بنام خدا ترازو بیشتر شبیه مین هست که وقتی وایمیستم روش میترکه چه دونسته چه ندونسته شاید مین ندونسته روش پابزاریم اما وقتی میخوایم بریم رو وزنه. خودمون تصمیم گرفتیم بریم ولی ازعواقبش بی خبریم وهمین هم باعث چاقی و مشکلات دیگه میشه خوردن هم به خاطر بی اعتنایی کردن...
بنام خدا چراوچگونه لاغرشدن برای همه ی افرادی که توی لاغری باذهن هستن خیلی مهم هست یه سری از اونها تونستن . باهاش کنار بیان و آروم باشن آمایه سری از اونها نه من وقتی میخواستم برای لاغری اقدام کنم سه چیز برام مهم بود اینکه چطور قراره بهم فشار...
بنام خدالاغری و الگو پیداکردن. . پیدان کردن الگو در رسیدن به موفقیت در هر راهی بهترین ومهم ترین کاری هست که میشه برای خودم انجام بدم . اما عجله کردن چیزی هست که مانعی بزرگ برای رسیدن به خواسته هاست . ونمیشه تقلید کرد . اما میشه به شکلی...
بنام خدا.من به دوست داشته شدن توسط خدا ایمان دارم . از اونجایی که به خودم قول داد مکه تو این مسیر ادامه بدم ونتایج عالی در زندگی باکمک خداوند گرفتم فهمیدم خدامنودوست داره جدای از اینکه من چطور زندگی کردم طی این همه مدت . من نشانه های زیادی...
بنام خدا من تومسیری هستم که نتیجش مشخصه . آرزوهام بهشون حتما میرسم چون خدا هیچ وقت خلف وعده نکرده .هیچ وقت واینو تازه داره برام بیشتر واضح میشه . درمورد لذت های زندگیم من تازه دارم متوجه میشم . دیروز میخواستم برم جایی قبلش داشتم برای خودم مینوشتم که من...
بنام خداوند جانباسلام من اسما غضبان درسن27سالگی درتاریخ 17اسفند 1402 تعهد میدم که خودم رواز وزن فعلی به وزن 54برسونم و در این راه از هیچ تلاشی سرباز نزنم وبرای رسیدن به نتیجه دلخواهم . عجله نکنم تا دراین مسیر دچار لغزش نشم و متزلزل و ناامیدنشم . باهمه ی...
بنام خدارسالت من توزندگی واقعا چیه؟؟؟؟?؟؟؟؟سوالی که همیشه ازخودم میپرسم چرازندم البته الان خیلی کم شده ولی تا همین چند وقت پیش به خودم میگفتم چه دلیلی بوده که من به این دنیا اومدم والان دارم زندگی میکنم باادمهایی که حرف منودرک نمیکنن .من چاقم و هرچیزی هرکاری که میکنم...
بنام خدادرگذشته از پدرو مادرم متنفر بودم که نمیتونستم بااونها حرف بزنم چون مدام درحال بحث باهم دیگه بودن و فکرمیکردم بی ارزشم چون هیچ کدوم وقت نمیگذاشتن وبامن حرف بزنن و معمولا هم اگه حرف میزدیم منومسخره میکردن . بااینکه ازنظر اونها شوخی بود اما بیشتر مسخره کردن بود...
بنام خداسپاسگزاری . شاید در ظاهر به نظر بیاد دارم سپاسگزاری می کنم .اماایاواقعا ازته دلم دارم انجام میدم؟؟؟؟این سوالیه که همیشه ازخودم میپرسم .و همیشه هم میدونستم جواب چیه من خیلی به نظر آدم نماز خونی بودم وخب میخوندم همیشه اما چیزی که برام همیشه سوال بوددلیل اینکه میخونم...
بنام خدا ترازو بیشتر شبیه مین هست که وقتی وایمیستم روش میترکه چه دونسته چه ندونسته شاید مین ندونسته روش پابزاریم اما وقتی میخوایم بریم رو وزنه. خودمون تصمیم گرفتیم بریم ولی ازعواقبش بی خبریم وهمین هم باعث چاقی و مشکلات دیگه میشه خوردن هم به خاطر بی اعتنایی کردن...
بنام خدا چراوچگونه لاغرشدن برای همه ی افرادی که توی لاغری باذهن هستن خیلی مهم هست یه سری از اونها تونستن . باهاش کنار بیان و آروم باشن آمایه سری از اونها نه من وقتی میخواستم برای لاغری اقدام کنم سه چیز برام مهم بود اینکه چطور قراره بهم فشار...
بنام خدالاغری و الگو پیداکردن. . پیدان کردن الگو در رسیدن به موفقیت در هر راهی بهترین ومهم ترین کاری هست که میشه برای خودم انجام بدم . اما عجله کردن چیزی هست که مانعی بزرگ برای رسیدن به خواسته هاست . ونمیشه تقلید کرد . اما میشه به شکلی...
بنام خدا.من به دوست داشته شدن توسط خدا ایمان دارم . از اونجایی که به خودم قول داد مکه تو این مسیر ادامه بدم ونتایج عالی در زندگی باکمک خداوند گرفتم فهمیدم خدامنودوست داره جدای از اینکه من چطور زندگی کردم طی این همه مدت . من نشانه های زیادی...
بنام خدا دلایل چاقی من. درگذشتهارث . داروخوردن . کم تحرکی ونشستن خواب زیاد . غمگین و ناامیدبودن. کند ذهن بودن . چهارشونه بودن دلایل دیگه مثل گشادبودن معده . خوردن غذاهای سرخ کردنی ازجمله سیب زمینی سرخ شده . مصرف تخم مرغ . استفاده ی زیاد از روغن .نمک معمولی...
بنام خدا من تومسیری هستم که نتیجش مشخصه . آرزوهام بهشون حتما میرسم چون خدا هیچ وقت خلف وعده نکرده .هیچ وقت واینو تازه داره برام بیشتر واضح میشه . درمورد لذت های زندگیم من تازه دارم متوجه میشم . دیروز میخواستم برم جایی قبلش داشتم برای خودم مینوشتم که من...
بنام خداوند جانباسلام من اسما غضبان درسن27سالگی درتاریخ 17اسفند 1402 تعهد میدم که خودم رواز وزن فعلی به وزن 54برسونم و در این راه از هیچ تلاشی سرباز نزنم وبرای رسیدن به نتیجه دلخواهم . عجله نکنم تا دراین مسیر دچار لغزش نشم و متزلزل و ناامیدنشم . باهمه ی...
بنام خدارسالت من توزندگی واقعا چیه؟؟؟؟?؟؟؟؟سوالی که همیشه ازخودم میپرسم چرازندم البته الان خیلی کم شده ولی تا همین چند وقت پیش به خودم میگفتم چه دلیلی بوده که من به این دنیا اومدم والان دارم زندگی میکنم باادمهایی که حرف منودرک نمیکنن .من چاقم و هرچیزی هرکاری که میکنم...
بنام خدادرگذشته از پدرو مادرم متنفر بودم که نمیتونستم بااونها حرف بزنم چون مدام درحال بحث باهم دیگه بودن و فکرمیکردم بی ارزشم چون هیچ کدوم وقت نمیگذاشتن وبامن حرف بزنن و معمولا هم اگه حرف میزدیم منومسخره میکردن . بااینکه ازنظر اونها شوخی بود اما بیشتر مسخره کردن بود...
بنام خداسپاسگزاری . شاید در ظاهر به نظر بیاد دارم سپاسگزاری می کنم .اماایاواقعا ازته دلم دارم انجام میدم؟؟؟؟این سوالیه که همیشه ازخودم میپرسم .و همیشه هم میدونستم جواب چیه من خیلی به نظر آدم نماز خونی بودم وخب میخوندم همیشه اما چیزی که برام همیشه سوال بوددلیل اینکه میخونم...