0

آبروی خدا را برده ام!

اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

مهمترین موضوعی که در زندگی همه ما وجود دارد، احساس خوشبختی است، خوشبختی به معنای داشتن کسب و کار  و درآمد مناسب، ارتباطات خوب، آرامش در زندگی، سلامتی جسمی، رضایت از خود و شرایط زندگی و سایز پارامترهایی است که تشکیل دهنده خوشبختی است.

هر انسانی به اندازه ای در جهان خود را خوشبخت می داند و معمولا انسانها خوشبختی را از قل تعیین شده تصور میکنند، به طریقی که فکر می کنند خدا یا شانس و اقبال یا هر موضوعی دیگر از قبل میزان خوشبختی آنها را تعیین کرده است.

اگر شما این تفکر را ندارید قابل تحسین است ولی اگر این تفکر را دارید که زندگی شما تحت تاثیر عوامل بیرونی زیادی است و تا وقتی همه شرایط پیرامون شما به شکل عالی تغییر نکند محال است که زندگی شما تغییر کند کافی است تنها چند لحظه تفکر کنید:
اگر سرنوشت شما صد در صد دست خودتان باشد چه احساسی خواهید داشت؟
اگر بدانید که تا به امروز هم هرآنچه در زندگی کسب کرده اید و هر شرایطی که تجربه کرده اید همه و همه به واسطه افکار و باورهای شما نسبت به زندگی کردن است چه خواهید گفت؟
حسرت میخوردی یا خوشحال میشوید؟
حسرت اینکه چرا این همه در زندگی مسائل مختلف را تجربه کرده ام و نمی دانستم که خودم میتوانم شرایطم را خلق کنم

یا خوشحال خواهید شد که از این پس میتوانم زندگی خود را آنگونه که میخواهم خلق کنم، آنگونه که دوست دارم زندگی کنم و شرایط بودنم در جهان را به شکلی که علاقه دارم تغییر دهم

من سالهای زیادی خود و زندگیم را اسیر شانس و تقدیر میدانستم، تجربیاتم در زندگی را همه خواست خدا میدانستم و تصور میکردم هر اتفاقی در زندگی من رخ می دهد امتحانی از سوی خداست که میخواهد میزان صیر من را محک بزند

و فکر میکردم هرچقدر در دنیا بیشتر مورد فشار و امتحان های سخت قرار بگیرم بنده بهتری هست و مورد رضایت خداوندم

این تصورهای اشتباه سبب شده بود که ناخودآگاه منتظر بلا و مصیبت باشم، منتظر مشکلات باشم و رستگاری خودم را در تحمل و صبر در مشکلات میدیدم

اما روزی که به لطف خدا درمسیر تغییر قرار گرفتم، دقیقا مثل شما دوست عزیزی که الان در حال خواندن این نوشته هستید، تصمیم گرفتم یکبار دیگر زندگی خودم را آنگونه که میخواهم بسازم، طوری که خود را اسیر سرنوشت و تقدیر ندانم بلکه صاحب و مالک زندگیم باشم

به همین لحاظ مطالعات زیادی داشتم و آموزشهای بسیاری را تجربه کردم، اما هر چه بیشتر سعی میکردم تا با یادگیری تکنیک های ذهنی و مسائل مختلف زندگی خودم را بسازم بیشتر به این موضوع پی می بردم که گره کار در جای دیگری است

من به دنبال باز کردن گره زندگی خودم در لابلای کتابها و مطالب و سمینارها بودم در حالی که گره زندگی من در رابطه ام با خداوند بود

گره زندگی من دست خداوند بود و تنها به دست او میتوانستم گره زندگیم را باز کنم

به همین دلیل تصمیم گرفتم به جستجو و کنجکاوی درباره خدا مشغول شوم، مطالعه کنم، تحفقیق کنم و تجربه کنم

خدای خودم را بهتر بشناسم، نگاهش را تشخیص دهم، نظرش را بدانم و قوانین او را بشناسم

اینگونه بود که یواش یواش در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم به صورتی که زندگی که الان دارم هیچ شباهتی به زندگی گذشته من ندارد

در تمام ابعاد تغییراتی داشته ام که در سی و چند سال زندگی قبلی ام تجربه ای از آن نداشته ام

صحبتهایی که در این فایل آموزشی برای شما آماده کرده ام حاصل تجربیات من از تغییر زندگی خودم است، تجربه ای که هر فردی که بخواهد زندگی خود را تغییر دهد میتواند از آن استفاده کرده و نتایج عالی را کسب کند

امیدوارم که سعی من در به اشتراک گذاشتن تجربیاتم در تغییر زندگی مورد رضایت شما دوستان خوبم قرار گیرد

منتظر نظرات ارزشمند شما دوستان و همراهان خوبم هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.59 from 17 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11397
برچسب ها:
56 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1402/07/17 21:37
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 50175 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 527 کلمه

      سلام استاد وهمه دوستان 

       چقدر به این فایل این ساعت نیاز داشتم چقدربه موقع این فایل به من رسید 

      من دیگه گله شکایت دیکه نخواهم کردم  آره من با اشتباهت خودم خودم رو دچار مشکل  کردم هرجا هر مکان چون درد داشتم کلی کله وشکایت کردم خودم ابروی خداوند  رو بردم با اشتباهت خودم خودم رو چاق کردم  با این کاره  ابروی خدا رو بردم اگه اشتباهتم رو انجام میدادم آبروی  خدا رو نمی بردم  به سلامتی که از خداوند بگیرم ابروی خداوند رو بهش برمیگردنم حقیقت من اشتباهت رو جبران میکنم واین نشان از خداوند هست منجر چیزی که ندارم ولی خداوند داره آره اون داره اون سلامتی من رو داره  اگه به  من بده کم نمیاره خداوند دست تنک نیست دست دل بازهست رفتارکنم درست زندگی کردن لذت ببر باید انسان بودم بنده خدا بودن آبروداری پذیرفته بشه 

      انسان بودم بنده خدا بودن ابروی داری کردن خداوند لذت ببرم اگه شاکی باشم چه ذهنی وچه رفتاری وچه کفتاری اون زمان دارم ابوریحان آفریننده خودم رو میبرم

      سپاس گزار خداوند باشیم هرچیزی که من ندارم تو توان خدا هست 

      توتقسیم نعمت هرکسی که ابروی داری کنم سهم اون فرد بیشتر هست من اگه افکار  حرف زدن ورفتار کنم من بیشتر ازاین همه نعمت دریافت  میکنم با کلام بافکر ابروی داری میکنم برای خداوند ازجیزهایکه اذیت میکنه ازش حرف نزنم اگه کسی یی اشتبا هی  کنه به ده نفر بگم آبروی اون پیش ۱۰نفر ابروی خداوند رو میبرم 

      با کلام فکر ونگاه ابروی خدا رونگه دارم امروزدلشتم‌دنبال راهکار رهایی ازارده شخصی خودم میگشتم چقدراست فایل به موقع به من رسید فبل این فایل رو دیدم‌ ولی درک امروز گشتن این راه کاررو نداشتم‌وفتی که متن فبلی رو می‌خوانم با درک امروز کلی فرق توودریافت هست من برای رهایی ازادره شخصی داشتم راهکارمی کشتند تو افکار بودم که این فایل حالم خوب کن رو زدم ودرست به موقع جواب وراهکار روپیدا گردم بابتش ازخداوند تشکر و سپاگزار هستم برای هی  سوال بود چطوراین  رهایی ارده شخصی روانجام بدم یی جدول به من داده شده که طبق اون باید کاره کنم انگار مسیر رو برام باخط خطوط درست رسم شد که جی بگم جی فکرکنم چی نگم و چی فکرکنم صحبت بی مورد نداشته باشم  هرچیزی رو که شنیدم هی بازگو نکنم توهمون باره اول بمونه تکرارش نکنم

      دیگاهن درمرود بنده‌اش  جطورباید باشه بد گویی نکنم به شکر  خدا این کاررو بسیارکم دارم این جای شکرگزاری داره توکل به خداوند باید بیشتر باشه درحال اعتراض وکله شکایت نباشم حسادت نداشته باشم این خدارو شکرندارم  ایرادگیر نداشته باشم  شخصیت هیچ کس رو خراب نکنم  کمتر تفکردر موردی دیگران کنم  وکمتر  ایراد بگیرن وشکایت کنم هرکاری که ابروی خداوند که آفریده همه این چیزهای هست با. جمله یاحرف زدن یا توجه کردن همه همه ابروی نگه داریبرلی خداوندهست چون با این کار من  ابروی داری میکنم وکار توجه به جنبه خوب هست 

      وفتی دیگاه فبلی خودم رو حالا که به این قسمت رسیدم خواندم اون زمان درک داشتم ولی کیقت درک امروز به درجه بالاتری رسید اون زمان توجه بیشترم توبخش اضافه وزنم بود ولی این زمان اون توجه وتمرکز تو بخش سلامت هست ودرکم رشت کرده واین برای من که رشت پیشرفت خودم رو میبینم کلی جای امیدوارم داره  

      خدا پشت وپنا. هتون. یا حق. حق. نگه. دارتون. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/24 16:31
      مدت عضویت: 378 روز
      امتیاز کاربر: 23310 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 386 کلمه

      سلام استاد 

      چقدر از خداوند ممنون و سپاسگزارم که توانستم این فایل به این خوبی را گوش بدهم ، فکر کنم از وقتی میثاق نامه با اراده خداوند زندگی کنم نه با اراده خودم ، خداوند دروازه ذهن من را باز کرده به روی تک تک آگاهی هایی که در هیچ کتابی تا به الان نخواندم، دید من به خداوند و زندگیم خیلی تغییر کرده و چقدر با گوش دادن به این فایل متوجه شدم در موقع عصبانیت و ناراحتی آبروی خدارا بردم هم از خودم و از دیگران گله و شکایت کردم و بعضی از مواقع با این همه ناسپاسی از خداوند می خواستم دستم را بگیری و از این مشکلات نجات بده و چقدر خودخواه بودم من و نمی دانستم ۰🥺🥺🥺🥺🥺 خدایا از این لحظه از خودت کمک می طلبم در موقعی که شیطان لعیم می خواهد من در ذهن و فکر وزبانم آبروی بنده و خودت را ببرم به من اینقدر قدرت بدهی که این فکر در همان مغز من خاموش گردد که اصلا به زبان من جاری نشود چون شما خداوندی و به همه کار قادری 

      چقدر گوش دادن این فایل من را اول به خودشناسی و بعد خداشناسی نزدیک کرد از شما استاد عزیز ممنون که واقعا درست گفتید ما از طرف خداوند هدایت شدیم به این سایت که درسهایی از شما که از طرف خداوند انتخاب شدید یاد بگیریم بازم ممنون 

      استاد از وقتی زندگی با طعم خداوند را دیدم چقدر دیدشخصی من نسبت به خداوند و دنیای اطرافم تغییر کرده و چقدر به بزرگی خداوند پی بردم و دیگر هرگز از فقر و نداری و اینکه من نمی توانم کاری انجام بدم صحبت نمی کنم و هر آنچه را دوست دارم و می بینم به خداوند می گویم باز پروردگارا همه چیز به فراوانی در دست توست ، همانطور که به دیگر بندگانت عطا نمودی ظعم داشتن آن چیز را هم به من بچشان و چه احساس خوب و شادی در این قسمت از دعا است که نمی دانم چیست که قبلا وقتی با حسرت می گفتیم چقدر احساس و حال خودمان بد بود و گله مند بودیم از بندگان و خداوند که چرا آنها دارندو ما نداریم خدایا شکرت بابت این همه آگاهی هایی که هرروز در زندگیم جاری است انشاالله بتوانم از تمام نعمت هایی که در این جهان به وفور است استفاده کنم و سپاسگزار خداوند متعال باشم 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🤲🤲🤲🤲🙌🙌🙌🙌🙌🙌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/07/17 13:25
      مدت عضویت: 991 روز
      امتیاز کاربر: 1850 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 338 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد عزیز 

      این فایل روی من خیلی تاثیر گذار بود مخصوصا که من یه پسر پنج ساله دارم که درتمام روز ازش شکایت داشتم و بابتش از شماهم مشورت گرفتم و شما هم چند پیشنهاد عالی به من دادید و جالب اینجاست که با پیشنهادتون دل من قرص شد و به این نتیجه رسیدم که اینهمه من سعی کردم و همه راهها رو پیش رفتم مسیری نبود که نرم و تلاش نکرده باشم ولی روز به روز بدتر میشد همه چی و بیشتر درون من نابود میشد و پرخاشگر میشدم به چند دلیل 

      یکی اینکه چرا فرزند من باید اینطور باشه و خجالت میکشیدم پیش اشخاص دیگه و فکر میکردم همه فکر میکنن که من مادر لایقی نیستم و نتونستم بچه مو درست بار بیارم حتی یه بار از یه نفر شنیدم که بچه دومتون و بدین من تا برات شسته و رفته بار بیارم و این جمله من و له کرد 

      و دیگر اینکه من بیشتر از الان از آینده بچه خودم میترسیدم و همه ش پسرای بزرگتر و نگاه میکردم و میدیدم اونایی که غیر قابل کنترل اند و اخلاقهای بد دارند و درس نمیخونند رو در نظر میگرفتم و فکر میکردم اگر الان نتونم درستش کنم درآینده اینجوری میشه و دیگه هیچ کاریش نمیتونم بکنم 

      پیشنهاد شما برای من یه تلنگور بود که من درکل این مسیر از خدا نا امید بودم و بهش تکیه نکردم و همه چیزو خودم میخواستم درست کنم .

      توی همین مدت کم که باورهامو در رابطه با این موضوع دارم تغییر میدم و سعی میکنم بیتفاوت باشم وهمه چیز رو به خدا بسپارم کلی حس بهتری دارم و ارامشم خیلی بیشتر شده و در مقابل پسرم هم یه کم بهتر شده و مطمینم که عالی خواهد شد و موفق خواهد شد 

      این قضیه توی این پنج سال بزرگترین دغدغه زندگی من بوده و زندگیم مختل شده بود و بابت این مشاوره که به من دادید از شما استاد عزیز واقعا سپاسگذارم و از خدای خودم ممنونم که به من این مسیر و آشنایی با روشهای شمارو به من نشون داد 

      سپاس فراوان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/05/16 02:59
      مدت عضویت: 1259 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 657 کلمه

      با نام خداوند و،سلام حضور استاد عزیز ودوستان گرامی ، خدارا سپاس می گویم که به من توان سپاسگزاری از نعماتی را عطا کرده، چقدر از این جمله خوشم می آید که می گوید : 

      با خدا باش وپادشاهی کن 

      بی خدا با ش وهرچه خواهی کرد

      با خدا زندگی کردن ،یعنی هرنفست، هر کلامت ،هر فکرت، هر عملت در راستای اوباشد ،چه کسی مهربان تر از او، بخشنده تر از او، عاشق تر از او، ؟؟

      نینیازی به هیچ ابزاری نیست ،نیازی به هیچ زبان خاصی نیست ،نیازی به هیچ حرکت خاصی نیست ،نیازی به مکان خاصی نیست ، در قلبت اگر حسش کنی، کافیه ،در کتاب مقدس امده که خداون می فرماید ،من پشت در قلبت ایستاده ام وبه درمی کوبم ،کافی است که در قلبت را به رویش باز کنی ،

      چقچقدر حقیر می پنداریم خودمان را که عیار یکدیگر را با داشتن خانه ای یا ملکی یا وسیله ای محک می زنیم ودر آمد وشدهای گوناگون برحسب دارایی های یکدیگر به قضاوت همدیگر می پردازیم ! در حالیکه آسمان سقف من است وزمین خانه من وکل جهان هستی دارایی من، من انسانم ،اشرف مخلوقات وخداوند تمام هستی را برای من آفریده ، !

      من هرزمان با هواپیما مسافرت می کنم ،همیشه در کنار پنجره می نشینم تا این جهان را با دید وسعت بیشتری نظاره کنم، هرچه هواپیما از زمین فاصله می گیرد واون می گیرد وبعد می کند ،از آن بالا دیگر آدمها وخانه ها وماشینها ،کوچک وکوچکتر می شوند وتا به آنجا می رسد که ذره ای بسیار ناچیز ونادیدنی می شوند ،ودر عوض آسمان گسترده تر وپهناورتر ،وبا خود می گویم ،ای انسان چگونه تواینچنین برخود غره ای؟ وچگونه خدای بی همتارا کوچک وخودتان بزرگ می بینی؟

      من سالهایی را بیاد می آورم که می دانستم خدا هست ولی باور نداشتم ،باهر اشکالی که مواجه می شدم دچار ترس ونگرانی می شدم وگله می کردم، ولب به شکوه باز می کردم وبه همان نسبت امشکلاازمشکلات را بیشتر می کردم با قضاوت های نادرستم ،همه چیز بود ولی من نمی دیدم هیچ نعمتی از خداوند به چشمم نمی امد، وتنها به نبودن ها وکمبودوکمبودها توجه می کردم ولی از زمانیکه درحالیکه ناتوان ومستاصل درمسائل شدم و خدارا از ته دل فریاد زدم ،او درهای رحمت خویش را چنان بر روی من گشود که هنوز حیرانم ،! از زمانیکه در انسانها خداوندرا دیدم بیشتر حس همنوعی به من دست داد، اززمانی که انسانها را بخشیدم بیشتر دروجودم احساس آرامش کردم، در حالیکه در گذشته از هر حرکتی برخلاف انتظارم برافروخته می شدم وروزهای ی زیادی در غم واندوه بسر می بردم ولی عاشق خدا شدن یعنی اینکه از جنس خودش بشوی ،مهربان وبخشنده وعادت ، خداوند تنها به نیت دل ما کاردارد، اینکه با چه افکاری ،چگونه خودت ودیگران را دوست داری، چگونه به همسرت وفرزندان عشق می ورزی ،چگونه وظایفت را در مقابل دیگران انجام می دهی ،واز همه مهمتر شکر نعماتی که داری را بجا می آوری ، وچگونه با زبانت دلارا به دست می اوری، ودرکارت چگونه حسن نیت داری، تمام محسنات خداوند را اگر سعی کنیم در خودمان که از اوییم بیشتر وبیشتر کنیم ،نعمتهای زیادی را به سوی زندگی هایمان سرازیر می کنیم واین یک حقیقت محض است. !

      بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند

      چو عضوی به درد آورد روزگار 

      دگر عضوهارانماند قرار

      وبنازم به این شعر زیبا که  حق مطلب را چنین پسندیده ادا کرده

      اگر بتوانیم تمام دارایی خودرا درگرو عشق به خدا بدانیم ،بی شک بی نیاز از همه کس وهمه چیز می شویم چه در دنیای معنوی وچه در دنیای مادی ،

      واین یعنی خوشبختی، وسپاسگزاری از تمام نعمات خداوند بطور مداوم تنهاراه سعادتی است که مارا در هرلحظه به خواسته های ریزو درشتمان می رساند واز همه مهمتر ،چقدر حال دلمان را خوب می کند ، در هر شرایطی که هستیم بدانیم که

       خدا هست وخدا هست وخداهست!

      استاد عزیز الحق که خداوند به شما وهمه عزیزانی که باصدای حقیقی هستند چه التفاتی کرده است ،که اینچنین از دهان شما دروگهر می بارد ،درود برشما، وهمواره فیض وبرکت ورحمت خدا با شما باد!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1399/11/30 10:36
      مدت عضویت: 1353 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 657 کلمه

      به نام خدای مهربان سلام به همگی دوستان واستاد گرامی
      آبروی خدارو نبریم یادمه روزی که رفته بودم شمال رودخانه ای بود که بسیار نظرمو جلب کرد رودخانه یه جورایی با من حرف میزد امروز که استاد درمورد انشاب نعمت های خداوند گفتن یاد اون رودخانه افتادم آب رو به اندازه ای که مسیرش از قبل باز شده بود هدایت میکرد وجالب بود که سهم هر انشاب متفاوت بود امروز تصمیم گرفتن آبروی خداوند نبرم دیگه واز همین الان آبرو داری کنم واقعا درسته چقدر درمورد چیزای ناراحت کننده حرف میزنم وچقدر چیزایی که اذیتم میکنه رو بیان میکنم وچقدر کار نادرستی دکتر هلاکویی میگفتن وقتی درفکرت به کار نادرست دیگران ورفتار بدشون با خودت فکر میکنی مثل اینکه یه بار مثلا چند هفته پیش چاقو خوردی حالا بعد چند هفته دوباره چاقو رو برداری وبزنی به خودت وهی بزنی وبزنی همون طور که اینکار عاقلانه نیست وباعث مرگ تو میشه وهیچ وقت همچین کاری نمیکنی درمورد چیزاوکارایی که ناراحتتم میکنه فکر نکن وهی به خودت صدمه نزن اصلا عاقلانه نیست که انسان خودشو هی زجر بده تازه دارم متوجه میشم که در زمینه هایی که دیگه شکلایت نمیکنم چقدر نعمت بهم داده شده ولی هنوز درزمینه هایی که آبرو ریزی میکنم نعمت ازم گرفته میشه مثلا دیگه شکایت تناسب انداممو کمتر به خودم میکنم واز بدنم خیلی کمتر ایراد میگیرم وهمینم باعث شده متناسب تر بشم حالا اگه اصلا ایراد نگیرم از خودم حتما متناسب کامل میشم😊😊😍یا درمورد پول وثروت به مراتب گلایه هام کمتر شده وحدالقل شاکر هستم حالا اگه به پولی که داریم شاکر باشم وامکانات وداراییمونو شکر گذار باشم ودر مورد کاستی ها اصلا صحبت نکنم خداوند حتما برام جبران میکنه وبه مراتب روزی ونعمتاشو برمن وهمسرم بیشتر میکنه یا الان کمتر گلایه سلامتی میکنم وخداوند نعمت سلامتی من رو افزایش داده وپوستم بعد یک سال داره خوب میشه بالاخره چون شکر گذار سلامتیم شدم وخیلی خوشحالم که بهبودی کامل دارم حاصل میکنم حتی زیبایی ام هم داره افزایش پیدا میکنه خداروشکر داریم با پولی که بدستمون میرسه خونه بهتری سال دیگه بگیریم وزندگی بهتری به مراتب از امسال خواهیم داشت خداروشکرت که هم الان کلی نعمت داریم وثروت مندیم وهم سال دیگه قراره کلی ثروت وبرکت وپول وروزی وارد زندگیمون بشه به به خدایا شکرت که هوامونو داری دیگه شکلایت نمیکنم خدایا منو ببخش تو همیشه هوامونو داشتی تو همیشه کلی پول وثروت وروزی وعشق وسلامتی بهمون دادی وهمین جورم بیشترش میکنی من دراشتباه بودم که غر میزدم اتفاقا دیشب داشتم باهمسرم درمورو همین قضیه صحبت میکردم داشت میگفت من اوایل ازدواجمون باتو رفتار درستی نداشتم عزیزم منو ببخش من تجربه نداشتم وفکر میکردم با این رفتارم میتونم تو رو وادار به لاغر شدن کنم به غر نزدن وخواسته نداشتن وآرامش خودم اما الان که تو این دوره رو شروع کردی صد درجه تغییر کردی اونقدر خوب وعالی شدی که حتی اگه لاغرم نشی من عشقم به تو زیادتر میشه هر روز خیلی خوشحال شدم از حرفش ومنم بهش گفتم که منم رفتار درستی باتو نداشتم عزیزم تو هم منو ببخش مدام غر میزدم از زمین وزمان گلایه میکردم میخواستم زودتر پول داربشی تا دهن بقیه بسته بشه میخواستم زودتر لاغر شم اما با استرسی که داشتم فقط اوضاع بدتر میکردم از تنهاییم ناراحت بودم از کار خونه از چاقیم از وضع بد اقتصادی جامعه وهزاران چیز دیگه وناخودآگاه دربارش حرف میزدم واسترس وناراحتی رو دروجود تو هم زیاد تر میکردم یادمه اون روزا همسرم خونه نمیومد روزها تا اضافه کار واسته وهم پول بهم بده که دست از سرش بردارم هم کمتر منو ببینه که غر نشنوه وخبرای ناراحت کننده جامعه خیلی بد بود رفتارم همسرمم عذرخواهی منو پذیرفت وخوشحال شد اما به غیر از اینا متوجه شدم که من یه عذرخواهی بزرگ به خدای خودم بدهکارم که رفتار بدی داشتم وبا رفتار درست وشاکر بودنم وقدردان بودن ولذت بردن از همین نعماتم جبران میکنم رفتارمو وانسان بهتری میشم خدایا شکرت بابت همه چیز کمکم کن که همیشه محتاج تو هستم تا بندگی کنم وزندگی کنم با تمام وجودم عاشقتم خدای مهربونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/11/22 10:56
      مدت عضویت: 1431 روز
      امتیاز کاربر: 22463 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 933 کلمه

      سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊
      روز هشتاد و هفتم تكرار , 
      ❄️سؤال , با خودتون فكر كنيد و بنويسيد كه خوندن ميثاق نامه چه تاثيرى در توجه شما به رفتارهاى خودتون داره⁉️شايد هفته هاى اول , اجراى ميثاق نامه , برام فقط تكرار جمله ها ى آن بود , اما الان درك بهترى از آن دارم و تا حدودى بر رفتارهاى طبيعى روزانه من تأثير خوبى داره , بعنوانِ مثال , هيچ دليل و برهانى براى چاقى من وجود نداره . وقتى ديگران در باره دلايل چاقى شون با همديگه گفتگو مى كنن , براى من اين مسئله در ذهنم حل شده , و ديگه ذهن منفى بافم نمى تونه ذهنمو سرگرم اين دليل و اون دليل كنه . يا وقتى مى رم بيرون از خونه , توجهم به آدماى متناسب و طعم هاى زندگيم هست , و دريافتم كه استمرار در اجراى ميثاق نامه , آرام آرام تأثير خودشو در رفتارهاى روزانه ى من به طور كاملا طبيعى نشون مى ده و بايد ادامه بدم تا ذهنم باز و بازتر بشه . 
      فايل , آبروى خدارو نبريد ! 
      ❄️وقتى اين فايل رو مى ديدم , به اين فكر بودم كه خداى من , من داشتم با چه ذهنى , به زندگى م ادامه مى دادم !
      چه خبره , در اين ذهن من ! چى مى گذره !
      ياد اشتباهاتى كه در زندگيم انجام داده بودم , افتادم و احساس خوبى نداشتم , اما اون افكار منفى و مسئله اى كه ناراحتم مى كرد , روى كاغذ نوشتم , و كمى حالم بهتر شد و خدارو شكر و سپاس , مراقب هستم تا در احساس بد باقى نمونم . 
      بازم خداروشكر و سپاس كه در اين مسير هستم و مى تونم ذهنم رو آرام آرام از افكار منفى , آفت هاى ذهنى , و نگرانى ها , رها كنم . 
      من دوست نداشتم با صحبت كردن در باره ديگران , سرگرم باشم و از اين كار لذت هم نمى بردم حتى وقتى فردى از ديگرى برام مى گفت , وارد گفتگو نمى شدم . اما متاسفانه , منم گزارش بد مى دادم , البته نه در مورد هر كسى و نگرانى در پى نگرانى مى اومد … 
      به هر كسى هم نمى گفتم , بخاطرِ اينكه در فرهنگ ما , زياد پسنديده نيست كه همه چى رو , برى تعريف كنى , و با هر كسى درد و دل كنى . خيليا هم به ظاهر آبرودارى مى كنن , البته من شايد نقطه ضعفم اين بود كه تحت تاثير بعضى از حرفاى ديگران قرار مى گرفتم , چند سالى بود كه اين رفتار من كمى بهتر شده بود , و در اين مسير نه كامل , اما خيلى بهتر شده ام .اما الان كه مرور مى كنم , مى بينم چقدر هر روز شرايط بدتر هم مى شد بجاى اينكه بهتر بشه ! البته من هم مهارت حل مسائل زندگيمو نداشتم و تنها با صحبت خودمو آرووم مى كردم . البته بعد از سالها دريافتم كه واكنش من هم درست نبوده‼️و توجه من فقط و فقط به رفتارهاى بد اون فرد بوده و من توجهى به كاراى خوبى كه انجام مى داد , نداشتم , و البته فكر مى كنم , خدا به من نشون داد كه به كاراى خوبش بيشتر توجه كنم . چون من نمى خوام با كسى قهر و خشم و ناراحتى داشته باشم , هم خودمو و هم اونا يى كه به هر دليلى آرامش منو بهم زدن , مى بخشم , به هر حال خودمم بارها اشتباه كردم و نمى تونم بگم كه هيچ اشتباهى تا حالا نكردم , براى همين اونارو مى بخشم . 
      ❄️چه چيزايى باعث مى شه كه , آدم خيلى بهتر بتونه زندگى شو تغيير بده⁉️
      وقتى داشتم اين فايل رو مى ديدم , بارش برف شروع شد , و همون لحظه من در خونه تنها بودم و گفتم خدايا چه برف زيبايى و با خوشحالى دست زدم , اما از طرفى ذهنم گفتش , برف ‼️حالا فردا كلاس ورزش چى مى شه⁉️چه جورى مى خواى برى⁉️ منم با خودم فكر كردم كه نزديك خونه مى رم . و جالب اينكه برف مدت كوتاهى باريد و بعد از ساعتى هوا آفتابى شد , و اثرى از برف نموند‼️اما ذهن منفى بافم حتى در وقت نمايش زيباى خداوند , چند ثانيه ذهنم رو مشغول كرد كه من از بارش برف لذت نبرم , به همين سادگى , ذهنِ مانع از شادى و لذت بردن ما از زندگى مى شه‼️اما من خدارو شكر و سپاس در اين مسير هشيار و بيدار و مراقب هستم كه فريب آفت هاى ذهنى م رو نخورم , و در وقت شادى , شادى كنم و لذت ببرم . من در اين مسير , گزارشى از اخبار و اتفاقات روز , به همسر و فرزندانم نمى دم . وقتى فردى از اوضاع اخبارا مى گه , باهاش هم صدا نمى شم و جالبه كه چندين بار پيش اومده و صداى استاد عزيز در ذهنم اومده كه باهاش هم صدا نشو , بحث نكن , قاطى نشو‼️وقتى بيرون از خونه هستم , سرگرمى من توجه به طعم هايى ست كه دوست دارم . واقعا آگاهى از ذهن خدادادى چقدر مى تونه مسير زندگى م رو تغيير بده و بحث بسيار گسترده اى ست و بايد بيشتر و بيشتر در اين باره آگاه بشم . و در مجموع در اين مسير دريافتم كه مسئله و گره زندگيم كجاست⁉️آن گره در خودم بود , در , وروديهاى ذهنم كه سالها ناآگاهانه به هر چيزى توجه مى كردم و در ذهنم انباشته مى كردم . گاهى همش منتظر يه اتفاق خوب و خوش در زندگى م هستم , اما امروز دريافتم براى من , بودن در اين مسير , يه اتفاق فوق العاده خوب و عالى هست . 
      با تشكر فراوان , شاد و خرّم باشيد🥰🎄🎄

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم