همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما از آنجا که خوردن را عامل چاقی خود می دانند تصور می کنند هرگز نمی توانند لاغر شوند چون هرگز نمی توانند غذا نخورند.
موضوع خوردن مهمترین چالش ذهن افراد چاق برای لاغری است. عبارت های زیادی در ذهن افراد چاق پیرامون خوردن وجود دارد، مانند:
- هی چی بخورم چاق میشم.
- می خورم چاق میشم اما نمی خورم لاغر نمیشم.
- کاش می شد هرچی دلم می خواست بخورم اما چاق نمیشدم.
- میگن کربوهیدرات ها باعث چاقی میشه.
- دکترا میگن برای لاغر شدن باید شیرینی خوردن رو ترک کنی.
- چاقی من بخاطر خوابیدن بعد از خوردن و نمی تونم این عادتم رو ترک کنم.
- من اراده ندارم کمتر غذا بخورم به همین دلیل نمی تونم لاغر بشم
هزاران عبارت در ذهن افراد چاق پیرامون خوردن وجود دارد و تاکید همه این عبارت ها بر این است که: من نمی توانم لاغر شوم.
سی و پنج سال از زندگی ام چاق بوده ام و گفتگوها و موانع ذهنی افراد چاق را به خوبی می شناسم به همین دلیل در مسیر آموزش لاغری با ذهن به خوبی می دانم که درباره چه موضوعاتی باید صحبت شود و آگاهی صحیح به افرادی که دوست دارند لاغری با قدرت ذهن را تجربه کنم داده شود.
ترس از خوردن و نگرشهایی که افراد چاق درباره تاثیر خوردن بر وضعیت جسمی خود دارند مهمترین مانع ذهنی آنها برای لاغر شدن است.
اگر شما هم خوردن را دلیل چاقی خود می دانید دیگر اهمیت ندارد سعی کنید تا چه مقدار میزان خوراک خود را کاهش دهید، شما هرگز لاغر نخواهید شد. چون در ذهنتان خوردن را عامل چاقی می دانید و برای ذهن شما خوردن یک لقمه یا صد لقمه تفاوتی ندارد.
بنابراین تا وقتی غذا می خورید چاق خواهید بود و از آنجایی که هرگز نمی توانید در شرایطی زندگی کنید که نیاز به خوردن غذا نداشته باشید پس تا روزی که زنده هستید نمی توانید لاغر شده و لذت تناسب اندام را تجربه کنید.
بنابراین بسیار اهمیت دارد که نگرش و فرمول های ذهن خود درباره خوردن را شناسایی و اصلاح کنید.
برای اصلاح فرمول های اشتباه ذهن نیاز به کار خاص یا فعالیت عجیب و غریب نیست و فقط کافی است آگاهی تازه و صحیح به ذهن خود بدهید. در این صورت نگرش و فرمول های ذهن شما تغییر کرده و انتظارتان درباره وضعیت جمسی خود تغییر می کند.
البته دو شرط وجود دارد تا آگاهی دریافتی در ذهن شما ثبت و ذخیره شود.
۱- آگاهی و عبارتهای تازه ای که درباره خوردن و تاثیر آن بر چاقی می شنوید را قلبا باور کنید.
۲- نسبت به فردی که درباره آگاهی جدید صحبت می کند ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشید.
در این صورت کار ساده خواهد بود و پروسه ثبت و ذخیره آگاهی جدید و جایگزین شدن آن با آگاهی قبلی آسان خواهد بود.
قدرت غذا یا قدرت ذهن؟!
با فرض بر اینکه به من و آموزش های لاغری با ذهن اعتقاد و ایمان دارید به شما می گویم که:
غذاها قدرتی برای چاق کردن شما ندارند و این ذهن شما که مسئول وضعیت جسمی تان است.
در تمام سالهایی که به دنبال روش مناسب برای لاغر شدن بوده اید قطعا کسی درباره قدرت ذهنتان با شما صحبت نکرده است و همه از قدرت و ویژگی های مثبت روش خود برای لاغر شدن صحبت کرده اند اما اکنون من می خواهم درباره قدرت ذهن شما صحبت کنم.
قدرتی که در اختیار شماست و فقط شما به آن دسترسی دارید و فقط شما می توانید به هر شکلی که می خواهید از قدرت ذهنتان استفاده کنید.
بنابراین من و نه هیچ فرد دیگری دسترسی به قدرت ذهن شما ندارد و نمی تواند بدون اجازه و خواست شما در محتوای ذهنتان تغییر ایجاد کند.
با آگاهی از این موضوع برای ادامه پروسه اصلاح فرمول های اشتباه ذهنتان نیاز به صدور اجازه دسترسی از سمت شما دارم.
اگر این اجازه را به من می دهید ادامه نوشته را مطالعه کنید.
برای واضح تر شدن قدرت ذهن در نتیجه زندگی بهتر است از مثال های مشابه استفاده کنیم.
حتما با این موضوع مواجه شده اید که دو نفر با شغل یکسان شرایط بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.
یکی کسب و کار پرفروش و با خیر و برکتی دارد اما فرد دیگر توفیقی در کسب و کارش به دست نمی آورد و همیشه از اوضاع و شرایط ناراضی است.
در این شرایط که کسب و کار و شهر و کشور محل کسب و کار یکسان است دلیل تفاوت در نتیجه فقط قدرت ذهن صاحبان کسب و کار است.
در مورد تحصیلات نیز این موضوع صدق می کند و افراد با مدرک و عملکرد تحصیلی مشابه شرایط شغلی و موفقیت بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.
تمام تفاوت هایی که بین افراد در شرایط یکسان وجود دارد فقط و فقط به دلیل تفاوت در محتویات ذهن و چگونگی استفاده از قدرت ذهنشان است.
قدرت ذهن مانند ابزاری است که اگر نحوه کار کردن با ان را بلد باشیم می توانیم از قدرت ذهن به نفع خودمان استفاده کنیم. اما اگر نحوه استفاده از آن را ندانیم به سادگی به خودمان آسیب می رسانیم.
از آنجا که قدرت ذهن بسیار زیاد است بنابراین یادگیری و توجه به نحوه استفاده از آن ضروری می باشد.
هر اطلاعاتی وارد ذهنتان کنید بدون بررسی و تحلیل نتیجه، آن اطلاعات به واقعیت زندگی شما تبدیل می شوند.
اگر اطلاعات درباره قدرت غذاها در چاق کردن انسان وارد ذهنتان کرده باشید، طبیعی است که اکنون در وضعیت جسمی چاق به سر می برید.
برای اثبات این ادعا کافی است به افراد متناسبی که در پیرامون خود می شناسید توجه کنید. آنها در عین حالی که بیشتر از شما غذا می خورند اما همیشه متناسب هستند به شکلی که خیلی وقت ها نحوه غذا خوردن آنها باعث حسرت و ناراحتی شما می شود که چرا نمی توانید مانند آنها با خیال راحت از هر غذایی که دوست دارید بخورید.
تفاوت آنها با شما فقط در محتوای ذهنشان درباره مواد غذایی است.
عقایدی که شما درباره مواد غذایی و قدرتشان در چاق کردن جسم در ذهنتان ذخیره کرده اید در ذهن آنها وجود ندارد به همین دلیل خوردن غذا تاثیری بر وضعیت جسمی آنها ندارد.
یک فرد متناسب اگر به هر دلیل پرخوری کند تا جایی که حالش بهم بخورد هرگز به این موضوع فکر نمی کند که ممکن است چاق شود. اما یک فرد چاق اگر فقط یک لقمه بیشتر از برنامه رژیمی خود غذا بخورد اطمینان دارد که روند لاغری او بهم خوردن و توانایی لاغر شدن ندارد و بارها خود را سرزنش می کند که چرا اراده برای رژیم گرفتن و لاغر شدن ندارد.
یکی از موثرترین راه های کمرنگ کردن و بی اعتبار کردن فرمول های ذهن درباره چاقی، مسخره دانستن آنهاست.
البته که این کار به راحتی انجام نخواهد شد و نیاز است که برای مسخره دانستن فرمول های ذهن خود دلیل و منطق محکم داشته باشید. به همین دلیل در اواسط این نوشته به دو شرط لازم برای تغییر فرمول های ذهنی اشاره کردم.
در فایل تصویری قدرت غذا یا قدرت ذهن توضیحات مفصل درباره فرمول های ذهن افراد چاق داده شده است که با شنیدن و انجام تمرینات داده شده می توانید به راحتی نگرش های خود درباره چاقی را مسخره دانسته و بر عقاید و نگرش های صحیح لاغرکننده تاکید و تمرکز کنید.
اهداف آموشی:
۱- شناسایی فرمول های چاقی ذهن درباره خوردن و تاثیر آن بر وضعیت جسمی.
نحوه شناسایی فرمول های ذهنی به این صورت می باشد که بعد از تماشای محتوای تصویری لیستی از عقاید و نگرش های خود درباره خوردن، ترس از خوردن و تاثیر مواد غذایی بر وضعیت جسمی خود تهیه کنید.
بعنوان مثال:
- من عقیده دارم که خوردن باعث چاقی من است.
- من عقیده دارم که خوردن برنج باعث چاقی من شده است.
- من عقیده دارم برای لاغر شدن باید از برنامه غذایی خاصی استفاده کنم.
- من عقیده دارم برای لاغر شدن باید بر اساس فلان سبک غذایی غذا بخورم اما چون نمی توانم آن روش را انجام دهم نمی توانم لاغر شوم.
۲- نوشتن عبارت های متضاد با هر نگرش و عبارتی که درباره نقش خوردن و غذاها در چاقی ثبت کرده اید.
به این صورت که باید برای هر عبارت نوشته شده در تمرین قبل یک عبارت جدید و صحیح بنویسید و برای عبارت خود یک یا چند دلیل منطقی پیدا کنید.
بعنوان مثال:
- من اطمینان دارم که خوردن باعث چاقی نمی شود چون علی دوستم همیشه بیشتر از من غذا می خورد اما همیشه متناسب است و این نگرش من درباره خوردن و چاقی خیلی مسخره است.
- من اطمینان دارم که خوردن برنج ارتباطی با چاقی ندارد چون چند نفر از دوستان و آشنایان من با اینکه علاقه زیادی به خوردن برنج دارند اما متناسب هستند و این عقیده و نگرش من درباره ارتباط برنج با چاقی خیلی مسخره است.
به این صورت باید با نوشتن عبارت های منطقی در جهت رد کردن نگرش های خود درباره ارتباط خوردن با چاقی محتویات ذهن خود را اصلاح کنید و در ادامه با تاکید و تمرکز بر نگرش جدید باعث تقویت و ثبت این نگرش ها در ذهن خود شوید.
۳- برای تمرکز و تاکید بر نگرش های جدید نیاز به هیچ کار خاصی نیست تنها لازم است هروقت افکاری در ذهن شما پیرامون نگرش های قبلی مرور شد آگاهانه سعی کنید مرور آن افکار را متوقف کرده و افکار جدید و صحیح را مرور کنید.
بعد از مدت کوتاهی مشاهده خواهید کرد که گفتگوهای ذهنتان درباره تاثیر خوردن بر چاقی تغییر کرده و از این موضوع شگفت زده خواهید شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.14 از 118 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد من هنوز فایل گوش ندادم و نوشته متن رو نخوندم ولی دوست دارم بنویسم تصویر شما و موضوع فایل خیلی برام جالب و هیجان انگیزه از صبح انگار یک صندوقچه گنج پیدا کردم گزاشتم با خیال راحت برم سراغش حالت دستاتون انگار میگه من لاغری رو در سبد اخلاص گزاشتم بیاین بردارید
نوشته رو خوندم و یاد اتفاقی افتادم که چند روز پیش خونه یکی از دوستانم پیش اومد اونجا مهمانی بود که خیلی لاغر بود و میگفت دوست داره چاق بشه ولی هیچی نمیخورد حتی ادامس حتی پاستیل یا چای حتی برای ابمیوه یک فنجون کوچک ریخت و مرتب میگفت اشتها ندارم موقع ناهار هم خیلی از غذا تعریف کرد ولی خیلی کم خورد و من بهش گفتم خوب برای چاق شدن باید بخوری تو هیچی نمیخوری و اون خیلی با اطمینان گفت نه خوردن اصلا فایده نداره و هیچ اثری در چاقی نداره من امتحان کردم
بعد من گفتم با یکی دو بار خوردن که چاق نمیشی باید مثلا شش ماه پرخوری کنی
من رو با تعجب نگاه کرد و گفت خیلی هم دوست ندارم چاق شم فقط یکم
شش ماه پرخوری براش خیلی سخت اومد خودم هم از مثال خودم تعجب کردم اگر برای چاق شدن باید شش ماه پرخوری کرد پس تو چرا از یک بار پرخوری عذاب وجدان میگیری
پسر خواهرم خیلی چاق بود و من وقتی وارد دوره شدم و کمی باهاش صحبت کردم لاغر شد و رفت یعنی در عرض چند ماه ۲۰ کیلو کم کرد و همیشه میگفت خاله تو من رو لاغر کردی و من با خودم میگفتم چرند میگه ولی وقتی صحبتهای شما رو در مورد اینکه بعضی ها یک اگاهی تغییرشون میده شنیدم احساس کردم که واقعا راست میگه
استاد من احساس میکنم دخترم داره چاق میشه چه طوری میتونم بهش کمک کنم
استاد شما درست میفرمایید همه چیز به نگرش بستگی داره
یک بار یه رژیم همراه با ورزش شروع کردم و باور داشتم لاغر میشم و ۲۳ کیلو لاغر شدم وقتی وزنم برگشت دیگه نتونستم با اون روش لاغر شم چون عقیده داشتم نمیشه
یادم یک رژیم خیلی سخت گرفته بودم و دو هفته اول ۴ کیلو کم کردم و دو هفته های بعد ۲ کیلو بعد ۱ کیلو بعد ۷۰۰ گرمو بعد هم صفر
همه دفیقا بر مبنای نگرشم بود دو هفته اول فکر کردم غذام چه کم شده بعد برام کم شدن غذا عادی شد و گاهی یه کوچولو ناخنک میزدم و این لقمه کوچک برام انقدر بزرگ میشد که مانع لاغریم میشد
استاد من ۷ بار این فایل گوش کردم و چند بار تصویری احساس میکنم هنوز حرفهای جدیدی داره
به زودی انشاالله
حتما همینطوره استاد
ممنون دوست خوبم ببخشید شما ماری نیستید که در البوم شگفت انگیزان هم عکسش است
سلام استاد بله دقیقا مدتهاست از وقتی دوره رو خریدم فراموش کردم و وقتی یکم از مسیر خارج میشم دوباره به همه چی حساس میشم ممنون واقعا وقتی که فراموش کنم این موضوع رو همه چیر عادی میشه ولی یک نکته خیلی بچه های تپل رو دوست داره و تو مدرسه هم هم شاگردیهای تپلش رو میگه گوگولی این موضوع باعث چاق شدنش نمیشه
عزیزم هیچ کس با ادامه پرخوری لاغر نمیشه
شما حتما دیدید که در فرانسه به نوعی اردک به زور با قیف غذا میدن و اونها را چاق میکنند تا جگرشون بزرگ بشه
