انتخاب چاقی شاید آگاهانه صورت نگرفته باشد، اما انتخاب لاغری باید صد در صد آگاهانه شروع شود.
حق انتخاب داشتن یکی از نعمت های ارزشمندی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است.
همه موجودات بر اساس دایره غریزه خود عمل می کنند و به همین دلیل در بین موجودات یک گونه انتخاب یا عملکرد متفاوت وجود ندارد.
بعنوان مثال همه پرستوها به یک شکل خانه سازی می کنند یا مهاحرت می کنند و …
اما برای انسان این امکان وجود دارد که بر اساس علایق خود انتخاب متفاوت از اطرافیان خود داشته باشد.
پیشرفت بشر به دلیل تنوع سلیقه در انتخاب کردن ایجاد شده است.
گسترش شهرها، تنوع در وسایل نقلیه، تنوع در نوع پوشش و بسیاری موارد دیگر نتیجه حق انتخاب داشتن انسان در زندگی است.
البته لازم به ذکر است که در ذهن بسیاری از ما به دلیل آموزش های اشتباه و ایجاد باورهای غلط، حق انتخاب (انتخاب لاغری) برای خود قائل نیستیم و احساس می کنیم مجبور به زندگی کردن بر اساس سلیقه و نظر دیگران (آنچه درباره چاقی به ما گفته شده است) هستیم.
بر اساس آموزش های اشتباهی که در ذهن ما درباره مجبور بودن ایجاد شده است، ما در انتخاب مواد غذایی نیر دچار این اشتباه می شویم و تصور می کنیم که مجبور به خوردن هر ماده غذایی هستیم.
قبلا درباره این موضوع توضیح داده شده که وقتی فرمول اشتباهی در ذهن ایجاد می شود آن فرمول در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار است.
اگر ما باور کرده باشیم در نوع پوشش، سبک زندگی، دنبال کردن علایق و … حق انتخاب نداریم، این فرمول اشتباه در نحوه برخورد ما با مواد غذایی نیر تاثیرگذار خواهد بود.
به همین دلیل ما همواره در مسیر چاقی و چاق تر شدن حرکت کرده ایم بدون اینکه به این موضوع فکر کنیم که من حق انتخاب لاغری را دارم.
تصور ما این است که مجبور به چاق شدن و تحمل چاقی هستیم و راهی جز این نیست.
برای تغییر این فرمول ذهنی مخرب باید از توجه کردن به داشته های شخصی شروع کنیم.
برای قدم اول: به داشته های شخصی خود توجه کنید و لیستی از آنچه مربوط به شخص شماست تهیه کنید.
در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟
- نظر دیگران درباره کد ملی شما اهمیت دارد؟
- دیدگاه دیگران درباره شماره همراه شما اهمیت دارد؟
- عقیده دیگران درباره مسواک شما تاثیرگذار است؟
تا می توانید مثال هایی مانند این درباره موضوعات شخصی خود پیدا کنید.
این تمرین به شما کمک می کند تا باور کنید در حالت فعلی که تصور عمومی شما این است که در زندگی مجبور هستید بسیاری موارد هستند که برای داشتن یا انتخاب یا استفاده از آنها مجبور نیستید به نظر یا عقیده دیگران اهمیت دهید.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
نکته جالب توجه درباره تمرینی که انجام دادید این است که احتمالا فراموش کردید جسم خود را بعنوان یکی از موارد شخصی زندگی خود عنوان کنید.
تجربه های شما درباره جسم یکی از شخصی ترین موارد زندگی است.
- تنفس کردن شما ارتباطی با دیگران ندارد.
- ضربان فلب شما بر فرد دیگری تاثیرگذار نیست.
- شما نمی توانید با بوئیدن یک گل آنچه دریافت کرده اید را در شخص دیگری ایجاد کنید.
- تناسب اندام شما کاملا شخصی است و هیچ گونه ارتباطی بین تناسب اندام شما و دیگران وجود ندارد.
همه ما تحت تاثیر قرار گرفتن به خاطر شرایط جسمی (چاقی) را تجربه کرده ایم.
بارها بخاطر حرف دیگران از شرایط جسمی خود شرمنده و ناراحت شده ایم.
بارها بخاطر حرف دیگران از حضوردر مهمانی ها و … منصرف شده ایم.
نکته جالب توجه این است که تا وقتی برای شرایط جسمی خود تحت تاثیر دیگران باشیم موفق به تغییر شرایط خود و انتخاب لاغری نخواهیم بود.
یکی از مهمترین دلایل موفقیت افرادی که در مسیر لاغری با ذهن شگفتی ساز می شوند این است که تحت تاثیر حرف های دیگران قرار نمی گیرند.
آنها فقط به خاطر خود می خواهند متناسب شوند و موضوع تناسب اندام را از هر موضوع دیگری در زندگی تفکیک می کنند.
در مقابل افرادی هستند که در عین حالی که عاشق متناسب شدن هستند اما دلیل اصلی آنها برای انتخاب لاغری خودشان نیستند بلکه بخاطر دیگران می خواهند متناسب شوند.
آنها به خاطر جلب رضایت همسرشان می خواهند متناسب شوند.
آنها دوست دارند متناسب شوند تا جواب دندان شکنی به آنهایی که سالها بخاطر اضافه وزن تحقیرشان کرده اند بدهند.
دلایل انتخاب لاغری آنها شخصی نیست بلکه برای قانع کردن یا جلب نظر دیگران است. و این یکی از مهمترین موانع متناسب شدن است.
در گام دهم از چالش فوق العاده “من اینو نخوردم” درباره انتخاب لاغری به عنوان شخصی ترین موضوع زندگی است.
موضوعی که باید مهم ترین موضوع زندگی باشد.
در این گام باید موضوع تناسب اندام را از هر موضوع دیگری در زندگی تفکیک کنیم تا به شکل عالی در مسیر تحقق رویای لاغری خود قدم بر داریم.
باید در ذهن ما انتخاب های ما در راستای لاغر شدن باشد.
زمانی که شما آگاهانه تصمیم می گیرید از این لحظه برخورد با مواد غذایی را بعنوان یک انتخاب موثر در ایجاد احساس بهتر در خود برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن بدانید به مرور این فرمول تاثیرگذار در ذهن شما ایجاد می شود که: من لاغر شدن را انتخاب کرده ام.
زمانی که انتخاب لاغری در ذهن ناخودآگاه شما انتخاب همیشگی شما باشد به مرور تمام تصمیاتی که قبلا می گرفتید و باعث ایجاد احساس بد در شما می شد به تصمیماتی با ایجاد احساس خوب در شما تغییر شکل می دهند.
نکته قابل توجه این است که هدف ما از اهمیت قائل شدن برای انتخاب لاغری از طریق داشتن انتخاب های شخصی و صحیح در رابطه با مواد غذایی اهمیت دادن به مواد غذایی به عنوان عامل چاق کننده نیست.
بلکه نکته مهم تنظیم احساس خود بر اساس هدف متناسب شدن است.
اگر شما به شکلی از مواد غذایی استفاده می کنید که احساس عذاب وجدان یا ترس از چاق شدن در شما ایجاد می کند این شما هستید که به وسله مواد غذایی در خود احساس چاق شدن ایجاد می کنید.
مواد غذایی به هیچ عنوان قدرت چاق کردن شُمــــا را ندارند.
حتما بارها دیده اید که افراد متناسب بیشتر از نیاز بدن خود از هر ماده غذایی که ما جرات خوردن حتی به مقدار کم از آن را نداریم خورده اند اما نتیجه نهایی در آنها انتخاب لاغری و تناسب اندام داشتن است.
این مثال به وضوح مشخص می کند که مواد غذایی تاثیری در چاقی ندارند بلکه تاثیر اصلی تفکری است که ما درباره مواد غذایی در خود ایجاد کرده ایم.
در تمام فایل های آموزشی لاغری با ذهن هرجا صحبت از غذا خوردن یا مقدار یا نوع آن می شود به دلیل احساسی است که از خوردن آن در ما ایجاد می شود.
ما قصد داریم با استفاده از تغییر در نحوه برخورد خود با مواد غذایی به احساس بهتری درباره لاغر شدن برسیم و به این ترتیب آرامش و اطمینان از لاغر شدن را در خود تشدید کنیم.
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.36 از 28 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
از روزی که وارد این سایت شدم، هدفم تناسب اندام بود. به مرور متوجه شدم قدرت دست خود منه. بنابراین تمام سعیم رو می کنم تا بیشتر یاد بگیرم.
خیلی جالبه تا همین امروز که سیر بودم، می گفتم سیرم و غذایی نمی خوردم. ولی حالا در زمان مواجهه با مواد غذایی باید بگم تو تناسب اندام رو میخوای یا عذاب وجدان بعد از خوردن.
اگر وارد این سایت نمیشدم هیچ وقت نقطه گرسنگی رو پیدا نمیکردم. من همیشه سیر بودم و طبق عادت میخوردم. ولی الان نه وقتی گرسنه باشم به اندازه نیاز بدنم میخورم. اضافه هم نمیخورم چون میدونم یک ساعت بعد همه هضم میشن. بدن من سطل زباله نیست. من به بدنم احترام میزارم. اگه این روزا به راحتی خوراکی های مختلف نمیخرم به خاطر اینه که یادگرفتم انتخاب درست داشته باشم. وااااای چه روزهایی داشتم وقتی بوی غذای نذری میامد با اینکه سیر بودم ولی من میخوردم. زمانی هم جایی،می رفتیم که نذری بود تا ته ظرف رو میخوردم. چون میخواستم دور ریخته نشه. چه رفتارهای اشتباهی داشتم.
امروز ظهر کشک بادمجون داشتیم ولی چون روغن داشت به راحتی گفتم نمی خورم چون حالم با روغن بد میشه و دو تا تخم مرغ آب پز کردم ولی یه دونش رو خوردم. چون با همون یه دونه سیر شدم. نوشتن خیلی کمک می کنه به انتخاب کردن. خیلی وقت بود توی ذهنم که دو تا تخم مرغ اب پز سنگینه. امروز به راحتی یه دونه رو نخوردم.
در رابطه با چربی های دور شکم و پهلو هم میخوام بنویسم. چربی های دور شکم و پهلو قدیمی نیستن. بلکه برای همین چند روز گذشته هستن که من با افکارم اونا رو نگه داشتم. حالا هم میدونم چربی ها مدام در حال تبدیل شدن به انرژی هستن و هیچ چربی سالها باقی نمیمونه. اگه زمانی گفتم، اولین قسمت بدن من که بزرگ شد شکم پهلوهام بود، الان میگم اولین قسمت بدن من که متناسب میشه شکم پهلوهام هستن. من برای راه رفتن کار کردن حتی نوشتن و تنفس به انرژی نیاز دارم. بدنم این انرژی رو از طریق همین چربی ها آزاد می کنه. باعث رها شدن چربی ها و تناسب اندام من میشه.
کارهای که با شروع چالش انجام دادم این بود
من انتخاب کردم در زمان سیری نخورم
من انتخاب کردم ریزه خواری نکنم
من انتخاب کردم به اندازه نیاز بدنم بخورم
من انتخاب کردم به جای پرخوری نخوردن رو انتخاب کنم
من انتخاب کردم روی غذا آب نخورم چون شکم درد میگیرم
من انتخاب کردم چای در استکان کوچک بخورم چون شکمم درد میگیره
من انتخاب کردم نیمه شب ها نخورم چون سیرم و اون اضافه هست(هنوز کامل به نخوردن نرسیدم. گاهی اوقات بیدار میشم و میخورم)
من انتخاب کردم غذای های سرخ کردنی نخورم چون روغن حالمو بد می کنه.
من انتخاب کردم هر غذایی هر چند که خوشمزه بود به اندازه نیاز بدنم بخورم. چون مزه از یاد میره و رنج از خوردن منو اذیت می کنه
به مرور میخوام نخوردن هامو زیاد کنم. با تکرار و نوشتن اون به صورت ناخودآگاه انجام میدم
سلام ماباید به این بدنی که خدای مهربان بماداده احترام بزاریم بدن روسطل اشغال فرض نکنیم هرچه موادخوراکی روواردش نکنیم وبعدعذاب وحدان نیادسراغ ما ماباید یادبگیریم مواظب سلامتی جسم باشیم ورزش ورژیم تاثیرنداره فقط لاغری باذهن تناسب شخصی هست هرکسی بایدمواظب تناسب خودش باشه ما چه به مهمانی یاهرجا میریم نبایداسیر خوراکی های رنگارنگ بشیموبگیم یک شبه یاپولشودادی بخوایم پرخوری کنیم میتونیم طبق نیاز بخوریم بایدهمونحاازخودسوال کنیم شکم مهمه یاتناسب مهمه هرچیزی بخوریم مزه ش ناندگارنیست زودگذره فقط اون عذاب وحدان ادمو داغون میکنه پس ماتناسب روبایداولویت قراربدیم ومن خودم جزافرادی بودم میگفتم چون مهمانی اومدم یک شبه بایدبخورن یارستوران چون پولشودادم یاغذای نذری رومیگفتم باید بخورم ثوابه نلایدغذای اضاف واردبدن کنیم همه مراسمات گذرراهستن همه شادیها تمام میشه ماباید تابع جسم خودباشیم این روش ها نیاز به تمرین تکرارداره
سلام
چالش من اینو نخوردم
من از روزی که در این چالش بسیار سود مند شرکت کرده ام خیلی چیزهایی را که بر حصب عادت بی دلیل میخوردم را نخوردم
من در این مدت اخیر بسیاری از خوراکیهایی که به من تعارف شد ومن اصلا میلی برای خوردن آنها نداشتم را نخوردم
من در این ایام بیشتر از قبل به ندای درونم
گوش کردم وصدای بدن خودم را شنیدم که میگفت من سیر هستم
من امروز یک قدم مثبت دیگر به سوی سلامتی برمیدارم
وتناسب اندامم در اولویت کارهایم قرار میگیرد
من بسیار از خدای مهربان سپاسگذارم
من بسیار از استاد گرامی سپاسگذارم بابت زحمات بسیار سود مندشان
با آرزوی موفقیت وسلامتی برای همه عزیزان
به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم انتخاب لاغری درزندگی(دهم) انتخاب هر کاری درزندگی خودمان هستیم ما چاقی رو انتخاب کرده ایم وبا شنیدن دیدن و ذخیره فرمولهای ما خودمان مسئول زندگی مون هستم وباید از درون تغییر کنیم. واز راه صحیح شروع کنیم اون هم بالاغری باذهن چون بهترین ودرست ترین راه است که مرا به متناسب شدن میرساند ازتمام جنبه های زندگی به ما کمک میکند.چون باتغییر نگرش ذهنمان رو برنامه ریزی میکنیم. ونباید به خاطر دیگران متناسب باشیم باید به خاطر خودمان زندگی کنیم چون تناسب اندم شخصي هست مثل گوشی مسواک ولباس کد ملی وغیر… ونظر خودمان مهم هست نه دیگران موادغذایی چاق کننده نیستند فقط به ما انرژی میرسانند ونباید اسرف کنیم هر غذای به اندازه بدنمان بخوریم چون همیشه فراوانی هست مهمانی گذارا است طعم غذا گذارا است ناراحتی هم گذارا است بااستفاده تغییر ازبرخورد بامواد غذایی به احساس بهتر ی درباره لاغر شدن برسیم وبایداستمرار داشته باشیم چون ذهن ما درحال است وما با تکرار کردن عجله نکردن دراین راه به نتیجه میرسیم خدایا شکرت ممنونم استاد گرامی.
به نام خداوند مهربان عاشق پیشرفت ما و همیشه حاضر ،
درود و رحمت برکت سلامت نعمت ثروت لذت عزت هدایت نور آگاهی آرامش اسایش شادی خداوند جاری به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی ،
چقدر استاد زیبا فرمودید :
انتخاب های ما شخصی هست و فقط قدرت دست خود ماست،
و تمام عوامل بیرونی گذرا هستن مثل طعمهای غذاها اما آنچه می ماند سلامتی و تناسب اندام ماست ،
و در هر شرایطی
متعهد بمانیم مسئولیت و قدرت را دست خودمون بدانیم
در صلح با تمام عالم حتی غذا و چاقی خودمان باشیم بپذیریم خودمان را
آگاهی صحیح را برداشت کنیم و قدم بگذاریم اقدام عملی درست داشته باشیم و استمرار داشته باشیم
باید اول ذهن لاغری داشته باشیم خود ب خود بدن ما لاغر میشود و عمل و رفتار ما درست میشود منتهی
خود به خود بعد از پذیرش ذهن هر دو در تکرار درست و هماهنگی باهم جلو میروند
ما باید عاشق لاغری باشیم و آسان این راه رو بدونیم و بدون تاثیر کنترل هیچ عوامل بیرونی هر چه هست از درون همان مسیر لاغری را برگردیم
بدون عجله و آرام
بگویم انتخاب من هست قدرت دست من هست مسائل من شخصی هستن
غذاها طعمشان گذراست موقتی هستن خود سالم و متناسب من برای من تا ابد می ماند
عوامل بیرونی تاثیری ندارد
مسئول منم و درون من و ذهن من
و
حتما باور کنیم :ما شجاعم همش مثبت فکر کنیم و خود را رسیده به هدف ببینیم و شکرگزار و از مسیر آسان و نزدیک حتی دور هم باش لذت ببریم همه غذاها و عادتها همه خوب هستن من اگر آنها را تکرار کنم اشکالی ندارد خدوم را میبخشم چون در مسیر یادگیری هستم و خداروشکر اما آگاه شده ام که متوجه میشم اشتباه میکنم و باز اصلاح میکنم
و حتما جبران و جایگزین بهتر رفتارمو میکنم و اگاهتر رفتار میکنم و
انتخاب من به اندازه صحیح غذا و توجه و آگاهی خود را به نقطه سیری خود میکنم منتهی آنقدر تکرار میکنم تا فرمول لاغری پررنگ شود و جلو بیاد با من همراه شود رفتار من شود به آسانی و خوشحالی ،
و
هر عادتمرا آرامآرام خدشه دار میکنم و ترکیب با فرمول لاغریم و عادتی نو تازه میسازم و به آن توجه میکنم تا اینکه کم کم کل فرمول لاغری من بشه غالب ذهن و طرز صحیح خوردن من در طی زندگیم،
من محترمم من با لیاقتم با خودم با احترام رفتار میکنم من لایق غذایی سالم و اندازه و اندامی سالم و خوش فرم و زیبا هستن ما باید بهترین حالت خود باشیم و آنقدر نو تازه و جدید میشویم آنقدر ادامه ذهن و رفتار درست را میدهیم تا اینکه تا ابد از خودمون مدام لذت ببریم بگیم انجامش دادیم ما توانا هستیم پس در زمینه های دیگه هم میتوانیم .
به نام خدا سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیرم انتخاب لاغری در زندگی (دهم) انتخاب چاقی آگاهانه صورت نگرفته باشد ولی انتخاب لاغری باید صد در صد آگاهانه شروع شود. حق انتخاب داشتن نعمت ها که خداوند در اختیار ما انسانها قرار داده است. انتخاب ما براساس علایق امکان پذیراست. وپیشرفت انسانها وگسترش به دلیل تنوع وسلیقه در انتخاب ایجاد شده است. ما درباورهای غلط در انتخاب لاغری از دیگران نظر میخواهم واوناهم راه کارهای اشتباه درباره
لاغر شدن به ماميدهند. يكي ازاون دليل هامواد غذايي راهكار هاي اشتباه كه در ذهن ما ذخيره شده وباعث شد که مابه سمت چاقی حرکت کنیم. وباید فرمولهای صحیح رو جایگزین کنیم چون نباید به نظر دیگران اهمیت دهیم وبرای زندگی کردن وياهرچیزه دیگه ای نباید به حرف دیگران توجه کرد باید خودمون باشیم وهر وقت جایی رفتیم زیادروی نکنیم وهمیشه فراوانی هست باید در انتخاب مون آگاهانه رفتار کنیم هرجا رفتیم اگه سیربودیم بگم میل نداریم هرگز نباید زیا روی کنیم. معده ما سطل آشغال نیست وهیچ غذایی مرا چاق نمیکنید این تفکر ما هست که باعث فرمولهای ذخیره شده در ذهن ماست. وباید با تمرین تکرا ر ودیدن شنیدن استمرار داشتن که به مرور درما تغییرات ایجاد میشود.به امید خدا سپاس فراوان.
سلام و درود
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
با تشکر
به نام خداوند مهربان عاشق پیشرفت ما و همیشه حاضر ،
درود و رحمت برکت سلامت نعمت ثروت لذت عزت هدایت نور آگاهی آرامش اسایش شادی خداوند جاری به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی ،
چقدر استاد زیبا فرمودید :
انتخاب های ما شخصی هست و فقط قدرت دست خود ماست،
و من بگویم من تا نقطه ای که حس سیری کردم میگویم سیرم،
و تمام عوامل بیرونی گذرا هستن و موقتی
مثل :طعمهای غذاها اما آنچه می ماند سلامتی و تناسب اندام ماست ،
و در هر شرایطی
متعهد بمانیم مسئولیت و قدرت را دست خودمون بدانیم
در صلح با تمام عالم حتی غذا و چاقی خودمان باشیم بپذیریم خودمان را
آگاهی صحیح را برداشت کنیم و قدم بگذاریم اقدام عملی درست داشته باشیم و استمرار داشته باشیم
باید اول ذهن لاغری داشته باشیم بعد خود ب خود بدن ما لاغر میشود و عمل و رفتار ما درست میشود منتهی
خود به خود بعد از پذیرش ذهن هر دو در تکرار درست و هماهنگی باهم جلو میروند
ما باید عاشق لاغری باشیم و آسان این راه رو بدونیم و بدون تاثیر کنترل هیچ عوامل بیرونی هر چه هست از درون همان مسیر لاغری را برگردیم
و ساختن فرمول و پوشه جدید جدید لاغری از درون فقط اتفاق میفتد و بدون عجله و آرام
بگویم انتخاب من هست قدرت دست من هست مسائل من شخصی هستن من توانا هستم
غذاها طعمشان گذراست موقتی هستن خود سالم و متناسب من برای من تا ابد می ماند
عوامل بیرونی تاثیری ندارد
مسئول منم و درون من و ذهن من
و
حتما باور کنیم :ما شجاعیم همش مثبت فکر کنیم و خود را رسیده به هدف تصویر زیبای خود را تا ابد ببینیم و شکرگزار و از مسیر آسان و نزدیک حتی دور هم باش لذت ببریم ،
همه غذاها و عادتها همه خوب هستن من اگر آنها را تکرار کنم اشکالی ندارد خودم را میبخشم چون در مسیر یادگیری هستم و بعد با تکرار درست رفتارم عالیتر میشود و حالا خداروشکر که آگاه شده ام که متوجه میشم این انتخاب من نیست و باز اصلاح میکنم
و حتما جبران و جایگزین بهتر رفتارمو میکنم و اگاهتر رفتار میکنم و
انتخاب من فقط اندازه صحیح و مقدار غذا و توجه و آگاهی خود را به نقطه سیری خود معطوف میکنم و زمانی که واقعا گرسنه هستم ،
منتهی آنقدر تکرار میکنم تا فرمول لاغری پوشه اش فایل جدیدی بزرگتر پر قدرتمندتر و پررنگ شود و د ر ذهنم آن پادشاه شود و جلو بیاد با من همراه شود و رفتار من شود به آسانی و خوشحالی ،
و
هر عادتمرا آرامآرام خدشه دار میکنم و فرمول جدید را کم کم جایگزین میکنم و ترکیب با ر نگ و فرمول لاغریم و عادتی نو تازه میسازم و به آن توجه میکنم تا اینکه کم کم کل فرمول لاغری من بشه غالب ذهن و طرز صحیح خوردن من در طی زندگیم،
من محترمم من توانا هستم من با لیاقتم من مستحق راحت و با لذت زندگی کردن هستم انتخاب من بهترین خودم هست ،همبا کیفیت هم با کمیت عالی،با خودم با احترام رفتار میکنم من لایق غذایی سالم و اندازه و اندامی سالم و خوش فرم و عضلانی و زیبا هستم ما باید بهترین حالت خود باشیم و آنقدر نو تازه و جدید میشویم آنقدر ادامه میدهیم و ذهن و رفتارمان درست را یاد میگیریم و تا اینکه تا ابد از خودمون مدام لذت ببریم بگیم انجامش دادیم ما توانا هستیم پس در زمینه های دیگه هم میتوانیم .
خدایا شکرت
استاد واقعا ممنونیم .
به نام خداوند مهربان عاشق پیشرفت ما و همیشه حاضر ،
درود و رحمت برکت سلامت نعمت ثروت لذت عزت هدایت نور آگاهی آرامش اسایش شادی خداوند جاری به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی ،
چقدر استان زیبا فرمودید :
انتخاب های ما شخصی هست و فقط قدرت دست خود ماست،
و تمام عوامل بیرونی گذرا هستن مثل طعمهای غذاها اما آنچه می ماند سلامتی و تناسب اندام ماست ،
و در هر شرایطی
متعهد بمانیم مسئولیت و قدرت را دست خودمون بدانیم
در صلح با تمام عالم حتی غذا و چاقی خودمان باشیم بپذیریم خودمان را
آگاهی صحیح را برداشت کنیم و قدم بگذاریم اقدام عملی درست داشته باشیم و استمرار داشته باشیم
باید اول ذهن لاغری داشته باشیم خود ب خود بدن ما لاغر میشود عمل و رفتار ما درست میشود منتهی
هر دو در تکرار و هماهنگی باهم جلو میروند
ما باید عاشق لاغری باشیم و آسان این راه رو بدونیم و بدون هیچ عوامل بیرونی از درون همان مسیر لاغری را برگردیم
بدون عجله و آرام
بگویم انتخاب من هست
غذاها طعمشان گذراست
عوامل بی وزنی وجود ندارد
مسئول منم و درون من و ذهن من
من شجاعم همش مثبت فکر کنیم و خود را رسیده به هدف ببینیم و شکرگزار و ا ز مسیر آسان لذت ببریم همه غذاها و عادتها همه خوب هستن من اگر آنها را تکرار کنم اشکالی ندارد باز اصلاح میکنم جبران جایگزین بهتر رفتارمو میکنم ا گاهتر رفتار میکنم و
انتخاب من اندازه صحیح و توجه و آگاهی به نقطه سیری خود میکنم منتهی آنقدر تکرار میکنم تا فرمول لاغری پررنگ سود و جلو بیاد
هر عادتمرا آرامآرام خدشه دار میکنم و ترکیب با فرمول لاغری تا اینکه کم کم کل فرمول لاغر بهش غالب ذهن و طرز صحیح خوردن من سود
من محترم با لیاقتم با خودم با احترام رفتار میکنم باید بهترین حالت خود باشم و بهترین و به اندازه ترین انتخاب و بهترین حالت سیری را داشته باشم
الهی شکر
استاد ممنونم
سلام استاد
خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/08/27 توانستم این فایل را گوش بدهم
انتخاب لاغر و چاق بودن هرفردی یک امر شخصی است و دیگران نمیتوانند درلاغر و چاق بودن ما دخالت داشته باشند مثل مسواک شخصی . کد ملی . شماره شناسنامه . اثر انگشت و خیلی چیزها درزندگی که اگر به آن توجه کنیم متوجه میشویم که این کار شخصی است .
درمورد نوع خوردن یعنی کم یا زیاد خوردن هم یک امر شخصی است مثلا دیگران نمیتوانند برای من تصمیم بگیرند که من یک جعبه شیرینی بخورم یا چند دانه همه ی آنها بستگی به افکار و فکر من است که آن شخصی است و چقدر خوبه که این اتفاق برای همه ی انسانها می افتد که خودشان برای خودشان میتوانند تصمیم بگیرند حتی اگر شما ازنظریه شخصی خوشتان بیاید و یا دوست داشته باشید که ان را انجام بدهید ولی فکر و ذهن شما آن کاررا برای شما انجام ندهد شما موفق به انجام دادن آن کار نخواهید شد .
پس هرموقع که درموقعیتی قرار گرفتیم که باید خوردن را امتحان کنیم ابتدا انتخاب کنیم که آیا من وقتی انتخاب میکنم که این غذا را بخورم علاوه بر لذت زود گذر خوردن آیا برای رسیدن به تناسب اندام برای من مفید است یا نه باعث اضافه وزن من میشود و با این کار به جای به کار بردن اشتهای من زیاده بگوییم انتخاب برای من زیاده و فکر کنیم و آگاهانه بهترین انتخاب را انجام دهیم که بعد از خوردن و تمام شدن درآن موقعیت زمانی و مکانی خود را سرزنش نکنیم و خوشحال باشیم که من دررودرو شدن با انواع مواد غذایی بهترین انتخاب را کردم و الان از این انتخاب خودم بسیارراضی هستم
و این باوررا درذهن خود تقویت کنیم که مواد غذایی به هیچ عنوان قدرت چاق کردن شُمــــا را ندارند.و چقدر این جمله باعث ایجاد آرامش هم درذهن و جسم ما میشود و باور اینکه خیلی از مواد غذایی برای بدن من مفید نیست و من را چاق میکند را از بین میبرد و این ذهن و افکار ما است که مارا چاق میکند حتی آب که نه چربی و کالری ندارد وقتی با افکار چاقی ما مخلوط شود حتما مارا چاق خواهد کرد پس خیلی باید مواظب افکار چاقی که این افکارهم شخصی است باشیم چون ما با تایید شدن و نشدن از طرف دیگران بابت خوردن فلان مواد غذایی چاق و لاغر نشدیم بلکه با افکار چاقی خودمان چاق شدیم
مزه ی غذاها خیلی زود گذر هستند و شاید تا نیم ساعت لذت مزه ی غذا را درک کنیم بعد از آن به کلی مزه ی ان یادمان میرود پس باید به خاطر اینکه در خاطرات قبلی ما مزه ی غذایی لذیذ بوده از آن غذا زیاد نخوریم بلکه با انتخاب درست از غذاها استفاده کنیم و ابتدا به متناسب شدن فکر کنیم و بعد از خوردن و انتخاب درست احساس آرامش و اعتماد به نفس بالایی را بدست بیاوریم چون نکته مهم تنظیم احساس خود بر اساس هدف متناسب شدن است.
زمانی که انتخاب لاغری در ذهن ناخودآگاه شما انتخاب همیشگی شما باشد به مرور تمام تصمیاتی که قبلا می گرفتید و باعث ایجاد احساس بد در شما می شد به تصمیماتی با ایجاد احساس خوب در شما تغییر شکل می دهندو چقدر برای این موضوع اهمیت دارد که خودم انتخاب کردم که الان این غذا را بخورم یا نخورم و دیگر کاری به کلمه اشتها نداریم که من اختیاری از خود ندارم چون اشتهای من زیاد است من الان میگویم من این غذا و مقدار غذا را خودم انتخاب کردم و خیلی هم از انتخاب خودم راضی و خشنود هستم و اصلا احساس عذاب وجدان ندارم و با اعتماد کامل میگویم من درمسیر لاغری هستم
به نام خدا
سلام به همه دوستان
در زندگی ما خیلی چیزهاست که کاملا شخصی است مثلا اطلاعات شناسنامه یا کارت ملی و وسایل شخصی مثل حوله و مسواک چیزهایی هستند که نظر دیگران در مورد اون برامون اهمیتی ندارد و در تغییر اونها اصلا تاثیری نخواهد داشت.
اما چرا در مورد جسم و ظاهرمون نظر دیگران اینقدر اهمیت داره، چرا دیگران میتونن در مورد چاقی یا لاغری ما نظر میدن و ما دوست داریم همیشه مورد تایید دیگران باشیم مثلا اگه بگن چرا اینقدر چاق شدی خودمون رو میکشیم تا لاغر بشیم، اگه بگن لاغر شدی بد شدی صورتت زشت شده دنبال روشی بودیم تا صورتمون رو بهتر نشون بدیم
از همه اینها مهمتر چرا در موقع دیدن تنوع غذایی زیاد در مهمونی یا حتی خونه دست و پامون رو گم میکنیم یا به خاطر ناراحت نشدن دیگران، بیش از حد نیازمون میخوریم و جسم رو تحت فشار قرار می دیم
مثلا من شیرینی خیلی دوست دارم و هر بار که با شیرینی روبرو میشم میگم طعم این شیرینی حتما با بقیه فرق داره و باید ازش بخورم تا خوردنش تو دلم نمونه، باید به خودم بگم که من تا اینجا شیرینی خوردم چقدر طعمش با بقیه فرق داشته در واقع هیچی پس اگه گرسنه نیستم نباید از اون شیرینی بخورم
یا من قورمه سبزی دوست دارم آیا من هر بار قورمه سبزی خوردم چقدر طعمش با قبلی ها فرق داشته، در واقع هیچی
همه طعم ها تموم میشن، همه مهمانی ها با هر تنوع غذایی تموم میشن، نباید این چیزها برام مهم باشه مهم باید سلامتی جسمم باشه و سلامتی و تناسب رو باید انتخاب کنم
آیا من تجربه چشیدن این طعم ها و مزه ها رو میخوام یا تجربه سلامتی و تناسب اندام رو میخوام، نه همه ی مزه ها هر چقدر خوشمزه باشن گذرا هستند. مهم برای من تناسب اندام و سلامتی هست و بس
به نام خدای مهربان که هر لحظه هادی و حامی من هست .
من خیلی از جاها انتخاب میکنم چه رفتار غذایی و یا چه مقدار غذایی یا چه مزه ای و یا چه مدلی از غذا رو بخورم و اما حالا میخوام این انتخاب رو تاثیر گذار تر کنم یعنی سطح بالایی از انتخاب رو تجربه کنیم .
خیلی از موضوع ها در زندگی ما شخصی هست مثل شماره موبایل ما یا مسواک ما و ….و این لاغری و تناسب اندام ما هم باید کاملا شخصی باشه و خودمون براش تصمیم بگیریم و کاری به نظر بقیه نداشته باشیم .
من بارها شده یه نظر شخصی رو داشتم اما به خاطر اینکه نظر بقیه رو جلب کنم اون مورد رو تغییر دادم و در نهایت خسته شدم مثلا سلامتی و تناسب اندام ما،شخصی هست پس نمیشه کسی به جای ما ورزش کنه و ما لاغر و یا سلامت باشیم پس تناسب یه موضوع شخصی هست که هر لخطه همراه ما هست ما نمیتونم خودمون رو از تناسب اندام جدا کنیم .
موضوع چاقی باید تفکیک بشه و از هر موضوعی مهمتر یاشه من بارها شده به مهمانی رفتم که کلی غداهای متنوع بوده اما باید به خودم بگم من تجربه ی خوردن این همه مزه رو میخوام یا تجربه ی تناسب اندام رو میخوام ؟؟
بارها بگو هر مزه ای هر چقدر خوشمزه میگذره اما مزه ی تناسب اندام هست که همیشه همراه ما میمونه پس تناسب از هر موضوعی مهمتر هست و در هر شرایطی باید اون رو انتخاب کنیم .
پس بارها بگو تجربه ی غذاها های متنوع و یا نذری و یا … رو نمیخوام و فقط تجربه ی تناسب اندام رو میخوام .
من نمیشه اضافه بر نیازم بخورم و رفتارهای اشتباه و پرخوری داشته. باشم و لاغر هم باشم هیچ چیزی ارزشمند تر از این نیست که بخوام جسم سالم و متناسب داشته باشم همه ی طعم ها و مهمانی ها گذراه هستند همه ی شادی ها و ناراحتی ها گذرا هستند پس بارها بگو میخوام تابع شرایط باشم یا میخوام تابع جسم سالم و متناسب باشم ؟؟
من باید بارها این اموزشها رو تکرار کنم تا تناسب اندام الویت زندگی من باشه و من باید بارها بگم طعم این عذاها برای من اهمیت داره یا تناسب اندام برای من اهمیت داره ؟؟؟
من خودم در گذشته که وزنهای زیادی در زمان های مختلف کم میکردم تمام اطرافیانم در مورد چهره ام و صورتم نظر میدادن و چقدر همه میگفتن لاعر و زشت شدی انگار معتاد شدی انگار پیر شدی صورتت شکسته شده اون زیبایی رو نداری چقدر دماغت بزرگ شده چقدر پوستت خراب شده و من هم بسیار میترسیدم و همیشه میگفتم ای کاش جسمم لاغر میشد اما صورتم لاغر نمیشد و برای همسن همش ارایش میکردم تا بقیه تاییدم کنن و به همه میگفتم من الان لاغرم اما صورتم خوب نیست و از دیدن خودم در عکسها بدم میومد و به دنبال چاقی صورتم بودم چون این اگاهی ها رو نداشتم نظر بقیه خیلی برام مهم بود و هر چی بقیه در مورد من میگفتن قبول میکردم اما حالا هر کس هر چیزی بگه برام مهم نیست حتی باید بگم در این ایام که وزن زیادی به خاطر یه مورد استرس زا کم کردم همه گفتن زشت شدی بازم نجوای ذهنی داشتم که انگار صورتم خراب شده و همه میگفتن بدو فلان کار زیبایی رو بکن و … اما من بر نجواها غلبه کردم و گفتم برام مهم نیست کسی پسندم کنه خودم باید از خودم راصی باشم و به دنبال هیچ کار دیگه ای نرفتم و با کمی رسیدگی به ظاهرم مثل مدل مو و لباسهام دوباره از خودم راضی شدم .
اما در مورد مطلب دیگه که استاد گفتن من باید بگم این رو من باید همیشه اویزه ی گوشم کنم که هر وقت هر جا رفتم و هر چقدر تنوع غدایی بود به خودم بگم من به دنبال لدت زود گذر این همه مواد غدایی هستم یا دنبال لذت دایمی تناسب اندام هستم و به اندازه نیازم عذا بخورم من قول میدم در سفرها که منوی باز رستوران ها رو در هر وعده رو دارم همین جمله رو به خودم بگم در مهمانی ها که سفره ی متنوع روبه روی من هست همین جمله رو بگم در دورهمی ها در تفریح ها در پارک ها و فضای سبز و در سوپر مارکت ها … هم باید همین جمله رو بگم تا همیشه به یاد هدفم باشم و درست. عالی رفتار کنم .
من امروز ظهر به اندازه نیازم غذا خوردم و دیگه اضافه بر نیازم نخوردم .چون سیر بودم
من امروز صبح به خرید رفتم لما در سوپر مارکت هیچ خرید اضافه ای نکردم و به اندازه نیازم خرید کردم .چون به دنبال لذت زود گذر این طعم ها نیستم
من امروز عصر در حالی که کلی خوردنی بود اما نخوردم و فقط یه لیوان چای با لیمو ترش خوردم چون سیر بودم
الان کلی میوه هست که همش،در ذهنم مرور میشه برم بخورم اما چون سیرم نمیخورم و به راحتی میگدرم
شب قراره با خواهرام بریم کنار رودخونه اما از الان به خودم میگم من لذت رود گذر این تنوع سفره و مواد غدایی رو نمیخوام من لذت دایمی تناسب اندام رو میخوام .
من بیشتر از هر چیز دیگه به خودم و سلامت و تناسب جسمم اهمیت میدم و هرگز دوست ندارم این امانت الهی رو با پرخوری و هوس هاای زود گذر و اضافه بر نیاز خوردن خراب و بیمار و چاق کنم
با سلام خدمت استاد عزیز
من خیلی از این فایل خوشم آمد چون به نکات خیلی مهمی اشاره شده است که ما افرادچاق به راحتی از کنا رآن عبور میکردیم
1- این که گفتید بدن و جسم ما یک چیز کاملا شخصی است. با اینکه این را میدانستیم اما به راحتی به حرفها و نسخه هایی که دیگران برای ما میپیچیدند عمل میکردیم ووقتی نتیجه نمیگرفتیم از خودمان و جسمان ناراحت بودیم که الان فهمیدم که نظر دیگران اصلا اهمیتی ندارد
2- دومین موضوع میبایستی فکر متناسب شدن همیشه همراه ما باشد که به اندازه انرژی بدنمان مصرف کنیم نه اضافه تر
3- هرمزه ای هرچقدرهم که خوشمزه باشد گذرا است و مزه ی آن ماندگار نیست این موضوع بارها برای من تکرارشده که بعد از خوردن شیرینی و غذای چرب عذاب وجدان میگرفتم و الان میتوانم با فکر به این جمله از خوردن اضافه پرهیز کنم
4-باید هوشیار باشیم در هر موقعیتی قرار گرفتیم از طریق ذهن خودمان چه تصمیمی بگیریم برای متناسب شدن جسم خود
5- همیشه به اندازه بخوریم و این کاررا فقط با تمرین کردن میتوانیم انجام دهیم
ممنون از راهنمایی شما استاد عزیز
سلام
فایل امروز اهمیت جسم ونتاسب اندام ونظر دیگران
تا حالا فکر کردید افرادیی که لاغر هتسن از ما نظر خواستن برای لاغریی ؟
ایا به این موضوع فکر کردید افرادلاغر ازما نظر خواستن برای جسمشون ؟
ایا افراد که ما رو درنظر خودت داخلت نمیدهن در وزن وجسمشون چرا ما از نظر اونها برای فرویی ترین موضوع زندگیمون نظر این افرادبرامون مهم باشه .
مهم بودنش مثله هست چرا ؟
بخاطر کم اعتمادی ما به خود عزت نفس پایین حس یاس ناامیدی وتعید طلبی ماشت که مارو تعیید کنن این حس من فبلا از دروه داشتم ولی حلا خیلی کم رنگ شده بعضی جاه نیست
به دیگراصلاط ندارمن جسم به چه شکله متناسب بودن موضوع شخصی ودائمی ماست ما تا وفتی زنده هستیم با ماهمراه هست
کد ملی مالماست به دیگران ربط نداره اگه هر کسی از کد ملی ما سواستفاده کنه اون موقع ما فقط جواب گوهستیم
مسواک ما جزو وسایل شخص ماست اهمیت برای دیگران نداره فقط مال ماست
به نفس کشیدن ضربان قلب وبه دیگران ربط ندار ه وتاثیر نداروحتی بوکشیدن گل نمتونیم به دیگران متقل کنیم اینه همه شخصی هست
تبدیل فرمول عالی در ذهن اتنخاب چیزی تحمیلی نیست اانتخاب بالا ترین سطح موارد شخصی هست در انتخاب نمیشه چیزی رو تحمیل کرد شخص تصمیم بگیریم جسم ما شخصی هست در لاغریش شخص تصمیم بگیریم به دیگران ارتباطی نداره تناسب جسم ماشخصی هست همراه ماست هر کجا که باشیم تا اخر عنر با ماست این ما هستیم که که باید انتخاب کنیم د مواجه با مواد غذایی چطور برخور کنیم این مزهای واین غذاها ومهمانها ومراسم عضازود گذر هستن تمامو میشن وما هستیم وجسممون اون لحظه باید انتخاب کنیم موضوع زدو گذر بودن یی مثله مهمه یا بودن تناسب جسم ما
ما میتونیم با اتخاب درستاگه کرسنه هستیم غذا میل کنیم اگه سیر هستیم مهم فقط فقط جسم ماوتناسب ماست که مانگار هست درمثله نذری اگه وقت گرسنگی بود میل کنیم بخاط تذری بودن اضافه خوری نکنیتا دنیا ودنیا بوده این همه مراسم بوده این همه عروس وعضابوده وخواهد بود این طیعت زندگی هست ما نبابد دست خوش اتخاب دیگران
باشیمم مهم ومهم تناسب ماست
چاقی اگاهنه صورت نگرفته ولی لاغریی اگاهنه شروع میشه
مهمترین مثله که افرادی در این مسیر بهتیرین نتحه رو گرفتن ایه که بارشون بوده متناسب بشن نظر دیگران اصلا مهم نبوده لاغریی رو فقط برای جسم خوشون وبرای خودشون میخواستن وموفق عمل کردن لاغر شدن وشگفتی سارشدن
اموزشهای اشتباه+ مجبور بودن + انتخاب غذایی=چاقی
مجبور نبودن برای چاقی +تحمل چاقی= انتخاب لاغریی
سلام و درود .
این قدم در مورد انتخاب لاغری در زندگی بود .
از خودمون بپرسیم آیا خوردن این لقمه های اضافه انتخابمه یا احساس لاغری داشتن ؟
خب من معمولا بعد از خوردن غذا بر اساس حس پرخوری و ولع دچار عذاب وجدان میشم .
هر دوی این احساسها در مسیر چاقی هستند و چاقی ذهن من رو فعال نگه می دارند
ولی با گفتن همین یه جمله که انتخابت لاغریه یا چاقی جهت حرکت خودمون رو تغییر می دیم .
من هر وقت که میبینم دارم بر اساس ولع میخورم یا نقطه سیری رو نتونستم تشخیص بدم اولش که میفهمم بر اساس گرسنگی نخوردم که نتونستم سیری رو تشخیص بدم یعنی مسیر رو از چند قدم قبل درست عمل نکردم ولی میگم اشکال نداره از همینجا که آگاه شدی جهت حرکت ماشین ذهنت رو تغییر بده ؟
خب این جمله ای که شما گفتید خیلی خوبه آیا میخوای لاغری که همیشه برات ماندگاره رو انتخاب کنی یا این غذاهایی که این همه خوردی و تموم شد و هیچیش نموند .
من تا الان از این جمله استفاده میکردم که آیا میخوای بر اساس ولعت بخوری که بعد عذاب وجدان بگیری و احساس چاقی کنی یا میخوای بر اساس سیری و گرسنگی بخوری که بعد احساس لاغری داشته باشی ؟
این سوال رو که از خودم میپرسم چون حس لاغریمو دوست دارم دست از غذا میکشم میگم شاید الان نفهمم سیر شدم یا نه ولی میدونم که گرسنه نیستم . پس اینا لقمه های اضافه است که دارم میخورم پس نمیخورمش میزارم برای زمانیکه دوباره گرسنه شدم تا احساس شادی و لاغری باهام بمونه .
اما این سوال شما هم خوبه . چون باعث میشه ما لاغر شدن رو انتخاب کنیم که لذتش ماندگارتره و لقمه های اضافه رو کنار بزاریم .
در قسمت متن دوتا سوال پرسیده بودید .
برای قدم اول: به داشته های شخصی خود توجه کنید و لیستی از آنچه مربوط به شخص شماست تهیه کنید.
در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟
قدم اول : من هویت دارم . من عطا علی بزرگی هستم . اسمم شخصیه . تاریخ تولدم شخصیه . تاریخ تولد دوباره ام شخصیه . کد ملی و شماره شناسنامه ام سختیه . مدرکم شخصیه . گواهینامه موتورم شخصیه . گواهینامه ماشینم شخصیه . کارت پایان خدمتم شخصیه . لباسام شخصیه . چهره ام شخصیه . صدام شخصیه . قدرت بینایی شنوایی لامسه و سایر حواسم شخصیه . معده ام شخصیه . کلا روح و جان و ذهن و جسمم شخصیه . موتورم شخصیه . وسایلم شخصیه . مسواکم شخصیه . حوله ام شخصیه . برسم شخصیه . تناسب اندام هم چون مربوط به جسم من میشه شخصیه . پس انتخابهام در مورد تناسب اندام هم شخصیه . غذایی که از گلوی من پایین میره شخصیه . احساس چاقی یا لاغری که من دارم شخصیه .
به نظر من این تمرین میخواد من رو قدرتمند کنه و بهم نشون بده من در مورد وسایل شخصیم قدرت انتخاب دارم . مثلا خودم انتخاب می کنم چشمام و ببندم و چیزی رو نبینم یا ببینم . خودم انتخاب می کنم چیزی رو بشنوم یا نشنوم . خودم انتخاب می کنم چیزی رو بخورم یا نخورم . در مورد مسائل شخصی من انتخاب کننده من هستم . تناسب اندام هم یه قضیه شخصیه پس تصمیم گیرنده و انتخاب کننده اون من هستم . هیچ تحمیلی وجود نداره .
خوردن یا نخوردن هیچ غذایی بر من تحمیل نمیشه . انتخاب با منه که در کدوم جهت حرکت کنم . آیا برخورد من با مواد غذایی در جهت همسو بودن با جسمه یا حرکتی تحمیلی حالا چه خوردن چه نخوردن .
آیا دارم خوردن رو به خودم تحمیل می کنم ؟
آیا دارم نخوردن رو به خودم تحمیل میکنم ؟
ما در مورد رفتار تحمیلی نخوردن معمولا خوب عمل می کنیم و در مورد نخوردن رفتاری رو به خودمون تحمیل نمی کنیم مگر روشهای لاغری اشتباه که شخص رو به زور و تحمیل گرسنه نگه میدارند ولی ما بعد از مدتی تحمیل اون رو رها می کنیم . ولی در مورد خوردن تحمیلی خیلی حساسیت نشون نمیدیم . ولی انسانهای متناسب در مورد خوردن تحمیلی خیلی حساسن . وقتی زیادی چیزی بهشون تعارف کنیم اصلا و قاطعانه بر نمیدارن .
اما حالا به هر جهت انتخابم کردن اونقدر از این انتخاب ناراحتن که دیگه اصلا تکرارش نمی کنند . اابته عذاب وجدان چاقی ندارند ناراحتیشون مثل ما به خاطر چاق شدن نیست از رفتار تحمیلی پرخوری و فشار جسمی خوششون نمیاد . از دل درد و اذیت شدن جسمی خوششون نمیاد . برای همین خیلی راحت انجامش نمیدن .
شخصیت لاغر طبیعی هیچ رفتاری رو به خودش تحمیل نمی کنه . نه خوردن نه نخوردن .
اون تناسب اندام خودش رو شخصی می دونه و به هیچ کس و حتی خودش اجازه نمیده که تناسب اندامش رو به هم بزنه چون سلامتی و تناسب اندام و جسمش براش مهمه . به جسمش با خوردنهای بی رویه فشار وارد نمی کنه .
جسمش براش محترمه . جسمش براش ارزش داره .
در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟
من وقتی چیزی رو دوست داشته باشم چون سخصی و مربوط به خودمه معمولا خودم انتخاب می کنم و نظر دیگران در صورتی که همراستا با عقاید خودم باشه خب میپذیرم اما وقتی همراستا با تصمیمات شخصی من نباشه کاری رو انجام میدم که دل خودم میخواد .
البته در این موارد کمی انعطاف دارم . یعنی شخصیت لاغرم قاطعیت داره اما شخصیت چاقم منعطفه . اما من از این انعطاف در جهت پیشنهادات لاغری استفاده می کنم . یعنی از قدرت انعطاف ذهنم در جهت لاغری استفاده می کنم نه در جهت چاقی .
من قاطعیت تناسب اندام رو با انعطاف ترکیب می کنم و رفتاری جدید خلق می کنم .
یعنی در مقابل رفتار چاقی قاطعانه عمل می کنم اما در مورد رفتار لاغری انعطاف به خرج میدم .
یعنی مثلا رنگ سبز رو دیگه ایجاد نمیکنم یعنی مثلا به رنگ زردم آبی اضافه نمی کنم . در اضافه کردن آبی قاطعیت به خرج میدم اما در اضافه کردن قرمز انعطاف به خرج میدم تا نارنجی های مختلف ایجاد کنم .
انعطافم رو در مسیر لاغری ظاهر می کنم .
البته تمام این رفتارها فعلا آگاهانه است و هنوز عادتم نشده . اما تمرین می کنم که بیشتر به این شیوه عمل کنم .
بسم الله الرحمن الرحیم .
چقدر فرمولهای عالی در این فایل و متن بود .چقدر نگرشهای عالی . انتخاب لاغری به عنوان موضوع شخصی من .
استاد چیزی که امروز به ذهنم رسید بعد از فرمایشات شما این بود که در همه ی این فرمولها یه چیزی مشترکه . یه ردپایی در همشون هست و اون من هستم .
در تمام این آموزشها شما میگید خودتون رو ببینید .
چیزی که اکثر ما انسانها نمیبینیم .
ما اونقدر نگاهمون به بیرونه که از خودمون غافل هستیم و به نظرم همه ی این اتفاقا افتاده تا من خودمو ببینم .
در انتخابهام خودمو ببینم .
در اندامم خودم و ببینم .
در شخصیتم خودمو ببینم .
در رفتارها و نگرشم خودمو ببینم .
اینا همه مال منه و شخصی منه .
این حس مالکیت نسبت به خودم داشتن باعث میشه من بدونم اولین شخص در زندگی خودم خودم هستم .
البته این موضوع هم نباید از حد خودمون پاشو بیشتر بزاره و این خودبینی و خود خواهی وقتی از حوزه شخصیمون فراتر میره و باعث دخالت در زندگی دیگران میشه خب تبدیل به حس مذموم خودخواهی میشه و باعث میشه بعضی افراد ظالم باشن و به حقوق دیگران تجاوز کنند . در عین حال وقتی این خود بینی کم باشه باعث میشه ما خودمون رو نبینیم و به نوعی ظلم پذیر بشیم . یعنی اینجا هم زیاده روی خوب نیست و اکثر ما چاقها به دلیل اینکه ظلم پذیر بودیم و ظلم زیاده رویهای خودمون و دیگران رو به خودمون پذیرفتیم شخصیتی کاملا ضعیف داریم که منجر به تشکیل فرمولهایی در همین راستا شده که اجبار یکی از اونهاست و ما فکر می کنیم به چاق بودن مجبور هستیم .
استاد میبینید حتی روش لاغری با ذهن شما از لحاظ جامعه شناسی هم قابل بررسی و اثباته و علم مردم شناسی جامعه شماسی و سایر علوم انسانی رو هم در لاغری با ذهن میشه دید . دیشب علوم دیگه رو در لاغری با ذهن پیدا کردم و امروزم این علوم رو . شما چقدر قشنگ دارید این ویژگی ظلم پذیری ما رو دارید تبدیل می کنید به خوددوستی مثبت .
شخصیت ما رو دارید شکل میدید . بله کد ملی شخصیه و فقط به خودمون مربوط میشه . شناسنامه . رشته ی انتخابیم . امتحاناتم . نمراتم . کارم . پولهام . موتورم . لباسهام . اتاقم . وسایلم و از همه مهمتر جسمم .
صاحب جسمم خودم هستم و نباید به خاطر دیگران بخوام لاغر بشم . وقتی انگیزه ام از لاغر بودن به خاطر دیگران باشه نشون میده من بازم برای خودم ارزش قائل نیستم و باز قدرت رو دادم دست عوامل بیرونی . این فرمول در راستای لاغری نیست .
هر چی بیشتر می گذره بیشتر میفهمم لاغری چقدر امر مقدسیه و من با انتخابهای لاغری و تغییر بینش و نگرشم نسبت به لاغری چقدر اون رو پاک میبینم که کاملا در مسیر صراط مستقیمی که خدا ازش صحبت می کنه حرکت می کنه .
همه چیز در حد نیاز و تمام افکاری که ما رو ترغیب به زیاده روی می کنند لازمه که پاکسازی بشن . لازمه اونا رو از خودمون جدا کنیم . دقیقا نگهداشتن اون عقاید سبب میشه ما در سطح جسمی دچار اضافه وزن بشیم . مثلا بعد از سیر شدن وقتی می گیم این غذا نذریه دقیقا همین عقیده باعث میشه ما اون غدا رو بخوریم بعد حالمون بد بشه احساس عداب وجدان کنیم . احساس چاقی کنیم و باز این رفتار و تکرار کنیم . تکرار عقایدی از جمله همین باعث میشه عم و اندوه دائمی داشته باشیم . اما نمیدونم چطور این فرمولها تبدیل به چاقی میشن . یعنی چطور ممکنه افکار ما یا رفتار ما به جسم تبدیل بشن ؟ چرا وقتی ما اضافه میخوریم چاق میشیم ؟ خب اگه بگیم فرمولشو داریم . چرا این فرمول مارو چاق می کنه ؟ یا اصلا چرا چاق میشیم . چاقی چیه دقیقا ؟ چطور فرمولها تبدیل میشن به چاقی مثلا چرا تبدیل نمیشن به چیزای دیگه ؟
وای باز ذهنم درگیر سوال شد . فکر کنم این سوالها از ذهن چاق میاد . خب خودش پاسخ داده میشه . رهاشون می کنم و ادامه تمرین رو انجام میدم .
من امروز فهمیدم حتی اگه عذاب وجدان هم باعث چاقی میشه چون ما این عقیده رو داریم . در متنتون چقدر خوب گفتید حتی حال بد بعد از خوردن هم ما خودمون انتخاب می کنیم که حالمون بد بشه .
دقیقا اینم یه عادته . انگار که غذا رو حق خودمون نمیدونیم . باهاش به صلح نرسیدیم . با خودمون نمیگیم خب خودم انتخاب کردم .
دقیقا همه ی این ناراحتیها هم انتخابیه و میتونیم انتخاب کنیم که ناراحت نباشیم . فقط در مسیر درست ادامه بدیم .
فضای لاغری ذهن رو انتخاب می کنم چون من در این فضا حالم خوبه . این چند وقت که اینجا بودم حالم خوب بوده و افکار و رفتارهایی همراستا با لاغری انتخاب کردم . من این روزها لاغری رو انتخاب کردم و یکی از فرمولهای ذهنی که در درسهای قبلی گفتید این بود که مگه ما اون وقت که رفتارهای چاق کننده رو تکرار می کردیم دائمااز خودمون میپرسیدیم چرا چاق نمیشم ؟ نه اولش نه آخرش . نه ما هیچ وقت در طول مسیراین سوال رو از خودمون نمیپرسیدیم . پس اینجا هم لازمه هیچ وقت نپرسیم چرا لاغر نمیشم ؟ این سوال در راستای مسیر لاغری نیست بلکه اتفاقا ما در مسیر چاقی این سوال رو مواقع رژیم میپرسیدیم . ولی اینجا لاغری با ذهنه نه لاغری با رژیم و چنین سوالاتی زیر سوال بردن خودمون و ضعیف کردن قدرت انتخاب خودمون و ایمان نداشتن به خودمونه . پس این سوالات رو هم باید پاک کنم . وقتی مطمئن باشم که لاغری هست دیگه این سوالات پیش نمیاد . و من در لاغری با ذهن به این اطمینان رسیدم که اینجا لاغری همیشگی هست و بزرگترین شاهدش استاد و سایر دوستانی که لاغر شدن .
امروز یه راه دیگه میخوام به مسیرم اضافه کنم و اونم خوندن نظرات دوستانیه که لاغر شدن .
این کار سوالات ذهن چاقم رو پاک می کنه و من رو بیشتر به مسیر لاغری هدایت می کنه .
اما تمرین امروز من اینو نخوردم .
من یک ظرف پر گوشت کوبیده نخوردم .
من آب گوشت نخوردم .
من سمنو یک کاسه پر نخوردم .
من بادومها رو تا ته ظرف نخوردم . من انجیر خشک تا ته ظرف نخوردم .
من مقدار زیاد مویز نخوردم .
من چند تا کیوی نخوردم .
من در موقع گرسنگی سریع نخوردم . انتخاب کردم که میتونم فعلا نخورم .
من در موقع سیری نخوردم .
نخوردم چون سیر بودم .
نمیخورم چون حالم خوبه .
نمیخورم چون سیرم .
نمیخورم چون اضافه است .
اضافه نمیخورم چون ظلمه .
نمیخورم چون دوست ندارم .
نمیخورم چون اعتماد به نفس دارم .
نمیخورم چون حق انتخاب دارم .
نمیخورم چون مجبور نیستم .
نمیخورم چون میخوام لاغری رو انتخاب کنم .
البته که غذا قدرت چاق کردن منو نداره ولی نمیخورمش چون بهش حسی دیگه ندارم .
اضافه نمیخورم چون بهش نیاز ندارم .
نمیخورم چون آگاهیم بیشتر شده .
نمیخورم چون آگاهم .
با عرض سلام و ادب
انتخاب لاغری برای زندگی
چقدر متن زیبا،چه عنوان دلچسبی
باید لاغری را خودمون انتخاب کنیم،باید با قدرت انتخاب خودمون بتونیم بهترین انتخاب را داشته باشیم.
من باید بیشتر به داشته های شخصی آن توجه کنم ،مثل اسم و کدملی و قد و غیره
جسم من و تناسب اندام من هم جزوه موارد شخصی زندگی من هست و هیچ گونه ارتباطی بین جسم من بادیگران وجود ندارد.
من باید یاد بگیرم به خاطر حرف دیگران از شرایط جسمی خودم شرمنده نباشم این جسم مال منه و هیچ ربطی به دیگران نداره.
تا وقتی برای شرایط جسمی خودم تحت تاثیر دیگران باشم نمی توانم شرایط را خودم انتخاب کنم و نمی توانم لاغری رو انتخاب کنم پس قدم اول باید بپذیرم این جسم مال منه و به انتخاب خودم می توانم تغییرش دهم
این انتخاب من هیچ ربطی به دیگران و حرفهایشان ندارد
وقتی که من آگاهانه تصمیم میگیرم و به میل خودم و کاملاً شخصی با مواد غذایی برخوردی دارم چه حس بهتری در من ایجاد کند،یعنی من خودم لاغر شدن را انتخاب کردم لاغر شدنی که فقط به خودم مربوط است.
اگر این انتخاب به خاطر حرف دیگران باشد نیمه مسیر و یا با کوچکترین تغییر حالتی نسبت به دیگران، که ممکن است همسر یا پدر و مادرمان باشد، رها شود.
چقدر من به خاطر اصرار همسرم بنگاه های انتقاد پذیر دستور رژیم های سخت زدم و با کوچکترین دعوا و یا بی محبتی از جانب ایشان رژیم را رها کردم چون که فکر می کردم این کار را دارم به خاطراو انجام می دهم و نمی خواستم کاری برایش بکنم.
این بود که در واقع به خودم آسیب زدم. با انتخاب اشتباهی که داشتم یعنی لاغر شدن برای دیگری
از این به بعد خودم تصمیم میگیرم که بین لذت خوردن و تناسب اندام یک مورد را انتخاب کنم.
انتخابی بین لذت زودگذر و لذت همیشگی
فایل ” انتخاب لاغری در زندگی ( قسمت دهم ):”
قدم اول :
لیست قسمتی از داشته های شخصی من به صورت زیر میباشد:
1. بدن سالم
2. گوشی تلفن همراه
3. ماشین شاسی بلند
4. حساب بانکی شخصی مجزا
5. شغل تمام وقت و نیمه وقت
6. همکاران و دوستان صمیمی
7. پدر ، مادر و خواهر
8. فرزندی مهربان و صالح و خوش تیپ
9. همسری مهربان و باوفا و همراه
10. لپ تاپ شخصی
11. لباس و کفش و جواهرات و لوازم ارایشی و بهداشتی
قدم دوم :
نظر ديگران راجع به موارد ذکر شده در بالا:
1. کسی تا حالا دربارهٔ بدن سالم من، صحبت خاصی نکرده است؛ فقط چون خواهرم رژیم “نخوردن برنج و نان” را مدتی گرفته است، از من خواست که یک فکری برای خودم بکنم.
من هم موضوع حرف را عوض کردم. برای داشتن بدن سالم، به نظر دیگران اهمیت نداده ام.
2. افراد زیاد ی از من پرسیدند که با انکه گوشی تلفن همراه من ایفون است، چرا ایفون مدل جدید نمیخرم.
با انکه این مساله هیچ ارتباطی به دیگران ندارد و مساله کاملاً شخصی است، من به انها گفتم: “تا زمانیکه گوشی من کار میکند، ازش استفاده میکنم.”
برای داشتن و انتخاب گوشی تلفن همراه، فقط به نظر خودم اهمیت دادم.
3. درباره ماشین شاسی بلند من، پسرم و همسرم به من قر زدند که چون ماشین من نیسان 4 سیلندر است، ماشین سایز بزرگتر بگیرم، ولی چون سایز ماشین برای من کاملاً مناسب است؛ من نیازی به تعویض ماشینم ندیده ام.
برای داشتن نیسان شاسی بلند، با فکر خودم و به پيشنهاد همسرم، این ماشین را خریدم. برای تعویض ماشینم، به نظر دیگران اهمیت نداده ام.
4. همسرم چندین بار از من خواسته است که حساب بانکی شخصی ام را ببندم و با او حساب مشترک باز کنم.
ولی چون من دوست دارم از درامد خودم برای خانواده خودم گاهی کادو بخرم، این جوری راحتتر هستم که نخواهم بابت خرید هر کادو، دلیل، قیمت و غیره را برایش توضيح بدهم و یا شاید بابت مساله راجع به کادو، مجبور به بحث و گفتگو با او نشوم.
برای داشتن حساب بانکی مجزا، به نظر دیگران اهمیتی نداده ام.
5. من دو شغل؛ تمام وقت و نیمه وقت دارم. دربارهٔ شغل نیمه وقتم؛ که در اخر هفته ها است، تقریبا همه اطرافیانم از من خواسته اند که استعفا دهم؛ ولی چون من تدریس کردن را دوست دارم، ان را 5 سالی هست که در کنار شغل تمام وقتم؛ ادامه داده ام.
برای داشتن شغل تمام وقت خودم ، شغلم را با استفاده از فایلهای پیاده روی پیدا کردم و برای شغل نمیه وقتم؛ تدريس را به پبشنهاد پسرم، انتخاب کردم؛ چون پسرم هنوز هم معتقد است که؛ من از معلمهای مدرسه اش بهتر به او، مطلب درسی رامیتوانم یاد دهم.
6. داشتن ارتباط من با همکاران و دوستان صمیمی، بانظر و یا ایده ای از اطرفیانم و نظراتشان، هیچ تغییری تا حالا نکرده است.
برای داشتن ارتباط با همکاران و دوستانی صمیمی، همواره تمرینهای سایت تناسب فکری؛ نظر مرا جلب کرده و به من کمک فراوانی در این مورد بخصوص، نموده است.
7. در داشتن ارتباط من با پدر ، مادر و خواهرهایم، تغییری با نظر اطرافیانم،به وجود نیامده است.
داشتن 5 عدد خواهرم همیشه در نظر ديگران؛ سوال بوده و من در بچگی خجالت میکشیدم که تعدادان را بگويم، چون دیگران معتقد بودند که؛ خانواد ه من پر جمعیت است؛ ولی بعد که بزرگتر شدم و درکم بهتر شد، انها را به پدر و مادر خودم رجوع میدادم؛ چون تعداد فرزندان و 5 عدد خواهرم؛ انتخاب من نبوده است.
8. داشتن فرزندی مهربان و صالح و خوش تیپ؛ در خیلی موارد تربیتی با دخالت زیاد مادر، برادرو خواهر شوهر ، پدر و مادر و خواهرانم؛ همراه بوده است.
انگار انها مرز بین دخالت کردن و ارتباط داشتن؛ را هنوز که هنوز است، از هم تشخيص نداده اند.
وقتی من یاد گرفتم که؛ کمربند ایمنی خانواده خودم را که شامل همسر، خودم و پسرم بود، را ببندم، رفتار ديگران کاملاً تغییر پیدا کرد.
9. داشتن همسری مهربان و باوفا و همراه؛ در تمام طول ازدواجم باعث شده است که همه موفقیتهای من را اطرافیانم بعد از ازدواج، به خاطر وجود همسرم بدانند و به من بگويند:” شانس اورد ی که این اقا؛ شوهرت است.”
البته حرف اطرافیانم؛ سالهاست باعث تغییری در رفتار من و همسرم نشده است، چون همه ما خوب میدانیم که ازدواج هم مثل متناسب شدن دو طرفه است؛ تا من قدمی در سمت محبت به همسرم، برندارم، نمیتوانم انتظار محبت بی دریغ از او داشته باشم.
بهمين ترتيب، من تا فایلی را به طور عملی انجام ندهم؛ نمیتوانم، انتظار داشته باشم که، متناسب شوم.
از زمانیکه ساکن سایت شده ام ، وقتی برای این حرفهای خاله زنکی، ندارم.
10. راجع به برند لپ تاپ شخصی ام، من نظر زیاد شنیده ام، حتی راجع به جعبه و ساک ان.
من همواره هر لپ تاپی تا حالا، خریده ا م را، دور ننداخته ام؛ بنابراین الان 3 تا لپ تاپ دارم که یکی را 12 سال پیش خریدم ، یکی را 7 سال پیش و یکی را امسال.
با هر کدامشان، کارهای مختلف مخصوصی، انجام میدهم.برای داشتن و خریدن هر لپ تاپ، نظر همسر و پسرم را پرسیده ام، چون انها راجع به کیفیتی که من خواسته بودم، حسابی در اینترنت وقت گذاشته بودندوتحقیق کرده بودند.
11. من از ان خودم، لباس و کفش و جواهرات و لوازم ارایشی و بهداشتی دارم و چون فرزندم پسر است، تقريباً تمامی این وسایل را فقط خودم، استفاده میکنم و به کسی هم تا حالا زیاد، انهاراقرض نداده ام.
گاهی برای مدل و یا رنگ لباس، ظاهر و کیفیت کفش، از همسر و پسرم نظرشان را خواسته ام؛ ولی نهايتا خودم آنها را، انتخاب کرده ام.
دلم میخواهد که این جمله را هزار بار بلند بخونم و داد بزنم که: “نکته جالب توجه این است که تا وقتی برای شرایط جسمی خود، \” تحت تاثیر دیگران\” باشیم، موفق به “تغییر شرایط خود و انتخاب لاغری”، نخواهیم بود.”
سلااام
من وقتی این فایلو دیدم به رفتارام و حرفایی که با خودم در طول روز میزدم دقت کردم و دیروز همینطوری که داشتم فکر میکردم با خودم گفتم چقدر خوب میشه اگه لاغر شم و دوستام بیشتر دوسم دارن و احساسم بهتره نسبت به خودم و دلم میخواد هر چه زودتر لاغر شم بعد که به این گفتگوی ذهنیم آگاه شدم فهمیدم دقیقا همین جاهاست که من جسمم رو مربوط به دیگران میدونم و همون موقع به خودم گفتم نه من به خاطر هیچ کس لاغر نمیشم ؛ به خاطر اینکه دوستام بیشتر دوستم داشته باشن و تحسینم کنن
به خاطر اینکه بقیه ازم تعریف کنن و مدام درباره ی جسمم صحبت کنن
به خاطر اینکه به بقیه نشون بدم منم میتونم ببینید منم لاغر و زیبام
نه به خاطر هیچ کدومشون نیست که من میخوام لاغر شم مگه من به خاطر دیگران لهجه و نوع حرف زدنمو تغییر میدم؟ مگه به خاطر دیگران کرم پوستمو تغییر میدم؟ مگه به خاطر دیگران ساعت خوابمو تغییر میدم؟
هیچ کدوم از اینا رو به خاطر اینکه دیگران ازم راضی باشن تغییر نمیدم حتی اگه بعضیا بهم بگن تغییر بده ولی من طوری که راحتم حرف میزنم پس اینا برام یه چیز شخصیه و بدنم هم شخصی ترین چیز من توی زندگی منه و من به خودم اجازه نمیدم به خاطر دیگران تغییرش بدم. اونا اصلا براشون مهم نیست که من چه جسمی دارم و خودمم که فکر میکنم اگه لاغر شم بقیه بیشتر دوسم دارن در صورتی که این اشتباهه اصلا اگه کسی قراره به خاطر بدنم دوستم داشته باشه و اگه بدنم تغییر کرد میزان علاقه ی اونم به من تغییر کنه پس اصلا نمیخوام دوستم داشته باشه و توی زندگیم جایی نداره .
منم که تصمیم میگیرم چطور زندگی کنم و دیگران رو توی زندگیم دخالت بدم یا نه. من برای شخصی ترین دلیلام میخوام متناسب بشم نمیخوام کسی بیشتر دوستم داشته باشه چون همین الانم دوست داشتنی هستم ، نمیخوام بقیه بیشتر روم حساب کنن چون من همین الانم مسئولیت پذیرم و از پس بیشتر کارا بر میام
من اونقدری ارزش دارم که ، به خاطر حرف دیگران درباره ی جسمم ، دست به تغییر شخصی ترین چیز خودم نزنم و بزارم روند تناسب اندامم درست و به موقع و پله پله اتفاق بیوفته.
من به خودم احترام میزارم
در همین راستا حواسم به خودم هست میدونم که تناسب اندام الویت زندگی منه و زندگی خیلی های دیگه همینطور که وقتی میبینم یه نفر توی دنیا بهترین جایزه ها رو میبره ولی آدم چاقیه خب درک میکنم که اونقدرا بهش نمیچسبه این جایزه! چون سلامتی همه چیزه و اگه تو سلامت نباشی ولی پولدار ترین و موفق ترین آدم رو زمین هم باشی بازم دستاوردات بهت کیف نمیدن و همش با خودت میگی کاش متناسب بودم وقتی اون جایزه رو میگرفتم و یا هر چیز دیگه ای.
پس من به رفتارم توجه میکنم و اون کاری رو انجام میدم که در راستای الویت هامه. هربار میخوام چیزی اضافه وارد جسمم کنم یادم میوفته که اینجا یه مکان مقدسه و نباید توش آشغال ریخت .
خدایا شکرت
ممنونم استاد
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان پر انگیزه ام
من تا به این جای چالش یاد گرفتم انتخاب کنم که چه مقدار از چه غذایی رو بخورم و بارها بگم من حق انتخاب دارم نه قدرت اشتها پس هیچ تحمیلی و اجباری در کار نیست و همش عادتها و باورهای ما هست که باعث انجام یه سری کارها و انتخابها میشه .
چقدر استاد در این فایل شخصی بودن قضیه ی لاغری رو خوب برای من نوعی جا انداختین چقدر عالی این قضیه رو درک کردم چقدر در گذشته به اشتباه رفتار می کردم و فکر می کردم ودر حق خودم ظلم می کردم و به خودم بی احترامی میکردم چون با نظر بقیه زندگی میکردم ولی الان دو سه سالی میشه که دیگه آگاهم جسم من هم مثل خیلی از لوازم شخصی من یک موضوع کاملا شخصی هست و هیچ ارتباطی به کسی نداره همانطور که نظر کسی در مورد مسواک من که یک وسیله ی شخصی من هست اهمیت ندارد و یا اینکه همانطور که نظر بقیه در مورد شماره ی شناسنامه ی من اهمیت نداره و یا همانطور که نظر بقیه در مورد شماره ی ماشین من برام اهمیت نداره ویا اینکه نظر بقیه در مورد شماره موبایلم هیچ اهمیتی ندارد پس نظر بقیه هم. در مورد جسم من که شخصی ترین موضوع زندگی من هست و هر لحظه همراه من هست اهمیت نداره و نخواهد داشت و من باید این موضوع رو درک کنم چون من در گذشته که بارها با رژیم به تناسب میرسیدم اما نظر و دیدگاه اطرافیانم به راحتی روی من تاثیر میگذاشت که هر بار به من میگفتن دیگه بسه لاغری چقدر زشت شدی صورتت لاغر شده پوستت خراب شده دماغت بزرگ شده و یا اینکه خیلیها پشت سرم میگفتن فلانی انگار قرص و چیزی خورده که لاغر شده و طفلی قیافه اش داغون شده انگار معتاد شده انگار مریضی داره و ….و من سریع میترسیدم که وای من این لاغری رو نمیخوام. من اون چهره ی قبلی خودم رو میخوام و همیشه میگفتم ای کاش جسمم لاغر بود اما صورتم چاق بود ولی حاضرم به جرات بگم از وقتی که در این مسیرم نه تنها کاری به حرف اطرافیانم ندارم و کاری به نظر اونها در مورد جسمم ندارم بلکه از هر اندام چاق حتی صورت هم به شدت بدم میاد و اتفاقا چهرهای ظریف و زیبا و خوش فرم رو بیشتر دوست دارم و چقدر از صورت خودم در حالت تناسب بیشتر راضی هستم و لذت میبرم
جسم من شخصی ترین موضوع زندگی من هست
جسم من شخصی ترین موضوع زندگی من هست
جسم من شخصی ترین موضوع زندگی من هست .
.پس موضوع تناسب اندام من باید از هر موضوعی در زندگی من مهمتر باشه .
خود من این دو شب در ایام عید هست که باسفره های رنگین و متنوع رو به رو میشم برای شام و یا ناهار که واقعا همه ی غذاها فوق العاده هستن واونجور که دوست دارم غذاهای دلخواهم رو روی سفره میبینم و حتی هنوزم مقداری از انواع غذاهای عالی وخوشمزه ازمهمانی که دو شب پیش داشتم در یخچال هست و امروز برای ناهار دوباره از اونها کشیدم اما خیلی عالی و به اندازه خوردم و به خودم گفتم من طعم عالی و بینظیر و زود گذر این موادغذایی رونمیخوام من طعم بینظیر و دایمی تناسب اندام رو میخوام درسته یک بار خطا در برخورد با مواد غذایی دلخواهم داشتم اما دوباره دیگه رو عالی رفتار کردم که مطمعنم اون یک بار خطای من هم بسیار بسیار از رفتارهای درست گذشته ام بهتر بوده .
من لذت آنی هیچ مواد غذایی رو نمیخوام
من لذت آنی هیچ پاستا، پیتزا و لازانیا وساندویچ رو نمیخوام
من لذت آنی هیچ بستنی و شیرینی و شکلات واجیل رو نمیخوام .
من لذت آنی هیچ چیبس و پفک و کرانچی, و …. رو نمیخوام .
من هیچ وقت به دنبال خوردن و تست کردن مزه های جدید نیستم و عشقم و لذتم فقط خوردن نیست
من هوشیارم و آگاهم که عشقمم تناسب اندام ایده الم هست و در هر شرایطی به یاد هدفم هستم .
تجربه ی این شیرینی و این مواد غذایی جدید و این غذای نذری و .. نباید من روچاق کنه من فقط باید به یاد هدفم باشم و رفتار درستی داشته باشم چون تمام مشکل مابه خاطر اون اضافه خوردن ها هست یعنی من نباید از خوردن خودم برای رفع نیازم بترسم من باید از اون اضافه بر نیاز خوردن خودم که رفتار ناپسندی هست بترسم .
پس به قول استاد در این چالش من با هیچ بهانه ای نباید غذا وارد جسمم کنم که مثلا چون نذری هست وثواب داره من نباید بخورم که مثلا چون اسراف نشه من نباید بخورم هیچ چیز به اندازه جسم من ارزشمند نیست همه ی اینها واین طعم ها و آین لحظات گذرا هستند و فراموش میشن پس من باید تصمیم بگیرم تابع مواد غذایی بیرونی باید رفتار کنم یا تابع جسم متناسب خودم وهدفم باید رفتار کنم ؟؟
من از این به بعد در زندگیم یعنی از این لحظه به بعد که در ایام عید هستم بیشتر به این قضیه اهمیت میدم و فقط به جسمم و نیاز اون توجه میکنم و به اون احترام میزارم و نه کمتر از مقدار نیازش و نه بیشتر از مقدار نیازش مصرف میکنم چون برای خودم و جسمم و هدفم ارزش قایلم پس زیاده روی در خوردن نمیکنم .
من لذت میبرم که تناسب اندام همیشگی در اولیت زندگی من هست .
من باید همیشه از خودم بپرسم که آیا لذت خوردن این مواد خوراکی برای من لذت بخش هست و یا لذت تناسب اندام همیشگی برای من لذت بخش هست ..
و من اتفاقا باید بگم بازم امروز ظهر من سه مدل از انواع غذا های دلخواهم مثل لازانیا و پاستا و ته چین عالی در یخچالم بود اما دقیقا با همین تفکر از هر کدوم به اندازه نیازم برداشتم و خوردم و اصلا زیاده روی نکردم و سبک و عالی میز غذا رو ترک کردم در حالی که کلی دسر و شیرینی و سالاد و زیتون و …. بود اما من لب نزدم چون نمیخواستم .چون لذت آنی و زود گذر هیچ مواد غذایی و در لحظه ی سیری نمیخوام وبه خاطر لذت دایمی تناسب اندام هیچ غذایی رو به زور وارد جسمم نمیکنم
من همچنان با قدرت و با استمرار.و علاقه راهم رو ادامه میدم .
سلام استاد عزیز خسته نباشید
و سلام به دوستان عاشق تناسب اندام
عالی بود…
وقتی به چیزهای شخصی فکر کردم دیدم واقعا شخصی ترین مورد جسم ماست اما همیشه نظر دیگران تاثیر گذاشته روی ما،
مثلامن در زندگیم هر بار گه خواستم لاغر بشم و به کمک کم خوردن یا هر روشی،
ناخواسته مادرم و خواهرم مانع شدن چون میگفتن آخه مواظب صورتت باش خیلی لاغر میشه ، شکسته بنظر میای ، اینجوری زیبا نیستی اگه خیلی لاغر باشی، خلاصه با این افکار کاملا اشتباه اونا که در مورد جسم شخصی من تا این حد نظر دادند من هم دچار سردرگمی میشدم و هر روز به صورتم نگاه میکردم که نکنه خیلی لاغر بشه.
یه بار بهشون گفتم آخه صورت من چه دردی رو از شما دوا میکنه،بذارید زندگیم رو بکنم بذرید کاملا زشت بشه اما پاهام درد نکنه بخاطر این همه اضافه وزن ، آخه اولویت سلامتی هستش نه زیبایی…
خلاصه من با گوش دادن فایل و خوندن متن به این نتیجه رسیدم که
*من حق انتخاب لاغری دارم*
فقط بخاطر خودم و احساسی خوبی که این کاهش وزن در جسم و روح من ایجاد کرده و میکند برای خودم ارزش قایل بشم و انتخابهای کوچکم براساس باارزشترین انتخاب زندگیم که تناسب اندام باشه .
پس اولویت اول من تناسب اندام است.
لحظه ای که یه چیز خوشمزه ، شیرینی ،غذا حتی میوه،میاد دم دست باید به این فکرکنم که آیا من سیر هستم یا نه ، خیلی وقته چیزی نخوردم یا نه ، و بگم که نشمیل این طعمها و مزه ها همشون گذراست ،موندنی نیست،مراسمات و مهمونیها و… همه تموم میشه،
فقط جسممه که همراه من میمونه و هیچ چیزی ارزش سلامتی من رو نداره، من طابه این خوردنی ها نیستم بلکه طابع سلامتی و جسمی متناسب و لاغر هستم .
اگه چند روز این افکار رو موقع خوردن داشته باشیم و بتونیم جلوی ذهن منفی باف رو در اون لحظه بگیریم، و نه بگیم به خیلی از خوردنیها،و این تمرین رو تکرار کنیم ، ذهن ناخوداگاه ما برای همیشه عوض میشه،
و کم کم به آرزوی تناسب اندام میرسیم.
❤باید بگیم آیا خوردن این برای من لذتبخشه یا داشتن تناسب اندام و لاغری؟
تداوم در این فکر باعث میشه برای همیشه متناسب شویم .❤
با سلامخدمت استاد عزیز و بزرگوارم و سایر دوستان پر تلاش لاغری ذهن. نکته بسیار عالی سطح بالاتری از انتخاب در خصوص مواد غذایی . موضوع این فایل برای من خیلی عالی و بسیار تاثیر گذار بود .من تا الان هیچ وقت از این دید گاه به جسم خودم نگاه تکرده بودم هر وقت هم در رژیم و ورزش و …بود تمام ذهن من این بود که دیگران بگن چقدر تغییر کردی .در واقع الان متوجه شدم که من جسمم رو انگار متعلق به خودم نمیدونستم و در همه حال منتظر نظرات دیگران بخصوص همسرم باشم .انگار پرده ای از جلو چشمم کنار زده شد و جسم خودم را مطلق در اختیار خودم دونستم الان که دقت میکنم میبینم بله واقعا در مهمانی ها در جشن تولدها. و….اصلا توجهی به تناسب اندامم نداشته و آنچه مهم بوده تجربه خوردن آن غذا بوده و یا اینکه مثلا در مهمانی ها میزبان ناراحت نشه و یا غذای نذری که حتما چه سیر بودیم چه گشنه باید اسنفاده میشد .در واقع میشه گفت استاد من به غیر از ماه مبارک رمضان طعم گرسنگی رو نچشیده بودم چون در شادی در ناراحتی هنگام کار زیاد هام سفر و… تنها تفریح و سرگرمی و خلاصه درمان همه حالتها خوردن و تنها خوردن بوده. استاد بسبار بسیار ممنونم .
الویت قرار دادن هدف اصلی یعنی تناسب اندام موضوع خیلی مهمیه که اگر ما به خوبی انجامش بدیم باعث میشه که انتخابهای کوچکمون متناسب و در راستای رسیدن به هدف اصلیمون باشه
در واقع روزی چندبار باید به خودمون یاداوری کنیم که تناسب اندام الویت اول من است و هرانچه که مرا از رسیدن به هدف اصلیم دور میکند را براحتی کنار میگذارم زیرا اکنون و برای همیشه تناسب اندام الویت همیشگی من است
من رسیدن به هدفم یعنی تناسب اندام را مهم تر از هر چیزی میدانم بنابراین در انتخابهای کوچکم دقت بیشتری میکنم هربار انتخاب میکنم که فایلهارو گوش کنم هربار انتخاب میکنم که به اندازه نیازم بخورم و هربار انتخاب میکنم که تمریناتم را انجام دهم هربار انتخاب میکنم که شاد باشم و خودم را دوست داشته باشم
امروز فهمیدم که اگر هیچوقت چاق نبودم شاید هیچوقت گذرم به موضوع خویشتن دوستی نمی افتاد و شاید حتی انتخابم برای چاقی اگاهانه بوده و ضمیر برترم انتخاب کرده که من از مسیر چاقی به اگاهیهای برتر برسم و لاغر بشم چون شاید اگر لاغر بودم هیچوقت به این فکر نمی افتادم که باید خودمو دوست داشته باشم و ارزشمندی وجودم را نمیفهمیدم و فهمیدم من باید از چاقی درس بگیرم چون اگر ما از موضوعات و اتفاقهای زندگیمون درس نگیریم انقدر تکرار میشن تا ما درس اون اتفاق را یاد بگیریم و من فکر میکنم که باید دست از مبارزه با چاقی بردارم چاقی اینجاست تا به من درس های بزرگی بده اگر چاق نبودم لذت تغییر کردن را نمیچشیدم اگر چاق نبودم با این سایت اشنا نمیشدم اگر چاق نبودم یاد نمیگرفتم که خودمو دوست داشته باشم و چاقی برای من اتفاقهای خوب و درسهای خوب هم رقم زده ازش متشکرم و کم کم دارم ازش خداحافظی میکنم چون شاید یه زمانی انتخاب کردم که توسط تجربه چاقی یسری درس یاد بگیرم اما امروز انتخاب میکنم که تجربه ی تغییر کردن را برای خودم رقم بزنم و انتخابم رسیدن به تناسب اندام ایده الم باشه و در مسیر لاغر شدن تجربه های زیبایی داشته باشم و هرروز درسهای خوبی از مسیر لاغر شدنم یاد بگیرم
من انتخاب امروزم لاغر بودن است و در راستای تجربه ی انتخابم گام برمیدارم و در مسیر گام برداشتن نهایت لذت را میبرم و هرروز خودم را تحسین میکنم و از هرروزی که به سمت تناسب اندام حرکت میکنم درس یاد میگیرم
خدایا شکرت که مرا در مسیر تغییر و رسیدن به هدفهایم قرار داده ای
من هدف و الویت اولم را تناسب اندام ایده ال و لاغرری همیشگی میدانم و قول میدهم که در برداشتن گامهای کوچکم به هدف اصلیم نگاه کنم و براساس هدف اصلیم یعنی لاغری گامهایم را انتخاب کنم
خدایا شکرت
فریماه ازت ممنونم که در این مسیر همیشه مرا حمایت میکنی
و استاد از شماهم خیلی خیلی ممنونم
سلام براستاد عزیزودوستان همراه
همین چند روز پیش بود که برامون یه ظرف غذا بابت سالگرد یکی از اقوام آوردند .و من وقتی چشمم افتاد به غذا با خودم گفتم من که سیرم و تناسب اندام برام مهم تره از هرچیز دیگه ای هست .وبه راحتی ازش گذشتم .
چونکه آنقدر بابت چاقی اذیت شدم والان که لذت لاغرشدن را دارم تجربه میکنم وچندماهه دارم روی خودم کارمیکنم و وقت میزارم چرا با یه تحریک کوچیک زحماتم رو خراب کنم و تجربه شیرین تناسب اندام رو از خودم بگیرم .یا رسیدن بهش رو طولانی کنم .
باهمین افکار ازش رد شدم و خیلی خوشحالم که این طور خوب عمل کردم و احساس ارزشمندی بهم دست داد واینکه برده غذاها نیستم و من هستم تصمیم بگیرم کی و چی بخورم .
انتخاب لاغری در زندگی
خداوند در قرآن می فرمایند اما شاکرا و اما کفورا
ای انسان راه انتخاب با توست می خوای شکر گزار باشی می خوای کافر باشی خودت انتخاب می کنی
لیستی از داشته های شخصی من
اسم و فامیلم
کد پرسنلی ام
کد ملی ام
شماره همراهم
سایز کفشم
سایز لباسام
اندازه قدم
تعداد ضربان قلبم
تعداد تنفس هام
گروه خونی ام
فشار خونم
……
و مهمتر از همه جسم ارزشمندم
همین طور که تنفس من به دیگران هیچ ارتباطی نداره و از اکسیژن اونها کم نمی کنه
همین طور که سایز پای من و کفشم مال خودمه و به بقیه ربط نداره
همین طور که ضربان قلب من بر دیگران هیچ تاثیری نمیذاره و مربوط به خودمه
تناسب اندام من هم شخصی است مربوط به خودمه به کس دیگه ای ربط نداره و خودم باید تصمیم بگیرم
همه طعم ها زود تموم میشه چند ثانیه است
همه مراسمات گذرا هست چند ساعته
همه شادی ها کوتاهن حداکثر چند ساعت
همه ناراحتی ها می گذرن چند ساعت یا چند روز
این من هستم که می مونم خودم و خودم و جسمم پس من نباید تحت تاثیر لذت چند ثانیه ای یا چند روزه باشم
من نباید تابع شرایط بیرونی باشم
من تناسب اندام و لاغری رو به همه چیز ترجیح میدم و لاغری ام مهمتر از هر موضوع دیگه ای در زندگی ام هست
سلام🙂
ما آدمها آزاد افریده شدیم و اصل و ذات آفرینش ما بر اختیار است نه اجبار
ما هر لحظه در حال انتخابیم که چه مسیری رو انتخاب کنیم و این باور درست و صحیحی هست که وجود داره…
ولی از اونجاییکه همه ما از اصل و ذات خودمون دور افتادیم و جدا شدیم به تعداد سالهای عمرمون باورهای نادرستی رو درمورد خدا جهان پول سلامتی بهشت جهنم و حتی خودمون بوجود آوردیم که به قول شما نه تنها در یه جنبه در همه موضوعات زندگی ما تاثیر گزار بوده و هست
مثل این باور که همه ما یه جورایی کما بیش شک داریم که مختار آفریده شدیم و همگی با درصدهای مختلف اعتقاد داشتیم که زندگی اجباری بوده که بر ما تحمیل شده و ما در حضورمون در این دنیا اختیاری نداشتیم حضورمون اجبار بوده سرنوشتمون هم از قبل نوشته شده و یه زندگی پر از سختی و رنج و امتحان الهی برامون نوشتن که ما به اجبار فقط باید اونو طی کنیم و به پایان برسونیم و همواره درگیر مسائل مالی و سلامتی و بحث و جدل و….باشیم در نهایت هم وارد دنیایی میشیم که فقط قراره عذاب باشه و به خاطر تک تک اون اشتباهاتمون باز خواست بشیم و درنهایت هم وارد جهنم بشیم که هیزمش خودمونیم و بارها و بارها سوزانده بشیم و دوباره جسم بشیم و سوزانده بشیم چون یه بار سوزاندن برای گناهانی که مرتکب شدیم کمه…
آخه با عقل هم بهش فکر کنیم همچین چیزی امکان پذیر نیست
بعدش تمام اینها رو چطور میتونیم با عدالت رحیمیت رحمانیت غفار بودن و الرحم الراحمین بودن و تواب االرحیم بودن خدا که در قران ودعاهای ائمه میخونیم تطبیق بدیم اینا که اصلا به هم نمیخونه….
وقتی درباره خدا این باور رو داریم معلومه که نمیتونیم بپذیریم که زندگی ما حاصل انتخابهای ما نیست…وفقط جبر هست..
واین فرمول ذهنی حتی وارد باورهای ما درباره جسممون شده
وقتی باور داریم که چاقی ما ژنتیکی هست
وقتی باور داریم خدا ما رو اینگونه خلق کرده
وقتی باور داریم هر کاری هم بکنیم لاغر نمیشیم
وقتی باور داریم این سرنوشت ما هست که چاق باشیم
وقتی باور داریم آب هم بخوریم چاق میشیم…..
واز این گونه باورها…که در واقع گسترش همون باور جبر هست…خوب معلومه سخته برامون بپذیریم که چاقی ما هم محصول انتخابهای خودمون بوده….
انتخابهایی که در برخورد با مواد غذایی داشتیم
و قدرت رو به دست طعمها و رنگها و تنوع دادیم
و خودمون رو تحت اختیار اونا قرار دادیم
بر نحوه خوردن و مقدار خوردن خودمون کنترلی نداشتیم و در نهایت اسمش رو گذاشتیم اشتها….
نه اشتها نیست….انتخابه….انتخاب من از اینکه چی رو بخورم چه مقدار بخورم کی بخورم ….همین
و مواد غذایی نیستن که قدرت لاغر کنندگی یا چاق کنندگی داشته باشیم انتخاب من هست که چطوری و چه مقدار بخورم که چاق بشم….
قدرت دست منه
انتخاب با منه
به قول شما ما حتی در شخصیترین مسائل زندگیمون هم اجازه میدیم بقیه وارد بشن و نظر بدن…و باز هم ابن خود ما هستیم که این اجازه رو میدیم به دیگران و در نهایت عاقبت این انتخاب رو هم باید بپذیریم…
اینجا فقط در مورد چاقی صحبت میکنیم در صورتیکه در خیلی موارد خصوصی و شخصی زندگیمون هم اجازه ورود و دخالت بقیه رو میدیم و همینه که الان مشکل ساز شده….
ما در مورد جسممون که شخصی ترین و خصوصی ترین مساله مون هست هم اجازه دادیم دیگران باورهای نا مناسبشون رو وارد کنن .اجازه دادیم درباره جسم ما نظر بدن…اجازه دادیم درباره اندام ما نظر بدن….اجازه دادیم درباره نحوه خوردن ما نظر بدن….اجازه دادیم که خوردنهای ما رو کنترل کنن اجازه دادیم روی مواد خوراکی ای که مصرف میکنیم نظر بدن روی مقدار خوردن….حتی….
و همیشه به گونه ای رفتار کردیم خوردیم نخوردیم..کم خوردیم….که تایید بقیه رو بگیریم
آخه چقدر این تایید گرفتن برای ما مهمه….
که در خصوصیترین مساله مون هم اونا رو وارد کردیم….
تا حالا هر چی بوده و هر جور بوده گذشته…
از الان باید قدرت رو بدست بگیریم…
در انتخاب مواد غذایی
در انتخاب رنگها
تنوع
مقدار
خودمون باشیم که تصمیم بگیریم اونم بر این اساس که تناسب و سلامتی من مهمه یا لذت گذرای این طعم و این مهمانی و این شادی و این تنوع….
مسلم اینه که تناسب و سلامتی خیلی مهمتره چون ماندگاره…و لذت ها همگی موقت و زودگذرن….
از این به بعد جسممون رو با هر شکل و فرمی هست دوس داشته باشیم چون جایگاه تجلی خداوند در وجود ما است برای زندگی در این دنیا…و حالا که این رو میدونیم براش ارزش قائل باشیم و هر چیزی رو نخوریم هر مقداری رو نخوریم تحت تاثیر رنگ و تنوع و مزه ها قرار نگیریم چون سلامتی و تناسب خیلی لذت بخشتره و با ذات و اصل آفرینش ما هماهنگتر…
یکی از بهترین قسمت ها بود🙏🙏🙏🌹
با سلام و درود خدمت استاد و همراهان عزیز
در طی این مدت خیلی فکر کردم و خیلی به اطرافم و اطرافیانم و رفتارهاشون توجه کردم و رفتارهای خودم رو هم مورد بررسی قرار دادم
ودر کل روز ذهنم مدام مشغول چیزهایی هست که طی این چندروز از دوره یاد گرفتم و چقدر جالبه که مرحله به مرحله با فرمولهای ذهنی خودمون آشنا میشیم
و وقتی آشنا شدیم میتونیم تغییرش بدیم
ولی تا قبل اینکه گفته نشه ودرموردش صحبت نشه ما درموردشون اطلاع نداریم و ناخوداگاه ازون فرمولها در زندگیمون استفاده میکنیم
مثلا اینکه برای خوردن بهونه های مختلف میاریم و مثلا برای داشتن انرژی زیاد برای کار سخت بیشتر میخوریم
ظهر بیشتر میخوریم که شب نخوریم !
یا مثلا نظری چون ثواب داره !
تو مهمونی میگیم بقیه ناراحت میشن!
وقتی کلی چیز خوشمزه هست برای خوش گذروندن و اینکه دیگه نیست و تموم میشه می خوریم
حالا اینکه اگر دقت و تمرکز کنیم روی خوردنمون متوجه میشیم که لذت خوردن مال زمانی هست که ما واقعا گرسنه هستیم و وقتی سیریم لذتی هم نمیبریم از خوردن فقط به امید اینکه لذت ببریم هی میخوریم و میخوریم و …..
پس چه کاریه که بیشتر بخوریم بهتره که وقتی که گرسنه هستیم آروم غذا رو بخوریم و لقمه رو مدت طولانی در دهان بجویم و از یه لقمه لذت بیشتری ببریم
و وقتی سیر شدیم از خودمون سوال کنیم که لذت فوق العاده زود گذر خوردن رو میخواهیم یا لذت ماندگار اندام متناسب داشتن ؟و حس خوب تسلط به رفتار خودمون؟
خیلی حس خوبیه که به راحتی غذای اضافه رو در بشقاب رها کنیم بدون اینکه چشممون دنبالش باشه
من سلامتی روح و جسمم رو انتخاب میکنم و مسیرم رو ادامه میدم تا بالاخره به نتیجه دلخواهم برسم
چالش 10 ام من اینو نخوردم
وقتی فرمول اشتباهی در ذهن ایجاد می شود آن فرمول در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار است.
اگر ما باور کرده باشیم در نوع پوشش، سبک زندگی، دنبال کردن علایق و آینده یمان حق انتخاب نداریم، این فرمول اشتباه در نحوه برخورد ما با مواد غذایی نیز تاثیرگذار خواهد بود.
ما در انتخاب مواد غذایی دچار این اشتباه می شویم و تصور می کنیم که مجبور به خوردن هر ماده غذایی هستیم و حق انتخابی نداریم.
به همین دلیل ما همواره در مسیر چاقی و چاق تر شدن حرکت کرده ایم بدون اینکه به این موضوع فکر کنیم که من حق انتخاب لاغری را دارم.
تا وقتی برای شرایط جسمی و خصوصی خود تحت تاثیر دیگران باشیم موفق به تغییر شرایط خود و انتخاب لاغری نخواهیم بود.
زمانی که تصمیم می گیریم با مواد غذایی بعنوان یک انتخاب در ایجاد احساس بهتر در خودمان رفتار کنیم
به مرور این فرمول در ذهن ایجاد می شود که
من لاغر شدن را انتخاب کرده ام.
اگر از مواد غذایی استفاده می کنیم که احساس عذاب وجدان یا ترس از چاق شدن ایجاد می کند این خود ما هستیم که به وسیله مواد غذایی در خود احساس چاق شدن ایجاد می کنید.
به هیچ عنوان مواد غذایی قدرت چاق کردن را ندارند.
ما باید در استفاده از تغییر در نحوه برخورد خود با مواد غذایی به احساس بهتری درباره لاغر شدن برسیم و به این ترتیب آرامش و اطمینان از لاغر شدن را در خود ایجاد کنیم.
اگر هدف لاغری و تناسب برای ما مهم باشه و در اولویت باشه خیلی این سوال کردن برای ما مهمه که
لذت تناسب اندام رو میخواهیم یا لذت اون اضافه خوردنها و اون پرخوری کردنها رو
و اما هیچ لذتی بالاتر از اینکه ما از خودمون راضی باشیم و لذت ببریم وجود نداره
امروز من در مقابل حرف های مادرم که همیشه از روی دوستی نصیحت میکرد که رژیم بگیر و به خودت فکر کن، پیاده روی کن با چای ات قند نخور، و رژیم بگیر مقاومت کردم، گفتگوی ذهنی که داشتم این بود که این جسم منه این شخصی منه این خصوصی منه و من برای خودم میخوام سلامت باشم و شاد باشم و لذت ببرم، دیگه میدونم همه اون راه ها تکراری هست، همه موقتی هست با هیچ کدوم حس و حال خوب ندارم، شاید شما لذت ببرید ولی خودم از درون داغونم پس باید حس خودم رو انتخاب کنم و خیلی محترمانه جواب دادم من رژیم نمیگیرم و همین و تمام… افرادی که در صفحه شگفت انگیز هستن همه خودشون انتخاب کردند و نه به خاطر رضایت دیگران بخواهند طعم های دیگری را تجربه کنند، طعم هایی که خودشان دوست داشتند را انتخاب کردند و رنگ لاغری را با حس و حال خوب تجربه میکنند.
با سلام
همین چند روز پیش بود که مادرم رفت پیش خالم که از مشهد اومده بود و کلی نخود و کیشمیش آورد که خاله داد بخورین مال امام رضاست .
من بهش گفتم این اولا مال سوپرمارکت هست و ثانیا تو وضعیت کرونا اینا اصلا بهداشتی نیست ولی اون بهم گفت اینا رو نگو و… .
میخام بگم نقطه ضعف ما مسلمونا اینه که برای اینکه به ذهنمون یا خودمون بگیم که نگاه من چه آدم معتقدی هستم حاضریم هرکسی با هر طرز فکری طرز فکر ما رو خراب کنه و از نقطه ایمان ما وارد بشه.
حالا این موضوعات اعتقادی چه ربطی به مبحث امروز داره؟
اول از همه برای اینکه به خودم ثابت بشه که من حتی موضوعات اعتقادیم تحت تاثیر دیگران قرار نمیگیره اگه غذای نذری رو نخوری دست امام رو رد کردی و این کار باعث عقوبت میشه .
یا من آنقدر برای خودم ارزش قایلم که با طرز فکر دیگران زندگی نکنم وبا اصول اعتقاری خودم زندگی کنم چطور حاضرم که به خاطر دیگران لاغربشم .
اونهایی که به خاطر ترس از نخوردن غذای نذری که تو زندگیشون یه موهبت الهی رو رد کردند و با اینکه سیرند حاضرند بازم درعین سیری بخورن چون به نظرشون شفا بخشه.و بعد میزارن به حساب اجبار اعتقادات دینی .
اول باید پس زمینه های ذهنمون رو درست کنیم هرچقدر بهتر وبیشتر برای خودمان ارزش قایل باشیم بیشتر تصمیماتمون به خاطر خودمونه نه دیگران.
واینجوری هیچ وقت درکاری شتابزده عمل نمیکنم چون مسیری هست که خودم انتخابش کردم و قراره تو این مسیر با لذت به خواستم برسم و اصلا نظر دیگران بدام پشیزی نمی ارزه .
سلام همپیکر متناسبم 👋😍
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
انتخاب چاقی شاید ناآگاهانه در ما صورت گرفته باشه ولی می تونیم لاغری را صددرصد آگاهانه انتخاب کنیم
همه ی موجودات به صورت غریزه ا رفتار می کنند و فقط یک عملکرد می تونند داشته باشند و فقط انسانه که از موهبت حق انتخاب برخورداره و همین باعث علایق و سلیقه های گوناگون و گسترده شده جهان هستی شده اختراعات گوناگون و خلق تجربه های جدید و متنوع .
در دوره چالش من اینو نخوردم ما تونستیم در مورد مصرف مواد غذایی از حق انتخاب خود استفاده کنیم و زمان مصرف و حجم و مزه و غیره را روی رفتارمون به راحتی تغییر بدیم و احساس لذت بخشی رو تجربه کنیم اما با آموزشهایی که از خانواده و رسانه و اطرافیانمون تحت عنوان کلاس چاقی دریافت کرده ایم فرمول های ذهنی بسیاری داریم که باید اصلاح شوند ما به خاطر راضی نگه داشتن دیگران غذا مصرف می کنیم به دلیل سناریوهای جامعه و اصول و روش خانواده غذامصرف می کنیم و هر بار به خود خسارت وارد می کنیم برای مثال وقتی نزری میبینیم اعتقاد داریم که باید بخوریم این طعام فرق می کنه به ما گفتند هر چی از این غذا گوشت بشه به بدنت تو آتیش جهنم نمی سوزه 🤯و اگر اون غذا رو دوربریزی مورد غضب خدا قرار می گیری 🥺گفتند برای شفا بخور ‼️برای ارادت به بزرگان بخور ‼️برای دستیابی به معنویت و ….
البته دوستان( مواد غذایی به هیچ عنوان قدرتی ندارند که ما را چاق کنند و بحث سر حاشیه هاست و بهانه هایی برای خوردن و به وقت گرسنگی ما باید برای نیاز بدنمون به اندازه غذا مصرف کنیم و تمام آموزشهای ذهنی بر اساس احساس خوب داشتن خود ما هست و این مسیر با تجربه و درک مطالب خود فرد به وجود می آید و به هیچ عنوان تقلیدی نیست) ⭐️بنابراین این ما هستیم که فرمول ذهنی غلطی نسبت به مواد غذایی داریم وگرنه خیلی از افراد متناسب هستند که غذای زیادی هم مصرف می کنند و متناسب هم هستند و احساس خوب و رضایت خاطر از خودشون دارند و این یک دلیل محکم و منطقی هست .و ما باید مصرف غذا رو با احساس خوب خودمون تنظیم کنیم ⭐️ اما الان می خواهیم از حق انتخاب خود به صورت آگاهی بالاتری و به صورت گسترده تر و تأثیرگذارتری استفاده کنیم .همه ما یک سری چیزهای شخصی داریم مدل پوشش و سبک زندگی و علایقمون که مربوط به خودمونه و نظرات دیگران در مورد اونها اصلا برامون اهمیت نداره اما طبق قانون اگر ما فرمولی در ذهنمون داشته باشیم روی تمام جنبه های زندگیمون تأثیرگزاره و یک فرمول ذهنی اشتباه ما داریم که به نظرات دیگران اهمیت می دیم و می خواهیم اونها رو راضی نگه داریم و همین موضوع باعث میشه احساس خودمون بد بشه احساس بی ارزشی به ما دست بده و برای اصلاح این موضوع به راحتی دوتمرین عالی رو انحام میدیم😍
۱/لیستی از آنچه که داریم و شخصی هست تهیه می کنیم
۲/نظرات دیگران چقدر نسبت به موارد و موضوعات شخصیمون می تونه اهمیت داشته باشه ⁉️
کد ملی ما شخصیه و مربوط به خودمونه و شماره تلفن همراهمون و آدرس منزل و تایم خوابیدنمون و طریقه ی مسواک زدن و غیره ..،و از همه مهمتر جسم ما هم جز شخصی ترین دارایی های ما هست که سلامتی و زیبایی و جوانی و تندرستی بهش مربوط میشه و همیشه همراه ماست و کسی نمیتونه برای سلامتی ما تلاش کنه یا به جای ما ورزش کنه تا تندرست باشیم
و یکی از دلایل مهم افرادی که در مسیر لاغری هستند و نتیجه خوبی دریافت نکردند این هست که برای جلب رضایت دیگران به ویژه همسر خود می خواهند لاغر شوند و یا برای اینکه جواب دندان شکنی به افرادی که در گذشته به خاطر چاقی تحقیرشان کردند بدهند و اما این نوع تفکر به نوعی به ما احساس بی ارزشی می ده و حال ما رو بد می کنه .
اما دوستانی شگفت انگیز می شوند که فقط به خاطر خودشان و ارزشی که برای سلامتی و زیبایی و تندستی جسمشون قائل هستند در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته اند و ووو ادامه می دهند⭐️
ما باید حق انتخاب خود را لاغری قرار بدهیم .مثلا وقتی در جشنی یا مهمانی با تنوع زیاد غذاها مواجه میشیم و رنگ ها و طعم های متفاوت یک لحظه فکر کنیم 🤔آیا می خواهم تجربه چشیدن طعم های متفاوت رو داشته باشم و در نتیجه به یک احساس عذاب وجدان و ترس و پشیمانی و فشار و خسارت بر جسم خود برسم ⁉️یا حق انتخاب خودم رو لاغری قرار بدم که هم احساس خوب و قدرتمندانه ای بهم میده و هم ماااندگاره .آیا من این لحظه ی زود و گذرا رو انتخاب می کنم یا تناسب اندام ماندگارم را؟
ما در زندگی روزمره با لحظات زود و گذرای بسیاری روبرو می شویم لحظات شاد تموم میشن لحظات ناراحت کننده هم تموم میشن و حتی چشیدن و تست کردن مواد غذایی هم برای لحظه ای است ‼️البته افراد بسیاری هم هستند که از دیدن و دنبال کردن پیجهای آشپزی و تستر هاشون بسیار لذت می برند و کلا با خوراکیها زندگی می کنند و خاطرات فراوانی از طعم ها و مزه ها در ذهنشون دارند که اصولا افرادی با ذهن چاق هستند اما یک فرد متناسب هیچ خاطره ای در ذهنش نسبت به خوراکی ها نداره اصلا براش مهم نبوده …پس تفکر کنیم آیا ما باید تابع شرایط بیرون خودمون باشیم ⁉️یا قدرت با ماست و حق انتخاب داریم که چه رفتاری رو انتخاب کنیم که به ما احساس خوب بده .این تفکر و رفتار آگاهانه در چند روز میتونه به خوبی حق انتخاب لاغری رو برای همیشه در ناخودآگاه ما ثبت کنه و ما از تناسب اندامی که برای جسم خودمونه و همیشه با ماست لذت ببریم و از احساس شادی و زیبایی و اعتماد به نفس بالایی بهره مند شویم .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃من امروز توانستم کمی آگاهانه رفتار کنم به نجواهای ذهنی ام که در مورد فردا چی بخوریم ؟آگاه بودم ترس از آینده رو شناختم و تبدیل به ایمان کردم وقتی می خواستم غذا مصرف کنم با خود فکر کردم که چه رفتاری داشته باشم که احساس خوبی بهم بده وقتی بی اختیار دستم رفت که صبحانه کره و مربا بخورم گفتم من انتخاب می کنم چندبارهم نگاهم به جسمم افتاد اما گفتم من در کلاس آموزشی لاغری هستم و سعی کردم رها شوم یکبار هم نگاهم افتاد به حجم غذای مصرفی همسرم که زیاد بود …اما آگاهانه گفتم اولویت اول و مهم زندگی من احساس خوب داشتنه و هرزمان گرسنه شدم می تونم باز غذا مصرف کنم وقتی یک لیوان چایی کنار شیشه کره بادام زمینی بود فکر کردم که چه تفاوتی بینشون هست ؟!و به این نتیجه رسیدم که هردو فقط مواد غذایی هستند و برای نیاز بدن من …و قدرت تسلط بر هر چیزی تو این عالم با منه چون خود خدا گفته منم با جناب حافظ تکرار می کنم :من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک /چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊
انتخاب کردن خیلی مهم هست
ما خیلی از جاها انتخاب میکنیم چی رو بخوریم و به چه مقدار بخوریم و چه مزه ای رو بخوریم و هیچ تحمیلی نیست خودمون انتخاب میکنیم چه چیزی رو مصرف کنیم .
حالا این انتخاب رو ما باید گسترده تر کنیم و سطح بالاتر رو تجربه کنیم .
یه سری جیزها در زندگی شخصی ما هست مثلا ما :
ماشین شخصی داریم با پلاک شخصی
کد ملی ما
گواهی نامه ی رانندگی
و نظر دیگران در اینها هیچ تغییری ایجاد نمیکنه پس برای موضوعهای شخصی کاملا شخصی تصمیم میگیریم و کاری به نظر بقیه نداریم و نباید نظر بقیه ما رو درگیر کنه و ما خودمون رو طوری تغییر بدیم که مورد تایید دیگران باشه .
جسم ما یه مورد شخصی ما هست
سلامتی ما هم یک موضوع شخصی ما هست و نمیشه شخص دیگه به جای ما ورزش کنه و ما سلامت باشیم و بدن کاملا شخصی هست پس تناسب هم یه موضوع کاملا شخصی هست که هر لحظه همراه ما هست و من نمیتونم خودم رو از تناسب جدا کنم و نمیشه جسم رو از خودم جدا کنم و خودم تنها بیرون برم پس موضوع چاقی از هر موضوع دیگه باید بهتر تفکیک بشه که شخصی ما هست
خیلی وقتا در مهمانیها تنوع عدایی هست و عدای رنگارنگ هست اونجا از خودت سوال کن که آیا میخوام تجربه ی این همه مواد عدایی و زیاد خوردن رو داشته باشم و یا تجربه ی تناسب رو داشته باشم ؟؟هر مزه ای هر چقدر خوشمزه باشه مزه اش گذرا هست و ماندگار نیست؟؟ .
خیلی از افراد چاق عشقشون و لذتشون خوردن هست خاطرات خوردن رو مرور میکنن و کلی پیج خوردن دارن و دوست دارن خوردن بقیه رو مرور کنن
پس اگاه باش وضعیت جسمی من برای من مهمتر هست یا تجربه ی این مواد غدایی .یا شیرینی و یا این مواد عدایی و یا این ندری و یا این پرخوری ؟؟؟
بهانه برای خوردن نداشته باش،که ندری ثواب داره این واقعیت نداره و تو با اون بهانه زیاد بخوری تنها چیزی که واقعیت داره جسم من هست و باید رفتار درست داشته باشم نمیتونم از خوردن اون اضافه ها و پرخوریها لذت ببریم و متناسب هم باشیم پس اگاه باشید مشکل ما با اون اصافه ها هست با اون پرخوری ها هست و ما به دلیل بیهوده عدا وارد جسمون میکنیم
هیچ چیز ارزشمند تر ار سالم نگه داشتن جسم نیست . همیشه رویای جسم سالم و متناسب رو داشته باشین
همه ی مزه ها و شادیها و ناراحتیها مهمانی ها تمام میشه ایا تابع شراط ،بیرونی میخوابی تصمیم بگیری یا تابع تناسب اندام میخواهی تصمیم بگیری ؟
تناسب اندام اولیت زندگی شما باید باشه پس همیشه بگو تناسب اندام برای من لدت بخشه و یا خوردن اون مواد غدایی لذت بخشه ؟و تدوام این فکر من رو متناسب میکنه
و با تناسب شما از خودوتون راضی یتر و شادتر میشد و این خودش بالاترین نوع سپاسگزاری هست
برداشت من از فایل امروز :
چقدر هر جلسه از این چالش با وجود زمان کمش ولی پر بار و عالی هست چقدر در این جلسه آگاهی های عالی بود .
من تا حالا یاد گرفتم از قدرت انتخابم استفاده کنم و بگم در چه زمانی و مکانی چه نوع غذا رو به چه اندازه بخورم و به زور و تحمیل و بر اساس بهانه و خاطرات و …و تابع شرایط غدا نخورم و حالا همین انتخاب رو میخواهیم بیارییم در مورد جسم و اندام خودومون و باید ما برای خودمون انتخاب کنیم میخواییم در تناسب اندام کامل باشیم یا در چاقی باشیم اختیار با من هست و قدرت انتخاب با من هست که در مورد شخصی ترین موضوع زندگیم چطور تصمیم بگیریم و انتخاب کنم .
من همیشه در هر موقعیتی که باشم مهمانی و یا شادی و یا تفریح و دورهمی و یا مسافرت و یا مه رمصان و یا ماه محرم و …. باید از خودم در موقع خوردن بپرسم آیا لذت زود گذر این مواد غدایی و تنوع غذایی و یا پرخوری و … رو میخوام یا لذت ماندگار تناسب رو میخوام ؟؟؟
و اما خوب میدونیم تمام حرف ما و منظور از لذت ،لذت اون پرخوری و زیاده روی کردنهاو اون اضافه خوردنها هست و گرنه اون مقدار که مورد نیاز بدن هست هیچ مشکلی نداره و باید با لذت اون رو خورد .
اگر هدف برای ما مهم باشه و در اولیت باشه خیلی این سوال کردن برای ما مهم میشه که همیشه از خودمون بپرسیم لذت تناسب اندام رو میخوایمم یا لذت اون اضافه خوردنها و اون پرخوری کردنها و یا اون بهانه داشتن برای خوردنها ؟؟؟؟
و اما هیچ لذتی و هیچ سپاسگزاری بالاتر از اینکه ما از خودمون راضی باشیم و لذت ببریم وجود نداره پس با تناسب اندام ما به بالاترین نوع سپاسگزاری هم نزدیک میشیم و این مهم بودن تناسب اندام رو میرسونه و این تناسب اندام کاملا موضوع شخصی و مربوط به خودمون هست که هر لحظه همراه ما هست که نباید نظر هیچ کس دیگه برای ما اهمیت داشته باشه در مورد جسممون مثل خیلی از چیزهای دیگه مثلا نظر دیگران در مورد شماره موبایل من و یا کد ملی و یا شماره شناسنامه ی من هیچ اهمیتی نداره که چی میگن پس در مورد تناسب اندامم باید هیچ اهمیتی نداشته باشه.
پس تدوام در این فکر که لذت زود گذر این مواد غدایی و یا این پرخوریها و اضافه خوردنها رو میخوای یا لذت تناسب اندام ؟؟؟ من رو به سمت تناسب هل میده .
پس انتخاب از اینکه چی بخورم در چه زمانی به چه اندازه بخورم رو این قدرت انتخاب رو مقداری گسترده تر کردم به این که میخوام لدت تناسب رو انتخاب کنم یا لدت زود گذر خوردن این مواد غدایی رو (دقت کنید تمام حرف ما مربوط به اون اصافه ها و پرخوری کردنها هست )؟؟؟؟
به نطر من زمانی این انتخاب جواب درست میده که هدف برای ما بسیار مهم و لدت بخش باشه و در قسمت لذت ذهن ما نشسته باشه و گرنه غیر ممکنه ذهن چاق به راحتی از خوردن دست بکشه پس باید روی خودمون کار کنیم و از دوره ها استفاده کنیم تا بهتر و دقیق تر انتخاب کنیم و در هر لحظه انتخابهای درست داشته باشیم .
من واقعا لدت تناسب اندام به همراه سلامتی رو دوست دارم تجربه کنم و الانم نزدیکم به تناسب دلخواهم و برای همین در هر بار خوردن این سوال رو از خودم میپرسم و جواب میدهم و قطعا انتخابهای عالیتر و بهتری خواهم داشت
من از زمانی که در مسیر لاغری قرار گرفتم گاهی حتی چیزهای بیشتری از قبل میخورم برای مثال طعم قهوه ی تلخ را دوست ندارم ولی چون شکر را باعث و دلیل چاقی خودم میدونستم به زور قهوره را تلخ میخوردم که چاق نشم (دقت کنین که چاق نشم نه اینکه لاغر بشم ،یعنی اعتقادم این بود که من باید چاق بشم ولی جلوشو میگرم با نخوردن شکر) ولی الان قدرت انتخاب دارم و حتی فکر میکنم طعم تلخ قهوه برام جالب شده چون انتخابه چون میتونم حتی با شکر بخورم ولی تصمیم میگیرم تنوع بدم ..من دیگه بعد خوردن عذاب وجدان نمیگیرم و قدرت رو از مواد غذایی گرفتم ..خداروشکر که هوس رانی در طعم های جدید در من کم شده و برای خودم قانون دارم و میدونم هیچی و هیچکی توی این جهان از من مهم تر نیست .من برای خودم زندگی میکنم و حرف دیگران مانند بلبل در من اثر میگذارد .خوشحالم که خداوند در این راه من را هدایت کرد و از عشق و اشتیاق شما استاد بزرگوار یک دنیا ممنونم
سلام استاد عزیزم ودوستان همراهم در این چالش عالی🙂🙂🙂
عجب سوالی بود استاد .این روزها سوالات خیلی برام کارساز بوده.مثلا اینکه از خودم موقع خوردن غذا میپرسم که آیا ادامه دادن به خوردنم از روی گرسنگی است یا ِلذت جویی.
امروز متوجه شدم که بدنم یک جاهایی بهم هشدار میده واگه من به این هشدارها گوش نکنم نتیجه وحشتناکی را می بینم
امروز خدا رو شکر یکم انتخابهای بهتری کردم .واین نشون میده که من انسان توانمندی هستم
ومنم که حق انتخاب دارم .
قبلا حق انتخابی نداشتم اسیر غذاها بودم.وقتی به این فکر میکنم که لذت ماندگار تناسب اندام که خیلی عالیه.پس باید روی افکارم کار کنم که اسیر لذتهای لحظه از نباشم.وقتی به اندازه نیاز بدنم می خورم متوجه شدم که از غذا هم لذت بیشتری میبرم.اینقدر تمرین میکنم ویکم یکم هر روز بهتر میشم ولی قول میدم که در این مسیر متعهد باشم.
با عرض سلام خدمت دوستان و استاد عزیز
بله واقعا درسته بدن ما شخصی و خصوصیه و ما مسئول سلامت و تناسب انداممون هستیم نه کس دیگه ای و متاسفانه من سالها برای رضایت دیگران به بدنم و وسلامت و تناسب اندامم ضربه زدم و باعث چاقی بدنم و از دست دادن سلامتیم شدم و همیشه به من القا شده که چیز شخصی برای من وجود نداره و در اصل باید خودم و بدنم رو فدای خانواده و اطرافیان کنم و وقتی فهمیدم این حرف اشتباهه که سلامتیم رو از دست داده بودم و هنوز درگیر این قضیه هستم ولی خدا رو شکر فهمیدم که اول از همه بدنم و سلامتش در الویته و بعد رضایت دیگران .و حالا سلامت جسمم و روحم در درجه اول اهمیت قرار داره البته بخاطر الگوهای غلطی که سالها در ذهنم بوده هنوز گاهی کارهای اشتباهی انجام میدم ولی خیلی کمتر شده مخصوصا فهمیدم شادی و تفریح مثل غذا برای روح انسان لازمه پس باید تفریح و گردش رو در برنامه روزانه خودم داشته باشم و اوقات فراغتم رو به بهترین شکل برنامه ریزی کنم البته نه با خوردن غذا . غذا رو به اندازه نیاز بدنم بخورم و اگر پیغام سیری رو دریافت کردم دیگه نخورم حتی اگر اکسیر جاودانگی یا جوانی باشه چون دیگه وقتی به زور خورده بشه میشه اکسیر مرگ و تباهی . پس تا زمانی که بدونیم غذا مورد احتیاج بدنمون هست خوبه و بیشتر از اون برای بدن فقط ضرر داره و برای سلامتی خوب نیست . اگه همیشه این فکر رو در ذهنمون داشته باشیم زیاده روی نمیکنیم بسیار نکته خوبی بود ممنون استاد
سلام…. هیچ چیز زیباتر تر از تناسب اندام نیست… زیبایی و لذت خوردن، گذریه، لحظه ایه… چقد تواین مدت که چالش من اینو نخوردم رو تجربه کردم و بقیه راحت و بدون هیچ فکری همه چی خوردن اونم ازروی سیری و فقط از روی لذت میخوردن، من باقدرت ذهن فقط به تناسب اندامم فکر میکردم و میتونستم درکنار اون ها توی جمع باشم اما مثل اونا پرخوری نکنم.و بعد از اون لحظه های گذریه خوردن، چقدر حالم عالیه که من باهدف زندگی میکنم. برای خودم و اهدافم ارزش قائل هستم. برای جسمم ارزش قائل هستم و بااصرار دیگران که بخور حالا، یه شبه، اجازه ندادم کسی براجسم من تصمیم بگیره و هدف منو نشونه بگیره.. خداروشکر تونستم توی این مدت فقط باهدف تناسب اندامم، چالش هارو باموفقیت پشت سر بزارم…. و همه ی این ها رو ممنون پردوردگارم هستم که تجربه ی شیرین تناسب اندام رو برام حقیقی کرد که بهترین و مهمترین اتفاق سال 99 برام تناسب انداممه که تو مسیرشم…. یاعلی
سلام به دوستان گرامی
فایلهای جالش علیرغم کوتاه بودن پر از نکته های مهمی است من امروز قبل از نوشتن دیدگاه مدتی با خودم در ذهنم کلنجار میرفتم تا بفهمم انتخاب لاغر شدن من بر چه اساسی است
اولین بار که فایل انتخاب و رنگی کردن انتهاب رو گوش کردم تصمیم به انجام اون گرفتم و انتخابهام رو عوض کردم و واژه اشتها رو از قاموس الگوی تغدیه ام حذف کردم من یاد گرفتم بیشمار انتخاب دارم و به عنوان یک انسان آگاه دست به انتخاب میزنم نه تابع شرایط و احساسات هر انچه که میبینم بدون آگاهی وارد دهانم کنم
این آگاهی از انتخاب برای من اصلا شبیه دفعاتی نیست که رژیم میگرفتم چون بر پایه محدودیت و ترس نیست اتفاقا من این روزها تنوع غذایی ام رو بیشتر کردم چون میخواهممثل ادنهای متناسب زندگی کنم انها نگران غذای رژیمی برای شام و ناهار نیستند نگران مهمانی دعوت شدن نیستند نگران رفتن به رستوران نیستند فقط انتخاب درست دارند من خودم رو از چیزی محروم نمیکنم ولی بر پایه عشقم به تناسب نه ترس از جاقی دست به انتخاب میزنم مثل انتخاب تی شرت مورد علاقه ام یا کفش مورد علاقه ام
انتخاب نوردن رنگهای دیگر بر پایه ترس از دست دادن آنها نیست من به آنها احتیاجی ندارم من اگر چیزهای دیگه لی رو برای خوردن انتخاب نمیکنم برپایه ترس از چاقی نیست بلکه بر پایه علاقه ام و نیاز بدنم است
خوشحالم که با نوشتن این چند خط مسئله برای خودم هم روشن تر شد💞💞💞
به نام خدا سلام
اصولا تومهمونی ها این چالش توذهنم میاد وقتی با خوراکیهای رنگارنگ وغذاهای متنوع روبرو میشم این مساله ذهنم رو به خوبی درگیر میکنه که الان چی برام مهمه لذت بردن از خوردن اضافی یا لذت بردن از تناسب اندام وخدارو شکر تصمیمات خوبی هم میگیرم وخیلی خوب میتونم رفتارهام رو کنترل کنم ورفتار نامناسب نداشته باشم به لطف خدا دوره ورود به سرزمین لاغرها به قدری کامل وآموزنده هست وآموزشهای عالی وکاربردی اون خیلی عالی روی من تاثیرش رو گذاشته که من در شرایط مختلف میتونم رفتارم غذاییم روکنترل کنم تومهمونی وقتی که استرس دارم وقتی که ،البته این مورد خیلی کم برام پیش میاد،عصبانی میشم ودرهمه این موارد تمام حواسم رو به تناسب اندامم میدم وبعدش هم حالم خوب میشه وهم اینکه از اون موقعیت ناهنجاری که توش هستم بیرون میام وسرحال میشم .من بیشتر از اینکه از خوردن چیزی لذت ببرم از نخوردن اون بیشتر لذت میبرم ووقتی چیزی نمیخورم کلی ذوق میکنم وخودم رو تشویق میکنم ومیگم ببین این چیز اضافه رو نخوردی پس لاغرتر شدی ومطمئنم که روز به روز دارم لاغرتر ومتناسب تر میشم وخدارو برای این نعمت بینظیر سپاسگذاری میکنم
خدایا شکرت
من میخوام تابع تناسب اندام انتخاب غذایی داشته باشم
من میخوام تابع جسم سالم خودم انتخاب کنم
بعضی مسایل در زندگی من شخصی من هست مثلا :
کد ملی شخصیه من
شماره شناسنامه شخصی من هست
شماره موبایلم شخصی من هست
ونظر دیگران در آنها هیچ تاثیری نداره
و اون موصوع شخصی من رو نمیتونن تغییر بدن ولی بعضی چیزای شخصی داریم که نظر بقیه در مورد اون ما رو تحت تاثیر قرار میده مثلا بدن ما شخصی ما هست و هر لحطه همراه من هست و هیچ وقت از من جدا نیست و چاقی هر لحطه همراه من هست و با من هست
هر لذتی که از خوردن مواد غذایی میبرم هر چقدر هم خوب باشه ولی ماندگار نیست ممکنه خاطره ای از اون در دهن ما بمونه که بیشتر هم چاقها اینطور هستن ولی لذتش ماندگار نیست
و هیچ چیز ارزشمند تر از این نیست که برای جسممون احترام قایل باشیم و اون رو در سلامت کامل نگه داریم
تناسب اندام الویت اول زندگی من هست پس همیشه از خودم میپرسم
لذت تناسب اندام رو میخوام یا لذت خوردن این خوراکی ؟؟
تدوام در این فکر ما رو به تناسب اندام نزدیک میکنه
لذت اون خوراکی اضافی بیشتره یا لذت متناسب بودن برای همیشه؟
خب معلومه متناسب بودن برای همیشه خیلی خیلی بهتره.
اون غذا ی اضافی که دلش نمیخواد بخوریش این تویی که میخوای بخوریش. اتفاقا اصلا راضی نیست که بخوریش چون میدونه که اضافس اگه بره تو شکمت که جا نداره جاش تنگه چون تو سیری و چیزای مورد نیازت و خوردی دیگه برا اون جا نیست که به زور جاش میکنی. اون بدبختم دوست نداره تو شکمت باشه.
واقعا منطقیه،وقتی که غذاتو به اندازه سیری خوردی دیگه گشنت نیست و حالت خوبه چه دلیلی داره که اون اضافی و به این دلیل به اون دلیل بخوری . اصن صدسال سیاه اون دلش نمیخواد که بخوریش.
نشان های دریافت شده
سلام . روز هفتم و روز هشتم از تعهد من با لاغری در دوره تعهد ۱۱۰ روزه برای رسیدن به عادات خوب و احساس خوب در راستای هدف متناسب شدن .
امروز به این قسمت از سایت هدایت شدم .چقدر این متن عالی بود . ازتون ممنونم .
انتخاب لاغر شدن . انتخاب افکار و احساس و رفتار در راستای تناسب .
من هیشه یه باوری در ذهن داشتم که اگر به افکار و احساسم تمرکز کنم نمیتونم روی رفتارم تمرکز کنم و اگر روی رفتارم متمرکز بشم نمیتونم روی فکر و احساسم متمرکز بشم .
این باور جلوی من رو میگرفت . با خوندن این متن این باور مانع رو پیدا کردم و اون رو با باوری بهتر جایگزین می کنم .
من قادر هستم در آن واحد هم روی افکار و احساسم و هم روی رفتارم تمرکز کنم . چگونه ؟
همه ی آنها در راستای هدف و در راستای لذت بردن از تناسب باشد .
فکر من در مورد مواد غذایی این باور را بپروراند که نه تنها مواد غذایی مرا چاق نمیکنند بلکه وقتی هدف من تناسب باشه همین مواد غذایی قادرند با قدرتی که من در فکرم به آنها می دهم مرا لاغر کنند . یعنی باور کنم که با هر لقمه ای که در دهانم می گذارم کلی از اندامهای من به حرکت می افتند برای اینکه بتوانند انرژی حاصل از آن مواد غذایی را به بدن من برسانند . پس این غذا برای انرژی بخشیدن به من آمده نه حال بد . برای لذت دادن نه برای عذاب وجدان . برای سبک شدن من آمده نه برای سنگین شدن من و اضافه بارم . تا زمانی از آن مصرف کنم که احساس خوب مرا در راستای تناسب نگه میدارد . اگر احساسم به من گفت کافیست و بیش از این مقدار باعث رنج تو میشود آن را کنار بگذارم .
این متن به راحتی توانست اثبات کند که فکر و احساس و رفتار من در راستای تناسب میتوانند با هم همسو باشند و من قادرم در یک زمان روی هر سه ی اینها تمرکز کنم .
چون بیشترین زمانی که ما احساس چاقی را در خود پرورش میدهیم زمانیست که عملی در راستای چاقی آن هم با توجه به باورهایمان انجام داده ایم و چون چاقی را دوست نداریم احساس عذاب وجدان آمد که به ما بگوید در راستای ناخواسته حرکت کردی .
در این احساس باقی نمانیم . سعی کنیم اول احساسمان را خوب کنیم و تعهد ببندیم که فکر و احساس و عملمان را در راستای تناسب حرکت دهیم . در راستای احساس خوب متناسب بودن .
دیروز و امروز روز هفتم و هشتم تعهد با تناسب بود .
من در وزن ۵۸ کیلویی احساس لذت میکنم .
من قادر هستم فکر و احساس و رفتارم را همسو با هم در راستای هدفم حرکت دهم و روی هرسه ی اینها تمرکز کنم .
خدایا بابت حس زیبای تناسب از تو سپاسگزارم .
سلام استاد گرامی و دوستان عزیز
این فایل چقدر تسکین دهنده است اینکه ما حق انتخاب داریم و ما لاغری را انتخاب میکنیم و طبق این انتخاب و باور آن و استمرار داشتن در یادآوری کردن آن ذهن ما را تعلیم داده و طبق این فرمول جدید پیش میرود و انتخاب میکنیم که به اندازه نیاز بدنمان غذا بخوریم و زمانیکه نشانه سیری را دریافت کردیم دست از خوردن برداریم و این کم کم تبدیل به عادت ما میشود و پرخوری و ترس از غذا جایش را به به اندازه خوردن و دوست شدن و نترسیدن از غذا میدهد آنوقت است که میتوانیم این جمله طلایی که من عاشقش هستم را بگوئیم ” که چه بخواهید و چه نخواهید لاغر میشوید ”
ممنونم استاد عزیز این سفر چالش من اینو نخوردم بسیار زیبا و دل انگیز است 🙏🙏🌻🌻👌👌
سلام
فکر کنم و مطمعنم همین یه جمله پرسشی که لدت زود گذر این غدا یا شیرینی یا این مزه برای من مهمتر هست یا تناسب اندامم .تمام انتخابهای من رو تغییر بده به سمت انتخابهای جدید
و تدوام و تفکر در این پرسش از خودم قبل از خوردن و مهمانی و …من رو خیلی به تناسبم نزدکتر و با انگیزه تر میکنه
چرا که تناسب اندام داشتن تنها جیز شخصی ما هست که هر لحطه و هر جا با ما همراه هست و هیچ وقت از ما جدا نمیشه و زمانی ما به اون میرسیم که انتخابهای غذایی ما بر اساس شرایط پیرامون ما تغییر نکنه و همیشه الویت ما تناسب اندام باشه همراه با سلامتی
و در واقع بالاترین نوع سپاسگزاری از خداوند راصی بودن و شاد بودن ما از هر انچه که داریم هست پس چقد خوبه در جسممون هم انطور که میخواهییم خلقش کنیم و از اون لذت ببریم و راصی باشیم و به نظر و دیدگاه و فکر کسی که باعث میشه از خودمون لذت نبرییم برای این مسله ی شخصی اصلا کاری نداشته باشیم
من خوب یاد گرفتم و فهمیدم که هیچ لذتی ماندگار نیست مگر لذت تناسب اندام و بقیه همه گذرا هستن پس الویت زندگی ما باید تناسب اندام باشه
هیچ وقت به دلایل بیهوده غدا را وارد جسممون نکنیم که هیچ چیز با ارزشتر از این نیست که به جسم خودمون اهمیت بدهیم
چقدر عالیه این فکر ها هر لحطه با ما همراه باشن و قبل از خوردن هر چیز به این سوال جواب بدیم
مثال :من چند شب پیش تولد و مهمانی با هم بودم خیلی همه چیز عالی و بسیار دسر و عداها متنوع بود ولی چقدر عالی من این افکار رو داشتم تو دهنم و چقدر عالی انتخاب عدایی میکردم خودم هم خوشحال هم متعجب بودم که چقدر حرص و ولع ندارم و چقدر به اندازه میخورم
خدا رو شکر که در این مسیر هستم و رویاای تناسب اندام به همراه سلامتی در
من داره خلق میشه و روز به روز به اون نزدیکتر میشم
فقط از لباسهام متوجه میشم که دارن برام گشاد میشن
بازم از استاد عزیز با این همه آگاهی سپاسگزارم 🙏🙏
سلام استاد گرامی من با خوندن نظرات بعضی از دوستان متوجه شدم که با داشتن احساس خوب هر چقدر میخواهیم بخوریم و چاق نمی شیم و این برای من سوال شده که به اندازه نیاز بدن بخوریم یا با احساس خوب هر چقدر میخواهیم بخوریم و چاق نمی شیم چون به گفته شما موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارن ، مثلا اگر من با خوردن دیگه عذاب وجدان ندارم و با احساس خوب هر چقدر میخواهم بخورم چاق نمیشم لطفا بگید چه کار کنم ؟ ممنونم
🌈سلام به استاد عزیز و دوستان متناسبم🌈
با گوش دادن به فایل امروز یه باره دیگه بهم یادآوری شد که لذت خوردن غذاهای رنگارنگ و چاق کننده بسیار سریع و گذراست و اون تناسب اندامه که ماندگاره
مگه چقدر برای ما زحمت داره که قبل از خوردن به مدت چند ثانیه از خودمون بپرسیم آیا میخوای مثل گذشته رفتار کنی و نتیجه ای که این چند سال داشتی و ببینی یا اینکه الان میخوای همون تغییرات و در مرحله عمل نشون بدی؟🤔
یا یه سری سوالات این مدلی از خودمون بپرسیم…این میشه هوشمندانه عمل کردن😍
و طبق حرفهای استاد همون یادگیری ها رو به مرحله عمل رسوندن…اونموقعه که واقعا نشون میدیم تو این دوره چی یاد گرفتیم وگرنه اگر مثل گذشته رفتار کنیم در واقع هییییچ چیزی یاد نگرفتیم و نباید هم از خودمون توقع تناسب اندام داشته باشیم!🙂
پس من تصمیم میگیرم از حالا هر چیزی که خواستم بخورم چه تو منزل خودم یا دیگران چه مهمونی و تولد و…این سوال و از خودم بپرسم و هوشمندانه رفتار کنم 👌چون قطعا نتیجه شگفت انگیزی رو برام داره🙂
💫تناسب اندامم بزرگترین سپاسگذاری من از خداونده💫
👒 خدایا شکرررررررررت👒
با سلام وعرض ادب🌺💐
یکی از بندهای مفاد میثاق نامه وعهد هر روزیم جلوی اینه وجودم وخدای درونم بدین مضمونه::
«من برای رسیدن به تناسب اندام، همه سختی ها ومشکلات مسیر را میپذیرم ورسیدن به هدف برای من مهمترین تصمیم زندگی ام خواهد بود»👌🏻👏💃
بله من با تعهد اولیه ایی که در تالار تناسب فکری ودر جمع ومحضر خدای خودم واستاد عزیز ، دادم قسم یاد کردم برای رسیدن تا انتهای جاده عشق ومتناسب شدنم دست از تلاش بر ندارم . 👌🏻👌🏻❤️
آری ، یکی از نشانه های تلاش من پای بندیم به مفاد میثاق نامه است یعنی مشکلات مسیر را با اشتیاق بپذیرم وبرای ما انسان های نامتناسب عادت های غلطمون وترکشان ( فرضا پر خوری ولذت مزه کردن گزینه های متنوع روی میز است) سختی محسوب میشود ، ومن با شرکتم در ایندوره وچالش من اینو نخوردم یک شکافی در اصل عادتم ( چون این مسیر به آسانترین راه وبا روال زندگی عادی وبدون سختی وندانسته مارا به هدف میرساند) بدون ترک آن عادت وتبدیلش به مقدار جزئی تر ( نصف یک تیکه کیک عصرانه با چای به جای تمام آن تیکه) واقعا مشکل ترک عادتم( عادتهای غلط حالا خواسته ویا تحت تعلیم محیط وخانواده) را با شوق پذیرفتم ، ودر مورد مبحث امروز هم با توضیحات منطقی استاد عزیز ، دانستم که :
۱- جسمم موضوع کاملا شخصی ومثل احوال شخصیه هر فرد ،( شناسنامه وکارت ملی و.. ) خصوصی محسوب میشود ومن بایستی تنها خودم ( بدون توجه به خواسته دیگران از من) آن را مدیریت کنم ، وامامتی را که خدا به من سپرده را عین روز اول حفظ کنم بدون تخریب( اضافه خوری) ویا پاکیزه( با انباشت چربی، پارکینک انواع بیماری ها نکنم) به معبودم تحویل دهم.👌🏻👌🏻❤️🌺
۲- هنگام مواجه با غذای مورد علاقه ام ویا غذایی فوق العاده ویا تنوع مزه ها وچیدمان در سر میز غذا ویا رستوران ها ویا دورهمی وگردش وتفریح، بایستی از خودم سوال کنم که:
ایا تجربه زیاد خوردن ولذت گذرای مزه های متنوع را میخواهم ویا تناسب اندامم وحفظ لذت بخش وماندگاری جسم زیبایم را؟
ودر جواب به خودم بگویم لذت داشتن اندام متناسبم از شرائط بیرونی گذرا ، گواراتر است، 👌🏻👌🏻💃💃
وآن قدر در برخورد با تنوع مزه ها این سوال وجوابم را تکرار کنم که این فکر تبدیل به یک ، باور ودر نتیجه رفتاری ماندگار شود، وبشوم آنچه که باید شد وماند ( احسن الخالقین) 👏👏👏👏🌺🌺💃💃💃
حرف ها و جمله های طلایی و مهم این فایل :
۱من باید انتخابهام رو براساس تناسب اندام انجام بدهم
۲من نباید انتخابهام بر اساس شرایط باشه
۳ در انتخابهام الویت همیشه با تناسب اندام هست
۴تناسب اندام همیشه الویت زندگی من هست
۵همه ی طعم ها گدرا هستن همه ی شادیها و ناراحتیها گدرا هستن همه ی مهمانی ها گدرا هستن
۶و بالاترین نوع سپاسگزاری از خداودند نگهداری از جسمی هست که خداوند به ما داده
۷وضعیت جسمی من از هر ماده ی غذایی مهمتر هست
۸برای د ر تناسب اندام بودن باید رفتار صحیح داشته باشم
۹رویای این رو دارم که جسمی در سلامت و در تناسب داشته باشم
۱۰تجربه ی خوردن برای من لذت بخش هست یا تجربه ی تناسب برای من لذت بخشه ؟؟؟تدوام در این فکر باعث میشود یک فرد متناسب و شاد بشم
بله واقعا چاقی و لاغری هم یک موصوع شخصی هست من هم مثل بقبه وقتی رژیم گرفتم و لاغر شدم حدود ۳۰ کیلویی برای بار چهارم و پنجم تو زندگی ۳۴ ساله ام همه میگفتن بهت نمیاد و صورتت خیلی لاغر شده انگار پیر شدی چقد توپلی بهت میومد خیلی صورت شاداب و قشنگتری داشتی اینقد همه نظر دادن و من رو هم گاها میترسوندن که چرا اینجوری شدم انگار خوب نیستم که خیلی سریع در مسیر برگشت وزن افتادم
ولی دیگه
بسه هر چقدر به نظر بقیه زندگی کردن بسه من میخوام برا خودم زندگی کنم اونجور که لذت ببرم و خوشحال باشم و کاری به نظر بقیه نداشته باشم من آزادی و زیبایی و سلامت و تناسب اندام و اعتماد به نفس بالا و روابط عالی و جوانی و رو در وزن ۵۹ کیلویی خودم میبینم و عاشقانه دوستش دارم و همیشه میخوام در اولیت من تناسب اندامم باشه نه هیچ لذت زودگذر ی مثل مهمانی یا سفر یا دور همی یا رستوران یا …
من عادت ریزه خواری رو در این چالش داشتم الانم رفتم روی میز غذا که ظرف عذای دخترم رو جمع کنم و یکم از اون غذا رو خوردم در حد دو تا قاشق کوچیک ولی دیگه ادامه ندادم چون میلم نکشید و خودم خواستم نخورم و قبل از ناهار اصلا من ریزه خواری نداشتم و الان خودم به پسرم غدا دادم و اصلا از غدای پسرم بهم چیزی نخورد حتی یه لقمه و در کل تا الان همین دو قاشق کوچیک بود و راضیم و همچنان برای من
لذت تناسب اندام از رنج چاقی مهمتر هست
و من امشب تولد یه آشنایی دعوت هستم در باع ولی از همینجا به همه و خودم میگم هیچ لذتی برای من بیشتر از رسیدن به تناسب اندام نیست و هر لذتی زودگذر و گذرا هست برای من مثل لذت دورهمی یا شیرینی یا شام خوردن دور هم یا مهمانی و …و من نباید بر اساس شرایط خوردنم رو تغییر بدهم همیشه همیشه الویت با تناسب جسم ام هست
من عاشق لاغری و تناسب اندام ۵۹ کیلویی خودم هستم
با سلام 🌹
باگوش کردن به این فایل به چند نکته پی بردم
اول اینکه تناسب اندام من یه موضوع کاملا شخصیه ومن هر کاری میکنم باید برای رضایت خودم باشه وربطی به کسی نداره چون چاقی یا لاغری من تاثیری در زندگی کسی نداره
چند سال قبل که من رژیم گرفتم و تونستم ۲۷ کیلو از وزنم رو کم کنم شاید نود درصدش برای جلب توجه دیگران بود وهمش منتظر بودم که بهم بگن عالی شدی آفرین به ارادت ولی جز عده معدودی که گفتن خوب شدی اکثرا میگفتن خیلی چهرت عوض شده سنت بالاتر نشون میده اصلا بهت نمیاد وباز اینقدر سریع چاق شدم که هیچ خاطر ه ای از اون تناسبم یادم نیست
نکته دوم اینکه پی بردم لقمه اول و اخر همش یه مزه داره ونباید لذت ماندگار تناسب رو با لذت زود گذر خوردن ومزه ها جایگزین کرد
ونکته سوم اینکه منظور استاد از نخوردن، خوردنهای اضافی در زمان سیری هستش وهیچ مانعی نداره که من در زمانگرسنگی هر غذایی رو به میزان مورد نیاز مصرف کنم خدا رو سپاسگزارم به خاطر پی بردن به این آگاهی که توسط استاد عزیز به ما منتقل میکنه😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
سلام استاد.خسته نباشین.استاد من عصرها حتی اگه یه چرت نیم یا یک ساعته هم داشته باشم بعدش بشدت احساس گرسنگی و افت قند شدید دارم.به سمت یخچال ناخودآگاه میرم و میوه مثل امروزهندونه میخورم.چون دو سه ساعتی بیشتر از ناهار نگذشته بنظرتون احساس کاذبه یا واقعیه. چطور با ضعف شدید جلپی در یخچال وایسم و بگم من سیرم.من الان نمیخورم چون سیرم. تناسب اندام بهتر از لذت لحظه ایه؟؟؟ لطفا راهنماییم کنین چطور ولع رو از گرسنگی تشخیص بدم.مرسی…پاسخمو همینجا بدین
سلام بر استاد عزیز و همراهان لاغری با قدرت ذهن
با توجه به مفاد فایل استنباط من از گفته های استاد عزیز این است که در صورت وجود احساس خوب از خوردن حتی اگر بیش از نیاز بدن ما باشد اضافه وزن و چاقی رخ نمی دهد.من چند ماهی است که نسبت به خوردن غذاها ولع ندارم و اصولا شخص ریزه خواری نیستم ولی دلایل عدم عملکرد روش را در مورد خودم دقیق نمی دانم. با وجود اینکه پرخور نیستم و در خصوص عمل به گفته های فایل ها نیز در حد امکان پیگیر هستم نمی دانم چرا تاکنون که بیش از یکسال از شروع دوره می گذرد تاثیری در کاهش وزنم رخ نداده است.واقعا هم عجله ای برای اخذ نتیجه ندارم ولی افکار مایوس کننده ای که اغلب به سراغم میاد ذهنم را درگیر کرده است. واقعا اشکال کار خود را نمی دانم.
اوایل که توی دوره شرکت کرده بودم انگار همش منتظر بودم تا دیگران درمورد متناسب شدن من نظر بدن ولی اواسط دوره یادگرفتم که تناسب من فقط به خودم مربوطه اگه میخوام بهتر نتیجه بگیرم باید تناسب اندامم مهمترین موضوع برای من باشه هنوز به این چالش نرسیده بودم که خدا راشکر میل ندارم را به خوبی یادگرفتم وخیلی جاها استفاده کردم بارها درموقعیت های مختلف مثل جشن تولد و مهمانی قرار گرفتم و اگه میل نداشتم به راحتی از غذاها وشیرینی ها نمی خوردم وهرجا هم که میل داشتم به حد نیازم خوردم. برای داشتن جسم عالی بایدمتناسب باشم و انتخاب های بهتری در موقعیت های مختلف داشته باشم، غذای نذری و حضور در جشن ها ومراسمات مختلف هیچکدام نمی تواند دلیلی برای اضافه خوری من باشه چون من در دوره یادگرفتم که آشغال خوری نکنم وغذای اضافی را به سطل آشغال خونه بریزم بهتره تا اونو ذخیره کنم اینطوری فکر می کنم قدر نعمت های خدا را هم بهتر می دونم و بیهوده اسراف نمی کنم.پرخوری به نظرم واقعا اسراف هست.
از این به بعد هر وقت خواستم غیر از وعده های اصلی چیز اضافه ای بخورم که همون میشه ریزه خواری ها و پرخوری عصبی…با خودم میگم مه:
آیا واقعا گرسنه هستم وبا خودم تکرار کنم که من سیرم…انتخابم اینه که چیزی نخورم
آیا دوست داری چند ثانیه ای لذت ببری و بعدش یه عمر عذاب وجدان داشته باشی.لذت این خوردن بیشتره یا یه عمر تناسب اندام و لاغری
و اینکه جمله فایل قبلی شما که الان نمیخورمش بجاش چند ساعت دیگه از قدرت اختیارم لذت میبرم
یه مسیر آسان برای تناسب اندام خودم پیدا کردم و اون روش لاغری با ذهنه…مرسی استاد
بسیار عالی، از این به بعد هر وقت قرار بود چیزی بخورم دو سوال از خودم میپرسم
۱_آیا واقعا گرسنه هستم؟
۲_لذت بردن از این خوراکی لذتبخش تر هست یا داشتن اندام زیبا و سلامت ؟
سلام
من لذت متناسب شدن رو به رنج چاقی ترجیح میدهم
من چند روز واقعا روی این جمله کار میکنم و میدونم هنوزم کار میخواد و این فایل شما هم در همین راستا بود چقد عالی سپاسگزارم از خدای خوبم و استاد عزیز
واقعا همین طور هست اینقدر من این تناسب اندام رو برای خودم لذت بخش کردم که در هر شرایط و هر مکان و زمانی که با خوردن روبرو میشم هدفم یادم میاد و فکر میکنم که لدت خوردن رو الان میخوام که زود گذر هست یا لدت تناسب اندام که همیشه با من هست ؟؟؟بارها شده تو مهمونی یا مسافرت یا
رستوران یا خونه مامانم یا شاید خونه خودم وقتی غذایی رو دیدم سریع این سوال رو پرسیدم از خودم ولی نمیدونستم جز آموزشها هست
ولی با یادگیری دورها کلی اگاهی جدید پیدا کردم و فهمیدم چنین موصوعی ریشه دار هست و کمک کننده پس بیشتر مرورش میکنم
من میخواهم بالاترین نوع سپاسگزاری رو که مراقبت از جسم ام هست رو به خوبی انجام بدهم و با زیا ده روی در خوردن جسم ام رو بیمار و چاق نکنم و روحم رو که اصلا علاقه ای به چاقی نداره آزار ندهم و افسرده نکنم
و من لذت تناسب اندام رو به رنج چاقی ترجیح میدهم و من با تناسب اندام به خیلی از لذت های خوب میرسم مثل سلامتی مثل آزادی هم در خرید کردن هم در زندگی هم در فعالیت هام و مثل روابط عالی و لدت های دیگه مثل اعتماد به نفس کامل و یا مثل شادابی چهره و جوانی و یا بهترین حالت رو حی ولی با چاقی به خیلی رنج ها میرسم مثل بیماری مثل محدودیت در خرید و یا فعالیت هام یا در زندگی روزمزه یا مثل اعتماد به نفس نداشتن یا مثل روابط بد یا مثل چهره ای نا زیبا و سن بالا و یا …..
باید یادم باشه لذت خوردن هر خوردنی برای یه لحظه هست و گذرا هست ولی رنج چاق برای همیشه با من میمونه و اذیت کننده هست
سلام به دوستان و استاد عطارروشن
بدلیل شنیده ها و دیده هام از بدو تولدم پذیرفتم که من تا آخر عمر چاق هستم و چاق میمونم،نمیدونستم که اونها عقاید خودشونو در وجود من کاشتن و من ناآگاهانه اون باورهای مخربو آبیاری کردم ،مراقبشون بودم و جزئی از وجود خودم قبولشون کردم ،در راستای اون افکار و نجواهای ذهنم رفتار کردم،عادت هام بوجود اومد و اون عادت ها باعث عملکردهای من شد ،آرام آرام من پرخورتر شدم،دیرتر سیر میشدم،زودتر گرسنه میشدم،ولع خوردن در من زیادتر شد،ترس ها،سرزنش ها،زشتی ها در من بوجود اومد و من شکل همون شخصیتی شدم که دیگران برای من ساختند و منهم دنباله رو اونها پذیرفتم
واقعا اگاه نبودم ،حالا اونهمه داده ها بزرگ شدن ،درخت تنومندی شدن ،با ورودم به دوره ها یاد گرفتم که من اونیکه اونها ساختن نیستم ،من میتونم هویت جدیدی از خودم بسازم
با فرمول های جدید
بمن نگفتن که حق انتخابی بغیر از چاقی هم دارم ،حالا متوجه شدم من یک انسانم با وجه الهی خداوندی که خیلی مهم و خاص هستم،اشرف مخلوقات هستم،قدرت انتخاب دارم،حتی میتونم بدن مورد دلخواهمو داشته باشم ،آخه تا زمانیکه ندونی راهی هست دنبالش نمیگردی ،زمانیکه باور کردم برای متناسب شدن ریشه ای، هم ،راهی هست هدایت شدم به اینجا ،اول باید بدانیم که میشود ،که راهی هست
قبلا خیلی دوست داشتم لاغر بشم چونکه بتونم تو مهمونی ها راحت لباس بپوشم،راحت تفریح کنم،اعتماد بنفسم بره بالاتر ،همه ببینن من چقدر قوی و با اراده هستم ولی تو دوره مقدماتی یاد گرفتم فقط برای دلایل خودم بخواهم که متناسب بشم
نوع تفکر ونگرش ما نسبت به غذاها میتونه اون غذارو به خوراکی مضر وچاق کننده تبدیل کنه یا انرژی دهنده و مفید
تو ذهن من غذاها و خوراکی چاق کننده زیادی وجود داره که برای من ترسناک بودن و هنوزم تا حدود کمی هستن ،چند روزیه که مجدد منفی بافم شروع کرده به گفتن رگباری بهم که ببین سایزت تکون نخورده که هیچ، انگار تپلترم شدی😒اول بهش بی توجهی کردم ولی دیدم چند روزیه ولم نمیکنه و مرتب احساسمو بد میکنه ،در انتها با خودم صحبت کردم و بهش منطقی فهموندم که من تو مسیر تناسب هستم ،هر چند صداهاش کمرنگتر شده ولی تا این فرمول های جدید بارگذاری بشه زمان میبره ،باید استمرار وتمرین وتکرار داشت ،(تکرار مادر تمام موفقیت هاست)
باید بتونیم احساس بد قدیمی خودمونو که مثل یک نوار ضبط شده در حال پلی شدنه و در حال تکرار گفتن الفاظ ناراحت کننده و دلسرد کننده است رو به احساس بهتر تبدیل کنیم
تقریبا ۲ سالی میشه که اصلا پیش نیومده غذای نذری بخورم ولی قبلا که زیاد تو اون دنیاها بودم ،یادمه هر غذای نذری که میومد تو خونمون من باید ازش میخوردم حتی زمان هاییکه سیر بودم و به فشار میخوردم ،ولی خدارو شکر از شروع دوره هام یاد گرفتم ،فقط زمان گرسنگی غذا به مقدار نیازم مصرف کنم
همه طعم ها گذرا هستن ،من باید طابع جسم متناسبم تصمیم بگیرم
سلام استاد من یک ماهی هست که هرچی دلم میخواد میخورم واصلا به چاقی ولاغری فک نمیکنم وازخوردن احساس بدی ندارم ولی دارم چاق چاقتر میشم اونقدر هم نمیخورم به اندزه سیر شدن ولی جواب میشه چاقی
با سلام خدمت استاد مهربانم
خیلی ممنون استاد که سایت دوباره شروع به کار کرد. دیروز که به خاطر تغییر سرور ها سایت قطع بود ونتونستم برم سایت ناراحت شدم .خداروشکر که سایت عالی داریم که من خیلی دوست دارم واستادی داریم که همیشه در حال عالی کردن سایت هست. آفرین استاد به انگیزه وشور وشوق و عشقتان به لاغری ولاغر کردن افراد. خدا پاداش بزرگی به شما بدهد.
من مطلب این فایل را که خواندم خیلی خوشم اومد وگفتم اولین دیدگاه رو برای متن این فایل بنویسم از بس که خوشم اومد از متنش. واقعا چاقی ما هیچ ربطی به دیگران نداره ویک موضوع شخصی هست وما نباید به حرف دیگران در مورد انداممان اهمیت قائل شویم. ما باید خودمان باشیم وخودمان وانداممان را هم این طور که هست دوست بداریم وبرای انداممان ارزش قائل شویم. همانطور که خانه ما ،ماشین ما ،موبایل ما یک وسیله شخصی هست وبه نظر دیگران نسبت به آنها اهمیت نمیدهیم یا برامون مهم نیست که دیگران چه نظری در باره آنها دارند اندام من هم اختصاص به خودم داره ونباید به نگاه دیگران به انداممان وحرفشان اهمیت بدیم.
در مورد غذا هم هیچ غذایی چاق کننده نیست اگر چاق کننده بود همه افراد روی زمین چاق بودند. احساس ما نسبت به غذایی که میخوریم وباوری که نسبت به غذاها داریم چاقی ولاغری را برای ما به ارمغان میارن. اگر ما بعد خوردن هرنوع غذایی احساس خوبی داریم واحساس عذاب وجدان نداریم بعد خوردنش اون غذا بدن مارو متناسب میکنه ولی اگر بعد حتی بعد یک مقدارکم غذا خوردن بازم احساس بدی داشته باشیم وفکر کنیم که این غذا باعث چاقی من میشه حتما هم هم اینطور خواهد شد وما چاق میشیم وضمیر ناخودآگاه گوش به فرمان احساسات وباورهای ماست ومیگه فرمانبردارم سرورم.
سلام
دقیقا بحث ،بحث اولویت هست اولویت من تناسب هست اولویت من سلامتی هست اولویت من کار کردن روی خودم هست اولویت من گوش دادن به فایلهایی هست که حالم رو خوب میکنه و منو رشد میده،اولویت من یاد گیری هست ,اولویت من شناخت خودم،خدای خودم و قوانین جهان هست برای همین فایل گوش دادن برای من لذت بخشه برای همینه که یادگیری برای من جذابه برای همینه که فایل گوش دادن برای من خسته کننده نیست برای همینه که حاضرم بارها و بارها فایل رو عقب ببرم و دوباره گوش کنم چون اولویت من پیشرفت و موفقیت و حال خوب خودم هست ،و چون تناسب اندام هم از اولویتهای منه و من در هر لحظه حق انتخاب دارم و میخواهم تناسب روانتخاب کنم پس باید در برابر مواد غذایی متنوع هم براساس اولویتم تصمیم بگیرم که کدوم و چه مقدار مصرف کنم،پس موقع برخورد با حرف و نظر دیگران هم خودم باید تصمیم بگیرم که میخوام در من اثر کنه یا نه ،خودم باید تصمیم بگیرم که حسرت لاغری رو میخوام داشته باشم یا لاغری رو،میخوام از جلوی تناسبم کنار برم یا میخوام با عجله کردن،غصه خوردن،مهم بودن نظر دیگران،پرخوری،حسرت خوردن،…موانع بیشتری بذارم و خودم رو از این هدف زیبا و دست یافتنی محروم کنم،
همه چی انتخاب منه و این حق از جانب خالق عاشق به تک تک ما داده شده ،سپاسگزاری واقعی از این نعمت وقتی هست که بر اساس ذات الهیمون باشه،ذات الهی من ثروتمند بودنه،سالم بودنه،شاد بودنه،متناسب بودنه،عاشق بودنه،لذت بردنه،ارامش داشتنه
اگه در این شرایط باشیم یا حداقل در مسیر رسیدن به این شرایط باشیم میتونیم بگیم شکر گزاریم🙂