0

تغییر سرنوشت با تغییر افکار

تغییر افکار
اندازه متن

علم پزشکی در طی سال های اخیر نگرش ژنتیکی بودن بسیاری از بیماری ها از جمله چاقی را در ذهن بشر گسترش داده است.

سی و پنج سال تصور می کردم چاقی من ژنتیکی است و منتظر شیوع بیماری هایی که خانواده ام تصور می کردند در آنها ژنتیکی است بودم. اما به لطف خداوند لاغری با ذهن به من کمک کرد تا با تغییر افکارم نه تنها چاقی بلکه تمام جنبه های زندگی من دگرگون شود.

افکار من درباره چاقی

مهمترین فکری که از بچگی در ذهن من نفوذ کرد این بود که چاقی من ارثی است. این نگرش به حدی قوی بود که تا سی و پنج سالگی من به بالاترین حد وزن و سایز خودم رسیدم و در این سالها هرچقدر برای لاغر شدن با استفاده از رژیم های غذایی و سایر روش های لاغری اقدام کردم نتیجه نگرفتم.

دوران چاقی من

تغییر افکار صحیح و خدادادی دوران کودکی ام با افکار و عقاید والدینم سبب شد که نه تنها در همان سن کودکی دچار اضافه وزن شدم بلکه انواع افکار و نگرش های همسو با چاق بودن نیز در ذهن من شکل گرفت.

شنیدن صدها و یا هزاران بار برخی جملات درباره خودم سبب شد که باور کنم:

  • من انسان تنبلی هستم و به همین دلیل لاغر نمی شوم.
  • من انسان بی اراده ای هستم و به همین دلیل نمی توانم رژیم بگیرم.
  • من انسان کم تحرکی هستم و به همین دلیل نمی توانم ورزش کنم.
  • من انسان خوش خوراکی هستم و به همین دلیل نمی توانم جلوی خودم را بگیرم.
  • من انسان خجالتی هستم،‌ من انسان کم حرفی هستم، من انسان خونسردی هستم

و ده ها خصلت دیگر که همه و همه نتیجه تغییر افکار من به دلیل شنیدن این عبارت ها از زبان اطرافیانم بود.

هیچ کودکی نمی داند خجالتی بودن یعنی چه! اما زمانی که والدین او صدها بار حرف نزدن او با دیگران را به دلیل خجالتی بودنش به دیگران بیان می کنند،‌او می آموزد اینکه جلوی دیگران صحبت نکند نشانه خجالتی بودن او و کار پسندیده ای است و به همین راحتی یک فرد در بزرگسالی هم خجالتی و کم حرف باقی می ماند.

هرآنچه امروز هستیم نتیجه تغییر افکار ما بر اساس شنیده ها و دیده هایی است که از طریق گوش و چشم وارد مغز و ذهن ما شده است.

تغییر افکار باعث شکل گیری رفتار و عملکرد همسو با خود در فرد می شوند.

فردی که با تغییر افکارش باور می کند که فرد خجالتی است،‌ رفتار او در برخورد با دیگران به مرور تغییر می کند و دیگر آن انسان چند ماه یا سال قبل نخواهد بود.

فردی که با تغییر افکارش باور می کند که چاق شدن بعد از ازدواج طبیعی است و همه چاق می شوند بعد از ازدواج کردن به مرور رفتار و واکنش های روزمره او نسبت به مواد غذایی تغییر می کند به شکلی که هیچ شباهتی به چند سال قبل خودش نخواهد داشت.

تغییر افکار به مرور باعث تغییر رفتار و در نتیجه تغییر شرایط زندگی فرد خواهد شد. بنابراین اگر از شرایط فعلی خود در هر جنبه از زندگی مخصوصا تناسب اندام و سلامتی راضی نیستید تنها راه تغییر این شرایط یادگیری طریق تغییر افکاری است که منجر به تجربه شرایط فعلی شده اند. به این شکل می توانید هر شرایطی را که دوست دارید در زندگی تجربه کنید از طریق تغییر افکار برای خود ایجاد کنید.

رابطه افکار و بیماری

افکار من درباره بیماری

تغییر افکار من درباره چاقی خیلی زود به واقعیت تبدیل شد و از همان کودکی مبتلا به چاقی شدم. اما این پایان ماجرای تغییر افکار من نبود بلکه نگرش های متعدد درباره وضعیت سلامتی و بیماری هایی که اعضای خانواده و اطرافیان من به آن مبتلا بودن نیز به شکل افکار وارد ذهن و وجود من می شد.

اینکه مادرم سال های زیادی از عمر خود را با این نگرش که قندخون در خانواده آنها ارثی است و باید در مصرف شیرینی پرهیز کند زندگی می کرد. جالب توجه اینکه همیشه زمانی که با شیرینی مواجه می شد این عبارت را به زبان می آورد که: من قند دارم و نباید شیرینی بخورم اما نمی تونم جلوی خودمو بگیرم و می خورم.

صحبت ها و رفتار مادرم باعث تغییر افکار من شده بود اما به دلیل سن کم این نگرش به واقعیت زندگی من تبدیل نشد تا زمانی که چاقی من بیشتر شد و در مراجعه به پزشک برای بررسی ضربان قلب عنوان کرد که باید مراقب شیرینی خوردنت باشی چون زمینه بیماری قند در خانواده شما ارثی است و همین الان هم میزان قند خون شما حد مرزی است و یه کم دیگه اضافه بشه باید قرص مصرف کنید.

از طرفی پدرم عقیده داشت که چربی خون ارثی خانواده آنهاست و به همین دلیل سال های زیادی از عمرش تلاش می کرد در خوردن غذاهای چرب رعایت کند که البته او هم عقیده داشت که چربی خود ارثی منه ولی نمی تونم از این غذاهای چرب و چیلی نخورم و البته برای مقابله با چربی سال های آخرش عمرش به شکل منظم و سنگین ورزش می کرد اما نتیجه نهایی همان بود که از قبل انتظارش را می کشید.

آنچه از گذشته به یاد دارم هربار که خاله ها، عموها و دیگر اعضای خانواده دور هم جمع می شدند صحبت از بیماری ها و مشکلات می کردند که البته امروزه این موضوع متاسفانه شدت بیشتری پیدا کرده است.

صدها بار شنیدم که مادربزرگم درباره گواتر و مشکلات این بیماری صحبت می کرد،‌ خاله ام از بالا بودن تیرويئد و مشکلات این بیماری صحبت می کرد و هر یک از اعضای خانواده درباره نوعی بیماری صحبت می کردند که همه هم عقیده داشتند این بیماری در خانواده آنها ارثی است.

این شنیده ها و تماشای واقعیت زندگی آنها باعث تغییر افکار من شده بود به شکلی که نه تنها از سنین کودکی اضافه وزن داشتم بلکه از سن نوجوانی منتظر مبتلا شدن به انواع بیماری هایی که عنوان می کردند ارثی خانوادگی می باشد بودم و زمانی که در سن سی سالگی برای مشکل طپش قلب به پزشک مراجعه کردم خبر نزدیک شدن ابتلا شدنم به این بیماری های ژنتیکی را داد.

تغییر افکار تغییر زندگی

رابطه افکار با اعمال و نتیجه زندگی

اسفند ۱۳۹۳ بود که با قانون راز و قدرت ذهن آشنا شدم و هنوز هم نمی دانم سر چه حسابی نسبت به این موضوع علاقمند شدم به شکلی که از همان روز اول آشنایی من با این قوانین تا امروز هر روز در پی درک و بهبود عملکردم بر اساس آموخته های قانون جذب در زندگی ام هستم.

اولین موضوعی که در قانون جذب برای من هیجان انگیز بود این عبارت بود که: افکار تبدیل می شوند به اجسام.

هیچ درکی از اینکه چگونه این اتفاق رخ خواهد داشت نداشتم فقط این عبارت به دل من نشست و با خودم فکر کردم اگر واقعا افکار به اجسام تبدیل می شوند پس می توانم به راحتی و بدون رنج و سختی هر چیزی دوست داشته باشم را در زندگی خلق کنم و داشته باشم.

اون روزها تصور من این بود که با یادگیری قانون جذب من مانند جادوگران در فیلم ها خواهم شد که هرچه را می خواهند با خواندن یک ورد یا عبارت عجیب و غریب انجام می دهند.

بعد از چندین ماه تحقیق و مطالعه به این درک رسیدم که قانون جذب فقط شامل فکر کردن یا جادوگری نیست بلکه نیاز به انجام یه سری کارها به شیوه ای جدید و معین همسو با افکار جدید داره که در نهایت منجر به خلق نتیجه دلخواه می شود.

درک جدید من از قانون جذب این شد که:

افکار صحیح به همراه عملکرد صحیح منجر می شود به کسب نتیجه دلخواه.

بعد از اینکه درک بهتری نسبت به قانون جذب پیدا کردم زندگی قبلی خودم و اطرافیانم را بر اساس این نگرش جدید مورد بررسی و تحلیل قرار دادم و مطمئن شدم که این درک صحیح و کاربردی است.

من متوجه شدم که رابطه عمیق و مستقیمی بین افکار و اعمال وجود دارد که منجر به رقم خورد ننتیجه یا همان سرنوشت می شود.

همچنین به این نتیجه رسیدم که قدرت افکار بسیار بیشتر از اعمال است چون در بسیاری از موارد مشاهده کردم که خودم و دیگران اعمال درستی داشته ایم اما به دلیل داشتن افکار نادرست در نهایت نتیجه نهایی مورد رضایت و خوشایند ما نبوده است.

در واقع زمانی که افکار نادرست باشد حتی عمل درست بر اساس نگرش نادرست رقم می خورد و به همین دلیل عمل درست بی نتجه خواهد بود.

در تعامل بین افکار، اعمال و نتیجه نهایی به این جمع بندی رسیدم که نتیجه زندگی همه انسانها بر اساس یکی از این سه فرمول می باشد.

۱- افکار درست + اعمال درست = نتیجه عالی

۲- افکار نادرست + اعمال نادرست = نتیجه نامناسب

۳- افکار درست + اعمال نادرست = نتیجه نامناسب

با توجه به این که قدرت افکار در نتیجه زندگی تاثیرگذارتر از اعمال است بنابراین گروه سوم که افکار درستی دارند اما عمل آنها نادرست است در نهایت نتیجه نامناسب کسب می کنند اما شدت آسیبی که از عمل نادرست خود تجربه می کنند به مراتب کمتر از زمانی است که افکار نادرست داشته اما اعمال درست داشته اند.

این مورد هم در بررسی زندگی خود و اطرافیانتان به وضوح قابل رؤیت است که افرادی که به نظر ما انسان های خوش احساس و با آرامشی هستند در برخورد با مسائل و مشکلات آسیب کمتری متحمل می شوند در مقایسه با افرادی که می دانیم انسان های عصبی و منفی نگری هستند.

بنابراین برای تغییر زندگی قبل از اینکه به چگونگی تغییر اعمال فکر کنیم باید به دنبال یادگیری چگونگی تغییر افکار خود باشیم.

زمانی که به اندازه مناسب تغییر افکار در ذهن ما رقم بخورد به شکل خودبخودی برخی از اعمال ما در جهت بهبود پیدا کردن تغییر می کند و در نتیجه زندگی ما تغییر خواهد کرد.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

چگونه با تغییر افکار سرنوشت من تغییر کرد

زمانی که به دسته بندی سه گانه ارتباط افکار و اعمال پی بردم سعی کردم نتیجه زندگی خودم در هر جنبه ای که مورد رضایت من نیست را در این دسته بندی قرار داده و متوجه شدم که چه افکار نادرستی به همراه چه اعمال نادرستی موجب رقم خوردن این نتیجه در زندگی شده است.

سپس سعی کردم با استفاده از تمرینات ذهنی قانون جذب به مرور افکار نادرست خودم را شناسایی و با افکار درست جایگزین کنم.

زمانی که به اندازه کافی تغییر افکار در هر جنبه از زندگی در ذهن من شکل گرفت به مرور تمایل من برای انجام رفتارها و عادت های سی و چند ساله تغییر کرد و خودبخود دوست داشتم به شکل دیگری رفتار یا عمل کنم و به این شکل بعد از تغییر افکار به مرور اعمال و رفتار من نیز تغییر کرد و در نهایت نتیجه زندگی من به شکلی که دوست داشتم تغییر شکل داد.

اولین موضوعی از زندگی ام که برای تغییر آن اقدام کردم، شرایط مالی و اقتصادی بود.

به این شکل که سعی کردم افکار نادرست درباره وضعیت مالی و افکاری که شرایط فعلی مالی من را به گذشتگانم مرتبط می کرد مثل این فکر که شرایط مالی من خوب نیست به این دلیل که شرایط مالی پدرم خوب نبوده است را شناسایی و اصلاح کنم.

وقتی به اندازه کافی افکار نادرست که بیشتر آنها بر اثر شنیدن بارها و بارها از والدین و اطرافیان در ذهن من ایجاد شده بود را اصلاح کردم به مرور رفتار و واکنش های من در زندگی روزمره در مورد مسائل مالی تغییر کرد و بعد از چند ماه شرایط مالی من تغییرات عالی داشت.

بعد از تغییر شرایط مالی بهبود وضعیت تناسب اندام که برای من غول بزرگ بود را شروع کردم.

تغییر این شرایط به مراتب برای من سخت تر از تغییر شرایط مالی بود چون درباره بهبود شرایط مالی بالاخره از قبل این عقیده را داشتم که اگه خدا بخواد و دری به تخته بخوره یا شانس به من رو کنه ممکنه اوضاع مالی ام خوب بشه اما در مورد لاغر شدن هیچ شانسی برای خودم قائل نبودم. بنابراین تغییر افکار و نگرش های من درباره چاقی بیشتر زمان برد.

البته بیشتر زمان بردن به این دلیل نبود که واقعا تغییر افکار چاق کننده کار سخت تری بود بلکه به این دلیل بود که من باور نداشتم این تغییر قابل رخ دادن باشد. شاید چند ماه زمان برد تا من تونستم باور کنم شاید بشه لاغر شد چون سالها بود عقیده داشتم هرگز نمی شه لاغر شد.

تغییر شرایط مالی من در طی کمتر از یک سال کاملا واضح و مشخص بود اما درباره تغییر وضعیت جسمی من بیشتر از یک سال زمان برد تا اولین نشانه های تغییر آن هم به شکل خیلی کمرنگ را در جسم خودم دیدم اما تصمیم قاطع من برای تغییر شرایط زندگی ام باعث شد که با دیدن همان نشانه های کوچک با اشتیاق و انگیزه مضاعف به این کار ادامه داده و به لطف خدا نتایج عالی کسب کنم.

همزمان با تغییر افکار ذهنی درباره چاقی تغییر افکار گسترده ای در زمینه سلامتی نیز در ذهن ایجاد کردم چون به این درک رسیدم همانطور که سالها به اشتباه فکر می کردم چاقی ارثی است پس حتما این نگرش که قند خون، چربی خون یا هر بیماری دیگری ارثی است نیز نادرست است.

بنابراین همراه با تغییر افکار چاق کننده به شکل گسترده تغییر افکار در رابطه با سلامتی و همچنین روابط با دیگران رابطه با همسر را در ذهنم ایجاد کردم و نتیجه این اقدام شجاعانه فراتر از انتظار بود.

امروز که این نوشته را به رشته تحریر آوردم فقط ۸ سال از شروع آشنایی من با قانون جذب می گذرد و نتایج زندگی من به نسبت ۸ سال زندگی در شرایط ذهنی گذشته خودم و اطرافیانم قابل مقایسه نیست.

تغییراتی که در شرایط جسمی من به شکل پایدار ایجاد شده است.

تغییراتی که در شرایط سلامتی من به وجود آمده.

تغییراتی که در شرایط کسب و کار و آزادی مالی ایجاد شده است.

تغییراتی که در رابطه با دیگران رخ داده است همه و همه تایید بر صحیت این موضوع دارد که با تغییر افکار می توان سرنوشت خود را به هر شکلی که دوست داشته باشید تغییر دهید.

لاغری آسان با قدرت ذهن

نتایج عالی دوره های آموزشی سایت تناسب فکری

به لطف خدا کسب نتیجه عالی در جنبه های مختلف زندگی سبب شد تا اشتیاق کمک به افرادی که مشتاق تغییر کردن دارند در من افزایش پیدا کند و نتیجه این ذوق و شوق تاسیس سایت تناسب فکری و قرار دادن صدها فایل آموزشی به صورت رایگان و صدها فایل آموزشی در قالب دوره های آموزشی در بخش محصولات شد.

به لطف خدا از همان شروع کار سایت تناسب فکری پیام های زیادی از طرف استفاده کنندگان از محتوای سایت دریافت می کردم که سرشار از شادی و احساس آرامش به واسطه تغییر شرایط زندگی شان بود. و امروز در سال ۱۴۰۲ که حدود ۵ سال از فعالیت سایت تناسب فکری می گذرد بیش از ۵۰.۰۰۰ پیام از طریق استفاده کنندگان در سایت تناسب فکری ثبت شده است که هر کدام حاوی نکاتی است که نشان از تغییر کردن دارد.

خدا رو شکر می کنم که در یکی از تاریک ترین روزهای زندگی ام نور امیدی در قلب من از طریق استاد عباسمنش ایجاد کرد و پس از آن قدم به قدم مرا هدایت و حمایت کرد تا امروز شاهد این تغییرات عالی در زندگی خودم و هزاران نفری که از آموزش های سایت تناسب فکری استفاده کرده اند باشم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی تغییر سرونوشت با تغییر افکار توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تاثیر و اهمیت افکار در نتیجه زندگی چیست؟ شرح دهید.
  • تجربه خود از تاثیر افکار و نگرش چاقی در نتیجه زندگی تان را شرح دهید.
  • با توجه به تلاش زیاد برای لاغر شدن چرا لاغر نشدید؟ تاثیر نگرش بر عملکرد خود را شرح دهید.
  • تجربه خود درباره مواردی در زندگی که نگرش درست و اعمال درست داشته اید را بیان کنید.
  • تجربه خود درباره مواردی در زندگی که نگرش نادرست داشته اید و در نهایت نتیجه مطلوب کسب نکرده اید را شرح دهید.
  • به نظر شما چگونه تغییر افکار چاق کننده منجر به تغییر رفتار و در نهایت لاغر شدن خواهد شد.
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری چه نگرشی درباره چاقی و لاغر شدن داشتید.
  • استفاده از محتوای سایت چه تاثیری بر تغییر افکار و رفتار و نتیجه زندگی شما داشته است؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.17 از 86 رای

https://tanasobefekri.net/?p=40939
برچسب ها:
11 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار بانوی بهار
      1402/06/03 15:11
      مدت عضویت: 1577 روز
      امتیاز کاربر: 18088 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,033 کلمه

       

      تغییر سرنوشت با تغییر افکار

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      چقدر این فایل دلچسب و شیرین بود .واقعا که حقیقت زندگی همین هست .

      گاهی وقت ها یک افکار مثبت باعث رشد و ترقی فرد درزندگی میشه و یک افکار منفی باعث عقب رفتگی و کسل شدن زندگی میشه .

      من خودم تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری ، نیمه بیشتر ذهنم پر بود از افکار های منفی و نمیشه و تو نمیتونی و این کار مال دختر ها نیست  و …. افکار های مثبت خیلی کم  رنگ بود طوری که همیشه در جدال افکار منفی و مثبت ، پیروزی از آن افکار منفی بود.

      عاشق هنرهای رزمی و سوار کاری و رانندگی و حسابداری بودم دبیرستان که بودم خیلی دوست داشتم بروم و کاراته یاد بگیرم ولی بهم گفتن نه . ببین دختر فلانی رفته و الان توی زندگی اش مشکل براش پیش اومده و بچه دار نمیشه و اگه نرفته بود کلاس الان سالم بود و زندگی خوبی داشت. خواستم برم کلاس رانندگی گفتن ببین دختر فلانی زده به زن همسایه و الان باید دیه بده . عشق ریاضی بودم و همیشه نمره اول کلاس بودم خیلی دوست داشتم آینده یه آدم حسابدار بشوم و کنکور دادم و حقوق قبول شدم خواستم یک سال دیگه صبر کنم و بخونم تا حسابدار شوم و همه ساز مخالف زدن که حقوق بهتره و دو روز دیگه وکیل میشی و…

      خلاصه که هر کاری دوست داشتم با افکارهای منفی اطرافیان قید ش زدم و پا به عرصه دیگر از زندگی ام گذاشتم .

      وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم احساس کردم توی یه دنیای آرامش بخش قدم گذاشتم خیلی خوب بود یه جورایی انگار لازم بود یکی باشه که منو از خواب بیدار کنه و به سمت شادی و سلامتی و نشاط همیشگی سوق بده .

      دیگه عوض شدم و کار برام نشد وجود نداره و شعارم این شده که یا میشه یا باید بشه .

      هر فایلی که گوش می کنم تا ساعت ها آرامش روح و روان دارم و به حرف های استاد فکر میکنم و نمونه های بارزش توی زندگی ام پیدا می کنم سعی میکنم تمرین هاشو توی زندگی ام عملی کنم و واقعا اون لحظه حس می کنم جز عمرم حساب نمیشه و احساس سبکی دارم .

      جذاب تر از این زمانی هست که فردی حالا چه غریبه چه آشنا، توی زندگی به مشکلی برخورد میکنه و به صورت تصادفی سفره دلش برام باز میکنه و من به صورت نا خودآگاه فایل های استاد در اون زمینه یادم می آید و خیلی خوب و عالی راهنمایی اش میکنم و گره ای از مشکلش حل میشه .واقعا که لذت بخشه .

      من به این نتیجه رسیدم دنیا کلا تحت تاثیر افکار حرکت میکنه و این که الان کجای زندگی هستیم و توی چه شرایطی زندگی میکنیم همه برگرفته از افکار خودمون هست که ما خواستیم که الان اینجاییم .به قول گفتی از ماست که بر ماست.

      نمونه هایی از افکار مثبت که با عمل همراه شد و مثمر به ثمر بود.  من کامپیوتر رو دوست داشتم و طبق خواسته خودم دنبالش رفتم و تا مرحله استادی پیش رفتم .نقشه کشیدن رو همین طور با اینکه هیچ مربی نداشتم اینترنتی فایل هاش دنبال کردم و الان کلی نقشه کشیدم و خیاطی که همیشه مشتاق بودم بفهمم چطور میشه از یه پارچه لباسی قشنگ خلق کنی .

      نمونه هایی از افکار منفی که با عمل همراه شد ” بابام یک روز یه بیت شعری از دوستش شنید که خدا کنه شب تب کنم سحر بمیرم و دعایش این بود که  توی خونه نیافتم همین یک جمله دوستش شد ملکه ذهنش و بارها تکرار میکرد آخرشم در عین صحت و سلامتی یک شب سحر توی ۱۰ دقیقه تب کرد و بهشتی شد.

      من تا سوم راهنمایی متناسب ترین دختر بودم و خیلی پر جنب و جوش اما  سالها از بزرگتر ها می شنیدم که بی تحرکی چاقی میاره فلانی ببین خونه هست و چقدر چاقه. بلوغ منجر به چاقی میشه .ازدواج آدم رو چاق می کنه . غذای پر کالری آدم رو چاق میکنه . ما استخوان بندیمون محکم هست و چاق شدن امر طبیعی هست .

      همین افکار کافی بود که  توی اول دبیرستان که  کم تحرک شدم و بلوغ هم بود حسابی اضافه وزن پیدا کردم و چاق شدم هیچ کس باورش نمیشد عکس کلاس سوم راهنمایی من کاملا اندامی و شیک ولی دبیرستان چاق و بد فرم . چون دیدگاهم این بود که فقط تحرک منجر به تناسب اندام من میشه فقط با تحرک یکم وزن کم میشد و با بی تحرکی دوباره روز از نو و روزی از نو. .این روند تا قبل از آشنایی با تناسب فکری ادامه پیدا کرد و هر سال به چاقی من اضاف شد.

      بشقاب غذا رو باید حتما تموم می کردم سیری زمانی بود که غذا تموم شده باشه بعد هر وعده میگفتم دیگه کمتر ‌می خورم .توی مهمونی ها نمی رفتم . معمولا لباس مناسب بدرد بخور گیرم نمی آمد و مجبور به دوخت بودم و توی جمع ها غبطه به حال افراد متناسب می خوردم باورم این بود این سرنوشت همیشگی هست و لذتی از داشته هام نمی بردم .

      اما از وقتی توی سایتم باورهام اصلاح شده دیگه از غذا خوردن هیچ ترسی ندارم پیغام سیری رو خوب دریافت میکنم .به اندازه نیازم می خورم .دیدگاهم نسبت به جهان عوض شده  و خدا شناسی ام قوی تر شده .به خودشناسی رسیدم .خیلی احساس آرامش دارم .نگران فردا اصلا نیستم چون به یقین رسیدم که خدا بهترین ها رو برام می خواهد. یقین پیدا کردم لیاقت بهترین خواسته ها رو دارم و هزاران حال خوب دیگر

      به تبع همین افکار چقدر زندگی ام رنگ و روی بهتری گرفته گواهی رانندگی گرفتم و به سفرهایی که دوست داشتم رفتم توی شغلم پیشرفت کردم از لحاظ جسمی جمع و جور تر شدم. آرامش واقعی سرتاسر وجودیم فرا گرفته و هر روز بهتر از دیروز هستم . توی کارهایم موفق هستم و همه به هوش و ذکاوت من اعتراف میکنن و صد در صد قبولم دارند خلاصه که خدا رو شکر خیلی روبراه هستم .

      با تمام وجود میتونم بگم از همه اطرافیانم ثروتمند تر هستم چون من آرامش و آسایشی در زندگی دارم و هر روز موفق تر از دیروزم هستم اما همه اونا با کل دارایی شون قادر به داشتنش نیستن چون ذهنشون سرشار از افکار منفی هست و من سرشار از افکار مثبت و شیرین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/05/29 20:04
      مدت عضویت: 1029 روز
      امتیاز کاربر: 33227 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 685 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا برای تعییر در زتدگیم بینهایت سپاس 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      قانون جدب چیه؟

      ایا فقط فکر کردن به یک چیز میتونه اون چیزو در زندگی من ایجاد کنه ؟؟

      من اولی که با ابن سایت اشنا شدم در دوره های رایگان فکر کردم بخورم و فقط؟فکر کنم که چاق نمیشم و بعد هر چی بیشتر گذشت دیدم نه این طور نیست رمز و رموزی داره که دارم بواش یواش کشف کنم 

      من از کودکی میگفتم خب چاقیم که از خانواده منه 

      خب پدرم که پولدار نبوده پس اوضاع مالیم از پدرم که بهتر نمیشه 

      پس وقتی افکارمون با توحه به پیرامونمون اشتباهه و دیگران رو الگو قرار میدیم و شاهد جمع میکتیم که فلانی باباش پولداره که الان پولداره 

      یا خانواده ش لاغرن که لاغره 

      و منم که هیچ شرایطی از اونا ندارم پس نه راه لاغری و نه راه برای پولداری دارم و باید همین که هست بپذیرم 

      در قانون جذب میگه افکار تبدیل میشه به اجسام 

      یعنی چی ؟؟

      یعنی فقط با فکر کردن میتونه منو به ارزوهام برسونه ؟

      در قبل دوره افکارم اشتباه بود و تلاشهای من  به نتیجه نمیرسید 

      پس وقتی افکار درست بشه و رفتاردرست بشه پس میشه نتیجه درست 

      پس من در دوره افکارم رو اصلاح کردم و اگر بیاد در عمل اجرایی کنم تا رفتارم درست بشه و در نهایت نتیجه وجسم من لاغر میشه 

      افکار درست +رفتار درست =نتیجه درست 

      افکار نادرست +رفتار نادرست =نتیجه نادرست 

      افکار درست +رفتار نادرست =نتیجه نادرست 

      لز وقتی افکارم درست شده غیر از لاغری به تغییرات درونی و حنی از لحاظ مالی نیز پیشرفت کردم و از لحاط سلامتی کلی تغییر کردم دیگه پا درد و کمر درد ندارم 

      پس افکار درست و نگرش در کنار اعمال درست نتیجه میده 

      مادرم همیشه میگه ما بیماری قلبی و فشار خون از دایی و مادر بزرگ و بقیه ارثس داربم و دختر دایی هام که باور کردن هر دو دارن قرص فشار خون و قلب میخورن ولی من به شکر خدا هنوز میخواستم قرصی بشم با دوره اشنا شدم و همون یکم قلب درد هم که داشتم خوب شدم و اصلافشار خون هم ندارم خدایا شکرت 

      پس هیچ چیزی ارثی نیست 

      من هر چی باورم باشه در خانواده من ارثی ایت انتطارش در من ایجاد میشه و هر کار کنم بازم اون حالت برام ایجاد میشه

      مثلا یکی لز فاملهام همیشه از سرطان میترسید و میگفت در خانواده ما سرطان ارثیه و پدرم از سرطان مرده و سرطان کبد گرفت و پسرش هم تومار مغزی و هر دو فوت کردن 

      پس فقط به باور من ربط دارا وگرنه من بدن مجزا و مغز مجزا دارم و هیچ ربطی با بدن مادر و پدرم نداره و من نه فشار خون و نه بیمارب قلبی و نه زانو درد و نه …. نمیگیرم 

      پس هر چی باورهامون رو اصلاح کنیم و همون اندازه موفق میشیم

      استاد من این قسمت ازمایشها اول خندیدم ولی وقتی فکر کردم دیدم درسته باورهای گذشته من اینطور بود و داشتم مثل مادرم بیماری قلبی میگرفتم 

      استاد مبارک باشه این وزن عالی 

      ولی من خودمو وزن نکردم و فقط مانتوی شماره یک برام کیپ شده و ادامه میدم تا بدام گشاد بشه 

      پس تغییر افکار =تغییر رفتار =تغییر جسمم 

      یک نگرش اشتباه میتونه تمام تلاشهامنو بی اثر کنه و مانع برای رسیدن به خواستمون هست

      نگرش من در مورد درس خوندن و دانشگاه همسو با رفتارم بود و موفق شدم 

      نگرش من نسبت به موقعیت مالی نادرست بود و وصعیت مالی من مشکل داشت 

      نگرشم در مورد خودم و وضعیت جسمسم نادرست بود و لاغر نمیشدم

      نگرشم در مورد این که من گیراییم زباده و کامپیوتر دوست دارم و الان در اداره یک دفه برام یک برنامه رو توضیح بدن من دیگه یاد میگیرم و زود یاد میگیرم 

      نگرشم در مورد حل کردن مشکلات اشتباه بود و فکر میکردم باید همش بهش فکر کنم تا راه حل پیدا کنم ولی راهی پیدا نمیشد  و حتی راه درست من رو به نتیجه نمیرسوند و از وقتی نگرشم عوص شد و به خدا توکل کردم با ارامش راه خل بهم داده میشه و خیلی راحت تر از قبل از موانع رد میشم و به نتیجه درست میرسم 

      نگرش بعدیم قناعت بود و هر چی تلاش میکردم به نتیجه درست نمیرسیدم چون همیشه تشویق میشدم برای قانع بودنم و باور داشتم باید قانع باشم تا راحت باشم 

      خداوندا در تغییر نگرشهایم مرا یاری کن 

      در پناه خداباشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم