مثل خـــــدا رفتار کنیم

سلام دوستان واستاد گرامی من داشتم دنبال چالش من اینو نخوردم میگشتم که خدا منو هدایت کرد به طرف این فایل اسمش خیلی جذاب بود ومنم نمیدونم این جور فایلهارو چجوری بنویسم منم تصمیم گرفتم زندگیم تغییر بدم که دیگه مریض نشم دیگه سرگیجه نگیرم دوست دارم در تمام جهات زندگی تغییر کنم خسته شدم انقدر برام تصمیم گرفتن ۴۹ سالمه همش بهم ایراد میگیرن چرا اینو خوردی برات خوب نیست چرا اینو نخوردی برات خوبه ومن فهمیدم که شرنوشت خدا برام نوشته این نیست که خواستههام باشه منظور از سرنوشت که خدا نوشته به نظر من اینکه مثل ضربان قلبم مثل حضم غذا ست ضربان قلب چجوری باید بزنه در ساعت چند تا در دقیقه چند تا ویا اگر بدن من ویروس گرفت سیستم ایمنی بدنم چکار باید بکنن یا اگر دستم بریدم یا پاهام یا دستام شکست خدای نکرده یا این جور موقعا بدنم باید چکار کنه ما فکر میکنیم که سرنوشتی که خدا برای ما نوشته اینکه همیشه باید بیمار باشی همیشه باید فقیر باشی وفقط زندگی دوستان ثروتنمند تماشا کنی نیست سرنوشت ما اینکه ما طبیعت بدنمون طبیعت خدا اینکه ما همیشه سالم باشیم همیشه ثروت داشته باشیم زندگیمون خودمون بسازیم هر طوریکه دوست داریم نه اینکه دیگران پدر ومادر معلم بگه تو باید این کارو بکنی اون کارو نکنی وما باید خودمونو دوست داشته باشیم من قبلانا دیده بود که برای دوست داشتن خودمون باید بریم جلوی اینه وبگیم تو با ارزشی تو خوبی تو مهربونی و…اما امروز فهمیدم که دوست داشتن یعنی چی یعنی اینکه هر کاری رو که دوست داری انجام بده منظورم کارهای زشت وناپسند نیست هر کاری که بهش علاقه داری مثلا دوست داری ورزش کنی خوب برو انجامش بده به حرف هیچ کسم گوش نکن دوست داری بری ی رستوران تنهایی غذا بخوری خوب برو بخور وهر کاری که دوست نداری انجامش نده برای خودت ارزش قایل باش به خودت احترام بذار خودتو دوست داشته ومنم تازه فهمیدم که نه میدونستم اما تا حالا احساس نکردم درکش نکروم خدای درونمو چون تازه باهاش اشنا شدم ومنم گیج شدم خدایا تا حالا گفتن خدا تو اسموناست الان میبینم توقلبمه منم تصمیم گرقتم از همون خداییکه تو قلبمه ازش کمک بخواموخدایا به من کمک کن تا بتونم خودم تغییر بدم خودمو دوست داشته باشم وخدای درونم خدای خوبیهاست خدایی که دنبلش بودم خدایی که دوستش دارم با اون خدای قبلی خیلی فرق داره خداییکه ازش میترسیدم خداییکه موفقیتهاست خداییکه به من ارمش میده ولی قبل شنیده بودم که از ابزار عدابش میترسیدم از رفتن به جهنم میترسیدم ومنم دوست دارم تولد دیگه ای رو تجربه کنم تولدیکه خیلی شیرینه خیلی ارامش بخشه برای متولد شدن اول باید مبارزه کردن متوقف کنیم برای ایجاد چیزی تو زندگیت جنگ نکن فقط با خودت دوست باش عوامل بیرونی انتظار نداشته باش اگر میخوای ارزش واقعیه خدوتو بدونی باید مثل خدا رفتار کنی بهترین الگوت زندگیت خدا باشه هر مسئله که برخورد کردی از خودت این سوال بپرس که خدا تو این شرایط چکار میکنهدواماده الهامات الهی باش که بهت بگه چجوری اگر علاقه داری شادی در زندگیت تجربه کنی باید خودت شاد باشی بدن نیاز به اهنگ یا عروسی چیزی وقتی بچه ت بدنیا میاد این شادیه یادت بیاد اتفاقاتی که باعث شادی درونت شده اونوقت خود به خود ما شاد هستیم وخدا همیشه شاد بوده عم نداشته انوه نداشته وخدا همیسه یکطرفه بندهاشو دوست داشته همه موجودات دوست داشته باش خودتو دوست داشته باش خدارو دوست داشته باش واز هر لحظه زندگیت لذت ببر قدم دوم برای دوست داشتن خودم اینکه هر انچه که هستی وبودی بپذیر خیلی ها از گذشته خودشون فرار میکنن از بچگی خکدشون از پدر ومادر شون فرار میکن این از لذت بردن زندگی محرومت میکنه مشکلاتتو دوست داشته باش سختی ها رو دوست داشته باش کسی رو مقصر زندگیت ندون با هر کسی که مشکل داری ببخش ودوست داشته باش هر کسی که بهت ظلم کرد توی دلت ببخش همه رو ببخش تو زندگیت صب که از خواب بیدار میشی به خدا سلام کن با خودت بگو مثل خدا رفتا کن اونوقت پاسخ تغییراتتو از خدا دریافت میکنی وچیزیکه از خدا بهت برسه خیلی با ارزشتر از چیزیکه از بنده خدا بهت برسه ست وهمه چیز از خدا بخواهداز خدای درونت ورابططت با خدا مهمترین چیز باشه وزندگیت از دنده بردارو بذار رو اوتوماتدوارتباط قلبی با خدا داشته باش من در طول زندگیم هر وقت خواستم خدا رو احساس کنم فقط با خدای اسمانی بوده وتا حالا هیچ تجربه ای هیچ اگاهایی وهیچوچیزی از خدای درونم نمیدونستم فقط شنیده بودم که ی خدایی هم درون ما هست ومن تا حالا هیچ ارتباطی با اون خدا نداشتم واز این به بعد سعی میکنم به گفته های استادم در این فایل عمل کنم وطعم زندگی با خدای درونمم احساس کنم ولذت ببرم ایشالا