میکردم و به خودم سختی میدادم ولی روز به روز نتیجه اش کمتر میشد .. اما الان که باور من به واسطه تمرینهای که انجام دادم،عوض شده و دیگه ورزش نمیکنم و زنم دارم آهسته آهسته کم میشه…
برای بسیاری از مسائل زندگی میشه اینطور عمل کرد و نتیجه مثبت گرفت. که تناسب اندام کمترین اونهاست….
یادمون باشه “لاغر شدن آسونترین کار دنیاست” .
در پناه حق