و به قیمت گرونی بفروشند حیوانات بیچاره بعضیهاشون میمیرند خوب اون حیوانها که ذهن ندارن چرا چاق میشند
اما علت پرخوری چی؟
علت پرخوری ما همین ترس از غذاس ما به قدری به غذا قدرت دادیم و ازش ترسیدیم و اون یه غول کردیم که اسیریش شدیم ذهنمون فقط به غذا فکر میکنه و دستور میده و جسممون هم فقط طلب غذا میکنه
از اول که پر خور نبودیم من یادم موقع خوردن یک خوشه انگور خواهرم بهم گفت داری چاق میشی
و من از خوردن همون خوشه ترسیدم
از خوردن یک صبحانه معمولی و یک ناهار و شام
گرسنه بلند شدن از سر میز ناهار و شام ذهن وادار میکنه مرتب مرتب به خوردن دستور بده
رژیپهایی که خودمون رو از خوردن محروم کردیم ولع ما رو به خوردن هر روز بیستر و بیشتر میکرد
اگر از خوردن بترسی نه تنها زباد میخوری بلکه اگر کم بخوری هم چاق میشی
حتی اگر یک لقمه بخوری
ادمهایی بودن که با خوردن اب مردن چون بهشون گفتن سمه
واقعا تو حرفهای استاد چیزی مبنی بر ادامه پرخوری نبود
یکی از دوستانم که با دوره های ذهنی به جز دوره استاد اشنا شده بودن خیلی چاق شده بود و میگفت خودم یک انسان لاغر تصور میکنم و از خوردن نمیترسم بهش گفتم دروغ میگی نمیتونی اگر واقعا اینکار رو میکردی نمیتونستی انقدر بخوری چون یک فرد لاغر انقدر نمیخوره
افراد لتغر پرخوری ندارن ولی اگر گرسنه باشن یک ساندیج رو با خیال راحت تا ته میخورن با نوشابه و شاید سیب زمینی شاید هم تهش رو بزارن و نخورن اما وقتی سیرن اون ساندویج لب نمیزنند ولب افراد چاق وقتی سیرن میخورن ته ساندویج بچشون هم میخورن وقتی سیرنا
چون خودشون رو ازاد نمیبینند چون از اون ساندویج وحشت دارن و البته وقتی میخورن با هر گازی به انباشته شدن چربیهاشون فکر میکنند تازه روش بستنی هم میخورن چون همیشه در دنیای چاق ها احتمال بروز امدن قحطی
و اونها باید خوب بخورن تا برای قحطی اماده باشن
بالاخره شنبع رژیم میاد یا خودشون تصمیم میرن یا یه دوست مجبورشون میکنه
شاید چند ماه طول بکشه که اون شنبه برسه و اون چاق داره با خودش چی کار میکنه تو این مدت
حالا تا دیروز به هیچ چی رحم نمیکرد امروز با اون هیکل گندش یک ترازو کوچک برمیداره و وزن میکنه ساندویجش وزن میکنه و اضافش برمیداره
یا تو فست فودی ظرف سبزیجات پختش رو از تو کیفش برمیداره
یا با پیتزاش دوغ میخوره چون نوشابه ممنوع و دوغ ازاد چند تا دوغ میخوره یک ظرف بزرگ هم سالاد اینا براش ازاده
یا کلا نمیخوره و بقیه رو نگاه میکنه
یا میخوره میگه امشب رژبم دو ولش از فردا
همه اینها به ترس از خوردن برمیگرده
یک عمر از خوردن ترسیدیم چه خیری دیدیم یک باد نترسیم
اون دوست لاغرم که دوست داشت چاق شه ولی هیچی نمیخورد وقتی بهش گفتم بخور گفت فایده نداره غذا اصلا تو چاقی تاثیری نداره
اگر من به جمله اون به این محکمی ایمان بیارم به همون اندازه لاغر میشم
من هم نمیتونم باورکنم که غذا چاق نمیکنه خیلی سخته باورش ولی با تمام وجودم باور دارم اگر به این باور برسم دیگه هیچ وقت چاق نخواهم بود هیچ وقت
اخه نون و پنیر چی با چایی شیرین که هر روز برامون جذاب تر میشه و حتی یک روز هم نمیگیم صبحانه میل نداریم ولی لاغرهای زیادی رو دیدم که صبحهای زیادی صبحانه نخوردن
ترس از خوردن صبحانه ما رو صبحها گرسنه میکنه امیدوارم تونسته باشم راهنماییتون کنم
استاد ممنون میشم صحت یا غلط بودن حرفهام رو تایید کنید