از زودپز لاغری استفاده کرده اید؟

سلام . درسته ولی من عقیده ام اینه خدا کارش روی زودپزه .

البته زودپز  یعنی به محض درخواست اجابت میشه .

خدا سرعتش از ما بیشتره .

شما کارکرد قلب رو در نظر بگیرید وقتی بخواهیم توضیحش رو بنویسیم شاید ساعتها طول بکشه که بتونیم فقط یه ثانیه از کار قلب رو بنویسیم ولی خدا فقط در یه ثانیه و یا حتی کمتر کلی کار انجام میده و خون کثیف رو تبدیل به خون تمیز می کنه . 

کسی که میگه خدا کارش آرومه و حس عجله در خودش ایجاد می کنه به سرعت خدا در کارها پی نبرده .

ما دلمون میخواد به سرعت لاغر بشیم ولی باور نداریم  به سرعت خدا در کارها پی نبردیم . سرعت رو از زاویه دید خودمون تفسیر می کنیم . 

سرعت ما خیلی خیلی کمتر از سرعت خداست . 

خدا تمام این جهان و فقط در ۶ روز خلق کرد .تازه این زمانیه که گفتن وگرنه که خودش طبق آیه قرآن فقط کافیه بگه بشو پس میشوو یعنی به یک لحظه خلق صورت میگیره .

منتها چیزی که لاغری ما رو کند کرده اینه که ما دستورات چاقی و لآغری رو داریم با هم میدیم یعنی به محض توجه به  لاغری  داریم لاغری رو خلق می کنیم و به محض توجه به چاقی داریم چاقی خلق می کنیم و چون تکرار توجهاتمون به چاقی بیشتره و تبدیل شده به عادت پس چاقی بیشتری خلق کردیم .

وگرنه سرعت عمل چاقی و لاغری در یک لحظه است . به محض توجهات ما به لاغر شدن تغییرات اتفاق میفته .

به محض تغییر در فرامین ذهنی تغییرات رخ میده . در کسری از ثانیه فرمانهای لاغری ارسال میشن اما چیزی که هست اینه ما روند لاغری رو باید تبدیل به عادت کنیم تا لاغریمون هر لحظه اتفاق بیفته .

فکر کردن به لاغری لاغرمون نمیکنه بلکه افکار زاییده ی مغز هستند و مغز تحت فرمان ذهن . 

ذهن هم که پر از تصاویر مختلف هست . لاغری به سرعت داره اتفاق می افته . نگاه ما به زمان باهم متفاوته .  نظریه انیشتین در مورد زمان کاملا درسته . زمان یک امر کاملا نسبیه . بعضی زمانها حسش طولانیتره بعضی ها کوتاهتر و کاملا بر میگرده به نگرش افراد به زمان . اگه ما لاغری رو تبدیل به عادت ذهنی کنیم و تکرارش کنیم میبینیم که لاغری راحت و به سرعت  اتفاق میفته . این اصلا حس عجله در ما ایجاد نمیکنه بر عکس وقتی میبینیم خدا چقدر سریع کارا رو انجام میده خودمون آروم میشیم و حس عجله از وجودمون میره .

من اینجوری بهتر دست از عجله می کشم وقتی باور دارم خدایی دارم که در کسری از زمان کل فرایند رو داره انجام میده و لاغری رو در هر لحظه داره بهم هدیه میده اروم میشم . دیگه نیازی به عجله و استرس من نیست . خدا همه کارا رو انجام داده فقط کافیه بهش توجه کنم تا حال خوبمو جاری کنم . خدایا شکرت که بینشمو زیاد کردی تا تو رو بهتر ببینم . 

ما به چیزی که نیاز داریم فقط بینشه تا باور کنیم . حتی بینش رو هم خود خدا میده . حتی بینش رک هم مطابق ارامش افراد بهشون میده من وقتی سرعت عمل خدارو باور کنم عجله ام از بین میره ولی به عنوان مثال شما وقتی کار خدا رو آرام پز در نظر بگیرید عجلتون میره . در هر صورت هر فرد با یک بینشی به آرامش میرسه ولی من خودم شخصا باور دارم خدای من خیلی سریع کارا رو انجام میده اما چه کارایی . کارایی که من حتی یه لحظه نمیتونم بهش فکر کنم . من فقط میبینم و به خودش میسپرم و لذت میبرم . این کار منه . کارمو به خدای وجودم بسپرم و ببینمش که چقدر قشنگ داره کارامو پیش میبره و هرجایی هم بخواد من کار کنم تمایل اون رو در وجودم سبز می کنه و من با میل و رغبت کار دلخواهمو انجام میدم .

خدایا شکرت 

ببینید وقتی محتویات ذهنمون  در مسیر درست باشه لاغری جسم خیلی زود اتفاق میفته . 

اگه اتفاق نمیفته به قول آقای عباس منش چون ما همزمان پامون هم روی ترمزه هم گاز ماشینمون حرکت نمیکنه . اگه پامون رو از روی ترمزها (همون باورهای محدود کننده ) برداریم و بعد بزاریم روی گاز (باورهای قدرت دهنده ) ماشین تناسبمون با سرعت گازی که میدیم حرکت می کنه . ما هم پشت فرمون هستیم جایی که نیاز باشه می ایستیم جایی که نیاز باشه حرکت می کنیم .

فقط باید بتونیم باورهای مانع رو برداریم و باورهای قدرت دهنده رو در زندگیمون اجرا کنیم . 

 خدا در سوره یاسین میفرماید 

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾

چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى‏ گويد باش پس [بى ‏درنگ] موجود مى ‏شود (۸۲)

لاغری ما بی درنگ اتفاق میفته . فقط باید استمرارش بدیم  تا عادت کنیم که فرامین ذهنمون لاغر کننده باشه . 

اگه مرتب توی همین مسیر بمونیم خیلی راحت نتیجه میگیریم . 

الهام جون نتیجه جسمی قطعیه . ما بهش میرسیم و ازش عبور می کنیم . جسم ما هر لحظه داره سلولهای قدیمی رو از بین میبره و سلولهای جدید میزاره جاش . سلولهای جدید رو  روح و جان ما خلق می کنند ولی چون از مسیر حافظه میگذره و حافظه ی ما ویروسیه سلولهای جدید هم چاق ساخته میشن و حافظه ی سلولی ما چاقی رو انتقال میده به نسل بعد از خودش . 

ما با همین تکرار و تمرینها حافظه ی سلولی رو از چاقی پاک می کنیم و اصل حافظه ی سلولی هم که تناسبه و تناسب به سلولهای جدید انتقال داده میشه و سلولهای جدید متناسب خلق میشن .