نگاه جهانی به مساله چاقی، مقدار وزن و حجم چربی اضافه شده به جسم می باشد به همین دلیل همه روش های جهانی لاغری بر مبنای رژیم غذایی و برنامه های ورزشی می باشد.
اما تاثیر چاقی علاوه بر جسم به شکل گسترده و غیرقابل مشاهده بر ذهن می باشد که عامل اصلی ترغیب شدن افراد به واکنش های رفتاری نامناسب در برابر غذا در محیط های مختلف می شود.
تأثیر چاقی بر جسم
رشد و گسترش ویروس چاقی یکی از معضلات جدی سلامت عمومی در دنیای امروز است که بر اساس نگرش جهانی به دلیل افزایش شیوههای زندگی کمتحرک و مصرف غذاهای پرکالری، روزبهروز در حال گسترش است. چاقی میتواند سلامت جسمانی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و مشکلات متعددی ایجاد کند.
۱. بیماریهای قلبی و عروقی
چاقی عامل خطر مهمی برای بیماریهای قلبی-عروقی است. تجمع چربیهای اضافی در بدن میتواند منجر به افزایش فشارخون، کلسترول بالا و انسداد عروق شود که در نهایت احتمال سکته قلبی یا مغزی را افزایش میدهد.
۲. دیابت نوع ۲
چاقی، بهویژه چاقی شکمی، یکی از عوامل اصلی ایجاد مقاومت به انسولین است که میتواند منجر به دیابت نوع ۲ شود. این بیماری مزمن میتواند به مشکلات دیگری از جمله آسیب به کلیهها، اعصاب و بینایی منجر شود.
۳. مشکلات تنفسی
تجمع چربیهای اضافی در بدن میتواند عملکرد ریهها را تحت تأثیر قرار داده و مشکلاتی مانند آپنه خواب (قطع تنفس در خواب) و آسم را تشدید کند.
۴. اختلالات گوارشی
چاقی خطر ابتلا به بیماریهای گوارشی مانند رفلاکس معده، کبد چرب غیرالکلی و مشکلات صفراوی مانند سنگ صفرا را افزایش میدهد.
۵. دردهای مفصلی و استخوانی
وزن زیاد فشار بیشتری بر مفاصل، بهویژه زانوها، لگن و کمر وارد میکند که میتواند منجر به درد، التهاب و بیماریهای مزمن مانند آرتروز شود.
۶. سرطان
تحقیقات نشان داده است که چاقی میتواند خطر ابتلا به برخی انواع سرطان مانند سرطان پستان، کولون، رحم و کلیه را افزایش دهد.
۷. اختلالات هورمونی
چاقی میتواند تعادل هورمونی بدن را مختل کند. در زنان، ممکن است باعث مشکلات قاعدگی و کاهش باروری شود و در مردان میتواند سطح تستوسترون را کاهش دهد.
۸. فشارخون بالا
چربی اضافی بدن میتواند منجر به افزایش حجم خون و مقاومت عروقی شود که به فشارخون بالا و مشکلات قلبی-عروقی منجر میشود.
۹. ضعف سیستم ایمنی
چاقی میتواند عملکرد سیستم ایمنی را کاهش دهد و بدن را در برابر عفونتها آسیبپذیرتر کند.
۱۰. مشکلات روانی و اجتماعی
اگرچه این مورد جسمانی نیست، اما تاثیر چاقی میتواند به مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش کیفیت زندگی منجر شود که بهطور غیرمستقیم بر جسم نیز تأثیر میگذارد.
تاثیر چاقی بر ذهن
تاثیر چاقی فقط بر مسائل جسمانی نیست؛ این وضعیت میتواند اثرات عمیقی بر ذهن و سلامت روان فرد داشته باشد. چاقی، به دلیل پیامدهای روانی، اجتماعی و حتی فرهنگی، میتواند کیفیت زندگی فرد را به شدت کاهش دهد و مشکلات متعددی ایجاد کند.
۱. افسردگی
افراد مبتلا به چاقی به دلیل استرسهای اجتماعی و احساس نارضایتی از بدن خود، بیشتر در معرض افسردگی هستند. همچنین، تاثیر چاقی بر هورمون ها بر عملکرد مغز اثر گذاشته و خلقوخو را تحت تأثیر قرار دهد.
۲. اضطراب و استرس
فشارهای اجتماعی، ترس از قضاوت شدن و نگرانی درباره سلامت جسمانی باعث افزایش اضطراب در افراد چاق میشود. این اضطراب ممکن است منجر به چرخهای از پرخوری احساسی و افزایش وزن شود.
۳. تصویر بدن منفی
تاثیر چاقی معمولاً باعث میشود افراد تصویری منفی از بدن خود داشته باشند. این مسئله میتواند به کاهش اعتمادبهنفس و احساس ارزشمندی منجر شود.
۴. احساس شرم و خودسرزنشگری
افراد چاق ممکن است به دلیل عدم توانایی در کاهش وزن یا رعایت رژیمهای غذایی احساس شرم کنند. این شرم میتواند به کاهش انگیزه و حتی انزوای اجتماعی منجر شود.
۵. اختلالات خوردن
تاثیر چاقی گاهی با اختلالات خوردن مانند پرخوری عصبی یا رفتارهای ناسالم برای کاهش وزن مانند رژیمهای شدید و بیاثر همراه است. این رفتارها میتوانند چرخه معیوبی از افزایش وزن و آسیب روانی ایجاد کنند.
۶. کاهش توانایی تمرکز و عملکرد ذهنی
چاقی میتواند به دلیل التهاب مزمن و مشکلات متابولیکی بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد و منجر به کاهش تمرکز، حافظه و تواناییهای شناختی شود.
تاثیر چاقی بر فعالیت های اجتماعی
۱. انزوای اجتماعی
افراد چاق به دلیل قضاوتهای اجتماعی، تبعیض یا احساس خجالت ممکن است از محیطهای اجتماعی دوری کنند. این انزوا میتواند به افسردگی و احساس تنهایی منجر شود.
۲. تبعیض و قضاوت
در بسیاری از جوامع، چاقی با کلیشههای منفی همراه است. این کلیشهها میتوانند بر فرصتهای شغلی، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی افراد تأثیر منفی بگذارند.
۳. فشارهای فرهنگی و رسانهای
رسانهها و فرهنگ عامه معمولاً بدنهای لاغر و عضلانی را ایدهآل میدانند. این فشارها میتواند منجر به احساس ناکافی بودن و کاهش عزتنفس در افراد چاق شود.
جمعبندی
تاثیر چاقی، علاوه بر مسائل جسمانی، میتواند عوارض روانی و اجتماعی جدی ایجاد کند. درک این مسئله و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی، نگرش به بدن و حمایت روانی میتواند تأثیرات منفی آن را کاهش دهد و کیفیت زندگی فرد را بهبود بخشد.
امتیاز 4.37 از 52 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر همگی
فایل بسیار آموزنده و عالی بود .واقعا با هر لحظه از صحبت هاتون موافق بودم و همگی ان ها به من ثابت شده است برای مثال تغییر دادن جسم واقعا ممکن نیست با روش های مختلف که همگی بدن را در قحطی قرار میدهند شاید برای مدت کوتاهی باشه و دوباره و بدتر تو اون مدت درخت چاقی ذهن پربار تر شده و بدتر نتیجه شو نشان میده .
من خودم روش های اینچنین رو امتحان کردم که واقعا جزو بدترین دوران زندگیم بود همش احساس بدبخت بودن میکردم همش به غذا فکر میکردم و عذاب میکشیدم که چرا من باید آنقدر گشنگی بکشم ،هر روز قبل از باشگاه گریه میکردم چون خیلی ورزش های سخت و طاقت فرسایی بود خلاصه سراسر رنج و حرف های منفی ذهنم بود اما الان با حس خوب با آشتی با خودم و به راحتی پ لذت بردن از این مسیر دارم به اهدافم میرسم که میدونم برگشت پذیر هم نیست چی دل بخش تر از این .
هر روز به این مسیری که توش هستم افتخار میکنم و خداروشکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم مخصوصا وقتی میبینم افراد با چه سختی و مشقتی از روش هایی استفاده میکنن که اثر بخش نیست برای مثال یکی از همکارام جراحی انجام داده و آنقدر خالش بد بود و شرایط بدی داشت و الان هم همش درگیر غذا خوردنش هست و جمله ای گفت که در ذهن من موند گفت من هنوز ولع دارم هنوز همه چی دلم میخواد ولی چون بالا میارم نمیتونم بخورم اخه ذهن مو که عمل نکردم فقط جسمم را عمل کردم .
دقیقا این حرف خیلی درسته آدم هرچقدر جسم خودش را دست کاری کنه وقتی مغز فرمان شو تغییر نمیده چه فایده داره ؟ چون دوباره مغز تو را به همان شرایط برمیگردونه.
ممنون از استاد عزیز برای این فایل آگاه بخس
سلام دوستان. من مسوولیت چاقی خودم رو میپذیرم من در مسیر تناسب اندام هستم. و هر روز سعی میکنم آگاهی بیشتری در این باره به ذهنم بدم . همه ما حداقل یک بار غذا خوردن خودمون رو با کم خوردن یا نخوردن امتحان کردیم مگه چند روز تونستیم تحملش کنیم برامون سخت بوده و دوباره برگشتیم سر پله اول . با واقعی کردن این موضوع به ذهنمون میگیم که تو مسول چاقی هستی پس من با تو کار دارم و با مسیر تناسب فکری بودن افکار مثبت رو پر رنگ کردن میتوانیم به نتیجه مورد نظر برسیم .با تشکر از استاد عزیز
چاقی باعث خیلی از بیماری هاست فشار خون بالا اولین اتفاق هست و اینکه چاقی آرام آرام بوجود میاد که آدم کم کم با اون کنار میاد ولی یک جرقه یک اتفاق می تونه انسان رو بیدار کنه وبفهمه با بدنش چه کرده وکاش دیر نشه وهمه خیلی زود به فکر اصلاح رفتار خودشون بیفتندانشالله که هممون پیروز شویم
ریشه های همه بیماری ها ؛ چه جسمی و چه روحی میتونه چاقی باشه.
بنابراین قبل از هر چیزی باید چاقی و عادات نامناسب رو درمان کرد.
سلام هرمشکلی بایدازریشه حل بشه چاقی روبایدازریشه حل کرد رژیم ورزش نمیتونه کمک کنه تایه حدودی جسم لاغرشد ولی تارژیم تموم شد وزن مابرگشت وحس وحال خوبی نداشتیم بایدافکاروباور درست بشه نه جسم همه چیزازمغزانسان شروع میشه ماباتغییرفرمول ذهنی میتونیم این عادت بدغذایی درست کنیم وقتی افکاردرست بشه جسم هم درست میشه
ب نام پروردگار یکتا
بله در دیدگاه جهانی برای رهایی از چاقی،تحرک زیاد غذای کم،حرکت زیاد،خوردن کم،ورزش زیاد،نخوردن نخوردن نخوردن،کم خوردن،انواع رژیمهای مختلف رژیم کم کالری،رژیم سریع رژیم آب رژیم نمیدونم کتوژنیک رژیم چرب خوری،رژیم خام کیاه خواری رژیم فستینگ ووو….
پدرم مدام برام دارو می خره میگه برای لاغری هس بخور و هر دفعه داخل کتاب و ب قول خودش از دیدگاه پزشکان مطلب می خونه میگه فلان دارو برای لاغری برات بخرم می خوری؟ وای خدا من نمیدونم چی جوابی بهشون بدم،میگه تو ک ورزش نمی کنی غذا هم ک رعایت نمی کنی پس این دارو رو بخور.
من نمیدونم منظورش واقعا چی هست،اخه از نظر پدرم وهم بقیه تعدادی از غذاها چاق کننده هستند وحالا من نمیدونم از نظر پدرم دقیقا چ غذایی چاق کننده هست ک من نباید بخورم ی بار گفت چربی نباید بخوری ی بار گفت چقد تخم مرغ می خوری ی بار میگه نباید زیاد برنج بخوری.ولی اگه خودش روزی چن بار برنج بخوره مگه تغییری میکنه؟در حالی ک من قبلا درباره رژیم خیلی سرچ می کردم ودر مورد اینکه برای لاغری بایدپرتویین ب اندازه کافی مصرف کرد،در همه این رژیمها جایی نبود ک تخم مرغ نداشته باشه،وای حالا پدرم می گفت تخم مرغ نباید بخوری چون فکر می کنم خودش با خوردن چربی یا تخم مرغ مشکل داشته باشه ب خاطر همین تقریبا با خوردن همه ماها مخالف هس و البته من بیشتر،من بهشون گفتم از نظر شما من چ غذایی باید مصرف کنم. گفت هر چه ک دکتر دستور داده،خوب من چ میتونم بگم؟
دیروز همسر برادرم در مورد خودش ک دقیق نمیدونم احساس میکنه ک چقد اضافه داره یا جقد می خواد وزن کم کنه،جون ازش نپرسیدم شاید در حد شاید پنج یا شش کیلو یا کمتر،گف کمرم ب شدت آسیب دیده ومن هررطور شده باید وزن کم کنم.گف یکی از دوستام رژیم فستینگ گرفته،آیا تو شنیدی،گفتم نمیدونم اره شنیدم گف خیلی تاثیر داشته و فلان ومن می خوام انجامش بدم.مادرم بهش صبحانه تعارف کرد کفت ن من ساعت ۱۰.۵می خورمهیچی نگفتم تو دلم گفتم من غذای ساعتی خوشم نمیاد دیگه حوصله ندارم.
دیدم خیلی داره ادامه میده وتاکید میکنه،آها گف مربی میگه مخصوصا نون خیلی چاق میکنه وهم مواد قندی و اگه گرسنه شدی میتونی ی چیزی مثل کاهو مصرف کنی ،هر کاری خواستم ک بحث رو عوض کنم دیدم چون مخاطبش من هستم،من ک خودم خدای رژیم و کالری و ای جور چیزا بودم او داشت برای من توضیح می داد،باز هم توی دلم گفتم چ جالب اخه تا مدتی قبل برنج رو عامل چاق شدن خودش یا بقیه میدونست ولی اللان چطو شده اللان نون هم باعث چاقی شده،دیدم خیلی ادامه میده گفتم آخه من خیلی از غذاها رو ن اینکه نمی خورم علاقه زیادی هم ب خوردنشون ندارم یا اینکه اگه هم بخوام خیلی جزوی می خورم پ چرا پدرم هر چی می خوره و هر اندازه و ب طور مثال تعداد زیادی خرما در یک وعده مصرف می کنه پ چرا لاغرتر میشه،میگه چون خیلی فعالیت شدید میکنه.
گفتم شما ک صبح تا آخر شب داری کار سخت می کنی چرا می خواهی رژیم بگیری،گف ن ما خودمون نباید با پدرم مقایسه کنیم من مثل اون باغچه بیل نمی زنم فعالیت ندارمگفتم خو باشه.گف من بخاطر اینکه فلان موقع فلان موقع پرخوری کردم وزنم بالا رفت.گفتم خو ب اندازه بخور لاغر میشی گف ن دیگه ب اندازه بخوری ک لاغر نمیشی باید کم بخوری گفتم باشه.مادرم ته چین درست کرده بود و ی بشقاب براش بردیم،بهمون گف عه امروز هوس ته چین کرده بودم ولی رژیم چکار کنمبعد بهمون گفت امروز رژیم شکستم ت چین دیگه خوردم گف جلسه دوستان رفته بودیم من ی بشقاب اش رشته خوردم مثل اینکه دوستاش خیلی تعجب کردند گفتند تو خودت آشپز هستی مگه اصلا اش نمی خوری،گف ن من اونجا نمی خورم.
دقت می کنید خیلی از افراد دورو برمون براشون حتی غذا خوردن چیز عجیبیه.خورردن ی بشقاب اش رشته برای دوستان همسر برادرم یعنی چیز عجیبی بوده ومن خودم واقعا تعجب کردم.من باز توی دلم گفتم رژیم دیگران ک اصلا هیچی حتی رژیمهایی ک خودم هم با تجویز خودم انجام می دادم حتی حتی اگر بخوام هم نمیتونم نمیتونم انجام بدهم در توانم نیست. ب امید سلامتی و خوشبختی کامل همه دوستان گرامی مطلبم را تمام می کنم.
سلام چقدر دلی و قشنگ نوشتی … آفرین عالی بود
سلام خیلی ممنون عشقم،خیلی لطف دارین.
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی. من هم ۲۰ سال همیشه درگیر رژیم و ورزش کردن بودم انواع رژیمها دمنوشها قرصها رو تجربه کردم دکتر تغذیه رفتم خیلی وقتها هم موفق میشدم بار اول که رژیم گرفتم ۲۵ کیلو کم کردم ولی چند ماه نشده برگشت خلاصه همیشه فقط رو جسم فشار آوردم ورزش و پیاده روی هر روزه که فقط وزنم بالاتر نره تا اینکه با خاطر مسایلی دیگه نتونستم باشگاه برم پیاده روی هم نرفتم وزنم و سایزم به شدت بالا رفت دیگه دلم نمی خواست تو آیینه به خودم نگاه کنم از خودم متنفر بودم حالم بد بود افسردگی گرفته بودم همش می گفت کاش من شب بخوابم صبح پاشم ببینم لاغر شدم یا می گفتم کاش یه مریضی بگیرم لاغر بشم می گفت ای خدا چی میشه من راحت غذا بخورم تحرکم نداشته باشم لاغر بشم از بس خسته بودم از کم و زیاد شدن وزنم هم روحی هم جسمی خسته بودم حالم بد بود تا اینکه با راهنمایی یکی از آشناهام به این سایت آشنا شدم البته با هدایت خداوند با گوش دادن فایلهای رایگان واقعا حالم خوب شد آرام شدم دارم روی خودم کار می کنم هر روز فایلها رو گوش میدم لاعرتر هم شدم ولی از نظر روحی حالم خیلی خوب شده آرامش دارم دیگه از خودم متنف نیستم خودم و دوست دارم وهر روز به خودم میگه آفرین که این قدر خوب عمل می کنی این قدر اراده داری تو لایق لاغر شدنی و مطمین هستم که من هم به زودی متناسب میشم با تشکر از استاد که پیامبر لاغری ماها هستن
سلام منم قیلا خیلی رژیم میگرفتم لاغر میشدم ودوباره بر میگشتم حتی باسرعت بیشتر ودوباره روز از نو شروع میکردم به رژیم گرفتن و هر بار رژیمم سخت تر از بار قبل بود چون فکر میکردم این کم وزیاد کردن ها باعثشده بدنم در برابر رژیم مقاوم تر بشه وچربی ها به سختی از بین میروند تااینکه به لطف خدای مهربانم با شما آشنا شدم وفهمیدم مشکل از کجاست ونباید افکارم رو تغیر بدم تا جسمم تغیر کنه از وقتی وارد این سایت شدم خیلی از رفتارها خود به خود وبدون هیچ فشاری وسختی تغیر کرده واز زمانی که فهمیدم باید خودم رو ارزشمند بدونم و وبرای خوردن هر ماده غذای اولویتم ارزش گذاشتن برای خودم باشدوبیشتر مواقع از خودم سوال میکنم آیا ضافه خوردن این غذاارزشمند هست یا بدن من که همیشه همراهم است وبا تغیر این نگرش که اضافه خوردن یه چیز بی فایده وبی ارزش هست که فقط باعث آزار و اذیت جسم من میشود واین اضافه خواری ها خیلی از بیماری ها رو به همراه میآورد دیگر اضافه خواری نمی کنم وبعد از اینکه میفهمم چقدر درست رفتار کردهام از خودم راضی هستم واحساس خوشی در من بهوجود می آید که حاضر نیستم.این حس قشنگ رو با هیچ چیزی عوض کنم قبلا اگر چیزی هم نمیخورد م از روی اجبار بود وبا نخوردن آن ماده غذای احساس بدی داشتم وهمش بهش فکر میکردم اگه میخوردم عذاب وجدان میگرفتم واگر نمیخورد مدام بهش فکر میکردم خیلی خوشحالم الان با آرمش دارم زندگی میکنم ودیگه دغدغه خوردن ونخوردن خیلی از چیزها رو ندارم استاد از شما خیلی خیلی ممنونم
سلام وقت به خیر برای حل هرمشکلی باید از ریشه حل شود نه در ظاهر آن برای چاقی هم همینطور هست اگر ما رژیم بگیریم یا ورزش کنیم فقط به ظاهر کار توجه کرده ایم وبه اعماق کار توجهی نداشته ایم واین فایده نداره دوباره برمی گردیم سرخانه اول وخسته تر وناامیدی تر ازقبل پس برای حل مشکل باید یه ریشه که ذهن وباورهای ذهنی هست مراجعه کرد وآنها را اصلاح کرد واطلاعات واموزشهای جدید داد تا نتیجه مطلوب وپایدار بدست بیاید هرچند طولانی مدت زمان ببره ولی ارزششو داره این لاغری ماندگاره چون تنها راه درست راه لاغری باذهن هست وآرامش حاصل از وصف ناشدنی
به نام خدا
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و گرامیم و دوستان همراهم .
یادمه از وقتی چاقی برام معزل شد و من در پی رفع این مشکل براومدم فهمیدم خوردن باعث چاقیه و کم تحرکی .
اولین بار که خواستم متناسب بشم از رژیم غذایی شروع کردم و موفقیت آمیز بود یادمه اون زمان گوشی وجود نداشت و اطلاعاتم کم بود فقط شنیده ها بود .
بعد از چندین بار کم کردن غذاها و لاغر شدن و دردسرهای رژیم و استپ وزنی و برگشتن سرجام رفتم دکتر تغذیه سال ۱۳۸۳ بود پسرم دو ساله بود و من بعد از بارداری حسابی وزنم اضافه شده بود آخه از بس رژیم گرفته بودم وقتی باردار شدم با خیال راحت که دیگه همه چی می افته گردن بارداری و من باید بخورم چون باردارم و شروع کردم به تلافی وزنم زیاد شد .
رفتم دکتر تغذیه اونجا دیگه کاملا غذاها مقصر بودن و شکر و کربوهیدرات و خلاصه این موادغذایی توی مطب دکتر محاکمه شدن و من با کم کردن و دور کردن اونا از زندگیم شروع به لاغری کردم و متناسب شدم و دکتر رو رها کردم و بعد از چند وقت برگشت و اینبار مقصر چاقی جز غذاها رها کردن دکتر تغذیه هم بود و چون قرار بود رژیم تثبیت بده ولی من ادامه ندادم .
بعد از این بار بارها خودم غذامو کم می کردم و یک کم لاغر می شدم باز دوباره سرجام بودم .
تا اینکه گوشی و اینترنت و خلاصه اطلاعات بروز دنیا اومد توی دستم .
شما هر نوع رژیمی رو بگی من سرچ کردم و مطالعه کردم .
یک بارهم رژیم دکتر … داشتم و اون دیگه خوب بود چون هر چی می خواستم توش بود فقط می گقت من چقدر باید بخورم .
ولی فرقی نداشت چون گاهی اون مقدار غذا منو سیر نمی کرد و انگار چشمم همش دنبال غذا بود .
همیشه دنبال رژیم بودم و چون خودم موفق نمیشدم دوباره رفتم دکتر تغذیه و با رژیم و دارو چربی سوز و کلی داروی دیگه من دوباره متناسب شدم و اینبار تا رژیم تثبیت پابرجا بودم و دو سال ادامه دادم ولی بعد چی، دوباره برگشتم .
یک جایی به جز مواد غذایی برای من استرس و اعصابم جزء مقصرا بودن .
تمام ۲۲ سالی از عمرم رو که گذروندم فقط مواد غذایی رو حذف کردم و این فقط یک قسمت ماجرا بود .
حالا دوست دارم بگم این قسمت فیزیکی ماجرا چه مشکلاتی برام داشت .
توی اون ۲۲ سال وقتی بوی نون تازه میومد دلم غش می رفت .
وقتی عصبی بودم به اسم پرخوری عصبی زیادی می خوردم و جلودارش نبودم .
فکر دور ریختن غذاهای اضافی منو دیوونه می کرد به طوری که نمی تونستم غذاها رو دور بریزم ،میذاشتم توی یخچال بعد از سه روز یک عالمه غذا توی یخچال تلنبار بود و من می نشستم همه رو می خوردم و می گفتم از فردا دوباره شروع می کنم و این روند سالیان سال ادامه داشت.
توی این ۲۲ سال ترس از گرسنگی باعث میشد زیاد غذا درست کنم و همونا گریبان منو بگیره .
اعصابم بهم می ریخت ،پرخاشگر می شدم، تنها زمانی که می رفتم دکتر و منو وزن می کرد و من کاهش وزن داشتم تا دو روز خوش اخلاق بودم چون نتیجه گرفته بودم و امیدوار بودم ولی از روز سوم فشار ها شروع می شد.
۲۲ سال با خودم جنگیدم و از خودم متنفر بودم از دنیا و جهان و زندگی حالم بهم می خورد ،اینو کسی برای شما می نویسه که قدش ۱۶۴ سانت هست و وزنش ۷۲ کیلو است این وضعیت من بود و من ۲۲ سال با این چند کیلو در جنگ بودم .
از جوانی خودم که هدر رفت از پول خانواده از زمانم از زندگیم از بچه هام گذشتم تا متناسب بشم ولی نشد .
یادمه یک زمانی دنبال جایی بودم که مثلا کمپ لاغری باشه و واقعا پیداش کردم ولی اونجا نگاهشون به غذاها مثل اعتیاد بود البته حضوری نبود توی اینترنت پیدا کردم و دربارشون خوندم اونا مثل مواد مخدر از غذاها فراری بودن و هرجا سفره بود و مواد غذایی نباید می رفتن و این برای من زجر آور بود منی که همیشه توی آشپزخونه بودم.
دلم نمی خواد اینو بنویسم واقعا از خداوند شرمسارم ولی یک زمانی آرزو داشتم برم توی کما یا بیماری سختی بگیرم تا لاغر بشم و متأسفانه الانم هنوز وقتی سرما می خورم خوشحال میشم و این باور که الان اشتهات کور میشه نمی تونی بخوری میاد سراغم .
یادمه بعد از آخرین باری که رژیم رو ترک کردم و قبل ورود به سایت تناسب فکری خلاصه ی یک کتاب رو توی اینترنت خوندم که می تونه منو لاغر کنه و خوشحال شروع کردم و این بود که گرسنه شدی بخور و قبل از سیری دست بکش ،هر چی می خوای بخور ، اینم داشت که موقع خوردن توی بشقاب خودت و توی غذات تصور کن کرم و مو و ناخن و کثیفی هست تا نتونی بخوری ،منکه این قسمت آخر رو کلا بی خیال شدم ولی قسمت اول که گرسنه شدی بخور منکه نمی فهمیدم گرسنه هستم . سیر شدی نخور اینم نمی فهمیدم و اینم با تلاشی که کردم و شکست خوردم و نشد .
چون اضافه وزنم زیاد نبود خداروشکر بیماری های جسمی مثل فشار خون و دیابت و کبد چرب و … سراغم نیومد و تا دلتون بخواد بیماری های روحی و روانی داشتم و اذیت شدم .
یک مطلبی رو دوست دارم بنویسم اینه که من همیشه عاشق این بودم که معده ام سبک و راحت باشه حتی ضعف بره و برام کاملا لذت بخش بود و اینو به دکتر تغذیه گفته بودم ولی نمی تونستم به اون حد از گرسنگی برسم مگر ماه مبارک رمضان که روزه بودم .
این فقط بخاطر بخش دوم یعنی ذهنم بود.
بعد از ۲۲ سال تلاش و رنج چه فیزیکی چه روحی و روانی و خستگی و درماندگی با لطف خداوند با سایت آشنا شدم ،حرفهای تازه ،آموزش های جدید چه روزهای خوبی بود و چقدر لذت بخش انگار مادری پس از سالها گمشده اش رو پیدا کرده بود .
شروع کردم به خوندن و دیدن و گوش کردن و نوشتن و لذت بردن همون روزهای اول دیگه ولع به خوردن نداشتم ،تنفرم از خودم رو رها کردم .
بار سنگین چاقی رو گذاشتم زمین .
به مرور زمان که با افکارم آشنا شدم یک سری باورهای اشتباه رو شناسایی کردم مثل همین دور ریختن غذاهای اضافی که باور اساسی و مهمی برای من بود و زمان زیادی برد تا تونستم ازش رها بشم .
باور ترس از گرسنگی که هنوز گاهی دارم .
نمیدونم چطوری آموزش ها رو که می بینی بدون اینکه کاری کنی رفتارت درست میشه. من تا اینجا واقعا کار خاصی نکردم ولی مهم ترین نکته برام حذف زمزمه های ذهنم بود همش چی بخور ،چی نخور ،کی بخور متاسفانه الان برای خودم رفع شده ولی در پسرام هست و اونا مرتب از من می پرسن چی بخوریم .😔😔
من از سال ۱۴۰۰ با شما آشنا شدم ولی زمان آشنایی و تا چند وقت پیش فقط فکر می کردم باید با ذهن لاغر بشم و کاری به عملکردم نداشتم چون خیلی افکارم خودش تغییر کرد ولی از یک جایی فهمیدم که باز نیمه ی دوم که ذهن است رو گرفتم و نیمه دیگه رو رها کردم .
حالا می دونم که دوقسمت باید در کنار هم باشن تا نتیجه تناسب وجود داشته باشه .
استاد عطار روشن میدونید چی فهمیدم اینکه من الان بدون زمزمه ها و مزاحمت های ذهنم راحت می تونم از خیلی چیزها بگذرم و نخورم .
الان با آموزش ها می تونم بگم من گرسنه هستم یا نه ،من سیر شدم ،من میل ندارم .
بوی نون تازه منو به هوس نمی اندازه اصلا بهتون بگم همیشه توی خیابان بوی کباب و همبرگر و بعضی غذاها رو حس می کردم الان اصلا متوجه نمیشم و گاهی پسرم که همراهم هست میگه مامان عجب بوی کبابی میاد و من بهش میگم من متوجه نشدم .
الان وقتی می خوام برنج خیس کنم توی ذهنم کمتر مرور میشه بیشتر بریز کم نیاد .
زمزمه های ذهنی مثل مرگ بودن برای من واقعا منو خسته و کلافه می کردن دوست داشتم برم بمیرم و تموم بشم .
دارم تازه نفس می کشم .
ذهن آرام گرفته .
میدونم باید ادامه بدم تا همه چی درست بشه .
دنیای من با تناسب فکری عوض شد و من دوباره از نو شروع به زندگی کردم .
اینبار هر دو جنبه رو با هم انجام میدم مثل دو بال یک پرنده مثل کار و اندیشه .
وقتی دو بال پرواز رو داشته باشم می تونم بپرم .
من باید دو بال پروازم رو هر روز با هم تقویت کنم تا مثل دو بال عقاب اینقدر قوی بشن تا منو به اوج آرزوهام برسونن .
نوشتن از دستاوردهایی که از سایت تناسب فکری داشتم واقعا زیادن و هر چی از تغییرات بنویسم بازم کمه تازه اینا فقط مربوط به تناسب اندام بود و تغییرات در تمام جنبه های زندگی داشتم که چون متنم خیلی طولانی شد از نوشتنش صرف نظر می کنم .
خدایا شکرت .
استاد عطار روشن هیچ تشکر و قدردانی نمی تونه محبت شما رو به من دوستان من به جا بیاره .
خوشحالم که خدایی دارم بس قادر و نیرومند و پاداش شما رو در دستان توانای اون می بینم پس خیالم راحته که محبت شما با محبت پرودگارم پاسخ داده میشه .
در پناه خدا باشید 🙏🌷
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزیزم ودیگر دوستان هم مسیرم
این فایل فوق العادست واقعا گنجه چقدر واضح وگیرا توضیح دادن استاد واقعا شما بی نظیرین
وجود ما از بخش فیزیک ومتافیزیک تشکیل شده
بخش فیزیک یا همون جسم ظاهری ماست که جهان رویتش می کنه وقابل دیدنه وملومسه برای جهان اما بخش متافیزیک ذهن ماست که چون قابل دیدن نیست ورویت نمی شه توسط جهان در بحث چاقی بهش پرداخته نمی شه
جهان فقط به بخش قابل دیدن یعنی تجمع چربی در بدن وچاقی جسم توجه می کنه برای همین رژیم غذایی وورزش رو چاره کار می دونه وبه این بخش می پردازه اینکه بدن رو تحت محدودیت بگذاره تا اون اثر غذای اضافه که تبدیل به اندوخته وچربی شده رو از بین ببره تا حدودی
اما اون بخش دوم که مغز وذهن ما هست عامل وبه وجود اورنده اضافه وزن جسمه عاملی ترغیب شدن به خوردن وزیاده رویی در خوردنه
ما در رزیم هایی غذایی با مخدودیت غذایی وحذف مواد پر کالری می تونیم وزن اضافه رو کاهش بدیم درست مثل فردی که اعتیاد داره ومواد رو بهش ندی ونزاری بهش دسترسی داشته باشه ماهم با دستور رژیم ومنع کشدن وپرهیز از خیلی از غذاها در واقعه مواد اعتیاد اور رو از بدن می گیریم با این کار درسته جسم تعقیر می کنه اما چون اون بخش دوم یا متافیزیک که ذهن ومغز ماست وعامل به وجود آورنده این اعتیاد هست تعقیری نکرده دوباره فرد رو ترغیب می کنه به مصرف یا به پر خوری وبه راحتی این کار صورت می گیره
ما در هر رفتاری که چه از خودمون سر بزنه چه دیگران باید ذهن رو تعقیر بدیم تا اون رفتار تعقیر کنه با پند وموعظه. نصیحت تعقیر نمی کنه
برای تعقیر شرایط در هر موضوعی علاوه بر اینکه فکز ونگرش باید تعقیر کنه باید خودش شخص هم بخواد. همکاری کنه وبه این پذیرش برسه که هرچی هست در ذهن او ودر باور واندیشه او نشاعت گرفته
یه فرد معتاد رو هزار بار ببر کمپ هزار جور قسم بخوره هزار جور تعهد بگیر ازش تا وقتی که نپذیره برای تعقیر کزدن باید خودش هم بخواد وشروع کنه وبپذیره علت در وجود خودشه بی فایدس تا بیاد بیرون وخاطرات مصرف یادش بیاد ودر شرایط قبل قرار بگیره همون رفتاز قبل رو تکرار می کنه ومواد رو مصرف می کنه
فرد چاق هم اگه بره کمپ ترک چاقی شاید اونجا مدتی بهش کم غذا بدن غذای رژیمی بدن ورزش بهش بدن وکاهش وزن پیدا کنه وبا تناسب بیاد بیرون اما طولی نمی کشع که دوباره چاق می شه چون عامل اصلی وخالق چاقی کار خودشو می کنه وراهشو پیدا می کنه تا دوباره شخص رو ترغیب کنه به تکرار رفتارهای گذشته
در مورد لاغری با ذهن هم فرد ابتدا باید بپذیره علت چاقی در وجود خودشع ودنبال دلیل وتوحیه برای چاقی نباشه وخودش هم بخواد از طریق ذهن لاغر بشه تا این اگاهی ها در وجودش ونفوذ کنه وگرنه فقط یه شنودندس وهیچ فایده ای نداره
من تا قبل از شرکت در دوره سرزمین لاغرها هر روشی برای لاغری استفاده کردم فقط بخش فیزیک رو در نظر گرفتم وروش کار کردم وکاری به بخش متافیزیک نداشتم وقتی رژیم می گرفتم اونقد گرسنه می شدم که بدنم از شدت ضعف می لرزید با فکر به غذهای موزد علاقم واینکه تو ذهتم اونارو تجسم می کردم وازشون می خوردم به خواب می رفتم چون از شدت گرسنگی خوابم نمی برد من چون همیشه پرخوری رو عامل چاقیم می دونستم واز همه غذها وعمل خوردن می ترسبدم وقتایی که تصمیم به رژیم می گرفتم کلا همه غذها رو حذف می کزدم ویه مقدار جزعی سبزیجات وجبویات آب پز می خوردم برای همین وقتی بدنم کم می آورد ولعم برای خوردن چندین برابر می شد ونمی تونستم جلوی خودمو بگیرم ودر زمان کوتاهی به وزن قبلی برمی گشتم چون ترموستات ذهی من روی وزن قبلی تنظیم بود وتمام توانش رو به کار می برد تا منو به اون عدد وزنی برگردونه
اما این مدت که دز دوره بودم واز آموزش های ذهنی استفاده کزدم بر عکس بخش فیزیکی من اصلا کاری با خوردن وچه زمان خوردن. چه نوع خوزدن نداشتم من اومدم روی ریشه چاقی اون ابتدای ابتدای ریشه گیری چاقی در وجودم کار کردم
ودرکنارش با گوش دادن به فایل هایی انگیزشی وانرژی بخش شوق. ذوقم به سمت متناسب شدن تقویت شد ومن هر روز مشتاق شنیدن واصلاح باورهای اشتباهم بودم اونقد غرق این یادگیری بودم وانقدر با توافق ذهنم به ارامش رسیده بودم که کلا خوردن رو فراموش کردم بدون اینکه بخوام وزحمتی بکشم وتلاشی بکنم میلم خود به خود به غذاها کم شد دیگه حرص وولعی نداشتم دیگه خوردن عامل شادی ولذت وتفریح من نبود این کار اصولی روی ذهنه که خواه نا خواه جسم رو تحت تاثیر خودش می زاره جسم دنبال رو ذهنه ذهنه که فرمانده ونفر اول مملکت وجود ماست اگه ذهن تعقیر کنه واصلاح بشه صد درصد جسم تعقیر می کنه اما اگه جسم تعقیر کنه ذهن می تونه اونو به حالت اول برگردونه ولی جسم این توانایی رو نداره
جسم وذهن هر دو باید باهم همسو باشند همان طور که استاد در جلسه آخر ورود به ضمیر ناخداگاه فرمودند بخش فیزیک ومتافیزیک در کنار هم وهم راستای هم باید حرکت کنند تا تناسب به دست بیاد
کار کردن به تنهایی روی جسم بی ونتیجه است همان طور که اگر روی ذهن کار کنی ولی آموزه هارو در جسم به عمل در نیاری بی فایده است
در دوره های آموزشی روح وذهن وجسم با هم هماهنگ می شن وشخص اولین دستاوردش آرامش وبعد احساس خوبه واین دوکمک می کنه تمایلات جسم هم به تعادل برسه وباهاشون هماهنگ بشه
می دونم خوب ننوشتم وحق مطلب رو ادا نکردم اما این فایل برای من خیلی خیلی با ارزشه مثل بقیه فایل ها وحتما چندبار دیگه گوش می دم
خدای خوب ومهربانم بسیار خوشحالم برای کسب اگاهی این بخش واز تو معبود بی همتایم سپاسگزارم
من دوباره برگشتم….و اومدم سایت و اولین فایلی که دیدم این بود که بازش کردم…از خدا خواستم این بار کمکم کنه که هی وسوسه ی رژیم و وزن کردن و خود سرزنشی میاد سراغم….
خودم هم اراده میکنم…
از تو حرکت از خدا برکت.
باز هم به خودم خوش آمد میگم انگار برگشتهم پیش خانواده ام
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و تغییر کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
پس در جامعه ما به این شکل که اگر بخوای لاغر بشی باید ا مواد غذایی کمتری مصرف کنی و با رژیم اینا میان این کارو انجام میدن و هیچ فایده هم نداره
و بارها تجربه کردیم که کلی رژیم گرفتیم دمنوش و …استفاده کردیم اما تاثیری نداشته دوباره برگشتیم سر جای اولمون
و تا زمانیکه فرمولهای ذهنی ما تغییر نکنن ما لاغری ماندگاری نخواهیم داشت ما رژیم میگیریم ولی داریم مواد غذایی رو حذف یا کم میکنیم تغییری در فرمول ذهنی پا ایجاد نشده
در نتیجه بعد از دوره رژیم ذهن ما جسم ما رو هم برمیگردونه به همون شکل قبلی که تصویر ذهنی درباره اون شکل داشتیم که همون چاقی
و برای تغییر کردن باید نگاهمون به اون موضوع تغییر بدیم در نتیجه باعث میشه فکر ما تغییر کنه و وقتی نگاه ما فکر ما تغییر کنه ما تصمیمات متفاوتی میگیریم و در نتیجه نتایج ما هم تغییر میکنه
پس برای تغییر یک موضوع یا مشکل یا مسئله
اول باید نگاهمون تغییر بدیم ببینیم چه نگاهی نسبت به این مشکل من دارم چه افکار منفی در ذهنم درباره اون مشکل دارم اونها رو باید تغییر بدم
مثلا من میگم ای بابا چند ماه شد دارم تلاش میکنم هنوز یه مشتری هم ندارم دیگه این نگاه نباید داشته باشم
من میگم نه عزیزم خداوند زحمات تو رو بی نتیجه نمیذاره تو میبافی در پیجت قرار میدی خداوند داره مشتریها رو گلچین میکنی بهترینها رو به سمت تو هدایت میکنه تا بیان باعث بشن پول وارد زندگیت بشه
پس من اول نگاهم تغییر بدم در نتیجه وقتی نگاهم تغییر میکنه حتما حتما فکرم هم تغییر میکنه که دیگه اون نگاه قبلی ندارم و وقتی این روند تکرار بشه
من امیدوار میشم سعی زیادتری میکنم بهترین خودم ارائه بدم تصمیات بهتری میگیرم مثلا میگم بذار از یوتیوپ ویدئو ببینم لباسهای جدیدتر رو یاد بگیرم ببافم این میشه تصمیم جدید من و وقتی من حاصل این تصمیم که بافت یه لباس جدیدتر رو در پیجپ بذارم
مشتری هایی میان از اونها خوششون میاد اونو از من میخرن باعث میشن پول وارد زندگی من بشه
امیدوارم این مبحث خوب درک کرده باشم و باعث میشه این مشکل من حل بشه
و برای هر مشکل همین روند باید در پیش بگیرم که فرمولش میشه تغییر نگاه بعلاوه تغییر فکر بعلاوه تصمیمات بهتر مساوی با نتایج خیلی فراتر از انتطار من خدایا شکرت
من تمام اقداماتی که قبلا برای لاغری انجام دادم همه همه فقط بخش جسمی رو بهش فشار آوردم و فایده هم نداشته
حالا به روشهای مختلف خوردن دمنوشهای تلخ و بی مزه خوردن قرصهای لاغری تند و تلخ استفاده کم کردن یا نکردن مواد غذایی استفاده از کمر بند لاغری و استفاده از رژیمهای متعدد و گوناگون در نهایت تصمیم به دائم الرحیم بودن یعنی همیشه در رژیم باشم و همه شون نتایج ماندگاری برای من نداشتن
من از وقتی از آموزشهای ذهنی استفاده کردم یعنی اگر بگم زندگیم کلا تغییر داشته که نه ولی خیلی شاید ۹۰ درصد زندگی من تغییر کرده
فقط بخاطر استفاده مداوم از آموزشهای ذهنی
من اول فکر میکردم من نمیتونم لاغر بشم انگار فایده نداره من محکوم هستم تا آخر عمرم چاق باشم اینا تغییر کرده
خدارو شکر آرامش الهی رو تجربه کردم خدارو شکر درک کردم که منم میتونم لاغر بشم خدارو شکر روند لاغری من دوباره شروع شده
من تغییرات رو دارم زندگی میکنم
اینم درک کردم لاغر شدن دست منه مسئولیتش بعده گرفتم خودم باعث چاقی خودم شدم حالا هم مسئولیت لاغر شدنم میپذیرم خودم باید تلاش کنم لاغر بشم
من ایمان دارم که وقتی فرمولی در دهن من تغییر کنه نتایج خیلی فراتر از انتطار رو برای من به ارمغان میاره
من درک کردم که من دارم آموزش میبینم لاغر شدن من در این مسير الهی قرار دارم خداوند منو هدایت کرده تا در این مسير الهی باشم پس حق منه پس طبیعی که من لاغر و لاغر و لاغر تر بشم
و این مسیری که خداوند برای من در نظر داشته و ایمان دارم که خداوند اشتباه نمیکنه خداوند در من این توانایی رو دیده در من این توانایی رو از قبل قرار داده پس نتیجه من چیزی جز لاغری نخواهد بود چه من بخوام چه نخوام
خداوند منو از اول خلقتم لاغر آفریده بود من به اشتباه از یه سنی فرمولهای ذهنی خودم تغییر دادم چاق شدم و الان که دوباره دارم فرمولهای که به اشتباه تغییرشکل دادم چاق شدم
دوباره تغییر میدم از مسير الهی پاکشون میکنم پس در نتیجه من دوباره وارد اون مسیری میشم که خداوند از اول خلقتم برای من در نظر داشته که سلامتی و تناسب اندام ایده الم بوده که شاد بودن که خوش بودن که شغل داشتن که درآمد کسب کردن که ارتباط عالی با دیگران داشتن که ارتباط عالی با خداوندم داشتن که کلی بگم تجربه و زندگی و خوشبخت بودن
پس من هم بزودی خوشبختی رو تجربه و زندگی میکنم خدایا خیلی دوستت دارم خدایا ممنونم خدایا متشکرم خدایا سپاسگزارم
خدایا ممنونم که به من کمک کردی تا به بهترین شکل ممکن فرمولهای اشتباه ذهنم شناسایی کنم اونها رو تغییر بدم دوباره در مسیر الهی تو خدای مهربانم گام بردارم
البته استاد عزیزو گرامی و عالیقدرم زحمات شما رو هیچ وقت فراموش نمیکنم بینهایت به توان تیلیارد سپاسگزارم برای تک تک کلماتی که به من آموزش دادید منو وارد دنیای کوچک خودتون کردید تا منم بتونم زندگیم تغییر بدم دنیای کوچک خودم بسازم بینهایت سپاسگزارم
با سلام. خیلی عالی بود این فایل ، من با خودم این مثال رو مرور کردم که انگار وقتی یک کارخانه دچار مشکل بشه به جای تغییر مدیریت یا سیاست های کلان ، مدام انبار کارخانه رو کوچک و بزرگ کنند . برای بدن هم چنین اتفاقی میوفته ، معده محل ذخیره ی غذا نیست بلکه محل هضم غذاست عضوی که رئیس این بدن هست معده نیست ولی ما مدام روی تغییر اون اصرار داریم.
من همیشه می شنیدم که میگن معده ات بزرگه که هرچی میخوری سیر نمیشی .. نتایجی که از رژیم ها گرفتم هیچ وقت ماندگار نبوده، ولی همیشه دنبال یک روش دیگر بودم تا لاغر باشم چون آگاه نبودم بخش مهم در تغییر جسم من فرمول هایی هست که در ذهن ذخیره شده نه غذاهایی که در بیرون وجود داره.
سلام به همگی
خواهر من همیشه میگفت هر وقت معتاد تونست ترک کنه ما هم لاغر میشیم چون نمیتونیم غذا نخوریم خوب این هم جز باور های اون بود ولی من میدونستم لاغری شدنیه به شرطی که رفتارها درست بشه ولی خوب نمیشد الان با لاغری ذهنی رفتارها درست شده خوب وقتی رفتار درست بشه عذاب وجدان و سرزنش هم نیست و در واقع ما به چیزی فکر نمیکنیم وقتی به چیزی یعنی چاقی ،خوردن ،ترس از چاقی و….فکر نکنیم ما خود به خود لاغر میشیم
من اولین باری که با مبحث رژیم آشنا شدم اون آقای دکتر در کتابش گفت مغز چاق فرمان به بخور بخور میده مغز لاغر فرمان به نخور نخور خوب حالا رژیم بگیرید من همیشه میدونستم که یه جای کار میلنگه اگر مغزه که رژیم چی میگه ولی خوب راهی هم به ذهنم نمیرسید
ولی امروز خدا رو شکر میکنم که اینجا هستم و میدونم لاغری فقط و فقط ذهنی است
خدایت شکرت ۲۲۰
سلام ودرود بر استاد بزرگوارم عطا روشن
تفکر جهانی براین مبنا هست که لاغری فقط با کمخوردن و فعالیت بیشتر داشتن بدست میاد وافراد چاق در همه جای دنیا با هر فرهنگ و زبانی که هستن بر این باور هستن که باید با انجام این دو کار به نتیجه برسن
البته خود ماهم از این گروه بودیم ونگرش مون به همین شکل بود و گاهی اوقات نتیجه های خوبی هم میکرفتیم وتلاش میکردیم رنج میکشیدیم ولاغر هم میشدیم ولی این لاغری اصلا ماندگار نبود وبعد از مدتی دوباره به وزن اولیه برمیکشتیم و دوباره از اول با یه روش دیگه و رژیم غذایی جدیدی شروع میکردیم واین چرخه برای همه افراد چاق آشنا هست ولی همیشه هم چاق بودیم ولاغری ماندگاری نداشتیم خب این باور جهانی بود وافراد کمی به این فکر میکردن که میشه روش دیگری هم باشه که با فکر و ذهن لاغر شد و لاغر ماند هنوز هم هستن افرادی که دارن با اون روش قبل خودشون متناسب میکننن یا روشهای جدید هم امروزه خیلی طرفدار پیدا کرده همین روش کوچک کردن معده هست که بازهم فرد روی جسمش انجام میده و هرگز تمرکزی روی ذهن وجود نداره و بعد از عمل هم باید بازهم مراقب خوزذنهایش باشد تازه از قبل هم بیشتر باید مراعات کنه برای خوردن یا نخوردن
همه این مشکلات از باور های اشتباهی هست که در ذهن افراد چاق وجود داره که باید برای لاغری کم غذابخورن یا از مواد غذایی خاصی استفاده کننن تا لاغر بشن وکار ذهن هست .ولی همه این افراد ذهنشون چاق هست وفقط جسمشون لاغر میشه ولی ذهن همچنان چاق باقی میمونه ودلیل برگشت وزن هم همین هست وقتی ذهن بی خبر هست از رفتاری که داری با جسم میکنی هرگز موافقت نمیکنه وباهم همسو نمیشن وداعم در تضاد هستن و نتیجه همین میشه که افراد مدام لاغر میشن و دوباره چاق میشن
حتی در مورد بیماری هم همین طور هست گاهی اوقات بیماری جسمی با دارو و درمان کردن هم خوب نمیشه چون که فرد ذهنش درگیر بیماری هست و هیچ پزشکی هرگز نمیتونه ذهن افراد رو درمان کنه و جسمش رو درمان میکنه و ذهن کاملا شخصی هست و تا زمانی که اون فرد خودش نخاد بیماری جسمش هم خوب نمیشه
نمونه زیادی در زمان بیماری کرونا دیده بودم اطرافم که افراد ی که بیماری جسمی شون بهبود پیدا کرده بود ولی چون در ذهنشون این بود که این بیماری کشنده هست باور کرده بودن و ترسیده بودن و فوت کردن واین نشون دهنده قدرت بالای ذهن در انسان هست که چقدر میتونه روی جسم تاثیر بزاره قدرت ذهن هر فردی هست که میتونه بهش باور لاغری رو بده و تاثیرش رو روی جسمش مشاهده کنه
من هم بارها در گذشته با همین باورهای اشتباه روش های گوناگون رژیم گرفتم و نتیجه ای هم نداشت وفقط رنج کشیدم و روح و روانم آسیب دید در حالی که آگاهی نداشتم و از قدرت ذهن بی اطلاع بودم
با ورود به سرزمین قشنگ لاغری و تناسب ذهنی دنیای جدیدی به رویم باز شد با تفکرات و باورهای جدیدی که در من شکل گرفت متوجه این شدم که با سختی دادن و ورزش کردن و نخوردن هیچ نتیجه ای نمیگیرم واین ذهن انسان هست که میتونه همه چی رقم بزنه وفقط این خود من هستم که میتونم با تصمیم درست گرفتن و احساس خوب داشتن به همه تغییراتی که دوست دارم برسم و لذت ببرم
در این مدت آنقدر معجزات کوچیک و بزرگی در زندگی خودم دیدم که حتی موضوع لاغری در درجه دوم اهمیت برام قرار گرفته وباور کردم که انسان چقدر میتونه با افکارش زندکی شوتغییر بده فقط باید بخواهی و باور کنی وتغییر کنی و نتیجه عالی رقم میخوره
خدارو شاکرم که به این راه مقدس هدایت شدم انتخاب شدم وبه لطف آگاهی های نابی که استاد در اختیارم قرار داد تبدیل به انسانی جدید با افکار جدید وباورهای جدید بشم و بتونم کیفیت زندگی رو بالا ببرم وبه خود شناسی و خدا شناسی عمیقی برسم که باورش حتی برای خودم هم سخت هست
آرزوی سلامتی و تندرستی دارم برای استاد عطا روشن
سلام استاد
نگرش و تفکر ما به هر مساله نقشه ی مسیر و تجربه و نتایج ان را برای ما مشخص میکند و این درتمام جنبه های زندگی ما تاثیر میگذارد
این تفکر برای لاغری درتمام جهان یکی است 1- کمتر بخور 2- بیشتر فعالیت داشته باش
چون فکر میکنند محدودیت باعث میشود که ان مساله حل شود مثل ترک اعتیاد
چه چیزی باعث ترغیب افراد به پرخوری میشود ؟ ما براساس فرمانهای مغزی پرخوری میکنیم و تا این فرمانهای مغزی درذهن تغییر نکند ما هرگز لاغر نمیشویم و پرخوری ما اصلاح نمیشود و همه به خاطر تاثیر فرمولهای مغزی است که تاثیر بر رفتار و عملکرد ما نسبت به مواد غذایی میشود
تنها راه حل برای تغییر درهر کاری چیست ؟ تغییر فرمانها و فرایند ذهنی است و تا زمانی که فرمانهای ذهنی تغییر نکند هیچ مسیری تغییر اساسی نمیکند چون جسم ما براساس تغییر افکار ما کم کم تغییر میکند .
من قبل از اشنایی با این مسیر بارها تصمیم به لاغری گرفتم و از انواع رژیمها – پیاده روی – باشگاه برای چربی سوزی – دمنوشها – قرص های لاغری و… استفاده کردم و چون افکار و فرمولهای ذهنی خود را نسبت به لاغری تغییر نداده بودم شاید با محدودیت و فشار به جسم چند کیلویی لاغر میشدم ولی با رها کردن به سرعت دوباره چاق میشدم چون موافقت مغز خود را که فرمانده بدن من بود را برای تغییر جسم بود جلب نکرده بودم و چقدر درطول مسیر لاغر شدن احساس من بد بود و همیشه درنهایت ان را رها میکردم وخدارا شکر من از طرف خداوند هدایت شدم به این سایت و چقدر افرادی که تغییرات را درمن میبینند و میپرسند چطور لاغر شدی و ادرس را میگیرند ولی چون موافقت ذهن و باورهای قبلی را دارند هیچکدام به این مسیر وارد نمیشوند و افرادی که تصمیم قاطع نگرفتند بعد از وارد شدن بعداز مدتی رها میکنند چون طبق نگرش قبلی باید چیزی دراین مسیر تجویز شده باشد که بخورند و لاغر شوند و هنوز باور ندارند که با تغییر فرمولهای ذهن میتوان لاغر شد و اصلا به تغییرات و نشانه های کوچک درخود توجه نمیکنند مثل ولع خوردن . من از وقتی دراین مسیر هستم به راحتی از کنار خیلی از غذاها که قبلا انها را بسیار دوست می داشتم میگذرم و اصلا افکار منفی درذهن نمیتوانند من را ترغیب به خوردن کنند چون فرمولهای ذهن من تغییر کرده و من تصمیم قاطع گرفتم که با انجام تمرینات دررفتار و عملکرد خود نسبت به مواجه شدن با مواد غذایی رفتار کنم و دقیقا به پیغام سیری و الارم گرسنگی خود توجه میکنم درحالی که قبلا فقط برای تجربه بیشتر لذت خوردن غذاهای بیشتری را میخوردم درحالی که گرسنه هم نبودم .
ووقتی بدانیم که تاثیر چاقی برجسم – ذهن – فعالیتهای اجتماعی چقدر برای ما مضر است و باعث کاهش طول عمر مفید ما میشود و با برطرف کردن چاقی ما میتوانیم چقدر ازاین زندگی لذت ببریم و مدت زمان بیشتری زندگی کنیم هرگز از این مسیر درست خارج نمیشویم فقط باید به این مسیر اطمینان داشته باشیم و ان را رها نکنیم که سعادت و خوشبختی ما درهر دو جهان را به همراه دارد و چقدر احساس ما نسبت به خداوند و خود ما تغییر میکند و با تغییر نگرش خود به دنیای جدیدی پا میگذاریم و دران احساس شادی و رهایی داریم و با یاد گرفتن افکار به اجسام درزندگی تبدیل میشوند چقدر اتفاقات خوبی را برای خود رقم میزنیم .
بنام حضرت عشق..و با درود فراوان خدمت استاد عزیز وهم مسیران … به نظر من منو بعنوان سلطان رژیمهای ناموفق باید معرفی کنن یاد .اونروزهایی میوفتم که از زندگی خسته شده بودم از یک طرف طعنه های اطرافیان .از طرفی دیگر وقتی خودم را در آینه میدیدم بیشتر از زندگی وخودم متنفر میشدم .تا اینکه با رژیم فیتمیس آشنا شدم و شروع کردم .خداییش ۱۰ کیلو کاهش وزن داشتم وقتی پنج دوره تموم شد به خیال اینکه دیگه نباید کاری کنم واین کاهش وزنم پایدار میمونه رها کردم .و بعداز مدتی برگشت وزنمو میگم ..پیام دادم گفتن نباید رها میکردی باید ادامه میدادی تا به نقطه امن وزنی می رسیدی .ای خدا !!!!من باید چیکار کنم گفتن باید رژیم بگیری و این بار رژیم برلیان 🤔خلاصه اون رژیمم گرفتم و شروع کردم مگه حالا وزنم کم میشد شاید حرکت حلزون سرعتش بالاتر از سرعت کاهش وزن من بود دیدم با این رژیم نمیشه رفتم سراغ یکی دیگه .رژیم ساناز .رژیم الناز ووووو…بعد زدم تو خط دکترا .رژیم دکتر کرمانی ..دکتر علیمردانی.وووو..رژیم توربو .رژیم فستینگ ووو..دیگه هم خودم هم جسمم هم روحم خسته شده بود .درمانده ورانده از همه جا ،،رفتم در خونه خدا گفتم خدایا تو به دادم برس .تو کمکم کن .وبسیار گریه کردم .شاید اگر حرف اطرافیانم اذیتم نمیکرد اینقدر از خودم متنفر نمیشدم .خلاصه گوشیمو برداشتم دیدم توی یه کانالی تبلیغ کرده لاغری با nlpزدم تو گوگل صفحه که باز شد چند تا ویدئو دیدم که لاغری با ذهن بود واستاد صحبت میکردن .با خودم گفتم این دیگه چه روشیه.. ویدئو رو باز کردم و گوش دادم برام جالب بود دیدم قسمت دوم وسوم هم داره .اونارو هم گوش دادم انگار همون آن حالم بهتر شد صبح که از خواب پاشدم دیدم حالم به خاطر یه چیزی خوبه ولی نمیدونستم برای چی بود شاید شما هم تجربه کرده باشید .یک دفعه یادم به حرفای استاد افتاد و دلیل حال خوبمو پیدا کردم .با ذوق وشوق رفتم توی گوگول .دوباره ویدئو.ها رو باز کردم .دفتر آوردم ومو به مو هر چی استاد میگفتنو نت برداری کردم .ای خدا هدایتتو شکر .چقدر تو مستجاب الدعوتی.و تا الان که این نوشته رو مینویسم .خداروشکر اکثر روزا حال دلم خوب هست و فهمیدم که باید ذهنم رو پاکسازی کنم تا جسمم متناسب شود وعوامل بیرونی اگر هم تاثیری داشته باشن گذراست .با تشکر.
سلام استاد
فایل عالی ومهمی بود سپاس از شما
متن نوشتاری کامل و پرازآگاهیی نیز درآن بود که مطالعه کردم
بهر حال مادراین مسیر هستیم و میمانیم برای همیشه
برای ذهن وجسمی پایدار ومملو از افکار لاغری و جسمی سرشاراز رفتار متناسبانه 🙏
به نام خدا
خداوند را شاکرم من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم….
این فایل خیلی خوب بود و به موقع. حداقل برای این روزهای من. حال من زمانی خوبه که خودم تصمیم بگیرم خوب بشه. تا زمانی که خودم نخوام هیچ اتفاقی نمی افته. خیلی از ماها(دوستان تناسب فکری)به صورت کاملا اتفاقی وارد این سایت شدیم. به نظرم ماها انسان های با انگیزه بالا هستیم. هیچ عجله ای نداریم و مهمتر از همه خودمون رو خیلی دوست داریم.
این سایت ارزشمند رو به خیلیا معرفی کردم. ولی هیچ کدوم نمیان. منو میبینن که تغییر کردم، ولی باز نمیان. چون اونا خودشون از درون نمی خوان.
من واقعا یه زمانی از اضافه وزن خسته شدم. آخرین بار حدود ۵ کیلو در عرض دو ماه زیاد کردم. غصه خوردم و لاغری با ذهن رو سریع شروع کردم. الان و هیچ وقت دوست ندارم به روزهای گذشته بگردم. چون احساس چاقی زیاد داشتم. فکرم چاق بود. حالم بد بود . از خودم متنفر بودم.
فقط وضعیت جسمی من نبود که منو اذیت میکرد، بلکه روحی بیشتر اذیت بودم.
ولی وقتی چند تا فایل گوش دادم همه چی تغییر کرد. خدا صدای منو شنیده بود که به این سایت هدایت شدم. من بدن رو دوست دارم. من فکرم رو دوست دارم. از همون روز می دونستم من به تناسب می رسم. چون میدونستم اینجا راه درستیه. شخصی اینجاست که حرفهاش از ته دله. فردی که خودش یه زمانی اضافه وزن داشته و با پشتکارش تونسته الان به تناسب برسه. اندام این فایل شما رو دیدم و با اون عکستون مقایسه کردم. خیلی تغییر کردین. فقط جسم شما نیست که تغییر کرده. شما درونی تغییر کردین. خدا رو شکر و برای شما خیلی خوشحالم
امیدوارم همه ی دوستان هم نتیجه بگیرن….
تمام دوستان تناسب فکری میدونن با سه ماه داخل سایت بودن، نگرش همه تغییر می کنه. خود من وقتی داخل دورهمی ها مینشینم، حداقل نیم ساعت در مورد چاقی حرف میشنوم. میدونم که اونا راه اشتباه رو میرن و راه درست رو نمیدونن. تا زمانی که خودشون نخواسته باشن و گوش شنوایی نداشته باشن، داخل این سایت ارزشمند هدایت نمیشن
به امید روزهایی بهتر از امروز برای همه 🌹
با سلام به دوستای خوب و استاد عزیزم
نگرش و تفکر برای پرداختن به هر مسئله یا موضوع مسیر حرکت و تجربه و نتایج رو مشخص میکند .مثلا وقتی ما میخواهیم لاغر شویم رژیم میگیریم یا ورزش یا باشگاه میرویم یکسری کارها مربوط به غذا یا فعالیت جسمی داریم .
نگاه کل جهان به مسئله ی چاقی یا ورزش و رزیم هست یک مجموعه اقداماتی ترکیبی از ورزش و رژیم است بیشتر روی جسم کار میکنند نه ذهن .
بیشتر برای حل مسایل از ذهن استفاده نمیکنند مثل چاقی و اعتیاد
مثلا برای حل مسئله اعتیاد یک یا تنبیه یا زندانی کردن و دو کمپ میبرند ولی در اصل به ذهن که همه چی و منشا ذهنی هست کار ندارند .
در چاقی هم دو عامل یا رزیم میگیرند یا ورزش میکنند و هر موضوعی در زندگی تکرار میشه و نتیحش نارضایتی هست .
چاقی بیشتر روی ذهن مثلا اعتماد به نفس و مشکلات زانو درد و روح ادم ضربه میبیند ولی ما با حذف کردن مواد غذایی مثلا میخوایم به وزن ایده ال برسیم .
بخش دوم فرمول ها و تصاویر دهنی و دلایل و علت های هست که ما رو ترعیب میکند به انجام اون کارها.مثلا ترغیب به پرخوری یا دایم سریخجال میرویم و هله و هوله میخوریم و در اخر دچار عذاب وجدان میشویم و بی نهایت عامل محیطی هست ترغیب میشویم به خوردن و این عمل هی تکرار میشه و ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم که همش عوامل ذهنی چاقی هست.
موصوع چاقی یک عذا و تاثیرات پیرامون بر غذا برجسم است و دکم ترغیب های ذهنی و رفتن به سمت غذا و قابل دیدن هم نیست و مختص خود هر فرد است که باید از ذهن پاک کرد.
فرایندی است که به همکاری خود فرد دارد تا در ذهن پاک بشه این عوامل آن چیزی است که باعث بروز رفتار و بحث این افکار و نگرشهای ذهنی میشود.
ما بایر خودمان بخواهیم تعییر کنیم و بپذیزیم من باید تغییر کنم با اموزش جدید و تمرین حل کردن و … و با این کارها میشور سرعت اضافه شدن فرمول های دهنی رو کندتر و فرمول تناسب اندام کارشو انجام میدهد و حقایق روشن میشود .
با سلام و عرض ادب تغییر ات در تمام جنبه های زندگی ما از زمانی شروع میشه که مسولیت قبول میکنیم میپذیریم که خودمون باعث و بانی هر اتفاقی در زندگی مون هستیم به نظر من همونایی که خودشون هم قرص و دارو ژل و قهوه و… را تجویز میکنند برای لاغری دیگران به این موضوع پی بردند که همه ی این چیزها بی فایده هست ولی چونکه یک تجارت پر درامد و جهانی هست هرگز دست از فروش محصولات لاغری خود برنمی دارند و مشکل ما هم همین جاست که فقط به ظاهر نگاه میکنیم و همیشه میخواهیم ظاهر مون رو درست کنیم ولی یه چیز خیلی مهم تر که باید در صدر تمام تغییرات قرار بگیره ذهنمون هست تغییر ذهن باعث تغییر در زندگی ما میشود دوستی دارم که چندین سال هست مرتب باشگاه میره خودشو زجر میده همیشه رژیم هست حالت افسردگی داره و به تناسب رسیده ولی هر وقت میاد خونه ما با این که من قبلا با این روش اشنا نبودم ولی از بعضی رفتارهاش برداشتم این بود که چقدر داره زجر میده خودشو چقدر دلش میخواد غذا بخوره ولی خودشو محدود کرده همیشه بهش غبطه میخوردم که چه اراده ای داره ولی الان دیگه من به خودم میبالم با اینکه شاید زیاد وزن کم نکردم ولی اشتهای من نسبت به قبل خیلی خیلی کم شده قبلنا مگه من سیر میشدم همیشه مثل قحطی زده ها دلم میخواست غذا بخورم ولی الان اینجوری نیستم کنترل من بیشتر و بهتر شده با این که هنوز میل به شیرینی دارم ولی از خوردنش ترسی ندارم و میدونم که این موضوع هم حل خواهد شد و من بالاخره کنترل ذهنم را در دست خواهم گرفت جامعه جهانی برای درمان بیماریها همیشه به ظاهر امر نگاه میکنه در حالی که تمام مشکلات از ذهن شروع میشه و در ظاهر ما خودشو به شکل های مختلف نشون میده پس ذهنها را باید شست جور دیگر باید بود من خیلی بر روی کنترل ذهنم کار میکنم چونکه عامل موفقیت خودم رو در تمام زمینه های زندگی ام پیدا کرده ام و اون کنترل ذهن و تغییر باور هایم است برای حذف فرمول های ذهنی باید تکرار و تمرین داشته باشیم و دست از تلاش برنداریم خیلی ممنون از استاد گرامی که ذهنی روشن و قلبی پر از نور دارند زندگی تان پر از نور الهی
با سلام برداشتی که من از این فایل داشتم:
علتی که در تمام جهان برای رفع چاقی و
رسیدن به تناسب اندام هست همیشه بر مبنی افزایش تحرک وکم کردن مصرف مواد غذایی هست
البته این روش برای تمام عاداتی که فرد از نتیجه اون عادت راضی نیست وباعث مزاحمت ومشکل در زندگی فرد میشه کاملا یکسان هست عاداتی مثل اعتیاد به مواد مخدر یا چاقی
در این روشها چون درمانگران به تغییرات وحالات ظاهری افراد توجه میکنند بنابر این سعی در برطرف کردن نشانه های ظاهری هم دارند مثلا برای ترک اعتیاد ،فرد را از ماده اعتیاد آوری که مصرف میکند دور میکنند ومدتی اورا در جاهایی مثل کمپها یا زندان ویا… زیر نظر دارند تا فرد ترک کند وبعد اورا آزاد میکنند تا به زندگی طبیعی خود برگردد که دیری نمیگذرد ودوباره شروع به مصرف میکند
حالا این مورد هم درباره افراد چاق همینطور هست مدتی برنامه غذایی وورزشی میدهند وفرد وزن هم کم میکنه ولی به محض بازگشت به زندگی طبیعی دوباره پرخوری شروع میشه ووزن کم شده کاملا، گاهی هم بیشتر برمیگردد
حال اینکه چاقی وکلا همه رفتارهایی که با تکرار عادت شده دو جنبه دارن که باید برروی هر دو جنبه کار کرد تا به نتیجه دلخواه با ماندگاری رسید یک جنبه همان جنبه جسمی وظاهری هست وجنبه دوم و مهمتر،جنبه ذهنی میباشد وکار کردن بر روی فرمولهای ذهنی ، که باعث ایجاد عادات اشتباه وتکرار اون عادات باعث ایجاد تغییرات جسمی شده که خوشایند برای فرد نیست ،
داروهای لاغری دمنوشها ،برنامه های غذایی ،انواع جراحی هایی که برای لاغری انجام میشه
همه این روشها تنها به جنبه ظاهری چاقی توجه میکنند وشاید هم کاهش وزن ایجاد کنند ولی ماندگاری نداره زیرا تنها باتغییر باورهای ذهنی میتوانیم به لاغری دائمی دست پیدا کنیم واین هم مهمه که تا فردی خودش برای تغییر فرمولهای ذهنی اقدام نکنه هیچ کس دیگه نمیتونه به اون کمک کنه
پس برای رفع چاقی نیاز هست که با آگاهی از روش لاغری با ذهن اقدام کرد تا به نتیجه ماندگار برسیم من خودم بارها برای لاغری اقدام کردم وهمه نوع روش بجز جراحی رو برای اینکار استفاده کردم از برنامه های غذایی وطب سوزنی ورزش در آب ،انواع ورزشهای بدنسازی، انواع قرصهای لاغری ،دمنوش ،گوشواره های لاغری و…اما هر بار یک مقدار از وزنم کم میشد ولی بعد از چند ماه بیشتر از اول هم چاق میشدم چون با روش ذهن ،ترغیبهای ذهن وباورهای اشتباه در ذهنم آگاهی نداشتم وفقط به دنبال تغییر وضعیت جسمی خودم بودم
ولی حدودا ۴۰ روز هست که با روش آگاهی ذهن آشنا شدم وبا گوش کردن به فایلها وانجام تمرینات وعمل کردن به آموزه ها توانستم تغییرات گرچه کوچک ولی بسیار محسوس ایجاد کنم مثلا من اصلا آلارمی از ذهنم مبنی بر سیری دریافت نمیکردم برای همین همیشه خیلی بیشتر از نیازم میخوردم واصطلاحا پرخوری میکردم ولی حدودا دو هفته هست که به محض خوردن مقدار نیاز بدن آلارم سیری رو از ذهنم دریافت میکنم واین تغییر برای من یک توانمندی خوشایند ایجاد کرده که من خیلی راضی هستم 🤩
به نام خدایی بخشنده ومهربان
سلامب استاد عطار روشن وهمه دوستان هممسیر
هدف من زندگی بهتر کردن هست
چله تغییر
روزیی که توسایت گفته شد مقصر اصلی چاقیم خودم هستم باورهاش برای من سخت بود که این همه سال کلی بهانه داشتم برای این مشکل باید فبول کنم هیج عامل بیرونی تو این مشکل مقصر نیست وهمه وهمه رو من توجسم ایحادکردم برای فبول همین یی مورد واقعا سخت بود
دوره ورود به سرزمین لاغرها کلی بهانه خودم رو براش دلیل اوردم که اشتباه بوده هست واصلا واقعیت نداشته من برای پوشش چاقی خودم برای صحبت دیگران این بهانه رو برای خودم ساختم برای برطرف کردنش به یاد دارم روزهای انقدر اشک ریختم و گریه داشتم که نفس کممیاوردم که جرا این بهانه رو اصلا فبول کردم این همه سال انها روبرای خودم مثل گنج نگه داشته هی بهش بال پر میدادم هی انها رو توسطح بزرگتر کسترش میدادم ولی همه از اساس اصلا وجود نداشت
یی روز وفتی تودوره به سرزمین لاغرها به من گفته شد بود ازافراد متناسب سوال جواب داشته باشم بایداز سه نفر میپرسیدمکه تو ذهن انها چه خبرهست
وفتی جوابها انها رو دیدم برام باورهاش سخت بود اصلا اره اصلا هیج کودم و از باورها من بهش هیج اگاهی نداشتن با سوال من اول کلی فکرمیکردن واقعا جوابی به شکل من تو ذهنشون نبود کلی تفاوت بود بین پاسخ ذهن من به اون سوال با پاسخ اون افراد به همون سوال متو جه این مسئولیت شدم که خودم ساختم چاقی که براش هزاران بهانه داشتم خود خودم برای جسم عزیزم با افکار اشتباه که از اگاهی نادرست جمع کردم ساختم واین شد که فبول کردن بر ای برکشت به مسیر اصلی وطبیعی،جسم هم اول باید خودم ازانجه تو ذهنم انباشته کردم رها کنم که بشه تناسب فکرم که حاصل عمل کر.د همون اگاهی بشه بخش طبیعی جسم که کارش درست هست و تناسب ولاغری وسلامتی جسم رو توجسم بینم
امروز که دارم این دیدگاه رو یادداست میکنم با نگاه به خودم وبخشهای که حجم اون داره وارام ارام کممیشه و لذتی بی حد رو برای من ساخته به خوددم میگم
افرین افرین افرین صالحه
که فبول کردی خودت مقصر هستی سخت بود سخت بود ولی قبول کردی این یی شجاعت بود که تو انجام دادی و تازه ابرازش هم میکنه مهمنیست وتوافکاردیگران چی هست همین که فبول کردی مهمترین کاره رو برای خودت انجام دادی و حالا داریی جواب اون قبول رو خودت تواینه خونه خودت وتوتنهایی وتوشلوغی اطراف متوجه میشی که به چه دیگران تقاوت وتوافکارت و رفتارت وگفتارت ایحاد شده
امروز صبح داشتم این فایل رومی خواستم گوش کنم همسرم منزل بود فایل رو باز کرده صفحه گوشی روی میز، گذاشتم هدفون به گوش داشتم از زمانم بهترین استفاده میکردم با ارامش این فایل روگوش کردم چونبا کمال خوشحالی هنوز همسرمن تواین مدت متوجه نشده من دارم چهکار میکنم
تو افکار اون من دارم بازی کامپیوتری میکنم اره من دارم بازهی کامپیوتری ذهنم وانجام میدم اینکامپیوتر قویتر کامپیو موجود درجهان هست که خلق خالق بی همتای هستی هست وتوجسم وهربنده شخصی شخصی اون فرد هست بسته به واموزشی که و تواطرافش هست اگاهی که اون فرد هست پرشده کار میکنه میشه دنیایی متفاوت و از هر شخص دیگه اگه و توبخش اطلاعات اصلی که لازمه تناسب هست اشکالی ایجاد نشه واون وفرد درحین موقعیت مالی شغلی رابطه هر جچیر درست از تناسب کامل و سلامتی خوب هم برخودار هست من به و این نتیجه رسیدم ای کاش هیج اموزشی تو این بخش وجود نداشته باشه
نه با فایل گوش کردن و نه هیچ کاره دیگه لاغری نیست من یاد گرفتم این من هستم که انچه که شنیدم با انجه تو ذهنم هست چقدر تفاوت داشت
دوسال پیش هربار که دخترم بازار میرفت اولین لیست خرید از هر خرید واجبار بود خرید زیزه دارچین بود شاید کلیو کلیو من همه رومصرف میکردم میجویدن دم میکردم روی هروعده غذا کلی زیزه مصرف داشتم ولی هیج فایده نداشت دریغ از کم شدن وزن فقط به معده بیجاره رو بهش فشار میاوردم حالا که وفتی من دارم تو مسیرم واگاهی درست کسب میکنمتازه با دره اصلاح وپرخوردی دارم متوجه فرمانهای ذهن توبخش خداگاه و ناخداگاه رو متوجه میشم که ذهنم از کودم بخش داره برای من دستور صادر میکنه فرمان میده عالی هست
حالا که سلولهای بخش لاغری تو ذهنم داره کسترش پیدا کرده زمان بیشتر تو افکار توبخش تناسب هست وانتظارم حالا تناسب کامل هست
من توکل برنانه رژیمی فقط هدفم کم شدن وزن بود باور نداشتم من فردی لاغر بشم حالا خودگ رو فقط،توجسم لاغر فبول دارم به کمتر از اون اصلا رضایت نمیدم و تجسم هم خودم رو لاغر با سلامتی کامل توحرکت رفت امد مبینم کارهای که فبلا انجام میدادم رو تو هر تجسم دارم انجام میدم واقعا عالی هست که ازیی فردی که خودش معلول دیگه حساب میکرد واین رو همه براش کلی بهانه خدا شناسی بهش میدا وتازه صبر براش از خالقش میخواستکه همه بی اساس بود
حالا انتظارم و تصویر تازه از زندگی و هدفم برام واضح شده و افکارم رو داشتم مرور میکردم باره گفتم اینده من همین امرزوم هست اگه وامروز روخوب زندگی کنم افکار رو به شکل عالی بهش بها بدم اموزش های که دیدم رو توعمل کرد رعابت کنم افکار مسیر فبلی روبهش بها ندم نیرو محرک شگفت انگیز رو توحرکت نگه دارم که همون استمرار داشتن ادامه دادن هست انجام بدم به زودی هرانچه تجسم دارم واقعیت زندگی ایم هست این بهش ایمان دارم
وفتی دیدگاهم روارسال میکنمیی موسیقی شاد میزارن برای خودم شادی بی حد رو می سازمکه امروزن رو تو افکاروگفتار وعمل خوبی طی شد افرین به من که تواستم تا این زمان ازکمک وهدایت پرودگارم بهترین بهر ببرن وپیش خالقم روسفید باشم وازخانم حضرت زهرا(س)که واسطه این امر شد بی نهایت تشکردارم که دستم گرفت وکمک کرد این دو بهترین چیزی هست که و تواین مسیر برام مهمترین هست که اگه نبود خودم رو اصلا موفق نمیدم کمک خدایی عزیزم که بی نهایت هست و هرروز درپناهش خودم بیشتر حس میکنم
خدا پشت پنا هتون باشه یا حق حق. نگه دارتون
تاثیر چاقی بر ذهن و جسم
سلام بر همگی ۱۱۵ روزه تو این بهشت لاغری ذهن و جسم هستم و خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایت الهی ام
منم همیشه تو دلم وقتی کمپ های ترک اعتیاد رو میدیدم میگفتم خدایا کاش میشد یه کمپی هم برای لاغر شدن ایجاد میکردم تو ایران
میرفتم اونجا سر موعد های خاصی وعده های غذایی رژیمی بهم میدادند و مثلا پی از گذشت یه مدتی لاغر و باربی برمیگشتم خونمون
مثل رویا بود برام چون همیشه تو خونه رعایت رژیمی با وجود غذا درست کردن برای بقیه و همیشه پای گاز بودن و همراهی کردنشون در رستوران گردی و شکم چرانی سخت بود دوست داشتم تو محیطی یه مدت قرار میگرفتم که همه هم درد باشیم و اونجا دیگه لازم نباشه فکر کنم الان و چه ساعتی چه میزانی غذا باید بخورم
چاق بری تو اون کمپ و لاغر بیای بیرون
ولی الان میفهمم که این خود منم که باید باورهای غلط ذهنیم رو درست کنم به زور کمپ و جراحی نمیشه
اگه میشد که خواهر خود من با وجود اسلیو معده از ۱۵۰ کیلو به صد رسید و الان دوباره برگشته سر جای قبلیش و چنان معده ش کش اومده که دکترا تعجب کردند
پس یادگرفتن باید ذهنم لاغر بشه باید حریص خوردن نباشه و این باید بدون ممنوعیت و باید و نباید و کاملا آزادانه درمن شکل بگیره
وگرنه خود من اینهمه رژیم های سخت گرفتم چی شد آخرش ول کردم و دوباره چاقتر از قبل شدم مثل کش اومدن کش بود رژیم ،تا ولش میکردی بدتر از قبل میشدی
حتی باشگاه رو هم امتحان کردم جالبه باشگاه میرفتی بعدش نمیرفتی چاقتر از قبل میشدی
یعنی اگر از اول همونجوری چاق میموندی و باشگاه نمیرفتی وضعیتت بهتر از رفتن و ول کردن باشگاه میبود
الان من ورزش خاصی نمیکنم رژیم هم ندارم آزادانه بدون ترس از مواد غذایی از هر چی میلم بکشه میخورم
و چون آزادم این رهایی یجورایی احساس فروکش کردن ولع رو خیلی زودتر صادر میکنه
در صورتی که قبلاً که تورژیم بودم همیشه حریص و مثل گرگ گرسنه ممنوع شده از خوردن بودم که انگار منتظر سوت پایان بشینی و بعدش حمله کنی به خوراکی هایی که به مدت بزور ورقه ی رژیم منع شدی از خوردنشون
الان اون حس رو ندارم شاید روند لاغری کندتر صورت بگیره برای بعضیا ولی خوبیش اینه که پایدارتره چون تو فکرت عوض شده نوع نگاهت به غذا خوردن و لذت بردن از زندگی عوض شده
اونقدر لذت و آرامش درونی داری که غذا مسکن و آرامش بخش و ترشح کننده هورمون شادی برای تو نیست
درون خودمون مأمنی ایجاد میشه که موقع ناراحتی میتونیم بریم درونمون و انرژی بگیریم و یکم از آدمها و فضای مجازی دور بشیم و چه حالی میده تجربه ی شیرینش
خلاصه بگم ما اگر کمپ لاغری هم میرفتیم نتیجه مون گذرا بود و بعد اومدن از کمپ دوباره عادتها و باورهای ذهنی راه خودشون رو پیدا میکردند
فقط یه مدت میتونستیم تناسبمون رو حفظ کنیم
ولی من دنبال یه لاغری دائمی و همیشگی هستم و اونقدر استمرار و پایداری بخرج میدم تا اینجا با کمک استادروشن و دوستای گلم بهش برسم
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و تغییر کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
واقعا استاد گفته های شما بینظیر هستن
همیشه همین طور بوده ما خواستیم جسممونو تغییر بدیم اومدیم غذا رو یا مواد از افراد بگیریم خلاصه اومدیم روی بخش وجودمون که صحنه آخر صحنه نمایش تغییراتی ایجاد کنیم
و همیشه هم شکست خوردیم شاید اولش موفق شدیم ولی بعد از یه مدت دوباره وزن قبای برگشته ما شکست خوردیم
اون روزها همیشه این اشتباه تکرار میکردم همیشه میخواستم غذا کمتری بخورم ورزش کنم دمنوش و…رو مصرف کنم تا لاغر بشم و نتایج ماندگاری هم برای من نداشته تازه منو نا امید تر افسرده تر کرده و شکستهای پی در پی
هم باعث شده این فرمول ذهنی در من ایجاد بشه که من نمیتونم لاغر بشم من کلی کار کردم اما نتیجه ای نداشته و نا امید و سر گردون منتظر میشدم ببینم
کی چی میگه انجامش بدم و بازم فایده نداشته
چقدر تلاش کرده باشم فق، دو قاشق از غذای خودم نخورم بلکه کم کم لاغر بشم اما نتونستم
چقدر خواستم با کارهای مختلف آرامش الهی تجربه کنم نتونستم
چقدر ورزشهای سنگین کردم و چقدر رژیمهای سخت دمنوشهای تلخ و بی مزه و….خورده باشم تا لاغر بشم اما نشده
همیشه شنیده بودم اگر میخوای لاغر بشی باید ورزش کنی و باید کمتر غذا بخوری در نتیجه تصمیم گرفتم همیشه در حالت رژیم باشم
و با حسرت بشینم پیتزا خوردن فرزندانم افراد دیگه رو تماشا کنم
ولی خدارو شکر میکنم که خداوند منو هدایت کرد تا وارد این دنیای شگفت انگیز بشم
تا یاد بگیرم به جسمم نباید کاری داشته باشم برای لاغر شدن فقط باید فرمولهای ذهنیم تغییر بدم
برای ترک اعتیاد فقط باید فرمولهای ذهنی افراد بر طرف کرد
نتیجه خودبهخود تغییر میکنه فرد کاملا پاک میشه چه از لحاظ چاقی چه از لحاظ اعتیاد
اینجوری با قدرت ذهن خیلی راحتر و آسانتر و بهتر معجزه آسا تر لاغر شدن یا ترک اعتیاد
اتفاقا استاد چند روز پیش نمیدونم چی شد موضوع اعتیاد در ذهنم اومد گفتم چقدر خوب میشد استاد یه دوره هم برای اون بندگان خدا تهیه میکردن تا اونها هم برای همیشه اعتیاد ترک کنن به زندگی خودشون برگردن
من درک میکنم اونا رو چون خودم یه جور اعتیاد دارم دیگه چاقی هم به نظر من یه جور اعتیاد وقتی میخوای لاغر بشی وقتی میخوای شبیه تصویر ذهنی لاغری خودت بشی اما نمیتونی یه جور اعتیاد دیگه
من خدارو شکر میکنم که عضو این دنیای شگفت انگیز شدم پذیرفتم که هر مشکلی هر مسئله ای تو زندگیم دارم مقصر خودم هستم میپذیرم از اعماق وجودم خودم باعث این چاقی شدم دوست ندارم اسم اعتیاد روش بذارم در بد و بدتر بد رو انتخاب میکنم
خدارو شکر میکنم و جالبتر و شگفت انگیز تر معجزه آسا تر ش اینه که وقتی یه فرمول ذهنی تغییر بدیم در تمام جنبه های زندگی من تاثیر میذاره
مثلا فرمول ذهنی ترس وقتی من از تاریکی میترسم این یه فرمول ذهنی به این معنی است که من در جنبهای دیگه زندگیم هم ترس دارم شاید از همسر یا مادر یا پدرم میترسم یا میترسم بلایی س بچه ام بیاد یا میترسم نکنه من رانندگی کنم حالم بد بشه نکنه شارژم تموم بشه و تمرینم نتونم ارسال کنم
خلاصه ترس ترسه فرقی نمیکنه چی باشه فرمول ذهنی و اگر من فرمول ذهنی ترس کمرنگ کنم از بین ببرم در تمام جنبه های زندگیم این فرمول پاک میشه و برای همین که در تمام جنبه های زندگیم نتایج چشمگیری حاصل میشه
پس باید بجای تقلا کردن رنج کشیدن سختی کشیدن با لذت با شادی با آرامش با حال خوب بیام فایلها رو گوش کنم تمرین بنویسم که فرمولهای ذهنیم تغییر بدم و نتایج خیلی فراتر از انتظارم خداوند برای من بعنوان پاداش در نظر گرفته و منتظره تا من به او برسم اون هدایا رو از خداوند بزرگم بگیرم
و همین آرامشی که الان دارم همین حال دل خوبی که الان دارم همی احساس خوبی که دارم جز اون پاداشها بحساب میان و این مسير استمرار داشته باشم ایمان دارم نتایج خیلی فراتر از انتظارم تجربه و زندگی میکنم
من این نتایج تجربه کردم ایمان دارم مطمئنم که نتایج خیلی فراتر از انتظارم تجربه و زندگی میکنم
و یاد گرفتم تا فرمولهای ذهنی من تغییر نکنه هیچ اتفاق خوبی برای من رخ نخواهد داد پس سعی میکنم که اونها رو تغییر بدم البته با کمک استاد گرامی و عالیقدرم وبا هدایت خدای مهربان و بزرگم و با تلاش خودم من پیروز میدان میشم خدایا خیلی دوستت دارم