0

ترس از لاغری نداشته باشید!

ترس از لاغری
اندازه متن

همه افرادی که اضافه وزن دارند برای چاق شدن اشتیاق داشته اند اما همین افراد وقتی می خواهند لاغر شوند اگرجه خیلی دوست دارند که لاغر شوند اما اشتیاقی برای لاغر شدن ندارند. آنها در ذهن ناخودآگاه خود ترس از لاغری دارند.

شاید از نظر منطق و عقل تعریف کلمه “اشتیاق” دوست داشتن، عاشق بودن یا علاقه داشتن باشد.

اما آنچه من در مدت چند سال تمرکز بر اصول و عملکرد ذهن درک کردم، اشتیاق داشتن از نظر ذهن، به معنای انتظار داشتن است.

اشتیاق داشتن، توجه کردن است.

اشتیاق داشتن، نگران نتیجه بودن است.

اشتیاق داشتن، ترس از چاق تر شدن یا نگران لاغر نشدن است.

همه ما برای چاقی اشتیاق ذهنی داشته ایم.

این اشتیاق از طریق شنیده ها و دیده های ما در وجود ما شکل گرفته است.

من از همان کودکی مشتاق چاق شدن بوده ام.

هربار که مادرم از مزایای تپل شدن برایم تعریف می کرد مشتاق چاق شدن می شدم.

شاید از نظر معنی و مفهوم ادبیات بین کلمه تپل و چاق تفاوت وجود داشته باشد اما برای ذهن تفاوتی بین تپلی و چاقی وجود ندارد.

تپل شدن یا چاق شدن مستلزم خارج شدن جسم از حالت طبیعی خود است.

بنابراین تفاوتی ندارد شما در کودکی تشویق به تپل شدن شده باشید یا در دوران نوجوانی به خاطر لاغر بودن دوست داشته اید فقط مقداری چاق شوید تا زیباتر یا خوش لباس تر باشید.

همه اینها برای ذهن به معنای اشتیاق شما برای خارج شدن از حالت طبیعی جسم است.

به معنا و مفهوم چاق شدن است.

نکته قابل توجه این است که همه ما شجاعت چاق شدن را داشته ایم.

هرآنچه درباره مزایای تپل شدن یا مقداری چاق شدن شنیده ایم سبب شده است که تمایل و انگیزه درونی ما برای تجربه تغییر جسم یا چاق شدن بیشتر شده است.

تجربه شرایط جدید مستلزم روبرو شدن با شرایط جدید است.

از آنجایی که ذهن ما تمایلی به تجربه شرایط جدید ندارد و ترجیح می دهد همیشه در وضعیت یکنواخت و ثابت باشد خارج شدن از منطقه امن و یکنواخت و تجربه شرایط جدید مستلزم داشتن شجاعت لازم جهت روبرو شدن با شرایط جدید است.

 اطمینان دارم:

همه افرادی که امروز چاق هستند شجاعت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اند.

از آنجایی که در مسیر لاغری با ذهن درک کردم تنها روشی که می تواند ما را برای همیشه در وضعیت متناسب قرار دهد طریقی است که دقیقا بر مبنای چاقی اما در جهت مخالف یعنی لاغری باشد بنابراین برای رسیدن به شرایط تناسب اندام ایده آل و همیشگی باید شجاعت لاغر شدن را در خود ایجاد کنیم.

حرکت چند ساله من در مسیر لاغری با ذهن و همچنین مطالعه هزاران نوشته اعضای سایت تناسب فکری سبب شد که درباره ترس از لاغری در ذهن به یقین و اطمینان برسم.

برای آشنایی بیشتر با ترس از لاغری، چند نمونه از رایج ترین آنها را توضیح می دهم.

1- ترس از لاغر نشدن

اولین و قوی ترین ترسی که در ذهن ما درباره لاغر شدن وجود دارد، ترس از لاغر نشدن است.

هربار که ما برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته باشیم علاوه بر اینکه باور ما درباره لاغر شدن کاری سخت و طاقت فرسا است پررنگ تر می شود، باعث بیشتر شدن ترس ما نسبت به لاغر نشدن می شود.

در 35 سال زندگی توام با چاقی بارها برای لاغر شدن اقدام کرده بودم و هربار که نتیجه نمی گرفتم بیشتر از قبل خود را اسیر سرنوشت و چاقی می دانستم و تصور می کردم من تا ابد نمی توانم لاغر شوم.

بنابراین اگر رویای لاغری دارید باید سعی کنید ترس از لاغر نشدن را در خود کمرنگ کنید.

باید برای خود منطقی کنید که لاغری مانند هر کار دیگری است که تاکنون موفق به یادگیری و انجام آن شده اید.

هرکاری که امروز شما آن را به خوبی انجام می دهید در گذشته نمی توانستید به این خوبی آن را انجام دهید.

شما آن مهارت را آموخته اید.

راه رفتن، صحبت کردن، نوشتن، خواندن، آشپزی کردن، تعمییر وسایل، دوچرخه سواری، رانندگی و هر مهارتی که شما آموخته اید را روزی نمی توانستید انجام دهید.

چاقی مهارتی است که هر فردی که اضافه وزن دارد آن را آموخته است.

اگر می خواهید به خودتان ثابت کنید که چاقی مهارتی پیچیده است کافی است به افرادی توجه کنید که سال هاست تلاش می کنند مقداری افزایش وزن و سایز داشته باشند اما موفق نمی شوند.

لاغری نیز مانند چاقی است با این تفاوت که بسیار ساده تر است.

دلیل ساده تر بودن لاغر شدن این است که حالت طبیعی بدن ما تناسب اندام است و اگر ما امروز چاق هستیم به دلیل آموختن مهارت چاقی و اعمال آن در زندگی روزمره خود بوده است.

بنابراین برای لاغر شدن نیاز نیست شما حتی لاغر شدن را بیاموزید.

فقط کافی است عمل کردن به آموخته های چاقی خود را متوقف کنید.

خودبخود لاغر می شوید.

همه افرادی که اضافه وزن دارند روزگاری متناسب بوده اند بنابراین لاغری و تناسب اندام را همه ما به خوبی می دانیم و پیش فرض جسم همه ما تناسب اندام است.

بنابراین حتی در زمانی که ما مشغول عمل کردن به آموخته های چاقی هستیم جسم ما مقاومت زیادی برای چاق نشدن از خود نشان می دهد و حتی در ایامی که دچار اضافه وزن شده است به طور پیوسته مشغول تلاش برای لاغر شدن است چرا که وظیفه جسم حفظ حالت طبیعی و پیش فرض خود است.

تناسب اندام و سلامتی حالت طبیعی جسم ما می باشد و به همین دلیل زمانی که فرد بیمار می شود جسم سعی می کند آن بیماری را برطرف کند.

در مورد التیام زخم ها، بهبود بیماری ها، ترمیم پوست و مو و سایر اعضای بدن به وضوح می توانید این ویژگی جسم را مشاهده کنید.

بنابراین لاغری حالت پیش فرض و طبیعی بدن ما می باشد و باید به این طریق برای خود منطقی کنید که لاغر شدن ترس ندارد بلکه کاملا عادی و طبیعی است که لاغر شویم.

به اندازه ای که موفق شوید ترس از لاغر نشدن را در خود کمرنگ کنید شور و اشتیاق شما برای حرکت به سمت لاغری بیشتر می شود.

دلیل اینکه بسیاری از افراد چاق به وضعیت خود عادت می کنند و اشتیاق و انگیزه ای برای لاغر شدن ندارند شدت گرفتن ترس از لاغری در ذهن آنها می باشد که سبب می شود آنها تمایلی برای حرکت به سمت لاغری نداشته باشند.

البته شکست های مکرر آنها در استفاده از روش های مختلف لاغری دلیل تشدید ترس از لاغر نشدن در ذهن آنها می باشد.

برای لاغر شدن باید به شکل عالی ترس از لاغر نشدن را در ذهن خود کمرنگ کنید و در مقابل مطمئن باشید که می توانید لاغر شوید و برای ایجاد اطمینان به لاغر شدن به طریقی که شرح داده شد باید برای خود این موضوع را منطقی کنید.

2- ضعیف شدن و بیمار شدن بخاطر لاغر شدن

یکی دیگر از ترس های لاغر شدن ضعیف شدن بدن می باشد که عواقب مختلفی مانند ریزش مو، به خطر افتادن سلامتی و … را به آن ارتباط می دهند.

یکی از مهمترین دلایلی که لاغری در ذهن ما برابر با ضعیف شدن است این است که بسیاری از ما بارها در کودکی شنیده ایم که افراد تپل قوی تر و سلامت هستند.

از دوران کودکی بارها از مادرم شنیده بودم که بچه های تپل قوی تر از افراد لاغر هستند.

بارها من را با هم سن و سال های لاغر مقایسه می کرد و تاکید می کرد که من چون همه چی می خورم و غذامو کامل می خورم قوی تر هستم و مریض نمی شوم.

از همان کودکی در ذهن من تپل بودن دلیل برتری من نسبت به هم سن و سال هایم شده بود.

تپل بودن برای من نماد قدرت، زودتر بزرگ شدن، قوی بودن و بیمار نشدن بود.

به همین دلیل وقتی رویای لاغری داریم به صورت خودبخود نقطه مقابل سلامتی و قوی بودن که مربوط به چاقی است در ذهن ما تداعی می شود که ضعیف شدن و بیماری بخاطر لاغری است.

بسیار مهم است که ترس از ضعیف شدن و بیماری بخاطر لاغری را در ذهن خود اصلاح کنیم.

برای این منظور باید ابتدا به عواقب چاقی توجه کنیم که باعث ایجاد مشکلات فراوان برای افرادی که اضافه وزن دارند شده است.

سپس به مزایای لاغری و تناسب اندام توجه کنیم که تا چه اندازه می تواند باعث شادابی و سلامتی روحی و جسمی ما شود.

به سلامتی افراد متناسب توجه کنید.

به قدرت بدنی و سلامتی جسمی افراد متناسبی که حرکات ورزشی هنرمندانه ای اجرا می کنند توجه کنید.

هیچ فرد چاقی قادر به اجرای این حرکات زیبای ورزشی نیست.

به افراد متناسبی توجه کنید که در سنین بالا در سلامتی کامل هستند.

به راحتی نشستن و برخواستن افراد متناسب توجه کنید.

به طریق مختلف باید برای ذهن خود منطقی کنید که تناسب اندام و لاغری برابر با سلامتی جسمی است.

نکته قابل توجه این است که وقتی بیاموزید برای خود منطقی کنید که حالت پیش فرض جسم ما متناسب بودن است بنابراین منطقی کردن سلامتی بعنوان حالت پیش فرض و طبیعی برای جسم کار ساده ای خواهد بود.

همانگونه که تناسب اندام حالت طبیعی جسم ما می باشد سلامتی نیز ویژگی طبیعی جسم ما می باشد که به دلیل عدم توجه به رعایت موازین بهداشتی و رعایت دستورالعمل های سلامتی باعث به خطر انداختن یا اختلال در سلامتی جسمی خود می شویم.

برای رهایی از چاقی و رسیدن به تناسب اندام ایده آل لازم است که فرمول اشتباه ترس از بیماری و ضعیف شدن بخاطر لاغر شدن را در ذهن خود به شکل صحیح اصلاح کنید.

در ذهن بسیاری از افراد چاق، سلامتی یکی از مزایای چاقی است.

آنها تصور می کنند بخاطر اینکه غذای بیشتری می خورند بدن قوی تر و محکم تری نسبت به افراد لاغر دارند به همین دلیل میزان سلامتی آنها بیشتر از افراد لاغر است.

این افراد وقتی از چاقی به تنگ می آیند و دوست دارند لاغر شوند به صورت ناخودآگاه در ذهن آنها در معرض خطر بیماری و ضعیف شدن قرار می گیرند. چون در ذهن آنها ضعف و بیماری از ویژگی های لاغری است.

در سال هایی که اضافه وزن داشتم هر بار که تصمیم به لاغری می گرفتم اگر در فصل مدارس بود مادرم به شدت مخالفت می کرد و اعتقاد داشت الکی خودم رو ضعیف نکنم که در فصل مدارس مریض نشم.

نکته جالب توجه این که در اقدامات متعدد برای لاغری هر بار که مقداری از وزن من کاهش پیدا می کرد به طریقی که برای دیگران قابل مشاهده بود نصیحت های اطرافیان مبنی بر بیشتر لاغر نشدن شروع میشد.

زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم متوجه شدم یکی از مهمترین دلایل لاغر نشدن افراد چاق ترس های آنها از لاغر شدن است.

یکی از ترس هایی که درباره لاغر شدن در ذهن من بود ترس از ضعف شدن و بیماری بخاطر لاغر شدن بود.

برای برطرف کردن این فرمول اشتباه سعی کردم برای خودم منطقی کنم وضعیت چاقی منشا بیماری های متعدد است و لاغری دلیل سلامتی جسمی می باشد.

اگر در منطقی کردن تناسب اندام بعنوان حالت پیش فرض جسم خود به خوبی عمل کرده باشیم منطقی کردن سلامتی و لاغری کار ساده ای خواهد بود.

همانطور که تناسب اندام حالت پیش فرض جسم ما می باشد، سلامتی نیز یکی دیگر از پیش فرض های جسم ما می باشد.

همه انسانها باید در سلامت کامل جسمی باشند اگر نیستند بخاطر افکار و انتظاری است که از خودشان دارند.

بسیاری از انسانها کاملا پذیرفته اند که طبیعی است که بیمار باشند. و برای انتظار خود برای بیمار شدن دلایل متعددی دارند.

اما واقعیت وجود ما سلامتی کامل جسمی و روحی است.

همانطور که تناسب اندام حالت طبیعی بدن ما می باشد، سلامتی نیز از ویژگی های اولیه جسم ما می باشد.

پس من در ذهنم تناسب اندام یا لاغری را برابر با سلامتی کامل جسمانی قرار دادم.

برای لاغر شدن باید به طریقی که احساس بهتری دارید برای خود منطقی کنید که لاغری برابر است با سلامتی کامل جسمی.

در این صورت تمایل ذهن ناخودآگاه شما برای لاغر شدن بیشتر خواهد شد و ترس از لاغری در شما کمرنگ خواهد شد.

3- لاغر شدن باعث لاغری صورت و زشت شدن می شود.

ترس واضح دیگری که بسیاری از افراد چاق آن را در خود مشاهده می کنند ترس از لاغر شدن صورت بخاطر کاهش وزن و سایز است.

آنها دوست دارند لاغر شوند بدون اینکه صورت آنها تغییر کند.

از زبان افراد چاق زیادی شنیده ام که اگر چه چاقی باعث دردسر و ناراحتی آنها می باشد اما حداقل باعث زیبایی صورت آنها شده است.

این فرمول اشتباه و بسیار خطرناک است و به راحتی می تواند مانع لاغری افراد چاق شود.

حتی اگر چاقی باعث زیباتر شدن صورت بشود به نسبت مشکلاتی که در سایر بخش های جسم بوجود می آورد ارزش و اهمیت ندارد.

چرا که به مرور چاقی چنان در جسم ما گسترده می شود که زیبایی صورت نمی تواند زشتی چاقی سایر بخش های جسم

را مخفی کنید.

پیام هایی زیادی از علاقمندان به لاغری دریافت می کنم که درباره ترس آنها از لاغر شدن صورتشان است.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند محصوصا خانم ها دوست دارند لاغر شوند اما دوست ندارند صورت آنها تغییر کند.

البته عده ای عده ای علاه بر صورت در مورد بازوهای خود نیز چنین نظری دارند.

آنها می خواهند لاغر شوند اما به شرطی که صورت و بازوهای آنها لاغر نشود.

ترس از لاغر شدن صورت به تنهایی می تواند مانع لاغری جسمی شما شود.

برای لاغر شدن باید این ترس را در خود از بین ببرید.

باید برای خود منطقی کنید که شما برای داشتن اندامی متناسب و ایده آل خلق شده اید.

در حالت ایده آل نیاز به چاق بودن صورت یا بازوها نیست.

تناسب اندام به همخوانی کلیه اعضای بدن گفته می شود به شکلی که هر عضو در بهترین حالت خود باشد.

در این صورت نگران صورت یا بازو یا هر قسمت از بدن بودن کار بی هوده و مانع لاغر شدن می شود.

در سال هایی که اضافه وزن داشتم بارها از طریق روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده ام.

هربار که میزان کاهش وزن و سایز من به مقداری می رسید که برای دیگران قابل مشاهده بود اولین تذکر آنها در مورد صورت بود که تاکید می کردند اگه بیشتر لاغر بشی صورتت زشت میشه.

تذکر بعدی درباره شل شدن پوست بود و عده ای عقده داشتند که لاغر شدن باعث زردی چهره من شده است.

خلاصه دیدگاه ها متفاوت بود ولی همگی تاکید بر بیشتر لاغر نشدن داشتند.

به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و به طریقه عملکرد ذهن پی بردم، متوجه شدم که انجام هرکاری برای ذهن سخت و دشوار باشد به طریق مختلف مانع انجام آن کار می شود.

این ویژگی ذهن را در بارها اقدام کردن برای لاغر شدن به خوبی تجربه کرده بودم.

هربار که تصمیم به اجرای برنامه رژیمی یا ورزشی برای لاغر شدن می گرفتم بعد از چند روز ادامه آن روش برای من سخت می شد و انقدر فشار ذهن و عصبی در من افزایش پیدا می کرد که نمی توانستم به تصمیم خود برای اجرای آن برنامه ها عمل کنم و همه چیز به حالت قبل بر می گشت.

هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دادم مطمئن تر شدم که اگر می خواهم لاغر شوم باید در ابتدا لاغر شدن را برای ذهن خودم ساده و دست یافتنی کنم به طریقی که هربار به لاغر شدن قکر می کنم احساس ترس و ناراحتی از اجرای برنامه های رژیمی یا ورزشی نداشته باشم.

سپس ترس از لاغر شدن را در خودم کمرنگ کنم.

اجرای این دو مرحله تاثیر بسیار زیادی در موفیت من برای لاغر شدن داشت.

ترس از اجرای روش های قبلی برای لاغر شدن را با انجام تمرینات ذهنی ساده و تاثیر گذار که در دوره ورود به سرزمین لاغرها به طور مفصل درباره آن ها توضیح داده شده است به شکل قابل توجهی کمرنگ کرده و به مرور کاملا از بین رفت و آن ترس و وجشت اجرای روش های لاغری به شوق و اشتیاق اجرای روش های ذهنی برای لاغر شدن تبدیل شد.

ترس از لاغر شدن به خاطر شل شدن پوست، لاغر شدن صورت یا زرد شدن چهره و … را با توجه کردن به افراد متناسب که چهره شاداب و همچنین صورت زیبایی داشتند در خودم کم رنگ کردم که البته هرچه متناسب تر می شدم بیشتر باور می کردم که لاغر شدن باعث زشتی من نمی شود بلکه باعث سلامتی و زیبایی و شادابی من شده است.

ترس از لاغر شدن به طریق مختلف در افکار ما وجود دارد و به راحتی می تواند مانع لاغری ما شود.

اگر رویای لاغر شدن دارید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

برای ایجاد شجاعت لاغر شدن باید برای ذهن خود منطقی کنید که لاغر شدن ترس ندارد.

مهمترین موضوعی که باعث تشدید ترس از لاغر شدن می باشد فرمول های چاقی است که از سالها قبل در ذهن ما ایجاد شده اند.

به عنوان مثال شاید شما هم مثل من بارها شنیده باشید که تپل شدن یا چاق شدن باعث می شود که انسان قوی تری باشیم.

حالا فکر کنید شما می خوای لاغر بشی

این فرمول اشتباه به شکل معکوس در ذهن شما ایجاد می شود.

“لاغر شدن باعث ضعیف شدن و ناتوانی جسمی می شود.”

شکل گیری این فرمول به راحتی باعث ایجاد ترس از لاعری در ذهن ما می شود.

هر موضوعی که به عنوان مزیت چاقی در ذهن ما ثبت شده است برای لاغری به ترس های ما تبدیل می شوند.

با خود فکر کنید و مزایای چاقی را در ذهن خود بررسی کنید.

هرچه بیشتر غذا بخوری قوی تر می شوی.

آدم های چاق صورت سرخ و سفیدی دارند.

چاقی باعث مقاومت بدن در برابر بیماری ها می شود.

هر دلیل مثبتی برای چاقی در ذهن ما وجود داشته باشد همان دلیل به ترس از لاغری تبدیل خواهد شد.

اگه بخوام لاغر بشم باید کمتر غذا بخورم و بدن من ضعیف خواهد شد.

اگه من لاغر بشم صورتم زرد و بی روح می شود.

اگه من لاغر بشم بدنم ضعیف می شود و ممکن است مریض شوم.

اینها چند مثال از تبدیل شدن مزایای چاقی به ترس های لاغری است که هر کدام از آنها می تواند مانع لاغر شدن ما شود.

موضوع ترس در ذهن ما فقط مربوط به لاغری نیست بلکه در تمام جنبه های زندگی ما وجود دارد.

ترس از عاشق شدن

ترس از ادامه تحصیل دادن

ترس از بچه دار شدن

ترس از ثروتمند شدن

ترس از مستقل شدن

ترس از جدا شدن

و بسیاری ترس های دیگر که هر کدام به تنهایی مانع تغییر زندگی ما در آن موضوع می شوند.

بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید باید شجاعت روبرو شد با ترس های خود را داشته باشید.

باید تصمیم قاطع بگیرید که من می خواهم لاغر شوم و ترس های لاغری را تجربه کنم.

باید در خود این اطمینان را ایجاد کنید که ترس های من درباره لاغری واقعی نیستند.

باید در ذهن خود فرمول هایی ایجاد کنید که مزایای لاغری را مشخص می کنند.

همانطور که سالها درباره مزایای چاقی در ذهن خود فرمول های متعدد ایجاد کرده ایم، اکنون باید ذهن خود را مملو از فرمول های جدید درباره مزایای لاغری بکنیم تا به مرور ترس ما از لاغری به شجاعت برای لاغری تبدیل شود.

منتظر خواندن تجربه های شما درباره ترس از لاغری داشتن و تصمیم برای مواجه شدن با ترس های خود هستم.

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.67 from 12 votes

https://tanasobefekri.net/?p=24112
برچسب ها:
24 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/11 11:50
      مدت عضویت: 884 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,390 کلمه

      سلام . 

      وقتی گرفتار حس رنج چاقی میشم مدت زمان زیادی در این حس می مونم ولی وقتی وارد حس خوب لاغری میشم این حس زودتر تموم میشه . 

      این یه باوره که من امروز پیدا کردم . 

      حالا به خودم ثابت می کنم این فقط یه فرموله که از درجه ی اعتبار ساقطه . 

      من از دیشب که حسم خوب شد تا همین نیم ساعت پیش حسم عالی بود یعنی دیشب حدودای غروب تا الان حدودا ساعت ۱۱ تقریبا ۱۸ ساعت من در حس خوب لاغری بودم . 

      اما الان با دیدن چند تا عکس دوباره حس چاقی اومد بهم و باز افتادم در مدار چاقی و رنجهاش . 

      مدار چاقی منو اذیت میکنه . حالمو میگیره . نمیزاره از زندگی لذت ببرم . 

      ولی مدار لاغری حال منو خوب می کنه . 

      من میخوام لاغر باشم . 

      پس باید عادت کنم که در ذهنم فرمولهای لاغری دور بزنه . 

      من با دیدن چندین فرد متناسب شدیدا حس چاقی کردم حس حسرت اذیتم کرد و دوباره از سرزمین لاغری خودم رو دور دیدم . 

      ولی من میخوام لاغر بشم . دوست دارم به طبیعت خودم برگردم . 

      چرا دیدن چند تا عکس دختر باعث میشه من از مسیر لاغری خارج بشم . چون اونا رو بیشتر از خودم باور دارم . 

      چون عزت نفسم پایینه . پس اینا هم فرمولهای دیگه هستن . 

      من باید عزت نفسمو بالا ببرم . 

      لاغری موهبتیه که به همه داده شده که منم مثل بقیه میتونم از وجودش بهره مند بشم . 

      لاغری موهبتیه که همه ی  ما انسانها قادر به دریافت و استفاده از این موهبت هستیم . 

      وای خدا انگار کم کم داره حالم خوب میشه . 

      لاغری یه موهبته از طرف خدا که همواره جاریه و تموم نمیشه و اینجوری نیست که وقتی عده ی زیادی اون رو دارن پس من ازش بی نصیب باشم . منم حق لاغر شدن دارم . 

      منم حق دارم از زندگیم لذت ببرم . 

      منم حق دارم مثل این ۱۸ ساعت شیرینی حس لاغری رو همیشه همراه خودم داشته باشم . 

      آخه من دارم دنیای لاغریم رو خودم با دستان خودم میسازم . لاغری من دنیاییه که توش شادی و نشاطه . 

      من احساس میکنم لاغری ما با لاغری مانکنها و بازیگران خارجی خیلی فرق داره . دیدن لاعری اونها حس خوبی به من نمیده . 

      دیدن لاعری اونها باعث میشه دهن من دچار سختی و ترس از لاغری بشه و دوباره بره سمت چاقی . چون اونا خیلی سختی میکشن برای اینکه اندام خودشون رو متناسب حفظ کنند ولی من قراره لاغری رو بسازم که طبیعیه . که آسونه . که لذتبخشه که رها گونه است . من قراره دنیایی از لاغری بسازم که سلامتیش روزافزونه . پوستم سفید و درخشان میشه . قشنگ و زیبا جمع میشه . 

      توی دنیای چاقی فقط یه چیزی منو آروم می کنه اونم غذا . ولی ارامشی که حالم رو بدتر می کنه . بهم عذاب وجدان میده . 

      ولی در دنیای لاغری خیلی چیزا منو اروم می کنند . اول حال خوبم . خدای وجودم . من در دنیای لاغری به خدا پناه میبرم ولی در دنیای چاقی به غذا پناه میبرم . 

      برای همین حال خوب دنیای چاقی دوامی نداره اما حال خوب دنیای لاغری دوام داره . پایدارتره . چون من به خدا پناه میبرم و از او یاری می جویم . 

      ایاک نعبد و ایاک نستعین . اهدنا الصراط المستقیم . 

      صراط اللذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین 

      انسانهای لاغری که از راهی به جز تناسب فکری لاغر شدند همون ضالین هستند . انسانهای گمراهی که سلامتیشون رو به خطر میندازند . پوستشون میریزه . خودشون رو آزار میدن هر روز عملهای زیبایی باید انجام بدن تا شاید بتونند خودشون رو به روز و زیبا نگهدارند . 

      این افراد به خودشون غضب کردند و از راه نعمت دور شدند . برای همین حس ادم با نگاه کردن بهشون بد میشه . اونها نقاب لاغری به چهره زدن ولی ذهنشون چاقه و از اونجایی که انسانها با دل با هم در ارتباطتند میتونند انسانهای پشت نقاب رو با دلشون حس کنند . 

      اونها حس لاغری به آدم نمیدن . برای همین من حالم بد شد از نگاه کردن به اونهایی که به نظر من ذهن چاقی دارند . 

      ولی لاغری در  اینجا حس خوبی به آدم میده . پشت نقابش همون روی نقاب هست . اصلا نقابی نیست . ظاهر و باطن یکیه . برای همین وقتی اینجا می نویسم ارام هستم . شاد هستم . امیدوار هستم . بین خودم و لاغری فاصله ای نمیبینم . 

      من تناسبی رو میخوام که نعمت الهیه . که راه راسته و از خدا خواستم منو به این راه هدایت کنه . 

      راه کسانی که بهشون نعمت داده نه کسانی که به خودشون غضب کردن و گمراه شدند . 

      خدایا شکرت که منو به راه راست هدایت کردی . 

      خدایا شکرت که منو با لاغری طبیعی آشنا کردی . لاغری که به من داده میشود . لاغری لذتبخش . لاغری امیدوار کننده . لاغری سالم کننده . لاغری زیبا کننده . لاغری نشاط و شادی دهنده 

       من همیشه دنبال چنین لاغری بودم و دوست دارم به این سرزمین عادت کنم . 

      من این سرزمین رو دوست دارم . 

      البته اونها از نگاه خودشون بد نیستن ولی حسی که به من دادن لذتبخش نبود . 

      من لاغری رو خواهم ساخت که در اون حس توانایی و شادی و نشاط و امید باشه . امید به شخصیت خودم . امید به عزت نفس خودم . نه نمایش برای مردم . 

      من به خاطر خودم میخوام لاغر بشم . انگیزه ی من از لاغری خودم هستم نه به به و چه چه مردم . نه اینکه هر کی منو ببینه حسرت بخوره که چرا نمیتونه لاغر بشه بر عکس اگه کسی منو ببینه امیدوار بشه که منم روزی مثل اون بودم و حالا که لاغر شدم بازم فرقی با اون ندارم و فقط دنیام متفاوت شده و اگر اونم دنیای ذهنشو تغییر بده به راحتی میتونه به من برسه . 

      دنیای لاغری ما در دیگران حسرت ایجاد نمی کنه بلکه امید ایجاد می کنه . چون هرکسی واردش بشه لاغری رو به خودش نزدیک میبینه . 

      خدای لاغری من بخیل نیست حسود نیست به سختی بهم لاغری نمیده بلکه خدای من از من بیشتر مشتاق لاغر شدن منه ‌ 

      وای خدایا من از شر تمام حسهای بوم به تو پناه میبرم ای مهربان ترین مهربانان . چرا به غذا پناه ببرم که درد منو بیشتر کنه به تو پناه میبرم و از تو میخواهم مرا یاری کنی تا به آرزوهای قلبی خودم برسم .که میدانم یاری ام می کنی که تو مرا هدایت کرده ای که اکنون اینجایم . 

      مهربان معبودم به تو پناه میبرم از راههایی که حال مرا بد می کند و به من نهیب میزند نه این راه تو نیست که همان حال بدم هم نشان از کلام توست تو داری به من راه را نشان میدهی که راه تو راهیست که در آن احساست خوب میشود . 

      خدایا به تو پناه میبرم از وسواس درونی ام که مرا از دنیای لاغری ام دور می کند . تو مرا برهان ای خدای خوبم که میدانم میرهانی . چون من به سمت تو بازگشت کرده ام . 

      دوستت دارم خدای من . 

      مهربانم تو را سپاس می گویم که قدرت نوشتن به من عطا کردی که بتوانم آرزوهایم را در دسترس ببینم و لمس کنم . 

      تو را سپاس می گویم که میتوانم با نوشتنم با تو حرف بزنم وبه سمت تو بازگشت کنم . تو خود نعمتی برای من . 

      همه ی نعمتها از تو بر من جاری میشود . پس من رویم را به درگاه تو میکنم تا از نعمات تو بهره مند شوم . چرا که من لایق نعمتهای تو هستم . 

      همانگونه که تا الان بهره مند شده ام . 

      من کسی نبودم تو مرا خلقم کردی . تو به من نفس دادی . تو به من زندگی دادی . تو به من پدر دادی . مادر دادی . تو به من خانه دادی . جای گرم دادی . آب دادی نان دادی . خون دادی . رگ و پوست و گوشت و استخوان دادی . تو به من چشم دادی . گوش دادی سلامتی دادی . 

      من همه ی وجودم از توست مهربان خدایم . تو کانون نعمتی . تو کانون محبتی . من از تو تناسب آسان خواسته ام و تو مرا به اینجا هدایت کردی . پس کمکم کن که بتوانم این دنیای زیبا را زندگی کنم  . من دنیای زیبای تناسب را زندگی میکنم . دوست دارم آن را زندگی کنم . دوست دارم مدام در این سرزمین باشم و گوش و چشم و دهان و زبان و بینی و حس لامسه ام از تناسب جاوید پر شود . 

      خدایا سپاسگزارم  که به من تناسب آسان و لذتبخش بخشیدی . 

      خدایا سپاسگزارم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار علیرضا معینی
      1400/06/24 11:17
      مدت عضویت: 1001 روز
      امتیاز کاربر: 81
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 873 کلمه

      سلام وعرض ادب .

      وای که این متن چقدر حس خوبی به من داد . 

      یعنی دقیقا همه ی این ترسها رو در خودم دیدم . 

      چقدر بیانتون عالی هست . 

      من باید شجاعت برخورد با ترسهایم را در خودم ایجاد کنم چرا که من در زمان چاقی دقیقا شجاعت چاق شدن و رها کردن نقطه ی امن ذهن متناسبم رو پیدا کردم . تازه لاغر شدن آسونتره چون بدن من به طور طبیعی در حال لاغر شدنه . 

      اما من اگه تونستم بر طبیعت جسم خودم غلبه کنم و چاق بشم شجاعت زیادی به خرج دادم که برای لاغر شدن حتی  لازم نیست نصف اون شجاعت رو به خرج بدم . 

      بله من باید از مزایای لاغری و از مزایای رفتار لاغر کننده هم برای خودم مثال عینی پیدا کنم . 

      افرادی که انرژیشون رو بیشتر استفاده می کننده به تجارب لذتبخشتری میرسن . اونها حرکات مختلف رو با سرعت و فرضیت خاصی انجام میدن و مهارتشون بیشتر از یک فرد چاقه . 

      فرد چاق بیشتر حالت انفعالی داره و هیچ کاری رو معمولا تجربه نمی کنه . 

      چون ذهنش دائما با ترس همراهه . گرچه باید با ترس ها یهبه صلح برسیم اما باید با شجاعت هم به صلح برسیم . وقتی با ترسهامون به صلح برسیم خودبخود انرژی پنهان شده در ترس به شجاعت تبدیل میشه و ما احساس شجاعت و توانایی می کنیم . 

      این متن سرشار از ارائه ی راهکارهایی برای مواجه شدن با موانع ذهنی بود . شاید متنهای قبلی که میخوندم بیشتر به شناسایی موانع اشاره کرده بود ولی الان تمرکز این متن بیشتر روی جایگزین کردن موارد دلخواه بر موانع مسیر بودند . 

      این متنتون فوق العاده بود و این تمرکز بر روی راهکارها فوق العاده تر . 

      به نظرم اینم یعنی تمرکز بر خروج انرژی به جای اینکه ترسها رو با خودمون نگه داریم شجاعت تجربه کردن ترسهامون رو در خودمون ایجاد کنیم . 

      ذهن من از آسیب جسمی میترسه . از درد میترسه . 

      خب من باید ابتدا باید با این ترسها به صلح برسم و بدونم این ترسها رو ذهن ایجاد می کنه برای اینکه سالم بمونم اما در عین حال من دوست دارم زندگی جدید لدتبخشی رو تجربه کنم که فارغ از این ترسهاست . 

      پس باید بتونم زندگی در تناسب دلخواه رو خلق و تجربه کنم . تا خلقش نکنم و واردش نشم که نمیتونم تجربش کنم .

      لاغری دلخواه من سلامتی و لذت بردن هست . من میخوام تغییر کنم که بیشتر لذت ببرم . 

      اندام ایده آل خیلی لذت رو برای من به همراه داره چه از نظر درونی چه بیرونی . وقتی به خودم در آیینه نگاه میکنم که کاملا متناسب هستم از هر لحاظ از نگاه کردن به خودم سرشار از شادی میشم در حالی که هر چقدر هم سعی میکردم که با چاقی به صلح برسم ولی میدیدم چاقی منو از خیلی از لذتها محروم کرده . 

      لاغری محدودیت نیست این چاقیه که محدودیته . محدودیت حرکتی داره محدودیت سلامتی داره محدودیت زیبایی داره . حتی محدودیت لذت بردن از خوردن مواد غذایی . یه آدم چاق نمیتونه بدوه و لذت پرواز کردن در دویدن رو حس کنه چون زود  خسته میشه ادیت میشه یه ادم چاق سرشار از ترسه . سرشار از انرژیهای ازاد نشده . در حالیکه ما آفریده نشدیم تا چاق و بی تحرک  مردگی کنیم . ما به دنیا اومدیم که زندگی کنیم . لذت ببریم . حتی لازم نیست شجاعت رو در خودم ایحاد کنم . شجاعت  خیلی زیاد در وجود من هست . وقتی انرژی زیادی که پشت ترسهام پنهان شده رو آزاد کنم خدا میدونه چقدر انرژی و شجاعت خواهم داشت برای مواجه شدن با لاغری . 

      بله لاغری ترس نداره . این چاقیه که ترس داره و انرژی رو ذخیره نگه داشته . اتفاقا لاغری یعنی رها کردن انرژی و جریان یافتن انرژی در بدن و رسیدن به سلامتی . چون تمام بیماریهایی که در بدن ایجاد میشن به خاطر رها نشدن انرژیه . 

      علیرضا رها کن انرژیهات رو . تو اومدی که زندگی با عشق رو تجربه کنی نه زندگی در غم و افسردگی . تو اومدی که زندگی سرشار از شادی و لذت و تفریح رو تجربه کنی نه زندگی سرشار از محدودیت رو . 

      لاغری خیلی لذتبخشه . تو کلیییییییی تجربه میتونی در لاغری داشته باشی . تکواندو کارها رو ببین به به چه لذتی میبرن چقدر فرز هستن . من عاشق تکواندو هستم . سبک بودن در تکواندو واقعا لذتبخشه . دوست دارم تجربه اش کنم  یا حتی دویدن .راحت از جا برخاستن تنفس آسان و بدون خش . 

      خدای من زندگی در لاغری چقدر لذتبخشه . 

      لاغری سلامتی و تناسب اندام هست . 

      زیبایی هست .شجاعت هست .

      لذت و تفریح هست .

      وقتی خودت و دیگران به اندام زیبات توجه می کنند چقدر کیف می کنی و لذت میبری . 

      در حالیکه چاقها همیشه مضحکه هستند ناراحت هستن غصه میخورن . 

      گرچه من با چاقی به صلح رسیدم و ازش متنفر نیستم ولی حقیقتا ترس از لاغر شدن و یا حتی ترس از لاغر نشدن الگوی غلط چاقی بود که چقدر عالی به سمتش هدایت شدم تا این مانع رو در خودم برطرف کنم . 

      من واقعا از خوندن این متن لذت بردم . خیلی خیلی . و واقعا  حالا دیگه تلاش فیزیکی که دارم در جهت تناسب اندام انجام میدم رو با این محواهای عالی ذهنی تاثیرگزار میدونم . 

      واقعا از صمیم قلبم خوشحالم  . هدایت الهی هر لحظه بر ما جاریست و از طرق مختلف به ما میرسه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/28 11:07
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      سلام . این مبحث خیلی جالب بود .
      ترس های ما نسبت به لاغر شدن و یا لاغر نشدن مانع لاغری ماست .

      یکی از ترس های من برای لاغر شدن محدودیت غذاییست .

      میترسم لاغر بشم که غذاهام رو کنترل کنم .
      میترسم لاغرتر بشم که غذاهام رو کم کنم .
      هروقت من به صورت ارادی به خوردن و قضایای خوردن می پردازم احساسم نسبت به لاغری بد میشه .
      کم کردن یا کم شدن غذا یکی از بزرگترین ترسهاییست که ادامه ی لاغری رو برای من غیر ممکن کرده .

      من باید به میلم توجه کنم وقتی دوست دارم یه چیزی رو بخورم و نمیخورم این در من ترسی رو نسبت به لاغر شدن ایجاد می کنه که نمیزاره ادامه بدم .

      ببینید ترس از کم رساندن مواد غذایی به بدنم حتی یک لقمه نمیزاره لاغر بشیم .

      استاد همه ی ترسها رو در ذهن چاق به راحتی میشه بر اون غلبه کرد . اما ترس از کم شدن غذا برای لاغری چیزیه که واقعا انگیزه ی آدم رو برای لاغر شدن بیشتر میگیره .

      قانون گذاشتن و ترک اعتیاد و اینجور حرفها واقعا باعث میشه من نسبت به لاغری ترس داشته باشم .

      ترس از محدودیت .
      لاغری ما باید با آزادی و کاملا دلخواه انجام بشه .

      ولی هر وقت صحبت از غذا در مسیر لاغری میشه
      حس محدودیت و محرومیت از غذا خوردن باعث میشه ذهن نزاره ما به سمت لاغری حرکت کنیم .

      حتی یک لقمه برای ذهن میشه کوهی از نخوردن .

      و نخوردن یعنی کاهش لذت .
      هر چقدرم میگیم لاغری محدودیت نیست ولی چون باز حواسمون میره به کاهش غذا اتفاقا پرخوری بیشتر خودشو به ما نشون میده .

      از طرفی میل من مناسب اندام چاقه . پس اگه بخوام لاغر بشم باید به ذهنم بگم میل منو مطابق یک اندام ایده آل تنظیم کن .
      مقدار غذای دلخواه منو به اندازه ی وزن ایده آلم تنظیم کن .
      برای رسیدن به وزن ایده آلم میلم به خوردن رو تنظیم کن .

      و باید بتونیم میل خوردن رو در زمان تناسبمون پیدا کنیم . به یاد بیاریم . میل ما چطور بود و ذهن اون رو به ما دیکته کنه .

      میل ما مطابق وزنی که هستیم تغییر می کنه .

      مسلما ما اگه ذهنمون رو در جهت وزن ایده آل تصور کنیم میل ما نیز مطابق همون تنظیم میشه .
      حتی نباید بگیم کاهش پیدا میکنه .
      باید بگیم تنظیم میشه .
      میل ما مطابق وزن ایده آل تنظیم میشه . خودبخود . چون این پیشفرض ذهنه .

      و بعد ذهن رو در این جهت رها کنیم و سایر موانع رو بررسی کنیم و لذت ببریم و اجازه بدیم میلمون مطابق وزن ایده آلمون تنظیم بشه . به برنامه هاش ایمان داشته باشیم .
      میل وزن ایده آل در ذهن ما هست و ما فقط باید اجازه بدیم اون رخ بده .
      میل وزن ایده آل و حتی گرم به گرم به اون وزن که نزدیک میشیم دقیقا میلمون تغییر می کنه .
      پس هیچ برنامه قانون و نظم مشخصی وجود نداره و آزادی تمام در هر لحظه جاریه .

      من اینطور که خودم رو آزاد میزارم و احساس محدودیت غذایی در لاغری رو برای خودم برمیدارم انگیزه ام برای کاهش وزن بیشتر میشه .
      و ترس از محدودیت غذایی در وجودم کمرنگ میشه و ذهنم اجازه میده من برگردم به مسیر لاغریم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم