0

افکار خود را انتخاب کنید

اندازه متن

نوشته محمود عزیز در بخش نظرات این نوشته:

چه زیبا فرمودید ولی چه سخت می توان به این آموزش عمل کرد  و ان را در زندگی اجرا کرد 

من تا دیروز فکر می کردم که ذهن ام را خیلی خوب کنترل میکنم و به افکار منفی اجاره ورود به ذهنم را نمیدهم تا اینکه دیروز پسرم از خانه بیرون رفت و من چند باری روی گوشی او زنگ زدم که بپرسم کی میرسه خونه که دیدم گوشی اش را جواب نمیده

خدا میدونه چنان  استرسی به جانم افتاد وچه راحت افکار منفی وارد ذهن من شدند که من سریع از جا بلند شدم که لباس بیرون  بپوشم و برم دنبالش که دیدم خودش در حیاط را باز کرد و وارد خانه شد 

و اونوقت بود که یاد حرف های استاد افتادم که چه راحت شیطان  افکار ادم هایی مثل من را به دست می گیره و به هر کجا که بخواهد می کشونه و به قول استاد از کاه چنان کوهی می سازه  که من حتی لباس پوشیدم که برم دنبالش 

  و اون وقت بود که با تمام وجودم حرف های استاد را درک  کردم    

البته در این میان ندایی هم  به گوشم می خورد که ارام باش خداوند نگهدار اوست و پسر م را به خدا بسپارم اما  صدای او در میان نجواهای شیطان گم بود و زیاد به گوشم نمیرسید

من  همه ی  گفته های استاد را از بر بودم اما عمل کردن به انها  چیز دیگری  هست  و همت بالایی می خواهد

اینکه در جمعی  قرار می گیریم و حرف و سخن های زیادی زده میشه و یا در همچین موقعیت هایی قرار می گیریم  ویا زمانی که با خودمون خلوت می کنیم 

فرصت مناسبی هست برای شیطان  که دست به کار شده و احساس  خوب ما را از ما بگیره  

و چون ما از این حقیقت مطلع هستیم نباید اجازه بدهیم که این  اتفاق  به  راحتی  بیفته  هر  موقع  فکری  به ذهن ما اومد اگه حالمون  را خوب می کنه ما مجاز هستیم که اون  فکر  را  مرور  کنیم  ولی  اگه  اون  افکار  در  ما  احساس  بد ایجاد  کنه  ما  مجاز به  مرور  کردن  ان نیستم  

چیزی که در این  میان  مهم  هست  احساس  ماست  افکار  ما در فرکانس  هایی که ما در جهان هستی می فرستیم  مؤثر  هستند  در واقع این افکار ما هستند که قدرت دارند و اتفاقات بعدی  زندگی ما  را  رقم میزنند با  هر فکری  که  به  ذهن ما میاد به ما احساسی مطابق با اون افکار دست میده  و از  اونجایی  که جهان هستی با احساس ما سر و کار  داره از همون اتفاقاتی را برای ما می فرسته که ما بارها  و بارها بهش فکر کردیم و احساس ما تغییر کرده   و این همان قانون جذب  است  که ما همیشه در زندگی مون به دنبال اش هستیم و هر روز وهر  روز بدون اینکه به اون توجه خاصی داشته باشیم تکراش می کنیم و با این روش نعمت ها را و یا اتفاقات نا خوشایند را به سمت خودمون جذب می کنیم 

و به عبارت دیگر می توان گفت سرنوشت مون دست خودمون هست  و این ما هستیم که اتفاقات آینده خودمون  را با افکارمون داریم رقم  میزنیم 

  و من قبلا از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتم و فکر می کردم اینده من و همه اتفاقاتی که در زندگی من رخ میدهد از طرف خداست تا من را امتحان کنه و من هم باید خیلی حواسم جمع باشه تا بتونم از این امتحانات سربلند بیرون بیام

خدا را شکر الان به خیلی اگاهی های جدید رسیدم   و بابتش خداوند را سپاسگزارم 

من هر روز صبح که از خواب بیدار میشم یه فرصت دوباره ای هست که خداوند به من داده که یه روز دیگه ای را در این دنیا باشم  و از اونجایی که خبر ندارم که فردایی هم برام باشه باید تمام سعی خودم را به کار ببرم تا از اول صبح تا اخر شب فکرم را کنترل کنم  به قشنگی ها و زیبایی های زندگی ام توجه کنم ورودی های منفی و مخرب را به ذهنم راه ندهم و از رندگی ام لذت ببرم زندگی که خداوند به من داده من باید قدردان خدای خوب خودم باشم و با حس و حال خوب  شکر او را بجا اورم

 و در اخر هم تشکر می کنم از استاد عزیز  و اموزش های خوبشون

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.21 from 34 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23941
برچسب ها:
19 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا فروغی
      1402/06/13 15:26
      مدت عضویت: 551 روز
      امتیاز کاربر: 15020 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز 

      من هم در گذشته احساس بدی درباره خودم در افکارم داشتم و فکرم به حرف‌ها و توجهم به نظرات دیگران درباره خودم بود تا اینکه مدت‌ها من بدون آگاهی اس خودم را بد می‌کردم و از دیگران شاکی بودم و خوشحال نبودم و فکر می‌کردم که وقتی دیگران با من رفتار خوبی ندارند این یعنی که من را دوست ندارم و همیشه دلم می‌خواست که تنها باشم و با حرف‌ها و افکار بقیه روبرو نشم،

      تا مدت‌ها ا یا ماه‌ها روی حرف‌های بقیه تمرکز می‌کردم و حرف‌ها و افکارشان را تکرار و مرور می‌کردم در ذهنم و احساس بدی رو برای خودم در طول روز و زندگی به وجود می‌آوردم،

      همیشه سعی می‌کردم که با خوبی و خوشرویی رفتار کنم اما از افکار بدی در ذهنم برخوردار بودم و عملم با ذهنم یکی نبود رفتارم با طرز مختلف بود و دیدگاهم این بود که تو انسان تنها و ناراحتی هستی،

      و همه این‌ها به این دلیل بود که زیاد از حد از دیگران انتظار داشتم و در طول روز انتخابم از زندگی و افکار خوبی و احساس خوب نبود زیرا اگاهی لازم رو درباره انتخاب افکار خوب نداشتم،

      فکر می‌کردم که دیگران باید باعث خوشحالی یا انرژی خوبی در من شوند و همیشه از دیگران شکایت داشتم که با حرف‌هایشان حال منو بد می‌کنند و از ذهن خودم بی‌خبر بودنم وقدرت ذهنیم رو دست کم گرفته بودم ،

      فک میکردم من در اتفاق های روز که برام پیش میان هیچ نقشی ندارم و این یک باور اشتباه بود ،

      تا زمانی که با گوش دادن این فایل و اگاهی من درک کردم که خودم مسعول اتفاق های روزمره خودم هستم و منم که با طرز فکرم مسائل رو به خودم جذب میکنم منم که انتخاب میکنم خوب ببینم خوب باشم خوب حرف بزنم زیبا فکر کنم سپاسگزار باشم یا برعکس ،

      هیچ کس در انتخاب افکار من نقش نداره منم که تصمیم میگیرم در طول روز به چه چیز های بیشتر توجه کنم یا انتخاب کنم چه طعم هایی رو دریافت کنم ،

      وقتی که تصمیم بگیرم که افکار خودم رو انتخاب کنم و من انتخاب کردم که بهترین ها رو بخوام به بهترین ها به خوبی ها زیبایی ها سلامتی عشق و مهربانی فکر کنم و کم کم بر اساس ذهنم دیدم که بقیه هم با من رفتار متفاوتی دارند چون من عوض شده بودم چون من ذهن اگاهی دارم و در باره ی همه چیزبا احساس خوب و فکر میکنم و با توکل و ایمان میدونم که از زندگیم چی میخوام و انتخاب من خوبی هاست ،

      دیگه از کسی شکایت ندارم و توقع هم ندارم تا یک فرد با یک ذهنیت متفاوت از بیرون بتونه باعث خوشحالی من بشه و منم که میتونم شاد باشم ارامش داشته باشم و در شروع روز که از خواب بیدار میشم انتخاب کنم چه افکاری رو میخوام در اون روز داشته باشم و مهم تر این که بین افکارم و رفتارم تفاوت نداشته باشه و همونی رو که دوست دارم رفتار کنم تا هر روز خودم رو بهتر و بهتر جلو برم و من مطمئنم و به خدا ایمان دارم که نعمت های خوبش در انتظار من هستن پس با احساس خوب و شکر گذاری میخوام که بهترین خودم باشم،

      باتشکرازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/04/01 17:51
      مدت عضویت: 542 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

       “ به نام او که زیباست و زیبایی را دوست دارد ”

      درود به همگی و استاد عزیز ؛

      افکار خود را انتخاب کنید ؛

      خدای خوبی ها برای همه ی چیز شکرت .

      واقعا اگر ما بتوانیم در طول روز آگاهانه انتخاب کنیم که به چه چیزی فکر کنیم و به چیزی فکر نکنیم گام بلندی در لذت بردن از زندگی خود بر داشته ایم .اگر فکر یا افکاری حال و احساس مرا آشفته کند و با فکر کردن به آنها دچار استرس و نگرانی می شوم پس باید بدانم و آگاه باشم که شیطان درون من دست به کار شده است که وظیفه ی خود را به نحو احسن به انجام برساند و من نباید این اجازه را به او بدهم چون این حق من است که از تمامی لحظات زیبای زندگی خود لذت ببرم . من می توانم آگاهانه با انتخاب فکر و افکار خوشایند و زیبا ، حال و احساس خود را خوب کنم و اتفاقات خوب و زیبا را برای خودم رقم بزنم تنها اگر آگاه و هشیار باشم در انتخاب هایم .من باید هر روز بعد از اینکه چشمهایم را باز کردم بلافاصله از خداوند بزرگ و مهربان تشکر کنم که بار دیگر فرصت زندگی کردن را به من داده است و از همان ابتدای روز با افکار و نگرش خوب ، روز خود را شروع کنم تا احساس و حالم خوب شود .با فکر کردن به تمامی داشته هایی که هم اکنون دارم و شاید آرزوی خیلی از انسان ها باشد ،با فکر کردن به اهدافی که می خواهم به آنها برسم و شکر گذاری از اینکه هدفی دارم تا آن را دنبال کنم .با انگیزه دادن به خود از طریق سایت تناسب فکری و خواندن کتاب های مورد علاقه ام ، با گوش دادن به آهنگ های شاد و رقصیدن ، با بازی کردن با بچه هایم و … .خدایا شکرت که تو را دارم و نعمت های زیادی به من عطا کرده ای .خدایا شکرت .

      “ یا حق ” 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/03/21 13:14
      مدت عضویت: 551 روز
      امتیاز کاربر: 15020 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 358 کلمه

      باسلام خدمت شما،

      سلام خدای مهربون من ازتو سپاسگزارم که امروز هم یک فرصت زندگی کردن را به من هدیه داده ای و برای داشتن احساس خوب و نعمت های خوب و سلامتی جسم خودم ازتون تشکر می کنم و من به تو ایمان دارم که همیشه در تمام لحظه های زندگی من حضور داری و من با داشتن احساس خوب تو را عبادت می کنم و برای تمام داشته‌هایم از تو و قدردانی می کنم و دوست دارم همانند تو در هر روز به تکرار کردن انساج خوب بپردازم و میدونم تو خدای جهانی زیبا هستی و من هم مانند تو زیبا ببینم و رفتار کنم تا جهانم زیبا بشه،

      خدای مهربونم خیلی ممنونم که به من قدرت عقل داده و حق این رو داده که انتخاب کنم با انرژی و احساس خوب حرکت کنم و در مسیر خوب تو همیشه به مامانم خیلی احساس خوبی دارم از اینکه در زندگی به تغییرات خوبی رسیدم از تو سپاسگزارم و میدونم که باز هم به هدف های خودم و آرزوهای خودم با توکل به تو خواهم رسید و هدایت من باعث شده تا هر روز سعی می کنم احساس بهتری داشته باشم و من امروز می خواهم بهترین خودم باشم و همیشه سعی می کنم با بهترین شکل ممکن زندگی را تجربه کنم تا همیشه لذت ببرم،

      من برای امروز و غذای ذهن خودم تصمیم گرفتم افکاری خوب را وارد مخزن ذهنم کنم عشق مهربانی دوست داشتن سلامتی فراوانی نعمت ها و در نهایت زندگی در مسیر اراده خداوند را با آگاهی شروع می کنم و هر زمان که از خواب بیدار میشم احساس من هر روز بهتر و بهتر از دیروز میشه زیرا که خوابیدن یک موهبت الهی است که انسان از نو شروع کند و مجدد افکارش رو در طول روز انتخاب کند که چه نوع افکاری را دوست دارد وارد ذهن خودش کند من امروز تصمیم گرفتم همه چیز را با احساس خوب تجربه کنم و در هر شرایطی برای لذت بردن بیشتر از زندگی و سپاسگزاری از نعمت های خوب زندگی تلاش کنند تا همیشه رفتار خوبی با خودم و افراد کنار خودم داشته باشم مهم ترین چیز این است که امروز هم بهترین خودم باشم  

      باتشکرازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mahmod Yosefi
      1401/03/03 08:23
      مدت عضویت: 1234 روز
      امتیاز کاربر: 2883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      سلام  به همه دوستان

      چه زیبا فرمودید ولی چه سخت می توان به این آموزش عمل کرد  و ان را در زندگی اجرا کرد 

      من تا دیروز فکر می کردم که ذهن ام را خیلی خوب کنترل میکنم و به افکار منفی اجاره ورود  به ذهنم را نمیدهم تا اینکه دیروز پسرم از خانه بیرون رفت و من چند باری روی گوشی  او زنگ زدم که بپرسم   کی میرسه خونه که دیدم گوشی اش را جواب نمیده

      خدا میدونه چنان  استرسی به جانم افتاد وچه راحت افکار منفی وارد ذهن من شدند که من سریع از جا بلند شدم که لباس بیرون  بپوشم و برم دنبالش که دیدم خودش در حیاط را باز کرد و وارد خانه شد 

      و اونوقت بود که یاد حرف های استاد افتادم که چه راحت شیطان  افکار ادم هایی مثل من را به دست می گیره و به هر کجا که بخواهد می کشونه و به قول استاد از کاه چنان کوهی می سازه  که من حتی لباس پوشیدم که برم دنبالش 

        و اون وقت بود که با تمام وجودم حرف های استاد را درک  کردم    

      البته در این میان ندایی هم  به گوشم می خورد که ارام باش خداوند نگهدار اوست و پسر م را به خدا بسپارم اما  صدای او در میان نجواهای شیطان گم بود و زیاد به گوشم نمیرسید

      من  همه ی  گفته های استاد را از بر بودم اما عمل کردن به انها  چیز دیگری  هست  و همت بالایی می خواهد

      اینکه در جمعی  قرار می گیریم و حرف و سخن های زیادی زده میشه و یا در همچین موقعیت هایی قرار می گیریم  ویا زمانی که با خودمون خلوت می کنیم 

      فرصت مناسبی هست برای شیطان  که دست به کار شده و احساس  خوب ما را از ما بگیره  

      و چون ما از این حقیقت مطلع هستیم نباید اجازه بدهیم که این  اتفاق  به  راحتی  بیفته  هر  موقع  فکری  به ذهن ما اومد اگه حالمون  را خوب می کنه ما مجاز هستیم که اون  فکر  را  مرور  کنیم  ولی  اگه  اون  افکار  در  ما  احساس  بد ایجاد  کنه  ما  مجاز به  مرور  کردن  ان نیستم  

      چیزی که در این  میان  مهم  هست  احساس  ماست  افکار  ما در فرکانس  هایی که ما در جهان هستی می فرستیم  مؤثر  هستند  در واقع این افکار ما هستند که قدرت دارند و اتفاقات بعدی  زندگی ما  را  رقم میزنند با  هر فکری  که  به  ذهن ما میاد به ما احساسی مطابق با اون افکار دست میده  و از  اونجایی  که جهان هستی با احساس ما سر و کار  داره از همون اتفاقاتی را برای ما می فرسته که ما بارها  و بارها بهش فکر کردیم و احساس ما تغییر کرده   و این همان قانون جذب  است  که ما همیشه در زندگی مون به دنبال اش هستیم و هر روز وهر  روز بدون اینکه به اون توجه خاصی داشته باشیم تکراش می کنیم و با این روش نعمت ها را و یا اتفاقات نا خوشایند را به سمت خودمون جذب می کنیم 

      و به عبارت دیگر می توان گفت سرنوشت مون دست خودمون هست  و این ما هستیم که اتفاقات آینده خودمون  را با افکارمون داریم رقم  میزنیم 

        و من قبلا از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتم و فکر می کردم اینده من و همه اتفاقاتی که در زندگی من رخ میدهد از طرف خداست تا من را امتحان کنه و من هم باید خیلی حواسم جمع باشه تا بتونم از این امتحانات سربلند بیرون بیام

      خدا را شکر الان به خیلی اگاهی های جدید رسیدم   و بابتش خداوند را سپاسگزارم 

      من هر روز صبح که از خواب بیدار میشم یه فرصت دوباره ای هست که خداوند به من داده که یه روز دیگه ای را در این دنیا باشم  و از اونجایی که خبر ندارم که فردایی هم برام باشه باید تمام سعی خودم را به کار ببرم تا از اول صبح تا اخر شب فکرم را کنترل کنم  به قشنگی ها و زیبایی های زندگی ام توجه کنم ورودی های منفی و مخرب را به ذهنم راه ندهم و از رندگی ام لذت ببرم زندگی که خداوند به من داده من باید قدردان خدای خوب خودم باشم و با حس و حال خوب  شکر او را بجا اورم

       و در اخر هم تشکر می کنم از استاد عزیز  و اموزش های خوبشون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/05 00:17
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,417 کلمه

      من انتظار تجربه کردن شادی و خوش بختی و سعادت و آرامش و ثروت و …رو دارم (چون من مطمعنم من اومدم در این دنیا که فقط خیر و خوبی و خوشی وبرکت و رحمت و نعمت رو تجربه کنم چون حق مسلم من هستن و طبیعی هست که من غرق در این نعمتها باشم و اگر غیر از این به من میرسه نتیجه ی اعمال و افکار خودم هست و غیر طبیعی هست و از نبود ایمان من به خدا در اون نعمت هست گرنه خدای من فقط به من خیر و خوبی میده )
      انتخاب کردن چی هست ؟؟؟
      در مورد خوردن با دورهای لاغری استاد عزیز خوب یاد گرفتیم که باید انتخاب کنیم که من میخوام این غذا رو بخورم و به این مقدار بخورم و خودمون مسولیت خوردنمون رو بر عهده گرفتیم .

      پس در افکارهم باید انتخاب درست داشته باشیم که چه فکری رو میخوام مرور کنیم(ما آدمها در خوردن خیلی وسواس هستیم یعنی هر چیزی رو نمیخوریم چیز کثیف رو نمیخوریم یا غذایی رو که بدونیم بهداشتی نیست نمیخورییم یا بدو نیم داخل غذا اشغال هست نمیخوریم تازه اگر هم بخوریم سریع جسم ما واکنش نشون میده مثلا مسموم میشیم یا مریض میشیم چون غدای غیر بهداشتی خوردیم اما چطور هست هر فکری رو به خورد این ذهن و روح میدیم اما اونها مریض نمیشن چون دیده نمیشن ؟؟؟)
      و همیشه به خودت بگو میخوام این فکر رو مرور کنم یا نه ؟؟ببین بهت حال خوب میده یا نه؟؟ و بببین مرور اون فکر حال بد میده و شما رو نگران میکنه یا نه ؟؟(هر فکر بدی ‌که حال ما رو بد میکنه و استرس و نگرانی میاره رو نباید مرور کنیم چون اون فکر شیطانی هست و ما رو از منبع خودمون و از اصل خودمون جدا کرده که حالمون بد هست و سریع باید اون فکر رو کنار بزاریم و مجاز نیستیم مرورش کنیم گفتیم احساس ما مثل دزدگیر ما هست که اگر بد بشه آژیر میکشه که از منبع دور شدی برگرد پیش خودش وصل شو به خودش )
      نتیجه ی هر فکری از اول مشخص هست و بببین میخوایی جه فکری رو مرور کنی مثلا در زمینه ی لاغری :
      میخوای فکر کنی من دارم لاغر میشم چون این نشانه ها رو در جسمم و رفتارم میبینم و این افکار رو در سرم دارم پس مجازی که این افکار رو مرور کنی (من هر روز به خودم میگم من دارم لاغر میشم چون تونستم به آموزها عمل کنم پس من در مسیر لاغری هستم چون رفتارم و افکارم همسو با خواسته ام هستن پس من دارم لاغر میشم )

      ولی برعکس اگر فکر بد کنی :
      که نه اوضاع بد هست و نکنه من بیمار بشم و نکنه فلانی رفت بیرون برنگرده این افکار فقط استرس و نگرانی مید ه و حالت رو بد میکنه (تو مجاز به مرور این افکار نیستی چون این افکار بد مثل همون غذای مسموم هستن که میخوری و بیمار میشی این افکار هم مسموم و غیر بهداشتی هستن و روح و روان تو رو خراب میکنن و وقتی ذهن تو پشت سرم از این افکار داشت باعث میشه تو اوایل احساس ناامیدی کنی و نگرانی کنی و کم کم تو رو به جایی میرسونن که هیچ امیدی به زندگی در تو نیست و یکم بعد میبینی که جسم تو رو هم داغون کردن و سپس فرد رو به کام مرگ میکشونن همین افکار منفی که به سادگی از کنارشون رد میشیم و اینقدر آدمها دارن اونها رو با با هیجان دنبال میکنن و در انتشار دادن اونها از هم سبقت میگیرین آخه چرا ؟؟؟)
      از همو ن اول نتیجه ی هر فکر در درون شما مشخص هست و بر هیچ کس پوشیده نیست (افکار منفی حال بد رو در تو به وجود میارن و افکار مثبت حال خوب رو در تو به وجود میارن حالا اختیار دست تو هست )
      اگر میخوایی سرنوشتت دست خودت باشه که بعضیا میگن نه سرنوشت دست رییس جمهور و فلانی و … هست باید افکارت رو دست چین کنی و افکار خوب رو دست چین کن و موضوعات خوب رو دست چین کن برای خودت (من خودم به شدت حواسم رو میدم اگر از بیماری خوشم نمیاد حرفش رو نمیزنم اگر بی پولی رو دوست ندارم با هیچ کس حرفش رو نمیزنم و .. نه تنها حرف نزنم بلکه هیچ فیلم و گفت و گو و اهنگ و اخبار و …. رو دنبال نمیکنم و تمام تمرکزم رو روی خواسته هام و اهدافم میزارم و اونها رو دنبال میکنم اصلا اینقدر خوشم میاد خواسته هام رو بنویسم یا همون جعبه ی ارزوها رو که استاد گفتن چون حالم خوب میشه چون تمرکزم میره رو چیزهایی که دوست دارم داشته باشم و قراره از خدا بگیریم و این کار بعد از نوشتن دیدگاهم و گوش دادن به فایلهای هر روز به عنوان یکی از تفریحها و لذتهای من هست مرور خواسته ها و اهدافم )

      و هرکس این کار رو کنه ذهنش رو بیشتر کنترل میکنه و موفق تر میشه
      و شروع هر روز یه فرصت مناسب هست که میخوایی چه افکاری رو مرور کنی بعد از هر خواب که بلند میشید بدن شما ریست میشه وذهن شما خالی خالی میشه و دو فرد هستن که باید سریع کارش رو شروع کنن یکی شیطان درون هست که شروع میکنه به افکار منفی دادن که حال شما رو بد میکنه و دیگری خودتون هستید که باید حالتون رو خوب کنید و اما شیطان که خود به خود کارش رو شروع مبکنه چون قسم خورده که نزاره آب خوش از گلوی ما انسانها پایین بره و از هر کاهی کوه میسازه و بارها دیدید که اگر کمی بچه ی شما دیر بیاد شما رو میبره به ..( من هر روز صبح که از خواب پا میشم اول از همه اینکه خدا رو شکر میکنم که یه فرصت دیگه دارم برای دیدن زیباییهای خودم و اطرافم و بعد تمام توجه و تمرکزم رو میارم روی داشته هام از خودم و از همه چیز در اطراف خودم راضیم و سپاسگزارم و میدونم سپاسگزاری به حرف و کلام نیست و با حال خوبم و با اون حس خوشحالی و راضی بودنی که دارم از همه چیز م روزم رو شروع میکنم و میدونم سپاسگزاری چون باعث میشه توجه تو رو بیاره روی چیزهایی که داریی خیلی حالت رو خوب میکنه و فرکانس آدم رو بالا میاره من عاشق اینم که توجه کنم به چیزهایی که دارم از زندگیم همسرم تا دخترم و پسرم و خودم و بی نهایت حالم خوب میشه اینقدر خوب میشه که یه وقتایی گریم میگیره ولی گریه شوق از اینکه این همه نعمت دارم در اطرافم و از اینکه چقدر خدا رو حس میکنم در زندگیم و چقدر قانون جهان رو دارم زیبا درک میکنم و این حالم رو در همین زمانهایی دارم تجربه میکنم که اطرافیان من دارن گریه میکنن برای نداشتها و بدبختی ها و اوضاع بد و …)
      پس من باید متعهد باشم به انتخاب افکار مناسب
      خدا رو شکر که یه روز دیگه زتده بودم و لذت بردم
      متعهد باش که افکار خوب رو انتخاب کنی برای مرور کردن و اگر هر فکری حالت رو بد میکنه رهاش کن و به جاش به افکار خوب فکر کن
      روز خوب نخواهد امد روز برای همه یکسان هست و فقط افراد هست که با انتخاب افکار انتخاب میکنن روز رو چطور سپری بکنن (من خوب این رو درک کردم که خودم باید روز خودم رو بسازم ومن بر عکس بقیه اگر تنها باشم و در خلوت خودم باشم و به دور از گفت و گوهای اطرافیانم که در این مسیر نیستن باشم روز بهتری رو برای خودم خواهم ساخت و هیچ کس در ساختن این روز خوب من دخالت نداره فقط خودم برای خودم میسازم بدون هیچ پارامتر بیرونی فارغ از اینکه الان بیماری هست و یا نیست و یا اوضاع اقتصادی بد هست یا خوبه و یا دلار و سکه بالاست یا پایین و یا اینکه ریس جمهور چی گفت و چی شد خودم یک نفره روز خوب خودم رو میسازم البته خدای من در هر لحظه با من هست و من رو رها نمیکنه و نکرده مگر اینکه من اون رها کنم و از مسیر خارج بشم )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم