گام ۳۸: استفاده از آموزش لاغر شدن

سلام و با نام و یاد خدا آغاز میکنم 

چون این روزها در همه چیز فقط خدا رو میبینم اصلا چاقی لاغری رو فراموش کرده م دنبال خدایی هستم که در روح و جسم من رخنه کرده و منو به شدت در آغوش گرفته و من بهشت رو این روزا زندگی میکنم 

گام ۳۸ : استفاده از آموزش لاغر شدن 

مژگانم ۵۹ روزه از طریق خدا به این مسیر شگفت انگیز لاغری هدایت شدم شکرگزارم و تونستم ۱۵ کیلو وزن کم کنم و از سایز ۵۰ به ۴۶ تو شلوار و به سایز ۴۴ در بالاتنه برسم 

«راحت باشید و سخت نگیرید 

یادگیری به زجر کشیدن نیست »

خوشبختانه من همیشه نظر خودمو صادقانه عامیانه و به زبان خودم می‌نویسم و کلمات مثل آب روان بر من جاری میشه 

خیلی وقتا هم تشابهات خنده داری به ذهنم میرسه مثل همون رانندگی دسته جمعی همه ی بچه های گروه دورهمی لاغری  که اسم تک تک شون رو گفتم و دنبال ماشین عروس رقص کنان و شادی کنان و بوق زنان افتادیم 

اتفاقا خیلی از دوستان به من خندیدند که تو تو حالت عادی نیستی که اینچنین مینویسی

حق دارند من واقعا این روزا مست خدای درونم شدم من تو بهشتم باورتون میشه یا نه 

لاغر که شدم و به تناسب جسمی نسبی رسیدم و حالا دارم روی غذای روحم کار میکنم و چقدر بغل کردن اون کودک کز کرده غمگین وجودم شیرینه

چقدر این عشق بازی با خودم و روح و روانم رو دوست دارم چرا من اینقدر با خودم مهربون شدم 

چطور اینهمه به خودم میرسم لاک و رژ لب قرمز میزنم لباسهای شاد رنگی رنگی می‌پوشم هر روز دوش میگیرم برای خودم چای زعفرانی و قهوه ترک درست میکنم برای خودم هر روز سالاد سزار درست میکنم سوپ خوشمزه میپزم 

 کلمات بیانگر احساسات این روزهای من نیست 

دنیای دیگری پیش چشمانم باز شده که انگار فقط من میبینم و همسر و پسرم اون چیزها رو نمی‌بینند 

وقتی انار دون میکردم چرا اشکم درومد از دیدن اینهمه زیبایی و نظم در چیدمان اون دونه ها با اون ظرافت و اون نوار کرم رنگ نازک که اونها رو از هم جدا میکرد

چرا وقتی برگی رو در دستم گرفتم تار و پود داخل برگ و اون آبراه های داخلش رو هم دیدم 

چرا من قبلا این شکلی به آسمان و درختان و خورشید و ستارگان نگاه نمی‌کردم 

این من جدید کیه چطور در من بوجود اومده بخدا که خودمم در حیرتم اصلا در موردش با کسی صحبت نمی‌کنم کسی حرف مرا باور نمیکنه فکر میکنند دیوونه ای چیزی شدم 

منی که تارک هر چی دین وسیاسته شده بودم چطور الان قرآن میخونم چطور اینقدر دلم میخواد نماز بخونم با خدا حرف بزنم 

بگذریم برگردم به موضوع فایل 

من تو نوشتن رها و راحتم و با عشق و لذت احساس واقعی درونی م رو هر لحظه می‌نویسم و همه تون این رو تو نوشته های من حس میکنید 

معمولا هم طنزی چاشنی نوشته هام میکنم چون میخوام ثابت کنم با این مثالهای خنده دارم که لاغری با ذهن آسانترین و لذت بخش ترین کار دنیاست  

اگه هر وقت حس کردید که تو طی این مسیر سختی و زجر میکشید بدونید راه رو اشتباه میرید سریع دور بزنید چون این مسیر فقط لذته و واسه همینم پایدار و همیشگیه چون آدم دوست داره تا ته دنیا تو این سایت و تو این حال خوب باشه واگر کسی پیدا بشه که حال آدمو بفهمه قطعا تو همین سایته در دنیای بیرون کمتر کسی می‌فهمه من چی میگم 

اینجا اکثریت بچه ها مثبت و تو همین مسیر الهی و پر نور حرکت میکنند من از نوشته های نود درصد بچه ها این برداشت رو دارم 

استاد که خودش برای من سمبل نوره سمبل آگاهیه 

دقت کردید هر فایل استاد رو که باز میکنیم اولین چیزی که به صورت مون میخوره لبخند و چهره ی نورانی و بشاش استاد روشن عزیزه چقدر چهره شون بشاش و شاداب و پر از آگاهی و نور الهی هستش من به جرات میتونم بگم اولین مرد تو کل زندگیمه که میبینم اینقدر خنده رو مثبت و پرانرژی و پر از آگاهیه

مثلا قبلا دکتر الهی قمشه ای آقای مزدا فر آقای حسن آقا میری و خیلی های دیگه رو هم پر از آگاهی دیده بودم ولی هیچ کدوم چهره شون اینقدر شاد و با تبسم و درخشان نبود انگار این آگاهی ها و نور تو چهره استاد هم تاثیر گذاشته 

حالا یه چیزی بگم نخندیدا منم جدیدا چهره م خیلی شاداب و صاف و صوف شده بقرآن ،خطوط اخم بین پیشانی من از بین رفته و صورتم خیلی بشاش و صاف شده

باسلام

در ارتباط با تمرینلت و استفاده از فایل تقریبا من تمام مراحلی ک گفتید رو رفتم اوایل ک خیلی شوق داشتم خط ب خط حرفاتون رو مینوشتم و کم کم باعث خستگی ام و تنبلیم شد و یه مانع شده بود و داشتم از دوره دور میشدم ک کم کم تصمبم گرفتم سخت گیری رو کمتر کنم و شروع ب استارت صد گام زدم و بار اول صادقانه بخوام بگم برای پذیرش ذهنم و براب اینک سری قبل دل زده شده بودم فقط فابل هارو ب ترتیب گوش کردم بدون انجام تمرینات و جواب هم گرفتم و تقریبا نصف مسیر رو جفو رفتم و حالا ک ذهنم دوباره ذوق داشت برای بار دوم ک الان هست دارم متن های فایل هارو میخونم فایل رو گوش مبکنم و تمریناتش هم مینویسم و ابنشکلی ذهنم راحت ازاد است و براس قابل قبلو تر هست و حس خوبی هم دارم و دارم ب شگفتب ساز شدن نزدیک و نزدبک تر میشوم

با تشکر از اگاهی های زیباتون

سلام استاد روزتون بخیر و شادی باشه.این جلسه برای من عالی بود. بی نهایت سپاسگزارم. خداقوت بهتون.

چندتا نکته برای خودم:

✓برنامه غذایی و ورزشی ندارید و هیچ محدودیتی بر روی استفاده از مواد غذایی یا اجبار برای فعالیت ورزشی نخواهید داشت

✓افراد متناسب هیچ برنامه ورزشی خاصی برای متناسب ماندن ندارد، افراد چاق از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده میکنند

✓یک فرد چاق انتظار چاق تر شدن و لاغر نشدن از خودش دارد درحالی که یک فرد متناسب هیچ فکر یا انتظاری از خودش ندارد.

✓اذیت شدن=لاغر شدن، بیشتر اذیت شدن=لاغر تر شدن

✓ابن باور ذهنی رو دارم که برای لاغر شدن باید سخت بگذره باید اذیت بشم.نمیشه اذیت نشم و لاغرهم بشم.نمیشه کاری نکنم و لاغر بشم.نمیشه برنامه نداشته باشم برای کاهش وزن و لاغر بشم.

اگر سختی نمیکشم لاغر نمیشم

اگر تحرک ندارم و سعی نمیکنم تحرکم بیشتر باشه لاغر نمیشم

اگر همه چی میخورم لاغر نمیشم.اگر اندازه مشخصی ندارم برا خوردن لاغر نمیشم، عادت کردم اندازه گیری کنم و کالری شماری کنم غذامو.من غذامو با چشمای عادی نمیبینم با کالری و قند و چربی و سایز میبینم

✓این همه ادم متناسب هستن خیلی راحت متناسبن.زجری نمیکشند.تو همه شرایط و تو هر سنی متناسبند.با هر نوع تغزیه و فعالیتی متناسبن‌.

✓در مسیر لاغری با ذهن راحت لاغر میشی.باید راحت لاغر شد.هر زجر و مقاومتی اشتباهه و نشونه مسیر چاقیه.

✓وسواس یاد نگرفت_قرار نیست محتوارو حفظ کنی.من عادت کردم باید حفظ کنم.باید تو ذهنم ثبت بشه و یادم نره.

✓هر جمله ای تاثییرگزاره کمی راجبش برای خودم مینویسم.این میشه منطقی کردن

✓اگر استفاده از اموزشارو سخت بگیری و برات سخت بشه تو داری این باور تقویت میکنی:لاغر شدن سخته.حتی لاغر شدن با ذهن هم سخته

•خیلی این اتفاق افتاده برای من که اموزشی رو شروع کردم و اینقد سخت گرفتم به خودم و خواستم صد درصد پرفکت باشم نصفه رها کردم.یا هرموقع میخام برم ادامش بدم تو ذهنم یه کار سخت و طاقت فرساست.یا یه فایل اموزشی گوش کردم یه کتابی رو خوندم و چون همه مطالب یادم نمیمونه یا میام مرور میکنم میبینم این مطالب مهم فراموش کرده بودم کلی اعصابم خورد میشه و کلا ماجرا پیچیده میکنم. یا یه شبه و با تمرین اول میخام درحد اون استاد مربوطه فکر کنم و عمل کنم. اگر تمرین اول سخت باشه و اشتباه کنم دیگه نا امید میشم. در صورتی که یادگیری مخصوصا یادگیری کارای فیزیکی خب بار اول نه دستت عادت داره نه بدنت نه ذهنت نه چشمات.طبیعیش و درستش اینه با تکرار اون کار پیشرفت کنی.اصلا اتصالات مغزیت فرق داره.باید اون کارو اینقد انجام بدی که اتصالات مغزی جدید ثبت بشه.با بار اول این کار انجام نمیشه. دانه که میکاری یک ماهه بهت میوه نمیده. میوه هیچی حتی چوب هم بهت نمیده. طبیعیه بار اول دست و پاتو گم کنی‌.دست و پا چلوفتی باشی.حتی پیاده روی ساده وقتی تازه شروعش میکنی روز اول سی دقیقه هم برات زیاده ولی ادامه که میدی روز سوم چهارم همون سی دقیقه برات ناچیز میشه و تازه انرژی داری و دلت میخاد بیشتر راه بری. خودم تجربشو دارم.روزای اول سی دقیقه پیاده روی زجر اور بود بعد یک هفته دو ساعت و نیم راه میرفتم حالیم نبود.

•من تازه خیاطی شروع کردم یادگیری کلاسشم انلاینه و استاد ریز به ریز نکات گفته. من همون بار اول که گوش میدم توقع دارم همه نکات یادم بمونه و فکر میکنم به اینکه اینا هی یادم بره که فایده نداره من چجوری همرو حفظ کنم. با همین نوع نگرش اصلا کار برام سخت میشه. یا بار اول که دوخت میزنم و همه چیز نمیدونم و طول میکشه کارم اعصابم خورد میشه که چقدر قراره طول بکشه من راحت و سریع کارمو انجام بدم. همون لحظه که دارم اموزش میبینم به این فکر میکنم این نکته رو یادم بره چی.

همینجوری خیلی کارارو که با علاقه و عشق شروع کردم اینقد برام زجر اور میشن که دوس ندارم برم سراغشون

موقع مدرسه و امتحانات هم همین بود. من حتی اگر فقط یک شب وقت داشتم برای خوندن باید صفحه به صفحه با جزعیات میخوندم. نمیتونستم بیام فقط نکات مهم بخونم که حداقل کل کتاب خونده باشم. ریاضیو فرمول به فرمول مسعله به مسعله کتاب میومدم حل میکردم. اگر درسی رو میدونستم نمیتونم صفحه به صفحه بخونم کلا نگاش نمیکردم.

همش تو ذهنم مرور میشه دارم درست انجامش میدم؟

✓راحت باشید،گرفته نباش.سخت نگیر

✓این محتوا چیو برای من واضح کرد

✓اگر طریقی رو انجام میدی که تمرینات برات سخته حوصله نداری خسته میشی و باعث میشه ادامه ندی،قطعا اشتباه برداشت کردی و مسیر اشتباهی داری میری.مسیرتو درست کن.

✓مقداری از این سخت گیری تو همه جنبه ها و یادگیری ها مربوط میشه به اینکه عجله دارم سریع تر نتیجه اخرو بگیرم.سریع تر عالی بشم و همه چی بدونم.بتونم عالی و پرفکت عمل کنم.

✓این فرمول دارم: یادگیری سخته، نتیجه عالی گرفتن سخته. کمال گرایی خوبه.باید صد درصد خوب باشی و عالی عمل کنی.

باید زجر بکشم تا یادبگیرم .

چون اذیت نمیشی تو لاغری با ذهن شک میکنی جواب میده یا نه برای همین میای یادگیری برا خودت زجراور میکنی

•خیلی اوقات دیدیم یزره ذهنمون تغییر میکنه جهان چه پاداش هایی میده که انتظارشم نداشتیم. یه چیز میخوای یادبگیری همون بار اول که انجامش میدی فراتر از انتظارت خوب از اب در میاد. مثل اینکه بار اول یه غذای جدیدی میپذی یا نقاشی میکشی . خلاصه لازم نیست برای نتیجه عالی ماهم کامل و بی نقص باشیم.بی نقص تو جهان وجود نداره. همین جسم ما نسل به نسل بهبود پیدا کرده. از اول اینقد سیستم ایمنی ما قوی نبوده. نسل به نسل بچه ها هوششون داره بیشتر میشه. این شهر سازی ها و سیستم های انلاین و سیستم های کشاورزی سال به سال پیشرفت کردن. از روز اول جهان این شکلی با این همه امکانات نبوده. ساختمونا و کشاورزیا و .. از همون روز اول بی نقص نبودن. همه شرکتا هر سال دارن محصولاتشونو بهتر میکنند. هنوز نقصایی داره محصول که هر سال برطرف میشه. اگر قرار بود از روز اول محصول بی نقص اراعه کنه کلا شرکت و تولید کننده ای وجود نداشت. هر ادم موفقی میبینی در زمینه خوانندگی ورزش رقص اختراعات ،سال به سال رشد کرده.الانش مثل سه سال پیشش نیست اصلا. خیلی اوقات دیدم خواننده ای مثلا ۱۰ساله شهرت داره ولی کارای ۵سال پیش خودشو میبینه خجالت میکشه.

✓من باید در نهایت راحتی و لذت و شادی درحالی که از روز به روزم لذت میبرم لاغر بشم. اون مسیر زجر کشیدن مال مسیر چاقی و باورای غلط بود. اگر فکر میکنی باید زجر بکشی به خاطر باوراته.

✓یادگیری راحته اگر ذهنت سختش نکنه، یادگیری تجربه زیباییه، روز به روز از یه چیز جدید که قبلا ایده ای نداشتی راجبش بیشتر سردر بیاری و چیزای جدید کشف کنی.تو وجود خودت توانایی های جدید ببینی.اصلا همینکه فردا قراره بازم چیزای بیشتری بفهمی و درک کنی مسیر یادگیری لذتبخش کرده. پس از همین مسیر و روزهات نهایت لذت ببر چون فقط یک بار اتفاق میفته. و یادگیری و بهتر شدن ته نداره. پس صابون به دلت نزن این مسیر یه نقطه ای داره که دیگه تموم میشه همه چیز.